قراردادهای بهره برداری اصولا به شیوه های ذیل منعقد می شود.
1.پرداخت هزینه واقعی به اضافه بالاسری
2. پرداخت مبلغ مشخص به ازای هر بشکه نفت تولیدی به صورت مقطوع
3. پرداخت مبلغ مشخص به ازای هر بشکه نفت تولیدی به صورت سقف به پیمانکار.
در خصوص مورد اول یعنی پرداخت هزینه واقعی به اضافه بالاسری، بدین صورت توافق می گردد که پیمانکار قراردادهای لازم برای بهره برداری را با نظارت کارفرما منعقد کرده و پس از پرداخت صورت وضعیت های پیمانکاران فرعی، پیمانکار مربوطه مبالغ پرداختی را به اضافه درصد مشخصی به عنوان بالاسری (برای مثال 10درصد) از کارفرما دریافت می کند. برای مثال اگر برای خرید مواد شیمیایی 100 دلار پرداخت کرده باشد، از کارفرما 110 دلار طلب خواهد کرد. قرارداد کویت انرژی با دولت عراق در خصوص بهره برداری از بلوک 7 به این صورت منعقد گردیده است.
در خصوص مورد دوم یعنی پرداخت مبلغ مشخص به ازای هر بشکه نفت تولیدی به صورت مقطوع، پیمانکار به ازای هر بشکه نفت تولیدی برای مثال 5 دلار به صورت مقطوع دریافت می کند. یعنی چنانچه پیمانکاری سه هزار بشکه نفت در یک ماه تولید کند، مبلغ 15 هزار دلار از کارفرمای خود طلب خواهد کرد.
در خصوص مورد سوم یعنی پرداخت مبلغ مشخصی به ازای هر بشکه نفت تولیدی به صورت سقف به پیمانکار، بدین صورت توافق می گردد که برای مثال چنانچه پیمانکاری سه هزار بشکه نفت در یک ماه تولید کند و قرار باشد به ازای هر بشکه نفت تولیدی در سقف 5 دلار پول دریافت کند، هزینه های واقعی پیمانکار در طول یک ماه محاسبه شده و چنانچه زیر 15هزار دلار یا خود 15 هزار دلار باشد، مبلغ مزبور قابل بازپرداخت تلقی می شود و چنانچه مبلغ مزبور بیشتر از 15هزار دلار باشد، ریسک آن با پیمانکار خواهد بود و همچنین این قراردادها می تواند با توجه به نوع قرارداد با بالاسری و یا بدون بالاسری و صرفا با پرداخت هزینه های واقعی باشد. قراردادهای بهره برداری در کشور برزیل اصولا به یکی از دوشیوه دوم و یا سوم منعقد می شود.
حال سوالی که مطرح می شود این است که تمایز مورد دوم و سوم در چیست؟
در خصوص مورد دوم چون کارفرما مبلغی را به صورت مقطوع می پردازد لذا نسبت به حسابرسی دقیق هزینه ها حساسیتی به خرج نمی دهد و صرفا حساسیت بر روی میزان نفت تولیدی خواهد بود برعکس در رابطه با مورد سوم بایستی بیان داشت که چون از عبارت سقف در قرارداد استفاده می شود، صرفا هزینه های واقعی در سقف مذکور قابل بازپرداخت تلقی شده لذا کارفرما تعهدی مبنی بر پرداخت 15هزار دلار به صورت مقطوع نخواهد داشت و ممکن است با حسابرسی هزینه ها مشخص شود که پیمانکار صرفا مستحق 12 هزار دلار در این ماه می باشد اما چنانچه هزینه های واقعی 18 هزار دلار باشد، همان 15 هزار دلار به پیمانکار پرداخت می شود.
موفق باشید.
ستاری
T.me/naft1