من متولد ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۳ هستم و امروز چهل ساله شدم.
به خاطر دارم روزهای انتهای مدرسه سال سوم راهنمایی وقتی نوجوانی ۱۴-۱۵ ساله بودم، در یک دفتر یادداشت، امیدها و آرزوهای خود را وقتی چهل ساله شدم، نوشتم.
دیشب که تا صبح بیدار بودم و دوست داشتم این طلوع آفتاب و سپیده چهل سالگی خودم را ببینم، آن یادداشت ها را نگاه میکردم.
یا من در آن روزهای نوجوانی خیلی رویا پرداز بودهام و با آرزوهای بلند که به هیچکدام از آن امیدها و رویاها در امروز چهل سالگی دست نیافته ام و یا باید چند اصل مهم را در زندگی ام رعایت میکردم.
من باید آسان پذیر، متواضع، مهربان و شنونده صدای قلبم می بودم. این خلاصه تجربه من از چهل سالگی است.