🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۸ بهمن ۱۴۰۳
🟢 [email protected]
▫️جیمز جروم گیبسون روانشناس آمریکایی بود که به مطالعه در زمینه ادراک بصری پرداخت. مجله مرور روانشناسی عمومی در ۲۰۰۲ او را از نظر استناد و اعتبار در بین روانشناسان قرن بیستم در جایگاه ۸۸ قرار داد.
درک افراد از آنچه میبینند حاصل تصویری است که بر روی شبکیه چشم منعکس میشود و تغییراتی که توسط مغز اعمال میشود. اقلیدس بینایی را نتیجه گسیل پرتو نور از چشم بیننده میدانست اما ارسطو و بعدها نیوتن و جان لاک با رد این نظریه بر نقش چشم به عنوان یک عضو حسی تأکید کردند.
آزمایشهای هرمان فون هلمهولتز پزشک آلمانی در قرن ۱۹ نشان داد دادههای دریافتی توسط چشم برای بینایی شفاف کافی نیست و مغز براساس تجربیات پیشین خود به تحلیل ناخودآگاه این دادهها میپردازد. روانشناسان مکتب گشتالت و روانشناسی شناختی نیز در نیمه اول قرن بیستم باور داشتند تجربههای روانشناختی از عناصر حسی ناشی میشوند اما با خود آن عناصر تفاوت دارند و انسان چیزی به تجربه میافزاید که در دادههای حسی وجود ندارد.
گیبسون این دیدگاهها را به چالش کشید و بهجای آن بر روانشناسی بومشناختی (اکولوژیک) و ارتباط مستقیم مغز با واقعیت تأکید کرد. او اعلام کرد هیچ مرزی بین واقعیت و ادراک وجود ندارد و انسان یا حیوان در ارتباط با محیط پیرامون خود یک سیستم تشکیل میدهد که برای فهم درست مناسبات آن باید به مطالعه قابلیت (توانش، اَفوردَنس) محیطی پرداخت: «به دنبال چیزی باش که مغز تو درون آن است نه چیزی که درون مغز تو است.»
وی در کتاب «حواس به عنوان سیستمهای ادراکی» (۱۹۶۶) و بعدها در «رویکرد بومشناختی به ادراک بصری» (۱۹۷۹) قابلیت محیطی را چیزی دانست که توسط محیط به انسان یا حیوان ارائه میشود و انسان یا حیوان قادر به کنترل آن نیست بلکه مکمل آن است. این محیط است که درباره ادراک تصمیم میگیرد و ادراک قابلیتی برای تعامل است که توسط محیط در اختیار بیننده قرار میگیرد. مثل یک پلکان که قابلیت راه رفتن در سراشیبی یک تپه را در اختیار افراد قرار میدهد.
ایده قابلیت محیطی کاربردهای گستردهای در طراحی و اقتصاد دارد که نمونه معروف آن مطالعات دونالد نورمن محقق آمریکایی، رئیس آزمایشگاه طراحی دانشگاه کالیفرنیا، ساندیگو، و نویسنده کتاب «روانشناسی اشیای روزمره» (طراحی اشیای روزمره، ۱۹۸۸) است: «مشکل در خود ما نیست بلکه در طراحی محصولاتی است که نیازهای کاربران و اصول روانشناختی را نادیده میگیرند... هدف از طراحی این است که قابلیت مناسب را در زمان و مکان مناسب در اختیار کاربر قرار دهد.»
گیبسون در مککانلزویل، اوهایو به دنیا آمد و پدرش کارمند راهآهن بود. تجربه سفر با قطار به همراه پدر نقش بهسزا در علاقمندی او به پدیده ادراک بصری داشت: «وقتی قطار در حرکت بود و به جلو نگاه میکردم جهان در حال باز شدن بود اما وقتی به عقب مینگریستم، جهان بسته میشد.» وی بعدها این پدیده را برای توصیف تجربه بصری در هنگام حرکت «شار نوری» (اُپتیک فلو) نامید.
او پس از تحصیل در دانشگاه نورثوسترن و دانشگاه پرینستون به عنوان استاد روانشناسی به کالج اسمیت و سپس دانشگاه کورنل رفت. نخستین اثر بزرگ وی تحت عنوان «ادراک جهان بصری» که در ۱۹۵۰ منتشر شد حاصل تجربیات گیبسون به عنوان افسر نیروی هوایی ارتش آمریکا طی جنگ جهانی دوم بود.
وی در ۱۱ دسامبر ۱۹۷۹ در ۷۵ سالگی در ایتاکا، نیویورک درگذشت. از افتخارات او میتوان به دریافت نشان وارِن (انجمن روانشناسان تجربی، ۱۹۵۲) و جایزه دستاورد علمی برجسته (انجمن روانشناسی آمریکا، ۱۹۶۱)، عضویت در آکادمی ملی علوم آمریکا (۱۹۶۷)، و ریاست انجمن روانشناسی آمریکا، شاخه شرق اشاره کرد. همسرش اِلِنور گیبسون نیز یک روانشناس بود که بیشتر با کشف پدیده «پرتگاه بصری» شناخته میشود.
📌تصویر: دسته کتری در زیر لوله، طراحی اشیای روزمره، دونالد نورمن (۱۹۸۸)، ترجمه مهدی مقیمی و احسان میرزایی (چاپ اول، ۱۳۹۷).
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil