شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی) @farahnazyousefi Channel on Telegram

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

@farahnazyousefi


میاسای از آموختن یک زمان
ز دانش میفکن دل اندر گمان
کانال فرحناز یوسفی-دکتری زبان و ادبیات فارسی
@Parastoo_sepid
اینستاگرام parastoo_sepid

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی) (Persian)

به دنیای شگفت‌انگیز شاهنامه با کانال "شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)" به همراه فرحناز یوسفی – دکتری زبان و ادبیات فارسی خوش آمدید! این کانال ویژه‌ای است که با صوتی‌‌و‌‌ معنی درآید و شما را در دنیای شعر و داستان‌های زیبای شاهنامه می‌برد. فرحناز یوسفی، که به همراه پرستو سپید در این کانال فعالیت دارد، یک دکتری حرفه‌ای در زمینه زبان و ادبیات فارسی است. او با آموزش و تفسیر شعرهای شاهنامه، شما را با اصول و ارزش‌های این اپیک از ادبیات فارسی آشنا می‌کند. اگر علاقه‌مند به فرهنگ و ادبیات ایران باستان هستید و دوست دارید شاهنامه را بهتر بشناسید، این کانال مناسبی برای شماست. با عضویت در این کانال، به دنیای شعر و داستان‌های فراموش‌نشدنی شاهنامه سرزنده خواهید شد. غنی از اطلاعات فرهنگی و ادبی، کانال "شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)" با تلاش‌های فرحناز یوسفی و پرستو سپید، به یک منبع آموزشی معتبر در زمینه ادبیات فارسی تبدیل شده است. از چشم‌اندازی جدید به دنیای شاهنامه لذت ببرید و این اپیک از ادبیات فارسی را با آنالیزهای صوتی و معنی‌شناسی بهتر بشناسید. اگر دنبال یک تجربه دیگر در دنیای شاهنامه هستید، حتماً به کانال "شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)" بپیوندید. با این کانال، به یک سفر فوق‌العاده در اعماق شاهنامه دعوتید شوید و معنی و زیبایی این اثر بزرگ ادبی را بیشتر بفهمید. پس دیگر وقت تلف کردن نیست! به کانال "شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)" بپیوندید و از زیبایی‌های شاهنامه لذت ببرید.

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

11 Nov, 13:18


💠خلاصهٔ قسمت ٨١
شروع داستان پادشاهی لهراسپ

سرانجام لهراسپ بر تخت پادشاهی نشست. او دو فرزند به نام‌های «گشتاسپ» و «زریر» داشت. گشتاسپ، از اینکه پدر به کاووسیان بیشتر توجه داشت، رشک می‌برد و نگران بود که مبادا جانشین پدر نشود. روزی شکیبایی از دست داد و از لهراسپ خواست که او را جانشین خود کند. لهراسپ، گفت که تو هنوز جوان هستی. گشتاسپ، خشمگین شد و گفت که تو بیگانه‌نوازی! سپس با سیصد سوار جنگی به سوی هند حرکت کرد. لهراسپ چون ماجرا شنید، زریر را با هزار  لشکر به سوی هند و گستهم نوذر را به روم و گرازه را به چین فرستاد تا از او نشانی یابند.
زریر، پس از جستجوی بسیار، گشتاسپ را در کنار چشمه‌ای یافت و به او گفت: «اخترشناسان بعد از لهراسپ تو را شاه می‌دانند و پسندیده نیست به شاه هند روی آوری. بازگرد و پدر را آزرده‌خاطر نکن». گشتاسپ گفت: « تمام توجه او به کاووسیان است. اگر تاج و تخت را به من بسپارد، نزدتان می‌مانم».
سرانجام گشتاسپ، با سخنان امیدبخشِ زریر آرام گرفت و به نزد شاه برگشت. جشنی برپاداشتند و چندی گذشت. لهراسپ، چون گذشته، از خسرو یاد میکرد و همچنان به کاووسیان نظر داشت. گشتاسپ که چنین دید، این بار به تنهایی سوار بر اسب شد و به سوی روم حرکت کرد. لهراسپ چون فهمید، خشمگین شد و به مشورت با بزرگان پرداخت و آن‌ها گفتند: «پسندیده است که پادشاهی را به او بسپاری. او هنرهای بسیاری دارد و جز رستم همانندی ندارد». لهراسپ، پذیرفت و سوارانی از پی او فرستاد اما هیچ نشانی نیافتند.
از آن‌سو، گشتاسپ به دریا رسید و به قایقرانی که «هیشوی» نام داشت، هدایای بسیاری داد تا او را به آن سوی آب رساند.
سپس، در شهری که سلم به پاکرده بود، به دنبال کار گشت. به دیوان قصر رفت و گفت: من دبیری ایرانی هستم‌؛ اما او را نپذیرفتند. به سوی گله‌دار قیصر رفت که نامش «نستاو» بود؛ او نیز گفت: من نمی توانم گله را به یک غریبه بسپارم. به سوی ساربان قیصر رفت و او نیز نپذیرفت. سرانجام، نزد آهنگری به نام «بوراب» رفت و او پذیرفت و پتک را به او داد ولی گشتاسپ آنچنان پتک را به سندان کوبید که هردو شکست و آهنگر پشیمان شد. گشتاسپ، اندوهگین و ناامید، به سایهٔ درختی پناه آورد و به رازونیاز با پروردگار پرداخت و از او یاری جست. ناموری، از نژاد فریدون از آنجا می‌گذشت، راز و نیاز گشتاسب را شنید و خواست که چندی میهمان او باشد.

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

11 Nov, 13:15


آژنگ و ژنگ=چین و شکن
شبدیز=اسب سیاه‌رنگ
نَبید=شراب
پژمان=افسرده، پژمرده
ریژ=آرزو
ارزانیان=در اینجا انسان سزاوار و شایسته
رای= در اینجا لقبی برای پادشاهان هند
باژخواه= گذربان، کسی که مردم را با کشتی از دریا می‌گذراند.
کرّه‌تاز=رام کنندهٔ کرّه اسب

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

11 Nov, 13:15


قسمت ویژه: درباره‌ی دیباچه‌ی شاهنامه

@readingferdowsi

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

08 Oct, 09:18


جشن مهرگان در تاجیکستان

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

08 Oct, 09:14


🔴 جشنِ مهرگان، فرخنده باد

مهرگان، در طول تاریخ دومین جشن بزرگ ایرانیان پس از نوروز بوده است.

این جشن از روز ١۶ مهر آغاز می‌شود و ۶ روز به طول می‌انجامد.

مهرگان جشن استوار کردن دوستی‌ها و مهرورزی به یکدیگر است.

حکیم فردوسی توسی در شاهنامه، روز مهرگان را روزی می‌داند که فریدون در آن به پادشاهی نشست و تاج بر سر گذاشت.

برخی از پژوهشگران در حوزه اساطیر ایرانی نیز روزی را که فریدون بر ضحاک غلبه کرد و او را در کوه دماوند به بند کشید، روز مهرگان شمرده‌اند.

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

08 Oct, 09:13


💠خلاصهٔ قسمت ٨٠
داستان ناپدید شدن کیخسرو

کیخسرو، به دنبال لهراسپ فرستاد و او را به جای خود بر تخت نشاند. ایرانیان برآشفتند و زال گفت: «لهراسپ نژادی ندارد و فرومایه‌ای بیش نیست؛ تو او را به جنگ الانان فرستادی و منزلت بخشیدی. آیا میان این همه خسرونژاد، بهتر از لهراسپ نیافتی؟!» کیخسرو گفت: «او نبیره هوشنگ است. یزدان مرا فرمان داد تا او را به جانشینی خود انتخاب نمایم». زال، از سخن خود پشیمان و شرمگین شد.
پس از آن، خسرو با پهلوانان و مردمان شهر و چهار کنیز خود خداحافظی کرد و آن‌ها را به لهراسپ سپرد و گفت به دنبال من نیایید. گودرز و رستم و زال پذیرفتند ولی توس و گیو و فریبرز و بیژن و گستهم نپذیرفتند و با شاه همراه شدند تا به چشمه آبی رسیدند. شب‌هنگام شاه با آبِ چشمه سروتن شست و به همراهان گفت که اکنون زمان بدرود است به دنبال من نیایید که اکنون هوا دگرگون می‌شود و سردرگم می‌شوید. همراهان درمانده و نالان شدند و کنار چشمه ماندند. صبح‌هنگام، نشانی از خسرو نبود. باد و بوران شد و همه زیر برف ماندند. رستم، چون دید همراهان بازنگشتند، در پی آنان رفت و دریافت که در برف جان سپرده‌اند. همه زار و نالان شدند و به سوگواری پرداختند.
لهراسپ، پس از شنیدن خبر، بر تخت نشست و گفت: «هرچه کیخسرو گفت من همان را انجام میدهم و شما نیز پند او یاد آرید و چنین کنید». زال گفت: «اکنون من و رستم از تو فرمان می‌بریم و تو را شاه می‌دانیم». گودرز گفت: «اکنون من عزادار پسرانم هستم ولی من نیز چون زال و رستم، تو را پادشاه می‌دانم و با تو پیمان می‌بندم».
لهراسب، هنگامی که پهلوانان را همراه دید، شادمان شد و در روزی فرخنده تاجگذاری کرد.

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

08 Oct, 09:13


لهراسپ
اثر عبدالمطلب اسپهانی در نامهٔ خسروان
کتابخانهٔ ایالتی باواریا

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

08 Oct, 09:11


رِخته شد=رها شد
شَخودن=ریش نمودن به ناخن و خراشیدن پوست صورت

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

08 Oct, 09:11


هشتادم: داستان ناپدید شدن کیخسرو

@readingferdowsi

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

03 Oct, 13:47


فره چیست؟
از زبان دکتر ژاله آموزگار

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

03 Oct, 13:44


💠خلاصهٔ قسمت ٧٩
داستان گفتار کیخسرو با پهلوانان

زال، چون سخنان کیخسرو را شنید، غمین شد و چون دیگران گمان کرد که شاه به دام اهریمن افتاده است. پس لب به پند او گشود و گفت «اکنون که زمان آسایش است، نباید این سخنان را بر زبان آوری و اسیر دام اهریمن شوی».
کیخسرو از سخنان زال رنجیده خاطر گشت و گفت: «بدان که راه من از راه اهریمن جداست. من از نژاد توران هستم اما فرزند سیاوشم و حال که کین پدر را ستاندم دیگر کاری در جهان ندارم و بیم آن دارم که مانند کاووس و جمشید گمراه شوم. من هرگز ناعادلانه رفتار نکردم و این کار من ایزدی است ولی اکنون از پادشاهی سیر شده‌ام».
چون زال این سخنان شنید از کیخسرو پوزش خواست و شاه نیز خرسند شد.
سپس به زال گفت: «اکنون تو و رستم و توس و گودرز و گیو سراپرده را از شهر بیرون برید».
پهلوانان نیز چنین کردند و سپس شاه بر جای نشست و گفت: «این جهان فانی است. از هوشنگ تا کاووس هیچ‌کدام نماندند و فقط نام آنها باقی است. اکنون به آرزوهایم رسیدم و حالا زمان رفتن است. از خداوند بخواهید تا من آسان از این سرای بگذرم».
پس از هفت روز، شاه در گنج‌هایش را گشود و به گودرز گفت: «این گنج‌ها را به نیازمندان بده و اگر آبگیری خشک است، کاروانسرا یا پلی خراب است، آتشکده‌ای ویران است، اگر شهری آباد نیست و... همه را آباد کن. گنج دیگری را نیز به گیو و زال و رستم داد. سپس جامه‌های خود را به رستم سپرد و طوق و جوشن و گرز و سلاح‌هایش را به گستهم داد و اسبان را نیز به توس سپرد.
باغ‌ها را به گودرز و زره‌ها را به گیو سپرد و ایوان و خرگاه و پرده سرا و خیمه و آخور چارپایانش را و جوشن و ترگ رومی و کلاهش را به فریبرز داد و یک طوق و دو انگشتر گران‌بها را به بیژن بخشید.
همه بزرگان زار و گریان شدند و در اندیشه شدند که جانشین شاه کیست؟!
پس شاه منشوری نوشت و منطقهٔ «نیمروز» (سیستان) را به رستم سپرد.
سپس منشوری نوشت و «قم و اصفهان» را به گیو و گودرز سپرد و در منشوری دیگر «خراسان» را به توس سپرد.
بزرگان هنوز در اندیشه بودند که جانشین کیخسرو چه کسی خواهد بود.

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

03 Oct, 13:43


کیخسرو
اثر «عبدالمطلب اسپهانی» در  «نامهٔ خسروان»
کتابخانهٔ ایالتی «باواریا»

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

03 Oct, 13:43


زَم=تکبر و نخوت
اندر شنید=پریشان شد
رباط=کاروانسرا
طوق=گردنبند

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

03 Oct, 13:43


هفتادونهم: داستان گفتار کیخسرو با پهلوانان

@readingferdowsi

شاهنامه(صوتی‌‌و‌‌ معنی)

20 Sep, 16:11


بزرگ‌ترین شاهنامه جهان در دهلی نو
خطاطی: شمیم احمد از معدود خطاطان فارسی در هند
نگارگری: گروهی از نگارگران هندی علاقه‌مند به شاهنامه
طول: 90 عرض: 50 سانتیمتر
وزن کتاب با جعبه عاج فیل: 50 کیلوگرم

1,184

subscribers

151

photos

14

videos