سر کلاف هر ناراحتی رو که میگیرم، تهش یه آدم نشسته؛ در واقع اخیرا کشف کردم که تعداد آدمای زندگیت با میزان غم وجودت، رابطهی مستقیم داره و خب احسنت به اونیکه بار اول گفت آدما ناامیدت میکنن .
به حمید میگم بیخیال، من دیگه خیلی بی حوصله تر شدم، دیگه نشدنِ چیزی اذیتم نمیکنه، چون برد و باخت زیاده تو کارِ زندگی، یا میشه یا نمیشه دیگه، دنبال چیزای سخت میرم، باحاله اگه بشن، اما اگه نشن هم ممکنه دیگه برا دفعه دوم تلاش نکنم براش، حالا هر چی که میخواد باشه!
بعضی وقتها نمیدونم دارم تحمل میکنم یا دارم صبر میکنم، این باعث میشه کل معادله بهم بخوره. چون که اگه دارم تحمل میکنم میتونم تمومش کنم، ولی اگه دارم صبر میکنم شاید اون تهش نتیجه مثبته .