Publicaciones de Telegram de قَدّاره بَند

جنابِ اُمّ فَروه تشریف آوردن و در پسِ پرده، در سِتر و حجاب نشستن. امام صادق بهم امر کرد بخون...
منم خوندم اُمّ فَروَه! تَجی ءُ فَتَسمَعُ ما صُنِعَ بِجَدِّها...
ام فروه اشکات رو جود و بخشش کن!
با این شروع، زنانِ مخدراتِ منزلِ امام صادق شروع به گریه و شیون کردن...

امام صادق امر فرمود که به اُمّ فَروه دخترم بگید بیاد تا بشنوه چه بر جدش حسین گذشته...
خوش به حالِ پدر و مادری که از کودکی فرزندشون رو با روضه پرورش میدن.

ابوداود از مادحینِ اهل بیت بود.
از قولِ سُفیان بن مُصعَب، شاعرِ اهل بیت در زمان امام صادق میگه سفیان برام تعریف کرد که خدمتِ امام صادق رسیدم.

عالَم برات بمیره که مقتل میگه از فرطِ تشنگی زبانِ مبارکت به انتهایِ حلقِ مبارکت چسبیده بود و هر بار که لبانت رو تکون میدادی، تَرَکِ خشکیِ لبانت وا میشد و زخمش سر وا میکرد...

خدا خیره بده به شیعیانِ حسین...
این گرسنگی به خصوص روزایِ اول سخته واقعا و انگار پاره هایِ آتش در این شکم گذاشتن و هُرم و سوزشی داره.
حسین عالَم برات بمیره که گرسنه بودی! تشنه بودی...

جَوانمَرد اَگَر راست خواهی وَلی ست
کَرَم، پیشه یِ شاهِ مَردان عَلی ست!

🌿 مرحوم شیخ مصلح الدین سعدی

یاعَلی از تو مَدَد.

امام صادق فرمود وَاغسِل قَلبَکَ بِمَاءِ الحُزن...
قلبت رو با آبِ حُزن شستشو بده، غسل بده...

آبِ حزن اَشکه.
گریه کن رفیق...
گریه کن تا قلب نَمیره.
سبک کن توشه یِ قلب رو و ادامه بده و بذار این قلب دوباره تپیدن بگیره.
زندگی همچنان ادامه داره...

https://t.me/GHADDARE_BAND/32707

قفلی زدیم روش رفت...
تو ماشین تنهایی گوش دادم هی
عررر زدم...هی عر زدم...هی عررر زدم
تمام بغضی ک این دو سه سال داشت خفم میکردو خالی کردم داااد زدم خوندم باهاش
ممنون

چه کَسی گُفته که خوابِ اَبَدی فاجِعه اَست؟
که دَر آغوشِ تو خوابیدن و مُردَن عِشق اَست!

شب بخیر جماعت.

اَنَا اَبحَثُ عَنّی.
من دنبالِ خودم میگشتم.
وَجَدتُک...
تو رو پیدا کردم

یه مدته که قافیه ی شعرام تَه کشیده
دامنِ لباست رو بتکون...