فرهنگسرای کتابِ خوب @ketabkhobkerman Channel on Telegram

فرهنگسرای کتابِ خوب

@ketabkhobkerman


امید را برای روزهای بد ساخته‌اند
و ‏چراغ را برای تاریکی.
افتادگان برخواهند خاست و نومیدان آگاه خواهند شد.
چه کسی را یارای مقابله با "مردم آگاه" است.

ادمین
@ali_sharifi135012

اینجا چراغی روشنه: کرمان، میدان کوثر، ابتدای بلوار آزادگان، جنب بانک ملت

فرهنگسرای کتابِ خوب (Persian)

فرهنگسرای کتابِ خوب یک کانال تلگرامی پر از دستاوردها و محصولات فرهنگی است که به دنبال انتشار کتب و اشعار با کیفیت برای مخاطبان علاقه‌مند می‌باشد. اگر به دنبال یافتن کتبی با مضامین متنوع و نوآور هستید، این کانال برای شما مناسب است. مدیریت این کانال از همکاری و تلاش جمعی برای ارتقا ادبیات و فرهنگ در جامعه حمایت می‌کند. در اینجا شما می‌توانید با انواع ادبیات و کتب مفید و الهام‌بخش آشنا شوید. ادمین این کانال از طرفی با نام کاربری @ali_sharifi135012 در دسترس شماست تا پاسخگوی سوالات شما باشد. اگر به دنبال روشنایی و دانش هستید، به فرهنگسرای کتابِ خوب بپیوندید. این کانال محلی است که با خیالی آرام و آسوده امکان پذیری مکاتبه با سایر افراد آگاه را برای شما تضمین می‌کند. با مراجعه به آدرس فیزیکی مربوط به فرهنگسرا در کرمان، میدان کوثر، ابتدای بلوار آزادگان، جنب بانک ملت نیز می‌توانید این ارتباط را عمیق‌تر بسط دهید.

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Feb, 20:04


صدا و سیما رسما شده منبع تولید خزعبلات و اراجیف!

امروز یه کلیپ از صداوسیما در مورد غربالگری پخش شد که دوست دارم چشمامو با اسید بشورم.
خلاصه کلیپ میگه که هزینه ی غربالگری سندرم داون (منگولیسم) ۱۰۰ برابر هزینه نگهداری یه فرد مبتلا به سندرم داونه و خیلی کشورا اونو حذف کردن.

دقت کنید، می گه؛ هزینه‌ی یه غربالگری ساده، صد برابر هزینه نگهداری یه مبتلا به سندرم داون در طول تمام عمرشه!!!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Feb, 18:11


موزیک ویدئو 🎥

خواننده بانو سیما بینا
سرپرست گروه استاد فرج علیپور

ترانه تفنگ و دایه دایه



@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Feb, 17:55


رضا سقایی

تفنگ

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Feb, 17:26


@ketabkhobkerman

📚شکارِ شکارچی!


عمری را در صید و شکار سپری کرده بود و حالا سن و سالی از او گذشته بود. هوس کباب آهو کرده و امروز را فقط به قصد شکار آهو به کوه زده بود. سینه به سینه کوه در جستجوی آهو بود. ماده آهویی زیبا با دو بره آهو در پی، عقل و هوشش را ربوده بود. در کمینگاه تفنگ را آماده شلیک کرده بود که باد بوی شکارچی را به آهو رساند. آهو از فراز صخره و ستیغ کوه ها گذشت. رفت و رفت و رفت. هر جا او دوید، این هم دوید. هرجا او پرید، این هم پرید. تمام فکر و حواسش به ماده آهو و بره هایش بود. و سرانجام در یکی از این دویدن ها به دره ای عمیق سقوط کرد.

چشم صیادی به دنبال شکار
ناگهان بادی از آن ور تر رسید

صدای فریادش در کوهستان پیچید. صدایی مهیب تر از صدای شلیک تمام گلوله هایی که در همه‌ی این سال ها به قصد شکار شلیک کرده بود! همیشه حیوانات کوهستان از صدای مهیب شلیک گلوله‌های تفنگش پناهگاهی می جستند و این بار از صدای مهیب فریادهای دلخراش خودش!

الا ای مرد تیر انداز، ای صیاد صید افکن
به بانگ ناله ی تیری، سکوت دلپذیر کوه را مشکن

خونش کف دره را رنگین کرده و پا و دستش شکسته بود. توان تکان خوردن نداشت و از درد بر خود می پیچید. در میانه‌ی قله های سر به فلک کشیده کوهستان و در عمق دره های ناشناخته چه کسی می توانست او را بیابد و نجات دهد!؟ درست در جایی که سال ها جان صدها جاندار بی زبان را گرفته بود، ناامید از همه جا و همه کس به مرگ می‌اندیشید. فقط ای کاش مرگش دردناک و پر رنج نباشد، آن گونه که خود بی رحمانه چاقو بر گردن آهو و بز و بره و کبک و تیهو گذاشته بود. کاش در یک دم چشم فروبندد و هرگز باز نکند. اما درد و رنج سراپای وجودش را در خود گرفته بود. خسته، مجروح، تشنه، گرسنه و از همه سخت‌تر و وحشتناک‌تر، ناامید؛ انتظار مرگ را می‌کشید!

شب بر سراسر کوهستان چادر خود را گسترده بود و شکارچی احساس می کرد لحظه به لحظه به شکار شدن نزدیک می شود. صدای پای جنبنده ای از پشت سر به گوشش خورد، وحشت سراپای وجودش را در برگرفت. گرگ است یا پلنگ یا شاید هم کفتار. توان چرخیدن و نگریستن به پشت سر را نداشت. چشم بر هم نهاد و در انتظار،  آخرین لحظات زندگی را با چشمان بر هم نهاده می کشید. هنگام کوچ ایل در میان دره‌های این کوهستان چشم به دنیا گشوده بود و حالا پس از سال‌ها در دره ای عمیق از همان کوهستان با دنیا خداحافظی می کرد.

در انتظار دندان‌های تیز پلنگی گرسنه و وحشی بود که ناگهان برخورد چیزی سرد و خیس را بر گونه های خود حس کرد. تمام بدنش لرزید. با ترس و به آهستگی چشم گشود. این دندان‌های پلنگ نبود که گردنش را می فشرد، این زبان آهویی زیبا بود که گونه های خسته و خیس از اشکش را لیس می زد و پاک می کرد! دو بره آهو هم با ترس و تعجب می بوییدندش!
سحرگاه مرد شکارچی بود، آهو شکار و شامگاه، آهو شکارچی بود و مرد شکار!

صیدِ دو چشم می‌شود آنکه شکار می‌کند
نیست عجب که عاقبت شیر تو رام می‌شود

در میان درد و رنج تن و عذاب وجدان و شرمندگی روح و روان، دو شبانه روز را با خوردن شیر از سهم دو بره آهو سپری کرد. در سحرگاه روز سوم اهل آبادی به جستجوی او به کوه زدند و تا غروب هیچ نشانی نیافتند، ناامیدانه قصد بازگشت داشتند که چشمشان به آهویی زیبا افتاد. به نیت دست خالی برنگشتن به آبادی، دنبالش کردند تا بساط شام شبشان مهیا شود. با راهنمایی های هوشمندانه ماده آهو، که خود را در نقش صید اهل آبادی قرار داده بود، مرد را در عمیق ترین نقطه‌ی کوهستان، دست و پا شکسته یافتند. آهو آنها را به اینجا کشاند تا بیابند گمشده‌ی شان را.

پس از روزها و ماه‌ها، شکارچی پس از درمان زخم ها و شکستگی ها، تفنگش را در صندوقچه گذاشت و برای همیشه با دنیای شکار و شکارگری خداحافظی کرد. هر چند روز یک بار در همان دره و همان محل، به دیدار شکارگر خود و بره هایش می شتافت و دیداری تازه می کرد.

غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبوَد
عجب فتادن مرد است در کمند غزال

و این آخرین گفتگوی مرد شکارچی با تفنگی که سال‌ها با آن جانداران بی شماری را بی جان کرد:

تِفَنگ حِیفه کِه آهو بَکُشی، آهو قِشَنگه
تِفَنگ حیفه بَِکُشی کبکِ کوهی، رَنگ وِ رَنگه

"بخشی کوتاهی از یک رمان منتشر نشده"

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 20:16


#مهستی . ترانه ی زیبای "قبله گاه" تقدیم به شما 🌺

کمکی کن ای خدا تا بعد از این
عشقمون رنگ ترحم نگیره
توی دست بی امان خستگی
عشقمون زنده بمونه نمیره

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 20:11


می گویند که درد
آدم ها را به هم نزديک مى‌كند.
به من بگو کداممان شاد هستيم
که این همه از هم دور مانده‌ایم!؟


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 19:36


تنگه دلت

زنده یاد روح پرور

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 19:33


بانو روحپرور


از دلی که با سنگ غم شکسته
چه انتظاری داری؟


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 19:22


@ketabkhobkerman

📚 یاد آر ز شمع مرده، یاد آر

مریم روح پرور
( زاده سال ۱۳۱۱ تهران – درگذشته ۱۳۶۶ تهران) خواننده

مریم جمال خرم با نام هنری روحپرور که خود را فرزند دریا می دانست، اوایل در بندر انزلی می‌خواند و کم کم به شهرت رسید. نخستین بار صدای او از رادیویی در تهران به نام رادیوی نیروی هوایی پخش شد.
او بعدها از خواننده‌های لاله‌زاری شد و به خاطر برخورداری از صدایی قدرتمند در اجرا، به او لقب ام‌کلثوم ایران را داده بودند.

بعد از انقلاب در ایران ماند. در زمان حمله های هوایی عراق در طول جنگ هشت ساله خانه اش در تهران هدف اصابت موشک قرار گرفت و دارایی اش که حاصل سال ها فعالیت هنری بود، نابود شد.
پس از این اتفاق در فقر و تنگدستی در دکه‌ی روزنامه فروشی سرتقاطع خیابان های بهشتی و ولی‌عصر تهران زندگی می‌کرد تا این که صفرزاده آهنگساز او را به منزل خود برد و از وی نگهداری می‌کرد.
پس از چندی به ترکیه رفت و آنجا هم سر او کلاه گذاشتند و به تهران بازگشت.
مریم روحپرور در ۵۵ سالگی پس از سکته قلبی در بیمارستان رسالت درگذشت و در بهشت‌ زهرا قطعه ۱۰۴ به خاک سپرده شد.

یادش گرامی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 16:43


وام ۵۰ ساله فقط برای "خودی‌ها"!
بانک ملی رکورد زد: ۶۰۰ ماه بازپرداخت! یعنی ۵۰ سال!

برای مردم سخت‌گیری، برای نورچشمی‌ها سخاوت
!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 14:50


آفتابکاران

کلام: سعید سلطانپور
صدا: داود شراره‌ها
و همراهی گروه کر

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 14:49


@ketabkhobkerman

📚همنورد

نمونه زیبای یک سبک زندگی ناب گروهی
و نیاز امروز جامعه ی ما "همنوردی" است.

در فرهنگ نامه‌ی کوهنوردی به آدم هایی که با همدیگر کوهنوردی می‌کنند می‌گویند:
"همنورد".
چه اسم قشنگی !
"همنورد"، یعنی تمام پستی ها و بلندی‌ها و فراز و نشیب‌ها را در کنار هم درنوردیدن، پشت و پناه هم بودن ، کنار هم و پا به پای هم راه رفتن، در رابطه با دیگران جنسیت نداشتن و جنسیت قائل نشدن، در سخت ترین مسیرها و دشوارترین گردنه ها هوای هم را داشتن و تمام دار و ندار خود را با دیگران قسمت کردن.

"همنوردها" رفتارهای ویژه ای دارند که رویای تمام کسانی است که می خواهند با همدیگر و در کنار هم زندگی کنند :
آنها همیشه حواس شان هست که :
یکی تندتر از دیگران حرکت نکند،
حواس شان هست که یکی از دیگران جا نماند،
حواس شان هست که در مسیرهای سخت یکی سقوط نکند ،
در سنگلاخ ها یکی لیز  نخورد،
حواس شان هست که یکی کم نیاورد،
که یکی فشارش نیفتد،
که یکی کم و کسر نداشته باشد.
دقت کنید که همنوردی صرفا هم تیمی بودن در یک رشته ورزشی نیست ، یک معرفت است ، یک سبک زندگی است:
همنوردی با هم بودن در عین احترام به فردیتهای همدیگر است، پشت و پناه هم بودن بدون منت گذاشتن است، همراه بودن بدون تملک و تصاحب است، عشق ورزی، مهربانی و همدلی بدون توجه به جنسیت افراد است.

چه خوب می شد اگر آدم ها به جای هموطن بودن، هم مذهب بودن، هم نژاد بودن، همجنس بودن و هم "سر" بودن ، "همنورد" هم بودند در فراز و نشیب های زندگی.
چه خوب می شد اگر تمامی ما آدمها یکی رو داشتیم که همیشه در لحظات سختی و دشواری خیالمون تخت باشه که حمایتمون می کنه، که تنهامون نمیزاره ، که دستمونو می گیره و پابه پامون راه میاد برای عبور از گردنه ها و گذرگاه های سخت زندگی، بدون این که ما رو بخواد به راه خودش ببره.
یه "همنورد" که همیشه حواسش باشه برای نیفتادنمون، برای رسیدنمون تا قله، برای اوج گرفتنمون،
چه خوب می شد اگر ما هم برای دیگران چنین همراهان و همنوردانی بودیم!

چه خوب می شد اگر آدم ها، "همنورد" هم بودند
.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 12:41


تکنوازی تنبور
سهراب پورناظری

خشک چوب و خشک سیم و خشک پوست
از کجا می آید این  آوای دوست...!؟


ببینید و لذت ببرید.
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 12:39


اگر آیی به جونت وا نوازم
وگر نایی ز هجرونت گدازم
بیا دردی که داری بر دلم نه
بمیرم یا بسوزم یا بسازم

باباطاهر

🎙 اجرای استاد شجریان در رادیو ملی آمریکا NPR
کمانچه: سهراب پورناظری
تار: تهمورس پورناظری
واتر درام: رابین وسی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 12:26


مگر از این زیباتر هم می توان در وصف ایران گفت؟

هزینه را فردوسی و خواجه نظام و شجریان داده اند. این آتش با اینکه می‌سوزاندت، ولی منورت میکنه. پالایشت می‌ده.
ایران برای ما منتهای شادی‌ است؛ دماوند؛ بیستون؛ دعای داریوش، کتبیه‌ کوروش، فردوسی، آتش نوروز کردهاست.
ایران کابل است، سمرقند است، حافظیه، سعدیه، محمدعلی فروغی است، حنجره قمر‌الملوک وزیری، پریسا و...

ایران خاموشی آتش نوروز در مزارشریف است تا تلخی شکست احمد مسعود از طالبان.
ایران برای ما سرحد رنج و اندوه است، ایران برایمان زخم است، زخم تشنگی اورمیه و...

   کسی نمی‌تونه این فرهنگو از بین ببره.

سهراب پورناظری
ایران همیشه جاوید
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Feb, 05:31


برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران

در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران


خیام
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Feb, 20:29


▪️پرنده
▪️سیاوش قمیشی و معین

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Feb, 20:19


هرچه پول در آورد کتاب خرید!
پدر پرسید؛ دنبال چه می‌گردی؟
گفت: دنبال خودم...



سمفونی مردگان
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Feb, 19:34


بعضی اظهار نظرها را که می شنوی، به این نتیجه می‌رسی که چقدر جهان بدونِ اراجیفِ برخی از سیاستمداران، جای بهتری برای زندگی بود.


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Feb, 19:20


ای خوب من

مهستی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 13:05


به اطلاع می رسانم؛
کتاب خوب امروز جمعه از ساعت ۵ عصر باز است
.


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 10:48


نفرین نامه

خواننده داریوش

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 10:47


ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید؟



هوشنگ ابتهاج
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 10:34


خواننده : داریوش

یاس پرپر

لالایی عزیز نازنین من لالایی
بخواب این آخرین خواب تو شیرین

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 10:25


اینجا کجاست که
اگر دشمن ما را نکشد
دوستان ما را می کشند؟
همان‌ها که با ظاهری خیرخواهانه، بی رحمانه خنجر در پشت ما فرو می کنند!
و اگر  دوست نکشد،
آشنا می کشد!
و اگر هیچکس ما را نکشد
ما خودمان؛
ناامیدی را روی شقیقه مان می گذاریم
و شلیک می کنیم!

اینجا کجاست که
برای به خاک سپردن جنازه‌ی ما
به گورستانی بزرگ محتاجیم!
که شرقش
به تاریخ تعصب می رسد
و غربش
به جغرافیای جهل
؟!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 09:57


مدیرعامل هلال‌ احمر گفته‌ علت تصادف اتوبوس دختران دانش‌آموز مدرسه تیزهوشان فرزانگان ناحیه ۲ کرمان «بریدن ترمز»بوده است.
این عکس‌ اتوبوسی است که دختران کرمانی، مسافرش‌ بودند، استهلاک‌ و از کارافتادگی‌اش در عکس‌ فریاد می‌زند.

درصد بالایی از سیستم حمل و نقل کشور فرسوده و پوسیده است. بودجه مملکت به جای مصارف عمومی و رفاه و آسایش فرزندان ایران، خرج چه کارها و در کجا می شود!؟
این قدر نگویید، پول نداریم. دارید، برای ما ندارید. برای ایران ندارید. برای ما مردم معمولی ایران ندارید!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 09:18


این نوشته بسیار درد دارد، بسیار:
"لطفا جالباسی را نبرید!"

ما کی به اینجا رسیدیم!؟

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سرآمد؟ شهریاران را چه شد؟

حافظ

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 08:08


🔴 بخشی از سخنان امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) در مورد خیام خوانی شجریان در آرامگاه خیام:

خیلی کار درخشانی بود. در نیشابور، تو آرامگاه خیام این کارو اجرا کردیم.
طوری تنظیم کردم که از «آمد سحری ندا ز میخانۀ ما» شروع شد تا رسید به «از من رمقی به سعی ساقی مانده‌ست»... یه مسیره، یه عمره، طوری مرتب شده که انگار پشت سر هم ساخته شده این رباعی‌ها.... بعد اینو دادم به فرامرز پایور که انصافاً آهنگ خوبی روش گذاشت و بعدش هم که شجریان محشر خوند.

نمی‌دونید اون شبی که این کار تو نیشابور اجرا شد شجریان چقدر عجیب و غریب خوند. اصلاً دیوانه شده بودم. نمی‌دونستم چی کار کنم...


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 07:52


برای توصیف کوچه های پیچ در پیچ گیسوانت؛
باید خیام رباعی بسراید،
نظامی از خمسه بگوید،
حافظ غزل خوانی کند،
فردوسی حماسه‌ای دیگر بیافریند،
سعدی عاشقانه بخواند،
مولوی سماع کند،
باباطاهر از اندوهش بگوید،
شاملو آیدایش را وصف کن،
و
شجریان آواز بخواند،
آواز بخواند،
آواز بخواند!

قصه‌ی گیسوان تو سرِ دراز دارد...


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 07:42


کلامی از استاد شجریان در مقام ارزشمند حکیم خیام.


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 07:24


در شگفتم که چه جامعه‌ی مغبون و مغمومی داریم که با وجود اندیشمند فرا زمانی چون خیام، دُرّ گم‌کرده‌ی وجودِ خویش را طلب از گمشدگان لب دریا می‌کند! حال آنکه، در جنگ بین‌الملل، هر سرباز انگلیسی یک نسخه از رباعیات خیام را در یونیفورم خویش به‌همراه داشت!

داریوش شایگان
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 07:23


شخصا اعتقاد دارم تا کنون اندیشمندی به وسعت دید و نگاه عمیق به فلسفه زندگی، هستی و آفرینش مانند خیام پا بر روی کره‌ی زمین نگذاشته است.

برای اولین بار کتابی مفصل درباره‌ی زندگی، آثار و افکار و شرح رباعیات خیام نیشابوری منتشر شده است.

خیّام نیشابوری دانشمندی نامدار و شناخته‌شده در سطح جهان است. او در علوم جبر‌، هندسه، نجوم، ریاضیات و فلسفه تبحر داشت. امروزه خیّام را بیشتر با اشعارش می‌شناسیم؛ ولی شاعری پیشه‌ی اصلی او نبود.

شناخت خیّام کاری دشوار است. مؤلفان این اثر در این کتاب با رویکرد علمی و با بررسی تمام منابع موجود کوشیده‌اند تا کتابی قابل‌اعتماد و موثق تألیف کنند. بخش‌های مربوط به زندگی و شعر خیّام را حسین دانش نوشته و مباحث مربوط به فلسفه‌ی خیّام و مقایسه‌اش با دیگر فلاسفه را رضا توفیق بر عهده گرفته است. این کتاب در شش فصل زندگی، آثار و افکار خیّام نیشابوری را به‌تفصیل شرح می‌دهد. خوانندگان پس از به اتمام رساندن کتاب می‌توانند خیّام و اندیشه‌هایش را به‌درستی بشناسند و از اشعارش لذت ببرند.


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 07:01


برقـص!
      و بگذار آوازت در شهر بپیچد.
   برقص!
تا ناکسانی که دل به اندوه تو بسته‌اند،
   بدانند که ما هرگز از رویاهای مان،
      از دوست داشتن و شادمانی
         دست نخواهیم کشید
!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

07 Feb, 07:00


بنگر ز جهان چه طَرف بَربَستم؟ هیچ
وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ

شمعِ طربم، ولی چو بنشستم، هیچ
من جامِ جمم ولی چو بشکستم، هیچ

خیام
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

06 Feb, 20:50


مهستی

بازم نشستی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

06 Feb, 20:49


.

چـرا صبح مـرا، زندانی پیراهنت داری
تو که خورشید را، چون خون جاری در تنت داری

دو سار، از چشم های تو به یک دیگر نشان دادند
دو مرغ سینه سرخی را که در پیراهنت داری

لبت را غنچه کن، پر ده به سویم با نفس هایت
همه گلبرگ هایی را که روی ناخنت داری

خمار و سردم آری در رگم همواره جاری کن
شراب و آفتابی را که در بوسیدنت داری

برایم با مژه، پیراهن بختی بدوز، اکنون
تو که تار نخ از گیسوی خود، در سوزنت داری

شبی صحرایی و سوزان، تمامم را برافروزان
از آن تب ها که خود در طبع چون آویشنت داری

حسین منزوی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

06 Feb, 20:31


رفتی سفر

سوسن

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

06 Feb, 20:28


احساس می کنم از کتابها می ترسم. هروقت خود را در میان کتابها می بینم با صراحت بی رحمانه ای احساس نادانی میکنم.


محمود دولت آبادی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

06 Feb, 20:23


ترانه: عشق من ، منو صدا کن
خواننده: معیـــــن

🍃🌺 کتابِ خوب پنجره‌ای رو به خاطرات نسلی که ناجوانمردانه سوخت🌺🍃

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

06 Feb, 20:17


جسد یه مرد 59 ساله آلمانی هشت سال بعد از مرگش تو خونه‌ش پیدا شده در حالیکه جسد سگش هم کنارش بوده. صاحبخانه گفته تو این 8 سال اجاره خونه به طور اتومات از حقوق بازنشستگی مرد پرداخت می شده و دلیلی نداشته سراغ مستاجرش بره!

فکرش رو بکنید؛
هشت  سال خانواده و فامیلت ازت خبر نگیرن
هشت سال هیچ دوستی بهت سر نزنه
هشت سال همسایه‌ها سراغتو نگیرن
اما سگت تنهات نذاره!

البته نکته جالب خبر برای ما ایرانی ها هم اینجاست که هشت سال اجاره‌خونه یک رقم ثابت بوده...!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Jan, 19:54


زندگی رو باختی دل من
مردمو شناختی دل من

با صدای همیشه فوق العاده ی مرد بزرگ موسیقی پاپ ایران، داریوش عزیز


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Jan, 19:47


‏عربستان با کاشت ۱۰ میلیارد درخت صحراهای عربستان را تبدیل به جنگل می‌کند، در ایران هم نیمی از جنگلهای ۴۰ میلیون ساله هیرکانی که از زمان دایناسورها و عصر یخبندان جان سالم به در برده بود در ۴۰ سال اخیر نابود شد!

متاسفانه همه چی رو باختیم، همه چی رو!

به قول مهندس بازرگان ما "خسر الدنیا و الاخره" شدیم.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Jan, 13:53


ما وارثان نور و سپیدی بودیم!
اما افسوس که اکنون
ما مانده ایم و سینه پر حسرتی در اوج التهاب
با دستهای سرد دعاگوی مضطرب
در پشت یک دریچه تاریک آهنی
از صبح تا به شام
درگیر فکرهای غریبیم!

گذشت،
گذشت آن روزهای خوب گذشته!
مادرم حق دارد با بغض بگوید دلم برای روزگار قدیم،
دلم برای ایران‌گذشته تنگ شده است!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Jan, 11:30


تنها صداست که می ماند.
همون جور که آغاسی رفت، اما این صدای دلنشین مردونش موند. کسی که معروف بود هر جا برنامه داره، چند برابر کسانی که تونستن جا گیر بیارن و برن تو، بیرون کاباره پشت در موندن.

تو سفر کردی

زنده یاد آغاسی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Jan, 11:27


بانو ریتا، ‌‏خواننده یهودی ایرانی الاصل، در برنامه ای زنده و احساسی، لالایی دوران کودکی خود را که مادر در کودکی برایش در گهواره ی ایران می خوانده است، زمزمه می کنند.
حالا واکنش فیلمبردار که او نیز از ایرانیان مهاجر است را ببینید!

وطن یعنی همه آب و همه خاک
وطن یعنی همه عشق و همه پاک

به گاه شیرخواری گاهواره
به روز و درد پیری، عین چاره

وطن یعنی پدر، مادر، نیاکان
به خون و خاک بستن عهد و پیمان

وطن یعنی هویت، اصل، ریشه
سرآغاز و سرانجام و همیشه

وطن یعنی نگاه هموطن دوست
هر آنجایی که دانی هموطن اوست

وطن یعنی گذشته، حال، فردا
تمام سهم یک ملت ز دنیا

شعر از: علی رضا شجاع پور
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Jan, 05:00


جشن سده فروزان باد

جشن سده یکی از جشن‌های پرشکوه زمستانی ایرانی است که از دوران باستان به یادگار مانده. این جشن در دهمین روز بهمن‌ماه برگزار می‌شود. همانند دیگر جشن‌های اصیل ایرانی، آتش🔥 هسته اصلی برگزاری جشن سده به شمار می‌رود. جشن سده به همراه نوروز و شب یلدا سه جشن بزرگ ایرانی را تشکیل می‌دهند.

جشن سده روز ۱۰ بهمن ماه
فــرخــنــده بــــاد 🔥🌹

دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ 
       فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
سده نام آن جشن فرخنده کرد   
     یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار    
    بسی باد چون او دگر شهریار
🍒🔥

شاهنامه فردوسی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 20:06


مهستی

ترانه🌷فدات شم🌷

آهنگساز:صادق نوجوکی
ترانه سرا:بیژن سمندر
بیا که من هنوز یادتم
با آه سینه سوز یادتم
شب یادتم و روز یادتم
فدات شم

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 20:00


خودم که دیدم کیف کردم، حیفم اومد شما نبینید.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 14:53


@ketabkhobkerman

📚مسیر طلایی پیشرفت

دانش آموز رشته ریاضی بود و برای انتخاب رشته مراجعه کرده بود. همان اول گفت آقای شریفی من می خوام جوری برام انتخاب رشته کنید که رشته‌ای قبول بشم که بعد از فارغ‌التحصیلی زود پیشرفت کنم و پولدار بشم. یعنی یه کار پیدا کنم که درآمد بالایی داشته باشه.
نگاهی بهش کردم و گفتم؛ ببین پسر خوب: 

نعمت روی زمین قسمت پر رویان است
خون دل می خورد آنکس که حیایی دارد

این عجله‌ای که تو برای پولدار شدن داری و این هدفِ کوتاه مدتی که تو انتخاب کردی از راه درس خوندن و دانشگاه رفتن کسی بهش نمی‌رسه. مسیر طلایی پیشرفت و زود پولدار شدن در ایران نتیجه انتخاب رشته خوب برای دانشگاه و این جور کارا نیست.
در ایران کیف کشی، کت کشی، عربده کشی از دیوار سفارت بالا رفتن، راننده شخصی بودن و بهتر از همه ازدواج با دختر یکی از مدیران و مسئولین هستش که تو رو به این هدف والا می رسونه.
وقتت رو اینجا صرف انتخاب رشته نکن!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 09:50


سلی


حال که دیوانه شدم میروی ،
تشنه ی پیمانه شدم میروی ،
نیست کسی مونس تنهایی ام •••
وای به حال سر سودایی ام •••


🆔 @ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 08:52


اگه تعداد کلماتی که می‌نویسید یا در سخنرانی ها می‌گویید از تعداد کلماتی که مطالعه می‌کنید بیشتره، شما یک حرف مفت نویس و چرندگو هستید که چشم و گوش مفت پیدا کرده‌اید!

ای بسا دیوان سنگین و کلفت
که پر است از فکر پوچ و حرف مفت


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 08:02


استاد ایرج رحمانپور
حنجره زخمی زاگرس

دسته بیر

موسیقی لری
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 08:00


«بسوزانید بدی را در آتش تا از آتش برون آید نیکی”

تا نسوزد بر نیاید بوی عود
پخته داند كاین سخن با خام نیست     

سعدی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 07:58


ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار

کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی از او یاد کرد

فردوسی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Jan, 07:57


جشن سده فرخنده باد.

جشن سده؛ جشنِ کشف آتش به‌دست هوشنگ‌شاهِ پیشدادی
جشن سده با قدمتی هزاران‌ساله، به‌فرخندگیِ پیدایش آتش، هرسال  دهم بهمن‌ماه برگزار می‌شه.

در شاهنامهٔ فردوسی داستانِ پیدایشِ آتش چنین آمده‌:

زمانی که هوشنگ‌شاه سرگرمِ شکار بود ماری سیاه از دور پدیدار شد؛ هوشنگ سنگی برداشت و با نیروی کیانی به سمتش پرتاب کرد؛ سنگ با تکه‌سنگِ بزرگی در کنارِ مار برخورد کرد و جرقه‌‌ای زد و از آن‌ برخورد، آتش پدید‌ آمد.
هوشنگ ایزد را نیایش‌کرد و گفت که این نوری ایزدی‌ست و باید آن را پاسداری‌کنیم. پس شبانگاه آتشِ بزرگی مانندِ کوه برافروخت و جشنی بپا کرد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

27 Jan, 21:25


ساز و آواز
اساتید شجریان و مشکاتیان

ساقیا جام می ام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد

حافظ
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

27 Jan, 21:18


شهرنشین‌ها نمی‌دانند ما در دهات چه‌طور زندگی می‌کنیم. آن‌ها می‌توانند حیواناتشان را طوری دوست بدارند که انگار بچه‌شان است. اما در دهات همه‌چیز فرق می‌کند. این‌جا هرگز آدمی را نخواهید دید که نیاز به کمک داشته باشد و دیگران از کمک دریغ کنند. اما در شهر همان کسانی که حیواناتِ دست‌آموزشان را دوست دارند، به فریاد آدم‌ها نمی‌رسند. اصولاً هر چیزی که زیاد باشد از بها می‌افتد. این‌جا گوسفند زیاد است و در شهر آدم.

پرنده خارزار
کالین مک کالو

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

27 Jan, 21:15


مراقب باشیم اعتقاداتمون از ما یه احمق نسازه.
شاید خودمونم خیلی متوجه آزاردهنده بودنمون نشیم، اما چنین چیزی هست.

📚 پرنده خارزار
👤 کالین مکالو
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

27 Jan, 21:08


یونانی‌ها می‌گویند، دوست داشتنِ مفرط و بی‌ منطقِ هر چیزی، گناهی است علیه خدایان؛ آن‌ها معتقدند اگر کسی را زیاد دوست بدارند، حسادت خدایان برانگیخته می‌شود و وقتی به اوج شکوفایی برسد آن را در هم می‌شکنند.
این برای ما درسی بزرگ است. عشقِ بیش از حد، بی حرمتی به خدایان است.


پرنده خارزار
کالین مکالو
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Jan, 21:25


@ketabkhobkerman

درست در زمانی که مردم چین گوشت بستگان خود را برای سد جوع می‌خوردند ، باور رفیق مائو به وفور محصول مانع از چاره گشایی بود.

مردم به گفته مائو باید سخت ‌کوشی و کنار آمدن با مشکلات را یاد می‌گرفتند ، خود رفیق مائو و سایر رفقای حزبی و فرزندانشان اما ترجیح می‌دادند عمده وقت خود را با نگهبانانشان برای نوشیدن مشروب و صحبت در مورد دوست دخترهایشان صرف کنند.  یک بار منشی رفیق "وانگ ونژونگ" به اوگفته بود: اگر مردم بدانند که در حالی به قناعت و سختکوشی دعوت می ‌شوند که رفقای حزبی اینطور زندگی میکنند ، چه می‌شود؟

و او پاسخ داده بود: مردم اگر می توانستند تا بدین حد عمیق فکر کنند نیازی به انقلاب نبود. ما اینطور زندگی میکنیم چون زحمت هدایت آنهایی که مشکلات عمیق و ناتمامشان را به دست یک یا چند نفر ، ممکن می‌دانند بر گردن ماست ، دانایی نیاز به رفاه دارد، نادانی نه.


کتاب: زندگی خصوصی رئیس مائو
نویسنده: لی جی سویی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Jan, 17:36


معین

دیگر چه خواهی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Jan, 16:26


اگر چه کسی نمی تواند برگردد به عقب و شروعی عالی داشته باشد.
اما خوشبختانه هر کسی می تواند از الان شروع کند و یک پایان عالی داشته باشد.


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Jan, 06:37


ز دل مهر رخ تو رفتنی نیست
غم عشقت به هرکس گفتنی نیست

ولیکن سوزش عشق و محبت
میون مردمان بنهفتنی نیست

باباطاهر
محمدرضا شجریان
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Jan, 06:32


سلام بر کسانی که مهرشان در دلمان ریشه کرده و با رفتن شان هم مهرشان رفتنی نیست!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Jan, 06:13


🍂 درست است که زندگی بسیار غم‌انگیز و بیهوده است، امّا تنها چیزی است که ما داریم...

دست‌خط عباس کیارستمی در سال‌نامه‌ ۱۳۷۶

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 20:15


خواننده داریوش
ترانه"وطن
آهنگ"خوزه فیلیسیانو
تنظیم"واروژان
کلام"جنتی عطایی

بگو که دوباره می‌خوانم
با تمامی یارانم
گل سرود شکستن را
بگو بگو که به خون می‌سرایم
دوباره با دل و جانم

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 20:11


ما اینجا هر روز می‌میریم؛
برای کمی زندگی!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 19:50


زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم، عمر حسابش کردم


فرخی یزدی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 19:18


درود و مهر
۱. زندگی زیباست
۲.رستگاری در شاوشنگ
۳.نجات سرباز رایان
۴.پل های مدیسون کانتی
۵.بوی خوش زن
۶.صورت زخمی
۷.فارست گامپ
۸.در جستجوی خوشبختی
۹.خوب ، بد ، زشت
۱۰.لئون حرفه ایی
۱۱.دارودسته نیویورکی ها

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 18:14


سلام و عرض ادب و احترام

سه گانه پدرخوانده – The Godfather
کارگردان: Francis Ford Coppola

پیانیست – Pianist
کارگردان: Roman Polanski

رستگاری در شاوشنک – The Shawshank Redemption
کارگردان: Frank Darabont

فارست گامپ – Forrest Gump
کارگردان: Robert Zemeckis

The fountain-چشمه
كارگردان:Darren arnofsky    


Once Upon a Time in America-روزي روزگاري در آمريكا
كارگردان:sergio leone


Schindler's List-فهرست شيندلر
كارگردان: steven spielberg


One Flew Over the Cuckoo's Nest-پرواز بر فراز آشيانه فاخته
(ديوانه از قفس پريد)
كارگردان:milos forman


اوقات به كام

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 18:13


.
درود بر استاد عزیز شبتون به نیکی وارامش۰
عرض کنم زیاد فیلم تماشا نمیکنم ولی دو فیلمی که به نظرم اموزنده بوده: گلادیاتور محصول امریکا وپی۰کی تنها فیلم هندی که جالب بود.
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 18:02


سلام جناب شریفی؛

پویش فیلم:
کازابلانکا
رستگاری در شاوشنگ
شبح گویا
چهار ازدواج و یک ترحیم

ایرانی: باشو غریبه‌ای کوچک
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 18:00


@ketabkhobkerman

📚مسئولینی در حد و اندازه مردم!

فراموش نمی کنم سال ها قبل در محل کار من، یکی دو مدیر و معاون متواضع و غیر مشابه با مدیران قبلی روی کار آمدند، اما ما کارکنان و کارگرانی که دست بوسی و چرب زبانی و بت سازی جزء خصلتهای عادتی و فرهنگیمان بود به سرعت از آنان قلدرانی مشابه قبلی ها ساختیم. به گونه‌ای که بعد از مدتی انگار با آدم هایی متفاوت و حتی متضاد، برخورد می کردیم. متاسفانه این مدیران دیگر آن مدیران روز اول نبودند.

ما باید شجاعت نقد و گفت و گو با مافوقان اعم از پدر، معلم، مدیر، رئیس و.... را در جامعه ایجاد کنیم، ما نمی توانیم در مقام معلم صدای شاگردان را خفه کنیم و انتظار داشته باشیم مدیران صدایمان را بشنوند، مدیران نیز نمی توانند شهامت اعتراض را از کارکنان بگیرند و آنگاه انتظار داشته باشند که روسا صدای اعتراضشان را بشنوند و قص علیهذا.


تجربه های تاریخی نشان داده است که تغییر حکومت در جامعه ای دلال مسلک که اکثرا بله قربان گو، نان به نرخ روز خور، محافظه کار، پارتی باز، قانون گریز، قلدر در موضع قدرت و مطیع در موضع ضعف اند به برقراری دموکراسی نخواهد انجامید. تغییر حاکمیت ها هیچ فرقی ندارند وقتی من عوض نشوم.

در چنین شرایطی که همه چیز با دروغ و ریا و چاپلوسی ممزوج شده، همه نقاب ایدئولوژی به چهره زده اند. همه با هم برای کسب قدرت، دین و عقیده، خدا و مقدسات و ایمان را هم می فروشند و هم مصرف می کنند.
در چنین وضعیتی شخص با چادر به اداره می رود و با مانتو جلو باز از آن خارج می شود. جلوی دوربین برای یک واژه رقص به غلط کردن می‌افتد، در حالی که هیچ اعتقاد قلبی به آن ندارد.
در این جامعه تمام مفاسد با لایه ای از ملکوت و قدسیت ایدئولوژی زده آراسته شده، در حالی که باطنی از کالا و حرص و شهوت دارند.
همه چیز در عین اینکه، درست است، غلط هم هست.
نهایتا این‌که ملتی با این ویژگی‌ها، زمانی "خدایگان" زمانی "سایه ی خدا" و زمانی دیگر "روح خدا" می سازد و این قصه سر دراز دارد.

آتشِ زهد و ریا خرمنِ دین خواهد سوخت
حافظ این خرقهٔ پشمینه بینداز و برو

 حافظ

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 15:58


پویش کتابخانه

.

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 06:10


درود و عرض احترام
حس خوب رو فقط از کتاب خوب می گیرم با اینکه از شما دور هستیم.

فیلم ها :
جزیره شاتر
رستگاری در شاوشنگ
انیمیشن موانا
انیمیشن لوکا
دوازدهمین مرد
Who am I

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 05:09


درودها بر شما عزیزان همراه و استاد محترم

فیلم پلهای مدیسون ,,, رستگاری در شاو شنگ ,,, مسیر سبز ,,,, کازابلانکا ,,, پیانیست ,,
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

22 Jan, 05:08


برآ، ای خوشه‌ خورشید!
تو جوشان چشمه‌ای
من تشنه‌ای بی‌تاب
برآ، سرریز کن
تا جان شود سیراب.
چو پا در کام مرگی تندخو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی
پرخاش‌جو دارم
به موج روشنایی شست‌و‌شو خواهم
ز گلبرگ تو ای زرینه گل
من رنگ و بو خواهم
!


سیاوش کسرایی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Jan, 21:01


شب انتظار (منتظرت بودم)

داریوش رفیعی
شعر: محمود صناعی
آهنگ: مجید وفادار
آواز دشتی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Jan, 20:42


🌹پویش:

نام بهترین و به‌ یادماندنی‌ترین فیلم هایی که تا کنون  تماشا کرده اید  را با اهالی کوچه باغ کتاب خوب به اشتراک بگذارید.

درود استاد بزرگوار،یکی از بهترین فیلم هایی که دیده ام،تایتانیک و بر باد رفته بوده.
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Jan, 10:05


شب میخونه
آهنگساز : زنده یاد استاد فرهنگ شریف
زنده یاد بانو هایده

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Jan, 10:04


امروز سی‌ام دی ماه مصادف است با سالگرد درگذشت هایده بانوی آواز ایران

به عقیده بزرگان موسیقی صدای او از بهترین نمونه های صدای کنترآلتو زنان بود!
هایده  سال ١٣٦٨ در ۴۷ سالگی بر اثر سکته قلبى درگذشت.

روحش شاد و یادش گرامی 🌹

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Jan, 08:26


حکایتی از کتاب آورده اند که...

حکایت شعر سه دختر

و نیز حکایت کرده اند که خلیفه هارون الرشید را شبی از شبها بی‌خوابی سخت روی داد و از خوابگاه برخاسته از قصری بقصری همی گشت تا بامداد شد. آنگاه اصمعی را بخواست چون اصمعی را حاضر آوردند او را بنشاند و باو گفت ای اصمعی از تو همی خواهم که بهترین آنچه در زنان و اشعار ایشان شنیده با من حدیث کنی. اصمعی گفت از زنان شعر بسیار شنیده ام و لکن جز سه بیت که از دختر شنیده ام هیچ کدام را نپسندیده ام.

خلیفه گفت حدیث دختران با من بگو. اصمعی گفت: ایها الخلیفه من سالی در بصره بودم گرمی هوا سخت شد من به طلب آرامگاهی گشتم که گذر گاهی را دیدم رفته و آب زده اند و در آنجا دکه ای دیدم از چوب که از آندکه منظره ها بهر سو گشوده و رایحه مشک برو میوزید من بنشاط اندر شدم و بر دکه بنشستم خواستم که بخسبم گفتاری شیرین از دخترکی شنیدم که همی گفت: ای خواهران ما امروز از بهر مؤانست نشسته ایم.

ادامه...

محمود دولت‌آبادی
آورده اند که...
برگرفته از هزار و یک شب

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Jan, 07:14


محمود دولت‌آبادی در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب ایرنا، درباره چگونگی انتخاب داستان‌های «هزار و یک شب» گفت: من به فکر این نیستم که جامعه به چه سبک ادبیاتی علاقه‌مند است تا همان را بنویسم.

وی در توضیح کتاب «آورده‌اند که...» بیان کرد: این کتاب قصه‌های کوتاهی از «هزار و یک شب» است که می‌توان در پنج ساعت خواند. «هزار و یک شب» کتابی قطوری است و مطالعه آن به زمان قابل توجهی نیاز دارد. «آورده‌اند که...» متنی دلنشین دارد و در آن همه چیز نسبتا واقعی است. اینکه در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسیده است، نشان می‌دهد که با استقبال مردمی هم مواجه شده است.

آقای دولت‌آبادی با اعلام اینکه کتاب دیگری هم در همین حوزه در دست چاپ دارد، توضیح داد: کتاب دوم به آثار بیهقی اختصاص دارد، امیدوارم آنهم منتشر شود و به آشنایی جوانان با ادبیات کلاسیک کمک کند.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

19 Jan, 03:49


تو مهربان من
بیا کنار پنجره
که آفتاب روح من
عیان شود...

صبح به خیر...

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 21:15


رسم

معین

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 21:13


هیچ تردیدی ندارم،
که اگر نویسندگان کتابهای مقدس،
به جای عبادت کردن، دوست داشتن را مقدس می دانستند،
اکنون جهان جای بهتری بود،
برای زیستن.
جای امن تر و آرام تری برای زندگی‌کردن!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 20:38


وقتی آهنگ شاد ایرانی با صدای معین توی سالن والیبال قهرمانی اروپا پخش می‌شه، می‌شه نرقصید!؟

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 20:22


(اجرای زیبای آهنگ "مست" در کنسرت آمفی تئاتر سال 1992)
.
اونا که تو زندگیشون قصه های خوب شنیدن
تو قمار زندگانی همه جور بازی رو دیدن
اونا که تو خلوت شب شعرهای حافظ و خوندن
همه راه و رفتن اما بر سر دو راهی موندن
بهشون بگید که اینجا یه نفر همیشه مسته
یه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشسته
بهشون بگید که قصه اش مثل شاهنومه درازه
کی بوده کجا رسیده چه جوری باید بسازه
حالا قصه هاشو مستها توی میخونه ها میگن
اما اون همیشه مست رو توی اونجا راه نمیدن
بهشون بگید که اینجا یه نفر همیشه مسته
یه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشسته


رهبر ارکستر : زنده یاد آندرانیک آساطوریان
ترانه سرا و آهنگساز : عارف ابراهيم پور

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 20:11


زاد روز جناب "نصرالله معین"
هنرمند خوش آوا و گران‌ مایه ی
موسیقی ایران، گرامی باد.

بیست و نهم دی ماه ۱۳۳۰-نجف آباد اصفهان

با آرزوی سلامتی و طول عمر برای ایشان.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 17:23


‍ فرهاد خواننده نیست. روشنفکر است، دردمند است، ادیب است...یک بار گفت: «من نمی‌توانم زیر سایه سر نیزه، ترانه عاشقانه بخوانم و نخواند، هرگز نخواند.» او خواننده بود اما از امتیازات خوانندگی استفاده نمی‌کرد. ترانه‌های اجتماعی که سیاسی تلقی می‌شد می‌خواند اما میراث‌خوار سیاست نبود. مانند بسیاری لاف سیاسی نمی‌زد، دکان سیاست بازنمی‌کرد و از هیچ نمدی توقع هیچ کلاهی را برای خود نداشت که هیچ، حتی به کلاهی که دیگران بر سر خود می‌گذاشتند می‌خندید.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 17:23


یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب ....

فرهاد مهراد

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 17:23


#باهم_بشنويم

🎼قطعه «اسير شب»

با صداي زنده ياد فرهاد مهراد
آهنگساز: محمد اوشال
ترانه سرا: عباس صفاري

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 17:21


۲۹ دی زادروز فرهاد مهراد

(زاده ۲۹ دی ۱۳۲۲  تهران — درگذشته ۹ شهریور ۱۳۸۱ پاریس) خواننده، آهنگساز و نوازندهٔ پاپ راک

آنچه او را از دیگر همدوره‎ای هایش متمایز می‎کند، خواندن ترانه‎های اجتماعی است که در موسیقی او متبلور بوده ‎است. این عنصر در تمامی ترانه‌های او کاملاً به چشم می‌خورد. 

وی به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود و در نتیجهٔ عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به لیل فرانسه رفت و در ۹ شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، در  ۵۹ سالگی درگذشت و در ۱۳ شهریور در گورستان تیه در پاریس به خاک سپرده شد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 11:22


صبوحی زدگان

قطعه ای از یک اثری نایاب از استاد شجریان که مجوز انتشار نگرفت!

بود آیا که در میکده‌ها بگشایند
گره از کار فروبسته ما بگشایند

درِ میخانه ببستند خدایا مپسند
که درِ خانهٔ تزویر و ریا بگشایند


سه تار استاد پرویز مشکاتیان
نی استاد محمد مــوسـوی
شعر از : حافظ
در مقام: ماهور

تحریرهای آسمانی
استاد شجریان
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

18 Jan, 11:21


درِ میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند!


حافظ

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

17 Jan, 20:40


.
ذکر امشب:

در آرزوی یک نفس بی‌غمانه‌ایم...


تکرار تا رسیدن به یک نفس بی غمانه!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

17 Jan, 20:03


محض رضای خدا

معین

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

17 Jan, 20:00


@ketabkhobkerman

📚 اهل قمار!

زندگی کوتاه است؛
کوتاه!
کوتاه‌تر از آنکه تصورش را بکنی!
اهل قمار باش و ریسک کن
نگران چه هستی؟
چه داری که از دست بدهی؟

با دستان خالی درود گفتیم و با دستان خالی تر بدرود خواهیم گفت!
مگر چیزی برای از دست دادن وجود دارد!؟

اندک زمانی که داری را بدون خواندن آواز و رقص و کمی بازیگوشی از دست نده.

اهل قمار باش!
حتی آنجا که هیچ امیدی به بردن نداری!
حتما مولانا چیزی می دانست که گفت:


"خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا ، هوس قمار دیگر
"

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

17 Jan, 11:04


حافظ من را از خودبی‌خود ‌می کند!

غنای شعر حافظ من را به خواندن وامی‌دارد و چنان من را شیفته می‌کند و می‌برد به جایی که از خود بی‌خود می‌شوم و یک‌باره به خود می‌آیم و متوجه می‌شوم در جمعی در حال آواز خواندن هستم.
شعر حافظ گاهی من را در آواز به جایی می‌برد که همیشه نمی‌توان به آنجا رسید. حافظ همیشه برای من مطرح بوده و معلم، مربی، پدر و همه‌چیز بوده است!


استاد شجریان
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 20:06


.
ذکر شبانه با فریدون مشیری نازنین:

از نگاه یاران به یاران ندا می‌رسد
دوره‌ی رهایی، رهایی، فرا می‌رسد

تکرار تا دوره‌ی رهایی


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 19:19


سوسن

خوش به حال دیوونه

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 19:09


جدی جدی تو یه برنامه‌ی تلویزیونی به هادی عامل «کفن و اعلامیه ترحیم» با عکس خودش بهش هدیه دادن.
باور نکردنیه!
به کجا این بار کج داره میره؟ 
خداییش صدا و سیما تو یه لول دیگه‌ای از حماقت قرار داره!

دیوانه‌ خانه‌ ایست؛ وطن نام دیگرش...!!!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 14:01


کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست
گشت هر گوشهٔ چشم از غم دل دریایی

حافظ
محمدرضا شجریان

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 12:21


.
پویش کتابخانه
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 12:19


.
پویش کتابخانه
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 11:59


.
پویش کتابخانه
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 10:52


مهستی

هوای یار

دل از همه بریدم
سرزیر پر کشیدم
از آینه هام گذشتم
اما به خود رسیدم...

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 08:13


‌الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را باز پرس، آخر کجا شد مهر فرزندی!؟


‌آواز : استاد محمدرضا شجریان
‌تار : داریوش طلایی
شعر : حافظ
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:54


دختری با غیرت،که مدتی به جای پدر پاکبان پیرش پارک شهرخرم آباد رو تمیز می کنه!

دختری که یه تنه کوهی شده پشت پدر بزرگوارش.
دست مریزاد👏❤️

شرم باد بر جماعت گشنه گدایی که با ریاکاری و دزدی اما با شعار حمایت از مردم و مستضعفان جیب های انگل زاده های شان را از ثروت این ملت پر کرده اند و زندگی اشرافی برای آنها ساخته اند.


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:52


پرسیدم: شغل پدر؟
گفت: شغل آزاد.
گفتم: یعنی چی؟ چه شغلی؟
گفت: در کار ادوات کشاورزی هستند.
گفتم: فروشنده ادوات کشاورزی هستند؟
گفت: نه! متعلق به خودشان است.
گفتم: متوجه نمی شوم!!
گفت: تراکتور دارند و مقداری زمین.
گفتم: همه اینها که گفتی، یعنی این که پدرتان کشاورز هستند؟
گفت: بله، کشاورزند.
گفتم : خوب چرا از اول نمی گویی پدرم کشاورز است؟ مگر شرمندگی دارد کشاورز بودن!؟ این را با افتخار بگو!

یادم افتاد چند وقت قبل  با یک دختر خانم صحبت می کردم ، پرسیدم: پدر چکار می کنند؟
با شعف و افتخار گفت: پدرم پیک موتوری است. منزلمان دور است. من هر صبح و هر عصر ترک موتور  بابا می نشینم و نیم ساعت طول می کشد تا به محل کارم برسم و برگردم.
بعد خندید و با درخششی زیبا در چشمانش گفت: من خیلی خوشبختم؛ به نظرتان چند تا دختر هستند که هر روز صبح، قبل از کار و عصرها بعد از کار، این امکان را داشته باشند که نیم ساعت تمام پدرشان را بغل کنند؟ پدرم حقوق نجومی ندارد، اما مایه غرور من است!

اشک در چشمانم جمع شد و آرام گفتم:
آفرین ! آفرین! خداوند تو و پدرت را حفظ کند!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:49


مرد

جواد یساری

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:37


کوچکی، اما بزرگی!!!

این کوچولوی دوست داشتنی، نان‌آور یک خانواده چهار نفره است.


به فرزندانتان
"شرافت و انسان بودن" را بیاموزید،
شنا و اسب سوارى و تيراندازى را خودشان ياد می گيرند!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:35


من به مناسبت ها اعتقادی ندارم. ایمان دارم که انسانها بر حسب علاقه هاشون می تونن در طول سال دهها روز مرد داشته باشن، دهها روز زن، دهها روز کارگر، روز معلم، روز پزشک و مهندس و غیره، میزان نیازها، خواسته ها و علاقه های ماست که روزها رو برای ما مبارک می کنن.

اما امروز به بهانه روز مرد یا پدر یا هرچی، می خواهم توجه شما رو به قشر خاصی جلب کنم که شگفت ترین جایگاه رو در جامعه دارن:
کودکانی هشت تا پانزده ساله که یا به دلیل فوت پدر یا اعتیادش یا ازکارافتادگیش یا جدایی والدین، کودکی نکرده میشن مرد خانه، پدر خواهرها و برادرهای کوچکترشون، میشن مرد مادرشون، اینها لذتی از کودکی نبرده، مسئول خانه ها و خانواده هایی میشن که اگر با همین کودکیشون نباشن، فرومی پاشه از هم.
امروز یاد تمامی کودکان پدر، کودکان مرد، کودکان کار را گرامی می دارم.

خواهی که شوی باخبر
از کَشف و کرامات

مَردانگی و عشق بیاموز
و دگر هیچ!!!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:33


گریه مرد

داریوش

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:31


‏روز پدر بر همه‌ی نامردایِ ریاکار و حرام لقمه‌ای که پدر همه‌ی پدرهای زحمت کش این سرزمین را در آوردن و شرمنده‌ی خانواده کردن، حرام باد!

نفرین دوزخ بر شما...


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:25


@ketabkhobkerman

📚 به کجا چنین شتابان...؟!

داشتم رانندگی می‌کردم. جلوم یه وانت سفید بود که خیلی آهسته می رفت. مدت زمان پیچیدنش به خیابونِ سمت راست خیلی آروم‌تر از حد معمول بود. از اون جایی که عادت به بوق زدن ندارم، مگر در مواقع حساس و معتقدم به "کجا چنین شتابان!؟". صبر کردم تا راحت دور بزنه و بوق‌ نزدم.

همین که دور زد خواست کنار خیابون پارک کنه که در حال رد شدن از کنارشون، صدای خنده توجهم رو جلب کرد. دیدم توی اون وانت یه پدر با پسر شش هفت ساله‌ است. آن قدر دلچسب و سرخوش می‌خندیدن که من خدا رو شکر کردم بوق نزدم، این لحظه زیبا و حال خوششون رو خراب نکردم و باعث نشدم که پدره حرفی مثل «صد بار گفتم موقع رانندگی حواسمو پرت نکن» به پسر کوچولوش بزنه.

خلاصه که به کجا چنین شتابان آخه؟!
صبور باشیم، بالاخره هممون داریم می‌ریم و می رسیم دیگه. تازه این همه رسیدیم، کجای دنیا رو گرفتیم!؟
با خنده بریم قشنگ‌ترم هست، نیست...؟؟؟

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:21


معین

بابا

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

14 Jan, 07:15


روزت،
ماهت،
سالت
و تمام لحظه هاى عمرت فرخنده باد.

تقدیم به همه‌ی پدرهای مهربان سرزمینم!
تقدیم به همه‌ی پدران اکنون نگران، پدران از فردا بیمناک، پدران ایران.


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

04 Jan, 05:47


شهر من
رقص کوچه‌هایش را بازمی‌یابد
هیچ کجا، هیچ زمان
فریاد زندگی بی‌جواب نمانده است!


احمد شاملو
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

04 Jan, 05:30


۴ ژانویه روز جهانی بریل است.
این روز از یک‌سو گرامی‌داشت تولد لویی بریل مخترع خط بریل است و از سوی دیگر تلاشی است برای افزایش آگاهی نسبت به اهمیت بریل به عنوان وسیله ارتباطی افراد نابینا و کم‌بینا.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

04 Jan, 05:27


دی به مهر روز؛
۱۵ دی سومین جشن دیگان از روزهای ارزشمند کهن ایرانی جشن هایی به مناسبت های گوناگون به جا مانده است. در هر ماه همنام شدن روز و ماه را جشن می گیرند.

۱۵ دی در تقویم ایران باستان دی به مهر روز، سومین جشن دیگان است. نیاکان ما در این روز با خمیر و گل تندیس‌هایی از پیکر انسان می‌ساختند و آن را در پشت‌بام‌ها برای دوری از بدی و آزار می‌سوزاندند.

جشن های تان بسیار و اندوه تان اندک باد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 21:03


بخشی زیبا از کتاب زوربای یونانی.

روزگاری بود که می گفتم: آن مرد ترک است یا بلغاری یا یونانی کارهایی برای و طنم کرده‌ام که اگر بگویم، ارباب مو بر تنت راست خواهد ایستاد. سرها بریده‌ام، آبادی ها آتش زده ام، دزدی ها کرده ام. کرارا به زنها تجاوز کرده ام، خانواده هایی را یکجا معدوم ساخته ام چرا؟ به صرف این که آنها بلغاری یا ترک بوده اند. بعداً با خود می گفتم: مرده شویت ببرد، خوک کثیف به جهنم واصل شو، ای الاغ نفهم !! امروزه می گویم این شخص مرد خوبی است؛ آن یکی حرامزاده است؛ دیگر این که یونانی باشد یا بلغاری یا ترک مهم نیست. عمده این است که خوبست؟ یا بد است؟ امروز فقط حواسم معطوف به این نکته است. ارباب به همین نانی که می خورم سوگند که هر چه سنم بالا می رود احساس می کنم که عنقریب به این سؤال نیز نیازی نخواهم داشت. اعم از این که فردی خوب باشد یا بد، دلم به حالش می سوزد. دلم به حال همگی افراد بشر می سوزد. از دیدن هر فرد بشر دلم به رقت در می آید، با آن که چنین وانمود می کنم که برایت بی تفاوت هستند. با خود مرگویم آن بدبخت هم انسانی است. او هم می خورد و می آشامد، عشق می ورزد و می ترسدا او هم برای خود خدا و شیطانی دارد. او هم روزی دم در خواهد کشید و همچون کنده چوبی به زیر خاک خواهد رفت و طعمه ماران خ ان خواهد شده ما همگی برادریم و همگی هم طعمه مار و مور خواه راهیم شد.
.

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 20:50


@ketabkhobkerman

ذکر امشب ما از قول شمس بزرگوار است:

"چندین سالینه غصّه برفت، این هم برود."

تکرار تا که غصه برود!
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 20:44


گاهی برای تسکین زَخم روحت
نیازه که بری یه جایی که تنها باشی و این صدا رو گوش کنی تا آروم شی!
صدایی که مَرحم قلب‌های خسته است.

هوای کوی تو از سر نمی‌رود ما را
غریب را دل سرگشته با وطن باشد

حافظ

آواز: محمدرضا شجریان
نی: جمشید عندلیبی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 20:35


نظام الملک در سیاست نامه خود می نویسد، معتصم خلیفه عباسی به شکرانه آن که سه سردار مبارز ایرانی، بابک ، مازیار و افشین را که هر سه آنها به حیله اسیر شده بودند به دار آویخته بود، مجلس ضیافتی ترتیب داده بود که در طول آن سه بار پیاپی مجلس را ترک گفت و هربار ساعتی بعد بر می گشت.

در بار سوم در پاسخ حاضران که جویای علت این غیبت ها شده بودند فاش کرد که در هر بار به یکی از دختران پدر کشته این سه سردار تجاوز كرده است، و حاضران با او از این بابت به نماز ایستادند و خداوند را شکر گفتند


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 20:26


📚یاد بعضی نفرات

بابک خرمدین در روستای بلال‌آباد در حومه اردبیل به دنیا آمد. پدر بابک مِرداس از اهالی تیسفون ، پایتخت ساسانیان ، بود که به آذربایجان مهاجرت کرده بود.
    بابک از فرزندان مطهر ،دختر زاده ابومسلم خراسانی بوده است.
  
" ابن حزم"، مورخ عرب‌تبار در کتاب الفصل في الملل والأهواء والنحل چنین می نویسد:
«پارسيان از نظر وسعت و ممالك و فزوني نيرو بر همه‌ي ملت ها برتري داشتند، چون دولتشان بر افتاد و عرب كه نزد آنها دون‌پايه‌‌ترين قوم جهان بود بر آنها مستولي گرديد اين امر بر آن ها گران آمد و خود به مصيبت تحمل نشدني روبرو يافتند و بر آن شدند كه با راه‌های مختلف به جنگ  برخيزند... از جمله رهبران ايرانيان سنباد، مقفع، استادسيس، بابك و ديگران بودند».
   بابک خرمدین یکی از سرداران ایرانی بود که از آذربایجان بر ضد ظلم خلفای عباسی به‌پا خاست. وی طی بیست و دوسال رهبری جنبش سرخ جامگان را برعهده داشت و در همان عصر مازیار از مازندران و ابومسلم خراسانی و یعقوب لیث از  خراسان  و سیستان  نیز از دیگر سرداران ایرانی بودند که بر علیه ستم خلفای عباسی دست به قیام زدند.
بابک خرمدین سرانجام به سبب خیانت یک هم میهن در بند شد. او را به بغداد برده و رختی تحقیر آمیز در برش کرده و بر پیل نشانده و در شهر بگردانیدند. امپراتوری عظیم عباسی که از شمال غربی آفریقا تا مرزهای غربی هند گسترده بود، سال های سال با بابک در ستیز بود و کاری از پیش نبرده بود. از این روی از دستگیری این پهلوان نامی با خیانت هم وطنش، در پوست خود نمی گنجیدند. «گویی بغداد نمی توانست باور کند پهلوان دلیری که سالها او را تهدید می کرد، اکنون در آنجا به اسارت به سر می برد»

    همچنین بیشترِ تاریخ‌نگاران به این نکته اشاره کرده‌اند که لشکریانِ خلیفه عرب برای سرکوبی جنبش بابک، ترکان بودند و معتصم در میان سرداران خود، به ترکان که هم‌نژاد مادر وی بودند، بیش از عرب‌ها و ایرانیان بها می‌داد و برای از میان بردن جنبش‌های ملی ایرانیان به کوچ گسترده ترکان از آسیای میانه، کمک فراوان کرد.

     خلیفه برای خوار کردن بابک، فرمان داد، او را سوارِ فیل و برادرش «عبدالله» را سوار شتر کنند و در شهر بچرخانند. گویند: خلیفه دستور داد تا بابک را زنده زنده، مُثله کنند و سرش را در شهرهای ایران بگردانند.
    بابک در هفتم ژانویه سال۸۳۸ میلادی به‌ دستور معتصم بالله کشته‌شد. ابتدا دست و پای وی را به‌تدریج قطع کردند.
معتصم ، به دژخيم فرمان داد تا دو دست و پای بابک را قطع نمايد و سپس او را گردن زند.
  در حين اجراي سياست و قطع شدن اعضاي بدن بردباري بسيار پيشه نمود و نقل می‌کنند که در هنگامی که دست اول بابک را می‌بریدند بابک صورتش را با دست دیگرش به خون آلوده می‌کرد. خلیفه معتصم بالله پرسید:

" ای سگ! ای زندیق! این چه کار بود که تو کردی؟
بابک گفت:
من روی خويشتن ازخون سرخ کردم تا چون خون از تنم بيرون شود، نگويند که رويش از ترس زرد شد.

روانش شاد...
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 20:22


۱۴ دی ماه سالروز جان باختن قهرمان تاریخی و ملی بابک خرمدین در راه استقلال ایران .

"بابك خرمدين" به دستور معتصم، خليفه عباسی با قطع تدريجی دست و پا و اعضای بدن كشته شد و سپس بقيه بدنش را در بيرون شهر سامرا بدار آويختند كه مدت‌ها به همان صورت باقی بود. (۲۱۶ ه.ش)

خلیفه معتصم: بابک توبه کن.
بابک خرمدین: وطن فروشان توبه می‌کنند نه میهن پرستان
.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 19:53


ویدئوی قدیمی از سهراب سپهری، احمد شاملو،فروغ فرخزاد، داریوش شایگان و ابراهیم گلستان در پیک نیک.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 17:32


مهربانی شیوه‌ی دیرین ماست
مهربانی در جهان آیین ِماست

ما ز نسلِ مهربانان بوده‌ایم
از تبار ِقهرمانان بوده‌ایم

در میانِ روزهای تلخ و سخت
مهربان باشیم باهم چون درخت

عشق، اکنون مهربانی می‌کند
خاک را گنج ِمعانی می‌کند

مهربانی شیوه‌ی دیرین ماست
مهربانی درحقیقت، دین ِماست

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 10:44


فرهنگسرای کتابِ خوب pinned Deleted message

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 09:42


🔹ترانه: بهتر از من چه کسی
🔹خواننده: معیـــــن

🍃🌺ناب‌ترین‌ ترانه‌های قدیمے در ketabkhobkerman@🌺🍃

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 09:39


واقعیتی تلخ در مسابقات جهانی شطرنج!

علی رضا فیروزجا از تیم فرانسه
در برابر آرین طاری از تیم نروژ

آتوسا پورکاشیان از آمریکا
در برابر سارا خادم از اسپانیا
داور هم شهره بیات از انگلستان
هر پنج نفر هم ایرانی الاصل!

کوچِ غریب را به یاد آر
از غُربتی به غُربتِ دیگر،
تا جُست و جویِ ایمان
تنها فضیلتِ ما باشد...

به خاک بنشینیم و
بر سرنوشتِ خویش
گریه ساز کنیم!

احمد شاملو

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 08:43


به سکوت سرد زمان!
به خزان زرد زمان!
نه زمان را درد کسی، نه کسی را درد زمان...

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 08:23


(تصور کنید که اگر قرار بود به حرف و نظر یه عده عمل بشه، هنوز ایران برق نداشت. فقط تصور کنید!!!)

کجاست وطن؟
بگو، کجاست؟
چه روزهای سرد و چه شب های تاریک و ظلمانی پشت سرگذاشته است این وطن!

بر کدام جنازه زار می‌زنند اینها؟
در کدام غار
بر کدام تاریخ می‌موید
این پنجه‌ی نادان؟

به یاد آر:
تاریخِ ما بی قراری بود
نه باوری
نه وطنی!!!"

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 08:20


طاقت بیار رفیق
خورشید پشت ماست!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

03 Jan, 08:15


۱۴ دی در تقویم ایران باستان روز سیر سور است. ایرانیان باستان باور داشتند که سیر سبب رفع بلا و شر است و خواص درمانی دارد برای همین از سیر در خوراک خود استفاده‌ می‌کردند و در جشن سیر غذاهای متنوعی با سیر درست می‌کردند.
🧄
روز جشن سیرسور

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

02 Jan, 20:02


.
ذکر امشب رو اختصاص بدیم به جناب اوحدی، اونجا که میگه:
‏تو را ای چرخ، بسیار آزمودم
همانی و همانی و همانی!


به میل شما تکرار شود.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 10:55


مرد تنها (یه مرد)

با صدای : فرهاد

ترانه : شهیار قنبری

آهنگ : اسفندیار منفردزاده

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 10:41


در جریان مسابقه دوستانه تیم ۹۸ با منتخب مشهد برای کمک به بازماندگان معدن طبس، علی دایی در رختکن ورزشگاه مشهد خودش را به خواب زد تا با استاندار خراسان رضوی رودررو نشود. 😂
علی دایی حتی حاضر به مصاحبه با دوربین صداوسیما هم نشد.

در برخورد با مسئولینی که موقع مشکلات مردم خواب تشریف دارند، بهترین کار خوابیدن است!

با بدان بد باش و با نیکان نکو
جای گُل گُل باش و جای خار خار

سعدی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 10:33


دم علی دایی گرم

زیبایی شاد کردن مردم را ببینید.
حس خوبی که این مرد با انجام این کار نیک به مردم داد را ببینید؛ چه آنها که در مرکز خیریه کهریزک بودند و چه ما که در خانه هایمان کلیپ را دیدیم و با آن اشک شوق ریختیم.

در وضعیت بغرنج فعلی، همدلی و امیدبخشی به یکدیگر یک ضرورت است.
این دست کارها در این دوران تلخ و ترش، بسیار امیدبخش وضروریست.
زیبایی این کار در این است که شخص برای دیده شدن انجام نداده بلکه برای هدیه دادن یک حس خوب و شاد کردن دل مردم انجام داده اگرچه خبرش توسط عده ای منتشر شده.

تو چقدر بزرگ و بامعرفتی مرد ♥️


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 09:50


اگر «ده» برابر این جمعیت، هر نفر «یک» واحد پول مملکت را در دست داشته باشد مجموعا می‌شود «یک» دلار.
آیا هنوز هم اقتصاد مال خر است!؟

قشنگ وسط یه کمدی سیاه زندگی می‌کنیم
!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 09:43


زنده یادان ویگن و پوران

بر گیسویت ای جان کمتر زن شانه...


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 09:42


ز روی صدق و صفا گشته با دلم دمساز...

حافظ
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 07:44


ببینید سعدی، چقدر قشنگ و لطیف از تقاص پس دادن میگه:

دلم شکستی و رفتی خلاف شرط مودّت
به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 06:58


📔فرصت استثنایی برای خرید کتاب

به اطلاع دوستان عضو کانال "کتابِ خوب"  می رسانم، کتاب‌های موجود در کتابفروشی‌ها عمدتا با دلار ۴۰ تا ۵۰ هزار تومانی تولید شده‌اند. با توجه به افزایش قیمت دلار  و گرانی قیمت کاغذ، چنانچه قصد خرید کتابی را دارید از فرصت موجود، قبل از تجدید چاپ کتاب و افزایش قیمت‌ها، استفاده نمایید.

       💥فرصت استثنایی را از دست ندهید💥

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

29 Dec, 06:36


گردون نگری ز قد فرسوده ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ماست

دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست!

خیام
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 20:15


در کلبه‌ی ما رونق اگر نیست، صفا هست
آنجا که صفا هست در آن نور خدا هست


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 20:14


از غرور کهنه ها چندان مکدر نیستیم
کشت ما را ناز این نوکیسگان اعتبار

صائب تبریزی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 19:49


ببار ای ابر بهار
با دلُم به هوای زلف یار
داد و بیداد از این روزگار
ماهُ دادن به شبهای تار ای بارون
ببار ای بارون ببار
با دلم گريه کن خون ببار
در شبای تيره چون زُلف يار
بَهر ليلی چو مجنون ببار اِی بارون
دلا خون شو، خون ببار!! بر کوه و دشت و هامون ببار
به سرخی لبای سُرخ يار! به ياد عاشقای اين ديار!
به داغ عاشقای بی مزار…اِی بارون...

تصنیف زیبای "بارون"
با صدای جاودانه‌ی: استاد محمدرضاشجریان
آهنگساز: استاد کیهان کلهر
شعر: علی معلم دامغانى

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 19:45


چی حالتو خوب می کنه؟
بارون و شجریان ...


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 19:37


@ketabkhobkerman

📚این حق ما نیست!

جایی خواندم فروشندگان گل و گیاه برای وادار کردن گیاهانشان به گل دادن، مدت‌ها از آبیاری آنها خودداری می‌کنند. در این شرایط گیاه تصور می‌کند در حال مردن است. بعد از مدتی مقدار زیادی آب به آنها می‌رسانند. حالا گیاه فکر می‌کند آخرین شانسش برای زنده ماندن فرا رسیده، پس با تمام وجود شروع می‌کند به گل دادن و تکثیر خود. انگار می‌خواهد ثابت کند سزاوار آن شرایط هولناک قبلی نیست و می‌تواند بهترین خود باشد. می‌تواند رشد کند و زیبا و سالم و موفق به زندگی‌اش ادامه دهد.

گیاه نیستیم اما مدت‌هاست در دوران خشکی و بی‌آبی به سر می‌بریم. پژمرده و خمیده در خاکی ترک خورده فرو رفته‌ایم و انتظار می‌کشیم. انتظار چکیدن قطره‌ای آب روی جان تشنه‌مان. می‌ترسیم هر لحظه پایانی قطعی و همیشگی سراغمان بیاید. می‌ترسیم زندگی‌مان همین باشد. همین بیابانِ گرم بدمنظره‌. همین جانِ چروکیده. همین صبح‌های بلاتکلیف شب شده‌ی منفور!

کی وقت آبیاری گلدان‌های ماست؟
قد می‌کشیم. گل می‌دهیم. تکثیر می‌شویم. قلمرویمان را زیبا و تماشایی می‌کنیم. چون لایق آب و نور و آرامشیم. لایق شکفتن و خوب زندگی کردنیم. لایق رشد و بهبود و موفقیت‌ایم.
اینجور تشنه ماندن حق ما نیست.
کاش کمی باران ببارد!


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 11:07


احمد شاملو، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث، شفیعی کدکنی، یزدانبخش قهرمان، جلال آل احمد، صادق چوبک، ابوالقاسم انجوی شیرازی، هوشنگ ابتهاج، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، نجف دریابندری، احمدرضا احمدی در مراسم خاکسپاری فروغ فرخزاد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 10:57


هیچ چیز با سرکوب از بین نمی رود.
برعکس، فقط قوی تر می شود!
سرکوب کردن هر چیز،
سبب تشدید جاذبه آن می شود!
آنچه را سرکوب کرده ایم،
وارد لایه های عمیق آگاهى ما می‌شود.

👤 اشو

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 10:13


اشتباه از ما بود
اشتباه از ما بود که
خوابِ سرچشمه را
در خیالِ پیاله می‌دیدیم...

دستهامان خالی
دلهامان پُر
گفتگوهامان مثلا یعنی ما!
کاش می‌دانستیم
هیچ پروانه‌ای
پریروزِ پیلگیِ خویش را به یاد نمی‌آورد.
حالا مهم نیست که
تشنه به رویای آب می‌میریم.

از خانه که می‌آیی
یک دستمال سفید،
پاکتی سیگار،
گزینه شعر فروغ،
و تحملی طولانی بیاور

احتمالِ گریستنِ ما بسیار است!


✦ شعر: علی صالحی
✦ دکلمه: خسرو شکیبایی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 05:52


هشتم دی ماه سال‌گردِ زادروزِ خجسته‌یِ فروغ‌ فرخزاد «پری شادختِ»شعرِ ایران زمین است.

زاد روز این چهره‌یِ درخشان ادب و هنر و فرهنگ مبارک باشد بر همه‌یِ آنان که سودای آزادی و عدالت در سر دارند.!
جای اش بسیار خالی ست، اما یادش هماره نزدِ همه‌ی دوست دارانش گرامی‌ست و شعرهای زیبای‌اش همیشه بر زبانِ‌مان جاری‌ست و فراموش نشدنی! 🤍🕊

آن کلاغی که پرید
از فرازِ سرِ ما
و فرو رفت در اندیشه‌یِ آشفته‌یِ ابری وِل‌گَرد
و صدای‌اش هم‌چون نیزه‌یِ کوتاهی ، پهنایِ افق را پیمود
خبرِ ما را با خود خواهد بُرد به شهر.
همه می‌دانند
همه می‌دانند
که من و تو از آن روزنه‌یِ سردِ عبوس
باغ را دیدیم
و از آن شاخه‌یِ بازی‌گرِ دور از دست
سیب را چیدیم
همه می‌ترسند
همه می‌ترسند، امّا من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم...!

فروغ فرخزاد

"زادروزت خجسته،
یاد و نامت جاودانه باد"

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 05:47


اکنون کجاست؟
چه می‌کند؟

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

28 Dec, 05:45


همیشه،
بهانه‌هایی برای زندگی هست...


محمود دولت‌آبادی

🌹زندگی تون پر از بهانه برای زیستن!🌹

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 19:34


این تصاویری که با هوش مصنوعی و از چهره‌های تاریخی ایران عزیز ساخته می‌شود حس خوبی می‌دهد، حس خوب همراه بغضی فروخورده و بار سنگین مسئولیت در برابر خاک و سرزمینی که به شکل عجیبی غرور و مظلومیت را توامان دارد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 19:28


آه ای خدا به داد ما نمی رسی،
مردیم همه ز حسرت و ز بی کسی

بانو هایده

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 19:26


به پسرم می گویم،
ببین آن مردِ قد بلند قوز کرده را
که آهسته آهسته قدم برمی‌دارد،
او سرزمین من است،
که لباس مبدل پوشیده،
وسایلش را در کیسه ای ریخته
و با مدارک جعلی
همراه جمعیت
خارج می‌شود از مرزهایش..‌.!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 17:40


@ketabkhobkerman

📚نظرات کاربران پیرامون کتاب سرودهای مخالف:

📔رمانی ارزشمند از کیمیائی بزرگ

📔درخشان...باید خوانده شود،نقد شود،باز خوانده شوند....رمان ماندگار بی تردید در تاریخ ادبیات سرزمینم ماندگار خواهد بود. در ذهنم مدام این حسرت به شدت رنگ میگیرد که ای‌کاش جناب کیمیایی از دهه هفتاد به طور جد به رمان نویسی می‌پرداخت....جناب کیمیایی به نوبه خودم از شما ممنونم عمرت دراز باد،مرد قدر ندیده..

📔 ای کاش رمان های جسدهای شیشه‌ای و سرودهای مخالف را زودتر از اینها خوانده بود.

📔 واقعا این دو اثر ارزشمند قابل رقابت با بهترین رمان های جهان هستند.

📔چندین شب خواندم، خندیدم، گریه کردم و به‌ شدت لذت بردم...

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 17:30


@ketabkhobkerman

📚سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند
مسعود کیمیایی

اسم مسعود کیمیایی معمولاً برای مخاطب، به قیصر، گوزن ها و داش آکل گره خورده و متاسفانه آثار ادبی‌ او نسبت به کارهای سینمایی‌اش، مهجور مانده‌اند. قطعا اگر حرفه ی اصلی کیمیایی نویسندگی بود، آثاری چون جسدهای شیشه ای و سرودهای مخالف با تصاویر نابی که از آن برخوردار است، یکی از برجسته ترین آثار ادبیات ایران شناخته می شد.

در رمان های کیمیایی هم مانند کارهای سینمایی‌اش، «رفاقت»، «عشق» و «آرمان‌های بر باد رفته» سه درون‌مایه‌ی اصلی داستان هستند و بسیار زیبا و تاثیرگذار روی آن‌ها مانور داده می شود.

به‌هرحال، یک سینماگر مولف صاحب‌سبک وقتی ۷۰۰ صفحه رمان نوشته و در آن لایه‌هایی سیاسی، اجتماعی و عاشقانه را در هم تنیده و گویی، فیلم‌های نساخته‌اش و ایده‌های سینمایی بی‌شمارش را هم در دل این رمان به امانت گذاشته است.

بدون شک جسدهای شیشه‌ای و سرودهای مخالف، از بهترین و ارزشمندترین کتاب هایی هستند که در سال های اخیر مطالعه کرده ام و خواندن آنها را به همه ی علاقمندان رمان های اجتماعی و عاشقانه توصیه می کنم و به آنها اطمینان می‌دهم از مطالعه ی این آثار فاخر و جذاب، ساعات خوشی را تجربه خواهند کرد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 17:20


سرودهای مخالف

بعد از جسدهای شیشه‌ای، اثر جذاب و تاثیرگذار دیگری از استاد مسعود کیمیایی

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 08:57


ای پرنده

خواننده ایرج مهدیان
آهنگ"فرهاد بشارتی
کلام"اکبر آزاد

ای پرنده ای پرنده
شوق پرواز در تو مرده
شب تلخ خستگی رو
کی به یاد تو سپرده
ای پرنده زیر بارون
راه برگشتن نداره

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 08:56


آدم ها سنگ نيستند
كه برگرديد از همان جای
راهی كه تركشان كرديد، برداريدِشان.

آدم‌ها ابرند، تركشان كنيد، می بارند، پراكنده می شوند و با بادها می روند
!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 08:44


غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبوَد
عجب فتادن مرد است در کمند غزال

سعدی
شجریان
مشکاتیان
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

25 Nov, 08:35


"۴۳ سال در تاریخ یک رقم کوچیکه ولی ما یک عمر گذاشتیم!‌ یک عمر گذاشتیم!"

مرتضی عقیلی، بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر ایران، در بیست و سومین دوره برگزاری تندیس حافظ به پاس یک عمر فعالیت هنری مورد تقدیر قرار گرفت.
آقای عقیلی در بخشی از صحبت‌های خود در این مراسم از حذف برخی از بازیگران سینمای ایران انتقاد کرد.

بزرگ باد نام همه‌ی بزرگان دانش، فرهنگ و هنر این سرزمین!

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 19:48


آهنگ زیبای آغاسی همراه با رقص بانوی هنرمند.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 19:48


ترانه: انتظار
به یاد شبهایی که کاباره ها با نام نعمت الله آغاسی جای سوزن انداختن نداشتند.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 19:40


بزرگترین جوک این مملکت می دونین چیه؟
این که به جای عید نوروز، نزدیک کریسمسی که هیچ ارتباطی به ما نداره بلک فرایدی برگزار می کنن و تخفیف میدن، بعد نزدیک عید نوروز خودمون قیمتها رو دو برابر می کنن!

واقعا همه چیمون به همه چیمون میاد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 15:06


روایت استاد مرتضی عقیلی از ملاقات با پیتر فالک بازیگر سرشناس آمریکایی و برندهٔ جایزه اسکار.

ما در کجای جهان ایستاده‌ایم!؟

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 10:46


صدای روز بلند است
اما کوتاه است دنیا
و
مرگ همين‌ اندازه نزدیک است به من و تو!
"ناگهان بانگی برآمد که خواجه مرد!"

شريف زندگی كنيم…

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 07:44


نکبت هایی که زندگی چندین نسل این سرزمین را با توهمات، افکار پوچ و حرف های مفت خود، نابود کردند!


"نه خدا و نه شیطان،
سرنوشت تو را
بتی رقم زد
که دیگران می‌پرستیدند.
بتی که دیگرانش می‌پرستیدند!"

  
احمد شاملو
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 07:09


برگرد ای بهار
که در باغ‌های شهر
جای سرود شادی و بانگ ترانه نیست
جز عقده‌های بسته‌ یک رنج دیرپای
بر شاخه‌های خشک درختان، جوانه نیست...


شفیعی‌کدکنی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

24 Nov, 06:55


لیلا شدن به چشم و رخ و زلف و خال نیست
مجنون شدن به عربده و قیل و قال نیست

صدها موذن آمد و صدها اذان سرود
اما از این میانه یکی چون بلال نیست

گفتی که با دعا به خدا می رسی ولی
هر شب کمیل خواندی و هیچت کمال نیست

این های و هوی پوچ دعا نیست، ادعاست
وقتی که آب چشمه چشمت زلال نیست

شیطان به سجده آمده اینجا، خدا ببین
با مکر خلق سجده شیطان محال نیست

خون درخت تاک حلال است عاشقان
در مذهبی که خون شقایق حلال نیست

بیداد می گریست که دادی نمانده است
جز این دگر به سینه تنگش ملال نیست


بیداد خراسانی
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Nov, 14:32


"سکوت"
با صدای بانو #حمیرا
ترانه سرا : #علی_رمضانی
آهنگساز: #رضا_گرگین_زاده

نمیگم نه این که نیست
اگه از صداقت چشمای گریون
اگه از غم غریبی تو بیابون نمیگم
نه اینکه نیست ای غمگین ترین
ای تو بهترین ای عزیزترینم بیا
و نغمه سوختنو ساز مکن
باز با غم ساختن و آغاز مکن
سوختن و ساختنم حدی داره
درد و نشناختنم حدی داره
این دیگه زندگی رو باختنه
پشت به خورشید سوی شب تاختنه
این روزا برای موندن
برا عاشقانه خوندن
دیگه هیچ حرفی نداریم
یا اگه داریم چه بهتر
که به لبهامون نیاریم دیگه
از خستگی پاهای خستت
برام نگو دیگه از شکستن
دل شکستت برام نگو
سوختن و ساختنم حدی داره
درد نشناختنم حدی داره ...

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

23 Nov, 14:31


@ketabkhobkerman

📚شعرهای محبوب من

دل روشنی دارم ای عشق 
صدایم کن از هر کجا می توانی
صدا کن مرا از صدف های باران
صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن
صدایم کن از خلوت خاطرات پرستو
بگو پشت پرواز مرغان عاشق چه رازی است
بگو با کدامین نفس می توان تا کبوتر سفر کرد؟
بگو با کدامین افق می توان تا شقایق خطر کرد؟ 

مرا می شناسی تو ای عشق 
من از آشنایان احساس آبم
و همسایه ام مهربانی است 
و طوفان یک گل مرا زیرورو کرد 
پرم از عبور پرستو
صدای صنوبر،
سلام سپیدار 
پرم از شکیب و شکوه درختان
و در من تپش های قلب علف ریشه دارد 
دل من، گره گیر چشم نجیب گیاه است
صدای نفس های سبزینه را می شناسم
و نجوای شبنم
مرا می برد تا افق های باز بشارت 

مرا می شناسی تو ای عشق 
که در من گره خورده احساس رویش
گره خورده ام من به پرهای پرواز
گره خورده ام من به معنای فردا 
گره خورده ام من به آن راز روشن
که می آید از سمت سبز عدالت

دل تشنه ای دارم ای عشق
صدایم کن از بارش بید مجنون
صدایم کن از ذهن زاینده ی ابر 
مرا زنده کن زیر آوار باران 
مرا تازه کن در نفس های بار آور برگ 
مرا پل بزن تا سحر
تا سبد های بار آور باغ

تو را می شناسم من ای عشق
شبی عطر گام تو در کوچه پیچید
من از شعر پیراهنی بر تنم بود
به دستم چراغ دلم را گرفتم 
و در کوچه عطر عبور تو پُر بود 
و در کوچه باران چه یکریز و سرشار
گرفتم به سر چترباران 
کسی در نگاهم نفس زد!


محمدرضا عبدالمکیان
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 19:41


دور گردون
گر دو روزی بر مراد ما نگشت

دائما یکسان نباشد حال دوران
غم مخور

گاهی در اوج ناامیدی می توان مست شد و امیدوار از این شعر حافظ و صدای استاد شجریان.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 19:13


کاش دست کم یه بار توی کنسرت خانم مهستی بودم و اون می‌گفت "مثل تموم عالم"
منم "داد می‌زدم" ،"حالِ منم خرابه خرابه خرابه"
شاید یه کم سبک می‌شدم.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 19:10


حالم خوب نیست!
یعنی اصلا خوب نیستم!
اما می دانم ‏همه چيز التيام خواهد يافت.
جسم و جانم بهبود خواهد یافت، قلبم شفا می گيرد، زخم ها خوب می شوند، ذهن ترميم می شود و همه چیز به بهترین حالت برمی گردد.
تندرستی و شادمانی باز خواهد گشت و روزهای بد هميشگی نيست
!

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران، غم مخور

حافظ
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 13:25


@ketabkhobkerman

موسولینی وقتی در ایتالیا به قدرت رسید همچون رهبری فرهمند با آغوش باز مردم روبرو شد. در آن سال‌های نخست حکومتش «قهرمان ملی» ایتالیایی‌ها بود و «بهترین شمشیرزن و سوارکار» ایتالیا و «مردِ مردان» ایتالیا؛ همهٔ ایتالیایی‌ها گوش به فرمان او بودند. اما به‌تدریج ستارهٔ بخت دیکتاتور غروب کرد و پس از بیست سال حکومت جابرانه عاقبت مجبور به فرار شد. با این حال حتی در آخرین روزهای حکومتش باورش شده بود که مردم ایتالیا یکپارچه پشت سرش هستند.

موسولینی در دسامبر ۱۹۴۴ از پایتخت به شمال ایتالیا فرار کرد. او در صدد این بود تا به نحوی جان خودش را از دست مردم و نیروهای متفقین نجات دهد.او طی فرار گذارش به شهر شمالی میلان افتاد. مردم شهر که از حضور ناگهانی موسولینی مطلع شده بودند دور ماشینش جمع شدند. شمار جمعیت به ده‌ها هزار نفر بالغ می‌شد. آن‌ها به هر دلیلی شروع کردند به شعار دادن به نفع موسولینی (رفتار مردم بعضی وقتها غیرقابل پیشبینی و گول‌زننده است).

حاکم فراری ایتالیا باورش نمی‌شد که در اوج فرار و سقوط با چنین واکنش پرشوری روبرو شود. او چند ساعت بعد به همسرش گفت: «من بیست سال در این مملکت حکومت کردم اما هرگز چنین استقبال پرشوری را تجربه نکرده بودم. تشویق‌ها به قدری کوبنده بود که دیوارها به لرزه درآمده بود.حس فوق‌العاده‌ای بود. روی صندلی ماشین ایستاده بودم و به فریادهای اعلام وفاداری آن‌ها گوش می‌دادم...»

موسولینی تا چند روز باورش شده بود که مردم ایتالیا یکپارچه حامی خودش و رژیمش هستند.
اما همهٔ این‌ها توهم بود.
درست است که میلانی‌ها از دیدن رهبر فراری کشورشان ذوق زده شده بودند و فریاد «دوچه دوچه» سر داده بودند اما دیکتاتور عملاً هیچ طرفداری نداشت. دو سه ماه بعد از تظاهرات میلان، موسولینی امیدوار بود که لشکر انبوه پیراهن سیاهانش به کمک او بیایند. او از همهٔ طرفدارانش خواسته بود که به نقطه‌ای در شمال کشور بیایند تا همراه او با دشمن بجنگند.
تعداد پیراهن سیاهان (شبه نظامیان فدایی موسولینی) به بیش از چهار میلیون تن بالغ می‌شد تا آنجا که در هر روستا و ده‌کورهٔ ایتالیا یکی دو پایگاه داشتند. اما این مربوط به دورانی می‌شد که دیکتاتور در قدرت بود...

موسولینی از دستیارش پاوولینی پرسید: «چند نفر آمده اند؟» پاوولینی سکوت کرد.
موسولینی: «میگم چند نفر از پیراهن سیاهان آمده‌اند؟»
پاوولینی :«قربان فقط دوازده نفر»


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 13:19


قرن دیکتاتورها
اولیویه گز
انتشارات ققنوس
۳۵۰۰۰۰ تومان

دیکتاتورها همیشه در میانهٔ هرج‌و‌مرج ظاهر می‌شوند: در بحبوحهٔ درگیری‌ها و انقلاب‌ها و بحران‌های اقتصادی. جنگ جهانی اول شاخص وحشی‌گری اروپا در قرن بیستم بود.
با آغاز این جنگ هیتلر و موسولینی دست شکر به سوی آسمان بلند کردند.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 10:57


اسیر

بانو مهستی


@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 08:53


از فرانکلین تا لاله‌زار از کتاب‌های بسیار خوبی است که نوروز ۱۴۰۳ آن را خواندم.

کتاب درباره‌ی زندگی و کار آقای همایون صنعتی‌زاده است، که به‌حق «اعجوبه» خوانده شده است. راه‌اندازی «چاپخانه‌ی افست» و «کاغذ پارس» و حتی «خزرشهر» و بعدها «گلاب زهرا» ازجمله کارهای بزرگی است که صنعتی‌زاده انجام داد، اما بی‌شک ماندگارترین شاهکار او تأسیس انتشارات فرانکلین بود که پس از انقلاب به شکل ظالمانه ای مصادره شد.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم باید تاریخ صنعت نشر مدرن ایران را به دو دوره‌ی پیش و پس از تأسیس این انتشارات تقسیم کنیم.

همایون صنعتی‌زاده از خانواده‌ا‌ی فرهنگی و سرشناس بود؛ پدر بزرگش، حاج علی‌اکبر، مؤسس پرورشگاه صنعتی کرمان بود و پدرش، عبدالحسین صنعتی‌زاده، از پیشگامان رمان‌نویسی در ایران. همایون مردی خودساخته بود؛ از صفر شروع کرد و به‌ همه‌چیز رسید و در هر کاری که سراغش رفت بسیار موفق بود.

اگر سراغ از فرانکلین تا لاله‌زار رفتید، پیشنهاد می‌کنم مستند بانوی گل سرخ را هم ببینید که درواقع روایت زندگی شهیندخت صنعتی است اما همایون صنعتی زاده حضور پررنگی در آن دارد.

روانشان شاد
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 08:45


مزاحم نشوید
نویسنده: فریدا مک‌فادن
مترجم: نشاط رحمانی‌نژآد
انتشارات نون، چاپ اول 1403
272 صفحه، رقعی، شومیز
قیمت: 259.000 تومان

رمانی جدید، معمایی و هیجان انگیز از فریدا مک فادن

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 08:43


هنر مذاکره برای بازاریاب‌ها، فروشنده‌ها و سرمایه‌گذارها
نویسنده: هاروی مک‌کی
مترجم: آرمین هدایتی
انتشارات کتاب پارسه، چاپ نهم 1403
304 صفحه، پالتویی، شومیز
قیمت: 320.000 تومان

کتابی ضروری برای همه و هرکسی که وارد دنیای تجارت و کسب و کار می شود.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 08:41


زندگی ناممکن
نویسنده: مت هیگ
انتشارات میلکان، چاپ اول 1403
399 صفحه، رقعی، شومیز
قیمت: 325.000

اثری جدید از نویسنده کتاب پرفروش کتابخانه نیمه‌ شب
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 08:32


@ketabkhobkerman

معرفی کتاب هل اول
اثر صادق الحسینی

کتاب «هل اول: رازها و رمزهای خلق، حفظ و رشد ثروت در ایران» نوشته صادق الحسینی، اثری است که به بررسی و تحلیل راهکارهای خلق، حفظ و رشد ثروت، با توجه به شرایط اقتصادی ایران می‌پردازد. این کتاب توسط نشر نی منتشر شده و به دلیل محتوای کاربردی و عملی خود، پس از انتشار مورد استقبال گسترده‌ای قرار گرفته است. صادق الحسینی، اقتصاددان ایرانی، در این کتاب به بررسی چالش‌ها و فرصت‌های موجود در اقتصاد ایران می‌پردازد. او با بهره‌گیری از تجربیات و دانش خود، راهکارهایی عملی برای مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری به مخاطبان کتاب ارائه می‌دهد. کتاب «هل اول» به نوعی کتاب راهنمایی برای افرادی است که به دنبال بهبود وضعیت مالی خود هستند، چه فقیر باشند و چه ثروتمند.

به لحاظ ساختاری، کتاب به صورت منطقی و مرحله به مرحله تنظیم شده است. هر فصل به یک جنبه خاص از مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری می‌پردازد. این ساختار به خواننده امکان می‌دهد تا به تدریج با مفاهیم و راهکارهای مطرح شده آشنا شود و آنها را در زندگی مالی خود به کار گیرد. فصل اول کتاب با عنوان «پول چیست؟» به تعریف و ماهیت پول پرداخته است. نویسنده توضیح می‌دهد که پول تنها یک وسیله مبادله و معامله نیست، بلکه ابزاری برای حفظ ارزش و سرمایه‌گذاری است. این بخش به خواننده کمک می‌کند تا درک بهتری از نقش پول در زندگی خود داشته باشد. نویسنده در فصل بعدی، «هرم مالی زندگی» توضیح می‌دهد که چگونه می‌توان با استفاده از هرم مالی ذکر شده در کتاب، به مدیریت بهتر درآمدها و هزینه‌ها پرداخت و به تدریج به ثروت دست یافت. این هرم شامل مراحل مختلفی از جمله پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و مدیریت بدهی‌ها است. فصل بعدی کتاب دربارۀ سرمایه‌گذاری است. الحسینی در این فصل به بررسی انواع مختلف سرمایه‌گذاری از جمله بازار مسکن، سهام، ارز، طلا و خودرو می‌پردازد. او راهکارهایی برای انتخاب بهترین فرصت‌های سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک‌های مرتبط با آنها با توجه به شرایط ایران، بیان کرده است.

نویسنده در نهایت به بررسی راهکارهای افزایش درآمد و کاهش هزینه‌ها پرداخته و توضیح می‌دهد که چگونه می‌توان با بهبود مهارت‌ها و افزایش بهره‌وری، درآمد خود را افزایش داد و در عین حال هزینه‌های غیرضروری را کاهش داد.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 08:30


هل اول
راز و رمزهای خلق، حفظ و رشد ثروت در ایران
انتشارات نی، چاپ چهاردهم 1403
376 صفحه، رقعی، شومیز
قیمت: 300.000 تومان

کتابی بسیار عالی پیرامون سرمایه گذاری و فعالیت های مالی ویژه شرایط اقتصادی و بازار پر فراز و نشیب ایران.
کتابی که در مدت ۸ ماه به چاپ چهاردهم رسید.

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

21 Nov, 05:34


📚📚گل زیباست، از آن زیباتر کتاب است📚📚      

🛍۱۵ درصد تخفیف کتاب به مناسبت هفته کتاب🛍

               
      ‼️آخرین روز از طرح تخفیف هفته کتاب‼️
  
  
        📚ویژه اعضای کانال "کتاب خوب" 📚

کرمان، میدان کوثر، جنب بانک ملت، کتاب خوب

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Nov, 13:58


نگاهی به دوران افشاریه و زندیه

در تاریخ ایران وجود سلسله‌های مختلف نشان از قدمت این سرزمین دارد. یکی از این سلسله‌ها افشاریان هستند که 15 سال بر ایران فرمانروایی کردند و بنیان‌گذار این دودمان «نادر شاه افشار» بوده است. پس از فروپاشی افشاریان، زندیان روی کار آمده و حدود 45 سال در ایران حکومت کردند. «کریم خان زند» سردمدار این دودمان بوده است.

در این کتاب در نگاهی تاریخی به بررسی رخدادهای دوران افشاریه و زندیه پرداخته می‌شود. «علل سقوط صفویه و خلع و قتل شاه طهماسب» و «سوابق تاریخی زند و حوادث پس از مرگ کریم خان می پردازد.»

@ketabkhoobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Nov, 12:46


@ketabkhoobkerman

سی ام آبان ماه روزی است که نادر شاه در سال ۱۱۱۵ خورشیدی به قندهار حمله نمود و شورش افغان ها را سرکوب کرد.

بی گمان یکی از نالایق ترین پادشاهان ایران در درازای تاریخ،  نهمین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین بود که تمام زندگی خود و سرمایه کشور را صرف خرافات و عقاید پوچ مذهبی خود کرد.
سرانجام حکومتش به دست محمود افغان سرنگون و بعد از مرگ محمود، قدرت به دست اشرف افغان افتاد. در طول مدت حکومت ننگین افغانها، ایران توسط افغانها، روسها و ترکان عثمانی اشغال و ایرانیان سخت ترین، خفت بارترین و هولناکترین شرایط را تحمل می کردند !
تا این که نادرشاه فرزند شمشیر و آخرین فاتح مشرق زمین سر بر آورد.

"اشرف افغان" و لشکریانش پس از شکستی خفت بار از نادر و سپاهیانش در اصفهان و دامغان به قندهار و هرات گریختند، نادر در پی آنان قندهار را محاصره و بسیاری از لشکریان افغان را کشت و تارومار کرد ، حدود ۸۰۰ تن از افسران و جنگجویان افغان به دهلی گریختند و به دربار "محمدشاه" پادشاه هندوستان پناهنده شدند، نادر چندین بار تقاضای استرداد آنان را نمود، درباریان هندوستان نه تنها ترتیب اثری ندادند و بلکه آخرین فرستادگان نادر را نیز گردن زدند، زیرا معتقد بودند نادر شجاعت، سپاهیانی آماده و توانایی جنگ با ارتش پرشمار و قدرتمند هندوستان را ندارد.
اما نادر، تمامی محاسبات دربار محمدشاه را بهم ریخت، هندوستان را فتح و تمامی افسران افغان را در دهلی به دار آویخت.‌
سپس محمدشاه امان خواست، نادر در قبال کلید خزانه سلطنتی، هندوستان و محمدشاه را رها کرد و با غنائمی ارزشمند و پرشمار به ایران بازگشت.

در یکی از درگیری ها نادرشاه پیرمردی را می بیند که با موی سپید مانند شیر و با هر دو دست، برای سپاه ایران می جنگد و شمشیر می زند! پس از پایان جنگ نادرشاه پیرمرد را به چادر خود فرا می خواند. پیرمرد می‌آید و ادای احترام می کند. نادر از او می پرسد اهل کجاست که چنین شمشیر می زند؟!

پیرمرد می گوید که اهل اصفهان است. نادر از او می پرسد: زمانی که اصفهان توسط اشرف و محمود افغان اشغال شده بود تو کجا بودی؟! مگر در اصفهان نبودی؟!
پیرمرد می گوید: من بودم اما تو نبودی. فرماندهی مثل تو روحیه مبارزه و عزت را به ایران و ایرانیان بازگرداند تا من بتوانم چنین شمشیر بزنم.

@ketabkhoobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Nov, 10:32


@ketabkhobkerman

گفتم: بله جانم، مردم این شهر شاعر متولد می‌شوند، اما شماها شعرشان را کشته‌اید. پهلوان هایشان را اخته کرده‌اید. حتی امکان مبارزه هم باقی نگذاشته‌اید که لااقل رجزی بخوانند و حماسه‌ای بگویند...

گفتم سرزمینی ساخته‌اید خالی از قهرمان.
گفتم شهر را کرده‌اید عین گورستان، پر جنب جوش ترین محله‌اش محله‌ی مردستان است ...

📒سووشون
سیمین دانشور
@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Nov, 08:44


شــــاهکارهایی از ادبیات معاصر ایــــران

📕 همسایه ها
📘 سال بلوا
📕 سمفونی مردگان
📘 سووشون
📕 یک عاشقانه‌ی آرام
📘 جای خالی سلوچ

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Nov, 07:09


📚📚گل زیباست، از آن زیباتر کتاب است📚📚      

🛍۱۵ درصد تخفیف کتاب به مناسبت هفته کتاب🛍

               
                   ‼️از ۲۳ تا ۳۰ آبان ماه ‼️
  
  
        📚ویژه اعضای کانال "کتاب خوب" 📚

کرمان، میدان کوثر، جنب بانک ملت، کتاب خوب

@ketabkhobkerman

فرهنگسرای کتابِ خوب

20 Nov, 06:18


گاهی وقت‌ها خودت باید خورشید صبحت باشی و طلوع کنی!

روز و روزگارتون خوش کتابِ خوبی ها❤️

@ketabkhobkerman