Últimas publicaciones de Critic l مریم نصر (@neocritic) en Telegram

Publicaciones de Telegram de Critic l مریم نصر

Critic l مریم نصر
«بودن در زمانه خود … مخالفت با زمانه خود است، بودنِ نقاد در زمانه خود است، بیرون از قاب زمانه بودن است»
فرانسواز دستور

Maryam.nasr[at]gmail
2,052 Suscriptores
147 Fotos
31 Videos
Última Actualización 06.03.2025 00:34

El contenido más reciente compartido por Critic l مریم نصر en Telegram

Critic l مریم نصر

16 Feb, 11:51

1,277

✉️
بلا همیشه دور اهل علم پرپر می‌زند



✅️صرفنظر از قضاوت ناشیانه براون درباره خواجه نصیرالدین طوسی ظن او زننده و خصمانه است. او را خائن بالفطره میخواند و جای نیشخند روزگار می‌داند که چنین آدمی بهترین کتاب را درباره اخلاق به زبان فارسی نوشته است.

✅️ مسأله دو مقدمه نوشتن بر اخلاق ناصری یک بار به سود اسماعیلیان و یک بار به نفع دشمنانشان. معلوم می‌شود که آن خدابیامرز [مجتبی مینوی] را تا آخرین لحظه زندگی مشغول کرده بوده است. بی آنکه بخواهم طرز کار خود را به نحوی با پژوهشگری و تیزبینی و پشتکار و صداقت او مانند کنم من هم وقتی نظر براون و بعد عقیده ریپکا را در این بحث خواندم راستی که ناراحت شدم و برآشفتم. کسانی که بیرون گود ایستاده‌اند آسان می‌توانند فریاد برآورند لنگش کن. الله اکبر. چقدر این مورّخین دانا هستند که می‌توانند تشخیص دهند که در چه اوضاع و احوالی و زیر چه فشارهای مادی و روحی، آدمی ۷۰۰ سال پیش از دوران زندگانیشان زیسته و دست به کاری زده که برایشان یقین حاصل شده است باید او را به خیانت و چپاول محکوم کنند...

✅️ این حضرات که در ناز و نعمت بسر برده‌اند و اگر روزگار در کشوری به حالشان نساخته به دیار دیگری رخت بربسته‌اند و بساط خود را پهن کرده‌اند هرگز به خاطرشان نرسیده است که از خود بپرسند چه وضعی در آن دوران در زیر قدرت سرکرده‌های اسماعیلی و کشورگشایان مغولی برقرار بوده است که مردانی مانند خواجه نصیرالدین طوسی مجبور بوده‌اند به سازشان برقصند. مینوی که در هر صد سال چند تا نظیرش در کشوری مانند ایران می‌تواند نشو و نما کند، مینوی که چند تا قزاق قداره‌بند می‌بایست تصمیم بگیرند که آیا فلان کتابش درباره آزادی باید منتشر شود یا نه، مینوی خوب درک کرده بوده است که بلا همیشه دور اهل علم پرپر می‌زند. خواجه نصیرالدین طوسی به قول خودش در سال ۶۳۳ .هـ. ق. زمانی که عالم سرشناسی بوده و محتشم اسماعیلی او را به قلعه خود دعوت کرده اخلاق ناصری را نوشته است و در سال ۶۵۴ پس از کشته شدن علاءالدین محمد - شاید هم به توطئه پسرش خودشاه- حکومت اسماعیلیان درهم شکست و از قدرت سیاسی آنها اثری باقی نماند. ببینیم در این بیست و یک ساله چه گذشته است...

✅️ آقای حیدری، ببخشید در معقولات دخالت کردم. اما چه می‌شود کرد؟ ایران ما پایدار به وجود و بقای این مردان بوده و هست و خواهد بود و ما باید بخصوص در این زمانه با چنگ و دندان آبروی آنها را حفظ کنیم.

قربان شما
بزرگ علوی، برلین، چهار نوامبر ۱۹۸۱


✔️از نامه بزرگ علوی به علیرضا حیدری به مناسبت انتشار

اخلاق ناصری، نوشته خواجه نصیرالدین طوسی، به تصحیح و تنقیح مجتبی مینوی -علیرضا حیدری، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۶.

@neocritic
Critic l مریم نصر

15 Feb, 18:02

882

برگزاری دومین پیش‌نشست
همایش بین‌المللی
" محیط‌زیست و فرهنگ و تمدن اسلامی"
با همکاری دانشگاه مازندران

💢حضوری و مجازی💢

💢یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳💢

اطلاعات بیشتر در لینک زیر

https://www.isqsconf.ir/fa/news.php?rid=41

🌸
ایمیل
[email protected]
تلگرام
https://t.me/isqsconf
ایتا
https://eitaa.com/isqsconf
Critic l مریم نصر

13 Feb, 17:20

959

📷 هوای غریب و مه‌آلود امروز در تهران است.

@neocritic
Critic l مریم نصر

13 Feb, 17:16

1,071

✍️چطور با کلاس صحبت کنیم؟


اخیراً مدام ویدئوهایی جذاب و خوش‌ساخت از مردان و زنان جوان در اینستاگرام می‌بینم که یاد می‌دهند «چطور با کلاس صحبت کنیم». و یعنی اینکه چطور بیشتر و درست از عبارات و اصطلاحات انگلیسی استفاده کنیم. یا مسخره می‌کنند معادل‌هایی که «فرهنگستان زبان فارسی» پیشنهاد می‌دهد.

چند سال پیش وقتی همکار جدیدی با پیش‌زمینه مهندسی هم‌اتاقم شد، وارد دنیای جدیدی شدم. اعتیاد به کار، برنامه ریزی معطوف به هدف، عمل‌گرا و واقع‌بین، پرکار و پرنویس، برتر با اختلاف در همه شاخص‌های ارزیابی کار پژوهشی، با اهدافی روشن و واضح با ادبیاتی مملو از عبارات و اصطلاحات انگلیسی. همه ابعاد شخصیت‌اش با فضای ما و ارزش-تعارفات اهالی علوم انسانی بیگانه بود.

باری، از میان همه محاسن او غلبه عبارات و اصطلاحات انگلیسی در بیانش مورد انتقاد همه بود. نخستین واکنش طبعاً انکار است. به ویژه با نگاه بالا به پایینی که دانش‌آموختگان سایر علوم نسبت به علوم انسانی‌ خوانده‌های بی‌نوا دارند. چندین سال گذشت تا انواع استدلال / بهانه‌ تراشی‌های او پاسخی قانع‌کننده بیابد: «زبان علم جهانی (انگلیسی) است»؛ « در فارسی معادلی ندارد»؛ «معنا را نمی‌رساند»؛ «چه اصراری دارید؟»؛ «چه اهمیتی دارد؟»؛ «مرا از فضای زبانی معتبر همگنانم دور می‌کند»؛ « این چیزها جز برای شما علوم انسانی‌خوانده‌های بازنده و پوسیده اهمیت ندارد» (این آخری را توی دلش می‌گفت، ولی چون هم‌اتاقش بودم می‌شنیدم).

چندسال زمان برد تا با استدلال‌های اهالی علوم انسانی قانع شود. حالا شما انعکاس اهمیت دادن به زبان فارسی و ویرایش را در سخنرانی‌ها و کتاب‌های تخصصی‌ای که تالیف و ترجمه می‌کند می‌بینید و تلاش ستایش‌برانگیز و فعالانه‌ای که برای وضع عبارات جدید در زمینه دانشی خودش دارد. باعث غرور و افتخار است برای من که زمانی هم‌اتاقش بودم و در دست‌انداختنش کوتاهی نمی‌کردم.


@neocritic
Critic l مریم نصر

10 Feb, 06:41

1,538

چاهی که از آن آب برداشته‌ایم سمی نکنیم!

✅️ آنت بایر، فیلسوف نیوزلندی، مقاله‌ای دارد با عنوان «حقوق رفتگان و نامدگان». می‌گوید اگر هر یک از ما خیال کند که سهم و حقی در این جهان دارد، ناگزیر باید اعتراف کند که آیندگان نیز در منابع محدودِ مانده در جهان سهیم هستند. اشاره می‌کند همانطور که ما برای درگذشتگان حق و حقوقی قائلیم و میراث آنها را به واسطه وکلایشان به میراث‌بران منتقل می‌کنیم (در حالی که دیگر در این جهان نیستند) باید برای آنها که نیامده‌اند و در این جهان نیستند نیز حق و حقوقی قائل باشیم و خود را در برابر آنها مکلف و متعهد بدانیم؛ حتی باید به اشخاص یا نهادهایی قدرت قانونی بدهیم برای محافظت از حقوق آیندگان، همانطور که حق و حقوق رفتگان متولیان قانونی دارد.

✅️ آیندگان گرچه هویت نامشخصی دارند، ولی معاصران، به لحاظ اخلاقی، مسئول هستند که دست کم برخی حقوق عمومی آنها مانند حق بهره‌مندی از آب و هوای سالم، حق بهره‌مندی از منابع محدود زمین، حق بهره‌مندی از سنت‌های فرهنگی و فکری پسندیده و حق بهره‌مندی از سرمایه‌گذاری‌های عام المنفعه‌ای که گذشتگان برای ما برجا گذاشته‌اند را به رسمیت بشناسند. بایر تأکید می‌کند معاصران باید خود را به چشم حاملان و احیاگران امانت‌هایی ببینند که از گذشتگان دریافت کرده‌اند. هر خیر و منفعتی که از گذشته برای ما حفظ شده و به دست ما رسیده نه فقط متعلق به ما که متعلق به همه نسلهای آینده است و همه ما باید در تولید و بازتولید فضایل مشترک که به ما ارث رسیده است مشارکت کنیم.

✅️ بایر همچنین ما را توجه می‌دهد به این نکته که اگر برای بسیاری خسارت‌ها، گذشتگان خود را مقصر می‌دانیم و به خود حق می‌دهیم آنها را نقد کنیم، باید بدانیم که ما نیز در برابر آیندگان مسئولیم و از قضا از آنان مسئول‌تریم.

مسئول‌تر؟

✅️ ما به نحو قابل توجهی تجربه، دانش و قدرت محاسبه و پیش‌بینی‌ نتایج اقدامات و سیاستهای خود را داریم_ چیزی که آنان هرگز نداشته‌اند. از زمانی‌که انسانها توانستند تولید نسل خود را کنترل و مدیریت کنند و از زمانیکه توانستیم نسبتِ منابع موجود و قابل احیاء برای زندگی سعادتمندانه با جمعیت را بسنجیم، اخلاقاً در قبال آیندگان و فقر و قحطی و گرسنگی های احتمالی آنان مسئول شده‌ایم.

✅️ بایر می‌گوید ما باید خود را عضوی از یک جامعه اخلاقی ببینیم که حلقه اتصال نسلهای گذشته و آینده است و حق ندارد چاهی که از آن آب برداشته را سمی کند، ولو اینکه در عمیق کردن آن و بهره‌وری از آن بیش از سایرین سهیم بوده باشد. ما اخلاقا مسئول هستیم که برای هر گونه اقدام و عمل امروز، حقوق و مصلحت همه نسل‌های آینده را نیز در نظر بگیریم.

✅️ در پایان مقاله به چهار وظیفه اخلاقی اصلی ما در قبال نامدگان اشاره می‌کند:


✔️ یکم، آیندگان نیز مانند ما به منابع طبیعی مانند هوا، خاک و آب نیازمندند، منابعی که هیچ یک از آنها را ما تولید نکرده‌ایم. آنها محق هستند که این منابع را پاک از ما تحویل بگیرند.

✔️ دوم، آنها حق دارند در همه خیرهای عمومی که نسل‌های گذشته ایجاد کرده‌اند و اغلب با هزینه زیاد و فداکاری بسیار به دست آمده، سهیم باشند.

✔️ سوم، ما حق نداریم از سهم آیندگان برای تجمل و عیاشی و زیاده خواهی خود مصرف کنیم. نامدگان حق دارند در جهانی زندگی کنند که ازدحام کمتری داشته و کمتر بحران زده باشد.

✔️ چهارم، ما در مقابل قربانیان احتمالی اشتباهات خود در آینده مسئولیم و این به آن معناست که جامعه باید برای جبران خسارت‌هایی که به بار آمده است برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کند.



📝 (این یادداشت بازنشر نوشته‌ای قدیمی است که زمانی دور برای هشدار درباره خشکی رودخانه‌ها، تالاب‌ها و دریاچه‌ها نوشته شد، ولی امروز بعد از مشاهده میزان آبی که دوستی برای شستن یک لیوان مصرف کرد...)

@neocritic
Critic l مریم نصر

09 Feb, 15:18

1,133

.
گلویمان را رها کن و آب دهانمان را بر ما گوارا ساز و با نقصی که در خود می‌شناسیم و تردیدهایی که گریبانمان گرفته رهایمان کن، که آن عظیم است و این فراوان...

ابن‌مسکویه به ابوحیان توحیدی


📷 برف امروز تهران

@neocritic
Critic l مریم نصر

08 Feb, 14:07

1,479

@neocritic

https://t.me/iranianhht/29000
Critic l مریم نصر

08 Feb, 14:04

924

https://t.me/iranianhht/29000
Critic l مریم نصر

07 Feb, 04:51

1,297

🔴۱۶ گلوله و یک دختر

🔺نوآوران ۱۵ بهمن ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘خبر گر چه تکراری بود ولی همچنان تأثرآور است. دختری جوان که ۱۷ سال داشت با رگبار گلوله پدر و بردارش کشته شد. این اتفاق چند روز پیش در روستایی در شوشتر رخ داد. وی که دو سال پیش با پسر جوانی به قصد ازدواج فرار کرده بود پس از گرفتن رضایت خانواده و پرداخت ۶۰۰ میلیون تومان از سوی خانواده پسر به خانواده دختر، صاحب فرزند هم شده بود. گر چه مطابق سنت عشایری این تفاهم موجب «فصل» و ختم غائله محسوب می‌شود، ولی در هر حال پدر و بردار وی با ۱۶ گلوله در حالی دختر را کشتند که نوزادش در کنارش بوده است. این خلاصه خبری است که از سوی رسانه‌ها منتشر شد.

🔘قصد من پرداختن به فرهنگ و سنت‌های عشایری در جنوب کشور نیست. این سنت‌ها، خوب یا بد، سابقه‌ای طولانی دارند. آنچه که هدف این یادداشت است، نقد بی‌توجهی به مسئولیت حکومت در مواجهه با این سنت‌ها است. حکومتی که باید سنت‌های خوب و کارکردی را حفظ و نهادینه یا حمایت کند و در برابر سنت‌ها و فرهنگ نادرست بایستد و آن‌ها را تغییر دهد. ما به راحتی می‌توانیم آن پدر و برادر و یا حتی دیگر اعضای خانواده و مادری که حضورش در صحنه قتل و جنایت آشکار نیست را محکوم کنیم، ولی باید بدانیم که آنان نیز قربانی فرهنگ نادرستی هستند که اقدام جدی برای تغییر و اصلاح آن صورت نمی‌گیرد.

🔘به نظر من یکی از دلایلی که اقدام عملی و موثری انجام نمی‌شود، سیاستی پنهان و باوری اعلام نشده است که گمان می‌کند این فرهنگ مانع از رواج فساد و فحشا خواهد شد، و به طور ضمنی از آن استقبال هم می‌کنند. درحالی که این رفتار نه تنها خلاف قانون و اخلاق و انسانیت و بدیهیات اسلامی است، حتی همان هدف ممانعت از رواج فساد و فحشا را نیز محقق نمی‌کند، اگر نتیجه عکس نداشته باشد. این رفتار فقط یک کُری‌خوانی عشیره‌ای و طایفه‌ای است، و هیچ بحث ناموسی و فساد و اینجور چیزها نیست. اتفاقاً به پسر و مرد کاری ندارند، فقط دختر را می‌کشند، در حالی که در قتل‌های ناموسی اغلب پسر یا مرد هم مورد اصابت قرار می‌گیرند.

🔘این روند در کشور بویژه در جنوب ادامه دارد، سه سال پیش در همین بهمن ماه بود که زن دیگری که او نیز فرزندی سه ساله داشت در خیابان سرش را بریدند و سر بریده را در دست گرفتند و راه رفتند. دو سال پیش از آن نیز در گیلان پدری، دختر خود را با داس کشت. مشکل کجاست و چگونه می‌توان آن را حل کرد؟

🔘اولین و مهم‌ترین گام که به سرعت قابلیت اجرایی دارد، عمومی شدن چنین جرمی با مجازات سنگین و غیر قابل بخشش است. در حال حاضر، خانواده‌ها به سرعت رضایت می‌دهند و پشت پرده با طایفه دیگر نیز توافق کرده و همچنان رسوم غیر اخلاقی و غیر قانونی تداوم پیدا می‌کند. راه‌حل این است که نیروی انتظامی، نهادهای امنیتی، دادگستری قاطعانه مامور و موظف به مقابله با این جنایات شوند و قانون نیز به سرعت در جهت تشدید و غیر قابل عفو و گذشت بودن آن تصویب و عمل گردد.

🔘این بی‌معنی است که بتوان فرزند را کشت یا با توافق خانواده عضوی از آن را کشت و به سرعت رضایت داد و ماجرا خاتمه یافته تلقی شود. در این میان حق جامعه است که نادیده گرفته می‌شود. اکنون مثل گذشته نیست. در امور جزایی حق جامعه در مجازات مجرم مقدم بر حق فردی است. بویژه علیه افرادی که خودشان مستقیم یا غیر مستقیم در جنایت دست داشته‌اند.

🔘گام دوم، شکل دادن یک کار و زار جدی در سطح آموزش عمومی و رسانه‌ای برای مقابله فرهنگی با این جنایت است. باید آن را به شدت محکوم کرد و ریشه‌های نادرست آن را شناسایی و معرفی نمود. سکوت در برابر این سنت‌های نادرست به منزله تأیید آن تلقی می‌شود. باید مسأله را بویژه در مناطقی که این رفتار شایع است جدی گرفت و در مواردی که احتمال وقوع چنین جنایتی وجود دارد، اقدامات پیشگیرانه نمود.

🔘واقعیت این است که آمار چنین فجایعی بیش از این است که منتشر می‌شود. شاید این مورد به دلیل شکل واقعه برجسته و خبری شده است. این احتمال وجود دارد که قتل‌های آرام و بی سر و صدا علیه زنان و دختران صورت گیرد که سعی می‌کنند صدایش را در نیاورند. مثلاً کسی را مسموم کنند و وانمود نمایند که خودش را مسموم کرده است، و خانواده نیز هیچ شکایتی نداشته باشد. یا در حادثه‌ای ساختگی دختر یا زن کشته شود و فقط اتفاق معمولی معرفی شود. پلیس و دستگاه‌های امنیتی و انتظامی اغلب متوجه می‌شوند که واقعیت چیست ولی به دلایلی سعی می‌کنند که در امور خانواده‌ها دخالت نکنند، در حالی که این مسأله جزیی از حقوق اجتماعی است.

🔘اگر سازمان اجتماعی در وزارت کشور گزارشی از این آسیب و جرم مهم، تهیه و یا ارایه کند، بسیار موثر خواهد بود، ولی به گمانم این نهادها بیش از آنکه به هدف اصلی خود بپردازند، درگیر مسایل دیگری شده‌اند.
https://noavaranonline.ir/%db%b1%db%b6-%da%af%d9%84%d9%88%d9%84%d9%87-%d9%88-%db%8c%da%a9-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1/
Critic l مریم نصر

04 Feb, 12:45

984

#بهمن

به! من
به! تو
یک «ما»ی رؤیایی!

می‌توانستم مادر شوم
در آستانه‌ی هر بهار
به! «آری» گفتن، چه خوب است!
من اما گفتم: نه!
در برف بهمن فرو رفتم
سنگین‌سنگین
وامانده از بهار

یک «ما»ی کشیده، بی تو کشید
این گاو تک‌افتاده‌ی غمگین
زمین و زمان در دلش...
حامله باقی ماند
ما... ما... ما...
مادر نمی‌شوم هرگز

«تو» هم برو بی نگرانی
«میم» بی «الف»، گرسنه نمی‌ماند
می‌چسبد به «نون» و
گرم می‌شود زیبا

به به!
       «من» دوباره رسید
با دلی که خالی نمی‌شود
چشم نمی‌خورد

اسفند دود نکن
در بهمنم می‌مانم تنها.

مامای روزگار!
دست از سر من یکی بردار!

#منیرسارا
#شعر_و_صدا
@biqarariha1