کانون آگنوستیک ها و آتئیست های ایران

حقیقتی وجود ندارد جز در عمل

- ژان پل سارتر -

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

سگ‌ها موجوداتی اجتماعی هستند که در طول تاریخ از طریق تعامل با انسان‌ها، رفتارهایی را یاد گرفته‌اند که به نفع بقایشان بوده است. یکی از این رفتارها توانایی واکنش به احساسات انسان‌هاست، چیزی که گاهی ممکن است به نظر برسد که آن‌ها عمداً تلاش می‌کنند ما را خوشحال کنند.

مثلاً ممکن است وقتی بی‌حوصله هستید، سگتان رفتاری انجام دهد که شما را به خنده بیندازد؛ مثلاً اسباب‌بازی‌اش را روی پایتان بگذارد و درست وقتی که می‌خواهید آن را بردارید، زودتر آن را پس بگیرد. اما آیا این رفتار آگاهانه و هدفمند است؟

رفتارهای سگ‌ها: نتیجه فرگشت و یادگیری
سگ‌ها از نسل گرگ‌ها هستند، موجوداتی که زندگی گروهی و تعاملات اجتماعی برای بقایشان ضروری بوده است. این ویژگی در سگ‌های امروزی هم دیده می‌شود. آن‌ها به‌طور طبیعی حساسیت بالایی نسبت به حال و احساسات اعضای گروهشان (در این مورد انسان‌ها) دارند.

در واقع، سگ‌ها می‌توانند با مشاهده رفتارهای ما بفهمند که چه کاری باعث خوشحالی یا ناراحتی‌مان می‌شود. این توانایی، نه نشانه‌ای از نیت آگاهانه آن‌ها برای خوشحال کردن ما، بلکه نتیجه هزاران سال تعامل نزدیک با انسان‌ها و سازگاری با محیط است.

آیا سگ‌ها عمداً ما را می‌خندانند؟
سگ‌ها توانایی فهم شوخ‌طبعی یا قصد آگاهانه برای خنداندن انسان‌ها را ندارند. اما از طریق یادگیری و شرطی‌سازی متوجه می‌شوند که برخی رفتارها واکنش مثبت ما را به دنبال دارد. مثلاً وقتی رفتاری مثل بازی با اسباب‌بازی باعث خنده شما می‌شود، آن رفتار را تکرار می‌کنند، چون از نظر آن‌ها این کار به ایجاد ارتباط بهتر و دریافت محبت بیشتر منجر می‌شود.

چرا این رفتارها اهمیت دارند؟
آنچه ما به‌عنوان "خنداندن" از سگ‌ها می‌بینیم، چیزی بیش از یک تعامل طبیعی نیست. این رفتارها نتیجه فرایند فرگشت و یادگیری مداوم سگ‌هاست، که نشان‌دهنده هوش اجتماعی آن‌ها و توانایی‌شان در برقراری ارتباط با انسان‌هاست.

واقعیت پشت رفتارهای بامزه سگ‌ها
سگ‌ها نیازی به نیت آگاهانه یا قدرتی فراتر از طبیعت برای ایجاد این ارتباط ندارند. تمام این رفتارها به‌سادگی نتیجه غریزه، تعاملات اجتماعی و تجربه‌های یادگیری‌شان در طول زمان است.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

رفتارهای سگ‌ها، نشان از فرگشت اجتماعی‌شان دارد.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

برای اولین بار در تاریخ ۹۰۰ ساله کلیسای جامع سنت پل لندن، دختران اجازه یافته‌اند که در گروه کر مراسم کریسمس بخوانند. این اتفاق که به نظر یک قدم مثبت می‌رسد، در واقع نمادی است از تأخیر فاجعه‌بار نهادهای مذهبی در پذیرش برابری.

در حالی که گروه‌های سنت‌گرا همچنان بر حفظ «صدای کاملاً مردانه» اصرار دارند و آن را «میراث تاریخی» می‌خوانند، این سؤال مطرح است: چرا این میراث همیشه به قیمت نادیده گرفتن نیمی از بشریت حفظ شده است؟ آیا سنت می‌تواند بهانه‌ای برای ادامه نابرابری باشد؟

این تغییرات نه از دل ایمان یا رهبری اخلاقی کلیسا، بلکه تحت فشار جوامع مدرن و ارزش‌های سکولار اتفاق افتاده است. بدون این فشار، کلیسا شاید همچنان در قرون وسطی باقی می‌ماند.

از طرفی، وقتی به این فکر می‌کنیم که کلیساهایی مانند سنت پل و سایر نهادهای مذهبی چه میزان از انرژی خود را صرف دفاع از سنت‌های بی‌معنا کرده‌اند، یادمان می‌آید که مشکلات واقعی بشریت - مثل فقر، جنگ، و بی‌عدالتی - همچنان بی‌پاسخ مانده‌اند. آیا این همان اخلاقی است که مذهب وعده می‌دهد؟

شاید روزی که دختران و پسران به یک اندازه آزادانه بتوانند بخوانند و زندگی کنند، روزی باشد که دین دیگر بهانه‌ای برای عقب‌ماندگی نباشد.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

۹۰۰ سال طول کشید تا دختران هم شنیده شوند

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

۲۵ دسامبر، روزی که به نام تولد عیسی مسیح جشن گرفته می‌شود، اما پشت این روز به‌ظاهر مقدس چه واقعیت‌هایی نهفته است؟

مسیحیت، مانند بسیاری از ادیان دیگر، بر پایه داستان‌هایی بنا شده که با اهداف سیاسی و اجتماعی ساخته و پرداخته شده‌اند. از داستان تولد باکره و معجزات تا وعده بهشت و تهدید جهنم، این دین قرن‌هاست که با بازی گرفتن باور مردم، قدرت و نفوذش را گسترش داده است.

اما اگر نگاهی دقیق‌تر بیندازیم، شباهت این داستان‌ها با اسطوره‌های قدیمی‌تری چون هوروس، میترا و دیگر خدایان اسطوره‌ای آشکار می‌شود. روایت‌هایی از تولد خدایان در ۲۵ دسامبر، معجزات، و حتی رستاخیز در ادیان پیشامسیحی وجود داشت؛ چیزی که نشان می‌دهد این داستان‌ها بیش از آنکه حقیقت باشند، بازنویسی افسانه‌های کهن‌اند.

چرا این مهم است؟
زیرا هنوز هم میلیون‌ها نفر به جای جستجوی حقیقت، زندگی خود را بر اساس باورهای غیرمنطقی بنا می‌کنند. از جنگ‌های مذهبی گرفته تا قوانین تبعیض‌آمیز، ادیان همچنان عامل بسیاری از مشکلات جوامع انسانی‌اند.

بیایید بپرسیم:

چرا باید اخلاقیات را از کتابی با تناقض‌های فراوان بگیریم؟

چرا به جای مسئولیت‌پذیری شخصی، باید زندگی‌مان را به "اراده الهی" بسپاریم؟


حقیقت این است: نیازی به افسانه‌ها نیست. انسانیت و خرد ما کافی است برای ساختن دنیایی بهتر.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

مسیحیت؛ افسانه‌ای که قرن‌هاست ادامه دارد

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"اگر یک موجود ماورائی [خدایی] وجود دارد، او دیوانه است."

- مارلنه دیتریش - هنرپیشه آلمانی-آمریکایی بود. او به‌عنوان نخستین هنرپیشه زن آلمانی موفق در هالیوود شناخته می‌شود

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"گزارش یک احمق از یک فرد باهوش هیچ‌گاه دقیق نخواهد بود، چراکه او ناخودآگاه هر آن‌چه می‌شنود را آن‌گونه که درک می‌کند، ترجمه خواهد کرد."

- برتراند راسل - برگرفته از کتاب "تاریخ فلسفه غرب

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

چرا خدایی که قبل از تولدم سرنوشتم را نوشته بود بعد از مرگم حساب می‌خواهد؟

استیون هاوکینگ

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﻪ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﻣﻘﺪﺱ، ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺟﻮﺍﻣﻌﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﺿﻊ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ.

ﻣﺜﻼً ﻋﻬﺪﻋﺘﯿﻖ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻧﺎﮐﺎﺭﺍﻥ، ﮐﻔﺮﮔﻮﯾﺎﻥ، ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺳﺮﮐﺶ، ﺣﺮﺍﻣﺰﺍﺩﻩ ﻫﺎ، ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﺍﻥ ﻭ ﻫﻤﺠﻨﺲ ﮔﺮﺍﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﮐﺮﺩ؛ ﭼﻮﻥ ﻋﻔﺖ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺭﺍ ﺟﺮﯾﺤﻪ ﺩﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺣﺎﻣﯽ ﻣﺮﺩﺳﺎﻻﺭﯼ ﻭ ﺳﻠﻄﻪﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦِ ﺑﻪ ﺍﺻﻄﻼﺡ الهی، ﻣﺠﺎﺯﺍﺗﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﻩﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺩﺭ ﻋﻬﺪﺟﺪﯾﺪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ: "ﺍﻣﻮﺭ ﺳﺰﺍﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺰﺍﺭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ." ﺍﻧﺠﯿﻞ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺷﻮﻫﺮﺍﻥ ﺷﺎﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﻭﺭﺩﺧﻮﺍﻧﯽ، ﺟﻦﮔﯿﺮﯼ، ﻭ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺭﺍ ﻣﻤﮑﻦ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ؛ ﺗﻌﺒﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﺩ؛ ﺗﺮﺱ ﺭﺍ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﻣﺖ ﻭ ﺗﻘﻮﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺗﮑﺎ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ.

ﻗﺮﺁﻥ ﺗﺤﻤﻞ عقاﯾﺪ ﻣﺨﺎﻟﻒ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻭ ﺣﻘﻮﻕ ﻏﯿﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ ﺟﻬﺎﺩ، ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻨﮓ ﻣﻘﺪﺱ ﻋﻠﯿﻪ ﮐﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻭﺍﺟﺐ ﻣﯽﺷﻤﺎﺭﺩ؛ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻣﺤﺾ ﺍﺯ ﮐﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﺣﯽ ﺷﺪﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ. ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﺯ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﭘﺬﯾﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ قاﻧﻮﻥ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﻭ ﺩﯾﻦ ﺳﺎﻻﺭﯼ ﺍﻣﺎﻡﻫﺎ ﻭ ﻣﻼﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

ﺧﺪﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﺳﺎﻻﺭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﻣﺘﻨﺎﻗﻀﯽ ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺧﺪﺍﺑﺎﻭﺭﺍﻥ ﺍﻏﻠﺐ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭﻫﺎﯼ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺪﺍﻡﺍﻧﺪ، ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺟﺪﺍﻝ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺁﻥ؛ ﻫﻢ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺑﺮﺩﻩﺩﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺨﺎلفان. ﻫﻢ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺁﻥ. ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻗﺼﺎﺹ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺴﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﻋﻔﻮ ﯾﺎ ﺩﯾﻪ ﺭﺍ. ﺑﻌﻀﯽ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺣﻖ ﺍﻟﻬﯽ ﺷﺎهاﻥ ﺑﺮ ﺣﮑﻮﻣﺖ، ﺑﺮﺩﻩﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺳﺎﻻﺭﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﻢ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺍﯾﻨﻬﺎ. ﺑﻌﻀﯽ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺭﻫﺎﯾﺶ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻌﻀﯽ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺁﻥ؛ﻋﺪﻩﺍﯼ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ، به مرﮔﯽ (ﮐﺸﺘﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﺍﺽ ﻻﻋﻼﺝ ﺑﻪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﻤﺎﺭ)، ﻭ ﺳﻘﻂ ﺟﻨﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻫﻢ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺁﻥ؛ ﺩﺳﺘﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﺟﻨﺴﯽ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻪﺍﯼ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺁﻥ؛ ﺑﺮﺧﯽ ﺣﺎﻣﯽ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﻫﻢ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺁﻥ. ﺑﻌﻀﯽ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺣﺎﻣﯽ ﺍﯾﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﻟﯿﺒﺮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺁﻥ. ﺍﻏﻠﺐ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻓﺮﺩﯼ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻓﺮﺩﯼ ﻭ ﺍﺗﮑﺎ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﺒﻮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﺩﺳﺘﻮﺭﻫﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻬﻢﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺗﮑﺎﯾﯽ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯِ خرﺩ ﻭ ﺯﻭﺩﺑﺎﻭﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﮏ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻭﻗﺎﺕ، ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮﯼ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ. ﺍﻏﻠﺐ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻭﯾﺎﺭﻭﯾﯽ ﺑﺎ ﻣﺼﯿﺒﺖﻫﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻟﯿﺮﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﻠﺒﻪ ﺑﺮ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﻬﺘﺮ، ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻭ ﺩﻋﺎ می کنند.

فرد ﺷﮑﺎﮎ نتیجه می گیرد: " ﻫﯿﭻ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﺍد ﻣﺎ ﻧﻤﯽﺭﺳﺪ. ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﯿﺪﺍﮐﻨﯿﻢ،ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﺑﺎﻻ ﺑﺰﻧﯿﻢ."

ﻣﺬﺍﻫﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﻏﻠﺐ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﯾﺎ ﺍﯾﺪﺋﻮﻟﻮﮊﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﺮﻭﻋﯿﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ نمی ﭙﺬﯾﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻓﺮﻗﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﯾﻦ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻧﯿﺰ می ﺠﻨﮕﯿﺪﻧﺪ. ﻣﺜﻼً ﺟﻨﮓ ﮐﺎﺗﻮﻟﯿﮏ ﻫﺎ ﻭ ﭘﺮﻭﺗﺴﺘﺎﻥ ﻫﺎ، ﺟﻨﮓ ﺷﯿﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﯽ.

ﺍﺩﯾﺎﻥ ﻣﺪﻋﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﺳﺨﻦ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ. ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ، ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰﯼ ﻫﺎ، ﻇﻠﻢﻫﺎ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﻓﮑﻨﯽ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﻘﺪﺳﺎﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ. ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺍﻏﻠﺐ ﺟﻠﻮﯼ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﺸﺮﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ: ﻟﻐﻮ ﺑﺮﺩﮔﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺯﻧﺎﻥ، ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﺧﻮﺍﻫﯽ، ﻭ ﺍﻋﻄﺎﯼ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﻪ ﺩﮔﺮﺑﺎﺷﺎﻥ ﺟﻨﺴﯽ، ﺑﺴﻂ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﻭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ، ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﯾﻦ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.

ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﻨﺪﺍﺭﺍﻥ ﻟﯿﺒﺮﺍﻝ ﻋﻤﻮﻣﺎً ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺟﺰﻣﯽ ﺑﻨﯿﺎﺩ ﮔﺮﺍﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﭘﺬﯾﺮﻧﺪ. ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﻣﺪﺭﻥ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻬﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ، ﮐﻪ ﺗﻌﺼﺐ ﺫﺍﺗﯽ ﺑﻨﯿﺎﺩﮔﺮﺍﯾﯽ ﺭﺍ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﺶ ﮐﻠﯿﺪﯼ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿمی (یهوﺩﯾﺖ، ﻣﺴﯿﺤﯿﺖ، ﺍﺳﻼﻡ) ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭﻩﯼ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺍﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﻧﺪ.

- پل کورتز -

برگردان: محمد ام بی

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ﺍﺩﻋﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺭﺯﺷﻬﺎﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﻭﺿﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﻧﯿﺰ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺍﺳﺖ.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

تحقیقات نشان می‌دهند که برای نخستین بار در تاریخ، تعداد افرادی که به خدا باور ندارند، در بریتانیا از مؤمنان پیشی گرفته است!

مطالعه‌ای که توسط دانشگاه‌های کنت، کوئینز بلفاست و برونل انجام شد، نتایج شگفت‌انگیزی را نشان می‌دهد:
🔸 کاهش انتقال باورهای دینی: والدینی که باورهای مذهبی خود را به فرزندان منتقل نمی‌کنند، به‌طور قابل‌توجهی بر این تغییر اثرگذار بوده‌اند.
🔸 اهمیت مشارکت والدین: تحقیق تأکید می‌کند که کودکانی که شاهد مشارکت فعال والدین در فعالیت‌های مذهبی هستند، بیشتر احتمال دارد که این باورها را حفظ کنند. اما اکنون تعداد والدینی که علاقه‌ای به حضور در فعالیت‌های دینی ندارند، در حال افزایش است.

✅ این تغییرات عمیق اجتماعی به این معناست که برای نخستین بار در بریتانیا، اعتقاد به خدا در حال کمرنگ شدن است و بی‌خدایی (آتئیسم) به طرز قابل‌توجهی گسترش یافته است. به گفته محققان، بریتانیا رسماً وارد "اولین عصر بی‌خدایی" شده است.

🔎 چرا این اتفاق افتاده است؟
📌 افول دین در جوامع مدرن: رشد ارزش‌های مدرن، توسعه علم و خردگرایی سبب شده‌اند که مردم بیش‌ازپیش باورهای مذهبی را زیر سوال ببرند.
📌 تحولات فرهنگی و اجتماعی: جامعه بریتانیا در دهه‌های اخیر به سمت تفکرات سکولارتر و بی‌خدا گرایش یافته است. افراد بیشتری دین را به‌عنوان پاسخی برای مسائل زندگی نمی‌بینند.
📌 ضعف نهادهای مذهبی: بی‌اعتمادی به نهادهای مذهبی و کاهش نقش آن‌ها در زندگی مردم باعث شده است که نسل جدید از باورهای سنتی فاصله بگیرد.

🔸 این تحقیقات نشان می‌دهد که این روند نه‌تنها در بریتانیا، بلکه در بسیاری از کشورهای غربی در حال گسترش است.

📊 آمار و ارقام:
🔹 تعداد افراد بی‌خدا در بریتانیا بیش از ۵۰ درصد جامعه را تشکیل می‌دهد.
🔹 والدینی که خودشان مذهبی نیستند، در اکثر موارد باورهای خود را به نسل بعد منتقل نمی‌کنند.
🔹 تنها اقلیتی از جوانان، دین را بخش مهمی از زندگی خود می‌دانند.

این نتایج گواهی بر آن است که باور به خدا در جوامع مدرن به‌شدت در حال کمرنگ شدن است و افراد بیشتری به سمت خداناباوری و آتئیسم گرایش پیدا می‌کنند.

📎 منبع اصلی مقاله:
https://www.thetimes.com/uk/religion/article/britain-enters-first-atheist-age-as-number-of-non-believers-surges-z93gttwl7?utm_source=chatgpt.com&region=global


📣 نظر شما چیست؟
🔸 آیا این روند در سایر نقاط جهان هم ادامه خواهد داشت؟
🔸 چه عواملی باعث افزایش گرایش به بی‌خدایی در جوامع مدرن شده‌اند؟
🔸 به نظرتان، آینده دین در جهان به چه سمتی خواهد رفت؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ورود بریتانیا به 'اولین عصر بی‌خدایی' با افزایش تعداد افراد بی‌اعتقاد

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

این پیرمرد سرد و گرم روزگار چشیده، عمو حبیب نام دارد. او شعری می‌خواند که با صدایی رسا و پرمعنا، از رواداری سخن می‌گوید:

من به این علت ندارم دین و کیش
تا نریزم خون همنوعان خویش

جالب است که در طول تاریخ، بخشی از جامعه ما به نام مذهب آماده خشونت بوده‌اند، اما در همین فرهنگ، شعر فارسی از دیرباز پذیرای مضامین صلح‌جویانه و حتی بی‌اعتنایی به باورهای رایج دینی بوده است.

آیا روزی می‌رسد که این نوع اندیشه‌ها از مرز شعر و ادبیات فراتر رفته و به نظمی فراگیر و بردبار در جامعه تبدیل شوند؟ یا این مفاهیم همواره تنها در کلمات باقی خواهند ماند؟

نظر شما چیست؟
آیا می‌توان تصور آینده‌ای روشن‌تر را داشت؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

شادی کردن و شاد زیستن حق ابتدایی برای هر انسانی است، اما دین اسلام با احکام و قوانینش این حق را به راحتی از انسان، به ویژه زنان سلب می‌کند، و اگر همین تفریحی زمستانی، ساده و به حقی که این آخوند جوان انجام می‌دهد را یک زن بخواهد انجام بدهد، با انواع و اقسام برچسب‌ها محکوم و آن را حرام اعلام می‌کنند...

اسلام دین عزادرای، و حرام دانستن شادی است...

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

دین یعنی باور به چیزی که می‌دانی درست نیست.
‌
مارک تواین - نویسنده و طنزپرداز آمریکایی

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

کتاب منازعه با دین؛ جدال علم با خرافات

📚 معرفی کتاب:
منازعه با دین نوشته ریچارد داوکینز، یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌ها در نقد دین و دفاع از علم است. داوکینز در این کتاب به بررسی تأثیرات مخرب دین بر جامعه، علم و اخلاق می‌پردازد و به روشنی نشان می‌دهد که چگونه باورهای دینی اغلب مانع پیشرفت و عقلانیت شده‌اند. او با استدلال‌های قوی و علمی به چالش با ایده‌های ماورایی می‌پردازد و دعوت به زندگی آزاد از خرافات می‌کند.

داوکینز معتقد است که نیروی خلاق طبیعت نیازی به هیچ خالق فوق‌طبیعی ندارد و زیبایی جهان را باید در قوانین طبیعی جست‌وجو کرد. این کتاب پنجره‌ای تازه برای کسانی است که می‌خواهند از زنجیر باورهای تحمیلی رها شوند و دنیایی نو ببینند.

---

🌟 بخش‌هایی از کتاب:
1️⃣ «دین همیشه به نوعی موتور تقویت جهل بوده است؛ نهادهایی که از تغییر می‌ترسند، علم را دشمن می‌پندارند.»
2️⃣ «اخلاق نیازی به یک آسمان‌نشین ندارد؛ مهربانی، همدلی و عدالت در ذات انسان ریشه دارد، نه در وحی و فرمان.»
3️⃣ «هر بار که کودکی با سوال درباره جهان به کلیسا فرستاده می‌شود، یک فرصت برای کشف حقیقت از دست می‌رود.»

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ماهیت مسیحیت در داستان باغ عدن به ما گفته شده است. میوهء درخت دانش، میوه ممنوع بود. پیام این متن این است که، همه درد و رنجی که شما تحمل می‌کنید به این دلیل است که شما می‌خواستید بفهمید که آنجا چه می‌گذرد.

فرانک زاپا
گیتاریست موسیقی‌دان، فلیم‌ساز و منتقد آمریکایی

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

همه ما در زندگی با چالش‌ها و سختی‌هایی روبه‌رو می‌شویم، اما آنچه که تفاوت ایجاد می‌کند، نحوه برخورد با این مشکلات است. یکی از ویژگی‌هایی که می‌تواند تأثیر زیادی در نحوه مواجهه با این چالش‌ها داشته باشد، خوش‌بینی است. اما چرا خوش‌بینی اینقدر مهم است و چگونه می‌تواند به موفقیت و سلامت ما کمک کند؟

خوش‌بینی و اثرات آن بر سلامت روان و جسم
تحقیقات جدید نشان داده‌اند که افراد خوشبین بیشتر از کسانی که دیدگاه منفی‌تری دارند، از سلامت روان و جسم بهتری برخوردارند. در یک مطالعه اخیر، افرادی که نگرش مثبت‌تری داشتند، نسبت به کسانی که بدبین بودند، کمتر دچار اضطراب، افسردگی و مشکلات قلبی شدند. این افراد معمولاً در برابر بیماری‌ها مقاوم‌تر بوده و در مقابل فشارهای روزمره بهتر عمل می‌کنند.

چرا خوش‌بینی کلید موفقیت است؟
خوش‌بینی نه‌تنها بر سلامت تاثیر می‌گذارد، بلکه باعث افزایش انگیزه و پشتکار نیز می‌شود. افرادی که خوش‌بین هستند، حتی در مواجهه با شکست‌ها، به ادامه تلاش خود ادامه می‌دهند و در جستجوی راه‌حل‌های جدید هستند. تحقیقات اخیر نشان داده است که خوش‌بین‌ها در مواجهه با مشکلات و موانع، به جای تسلیم شدن، راه‌های جدید و خلاقانه‌تری برای حل مشکلات پیدا می‌کنند.

چطور خوش‌بینی را در زندگی خود پرورش دهیم؟
خوش‌بینی را می‌توان یاد گرفت. یکی از روش‌هایی که می‌توان از طریق آن به خود انگیزه داد، تمرکز بر جنبه‌های مثبت هر موقعیت است. این تمرین ساده می‌تواند ذهن شما را از نگرانی‌های غیرضروری آزاد کرده و در مسیر موفقیت هدایت کند. در ادامه چند نکته برای تقویت خوش‌بینی:

تمرکز بر راه‌حل‌ها: به‌جای تمرکز بر مشکلات، به دنبال راه‌حل‌ها باشید.
یادآوری موفقیت‌ها: به خود یادآوری کنید که در گذشته نیز با موفقیت از مشکلات عبور کرده‌اید.
مراقبت از خود: ورزش، خواب کافی و تغذیه سالم می‌تواند روحیه شما را بهبود بخشد.
نتیجه‌گیری
خوش‌بینی، نه‌تنها یک نگرش مثبت، بلکه ابزاری است برای مقابله با مشکلات، افزایش شانس موفقیت و بهبود سلامت جسمی و روانی. برای شروع، کافی است که شروع به دیدن فرصت‌ها به‌جای مشکلات کنید. تغییر نگرش، اولین گام برای یک زندگی موفق و شادتر است.

آیا شما از خوش‌بینی به عنوان یک استراتژی برای مقابله با چالش‌ها استفاده می‌کنید؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

چرا خوش‌بینی برای موفقیت و سلامت ضروری است؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"فریب دادن مردم آسان‌تر از این است که آنها را متقاعد کنی که فریب داده شده‌اند.

مارک تواین

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

آیا انسان‌ها همیشه موجوداتی اجتماعی بوده‌اند؟ نه دقیقاً. نتایج پژوهش‌های دانشمندان دانشگاه آکسفورد نشان می‌دهد که اجداد ما، مانند بسیاری از پستانداران اولیه، ابتدا تنها زندگی می‌کردند. اما حدود ۵۲ میلیون سال پیش، وقتی فعالیت‌هایشان از شب به روز منتقل شد، برای محافظت از خود در برابر شکارچیان، تصمیم گرفتند به صورت گروهی زندگی کنند.

این تغییر به ظاهر ساده، یکی از گام‌های بزرگ در مسیر فرگشت بود که نهایتاً راه را برای زندگی اجتماعی پیچیده انسان هموار کرد.

درک این موضوع که زندگی اجتماعی ما نه از یک "برنامه آسمانی"، بلکه از نیاز به بقا در طبیعت سرچشمه گرفته، پیام مهمی دارد:
فرهنگ و رفتار انسانی، محصول فرگشت و تجربه است، نه دستورات ماورایی.

زندگی اجتماعی انسان‌ها، برخلاف بسیاری از گونه‌های پستانداران، انعطاف‌پذیری زیادی پیدا کرد. ما توانستیم روابط متنوع‌تری بسازیم، گروه‌های پیچیده‌تر شکل دهیم و از همکاری برای رشد خود استفاده کنیم. اما درک این ریشه‌های فرگشتی به ما یادآوری می‌کند که اجتماع و همکاری، نتیجه هزاران سال تطبیق با محیط بوده است، نه چیزی ازلی و تغییرناپذیر.

تفکر علمی به ما کمک می‌کند این واقعیت‌ها را بفهمیم و جهان را بدون نیاز به اسطوره‌ها یا داستان‌های غیرعلمی توضیح دهیم.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

زندگی اجتماعی؛ استراتژی فرگشتی برای بقا

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

تنها به فرزندان خود خواندن را نیاموزید. به آن‌ها یاد بدهید که هرچیز را که می‌خوانند به پرسش بگیرند. بیاموزید که همه چیز را زیر پرسش ببرند.

زنده یاد - جرج کارلین - کمدین امریکایی

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

آتئیسم (بی خدایی) چی برای ارائه داره؟

افراد مذهبی غالبا" دربارهء اینکه چقدر دینشون زندگی اونها رو غنی می کنه صحبت می کنن. حتی گاهی اوقات، یک فرد مذهبی از ما آتئیست ها می پرسه که چی می تونیم بهش بدیم که زندگی اش رو غنی کنه. تو بازار عقاید و نظر ها، به نظر می رسه که این سوالِ منصفانه ایه.

بی خدایی چی برای ارائه داره؟ البته لازم به ذکره در حالیکه به نظر می رسه این سوال عادلانه باشه، مقداری هم گمراه کننده است. آتئیسم به خودی خود یک ایده در بازار ایده ها نیست. بیخدایی فقدان باور به ایده های ارائه شده دینی تو این بازاره.

با این حال، بسیاری از بیخدایان جوامعی حول محور اندیشه های تردید گرایی، انسان گرایی، علم، عقل و منطق شکل دادن. این ایده ها می تونن با ایده های مذهبی در بازار ایده ها به رقابت بپردازن. هیچ کدوم از جوامع بی خدایی قطعیت را ارائه نمی کنن. ما هیچ وقت نمی تونیم با اطمینان کامل بگیم که فردا خورشید طلوع می کنه اما بر طبق شواهد، این امر می تونه یه احتمالِ بسیار بالا باشه. زمانی که مذهب غالبا" ثباتِ قطعیت هاش رو به عنوان یک مزیت تبلیغاتی ارائه میده، بی خدایی تنها به ارائه عدم قطعیت می پردازه. با این حال، عدم قطعیتی که توسط علم و عقل ارائه می شه، تقریبا" همیشه مطمئن تر از یقینیه که دین ارائه می ده. مذهب عموما" ادعاهایی در مورد زندگی پس از مرگ داره که این ادعاها همیشه بیشتر از نوع بهشته؛ حالا این که چنین بهشتی صرفا" وعدهء سعادتی ابدیه یا شامل جزئیاتی همچون 72 باکره هم می شه یا نه، واقعا" اهمیتی نداره. بخش مهم تضاده!!! اینکه آتئیسم نمی تونه چنین بهشتی رو وعده بده.

شواهد میگه که بعد از مرگ، ما مرده به حساب می آیم. این واقعیت، واسهء کسی که انتظار سعادت ابدی رو داره، به نظر خیلی نا امید کننده می یاد اما من به این واقعیت طور دیگه ای نگاه می کنم.

بسیاری از بی خدایان همچون من، زندگی رو بخشی از یک نقش بزرگتر روی پردهء تاریخ بشر می دونن؛ و تا زمانی که این پرده وجود داره، بخشی از هر کدوم ما هم زنده است. ما در واقع بخشی از چیزی بزرگتر از خودمون هستیم.

یکی دیگه از ادعاهای محبوب و جذاب ادیان اینه که ما به عنوان یک "گونه" برای یک سری مقاصد خاص به وجود اومدیم و خدا، برای هر کدوم از ما یک طرح خاص داره.
به عبارت دیگه، ما خاص هستیم، چون خاص خلق شدیم!

اکثر آتئیست ها، این نظریه رو به دلیل فقدان شواهد رد می کنند. با این حال، ما یک دیدگاه جایگزین ارائه می کنیم و اون دیدگاه اینه که ما خاص خلق نشدیم بلکه ما به خاطر قابلیت استدلال و یادگیری دربارهء جهان پیرامونمون در حال تبدیل شدن به موجوداتی خاص هستیم.

خاص بودن یک هدیه بی ارزش از طرف یک خالق الهی نیست، بلکه چیزیه که ما در روند اکتساب از طریق مبارزه به این دلیل که باهوش و با استعداد هستیم، به دست میاریم.
آتئیسم چیزی رو ارائه میده که دین از ارائهء اون عاجزه و اون چیز، "حقیقته"!

تفکر انتقادی، ابزار مورد نیاز رو بهمون میده که از خودمون در مقابل توهم محافظت کنیم. بی خدایی پتانسیل هایی رو ارائه می کنه که تنها از طریق عدم قطعیت بدست میان. آتئیسم توانمند سازی و رشد فردی رو برای افزودن به پردهء پُر نقش بشریت ارائه میده.

با غنی سازی و رشد زندگی خودمون و افرادی که پیرامونِ ما هستن، در واقع آیندهء بشریت رو غنی می کنیم. وقتی آتئیست ها این قابلیت رو دارن که آیندهء گونهء خودشون رو بسازند، دیگه چه نیازی دارن که به طور متعصبانه و کورکورانه پیرو چندتا کتاب باستانی باشن؟

ما می تونیم از گدشته درس بگیریم و اون رو در راه آینده به کار ببندیم؛ امّا ما وقتی می تونیم آینده رو داشته باشیم، نه تو گذشته زندگی می کنیم و نه دنبال گذشته ایم!

برگردان : فتانه فرهادی

برگرفته از http://www.examiner.com/

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

آتئیسم چیزی برای ارائه دارد که دین از آن عاجز است: حقیقت!
ما خاص نیستیم چون کسی ما را خاص آفریده؛ ما خاص هستیم چون توانایی یادگیری، استدلال و تغییر داریم. زندگی در عدم قطعیت، ما را قوی‌تر و آزادتر می‌کند تا آینده‌ای روشن‌تر برای خود و بشریت بسازیم. نیازی به وعده‌های خیالی نیست، وقتی می‌توانیم واقعیت را در آغوش بگیریم و زندگی‌مان را با دانش، منطق و انسانیت غنی کنیم.

گذشته برای درس گرفتن است، نه برای زندگی کردن!

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

به قرآن قسم می‌خورم که تا ۳۰ روز ماشین می‌خری، تا ۷ روز آیفون می‌گیری...

عجیب نیست؟ ۱۷۰ هزار نفر به این فریب واکنش داده‌اند و کلمه "قرآن" را کامنت گذاشته‌اند!

اینجا دیگر بحث دین یا باور نیست، بلکه یک شوی احمقانه برای سوءاستفاده از جهل عمومی است...
این ویدیو ثابت می‌کند که گاهی، بزرگ‌ترین دشمن ما خودمان و ساده‌لوحی‌مان است. آیا برای این تعداد زیادی از مردم، اندیشیدن دشوارتر از کامنت گذاشتن است؟

و این ویدئو نشان می‌دهد جامعه‌ی ما فقر آموزش دارد، و نیاز به آموزشی ریشه‌ای و فراگیر دارد تا از جهل و نادانی و ظلمت عبور کند و به تفکر، خرد و روشنی برسد...

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

هیچ آسیبی در شک و تردید وجود ندارد، بلکه از مسیر آن است که اکتشافات جدید ساخته می شوند.

- ریچارد فاینمن -

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

کدام خدا؟!

تاریخ مذهب را باید مانند تاریخ هنر و دیگر دستاوردهای بشری مطالعه کرد و از آن شگفت‌زده شد، اما آیا مذهب چیزی برای آموختن به ما دارد؟

داروین جهان طراحی‌شده را توضیح داد و راه را برای آتئیسم روشنفکرانه باز کرد. علم به ما نشان داد که زیبایی و پیچیدگی زندگی نتیجه تکامل است، نه خرافات یا افسانه‌ها.

اگر روزی با خدا روبه‌رو شوم، فقط یک سوال دارم: کدام خدا هستی، و چرا این‌قدر اصرار داشتی خودت را پنهان کنی؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

هاوکینگ و داوکینز: آیا کیهان تصادفی است؟ پاسخ‌های علمی به بزرگ‌ترین سوالات

در این گفتگو عمیق، به دیدگاه‌های استفن هاوکینگ درباره برخی از بزرگ‌ترین سوالات در مورد زندگی، کیهان و آینده بشریت پرداخته می‌شود. از ریشه‌های زندگی در زمین گرفته تا احتمال وجود چندجهانی، هاوکینگ با چالش کشیدن مفهوم آفریننده‌ای الهی، بر نقش علم در درک کیهان تأکید می‌کند. او بررسی می‌کند که چگونه هوش انسان‌ها بقا و بقای ما را شکل داده و از عواقب افزایش جمعیت و تخریب محیط زیست هشدار می‌دهد. آیا پاسخ‌ها را از طریق علم خواهیم یافت یا اجازه می‌دهیم که مفهوم یک قدرت بالاتر ما را از جواب‌های علمی منحرف کند؟ آینده بشریت به سخت‌کوشی در پاسخ به این سوالات وابسته است.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

یکی از جذاب‌ترین و درعین‌حال چالش‌برانگیزترین ایده‌های مذهبی و فلسفی، مفهوم «زندگی پس از مرگ» است. خداناباورانی چون سام هریس و داوکینز معتقدند که این ایده بیش از آنکه به انسان‌ها آرامش ببخشد، باعث گمراهی ذهنی و تأخیر در پذیرش واقعیت مرگ و پایان زندگی می‌شود. سام هریس در کتاب بیداری معنوی (Waking Up) می‌نویسد که تکیه بر ایده حیات پس از مرگ، افراد را از تجربه کامل و معنادار زندگی فعلی‌شان محروم می‌کند و آنها را به سمت توهماتی سوق می‌دهد که بیشتر به کنترل جمعی و توجیه رنج و نابرابری‌های اجتماعی منجر می‌شود.

از این دیدگاه، ایده «زندگی پس از مرگ» بیشتر از آنکه یک انگیزه معنوی باشد، ابزاری برای سرکوب ترس از مرگ و مرزهای فکری است. ادیان از این مفهوم به‌عنوان وعده‌ای برای تسلی‌بخشی و حتی ابزار تهدید استفاده می‌کنند؛ وعده‌ای به بهشت و تهدیدی به جهنم. این مدل از زندگی، به تعبیر داوکینز، باعث ایجاد نوعی وابستگی روانی به یک نظام خیالی می‌شود که فرد را از مسئولیت‌پذیری اخلاقی مستقل بازمی‌دارد.

از منظر نقد علمی، ایده زندگی پس از مرگ هیچ‌گونه شواهد تجربی و عینی ندارد. انسان‌ها، به‌جای اتکا به چنین تصورات غیرقابل اثباتی، می‌توانند مرگ را به‌عنوان بخشی طبیعی از چرخه زندگی بپذیرند و تلاش کنند تا با درک عمیق‌تر از معنای زندگی، آن را غنی‌تر و هدفمندتر تجربه کنند.

این ایده نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح اجتماعی هم پیامدهایی دارد. جوامعی که بر اساس این باور شکل می‌گیرند، اغلب به‌جای حل مشکلات دنیای واقعی، تمرکزشان را بر وعده‌های آخرت معطوف می‌کنند؛ موضوعی که می‌تواند باعث انفعال اجتماعی، کاهش خلاقیت و حتی تعمیق بحران‌های انسانی شود.

آیا باور به زندگی پس از مرگ یک ضرورت انسانی برای مقابله با ترس از نیستی است یا یک توهم که انسان را از درک کامل زندگی محروم می‌کند؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ایده «زندگی پس از مرگ»؛ امید یا توهم؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

اگر خدا وجود نداشت، باید آن را اختراع می‌کردیم؛ اما همه‌چیز نشان می‌دهد که او اختراع شده است.

وولتر

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"دین زمانی شروع شد که اولین شیاد، اولین احمق را دید."

توماس پین

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

احترام به باورهای بی‌دلیل؟!

"چرا باورهای دینی باید از نقد مصون بمانند؟
در هیچ حوزه‌ای، از تاریخ گرفته تا پزشکی، از افراد نمی‌خواهیم که به‌خاطر باورهای بدون دلیلشان مورد احترام قرار گیرند. پس چرا وقتی موضوع به خدا می‌رسد، استانداردها تغییر می‌کند؟
سام هریس به درستی می‌گوید: اگر کسی از پوزیدون برای جلوگیری از طوفان‌ها صحبت کند، به سرعت بی‌اعتبار می‌شود. اما ادعای مشابه درباره خدای کتاب مقدس به نوعی محترم شمرده می‌شود.
ما نیازمند صداقت فکری هستیم: با باورهای بدون دلیل، همان‌طور برخورد کنیم که با ادعاهای خیالی دیگر."

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"اخلاق مطلق؟ یا سنگسار برای زنا؟ مرگ برای ارتداد؟ و یا شکنجه برای شکستن سبت؟

دکتر داوکینز به زیبایی توضیح می‌دهد که چگونه اخلاق مدرن – حقوق زنان، برابری، مهربانی با حیوانات – محصول تفکر و فلسفه‌ی سکولار است، نه دستورات متناقض و تاریخ‌گذشته‌ی کتب مقدس. اخلاقی که با عقل، استدلال و بحث طراحی شود، نه با چری‌پیک کردن آیات متناقض.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
مکانیک کوانتوم علمی است که به ما کمک می‌کند بفهمیم جهان چگونه کار می‌کند؛ از رفتار ذرات در کوچک‌ترین مقیاس‌ها تا پدیده‌های عجیب مثل هم‌پوشانی و برهم‌نهی. این کتاب برای علاقه‌مندانی که به دنبال منابع ساده و مصور هستند، بهترین گزینه است.

چند پاراگراف جذاب از کتاب:
🔸 «جهان کوانتومی جهانی است که در آن نمی‌توان با قطعیت پیش‌بینی کرد که ذرات چگونه رفتار خواهند کرد. این جهان پر از احتمالات و احتمالات است، جایی که یک ذره می‌تواند در آن واحد در چندین مکان باشد.»

🔸 «اصل عدم قطعیت هایزنبرگ: به طور خلاصه می‌گوید، هرچه تلاش کنیم مکان یک ذره را دقیق‌تر بدانیم، اطلاعات کمتری در مورد سرعت آن خواهیم داشت و برعکس. یعنی در جهان کوانتومی، نمی‌توانیم به همه چیز پی ببریم.»

🔸 «این کتاب تنها یک شروع است، اما شما را به سفری به سوی درک عمیق‌تر از جهان می‌برد؛ دنیایی که از قوانین عادی ما سرپیچی می‌کند و در عین حال پایه و اساس هر چیزی است که در اطراف ماست.»

اگر شما هم از آن دسته‌ای هستید که همیشه می‌خواستید یک آغازگر برای این علم داشته باشید، این کتاب دقیقاً برای شماست! 📖

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

نظریه کوانتوم قدم اول 📚

این کتاب جذاب به قلم جی. پی. مک اوی و با طراحی زیبا از اسکار زارات به زبان ساده و با تصاویر کمیک تلاش می‌کند دنیای پیچیده مکانیک کوانتوم را برای همه‌ی ما قابل درک‌تر کند. اگر همیشه درک مفاهیم عجیب و غریب دنیای ذرات زیر اتمی برایتان سخت بوده، این کتاب یک انتخاب عالی برای شروع است.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

«اگر خدا واقعاً وجود دارد و همه‌چیز را آفریده است، پس چرا او از ما می‌خواهد که ایمان بیاوریم بدون اینکه شواهد کافی برای آن ارائه دهد؟»

ریچارد داوکینز

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

فرگشت و افسردگی

برگردان: ونداد زمانی

روانشناسان فرگشت گرا بر این نکته‌ی مهم پا می‌فشارند که چون مغز حفظِ ذات و بقای بشر را بر عهده دارد ضرورتاً به گونه‌ای تطبیق یافته است که بتواند در مقابل ناهنجاری‌های روانی مقاومت کند و اجازه ندهد تا اختلالات مغزی حضور گسترده‌ای در انسان‌ داشته باشد. از سوی دیگر تحقیقات انجام‌شده در امریکا و سایر نقاط جهان حاکی از آن است که بین ۳۰ تا ۵۰ درصد انسان‌ها از نظرِ دانش پزشکی، نشانه‌های بالینی افسردگی را در یکی از دوران زندگی خود بروز می‌دهند.

تناقض بین توانایی مغز انسان‌ها برای پیشگیری و پرهیز از بیماری‌های روانی و درکنار آن درصد بالای افسردگی در بشر، معمایی را پیش روی دانشمندان علم پزشکی قرار داده است. البته برای پاسخ دادن به این سئوال که چرا افسردگی حضور چشمگیری در جوامع بشری دارد، محققان تلاش کرده‌اند تا به سهم خود، دلایل متفاوتی را برای حل این معما پیدا کنند

بخشی از دستاوردهای تحقیقاتی، عامل «سالخوردگی» را در سرایت و گسترش بیماری افسردگی مهم می‌داند. کهولت و ازکارافتادگی تدریجی اعضای مختلف بدن بویژه مغز، تغییر آشکاری است که نمی‌توان آن‌را نادیده گرفت. در دوران سالخوردگی مغز انسان به شکل قابل توجهی تحلیل می‌رود. اما با وجود دلائل معتبر، کهولت نمی‌تواند شرط اصلی برای تشخیص و دلیل اصلی بیماری افسردگی باشد چرا که اولین و بیشترین تجربه‌های افسردگی در سنین نوجوانی و جوانی رخ می‌دهد.

برای ادامه مطلب کلیک کنید

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

آبه پیر موسس جنبش امائوس است که در سال ۱۹۴۹ با هدف مقابله با فقر و آوارگی ناشی از جنگ جهانی دوم در پاریس بنا نهاده شد. او در سال ۲۰۰۷ درگذشت و بنیاد ابه پیر و امائوس در سال جاری گزارشی را منتشر کردند که نشان می‌داد این «مرد خدا» دست‌کم ۲۰ نفر از جمله دو کودک را مورد آزار جنسی قرار داده است.

در این اثر که Silentium (به لاتین: سکوت) نام دارد، این کشیش به حالتی دراز کشیده بر روی میزی که تخت کالبدشکافی را تداعی می‌کند قرار دارد و بدنش با کفنی سفید رنگ پوشانده شده است. اما این کفن در قسمت آلت تناسلی به نوعی بالا آمده که حالت نعوظ را نشان می‌دهد.

«سکوت» برای دو روز در کلیسای «ژزو» در شهر تولوز فرانسه به نمایش درآمد. این کلیسا پیش‌تر تقدس‌زدایی شده بود و اکنون تنها به عنوان محل برگزاری رویداد از جمله کنسرت‌های موسیقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به گفته جیمز کولومینا، پنهان کردن نعوظ مجسمه آبه پیر در زیر پارچه منعکس کننده شیوه‌ای است که کلیسا کاتولیک عمدتا تعرض‌های اعضای خود را مخفی می‌کند. این هنرمند گفت: «وقتی کلیسا تلاش می‌کند برخی حقایق را پنهان کند، جامعه باید آن‌ها را برملا سازد.»

اگرچه برخی در شبکه‌های اجتماعی از این اثر ابراز ناخرسندی کرده‌اند، اما به گفته کولومینا، او محل نمایش این پیکره را با ملاحظاتی انتخاب کرده است.

این مجسمه ساز گفت: «من معمولا بدون دریافت مجوز آثارم را به نمایش می‌گذارم. اما نمی‌خواستم با نمایش اثرم در یک کلیسای سنتی، به کلیسای کاتولیک توهین کرده باشم.

اتهامات مطرح شده درباره آبه پیر به دهه‌های ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ باز می‌گردد و نشان می‌دهد این کشیش چگونه از سوی مدیریت امائوس و بت‌سازی‌های کلیسا حمایت شده است.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

جیمز کولومینا، هنرمند فرانسوی در آخرین اثرش مجسمه‌ای از پیکرآبه پیر، کشیش مشهور را درحالتی ساخته که به نظر می‌رسد آلت تناسلی او نعوظ کامل دارد. این اثر جنجالی در واقع بیانیه‌ای درباره سکوت کلیسا در برابر اتهامات آزار جنسی مطرح شده علیه این کشیش فرانسوی است.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

دین همواره به عنوان ابزاری برای کنترل و تسلط بر انسان‌ها استفاده شده است. این که مردم در قرون وسطی می‌پذیرفتند که برای نجات جانشان باید به یک پادشاه آسمانی ایمان بیاورند، فقط نتیجه ناآگاهی بوده است.
— ریچارد داوکینز

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

‌
سم هریس، نویسنده، فیلسوف، و عصب‌پژوه خداناباور آمریکایی است که به دلیل دیدگاه‌هایش در زمینه دین، اخلاق، فلسفه ذهن و آگاهی شهرت دارد.

او به عنوان یکی از منتقدان سرسخت ادیان، به‌ویژه اسلام و مسیحیت، شناخته می‌شود و بر این باور است که عقاید مذهبی می‌توانند چالش‌های جدی برای جامعه ایجاد کنند.

هریس در کتاب‌هایی مانند پایان ایمان و نامه‌ای به ملت مسیحی به بررسی پیامدهای اجتماعی و روانی باورهای دینی می‌پردازد.

او همچنین در پادکست بیداری با متفکران و دانشمندان برجسته درباره موضوعاتی مانند اخلاق، سیاست و علم گفتگو می‌کند.

برگرفته از:
dialogue1402

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

«دین هیچ جایی در اخلاقیات ندارد. اخلاق باید بر اساس درک از حقیقت، همدلی و رفاه انسان‌ها باشد.»

سم هریس

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ده‌ها هزار سال پیش، قبل از آن‌که بشر قادر به استفاده از ابزار شکار یا دفاع از خود باشد موجود بسیار مفلوکی در طبیعت بوده است. بدن ضعیف و بی‌دفاع انسان، تنها چاره برای تامین بقا را در زندگی جمعی یافته بود. شانس برخورداری از امنیت درون قبیله در درازمدت در ژن ما حک شد. انسان برای ماندن در محوطه بی‌خطر، یاد گرفت که در جمع بودن، موافق و همراه جمع بودن از شرط‌های اصلی بقا است.

به همین خاطر است که بشر به طور عمومی، همواره تن به این سه کار می‌دهد ۱- پذیرش و همراهی با قوانین جمع و اطاعت از رسوم و سنت‌ها ۲- عادت کردن به یک شیوه زندگی و رفتارهایی که تا حدودی تثبیت شده و تکراری است ۳ – بشر همواره با توجه و دقت زیاد، نگران ِ نظر دیگران نسبت به خودش است.

ما همه این سه کار را انجام می دهیم تا به زبان خیلی ساده، از قبیله اخراج نگردیم. ما به طور غریزی یاد گرفتیم که دور افتادن و تنها شدن بقای ما را تهدید خواهد کرد. از همه مهم‌تر در ذات ژنتیک ما این تجربه حک شده است که تغییر وضع موجود خوب نیست.

شکی نیست که تحول و تغییر همیشه صورت می‌گیرد ولی می‌توان شاهد بود که بخش بزرگی از انسان‌ها، احساس خوبی نسبت به تغییرات ندارند. میل عمومی بشر تسلیم وضعیتی که در آن به سر می‌برد می‌باشد. درست از همین‌جا است که خودتخریبی آغاز می‌گردد. 

مثال بارز این پدیده، تلاش ناخوداگاه بسیاری از افراد در به هم زدن رابطه‌شان با دیگران است. از یک سو، همه آرزوی بسیاری از ما مردان و زنان معاصر، داشتن یک شریک زندگی، یک دوست و یک همراه زندگی است و ناله بسیاری از ما نیز سر به آسمان‌ها می‌کشد وقتی که به این هدف مهم زندگی نائل نمی‌شویم.

از سوی دیگر، هر روزه شاهد رفتارهای مخرب افرادی هستیم که شانس یافتن زوج مناسب خود را به دست آورده‌اند. بسیاری از آن‌ها، به همان دلیل غریزی اولیه، از تغییر و تبدیل‌شان از یک انسان تنها به فردی که قرار است در یک وضعیت جدید با انسانی دیگر، زندگی جدید را شروع کند می‌ترسند. یکی از ترفندهای انسان‌ها در این مواقع «‌دشمنی با خود» می‌باشد. افراد خودتخریب با ابراز رفتارهای غیرعادی، رابطه شان را بر هم می‌زنند چون به شکل ناخوداگاه، ترجیح می‌دهند در همان وضعیت اولیه ناراحت و ناراضی خویش بمانند و ریسک نکنند.

برگردان: سعید داورپناه
برگرفته از مجله مرد روز

بنمایه‌ها:

http://psychcentral.com/blog/archives/2012/10/08/self-sabotage-a-pathway-to-destruction/

http://www.psychologytoday.com/collections/201305/love-thyself/the-enemy-within

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

راز دشمنی با خود

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

‌
طبق دانسته‌هایمان جهان ما ۱۳/۸ میلیارد سال قبل در اثر رویداد بیگ بنگ متولد شد. نظریه بیگ بنگ یک مدل کیهان شناسی است که تاکنون از دیدگاه آزمایشات و رصدهای نجومی توانسته بیشترین تائیدات را از سوی جامعه علمی بین‌المللی به دست آورد. با این حال علت این رویداد هنوز دقیقا مشخص نشده است.

برخی کیهان‌شناسان معتقدند کیهان بر اثر نوسان کوانتومی متولد شد و برخی دیگر تولد جهان را با تکینگی سیاهچاله مرتبط می‌دانند. جهان چرخه‌ای که با انبساط و انقباض همراه است و منجر به تولد جهان‌های جدید می‌شود، نیز موضوعی جذاب برای برخی دانشمندان می‌باشد.

🤯😱نظر شما چیه؟ چرا اصلا جهان وجود داره؟
برگرفته از:
big.bangpage

————————————

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

فقط یک چیز ناجی جامعه ایران است!، آن هم "تغییر در معنا و مفهوم زن" است...

خودباوری بیشتر زنانِ ما و آگاهی از میزانِ قدرت‌شان، و ایستادن در برابرِ مردمحوری، و گذر از مردمحوری، و ایجاد تغییر در معنای وجودیت‌شان(زنان)، تنها راهِ گذر از ظلم و تاریکی، و رسیدن به برابری و روشنی‌ است...

این انقلاب از آنِ زنانِ این سرزمین است، و آن‌ها تنها رقم زَنندگان این انقلاب هستند...

ماهیتِ وجودیت جمهوری اسلامی(اسلام) در گِرویِ "زن‌ستیزی" است، اگر زن‌ستیزی را از جمهوری‌اسلامی بگیریم، دیگر توانِ دَوام نخواهد داشت و ریشه‌کن شدنش حتمی خواهد بود...

ما مردها باید بدانیم اعتبار و شادی‌مان در حال و آینده فقط در حمایت از زنان‌مان رقم می‌خورد... هرچه زنان‌مان مستقل‌تر، قوی‌تر و شادتر، حال جامعه بهتر و زیباتر خواهد بود...

حمایت از زنان‌مان تضمینِ پیروزیِ با استقلالِ کاملِ "زن‌زندگی‌آزادی" خواهد بود...

ممدو

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ما(مَردها) باید بپذیریم که قدرتِ وجودیت زنان از ما مردان خیلی بیشتر است... در واقع اگر زنی وجود نداشته باشد هیچ زیست و زندگی آغاز نمی‌شود... من باید بپذیرم بدون وجود مادرم بودنِ  من نمی‌توانستم شکل بگیرد تا این واژه‌ها را در این چند سطر جاری کنم... وجودیت ما و زندگی‌مان(زیست) در گِرو وجودیتِ زن است...

بزرگ‌ترين تراژدی در تاریخ بشريت اين است كه اخلاقيات به‌وسيله دين دزديده شده است.

آرتور سی کلارک

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"هرگز چیزی مقدس نیست، مگر آن‌چه که به انسانیت خدمت کند."

کریستوفر مارلو

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"آنچه می‌تواند بی‌دینی را باارزش‌تر کند، میل انسان به شناخت و حقیقت است."

کریستوفر هیچنز

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

اینترنت مکانی است که ادیان به مرگ خود نزدیک می‌شوند. اینترنت مدفن و آرامگاه ادیان است...

- خاویر لومانز -

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

دیدگاه پت کاندل که چرا او ضد دین و بویژه ضد اسلام است

برگردان و زیرنویس وحید پرآود آتئیست

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ریچارد جنی به بنیادگرایان همهء ادیان: شما اساسا یکدیگر را می‌کشید تا ببینید چه کسی دوست خیالی بهتری دارد. 

وِی استند-آپ کمدین آمریکایی بود که در سال ۲۰۰۷ چشم از جهان فروبست 

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

شما نمی‌توانید یک مؤمن را به هیچ چیزی متقاعد کنید؛ باور آن‌ها بر پایهء شواهد [علمی] نیست، بلکه بر پایهء نیاز ریشه‌ای به باورداشتن چیزی است. 

"کارل ساگان"

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

✨ چند پاراگراف جذاب از کتاب:

📖 "علم از آن‌جا آغاز می‌شود که ما شک کنیم. در حالی که دین اغلب پاسخی ساده و نهایی به سوالات هستی ارائه می‌دهد، علم به دنبال یافتن پاسخ‌های پیچیده‌تر و دقیق‌تر از طریق تجربه و مشاهده است."

📖 "یکی از تفاوت‌های کلیدی میان علم و دین این است که علم به اشتباهات خود اعتراف می‌کند و بر اساس شواهد جدید تغییر می‌کند، در حالی که دین بر سنت و گذشته تکیه دارد و مقاومت بیشتری در برابر تغییر دارد."

📖 "اگرچه در طول تاریخ علم و دین گاهی با یکدیگر هم‌زیستی داشته‌اند، اما دوران‌های بسیاری نیز بوده که دین به عنوان دشمن علم عمل کرده و مانع از پیشرفت آن شده است."

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"نبرد دین با علم" اثری بی‌نظیر از فیلسوف و ریاضی‌دان برجسته، برتراند راسل، است که به بررسی تقابل‌های تاریخی و فلسفی میان دین و علم می‌پردازد. راسل در این کتاب با دیدگاهی علمی و منطقی، به ما نشان می‌دهد که چگونه باورهای دینی در طول تاریخ مقابل پیشرفت‌های علمی قرار گرفته‌اند و در بسیاری از موارد مانع از رشد و توسعه دانش بشری شده‌اند.

این کتاب نه تنها به مباحث علمی و فلسفی می‌پردازد، بلکه خواننده را به تفکر درباره رابطه دین و عقلانیت دعوت می‌کند. راسل با زبانی ساده اما عمیق، جنبه‌های مختلف این مبارزه را روشن می‌کند.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

"پرستش اگر فرزندِ ترس نباشد حتما برادرش است!"

- ویل دورانت -

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

در تست ادراکی بعدی بعضی از کلمات جدید تنها از لحاظ کلی‌ترین شکل و صدای‌شان شبیه کلمات قبلی بوده‌اند: بطور مثال ممکن است کلمه laughed با کلمه raft یا کلمه lady با eighty هم آوا باشند. زمانی که کلمات قدیم و جدید در این خصوصیت بسیار کمرنگ با هم هم‌پوشانی می‌کنند، داوطلب‌ها مجددا یک حس آشنایی با کلمه جدید را گزارش می‌نمایند.

به جرات می‌توان گفت که چنین توهمی می‌تواند در مورد مفاهیم و تجارب پیچیده‌تر نیز اتفاق بیافتد. هم‌چنانکه که کلیری در شماره ماه اکتبر مجله راه‌های کنونی علم روانشناسی گزارش می‌کند، برخی مردم تنها بر اساس بخشی بصری از یک تجربه قبلی، نوعی حس آشنایی با تصاویر کاملا جدید از خود بروز می‌دهند. بطور مثال یک شکل هندسی واحد می‌تواند این احساس را ایجاد کند که یک صحنه‌ی کاملا جدید قبلا تجربه شده است.

این دقیقا همان چیزی است که در مورد هاتورن در آن آشپزخانه روی داد. به یاد بیاورید که این “بلندی” و “تیرگی” اتاق بود که حافظه اصلی او، شامل قبلا در آنجا بودن، را تحریک کرد. در واقع هاتورن این امر را خود به تنهایی و بدون وسایل مدرن تحقیق روی حافظه انجام داده بود. او بعدها خاطره مبهمی از یکی از اشعار الکساندر پاپ را به خاطر آورد که او هم از نوشتن در مورد اتاق‌های بسیار بزرگ استانتون هارکورت شگفت‌زده شده بود.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ناتانیل هاتورن در سفرنامه خود به نام خانه قدیمی ما در سال 1836 بازدید خود از استانتون هارکوت که خانه قدیمی متعلق به قرن 15 نزدیک به آکسفورد در انگلستان می‌باشد را به وصف کشید. نویسنده زمانی که در آشپزخانه‌ی عظیم قرون وسطایی عمارت ایستاده بود از یک احساس نا آشنا متحیر شده بود: “من حیران و گرفتار این شده بودم که فکر می‌کردم اینجا یا جایی دیگر، قبلا همین منظره عجیب را دیده بودم. این بلندی، سیاهی و خلا افسرده کننده در برابر چشمانم، به اندازه ترتیب و آراستگی آشپزخانه مادربزرگم آشنا بود.

گرچه هاتورن هیچ‌گاه قبلا به استانتون هارکورت نرفته بود، اما این “خاطره”، ملموس، خاص و عاطفی می‌نمود. نویسندگانی از سنت آگوستین گرفته تا دیکنز و تا پروست هم یک‌چنین حس هیجان‌آمیز مشابهی مبنی براینکه قبلا جایی دیگر بوده‌اند را توصیف نموده‌اند و در حقیقت همین مفهوم پذیرفته شده، پدیده‌ای روانشناسی است که به طور مرسوم دژاوو و یا آشناپنداری خوانده می‌شود.

شایع است که یک سوم ما پیشتر آشناپنداری را تجربه کرده‌ایم و باید گفت درصد واقعی، ممکن است بیش از این‌ها باشد. این دست تجارب در طی سالیان متمادی به همه‌چیز از زندگی گذشتگان گرفته تا انگیزه‌های شهوانی نهانی و تا ناهنجاری‌های عصب شناختی نسبت داده شده است، اما این‌گونه ایده‌ها همگی منسوخ شده‌اند. امروزه توافق علمی بر این است که آشناپنداری یک خطای حافظه است: مغز با برداشت‌هایی جدید، جهان اطراف را به عنوان مفهومی قدیمی و آشنا ثبت می‌کند. حتی وقتی تمام شواهد وجود آن‌ها را انکار می‌کنند.

اما چرا؟ نگرش‌های جدید پیرامون مکانیسم شناخت و حافظه به جواب دادن به این سوال کمک می‌کنند. امروزه به مغز به دید یک موتور چند ساختاری نگاه می‌شود، یک پردازنده دوقسمتی که کارش را بین سرعت، تصمیم‌های اتوماتیک و بیشتر قضاوت‌های آگاهانه تقسیم می‌کند. مغز دائما به گذشته و آینده سیر می‌کند و حین انجام این کار از دو عملیات شناختی مختلف استفاده می‌کند: یادآوری و آشنایی.

به یک تجربه ذهنی هر روزه فکر کنید. اولین نوع به یادآوری، یادآوری ساده است. شما به خانمی در فروشگاه بر می‌خورید که در میهمانی شب قبل ملاقات کرده‌اید و به وضوح اولین ملاقات را به خاطر می‌آورید: “سلام، مژده ما همدیگر را شب قبل در میهمانی مسعود ملاقات کردیم، کنار ماشین قرمزه.” این یک یادآوری ساده است ؛ اتفاقی افتاده بود و شما آن را آن طور که اتفاق افتاده بود به یاد می‌آورید.

دومین نوع به یادآوری کمی ناآشناتر است و تنها بر پایه حس مبهم آشنایی است. دلیلش هم این است که خیلی از خاطراتی که ما ثبت می‌کنیم با جزئیات کامل نیستند، بلکه تنها مختصری از یک تجربه‌اند: در میهمانی مسعود، آدم‌های زیادی با نوشیدنی‌هایشان این طرف و آن طرف می‌روند، نه با جزئیات بیشتر. پس وقتی به مژده در فروشگاه بر‌ می‌خورید، او فقط به طوری مبهم آشناست. نمی‌توانید به یاد بیاورید که کجا، او را ملاقات کردید، اتاق پست محل کارتان یا جایی دیگر.

تجربه‌های آشناپنداری در واقع تنها یا انحراف از این تجربه معمولی هستند؛ یا دست کم این تئوری ای است که روانشناسان اخیرا شروع به بررسی آن در آزمایشگاه‌ها نموده‌اند. به این مثال توجه کنید. آن کلیری، روانشناس دانشگاه ایالتی کلورادو از یک سری افراد داوطلب درخواست کرد که لیست بلندی از ستاره‌های سرشناس را مطالعه کنند. مدتی بعد وی مجموعه‌ای از عکس‌های افراد مشهور را به آن‌ها نشان داد. برخی از عکس‌ها به اسامی، مرتبط و بعضی دیگر چنین نبودند. داوطلب‌ها دو عمل انجام دادند: یکی آن‌که سعی کردند تا اشخاص درون عکس‌ها را شناسایی کنند و دیگر آن‌که باید می‌گفتند احتمال آن که قبلا اسم آن فرد بخصوص را خوانده باشند چقدر است.

این تحقیق به یافته‌های جالبی دست یافت. حتی زمانی که آن‌ها نتوانستند یک ستاره مشهور را از روی عکس او شناسایی کنند، حس اینکه چه اسمهایی را قبلا خوانده و کدام را نخوانده بودند اغلب همراه آن‌ها بود. این بدان معنی است که آن‌ها نمی‌توانستند منبع آشنایی خودشان با آن چهره را شناسایی کنند اما می‌دانستند که آن فرد برای آن‌ها آشناست. کلیری این آزمایش را در مورد مکان‌های معروف مثل استون هنج و تاج محل نیز انجام داد و به نتایج مشابهی دست یافت.

این‌گونه به نظر می‌رسد که شرکت‌کنندگان حداقل مقداری جزئی از آن خاطره را ذخیره کرده بودند اما این مقدار به اندازه‌ای گنگ بود که از ارتباط آن با تجربه جدید، به طور هشیارانه بی‌اطلاع بودند. اما واقعا آن‌ها چه چیزی را در ذهن خود ذخیره کرده بودند که باعث تحریک حس آشنایی می‌شد؟ کلیری این احتمال را مطرح می‌کند که حتی خصوصیات بسیار کمرنگ یک تجربه برای این‌که بعدا منجر به یادآوری شود کافیست. در آزمایشی دیگر او از داوطلب‌ها خواست تا یک لیست تصادفی از کلمات را مطالعه کنند: raft، eighty و از این قبیل کلمات.

من قبلا اینجا بودم ولی دقیقا یادم نمی‌یاد “: آشناپنداری چیست؟

برایان هربرت
برگرفته از سایت زیست‌شناسان

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

انسان بدون شک جالب توجه‌ترین اَبلهی‌ست که وجود دارد. او می‌پذیرد که خداوند فرشتگان را از رنج و مرگ مصون ساخته است و این‌که خدا می‌توانست به طور مشابهی نسبت به انسان نیز مهربان بوده باشد، ولی انکار می‌کند که او تحت هر گونه تعهد اخلاقی بوده تا چنین کاری انجام دهد.

- مارک تواین -

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

هر سال ۹ میلیون کودک پیش از رسیدن به ۵ سالگی در رنج و درد جان می‌دهند، در حالی که والدینشان با ایمان و دعا به خدا امید دارند. اما آیا خدایی که این همه رنج و مرگ را نادیده می‌گیرد، می‌تواند مهربان یا قادر مطلق باشد؟ اگر او قادر است ولی دخالت نمی‌کند، آیا بی‌رحم است یا ناتوان؟ این تناقض‌های عمیق، پرسش‌های اساسی درباره عدالت الهی و اخلاقیات را مطرح می‌کند. آیا وقت آن نرسیده که به جای توجیه ایمان کورکورانه، واقعیت‌های تلخ را بپذیریم و در باورهای دینی خود تجدید نظر کنیم؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

مسیحیان واقعی برای بردگی ساخته شده‌اند، آن‌ها این مساله را می‌دانند ولی برایشان مهم نیست. 

این زندگی کوتاه، کمتر از آن است که به چشم‌شان بیاید...

- ژان ژاک روسو -

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

انسان بدون شک جالب توجه‌ترین اَبلهی‌ست که وجود دارد. او می‌پذیرد که خداوند فرشتگان را از رنج و مرگ مصون ساخته است و این‌که خدا می‌توانست به طور مشابهی نسبت به انسان نیز مهربان بوده باشد، ولی انکار می‌کند که او تحت هر گونه تعهد اخلاقی بوده تا چنین کاری انجام دهد.

- مارک تواین -

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

یکی‌ از عواقب دردناک مطالعهٔ تاریخ این است که به شما می‌فهماند مردم برای چه مدّت همان کار‌های ابلهانه را با پیامد‌های مصیبت‌بار همسان انجام داده‌اند.

- توماس سووِل - اقتصاد دان و فیلسوف سیاسی آمریکایی 

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

یکی از جالب‌ترین تناقض‌ها در آیین‌های مذهبی این است که در حالی که ادعا می‌شود روزی برای «استغفار» و «پاکی» است، همچنان موجودات بی‌گناهی مثل مرغ‌ها قربانی می‌شوند. چطور می‌توان ادعای طلب بخشایش کرد در حالی که به یک موجود زنده آسیب می‌زنند؟ آیا اخلاق و بخشش نباید شامل همه موجودات شود؟

مذهب‌ها بارها و بارها نشان داده‌اند که بیشتر از اینکه به فکر انسانیت و اخلاق باشند، به آیین‌ها و سنت‌های غیرمنطقی و بی‌پایه پایبندند. شاید زمان آن رسیده باشد که از این خرافات دست برداریم و دنیایی انسانی‌تر بسازیم که بر پایهٔ علم، اخلاق، و احترام به زندگی تمامی موجودات بنا شده باشد.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

‌
آرناو کاپور دانشجوی موسسه فناوری ماساچوست(ام آی تی) دستگاهی ساخته که به انسان اجازه می‌دهد با استفاده از ذهن به اینترنت متصل باشد. این دستگاه آينده‌نگرانه ظاهری مشابه یک هدست دارد و می‌تواند سیگنال‌های ذهنی را ضبط کند. در واقع‌ این سیگنال‌ها هنگامی که فرد واژه‌ خاصی را می‌شنود یا به مورد خاصی فکر می‌کند، ایجاد می‌شوند. این داده‌ها سپس به دستگاهی ارسال می‌شوند که از اینترنت برای یافتن پاسخ استفاده می‌کند. انگار که شما گوگل و کل اینترنت را درون مغز خود دارید.

اما تنها قسمت هیجان‌انگیز ماجرا وصل کردن مغز به اینترنت و برقراری ارتباط بدون حرف‌زدن یا تایپ‌کردن نیست. وقتی که دستگاه پاسخ مناسب را آماده کرد، آن را از طریق لرزش‌های جمجمه به گوش درونی انتقال می‌دهد. در واقع شما حس می‌کنید که صدای درونی خود را می‌شنوید و اینکار هیچ مشکلی در شنوایی عادی شما نیز ایجاد نمی‌کند.

موسسه فناوری ماساچوست توضیح داد: «تمرکز اصلی این پروژه کمک به ارتباط برای افراد مبتلا به اختلالات گفتاری از جمله بیماری‌های نورون حرکتی و ام اس می باشد.»

برگرفته از:
@big.bangpage



🔷 @Iran_Atheist_agnosti

این تکنولوژی نشان می‌دهد که ذهن انسان به مرور زمان می‌تواند به ابزارهایی دست پیدا کند که قبلاً در حیطه تخیل بوده‌اند. زمانی باورهای مذهبی برای بسیاری از پدیده‌ها جواب ساده‌ای داشتند، اما امروز ما به جایی رسیده‌ایم که می‌توانیم مغز را به اینترنت وصل کنیم و مستقیم به اطلاعات دسترسی داشته باشیم. به‌جای اتکای به قدرت‌های فرابشری، علم دارد پاسخ‌های واقعی و عملی به ما می‌دهد.

آیا این تکنولوژی‌ها نشانگر پایان دوره‌ای از وابستگی به باورهای ماوراءالطبیعی نیستند؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

خدا یا طبیعت؟ دیدگاه‌های ریچارد داوکینز درباره جهان

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

مذهب در واقع مردم را متقاعد كرده كه مردی نامرئی در آسمان‌ها زندگی می‌كند كه تمام رفتارهای تو را لحظه به لحظه و به‌طور شبانه‌روزی زير نظر دارد. این مرد نامرئی ليستی دارد از ده چیز مهم [منظور ۱۰ فرمان است یا به عبارتی تمام كارهايی كه تو نبايد آن‌ها را انجام دهی]،و اگر يكی از اين كارها را انجام دهی، او تو را به جای مخصوصی می‌فرستد كه پر از آتش و دود و سوختن و شكنجه شدن و ناراحتی است و باید برای همیشه و همیشه تا ابد در آن‌جا زندگی كنی تا رنج بكشی، بسوزی، خفه شوی، فرياد بکشی و گریه کنی ... ولی او تو را دوست دارد!

"جورج كارلين" - نویسنده و کمدین معروف آمریکایی که بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۲۰۰۸ می‌زیسته و یکی از پیشگامان شوخی با ادیان بود

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

- مشکل چیزهای خیالی چیه؟
+ چیزهای خیالی وجود ندارن
هیچ خیری برامون ندارند

🎥 The Platform 2 (2024)

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

این‌که من با اعتماد بنفس می‌دانم دین دیگران حماقت است به من می‌آموزد که همین گمان را به دین خود ببرم.

"مارک تواین"

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

پرواز محمد با الاغ بال‌دار به بهشت

(چکیده‌ای از مصاحبه‌‌ی ریچارد داوکینز با خبرنگار شبکه الجزیره درباره‌ی معراج پیامبر اسلام.)
‌
ترجمه و زیرنویس: سپنتا

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

در طی ۴۰۰۰ سال گذشته، مذهب وعده زندگی دوم (ابدی) را به شما داده در حالی‌که در طی ۱۰۰ سال گذشته دانش موفق شده طول عمر شما را دو برابر کند.
مذهب وعده می‌دهد، دانش عملی می‌کند.

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

فارغ از عمل شنیعِ این آخوند و ماهیتِ اسلام و سَردمدارانش که در این ویدئو شفاف می‌باشد، نکته‌ای در این ویدئو قابل توجه است، و آن هم شجاعت زن جوان در گرفتن فیلم و انتشار آن است.

دلایل و انگیزه‌های کارِ این زن جوان بر ما پوشیده است، اما نکته‌ای که می‌توانیم از این ویدئو به آن توجه کنیم و آن را تبدیل به ابزاری برای مبارزه کنیم، همین عمل شجاعانه زن جوان است...

زنانِ ما می‌توان با چنین شیوه‌ها و ایده‌هایی تَک‌تَک آخوندها را رسوا و از گردونه‌ی زندگی عادی‌شان خارج و بی‌اعتبارترشان کنند...

بر تمام مردم ایران عیان است که گرسنگیِ جنسی و شُل بودن بَند کمر آخوندها نقطه ضعف همیشه‌گی‌شان است، و این پاشنه آشیل می‌تواند ابزار خوبی برای ریشه‌کن کردن تک‌تک‌شان باشد...

این امر در نگاه اول می‌تواند یک استفاده ابزاری از زنانه‌گیِ، و امری ناخوشایند به نظر بیایید، ولی در این جنگ نابرابر بین مردم تا گلو زیر فشارِ دیکتاتور مذهبی و دشمنِ تا دندان مسلح، استفاده از هر ابزاری که خطر کمتری داشته باشد و خون کمتری را بریزد و جان کمتری را بستاند برای ما مردم حیاتی‌ست.

ما در این جنگ نابرابر تا می‌توانیم باید از راه‌هایی استفاده کنیم که خون و جان کمتری از عزیزان‌مان را از دست بدهیم...

این انقلاب متعلق به زنان شجاع و بی‌نظیر ایران است، و حرف اول و آخر را در تمام جبهه‌ها با قدرت فوق‌العاده‌شان خواهند زد...

تمام ماهیتِ و وجودیتِ اسلام و جمهوری‌اسلامی در گرویِ زن‌ستیزی است، اگر ضدیت با زن را از جمهوری‌اسلامی بگیریم دیگر چیزی از این حکومت منحوس و خون‌خوار باقی نمی‌ماند و ریشه‌کن کردن‌شان قطعی است، به همین دلیل این انقلاب فقط و فقط توسط زنان‌مان و با حمایت هوشیارانه‌ی مردان‌مان رقم می‌خورد...

خلق ایده‌های متفاوت در مسیر مبارزه، کمک می‌کند ریخته شدن خون عزیزان‌مان به حداقل برسد...

ممدو

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

ساختن چنین ویدئو‌هایی از آخوندهای تشنه‌ی سکس، توسط زنان شجاع‌مان می‌تواند یکی از راه‌های مبارزه باشد

🔷 @Iran_Atheist_agnosti