Últimas publicaciones de جمع مدیران نامدار ایران (@excellentmanagers) en Telegram

Publicaciones de Telegram de جمع مدیران نامدار ایران

جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید







حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat
28,313 Suscriptores
770 Fotos
250 Videos
Última Actualización 28.02.2025 09:23

Canales Similares

هنر بازاریابی
13,127 Suscriptores
مارکتینگ آز
9,860 Suscriptores

El contenido más reciente compartido por جمع مدیران نامدار ایران en Telegram


دلم برای کویتی‌ها می‌سوزد، آنها نتوانسته‌اند مثل ما ایرانی‌ها مزه آزادی را بچشند!

✍️محمد سلطانی رنانی

از آنجا که من سال‌ها پیش فهمیده بودم خداوند تبارک و تعالی، ما ایرانیان را آفریده که همه دنیا را آزاد کنیم و این باید تنها هدف ما در زندگی باشد، و البته باید هر کار خیری را اول برای همسایه‌ها انجام دهیم، رفتم تو نخِ کویت. ظرف ده سال گذشته، سه سفر رفتم کویت، تا زمینه را برای آزاد کردن آن دیار فراهم کنم!

یک کشور مینیاتوری، حدوداً ۱۴۰ کیلومتر در ۱۴۰ کیلومتر. خاکش رمل است، آب و آبادانی هم ندارد، حوصله تجارت و توریست و دبی شدن هم ندارند.
فکر کردم برای آزادسازی کویت، بروم سراغ یک اقلیت قوی و فعال: شیعیان.

با چندتا از بزرگان شیعه کویت صحبت کردم، خواستم نظرشان را درباره حکومت آل صباح بدانم و اگر شد تحریکشان کنم تا انقلاب کنند تا آزاد شوند! ولی همه آنها از امیر کویت راضی بودند؛ چشمانشان برق می‌زد و خاطره‌ای را که با امیر داشتند، با آب و تاب تعریف می‌کردند. ارتشی و معلم و استاد دانشگاه و قاضی و آخوند و دفتردار ازدواج و نماینده مجلس و کاسب و تاجر، همه صنفی را نشستم و باشون حرف زدم.

تهش فهمیدم کویتی‌ها، حتی این اقلیت شیعه، اصلا مایل نیستند که آزاد بشوند!! پول نفتشان به جیب خودشان می‌رود، هر چه که بخواهند دارند. هر یک دینارشان، ۳/۲ دلار است. به هر جا که میلشان بکشد، سفر می‌کنند. میان سه کشور عراق، ایران و عربستان، خودشان را با تدبیر و سیاست نگه داشتند. نه نوکر کسی هستند، نه دشمن کسی.

دلم برای کویتی‌ها می‌سوزد، آنها نتوانسته‌اند مثل ما ایرانی‌ها مزه آزادی را بچشند! کسی که نه گشت ارشاد دیده، نه فیلترشکن خریده، نه پشت کنکور مانده و نه شهریه دانشگاه آزادش سه برابر شده، نه از کارش تعلیق و نه حقوقش قطع شده، نه تورم دارد، نه اختلاس چای دبش شنیده؛ چه زندگی کسالت باری دارند این کویتی‌ها!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

مرزهای ایران در نگاه شاه

س: چگونه این تصمیمات انفرادی می‌توانست با تخصیص‌های کلی سازمان برنامه و بودجهٔ سالانه سازگار شود؟ چه طور ممکن بود؟

ج: مسئلهٔ بسیار ساده‌ای بود. بسیار ساده. به مجرد این که شاه تأیید می‌کرد، آن‌ها رسماً به سازمان برنامه اعزام می‌شدند و کتباً ابلاغ می‌کردند که «این بودجه توسط اعلی‌حضرت همایونی، شاهنشاه، بزرگ‌ ارتشتاران تأیید شده است» و این نزد ما می‌آمد. ما بررسی می‌کردیم و می‌خواندیم تا مطمئن شویم، اما می‌دانستیم که کار چندانی نمی‌توانیم انجام دهیم.

همان‌گونه که گفتم یک بار در این مدت، من بودجه را برداشتم و رفتم پیش این تیمسار و آن تیمسار و گفتم: «محض رضای خدا نگاه کنید، ما برای آموزش و پرورش، کشاورزی و ... پول کافی نداریم. کاری بکنید. کمکمان کنید. این کشور شما هم هست». کسانی بودند که حرف ما را شنیدند. اما همین که شاه تأیید کرد، آن‌ها از این که بخواهند کاری بکنند، ترسیدند. به استثنای یکی، دو نفر. [ارتشبد محمد] خاتم جسارتش را داشت و گفت: «ببین، برو و به او بگو تعداد هواپیماها را کم کند و من هم تعداد فرودگاه‌هایم، ساختمان‌هایم و این‌ها را کم می‌کنم». او گفت: «اگر موفق شدید، من سنگ پیش پایتان نمی‌اندازم. اصلاً ناراحت نمی‌شوم»...

به هر ترتیب، ما روش ایجاد بحران در شب‌ آخر بودجه را ساخته بودیم -ترفندهای مشهور- با نشان دادن این که کشاورزی هیچ چیزی ندارد و همهٔ وزرا نزد شاه می‌رفتند و می‌گفتند: «ببین، پول نیست». من نزد شاه می‌رفتم و می‌گفتم: «قربان میل دارید من از کجا پول بیاورم؟ من پولی ندارم که به کشاورزی، به برق تخصیص بدهم». خاطرتان هست که بعدتر در تهران قطعی برق داشتیم؟

س: بله، تابستان ۱۹۷۷ [۱۳۵۶].
ج: من این قدر روشن خاطرم هست، وزیر وقت دکتر ایرج وحیدی استدلال می‌کرد و می‌گفت: «ما ظرفیت آماده به کار نداریم. طی دو تا سه سال دچار قطعی می‌شویم». و افراد خود من که برنامهٔ برق را مطالعه کرده بودند، برنامهٔ برق‌رسانی و ظرفیت‌هایش، گزارش وزارت‌خانه را تأیید می‌کردند. من برمی‌گشتم و می‌گفتم: «متأسفانه ما پولی نداریم و نمی‌توانم به شما تخصیص بدهم». و این‌طور که بود، آن اتفاق می‌افتاد، ما می‌دیدیم پیش‌بینی‌اش درست از آب در می‌آمد. البته هیچ پولی نبود. شما چه طور می‌خواستید تخصیص بدهید؟

چیزی که اتفاق افتاد این بود که در نتیجهٔ این بودجهٔ نظامی، بقیهٔ بودجه یک ته‌مانده بود، توجه می‌کنید؟ بودجهٔ نظامی حجم قابل توجهی را می‌بلعید. ارتش اشتهای سیری‌ناپذیری داشت. خدایا، در آخر سال عجله داشتند پول خرج کنند که متهم به «جذب» نکردن بودجهٔ تخصیص داده‌شده نشوند. نمونه‌های فراوانی از این قضیه بود.

ضمناً، در مورد آن پیشنهاد [ارتشبد] خاتم که قبل‌تر حرفش را زدم،رفتم پیش شاه و گفتم: «قربان، چرا تعداد اف‌۱۴‌ها را کم نمی‌کنید؟» شاه به من نگاه عاقل اندر سفیهی کرد در واقع. می‌دانستم که نمی‌خواهد، من علت‌ها را می‌دانستم. من گفتم: «قربان، شما می‌دانید با پول یکی از این اف‌۱۴‌ها ما می‌توانیم چند درمانگاه و بیمارستان در کل مملکت بسازیم و ما پول این کار را نداریم؟» شاه گفت: «وقتی من فکر می‌کنم...» (او حالا فوت کرده و من عین کلماتش را نقل می‌کنم)، او گفت: «وقتی من به خطراتی که این مملکت را از بیرون تهدید می‌کند، فکر می‌کنم» به قدر کافی بامزه است، او نگفت: "از داخل"؛ خاتم ادامه‌اش داد: «می‌گویم درمانگاه به درک». این‌ها کلمات او بودند.

من، درست یا غلط، حدس می‌زنم، این ادراک درستی بود که او داشت، یعنی این فهم او از امور بود، این چیزی است که می‌خواهم بگویم. شاه وجود خطر را درک می‌کرد. وقتی به امنیت مملکت و تهدیدی برای یکپارچگی مملکت می‌رسید، پارانویایی بود. واقعاً پارانویایی بود. او فکر می‌کرد یک تهدید ثابت برای مملکت وجود دارد و من همیشه متحیر بودم که این تهدید از کدام جهنّمی می‌آمد.

اگر از روسیه می‌آمد، خوب، ما نمی‌توانستیم کار زیادی در مقابلش بکنیم. و عراق هم که در حد ایران نبود. ما حالا این را به یقین رسیده ایم، در طول این جنگ با ارتشی که کاملاً تخریب شده است، عراقی‌ها چه توانسته اند بکنند؟ پاکستان که تهدید نبود، آن‌ها نگران هند و بلوچ‌ها بودند. و ترک‌ها، یقیناً، هیچ‌وقت تهدیدی برای ایران نبودند، آنها یک کشور دوست بودند. افغان‌ها؟

من نمی‌دانستم واقعاً این تهدید از کجا می‌آمد. امّا می‌دانید شاه چه می‌گفت؟ می‌گفت: «اشتباه شما این است که فکر می‌کنید مرزهای ما روی نقشه نشان داده شده‌اند. مرزهای ما تا شاخ آفریقا کشیده شده». این کلمات مردی است که مُرده و من گزارششان می‌کنم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

محمد بحرینیان پژوهشگر:

چین با ۳۲۰ میلیارد دلار ۲۲۰ میلیون شغل ایجاد کرد، ایران با ۲۹۸ میلیارد دلار، فقط ۵.۷ میلیون شغل ایجاد کرد!

جمعیت فقیر ما که در سال ۱۳۸۶ ۱۰ میلیون نفر بوده الان هم فقر در سال ۱۴۰۰ رسیده است به بیش از ۲۵ میلیون نفر

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
📌@excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌📌Paktinat.Hamed

دیگه برای امتیاز دادن خیلی دیر شده
بیژن اشتری

اریش هونکر ،رهبر کمونیست آلمان شرقی،موقعی که با اولین موج مخالفت‌های عمومی در کشورش روبرو شد ،به همکارانش در کادر رهبری حزب کمونیست گفت"فقط کافی است یک اینچ عقب‌نشینی کنیم تا کار همگی‌مان ساخته شود."کاملا درست می‌گفت.رژیم‌های مستبد کمونیستی مثل دوچرخه سوارانی بودند که برای سقوط نکردن مدام باید رکاب می‌زدند.آنها مدام باید سیاست‌های تندروانه‌تری اتخاذ می‌کردند وگرنه سقوط می‌کردند.این رژیم‌ها پایه‌هایشان سست شده بود و دیگر هیچ اقدام اصلاحی‌ای برایشان سودمند نبود.آنها زمانی را برای اصلاحات انتخاب کردند که دیگر خیلی دیر شده بود.مردم به درستی اقدامات اصلاحی آنها را به حساب ضعف آنها گذاشتند و در نتیجه با جسارت و اعتماد به نفس بیشتری به مخالفت علیه آنها رو آوردند و عاقبت نیز کلک آنها را کندند.. برای نمونه مردم شوروی سیاست تنش زدایی گورباچف با آمریکا و دیگر سیاست های اصلاحی او را به حساب ضعف کلی رژیم شوروی گذاشتند ، بر شدت مخالفت های خود علیه کلیت رژیم افزودند و عاقبت نیز رژیم را ساقط کردند.اما دنگ شیائو پینگ در چین به موقع ،در زمانی که رژیمش در موضع ضعف قرار نداشت،اقدامات اصلاحی را آغاز کرد و در نتیجه هم باعث استحکام رژیم چین شد و هم رفاه و آزادی های نسبتا بیشتری برای مردم کشورش به ارمغان آورد.رژیم کمونیستی ویتنام هم در زمانی که قدرتمند بود دست به اصلاحات اقتصادی و سیاسی زد و نتایج بسیار مثبتی هم گرفت.پس بی دلیل نیست که می‌گویند بدترین زمان برای اصلاحات در یک رژیم مستبد موقعی است که آن رژیم در موضع ضعف قرار دارد.با این حال رکاب زدن دائمی هم نتوانست بقای یک رژیم در معرض ضعف را تضمین کند.نمونه‌اش چائوشسکو در رومانی که تا لحظه آخر رکاب زد و البته سرنوشت پایانی او را هم دیدیم.رژیم هایی مثل رژیم چائوشسکو چه رکاب می‌زدند چه نمی‌زدند، در هر حال محکوم به سقوط بودند ،تفاوت فقط در شیوه سقوطشان بود. رهبران آن رژیم‌های کمونیستی‌ای که داوطلبانه به رکاب زدنشان خاتمه دادند از خشم ملت هایشان رهیدند و یک بازنشستگی آرام و محترمانه را تجربه کردند اما آنهایی که تا به آخر به رکاب زدن ادامه دادند آماج خشم ملت هایشان قرار گرفتند و سرنوشت‌های ناگواری پیدا کردند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

با تشکر و قدردانی از دوستان ارجمند روزنامه جهان اقتصاد که نوشته "صدای پای ترامپ" اینجانب را بعنوان سرمقاله امروزشان انتخاب کرده اند /#حامد_پاک_طینت

https://cdn.jahaneghtesad.com/servev2/GJp1ocE9m2RC/W65kAccDx6o,/01.pdf

مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed

چرا حکومت ناکام بوده است؟
یدالله کریمی پور

جمهوری اسلامی ایران هر طرح و برنامه کلانی را که در پیش گرفته، به شکست و ناکامی انجامیده است. به‌عنوان نمونه، به دو هدف زیر که از کلان‌ترین اهداف حکومت بوده‌اند، بنگریم:

۱. شکست کامل در دستیابی به اهداف سند ۲۰ساله چشم‌انداز (۱۴۰۴)؛

۲. شکست کامل در محو و نابودی اسرائیل (اشغالگر).

چرا جمهوری اسلامی از دستیابی به این اهداف بازمانده است؟ سهل است که وضعیت و موقعیت کشور، نسبت به ۲۰ سال پیش (آغاز اجرای سند چشم‌انداز) ، وخیم‌تر و بلکه نزدیک به فلاکت شده است.

برای نمونه، آیت‌الله خامنه‌ای در سال۱۳۹۵، هفت مورد زیر را به‌عنوان اهداف و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی برشمرد:

۱. استقلال‌خواهی و قطع هر نوع وابستگی؛
۲. حاکمیت اسلامی بر جامعه و ترویج ارزش‌های دینی در کشور؛
۳. آزادی بیان و قلم؛
۴. عدالت و رفع تبعیض‌ها؛
۵. پیشرفت مادی و گسترش رفاه؛
۶. احیای کرامت انسانی و نقش مردم در حاکمیت و تعیین سرنوشت خود؛
۷. زمینه‌سازی برای رشد و تکامل انسان‌ها در جامعه و حذف عوامل فساد.
(منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله سید علی خامنه‌ای)

اما کدام کارشناس استراتژی ملی یا حتی فردی نسبتاً عاقل است که نداند این اهداف توخالی مانده‌اند و ایران به‌سوی فلج شدن پیش می‌رود؟

چرا؟
چرا حکومت، دولت‌ها و ملت از دستیابی به این اهداف درمانده‌اند؟

در این زمینه، کارشناسان و منتقدان، ده‌ها پاسخ زیبا و خردمندانه داده‌اند. من نیز در اینجا قصد دارم از منظر اصول استراتژیک ناتو پاسخی برای این پرسش ارائه دهم.

به گمان من، زیربنا و ریشه ناکامی حکومت در دستیابی به اهدافش، از جمله شکست تلخ و دردناک سند چشم‌انداز ۲۰ ساله و محو اسرائیل، بیشتر در گزاره زیر نهفته است:

جمهوری اسلامی نتوانسته است علایق خود را با علایق جهانی پیوند دهد.

تقریباً ۷۰ سال است که این گزاره در علم استراتژی قطعیت یافته است:
هیچ ملت، شرکت یا جنبش آزادی‌بخش و... نمی‌تواند به اهداف خود دست یابد، مگر آنکه علایق خود را با علایق جهانی، منطقه‌ای و داخلی هم‌راستا کند. در غیر این صورت، شکستش قطعی است.

برای اثبات این گزاره فوق‌العاده حیاتی، می‌توان ده‌ها نمونه تاریخی، مانند گذار چین، لهستان، هند، و چکسلواکی را مطرح کرد.

شوربختانه، رهبران و دولت‌های جمهوری اسلامی در طول ۴۶ سال گذشته این حقیقت استراتژیک را لمس وجدان نکرده‌اند. بدون فهم این اصل، هر تقلای ملی بیهوده و در حکم کوبیدن آب در هاون است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

🎙مصاحبۀ یورونیوز با #مهدی_مطهری‌نیا

🔻برشی از گفتگو

شما سقوط را محتمل‌تر از سایر وقایع می‌دانید؟

نظام جمهوری اسلامی بر اساس نظریۀ معکب‌های فروریزش و فروپاشی رژیم‌ها، از بخش فروریزش وارد فروپاشی شده است. به این معنا که جمهوری اسلامی بحران‌های شش‌گانۀ مکعب فروریزش را طی کرده است. یعنی این نظام بحران نخبگان، بحران کارآمدی، بحران عتماد، بحران اعتبار، بحران رهایی از اکنون‌زدگی و بحران عبور از اصلاحات را تجربه کرده و امروزه وارد مکعب فروپاشی شده و دو مرحلۀ این مکعب را هم گذرانده است. به این معنا که عادت‌گرایی در تخریب دارد و تصلب و انسداد و تحجر موجب شده است که همواره از راه‌های یکسان برای برخورد با بحران‌ها استفاده کند و از این حیث شبیه چکش کاپلان عمل می‌کند.

چکش کاپلان به چکشی گفته می‌شود که کودک از آن برای کوبیدن میخ استفاده می‌کند و به نظرش می‌رسد که با آن چکش می‌تواند همۀ مسائل را حل کند. جمهوری اسلامی ایران هم دچار این عارضه است. همواره از یک راه عمل می‌کند و بر روی یک پا می‌ایستد و عقب‌نشینی را سخت‌تر از هر چیز دیگری می‌داند. لذا نه می‌خواهد بر اساس خردورزی عقب‌نشینی کند، نه می‌خواهد معیارهای شکست‌خوردۀ خود را عوض کند.  

اگر جمهوری اسلامی باقی بماند، بر اساس آنچه که شما گفتید، یا از طریق ادامۀ وضع موجود باقی می‌ماند یا از طریق قدرت‌گیری اسلام بر ایران. سوالم این است که آیا این نظام ممکن است از طریق تن‌دادن به اصلاحات دموکراتیک باقی بماند؟

وضع موجود پتانسیل ادامه را ندارد و هر چه طولانی‌تر شود، ریشه‌های تفکری که پشت این نظام است، بیشتر ضربه خواهد خورد. وضع موجود حداکثر تا زمانی که رهبر کنونی جمهوری اسلامی بر مسند ولایت نشسته باشد می‌تواند ادامه پیدا کند. یعنی حداکثر چند سال دیگر.  

و تا وقتی که رهبر فعلی هست، شما شانس اصلاحات دموکراتیک را هم ناچیز می‌دانید؟

بله، ناچیز است. امکان اصلاحات دموکراتیک، با اینکه پزشکیان با حمایت رهبر به قدرت رسیده، در ماجرای فیلترینگ مشخص است
.  

با توجه به وضعیت نیروهای اجتماعی و سیاسی در ایران و آمدن مجدد ترامپ به کاخ سفید، احتمال سناریوی سقوط بیشتر از سایر سناریوهاست.

یعنی احتمال دارد در صورت سقوط جمهوری اسلامی، مذهب تشیع در ایران به سرنوشت آیین زرتشت در ایران پس از سقوط حکومت ساسانیان دچار شود و به محاق برود؟

بله، چنین احتمالی برای مذهب شیعه در ایران زیاد است. مگر همین الان در نظام جمهوری اسلامی، اگر ارکان قدرت از تشیع حمایت نکنند، این مذهب در محاق قرار نمی‌گیرد؟ روند موجود نشان‌دهندۀ همین محاق است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

💢 حكايت‌ شنیدنی راكفلر از کشورهای بازنده در رقابت های تسلیحاتی

حسنین هیكل ( روزنامه نگار مصري) كه ركورددار مصاحبه با شخصیت‌های بزرگ جهانی است نقل كرده است كه در دهه هفتاد میلادی با دفتر راكفلر سرمایه‌دار بزرگ آمریكا تماس گرفتم و تقاضای مصاحبه كردم. مرا شناختند و راكفلر پشت خط آمد و گفت شما احتمالا مرا با برادرم كه معاون رییس جمهور ایالات متحده است اشتباه گرفته‌اید وگرنه من كه چهره سیاسی نیستم كه برای شما جالب باشم. گفتم كه اتفاقا با خود شما می‌خواستم مصاحبه كنم. وقتی تعیین شد و از قاهره به نیویورک رفتم، در ابتدا از من پرسید برای چه می خواهی با من مصاحبه كنی؟

به او گفتم شما اخیرا در جایی گفته ای كه اگر خروشچف به مسابقه تسلیحاتی ادامه دهد شوروی به زانو در می‌آید چون شما یک میلیاردری و چهره سیاسی نیستی و روی حساب و كتاب حرف می زنی، آمدم تا روی این موضوع صحبت كنیم، چه اتفاقی قرار است برای مسكو بیفتد؟

راكفلر مقابل تابلوئی كه در دفترش بود رفت و گفت، من خبر محرمانه‌ای درباره سرنوشت جنگ سرد ندارم و اگر داشتم هم آن را به زبان نمی‌آوردم. استدلال من بسیار ساده است: شما داستان سهم توپ و سهم كره را كه شنیده‌ای؟ (در آن سال برنده نوبل اقتصاد بر روی سهم تسلیحات نظامی و سهم رفاهی در اقتصاد كشورها تحقیق كرده بود و نسبت بودجه نظامی را به اقتصاد، سهم توپ و بودجه رفاهی را به سهم كره تشبیه كرده بود).

گفتم بلی. راكفلر ادامه داد، می دانی كه سهم توپ در ایالات متحده یک‌ونیم درصد و در شوروی ١٢ درصد است. اگر جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی ادامه یابد و آمریكا سهم توپ را دو برابر كند شوروی نیز نیاز به همین مقدار دارد كه عقب نیفتد که سهم توپ در آمریكا ٣ درصد و در شوروی ۲۴ درصد خواهد بود و عملا بودجه صنعتی شوروی را خواهد بلعید ولی در آمریكا اتفاق محسوسی نمی‌افتد.

حال اگر مسابقه تشدید شود و باز هم آمریكا بودجه نظامی‌اش را دو برابر كند سهم توپ در آمریكا شش درصد می‌شود و در شوروی به ۴۸ درصد می‌رسد كه عملا دولت مسكو برای اداره امور كشور فلج می‌شود و اگر باز آمریكا بودجه نظامی‌اش را دو برابر كند سهم توپ در آمریكا به ١٢ درصد یعنی نرخ امروز شوروی می‌رسد اما دیگر اقتصاد شوروی متلاشی خواهد شد. پس در این مسابقه، برنده ما هستیم، و تنها ۱۵ سال طول كشید تا این پیش‌بینی راكفلر به حقیقت بپیوندد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

آیا رهبر دیده است؟
یدالله کریمی پور

یکی از تکیه‌کلام‌های معروف آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه‌هایشان به مسئولان سیاست خارجی، تأکید بر عزت و عزت‌مداری بوده است. اما نتیجه و چکیدۀ این عزت‌مندی جمهوری اسلامی را در کلیپ چندثانیه‌ای زیر می‌توان مشاهده کرد. آیا ممکن است رهبر این صحنه را ندیده باشند؟

در این ویدئو، رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، بدون هیچ‌گونه اعتنا یا احترام و بلکه سراسر موهن از کنار رئیس‌جمهور ایران می‌گذرد؛ نه ادای احترام می‌کند، نه دست می‌دهد و نه حتی کمترین اعتنایی نشان می‌دهد. اما همان اردوغان، با رؤسای جمهور مصر، روسیه، و چین با ادب و احترام برخورد می‌کند و با آن‌ها دست می‌دهد. دریغ از کمترین اعتنا به پزشکیانِ مظلوم و لبخند بر لب! گویی پزشکیان، نه رئیس‌جمهور است و نه حتی مورد توجه برای یک نگاه دوستانه! به‌نظر می‌رسد این رفتار، نشانه‌ای از جایگاه فعلی ایران در عرصۀ بین‌المللی باشد.
اردوغان حتی به آذربایجانی‌بودن و تبریزی‌بودن رئیس‌جمهور ایران نیز وقعی نمی‌نهد. با دیدن این صحنه‌ها، در این سن و سال اشک‌ریزان این بیت حافظ را زیر لب زمزمه کردم:

جایِ آن است که خون موج زَنَد در دلِ لعل/
زین تَغابُن که خَزَف می‌شکند بازارش


جناب رهبر! باور کنید، در تاریخ هفتادسالۀ ایران چنین بی‌احترامی، ارج‌شکنی، توهین و بی‌آزرمی به شاه، رئیس‌جمهور و رهبر کشورمان سابقه نداشته است. البته این اتفاق تنها به اردوغان محدود نمی‌شود. بارها شاهد رفتارهای مشابه از سوی افرادی چون ولادیمیر پوتین و دیگر مقامات خارجی نسبت به مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی بوده‌ایم.

این صحنه‌ها و صحنه‌های مشابه، پرسش‌هایی اساسی را در ذهن می‌نشاند: چرا در جوامع جهانی و بین دولت‌های بزرگ جایگاهی نداریم؟
چرا چنین‌ خوار شده‌ایم و حواشی گردمان را فراگرفته است؟ آیا این وضعیت، شایستۀ کشوری با تمدن و پیشینۀ عظیم همچون ایران است؟

جناب رهبر! شاید وقت آن رسیده است که مفهوم عزت، فراتر از شعارهای مرسوم دیپلماتیک، در سیاست خارجی ایران تجلی یابد؛ عزت، نه در کلام، بلکه در عمل و سیاست‌های مدبرانه.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

‏خلاصه و شفاف درباره اینکه چرا سیاه زمستون به خاموشی و قطع ‎#برق رسیدیم؟

1- ایران 146 تا نیروگاه داره. 90 درصد سوخت این تعداد از گازه و 10 درصد از سوخت مایع یعنی گازوییل و مازوت. 14 نیروگاه توان مصرف مازوت دارن و 132 تای بقیه حتما باید از گاز و بعد از گازوییل استفاده کنن.
‏2- نیروگاه‌ها در 6 ماهه اول سال از گاز استفاده می‌کنن و در این مدت ذخیره سازی سوخت مایع انجام میشه برای فصل سرد. اما امسال در 6 ماهه اول یعنی دوره اوجی و ابرهه و دوستان زبل، 5 میلیارد مترمکعب گاز کمتری به نیروگاه‌ها داده شده و اونها مجبور شدن از ذخیره مایع استفاده کنن.
‏3- آخر دولت قبل ذخیره مایع باید حدود 3 میلیارد مترمکعب می‌بوده ولی در 31 مرداد و تغییر دولت، ذخیره کل حدود یک میلیارد بوده و نیروگاه‌ها با ذخیره بسیار کمی وارد پاییز شدن.
4- پاییز و زمستون 50 هزارمگاوات برق لازم داریم که برای تولید این میزان باید روزانه 230 م.م.م سوخت داده بشه.
‏کلا 800 میلیون مترمکعب هم میزان تولید گاز کشوره. وقتی هوا سرد میشه از 800 میلیون حدود 650 میلیون می‌ره برای خانگی و 150 تا می‌مونه برای همه مصارف یعنی نیروگاه و فولاد و سیمان و پالایشگاه و ...
‏5- وقتی تحویل گاز به ‎#نیروگاه کم میشه غیر از اون 14 نیروگاه مازوت‌سوز، بقیه واحدها باید حتما گازوییل داشته باشن. الان از 230 میلیون، حدود 110 میلیون گاز داده میشه و بقیه باید از گازوییل و مازوت تامین بشه و این مصرف مایع رو 100 درصد افزایش می‌ده.

‏6- وزارت نفت تحویل سوخت معادل رو 30 تا 50 درصد افزایش داده، اما باز 50 درصد کمتر از نیازه و برای همین الان حدود 8 هزار مگاوات نیروگاه سوخت ندارن که برق تولید کنن و این یعنی خاموشی اجباری برای خونه‌ها و صنایع کشور
‏7- چرا برق قطع میشه ولی گاز نه؟؟!! اگر گاز قطع بشه پر کردن دوباره شبکه گازرسانی و وصل مجدد چند روز طول می کشه اما برق لحظه ای هست و در لحظه قطع و وصل میشه
‏8- دلیل کلان این ناترازی: تحریم، سرمایه‌گذاری کم و اقتصاد ضعیف انرژی برای توسعه تولید به اندازه رشد مصرف/ دلیل خرد: شدت بالای ‎#انرژی به دلیل استاندارد نبودن وسایل مصرف گاز و برق، ارزش نداشتن انرژی چون ارزانه، ورود بی‌رویه جنس بنجل قاچاق به بازار و هزار تا عامل ریز دیگه..

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o