در خبرها آمد که سازمان مالیاتی دستورالعملی داده که تمام اجزاء فیش حقوقی کارمندان اعم از فوقالعادهها و کلی چیزهای عجیب و غریب که در فیشها هست و من سر در نمیارم، مشمول مالیات شوند!
در گروهی هم دیدم که گویا اعتراضهایی از سوی کارمندان بر این موضوع شکل گرفتهاست.
کاری به درست و غلط بودن شمولیت مالیات به این اجزاء ندارم، موضوع مهمتری را میخواهم عرض کنم!
چند وقت پیش، صحبت از این شد که پزشکان مالیات نمیدهند! همه جا پر شد از اینکه این جماعت پزشکان پردرآمد چقدر فلانند و بهمان که کارمندان مالیات میدهند ولی آنها نمیدهند! مردم به جان هم افتادند. پزشکی که کارتخوان نداشت را معرفی میکردند و …!
روز دیگر طلافروشها، روز دیگر مقایسه شد که کسبه در مجموع چقدر مالیات داده و کارمند چقدر و …!
گفتم مسئله این نیست که کی مالیات میدهد و کی نمیدهد! مسئله اصلی این است که مالیات ما چه میشود؟ بخش عمده مالیات، از مالیات ارزش افزوده است که اساسا همه به نوعی پرداخت میکنند. به جای نشان دادن همدیگر به داروغه بزرگ، به دنبال این باشیم که مالیات ما کجا خرج میشود! عدهای خرده گرفتند که عدالت نیست کارمند مالیات دهد و پزشک ندهد! گفتیم عدالت اصلی این است که مالیات ما چه میشود؟ هر وقت فهمیدیم مالیات ما صرف اموری که موافق خواست عموم است میشود و صرف چماق و آجان برای پاییدن حداقل آزادیها و هزار جای به درد نخور دیگر نمیشود، آن وقت میرسیم به اینکه چه کسی مالیات دهد و چه کسی معاف شود! برعکس عمل کردن و صرفا بر ضد همدیگر بودن و هم را به داروغه
نشان دادن، در نهایت به ضرر همه ماست. نوبت به خودمان هم میرسد!
پ.ن: اخیرا اقدام عوامفریبانهای انجام شده که مثلا مودی مالیاتی میتواند چند گزینه برای نحوه هزینه کردن مالیاتش انتخاب کند! اقدامی که هیچ ربط و تناسبی به مسئله شفافیت هزینهکرد مالیات و انطباق با خواست عمومی ندارد و اصولا با چارچوب بودجهریزی و فلسفه مالیاتها هم متعارض است.
Http://t.me/maolad