来自 Science and Religion (@religionandscience2021) 的最新 Telegram 贴文

Science and Religion Telegram 帖子

Science and Religion
🔷در این کانال هدف ما نقد و بررسی علمی آتئیسم و پرداختن به علم و فلسفه علم است.
نظرات و مطالب مفید خود را با ما به اشتراک بگذارید.
ادمین ها:
@boroojerdiann
@Aref_Hoveizi
@PureApplied_Math369
1,974 订阅者
280 张照片
154 个视频
最后更新于 09.03.2025 02:50

Science and Religion 在 Telegram 上分享的最新内容

Science and Religion

08 Mar, 05:54

320

دین آنلاین برگزار می‌کند:
🛑قدر وحی

قرآن معاصر
پاسخ به یک پرسش:
انسان امروزی چه مواجه‌ای با قرآن می‌تواندداشته باشد که  با آن انس پیدا کند؟


میزبان: نورا نوری‌صفت

میهمان‌ه


⭕️عباس علی منصوری
تاریخ:۱۴۰۳/۱۲/۱۸
ساعت:۲۱
عنوان: غلبه انذار در قرآن و تأثیرش بر مخاطب غیر مستقیم


⭕️علی سلطانی
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۱۹
ساعت:۲۱
عنوان:ملول از نفَس فرشتگان؛ تأملاتی در هم‌افقی با قرآن در جهان جدید


⭕️محمد‌جواد ادبی
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۲۰
ساعت: ۲۱
عنوان: موازنه ی نشانه های آفاقی و دلالتهای انفسی در مواجهه با متن مقدس از منظر ابن عربي


⭕️همایون همتی
تاریخ:۱۴۰۳/۱۲/۲۱
ساعت:۲۱
عنوان:  پیام قرآن برای بشر مدرن


⭕️انشالله رحمتی
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۲۲
ساعت: ۲۱
عنوان:  تفسیر معاصرانه قرآن


⭕️امیر مازیار
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۲۵
ساعت: ۲۱
عنوان: واسازی الهیات سنتی؛ راهی برای تقرب به قرآن


⭕️زهرا اخوان‌صراف
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۲۶
ساعت:۲۱
عنوان: قرآن و سفرخودیابی


⭕️ رضا بهشتی معز
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۲۷
ساعت: ۲۱
عنوان: قرآن: دشواره خوانش رهایی‌بخش

⭕️محمد فولادی
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۲۸
ساعت: ۲۱
عنوان: نظام حاکم برقرآن برای فهم تمام آیات


⭕️محمد سوری
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۲۹
ساعت: ۲۱
عنوان:
تجربهٔ مواجههٔ شخصی با قرآن


⭕️محمدباقر کریمیان
تاریخ: ۱۴۰۳/۱۲/۳۰
ساعت: ۲۱
عنوان: نشانه‌ها و پاسخ پرسش‌ها


⭕️علی حیدری یساولی
تاریخ: ۱۴۰۴/۱/۱
ساعت ۲۱
عنوان: به بهار بنگر ای دل که قیامت است مطلق

⭕️سروش دباغ
تاریخ: ۱۴۰۴/۱/۲
ساعت: ۲۱
عنوان: سالک مدرن، متن مقدس و تخاطب

⭕️مهدیه کسایی‌زاده
تاریخ: ۱۴۰۴/۱/۳
ساعت: ۲۱
عنوان: ارزش انسان محور وحی


🆔 @dinonline

📎 پيوند به سایت دین‌آنلاین
dinonline.com

صفحه اینستاگرام دین‌آنلاین
https://www.instagram.com/dinonline
Science and Religion

07 Mar, 16:05

585

🔴 دین به مثابه داروی ضدافسردگی؟!

📌 در این ویدئو رابرت سپالسکی، دانشمند علوم اعصاب خداناباور می‌گوید:
دین منحصربه فردترین و جهان‌شمول‌ترین اختراع بشر است. من به عنوان یک #آتئیست عقیده دارم جهانی افسرده‌کننده‌، بی‌تفاوت و بی‌احساسی در بیرون است و زمانی که شما مذهبی هستید احتمالا خطرات سبک زندگی کمتری دارید.
وی دین‌داری اجتماعی را رویکردی تکاملی برای نوع بشر می‌داند و اشاره می‌کند که تجربه دینی می‌تواند، برون‌رفتی از مسئله شر فراهم کند؛ چالشی که همواره در برابر دین‌داران قرار داشته است.

🔶 زیرنویس‌ فارسی و تدوین: علی محمودآبادی دانشجوی فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف.

"مدرسه بین المللی خداباوری شریف"
💟  Theism.school‌
🆔  Theismschool


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

06 Mar, 14:21

467

آیا خدا قابل اثبات است ؟

اثبات منطقی و قطعی در دنیای ریاضی وجود دارد که بر اساس  مفروضات معین ، گزاره ای معین را با روش استدلالی مورد قبول طرفین به اثبات می‌رسد. بکارگیری این روش در دنیای غیر ریاضی نیازمند اطمینان از درستی مفروضات و درستی روند استدلال است. روشن است که اگر مفروضات را هم بخواهیم اثبات کنیم باید دست به دامان مفروضات دیگری شویم و نهایتا باید از گزاره هایی شروع کنیم که درستی آنها ازطریق اثبات به دست نیامده باشد!!

اما در مورد خارج از ریاضیات، ما با پذیرش یا باور انسانها سر و کار داریم که هر کسی بر اساس وضعیت روانشناختی خود و باورهای پایه‌ای که برای خود ساخته است روی پذیرش یا عدم پذیرش گزاره ها نظر می‌دهد. البته این سخن به معنای آن نیست که حقایق مطلقی در جهان نداریم بلکه به معنای آن است که دسترسی ما به حقایق جهان از کانال فهم درونی و وضعیت روانشناختی ما می‌گذرد که اگر به درستی تنظیم نشده باشند ممکن است نتایج نادرستی هم به بار آورند.

وقتی سخن از اثبات مطلبی می‌کنیم ممکن است وضعیت روانشناختی و باورهای طرف مقابل، امکان پذیرش مطالب را نداشته باشد حتی اگر درست باشند و ما هیچ مسیری برای اثبات یک مطلب درست به آن فرد نداشته باشیم.

فهمیدن و درک کردن، موضوع ساده‌ای نیست که صرفا با عقل و منطق و مشاهده بتوان حقیقت را از غیر حقیقت تشخیص داد!!! وضعیت روانشناختی درونی و باورهای ابتدایی و پایه‌ای، ذهن انسان را کنترل می‌کنند که اگر تنظیمات غلطی یافته باشند فرد را از فهم حقیقت محروم خواهند ساخت.

به همین دلیل است که پاکی دل و صداقت و روان سالم شرط مهمی در فهم حقیقت هستند و بدون آنها اثبات قطعی برای وجود خدا معنایی ندارد. خداوند عالم خودش از اینجور اثباتهای قطعی برای خودش در جهان قرار نداده است تا ما بخواهیم دنبال اینگونه اثباتهای قطعی باشیم که جلوی هر فردی بگذاریم فورا خاضع شود!!!  این سخن خداوند است که اگر می‌خواستیم همه را به جبر هدایت می‌کردیم. یعنی خدا برای خودش اثباتی که جبرا همه به آن گردن نهند قرار نداده است!! در واقع رسیدن به خدا نیازمند یک عمل صادقانه درونی و مسولانه است و اگر کسانی نخواهند از فهم درونی و اطلاعات درونی خود بهره ببرند و در پی خوب و هوس‌های این جهان باشند هیچ عقل و منطق و استدلالی نمی‌تواند آنها را به خدا برساند!!  اثبات‌های معتبر برای وجود خدا فقط ارائه شواهد است که در دل با فطرت حق جو و صادق اثر دارد و منجر به پذیرش خدا از جانب او می‌شود. از نظر من بهترین برهان همان برهان نظم است که در روایت‌های جدید آن که بر اساس نظم به معنای  تولید اطلاعات قرار دارد و تنظیم ظریف جهان و بیگ بنگ و قوای ذهنی و درونی انسان هستند که در یک دل سالم، وجود خدا را مبرهن می‌سازند. اما برای یک ذهن دور مانده از اصل خویش تمامی این موارد با تصادف و توهم به کناری گذاشته می‌شود.


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

06 Mar, 13:59

434

عقل چیست؟

به جای پاسخ به این سوال بهتر است به توانایی های خاص انسانی که مستقیما به آنها دسترسی داریم اشاره کنیم و بعد ببینیم آیا توانایی دیگری هم داریم یا نه. اگر مجموعه این توانایی‌ها را به دست آوریم که رویهم به ما قدرت عمل و اندیشه را می‌دهد می‌توانید این مجموعه را عقل انسانی بنامید. به همین دلیل، عقل یک واحد یکپارچه نیست و در درک آن هر کسی به یکی از این اجزا اشاره می‌کند و این مفهوم را دچار ابهام می‌کند. اما،  مجموعه‌ای از قوای انسانی درگیرند تا اندیشه و عمل را در ما شکل دهند. به همین دلیل سخن از یک قوه خاص به نام عقل اشتباه برانگیز خواهد بود.

۱) قوه منطقی: ما دارای منطق ذهنی خاص خود هستیم که توانایی بیان کردن و گزاره سازی را به ما می‌دهد و بین گزاره ها رابطه نتیجه گیری و استنتاج برقرار می‌کند که همان استدلال کردن است.  اصلا امتناع تناقض و طرد شق ثالث و گزاره های تحلیلی و آنچه که معمولا بدیهیات عقلی می‌نامند ناشی از همین قوه است.

۲) شهود و مشاهدات مستقیم: توانایی کسب اطلاعات از بیرون و درون توسط قوای دیگری انجام می‌شود که حواس پنجگانه بخشی از آن است و شهود درونی هم نسبت به خود و حالات روحی و روانی خود هم داریم. این قوه وظیفه تهیه اطلاعات اولیه در ما را دارد که علم و دانش خود را بر اساس آنها بنا می‌کنیم.

۳) قوه نظریه پردازی: ما می‌توانیم بر اساس اطلاعات به دست آمده ازطریق شهود و منطق ذهنی خود ، جهان‌هایی را به همراه قوانینی در آن به تصور در آوریم تا بتوانند تبیینی از  آن اطلاعات ایجاد کنند که آنرا نظریه پردازی می‌نامند. آنچه که علم در معنای امروزی آن نامیده می‌شود حاصل این توانایی نظریه پردازی است. آنچه که خلاقیت در انسان نامیده می‌شود نیز حاصل این توانایی خاص انسانی است که چیزی را تولید می‌کند که قبلاً نبوده است.

۴) قوه احساسی: ما نسبت به جهان دارای احساس خواستن یا نخواستن هستیم که موجب حرکت و عمل ما در زندگی می‌شود. شور انسان در زندگی و عشق به چیزی یا نفرت از چیزی، همگی حاصل از این ویژگی انسان است که مرکز اصلی کنترل کننده رفتار انسانی است.

۵) خود فعال انسانی: این عامل، همانیست که من نامیده می‌شود. ما آنرا همان فاعل مختار می‌نامیم که هویت وجودی یک فرد را تشکیل می‌دهد. این خود انسانیست که مجهز به قوای بالا است و ازطریق علم و دانشی که موارد (۱) و (۲) و (۳) به او داده‌اند و در راستای اهداف و خواسته‌هایی که مورد (۴) برایش به وجود آورده‌اند عمل می‌کند تا به اهداف خود برسد.

حال باید گفت که اگر منظور از عقل، قوه‌ای است که درستی با نادرستی گزاره ها را تشخیص می‌دهد ، این مربوط به سه مورد اول است که البته تحت تاثیر مورد چهارم و خود انسانی هم قرار می‌گیرد زیرا از اطلاعات اولیه تهیه شده توسط شهود می‌تواند برخی را بپذیرد و برخی را توهم بداند همانگونه که برخی ، اختیار و من انسانی و خودآگاهی را توهم می‌دانند و در پذیرش نظریه‌ها هم دست باز است در اینکه کدام را حقیقت بداند و کدام را ناقص بداند و کدام را بیخود بداند!!! آن سه مورد اول اجباری برای پذیرش ایجاد نمی‌کنند و خود انسانی امکان آنرا دارد که دست به انتخاب بزند و هر کدام را که خواست حقیقت بداند!!! بنابراین در اینجا باید گفت خود انسانی بخشی از آن سیستمی است که می‌خواهیم عقل بنامیم. چون تشخیص خود را صائب می‌داند.

اگر عقل آن چیزی باشد که خوبی و بدی و درستی احساسات و خواسته‌ها را تشخیص می‌دهد، این قوه احساسی است که مسول ایجاد احساس و خواسته است ولی در پذیرش یا عدم پذیرش آنها باز هم خود انسانی تصمیم‌گیر خواهد بود در نتیجه مجددا خود انسانی را باید بخشی از همان عقل بدانیم.

اما معمولا منظور از عقل آن سیستمی است که به درستی عمل می‌کند و انسان را به حقیقت می‌رساند ، ولی خود انسانی رها است و برخی به راههای درست و علم درست می‌رسند و برخی نمی‌رسند. ظاهراً غیر مستقیم همه پذیرفته‌اند درست و غلطی در جهان وجود دارد که آنهایی که به آن می‌رسند قوای خود را به درستی بکار برده‌اند و به آن رسیده‌اند و این فرایند را بکارگیری عقل نامیده‌اند!!!
 

به این ترتیب واژه «عقل» اشاره به یک فرایندی می‌کند که انسان را به نتایج درستی می‌رساند و در این فرآیند عوامل مختلفی درگیر هستند که ۵ مورد بالا از عوامل اصلی درگیر در این فرآیند هستند‌.


پس بهتر است دنبال موجود خاصی به نام عقل نگردیم آنچه که وجود دارد ۵ مورد بالا هستند که با یکدیگر مشغول کار هستند و هر کس به نحوی از آنها استفاده می‌کند و اینکه چه کسی به درستی از آنها استفاده کرده است ( که با اصطلاح بکارگیری عقل بیان می‌شود) یا غلط از آن استفاده کرده است، قضاوتش با جهان است که چه چیزی را برای آنها رقم بزند.

🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

06 Mar, 13:57

371

دین داران برای چه چیزی زندگی می‌کنند ؟ معنای زندگی یک دیندار به چیست؟

آنچه می‌گویم به معنای آن نیست که هر دینداری اینگونه زندگی می‌کند بلکه به معنای آن است که زندگی با مرام دینداری چگونه است!!!

در تفکر دینداری، دنیا وسیعتر از دنیای فیزیکی است و دنیای فیزیکی خالقی دارد و آنرا هدفدار خلق کرده است و انسان دارای ماموریتی معین در زندگی است که باید این ماموریت را درک کند و به انجام برساند. زندگی آدم دیندار در سرگرمی به امور دنیا نباید بگذرد و هر عمل او باید هدفدار و در جهت انجام ماموریتش باشد.

اصلی‌ترین ماموریت انسان دیندار رهیدن از هوی و هوس و خواست‌های دنیویست. انسان دیندار مامور ساختن شخصیت خود است ، آن شخصیتی که هیچ خواستی نسبت به دنیا ندارد‌ و عمل نمی‌کند به هیچ چیز ، مگر آنچیزی که خدا برای او پسند کرده است.  رسیدن به چنین شخصیتی آسان نیست‌‌ و بسیار زحمت باید کشید تا به آن رسید. و این است همان معنای آیه « جن و انسان را خلق نکردیم مگر برای عبادت خود»

رسیدن به این شخصیت است که پیروزی انسان بر شیطان در زمین  است. آن پیروزی که دچار تکبر فهم بالای خود نشود و نشانه‌های خدا را ببیند و خدا را تأیید کند و حق او را اذعان کند، نه آنکه دماغ خود را بالا بگیرد و دنبال منم خودش برود. متاسفانه اینگونه افراد شکست خورده این مبارزه هستند و شیطان توانسته است معنای زندگی آنها برباید و آنها را در پوچی رها سازد یا به سرگرمی های حقیر این دنیا دلخوش کند.


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

06 Mar, 13:54

322

آیا خداوند به کسی اهانت می‌کند؟

این سخن را از جانب آتئیست ها بسیار شنیده‌ایم که چرا خدا در قرآن به کافران اهانت می‌کند؟ اهانت کار خیلی بدی است!!!

اشتباه بزرگی که در این اظهارنظر وجود دارد عدم تشخیص جایگاه خداوندی و انسان و رابطه بین خدا و انسان است. در آتئیسم به دلیل فرض زیربنایی خود که خدایی وجود ندارد همه سخنان همتراز یکدیگرند و هر سخنی، از زبان انسانی بیرون آمده است. بنابراین وقتی با سخنی روبرو می‌شوند خود به خود فرض دارند انسانی روبروی آنها نشسته است و آن سخنان را به او می‌گوید.

وقتی دو انسان روبروی هم نشسته‌اند و با هم سخن می‌گویند اگر یکی فهم خود را بالاتر بگیرد و انتقادات شدیدی کند ( که حتی اگر درست باشند) طرف مقابل احساس می‌کند به او اهانت شده است و عملی ناپسند رخ داده است. در رابطه بین انسانها این نوع تفکر درست است و انسانها نباید نسبت به یکدیگر برتری بجویند ( حتی اگر این برتری وجود داشته باشد) اما در مورد خدا و انسان چنین فکری بی معناست!! خدا بر انسان آگاهی کامل دارد و سخنش با انسان برای برتری جویی نیست و وقتی انسانی خودش را در پرتگاه قرار داده باشد این، یک هشدار شدید برای تنبه است. مانند آنکه فردی مرغان خود را کیش کیش کند که وارد منطقه خاصی نشوند و مرغان بگویند صاحب آنها به آنها اهانت کرده است.

نهایتا، سخن گفتن غلیظ خدا با انسانهای به گمراهی رفته، معنای اهانت ندارد چون اصلا این مفهوم به عنوان رابطه‌ای بین خدا و انسان معنایی ندارد . اهانت در رابطه بین انسانها معنا دارد که به وفور هم از طرفین نسبت به هم صادر می‌شود. از آتئیست متکبر تا مسلمان کم ظرفیت به سادگی این کار را انجام می‌دهند و هیچکدام از طرفین گمان نکنند از اینکار مبری هستند. آتئیست های نامحرم هم با این شعار که اهانت به اشخاص نمی‌کنند بلکه اهانت به عقاید و افکار می‌کنند و عقاید و افکار مقدس نیستند کار خود را توجیه می‌کنند.

بله، هر کس که خود و افکار خود  را برتر بگیرد و طرف مقابل را سخت در گمراهی و ضلالت ببیند و هیچ مسیری برای تعامل نداشته باشد، جز اهانت و استهزاء کار دیگری نخواهد کرد. اما این مربوط به رابطه بین انسانها است ولی وقتی خدا با انسان سخن می‌گوید مطلب چیز دیگریست و اگر فردی خطاب قرآن به خودش را اهانت‌آمیز یافت یعنی غرق در تکبر است و به جای پند گرفتن و عمل کردن و اصلاح کردن خود ، دماغ خود را بالا گرفته است که به من اهانت شده است!!! کسی که مصداق اهانت خدا قرار گرفته باشد خود به خود از مقام انسانیت خلع شده است و به جای آن اعتراضات بهتر است برود تا ابد برای خودش گریه کند که از مقام انسانیت به حیوانیت نزول کرده است.


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

06 Mar, 13:50

322

ریاضی و جهان

ریاضی همان دستگاه شناخت منطقی ما است که برای توصیف هر چه دقیقتر مشاهدات ما بکار برده می‌شود. هر کجا که پدیده‌ای را تجزیه و تحلیل منطقی می‌کنیم و سعی می‌کنیم با دقت ، تمام اجزای آن و روابط بین اجزای آنرا مشخص کنیم، داریم آنرا مدلسازی ریاضی می‌کنیم یعنی ساختار ریاضی آنرا به دست می‌آوریم. از این بابت، ریاضی به دست آمده در این عملیات، شبیه کشف کردن است و ما ساختار ریاضی موجود در آن پدیده را مشخص کرده‌ایم.

کل تاریخ ریاضی همین روند را طی کرده است و مفاهیم ریاضی با این شیوه به وجود آمده‌اند. بنابر این از این نقطه نظر، ما ریاضی موجود در پدیده‌های طبیعی که با آن مواجه بوده‌ایم را کشف کرده‌ایم و ریاضی امروز خود را ساخته‌ایم!!!!

اما اگر جهان به گونه دیگری می‌بود، ریاضی امروز ما نیز به گونه دیگری می‌بود، چون ما آنچه را که در طبیعت مشاهده کرده‌ایم با دستگاه منطقی خود توصیف کرده‌ایم و دستگاه منطقی ما قابلیت آنرا را دارد هر جهان ممکن دیگری را هم توصیف کند‌. بنابراین ماهیت ریاضی ایجاد انواع ساختارهای منطقی ممکن است و اگر در ریاضی خالص باشیم می‌توانیم غیر از ساختارهای ریاضی موجود انواع دیگری از ساختارهای دیگری را هم بسازیم و از این نظر، ریاضی، ساختن ذهنی انسان است!!!

بنابراین ، ریاضی در ماهیت اصلی خود یک قوه فهم کلیه جهان‌های ممکن است و هر نوع ساختار منطقی را می‌تواند بسازد و از این نظر ریاضی، ساختن جهان فرضی و تصوری و ذهنی است. اما ما این قوه را برای فهم طبیعت بکار می‌بریم و ساختارهای مناسب توصیف طبیعت را بیرون می‌کشیم که می‌توان گفت ساختارهای ریاضی موجود در طبیعت را کشف می‌کنیم و از این نظر ریاضی کشف کردنی است. در واقع یافتن ساختارهای ریاضی موجود در پدیده‌های طبیعت، علم ریاضی امروز ما را تشکیل می‌دهند که به وجود آمدن آن با کشف ساختارهای ریاضی موجود در طبیعت انجام می‌شود.

این توضیح را هم باید بدهم که پدیده‌هایی که در طبیعت با آن مواجه هستیم در یک سطح قرار ندارند و برخی را مستقیما می‌توانیم مشاهده کنیم مانند یک خانه که بکارگیری ریاضی در توصیف آن معادل کشیدن نقشه آن خانه روی کاغذ است‌. اما پدیده‌های ژرفتری که به ساختار جهان در کل و در میکرو برمی‌گردد در مشاهده مستقیم ما نیستند و در اینجاست که تخیل ورزی و ابتکار و خلاقیت نظریه پردازی های فیزیکی را لازم دارد که حدس خود را به عنوان ساختار ریاضی جهان عرضه کند که معلوم هم نیست درست باشد چون مستقیما قابل مشاهده نیستند و فقط غیرمستقیم ازطریق نتایج در باره اعتبار آنها قضاوت می‌شود.


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

02 Mar, 14:26

646

۲. تناقض در معیار: داوکینز نمی‌تواند توضیح دهد که چرا "اخلاقی بودن" باید یک تعهد باشد.
۳. نقص در نسبی‌گرایی: پیوستگی تکاملی به معنای نبود تفاوت‌های مطلق در اخلاق نیست.
4. عدم درک اراده و انتخاب: اخلاق انسانی وابسته به آگاهی است، نه صرفاً ژنتیک.
پس نظریه‌ی داوکینز فرو می‌ریزد، چون نمی‌تواند توضیح دهد که چرا اخلاقی بودن، چیزی بیش از یک استراتژی ژنتیکی است!
حالا اگر کسی هنوز معتقده که اخلاق فقط یه محصول فرعی از انتخاب طبیعی و بقاست، باید پاسخ بده که چرا "باید" اخلاقی باشیم، حتی وقتی که این کار علیه منفعت ژنتیکی ما باشه؟


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

02 Mar, 14:26

611

نقد منطقی و مودبانه به دیدگاه داوکینز درباره اخلاق تکاملی
ریچارد داوکینز در کتاب ژن خودخواه تلاش می‌کند تا اخلاق انسانی را کاملاً در چارچوب تکامل زیستی و انتخاب طبیعی تفسیر کند. اما این دیدگاه، با وجود جذابیت ظاهری، از چندین جنبه منطقی و فلسفی نقص جدی دارد که در ادامه بررسی می‌کنیم.
۱. اخلاق ≠ غریزه حیوانی
داوکینز سعی می‌کند اخلاق را صرفاً ادامه‌ی تکامل تدریجی رفتارهای حیوانات بداند. اما اینجا یک مغالطه رخ داده است:
رفتارهای همکارانه در حیوانات ≠ اخلاق انسانی
حیوانات ممکن است رفتارهایی داشته باشند که از بیرون شبیه به "اخلاقی بودن" به نظر برسد (مثل مراقبت از فرزندان یا همکاری گروهی).
اما این رفتارها صرفاً غریزی هستند و از آگاهی اخلاقی ناشی نمی‌شوند.
یک گرگ ممکن است در یک گروه همکاری کند، ولی این همکاری از نوعی قرارداد اخلاقی یا درک مفاهیم خیر و شر نیست.
یک کوسه ممکن است به طعمه حمله کند، ولی کسی آن را "غیراخلاقی" نمی‌نامد، چون فاقد انتخاب آگاهانه است.
پس این‌که بگوییم "چون حیوانات رفتارهای به‌ظاهر اخلاقی دارند، پس اخلاق انسانی هم همان فرایند زیستی است"، یک اشتباه قیاسی است.
۲. آیا "تکامل" می‌تواند معیار اخلاقی باشد؟
داوکینز می‌گوید که رفتارهای اخلاقی در انسان صرفاً محصول انتخاب طبیعی هستند و این ویژگی‌ها به بقای ژن‌ها کمک کرده‌اند. اما این استدلال، مشکل مهمی دارد:
"اخلاقی بودن" یک عمل، با "مفید بودن برای بقا" یکسان نیست.
اگر اخلاق فقط برای بقا باشد، پس هیچ دلیل مطلقی برای درستی یا نادرستی رفتارها وجود ندارد.
به‌عنوان مثال، فرض کنیم قتل عام یک گروه انسانی باعث افزایش بقا و رفاه یک گروه دیگر شود. آیا در این صورت، آن قتل‌عام "اخلاقی" خواهد بود؟
در تاریخ، گاهی گروه‌هایی که ظلم کرده‌اند، بقای بیشتری داشته‌اند. آیا این به معنای درست بودن رفتارشان است؟
اگر بخواهیم از دیدگاه تکاملی نگاه کنیم، "اخلاق" هیچ معیاری مستقل از بقا ندارد و صرفاً یک ابزار سازگاری است. اما این دقیقاً نقطه ضعف این دیدگاه است، چون اخلاق نیازمند معیاری فراتر از "صرفاً مفید بودن برای ژن‌ها" است.
۳. مشکل "نسبی‌گرایی اخلاقی" در دیدگاه داوکینز
داوکینز می‌گوید که چون تکامل تدریجی است، هیچ مرز مشخصی میان انسان و حیوان وجود ندارد، پس نباید تمایز مطلقی در اخلاق قائل شد.
اما این نتیجه‌گیری نادرست است چون:
پیوستگی زیستی ≠ عدم وجود مرزهای واقعی در اخلاق
اگرچه تکامل تدریجی است، اما مرزهای واقعی و قابل‌تعریف در طبیعت وجود دارند.
رنگین‌کمان هیچ مرز مشخصی بین رنگ‌ها ندارد، ولی آیا این به این معنی است که قرمز و آبی تفاوتی ندارند؟
هیچ نقطه دقیقی وجود ندارد که بگوییم "اینجا حیوان تمام می‌شود و انسان آغاز می‌شود"، اما این به این معنی نیست که انسان و حیوان یکسان هستند.
در واقع، وجود پیوستگی در فرآیندها، به معنای عدم وجود تفاوت‌های کیفی نیست.
۴. داوکینز نمی‌تواند توضیح دهد که چرا باید "اخلاقی" باشیم
حتی اگر بپذیریم که تکامل زیستی باعث شکل‌گیری برخی رفتارهای اخلاقی شده است، یک سوال اساسی باقی می‌ماند:
چرا ما باید اخلاقی رفتار کنیم؟
اگر اخلاق فقط یک "استراتژی بقا" باشد، پس هیچ دلیلی برای پایبندی به آن نداریم، مخصوصاً وقتی که نقض اخلاقی یک رفتار به نفع بقای ما باشد!
چرا باید از یک فرد ضعیف دفاع کنیم، وقتی که می‌توانیم با حذف او منابع بیشتری داشته باشیم؟
چرا باید در شرایطی که پای هیچ منفعتی در میان نیست، فداکاری کنیم؟
در حالی که درک اخلاق انسانی مستلزم پذیرش اصولی است که فراتر از صرف "سازگاری ژنتیکی" باشد، دیدگاه داوکینز این بُعد را کاملاً نادیده می‌گیرد.
۵. آیا ژن‌ها واقعاً ما را "برنامه‌ریزی" می‌کنند؟
داوکینز می‌گوید که انسان فقط مطابق برنامه‌ریزی ژنتیکی خود عمل می‌کند. اما این ادعا مخالف شواهد علمی درباره نقش اراده و آگاهی است:
انسان‌ها برخلاف حیوانات، قادر به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه هستند.
یک انسان می‌تواند بر خلاف تمایلات غریزی خود عمل کند، در حالی که حیوانات چنین کنترلی ندارند.
ژن‌ها ممکن است برخی گرایش‌های رفتاری را تحت تأثیر قرار دهند، اما انسان‌ها قدرت انتخاب دارند، و این فراتر از تأثیر ژنتیک است.
بسیاری از رفتارهای اخلاقی انسانی بر اساس اصول و دلایل آگاهانه انجام می‌شوند، نه صرفاً برنامه‌ریزی ژنتیکی.
پس "برنامه‌ریزی ژنتیکی" یک مدل بسیار ناقص برای توضیح اخلاق انسانی است.
نتیجه‌گیری: چرا نظریه داوکینز نمی‌تواند اخلاق را توجیه کند؟
۱. مغالطه‌ی قیاسی: اخلاق انسانی را نباید با رفتارهای حیوانی مقایسه کرد.


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021
Science and Religion

01 Mar, 09:49

428

منابع:
١. Religious Attendance Relates to Generosity Worldwide.
Religious and the secular more charitable if they attend services. SEPTEMBER 4, 2009.
BY BUSTER G. SMITH AND RODNEY STARK.
https://news.gallup.com/poll/122807/religious-attendance-relates-generosity-worldwide.aspx

٢. Shepherd, A.M., Schnitker, S.A. & Greenway, T.S. Religious Service Attendance, Moral Foundations, God Concept, and In-Group Giving: Testing Moderated MediationRev Relig Res 61, 301–322 (2019). https://doi.org/10.1007/s13644-019-00384-z


٣. Herzog, P.S.; Strohmeier, A.; King, D.P.; Khader, R.A.; Williams, A.L.; Goodwin, J.L.; Doan, D.R.H.; Moyo, B. Religiosity and Generosity: Multi-Level Approaches to Studying the Religiousness of Prosocial Actions. Religions 2020, 11, 446. https://doi.org/10.3390/rel11090446


۴. The Prevalence of Religious Service Attendance in America: A Review and Meta-Analysis. Chad S. Briggs, Southern Illinois University Carbondale.
https://opensiuc.lib.siu.edu/dissertations/1453/


۵. Church-Going Among U.S. Catholics Slides to Tie Protestants. By Lydia Saad. Gallup. April 9, 2009.
https://www.bishop-accountability.org/news2009/03_04/2009_04_09_Saad_ChurchGoing.htm

Religion:
https://news.gallup.com/poll/1690/religion.aspx


🌐کانال «Science and Religion»:
🆔 @ReligionandScience2021