در جست‌و‌جوی آلاسکا @oioiitsme Channel on Telegram

در جست‌و‌جوی آلاسکا

@oioiitsme



Stuck in labyrinth of suffering;

Unknown:
‌‌http://t.me/HidenChat_Bot?start=5158660795

در جست‌و‌جوی آلاسکا (Persian)

در جست‌و‌جوی آلاسکا یک کانال تلگرامی است که به شما امکان می‌دهد به دنیای زیبای آلاسکا سفر کنید و اطلاعات جالبی در مورد این منطقه فوق‌العاده را کسب کنید. آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چگونه زندگی در آلاسکا است؟ چه مناظر طبیعی وحشی در این منطقه وجود دارد؟ اگر علاقه‌مند به کاوش در جهان طبیعت هستید، حتماً این کانال را دنبال کنید. با ما به سفری جذاب و شگفت‌انگیز به زمین آلاسکا بروید و سرگرم‌کننده‌ترین اطلاعات را دریافت کنید. بهترین تجربه از یک سفر واقعی را با ما تجربه کنید. عضویت در این کانال به شما اجازه می‌دهد به یک دنیای جدید و دیدنی پا بگذارید. از این فرصت بی‌نظیر بهره برداری کنید و خود را برای یک ماجراجویی شگفت‌انگیز آماده کنید. در جست‌و‌جوی آلاسکا بهترین مقصد برای علاقه‌مندان به سفر و گردشگری است. بپیوندید و هیجان سفرتان را شروع کنید.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

04 Jan, 23:40


ولی یک ترم هم برای خوندن این درس‌ها تایم کمی بوده، چه برسه یک شب!!!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

31 Dec, 10:59


احساس می‌کنم درگیر کابوسی شدم که حتی توی بیداری هم ولم نمی‌کنه.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

31 Dec, 00:18


‏افکار،
افکارِ درباره‌ی افکار،
افکارِ درباره‌ی افکارِ ناشی از افکار ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

29 Dec, 22:46


هنگامی که در شهری عظیم بیگانه هستم، دوست دارم در اتاق‌های گوناگون بخوابم، در مکان‌های گوناگون غذا بخورم، در خیابان‌های ناشناخته قدم بزنم و گذر مردمان ناشناخته را نظاره کنم. مسافر تنها بودن را دوست دارم.
- جبران خلیل جبران

در جست‌و‌جوی آلاسکا

29 Dec, 21:23


You need to relax and rest.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

29 Dec, 20:03


آیا تاکنون چشمانی را که در آن‌ها خاکستر ریخته باشند دیده‌اید؟ منظورم چشمانی است که در آن‌ها آثار غم‌انگیز آرزوهای بی‌حاصل خوانده می‌شود. چشمانی که نمی‌توان در آن‌ها نگاه کرد ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

29 Dec, 14:19


خانواده نهادیه‌ که از دور مقدسه و از نزدیک، بستگی داره.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

28 Dec, 22:26


"من خود را در پهنه‌های سرزمین دلگیر و بی‌رحم خویش گم خواهم کرد. نه از آن‌رو که دوستش دارم، راه دیگری در برابرم نیست."

در جست‌و‌جوی آلاسکا

27 Dec, 20:01


اصلا خودی وجود نداره که ازش متنفر باشم. یه‌جوریه که انگار به درون خودم که نگاه می‌کنم، نمی‌تونم خودم رو پیدا کنم. یه مشت فکر و رفتار و شرایطم. خیلی‌هاشون هم انگار مال خودم نیستن. چیزهایی که بخوام به‌شون فکر کنم یا انجام‌شون بدم نیستن و دنبال خودِ واقعی‌م که می‌گردم، هیچ‌وقت پیداش نمی‌کنم. مثل عروسک‌های ماتریوشکای تودرتوی روسی. می‌دونی؟ اون‌هایی که توخالی هستن و بازشون که کنی یه عروسک کوچیک‌تر توشه و همین‌‌طوری ادامه می‌دی تا برسی به آخریش که از همه کوچیک‌تر‌ه و توش پره. اما در مورد من فکر نمی‌کنم عروسک توپُری داشته باشم. فقط همین‌جوری کوچیک‌تر می‌شم ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

26 Dec, 20:32


من فقط کمی خسته‌ام. بعضی مواقع فکر می‌کنم اونقدر دارم برای زندگی می‌جنگم، که وقتی برای زندگی کردن ندارم!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

26 Dec, 20:25


All we have is "NOW".

در جست‌و‌جوی آلاسکا

26 Dec, 19:59


"Do you how you can tell when someone's evil? It's when they stop feeling ashamed."

در جست‌و‌جوی آلاسکا

26 Dec, 19:53


Vincenzo (2021)

در جست‌و‌جوی آلاسکا

25 Dec, 19:54


احمقانه‌ست که فکر کنم توی یه کابوس گیر کردم؟ همیشه فکر می‌کردم بقیه شلوغش می‌کنن که توی لحظات سخت، پای کابوس رو وسط می‌کشن و می‌گن وای مثل یه کابوسه. جدی می‌گم. واقعا این حسیه که بعد از اتفاقات بد زندگی به آدم دست می‌ده؟ نمی‌دونم دلم می‌خواست به‌جاش چی بگن، اما حالا می‌تونم بگم که حق با اون‌ها بود. بذار همه فکر کنن حرفم تکراریه، اما دلم می‌خواد از این کابوس بیدار شم. اگه نمی‌تونم بیدار شم، دلم می‌خواد برای همیشه خواب بمونم و این فرصت رو داشته باشم که رویای اتفاق‌های زیبا رو با تو ببینم، مثل وقت‌هایی که به من، برای خودم، نگاه می‌کردی و نه این ماه‌گرفتگی مسخره‌ی روی صورتم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

25 Dec, 19:50


I lied.
I never got better, I just stopped talking about it.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

22 Dec, 16:43


Frances Ha (2012)

در جست‌و‌جوی آلاسکا

21 Dec, 20:04


Vincenzo (2021)

در جست‌و‌جوی آلاسکا

21 Dec, 20:02


+ I fuckin hate people.
- damn, me too.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

21 Dec, 19:59


من هیچ چیزی نیستم! مطلقا هیچ چیز ...
هیچ چیز در خاطرِ من نمانده است، نه آن‌هایی که آموخته‌ام و نه آن‌هایی که خوانده‌ام، نه آن‌چه تجربه کرده‌ام و نه آن‌چه شنیده‌ام، نه در رابطه با مردم و نه در ارتباط با رویدادها ... در واقع حتی به‌سختی می‌توانم حرف بزنم ... تو می‌گویی این دور از ذهن نیست که من احتمالا نتوانم زندگی با تو را تحمل کنم. اینجا تو تقریبا حقیقت را تشخیص داده‌ای، ولی از زاویه‌ای کاملا متفاوت با آن‌چه در مغز داری. من واقعا باور دارم که برای تمام معاشرت‌های اجتماعی ضایع‌شده هستم. من از انجام یک مکالمه‌ی طولانی، بسط یافته و پُرشور با هر آدمی عاجز هستم ... هیچ‌گاه جایم خالی نخواهد بود و هیچ‌ کس از نبودم ناراحت نخواهد شد ...
- از میان نامه‌های فرانتس کافکا به فلیسه

در جست‌و‌جوی آلاسکا

20 Dec, 20:19


احساس می‌کنم آماده‌ام که دوباره خودم رو پیدا کنم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

20 Dec, 02:19


همیشه به این ساعت‌ها که می‌رسه بین دوراهی اینکه بخوابم یا تا شب بیدار بمونم که ساعت خوابم رو درست کنم می‌مونم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

16 Dec, 20:24


زندگی مانند دوچرخه است،
باید برای حفظ تعادل زندگی همیشه در حرکت باشی.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

27 Nov, 21:54


شما آدم‌ها با آن سكوت تحقير آميزتان من را رانديد. درست در برهه‌اى كه پرشورترين احساساتم را نثارتان می‌کردم، جواب اشتياقم را با آزار داديد و تا آخر عمر رنجيده خاطرم كرديد.
حالا من مسلما حق دارم بين شما و خودم ديوار بكشم ...
- فئودور داستایفسکی؛ نازنین

در جست‌و‌جوی آلاسکا

27 Nov, 21:31


من هنوز زنده‌ام!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

23 Nov, 14:05


but at least I enjoyed this part.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

23 Nov, 13:53


دیروز و امروز سریال‌ها و فیلم‌هایی که دیدم باهام مهربون نبودن. حتی آرکین هم ناراحت‌کننده بود واسم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

22 Nov, 20:17


خودمون کم بدبختی داریم که بیا باز شنبه شد.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

22 Nov, 20:14


حرف نزدن، دلهره‌ای بود و حرف زدن و درست فهمیده نشدن، دلهره‌ای دیگر!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

19 Nov, 18:39


نکنه هیچ‌وقت نرسه اون روزا.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

19 Nov, 18:30


بعد از ماه‌ها، ریواچ "در جست‌وجوی آلاسکا" هم تموم شد و من دوباره احساس پوچی می‌کنم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

19 Nov, 18:28


- Looking for Alaska; The end (Part 2)

در جست‌و‌جوی آلاسکا

19 Nov, 18:27


- Looking for Alaska; The end (Part 1)

در جست‌و‌جوی آلاسکا

11 Nov, 23:13


Sometimes suffering is just suffering. It doesn’t make you stronger. It doesn’t build character. It only hurts.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

10 Nov, 19:28


روزایی که خونه‌ام روحم خستست روزایی که بیرونم جسمم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

09 Nov, 23:09


شد شصت سال ...
حالا تمام کارهایش را انجام داده بود،
مانده بود زندگی!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

09 Nov, 20:25


به شدت نیازمند این حس‌ام که بعد از چند سال سفر طولانی بالاخره رسیده باشم خونه.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

09 Nov, 20:05


- قبلا آدم اجتماعی و اهل معاشرتی بودم. منظورم اینه که تمام وقت در حال معاشرت بودم.
+ چی عوض شد؟
- فکر کنم از نگاه کردن به چیزهای خوب دست کشیدم! گاهی پرت کردن خودت به عمق تنهایی و فراموش کردن اینکه دنیایی هم هست کار راحت‌تریه.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

09 Nov, 19:58


انتخاب سختیه بین دیدن سه قسمت فصل دوم آرکین و اینکه وایستم تا کلش بیاد و همه‌ی فصل دو رو باهم ببینم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

07 Nov, 21:46


How you supposed to find the answer if you don't ask the question?

در جست‌و‌جوی آلاسکا

06 Nov, 17:16


Alaska? Still there?

در جست‌و‌جوی آلاسکا

06 Nov, 17:11


Can we please just wait for Alaska?

در جست‌و‌جوی آلاسکا

06 Nov, 17:09


- Looking for Alaska; After

در جست‌و‌جوی آلاسکا

06 Nov, 15:56


فکر کنم تایم خوبی برای یک گریه‌ی خوب باشه!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

06 Nov, 14:29


من نه آدم زندگی توی دخمه هستم نه آدم زندگی مجلل؛ من مزارع پرت‌افتاده را دوست دارم، اتاق‌های خالی، خلوت درون، کار واقعی، اگر چنین زندگی کنم بهترین خواهم بود. اما نمی‌توانم این چنین زندگی کنم، مگر کسی یاری‌ام کند.
- خطاب به عشق؛ آلبر كامو

در جست‌و‌جوی آلاسکا

05 Nov, 22:24


دو ماه و چند روز از آخرین اپیزودی که از آلاسکا دیدم گذشته و من هنوز جرئت نکردم اپیزود اون روز رو ببینم!!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

05 Nov, 22:22


خیلی راحت است که آدم روز به همه چیز بی‌اعتنا باشد، اما شب همه چیز فرق می‌کند ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

04 Nov, 18:30


Everybody's falling in love and I'm falling behind.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

03 Nov, 22:02


پارادوكس عجيب اين است كه وقتی شما خودتان را آن‌گونه که هستید می‌پذیرید، آنگاه تغییر می‌کنید!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

30 Oct, 20:08


هیچ حواسم نبود، دو فنجان ریختم ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

24 Oct, 20:07


So what's the point of this fucked up catastrophe?

در جست‌و‌جوی آلاسکا

24 Oct, 20:02


Too lazy for a suicide, I just watch the days pass hoping to die!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

23 Oct, 20:24


من فقط خستم. از همه چیز و همه کس.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

23 Oct, 19:10


اما من اگه توی بهشت هم بودم، یک تکه از جهنم رو پیدا می‌کردم و می‌چسبیدم بهش.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

23 Oct, 19:09


من نه مرده‌ام و نه زندگی می‌کنم، صرفا روزها رو می‌گذرونم تا ببینم چی پیش میاد.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

23 Oct, 17:55


و در نهایت تو باقی می‌مونی همراه با یک تنهایی عمیق.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

20 Oct, 21:26


نمی‌دونم دارم چی‌‌کار می‌کنم، یا قراره چی‌کار کنم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

20 Oct, 19:42


"نفهمیدم. اما گمانم زندگی چیزی نیست که آدم بتواند بفهمد. همه‌جور زندگی هست و گاه طرف دیگر تپه سبز‌تر به نظر می‌رسد. چیزی که برایم مشکل‌تر از همه است، این است که نمی‌دانم این‌جور زندگی به کجا می‌کشد اما ظاهرا آدم هرگز نمی‌فهمد، صرف نظر از اینکه چه‌جور زندگی کند. به‌هر‌حال چاره‌ای جز این احساس ندارم که بهتر است چیزهای بیشتری برای سرگرمی داشته باشم."

در جست‌و‌جوی آلاسکا

20 Oct, 19:14


من فقط یه نمی‌دونم بزرگم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

20 Oct, 19:13


این روز‌ها هیچ‌چیز سر جاش نیست و من نمی‌دونم دیگه باید چی‌کار کنم.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

16 Oct, 20:26


من استاد حرف زدن در سکوتم! کل زندگی‌ام در سکوت حرف زده‌ام و در سکوت تراژدی‌های زیادی را با خودم زندگی کرده‌ام ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

16 Oct, 19:55


هرموقع که موهامو دوباره رنگ می‌کنم، یک جون به جون‌هام اضافه می‌شه. مخصوصا اگه اون رنگ آبی باشه.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

15 Oct, 20:13


به دنیا آمدن یعنی اجبار به انتخاب یک دوران، یک مکان، یک زندگی. وجود داشتن در اینجا و این زمان به معنای از دست دادن امکان بی‌شماری از هویت‌های بالقوه است؛ با این حال وقتی به دنیا می‌آیید بازگشتی در کار نیست و فکر می‌کنم که این دقیقا دلیل این است که چرا جهان فانتزی فیلم‌های کارتونی به این شدت امیدها و اشتیاق‌های ما را به نمایش می‌گذارند، آن‌ها جهانی از امکانات ازدست‌رفته ما را به تصویر می‌کشند ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

14 Oct, 21:15


«تو از تغییر می‌ترسی. از تحرک می‌ترسی. ماندن را دوست داری‌. فکر می‌کنی دنیا به همین شکلی که می‌خواهی می‌ماند. تازه مگر همین شکلش خوب است؟ جواب بده. خوب است؟ این‌قدر سرت توی لاک خودت است که فراموش کرده‌‌ای زندگی دیگری هم وجود دارد و این زندگی نیست که تو می‌کنی.»

در جست‌و‌جوی آلاسکا

14 Oct, 20:16


غمِ او مثل رودخانه بود؛ دائمی و همیشه در حال تغییر.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

14 Oct, 20:08


شادی، عدم غم نیست. شادی، کنار آمدن با غم است. دعوت کردن رسمی است از غم که بیاید با ما، باشد با ما، خودمانی شود، معاشرت کند. معرفی‌اش کنیم به دوستان‌مان: «دوستان، غم من؛ غم من، دوستان.» و بعد موسیقی گوش کنیم، بگوییم، برقصیم، بخندیم و بنوشیم به سلامتی غم؛ این وفادار همیشگی. بعد ببریمش به خانه. بیاید با ما خیره شود در آینه، بخندد و مسواک بزند. برود جایش را بیندازد، آرام و نجیب شب به خیر بگوید. صبح که چشم باز می‌کنیم، یادمان بیاید تنها نیستیم و لبخند بزنیم. چون غم -و تنها غم- است که ما را تنها نمی‌گذارد.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

14 Oct, 20:03


دیدی که مرا هیچ‌کسی یاد نکرد، جز غم؟
که هزار آفرین بر غم باد!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

13 Oct, 20:28


نمی‌دانستم که آیا این اندوه است که ما را به تفکر وا می‌دارد، یا تفکر است که ما را اندوهگین می‌کند؟

در جست‌و‌جوی آلاسکا

11 Oct, 20:43


Such a lonely night, shouldn't exist.

در جست‌و‌جوی آلاسکا

11 Oct, 19:59


- I'm scared of losing people.
+ but who's scared of losing you?

در جست‌و‌جوی آلاسکا

11 Oct, 19:34


خواب‌هایم بوی تن تورا می‌دهد. نکند آن دورترها نیمه شب در آغوشم می‌گیری؟

در جست‌و‌جوی آلاسکا

11 Oct, 19:03


اکنون بعد از این همه سال، در قفس باز شده بود و باید پرواز می‌کردم. مانند تیری که از چله رها می‌شود، باید به آسمان می‌رفتم. اما کدام آسمان؟!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

10 Oct, 14:03


مهم تلاش کردن است، نه آنچه که از ان حاصل می‌شود مگر نه؟

در جست‌و‌جوی آلاسکا

09 Oct, 22:39


مردم طوری حرف می‌زنن انگار که خط واضحی بین واقعیت و تصورات ما وجود داره، اما این‌طور نیست یا حداقل برای من نیست. چیزهایی که تصور کردم رو به یاد می‌آرم و چیزهایی رو که به یاد می‌آرم، تصور می‌کنم!

در جست‌و‌جوی آلاسکا

09 Oct, 22:33


نیاز دارم یک كوله پشتى پر کنم و برم،
حالا به هرجا ...

در جست‌و‌جوی آلاسکا

09 Oct, 19:10


یه مدت که نخندی یادت میره خنده چی بود. یه مدت که گریه نکنی یادت میره گریه چه حالی داشت. یه مدت که دوست نداری و دوست داشته نشی یادت میره دوست داشتن و دوست داشته شدن چقدر قشنگه. یه مدت که حرف نزنی یادت میره حرف زدن چه شکلی بود. یه مدت که زندگی نکنی یادت میره زندگی کردن چطوری بود.