با دستانم به نوازش می نشانم
آرام از خواب بیدار
یک فنجان چای
از میان چشمهایت
می نوشانم
در همین کنج ها
بارانی از چشمهایم فرو می ریزد
برگونه های پر از شرم
غربتی غریب برغم هایم جاریست
انگار هیچ راهی نیست برای یافتن تو
برای بیداری هایم
کاش تو به من نزدیک تر بودی
کجاست آن یادها
کجاست عطر نیلوفرهاسپید
کجاست پرواز کبوترها
کجاست رهایی ...
راستی بادبادک چگونه با باد می قصند ؟
زمان پروانه شدن کی فرامی رسد ؟
زمان عاشقی کجاست ؟
دل نوشته های نیلوفرانه
#بهجت ـ مهدوی
http://telegram.me/behjatmahdavi