دیدگاهی متفاوت
راهی که شوپنهاور برای درمان رنجها ارائه میدهد، راهی است که نیچه، شاگرد شوپنهاور، آن را منفعلانه و از سر ترس میداند؛ شوپنهاور میگوید برای سختیکشیدن کمتر باید خواستنهها و امیال خود را کمتر کرد. باید در جهنم زندگی، اتاقی ضد حریق ساخت و در آن پنهان شد.
نیچه فیلسوف اگزیستانسیالیست، شاگرد و هموطن شوپنهاور معتقد بود اگرچه حیات بشر سرشار از دشواری است اما عقاید شوپنهاور را زندگی در انکار میدانست. او معقتد بود کمتر خواستن، پنهان شدن از ترس جهنم دنیا و کناره گرفتن از همهچیز، کاملاً منفعلانه است. نیچه شجاعانه میخواست در این دنیای سراسر رنج، راهی برای زیستن بیاید و حتی برای بودن در همین دنیا هم قدردان باشد!
نیچه میگفت همه خوشیهای زندگی بشر به رنج آمیخته است و معنای حیات با غلبه بر سختیها به دست میآید. تا زشتی نباشد، زیبایی معنای خود را پیدا نمیکند و تا تنهایی را نچشید، شیرینی دوستی و عشق را احساس نخواهید کرد.
سخن آخر
رنج چه از دیدگاه روانشناسی و چه از دیدگاه فلسفی جزء لاینفک زندگی است و با هر خاستگاهی، در زندگی بشر نقش پررنگی دارد. با این حال فلاسفه و روانشناسان راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه کردهاند که از دشواری زیستن میکاهد.