با سلام و عرض ادب؛ به کانال غزل شاه بیت خوش آمدید؛ این کانال برگزیده ای از زیباترین اشعار با تکیه بر شعر با لحن وفضای امروزی است امیدوارم مورد توجه شما قرار گیرد بهروزضرونی لرستان.کوهدشت
Der neueste Inhalt, der von غزل و شاه بیت auf Telegram geteilt wurde.
غزل و شاه بیت
28 Feb, 08:45
612
خواب گریخته است به روشنایی صبح من گریخته از سیاهی شب به رنج سکوت با اینهمه زوزه میکشد گرگی در دخمهٔ سردابی خونآلود انگار که شب به کف خیابان بخیه میشود هر روز.
#احمد_بهراد
غزل و شاه بیت
28 Feb, 08:45
671
از روزهاي رفتنت پاييزتر بودم از شمسهاي ديگرت تبريزتر بودم
باران اگر آن سوي شيشه داشت ميباريد اين سوي شيشه بيهوا، من نيز تَر بودم
يك شب اگر دستت به تار موي من مي خورد از اينكه هستم مست و شورانگيزتر بودم
شايد اگر يوسف به من هم فرصتي مي داد از تيغ چاقوي زليخا تيزتر بودم
شايد تمام چشم ها را كور مي كردم شايد كه از قوم مغول چنگيزتر بودم
يك مزرعه دلشورهام بعد از تو، حقم نيست من با تو از هر دشت حاصلخيزتر بودم
يادت بماند من كه حالا خالي از عشقم در خوردن آن سيب ناپرهيزتر بودم"
#زنبق_سلیمان_نژاد
غزل و شاه بیت
28 Feb, 08:45
892
رسانههای اجتماعی به انبوهی از احمقها اجازه دادهاند که مانند دانشمندها صحبت کنند.
#اومبرتو_اکو
غزل و شاه بیت
28 Feb, 08:45
644
امشب که خون از بیتبیت شعر من جاری ست لبخندهای مضحکم از روی ناچاری ست
سرما که آمد، عشق همدست کلاغان شد کار مترسک در زمستان، «آدم آزاری» ست!
دهقان عاشق کوه اگر این بار ریزش کرد پیراهنت را در نیاور، قصه تکراری ست
بگذار تا در هم بریزد خاطرات ما این بار مفهوم سکوت تو فداکاری ست
ريل و قطار از هم جدا باشند می پوسند دور از دل هم سهم هر دو گریه و زاری ست
دیشب تو گفتی مرگ هم یک جور خوشبختیست پایان هر خوابی که می بینیم بیداری ست
من هم قطاری خارج از ریلم؛ خیالی نیست بگذار و بگذر تا بمیرم، زخم من کاری ست
#امید_صباغ_نو
غزل و شاه بیت
27 Feb, 08:25
721
آیا چنین دنیای وحشتناکی ، جهنم هم دارد"
#اومبرتو_اکو
غزل و شاه بیت
27 Feb, 08:25
722
سلام ای نقشهی زخمی، بلندای زمین خورده! درود ای درد حاصلخیز، رویایِ وجین خورده!
نشان بوسهی تیغ است روی گونهی شرمت گلاب قمصرت آب از لب حمام فین خورده
بهار جنگلات را باد وحشت برده بر دوشَش بَرَت را زاهد بیآبرو با نام دین خورده
خلیج از موج مویات مویهخوان است و خزر در بغض صدای گریههایت را گلوی آستین خورده
لبت را بسته زیبایی، صدایت سِحر در زنجیر دو چشمت مست خواب و دامنت دریایِ چینخورده
تو را بیدرد و عاشقپیشه و خوشحال میخواهم وطن! ای زخمهای بینهایت بر جبین خورده"
#مرتضی_خدایگان
غزل و شاه بیت
27 Feb, 08:25
727
گرچه ممکن نیست با تکرار آسانش کنند حیف باشد غم که مشق تازه کارانش کنند
تازه راضی کردهام دل را به دینداری ولی بیم از آن دارم که دینداران پشیمانش کند
ساختن با خانهی فرسودهی دل بهتر است گر بنا باشد که در تعمیر ویرانش کنند
گرچه این گنجشک دیگر با قفس خو کرده است میزند بر میله سر وقتی هراسان میشود
عشق را آموزگار زُهد منکر شد، چه شد برملاتر میشود رازی که کتمانش کنند
بستن میخانه از هر خانهای می خانه ساخت میتراود نور چون در شیشه پنهانش کنند
بادها هرگز نمیفهمند گیسوی رها دلرباتر میشود وقتی رهایش میکنند
میکشم رنجی که هرگز مستحقش نیستم در حساب روز محشر کاش جبرانش کنند
#فاضل_نظری #شعر_تازه #منتشر_نشده
غزل و شاه بیت
27 Feb, 08:25
672
من گفتنی نیستم در من ناودانها خودکشی کرده و باران تندِ تند میبارد... آتشنشانی را خبر کنید! مردی نامههای عاشقانهاش را آتش میزند، کشتی نجات را به آب بیاندازید! کسی بیرون آب غرق میشود.
#امان_پویامک
غزل و شاه بیت
25 Feb, 08:32
645
شاید که تو را داشتن ای عشق محال است ! اینگونه که ایام خوشی رو به زوال است
در مملکت تشنهی من بوسه حرام است خونریزی و دل سنگی بسیار حلال است
یک روز بیا آنچه دلم خواست همان شو ... یک روز که در تذکرهها روز وصال است
میخواهمت انگار نه انگار ، تو را در... آغوش گرفتن پس از این خواب و خیال است
از بخت بد و شیطنت چشم تو شیطان سیبی که به دامان من انداخته کال است
در طالع خود دیدهام ای عشق دلیل ِ_ جان دادن این شیر زمین خورده ، غزال است