⬅️قدم سه میخواد نقش من و برام تعریف کنه، یکیش همین که من به جای عیب جوی از دیگران اینه که معطوف خودم که چی تو وجودمه که سرکوبش دارم میکنم و الان چون طرف داره اون نقص را اجرا میکنه من حالم بد شده، پس از این پس هر جا کله من شروع به نشخوار و قضاوت کرد به جای معطوف شدن و فرار از خود برم تو درون خودم و درون نگری کنم. اصلا اس ای یعنی فرار ممنوع
یکی از تغییرات دیگه که انتظار میره توی قدم سه اجرا بشه زور نزدن، مقاومت نکردن، جنگ نکردن و نهایتا تسلیم بودنه، اینکه دیگه بیام خودمو رها کنم، سخته ، تابوی شخصیته سر سختیه ولی وقتی تمرین میکنم و از روزی یه دقیقه رها کردن شروع میکنم، میتونم تغییر خوبی داشته باشم.
خیلی ها میگن قدم سه قدم سپردنه ولی در اصل قدم سه قدم رها کردن، رها کن تا رها بشیم،
ما یاد میگیریم قدرت خدا را توی زندگیمون، کارمون، تصمیمات، بهبودی ، افکار و.... وارد کنیم.
صبح به صبح میگم باشد که اراده تو جاری گردد و نه اراده من، البته این سپردن یا رها کردن به معنای این نیست خدا بهترینو برام انجام میده، وقتی که میگی خومو تقدیم تو میدارم ، با من کن و از من ساز یعنی دیگه دنبال نتیجه باش، تو خودتو به عنوان کادو هدیه داری و نمی تونی بگی حالا از کادو خوب استفاده کن یا نکن،
قدم سه میخواد بگه تو خدا نیستی و این یعنی من عقب نشینی کنم به موضع خودم، اما ناگفته نماند توی کتاب الکلی ها نوشته خداوند برای من کاری انجام میدهد که خود از انجام او عاجز و ناتوانم ، اما تا زمانی که در حیطه توان من باشد خداوند هیچ دخالتی
نمی کند
https://t.me/sa_12gadam
❇️❇️❇️❇️