خانه داری مدرن @khaneh_dari_modern Channel on Telegram

خانه داری مدرن

@khaneh_dari_modern


خانه داری مدرن (Persian)

خانه داری مدرن یک کانال تلگرامی است که به طراحی داخلی و خانه داری مدرن اختصاص دارد. اگر شما هم جزو دسته افرادی هستید که به دنبال ایده ها و نوآوری هایی در زمینه طراحی داخلی هستید، این کانال مناسب برای شماست. در این کانال می توانید با بهترین راهکارها و ترفندهای طراحی داخلی آشنا شوید و ایده های خلاقانه برای خانه داری مدرن خود را پیدا کنید. از مفاهیم پایه تا تکنیک های پیشرفته، همه چیز را در این کانال خواهید یافت. اگر می خواهید خانه ای زیبا و مدرن داشته باشید، این کانال برای شماست. بپیوندید و از تجربه های دیگران در این زمینه بهره ببرید.

خانه داری مدرن

21 Nov, 06:42


سلام عزیزای دلم روزتون پر انرژی❤️

خانه داری مدرن

20 Nov, 06:42


کلبه جنگلی+پاییز+بارون=بهشت🥹

خانه داری مدرن

20 Nov, 06:41


صبح ۳۰ آبان

خانه داری مدرن

20 Nov, 06:41


#انگیزشی

خـــــ🌱ـــدایا! به دشمنانمان‌ خوشیهای بزرگ عطا کن، تا دست بردارند از حسادت به دلگرمیهای کوچک زندگی ما.

سلامت عقل و شــــ🌱ــرف داشتن را درکنار سلامتی جانهایمان محفوظ بدار تا از یادمان نرود :انسانیت، درستی و گذشت را.
خدایا هرکه با ما بد کرد و بدی را نشانمان‌ داد
تو خوبی را نشانشان بده و معجزه ی بزرگ محــــ🌱ـــبت را‌.
خدایا! صبری طولانی در دیده و دلهایمان قرار ده
تا یک عمر از یاد نبریم برای گذشتن از هر طوفانی باید صبور بود و طاقت‌هایی بسیار باید به دوش کشید.

خانه داری مدرن

20 Nov, 06:40


🌸چقدر صبح را دوست دارم
نفس عمیق میکشم
🌸و با یک #بسم_الله
روزم را آغاز میکنم🌅
🌸و به شکرانه هر آنچه
خدایم داده
🌸شادم و مهربانی میکنم
و ازخدای مهربان
🌸برای دوستانم
طلب خیر و برکت میکنم

🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
الــهـــی بــه امــیــد تـــو🙏🏻

خانه داری مدرن

20 Nov, 05:11


✴️ چهارشنبه 👈30 آبان / عقرب 1403
👈18 جمادی الاول 1446 👈20 نوامبر 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز برای امور زیر خوب است.
خرید و فروش.
امور زراعی و کشاورزی.
شراکت و امور مشارکتی.
داد و ستد و تجارت.
لباس نو پوشیدن.
خون دادن.
آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
خرید خانه و دکان و ملک.
قرض و وام دادن و گرفتن.
ازدواج خواستگاری و عقد.
و اقدامات قضایی خوب است.
👶 برای زایمان مناسب و نوزاد زندگی خوبی خواهد داشت.
🚖سفر: مسافرت شدیدا مکروه است و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.

🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️درختکاری.
✳️کندن چاه و قنات.
✳️بذر افشانی.
✳️خرید و سفارش جنس.
✳️معاملات ملکی.
✳️و آبرسانی نیک است.

💑مباشرت امشب:
مباشرت امشب : فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان شود.

💉💉 حجامت.
#حجامت خون دادن و فصد سبب قوت بدن می شود.
💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث غم و اندوه می شود.
😴🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 19 سوره مبارکه"مریم "علیها السلام است.
قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما...
و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه به او برسد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز.
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله.
✴️️ وقت استخاره.
در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)

❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد.

💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد

خانه داری مدرن

20 Nov, 05:05


سلام رفقا💚

من كيلومترها پشت سر جنازه ام راه رفته ام رفیق!!

بارها پشت شیشه های غسال خانه ایستاده ام و دیده ام چگونه تند تند بدنم را میشورند و چپ و راستم میکنند!!

و یک بار ...
در قبر خوابیده ام!

همان باری که با عطیه و مهدیه بالای سر قبرهای خالی ایستاده بودیم و می گفتیم نههههه امکان نداره در این مستطیل کوچک جا شویم!!
اما جا شدیم...
حتی عطیه مهدیه که خیلی از من بلند تر بودند هم جا شدند!

دیگه صورت هم رو نمی دیدیم فقط صدا بود که هنوز به گوش می رسید!
بچه ها خوبید؟!
آره...
قلبم داره سنگین میشه بچه ها!!
دیوار ها درست از کنار دست هام بالا رفتند

انگار هیچ جایی برای بردن سر مویی از دلبستگی هامون نیست!

بلند بشیم؟!
عطيه... مهدیه...
بلند بشیم؟
امروز چند ساله که از سال ۱۳۹۰ گذشته
اما...

تمام این سالها قبر از درون من بلند نشد!

و رفتن...

چه غریب می‌بود اگر نبود تولد در دنیایی دیگر!

تولدی که در آن مادرمان را خودمان انتخاب میکنیم پدرمان را ... محل اقامت مان را ... هم نشینان و همسایگان را ...

تنها ... برای ابدیت...💚

خانه داری مدرن

20 Nov, 05:05


چهارشنبه ها 😍

کارهای روتین
پذیرایی
جارو تی گردگیری

خانه داری مدرن

20 Nov, 05:05


#نیت_نوشت_چهارشنبه

صبح بخیررفقا💚

قبل از اینکه کلامی از زبانت جاری بشه؛
مکث کن و از خودت بپرس:
این کلام؛ این لحن؛ این واژه ها
همسو با ارزش های منه؟

اگه بود اون رو جاری کن و اگه نه به مدلی که همسو با ارزش هاته تغییرش بده
با نیت امروز من همراهی رفیق؟

خانه داری مدرن

19 Nov, 13:32


#کینه‌کش
#پارت840

او برای این دوره و این سفر کلی برنامه ریخت اما در نهایت آذرخش نقشه هایش را نقشِ بر آب کرد...

با فاصله از دخترک دراز کشید و بهتر بود ادامه ندهد.

مهرو اگر می دانست آذرخش چه برنامه ای برایش دارد، از خوشی ذوق مرگ میشد.

دم و بازدم های بلند گرفت تا اشک هایش پایین نریزند.

از این رفتار مرد اش متعجب و صد البته دلخور بود.

آن شب را به سختی خوابید.


فردا صبح بی حال و کسل لقمه صبحانه را در دهان دخترکش گذاشت.

هر دو ساکت بودند که با صدای مهدا سرش را بلند کرد.

_صب بخیل بابا آذلخش (صبح بخیر بابا آذرخش).

زیرچشمی نگاهی به او انداخت.

مثل همیشه خوش تیپ و شیک پوش!

دلش لرزید اما نهیبی به خود زد و نگاه دزدید.

پیش آمد و بوسه ای بر سر مهدا نشاند:
_صبحت بخیر.

سپس خم شد و به عادت هر روزش پیشانی مهرو را نیز بوسید:
_صبح شمام بخیر خانمم.

خانه داری مدرن

19 Nov, 13:31


خانه داری مدرن pinned «#کینه‌کش #پارت839 نطفه خنده اش را در گلو خفه کرد و او نیز نشست: _هنوزم میگم. آرزوی قلبیمه که تو رو توی اوج ببینم. اما یه چند روز صبوری کن. _چرا؟ خودتم خوب میدونی بهونت واسه مهدا الکیه چون مهدا بیشتر به تو وابسته ست تا من. دستش رو شد اما از تک و تا نیافتاد.…»

خانه داری مدرن

19 Nov, 13:31


#کینه‌کش
#پارت839

نطفه خنده اش را در گلو خفه کرد و او نیز نشست:
_هنوزم میگم. آرزوی قلبیمه که تو رو توی اوج ببینم. اما یه چند روز صبوری کن.

_چرا؟ خودتم خوب میدونی بهونت واسه مهدا الکیه چون مهدا بیشتر به تو وابسته ست تا من.

دستش رو شد اما از تک و تا نیافتاد.

شانه ای بالا پراند:
_نه الکی نیست. بیشتر از اینم کشش نده و به من اعتماد کن لطفا. قول میدم سری بعد خودم توی دوره ها ثبت نامت کنم.

دستش را در هوا تکان داد و چهره در هم کشید:
_برو بابا. اینقد بدم میاد به واسطه شوهر بودنتون ما زن ها رو محدود می کنید. همش وعده...همش وعید. یه کلام بگو دلم نمیخواد زنم تنهایی بره سفر.

آذرخش اخم آلود مچش را گرفت:
_اینقد واسه خودت نبر و...

زیر دستش زد و پشت به او خوابید:
_ولم کن توروخدا. گفتی نرو منم میگم چشم ارباب. خیالت راحت شد؟

_مهرو!

ابرو در هم کشید و جواب شوهرش را نداد.

اگر می خواست هم نمی توانست چون بغضی میان گلویش نشسته بود.

خانه داری مدرن

12 Nov, 09:27


وقتی ترازو نداری،اینطوری گرم رو به پیمانه تبدیل کن‌✌️

ترازو یکی از وسایلی هست که خیلی کار ما رو برای کیک و شیرینی پزی راحت تر میکنه و باعث میشه خراب نشه نتیجه ی کار‌🤞🏻
بهترین کار استفاده از ترازو و پیمانه های استاندارد هست اما اگه ترازو نداشتید میتونید بوسیله ی پیمانه_اندازه_گیری_استاندارد تبدیل کنید مواد رو
که البته ممکنه خطا داشته باشه ولی بهتر از هیچی
در مورد لیوان بگم،لیوان فرانسوی دسته دار پیمانه ی دقیقی نیست و بین ۱۴۰تا ۱۵۰ گرم آرد میگیره که البته بستگی به نوع آرد و رطوبت محیط هم داره

اینم از لیست مواد:

یک پیمانه آرد: 125 گرم
یک پیمانه نشاسته ذرت: 125 گرم
یک پیمانه آرد ذرت: 150 گرم
یک پیمانه کره: 200 گرم
یک پیمانه شکر: 200 گرم
یک پیمانه شکر قهوه ای: 210 گرم
یک پیمانه پودر کاکائو: 100 گرم
یک پیمانه پودر قند:  120 گرم
یک پیمانه روغن مایع: 224 گرم
یک پیمانه ماست: 240 گرم
یک پیمانه شکلات چیپسی: 170 گرم
یک پیمانه بادوم، گردو، فندق خرد شده: 100 گرم
یک پیمانه کشمش: 150 گرم

ضمنا یک پیمانه استاندارد،۱۶قاشق غذاخوری و ۴۸قاشق چایخوری هست
ارائه بهترین دستورات آشپزی

خانه داری مدرن

12 Nov, 09:27


#کیک_موکا
ارد 2پیمانه
شکر یک و نیم پیمانه
پودر کاکائو 3/4پیمانه
تخم مرغ دو عدد
بکینگ پودر یک ق غ خوری
جوش شیرین یک ق غ خوری (من بجاش یک ق غ خوری بکینگ پودر زدم )
قهوه فوری دو قاشق غذاخوری
اب جوش 3/4پیمانه
باترمیلک یک پیمانه (شیر یک پیمانه ، سرکه یک ق غ خوری)
روغن مایع 1/2پیمانه
وانیل کمی
نمک نوک چاقو

ابتدا بکینگ پودر ، ارد ، کاکائو ، نمک رو مخلوط کرده و الک میکنیم
پودر قهوه فوری رو با اب جوش مخلوط کنید و بذارید کنار تا از دما بیافته یه کم ، اگر باترمیلک نداشتید یک ق غ خوری سرکه به شیرتون اضافه کنید و بذارید بمونه و برید سراغ بقیه کارها
.
شکر و تخم مرغ رو دو دقیقه با هم زن مخلوط کنید بعد وانیل بهش بزنید بعد مخلوط قهوه فوری و روغن و شیر رو اضافه کنید و سه دقیقه با هم زن مخلوط کنید بعد ارد رو به ارومی بهش اضافه کنید و با لیسک هم بزنید و بذارید توی یک قالب مستطیلی و بذارید توی فری که از 15دقیقه قبل روشن بود بادمای 170درجه به مدت 30دقیقه تا 40دقیقه و بعدیک کیک شکلاتی خیلی خوشمزه تحویل بگیرید بافت خیلی خوب و مرطوبی داره(بخاطر وجود باترمیلک) و طعم خیلی خوشمزه ایی داره حتما امتحان کنید توضیح پایانی من شکلات تلخ رو تمپر کردم و بهش خامه فرم گرفته اضافه کردم و خیلی ساده کیک رو ، روکش کردم و یه مقدار شکلات رنده شده روش ریختم
امیدوارم درست کنید و در کنار خانواده لذت ببرید
ارائه بهترین دستورات آشپزی

خانه داری مدرن

12 Nov, 09:27


ارائه بهترین دستورات آشپزی

خانه داری مدرن

12 Nov, 09:27


اندازه_گیری
هر پیمانه چند گرمه؟👇
اگه میخوای کیک بپزی و ترازو نداری پس ذخیرش کن 😍

من تو این ویدئو ۵ تا از مهمترین تبدیل ها رو گفتم که تقریبا میتونی با حفظ کردن این چندتا اکثر کیک ها رو درست کنی
اما اینجا هم باقیشو میگم تا اگه لازمت شد داشته باشیش❤️

یک پیمانه ماست = ۲۴۰ گرم
یک پیمانه آرد ذرت = ۱۵۰ گرم
یک پیمانه نشاسته ذرت = ۱۲۵ گرم
یک پیمانه کره = ۲۰۰ گرم
یک پیمانه پودر قند =۱۲۰ گرم
یک پیمانه پودر کاکائو =۱۰۰ گرم
هر عدد تخم مرغ=۶۰ گرم
هر عدد سفیده تخم مرغ=۳۰ گرم

*راستی هر یک لیوان فرانسوی دسته دار برابر با یک پیمانه اس
ارائه بهترین دستورات آشپزی

خانه داری مدرن

12 Nov, 06:43


سلام.صبح زیباتون بخیر
امیدوارم که امروز روز رسیدن به خواسته هاتون باشه💚

خانه داری مدرن

12 Nov, 06:43


دوشنبه هاوسه شنبه

تمیز کردن اتاق خواب ها
حسابی و زیر و رو

بعلاوه کارهای روزمره😘

امروزادامه ی رسیدگی ها داریم
لطفا یه گزارش بفرستین تاکدوم مرحله پیش رفتین💯

خانه داری مدرن

12 Nov, 06:30


شکر گزاری ۲۲ آبان ماه
خدایا شکرت
که
  میدانم  همیشه و همه جا تحت حمایت و حفاظت الهی قرار دارم
باور دارم که هر آنجه که پیش می آید به نفع من است
من به مسیری که در آن قرار دارم و به رفاه  می انجامد ایمان دارم

من خوشبخت هستم و هر آنچه که نیاز دارم به زندگی ام سرازیر می شود

خدایا من بابت همه چیز سپاسگزارم...💚

خانه داری مدرن

12 Nov, 03:19


سلام رفقا😊

از صبحش در حال تحمل کردن بودم
نمی‌دونم اما شاید اون هم داشت من رو تحمل میکرد

خلاصه حال خوبی نداشتم که تلفنم زنگ خورد!
دوستم بود گفت میخوای بیای پیش من؟!

گفتم نههه الان دلم هیچ چی نمیخواد!
نه تاب تحمل دارم نه توان از خونه بیرون اومدن

و در نهایت خداحافظی کردیم!
فرداش
مهرسا رو رسوندم مهدو رفتم خونشون
گفت بهتری ؟!

گفتم عالی!

تعجب کرد فکر کرد شوخی میکنم! پرسید: واقعا؟!

گفتم میدونی که
اگر من رو به حال خودم واگذار کنند بلدم حالم رو خوب کنم!!

با لبخند گفت آره میدونم! و البته میدونم چطوری این کار رو میکنی!

قبلا بهش گفته بودم که در دنیای درون من‌... سواحل دریاهای نیلگون زوووود
آرام می شوند!

باران‌ها ریز و تند می‌بارند و صدایشان قلب شکوفه‌های باغ درونم را امیدوار
میکند...

زمستان ها نیز... هر چند برف سنگین میبارد و مرا از سرما قفل می کند اما...

همون طوری که کلیک کلیک میلرزم به دنبال هویج میگردم تا با شوق درست کردن آدم برفی از این سرما عبور کنم

ساده تر بگم

وقتی صاعقه ی غم دقیقا به قلبم میخوره
اول خشکم میزنه
بعد حسابی گریه می کنم
اشک هام که خشک شد برای اینکه دهانم خشک نمونه زیر چای را روشن میکنم و میگردم دنبال فنجان مورد علاقه ام که اون لحظه هیچ علاقه ای بهش ندارم!
و بعد
با چای در دادگاه درونم حاضر میشوم!

دادگاهی که قاضیاش وجدان
و خط کش پروردگار است و
متهم اش گفته ها عملکردهای خودم

میدانی اولین کلام قاضی چیست؟

او می گوید اگر شما شیعه هستید طبق خطبه‌ی ۱۷۹ امامتان نباید نگاه تان به
خودتان ابرائی باشد!

میپرسم یعنی چی؟
می گوید:
یعنی تو بری از اشتباه نیستی

و نمی‌تونی بگی همش تقصیر دیگران بود!

میگم سخته جناب قاضی!
ادامه می ده
و شیعه ی علی نگاه اجرامی هم به خودش نداره!

یعنی سریع مجرم بودن خودش رو قطعی و حکم صادر نمیکنه!
او با خودش مهربان است!

پرسیدم پس شیعه‌ ی علی چگونه است ؟
فرمود
او فقط متهم است!
یعنی با کلمه ی «نکند» با خودش حرف می زند!

نکند حرف درستی نزده باشم؟
نکند مقایسه کرده باشم؟
نکند حسودی کردم و نرفتم؟
نکند از روی غرورم بود که عذرخواهی نکردم؟
نکند قضاوتش کردم؟

و بعد سهم خودش را از اشتباهش بر میدارد!

شیعه ی علی
دریای درونش طوفانی میشود، زمستان های سخت را می چشد
صاعقه ها بر قلبش می کوبد
اما
با بررسی عملکرد خودش و مسئولیت پذیری به بهار می رسد!

و اینگونه می‌تواند رفته رفته نقاط ضعفش را بشناسد و آنها را به قوت تبدیل کند!

شیعه ی علی در آینه ای بدون زنگار به خود نگاه میکند تا زنگار درونش را دقیق ببیند!
تا جلا پیدا کند💚

خانه داری مدرن

11 Nov, 17:34


🔊 کتاب_صوتی1
📚 چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
#فلورانس_اسکاول_شین
#گیتی_خوشدل

خانه داری مدرن

09 Nov, 09:49


#کینه‌کش
#پارت836

انگشتانش را بر روی موهای مهدا رقصاند:
_نه فدات شم. قبل از اینکه تو به دنیا بیای.

سپس زیرلبی ادامه داد:
_گرچه اگر آرش الان زنده می بود، قطعا تویی وجود نداشتی!

قانون دنیا همین است.

یک نفر می میرد و فرد دیگری در این جهان جایگزینش می شود.

هیچکس صرفا تا ابد زنده و جاودانه نخواهد ماند.

همان گونه که خداوند حکیم در کتاب آسمانی قرآن می فرمایند:

"کلُ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ....هر نفسی چشنده‌ی مرگ است"

مهدا گوشی را سوی پدرش گرفت و اکنون که خسته شده بود، سکوت کرد:
_بابا کالتون بزال (بابا کارتون بزار).

آذرخش عروسک خرسِ بزرگ و نرمِ را زیر سر خود گذاشت و سر مهدا را نیز بر بازویش جای گیر کرد.

انیمیشنی پلی کرد و موبایل را طوری گرفت که او ببیند.

می دانست وقت خوابش رسیده است.

در دنیای خیال گم شد و دقایقی بعد خواب چشمان هر دویشان را ربود.

****

خانه داری مدرن

09 Nov, 09:49


خانه داری مدرن pinned «#کینه‌کش #پارت835 تن دخترک را چرخاند و آهسته شروع به بافتن موهایش کرد. بوسه عمیقی بر سرش نشاند و لذت برد از داشتن این موجود دوست داشتنی. مهدا پس از کمی مکث دوباره پرسید: _با عمو قهل (قهر) بودی؟ _نه...خیلی دوستش داشتم. خیلی آرزوها براش داشتم ولی حیف که…»

خانه داری مدرن

09 Nov, 09:49


#کینه‌کش
#پارت835

تن دخترک را چرخاند و آهسته شروع به بافتن موهایش کرد.

بوسه عمیقی بر سرش نشاند و لذت برد از داشتن این موجود دوست داشتنی.

مهدا پس از کمی مکث دوباره پرسید:
_با عمو قهل (قهر) بودی؟

_نه...خیلی دوستش داشتم. خیلی آرزوها براش داشتم ولی حیف که عمرش به دنیا نبود.

_یعنی چی؟

اکنون که لاک انگشتانش خشک شده بودند، روی موکت دراز کشید و دخترک را نیز بر بازوی ورزشکاریش خواباند:
_باباجونم...عمو آرش دیگه پیش ما نیست و درسته دلمون خیلی براش تنگ میشه، اما با فکر کردن به اینکه میدونیم جاش پیش خداست، آروم می گیریم.

موبایل را از دست آذرخش گرفت و عکس ها را ورق زد:
_چگد خوجگل (چقدر خوشگل) بود.

_اوهوم.

دستش را زیر سر اهرم کرد و او نیز به تصویر آرش چشم دوخت.

_عمو آلش وختی که من نی نی کوشولو بودم لفت پیش خدا؟ (عمو آرش وقتی که من نینی کوچولو بودم رفت پیش خدا)؟

خانه داری مدرن

09 Nov, 06:32


#نیت_نوشت_شنبه

سلام رفقا💚
صبحتون بخیر و زیبا😍

لبخند قشنگتو دریغ نکن..
از آدما
از اتفاقات کوچیکی که میشه بهش لبخند زد
دنبال یه اتفاق عجیب
یه خبر فوق خوشحال کننده نباش
الان به همین خنکای پاییز
سکوت خونه
سلامت بدنت
و هراونچه داری یه لبخند بزن..
لبخند نزدن انتقام خوبی از زندگی نیست..
تهش این تویی که حالت بده..
امروز روز لبخنده پس😅

با نیت امروز من همراهی رفیقم؟

خانه داری مدرن

09 Nov, 06:32


شنبه ها

آشپز خونه
و کارهای روزمره 😍❤️

خانه داری مدرن

09 Nov, 05:54


شکر گزاری ۱۹ آبان ماه
خدایاشکرت برای شروع هفته ای سرشارازموفقیت وخبرهای خوش

خدایا شکرت بابت این لحظه که آگاهم به روح و جسمم

خدایا شکرت که آگاهم به دنیای درون و بیرونم
خدایا شکرت که من میدانم دنیای درونم را در اختیار دارم و توسط آن دنیای بیرونم را میسازم
خدایاسپاسگزارم

خانه داری مدرن

08 Nov, 10:00


شکر گزاری ۱۸ آبان  ماه

خدایا شکرت که امروز

روز خوبیست

میتوانم لبخند بزنم و زندگی رو سخت
نگیرم

تمام کارهای امروزم خوب پیش میره

افکارم مثبته

میتوانم موسیقی گوش بدم

میتوانم با انگیزه قدم بردارم

میتوانم با انگیزه کتاب بخونم

هدفمند هستم

شاهد اتفاقات خوب هستم

میتونم حالمو خوب کنم

خدایا شکرت برای این روز و حال عالی...💚

خانه داری مدرن

07 Nov, 10:34


شهیدی که در میلاد حضرت زینب (س) گره‌گشایی می‌کند

دختر شهید حسین نوروزی می‌گوید: پدرم در سالروز میلاد حضر زینب (س) به‌طرز عجیبی بذل و بخشش می‌کند.🌸🌺🌸

راز عنایت ایام میلاد حضرت زینب (س)

دختر شهید می‌گوید: «پدرم در ایام ولادت حضرت زینب (س)، عجیب بذل و بخشش می‌کند». زینب نوروزی که شش ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمده، می‌گوید «برخی از آشنایان و مردم شهر ماه‌ها در انتظار شب میلاد حضرت زینب (س) هستند تا در این روزها عیدی و حاجت خود را از او بگیرند.»

خانه داری مدرن

06 Nov, 06:44


سلام صبح بخیر 🦋
باز هم یک روز نو
بازهم یک فرصت جدید
با تمام وجودت بگو الهی  خدایا شکرت💚

خانه داری مدرن

06 Nov, 06:44


برنامه امروز۱۶آبان ماه
خانه داری۱۴_۱۰
هم فکری وچیدمان وتغیردکوراسیون۱۹_۱۶
گفتمان وچت آزاد۲۰-۱۹
شکرگزاری۲۰:۳۰-۲۱

خانه داری مدرن

05 Nov, 20:19


🎥 دانلود فیلم « سال گربه»
💠 نسخه اکران انلاین🤩
🎞 کیفیت 360p
🔰 ژانر:  کمدی | درام
━━━━━━━━━━━━

خانه داری مدرن

05 Nov, 20:19


🎥 دانلود فیلم « سال گربه»
💠 نسخه اکران انلاین🤩
🎞 کیفیت 720p

🔰 ژانر:  کمدی | درام
━━━━━━━━━━━━

خانه داری مدرن

05 Nov, 20:18


#کینه‌کش
#پارت834

آذرخش خنده‌ی پر دردی سر داد:
_دور از جون تو بابا. اما من یه روزی...حتما میرم پیشش.

لب هایش را آویزان کرد:
_ولی من دوس دالم (دوست دارم) ببینمش.

موبایلش را از جیب بیرون کشید.

کمی در گالری چرخید و سپس عکسی دو نفره از خودش و آرش در واپسین روزهای حیات او پیدا کرد.

صفحه را رو به مهدا چرخاند:
_این عکسشه...تو نمیتونی ببینیش ولی اون حتما ما رو میبینه.

_چگد گشنگه (چقدر قشنگه)...مثل فلشته های مهلبون (فرشته های مهربون) که ما نمی بینیم‌شون؟

_دقیقا.

تمام تجسم او از فرشته ها، چیزهایی بود که در قصه ها و کارتون ها می دید.

کودک بود و تصوری از مرگ نداشت.

با خوشحالی گفت:
_عمو هم فلشته (فرشته) ست؟ تو آسمونه؟

_هم فرشته ست، هم پیش فرشته ها تو آسمونه.

آذرخش تلاش کرد از سوال پرسیدن های دخترک خسته نشود و تا جایی که آسیبی به روانش وارد نکند، به طور کامل و صد البته به اندازه مخیله و تصور او جواب دهد.

خانه داری مدرن

05 Nov, 20:18


خانه داری مدرن pinned «#کینه‌کش #پارت833 دخترک هیجان زده گفت: _لاست (راست) میگی!؟ عمو کجاست؟ _اینجا نیست. _سفله (سفره)؟ آذرخش خیلی ناگهانی به یاد برادرش افتاد. تمام غم و رنج های چند سال پیش در دلش زنده شدند. آهی از سینه بیرون داد و لاک را بر ناخن دخترش کشید: _آره. _کِی بلمیگلده…»

خانه داری مدرن

05 Nov, 20:18


#کینه‌کش
#پارت833

دخترک هیجان زده گفت:
_لاست (راست) میگی!؟ عمو کجاست؟

_اینجا نیست.

_سفله (سفره)؟

آذرخش خیلی ناگهانی به یاد برادرش افتاد.

تمام غم و رنج های چند سال پیش در دلش زنده شدند.

آهی از سینه بیرون داد و لاک را بر ناخن دخترش کشید:
_آره.

_کِی بلمیگلده (برمیگرده)؟

کاش مهدا بیخیال این سیم جین کردن های پر از خاطرات تلخ میشد...

_هیچوقت. راستش...اون دیگه بین ما نیست.

_خونه اش کجاست؟

لاک زدن ناخن هایش به پایان رسید.

دستان کوچکش را بر روی دستمال ها گذاشت و گفت:
_یه روز حتما میبرمت خونه اش رو ببینی.

_چلا تو نمیلی پیشش (چرا تو نمیری پیشش)؟

دخترک نمی دانست آرزوی پدرش دیدار دوباره با آرش است...

اما حیف و صد حیف که نمی شد.

خانه داری مدرن

05 Nov, 11:18


من هیچ وقت نقاشی خوبی نداشتم

حتی با اینکه دوره‌های طراحی با سیاه قلم رو تو اون دوران نامزدی گذروندم و توی میدان ولیعصر دوره های رنگ روغن رو دیدم و چندین تابلو هم کشیدم اما...

هیچ وقت نقاشی خوبی نداشتم...
الان لابد با خودتون میگید وا مگه میشه؟

میگم آره ... من خوب کپی میکردم یعنی از روی طرحی که انتخاب می کردم، روی بوم یا کاغذ سانت میزدم و طرح رو چندین برابر بزرگ می کردم و می کشیدم و رنگامیزی می کردم!

شاید بگید همون هم عالیه!

اما من خودم نمیتونم بدون الگو حتی یه گل بکشم!!

ولی تا دلتون بخواد همسرم تو این حوزه خلاق بود!

اوایل ازدواج که گاهی روی یخچال برای هم جمله ای می نوشتیم همسرم كاريكاتور من رو میکشید و می زد به یخچال!!
🥴🥴🥴

دیگه نگم چطور می کشید اما...
واقعا شبیه خودم بود فقط کمی مبالغه آمیزتر...

و شاید همین مبالغه از تصویر من باعث شده بود که اون تصویر دیگه من نباشم!

دماغم بزرگتر بود ...
چشمام درشت تر ...
لب هام ...
گونه هام ...
قدم ...
شبیه من بود اما با واقعیت من فاصله داشت !

گاهی همین فاصله ها چقدر خنده دار می شوند!

دیروز که داشتم تفسیر رو مرور میکردم دیدم چه جالب
ما دين کاریکاتوری هم داریم!

دینی که هر جاش رو که دوست داریم بزرگ میکنیم و هر جاش که برامون سخته کوچیک می‌کشیم مثلا نماز اول وقت رو بزرگ می کشیم اما غیبت رو کوچیک...
حرف زشت نزدن رو خیلی بزرگ میکشیم اما تو نوبت زدن به خصوص تو رانندگی رو کوچیک !
تو داستان حجاب ... مشخص نبودن مو رو بزرگ میکشیم اما غرق آرایش بودن رو کوچیک کوچیک!

کمک به نیازمندان رو بزرگ میکشیم و چندین خیریه هم داریم اما فضولی تو زندگی بقیه رو کوچیک کوچیک!

رفتن به مسجد و گرفتن روزه و رفتن به حج بزررررررررگ
قضاوت کردن دیگران و حرص زدن تو مال دنیا رو کوچیککککک

بعد میدونید چی میشه؟

اگر کسی بیاد خونه ی ما و عکس کاریکاتور من رو روی یخچال ببینه در حالیکه تا به حال در واقعیت خودم رو از نزدیک ندیده باشه، میگه چه دختر زشتی!!

و دقیقا این اتفاق برای اون‌هایی که حقیقت دین رو خودشون با مطالعه کشف نکردند و کمی در عمق قرآن سفر نکردند هم
می افته اونها با دیدن کاریکاتوری از دینداری سلیقه ای ما میگن...
وای چه دین زشتی!!

کاش همه چیزمون با هم تناسب داشت عزیز!

اصلا کاش تو دینداری مثل من نقاشی کنیم!
از روی الگو!!
مو به مو... دقيق!
سعی کنیم مثل پیامبرمون باشیم!
همین!!

خانه داری مدرن

05 Nov, 06:12


#نیت_نوشت_سه شنبه

دیدی بچه ها وقتی میخوان یه کاری انجام بدن ؛ « تقلا» ندارن
تلاش دارنا؛ خسته ام میشن اما تقلا ندارن…

همین تقلا نداشتنشون باعث میشه یا کاراشون بهتر پیش بره یا اگرم نشد یه سوگواری میکنن و میرن سراغِ کار بعدی

امروز حواست باشه موقع انجام کارات
« تقلا» نکن…
به زور نخوا که یه کاری رو انجام بدی
تلاشتو بکن اما دست و پا نزن..

با نیت امروز من همراهی رفیق؟

خانه داری مدرن

05 Nov, 06:12


#تجربه_های_والدگریم

همونطور که داشتم لالایی میخوندم دیشب و البته کمرم داشت نصف میشد به همسرم گفتم این بچه وقتی ظهر میخوابه شب خیلی سخت خوابش میبره یهو مهرسا گفت مامان من که دارم میخوابم ؛ منو میگی ؛ تو دلم گفتم گند زدی.. گفتم نه قشنگم نگفتم تو برای من زحمتی داری؛ حس کردم خوابت نمیاد و داری تلاش میکنی بخوابی؛ گفت آره مامان…
یهو به خودم گفتم :
ببین تو الان نیاز به آسایش و خلوت و سکوت داری
اما اون خوابش نمیاد خب🥹
این روزا میگذره؛ چشم به هم بزنی میگذره… دلت برای حرف زدناتون تنگ میشه..
گوشیمو گذاشتم کنار و بهش گفتم یکم جا باز میکنی؟ کنارش دراز کشیدم و گفتم دوس داری باهم حرف بزنیم بازم؟ چشماش برقی زدا🥹🥹🥹
نزدیک به چهل دقیقه باهم حرف زدیم خندیدیم ؛انقدر همو بغل کردیم و بوس کردیم که من همون موقع فهمیدم چه نیازی داره از من برآورده میشه و ازش بی خبر بودم…(نیازهای پنهان)
و بعد دستمو گرفت و خوابید..

میدونی نکته ی مهم کجاست؟
پرسیدن یه سوال مهم سربزنگاه ها از خودمون :
« الان با رفتاری که دارم انجام میدم چه پیامی دارم به کودکم میدم؟ »

جواب این سوال میتونه خیلی بهمون تو تربیت بچتون کمک کنه😊

خانه داری مدرن

04 Nov, 04:39


دوشنبه هااا
مخصوص اتاق خواب

رخت و لباس و کمد و کشو
لازمه شستن رو رختخوابی ها

اساسی اتاق خواب ها

خانه داری مدرن

04 Nov, 04:39


سلام رفقا😍
صبحتون بخیر و خوشی 💚

من اگه محبتی میکنم
مثل تمیز کردن هر روز خونه
مثل آشپزی یا خرید ....
یا اگه عشقی نثار بچم یا حلقه های ارتباطیم میکنم اول از همه دارم یه نیازی از خودم برآورده میکنم😊

نمیتونم مدعی بشم که وای چرا قدرمو نمیدونن ...ال میکنن بل میکنن

من چه مامان خوبی ام یا وای چرا اونقدر که من فک میکردم ذوق نکردن از غذایی ک پختم ،کارهایی که میکنم
یا بزنم تو سرشون که شماها زبون تشکر ندارین و از این حرفا برای همسرم و بچم ....

اینو قبول کردم با جون و دل
ما هررررکاری که انجام میدیم در رده ی اول داریم یه نیازی از خودمون برآورده میکنیم و بعد از نیازِ دیگری..

اتصال به دنیای احساس و نیاز همون قدر که دنیای پیچیده ایی همون قدر هم مهم و اثرگذاره در رابطه هاموون..

انقدری که میتونه کارامدی بیاره میتونه فاجعه هم به بار بیاره..

جدیش بگیریم رفقا❤️

خانه داری مدرن

03 Nov, 19:12


#سهیم_شدن_بامن
#خداقوت_رفیق_دیده_و_ندیده_من🫂

خونه تو سکوته ....و من هنوز دارم لالایی میخونم و منتظرم خواب مهرسا عمیق بشه..این میون استوری های چندنفرو دیدم که توی هوای امروز یا در حال ورزش بودن یا قدم زدن یا پشت فرمون همراه با موزیک یا کافه..نوش جون تک تکشون❤️
بعد به این فکر کردم که چندتا مامان هستن که با دیدن این استوری ها دلشون میخواست جای اونا باشن.. چندتا مامان به دیدن و نفس کشیدنِ این هوا از پشت پنجره اکتفا کردن با فرض پیدا کردن زمان خالی؛ چندتا مامان امروز دلشون میخواست برای چند لحظه با خودشون باشن اما هر لحظه شون با صدای مامان مامان گذشت… با خودم فکر کردم که این مامان ها بیشتر از هرکسی به خداقوت جانانه نیاز دارن… در عاشق بودن تک تک ما مامان ها هیچ شکی نیست… اما ما میتونیم عاشق ترین و گاها خسته ترین مامان های دنیا باشیم… میتونیم گاهی احساس حسرت تجربه کنیم اما همزمان یه تار موی جگرگوشه مون رو به دنیا ندیم..
ما میتونیم همزمان قوی ترین و آسیب پذیرترین موجودات دنیا باشیم..

و من اینجام تا بهت بگم :
خداقوت رفیق دیده و ندیده ی من؛ برای تک تک لحظه های امروزت خداقوت بهت🫂

خانه داری مدرن

03 Nov, 06:31


خدایا شکرت!


🟣واسه شبای که فکر نمیکردیم صبح بشه.

🟢واسه عزیزانمون که هر روز سلامتیشونو میبینیم.

🔴واسه رفیقامون که تو دنیای هزار رنگ اونا یه رنگه نابن.

🔵واسه آبی آسمون؛واسه هوای خوب.

🟣واسه دیدن دوباره ی سبز شدن درختا.

🟢واسه فرصتایی که میدی تا اشتباهاتمونو جبران کنیم.

🔵واسه سختیایی که میتونست از این سخت تر باشه.

🟡واسه زمین خوردنا و دوباره بلند شدنا.

🔴واسه بودنت واسه مهربونیات واسه حمایتات بهترینم.

خدایا واسه بودنت کنارم هزاران هزار بار شکر.

خانه داری مدرن

03 Nov, 06:29


سلام 😍
ماه نو  خوش قدم
و خوش یمن
مبارک🥳🥳
🥳  

به به چه ماهی 👑
الهی خیر و‌برکت از زندگیتون جاری باشه
۱جمادی الاول این ماه پرازمعجزه براتون💚

خانه داری مدرن

03 Nov, 03:58


بر سر در کائنات خدا نوشته اند:

« از ناشکرها بگیرید، به شکرگزارها بدهید»

خدایا شکرت برای همه داده ها و نداده هات💚💚💚💚💚

خانه داری مدرن

03 Nov, 03:58


بخون جهت تلنگر به تو که ....

یکی از اعضای گروه یه ویس به من دادن

من نوشتم براتون
مجددا التماس دعا گفتن💚

این بنده خدا از تو زندان به من ویس دادن با حال بد

گفتن که من اسمم فریباس از اول زدن گروهت بودم و گاهی که گوشی دستم بیاد از هم اتاقی پولدارم، میشینم نوشته های صبحتو میخونم

میگفت خیاط بودیم با همسرم شبانه روز کار می‌کردیم تو یه اتاق خونه ی اجاره ایمون
تو اطراف تهران تا بتونیم با همسرم شکم بچه هامونو سیر کنیم

میگفت من بعد از ۵ بار سقط داشتن و کلی ناامیدی چند سال از زندگیشون میره
با نذر و نیاز و......
خدا میخاد باردار شه و پشت هم ۳ تا بچه میاره😍
۲ تا پسر و ۱ دختر
میگفت به سختی میگذروندیم ....
ولی خوش بودیم

تا اینکه پدر همسرشون به رحمت خدا میرن و یه سری زمین داشتن به عنوان ارث میرسه به همسرشون
زمین ها کاملا بی ارزش بودن
بعد ۲ سال یهو زمینا میشه طلا و.....

میگفت خدا یه شبه بهمون نگاه کرد
معجزه شد
ورق برگشت

و از اجاره این زمین‌ها سالی ملیونی رقم بالا به همسرشون واریز میکردن...

که میگفت مشکلات ما شروع شد تازه

چون ما باید مثل قبل زندگی می‌کردیم

میگفت داعم اختلاف داشتیم و کارمون به بزن بزن میکشید سر این که که ما مرد نداریم گشنه ایم
برنج بخر مرغ و گوشت بخر حالا که داری ...
آقا زیر بار نمی‌رفته

به فریبا خانم میگفتن کار کن مثل قبل خودت دربیار بچه هارو بفرست سرکار
بچه های کوچیکشو....

میگفتن منم از حرصم کار نمیکردم دیگه

مردی که تا چند وقت پیش که نداشت پا به پای همسرش تو یه اتاق کار میکردن
حالا یه ماشین تاکسی مدل بالا خریده بودو مسافر کشی میکردویه خونه معمولی
هر سالم یه پول خیلی زیاد میومد به حسابش و
هر بار زنه یا بچه ها پول میخاستن
گفته بوده من باید جم کنم ماشینمو آخرین مدل کنم و دنبال آرزوی خودش ...

میگفت عصبی شده بودم داعم بچه هامو میزدم و با ۳ تا بچه به من هر روز ۳۰ هزارتومن خرجی میداد که فقط ناهار و شام درست کنم

برنج بخرم روغن بخرم نون بخرم چی بخرم با روزی ۳۰ هزار تومن با ۳ تا بچه قدو نیم قد که خوراکی میخواستن لباس میخواستن غذا میخاستن...

یه روز که دعواشون بالا میگیره سر پول و همسرش مثل همیشه بهش حمله میکنه که بزندش میگفت داشتم خفه میشدم گلومو فشار میداد نعره میزد بچه هام اشک میریختن و جیغ میزدن
که نفهمیدم چی شد دستمو انداختم و گلدونو برداشتم و زدم تو سرش خورد به گیج گاهش و تموم کرد......

الان زندان حکم قصاص و میگفت
له له دیدن بچه هامو میزنم فقط ....

میگفت ناشکری کردم دارم از دوری بچه هام دیونه میشم زندگیمون نابود شد

بچه ها رو بهزیستی برمیداره و....

میگفتن طوفان یهو زد به زندگیم
روزهایی که میشستم خونه و بچه هامو میزدم و ناشکری میکردم که شماام بچه همین پدرین
داعم میجنگیدم برای خرجی بیشتر...

آرامش و از خودم و بچه هام میگرفتم برای پول
کاش کار می‌کردم خودم ......
شاید سر همسرم به سنگ میخورد وماام خوب زندگی می‌کردیم

میگفت صبحا نوشته هاتو میخوندم میگفتم این دختره چه دل خوشی داره
شکر خدا😒
اصلا خدا😒
همه ی ویس و با گریه برام گفته بود😭
❤️❤️❤️❤️❤️

حالا دلم میخاد دسته جمعی برای فریباجون دعا کنیم
خدا رحمان و رحیمه از ناشکری زیاد خدا جبار میشه
هیج وقت تو دعاهاتون زندانی ها رو فراموش نکنید
این ویس رفت افتاد تو قلب من ...🌺
یا حق 🙏🌺

خانه داری مدرن

03 Nov, 03:50


امروز هرجا اومدی رفتاری انجام بدی که دوسش نداری ؛ در حد سه ثانیه فقط مکث کن ؛ بعدش بیین هنوزم انجامش میدی یا نه؛ این سه ثانیه میتونه یه نفس عمیق یا فرستادن یه صلوات باشه..اما فقط سه ثانیه..
با نیت امروز من همراهی رفیق؟


#نیت_نوشت_یکشنبه

خانه داری مدرن

03 Nov, 03:50


امروزم روز تمیز کاری آشپز خونس😍
قلب خونه 😘

تو دوروز میتونی تمومش کنی
شنبه و یکشنبه ولی اساسی

خودت تقسیم کن 😊

تمیز کاری یخچال و فریزر
تمیز کاری گاز و هوددو ماکروفر
تمیز کاری پیشخوان
مرتب کردن داخل کابینت ها
دستمال کشی بیرون کابینت
ماشین لباسشویی ظرفشویی
شستن سینک و کتری و قوری😊

خانه داری مدرن

02 Nov, 21:08



خیرین بزرگوار
لطفا برای قربانی اول ماه دیگه واریزی نداشته باشید





مادرم کرده سفارش که بگـــــو اول هر ماه
بـــاَبی اَنتَ وَ اُمّـــــی یا اَباعَبدِالله

اللهم ارزقنی شفاعة الحسين یوم الورود 🙏

از صدقه  و نماز اول ماه غفلت نکنیم💯🚩

روز اول ماه #آیه_الکرسی و #صدقه و #نماز اول ماه فراموش نشود...

ان شاء الله ماهی مملو از الطاف خدا ، محبت اهل بیت همراه با برکت و سلامتی در پیش رو داشته باشید...

🔹اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ به علمک*🙏
التماس دعا💚

خانه داری مدرن

02 Nov, 21:02


#سهیم_شدن

#خداقوت_رفیق_دیده_و_ندیده_من🫂

خداقوت رفیق؛ به تویی که شاید امشب از امیدواربودن خسته شدی و میدونی که برای ناامیدشدنت هم زوده
پس ادامه میدی، با لبخندی قرضی که میشونی کنج لبت و با دردی که گاهی به تمام استخون هات سر می‌زنه...
و حرف‌هایی که نمیگی چون فک میکنی دیگه فایده‌ای نداره۔۔۔

خداقوت رفیق؛ واسه تک تک لحظه های امروزت خداقوت بهت؛ برای لحظه هایی که خود له و لورده ات رو جمع کردی و دستتو گذاشتی روی زانوهات و یاعلی گفتی…
برای لحظه هایی که بغض خفه ات کرد و هیچی نگفتی..
واسه لحظه هایی که از خستگی دیگه روپا بند نبودی
من تو رو با تمام قلبم میفهمتت رفیق…❤️
خداقوت رفیق دیده و ندیده ی من🫂💚😘

خانه داری مدرن

02 Nov, 21:02


مواظب حرفامون باشیم
بعضی وقتها حرفهامون تا صبح یه نفرو بیدار نگه میداره.....


شب و عاقبتمون بخیررفقا🙌❤️

خانه داری مدرن

02 Nov, 03:57


امروز روز تمیز کاری آشپز خونس
تو دوروز میتونی تمومش کنی
امروز و فردا
خودت تقسیم کن
تمیز کاری یخچال و فریزر
تمیز کاری گاز و هوددو ماکروفر
تمیز کاری پیشخوان
مرتب کردن داخل کابینت ها
دستمال کشی بیرون کابینت
ماشین لباسشویی ظرفشویی
شستن سینک و کتری و قوری😊

خانه داری مدرن

02 Nov, 03:57


#نیت_نوشت_شنبه

امروز یه« خودمراقبتی» ولو کوچیک برای خودت انجام بده تا بتونی هفته ی پیش رو با انرژی بیشتری شروع کنی؛
خودمراقبتی میتونه بیشتر خوابیدن یا تماس با یه آدم امن باشه میتونه مرتب کردن کشوی مورد علاقه یا تغییر دکوراسین باشه میتونه استفاده از یه محصول پوستی باشه و یا خرید یه وسیله ی کوچیک برای خودت باشه یا حتی مرور ویژگی های مثبت خودت باشه و میتونی از بقیه هم بپرسی که من چه ویژگی مثبتی دارم 🤗

با نیت امروز من همراهی رفیق؟

خانه داری مدرن

01 Nov, 21:47


#کینه‌کش
#پارت832

رو به روی پدرش نشست.

لاک سفید رنگ را سویش گرفت و بامزه لب زد:
_بابا آذلخش میخواد بلای دختل خوجگلش لاک بزنه. مگه نه؟ (بابا آذرخش میخواد برای دختر خوشگلش لاک بزنه. مگه نه؟)

لاک را گرفت و بوسه ای بر سر انگشتانش زد:
_بابا آذرخش قربونت بره. چشم لاکم میزنم برا دخترم.

دستمال کاغذی زیر دستش گذاشت تا ناخن های کوچکش را لاک بزند.

تابی به گردنش داد و با دست آزادش، موهای بلندش را بالا زد:
_بعدشم باید موهام‌و ببافی.

ابرویی بالا پراند و اخم ریزی کرد:
_امر دیگه ای ندارین شاهزاده خانم؟

_نه خیل. امل گیگه ای ندالم. (نه خیر. امر دیگه ای ندارم).

خندید و بینی کوچک اش را فشرد:
_رو نیست که!

سر بالا آورد و پرسید:
_بابا....چلا (چرا) من عمو و خاله ندالم (ندارم)؟ آزاد دوتا عمو داله (داره).

از سوال ناگهانیش شوکه شد:
_خب‌...باید از مامان صنم و مامان افسون بپرسی. ولی عمه کرشمه رو‌ داری دیگه! تازه...یه عمو هم داشتی.

خانه داری مدرن

01 Nov, 21:47


خانه داری مدرن pinned «#کینه‌کش #پارت831 لیوان را روی میز گذاشت و خطاب به نوه اش گفت: _نرفتی شهرستان؟ _واسه چی؟ _بازگشایی کلینیکی که به نام مهسا و احسان خدابیامرز زدن. آذرخش ابروانش را بالا پراند: _آهان. نه نرفتم. وقت نشد. مهرو زیرچشمی تماشایشان کرد و هنوز هم با شنیدن نام شهرستان…»

خانه داری مدرن

01 Nov, 21:46


#کینه‌کش
#پارت831

لیوان را روی میز گذاشت و خطاب به نوه اش گفت:
_نرفتی شهرستان؟

_واسه چی؟

_بازگشایی کلینیکی که به نام مهسا و احسان خدابیامرز زدن.

آذرخش ابروانش را بالا پراند:
_آهان. نه نرفتم. وقت نشد.

مهرو زیرچشمی تماشایشان کرد و هنوز هم با شنیدن نام شهرستان رعشه بر اندامش می نشست.

به یاد آورد چند ماه بعد از تولد مهدا، به پیشنهاد آذرخش و توافق اسفندیار خان، علیمردان و دیگر شرکای زمین های مشاع، آن زمین های نحس را فروختند.

ناگفته نماند که تمام پول زمین ها را هزینه کردند تا در همان شهرستان کلینیکی درمانی به یاد و نام "مهسا و احسان" که در آن حادثه تلخ جان باختند، ساخته شود.

و اکنون پس از سه سال و اندی، کلینیک آماده بازگشایی بود.

از نظر آذرخش وقف این زمین ها بهترین کار ممکن بود.

شاعر بزرگ، نظامی گنجوی در کتاب خسرو و شیرین می فرمایند:

"بمانی، مال بدخواهِ تو باشد
ببخشی، شَهنه‌یِ راه تو باشد"


پس از صرف شام، مامان شهربانو به اتاق مهمان رفت تا استراحت‌ کند.

آذرخش نیز مهدا را به اتاقش برده بود تا با او بازی کند بلکه کمی سرگرم شود.

عروسکش را گوشه ای پرت کرد و لنگان جلو آمد:
_دیگه علوسک (عروسک) بازی بسه.

_خوشگلم مگه نمیگم روی پات راه نرو!؟

خانه داری مدرن

01 Nov, 07:45


در میان هیاهو و شلوغی بی‌پایان دنیا،
گاهی لازم است لحظه‌ای را فقط برای خودم بردارم؛ لحظه‌ای که در آن همه چیز متوقف می‌شود.
نفسی عمیق می‌کشم،
چشم‌هایم را می‌بندم و با سکوت،
آرامش را به آغوش می‌کشم.
در این لحظه،
نه زمان اهمیتی دارد و نه دغدغه‌ها.
فقط من هستم و آرامشی که شاید مدت‌ها گمش کرده بودم.
این لحظه‌های کوتاه برای من مثل مرهم‌اند؛
فرصتی برای بازیابی، برای گوش دادن به صدای قلبم، دور از شلوغی‌های دنیا

خانه داری مدرن

01 Nov, 07:41



خدایا🙏
امروزبرای همه  🌸
رزق حلال
برکت بسیار
حل مشکلات
رفع گرفتاری
و آرامش در زندگی عطا فرما🌸
ودوستانم راعاقبت بخیر گردان 🙏

آمیـــن یا  حَیُّ یا قَیّوم 🙏
ای زنده، ای پاینده
خدایاشکرت برای یک روزدیگه،برای دیدن عزیزانم
خدایاشکرت

خانه داری مدرن

25 Oct, 19:14


بنظر شمام نویسنده خیلی الکی داره داستان رو کش میده؟ 😕

خانه داری مدرن

25 Oct, 19:14


#کینه‌کش
#پارت824

با استرس وسایلش را جمع کرد تا زودتر به فرودگاه برود.

تا قبل از پرواز هرچه با او تماس گرفت، نتیجه ای در بر نداشت.

امیدوار بود موبایلش سایلنت باشد و اتفاق بدی نیافتاده باشد.

ساعتی بعد به اصفهان رسید و بدون درنگ سوی خانه راهی شد.

عمارتش خلوت و ساکت بود.

چمدان هایش را در پذیرایی رها کرد و دوان از پله ها بالا رفت‌‌.

مهرو و مهدا کنار یکدیگر خواب بودند.

چقدر این صحنه شبیه به کابوسی بود که صبح زود دید!

پیش رفت و نگاهش به مچ پای مهدا افتاد که اسیر گچ بود.

آرام روی تخت نشست و پیشانی دخترکش را بوسید.

خدا را شکر که اتفاق بدتری نیافتاد.

شانه همسرش را نوازش کرد:
_مهرو؟

چرخید و با دیدن آذرخش پلک هایش به شدت باز شدند و شتابان نشست.

خانه داری مدرن

25 Oct, 19:13


خانه داری مدرن pinned «#کینه‌کش #پارت823 دهانش خشک شده بود و قلبش بی تابی می کرد. کمی آب نوشید و بطری خنک را به پیشانی داغ و عرق کرده اش چسباند. ساعت حوالی پنج صبح بود. دلش آرام نمی گرفت. چه می کرد؟ نمی توانست در این ساعت با مهرو تماس بگیرد. به حمام رفت و دوش آب سردی گرفت…»

خانه داری مدرن

25 Oct, 19:13


#کینه‌کش
#پارت823

دهانش خشک شده بود و قلبش بی تابی می کرد.

کمی آب نوشید و بطری خنک را به پیشانی داغ و عرق کرده اش چسباند.

ساعت حوالی پنج صبح بود.

دلش آرام نمی گرفت.
چه می کرد؟

نمی توانست در این ساعت با مهرو تماس بگیرد.

به حمام رفت و دوش آب سردی گرفت تا کمی از التهاب و دلشوره اش کم شود.

تا سه، چهار ساعت دیگر در خانه‌ی خود می بود.

حوله را بر موهایش کشید و دست برد تا آلارم موبایل را قطع کند که نوتیف پیام را دید.

وارد صفحه چت مهرو شد و با هر کلمه ای که خواند، قلبش بیش از پیش مچاله شد.

چه بر سر دخترکش آمده بود؟

مهرو گفت که فقط پایش شکسته است اما او هراس داشت.

نکند اتفاقی....
نه نه!

پلک بست و موهایش را چنگ زد.

بی تاب و قرار با مهرو تماس گرفت اما جوابی دریافت نکرد.

انگشتانش مشت شدند و پی برد کابوس امشبش بی دلیل نبود.

خانه داری مدرن

25 Oct, 06:29


شکرگزاری امروز۴آبان ماه

خدایا شکرت برای این روز زیبا

خدایا شکرت که لیاقت بدنی سالم با
وزن دلخواهم را دارم.

خدایا شکــرت کــه ایمـان دارم انسان
ثروتمند و خوشبختی هستم .

خدایا شکرت کــه همــه با احترام با
من رفتار میکنند.
خدایا شکرت که  روز به روز سرحال
تر و پر انرژی میشوم.

خــدایا شکـــرت کــه پـول و ثروت در
زندگیم همیشه جریان داشته

خـــدایا شکــــرت کـه در همـه ابعاد
زندگیم پیشرفت کردم.

خـــدایا شکـــرت که امــروز یک روز
دلچسب و عالی و پــر از خبــرهای
خوب میشه .

خــدایا شکرت که هر جا برم فقط
خبرهای عالی می‌شنوم.

خدایاشکرت برای ﺁﺑﯽ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ

خـــدایا شکـــرت بــرای  ﺍجابت های
ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﺕ

خـــدایا شکرت  خدایا شکرت  خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم  سپاسگزارم

خانه داری مدرن

24 Oct, 20:46


سینی های چای و بیسکوییت کنار در سالن جلسه چیده شده بود و پذیرایی مهیا بود

مدیر جلسه هم ما رو دعوت کردند به زمانی کوتاه برای استراحت و بعد بازگشتن به جلسه و شنیدن گفتگوهای معلم های ریاضی و فارسی!!
معلم بزرگوار ریاضی چند مربع کشید و یک دایره و دو مثلث و گفتند ادامه دادن این الگو و فهمیدن مفهومش برنامه درسی ما تا آبان ماه هست

فهمیدن مفهوم الگو هم یعنی ...

پیش بینی کردن و ادامه ی الگو!!

به تخته نگاه کردم
یه لحظه تمام زندگیم شد مثل دایره‌ها و مثلث‌ها و مربع های روی تخته با این تفاوت که هیچ نظم و روالی درش نبود دغدغه ها و نگرانی ها، غم ها و حسرت ها مسئولیت‌ها و وظایفم که به شکل یک جعبه‌ی پر از اشکال هندسی روی سرم ریخته بود!

اگر قرار بود به الگویی از جنس مفهوم ریاضی پایبند باشم می توانستم تمام جعبه ی اشکال دغدغه هایم را سریع مدل الگوی روی تخته مرتب کنم
دو عدد مربع پیدا کنم و اول خط بگذارم بعد سه عدد مثلث را کنار مربع قرار دهم و تا ابد هم می تونستم ادامه بدم!

و یه جعبه ی شلوغ و بی نظم رو تبدیل به یک خط منظم و درست و حسابی کنم!

درست کاری که قرآن یا الگوی عملی آن یعنی پیامبر اسلام برای بشر می کند!

پیامبر ما با سبک زندگی اش در نوع باورهایی که داشتند، در نوع بودنی که زیست می کردند، در نحوه ی کنترل خشم یا بکارگیری عقلانیت در زندگی...

اصلا در نوع تعریف از ماهیت زندگی و مرگ
تمام شلوغی های زندگی را با نظمی، با چیدن اولویت‌هایی مثل همین الگوی ریاضی مرتب می کردند

و اگر گفتید بزرگترین فایده‌ی این الگو چه بود؟!

قابل پیش بینی بودن!!

اینکه میدانی بعد از سه مربع حتما یک مثلث است!

میدانی زندگی مانند دری ست که قرار نیست روی یک پاشنه بچرخد!

میدانی فرزند امانت است در دستان تو و تو امانتی در دستان او حتی امانت در نزد خودت!

میدانی غم ها نمیماند چنانکه شادی ها نیز نماندند

و این قابل پیش بینی بودن
به مرور تمام اضطراب هایت را درمان میکند اگر...

سفر کنیم!!

گفتم سفر در لغت یعنی کنار زدن پرده ها

وقتی ما سفر می‌کنیم به اصفهان از زیبایی های این شهر پرده
بر میداریم حتی از ظرفیت خودمون وقتی هتل مون کثیف بود یا پروازمون تاخیر داشت یا خوردن یه غذای خوشمزه تا مرز ترکیدن هم پرده بر میداریم!!

حالا من میگم بیایین چمدون هامون رو ببندیم و سفر کنیم
کجا؟
به دل آیه‌هایی که الگو را توضیح میدهد!

به تفسیر

که تفسیر از ماده‌ی همین واژه‌ی سفر است وقتی پرده ها را از روی آیه ها کنار می زنی رفیق 💚

خانه داری مدرن

24 Oct, 20:19


#کینه‌کش
#پارت822

در آن سو، آذرخش زودتر از هر زمان دیگری خوابیده بود تا برای پرواز فردا صبحش انرژی داشته باشد.

تنش گر می گرفت و این چه کابوسی بود که می دید؟

می دانست خواب است.

آگاه بود که رویا می بیند اما قادر نبود برخیزد.

وارد اتاق خواب مشترک شان شد.

همسر و دخترش کنار یکدیگر خوابیده بودند.

پیش رفت و با دلتنگی بوسه ای بر پیشانی هر دویشان نشاند.

پتو را بالا داد تا کنارشان بخوابد اما متوجه سرخی خون شد.

ضربان قلبش بالا رفت و حرکات دست و پای اش در خواب به صورت غیر ارادی زیاد شدند.

پیکر مهرو و مهدا را زیر پتو غرق خون دید.

نفسش به تلاطم افتاد و سنگینی ای بر قفسه سینه اش حس می کرد.

ناله‌ی بلندی سر داد و از خواب پرید.

تا چند لحظه شوکه بود.

نفس نفس می زد و بلاخره به خود آمد.

چه کابوس تلخ و دردناکی بود!

ساعدش را بر چشمانش فشرد و دوست نداشت لحظه ای به آن خواب لعنتی فکر کند‌.

خانه داری مدرن

24 Oct, 20:19


خانه داری مدرن pinned «#کینه‌کش #پارت821 نگاهی به ساعت موبایلش انداخت. حوالی ده شب بود و عجیب تر آنکه امشب خبری از تماس های آذرخش نبود. به خانه که برگشتند، مهدا را روی تخت خواباند و دارویش را داد. هنوز سکسکه میکرد. موهای عرق کرده اش را بالا داد و کمی خم شد. بالای گچ پای اش…»

خانه داری مدرن

24 Oct, 20:19


#کینه‌کش
#پارت821

نگاهی به ساعت موبایلش انداخت.

حوالی ده شب بود و عجیب تر آنکه امشب خبری از تماس های آذرخش نبود.

به خانه که برگشتند، مهدا را روی تخت خواباند و دارویش را داد.

هنوز سکسکه میکرد.

موهای عرق کرده اش را بالا داد و کمی خم شد.

بالای گچ پای اش و بر ساق تپل اش بوسه ای کاشت:
_دردت به جونم.

چشم هایش گرم شده بودند و غرق خواب شد.

مهرو اما خوابش نمی برد.....این هم از مصیبت امشب!

بلاخره تصمیمش را گرفت.

حوالیِ دو نیمه شب با مرد جوان تماس تصویری گرفت اما پاسخی دریافت نکرد.

آفلاین بودنش را که دید، پیامکی برایش فرستاد و ماجرا را شرح داد.

قرص مسکنی خورد و کنار مهدا دراز کشید.

سر درد و گریه، امانش را بریده بود.

دستی به چشمان تَر اش کشید و بلاخره او نیز از خستگی بیهوش شد.

خانه داری مدرن

23 Oct, 18:14


🔥سورپرایز🔥

🔵فیلم #سینمایی
« #بی مادر»
📌بی مادر

کیفیت 720

خانه داری مدرن

23 Oct, 15:40


ایده کتابخانه

خانه داری مدرن

23 Oct, 13:42


#ترفند_خانه_داری

برای چرب نشدن فضای کابینت حاوی ظرف های روغن،
روغن ها را داخل سبد پلاستیکی بگذارید و زیر آن دو سه لایه دستمال کاغذی یا روزنامه بگذارید.

خانه داری مدرن

21 Oct, 12:54


با این ۳ ترفند اتاق خواب تمیزتر، خوش بو تر و قطعا خواب بهتری خواهید داشت

خانه داری مدرن

21 Oct, 12:52


#ایده رنگ اتاق خواب

خانه داری مدرن

21 Oct, 09:59


#کینه‌کش
#پارت818

لبخندی شیطانی زد و خنده اش را خورد:
_باچه (باشه).

مهرو چشم ریز کرد و می دانست معنی این لبخند شیطانی را:
_مهدا نری رو کانتر بپری ها!

_چشم مامان جونی. بلو نگلان نباش (برو نگران نباش).

بالا رفت و زیر لب غر زد:
_وقتایی که تو و بابات میگین‌ نگران نباش، بیشتر نگران میشم.

لباس ها را درون سبد انداخت تا در لباسشویی بشوید.

از پایین صدایی به جز صدای انیمیشن نمی آمد.

با عجله بیشتری لباس ها را جمع کرد و همین که در کمد را بست، صدای جیغ بلند مهدا به گوشش خورد.

سبد روی زمین افتاد و جانش به لب رسید:
_یا خدا!

پله ها را دوتا یکی کرد تا به پذیرایی رسید.

دخترکش پایین کانتر افتاده بود و جیغ می کشید.

_ماما...آی.

کنارش نشست و هول شده بغلش کرد:
_چت شده؟ مگه نگفتم تا نیومدم نیا رو کانتر!

با درد جیغ کشید و تیشرت مهرو را چنگ زد.

خانه داری مدرن

21 Oct, 09:59


خانه داری مدرن pinned «#کینه‌کش #پارت817 شام را که خوردند، به خانه برگشتند و مهدا در خودرو خوابش برد. مهرو که خواب به چشمش نمی آمد، کمی با آذرخش چت کرد. حقیقتا او نیز دلتنگ شده بود. روز بعد را تمام مدت با مهدا در خانه به سر بردند. دخترک در کارهای کوچک کمکش می کرد و ذوقِ آمدن…»

خانه داری مدرن

21 Oct, 09:59


#کینه‌کش
#پارت817

شام را که خوردند، به خانه برگشتند و مهدا در خودرو خوابش برد.

مهرو که خواب به چشمش نمی آمد، کمی با آذرخش چت کرد.

حقیقتا او نیز دلتنگ شده بود.

روز بعد را تمام مدت با مهدا در خانه به سر بردند.

دخترک در کارهای کوچک کمکش می کرد و ذوقِ آمدن پدرش را داشت.

پیش بند اش را با خستگی از گردن درآورد و برای بار چندم نچی کشید:
_مهدا خانم...عزیزدلم اینقد از رو کانتر نپر پایین. خطرناکه ها!

خندید و بار دیگر از صندلی بالا رفت تا بتواند روی کانتر بایستد:
_بپل بپل دوس دالم (بپر بپر دوست دارم)....یک...دو...سه.

بلافاصله از کانتر روی فرشِ درون پذیرایی پرید و صدای خنده اش در فضا پیچید.

مهرو لبخندی زد و با اینکه کانتر زیاد بلند نبود اما نگران بود.

امروز بیش از حد خسته شد.

مهدا را روی مبل نشاند و تلوزیون را روشن کرد:
_بپر بپر فعلا تعطیل. من میرم لباسا رو از بالا بیارم. شما هم انیمیشن شاهزاده مو فرفری رو میبینی تا من بیام.

خانه داری مدرن

21 Oct, 06:23


#نیت_نوشت_دوشنبه

سلام رفقا😍💚

امروز بدون شتاب کار کن؛ بدون شتاب غذا بخور؛ بدون شتاب حرف بزن؛ ببین بدون شتاب به معنی فِس فس کردن نیست؛ بدون شتاب یعنی طوریکه انگار تمام لحظه ات خلاصه شده تو خوردن نون تست و بادوم زمینی و عسل؛ نه اینکه طولش بدی؛ اگه یک دقیقه ایی میخوریش اون یک دقیقه رو تماما توی همون لحظه باش و اینطوری میبینی که زندگی چقدر شگفتی برای نشون دادن داره و تو نمیبینی چون رو دور تندی…

با نیت امروز من همراهی رفیق؟

خانه داری مدرن

21 Oct, 06:23


روز دوشنبه 😍
مخصوص اتاق خواب ها
لباس ها و کمد ها کشوها
کیف ها
لوازم آرایشی ها

خانه داری مدرن

21 Oct, 04:09


#انگیزشی

1- اگه کنترلی روی موضوعی نداری، دلیلی هم نداره که نگرانش باشی.

2- این حس هم‌دردی که به دیگران عرضه می‌کنی، به خودت هم بده.

3- صلح و آرامش درونی خودتو حفظ کن، مهم نیست فاصله رو با چه کسایی حفظ میکنی.

4- تو به کسی بدهکار نیستی و باید اولویت اولت فقط خودت باشی.

5- سعی نکن یه مشکل غیر منطقی رو با یه راه حل منطقی حل کنی.

6- برچسب خوب یا بد به خودت نزن، خودتو درک کن، خودتو در آغوش بگیر.

خانه داری مدرن

21 Oct, 04:09


صبح 30 مهر

خانه داری مدرن

21 Oct, 04:08


شکر گزاری ۳۰ مهر ۱۴۰۳

خدایا شکرت 

من به خودم اعتماد دارم

من قدرت ایجاد تغییر را دارم

من بر خوشبختی خودم مسلط هستم

من لایق بهترین‌ها هستم و بهترین‌ها را قبول دارم

خدایا شکرت

من لایق عشق پاک و واقعی هستم

حال من همواره خوب خوب خوب است

قلب من سرشار از انرژی سلامتی و شادیست

من با هر تنفس سرشار از سلامتی و شادی می شوم

خدایا شکرت

خانه داری مدرن

20 Oct, 07:14


این جمله رو هر روز با خودت تکرار کن !


خانه داری مدرن

20 Oct, 06:33


سلام رفقا💚
اینو یادم میاد بیست و پنج تیر ماه نوشتم برای مهرسا تو دفترم
چون دقیقا روز تولد دخترم شب تاسوعای حسینی بود

به پاس تولدت بر ما
مهرسای قشنگم....میوه ی افکارم
شاید فقط پنج سال بیشتر نداشته باشی اما
به دید مادرت آنقدر بزرگ شدی که مفهوم درست و نادرست رو فارغ از اینکه گاهی انجام کار نادرست چقدررررر کیف می دهد درک کنی!!

این درک را من بارها در چشمانت دیده و سلامش را شنیده ام...
پس در قدم اول...

قبل از هر چیز تولدت مبارک
نه چون صرفا دوباره زمین به دور خود و خورشید عالم تاب گشت و گشت تا تو را به سالروز و دقایقی رساند که چشم بر دنیا گشودی...

تولدت مبارک به پاس درکی که در نگاهت متولد شده ،همه سوال هایی که میپرسی !
به پاس تفکری که با مکث همراه است حتی وقتی که سکوت می کنی و آشپزخانه را ترک می کنی...

و اما کادوی تولدت از طرف من ... مادرت ... به تو
نه آن کیکی بود که با ذوق و زحمت و هول هولکی بعد هیئت درست کردم که تو فقط شمعتو فوت کنی و آرزو کنی
و نه حتی بوسیدن های چپ و راست لپت و کلت، عزیزکم

هدیه ی من به تو شاید بازگو کردن این روایت از داستان خلقت باشد دخترم

می دانستی خدا خلقت را در ۶ روز ( دوره ) آفرید؟

و خودش در کلامش فرمود در دو روز اول زمین و دنیای مادی و در دو روز بعدی مواد مورد نیاز حیات را خلق کرد
و در نهایت در دو روز پایانی آسمان ها و زمین و حیات معنوی ، خلقتش کامل شده است

شاید از خودت بپرسی مگه خداوند عالم نمی توانست تمام خلقت را بیافریند و تمام!!
پس چرا این خلقت باید گام به گام خلق می شد؟
بیا نزدیک تر...
چون...
خلقت این جهان باید با نوع کارکرد آن هماهنگ باشد!

کارکرد این دنیا قدم به قدم توسط اسباب صورت می‌گیرد پس مسبب الاسباب هم ظرف دنیا را متناسب با محتوای آن خلق کرد!

یعنی اگر قرار است مراحل و چرخه ی آبی باشد تا باران را سرازیر کند خلقت آن هم باید مراحلی داشته باشد!

و تو می دانی هدیه ی من به تو چیست؟
اینکه بدانی
تماااااام زندگی
تمامممم حرکت در مسیر درست یا نادرست
تماااااام تغییر هایی که دوست داری در زندگی ات رخ بده
متناسب با ماهیت این دنیا
گام به گام است!!

ما قدم به قدم ، به مرور... خوب یا بد می شویم!

قدم به قدم یا به آرزوهایمان می رسیم یا از آن ها فاصله
می گیریم!

و اگر به درکی یا علمی رسیدیم...
قدم به قدم می توانیم آن علم را لباس عمل بپوشانیم!!

قدم به قدم اتاق مان مرتب می شود!
گام به گام خوش خط تر می شویم!

کم کم حواس مان به گفتارمان جمع تر می شود!

یواش یواش کنترل خشم مان را به دست می گیریم!

پس مادر...
حواست به این گام ها باشد اینکه نگاه کنی مورچه وار به کدام سمت کشیده می شوی!
و هرگز
هرگز
برای کوچکی گام هایت در حرکت در مسیر درست غصه نخوری!!

چرا که خالق بزرگ تو کنار گام های کوچکت ایستاده است!!

1,587

subscribers

1,336

photos

629

videos