یک لایهی رویین و یک لایهی زیرین.
لایهی رویین همان شرح وقایع است که تاریخ نگاران کم و بیش از آن حرف زدهاند، لایهی دیگر، آن جریانی است که به گفتن نیامده، مگر به بیانِ خاصّی. آن را تا اندازهای در شعرها باید پی گرفت: در سنایی و عطّار و نظامی و خیّام و مولوی و سعدی و حافظ، و گویندگانِ کنایهگوی دیگر، و در بعضی از کتابهای نثر، چون: تذکرة الاولیاء عطّار، اسرارالتّوحید، مقاماتِ ژندهپیل، مناقب العارفين، نوشتههای بابا افضل و روزبهان بقلی، و امثال آنها.
در لابلای این اوراقِ غرقه در شطح و کنایه است که باید به نجوای نهانیِ تاریخِ ایران گوش سپرد، باید غور کرد در اصطلاحاتِ معشوق و باده و زنّار و کنشت و پیرِ مغان و آتشکده و جامِجم و دِیر و خرابات و امثال آنها، و پِی برد که از تکرار آنها چه منظوری اراده شده است. آیا این گویندگان آگاه بودهاند که چه میگویند؟ و یا ناآگاهانه از ژرفای ناپیدای وجدانِ ایران خبر میگرفتهاند؟
از این لایهی تاریخ ایران غافل نمانیم.
#یگانگی_در_چندگانگی
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo