#iranbread
Publications du canal کانال آرد و نان

آرد و نان
ماهنامه تخصصی گندم ، آرد و محصولات پایه آرد (نان، ماکارونی، شیرینی و...)
تماس با ادمین: @lotfalibakhshi
ماهنامه تخصصی گندم ، آرد و محصولات پایه آرد (نان، ماکارونی، شیرینی و...)
تماس با ادمین: @lotfalibakhshi
1,223 abonnés
7,689 photos
1,590 vidéos
Dernière mise à jour 06.03.2025 01:32
Canaux similaires

13,184 abonnés
4,801 abonnés

2,757 abonnés
Le dernier contenu partagé par کانال آرد و نان sur Telegram
سخنرانی طوفانی دکتر بخشی اقتصاد دان را جع به موانع اقتصادی شدن نان درایران و نقش نانینو در نابودی نان ملی . 13دیماه 1403 .دانشگاه علوم پزشکی شیراز . کنگره ملی نان کامل
#iranbread
#iranbread
اشترودل ونان سوئد طبخ شده با مايه خمير وحشى كشمش و خمير ترش ، كارى در خور برند ونان سوئد، بدون استفاده از افزودنى و كم كردن ميزان مايه خمير ، كارى در خور برند ونان سوئد.
نوزده سال افتخار براى يكنواخت بودن و استفاده از خمير ترش نوزده ساله برند ونان سوئد ، استفاده از خمير ترش نه تنها باعث وجود باكتريتهاى خوب در نان ميشود حتى باعت كمتر استفاده كردن از خمير مايه شده و از استفاده بى مورد افزودنيها كه هزينه آور است نيز ميكاهد ، طعم و مزه نان را بيشتر نموده و از معده درد و ورم روده نيز جلوگيرى ميكند و مزه و طعم نان بالا برده و در ماندگارى نان نيز اثر ميكند .
ونان نامى آشنا در صنعت شيرينى و شيرينى نانها . براى اطلاعات و آموزش با ما در تماس باشيد .
چگونه از مايه خمير وحشى و خمير ترش خود استفاده كنيم،
تلفن تماس ٠٩١٢٤٣٩٧٥٩٠
مديريت برند ونان سوئد بنيسى
نان بركت هر سفره إيرانى است ،
بيائيد سفرهايمان بى بركت نكنيم ،
ونان نامى آشنا در صنعت شيرينى و شيرينى نانها . براى اطلاعات و آموزش با ما در تماس باشيد .
چگونه از مايه خمير وحشى و خمير ترش خود استفاده كنيم،
تلفن تماس ٠٩١٢٤٣٩٧٥٩٠
مديريت برند ونان سوئد بنيسى
نان بركت هر سفره إيرانى است ،
بيائيد سفرهايمان بى بركت نكنيم ،
🎥 صحبتهای این روحانی افغان با واکنشهای زیادی در فضای مجازی مواجه شده
محقق نسب، روحانی افغان:
🔹ایران از افغانستان ضربه مهلک میخورد، آمریکا و اسرائیل نمیتوانند به ایران ضربه بزنند.
✅ @Khabar_Fouri
محقق نسب، روحانی افغان:
🔹ایران از افغانستان ضربه مهلک میخورد، آمریکا و اسرائیل نمیتوانند به ایران ضربه بزنند.
✅ @Khabar_Fouri
شائبه تکرارتلخ فلسطین درایران!!
▫️محسن رنانی
جنگ در غزه و لبنان، خبر داغ این روزها و ماه ها و سالهای ماست. امتداد جنگی که با تأسیس رژیم اسراییل آغاز و به مهمترین و طولانی ترین بحران جهانی در سده اخیر تبدیل شد.
بحران فلسطین با مهاجرت شروع شد. مهاجرت یهودیان در زمان بی دولتی در فلسطین. همزمان با جنگ نخست جهانی و فروپاشی عثمانی، خلایی در فلسطین ایجاد شد که جای آن را مهاجران یهودی پر کردند.
در فرصت پیش آمده، یهودیان پراکنده در جهان به فلسطین برگشت داده شدند و زمینهای بومیان را خریدند و همینکه جای پایشان سفت شد با کمک بریتانیا و در فضای ترحم و همدلی با یهودیان به سبب جنایات آلمان نازی، اعلام استقلال کردند. کم کم بقیه زمینهای فلسطین را از آنها گرفته و صاحب خانه را آواره کردند.
حالا همین بلا برسر ایران وایرانیها درحال وقوع است! بلکه بلایی بدتر و بی مسماتر از فلسطین. چرا که یهودیان حق آب و گل و سابقه چند هزار ساله ی سکونت در فلسطین داشتند. اما اقوامی که اخیرا به ایران وارد کردند چنین حقی بر ما نداشته وندارند.
رفتید از ضعیف ترین کشور دنیا، با رکورد طولانیترین جنگ داخلی و بیشترین تناقر قومی و بالاترین نرخ رشد جمعیت و دارنده فرهنگ کودک همسری، به شکل انبوه و بسیار فوری و ضربتی، نه میلیون نفر را بدون هیچ گزینش و ترتیبات و شرط و شروطی در فضای ترحم و همدلی با مردم افغان، به خاطر بازگشت طالبان، وارد ایران کردید. آن هم نه در شرایط بی دولتی. بلکه دقیقا خود دولت مجری انهدام تبار موکلین سرزمین خود شد!
به راستی ایران چه نیازی به واردات این تعداد نیروی تازه نفس و مدعی و پرچالش داشت که با این عجله وارد کردید؟ دقیقا چرا؟ کارخانه های تان بی کارگر مانده بود؟ یا جوانان ایران جملگی عقیم شده بودند؟
چرا افغانها درک نمی کنند افغانستان منابع و امکانات زیست مناسب برای چنین جمعیتی ندارد؟ چرا با این حال خود را موظف به حفظ بالاترین نرخ جمعیت در جهان می دانند؟ و اصولا چرا ایران باید جور اشتهای سیری ناپذیر تولید انبوه آنها را متحمل شود؟ چرا از غلاف لاتکس اینهمه تنفر دارند؟
اگر مشکل افغانها حکومت طالبان است؛ چنانچه یک درصد از مهاجران به ایران، در مقابل طالبان می ایستاد، قدرت به طالبان بر نمی گشت. و اگر مردم افغان با طالبان موافق هستند، پس بنشینند در نجد خود و نتیجه حاکمیت حاکمان واقعی شان را متحمل شوند.
ایرانیان وقتی وضعیت اقتصادی شان بد می شود، ازدواج نمی کنند. اگر هم بکنند بچه نمی آورند. چون نسبت به فرزندان خود احساس مسئولیت دارند. اما گرسنگی، قحطی، جنگ، آوارگی، بلایای طبیعی و غیر طبیعی هیچ تاثیری روی فرزند آوری افغانها ندارد. اگر بیشتر نیاورند کمتر نمی شود. چه بسا زودتر کودکان خود را به زوجیت در آورند که نان خورشان کم شود. خب این تفاوت فرهنگی باعث بر هم خوردن تعادل طبیعی بین دو گروه جمعیتی در کنار هم می شود. فرهنگ مردمان افغان، جنگ داخلی و توسعه نیافتگی را برایشان به ارمغان آورده. وقتی اینها به صورت انبوه به ایران بیایند فرصت جذب در فرهنگ ایرانی را پیدا نمی کنند و همان فرهنگ را به ایران هم صادر می کنند.
پرسش الان این است با این جمعیت انبوه وارد شده به کشور چه کار می خواهید بکنید؟
می خواهید آنها را بیرون کنید؟ واقعا می توانید؟ اگر قرار به بیرون کردن بود چرا وارد کردید؟
چرا قوم لج بازی که با همه بی پولیش بجای تهیه غذا برای گرسنگان و خرید کاندوم برای کنترل جمعیت گرسنگان، سد می زند که آب هیرمند به شوره زار بریزد و هدر رود اما به دریاچه هامون ایران نرسد را وارد ایران کردید؟ دقیقا چرا؟
یک نفر بیاورید برای مردم توضیح دهد.
حالا که وارد کردید چرا هیچ تشری به آنها نمی زنید که به اندازه عرف ایران بچه بیاورند؟
وقتی زایش زنان افغان چهار برابر ایران است،
معلوم است که به زودی جمعیت افغانها از ایرانیان بیشتر می شود و بدون شک ادعای سرزمینی و سیاسی بر فلات ایران خواهند داشت. و دردسرهای فلسطین برای ایران هم تکرار می شود. همانطور که در جاهای دیگر این اتفاق افتاد.
برخی دنبال نفوذ اسراییل در نهادهای امنیتی می گردند که باعث شده اسناد سری کشور را به سرقت ببرند یا دانشمندان هسته ای را ترور کنند. اگر فرصت کردید جاهای دیگر هم دنبال نفوذی بگردید. جاهای خیلی نزدیک. از رگ گردن نزدیکتر..۴ مهر ۱۴۰۳
▫️اندیشه ورزی
▫️محسن رنانی
جنگ در غزه و لبنان، خبر داغ این روزها و ماه ها و سالهای ماست. امتداد جنگی که با تأسیس رژیم اسراییل آغاز و به مهمترین و طولانی ترین بحران جهانی در سده اخیر تبدیل شد.
بحران فلسطین با مهاجرت شروع شد. مهاجرت یهودیان در زمان بی دولتی در فلسطین. همزمان با جنگ نخست جهانی و فروپاشی عثمانی، خلایی در فلسطین ایجاد شد که جای آن را مهاجران یهودی پر کردند.
در فرصت پیش آمده، یهودیان پراکنده در جهان به فلسطین برگشت داده شدند و زمینهای بومیان را خریدند و همینکه جای پایشان سفت شد با کمک بریتانیا و در فضای ترحم و همدلی با یهودیان به سبب جنایات آلمان نازی، اعلام استقلال کردند. کم کم بقیه زمینهای فلسطین را از آنها گرفته و صاحب خانه را آواره کردند.
حالا همین بلا برسر ایران وایرانیها درحال وقوع است! بلکه بلایی بدتر و بی مسماتر از فلسطین. چرا که یهودیان حق آب و گل و سابقه چند هزار ساله ی سکونت در فلسطین داشتند. اما اقوامی که اخیرا به ایران وارد کردند چنین حقی بر ما نداشته وندارند.
رفتید از ضعیف ترین کشور دنیا، با رکورد طولانیترین جنگ داخلی و بیشترین تناقر قومی و بالاترین نرخ رشد جمعیت و دارنده فرهنگ کودک همسری، به شکل انبوه و بسیار فوری و ضربتی، نه میلیون نفر را بدون هیچ گزینش و ترتیبات و شرط و شروطی در فضای ترحم و همدلی با مردم افغان، به خاطر بازگشت طالبان، وارد ایران کردید. آن هم نه در شرایط بی دولتی. بلکه دقیقا خود دولت مجری انهدام تبار موکلین سرزمین خود شد!
به راستی ایران چه نیازی به واردات این تعداد نیروی تازه نفس و مدعی و پرچالش داشت که با این عجله وارد کردید؟ دقیقا چرا؟ کارخانه های تان بی کارگر مانده بود؟ یا جوانان ایران جملگی عقیم شده بودند؟
چرا افغانها درک نمی کنند افغانستان منابع و امکانات زیست مناسب برای چنین جمعیتی ندارد؟ چرا با این حال خود را موظف به حفظ بالاترین نرخ جمعیت در جهان می دانند؟ و اصولا چرا ایران باید جور اشتهای سیری ناپذیر تولید انبوه آنها را متحمل شود؟ چرا از غلاف لاتکس اینهمه تنفر دارند؟
اگر مشکل افغانها حکومت طالبان است؛ چنانچه یک درصد از مهاجران به ایران، در مقابل طالبان می ایستاد، قدرت به طالبان بر نمی گشت. و اگر مردم افغان با طالبان موافق هستند، پس بنشینند در نجد خود و نتیجه حاکمیت حاکمان واقعی شان را متحمل شوند.
ایرانیان وقتی وضعیت اقتصادی شان بد می شود، ازدواج نمی کنند. اگر هم بکنند بچه نمی آورند. چون نسبت به فرزندان خود احساس مسئولیت دارند. اما گرسنگی، قحطی، جنگ، آوارگی، بلایای طبیعی و غیر طبیعی هیچ تاثیری روی فرزند آوری افغانها ندارد. اگر بیشتر نیاورند کمتر نمی شود. چه بسا زودتر کودکان خود را به زوجیت در آورند که نان خورشان کم شود. خب این تفاوت فرهنگی باعث بر هم خوردن تعادل طبیعی بین دو گروه جمعیتی در کنار هم می شود. فرهنگ مردمان افغان، جنگ داخلی و توسعه نیافتگی را برایشان به ارمغان آورده. وقتی اینها به صورت انبوه به ایران بیایند فرصت جذب در فرهنگ ایرانی را پیدا نمی کنند و همان فرهنگ را به ایران هم صادر می کنند.
پرسش الان این است با این جمعیت انبوه وارد شده به کشور چه کار می خواهید بکنید؟
می خواهید آنها را بیرون کنید؟ واقعا می توانید؟ اگر قرار به بیرون کردن بود چرا وارد کردید؟
چرا قوم لج بازی که با همه بی پولیش بجای تهیه غذا برای گرسنگان و خرید کاندوم برای کنترل جمعیت گرسنگان، سد می زند که آب هیرمند به شوره زار بریزد و هدر رود اما به دریاچه هامون ایران نرسد را وارد ایران کردید؟ دقیقا چرا؟
یک نفر بیاورید برای مردم توضیح دهد.
حالا که وارد کردید چرا هیچ تشری به آنها نمی زنید که به اندازه عرف ایران بچه بیاورند؟
وقتی زایش زنان افغان چهار برابر ایران است،
معلوم است که به زودی جمعیت افغانها از ایرانیان بیشتر می شود و بدون شک ادعای سرزمینی و سیاسی بر فلات ایران خواهند داشت. و دردسرهای فلسطین برای ایران هم تکرار می شود. همانطور که در جاهای دیگر این اتفاق افتاد.
برخی دنبال نفوذ اسراییل در نهادهای امنیتی می گردند که باعث شده اسناد سری کشور را به سرقت ببرند یا دانشمندان هسته ای را ترور کنند. اگر فرصت کردید جاهای دیگر هم دنبال نفوذی بگردید. جاهای خیلی نزدیک. از رگ گردن نزدیکتر..۴ مهر ۱۴۰۳
▫️اندیشه ورزی
نان، نام خداست
✍رضابابایی
بعد از جملۀ «اقتصاد زیربنا است» سه علامت میتوان گذاشت: نشانۀ شگفتی(!)، علامت سؤال و نقطه. در دورۀ دبیرستان، وقتی تازه با مکتبهای جهانی آشنا میشدیم، آن جمله را فقط برازندۀ علامت تعجب و استهزا(!) میدیدیم. اقتصاد؟ زیربنا؟ مگر ما فقط دهان و معدهایم؟ پس قلب و مغز و چشم و هوش و آرمانهای انسانی ما چه میشود؟
تا اینکه روزگار به صد شعبده، اهمیت اقتصاد را در سیر فرهنگ و سیاست و حتی اخلاق و معنویت پیش چشممان آورد. دیدیم که پیامبر اسلام هم فرموده است: لولا الخُبز ماصلّینا و ماصُمنا. «نان نباشد، روزه و نماز هم نیست.» از عطار نیشابوری(در مصیبتنامه) هم خواندیم که اسم اعظم خدا «نان» است. پرسیدند چگونه؟ گفت: کدام اسم خدا را میشناسید که بدین سرعت درهای مسجد را باز کند و صدای مؤذن را در شهر بپراکند و مردم را به مسجد و محراب بیاورد؟ نبودید و ندیدید آن سال قحطی را در نیشابور، که مسجدها لانۀ عنکبوتان شده بود؟
سائلی پرسید از آن شوریدهحال
گفت اگر نام مهین ذوالجلال
میشناسی بازگوی ای مرد نیک
گفت نان است این بنتوان گفت لیک
مرد گفتش احمقی و بیقرار
کی بود نام مهین، نان؟ شرمدار
گفت در قحط نشابور ای عجب
میگذشتم گُرسَنه چل روز و شب
نه شنودم هیچجا بانگ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
پس بدانستم که نان، نام خداست
پايۀ جمعیت و آرام ماست
ابوسعید ابوالخیر هم در اسرارالتوحید، از زبان عاقلی دیوانهنما نقل میکند که «نان» از اسمای حسنای خدا، بلکه اسم اعظم او است. (اسرارالتوحید، جلد دوم، ص583)
اندکاندک شگفتینما(!) رفت و جای خود را به علامت سؤال داد. آیا واقعا شکم خالی، ایمان ندارد؟ سرِ بیسامان را سر معراج و پرهيزگاری نیست؟
گذشت و گذشت تا اینکه کمکم جناب «نقطه» هم برای ما شاخ و شانه کشید که «دور مجنون گذشت و نوبت ماست». برای من و مانند من که همۀ عمر با مارکسیسم جنگیده بودیم، سخت بود باورش.
روزگار و در به دری در متون و آثار، راهی دیگر پیش روی ما گذاشت، که نه حرف مارکس بیخدا درست باشد و نه حرف سرمایهداران بیدین: «زیربنا بودن اقتصاد درست است؛ اما مانند زیربنا بودن آهن و سیمان برای خانه. خانه بر آهن و سیمان استوار است؛ اما برای آهن و سیمان نیست. خانه را با سنگ و آجر میسازند تا در آن پناه گیرند و کتاب و نماز بخوانند و عشقورزند و بیندیشند.» پس، اقتصاد زیربنا است؛ یعنی منزل «اول» است در این راه هزارمنزل.
در معتبرترین متون شیعی آمده است:
عدهای از اقلیتهای قومی(به تعبیر عربهای صدر اسلام: موالی) نزد علی(ع) رفتند و از شیوۀ خلیفۀ وقت شکایت کردند که درهای حکومت و خلافت را به روی ما بسته است. عربها ما را به بازی نمیگیرند. هستیم و نیستیم. امام(ع) از آنان خواست با وی به مسجدالنبی(ص) بیایند. وقتی به مسجد رسیدند، امام(ع) داخل شد، ولی از آنان خواست که بیرون مسجد بمانند. امام(ع) داخل شد و با گروهی از مسئولان بلندپایۀ خلافت که در آنجا اجتماع کرده بودند، گفتوگو کرد. چندیبعد، امام(ع) خشمگین و برافروخته بیرون آمد. فرمود: پاسخ آنان به من این بود: «قَدْ اَبینا ذلِک یا ابا الحسن؛ ما از اینکه غیر عرب را به دستگاه خلافت و حکومت راه دهیم، ابا داریم.» آنان پذیرای شما نیستند. اما من از برادر و پسر عمم، پیامبر خدا(ص) شنیدم که فرمود: اگر رزق و روزی را ده قسم کنند، یک قسم آن در حکومت است و باقی در تجارت. چشم به حکومت نداشته باشید؛ بروید به سوی نه قسم دیگر. (الکافی، باب النوادر، حدیث 59؛ بحارالأنوار، ج42، ص160، باب 124، حدیث 31)
ظاهرا این گروه، پند علی(ع) را آویزۀ گوش کردند که پس از گذشت یک قرن و نيم، توانستند قِسم دهم را هم از آنِ خود كنند و دربار امويان و عباسیان را تا گردن، غرق سرداران ترک و وزیران ایرانی کنند.
https://t.me/iranazadvaabad
✍رضابابایی
بعد از جملۀ «اقتصاد زیربنا است» سه علامت میتوان گذاشت: نشانۀ شگفتی(!)، علامت سؤال و نقطه. در دورۀ دبیرستان، وقتی تازه با مکتبهای جهانی آشنا میشدیم، آن جمله را فقط برازندۀ علامت تعجب و استهزا(!) میدیدیم. اقتصاد؟ زیربنا؟ مگر ما فقط دهان و معدهایم؟ پس قلب و مغز و چشم و هوش و آرمانهای انسانی ما چه میشود؟
تا اینکه روزگار به صد شعبده، اهمیت اقتصاد را در سیر فرهنگ و سیاست و حتی اخلاق و معنویت پیش چشممان آورد. دیدیم که پیامبر اسلام هم فرموده است: لولا الخُبز ماصلّینا و ماصُمنا. «نان نباشد، روزه و نماز هم نیست.» از عطار نیشابوری(در مصیبتنامه) هم خواندیم که اسم اعظم خدا «نان» است. پرسیدند چگونه؟ گفت: کدام اسم خدا را میشناسید که بدین سرعت درهای مسجد را باز کند و صدای مؤذن را در شهر بپراکند و مردم را به مسجد و محراب بیاورد؟ نبودید و ندیدید آن سال قحطی را در نیشابور، که مسجدها لانۀ عنکبوتان شده بود؟
سائلی پرسید از آن شوریدهحال
گفت اگر نام مهین ذوالجلال
میشناسی بازگوی ای مرد نیک
گفت نان است این بنتوان گفت لیک
مرد گفتش احمقی و بیقرار
کی بود نام مهین، نان؟ شرمدار
گفت در قحط نشابور ای عجب
میگذشتم گُرسَنه چل روز و شب
نه شنودم هیچجا بانگ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
پس بدانستم که نان، نام خداست
پايۀ جمعیت و آرام ماست
ابوسعید ابوالخیر هم در اسرارالتوحید، از زبان عاقلی دیوانهنما نقل میکند که «نان» از اسمای حسنای خدا، بلکه اسم اعظم او است. (اسرارالتوحید، جلد دوم، ص583)
اندکاندک شگفتینما(!) رفت و جای خود را به علامت سؤال داد. آیا واقعا شکم خالی، ایمان ندارد؟ سرِ بیسامان را سر معراج و پرهيزگاری نیست؟
گذشت و گذشت تا اینکه کمکم جناب «نقطه» هم برای ما شاخ و شانه کشید که «دور مجنون گذشت و نوبت ماست». برای من و مانند من که همۀ عمر با مارکسیسم جنگیده بودیم، سخت بود باورش.
روزگار و در به دری در متون و آثار، راهی دیگر پیش روی ما گذاشت، که نه حرف مارکس بیخدا درست باشد و نه حرف سرمایهداران بیدین: «زیربنا بودن اقتصاد درست است؛ اما مانند زیربنا بودن آهن و سیمان برای خانه. خانه بر آهن و سیمان استوار است؛ اما برای آهن و سیمان نیست. خانه را با سنگ و آجر میسازند تا در آن پناه گیرند و کتاب و نماز بخوانند و عشقورزند و بیندیشند.» پس، اقتصاد زیربنا است؛ یعنی منزل «اول» است در این راه هزارمنزل.
در معتبرترین متون شیعی آمده است:
عدهای از اقلیتهای قومی(به تعبیر عربهای صدر اسلام: موالی) نزد علی(ع) رفتند و از شیوۀ خلیفۀ وقت شکایت کردند که درهای حکومت و خلافت را به روی ما بسته است. عربها ما را به بازی نمیگیرند. هستیم و نیستیم. امام(ع) از آنان خواست با وی به مسجدالنبی(ص) بیایند. وقتی به مسجد رسیدند، امام(ع) داخل شد، ولی از آنان خواست که بیرون مسجد بمانند. امام(ع) داخل شد و با گروهی از مسئولان بلندپایۀ خلافت که در آنجا اجتماع کرده بودند، گفتوگو کرد. چندیبعد، امام(ع) خشمگین و برافروخته بیرون آمد. فرمود: پاسخ آنان به من این بود: «قَدْ اَبینا ذلِک یا ابا الحسن؛ ما از اینکه غیر عرب را به دستگاه خلافت و حکومت راه دهیم، ابا داریم.» آنان پذیرای شما نیستند. اما من از برادر و پسر عمم، پیامبر خدا(ص) شنیدم که فرمود: اگر رزق و روزی را ده قسم کنند، یک قسم آن در حکومت است و باقی در تجارت. چشم به حکومت نداشته باشید؛ بروید به سوی نه قسم دیگر. (الکافی، باب النوادر، حدیث 59؛ بحارالأنوار، ج42، ص160، باب 124، حدیث 31)
ظاهرا این گروه، پند علی(ع) را آویزۀ گوش کردند که پس از گذشت یک قرن و نيم، توانستند قِسم دهم را هم از آنِ خود كنند و دربار امويان و عباسیان را تا گردن، غرق سرداران ترک و وزیران ایرانی کنند.
https://t.me/iranazadvaabad
✅ دوستان کمک کنید این پدر شریف و با غیرت و پیدا کنیم و زود زود با خانواده مشرف بشن کربلا
✅ @BisimchiMedia
✅ @BisimchiMedia
پخت نان کامل فقط در ۱۴۰ نانوایی کشور
معاون بهداشت وزارت بهداشت در پاسخ به تسنیم:
🔹براساس استانداردها باید سبوس گیری از آرد بین ۲ تا ۶ درصد باشد یعنی آردها باید بالای ۹۴ درصد سبوس داشته باشند.
🔹نانهایی که در کشور موجود است سبوس گیری زیادی داشتند و با برنامههایی اجرا شده و تلاشهای صورت گرفته در برخی نانها به میزان سبوسگیری ۱۲ درصد رسیدهایم.
🔹در حال حاضر ۱۴۰ نانوایی در سطح کشور برنامه نان کامل را اجرا میکنند و وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو قرار است تا جایی که امکان دارد از طبخ نان کامل در کشور حمایت کنند.
tn.ai/3211595
@TasnimNews
معاون بهداشت وزارت بهداشت در پاسخ به تسنیم:
🔹براساس استانداردها باید سبوس گیری از آرد بین ۲ تا ۶ درصد باشد یعنی آردها باید بالای ۹۴ درصد سبوس داشته باشند.
🔹نانهایی که در کشور موجود است سبوس گیری زیادی داشتند و با برنامههایی اجرا شده و تلاشهای صورت گرفته در برخی نانها به میزان سبوسگیری ۱۲ درصد رسیدهایم.
🔹در حال حاضر ۱۴۰ نانوایی در سطح کشور برنامه نان کامل را اجرا میکنند و وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو قرار است تا جایی که امکان دارد از طبخ نان کامل در کشور حمایت کنند.
tn.ai/3211595
@TasnimNews