1⃣دین را باید به عنوان راهنمایی در کنار جامعه دانست و باور به مداخله حداکثری آن در همه شئون زندگی انسان نداشت.
2⃣باید توجه کرد که ترساندن دینداران از عذاب و جهنم و نیز برانگیختن حرص نسبت به پاداش و بهشت هرچند کارکردهایی را دارد اما موانع بزرگی در راه تربیت و انسانیت است و حریت انسان را از او میستاند و اجازه نمیدهد انسان راه تکامل را پیش بگیرد. بندگی به شرط مزد و به داعی ترس و سود به تعبیر روایت مشهور بندگی بردگان و تاجران است و نه بندگی احرار و آزادگان انسان آزاده می خواهد با خویشتنشناسی خداشناسی و خداخویی را نصیب برد.
3⃣تمام اوامر و نواهی دین ارشادی است و جهتش بهبود وضعیت معنوی انسان است و خود انسان کارآمدی آن را بهتر از هر کسی در می یابد. دقیقاً مثل شخصی که نزد پزشک میرود و نسخه ای دریافت میکند و درستی و نادرستی نسخه را از طریق کارآمدی آن و بهبود و عدم بهبود خود تحقیق میکند.
4⃣همه اوامر و نواهی دین چون به قصد بهبود وضعیت شخص انسانی است و نه هدفی دیگر به اصطلاح "امر و نهی ارشادی" است و نه "امر و نهی مولوی".
5⃣آموزهها و اوامر و نواهی دینی اگر قرار باشد به تربیت دیندار بیانجامد، باید هدف دیندار تربیت و تکامل معنوی باشد و نه انجام صرف پارهای اعمال و مناسک به نحو تقليدى. اگر کسی پنجاه سال نماز بگزارد و اندکی بر رحم و گرم وی افزوده نشود و از غش و غلش کاسته نگردد آیا چنین عبادتی در طریق تربیت بوده است؟ کسانی چون معاویه و عمر سعد و شمر و نیز اعمال دینی را به جا میآوردند اما چون عملشان جهت و هدف نداشت و تقلیدی صرف بود هیچ بهرهای برایشان در بر نداشت.
6⃣در اوامر و نواهی دینی باید به روح حاکم بر عمل توجه شود و نه صورت عمل، زیرا پرداختن به صورت موجب میشود که پای ظاهرگرایی و آنچه اصطلاحاً حیله شرعی شود باز شود. هرگاه تنها به خود عمل توجه شود و هدفی از انجام اعمال در نظر گرفته نشود؛ گرفتار بحثهای بیهوده درباره جزئیات عمل می شویم و در مواقع خطا از گریزگاههایی صوری استفاده میکنیم. این در حالی است که مراد از تدین صرف انجام مجموعهای از اعمال نبوده و اعمال روی در هدف یا اهدافی عالی داشتهاند.
7⃣به جهت اینکه کارکرد اصلی دین تربیت است باید توجه داشت که روشهای منتهی به تربیت افراد مختلف بسیار با هم فرق میکند و نمیتوان از روشی واحد برای همگان استفاده کرد. شیوه های تربیتی هرگز نمی تواند حالت یکنواختی داشته باشند حتی نسبت به یک فرد در حالات مختلف تا چه رسد به اشخاص مختلف در احوال مختلف و حتی نمیتواند یکنواخت باشد نسبت به فرد واحد در یک حال نسبت به زمان و ایام مختلف زندگی او و اگر حالت یکنواختی در امور تربیتی اعمال شد خاصیت خود را در مرود زمان از دست خواهد داد که اگر عبادت عادت شود بیاثر هم خواهد شد...
درسگفتارِ نقد مبانی فقه
مرحوم #سید_مرتضی_جزایری
سال ۱۳۷۳
🌐منبع
https://t.me/andishedinimoaser