مهرداد جوادی

بسم الله الرحمن الرحیم


نماهنگ استدیویی


آموزش صدا سازی
(برای بهتر بیان کردن اشعار)


زمینه

شور

واحد

شلاقی

مقتل

تک حماسی


روضه




برا هماهنگی اشعار  مربوطه قسمت بالا
با شماره درج شده در ارتباط باشید
(فقط تماس بگیرید )

09330392327


کانال رسانه                                       
تنها مرجع رسمی و تخصصی نشر و آثار
کربلایی مهرداد جوادی
مشهد مقدس

فاطمیه دوم
روایت ۹۵ روز
شام شهادت حضرت زهرا(س)
۱۴۴۶.۱۴۰۳

مقتل

درد تو مادر به خاطر پهلوته
میخ داغ دل مان را سوزاند
ضربه ای ک به صورتت خورد
عرش را لرزاند ای مادر
در افتاد روی تو چ کنم
۴۰ تا بی حیا اومدن تو خونه چ کنم

فاطمیه دوم
شام شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها

۱۴۴۶.۱۴۰۳

زمینه

زبان حال اميرالمؤمنين علیه السلام



تو دیگ رفتی من جاموندم
خدا حافظ ای یار علی
یک شبی ک تو رو ندارم
ای دلبرم ای یار علی

باورم نمی شد دیگ نیستی
توی خونمون تاریکه
وقتی ک می‌بینم بچه ها رو
اشک من رو گونم میرزه

باشه قبوله شدم تنها
کجا رفتی زهرا زهرا
همه زندگیم بودی تو
با کی درد دل کنم زهرا

وای غریبه علی
ای شهیده ی علی



پسرم حسن نگاهش رو ب دیواره
رد خون خانومم هنوز اون جاس
نگاه خیره ش ب کنج در
خاطره اون روز اون جاس

بسترت گوشه ی خونمونه
هیچکس ب ما سر‌نمیزنه
چادر خاکی تو خانوم
رو ی دیوار خونمونه


باشه قبوله ای دختر ال طاها
علی مونده هی میگه چ کنم زهرا
گهواره‌ ی محسن تو ی حیاطه
دلم خوش بود ک بزرگ میشه زهرا


وای غریبه علی
ای شهیده ی علی

مهرداد جوادی pinned Deleted message

بسم الله الرحمن الرحیم


نماهنگ استدیویی


آموزش صدا سازی
(برای بهتر بیان کردن اشعار)


زمینه

شور

واحد

شلاقی

مقتل

تک حماسی


روضه




برا هماهنگی اشعار  مربوطه قسمت بالا
با شماره درج شده در ارتباط باشید
(فقط تماس بگیرید )

09330392327


کانال رسانه                                       
تنها مرجع رسمی و تخصصی نشر و آثار
کربلایی مهرداد جوادی
مشهد مقدس

🔴برمنکر محسنیه لعنت

از ۲۸ صفر المعظم الی ۸ ربيع الاول
دهه محسنیه علیه السلام
۱۴۴۶.۱۴۰۳

دهه سوم صفر المعظم ۱۴۴۶.۱۴۰۳
صبح دهم
روضه شهادت امام رضا علیه السلام


در هر سلامی به شما می دهم حاجتی دارم
ای خوب خوبان از شما در خواستی دارم
قبل از ورود به حرمتان آقا
با ادب می آیم جای شما کار دارم
ای سلطان توس حضرت رضا
خیلی به شما ارادت زیادی دارم
از کودکی مادرم میگفت به من ک
در مشهد هم آقایی به نام رضا دارم
حالا ببین خسته ام دل شکسته محضر شما
گویند عزاداری سفره اش جمع می شود
خدانکند که برای وداع آمده ام
دستانم روبه پنجره فولاد شما
خبر داری از دلم که افتادم ب پای شما
ای شاه من نگفته به گدا رحمتی
به این رایت همیشه دربارتان عنایتی
جمعیت زیادی گریه میکنن پای ضریح
حتما خبری ست از طرف شما یا حاجتی
آقای من زهر دشمن باوجود تو چ کرد
تو را یاد روضه جوان مادرت در کوچه کرد
مثل زخم خورد ه ای روی زمین افتادی
خدا روشکر کسی پایتان لگد نکرد
دختری نداشتی که روبرویت سیلی بخورد
خواهرتان دنبال معجری ندوید و
کسی به شما توهینی نکرد
شهید کربلا را از شما بدتر بود
روی تنش ۱۹۵۰ ضربه بی هوا بود
نامرد ول نکرد موی سرش را حتی
نیزه ای ک به دهانش خورد بی هوا بود



نوشته به قلم
مهرداد

دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳
ظهر نهم

تا که فهمیدن عباس افتاده
رفتن سر خیمه ی زن های حرم
بردن دست سمت معجر زینب
پریشان شد موی دختران حرم

دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳
شب هشتم
روضه
ای پسر ارشد حسین علی اکبر
تو شبیه مصطفی هستی علی اکبر
در خانواده نوه بزرگ حیدری
چون یل و محشری علی اکبر
هنگام غضب روبروي دشمنت
او در برار تو چون پری علی اکبر
هم قد شاید کمی بزرگتر از قد بابا
تو هستی بودی دل خوشی بابا
وقتی رجز خوانی میکردی می دید
چه موذنی دارد در قافله بابا
از همه بیشتر امید به تو داشت بابا
نا امید شد از آخر این بابا
نا امیدی یعنی پسری روی پدرش را ندید
از بس خون جلو ی صور تش بود
جسم تو مثل تذبیح شده بود
زینب کنارت انگار حیران شد
آه تو گم شده بودی جلوی حسین
نامعلوم شده بودی جلوی حسین
پاشو بار دگر اذان بگو
تا ک آرام شود بچه ها کنار خمیه ی حسین
رو ی اسب جلوی من افتادی رها
چجور پیدا کنم سرت جدا پایت جدا
چجور کمر خم شده ام را بلند کنم
چجور آبروی ریخته ام را جمع کنم
ببین ک دور برم همه کف میزنند
برای افتادن تو زودتر شادی می‌کنند
پیراهنی داشتی خوب شد جلوی این گرگ ها
زرهی داشتی مقابل خوردن کعب نی ها
وقتی که آمدم روبروي تو خوردم زمین
با زانو کشان کشان آمدم به سمت تو
ای بابا ای اکبرم برای پدر سخت است بلند شو
رقیه بی تاب شده است بلند شو

دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳
شب هفتم
واحد

یکم دیگ بخواب علی
چشماتو رو هم بزار
خیلی گرمه این جا
جان مادر طاقت بیار

لالا لالا بخواب گلم
تو ای غنچه ی پر پرم
لا لا لالا علی جونم
آی پسر شیرین زبونم


چی شد اخر ای پسرم
تو آب نخوردی مادر
رباب برات کاری نکرد
شدی شهید. جلو مادر
دستای کوچیک تو
حاجتم روا نکرد
جای نوازش گلوت
حرمله نیزه جا کرد


لالایی علی اصغر م




بهم خیلی میخندیدن
اشک منو در آوردن
مگ گناه تو چی بود
بلا رو سرت آوردن

وقتی رسیدم توی شام
دیدم محله‌ی حرام
جلوی چشمم میدادن
به دشمنت تو پاداش



جرعت نداشتم پسرم
بیام جای نعش تو
مگ مادری می تونه ببینه
تیزی رفته توی سر تو
شدی هم قد بابات
چ بزرگی میاد
حالا قشنگ آروم بخواب
مادر پشت سرت میاد


لالا یی علی اصغرم

دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳
شب هفتم
روضه
در کنار پدرت توهم مادر ی سربازی
تو هم قطعا هستی مدافع حرم سربازی
خواهرانت گریه ات را آروم می‌کنند
الهی بمیره مادرت لب های خشکت می‌کند بازی
پشت چادرم دست پا کمتر بزن .
سروصدایی نکن حرمله صدا نزن
اگ او بفهمد بی تابی بد می شود
خلا صه گویم اصغر مادرت بی پسر می شود
تو را چگونه بفرستم به دست پدرت
آرزوی بزرگ شدنت را داشتم
هنگامی متولد شدی تو با خودم
گفتم آرزوی دامادی ت را من داشتم
خود حرامیان گفتن که با تو کسی کار ندارد
بچه اس او توان جنگی ندارد
کاری ندارد حرمله با این بچه
او اصلا توان آب خوردن ندارد
همه چی برعکس شد علی من
رفتی به میدان با پدر سرباز من
کاش بیشتر تو را نگه می داشتم
مادرم حق دارم تو را در بغل داشتم
۳ شعبه ای گلوی تو را دید سمتت امد
صاحب بی فرزندی رباب بود آمد
چنان تیر را کشید که انگار بر قلب من زد
کار خود را از آخر حرمله نامرد کرد
به تو آب ندادن جوری دیگر سیراب شدی.
گلویت پر خون جلوی مادر شهید شدی
تیر شدید بود استخوان گلو را زد
پدرت نفهمید چه شد یهو دستی عقب
به خاطر پرت شدن سر تو بود
مادر دشمن منتظر رو زدن پدرت بود

مهرداد

مهرداد جوادی pinned «دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳ شب پنجم تک حماسی به اسم حسن دوباره منم سینه میزنم میگم یاحسن توی روضه ها با سینه زن ها به عشق زهرا میگم یا حسن صحن سرای بقیع شود بهشت با مدد همه ی بچه شیعه ها یک حرم زیبا برایت سازیم تا کور شود چشم همه ی دشمنا یا حسن…»

دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳
شب پنجم
تک حماسی

به اسم حسن
دوباره منم
سینه میزنم
میگم یاحسن

توی روضه ها
با سینه زن ها
به عشق زهرا
میگم یا حسن

صحن سرای بقیع شود بهشت
با مدد همه ی بچه شیعه ها
یک حرم زیبا برایت سازیم
تا کور شود چشم همه ی دشمنا

یا حسن مدد
یا حسن مدد

من پسر حسن عبدللهم
برای عمو
من سر می دهم
مثل برادرم
روم به جنگ
آری این هست
آری هنرم

عمو اجازه دهد غوغا کنم
من هم مثل علی اکبرم
جز شهیدان فدایی حسین
من عبدلله پسر حسنم

نگذارم سمت خمیه
رود چشم حرامی
چنان در میدان گردن بزنم
من برایشان باشم عذابی


یاحسن مدد

مهرداد جوادی pinned «دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳ زمینه شب پنجم نمیزاره عمه برم بیام پیش تو منم سرباز تو هستم بیام پیش تو از اول گفتم میشم فدای تو فدای تو یک موی سر تو من مثل همه .مثل عمو عباس وفا دارم برای تو .مثل عمو عباس ای عموی خوب من .نمیزارم تنها بری مگه عبدلله مرده…»

دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳
زمینه شب پنجم

نمیزاره عمه برم بیام پیش تو
منم سرباز تو هستم بیام پیش تو
از اول گفتم میشم فدای تو
فدای تو یک موی سر تو

من مثل همه .مثل عمو عباس
وفا دارم برای تو .مثل عمو عباس
ای عموی خوب من .نمیزارم تنها بری
مگه عبدلله مرده .که زیر دست پا بری


ای عمو حسین من
فدای تو جون من







تو کل این آشوب بلا
با سن کم شده میام
حتی اگ تنم پاره پاره ش
برات ای عمو جونم بازم میام


نمیتونم ببینم .تو خیلی بی حس شدی
من میخوام مثل تو باشم .عمو عبدلله رو داری
زیر چکمه دشمن ها .بازم نگاهم سمت توئه
جلوی من خیلی می زدنت .قصد من نجات توئه


ای عمو حسین من
فدای تو جون من

دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶.۱۴۰۳
صبح ششم
روضه
شاهزاده ای دست گدا را بگیر
پسر ارشد حسن هستی ما را ببین
کریم زاده هستی ما را رها نکن
در روز ششم محرم دست گدا را بگیر
تو اصلا خود حسن هستی
در کربلا همه تو را حسن دیدن
شبیه پدر باغیرت با اصالت هستی
آمدی با عمویت همراه عمو
تا باشی سرباز وفادار لشکر عمو
در کنار علی اکبر رزم میکنی
تا که باشی،پهلوان لشکر عمو
بازویت را نشان دادی اذن گرفتی
بروی روبروي دشمنان عمو
چقدر وابسته ای به عمو حسین
از کودکی بودی همراه عمو حسین
تا که رفتی محشری شد دور برت
فهمیدند اسمت را ضربه بیشتر زدن
مادری هستی یادگار کوچه ها هستی
این دفعه ضربه پهلو را بیشتر زدن
از دور بدنت شناخته نشد برای حسین
چون بهم ریخته بودی جلوی عمو حسین
روی تن تو اینقدرزن رگ هایت زد بود بیرون
پیرمرد ها با غلام ها دست انداختن بر گیسو
گرگ ها رحمی که نداشتن بر پیکرت
فقط چنگ می زدن بر روی پیکرت