پیام: با عنایت به تشخیص قضایی مبنی بر اینکه درگیری ایجاد شده علی رغم شدید بودن، ایجاد اخلال در نظم عمومی و ایرادجراحات شدید، به علت خصومت و کینه شخصی و سابقه درگیری شرکت کنندگان درنزاع واقع شده است، شرایط تحقق بزه محاربه وجود ندارد.
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :
140002920001404636 ,
تاریخ دادنامه قطعی :
1401/10/13
گروه رأی:
کیفری
آراء منتخب پرونده:
شعبه دیوان عالی کشور
رأی شعبه دیوان عالی کشور
بسمه تعالی
فرجام خواه: دادستان سازمان *
فرجام خوانده: اقایان ع. ر. و س. ر.
فرجام خواسته: دادنامه شماره*مورخ ۱۴۰۱/۲/۷ اول دادگاه انقلاب *
تاریخ ابلاغ دادنامه به فرجام خواه: ۱۴۰۱/۲/۱۱
تاریخ وصول دادخواست فرجامی: ۱۴۰۱/۲/۵
مرجع رسیدگی: شعبه *
رأی شعبه دیوان عالی کشور
بسمه تعالی
فرجام خواه: دادستان سازمان *
فرجام خوانده: اقایان ع. ر. و س. ر.
فرجام خواسته: دادنامه شماره*مورخ ۱۴۰۱/۲/۷ اول دادگاه انقلاب *
تاریخ ابلاغ دادنامه به فرجام خواه: ۱۴۰۱/۲/۱۱
تاریخ وصول دادخواست فرجامی: ۱۴۰۱/۲/۵
مرجع رسیدگی: شعبه *
هییت شعبه اقایان: ق. م. ( رییس ) و س. ح. ن. ( عضو معاون )
خلاصه جریان پرونده:
پرونده فوق حاکی است. در مورخه ۱۴۰۰/۷/۲۹ در یکی از خیابان های *درگیری شدیدی بین متهمین اقای ع. ر. و س. ر. فرزند ا. غ. با اقای ج. خ. فرزند غ. رخ داد که مامورین کلانتری پس از اطلاع نسبت به دستگیری ایشان اقدام نموده و از انجا که نوع درگیری شدید و جراحات و صدمات زیادی را در بر داشته و موجب رعب و وحشت و نا امنی گردیده واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب نیز به یاری پلیس از متهمین تحقیق و بازجویی نموده است. و پس از بازداشت متهمین با قرار بازداشت موقت اقدامات تکمیلی و استعلامات انجام و در مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۲۲ منجر به صدور قرار نهایی گردیده و به موجب ان قرار جلب به دادرسی اقایان ع. ر. و س. ر. مبنی بر محاربه از طریق کشیدن سلاح موجب ارعاب و سلب امنیت مردم صادر گردیده که در تاریخ ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ مورد موافقت دادیار اظهارنظر قرار گرفته است. ( ص ۳۶۵ ۳۷۰ ) پرونده با کیفرخواست به دادگاه های انقلاب *ارسال و به شعبه اول ارجاع گردیده و در جلسه مورخ ۱۴۰۱/۲/۵ شعبه *، اقای ج. خ. که در درگیری بوده علت درگیری و انگیزه خود را در نزاع با س. و ع. ر. چنین بیان داشته است. من با س. و ع. ر. اشنا و پسر خاله زن پدرم می باشند و علت دعوا این بود. که س. و ع. و م. م. امدند و با موتور جلو ماشین من که با م. بودم درگیر شد و ع. ر. با شی تیز و س. هر دو به من ۲۴ زخم به من وارد کردند. و دست چپ من از حدود کف دست قطع شد و دوباره پیوند زدند فیلم ان موجود است. و علت ان درگیری قبلی که با چاقو زده بودم می باشد. ( ص ۴۱۴ ) در همین جلسه ع. ر. در پاسخ تفهیم اتهام بیان داشت: قبول ندارم. من اخر دعوا رسیدم در تاریخ ۱۴۰۰/۷/۲ برادرم س. داشت قهوه می خورد ج. خ. و م. م. ، س. را با چاقو مجروح کرده و دو دست او را زخمی کرده اند و در این مورد من پنج دقیقه بعد رسیدم و زدم تو گوش س. که چرا دعوا کردی س. گفت انها سه نفر با شمشیر به من حمله کردند. و او را به بیمارستان بردم. ع. ر. در مورد درگیری ۱۴۰۰/۷/۲۹ بیان داشته در تاریخ ۱۴۰۰/۷/۲۹ داشتم از خیابان عبور می کردم دیدم شلوغ است. دیدم همین افراد به س. چاقو زده اند سه نفر از انها رفتند. اما ج. مانده وی خواست دعوا کند و من یک *ه پنجاه سانتی در دعوای شب قبل ان را با خود داشتم رفتم جلو ج. با چاقو در حال فحاشی بود. و من هم چند ضربه به دست راست ( مچ او ) زدم ( ص ۴۱۷ ) س. ر. در پاسخ تفهیم اتهام چنین اظهار نموده است. اتهام را قبول ندارم. من اشتباها ضرب و جرح قبول دارم. و *ه یا چاقوی شصت سانتی نداشتم چاقوی من چهل تا ۵۰ سانت بود. وی علت درگیری را چنین بیان نموده است: داشتم می رفتم جشن عروسی فامیلم که سه نفر ج. خ. و ع. ک. و م. م. به من فحاشی کردند. و اشاره کردند. با بستن را هم بسته شد ایستادم ج. خ. و م. اقا م. و ع. س. با چاقو امدند و ع. ک. با شمشیر پیاده شد ( راننده ماشین پراید بود. ) و ج. خ. و م. به من و ح. د. خ. چاقو زدند من هم چند ضربه به ج. زدم و ضربات به مچ دست راست ج. خ. را من زدم وکیل اقای س. و ع. ر. در دفاع از موکل محاربه را به هیچ عنوان نپذیرفت و علت درگیری کینه و خشم از اختلافات گذشته دانسته و موکلین شروع کننده درگیری نبوده اند و طبق استشهادیه موکلین افراد با اخلاق ، افراد مذهبی هییتی بوده و تقاضای تبریه موکلین را از اتهام محاربه نموده اند. در مورخه ۱۴۰۱/۲/۷ پس از ختم رسیدگی و اخذ اخرین دفاع شعبه *طی دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۱/۲/۷ با این استدلال که ۱ وجود خویشاوندی بین طرفین منازعه ۲ وجود خصومت وسابقه درگیری بین متهمین پرونده و شخص ج. خ. ۳ سابقه سو اقای ج. خ. ۴ عدم احراز قصد متهمین ع. و س. ر.