مشاوران کسب و کار @moshaverankar Channel on Telegram

مشاوران کسب و کار

@moshaverankar


سعی میکنیم با این‌کانال مطالب خوب /تحلیل ها / اینده پژوهی /استراتژی های توسعه کسب و کار
را به اشتراک‌بگذاریم.

مشاوران کسب و کار (Persian)

معرفی کانال 'مشاوران کسب و کار'nnآیا به دنبال راهکارهایی برای توسعه و موفقیت کسب و کار خود هستید؟ آیا می‌خواهید از تجربه و دانش مشاوران با تجربه در این زمینه بهره‌مند شوید؟ اگر پاسخ شما بله است، پس بهتر است که به کانال 'مشاوران کسب و کار' در تلگرام بپیوندید.nnاین کانال با نام کاربری '@moshaverankar' اهداف متعددی دارد که از جمله انتقال مطالب خوب، تحلیل‌ها، اینده‌پژوهی، و استراتژی‌های توسعه کسب و کار است. تیم مشاوران ما با دانش فنی و تجربه حرفه‌ای، در زمینه‌های مختلف کسب و کار، آموزش‌های عملی و کاربردی را ارائه می‌دهند تا شما را در راه توسعه و پیشرفت کسب و کارتان همراهی کنند.nnبا عضویت در این کانال، شما به یک منبع ارزشمند اطلاعاتی در زمینه کسب و کار دست خواهید یافت. آیا شما همراه ما هستید تا با هم به دنبال راهکارهای مناسب برای کسب و کارهای خود بگردیم؟

مشاوران کسب و کار

10 Nov, 05:14


ده مهارت برتر مورد نیاز کارفرمایان در ۲۰۲۴

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

06 Nov, 07:03


📌بهترین راه برای تبدیل شدن به یک مدیرصاحب نفوذ
✍️ نیک مورگان

نویسنده کتاب نشانه‌های قدرت می‌گوید «به دست آوردن قدرت نفوذ بر دیگران در محل کار مدرن و امروزی بسیار دشوار است. وجود حجم بسیار بالای اطلاعات در دسترس همگان و سرعت زندگی دیجیتالی (منجر به کوتاهی فاصله‌ها) شده است. با این حال فشار موجود در محل کسب‌وکار برای گرفتن نتیجه، اهمیت داشتن توانایی نفوذ بر دیگران را دو چندان می‌کند

1️⃣ ایجاد ارتباطات: کلارک می‌گوید در یک سطح اساسی یکی از دلایلی که مردم برای شما کاری انجام می‌دهند یا ایده شما را پشتیبانی می‌کنند یا با بودجه مورد نظرتان موافقت می‌کنند این است که شما را دوست دارند. برای رسیدن به این نقطه شما نیاز دارید که یک ارتباط کاری خوب با همکارانتان برقرار کنید.

2️⃣ قبل از تلاش برای متقاعد کردن گوش دهید: بهترین راه برای اینکه همکاران از شما و موضوعات مورد نظرتان پشتیبانی کنند این است که آنها احساس کنند شما شنونده نظرات آنها هستید. پس از همکارانتان درخواست کنید که دیدگاه‌ها و توصیه‌ها خود را با شما در میان بگذارند.

3️⃣ مراقبت از زبان بدن: مورگان می‌گوید مردم به‌طور مداوم در حال ارزیابی این هستند که آیا به شما اعتماد کنند یانه ؟ ما سخت تلاش می‌کنیم که تا جواب این سوال را پیدا کنیم که افراد دوست ما هستند یا مخالف ما ؟ زبان بدن شما در درستی شکل انتقال پیام مدنظر شما، نقش بسیار مهمی دارد. همان اندازه که درست ایستادن، عقب دادن شانه‌ها و با مخاطب خود با سر بالا گفت‌وگو کردن نشانه اعتماد به نفس، فرماندهی و احاطه شما بر موضوع مورد گفت‌وگو است، برعکس با سر پایین وبا چشم‌های دوخته شده به پاهای خود صحبت کردن در جلسات کاری پیام متضادی را به مخاطب انتقال می‌دهد.

4️⃣ توسعه تخصص: کلارک می‌گوید، راه دیگر برای افزایش نفوذ در محل کار این است که در صنعت یا سازمان خود به‌عنوان یک متخصص شناخته شوید. این توانمندی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد، اما شما می‌توانید برای توسعه تخصص و مهارت‌های حیاتی کسب‌وکار اقداماتی انجام دهید.

5️⃣ نقشه راه استراتژیک: هنگامی‌که زمان قدرت نفوذتان برای ترویج ابتکار و ایده خاصی که به‌وجود آورده‌اید فرا می‌رسد باید یک فرد استراتژیست باشید. توجه داشته باشید که اینجا جنگ بازی موقعیت است، موقعیت چه کسی ممکن است به‌وسیله برنامه‌های شما تهدید شود و چگونه می‌توانید آنها را همسو و در راستای اهداف ویژه‌ای که طراحی کرده‌اید به حرکت درآورید ؟

6️⃣ به مردم آنچه می‌خواهند ارائه دهید: شما می‌توانید به‌وسیله شرح صادقانه مساله به‌عنوان یک مزیت برای افرادی که می‌خواهید در کنار شما باشند، نفوذ خود را روی یک مساله خاص افزایش دهید. نیازها، دیدگاه‌ها و سلیقه هر ذی‌نفع را در نظر بگیرید. مورگان می‌گوید کشف کنید، افراد نیاز به شنیدن چه چیزی دارند و چه چیزی توجه آنها را جلب می‌کند.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

01 Nov, 11:49


📌 چالش یافتن یک رهبر واقعی در سازمان

سایمون سینک، در کتاب مشهور خود با عنوان رهبران آخر غذا می‎خورند، به تبیین ویژگی‎های شخصیتی و رفتاری رهبران بزرگ پرداخته است.

۱. رهبران بی محابا به پیشواز ناشناخته‎ها و مخاطرات می‎روند.

۲. رهبران به خاطر حمایت از ما و رهنمون ساختن‎مان به آینده‎ای بهتر، از منافع شخصی خود می‎گذرند و هیچ‎گاه اموال ما را فدای داشته‌‎های خود نمی‎کنند.

۳. عملکرد رهبران، انگیزه رویاپردازی، یادگیری، رشد و ترقی را در ما افزایش می‎دهد.

۴. رهبران، شرکت‎ها را به مکانی که همه مایل به کار در آن باشند، تبدیل می‎کنند، محیطی که ما حس کنیم در آن می‎توانیم صادقانه ابراز وجود کنیم، به رسمیت شناخته شویم، به خاطر پیشرفتمان تشویق شویم و هنگام برگشتن از سرِ کار، سرشار از احساس امنیت، احساس موفقیت و احساس قدردانی باشیم.

۵. رهبران همانند والدین، خود را مسئول ارزشمندسازی زندگی ما می‎دانند.

۶. رهبران از سطحِ من، به سطحِ ما رسیده‎اند.

۷. رهبران با بیان واقعیت‎ها، اعتمادمان را جلب می‎کنند.

۸. رهبران، ما را از خود برتر می‎شمارند و به همین دلیل است که به جای جنگیدن با ما سرِ غذا، داوطلبانه کنار می‎ایستند و می‎گذارند ما زودتر غذا بخوریم.

۹. رهبران برای روحِ قوانین، بیشتر از خودِ قوانین ارزش قائلند و می‎دانند حتی کجا باید مجوز نقضِ قانون را به ما بدهند.

۱۰. رهبران، پشت درهای بسته کار نمی‎کنند، آن‎ها در راهروهای سازمان قدم می‎زنند و زمانی را صرف می‎کنند تا با ما در ارتباط باشند.

۱۱. رهبران جوری در کنار ما زیسته‎اند که کمک و خدمت به ‎آن‎ها، مایه افتخار و سربلندی برای ماست.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

01 Nov, 07:31


📌 اشتباهاتی که باعث شکست کسب و کار شما می شوند

1- نادیده گرفتن شکایت و نظر مشتری:
به حرف مشتری های تان گوش دهید و از آنها درس بگیرید. تا زمانی که از رضایتمندی مشتری مطمئن نشدید به فکر توسعه ی کار نباشید.

2-منفعت-محوری
قطعا هدف هر کسب و کاری سودآوری است. اما قرار دادن سود به عنوان تنها اولویت، اشتباه بزرگیست. معمولا این صاحبان کار محصول بی کیفیت خود را در یک بسته بندی مجلل عرضه می کنند، اما با این وجود نیز نمی توانند موفق شوند.

3- انتظار برای شروع خوب
اکثر کارآفرینان مشتاق متاسفانه برای شروع کار منتظر بهترین فرصت و امکانات می مانند، اما با مطالعه ی زندگی کارآفرینان بزرگ می بینیم که نه تنها هیچ کدام از ابتدا همه ی منابع را نداشته اند، بلکه از کارهای ابتدایی مانند روزنامه فروشی شروع کردند.

4- نادیده گرفتن علم
گاهی کارآفرینان فکر می کنند که دانش لازم برای تمام مسیر کارشان را دارند، در حالی که با گذر زمان، روش های متفاوت و جدیدتری از تبلیغات گرفته تا فروش محصول و ... ابداع می شود که اگر یک کارآفرین آنها را در نظر نگیرد، از قافله ی دیگر کارآفرینان جا می ماند. برای رشد فروش و گسترش کار، باید مهارت های جدید یاد بگیرید و کتاب های نوشته شده توسط افراد موفقی را بخوانید که این مسیر را تجربه کرده اند. به روز باشید و در صورت نیاز دانش های جدید را فرا گیرید.

5-تک روی کردن
برای یک کارآفرین مهم است که از مخارج اضافی چشم پوشی کند و تا می تواند با کارمندان کم، کار خود را شروع کند. اما نباید این گونه باشد که خود به تنهایی کار کند، زیرا در این حالت نیز موفق نخواهد شد.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

29 Oct, 04:59


💢سه محرک اصلی خلاقیت

👈برایان تریسی در کتاب خود به نام «12 اصل رهبری عالی» می‌نویسد:

👈اگر می‌خواهید خلاقیت را در شرکت‌تان ترویج کنید، باید این سه انگیزه را در بین کارمندان و مدیران‌تان، فارغ از جایگاهی که در شرکت‌تان دارند، ترویج کنید:

1️⃣تعیین اهداف مشخص برای خلاقیت

👈یک هدف خوب و به صورت دقیق طراحی و بیان شده، مهم‌ترین محرک انسان‌ها در هر کاری، از جمله در خلاقیت است

👈بنابراین، در ابتدای هر سال، یک سری هدف مشخص برای شرکت‌تان در زمینه خلاقیت مشخص کنید. مثلا بگویید امسال می‌خواهیم بسته‌بندی فلان محصولات شرکت را به صورت خلاقانه‌ای بازطراحی کنیم و هر مدیر و کارمندی می‌تواند ایده‌هایش را تا فلان تاریخ ارایه کند

2️⃣شناسایی مشکلات اصلی شرکت

👈تجربه نشان می‌دهد کارمندان شرکتی که احساس می‌کنند کسب و کار شرکت و در نتیجه درآمد و شغل‌شان در خطر است، بیشتر از هر موقع دیگری خلاق و نوآور می‌شوند

👈بنابراین، می‌توانید مشکلات اصلی شرکت‌تان در حوزه‌های مختلف را مشخص کنید و از کارمندان و مدیران‌تان بخواهید راهکارهای خلاقانه‌ای برای حل آن مشکلات ارایه کنند

3️⃣سوالات هدفمند

👈مشهور است که می‌گویند: «سوال درست، نیمی از پاسخ را مشخص می‌کند». به همین دلیل، اگر می‌خواهید کارمندان و مدیرانی خلاق داشته باشید، باید سوالات هدفمند و دقیقی از آنها بپرسید

👈بر این اساس، بهتر است در ابتدای هر بازه زمانی، مثلا در ابتدای هر ماه یا هر فصل، تعدادی سوال کلیدی که شرکت‌تان با آن مواجه است را مشخص کنید و با کارمندان و مدیران‌‌تان در میان بگذارید. مثلا از آنها بپرسید: «به نظرتان چگونه می‌توانیم فروش محصول الف در بازار 1 را تا 20 درصد افزایش بدهیم؟»

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

24 Oct, 06:13


📌 ⁣شناخت شخصيت افراد با ۵ سوال

يكي از بهترين چيزهايي كه در زندگي وجود دارد ملاقات با افراد جديد است. دوست،‌ رئيس، همكار، همسايه يا آشنايان شما، همگي ابتدا برايتان غريبه بودند و وقتي كه براي اولين بار با آنها ملاقات كرديد اصلا نمي‌دانستيد كه از رابطه با آنها لذت مي‌ّبريد يا نه. با اين پنج پرسشي كه در اينجا مطرح مي‌كنيم، هنگام ملاقات با افراد مي‌توانيد تصوير دقيق‌تر و بهتري از آنها به دست آوريد.

🔹بديهي است كه با سوالاتي مثل "شما تازه وارد هستيد؟" يا "چرا شغل قبلي خود را ترك كرديد؟" اطلاعات ضروري و خوبي به دست مي‌آوريد، ولي اينها كافي نيستند، چون با اين سوالات اطلاعاتي در مورد شخصيت آنها به دست نمي‌آوريد.

🔹پنج سوالي كه در ادامه مطرح مي‌كنيم نه تنها اطلاعات مستقيم بيشتري در مورد فرد غريبه يا آشنا به شما مي‌دهند، بلكه در مورد شخصيت اين افراد نيز اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار شما مي‌گذارند.

1⃣ شما خودتان را چطور توصيف مي‌كنيد؟
در واقع اين سوال نوعي ميانبر است تا فرد شخصيت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع كلماتي كه هر كس براي توصيف خود استفاده مي‌كند مي‌توان به شخصيت او پي برد.

2⃣ بزرگ‌ترين دستاورد شما چيست؟‌
با اين سوال اطلاعات مهمي در مورد گذشته‌ِ‌ي فرد و اطلاعاتي هم در مورد شخصيتش به دست مي‌آوريد. مثلا متوجه مي‌َشويد كه بيشترين منافع اين شخص در كجا قرار دارد.

3⃣ آيا به تازگي كتاب خوبي خوانده‌ايد؟‌
پاسخ‌هايي كه در اين سوال دريافت خواهيد كرد خيلي متفاوت خواهند بود. به تفاوت بين خوانندگان دقت كنيد. مثلا بعضي افراد ممكن است بگويند من كتاب نمي‌خوانم. و برخي هم ممكن است مدت‌ها قبل يك كتاب خوانده باشند يا به يك كتاب دانشگاهي مراجعه كرده باشند. برخي هم واقعا اهل مطالعه بوده و كتاب‌‌هاي معروف را نام خواهند برد.

4⃣ شغل رويايي شما چيست؟‌
سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به اين سوال هر چه كه باشد نشان مي‌دهد كه فرد موردنظر قبلا به اين موضوع فكر كرده يا اصلا به آن فكر نكرده است.

5⃣ قهرمان شخصي شما كيست؟
پاسخ به اين سوال، اطلاعات خاص‌تر و روشنگرتري به شما مي‌دهد. با اين سوال مي‌توانيد ميزان هوش يا سن شخص را تشخيص دهيد و از همه مهم‌تر اينكه مي‌توانيد بفهميد او به چه ارزش‌هايي احترام قائل است.

🔹به طور كلي شايد برخي از اين سوالات را نتوانيم از هر غريبه‌اي كه در خيابان مي‌بينيم بپرسيم، ولي وقتي با يك مخاطب جديد گرم گرفتيم و كمي آشنا شديم، به راحتي مي‌توانيم اين سوالات را از او بپرسيم. واكنش افراد به اين سوالات، نحوه‌ي پاسخ گفتن، و كيفيت پاسخ آنها، بيانگر شخصيت آنهاست. اين مقدار اطلاعات براي هر تعامل اجتماعي لازم است.

منبع: Entrepreneur

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

21 Oct, 13:49


۳۰ مزیت کار با جهان

یادداشتی از دکتر محمود سریع القلم

۱- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا می‌کنند؛
۲- چون مقایسه می‌کنند، بیشتر فکر کرده و دقیق‌تر تحلیل می‌کنند؛
۳- حرف زدن، مسئولیت ایجاد می‌کند؛
۴- تاریخ مهلت، قداست پیدا ‌می‌کند؛
۵- دولت مجبور می‌شود سراغ متخصص برود؛
۶- فکر جای عصبانیت را می‌گیرد؛
۷- تخصص جای توصیه را می‌گیرد؛
۸- گفتار درمانی، دوام نمی‌آورد؛
۹- کیفیت صادرات و تولید داخلی سریع اصلاح می‌شود؛
۱۰- خبرنگاران حرفه‌ای رشد می‌کنند و منبع فکری می‌شوند؛
۱۱- سیستم‌ سازی جای مدیریت فردی را می‌گیرد؛
۱۲- جامعه به سخن دروغ سریع‌تر پی می‌برد؛
۱۳- نگهداری از محیط زیست برای همه واجب می‌شود؛
۱۴- با به روز شدن، مشکلات سریع‌تر حل می‌شوند؛
۱۵- افراد و بنگاه‌هایی که می‌توانند رقابت کنند، پایدارتر می‌مانند؛
۱۶- چون رقابت و تولید اولویت پیدا می‌کنند، حکمرانی با توسعه مساوی می‌شود؛
۱۷- تملّق، کاربرد خود را از دست می‌دهد؛
۱۸- واقعیت ها، جای نمایش مدیران را می‌گیرد؛
۱۹- زحمت بیشتر، جای حسادت را می‌گیرد؛
۲۰- به واسطۀ کار و تلاشی که افراد می‌کنند، وقت تخریب دیگران را پیدا نمی‌کنند؛
۲۱- کسانی که حرف نو نمی‌زنند، از صحنه خارج می‌شوند؛
۲۲- رسانه‌ها نمی‌گذارند مدیران عوام فریبی کنند؛
۲۳- شهروندان، تفاوت تحلیل از Propaganda را تشخیص می‌دهند؛
۲۴- جامعه متوجه می‌شود کار جمعی تعیین کننده‌است؛
۲۵- چون رقابت و یادگیری افزایش پیدا می‌کنند، ثروت تولید می‌شود؛
۲۶- دیگر نمی‌توان هم زمان ۱۵ شغل داشت؛
۲۷- مدیران مجبور می‌شوند مشکلات را حل کنند و نه مدیریت؛
۲۸- افراد Showman، نمی‌توانند طولانی فیلم بازی کنند؛
۲۹- حرف ناپسند زدن، هزینه پیدا می‌کند؛
۳۰- نمی‌توان طولانی مدت، اطلاعات و تحلیل غلط ارائه داد.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

17 Oct, 05:03


📌 ۱۰ مهارت اساسی در مذاکره

مذاکره یکی از حیاتی‌ترین مهارت‌هایی است که در زندگی شخصی و حرفه‌ای به آن نیاز داریم. از خرید خانه تا مذاکره در محیط کار، همه ما به نحوی با مذاکره سر و کار داریم. در اینجا به بررسی شش مهارت اساسی که برای موفقیت در مذاکره لازم است، می‌پردازیم.

🔺ایجاد رابطه


اولین قدم در هر مذاکره‌ای، ایجاد یک رابطه انسانی با طرف مقابل است. وقتی بتوانید ارتباطی دوستانه و صمیمانه برقرار کنید، طرف مقابل کمتر شما را به عنوان دشمن می‌بیند و تمایل بیشتری به همکاری خواهد داشت.

🔺شنیدن فعال

یکی از مهم‌ترین اصول در مذاکره، شنیدن فعال است. یعنی به جای تسلط بر گفتگو، به دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید و نشان دهید که به نظرات او اهمیت می‌دهید. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس کند که شما به او احترام می‌گذارید و این باعث افزایش احتمال رسیدن به توافق می‌شود.

🔺آینه‌ کردن

یکی دیگر از روش‌های موثر در مذاکره، آینه‌کردن رفتارها و گفتارهای طرف مقابل است. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس راحتی و اعتماد بیشتری نسبت به شما پیدا کند. به عنوان مثال، اگر او از یک اصطلاح خاص استفاده می‌کند، شما هم همان اصطلاح را به کار ببرید یا از زبان بدنی مشابه استفاده کنید.

🔺کنترل احساسات

در هنگام مذاکره، کنترل احساسات بسیار مهم است. اگر احساسات خود را نشان دهید، ممکن است نقاط ضعف شما برملا شود و این می‌تواند به ضرر شما تمام شود.

🔺توانایی ترک مذاکره

همیشه این نکته را در ذهن داشته باشید که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. باید به خوبی بدانید که حداقل پذیرش شما چیست و اگر طرف مقابل نتواند آن را تامین کند، آماده باشید که مذاکره را ترک کنید.

🔺خلاقیت

برای دستیابی به توافقی که برای هر دو طرف سودمند باشد، نیاز به خلاقیت دارید. سعی کنید خارج از چارچوب فکر کنید و راه‌حل‌های جدید و غیرمعمول ارائه دهید.

🔺تعیین هدف‌های واضح

داشتن هدف‌های مشخص در مذاکره بسیار مهم است. باید بدانید که چه می‌خواهید و چرا آن را می‌خواهید. این کار به شما کمک می‌کند تا در طول مذاکره تمرکز خود را حفظ کنید و از مسیر اصلی منحرف نشوید. همچنین اهداف خود را به صورت اولویت‌بندی شده در نظر بگیرید تا در صورت لزوم بتوانید از برخی اهداف کمتر مهم صرف نظر کنید.

🔺مدیریت زمان

مدیریت صحیح زمان می‌تواند به شما کمک کند تا به بهترین نتایج برسید. به عنوان مثال، قبل از شروع مذاکره، زمان محدودی برای هر بخش تعیین کنید یا اگر بحثی به نتیجه نمی‌رسد، بهتر است به موضوع دیگری بپردازید و بعداً به آن بازگردید.

🔺شناخت فرهنگ‌ها

شناخت و احترام به تفاوت‌های فرهنگی در مذاکره‌ها بسیار مهم است. هر فرهنگ دارای نکات و روش‌های خاص خود در مذاکره است که باید به آنها توجه شود.

🔺تحلیل قدرت

شناخت قدرت‌های موجود در مذاکره و استفاده صحیح از آنها می‌تواند به شما کمک کند تا به نتایج بهتری برسید. مثلا منابع قدرت خود را بشناسید و به تعادل قدرت توجه کنید. در صورت نیاز، سعی کنید از منابع قدرت خود به نفع خود استفاده کنید.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

09 Oct, 04:58


💢روی منافع مشتری تمرکز کنید

👈تیم کانِر در کتاب خود به نام «91 خطای فروشندگان» می‌نویسد:

👈ویژگی‌های فنی بیانگر چیزهایی هستند که محصول دارد. در مقابل، منافع بیانگر چیزهایی هستند که محصول برای مشتری دارد

👈تجربه نشان می‌دهد، ویژگی‌های فنی، مواردی هستند که یا برای مشتری اهمیت ندارند یا اصولاً مشتری چیزی از آنها سر در نمی‌آورد. پس باید این موارد را به چیزهایی تبدیل و ترجمه کنیم که برای مشتری اهمیت دارند و قابل درک‌اند

👈با این حال، اکثر فروشندگان هنگام مذاکره با مشتری روی ویژگی‌های فنی تمرکز می‌کنند و در نتیجه از مشتری «نه» می‌شنوند چون نمی‌توانند ویژگی‌های فنی را به «منفعت» تبدیل کنند

👈در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای برای جلب توجه مشتری روی «منافع محصول» یا «منافع مشتری» تمرکز می‌کنند نه روی «ویژگی‌های فنی» محصول. پس برای موفقیت در فروش باید فرق بین این سه مفهوم را خوب درک و روی منافع مشتری تمرکز کنیم نه ویژگی‌ها و منافع محصول‌مان

👈برای درک تفاوت بین «ویژگی‌های محصول»، «منافع محصول» و «منافع مشتری» به این مکالمه فرضی بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه توجه کنید:

1️⃣فروشنده: این دستگاه از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک ویژگی محصول را توضیح می‌دهد و احتمال موفقیت او بسیار کم است

2️⃣فروشنده: استحکام این دستگاه بسیار بالاست چون از فولاد ساخته شده است
در این حالت، فروشنده یک منفعت محصول را توضیح می‌دهد و احتمال دارد بتواند مشتری را قانع کند

3️⃣فروشنده: این دستگاه سال‌های سال برای شما کار می‌کند، چون از فولاد ساخته شده و استحکام آن خیلی بالاست
در این حالت، فروشنده یک منفعت مشتری را توضیح می‌دهد و به احتمال زیاد می‌تواند مشتری را قانع کند

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

08 Oct, 06:22


📌 ترس از مدیریت

ترس از مدیریت به معنای احساس ناامنی، نگرانی، یا استرس ناشی از فرار یا اجتناب از مسئولیت‌ها و وظایف مدیریتی است. افرادی که از ترس از مدیریت رنج می‌برند، ممکن است احساس کنند که قادر به مدیریت و رهبری تیم یا پروژه نیستند یا از دید دیگر، مسئولیت‌های مدیریتی باعث استرس یا ناامنی برای آنها شده است.

عوامل مختلف ممکن است باعث ایجاد ترس از مدیریت شوند:

1. ناتوانی در تصمیم‌گیری: افراد ممکن است از توانایی خود در تصمیم‌گیری یا حل مسائل مختلف شک داشته باشند، و این موضوع می‌تواند باعث ترس از مدیریت شود.

2. فشارهای زمانی: زمانی که افراد حس می‌کنند تحت فشار زمانی هستند و نمی‌توانند به‌طور موثر با زمان خود مدیریت کنند، ترس از مدیریت افزایش می‌یابد.

3. ترس از شکست: افراد ممکن است از ترس شکست و عدم موفقیت در مدیریت وظایف و تیم خود رنج ببرند.

4. نداشتن مهارات میان‌فردی: افرادی که با مهارات میان‌فردی کمی روبه‌رو هستند ممکن است احساس ناامنی در ارتباط با افراد و تعامل با آنها داشته باشند.

5. ناتوانی در مدیریت تغییرات: وقتی که مواجه با تحولات و تغییرات در سازمان یا پروژه هستند و افراد نتوانسته‌اند با این تغییرات مواجهه و مدیریت کنند، ترس از مدیریت افزایش می‌یابد.

برطرف کردن ترس از مدیریت ممکن است نیاز به توسعه مهارات مدیریتی، افزایش اعتماد به نفس، مدیریت استرس، و ایجاد استراتژی‌های مواجهه با چالش‌های مدیریتی داشته باشد. همچنین، آگاهی از اینکه اشتباهات بخش طبیعی از فرآیند یادگیری هستند و هر فردی قابلیت بهبود دارد، نیز می‌تواند به افزایش اعتماد به نفس در مدیریت کمک کند.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

01 Oct, 04:58


📌اگر می‌خواهید در محل کار قابل اعتماد و احترام باشید، تکنیک های زیر‌ را در پیش بگیرید


اغلب مردم تمایل دارند در محیط کارشان مورد احترام قرار گیرند، اما گاهی برای به دست آوردن این احترام دچار اشتباه می‌شویم. در ادامه 11 راهی که به شما کمک می کند در محل کارتان احترام دریافت کنید را معرفی می کنیم.

اعتماد به نفس داشته باشید
به مدیر و همکاران خود نشان دهید برای کارتان ارزش قائلید و تلاش می کنید شرکت را به اهدافش برسانید. پس نگذارید ترس از دست دادن شغل، جلوی پیشرفتتان را بگیرد.

همیشه برنامه‌ی جایگزینی داشته باشید تا بتوانید به اندازه‌ی کافی بلندپروازی کنید. این که انتخاب‌هایی جلوی رویتان باشد به شما اعتماد به نفس کافی را می دهد.

سعی کنید هر کاری که به شما محول می‌شود را سر موقع انجام دهید
با این روش به همه نشان می دهید مسئولیت پذیر هستید و به قول‌هایتان وفا می کنید. علاوه بر آن، این کار به دیگران نشان می دهد می توانند روی شما حساب باز کنند و قابل اعتماد هستید.

متواضع و فروتن باشید
عیب‌هایتان را بپذیرید، اما خیلی روی آن متمرکز نشوید. باید متواضع باشید، اما این خصوصیت نیازمند اعتماد به نفس است. قطعاً اطرافیان به کسی که متزلزل باشد، احترام نمی‌گذارند و این شخص هیچ وقت مورد اعتماد نخواهد بود.

با صبر و بردباری با اطرافیان رفتار کنید
بردباری و رفتار صبورانه به همکاران نشان می دهد که توانایی آن‌ها را باور دارید. حتماً می‌دانید مردم به کسانی که رفتار و منش خوبی دارند بیشتر احترام می گذارند و به‌راحتی می توانند مشکلات خود را با آن‌ها در میان بگذارند. حتی اگر با همکارانتان مشکل دارید، به آن‌ها احترام بگذارید

شایعه پراکنی نکنید
شاید گاهی به دنبال شایعات بروید و آن‌ها را برای دیگران تعریف کنید؛ اما با این کار خود را غیرقابل اعتماد جلوه می‌دهید و دیگران شما را برای حفظ اطلاعات محرمانه، لایق نخواهند دانست. شایعه پراکنی این تصور را به وجود می آورد که از بدبختی دیگران خوشحال می شوید و این مسئله احترام را از شما دور می کند.

دیگران را از اخبار مطلع کنید
هر تغییری که در شرکت به وجود می آید را با کارمندان خود در میان بگذارید. کارمندانتان را تشویق کنید تا سؤال بپرسند و بدانند در شرکت چه خبر است. بهترین توصیه این است که خبرنامه‌ی داخلی داشته باشید و کارکنانتان را از تمام جزئیات مطلع کنید.

کارمندانتان را تشویق کنید
تشویق کردن به آن‌ها کمک می کند تا توانایی‌های خود را باور کنند و با انگیزه ی بیشتری کار کنند و همواره به دنبال یادگیری مهارت‌های جدید باشند. اگر می خواهید از کارمندان انتقاد کنید، انتقاد را با تعریف کردن از کاری که در انجامش تواناست همراه کنید.

دانش خود را با همکارانتان به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری دانش و اطلاعات، کمک می کند تا در محل کارتان اخلاق تیمی به وجود آید و دیگران را در موفقیت‌های خود شریک کنید. با این روش هر کارمندی، همکار خود را همراه می کند که تأثیر به سزایی در موفقیت شرکت دارد.

همیشه مرتب و منظم باشید
محیط کاری منظم و فعال، نشان می دهد افراد هدفمند و سخت کوشی در آن مشغول به کار هستند، اما در مقابل محل کار آشفته و به هم ریخته، گویای آن است هیچ تلاشی برای دست یابی به اهدافتان ندارید.
نحوه‌ی لباس پوشیدن نیز مهم است و نشان دهنده‌ی اهمیتی است که برای حرفه‌تان قائل هستید. پس وقتی سرکار می‌روید، طوری لباس بپوشید که انگار می‌خواهید درخواست افزایش حقوق و مزایا دهید.

همیشه رفتار حرفه‌ای داشته باشید
اگر می خواهید در محل کار به احترام برسید، حتی در دورهمی های غیررسمی هم حرکت ناشایستی انجام ندهید. در مراسم غیررسمی و خارج از چارچوب شرکت، حرف‌ها و رفتارهای نامناسب از خود نشان ندهید که وجهه‌ی حرفه‌ای‌تان را زیر سؤال می برد.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

28 Sep, 10:53


💢8 اصل موفقیت یک برند

👈فیلیپ کاتلر در کتاب خود به نام «مدیریت بازاریابی» که توسط آقای دکتر مهدی امیرجعفری ترجمه و به بازار ارائه شده است، می‌نویسد:

👈بدون شک، اِسکات بِدبُری یکی از موفق‌ترین مدیران برند در سال‌های اخیر است، چون نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت‌ برندهایی مثل نایکی و استارباکس داشته است

👈این مدیر موفق در کتاب جدید خود به نام «دنیای جدید برند» از اصول زیر به عنوان اصول اساسی مدیریت برندها نام می‌برد:

1️⃣مساله «تکیه بر آگاهی مشتری از برند» به اساس برندسازی مدرن تبدیل شده است: برندهای موفق به رابطه خود با مشتریان و مطرح بودن در محیط بازار اهمیت می‌دهند

2️⃣دانستن قبل از شروع حرکت، اصلی اساسی در مدیریت برند است: بسیاری از برندها نسبت به این موضوع‌ها که «هدف برند ما چیست؟»، «گذشته برند ما چه بوده است؟» و «برندمان به کجا باید برسد؟» ناآگاه هستند

3️⃣در توسعه برندها همیشه به یاد قانون ظرف باشید: این که شما می‌توانید برندتان را توسعه بدهید، دلیل خوبی برای آن نیست، بلکه باید به ظرفیت برندتان دقت کنید

4️⃣برندهای بزرگ بهترین و قوی‌ترین رابطه را با مشتریان برقرار می‌کنند: برندهای قوی به جای تمرکز بر روش‌های تولیدی و اصول فنی، بیشتر بر احساسات و جلب اعتماد مشتریان‌شان تمرکز دارند

5️⃣همه چیز مهم است: در مدیریت برندها، هیچ چیز غیرمهمی وجود ندارد. همه چیز، حتی اتاق انتظار مشتریان نیز مهم هستند

6️⃣همه برندها نیازمند یک خانواده خوب هستند: متاسفانه تعداد زیادی از برندها در خانواده‌ای مشکل‌دار، که همان کارمندان و مدیران شرکت هستند که اعتقادی به اصول برندسازی ندارند، بزرگ می‌شوند

7️⃣کسب سود اولویت نیست: برندهای موفق و بزرگ، کارکنان، مشتریان و اصول خود را بر کسب سود مقدم می‌دانند

8️⃣ارتباط داشتن با مشتری، سادگی و نوع‌دوستی: برندهای موفق به خوبی می‌دانند که این سه مساله و نه فناوری‌های پیشرفته است که آینده برندشان را تشکیل می‌دهند

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

24 Sep, 14:59


💢از تبلیغات توقع زیادی نداشته باشید

👈برایان تیل در کتاب خود به نام «خلق برندهای مردم‌پسند» می‌نویسد:

👈بدون شک، تبلیغات یکی از مهم‌ترین ابزارهای بازاریابی و برندسازی است، اما همه بازاریابی و برندسازی در تبلیغات خلاصه نمی‌شود

👈در حقیقت، اگر بازاریابی و برندسازی‌مان را در تبلیغات خلاصه کنیم، صرفا جیب‌مان را خالی کرده‌ایم و در مقابل، مشکلات‌مان همچنان لاینحل باقی مانده‌اند

👈برای مثال، فولکس واگن بعد از تحمل 1 میلیارد دلار زیان در بازار آمریکا، تصمیم گرفت با کمک یک آژانس تبلیغاتی بسیار مشهور، چهره‌ برندش را بازسازی و جایگاه قبلی‌اش در بازار را به دست آورد

👈آژانس تبلیغاتی مذکور، تبلیغات بسیار خوش‌ساختی را بر اساس مفهوم «امنیت فولکس واگن» ساخت که در آن، صحنه‌های گوناگونی از رانندگی روزمره به نمایش در می‌آمدند

👈مثلا در یکی از این تبلیغات، چند خودرو که یکی از آنها فولکس واگن بود، با هم تصادف می‌کردند؛ در تبلیغ دیگر، یک خودروی فولکس واگن داخل جوی آب می‌افتاد؛ در تبلیغ دیگری، یک عابر پیاده ناگهان جلوی یک خودروی فولکس واگن می‌پرید و راننده مجبور می‌شد ترمز شدیدی بکند و صحنه‌های دیگری از این قبیل

👈در پایان این صحنه‌ها، یک مرد و یک زن جوان که داخل فولکس واگن بودند، بدون هیچ صدمه‌ای از خودرو پیاده می‌شدند و این جمله روی صفحه تلویزیون نقش می‌بست: در فولکس واگن در امنیت کامل هستید

👈علی‌رغم این تبلیغات خوش‌ساخت و خلاقانه، فولکس واگن همچنان با مشکل فروش مواجه بود و سهم بازارش مرتب کاهش می‌یافت

👈فولکس واگن بعد از انجام تحقیقات مفصل که چرا این کمپین تبلیغاتی بازخورد مناسبی نداشته، متوجه شد از دیدگاه مشتریان آمریکایی، کیفیت، دوام، قابلیت اطمینان و سطح خدمات پس از فروش خودروهای شرکت پایین‌تر از رقبای ژاپنی آن است

👈در حقیقت، مدیران فولکس واگن، مثل مدیران بسیاری از شرکت‌های دیگر، انتظار داشتند مشکلات‌شان در کیفیت، خدمات پس از فروش و غیره را با کمک تبلیغات حل کنند که قطعا این تصور یک تصور کاملا اشتباه است

👈مثال فولکس واگن نشان می‌دهد وقتی در کسب و کارتان به مشکل می‌خورید، ابتدا باید مشکلات بنیادین آن را حل و فصل کنید و سپس سراغ تبلیغات بروید، نه این که با این تصور که تبلیغات معجزه می‌کند، بودجه، زمان، انرژی و اعتبارتان را برای یک کمپین تبلیغاتی صرف کنید

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

22 Sep, 16:00


💢شنونده خوب-شنونده بد

👈کوین هوگان در کتاب ارزشمند خود به نام «53 اصل متقاعدسازی» می‌نویسد:

👈برای این که شنونده خوبی باشید، به شما توصیه می‌کنم این چهار مورد را همیشه رعایت کنید:

1️⃣بی‌تعصب، با ذهن باز و بدون پیش فرض به حرف‌های طرف مقابل‌تان و عقایدش گوش دهید

2️⃣هیچگاه سخنان و عقاید طرف مقابل را به کلی رد نکنید، حتی اگر به نظر ابلهانه و بی‌ربط به نظر می‌رسند

3️⃣وقتی می‌خواهید مخالفت‌تان را بیان کنید، نظرتان را صریح، صادقانه، با احترام و به دور از طعنه و کنایه بیان کنید

4️⃣اگر بخشی از حرف‌ها و عقاید طرف مقابل به نظرتان جالب می‌رسد، به راحتی احساسات مثبت‌تان را نشان بدهید

👈ضمن رعایت این چهار اصل مهم، برای تبدیل شدن به یک شنونده خوب، باید کارهایی که یک شنونده بد انجام می‌دهد را هم بشناسید و از آنها پرهیز کنید. یک شنونده بد معمولا این کارها را انجام می‌دهد:

تظاهر به گوش دادن

به کار بردن کلمات و عبارات احساسی و از روی عصبانیت

تمرکز بر روی گوینده به جای محتوای گفتگو

تمرکز بیش از حد به جزییات و از دست دادن اصل مطلب

نشان دادن کلافگی و خستگی

نادیده گرفتن و رد از بخش‌های مبهم سخنان و عقاید طرف مقابل

نگاه نکردن به گوینده

عدم حضور فکری علی‌رغم حضور فیزیکی

ایجاد این احساس در گوینده که «داری وقت‌مان را تلف می‌کنی»

ابراز علاقه به موضوعاع خارج از بحث

دویدن میان کلام طرف مقابل برای کامل کردن حرف‌های او بر اساس برداشت و سلیقه خودش

بی‌پاسخ گذاشتن سوالات طرف مقابل

بی‌اهمیت جلوه دادن حرف‌ها و نظرات طرف مقابل (مثلا می‌گوید: این که چیز مهمی نیست)

سوالات بیش از حد و انحرافی راجع به جزییات

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

15 Sep, 09:04


💢روی معیارهای مهم از نظر مشتریان‌ تمرکز کنید

👈جیم بلیت در کتاب خود به نام «100 ایده بزرگ بازاریابی» می‌نویسد:

👈مشتریان، پیشنهادات شما را بر اساس معیارها و مسائل خودشان قضاوت می‌کنند نه معیارها و مسائل مدنظر شما. به همین دلیل، آگاهی از معیارها و مسائل مهم برای مشتریان، کلید اصلی موفقیت در بازاریابی است، اما متاسفانه کشف این معیارها و مسائل کار آسانی نیست

👈برای مثال، هر چند قیمت عامل مهمی در انتخاب یک سوپرمارکت است، اما تنها عامل در این زمینه به حساب نمی‌آید و مشتریان برای انتخاب سوپرمارکتی که از آن خرید کنند، به معیارهای مختلفی توجه می‌کنند

👈سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای تِسکو با در نظر گرفتن این واقعیت به ایده‌های خوبی برای کسب مزیت رقابتی رسیده است

👈تِسکو که می‌داند قیمت، تنها یکی از عوامل مدنظر مشتریان است، مانند بقیه سوپرمارکت‌ها، قیمت‌های خود را پایین نگه داشته است، اما به خوبی آگاه است که پایین نگه داشتن قیمت، به تنهایی باعث به وجود آمدن مزیت رقابتی برای یک سوپرمارکت نمی‌شود

👈تِسکو در تحقیقات خود متوجه شد یکی از عواملی که برای مشتریان در سوپرمارکت‌ها مهم است، مدت زمانی است که در صف انتظار می‌مانند

👈به همین دلیل، تِسکو در تبلیغات خود روی این وعده مانور می‌دهد که در سوپرمارکت‌های ما فقط یک نفر جلوی شما ایستاده است

👈تِسکو برای اجرای این وعده خود، سیستم نظارتی و کنترلی بسیار شدیدی را راه‌اندازی کرده و با کمک ابزارهای مختلف مثل دوربین‌های موجود در شعبه‌هایش، تعداد نفراتی که در صف ایستاده‌اند را به صورت مرتب کنترل می‌کند

👈اگر تعداد نفرات در صف صندوق یک شعبه از دو نفر بیشتر شوند، مدیر آن فروشگاه توسط دفتر مرکزی شرکت توبیخ و جریمه می‌شود

👈این رویکرد باعث شده تا تِسکو به محبوب‌ترین سوپرمارکت زنجیره‌ای تبدیل شود چون مشتریان هم پول کمتری می‌پردازند و هم مدت کمتری در صف منتظر می‌مانند

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

12 Sep, 14:24


💢مهلک‌ترین خطا در برندینگ

👈برایان تیل در کتاب خود به نام «خلق برندهای مردم‌پسند» می‌نویسد:

👈مدیرانِ یک برند نمی‌توانند آن را به تمامی کنترل و مدیریت ‌کنند، چون برند اصولا در ذهن مشتریان هدفش زندگی می‌کند

👈این حرف بدین معنا نیست که مدیران برند هیچ کنترلی روی برندشان ندارند، بلکه این کنترل، به صورت کامل نیست و در نتیجه مدیران برند نمی‌توانند هر کاری که دل‌شان می‌خواهد با برندشان انجام بدهند

👈با این حال، بسیاری از مدیران برند با این تصور که مالک برند هستند، تلاش می‌کنند کنترل آن را به دست بگیرند و برای آن تصمیم‌گیری کنند. این روحیه را می‌توان خطرناک‌ترین خطا در برندینگ دانست، به خصوص اگر مدیر برند تصمیم بگیرد جایگاه‌سازی دوباره انجام بدهد

👈جایگاه‌سازی دوباره عبارت است از تلاش برای تغییر چیزی که تا کنون از برندمان در ذهن مشتریان آن ساخته شده و شکل‌دهی تصویری جدید از برند در ذهن آنها

👈از آن جایی که برند در ذهن مشتریان زندگی می‌کند و تغییر دادن ذهنیت مشتریان کار سختی است، اکثر قریب به اتفاق تلاش‌ها برای جایگاه‌سازی دوباره شکست می‌خورند و برند مربوطه را نابود می‌کنند

👈اما چرا مدیران برند به سمت این تصمیم مهلک حرکت می‌کنند؟ در پاسخ به این سوال می‌توان به دو دلیل اصلی اشاره کرد:

1️⃣بازار هدف برند تغییر می‌کند و در نتیجه مدیر برند تصمیم می‌گیرد جایگاه آن را از نو بسازد

2️⃣مدیر برند حوصله‌اش سر می‌رود و می‌خواهد کار جدیدی انجام بدهد

👈برای درک بهتر این خطای مهلک، بیایید نگاهی به سرنوشت برند کیمبال آفیس، که زمانی از محبوب‌ترین برندهای مبلمان اداری در آمریکا بود، بیاندازیم

👈کیمبال آفیس با رقبایی چون هرمان میلر، کنال، هی‌ورث و سایرین رقابت می‌کرد. با توجه به شدت رقابت در بازار مبلمان اداری، مدیران کیمبال آفیس تصمیم گرفتند جایگاه برندشان را از نو بسازند تا بتوانند به طرز موثرتری به رقابت بپردازند

👈مدیران کیمبال آفیس برای این منظور درباره این موضوع تحقیق کردند که جایگاه برندشان چیست؟ در پاسخ متوجه شدند برندشان بیشتر به خاطر مبلمان چوبی بسیار زیبا و دست‌سازشان مشهور است، اما به دلیل مشکلات مالی، این بازار بسیار کوچک شده بود

👈برای همین، مدیرن کیمبال آفیس تصمیم گرفتند جایگاه برندشان را از «سازنده مبلمان اداری چوبی بسیار لوکس» به «سازنده مبلمان اداری فلزی خلاقانه» تغییر بدهند

👈این تصمیم هر چند به ظاهر کاملا منطقی به نظر می‌رسید، اما در نهایت به ضرر کیمبال آفیس تمام شد و این برند 10 سال پس از آن به صورت کلی از بازار حذف شد

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

05 Sep, 14:20


📌۷ گروهی که بیشتر در شغل خود شکست می‌خورند
 
برای رسیدن به موفقیت شغلی باید مهارت‌های نرم و هوش احساسی را در خود تقویت کنید. مهارت نرم، شخصیت و نحوه‌ی تعاملات اجتماعی فرد است. افرادی که به دنبال تغییری در خود نیستند نمی‌توان انتظار آینده روشنی را برای آن‌ها داشت.

در ادامه، ۷ تیپ شخصیتی را معرفی می‌کنیم که چنین ویژگی‌ای دارند و هرگز در شغل خود موفق نخواهند شد:

1⃣ کارمندانی که مدام در محل کار غیبت می‌کنند

افرادی که همیشه در حال غیبت هستند از وظایف کاری خود غافل می‌شوند و ممکن است هیچ تلاشی برای پیشرفت خود انجام ندهند، پس نمی‌توان از چنین افرادی انتظار رسیدن به موفقیت را داشت.
به مرور زمان، اطرافیان آن‌ها نیز به این نتیجه می‌رسند که چنین فردی لایق اعتماد نیست و ممکن است از تمام موقعیت‌های ارزشمند که می‌تواند باعث پیشرفت شغلی آن‌ها شود کنار گذاشته شوند.

2⃣ افرادی که همیشه مطیع دیگران هستند

این افراد همیشه هر چه مدیر و دیگران می‌گویند را می‌پذیرند و به سرعت تسلیم نظر دیگران می‌شوند. این شخصیت هرگز توانایی «نه» گفتن و مخالفت با ایده‌های اشتباه را ندارد و هر کاری که به او پیشنهاد می‌شود را قبول می‌کند.
شاید فکر می‌کند با داشتن این خصیصه، مهربان و مطیع به نظر می‌رسد اما تنها خود را از پیشرفت بازمی‌دارد.
در محل کار نمی‌توان روی چنین افرادی حساب باز کرد و آن‌ها را وارد پروژه‌های بزرگ کرد زیرا اغلب آدم‌های بی‌اراده و بدون ایده‌ای هستند که هیچ نظری ندارند و تنها از دست‌آوردهای دیگران استفاده می‌کنند.

3⃣ افرادی که خیلی محافظه‌کار هستند

علت محافظه‌کاری آن‌ها این است که در جایگاه خود احساس راحتی می‌کنند و ترجیح می‌دهند موقعیت فعلی خود را حفظ کنند، حتی اگر به هیچ پیشرفتی نرسند.
مدیران محافظه‌کار نه تنها به پیشرفتی نمی‌رسند بلکه به تیم خود هم اجازه ایده‌پردازی نمی‌دهند.

4⃣ افرادی که خود را قربانی می‌دانند

افراد قربانی به‌سختی مسئولیت اشتباهات خود را به عهده می‌گیرند. شاید توجهی به زمان‌بندی پروژه‌ها نداشته باشند، با همکاران به خوبی رفتار نکنند یا حتی مسئولیتی که به آن‌ها واگذار شده را کامل انجام ندهند، اما هیچ وقت اشتباه خود را به گردن نمی‌گیرند.
پافشاری این افراد برای بی‌گناه بودن و قربانی دیگران بودن باعث می‌شود تا همکاران اعتماد خود را به چنین فردی از دست بدهند و او را وارد پروژه‌های مهم نکنند.

5⃣ افرادی که فکر می‌کنند هیچ کس به اندازه‌ی آن‌ها نمی‌فهمد

فردی که خود را «عقل کل» می‌داند به حرف کسی گوش نمی‌دهد و فکر می‌کند دیگران به اندازه‌ی او نمی‌فهمند. این افراد وقتی مرتکب اشتباهی می‌شوند، هرگز تقصیر خود را به گردن نمی‌گیرند و فکر می‌کنند بقیه کارشان را خوب انجام نداده‌اند که چنین اتفاقی افتاده است. اما اگر کارها خوب پیش برود، خود را مسبب این موفقیت می‌دانند.
افرادی با این شخصیت، در جلسات کاری با غرور و خود بزرگ‌بینی حرف می‌زنند و به همین خاطر کسی به آن‌ها اعتماد ندارد.

6⃣ افرادی که زود از کوره در می‌روند و بسیار عصبانی هستند

افراد عصبی و تندخو هیچ کنترلی روی خشم و عصبانیت خود ندارند. این افراد مدام در محل کار با دیگران مشاجره دارند. اگر چیزی باب میل‌شان نباشد دیگران را به دردسر می‌اندازند و رفتار نامناسبی از خود نشان می‌دهند.
این افراد معمولا با داد زدن، عصبانیت، فحش دادن یا حتی گریه احساسات شدید خود را نمایش می‌دهند.

7⃣ افرادی که با سیاست می‌خواهند کارشان را پیش ببرند


همه‌ی آدم‌ها به دنبال پیشرفت در کار هستند، اما افراد سیاست‌مدار و زرنگ سعی می‌کنند به طریق دیگری به هدف‌شان برسند. این افراد، دیگران را نادیده می‌گیرند تا پله‌های ترقی را طی کنند.
این افراد هر کاری که فکر کنند آن‌ها را به پیشرفت نزدیک‌تر می‌کند، انجام می‌دهند. اما همه به شخصیت این افراد پی برده‌اند و کسی به آن‌ها اعتماد نمی‌کند و همین مساله باعث می‌شود به هیچ پیشرفتی نرسند.

 
🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

03 Sep, 16:25


📌 مدیریت  منابع انسانی به  تفکر استراتژیک  نیازمند است یا تفکر تاکتیکی؟

هر رهبر منابع انسانی ارزش تفکر استراتژیک را می داند. با این حال، ما معمولاً استراتژیک فکر نمی کنیم  و فقط تعریفی از این اصطلاح می دانیم.  ما تاکتیکی فکر و عمل می کنیم،  زیرا تفاوت واضحی بین این دو رویکرد نمی بینیم.

اگر چه مدیریت منابع انسانی به هر دو رویکرد در عمل نیاز دارد، ( چرا که در روزانه با مسائل تاکتیکی زیادی سر و کار دارد)، اما قبل از آن به تفکر استراتژیک نیازمند است.

تفکر استراتژیک در مورد توسعه مزیت رقابتی برای سازمان است. استراتژیست تمام ورودی ها را تجزیه و تحلیل می کند، ویژگی های حیاتی را شناسایی می کند و ایده های نوآورانه ای را ارائه می دهد که امکان تغییر و رشد را فراهم می کند. این هدف استراتژی منابع انسانی است، به همین دلیل است که تفکر استراتژیک رشته اساسی است.

استراتژی منابع انسانی به بخش بزرگی از تفکر استراتژیک نیاز دارد. تفکر استراتژیک سوالات مهمی در مورد وضعیت فعلی سازمان، فرآیندها، رویه ها و محصولات آن می پرسد. همه مزایا و معایب را به هم متصل می کند تا اطمینان حاصل کند که ایده های نوآورانه جدیدی برای بهبود و توسعه همه سرمایه ها و شایستگی های سازمان ایجاد شود.  همیشه بر آینده کسب و کار متمرکز است و روندها و حرکت های استراتژیک قابل مشاهده در محیط را در خود جای می دهد.

تفکر تاکتیکی هیچ سوال استراتژیکی نمی پرسد، بر مسائل عملیاتی سازمان متمرکز است، معمولاً پیوندهای عملیاتی را بین بخشهای مختلف  سازمان برقرار میکند  تا تصمیم مهمی را اتخاذ کند.  تفکر تاکتیکی اغلب فرهنگ و سیستم های مورد استفاده را به چالش می کشد (با وضعیت موجود مبارزه می کند). با تجزیه و تحلیل دقیق شیوه های فعلی، تمام نقاط ضعف در سازمان  را شناسایی می کند. اکثر کارمندان نقاط ضعف را می شناسند، اما در نام بردن آنها مقاومت می کنند.

تفکر استراتژیک مسائل را مطرح می کند، آنها را نام می برد و راه حل های استراتژیک را پیشنهاد می کند. از فرهنگ و سیستم های موجود برای رسیدن به نتایج استفاده می کند. یک رویکرد استراتژیک مستلزم اقدام است. این تفکر تیمهای انسانی را تحریک می کند تا شروع به تغییر و بر هم زدن  سیستم های در حال استفاده کنند.

این تفاوت اساسی بین تفکر استراتژیک و تاکتیکی است.

استراتژیست منابع انسانی باید  از تفکر استراتژیک استفاده کند، تا  به ایده ها و افکار جدید برای مدیریت بهتر و هدفمندتر استعدادها و شایستگی های انسانی نائل شود. اینها می توانند سازمان را به جلو ببرند، فرهنگ سازمان  را تغییر دهند و نحوه انجام فرایندها را متحول کنند.

یک استراتژیست منابع انسانی به مهارت های تحلیلی قوی، توجه به جزئیات، مهارت های گوش دادن نیاز دارد و باید بتواند از زوایای مختلف ، سرچشمه های جدید تحول و تغییر در منابع انسانی، مدیریت سرمایه انسانی و کسب مزیت رقابتی از منابع انسانی را ایجاد کند. و این همان تبلور تفکر استراتژیک در مدیریت منابع انسانی است.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

30 Aug, 07:28


۹ ذهنیت افراد خیلی موفق

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

25 Aug, 18:33


📌رفتارهای مشخص غرور کاذب مدیریتی را شناسایی کنید

اینکه می‌بینیم مدیران ارشد اجرایی از غرور کاذب رنج می‌برند، اغلب آزاردهنده است. منظور از غرور کاذب اعتماد به نفس بیش از حد است که می‌تواند آنها و سازمان‌هایی را که آنها هدایت می‌کنند، نابود کند.
قدرت وسیع آنها منجر به این می‌شود که هم احتمالا از غرور کاذب رنج ببرند و هم احتمال بیشتری دارد که در موقعیتی باشند که صدمات بزرگی به سازمان وارد کنند.

⭕️ غرور کاذب یک ویژگی اکتسابی و نه یک اختلال شخصیتی ریشه‌دار است. این ویژگی به تدریج و با رشد بیشتر قدرت یک رهبر سازمانی ایجاد می‌شود و البته می‌تواند مدیریت شده و حتی در نطفه خفه شود.

⭕️ رفتار‌های فردی بی‌شماری از سوی مدیران اجرایی می‌تواند نشان‌دهنده غرور کاذب اولیه باشد:
سرزنش دیگران یا نیروها در زمان وقوع رخدادهای اشتباه، باور به اینکه تنها آنها می‌توانند کار درست را انجام دهند، شکست در جست‌وجوی بازخورد و مشاهده عدم توافق به‌عنوان تحقیر شخصی.
آنها معتقدند که قوانین سازمان برای آنها کاربردی ندارد. آنها با افراط در خودستایی، رفتار خودبینانه با همکاران یا مشتریان، نقض ارزش‌های شرکت و شکست در مدل‌سازی رفتار نمونه، زمینه رفتارهای نادرست را فراهم می‌کنند و اینها در حالی است که از سایرین انتظار رفتار درست را دارند.

⭕️ اینکه این رفتارها نشان‌دهنده غرور کاذب حقیقی هستند یا خیر، می‌تواند بستگی به تکرار، درجه یا تعداد داشته باشد.
«تکرار» را در نظر بگیرید: همه افراد می‌توانند گاهی دچار اعتماد به نفس بیش از حد شوند یا گاهی تلاش کنند تا تقصیرها را گردن فرد دیگری بیندازند. اما فردی که به‌طور مداوم این رفتارها از او سر می‌زند نسبت به کسی که سهوا دچار خطا می‌شود، بیشتر در معرض خطر غرور کاذب قرار دارد.
همین طور برای «درجه» می‌توان چنین توضیح داد که به‌عنوان مثال کسی که هیچ انتقادی را برنمی‌تابد یا بدتر از آن فردی که انتقاد کرده است را تنبیه می‌کند به شدت در معرض قرار گرفتن در تله غرور کاذب است.
غرور کاذب می‌تواند در مورد «تعداد» نیز صدق کند؛ جایی که حجم زیادی از رفتارهای گوناگون مضر وارد یک توده عظیم از سازمان می‌شود.

⭕️ اگر سازمانی تنها یک یا دو نفر داشته باشد که قدرت‌شان باعث ایجاد غرور و تکبر در آنها شود، این امر می‌تواند در افراد زیردست دلسردی ایجاد کند، استعدادهای ارزشمند را وادار به فرار از سازمان کند و با تضعیف تیم‌ها منجر به استراتژی‌های غلط و نابجا شود.

چه شما یک عضو هیات‌مدیره باشید یا یک مدیر عامل، یک مدیر ارشد، یک کارمند با پتانسیل بالا یا یک مدیر منابع انسانی، باید بدانید که این غرور کاذب دقیقا چه بلایی سر سازمان می‌آورد و به این ترتیب می‌توانید اثرات مخرب آن را بر مشاغل و شرکت‌تان متوقف کنید.

منبع: strategy-business

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

22 Aug, 05:04


💢محصول‌تان را درست معرفی کنید

👈تیم کانِر در کتاب خود به نام «91 خطای فروشندگان» می‌نویسد:

👈یکی از خطاهای فروشندگان ضعیف این است که موقع معرفی محصول‌شان خیلی حرف می‌زنند و تصور می‌کنند اگر «دریایی از ویژگی‌های محصول را به مشتری معرفی کنند، حتماً موفق می‌شوند»

👈اما فروشندگان حرفه‌ای به خوبی می‌دانند که معرفی حرفه‌ای شبیه به نوعی گفتگو است که دو طرف باید در آن مشارکت داشته باشند نه این که ما حرف بزنیم و مشتری گوش کند

👈برای همین، فروشندگان حرفه‌ای جلسۀ معرفی محصول را بر اساس این اصل مهم مدیریت می‌کنند: شنیدن و کشف نیازها، خواسته‌ها و نگرانی‌های مشتری و سپس مرتبط کردن آنها با ویژگی‌های اصلی محصول

👈به همین دلیل، وقتی با فروشندگان حرفه‌ای همراه می‌شویم و مثلاً در یک روز در چهار جلسۀ معرفی محصول حضور پیدا می‌کنیم، متوجه می‌شویم که آنها در هر جلسه، محصول‌شان را به روش‌ متفاوتی معرفی می‌کنند نه این که مثل یک نوار کاست ضبط شده، یک سری جملات را پشت سر هم به زبان بیاورند

👈بر این اساس، برای معرفی حرفه‌ای محصولی که می‌فروشیم، باید این اصول را رعایت کنیم:

1️⃣باید محصول‌مان را مختصر و مفید معرفی کنیم و روی چند ویژگی اصلی آن متمرکز شویم

2️⃣باید محصول‌مان را از نقطه نظر مشتری معرفی کنیم نه از نقطه نظر خودمان

3️⃣باید یک گفتگوی دو طرفه و تعاملی با مشتری برقرار کنیم

4️⃣باید هم روی ویژگی‌های احساسی و هم ویژگی‌های فنی محصول‌مان تمرکز کنیم

5️⃣باید مشتری را با محصول‌مان درگیر کنیم تا احساس کند مالک آن است

6️⃣باید هر از گاهی نظر مشتری را دربارۀ مطالبی که گفتیم، بپرسیم تا اگر ابهام یا سوالی دارد، آن را برطرف کنیم

7️⃣باید مطالب مدنظرمان را بر اساس شرایط مشتری انتخاب کنیم

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

11 Aug, 06:39


📌بهترین راه برای تبدیل شدن به یک مدیرصاحب نفوذ
✍️ نیک مورگان

نویسنده کتاب نشانه‌های قدرت می‌گوید «به دست آوردن قدرت نفوذ بر دیگران در محل کار مدرن و امروزی بسیار دشوار است. وجود حجم بسیار بالای اطلاعات در دسترس همگان و سرعت زندگی دیجیتالی (منجر به کوتاهی فاصله‌ها) شده است. با این حال فشار موجود در محل کسب‌وکار برای گرفتن نتیجه، اهمیت داشتن توانایی نفوذ بر دیگران را دو چندان می‌کند

1️⃣ ایجاد ارتباطات: کلارک می‌گوید در یک سطح اساسی یکی از دلایلی که مردم برای شما کاری انجام می‌دهند یا ایده شما را پشتیبانی می‌کنند یا با بودجه مورد نظرتان موافقت می‌کنند این است که شما را دوست دارند. برای رسیدن به این نقطه شما نیاز دارید که یک ارتباط کاری خوب با همکارانتان برقرار کنید.

2️⃣ قبل از تلاش برای متقاعد کردن گوش دهید: بهترین راه برای اینکه همکاران از شما و موضوعات مورد نظرتان پشتیبانی کنند این است که آنها احساس کنند شما شنونده نظرات آنها هستید. پس از همکارانتان درخواست کنید که دیدگاه‌ها و توصیه‌ها خود را با شما در میان بگذارند.

3️⃣ مراقبت از زبان بدن: مورگان می‌گوید مردم به‌طور مداوم در حال ارزیابی این هستند که آیا به شما اعتماد کنند یانه ؟ ما سخت تلاش می‌کنیم که تا جواب این سوال را پیدا کنیم که افراد دوست ما هستند یا مخالف ما ؟ زبان بدن شما در درستی شکل انتقال پیام مدنظر شما، نقش بسیار مهمی دارد. همان اندازه که درست ایستادن، عقب دادن شانه‌ها و با مخاطب خود با سر بالا گفت‌وگو کردن نشانه اعتماد به نفس، فرماندهی و احاطه شما بر موضوع مورد گفت‌وگو است، برعکس با سر پایین وبا چشم‌های دوخته شده به پاهای خود صحبت کردن در جلسات کاری پیام متضادی را به مخاطب انتقال می‌دهد.

4️⃣ توسعه تخصص: کلارک می‌گوید، راه دیگر برای افزایش نفوذ در محل کار این است که در صنعت یا سازمان خود به‌عنوان یک متخصص شناخته شوید. این توانمندی یک شبه اتفاق نخواهد افتاد، اما شما می‌توانید برای توسعه تخصص و مهارت‌های حیاتی کسب‌وکار اقداماتی انجام دهید.

5️⃣ نقشه راه استراتژیک: هنگامی‌که زمان قدرت نفوذتان برای ترویج ابتکار و ایده خاصی که به‌وجود آورده‌اید فرا می‌رسد باید یک فرد استراتژیست باشید. توجه داشته باشید که اینجا جنگ بازی موقعیت است، موقعیت چه کسی ممکن است به‌وسیله برنامه‌های شما تهدید شود و چگونه می‌توانید آنها را همسو و در راستای اهداف ویژه‌ای که طراحی کرده‌اید به حرکت درآورید ؟

6️⃣ به مردم آنچه می‌خواهند ارائه دهید: شما می‌توانید به‌وسیله شرح صادقانه مساله به‌عنوان یک مزیت برای افرادی که می‌خواهید در کنار شما باشند، نفوذ خود را روی یک مساله خاص افزایش دهید. نیازها، دیدگاه‌ها و سلیقه هر ذی‌نفع را در نظر بگیرید. مورگان می‌گوید کشف کنید، افراد نیاز به شنیدن چه چیزی دارند و چه چیزی توجه آنها را جلب می‌کند.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

02 Aug, 07:02


مدیران محترم! به آینه نگاه کنید...

برخی مدیران که تعدادشان هم زیاد است، فکر می‌کنند داشتن رفتار بد با دیگران مسیری به سوی موفقیت شخصی است. بسیاری از کارشناسان هم این مدیران را تحسین می‌کنند.
مدیران قلدر به افراد و سازمان‌ها آسیب می‌زنند. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد افرادی که با بی‌ادبی، توهین و تحقیر مواجه می‌شوند، عملکردشان تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد؛ از جمله مهارت‌های تصمیم‌گیری، بهره‌وری، خلاقیت و تمایل به سختکوشی و کمک به همکاران.

🔸هرچقدر جایگاه شما در سازمان بالاتر رود، ریسک بی‌احساس بودن نسبت به دیگران افزایش می‌یابد. تحقیقات زیادی نشان می‌دهند قدرتمند بودن و احساس قدرت داشتن باعث می‌شود افراد بیشتر بر خواسته‌های خودشان متمرکز شوند و نسبت به نیازها و احساسات دیگران بی‌توجه باشند.

🔸انسان‌ میل شدیدی به انکار و فریب دارد. اغلب ما اطلاعی در مورد نقص‌های خودمان نداریم و حتی وقتی به کمبودها اعتراف می‌کنیم، شدت و اثرات منفی آن را دست‌کم می‌گیریم.
دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل، معتقد است مشکل اعتمادبه‌نفس بیش از حد، مخرب‌ترین سوگیری بشر است. در این حالت، افراد دوست دارند تصویری تحریف شده و بیش از حد مثبت از خود به نمایش بگذارند و اطلاعات منفی در مورد خودشان را انکار کنند. بیشتر ما اگر می‌خواهیم بدانیم چه زمانی به افراد آسیب‌زننده تبدیل می‌شویم، باید بر جانبداری‌های‌مان غلبه کنیم. 

🔸اوضاع زمانی بدتر می‌شود که مدیران نخواهند واقعیت را بشنوند. اگر سعی کنید واقعیت را بشنوید، ریسک داشتن رفتار بد با دیگران را کم می‌کنید.
هرقدر شکاف بین دیدی که نسبت به خودمان داریم و دیدی که دیگران نسبت به ما دارند بیشتر شود، روابط بدتر خواهد شد. بنابراین پذیرفتن اینکه نظر دیگران نسبت به ما چیست، دستاورد خوبی محسوب می‌شود.

◀️ به هر حال، برای اینکه به چنین دستاوردی برسید، به افرادی نیاز دارید که شما را بشناسند و واقعیت را از شما پنهان نکنند؛ افرادی که هر بازخوردی را از آنها بپذیرید. اگر موضوع بدی را در موردتان می‌گویند، تشکر کنید و جبهه نگیرید.

نویسنده: Robert I. Sutton

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

28 Jul, 06:59


💢مراقب تقلید کارمندان‌تان باشید

👈برایان تریسی در کتاب خود به نام «12 اصل رهبری عالی» می‌نویسد:

👈رهبران حرفه‌ای، رهبرانی هستند که بعد از مدتی به الگو و سرمشق کارمندان‌شان تبدیل می‌شوند و کارمندان از ارزش‌ها، رفتارها، تصمیم‌گیری‌ها و حتی نوع سخن گفتن رهبرشان تقلید می‌کنند

👈به همین دلیل، رهبران حرفه‌ای همیشه به گونه‌ای رفتار می‌کنند که الگوی خوبی برای کارمندان‌شان باشند و ارزش‌، فرهنگ، رفتار و گفتار مناسبی را به آنها بیاموزند

👈در حقیقت، این رهبران به خوبی می‌دانند که تمام چیزهایی که می‌گویند و تمام کارهایی که انجام می‌دهند، توسط کارمندان‌شان موشکافی و تحلیل می‌شود. در نتیجه، همیشه مراقب رفتار، گفتار و تصمیمات‌شان هستند

👈به همین دلیل است که رهبران حرفه‌ای تلاش می‌کنند با رفتارهای مطلوب زیر به الگوی مناسبی برای کارمندان‌شان تبدیل شوند:

1️⃣امیدواری نسبت به آینده، به خصوص در سخت‌ترین شرایط

2️⃣پایبندی به تعهدات، اصول و ارزش‌های کاری شرکت

3️⃣حمایت از ایده‌های خلاقانه و جدید

4️⃣ایجاد فضای مشارکت و نظر دادن برای تمام کارمندان

5️⃣گسترش فرهنگ مشتری‌مداری در بین تمام کارمندان

6️⃣توجه ویژه به برند شرکت و ایجاد فرهنگ حمایت از برند در بین تمام کارمندان

7️⃣ترویج فرهنگ مسئولیت‌پذیری، خودانگیزگی، توسعه فردی و وجدان کاری در بین تمام کارمندان

8️⃣ایجاد صمیمیت و دوستی بین تمام کارمندان و خودداری از بروز اختلاف و بحث‌های بی‌دلیل بین آنها

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

26 Jul, 06:37


📌 در زمان انتقاد از کارکنان، آنها را ناراحت نکنید!

🔺یکی از سوالاتی که ذهن بسیاری از نومدیران و مدیران تازه‌کار را به خود مشغول کرده این است که چگونه می‌توان از یک فرد انتقاد کرد بدون اینکه به احساسات و شخصیت او توهین شود یا او را تحت فشار منفی قرار دهد؟

🔺برای این کار در وهله اول باید بر روابط با کارکنان تمرکز کرد. در کنار آن باید با رویکرد انتقاد از روسا، فرهنگ انتقادگری و انتقادپذیری را در سازمان گسترش داد و از این طریق از حساسیت‌ها نسبت به فرهنگ نقد در سازمان کاست.

🔺علاوه بر این، باید همزمان با انتقاد کردن، خصلت کمک‌کنندگی و راهنمایی را در روسا و مدیران تقویت کرد. ضمن اینکه، برای انتقاد از افراد بهتر است به‌صورت خصوصی با آنها ملاقات کرد و از انتقاد در برابر دیگران اجتناب کرد.

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

15 Jul, 08:31


📌شما برای بهتر شدن فرد مقابلتان انتقاد می کنید نه برای حمله کردن به او!

یادتان باشد که بین انتقاد سازنده و حمله کردن به دیگران تفاوت زیادی وجود دارد. وقتی شما با خیرخواهی و مهربانی از کسی انتقاد می کنید در واقع هدفتان رشد و پیشرفت آن شخص است، اما انتقادی که با حمله صورت بگیرد چیزی جز تخریب شخصیت به بار نمی آورد.

متاسفانه این نوع انتقاد مخرب را نه فقط در محل کار، بلکه در شبکه های اجتماعی هم بسیار دیده شده است. اینکه فقط برای اینکه خودتان احساس خوبی کنید بخواهید از بقیه انتقاد کنید کاملا غلط است. برخلاف تصور عموم مردم، انتقاد کردن به معنی زخم زدن به طرف مقابل نیست. هدف اصلی انتقاد کردن، بازخورد دادن به فرد است، به نحوی گیرنده انتقاد بتواند عیب و نقص هایش را اصلاح کند یا الگوی رفتاری خاصی که دارد را تغییر بدهد.

پس در مرحله اول از خودتان بپرسید چرا انتقاد می کنید؟ آیا قصدتان از انتقاد کردن حمله به آن شخص است یا قصدتان کمک به او برای پیشرفت در زندگی شخصی و شغلی اش است؟

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q

مشاوران کسب و کار

08 Jul, 07:31


💢تشویق و تنبیه با دستورالعمل کامل می‌شود

👈کوین هوگان در کتاب ارزشمند خود به نام «53 اصل متقاعدسازی» می‌نویسد:

👈شاید فکر کنید اگر دیگران را تشویق کنید تا کارهای مدنظرتان را انجام بدهند، آنها هم مطابق میل شما رفتار خواهند کرد

👈اما واقعیت این است که تشویق یا تنبیه برای برانگیختن فرد لازم است، اما کافی نیست. در حقیقت، اگر تنها به تشویق یا تنبیه اکتفا کنید، دیگران مطابق میل شما رفتار نخواهند کرد

👈در کنار استفاده درست از تشویق و تنبیه، باید به این موضوع هم دقت کنید که باید به فرد مدنظرتان یک دستورالعمل مشخص بدهید تا بداند دقیقا چه کاری را باید انجام بدهد

👈در حقیقت، وقتی تنها به گفتن این که «اگر فلان کار را بکنی، فلان قدر پاداش می‌گیری» یا «اگر فلان کار را نکنی، فلان قدر جریمه می‌شوی»، اکتفا می‌کنید، روش اشتباهی در پیش گرفته‌اید چون این عبارت‌ها، دستورالعمل مشخص و گام به گامی را به فرد مدنظرتان ارائه نمی‌کند و در نتیجه او متوجه نمی‌شود که دقیقا چه کاری از او خواسته‌اید

👈برای مثال، مادری را در نظر بگیرید که به فرزندش می‌گوید: «اگر یک بار دیگر این کار را بکنی، خودت می‌دانی». به احتمال زیاد، آن بچه می‌رود و دقیقا همان کار را تکرار می‌کند

👈این مادر، مانند بسیاری از مردم دیگر، یک عامل کلیدی را رعایت نکرده است: ارائه دستورالعمل مشخص به فرد مدنظر

👈بر این اساس، این مادر باید دقیقا بگوید فرزندش دقیقا کدام کار را نباید انجام بدهد و در این صورت، دقیقا چه تنبیهی در انتظار او خواهد بود

👈مثلا اگر مادر مذکور از درس نخواندن فرزندش عصبانی شده، باید به او بگوید: اگر در سه ماه آینده، دو برابر این ماه درس بخوانی، فلان نوع گوشی موبایل را برایت می‌خرم و اگر این کار را نکنی، پول تو جیبی‌ات را نصف می‌کنم

👈این مادر به احتمال زیاد این بار می‌تواند فرزندش را متقاعد کند چون هم از تشویق و تنبیه در کنار هم استفاده کرده و هم یک دستورالعمل مشخص به فرزندش داده است

🗝مشاوران کسب و کار 🗝
https://t.me/joinchat/AAAAAECJ4stW2iUnRroN_Q