شاه بیت های ماندگار @shah_beyt_mandegar Channel on Telegram

شاه بیت های ماندگار

@shah_beyt_mandegar


بزرگ‌ترین گروه شعر فارسی فیس‌بوک با بیش از ۹۰هزار عضو
شاه‌بیت‌های ماندگار
و حالا در تلگرام؛

لذت ببرید از:
— از ابیات ماندگار
— معرفی کتاب
— آهنگ های زیبا

💠ارتباط با ادمین
@ashkanlzangene

شاه بیت های ماندگار (Persian)

شاه‌بیت‌های ماندگار یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های شعر فارسی با بیش از ۹۰ هزار عضو در فیس‌بوک است. این گروه اکنون همچنین در تلگرام فعال شده و طرفداران شعر و ادبیات فارسی را به خود جذب کرده است. در این کانال می‌توانید از ابیات ماندگار شاعران بزرگ فارسی، معرفی کتاب‌های مرتبط با ادبیات و هنر، و گوش دادن به آهنگ‌های زیبا لذت ببرید. همچنین امکان ارتباط با ادمین کانال نیز وجود دارد تا از آخرین اخبار و فعالیت‌های گروه باخبر شوید. بنابراین اگر به دنبال یک جایگاه برای اشتراک تجربیات و عشق خود به شعر فارسی هستید، شاه‌بیت‌های ماندگار مناسب‌ترین گزینه برای شماست.

شاه بیت های ماندگار

19 Nov, 07:16


.

چشم هایم موسم پاییز دلبر می شود
گونه ام از بوسه ات مینای احمر می شود

بس که از "مهر" نگاهم می چکد شور غزل
برگ برگ سینه ام پاییز ِدفتر می شود

آتشی افتاده در اشعارم از آبان زرد 
آذر خاکسترش ققنوس پرور می شود

تا خیالت مثل طوفان خاک بر پا می کند
ریزه ریزه ،خاک گلدان هم معطر می شود

چون نوازد تار گیسویم از آواز نسیم
شانه ات از آبشار بیکران تر می شود

قایقی گم کرده راهم در تب امواج غم
لهجه ی دریایی ات آواز بندر می شود ؟

#زیبا_حسینی_جیرندهی

@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

15 Nov, 17:27


🍂🩶
به مو رسیده ام و کاش دستِ پرمهرت
هنوز وصله ی دل نازکیِ من باشد
{ #معصومه_صابر }

شاه بیت های ماندگار

15 Nov, 05:32


شعرپَرتُو
گوسپندِ رَمیده


به اختیار زِ تقدیر، رام را چه گُریز؟!
که زیرِ منّتِ چوپانْ چنین بزرگ شود:

اَزین قضا که تو را ذبح می‌کنند، مَنال
که گوسپندِ رَمیده، غذایِ گرگ شود


* Painting by Anton Mauve
(The Return to the Fold, 1873)

@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

13 Nov, 08:59


┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄

غوکنامه
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی

ای غوکها که موج برآشفته خوابتان
و افکنده در تلاطمِ شطّ‌ِ شتابتان

خوش یافتید این خزه‌ی سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان

دم از زلالِ خضر زنید و مسلّم است
کز این لجن‌کده‌ست همه نان و آبتان

بی‌شرم‌تر ز جمعِ شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان

کوتاه‌بین و تنگ‌نظر، گرچه چَشمها
از کاسه‌خانه جَسته برون چون حُبابتان

در خاک، رنگِ خاکی و در سبزه سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مآبتان

از بیخِِ گوش، نعره زنانید و گوشِ خلق
کر شد ازین مُکابره‌ی بی‌حسابتان

یک شب نشد کز این همه بی‌داد بس کنید 
وین سیم بگسلد ز چُگور و رُبابتان

تسبیحِ ایزد است به پندارِ عامیان
آن شومْ شیونِ چون نعیبِ غُرابتان

هنگامِ قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان

بسیار ازین نفيرِ نفس‌گیرتان گذشت
کو افعی‌ای که نعره زند در جوابتان!؟

داند جهان که در همه‌ی عمر بوده است
روزی ز بالِ پشّه و خونِ ذُبابتان

جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان

تکرارِ یک ترانه و یک شومْ‌نوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان

چون است و چون که از دلِ گندابه‌ی قرون
ناگه گرفته است تبِ انقلابتان

وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید میزند
شمعِ تمامْ‌کاسته‌ی نیم‌تابتان

مانا گمان برید که ایزد به فضلِ خویش
کرده‌ست بهرِ فتح جهان انتخابتان

یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جمله‌ی ممالک مالکْ رقابتان

گر جمعِ «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکرده‌ایم خطا در خطابتان

نِی اصلتان به قاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسله‌ی انتسابتان

جز این حقیقتی که یَکی اَبَر جادُوِی
آورد و برفَشاند بر این خاک و آبتان

پروردتان به نم‌نمِ بارانِ خویشتن
تا برگذشت حدّ‌ِ نصیب از نصابتان

این آبگیرِ گَند که آبشخورِ شماست
وین سان بُوَد به کامِ ایاب و ذهابتان

سیلی دمنده بود ز کُهسارِ خشمِ خلق
کاین گونه گشته بسترِ آرام و خوابتان

تسبیحتان دعای بقایِ لجن‌کده است
بادا که این دعا نشود مستجابتان

ای مشتِ چنگ‌لوکِ زمین‌گیرِ پشّه‌خوار
شرم‌آور است دعویِ اوجِ عُقابتان

گاهی درونِ خشکی و گاهی درونِ آب
تا چند ازین دو زیستنِ کامیابتان؟

چون صبح، روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عِنانِ دولتِ پا در رکابتان

چندان که آفتابِ تموزی شود پدید
این جُلبکانِ سبز نگردد حجابتان

این آبگیرِ عرصه‌ی این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان

و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان

وز یالِ دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خُرد و خرابتان

وین غوك‌جامه‌های چو دستارِ تازیان
یَک یَک شود به گردنِ نازک، طنابتان

وان مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگی‌طلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان

وز چَشمِ مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان.

نک خوابتان به پهنه‌ی مردابِ نیم‌شب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان

با این همه گزند که دیدیم، دلخوشیم
تا بو که خلق در نِگَرَد بی‌نقابتان.

┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#غوکنامه
توضیح لغات دشوار
مکابره: اظهار کبر و بزرگی کردن، قهر و غلبه
نعیب: بانگ زاغ
غُراب: زاغ، کلاغ
زُباب: مگس
رُباب: ساز سیمی و زخمه‌ای
چُگور: نوعی ساز سیمی و زخمه‌ای
بشکرد: صید کند
مجاوبه: پاسخ دادن


‌‌@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

11 Nov, 14:01


اندیشه‌ای ز تیرِ کمانِ شکسته نیست
زآهم نترسد آنکه دلم را شکسته‌ است


#کلیم_کاشانی
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

11 Nov, 10:51


مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود...زهی توفیق!

#حافظ
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

11 Nov, 07:51


روز است ای دو دیده در روزنم نظر کن
تو اصل آفتابی چون آمدی سحر کن

پیدا بکن که پاکی از کون و پست و بالا
وین خانه کهن را بی‌زیر و بی‌زبر کن

#مولانا

@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

10 Nov, 18:50


بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم
در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم

شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم

آن جا روم آن جا روم بالا بدم بالا روم
بازم رهان بازم رهان کاین جا به زنهار آمدم

من مرغ لاهوتی بدم دیدی که ناسوتی شدم
دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

ما را به چشم سر مبین ما را به چشم سر ببین
آن جا بیا ما را ببین کان جا سبکبار آمدم

از چار مادر برترم وز هفت آبا نیز هم
من گوهر کانی بدم کاین جا به دیدار آمدم

یارم به بازار آمده‌ست چالاک و هشیار آمده‌ست
ور نه به بازارم چه کار وی را طلبکار آمدم

ای شمس تبریزی نظر در کل عالم کی کنی
کاندر بیابان فنا جان و دل افگار آمدم

#مولانا
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

10 Nov, 18:49


PAWS CULT 🐾

فقط با یکبار استارت ِ بازی به شما امتیازمی دهد


لینک ورود به ربات paws:
🐾 https://t.me/PAWSOG_bot/PAWS?startapp=TMmUv3Wo

شاه بیت های ماندگار

06 Nov, 16:06


مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی

شهاب زودگذر لحظه‌های بوالهوسی است
ستاره‌ای که بخندد به شام تار تویی

جهانیان همه گر تشنگان خون من‌اند
چه باک زان‌همه دشمن چو دوست‌دار تویی

دلم صراحی لبریز آرزومندی‌ست
مرا هزار امید است و هر هزار تویی

#سیمین_بهبهانی
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

06 Nov, 11:26


#حافظ

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند

غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند

وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند

بباختم دل دیوانه و ندانستم
که آدمی بچه‌ای شیوه پری داند

هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند

مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
که قدر گوهر یک دانه جوهری داند

به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند

ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند

@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

06 Nov, 08:25


چو در رویَت بخندد گل
مشو در دامش ای بلبل

که بر گل اعتمادی نیست
گر حُسن جهان دارد...

#حافظ
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

06 Nov, 06:24


صبح شد
چشم بگشای
که خورشید شِکُفت
باز کن پنجره را با دمِ صبح ،
باید از خانه‌ی دل گَرد پریشانی رُفت !

#سلمان_هراتی
سلام
صبحتون بخیر 🌿🌸
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

05 Nov, 17:34


گيريم
خنجر حرف تو بر پهلوی باورها نشست؛
نوشدارويي...
شرابي...
شيوني...
شعري به كارش می‌كنيم؛

دل كه چركين شد ،
چكارش می‌كنيم...؟

#شفیعی_کدکنی
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

05 Nov, 17:24


#برگ_خزان

#بیژن_مرتضوی

سهم من گردش حزن آلودی
در باغ خاطره‌هاست
و در اندوه صدایی جان دادن
که به من می گوید:

دست هایت را دوست می دارم
دست هایم را در باغچه می کارم
سبز خواهم شد،
می دانم، می دانم، می دانم ...

#فروغ
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

05 Nov, 17:24


تا زین جهان مرده رهایی دهد مرا ،
یک زنده دل ز جمله ی یارانم آرزوست...


#صائب_تبریزی
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

04 Nov, 09:00


برای دیدن آن خوب،
آن خجسته ی مطلوب
چقدر باید از این
روزهای بد،
بشمارم؟

#حسین_منزوی
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

04 Nov, 06:32


خلاف دوستی کردن به ترک دوستان گفتن
نبایستی نمود این روی و دیگر باز بنهفتن

گدایی پادشاهی را به شوخی دوست می‌دارد
نه بی او می‌توان بودن نه با او می‌توان گفتن

هزارم درد می‌باشد که می‌گویم نهان دارم
لبم با هم نمی‌آید چو غنچه روز بشکفتن

ز دستم بر نمی‌خیزد که انصاف از تو بستانم
روا داری گناه خویش و آنگه بر من آشفتن

که می‌گوید به بالای تو ماند سرو بستانی
بیاور در چمن سروی که بتواند چنین رفتن

چنانت دوست می‌دارم که وصلم دل نمی‌خواهد
کمال دوستی باشد مراد از دوست نگرفتن

مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی
محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن

نصیحت گفتن آسان است سرگردان عاشق را
ولیکن با که می‌گویی که نتواند پذیرفتن

شکایت پیش از این حالت به نزدیکان و غمخواران
ز دست خواب می‌کردم کنون از دست ناخفتن

گر از شمشیر برگردی نه عالی همتی سعدی
تو کز نیشی بیازردی نخواهی انگبین رفتن

#سعدی
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

03 Nov, 20:31


فقط انگار دراین شهر، دلِ من دل نیست
کم رسیدست به رویام… خدا عادل نیست؟

نا ندارم که برای خودم اقرار کنم
ترکِ تو کردن و آواره شدن مشکل نیست

لوطیان خال بکوبید به بازوهاتان
تهِ دریای غم کهنه ی من ساحل نیست

فلسفه، فلسفه از خاطره ها دور شدی
علتی در پسِ این سلسله ی باطل نیست

اشک می ریختم آن روز که بی رحم شدی
تا نشانم بدهی هیچ کسی کامل نیست

تا نشانم بدهی عشق جنونی آنی ست
که کسی ارزشِ ناچیز به آن قائل نیست

آمدی قصه ببافی… که موجه بروی
در نزن، رفته ام از خویش، کسی منزل نیست

#صنم_نافع
@shah_beyt_mandegar

شاه بیت های ماندگار

03 Nov, 20:30


این ایردراپ هیچ بازی و اتلاف وقتی نداره و تنها یک استارت ساده کافیه

امتیاز دهی تنها بر اساس سن تلگرام شما و البته امتیازات کسب شده ی شما در نات کوین و داگز هست❤️

لینک ورود به ربات paws:
🐾 https://t.me/PAWSOG_bot/PAWS?startapp=TMmUv3Wo