⭕️سحر، دختری ناخواسته، پس از طلاق والدینش به پرورشگاهی در جنوب تهران سپرده شد؛ جایی که بیتوجهی و تغییرات مکرر پرستاران، سایهای از بیثباتی را بر زندگی او انداخت. در سهسالگی، خانوادهای او را به فرزندی پذیرفتند، اما علیرغم تلاشهای آنان، سحر هیچ نشانی از عشق و دلبستگی به والدین جدیدش بروز نداد. او نه بازی میکرد و نه شوق کودکانهای در رفتارش دیده میشد. گفتارش اندک و سرد بود، و عاطفهای در نگاهش موج نمیزد. اغلب در سکوتی غمانگیز فرو میرفت و حتی زمانی که مادر برای آرام کردنش پیش میآمد، واکنشی نشان نمیداد. یک سال بعد، والدین که از این وضعیت درمانده و خسته شده بودند، به توصیه دوستی او را نزد روانشناس بردند، به امید آنکه پاسخی برای این سردی و سکوت بیابند.