خلاصه من ساعتها تو اتوبوس خواب بودم😂 بر اثر یه صدایی یهویی از خواب بیدار شدم و با رانندهای که توی صندلیش بود مواجه شدم😂 اون آقا انقدر ترسیده بود که پشت سر هم سه بار گفت یا حضرت عباس😂🤌🏻
بعد گفت تو کجا بودی گفتم من اینجا خواب موندم اینجا خوابگاه فلانه؟ گفت نه خیر اینجا دانشگاه امیر کبیره😂😂😂😂 و منی که هنوز گیج خواب بودم و قدرت تفکر رو از دست داده بودم😂😂 پیاده تا خوابگاه ۴ ساعت رو رفتم😂
📥 خاطرات دانشجویی | کانال تلگرام | ارسال خاطره