ترامپ در دور جدید خود رویکردی دارد که میتوان به اختصار آن را «ملی گرایی اقتصادی» خواند. بدین معنا که وی دوست دارد بجای هزینه های مختلف در نقاط مختلف جهان که گلوبالیست های نوعا چپ آنها را ابزار اثربخشی خود میدیدند، اولا از آنها کاسته و در داخل آمریکا با هدف بازگشت به «قدرت اول غیر قابل دسترسی» خرج کند و ثانیا کشورهای اروپایی را در پروژه های مشترک، مسوولیت پذیرتر سازد و هزینه ها را به دوش آنان نیز بیاندازد. این روزها از تهدیدهای او زیاد سخن می رود ولی من معتقدم فرصتهایی نیز وجود دارد.
اینکه ترامپ دشمن اصلی خود را در این ماجرا چین می بیند اولا میتواند ما را به چین نزدیک تر سازد و ثانیا جایگزین حمایت های مالی که از پروژه های امثال «یو اس اید» می شده را چین پر کند و از این طریق به کاهش نفوذ غرب در کشورهای مختلف خصوصا اسلامی برسیم.
باید این را بدانیم که رویه ترامپ در خیلی جاها بلف و ایجاد هراس است. مثلا در ماجرای فلسطین هم، کوچ فلسطینی براحتی شدنی نیست و اتفاقا مواضع ترامپ، عکس العمل همه حتی دولت خودگردان و اروپایی ها را برانگیخته است. همین یعنی فرصتی برای ایجاد اتحاد در میان کسانی که پیش تر، ممکن نبود. تندروی ترامپ محفوف به فرصت و تهدید است فقط روی منفی آن را نبینیم!
📍 @komeilialireza