Последние посты شارنامه| صلاح الدین خدیو (@sharname1) в Telegram

Посты канала شارنامه| صلاح الدین خدیو

شارنامه| صلاح الدین خدیو
ارتباط با من
@Salahkhadiw

اینستاگرام:

https://www.instagram.com/salah.khadiw
13,016 подписчиков
721 фото
202 видео
Последнее обновление 09.03.2025 02:26

Похожие каналы

مجمع فعالان اقتصادی
158,012 подписчиков
بیژن اشتری
9,485 подписчиков

Последний контент, опубликованный в شارنامه| صلاح الدین خدیو на Telegram

شارنامه| صلاح الدین خدیو

27 Jan, 19:58

13,041

🔺زاکانی فرد نیست، روند و رویکرد است!

یک دختر دانشجو در انتقادی صریح خطاب به  زاکانی گفت: نه سواد دارید و نه مدرک تحصیلی مرتبط و تمام ترم ها مشروط شده بودید.
شهردار شدن شما نتیجه خیانت به شایسته‌سالاری و نخبگان است
.

متاسفانه این مورد نه استثنا بلکه قاعدەای کلی است. وضع سواد و اعتبار مدارک تحصیلی اکثر مسئولان ریز و درشت همین گونه است.
فرضا اگر یک نهاد معتبر سواد، کارنامەی تحصیلی و مدارک علمی نمایندگان مجلس را بررسی کند، یحتمل تعداد زیادی مشمول اخذ دوبارەی دیپلم و شرکت مجدد در کنکور سراسری خواهند شد.

سوگمندانه فساد درازدامن امروز به همان اندازه که ساحت اقثصاد، محیط زیست و سیاست را آلوده، علم و دانشگاه را هم بی نصیب نگذاشته است.
وقتی امور قدسی نظیر ایمان و معنویت بروکراتیزه می شوند، تکلیف امور مادی معلوم است.

فساد آنقدر نیرومند است که از طریق قراردادهای زبانی، زبان را هم به تباهی کشانده؛ چه در مقام ابزاری میانجی و چه نظام معنایی.
به تعبیر هاینریش بل فهرست واژگان خیانت شده و تباه گشته روز به روز طولانی تر می شود: حاجی، دکتر، نخبه، خیر، خدمت، تکلیف، دانشگاه، استاد، شایسته و ...
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

26 Jan, 19:29

6,521

🔺خودمختاری سرزمینی یا فرهنگی، بن بست کوبانی و جولانی!

الجزیره به نقل از مقامات جدید سوریه می گوید؛ کردها بستەی پیشنهادی دمشق برای مصالحه را نپذیرفتەاند.
به قرار مسموع بستەی مزبور شامل موارد ذیل است:

1.اعطای خودمختاری فرهنگی به کردها و تصریح و تضمین آن در قانون اساسی جدید.
2.تمرکززدایی از نهادهای حکمرانی و فراهم کردن امکان خودمدیریتی در کردستان از طریق دادن صلاحیت های گسترده به شوراهای محلی.
3.ادغام نیروهای کرد در ارتش جدید و باز کردن در دوائر امنیتی و نظامی به روی بکارگیری کردها.

به گزارش الجزیره کردها ضمن رد این موارد، سه پیش شرط را مطرح کردەاند:
1. پیوستن نیروهای سوریەی دمکراتیک به صورت لشکرهای مجزا به ارتش و باقی ماندن آنها در مناطق فعلی جهت پاسداری از آنها.
2.اعطای سهمی مشخص از درآمدهای نفتی به کردها.
3. ممنوعیت پیوستن نیروهای ارتش ملی که متحد ترکیه هستند به ارتش بازسازی شدەی سوریه.

مقامات دمشق ضمن رد این پیشنهادها گفته اند که پروندەی نفت نباید به ابزار چانه زنی در مذاکرات تبدیل شود.
مطابق این گزارش مقامات جدید سوریه پیشنهاد مسعود بارزانی برای میزبانی اربیل برای گفت و گوهای سازش را نیز نپذیرفته اند.
چرا که به معنای مساوی بودن جایگاه برابر دمشق و قامیشلو خواهد بود.

اظهارات دیروز جولانی و ابونصره وزیر دفاع سوریه که حاکی از نارضایتی و تهدید ضمنی کردها بود، دال بر شکست گفتگوها با کردهاست.
با این اوصاف پرسش این است که آیا جنگ میان دو طرف اجتناب ناپذیر است؟

هیات تحریرالشام که جناح عمده و اصلی هیات حاکمەی جدید است، تمایل کمی برای جنگ با کردها دارد.
این گروه که به دنبال تغییر چهرەی خود و تمرکز بر بازسازی اقتصاد کشور و رفع تحریم هاست، از پیامدهای یک جنگ داخلی دیگر نگران است.
چنین جنگی منجر به تقویت جناح ارتش ملی و دیگر متحدان ترکیه می شود که هم اینک تعداد نفرات آنها با 90000 نفر از اعضای تحریرالشام پیشی گرفته است.

مضاف بر آن وقوع جنگ خطر افزایش بی ثباتی و احتمال دخالت بازیگران خارجی را افزایش می دهد که از بالادستی ترکیه ناراضیند.
اسرائیل، ایران، امارات و مصر که هریک به درجاتی از گرایش سیاسی و جهت گیری احتمالی حاکمان جدید ناخرسندند، فرصت بهتری برای تحقق آمال خود می یابند.
حملەی مستقیم ترکیه به کردها می تواند به سرعت به بی ثباتی اوضاع بینجامد و موجبات تغییر در آرایش کنونی را فراهم بیاورد.

سوی دیگر ماجرا کردها هستند که امیدوار به ادامەی حمایت آمریکا و پشتیبانی احتمالی اسرائیل از خود سرسختی نشان می دهند.
دو ابتکار عمل روزهای اخیر یعنی دیدارهای جداگانەی مظلوم کوبانی با جولانی و مسعود بارزانی با پیش دستی و تمهید آمریکایی ها انجام گرفت.
علیرغم سیاست مبهم ترامپ در مورد سوریه، طرفداران کردها در دولت او حضوری پررنگ دارند و در کوتاه مدت احتمال خارج کردن آمریکایی ها از سوریه دور از ذهن است.
هرچند ترامپ برای کم کردن فشار تعارض منافع میان شبکەی متحدانش در منطقه: اسرائیل، ترکیه و کردها کاری سخت در پیش دارد.

از طرف دیگر بازەی زمانی شش ماه آینده که نهادهای سیاسی و قانون اساسی جدید به تدریج شکل می گیرند، مهم است.
مدت زمانی که هم رئوس کلی سیاست ترامپ روشن می شود و هم کردها به علت تداوم وضعیت فعلی از فرصت و ابزارهای چانه زنی مناسبی برخوردار خواهند بود.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

24 Jan, 18:08

8,629

🔺اسپانیا و پادشاهی که لخت نیست!

چندی است که فیلم حضور عاری از تجمل و پروتکل پادشاه اسپانیا و همسرش در فضای مجازی فارسی وایرال شده.
سلطنت طلبان آن را نماد برتری نظام پادشاهی بر جمهوری می خوانند! جمعی دیگر هم به ستایش امنیت فوق العادەی اسپانیا و مقایسەی آن با ایران می پردازند.

امنیت کامل زمانی به وجود می آید که بین دولت و جامعه توازن قدرت برقرار باشد. اگر دولت قدرقدرت و مردم ضعیف باشند، دیکتاتوری به وجود می آید.
اگر هم دولت ضعیف باشد، هرج و مرج و فرقه گرایی سر بر می آورد.
فقط در حالت حاکمیت قانون، مردم و دولت هر دو قوی و پیوندشان متقارن می شود.
حاکمیت قانون یعنی قانون از زمامدار مهم تر باشد و نهادهای سیاسی و اقتصادی مشروع و ریشه دار عملا سکاندار امور گردند.
زمامداری قانون یک وضعیت نهادی متعالی است و ربطی به شکل حکومت ندارد.
کامل ترین دمکراسی های جهان، چه جمهوری و چه مشروطەی سلطنتی، محتوای سیاسی یکسانی دارند: دمکراسی های نمایندگی که حاکمیت مردم از رهگذر فرادستی قانون محقق می شود.
اسپانیا دقیقا 40 سال است از دیکتاتوری فرانکو - حکومتی مشابه پهلوی - به دمکراسی پارلمانی گذر کرده است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

23 Jan, 20:03

15,640

🔺دلار 84000 تومانی و تورم فرغونی 

پول ملی در مسیر سقوط مرزهای جدیدی را جابجا کرد. در ویدئوی بالا ارزش ضایعات ریال از بهای آن بیشتر است.
هفتاد هزار تومان سکه با سه کیلو وزن، 1200000 تومان قیمت گذاری می شود!
به نظر می رسد باید در نحوەی بیان تنزل ارزش ریال تجدید نظر کرد.
مثلا امروز گفته شد که دلار از مرز 84000 تومان گذشت.
واقعیت این است که دلار سر جای خودش نشسته و دارای کمترین نوسان است.
در حالی که ریال در حال سقوط و از دست دادن ارزش برابری خود با ارزهای خارجی است.

به بیان دیگر این دلار نیست که نرخ آن بالا می رود، برعکس؛ ریال است که پایین می آید و اعدادی که ارزش برابری آن را نشان می دهند، روز به روز درشت تر می شوند.

خدا پدر کارت های بانکی و بانکداری الکترونیک را بیامرزد، که اگر نبودند می بایست از " تورم فرغونی " و کوه های اسکناس و تپه های سکه سخن به میان آورد.
ویدئو: عبدی مدیا
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

22 Jan, 20:07

11,635

🔺ترامپیسم در آئینەی اندیشەی سیاسی

صدها نفر از  ثروتمندان عمدتا آمریکایی و اروپایی در نامه‌ای سرگشاده خطاب به اجلاس داووس هشدار دادند که ثروت بیکران تهدیدی علیه دموکراسی است.
آنها خواهان افزایش مالیات بر درآمدهای خود شدند و افزودند، تاثیر افراد ابرثروتمند بر ترامپ  تهدیدی برای ثبات جهانی است.

در این نامه سرگشاده به سران دولت‌ها و مقامات عالی‌رتبه جهان به این "حقیقت ناخوشایند" اشاره شده که "افراد فوق‌ثروتمند نسبت به دیگران قدرت نفوذ بیشتری دارند" و تاکید کردند که "ثروت بیش از حد تهدیدی برای دموکراسی است".

انتشار این نامه که به ابتکار دو سازمان توسعەی oxfam و شبکەی میلیاردرهای میهن پرست تدوین شدە، همزمان با تحلیف ترامپ نقطه عطفی محسوب می شود.
حضور پررنگ میلیاردرهای کارآفرین چون ایلان ماسک، جف بزوس و ماک زاکربرگ در متن مراسم تحلیف ترامپ، عملا حضور رووسای دولت ها و رهبران سیاسی را به حاشیه برده بود.

مدافعان لیبرال دمکراسی همیشه با افتخار روی فضیلتی مهم انگشت می گذارند:
در یک دمکراسی تکامل یافته می توان از ثروت به قدرت رسید ولی عکس آن ناممکن است.
طبعا این معادله در کشورهایی فاقد کثرت گرایی سیاسی نظیر ایران برعکس است.
در اینجا حضور در مناصب و مقامات سیاسی و دولتی به قصد ثروت اندوزی قاعدەای مرسوم است.
نامەی ابرثروتمندان مورد اشاره هم نوعی هشدار و ابراز نگرانی نسبت به این وارونگی است؛
مبادا اتحاد مردان قدرت و ثروت به فقر دمکراسی و فتور نهادهای دمکراتیک بینجامد.

برخی ناظران از این منظر اجلاس داووس را هم مورد انتقاد قرار می دهند؛
داووس زمینەای مناسب برای اختلاط دولتمردان و ثروتمندان فراهم می کند و ضریب نفوذ سرمایه داران بر حلقه ها و مکانیسم های تصمیم گیری و تصمیم سازی سیاسیون را افزایش می دهد،
راهکار این دسته از میلیاردرها، افزایش مالیات بر صاحبان درآمدهای کلان است تا قدرت مردم افزایش یابد و از انحصار قدرت و ثروت در دست اقلیتی کوچک جلوگیری به عمل آید.

این راهکار ریشه ها و سوابق معتبری در تجربەی حکمروایی دمکراسی های غربی دارد.
تجربەی دولت رفاه در دهەهای پس از جنگ دوم جهانی به مثابەی قسمی سوسیالیسم پارلمانی هنوز درخشنده است.
این الگو که سوگمندانه قربانی انقلاب تاچر و ریگان و سپس لحظەی نئولیبرالی در اوان دهەی نود شد، سهمی بزرگ در بردن مبارزەی ایدئولوژیک و پیروزی بر سوسیالیسم اردوگاهی شوروی و اقمارش در شرق اروپا داشت.

صد البته بخش عمدەی پدیدەی پسرفت دمکراسی و زوال سیاست و انحراف گروه های اجتماعی از سیاست متعارف چپ و راست، معلول خصوصی سازی افراطی و نئولیبرالیسم افسارگسیخته است.
برآمدن ترامپ به عنوان تظاهر سیاسی این پدیده در چنین بستری قابل ارزیابی است.
پول پرستی و ترکیب نگاه کاسب کارانه و اقتصاد محور با سیاست قدرت، ترامپ را به سرنمون و الگوی افراطی این نگاه تبدیل کرده است.

تردیدی نیست که در رده بندی 2025 اکونومیست، معدل دمکراسی آمریکایی که هم اکنون جزو دمکراسی های معیوب دسته بندی می شود، چند پلەی دیگر هم سقوط کند.
همانطور که گفته شد در طی جنگ سرد کیفرخواست لیبرال دمکراسی غربی علیه افتدارگرایی کمونیستی متکی بر دو اصل بود:
حذف آزادی از جامعه به بهانەی ساختن ساختاری دادگر و برابری طلب و دوم ترجمەی عملی عدالت به توزیع یکسان فقر در جامعه!

این در حالیست که امروزه جناح راست حزب جمهوریخواه و ترامپیست های دوآتشه و همتایانشان در احزاب راست افراطی اروپا اصراری روی ستایش آزادی و دمکراسی ندارند.
ترامپ هیچ دعوای ایدئولوژیکی با رهبران چین و روسیه ندارد و چه بسا عزم پولادین و انحصار قدرت و یکه تازی آنها را می ستاید.

با این اوصاف تعمیق و تثبیت ترامپیسم و تداوم حضور آن در قدرت می تواند تفاوت های مبنایی میان دمکراسی غربی در حال زوال و اقتدارگرایی شرقی را کمرنگ نماید.
هنر حزب کمونیست چین و دارودستەی پوتین در ترکیب یک اقتصاد مدرن با سیستم سیاسی ماقبل مدرن است.
مهارتی که شیخ نشین های جنوب خلیج فارس هم آن را از رهگذر تلفیق با سنت های بومی خود آموخته اند.
این ساختار شترمرغی سودی سرشار نصیب نحبگان حاکم، شاهزاده های حزبی، الیگارش ها و دیگر وابستگان قدرت کرده و تعداد میلیونرها و میلیاردرها را شدیدا افزایش می دهد.
همزمان از این استعداد برخوردار است که در کوتاه مدت و احیانا میان مدت رضایت مردم را هم جلب کند. هرچند در افق های بلند مدت بذر نارضایتی و تغییر خود را می کارد.

نامەی هشداردهندەی مورد بحث، ابراز نگرانی در مورد این تطور و دعوت بازگشت به سنت دولت رفاه و سوسیال دمکراسی است.
بازگشت به جهانی که در آن دگربار دو فضیلت سیاسی آزادی و برابری در دو قطب سیاست قرار گیرند و دمکراسی پارلمانی چتر حفاظت آنها شود.
آیا با ترامپ و ایلان ماسک این امر میسر می شود؟ نه!
آنچه رخ می دهد تضعیف دمکراسی و خطر بی ثباتی و تهدید صلح جهانی است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

21 Jan, 19:40

9,388

🔺راند دوم ایران و ترامپ و هشت سوال!

با آغاز بکار ترامپ انتظار می رود، مسالەی ایران به یکی از چالشی ترین پروندەهای سیاست خارجی او تبدیل شود.
ترامپ با ایران چه خواهد کرد؟
پاسخ روشن است: بازگشت به سیاست فشار حداکثری به هدف قطع صادرات نفت ایران و خشکاندن درآمدهای ارزی آن.

هدف چیست؟ همانگونه که در طول مبارزات انتخاباتی بیان داشته، هدف او نه تغییر رژیم بلکه تحت فشار قرار دادن ایران برای رسیدن به توافقی بهتر است.

توافق بهتر به چه معناست؟
مراد ترامپ از توافق خوب، جایگزینی برای برجام است که علاوه بر محدود کردن برنامەی هستەای، توقف پیشرفت برنامەی موشکی را هم در دستور قرار دهد.
علاوه بر آن ایران را متعهد گرداند که از پشتیبانی از نیروهای نیابتی و شبکەی متحدان غیر دولتیش در منطقه دست بردارد.

ایران چگونه با چالش ترامپ مقابله می کند؟
ایران که از پیامدهای وخیم تحریم های شدیدتر نگران است، برخلاف دور اول ترامپ که به پای مذاکره نیامد، این بار آمادەی گفت و گوست.
اما با دورنمایی به کلی متفاوت!
تهران آماده است بر سر یک توافق محدود که فقط شامل برنامەی هسته ای باشد، با واشنگتن مذاکره کند.
اما دستکم در مرحلەی کنونی به هیچ وجه مهیای توافقی همه جانبه که شامل محدود کردن صنعت موشکی و عادی سازی کامل روابط با آمریکا باشد، نیست.

آیا با این اوصاف امکان حصول توافق وجود دارد؟
در عمل بیش از سه گزینه فراروی دو طرف وجود ندارد:
توافق محدود، توافق کامل و جنگ!
اگر گزینەی اول و دوم بخت تحقق نیابند، امکان درگیری نظامی با پیش دستی اسرائیل بالا می رود.
ترامپ قبلا هم تمایل خود را برای ضربه زدن به اهداف هستەای ایران پنهان نکرده است.

در عمل چه اتفاقی خواهد افتاد؟
یک پنجرەی باریک زمانی در دست است. تا منقضی شدن مکانیسم ماشه هشت ماه زمان باقیست.
در این بازەی زمانی احتمال حدوث رخدادهایی سرنوشت ساز وجود دارد.
اگر توافق بدست نیاید، سه کشور اروپایی مکانیسم ماشه را فعال و تحریم های شورای امنیت به صورت خودکار باز می گردند.
در این صورت سیاست فشار ترامپ به یک اهرم بین المللی مجهز و پیامدهایی مضاعف خواهد داشت.
اگر ایران در پاسخ از NPT خارج و دکترین هستەایش را تغییر دهد، احتمال درگیری نظامی بالا می رود.

موضع سایر بازیگران چگونه خواهد بود؟
دور دوم فشار حداکثری با دور اول کاملا متفاوت است. محیط ژئوپولتیک منطقه دگرگون شده و با ضربه خوردن حماس و حزب الله سقوط بشار اسد، موقعیت منطقه ای ایران تضعیف شده است.
از طرف دیگر برنامەی اتمی  به نسبت هفت سال قبل پیشرفت کرده و ایران کشوری در آستانەی هسته ای شدن است.
مجموع این مسائل برای اسرائیل وسوسه انگیز و تحریک کننده است تا با استفاده از فرصت ترامپ به مراکز هسته ای حمله کند.
یک تناقض مهم کشورهای امارات و عربستان هستند که در دور اول مشوق اصلی ترامپ برای فشار علیه ایران بودند.
اینان اکنون روابطشان را با تهران اصلاح کرده و روی پیشرفت اقتصادی و پروژەی توسعەی بدون نفت متمرکز شدەاند.
طبعا این کشورها تمایلی برای تشدید تنش ها و وقوع جنگی بزرگ در منطقه ندارند.
در سوی دیگر چین و روسیه هستند که بر خلاف دهەی نود از تحریم علیه ایران حمایت نمی کنند.

در نهایت چه خواهد شد؟
تاب آوری اقتصادی ایران متغیر اصلی برای سنجش روند رویدادها و پلن های بعدی رقیب است.
البته سقوط شتابان و شتابزدەی ارزش ریال جای خوش بینی چندانی باقی نمی گذارد.
متغیر دوم، قایلیت ایران برای تغییر ادراک استراتژیک اسرائیل و آمریکاست.
ترامپ از در نوعی ابهام استراتژیک وارد شده، مساله این است که ایران هم بتواند از رهگذر هراس آفرینی دال بر کشاندن آتش جنگ به حاشیەی متمول و توسعە یافتەی جنوب خلیج فارس و مراکز جمعیتی اسرائیل مقابله به مثل کند!
متغیرهای دیگری هم چون نتیجەی جنگ اوکراین و اصطکاک های قابل پیش بینی میان آمریکا و متحدان اروپایی اش هم وجود دارد که می تواند روی مسالەی ایران تاثیرگذار باشد.
مضاف بر آن در بخشی از هیات حاکمەی ایران تمایلی واضح به سود عادی سازی کامل روابط با آمریکا وجود دارد که فعلا صدای غالب نیستند.
اگر این دیدگاه به خط مشی اصلی تبدیل شود که البته مستلزم ریل گذاری تازەای برای سیاست خارجی است، احتمال نیل به گزینەای میان توافق کامل و توافق محدود وجود خواهد داشت.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

19 Jan, 20:45

9,746

🔺غزوەی غزه؛ فراتر از برنده و بازنده!

برنده کیست؟ ابتدا تصاویر را ببینید!
اول: ظاهر شدن پلیس شهری حماس پس از غیبتی 15 ماهه!
دوم: بازگشت فلسطینیان به ویرانەهای شمال غزه

تصویر اول بیانگر ناکامی اسرائیل در نابودی حماس علیرغم کشتن 40 فلسطینی به ازای  هر اسرائیلی است.
حماس سرسختی بی نظیری نشان داد و خاطرەی مقاومت ویتنامی ها و الجزایری ها را زنده کرد که با تقدیم میلیون ها شهید به آزادی ملی نائل آمدند.

تصویر دوم متضاد اولی است. بعید است حماس حتی قادر به آواربرداری از این خرابی ها باشد.
طبق معمول نگاه ها متوجه سخاوت کشورهای ثروتمند عرب است.

عربستان و امارات بعید است با مدیریت فعلی غزه کنار بیایند. قطر و ترکیه هم بی چراغ سبز آمریکا مجوزی دریافت نخواهند کرد!
حتی اگر آتش بس پایدار بماند، بازگشت به شرایط قبل از 7 اکتبر فاجعه است. غزەی ویران تاب محاصرەای دیگر را ندارد.

مشروعیت مبارزاتی حماس تحت تاثیر مشکلاتی چون قحطی و ویرانی قرار می گیرد.
به این دشواره باید دگرگونی محیط استراتژیک خاورمیانه را هم افزود.
باید آوارهای سیاسی روی لبنان و سوریه و عراق را هم برداشت تا به درک درستی از اوضاع رسید.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

17 Jan, 12:32

16,696

🔺به اقلیم کردستان دوم خوش آمدید!

ملاقات  مسعود بارزانی و مظلوم کوبانی را باید در چارچوب دو خبر دیگر ارزیابی کرد.
اعلام حمایت صریح روبیو وزیر خارجەی ترامپ از کردهای شام و سفر ژنرال کوریلا فرماندەی سنتکام به سوریه.
از خلال این مثلث، سیاست آتی آمریکا در سوریه و قصد آن برای رسمیت خودمختاری کردها روشن می شود.
کوبانی فرماندەی کردها تحت الحفظ آمریکایی ها به اربیل و دیدار بارزانی رفت.
پیشتر هم توسط بالگردی آمریکایی به دمشق و دیدار شرع رفته بود.
دیدار اربیل نشانەی توفیق تلاش های واشنگتن جهت رفع اختلافات دو جناح کردیست.
جناح حاکم نزدیک پ.ک.ک و متحد آمریکاست.
جناح ناراضی نیز متحد بارزانی و نزدیک به ترکیه حساب می شود.
کاخ سفید بر آن است که با وحدت این دو جریان از غلظت حضور پ.ک،ک در ساختارهای سیاسی و نظامی روژاوا کاسته و اطمینان خاطر ترکیه جلب شود.
این اقدام مشابه رخدادی تاریخی دیگر است. توافقنامەی 1998 واشنگتن میان طالبانی و بارزانی به ابتکار آلبرایت که به بیش از سی سال جنگ های متناوب داخلی خاتمه داد و بنیان اقلیم کردستان کنونی را گذاشت.
خلع بهانه از ترکیه مانند خلع سلاح آن در سوریه است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

16 Jan, 18:43

15,310

🔺لندکروز و پیکان؛ تئوکرات و تکنوکرات!

میرسلیم سوار بر لندکروز به تصویری کهنه از هویدا در حال راندن پیکان وضوح  بیشتری می بخشد.
پیکان جوانان گل سرسبد خودروسازی نوپای ایران بود و  در نمایشگاه های  شرق و غرب عالم می درخشید.
نخست وزیر مقتول به عنوان کارگزار یک رژیم استبدادی و ناقض حقوق بشر، به پیشرفت صنعتی کشورش می بالید و تکنوکراسی را مستمسکی برای جلب همکاری متخصصان و درس خواندگان ناراضی  قرار می داد.
دوران طولانی ثبات و آرامش اقتصادی هویدا، عصر انقلاب صنعتی ایران بود که طومارش را انقلابی سیاسی در هم پیچید.
مردان هویدا بروکرات بودند یا تکنوکرات، چندان مهم نیست! مهم این بود  که شاید سرنوشتی نیک مانند هیوندا برای ایران خودرو رقم می زدند.
دست تقدیر اما تدبیری دیگر اندیشید. تکنوکرات ها رفتند و تئوکرات ها - مردان دینی - چون میرسلیم آمدند.
خودروسازی داخلی در خدمت ایدئولوژی درآمد. انحصار اقتصادی و انقطاع از جهان، استقلال و خودکفایی نام گرفت.
صنعت خودروسازی نه تنها از پیشرفت جا ماند، بلکه عملا مالک جان و مال ایرانیان گردید. هم جانشان را می ستاند و هم مالشان را!
  206 از لندکروز بهتر است!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
شارنامه| صلاح الدین خدیو

15 Jan, 20:48

18,051

🔺به یاد ابراهیم نبوی و در ستایش زندگی

ستایش مرگ و عطیەی کفن و اعلامیەی ترحیم شبکەی افق، ظاهرا به ابراهیم نبوی رسید.
نویسنده، روزنامه نگار و طنزپرداز محبوب دوران اصلاحات که در روزنامه هایش از زندگی ستایش می کرد و جهد بلیغ می نمود که مرگ خواهی مندرج در آرمان ها و ایدئولوژی های سیاسی دهەهای پنجاه و شصت را به کنج نسیان براند.

ایرانیان از رهگذر سال های اصلاحات و رونق اقتصادی نسبی دهەهای هفتاد و هشتاد با ترکیبی از بیم و امید و تردید با زندگی آشتی کردند و دهەی پر از رنج و آمیخته با مرگ شصت به بخشی از نوستالژی جمعی تبدیل شد.
با آغاز دهەی نود و برخاستن موج جدید و جدی تحریم ها و انسداد سیاست و اقتصاد و فرهنگ، به تدریج قسمی سرخوردگی و افسردگی ملی جایگزین حس سرخوشی و امید به آینده گردید.
مهاجرت از وطن کم کم به فراری همگانی و یک خون ریزی اجتماعی بند نیامده بدل شد.
نخبگان، استعدادها، مغزها و دارندگان تخصص و مهارت با اندوه از وطن رفتند و از رهگذر اینترنت و شبکه های اجتماعی کوشیدند رشته هایی که روحشان را به خاکشان پیوند می داد، متصل نگه دارند.
اما مگر اینترنت و مدرنیتەی دیجیتال می تواند از رهگذر بهم فشردن زمان، از پس دشوارەی نبودن در مکان بر آید؟
مگر می شود با فیبر نوری، وطن و خاک باران خورده و هوای آلوده و آسمان سگرمه گرفتەی آن را بویید و جویید؟
این نتوانستن، راز افسردگی جمعی این روزها و خودکشی های سیاسی سریالی اخیر است.

در حقیقت امروز مرگ و گفتمان های مرگ خواهانه بهانه های زیادی برای ورود به ساحت زندگی دارند.
از لابلای احکام مرگ، زندگی های تباه شده، اقتصاد فاسد و فاشل و فقدان امید و اعتماد و دیگر عناصر سرمایه سازی که حکم کیمیا پیدا کرده اند.
سوگمندانه زندگی همەی ما امروز ترجمان این شعر شیرکو بیکس شاعر بزرگ کرد است:

مگر چه می خواهم از وطن؟
جز لقمه‌ای نان و خیالی آسوده.
چه می‌‌خواهم؟
جز تکه‌ای آ‌فتاب و
بارانی که آهسته ببارد،
جز پنجره‌ای که
رو به عشق و آزادی گشوده شود،
مگر چه خواستم از وطن
که از من دریغش کردند.
آه ای میهن مغموم
وطن از پا افتاده
بدرود
بدرود...

#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1