روز گذشته حماس اعلام کرد تبادل اسرای روز شنبهی پیشرو منتفی است؛ اما این اعلان رسمی که با شکایت طرف اسرائیلی و محکومیت حماس به نقضِ آتش بس! منجر شده،چند دلیلِ عمده دارد:
-اسرائیل در دوران اخیر،به سنگاندازی برای بازگشت آوارگان به شمال غزه مشغول بوده،
-تعداد حملاتی به خیابان الرشید و مناطق مرکزی و جنوبی غزة که به زخمی و کشـتـه شدن چند فلسطینی ختم شده
-تعداد کامیونهای حامل کمکهای انسان دوستانه که طبق مفاد قرارداد بنا بود ۶۰۰ عدد روزانه باشد، کمتر است
اما چرا؟
چند دلیل:
اولا یه نکتهای که در معادلاتِ آتش بسِ في ما بینِ هر دو طرفِ مقاومت یعنی حماسِ غزة و حزب الله لبنان با طرف مشترک رژیم صهیونیستی، شخصا خیلی دوست داشتم..
که امیدوارم هستم به خطای شناختی نرید و این موضوع رو، ضد حزبِ محبوبم (حزب الله) در نظر نگیرید چون مطلقا شرایطِ سیاسیِ این دو گروه مقاومت یکسان نیست،
اینه که،حماس*، از اول یه حرف خیلی خوبی زد به اسـرائیل و گفت:
اگر روزی قرار باشه آ تـش بـسـی باشه، اون “ماییم” که اینو میگیم و اعلامش میکنیم.. نه شما!
• (و این اوج قدرت نماییش بود!)
• درباره حـزب الله در لبنان البته که باز کاملا شان و غرور آن حفظ شد چون این طرف اسـرائیـلی بود که ۳ مرتبه نماینده فرستاد و رسما خواهش کرد برای آتـش بـس و بعد پذیرفته شد…
ولی بطور مثال در مورد ضمانت آتـش بـس، متاسفانه حـزب الله لبنان، نتوانست بندهایی اضافه کنه و هم کارت برندهای مثل گـروگـان اسـرائیلی نداشت که نقض آتـش بـس از سویِ رژیم صهیونیستی، حتی الامکان کم کنه…
(و این نه به خاطر ضعف این گروه مقاومت! بلکه به خاطر اینکه در #لبنان مثل غزة، همهی امور دست یک گروه که حـزب الله باشد، نیست و دولت لبنان در میان بود!)
و این تجربه ی لبنان در این دورانِ آتش بس که با تعدادِ نقضِ نزدیک به ۱۰۰۰ مرتبه مواجه بود!، درسِ خوبی به حماس داد تا ضمنِ قرار دادنِ مفاد مهمی در قرارداد آتش بس و ضامن قرار دادنِ طرفینِ مصری و قطری،
تضمینِ آتش بسِ دائمی را نیز بگیرد و مانند تجربه ی لبنان، تمدیدِ چند روزه نباشد..
فلذا، یکی از مفادی که برای طرف اسرائیلی، گران آمده همین مورد بوده و حماس نیز بدون اتکا به صرف ضمانت اجرای طرفین مصری و قطری، از کارت گروگانهایش به خوبی میتواند ب عنوان اهرم فشار استفاده کند..
دلیل بعدی، میلِ به در قدرت ماندنِ شخص نتانیاهو میباشد که با آمدنِ ترامپ و خاطر جمعی از حمایت حداکثری امریکا، به دنبالِ طولانی کردنِ مذاکرات و گرفتنِ امتیازهای حداکثری برای از بین بردنِ احتمالِ برکناریش از کمیته ی تحقیق ۷ اکتبر میباشد، چراکه اولا بعد از بازگشت از امریکا شخصا گفت، بعد از ۲۵ سال، این من بودم که با دستاوردی تاریخی و انقلابی از امریکا بازگشتم! و آن طرح کوچاندن مردم فلسطینی از غزة بود که مشخصا حاصل یک مکالمه ی خبری هم نبود و از مدتها قبل طراحی آن بین طرفین انجام شده بود! و هم دستور ترامپ به کنگره برای اعطای تسلیحات تا سقف ۸ بیلیون دلار!
و هم عدم ارسال گروه مذاکره کننده از سوی اسرائیل برای اغاز مذاکراتِ مرحله دوم آتش بسِ غزة..
و ایضا تهدید صریحِ ترامپ نسبت به روز شنبه که با درخواستی غیر منطقی، توقع آزادی تمام گروگانها را داشت وگرنه منطقه به جهنم کشیده میشود!!
همه نشان از سودایِ دور جدیدی از حملات و جنگ در منطقه را دارد که باید به آن دقت کرد..
اماا با همه ی این احوال به نظر میرسید، منطقه در حال حاضر توانایی بازگشت به دور حملات جنگ را نداشته باشد و حداقل در غزة تا سر و سامان دادن به مناطق شمالی و در لبنان تا برگزاری مراسم تشییع، و در اسرائیل تا بازنگشتنِ تمام گروگانها، تمایلی به آغاز جنگ نباشد!
با اینحال نیز باید دقت کرد، شرایط امروز منطقه، بنا به دلایل بسیاری از جمله همراهی تمام قدِ رییس جمهور امریکا و اخرین دورانِ قدرتِ نتانیاهو و ایضا خلا رهبرانِ مقاومت و نیاز به زمان برای بازسازی،
مناسب تر از هر زمان دیگری برای وارد اوردنِ ضربات مهلکیست که به عقیده ی اسرائیلی میتواند کار #مقاومت را برای همیشه یکسره کند! باید دید ایا اسرائیل از این فرصت و رای استفاده خواهد کرد تا دیوانگی اش را کامل کند و یا به ریلِ عقلانگی و دنبال کردن مسیر صلح دو دولتی (حداقل در ظاهر!) باز خواهد گشت؟؟