جمع مدیران نامدار ایران @excellentmanagers Channel on Telegram

جمع مدیران نامدار ایران

@excellentmanagers


دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید







حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat

جمع مدیران نامدار ایران (Persian)

با خوشحالی ما به شما اطلاع می‌دهیم که کانال 'جمع مدیران نامدار ایران' به زودی در تلگرام شروع به فعالیت کرده است. این کانال یک فضای منحصر به فرد برای گفتگو و تبادل نظر با مدیران برجسته ایران است. اگر شما هم به دنبال ارتباط مستقیم با موفق ترین مدیران کشور هستید، این کانال برای شماست! در اینجا شما می‌توانید با مدیران برجسته ایران چالش های مدیریتی روزمره را بررسی کنید، ایده ها و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید و از تجربیات دیگران بهره مند شوید. همچنین می‌توانید با استفاده از این فضای بی نظیر، از رشد و پیشرفت حرفه‌ای خود اطمینان حاصل کنید. بنابراین، اگر به دنبال ارتقاء مهارت‌های مدیریتی خود و ارتباط با مدیران موفق ایران هستید، حتما به کانال 'جمع مدیران نامدار ایران' ملحق شوید و در این سفر مفید و جذاب همراه ما باشید. اینجا فضایی است که شما می‌توانید بهترین خود را بیابید و با دیگران به اشتراک بگذارید. برای اطلاعات بیشتر، کانال تلگرام زیر را دنبال کنید: @excellentmanagers

جمع مدیران نامدار ایران

20 Jan, 04:54


✍️ادارات بدون آبدارچی و امنیت ملی با دلار ایکس‌هزار تومانی

محمدرضا اسلامی

ماجرای آبدارچی دیوان عالی کشور هنوز در دست بررسی است(شاید هم مشابه برخی اتفاقات امنیتی هرگز مشخص نشود) اما این اتفاق را باید از منظری بزرگ‌تر باید دید.

پیش از پرداختن به این بحث مروری کنیم روی بودجه رسمی کشور سوریه در‌ سال ۲۰۲۴:

🔵 بودجه مصوب مجلس کشور سوریه در سال گذشته ۳۵،۵۰۰ میلیارد پوند سوری
معادل ۳.۱ میلیارد دلار بوده است.

این جمله چه معنی ای می دهد؟ بگذارید این جمله را اینگونه با هم بخوانیم:
با بودجه کشور سوریه کلا ۲ تا برج خلیفه می شود ساخت.
(هزینه احداث برج خلیفه حدودا ۱.۵ میلیارد دلار بوده است).

این یعنی که یک تاجر عرب یا یک تاجر آمریکایی می توانند کل بودجه کشور سوریه را تامین کنند.

بودجه کشور سوریه در سال قبل یعنی در ۲۰۲۳ چقدر بوده است؟
۵.۴ میلیارد دلار


چنین وضعیتی منجر به چه می شود؟ نگاهی به مصاحبه اخیر نخست وزیر سابق سوریه بسیار تکان دهنده است.
محمد جلالی نخست وزیر سوریه (در زمان بشار اسد) مصاحبه‌ای کرده و گفته: حقوق منِ نخست وزیر ۱۴۰ دلار در ماه بوده است.

این یعنی که قطعا «آبدارچی نخست وزیر» یا راننده نخست وزیر یا حتی مسئول دفتر او رقمی بسیار کمتر از ۱۴۰ دلار در ماه دریافت می‌کرده‌اند.

این یعنی که یک مهندس آمریکایی با پول خرد هزینه‌ بنزین ماشینش می‌تواند حقوق نخست وزیر سوریه را بدهد. این یعنی یک تاجر اماراتی می‌تواند با پول خردی که برای خشکشویی لباس و پارکینگ ماشین‌اش می دهد حقوق نخست وزیر سوریه را پرداخت کند.

و آیا «مقاومت» وقتی که آبدارچی و سرباز حقوقش اینگونه است و نخست وزیر حقوقش آنگونه است معنی دارد؟ (جالب اینکه بدانیم او پیش از آنکه نخست‌وزیر بشار بشود رئیس دانشگاه بوده).

این یک جلوه وحشتناک از فقر است. اما ماجرا در همین جا متوقف نیست. فقر جلوه‌های بدتری هم دارد.

🔵 بازگردیم به مسئله آبدارچی دیوان عالی کشور و ببینیم ارتباط این اتفاق با اتفاقات چند ماه اخیر در منطقه چیست؟

طی ماههای گذشته موساد اسرائیل جلوه های عجیب و جدیدی از توان اطلاعاتی خود را نشان داد. مسئله پیجرها یک شوک برای جهان عرب بود و مسئله ترور سیدحسن نصراله نمونه دیگری از اشراف اطلاعاتی اسرائیل بر محرمانه‌ترین امور تشکیلاتی حزب‌اله بود. در تمام این اقدامات اخیرِ اسرائیل رد پای آبدارچی‌ها و یا افرادی را می توان دید که با حقوق ۱۴۰ دلار در ماه زیسته اند و حاضر به فروش اطلاعات محرمانه به نیروهای اسرائیلی در ازای چندهزار دلار بوده اند. Credit اصلی از آنِ سیستم اطلاعاتی اسرائیل و موساد نیست بلکه Credit اصلی از آن فقر است. وقتی که موساد از لحظه (ساعت، دقیقه، ثانیه) موقعیت سیدحسن نصراله اطلاعات دارد یعنی در همان تشکیلات حزب‌اله افرادی هستند که تا این حد نشتی اطلاعات محرمانه و فوق محرمانه دارند.

در تمام اجزای افراد پیرامون فرماندهان حماس، افرادی هستند که سالهاست خسته از درآمدهای ۱۰۰دلار در ماه زندگی کرده اند. همین افراد عامل نشت اطلاعات حماس و خبردادن لحظه/موقعیت فرماندهان بوده اند.

جلوه فقر فقط نخست‌وزیر سوریه نیست. جلوه فقر فقط «نجنگیدنِ ارتش» سوریه نیست. جلوه فقر جایی است که آبدارچی تو را می فروشد. جایی است که معتمدین سیدحسن نصراله نیز موقعیتِ لحظه‌ای فرمانده حزب‌اله را در ازای چندهزار دلار (یا چندصدهزار دلار) می‌فروشند.

مقاومت، با فقر بی معناست. چون تو می‌توانی مقاومت کنی(و ممکن است بخواهی به مقاومت ادامه بدهی) ولی پیرامونِ تو افراد به مرز جاری‌شدگی Yeilding رسیده اند. ممکن است سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضا بخواهد مقاومت کند ولی وقتی که آبدارچیِ حاجی زاده از درون بریده باشد، و یا راننده حاجی زاده به مرز Yeilding رسیده باشد، مقاومت چگونه ممکن است؟

🔵 آقای پورمحمدی (که در انتخابات ریاست جمهوری آنطور هوشمندانه سخن می‌گفت) دیروز آمده مقابل دوربین و گفته:
ضارب «در هنگام ترور از منافقین صحبت کرده و شعار می‌داده که نشان می‌دهد هدفدار آمده بود.»
آقای پورمحمدی آدم کم هوشی نیست ولی چطور مسئله را به سازمان مجاهدین تقلیل می دهد. آیا او ندیده که این چندماه اخیر در منطقه چه مسائلی رخ داده است؟ ترور اسماعیل هنیه را ندیده؟

🔵صورت مساله کشور ایران امروز یک چیز است: اقتصاد.
فقط همین. روند کشور با مسیر فعلی و با دلار صد یا دویست هزار تومانی به نقطه‌ای خواهد رسید که نه کوچک‌زاده به آبدارچی‌ اش اعتماد خواهد داشت و نه پورمحمدی به برادرِ راننده اش.

ویروس فقر بیش از ویروس کرونا به انسانها نزدیک می‌شود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

19 Jan, 07:02


🔳♦️كسي كه به نام «بازرگان » بود و نه به پيشه و حرفه

✍️قاسم خرمي

30 دي، مصادف است با سالروز درگذشت مهندس مهدي بازرگان، نخستين نخست وزير سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي.

از پيروزي انقلاب 57، نزديك به نيم قرن گذشته و وقت آن است كه دست از غيريت سازي هاي ايدئولوژيك برداريم و «خودِ» آدم هاي آن روزها را صرفا از زاويه «ديگري» نبينيم و نسنجيم؛ بازرگان سالهاست كه درگذشته و دوره دولت موقت او هم ديگر، يك پديده تاريخي و يك موضوع پژوهشي به حساب مي آيد.

اينكه بگوئيم او چند دهه از زمانه خودش جلو بود؛ شايد حرف اغراق آميزي باشد؛ او حتي فرزند زمانه خودش هم بود اما در زمان درستي در مستند قدرت قرار نگرفت؛ مرد زمانه كشمكش و هياهو نبود

بازرگان، اگر چه از منتقدين و مخالفين موقر رژيم پهلوي و از همراهان صديق آيت الله خميني بود اما نسبتي با تندي ها و تيزي ها و تلخي هاي سالهاي نخست پيروزي انقلاب نداشت. او بيشتر يك اصلاح طلب حلم انديش بود تا انقلابي بنيان كن. نمونه هايي مثل او شايد اين روزها، بيشتر به درد جامعه ايران مي خورد.

شايد يكي از بدترين دوران زندگي سياسي و مبارزاتي او، همان چند ماهي بود كه با همه مسالمت جويي هاي ذاتي، قرار بود به عنوان نخست وزير انقلاب، مجري شعارهاي تند افشا كن و الغاء كن و اعدام كن و نماينده شور و هيجانات جامعه توده وار آن سالها باشد.

مهدي بازرگان 30 سال قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در مراسم مرگ و سوگواري دوستش خليل ارجمند بنيانگذار صنايع «ارج » عبارتي عميق و دقيق عنوان كرد كه هنوز هيچ كارآفرين ايراني به اين زيبايي توصيف نشده است.

او گفت: « خلیل ارجمند 30 سال عمر کرد اما به اندازه 300 سال کار کرد و به این مملکت خدمت کرد».

بازي روزگار چنان تناقض آميز شد كه در آغاز نخست وزيري بازرگان، صنايع ارج از نخستين كارخانه هاي صنعتي و خصوصي كشور بود كه به مصادره دولت او در آمد و نابود شد!

با خط مشي سياسي بازرگان، مي توان مخالف بود اما تاكنون هيچكس در صداقت، باورمندي، اعتدال، وطن خواهي و سلامت نفس او ترديد نكرده است. به همين دليل، عبدالكريم سروش، در باره اش نوشت كه «بازرگان، فقط به اسم بازرگان بود، نه به پيشه و حرفه »! و حتي آيت الله مصباح يزدي هم يكبار خطاب به رحيم مشايي كه باد تلفيق اسلام و باستان در سر انداخته بود، گفت كه بي خود اداي بازرگان را در نياوريد كه او آدم سالم و صادقي بود!

دردهه 40 و 50 با اينكه با چريك بازي و مبارزه مسلحانه نسبتي نداشت و حتي سالها قبل در دادگاه حكومت پهلوي هشدار داده بود كه ما آخرين نسلي هستيم كه بدون تفنگ با شما سخن مي گوييم! با اين حال، زماني كه مجاهدين خلق براي دريافت كمك مالي به سراغ او رفته بودند، گفت من مشي شما را قبول ندارم اما اگر نيازتان شديد است حاضرم منزل مسكوني ام را بفروشم و پولش را به شما بدهم.

در سالهاي كه بازرگان معزول و مغضوب شده بود، همان مجاهدين به سراغ او رفتند تا با استفاده از دلشكستگي و گوشه نشيني اش، او را دعوت به عضويت و پيوستن به سازمان متبوعشان موسوم به « شورای ملی مقاومت ایران» كنند. بازرگان با همان طنز كلامي هميشگي اش، خطاب به آنها گفته بود به آقاي رجوي بگوييد « من همسر جوان ندارم و به درد شما نمي خورم! ». اشاره كنايه آميز او به جنبش طلاق هاي اجباري و ايدئولوژيك اين سازمان درسال 63 و تصرف مریم عضدانلو همسر مهدي ابريشم چي، توسط مسعود رجوي بود.

با همه اینها، مهدی بازرگان را باید همانند نام كتابش، نماینده «سازگاری روح ایرانی» به حساب آورد. از معدود ایرانی هایی بود که ظرفیتش فراتر از مقامش بود و هيچ وقت حقيقت را به مسلخ مصلحت نبرد

🌺يادش گرامي

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

18 Jan, 05:48


‏سال ۸۶، همین آقای ‎#کوچک‌اف به خبرنگار روزنامه شرق تهمت «زنازادگی» زد و ‎#ابراهیم_نبوی در یادداشتی که نثار کوچک‌زاده کرد، از طرف او از خبرنگار عذرخواهی کرده بود.

یکی دو روزی بود که می‌خواستم بازنشرش کنم و دودل بودم. حالا که خبر آسمانی شدنش آمد، بدی نیست بخوانید:

«مهدی کوچک‌زاده، بچه پرروی هیز دانشکده ما»

منِ سیدابراهیم نبوی نادان در سال ۱۳۵۶ یکی از کارهایم که حالا مثل سگ از آن پشیمانم، این بود که بچه سوسول‌های بی‌تفاوت به سیاست را نصیحت کنم و بکشانم به فعالیت انقلابی و سیاسی و کتاب های دکتر شریعتی را بدهم بخوانند؛ دستم بشکند الهی!

این مهدی کوچک‌زاده از آن بچه پولدارهای سوسول دختر باز دانشکده کشاورزی بود که یک روز در حال خراب کشف‌اش کردم. احساس نجات بشر فاسد به من دست داد و مخش را حسابی زدم. یواش یواش از آن کارهای بد دست برداشت و گاهی کتاب می‌خواند و به تدریج انقلابی و نسبت به مسائل سیاسی فعال شد. اما تا بعد از انقلاب هم به سختی می‌شد از فضای سوسولی دانشکده درش آورد.

بعد از انقلاب شجاعتش گل کرد و همراه شد با بقیه بچه های دانشگاه و دست از خوردن زهرماری هم برداشت. بشکند این دست که نمک ندارد. ای داور نبوی! آبت نبود، نانت نبود، چی بود که یک موجودی را که می‌شد یک معلم دبستان خوب شود، کاری کردی که به چنین جانوری تبدیل شد؟

بعد از انقلاب مهدی کوچک زاده که در رشته خاکشناسی دانشکده کشاورزی درس می‌خواند، مدتی رفت جهاد سازندگی. همیشه تلپ بود در سازمان دانشجویان مسلمان و همیشه هم در هر جلسه‌ای وقت می‌گرفت تا حرف بزند. بچه‌ها هم چون می‌دانستند چه درفشانی می‌خواهد بکند، معمولا به او وقت نمی دادند. این اصطلاح جا افتاده بود که «باز کوچک‌زاده می‌خواد حرف بزنه»، و این آغاز فاجعه بود.

در همان جهاد سازندگی بود که اینقدر خنگ بازی در آورد که بچه‌ها برای اینکه از سر بازش کنند فرستادندش برای پشتیبانی جنگ. رفت و در همانجا از بخت بد مجروح شد و برگشت. یک پایش را از دست داد. آن روزها دو فرزند داشت و تازه زندگی را شروع کرده بود.

بالاخره یک روز آمد به خانه ما، بدجور بریده بود. احساس می‌کرد سرش را در جنگ کلاه گذاشته‌اند و الکی الکی پایش را از دست داده است. بچه‌ها تلاش کردند تا از این حال درش بیاورند، بدجور بریده بود. تا بالاخره بورس گرفت و رفت هلند و در همان رشته خاکشناسی درسش را با پول وزارت جهاد به عنوان جانباز جنگ خواند و برگشت.

وقتی برگشت زندگی در هلند عقلش را سرجا آورده بود. بچه پرروی دانشکده، راه ورود به قدرت را پیدا کرد. رفت به جهاد دانشگاهی و از آنجا وارد فرمول الله‌کرم و احمدی‌نژاد شد. مطابق این فرمول شما اگر پررو باشید و یک مدرک دانشگاهی هم داشته باشید و یک چفیه هم روی دوش‌تان بیندازید، می‌توانید تمام مشکلات زندگی‌تان را حل کنید.

اوایل دهه هفتاد بود، من مسوول غرفه گل آقا در نمایشگاه بین المللی کتاب بودم که یک باره دیدم این بچه پررو با آن چشم های زاغول هیزش که همیشه خدا در دانشکده باید کنترلش می کردی، دارد به من نگاه می‌کند. آمد نزدیک و گفت: «توی ضدانقلاب هم در گل آقا علیه نظام هنوز فعالیت می کنی؟»

من هم مثل امروز کمی عصبانی بودم، گفتم: «هر کی گفت نون و پنیر، تو یکی سرتو بذار و بمیر! بشکنه این دست که نمک نداره! خوبه من بالا و پائین تو رو دیدم. خوبه من عرق خوری و دختر بازی‌ات رو دیدم» (در اینجا از همه عرق خورهای عزیز و دختر بازهای محترم عذر می‌خواهم، علت اینکه این حرف‌ها را به او زدم این بود که خیلی جانماز آب می‌کشید) او هم رفت و به راهی که داشت ادامه داد.

می گوید: هر که گریزد ز خراجات شهر، جورکش غول بیابان شود.

من خیلی آدم احمقی بودم که این بچه پرروی نادان را از یک زندگی معمولی که در آن می‌توانست حداقل یک معلم ریاضی خوب در دبستان یا مدرسه راهنمایی شود، به طرف سیاست کشیدم! من از خبرنگار شرق هم از طرف این بچه پررو عذر می‌خواهم. واقعا عذر می‌خواهم.

امروز خواندم که بچه پرروی دانشکده ما یعنی مهدی کوچک‌زاده با یک خبرنگار روزنامه شرق درگیر شده، من از آن خبرنگار عذر می‌خواهم، این تازه روز خوبش است، قبلا گاز هم می گرفت.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

18 Jan, 05:48


🎓 دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

«رهبران موفق به‌جای تمرکز بر مشکلات، بر فرصت‌ها تمرکز می‌کنند.»
John C. Maxwell

با افتخار اعلام می‌کند پیش‌ثبت‌نام دوره آتی Executive Master of Business Administration (EMBA) آغاز شده است!

دوره EMBA با هدف ارتقای توانمندی‌های مدیریتی و رهبری، ارائه بینش عمیق و کاربردی در حوزه مدیریت و ایجاد بستری برای توسعه شبکه‌های حرفه‌ای طراحی شده است.

📌 ویژه مدیران ارشد، رهبران سازمانی و کارآفرینان

دوره در ۲۴۰ ساعت به مدت یکسال با همکاری اساتید برتر، برگزار خواهد شد و شامل ۱۰ درس خواهد بود.

▪️ پنج درس اصلی
۱. مدیریت مالی (Financial Management)
۲. استراتژی (Strategy)
۳. اقتصاد برای مدیران (Economics for Managers)
۴. بازاریابی (Marketing)
۵. رفتار سازمانی (Organizational Behavior)


🔗 اطلاعات بیشتر و پیش‌ثبت‌نام:

📞 فرم تماس و درخواست مشاوره

درصورت نیاز به ارتباط با کارشناسان مجموعه لطفا با شماره زیر تماس برقرار فرمایید.
02182804071

📱 Sharif_Executive_Education

جمع مدیران نامدار ایران

18 Jan, 05:48


#تبلیغات

جمع مدیران نامدار ایران

17 Jan, 07:56


تحلیل سیاست در هفته‌ای که گذشت
از شوخی خرکی تلویزیون تا پرکاری دولت

🔸مهمانان تلویزیون بدبخت شدند

هادی عامل، گزارشگر عزیز کشتی، به پخش برنامه‌ای در تلویزیون که در آن به او کفن و اعلامیه فوتش را هدیه داده بودند اعتراض کرد و باعث شد همه، حتی خود رئیس صدا و سیما بفهمند که چنین برنامه‌ای هم در صدا و سیما ساخته شده است و از آن انتقاد کردند!
حق آقای عامل بود که چنین کند؛ اما به نظرم با این کارش مهمان‌های بعدی همه برنامه‌های تلویزیون را بدبخت کرد! حالا مدیران و برنامه‌سازان تلویزیون فهمیده‌اند که با این روش می‌توانند باعث دیده شدن برنامه‌ای شوند که ۶ بار پخش شده و هیچ‌کس ندیده است. بنابر این از این به بعد انواع «شوخی‌ خرکی» را با مهمان‌های خود می‌کنند...
مهمان‌های عزیز صدا و سیما! از ما گفتن بود، حواستان را جمع کنید.  

🔸 میرسلیم در لندکروز

این هفته عکسی از مصطفی میرسلیم صاحب نظریه‌ی جهانی «۲۰۶ با لندکروز فرق نمی‌کند» منتشر شد که نشان می‌داد وی در لندکروز نشسته است.
درستش هم همین است. اصلا این نظریه برای همین آفریده شده که مسئولان ما بتوانند ساده‌زیستی را با تجمل جمع کنند! اما غیر از میرسلیم کسی چنین نبوغی نداشته که چنین حرفی بزند. مثلا آن کسی که در گرانی گوشت و مرغ، مردم را دعوت به خوردن اشکنه می‌کرد، به مخش نمی‌رسید بگوید «اشکنه با چلوکباب فرق نمی‌کند»؛ که اگر می‌گفت، می‌تواتست هر بار که گوشت مفصلی می‌خورد ادعا کند که کاملا ساده‌زیست و همراه مردم است و غیر از اشکنه به چیزی لب نمی‌زند.
بی‌خود نیست میرسلیم این همه شغل دارد: در بین مسئولان ایرانی، نابغه‌شان میرسلیم است!

🔸 آتش در لوس‌آنجلس، دستاورد در تهران

آتش‌سوزی در لوس‌آنجلس، اتفاق دیگر هفته گذشته بود که دنیا را تکان داد، اما در ایران نتایج دیگری از آن گرفته شد؛ از جمله این‌که مردم آمریکا تقاص عدم حمایت از غزه را می‌دهند. معلوم نیست اگر این تقاص است چرا فقط در لوس‌آنجلس؟! و مهم‌تر این‌که چرا خود اسرائیل آتش نمی‌گیرد؟!
البته این تازه آغاز داستان است. این آتش‌سوزی می‌تواند باعث دستاوردسازی در ایران هم شود. مثلا اگر چندماه بعد شهرداری تهران اعلام کرد که موفق شده در سال جاری چندین میلیون هکتار به فضای سبز و فضای مسکونی تهران افزوده تعجب نکنید. آن‌ها حساب می‌کنند که می‌شد اینجا هم مثل لوس‌آنجلس آتش بگیرد و همه چیز بسوزد؛ اما حالا که نسوخته یعنی دستاورد دیگر!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

16 Jan, 13:28


◀️‍ یک خاطره واقعی از دادگاه من و قاضی مرتضوی

✍️ابراهیم نبوی- یادش امروز گرامی

من در کل دوره روزنامه‌نگاری عصر اصلاحات،  یک نوشته جدی چاپ کردم که در آن از انقلاب دفاع کردم و نوشتم که ما نباید کشور را علیه انقلابی که ملت بزرگ ایران کردند و حاصل آن جمهوری اسلامی بود، به اغتشاش بکشیم!

این نوشته را که مثلا خیلی محافظه‌کارانه با عنوان "پاسخ چماق سنگ نیست" و با اشاره به جمله مشابه این تیتر از مرحوم عزت‌الله سحابی نوشته بودم.
از قضا مورد بیشترین شکایت قرار گرفت و دادستان کلی در موردش توضیح داد که من چقدر ضدانقلاب هستم.

من برای دفاع به مرتضوی گفتم که: آیا دادگاه اجازه می‌دهد من برای توضیح این اتهام داستانی را تعریف کنم؟
مرتضوی گفت: این داستان واقعیت داره یا خودت ساختی؟
گفتم: واقعیت داره
فکری کرد و گفت: بگو
گفتم: در اوایل انقلاب آقای ناصر ملک‌مطیعی به دادگاه انقلاب احضار شد. نمی‌دانست چرا؟ با خودش فکر کرد، حتما خواهند گفت: تو در فیلم ها بی‌حرمتی کردی، عرق خوردی، کافه به هم ریختی، چاقوکشی کردی، به زن نامحرم نگاه کردی...

همه اینها را فکر کرد و غصه خورد و نیمه شب یادش آمد که نه! همه اینها به کنار، ولی من نقش امیرکبیر را هم در سلطانصاحبقران بازی کردم.
با خودش گفت: اگر به دادگاه رفتم و از من پرسیدند چرا نقش کسی را بازی کردی که در فیلم‌ها بی‌حرمتی کرد و عرق خورد و چاقو کشید، خواهم گفت: من که فقط آن نقش را بازی نکردم، نقش امیرکبیر را هم بازی کردم، مردی که اقتصاد ایران را نجات داد، دارالفنون را افتتاح کرد و با استعمار مبارزه کرد.

با این فکر با خیال راحت صبح به دادگاه رفت و به محض باز شدن در با یک قاضی مواجه شد.
قاضی گفت: "آقای ملک‌مطیعی! شما متهم هستید که نقش امیرکبیر رو بازی کردید، کسی که اقتصاد ایران را نابود کرد، کسی که با ایجاد دارالفنون پای تهاجم فرهنگی غرب را به ایران باز کرد و کسی که عامل استمرار استبداد و دیکتاتوری ستمشاهی ناصرالدین شاه بود."
ناصر ملک‌مطیعی در حالی که دستپاچه شده بود، گفت: "نه قربان، من که فقط نقش امیرکبیر را بازی نکردم، من چاقو کشی کردم، عرق خوردم، کافه به هم ریختم، بی‌حرمتی کردم، به زن نامحرم نگاه کردم و ..."

بعد گفتم: آقای مرتضوی من که فقط در این مقاله از انقلاب دفاع نکردم، من اِشاعه اکاذیب کردم، به مسوولان نظام اهانت کردم، من تشویش اذهان عمومی کردم و ...

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o



جمع مدیران نامدار ایران

13 Jan, 07:35


مذهب تجار ایرانی چیست ؟!

دوستى در بازگشت از سفر چين تعريف مي كرد كه در انجا مدير شركت چينى از وى سؤال كرده بوده كه :

دين و مذهب شما ايرانيان چيست ؟

اين دوست بنده براى او شرح داده بود ، و سپس از آن مدير چيني علت سؤالش را پرسیده بود.


وى جواب داده كه:

چندى پيش چند تن از بازاريان تهران نزد او رفته بودند براي واردات اجناس چينى .

وقت ناهار براى آنان مرغ سوخارى آورده بوده ،ولى آنان از خوردن آن خود دارى كرده بودند؛چون كه حرام است و ذبح شرعي نشده است


ولى از وى با اصرار خواسته بودند كه بر روى ان اجناس چيني بنويسد :
made in japon


مرد چيني ميخواست با اين دين آشنا شود!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

10 Jan, 08:37


🔴 ایده انتقال پایتخت
🔴  دکتر محمد طبیبیان:                                                                                                                      

اخیر مقام والامقامی گفته‌اند که برای انتقال پایتخت منطقه مکران در نظر است. دولت‌های قبل دلیجان و سمنان را هم مثال زده اند. یکی از مقامات هم خواست برخی نهاد‌ها و سازمان‌ها را به شهرستان‌هایی منتقل کند که آسیب‌هایی هم ایجاد شد. این  اوهام انتقال پایتخت بیشتر اعتراف به شکست طولانی مدت در اداره و برنامه ریزی یک شهر یعنی پایتخت است. حکومتیان در دود و دمه ایجاد شده نفس تنگی گرفته و آرزوی انتقال به جایی با هوای پاکیزه تر دارند. ویلاها و تفرج گاه‌های موجود خوش آب و هوا هست لیکن از میز و مسند عزیز دور میافتد پس کلاً باید برای تخت و پایه آن جای بهتری پیدا کنند ، به نام پای‌تخت جدید، این گزینه گزیده تر می‌نماید.
اما این اوهام عملی نیست گوئی این رفقا خبر ندارند دلیل تاریخی انتخاب این محل یعنی تهران که ابتدا دهی بوده بی نام و نشان چیست. تاریخ این انتخاب به زمان صفویه برمی گردد و در زمان آقا محمدخان قاجار عملی شد. این فدوی به دلائل و سابقه آن نمی‌پردازم که جای بحث طولانی توسط تاریخدانان است. اما عرض می‌کنم ایده انتقال پایتخت اوهامی زود گذر بیش نیست. طبق معمول سال‌های گذشته بهار که آمد و هوا با نسیم‌های موسمی بهتر شد، این ایده هم فراموش می‌شود.

اما این که اخیراً مکران مطرح شده خود خبر سرگرم کننده‌ای است. می‌توان در اطراف این طنز مطالبی به‌هم بافت محض سرگرمی:

در مکران شهر مهم منطقه، چاه بهار است. شهر و کلاً منطقه مورد غفلت قرار گرفته برای قرن‌ها، و از امکانات لازم زندگی متعارف و همراه با آسایش مردمش کم بهره. در گوشه جنوب شرقی کشور قرار گرفته. تصور کنید کشوری که پایتختش در یک حاشیه دورافتاده از تمام کشور باشد. گوئی که قرار است حکومتگران به ته کشور درآن گوشه در کنار دریا رفته و با نگرانی به پشت سر نگاه کنند…
پرسشی که مطرح می شود این که اگر کرسی حکومت تا آن گوشه خواهد رفت آیا نمی‌شود زحمت کشیده چند کیلومتر دیگر به آن طرف خلیج فارس رفته و مثلاً در دوبی امکاناتی و برج هایی را از شیخ محمد اجاره کرده یا مثلا به صورت حبه در اختیار گرفت و مراکز سیاسی را در دوبی مستقر کرد؟ زیرا لیاقت شیخ محمد و پدرش کویر بی‌حاصل را به یک شهر پر از امکانات و زیربنا و خدمات  و وفور و به‌سامان و مدریت عالی و رفاه ساکنین تبدیل کرده است. پس برای رفقا کمبودی احساس نخواهد شد. جلسات هیات دولت همانجا تشکیل و در عصر اینترنت مصوبات به دستگاه‌ها و سازمان‌ها و نهادهای داخل از طریق اینترنت و سامانه و غیره ابلاغ می‌شود. مجلس هم مصوبات را به جای هوای آلوده تهران همانجا بایگانی و محاکم هم از طریق اسکایپ و کلاب هاس تشکیل و احکام قضایی هم اینترتی ابلاغ می‌شود. می توان سخنرانی‌ها دستورات و راهبرد‌های شفاهی هم از طریق اسکایپ و کلاب هاس و  سامانه و غیره منتقل شود. در این صورت حقوق رفقا هم دلاری می‌شود چون در خارج مسقر هستند. در عصر اینترنت لااقل این تکنولوژی در امر حکومتگری یک اثر مناسب و مفیدی  ببار خواهد آورد. البته در مرحله بعدی و کسب تجربه و تکمیل سامانه‌ها می‌توان تصور کرد که مجموعه کلاً به یک شهر خوش آب و هوای سوئیس هم منتقل شود. چه فرقی می کند؟ اینترنت دسترسی جهانی دارد.

تا آنجا که به رابطه دولت ملت مربوط می‌شود هم ضرب المثل قدیمی و حکیمانه داریم که دوری و دوستی. مردم هم در این خاک تیره تخریب شده یک نوعی مثل همین اکنون مشکلات خود را نصفه نیمه حل می‌کنند. تجارت خارجی از طریق کولبری و قاچاق، تجارت داخلی از طریق بازار سیاه، تولید نصفه نیمه از طریق برق و سوخت سهمیه‌ای ، بودجه از طریق خلق نقدینگی…مشکلات اداری از طریق مربوط و سایر مشکلات با سرخ کردن صورت با سیلی. رفقا خارج از طنز به نظر برنامه قابل تاملی  می‌رسد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

08 Jan, 05:25


چرا واقعیت‌­ها را نمی‌پذیریم؟ سی علت

دکتر محمود سریع‌القلم


۱. چون دایرۀ مشورت ما محدود است، خیلی اشتباه می‌­کنیم؛
۲. چون با وجود IQ بالا به شدت از EQ پایین رنج می‌­بریم؛
۳. چون ناخودآگاه بسیاری از ما، یک عمر دست نخورده باقی می‌ماند؛
۴. چون اکثریتِ مطلق پدران و مادران، تربیت را صرفاً تحسین فرزندان خود می­‌دانند؛
۵. چون افراد به موجب مشکلات معاش، به ندرت فرصتِ کشف خود را پیدا می­‌کنند؛
۶. چون اگر واقعیت را بپذیریم، نگران از دست دادن جایگاه خود هستیم؛
۷. چون احساساتمان بر محاسباتمان مسلط هستند؛
۸. چون نوشته­‌های سعدی، فردوسی و دیگر مشاهیر ایرانی را بسیار کم خوانده‌­ایم؛
۹. چون اشتباه را نه تجربه بلکه ضعف ابدی تلقی می­‌کنیم؛
۱۰. چون یک ضعف بسیار بنیادی داریم: می­‌خواهیم همه ما را تایید کنند؛
۱۱. چون نه درخانواده، نه در مدرسه و نه در جامعه، آداب نقد را به ما نمی‌­آموزند؛
۱۲. چون با تاریخ خود بیگانه‌­ایم؛
۱۳. چون به ما آموزش نداده‌­اند که انسان، مجموعه­‌ای از ضعف‌­ها و قوت­‌ها است؛
۱۴. چون وقتی فردی اشتباه می‌­کند، او را اصلاح نمی­‌کنیم بلکه عمدتاً تخریب می­‌کنیم؛
۱۵. چون بسیار کم کتاب می­‌خوانیم، دامنۀ واژگان ما در فهم پدیده‌ها و تعامل با یکدیگر بسیار محدود است؛
۱۶. چون بیش از اینکه تمایل داشته باشیم افکار و رفتار یکدیگر را بازبینی کنیم، می‌خواهیم دورهم باشیم؛
۱۷. چون تمرین نکرده‌­ایم که ۵۰ صفحه در مورد خود بنویسیم؛
۱۸. چون عموماً علیرغم تواضع در ظاهر، اکثر رفتارهای ما با خودمحوری و خود حق بینی آمیخته هستند؛
۱۹. چون به شدت برتری طلبیم­، نمی­‌توانیم ضعف‌­های خود را بپذیریم؛
۲۰. چون تصور می‌کنیم پرسش‌گری و مشورت، ما را ضعیف نشان می‌دهد؛
۲۱. چون ماهیت خطاپذیری انسان را با ماهیت ثابت فرشتگان اشتباه گرفته‌­ایم؛
۲۲. چون اهداف ما با امکاناتمان توازن ندارند؛
۲۳. چون واژۀ Fact در منظومۀ ادبی و فکری ما وجود ندارد؛
۲۴. چون تقریباً در هیچ عرصه­‌ای باهم رقابت نمی­‌کنیم؛
۲۵. چون زبانِ انگلیسی نمی­‌دانیم تا در دایرۀ جهانی، خود را محک بزنیم؛
۲۶. چون چند میلیون نفر آسیایی، آفریقایی، اروپایی یا از کشورهای عربی در کشور ما زندگی نمی­‌کنند؛
۲۷. چون فرصتِ مقایسه نداریم؛
۲۸. چون تاریخ چین، هند، روسیه، آمریکا و اروپا را نخوانده‌­ایم؛
۲۹. چون تصمیم‌­سازان جامعه، کمتر ذهن ریاضی دارند و بیشتر انتزاعی هستند؛
۳۰. چون غرق در خود و منافع خود هستیم، همکاری، یادگیری و مشارکت با دیگران تقریباً تعطیل است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

07 Jan, 05:37


⭕️ آخرين روزهاي «پیرمردِ کبریت ساز»

↙️ به مناسبت 18 ديماه، سالروز درگذشت مهندس تقی توکلی

✍🏻 قاسم خرمي

💢 سالها با هيچ نشريه و رسانه اي گفتگو نكرده بود. اهل ترس نبود؛ شايد بغضي داشت كه نگران بود جلوي ديگران بتركد و شايد هم فكر مي كرد نقل اين رنج و دردها و گلايه ها اصلا چه مشكلي از او را حل مي كند؟! با اين حال، در آخرين ماههاي حياتش، بالاخره به حرف آمد و با ما به گفتگو نشست.

💢 روی میز کوچ و شلوغش، یک آلبوم قدیمی و رنگ و رو رفته ای قرار داشت که یادگار دوران قدرت و شوکت او بود. عمده عکس ها مربوط به دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی بود؛ زمانی که مهندس تقی توکلی فرزند موسس کارخانه «کبریت سازی توکلی»، برای خودش برو و بیایی داشت. خوشتيپ، پولدار، خوشنام...

💢 موفقیت های او در مدرن سازی این کارخانه و نیز تاسیس چند واحد صنعتی دیگر، باعث شده بود که شخص شاه از او بخواهد که به دولت بیاید و مسئولیت راه اندازی پروژه های بزرگی مانند « ماشین سازی تبریز» و «مس سرچشمه کرمان» را بر عهده بگیرد.

💢 می گفت از تمام اسناد و خاطرات مربوط به آن دوران، فقط همین آلبوم عکس باقی مانده است. همه اموال من و ثروت پدرم در سال ۵۸ مصادره شد. او گلایه داشت که حتی موسوی تبریزی، همشهری او و از مقامات قضایی وقت، که در باره منشا ثروت خانوده آنها آگاهی کامل داشته است نیز در این مصادره دخیل بوده و رای علیه او داده است! پیرمردِ صنعتگرِ تبریزی هنوز در بند نون و نمك بود!

💢 تقي توكلي، مثل اقتصاد ايران، قرباني شعارهاي پوچ و چپ زده اي شد كه مي خواستند قهرمان مبارزه با امپرياليسم و سرمايه داري شناخته شوند. با اينكه ديده بودند كه قندچی مالک کارخانه ایران کاوه، با لباس کار در میان کارگران می رفت و مثل آنها پتک می زد و محمود خیامی خودش همراه کارگران کارخانه ایران ناسیونال یکی از بازیکنان تیم فوتبال پیکان بود، اما مصاديق تاريخي براي آنها اهميتي نداشت و خواهان« بازنمايي» تاريخي پر نفرت از رابطه كارفرما و كارگر بودند. با كلان روايت تاريخي آنان، كارخانه دار و سرمايه دار مي بايد موجودي زالوصفت و استثمار كننده باشد! غير از اين، ديگر شعاري براي سر دادن باقي نمي ماند!

💢 اما آنچه از رفتار سیاسی تقی توکلی طی سالهای عمر او در می یابیم، نه تنها با رفتار و نگرش یک سرمایه دار عضو شبکه سرمایه داری محافظه کار و عافیت طلب همخوانی نداشت، بلکه تا حد زیادی شبیه اغلب روشنفکران طبقه متوسط ایران، جمع اضداد بود. با اینکه یک آذربایجانیِ ترک زبان و اهل تبریز بود، از تمایلات قومی بیزار مي جست و سالها در حزب« پان ایرانیست» فعالیت کرد.

💢 باشروع جنبش ملی شدن نفت، به صف هواداران مصدق پیوست و با شکست جنبش، در میان یاس و ناامیدی، برای تحصیل به آمریکا رفت. با بازگشت از آمریکا و مشاهده تغییرات اقتصادی در ایران، علاقمند به سیاست های اقتصادی محمد رضا پهلوی شد و حتی در سال ۵۶ به دستور مستقیم شاه و در دولت آموزگار وزیر نیرو شد

💢 باشروع انقلاب اسلامی، توکلی با این گمان که ثروت او میراث پدري و حتي متعلق به دوران قبل از پهلوی هاست و نیز با این گمان که در ۲۰ ماه وزارت، یک ریال حقوق نگرفته و کلا در هیچ برنامه سرکوب و ستمی نقش نداشته است، در ایران ماند و به کارش ادامه داد تا اینکه مطابق قانون مصادره ها، کارخانه و کل اموالش را از او گرفتند و دوباره مایوس و ناامید راهی آمریکا شد.

💢 سیزده سال بعد، يعني در دولت هاشمی که کارخانه دولتی شده کبریت توکلی با ۴۱۰ میلیون تومان ورشکست شد، از او خواسته شد که بازگردد و کارخانه را تحویل بگیرد. او دو باره 20 سال در سكوت كار كرد تا كارخانه كبريت سازي توكلي احيا شود و بماند. وقتي همه چيز مهيا شد، نوبت رفتن او رسيد. روحش شاد

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

05 Jan, 06:02


دلم برای کویتی‌ها می‌سوزد، آنها نتوانسته‌اند مثل ما ایرانی‌ها مزه آزادی را بچشند!

✍️محمد سلطانی رنانی

از آنجا که من سال‌ها پیش فهمیده بودم خداوند تبارک و تعالی، ما ایرانیان را آفریده که همه دنیا را آزاد کنیم و این باید تنها هدف ما در زندگی باشد، و البته باید هر کار خیری را اول برای همسایه‌ها انجام دهیم، رفتم تو نخِ کویت. ظرف ده سال گذشته، سه سفر رفتم کویت، تا زمینه را برای آزاد کردن آن دیار فراهم کنم!

یک کشور مینیاتوری، حدوداً ۱۴۰ کیلومتر در ۱۴۰ کیلومتر. خاکش رمل است، آب و آبادانی هم ندارد، حوصله تجارت و توریست و دبی شدن هم ندارند.
فکر کردم برای آزادسازی کویت، بروم سراغ یک اقلیت قوی و فعال: شیعیان.

با چندتا از بزرگان شیعه کویت صحبت کردم، خواستم نظرشان را درباره حکومت آل صباح بدانم و اگر شد تحریکشان کنم تا انقلاب کنند تا آزاد شوند! ولی همه آنها از امیر کویت راضی بودند؛ چشمانشان برق می‌زد و خاطره‌ای را که با امیر داشتند، با آب و تاب تعریف می‌کردند. ارتشی و معلم و استاد دانشگاه و قاضی و آخوند و دفتردار ازدواج و نماینده مجلس و کاسب و تاجر، همه صنفی را نشستم و باشون حرف زدم.

تهش فهمیدم کویتی‌ها، حتی این اقلیت شیعه، اصلا مایل نیستند که آزاد بشوند!! پول نفتشان به جیب خودشان می‌رود، هر چه که بخواهند دارند. هر یک دینارشان، ۳/۲ دلار است. به هر جا که میلشان بکشد، سفر می‌کنند. میان سه کشور عراق، ایران و عربستان، خودشان را با تدبیر و سیاست نگه داشتند. نه نوکر کسی هستند، نه دشمن کسی.

دلم برای کویتی‌ها می‌سوزد، آنها نتوانسته‌اند مثل ما ایرانی‌ها مزه آزادی را بچشند! کسی که نه گشت ارشاد دیده، نه فیلترشکن خریده، نه پشت کنکور مانده و نه شهریه دانشگاه آزادش سه برابر شده، نه از کارش تعلیق و نه حقوقش قطع شده، نه تورم دارد، نه اختلاس چای دبش شنیده؛ چه زندگی کسالت باری دارند این کویتی‌ها!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

04 Jan, 06:20


مرزهای ایران در نگاه شاه

س: چگونه این تصمیمات انفرادی می‌توانست با تخصیص‌های کلی سازمان برنامه و بودجهٔ سالانه سازگار شود؟ چه طور ممکن بود؟

ج: مسئلهٔ بسیار ساده‌ای بود. بسیار ساده. به مجرد این که شاه تأیید می‌کرد، آن‌ها رسماً به سازمان برنامه اعزام می‌شدند و کتباً ابلاغ می‌کردند که «این بودجه توسط اعلی‌حضرت همایونی، شاهنشاه، بزرگ‌ ارتشتاران تأیید شده است» و این نزد ما می‌آمد. ما بررسی می‌کردیم و می‌خواندیم تا مطمئن شویم، اما می‌دانستیم که کار چندانی نمی‌توانیم انجام دهیم.

همان‌گونه که گفتم یک بار در این مدت، من بودجه را برداشتم و رفتم پیش این تیمسار و آن تیمسار و گفتم: «محض رضای خدا نگاه کنید، ما برای آموزش و پرورش، کشاورزی و ... پول کافی نداریم. کاری بکنید. کمکمان کنید. این کشور شما هم هست». کسانی بودند که حرف ما را شنیدند. اما همین که شاه تأیید کرد، آن‌ها از این که بخواهند کاری بکنند، ترسیدند. به استثنای یکی، دو نفر. [ارتشبد محمد] خاتم جسارتش را داشت و گفت: «ببین، برو و به او بگو تعداد هواپیماها را کم کند و من هم تعداد فرودگاه‌هایم، ساختمان‌هایم و این‌ها را کم می‌کنم». او گفت: «اگر موفق شدید، من سنگ پیش پایتان نمی‌اندازم. اصلاً ناراحت نمی‌شوم»...

به هر ترتیب، ما روش ایجاد بحران در شب‌ آخر بودجه را ساخته بودیم -ترفندهای مشهور- با نشان دادن این که کشاورزی هیچ چیزی ندارد و همهٔ وزرا نزد شاه می‌رفتند و می‌گفتند: «ببین، پول نیست». من نزد شاه می‌رفتم و می‌گفتم: «قربان میل دارید من از کجا پول بیاورم؟ من پولی ندارم که به کشاورزی، به برق تخصیص بدهم». خاطرتان هست که بعدتر در تهران قطعی برق داشتیم؟

س: بله، تابستان ۱۹۷۷ [۱۳۵۶].
ج: من این قدر روشن خاطرم هست، وزیر وقت دکتر ایرج وحیدی استدلال می‌کرد و می‌گفت: «ما ظرفیت آماده به کار نداریم. طی دو تا سه سال دچار قطعی می‌شویم». و افراد خود من که برنامهٔ برق را مطالعه کرده بودند، برنامهٔ برق‌رسانی و ظرفیت‌هایش، گزارش وزارت‌خانه را تأیید می‌کردند. من برمی‌گشتم و می‌گفتم: «متأسفانه ما پولی نداریم و نمی‌توانم به شما تخصیص بدهم». و این‌طور که بود، آن اتفاق می‌افتاد، ما می‌دیدیم پیش‌بینی‌اش درست از آب در می‌آمد. البته هیچ پولی نبود. شما چه طور می‌خواستید تخصیص بدهید؟

چیزی که اتفاق افتاد این بود که در نتیجهٔ این بودجهٔ نظامی، بقیهٔ بودجه یک ته‌مانده بود، توجه می‌کنید؟ بودجهٔ نظامی حجم قابل توجهی را می‌بلعید. ارتش اشتهای سیری‌ناپذیری داشت. خدایا، در آخر سال عجله داشتند پول خرج کنند که متهم به «جذب» نکردن بودجهٔ تخصیص داده‌شده نشوند. نمونه‌های فراوانی از این قضیه بود.

ضمناً، در مورد آن پیشنهاد [ارتشبد] خاتم که قبل‌تر حرفش را زدم،رفتم پیش شاه و گفتم: «قربان، چرا تعداد اف‌۱۴‌ها را کم نمی‌کنید؟» شاه به من نگاه عاقل اندر سفیهی کرد در واقع. می‌دانستم که نمی‌خواهد، من علت‌ها را می‌دانستم. من گفتم: «قربان، شما می‌دانید با پول یکی از این اف‌۱۴‌ها ما می‌توانیم چند درمانگاه و بیمارستان در کل مملکت بسازیم و ما پول این کار را نداریم؟» شاه گفت: «وقتی من فکر می‌کنم...» (او حالا فوت کرده و من عین کلماتش را نقل می‌کنم)، او گفت: «وقتی من به خطراتی که این مملکت را از بیرون تهدید می‌کند، فکر می‌کنم» به قدر کافی بامزه است، او نگفت: "از داخل"؛ خاتم ادامه‌اش داد: «می‌گویم درمانگاه به درک». این‌ها کلمات او بودند.

من، درست یا غلط، حدس می‌زنم، این ادراک درستی بود که او داشت، یعنی این فهم او از امور بود، این چیزی است که می‌خواهم بگویم. شاه وجود خطر را درک می‌کرد. وقتی به امنیت مملکت و تهدیدی برای یکپارچگی مملکت می‌رسید، پارانویایی بود. واقعاً پارانویایی بود. او فکر می‌کرد یک تهدید ثابت برای مملکت وجود دارد و من همیشه متحیر بودم که این تهدید از کدام جهنّمی می‌آمد.

اگر از روسیه می‌آمد، خوب، ما نمی‌توانستیم کار زیادی در مقابلش بکنیم. و عراق هم که در حد ایران نبود. ما حالا این را به یقین رسیده ایم، در طول این جنگ با ارتشی که کاملاً تخریب شده است، عراقی‌ها چه توانسته اند بکنند؟ پاکستان که تهدید نبود، آن‌ها نگران هند و بلوچ‌ها بودند. و ترک‌ها، یقیناً، هیچ‌وقت تهدیدی برای ایران نبودند، آنها یک کشور دوست بودند. افغان‌ها؟

من نمی‌دانستم واقعاً این تهدید از کجا می‌آمد. امّا می‌دانید شاه چه می‌گفت؟ می‌گفت: «اشتباه شما این است که فکر می‌کنید مرزهای ما روی نقشه نشان داده شده‌اند. مرزهای ما تا شاخ آفریقا کشیده شده». این کلمات مردی است که مُرده و من گزارششان می‌کنم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

01 Jan, 06:52


محمد بحرینیان پژوهشگر:

چین با ۳۲۰ میلیارد دلار ۲۲۰ میلیون شغل ایجاد کرد، ایران با ۲۹۸ میلیارد دلار، فقط ۵.۷ میلیون شغل ایجاد کرد!

جمعیت فقیر ما که در سال ۱۳۸۶ ۱۰ میلیون نفر بوده الان هم فقر در سال ۱۴۰۰ رسیده است به بیش از ۲۵ میلیون نفر

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
📌@excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌📌Paktinat.Hamed

جمع مدیران نامدار ایران

31 Dec, 07:10


دیگه برای امتیاز دادن خیلی دیر شده
بیژن اشتری

اریش هونکر ،رهبر کمونیست آلمان شرقی،موقعی که با اولین موج مخالفت‌های عمومی در کشورش روبرو شد ،به همکارانش در کادر رهبری حزب کمونیست گفت"فقط کافی است یک اینچ عقب‌نشینی کنیم تا کار همگی‌مان ساخته شود."کاملا درست می‌گفت.رژیم‌های مستبد کمونیستی مثل دوچرخه سوارانی بودند که برای سقوط نکردن مدام باید رکاب می‌زدند.آنها مدام باید سیاست‌های تندروانه‌تری اتخاذ می‌کردند وگرنه سقوط می‌کردند.این رژیم‌ها پایه‌هایشان سست شده بود و دیگر هیچ اقدام اصلاحی‌ای برایشان سودمند نبود.آنها زمانی را برای اصلاحات انتخاب کردند که دیگر خیلی دیر شده بود.مردم به درستی اقدامات اصلاحی آنها را به حساب ضعف آنها گذاشتند و در نتیجه با جسارت و اعتماد به نفس بیشتری به مخالفت علیه آنها رو آوردند و عاقبت نیز کلک آنها را کندند.. برای نمونه مردم شوروی سیاست تنش زدایی گورباچف با آمریکا و دیگر سیاست های اصلاحی او را به حساب ضعف کلی رژیم شوروی گذاشتند ، بر شدت مخالفت های خود علیه کلیت رژیم افزودند و عاقبت نیز رژیم را ساقط کردند.اما دنگ شیائو پینگ در چین به موقع ،در زمانی که رژیمش در موضع ضعف قرار نداشت،اقدامات اصلاحی را آغاز کرد و در نتیجه هم باعث استحکام رژیم چین شد و هم رفاه و آزادی های نسبتا بیشتری برای مردم کشورش به ارمغان آورد.رژیم کمونیستی ویتنام هم در زمانی که قدرتمند بود دست به اصلاحات اقتصادی و سیاسی زد و نتایج بسیار مثبتی هم گرفت.پس بی دلیل نیست که می‌گویند بدترین زمان برای اصلاحات در یک رژیم مستبد موقعی است که آن رژیم در موضع ضعف قرار دارد.با این حال رکاب زدن دائمی هم نتوانست بقای یک رژیم در معرض ضعف را تضمین کند.نمونه‌اش چائوشسکو در رومانی که تا لحظه آخر رکاب زد و البته سرنوشت پایانی او را هم دیدیم.رژیم هایی مثل رژیم چائوشسکو چه رکاب می‌زدند چه نمی‌زدند، در هر حال محکوم به سقوط بودند ،تفاوت فقط در شیوه سقوطشان بود. رهبران آن رژیم‌های کمونیستی‌ای که داوطلبانه به رکاب زدنشان خاتمه دادند از خشم ملت هایشان رهیدند و یک بازنشستگی آرام و محترمانه را تجربه کردند اما آنهایی که تا به آخر به رکاب زدن ادامه دادند آماج خشم ملت هایشان قرار گرفتند و سرنوشت‌های ناگواری پیدا کردند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

30 Dec, 10:39


با تشکر و قدردانی از دوستان ارجمند روزنامه جهان اقتصاد که نوشته "صدای پای ترامپ" اینجانب را بعنوان سرمقاله امروزشان انتخاب کرده اند /#حامد_پاک_طینت

https://cdn.jahaneghtesad.com/servev2/GJp1ocE9m2RC/W65kAccDx6o,/01.pdf

مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed

جمع مدیران نامدار ایران

30 Dec, 09:12


چرا حکومت ناکام بوده است؟
یدالله کریمی پور

جمهوری اسلامی ایران هر طرح و برنامه کلانی را که در پیش گرفته، به شکست و ناکامی انجامیده است. به‌عنوان نمونه، به دو هدف زیر که از کلان‌ترین اهداف حکومت بوده‌اند، بنگریم:

۱. شکست کامل در دستیابی به اهداف سند ۲۰ساله چشم‌انداز (۱۴۰۴)؛

۲. شکست کامل در محو و نابودی اسرائیل (اشغالگر).

چرا جمهوری اسلامی از دستیابی به این اهداف بازمانده است؟ سهل است که وضعیت و موقعیت کشور، نسبت به ۲۰ سال پیش (آغاز اجرای سند چشم‌انداز) ، وخیم‌تر و بلکه نزدیک به فلاکت شده است.

برای نمونه، آیت‌الله خامنه‌ای در سال۱۳۹۵، هفت مورد زیر را به‌عنوان اهداف و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی برشمرد:

۱. استقلال‌خواهی و قطع هر نوع وابستگی؛
۲. حاکمیت اسلامی بر جامعه و ترویج ارزش‌های دینی در کشور؛
۳. آزادی بیان و قلم؛
۴. عدالت و رفع تبعیض‌ها؛
۵. پیشرفت مادی و گسترش رفاه؛
۶. احیای کرامت انسانی و نقش مردم در حاکمیت و تعیین سرنوشت خود؛
۷. زمینه‌سازی برای رشد و تکامل انسان‌ها در جامعه و حذف عوامل فساد.
(منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله سید علی خامنه‌ای)

اما کدام کارشناس استراتژی ملی یا حتی فردی نسبتاً عاقل است که نداند این اهداف توخالی مانده‌اند و ایران به‌سوی فلج شدن پیش می‌رود؟

چرا؟
چرا حکومت، دولت‌ها و ملت از دستیابی به این اهداف درمانده‌اند؟

در این زمینه، کارشناسان و منتقدان، ده‌ها پاسخ زیبا و خردمندانه داده‌اند. من نیز در اینجا قصد دارم از منظر اصول استراتژیک ناتو پاسخی برای این پرسش ارائه دهم.

به گمان من، زیربنا و ریشه ناکامی حکومت در دستیابی به اهدافش، از جمله شکست تلخ و دردناک سند چشم‌انداز ۲۰ ساله و محو اسرائیل، بیشتر در گزاره زیر نهفته است:

جمهوری اسلامی نتوانسته است علایق خود را با علایق جهانی پیوند دهد.

تقریباً ۷۰ سال است که این گزاره در علم استراتژی قطعیت یافته است:
هیچ ملت، شرکت یا جنبش آزادی‌بخش و... نمی‌تواند به اهداف خود دست یابد، مگر آنکه علایق خود را با علایق جهانی، منطقه‌ای و داخلی هم‌راستا کند. در غیر این صورت، شکستش قطعی است.

برای اثبات این گزاره فوق‌العاده حیاتی، می‌توان ده‌ها نمونه تاریخی، مانند گذار چین، لهستان، هند، و چکسلواکی را مطرح کرد.

شوربختانه، رهبران و دولت‌های جمهوری اسلامی در طول ۴۶ سال گذشته این حقیقت استراتژیک را لمس وجدان نکرده‌اند. بدون فهم این اصل، هر تقلای ملی بیهوده و در حکم کوبیدن آب در هاون است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

29 Dec, 06:00


🎙مصاحبۀ یورونیوز با #مهدی_مطهری‌نیا

🔻برشی از گفتگو

شما سقوط را محتمل‌تر از سایر وقایع می‌دانید؟

نظام جمهوری اسلامی بر اساس نظریۀ معکب‌های فروریزش و فروپاشی رژیم‌ها، از بخش فروریزش وارد فروپاشی شده است. به این معنا که جمهوری اسلامی بحران‌های شش‌گانۀ مکعب فروریزش را طی کرده است. یعنی این نظام بحران نخبگان، بحران کارآمدی، بحران عتماد، بحران اعتبار، بحران رهایی از اکنون‌زدگی و بحران عبور از اصلاحات را تجربه کرده و امروزه وارد مکعب فروپاشی شده و دو مرحلۀ این مکعب را هم گذرانده است. به این معنا که عادت‌گرایی در تخریب دارد و تصلب و انسداد و تحجر موجب شده است که همواره از راه‌های یکسان برای برخورد با بحران‌ها استفاده کند و از این حیث شبیه چکش کاپلان عمل می‌کند.

چکش کاپلان به چکشی گفته می‌شود که کودک از آن برای کوبیدن میخ استفاده می‌کند و به نظرش می‌رسد که با آن چکش می‌تواند همۀ مسائل را حل کند. جمهوری اسلامی ایران هم دچار این عارضه است. همواره از یک راه عمل می‌کند و بر روی یک پا می‌ایستد و عقب‌نشینی را سخت‌تر از هر چیز دیگری می‌داند. لذا نه می‌خواهد بر اساس خردورزی عقب‌نشینی کند، نه می‌خواهد معیارهای شکست‌خوردۀ خود را عوض کند.  

اگر جمهوری اسلامی باقی بماند، بر اساس آنچه که شما گفتید، یا از طریق ادامۀ وضع موجود باقی می‌ماند یا از طریق قدرت‌گیری اسلام بر ایران. سوالم این است که آیا این نظام ممکن است از طریق تن‌دادن به اصلاحات دموکراتیک باقی بماند؟

وضع موجود پتانسیل ادامه را ندارد و هر چه طولانی‌تر شود، ریشه‌های تفکری که پشت این نظام است، بیشتر ضربه خواهد خورد. وضع موجود حداکثر تا زمانی که رهبر کنونی جمهوری اسلامی بر مسند ولایت نشسته باشد می‌تواند ادامه پیدا کند. یعنی حداکثر چند سال دیگر.  

و تا وقتی که رهبر فعلی هست، شما شانس اصلاحات دموکراتیک را هم ناچیز می‌دانید؟

بله، ناچیز است. امکان اصلاحات دموکراتیک، با اینکه پزشکیان با حمایت رهبر به قدرت رسیده، در ماجرای فیلترینگ مشخص است
.  

با توجه به وضعیت نیروهای اجتماعی و سیاسی در ایران و آمدن مجدد ترامپ به کاخ سفید، احتمال سناریوی سقوط بیشتر از سایر سناریوهاست.

یعنی احتمال دارد در صورت سقوط جمهوری اسلامی، مذهب تشیع در ایران به سرنوشت آیین زرتشت در ایران پس از سقوط حکومت ساسانیان دچار شود و به محاق برود؟

بله، چنین احتمالی برای مذهب شیعه در ایران زیاد است. مگر همین الان در نظام جمهوری اسلامی، اگر ارکان قدرت از تشیع حمایت نکنند، این مذهب در محاق قرار نمی‌گیرد؟ روند موجود نشان‌دهندۀ همین محاق است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

28 Dec, 06:59


💢 حكايت‌ شنیدنی راكفلر از کشورهای بازنده در رقابت های تسلیحاتی

حسنین هیكل ( روزنامه نگار مصري) كه ركورددار مصاحبه با شخصیت‌های بزرگ جهانی است نقل كرده است كه در دهه هفتاد میلادی با دفتر راكفلر سرمایه‌دار بزرگ آمریكا تماس گرفتم و تقاضای مصاحبه كردم. مرا شناختند و راكفلر پشت خط آمد و گفت شما احتمالا مرا با برادرم كه معاون رییس جمهور ایالات متحده است اشتباه گرفته‌اید وگرنه من كه چهره سیاسی نیستم كه برای شما جالب باشم. گفتم كه اتفاقا با خود شما می‌خواستم مصاحبه كنم. وقتی تعیین شد و از قاهره به نیویورک رفتم، در ابتدا از من پرسید برای چه می خواهی با من مصاحبه كنی؟

به او گفتم شما اخیرا در جایی گفته ای كه اگر خروشچف به مسابقه تسلیحاتی ادامه دهد شوروی به زانو در می‌آید چون شما یک میلیاردری و چهره سیاسی نیستی و روی حساب و كتاب حرف می زنی، آمدم تا روی این موضوع صحبت كنیم، چه اتفاقی قرار است برای مسكو بیفتد؟

راكفلر مقابل تابلوئی كه در دفترش بود رفت و گفت، من خبر محرمانه‌ای درباره سرنوشت جنگ سرد ندارم و اگر داشتم هم آن را به زبان نمی‌آوردم. استدلال من بسیار ساده است: شما داستان سهم توپ و سهم كره را كه شنیده‌ای؟ (در آن سال برنده نوبل اقتصاد بر روی سهم تسلیحات نظامی و سهم رفاهی در اقتصاد كشورها تحقیق كرده بود و نسبت بودجه نظامی را به اقتصاد، سهم توپ و بودجه رفاهی را به سهم كره تشبیه كرده بود).

گفتم بلی. راكفلر ادامه داد، می دانی كه سهم توپ در ایالات متحده یک‌ونیم درصد و در شوروی ١٢ درصد است. اگر جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی ادامه یابد و آمریكا سهم توپ را دو برابر كند شوروی نیز نیاز به همین مقدار دارد كه عقب نیفتد که سهم توپ در آمریكا ٣ درصد و در شوروی ۲۴ درصد خواهد بود و عملا بودجه صنعتی شوروی را خواهد بلعید ولی در آمریكا اتفاق محسوسی نمی‌افتد.

حال اگر مسابقه تشدید شود و باز هم آمریكا بودجه نظامی‌اش را دو برابر كند سهم توپ در آمریكا شش درصد می‌شود و در شوروی به ۴۸ درصد می‌رسد كه عملا دولت مسكو برای اداره امور كشور فلج می‌شود و اگر باز آمریكا بودجه نظامی‌اش را دو برابر كند سهم توپ در آمریكا به ١٢ درصد یعنی نرخ امروز شوروی می‌رسد اما دیگر اقتصاد شوروی متلاشی خواهد شد. پس در این مسابقه، برنده ما هستیم، و تنها ۱۵ سال طول كشید تا این پیش‌بینی راكفلر به حقیقت بپیوندد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

25 Dec, 11:48


آیا رهبر دیده است؟
یدالله کریمی پور

یکی از تکیه‌کلام‌های معروف آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه‌هایشان به مسئولان سیاست خارجی، تأکید بر عزت و عزت‌مداری بوده است. اما نتیجه و چکیدۀ این عزت‌مندی جمهوری اسلامی را در کلیپ چندثانیه‌ای زیر می‌توان مشاهده کرد. آیا ممکن است رهبر این صحنه را ندیده باشند؟

در این ویدئو، رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، بدون هیچ‌گونه اعتنا یا احترام و بلکه سراسر موهن از کنار رئیس‌جمهور ایران می‌گذرد؛ نه ادای احترام می‌کند، نه دست می‌دهد و نه حتی کمترین اعتنایی نشان می‌دهد. اما همان اردوغان، با رؤسای جمهور مصر، روسیه، و چین با ادب و احترام برخورد می‌کند و با آن‌ها دست می‌دهد. دریغ از کمترین اعتنا به پزشکیانِ مظلوم و لبخند بر لب! گویی پزشکیان، نه رئیس‌جمهور است و نه حتی مورد توجه برای یک نگاه دوستانه! به‌نظر می‌رسد این رفتار، نشانه‌ای از جایگاه فعلی ایران در عرصۀ بین‌المللی باشد.
اردوغان حتی به آذربایجانی‌بودن و تبریزی‌بودن رئیس‌جمهور ایران نیز وقعی نمی‌نهد. با دیدن این صحنه‌ها، در این سن و سال اشک‌ریزان این بیت حافظ را زیر لب زمزمه کردم:

جایِ آن است که خون موج زَنَد در دلِ لعل/
زین تَغابُن که خَزَف می‌شکند بازارش


جناب رهبر! باور کنید، در تاریخ هفتادسالۀ ایران چنین بی‌احترامی، ارج‌شکنی، توهین و بی‌آزرمی به شاه، رئیس‌جمهور و رهبر کشورمان سابقه نداشته است. البته این اتفاق تنها به اردوغان محدود نمی‌شود. بارها شاهد رفتارهای مشابه از سوی افرادی چون ولادیمیر پوتین و دیگر مقامات خارجی نسبت به مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی بوده‌ایم.

این صحنه‌ها و صحنه‌های مشابه، پرسش‌هایی اساسی را در ذهن می‌نشاند: چرا در جوامع جهانی و بین دولت‌های بزرگ جایگاهی نداریم؟
چرا چنین‌ خوار شده‌ایم و حواشی گردمان را فراگرفته است؟ آیا این وضعیت، شایستۀ کشوری با تمدن و پیشینۀ عظیم همچون ایران است؟

جناب رهبر! شاید وقت آن رسیده است که مفهوم عزت، فراتر از شعارهای مرسوم دیپلماتیک، در سیاست خارجی ایران تجلی یابد؛ عزت، نه در کلام، بلکه در عمل و سیاست‌های مدبرانه.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

25 Dec, 07:13


‏خلاصه و شفاف درباره اینکه چرا سیاه زمستون به خاموشی و قطع ‎#برق رسیدیم؟

1- ایران 146 تا نیروگاه داره. 90 درصد سوخت این تعداد از گازه و 10 درصد از سوخت مایع یعنی گازوییل و مازوت. 14 نیروگاه توان مصرف مازوت دارن و 132 تای بقیه حتما باید از گاز و بعد از گازوییل استفاده کنن.
‏2- نیروگاه‌ها در 6 ماهه اول سال از گاز استفاده می‌کنن و در این مدت ذخیره سازی سوخت مایع انجام میشه برای فصل سرد. اما امسال در 6 ماهه اول یعنی دوره اوجی و ابرهه و دوستان زبل، 5 میلیارد مترمکعب گاز کمتری به نیروگاه‌ها داده شده و اونها مجبور شدن از ذخیره مایع استفاده کنن.
‏3- آخر دولت قبل ذخیره مایع باید حدود 3 میلیارد مترمکعب می‌بوده ولی در 31 مرداد و تغییر دولت، ذخیره کل حدود یک میلیارد بوده و نیروگاه‌ها با ذخیره بسیار کمی وارد پاییز شدن.
4- پاییز و زمستون 50 هزارمگاوات برق لازم داریم که برای تولید این میزان باید روزانه 230 م.م.م سوخت داده بشه.
‏کلا 800 میلیون مترمکعب هم میزان تولید گاز کشوره. وقتی هوا سرد میشه از 800 میلیون حدود 650 میلیون می‌ره برای خانگی و 150 تا می‌مونه برای همه مصارف یعنی نیروگاه و فولاد و سیمان و پالایشگاه و ...
‏5- وقتی تحویل گاز به ‎#نیروگاه کم میشه غیر از اون 14 نیروگاه مازوت‌سوز، بقیه واحدها باید حتما گازوییل داشته باشن. الان از 230 میلیون، حدود 110 میلیون گاز داده میشه و بقیه باید از گازوییل و مازوت تامین بشه و این مصرف مایع رو 100 درصد افزایش می‌ده.

‏6- وزارت نفت تحویل سوخت معادل رو 30 تا 50 درصد افزایش داده، اما باز 50 درصد کمتر از نیازه و برای همین الان حدود 8 هزار مگاوات نیروگاه سوخت ندارن که برق تولید کنن و این یعنی خاموشی اجباری برای خونه‌ها و صنایع کشور
‏7- چرا برق قطع میشه ولی گاز نه؟؟!! اگر گاز قطع بشه پر کردن دوباره شبکه گازرسانی و وصل مجدد چند روز طول می کشه اما برق لحظه ای هست و در لحظه قطع و وصل میشه
‏8- دلیل کلان این ناترازی: تحریم، سرمایه‌گذاری کم و اقتصاد ضعیف انرژی برای توسعه تولید به اندازه رشد مصرف/ دلیل خرد: شدت بالای ‎#انرژی به دلیل استاندارد نبودن وسایل مصرف گاز و برق، ارزش نداشتن انرژی چون ارزانه، ورود بی‌رویه جنس بنجل قاچاق به بازار و هزار تا عامل ریز دیگه..

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

24 Dec, 07:50


📝📝صنعت امامزاده سازی اسد
و خیانت به تاریخ
!


♈️بخش بزرگی از اقتصاد شیعه در تمام جهان معطوف به شعائر و بازسازی مزارات است.
دلبستگی ژرف شیعیان به ساختن گنبد و بارگاه برای هر صغیر و کبیر واقعی یا حتی موهوم مایه شگفتی است.

♈️در سوریه گذشته از مدفن زینب دختر امام علی که به رغم تایید برخی مورخان، بسیاری نیز در صحت آن شک دارند و حتی آیت الله سیدمحسن امین نویسنده اعیان الشیعه باور دارد که آن بانوی بزرگ اسلام در مدینه وفات یافته است، گنبد و بارگاهی هم برای رقیه که گفته می‌شود از دختران امام حسین است ساخته شده که آن هم بسیار مجلل است اما اهالی منطقه وجود قبر دختر امام حسین در این مکان را انکار می‌کنند چنان که شهید مطهری وجود شخصی به نام رقیه دختر امام حسین را جعلی می‌داند.

♈️دولت خاندان اسد که چندین دهه از راه گردشگری مذهبی شیعیان درآمدهای هنگفتی داشته است در اوایل قرن میلادی کنونی با همکاری وابستگان به ایران در منطقه داریا در سمت دیگری از حومه دمشق گنبد و بارگاهی هم برای سکینه دختر امام حسین برپا کردند در حالی که پژوهشگران بدون هیچ تردیدی وفات او را در مدینه ثبت کرده‌اند و گزارش‌های تاریخی پیرامون فعالیت‌های ایشان در مدینه آن قدر است که جای تردید نمی‌گذارد که مدفن او در مدینه است.

♈️توسعه جغرافیای اماکن مقدسه بر این‌گونه که هر جا را که بشود تبدیل به امامزاده کرد و برایش گنبد و بارگاه ساخت خدمت به شیعه و اهل بیت نیست بل‌که خیانت به تاریخ و توهین به شعور شیعیان است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

22 Dec, 06:58


روز مادر نه می خواهد گل بگیرید ،
نه هدیه و مهمانی.

روز مادر خودتان را غرق کنید در وجود مادرتان
بنشینید کنارشان
یک روز سال را برایش آشپزی کنید ،
ظرف هایش را بشویید ،
لباس هایش را
و خانه اش را جارو بزنید.

دست مادرتان را بگیرید و حسش کنید با تمام وجود

خطوط چین و چروک را در تمام این سالهایی که بندریج بر دستانش افتاده اند ، بخوانید

بغلش کنید آنقدر گرم و صمیمی که تمام وجودتان ، وجود نازنینش را حس کند

پای صحبت هایش بنشینید
چنان که انگار تازه گمشده چندساله ی تان را یافته اید

بخواهید برای تان داستان زندگی اش را بگوید
سرگذشت دردهایش را
سرنوشت عشق هایش را

مادرها شاهکار عشق اند و داستان زندگی شان
زیباترین داستانی که می توانید بشنوید،
اگر آنقدر به شما اعتماد کنند که برایتان تعریف کنند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

22 Dec, 06:02


صدام حسین حاکم عراق فاصله چندانی با حمله نظامی آمریکا (جنگ دوم خلیج فارس) نداشت.جرج بوش پسر،رئیس جمهوری آمریکا، تهدید کرده بود که به زودی به خاک عراق لشکرکشی خواهد کرد.صدام در پی جدی شدن این تهدید ،وزرا و مسئولین بلندپایه رژیمش را به حضور خوانده بود تا در این باره با یکدیگر تبادل نظر کنند.صدام جلسه را با محکوم کردن تهدید آمریکا آغاز کرد و سپس از وزرایش خواست در این باره نظر بدهند.اول از همه،علی حسن المجید وزیر دفاع صحبت کرد.او گفت:"آمریکایی ها آدم های احمق و خودبزرگ بینی هستند.ما نبرد با آمریکا را به داخل خاک آمریکا خواهیم برد".سپس طاها یاسین رمضان ،معاون رئیس جمهور،گفت:"قهرمانان واقعی عراق هزاران جوانی هستند که به خودشان بمب می‌بندند و آمریکا را منفجر خواهند کرد" سپس نوبت به قصی، پسر صدام حسین(که در عکس دیده می شود )رسید.قصی که مدیر تولید سلاح های نامتعارف عراق بود ،خطاب به پدرش گفت:"ما می‌دانیم، و همه برادران حاضر در اینجا می‌دانند ،که ما ،به یاری خداوند،از همه ظرفیت‌ها و توانایی‌های لازم برخورداریم.ما صرفا با یک اشاره ساده از جانب حضرتعالی می‌توانیم خواب را از سر مردم آمریکا بپرانیم و جنگ را به خیابان های آمریکا ببریم....قربان،من فقط از شما می خواهم که یک اشاره کوچک به من بکنید.قسم به سر مبارکتان ،که اگر شب آمریکایی ها را به روز و روزشان را به جهنم تبدیل نکردم ،از شما خواهم خواست که همینجا در حضور برادران حاضر در این اتاق سرم را از بدنم جدا کنید.اگر آن طور که می‌گویند بن لادن توانسته حملات یازده سپتامبر را انجام بدهد پس ، خدا به سر شاهد است ، ما ثابت خواهیم کرد آنچه که در یازده سپتامبر رخ داد در قیاس با بلایی که خشم و غضب صدام حسین بر سر آمریکایی‌ها خواهد آورد چیزی جز یک پیک نیک نبوده است.آمریکایی ها عراق را،رهبر عراق را،بچه های عراق را نشناخته اند"پس از پایان جلسه،صدام پسرش را مسئول دفاع از بغداد کرد و..../بیژن اشتری

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

20 Dec, 08:06


آیا آمریکا مقصر فساد در کشور و در بین مسئولان مومن و متدین انقلابی است ؟؟

✍️ اسفندیار خدایی

در سال ۱۳۳۱ شمسی /۷۲  سال پیش حکایت زیر اتفاق افتاد.

هواپیمایی از تهران به مقصد شیراز، دچار نقص‌فنی می شود و نزدیک شیراز در بین چند روستا و چادر مردم ترک قشقائی سقوط می کند.
به جز دو تن از مسافران متاسفانه همه کشته می‌شوند.

اما موضوع این داستان، بار آن هواپیماست نه مسافران.
چند چمدان پر از اسکناس و سکه طلا، متعلق به آقای عدل، سرمایه‌دار شیرازی که داشته سرمایه‌اش را به شیراز منتقل می‌کرده..

مردم از روستاها و چادرهای عشایری قشقائی به صحنه می‌آیند.

آنها آتش را خاموش می‌کنند دو نفر زنده را سر و سامان میدهند.
مردم روستایی و عشایر قشقائی تا جریان چمدانها را از عدل می‌شنوند شروع به گشتن می‌کنند.

نقطه برخورد شیبدار بوده و هواپیما بعد از اولین برخورد هم دو تکه شده و قسمت بار خودش هم تکه شده و اسباب و اثاثیه به هر نقطه‌ای افتاده است...

بعد از ساعتها تلاش، مردم هر چه پیدا کرده بودند را آوردن و یکجا جمع کردند.

چند روز بعد، پلیس تقریباً تمام پولها و طلاهای موجود را به دفتر عدل می‌آورند.

این کار بزرگ روستاییان و عشایر که آن همه طلا و پول را جمع کرده و تحویل داده بودند
چنان تعجب‌آمیز بود که تمام خبرنگاران، حتی نمایندگان روزنامه‌های خارجی در ایران را هم به دفتر عدل کشانده بود.

جناب عدل که اشتیاق روزنامه‌نگاران برای سفر به منطقه را می‌بیند و خودش هم می‌خواهد برای تشکر به آنجا برود، ترتیب سفر همه را فراهم میکند.
مقدار زیادی طلا برای دختران و زنان، پول برای مردان و اسباب‌بازی و عروسک هم برای بچه‌هایشان می‌برد.

خبرنگاری می‌نویسد، عدل داشت هدایا را توزیع می‌کرد و ما هم با مردم صحبت می‌کردیم و آنها از حرام و حلال می‌گفتند
و اینکه مال مردم را نباید خورد ، چه شخصی باشد چه دولتی و...
که همهمه‌ای از طرف دیگر روستا بلند شد..

چوپانی چند بسته اسکناسهای درشت در دست به سمت ما می‌آمد و خدا را شکر می‌کرد که صاحب مال اینجاست تا پولش را پس بدهم.

چوپان می‌گفت دیروز یکی از بزغاله‌هام از سر بازیگوشی در تنگه‌ای گیر افتاده بود.
رفتم بیرونش بیارم که یه بسته پول دیدم، خوب گشتم چندتای دیگه هم پیدا کردم.

منتهی شب باید می‌موندم، صبح که شد گفتم گله را نزدیک ده میبرم و پولها را به کسی می‌دهم تا یه جوری به صاحبش برگرداند.

خبرنگار می‌گوید همه ما چه خارجی و داخلی به سر و وضع چوپان و بسته‌های اسکناس نگاه می‌کردیم و اشک می‌ریختیم.

یک آمریکایی حاضر در صحنه می‌گوید :
همه آن ثروتی که در شهر رویایی شیراز دیدیم هیچ، همین چند بسته اسکناس و صداقتی که این چوپان دارد می‌تواند همه این مردم رو ثروتمند کند.
آخر چرا؟
چی باعث می‌شود این چوپان ژنده‌پوش به این راحتی همه آن ثروت بدون ذره‌ای خدشه، به صاحبش برگرداند.
همه دنیا را گشتم، محاله جای دیگری به جز ایران چنین چیزی را دید

این سؤالی است که امروز باید از مسئولین مومن و متدین انقلابی کنونی ایران پرسید.
چی شده؟؟؟

زمان طاغوت چند روستایی و عشایر، حتی نگاه بدی هم به اون همه ثروت نمی‌کند.

چوپانی که به نوشته خبرنگار، مدتها توی کوه بود و تمام بدنش و لباسهایش چرک شده، ثانیه‌ای هم به تصاحب پولها فکر نمی‌کند..

اما حالا چه شده !؟
طی چند دهه  اخیر که همه فریادهای شما برای بردن مردم به بهشت بود ، چرا اینگونه شد؟

چه به روز این مملکت و فرهنگ چند هزار ساله آن. آمده که یک نفر سوار بر ماشین چند صد میلیونی، با لباسهای مرتب و گوشی‌ میلیونی و زندگی در خانه‌ ای که حداقل چندمیلیارد می‌ارزد و درآمد ماهیانه چندین میلیون، به چند دانه پرتقال که از واژگون شدن کامیونی به زمین ریخته است رحم نمی کند؟
صاحب بار پرتقال بر سر خودش می‌زند و این فرد  با قهقهه مستانه پرتقالها را جمع می‌کند.
که اگر دو کیلو هم جمع کند، ته تهش می‌شود ۵۰ هزار تومان!

آموزه های عریض و طویل شما با هزینه های هنگفت در این چهل و شش سال چه کرده که اینگونه منجر به فروپاشی اخلاق و فساد  در جامعه شده.
آیا کج خلقی جامعه و فساد مقامات هم تقصیر آمریکاست؟؟

این آسیب از کجاست ؟

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

19 Dec, 05:35


حسین یا سنوار؟
✍️ محسن رنانی

قصه انقلاب را بنیان‌گذار از سال ۴۲ شکل‌داد و دکتر شریعتی نیز نسخه مدرن‌ آن را تدوین کرد. بنیانگذار اما برای آن‌که قصه‌اش پذیرش حداکثری یابد هیچ‌کس را حذف نکرد. گفتار او چنان بود که در انقلاب اسلامی حتی توده‌ای‌ها و چریک‌های فدایی خلق را نیز زیر عبای خود جا می‌داد و آنان نیز قصه‌ آیة‌آلله را باور کردند و نقش خود را به خوبی بازی کردند. بعد از انقلاب و قبضه قدرت،‌ رفتار او البته تغییر کرد و حذف‌ها آغاز شد.

قصه بنیان‌گذار اما چنان قوی و جذاب بود، و نقش او چنان در قصه‌اش جاافتاده بود، که تا پایان عمرِ او، آن قصه در ذهن و زبان اکثریت ایرانیان جاری بود. چنان قوی که حتی قانون اساسی‌ای که خود آیه‌الله تایید کرده بود و به رای مردم گذاشته بود نیز هیچگاه نتوانست در برابر قصه او، رنگ و معنایی پیدا کند. این که قانون اساسی در ایران تا این‌پایه خوار شده است، برای این است که در سایه حضور بنیانگذار، قانون اساسی هیچگاه فرصت نکرد تا قصه خودش را خلق کند. سکوتِ تقریبا همه شخصیت‌های سیاسی، علمی، فرهنگی و هنری داخلی (به جز یک نفر) در برابر اعدام‌های سال ۶۷ الزاما به علت ترسشان نبود بلکه به علت آن بود که هنوز قصه آیه‌الله بر دلها مسلط بود، در حالی که قانون اساسی هنوز قصه نداشت. به گمان من اعدام‌های ۶۷ به‌‌مانند شلیک به قلب قانون اساسی و پایان یافتن امکان خلق قصه برای آن بود.

درواقع نه در حضور و نه بعداز بنیانگذار، حاکمان، قانون‌اساسی را پیمان مقدسی ندانستند؛ پس هر جا به نفع‌شان بود از آن بهره بردند و هر جا نبود آن را تفسیر کردند و بنابراین ناموس قانون را ضایع کردند و راه تبدیل آن به یک قصه ملی را بستند. به‌این‌خاطر است که به گمانم از دل این قانون دیگر نمی‌توان قصه جمعی دیگری برای آینده ایرانیان خلق کرد. هر چیزی که باورپذیری قصه‌اش زایل شود، مثل برندی است که اعتبارش را از دست بدهد، دیگر همان برند را نمی‌توان بازسازی کرد.

هر گام حذفیِ پس از انقلاب، بخشی از قصه بنیانگذار را کم‌رنگ می‌کرد. قصه‌ آیة‌الله وقتی دیگر باورپذیری خود را از دست داد که نسل نو متوجه شد که در قصه‌ آیةالله، نقشی برای او دیده نشده و فرصتی برای آن که دنیای خودش را خلق کند به او داده نمی‌شود. این همان نقطه‌ای بود که نسل نو فریاد زد: «اصلاح طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا». اگر حاکمان در سال‌های ۹۶ و ۹۸ گوش شنوایی داشتند، پیش‌ازآن‌که دیر شود، به فکر خلق قصه‌ای تازه و باورپذیر برای خودشان و برای آینده ایران می‌افتادند.

حاکمان امروز اما هنوز می‌خواهند نسخه‌های جدیدی از قصه بنیان‌گذار را بازتولید کنند. بگذارید بی‌پرده بگویم: از این پس، و بویژه بعداز تحولات شام، دیگر هر قصه‌ای که در آن اکثریت مردم ایران بازیگر نباشند، باورپذیر نخواهد بود و در نطفه شکست می‌خورد. جمهوری اسلامی نمی‌تواند قصه‌ای باورپذیر خلق‌کند که جنبش مهسا و خواسته‌های آن و بازیگران آن را نبیند؛ نمی‌تواند قصه‌ای بنویسد که روشنفکران منتقد، زندانیان سیاسی، میلیون‌ها ایرانی مهاجر، ایرانیان غیرشیعه و سایر حذف شدگان را نبیند؛ حتی نمی‌تواند در قصه خود براندازان و طرفداران سلطنت را نبیند. قصه آینده ایران را همه ایرانیان با هم خواهند نوشت و جمهوری اسلامی اگر فرصتی داشته باشد فقط آن است که یک قصه فراگیر تازه و باورپذیر خلق کند که در آن امکان بازیگری و نقش‌آفرینی برای همه ایرانیان با هر زبان و مذهب و گرایش و اندیشه وجود داشته باشد.

جمهوری اسلامی در نقطه خطیری قرار گرفته است. می‌تواند انتخاب کند که سنواری عمل کند یا حسینی. یحیی سنوار، بدون آن که رضایت مردم غزه را گرفته باشد، قصه خودش را به کل مردم غزه تحمیل کرد و آنان را گرفتار مصیبتی کرد که تا نسل‌ها و حتی قرن‌ها پیامدهایش هم برای فلسطینیان، هم برای مسلمانان منطقه خواهد ماند.

حسین (ع) اما چه کرد؟ شب عاشورا، یارانش را فراخواند و قصه‌ی فردای خودش را برای آنان روایت کرد. آنگاه گفت هر کس می‌خواهد، بماند و در این قصه بازی کند، هر کس نمی‌خواهد، آزاد است و دیگر تعهدی به من ندارد. حسن (ع) نیز چنین کرد؛ وقتی دید امتش با قصه او همداستان نیستند، قصه‌اش را فرونهاد و صلح کرد. و پیش از او علی (ع) نیز به قول مرحوم مطهری، نشان داد که نخستین مسلمان لیبرال است؛ یعنی پس از شورای سقیفه و انتخاب نشدنش به خلافت، وقتی دید قصه او در میان اکثریت خریداری ندارد، تمکین کرد و با سه خلیفه همکاری کرد. وقتی هم که خلیفه شد آنگاه که دید در جنگ با معاویه، مردمان خودش تمایلی به ادامه بازی در قصه او را ندارند، صلح کرد.
راستی ما کیستیم؟ شیعه حسینی یا شیعه سنواری؟
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

17 Dec, 06:29


حمله به قطر؟!

وقتی اجازه سرک کشیدن در استراتژی سیاست خارجی به هر کسی داده می شود، چرا دکتر محمد مرندی استاد ادبیات زبان انگلیسی و البته دارنده تابعیت آمریکا از این دخالت محروم‌ باشد.. ایشان استاد دانشگاه تهران و البته مشاور رسانه ای تیم مذاکره کننده هسته ای جمهوری اسلامی است. توییت چند روز پیش جناب مرندی چنین‌ بود:

"به تاسیسات ایران حمله شود، تاسیسات گازی قطر را را خاک یکسان میکنیم. مشکل جزیی؛ پایگاه هوایی العدید آمریکا در قطر کوچک است.در صورت تجاوز، تاسیسات و زیرساخت های گاز طبیعی در قطر به کلی نابود می شود. از این رو قطر وجود نخواهد داشت. همه چیز به همین جا ختم می شود"

در باره این توییت کننده لااقل یک واژه می توان بکار برد: نادان. چرا؟ به ۴دلیل:

۱- بهترین دوست ایران
دولت قطر در کنار سلطنت عمان میان شش کشور جنوب خلیج فارس دارای ژرف‌ترین و بهترین مناسبات بوده اند. نمونه آن توافق این دو کشور برای احداث خط انتقال برق ۲۰۰ کیلومتری بین دو کشور به رغم برقراری تحریم ها است؛
۲- دوقلوی بهم چسبیده
بر فرض که تاسیسات گازی قطر هم مورد حمله قرار گرفت و موفقیت آمیز هم بود. خب مگر مخزن پارس جنوبی یا به تعبیر قطر گنبد شمالی‌، مخزن مشترک و همسایه نیستند؟! چگونه ممکن‌ است در اثر حمله یکی نابود و دیگری سالم بماند؟ این بسان آن است که تیری به نخاع دوقلوی بهم جسبیده شلیک شود. افلا یعقلون، افلا یتفکرون؛
۳- چرا قطر؟!
چرا حمله به قطر؟ آیا دشمن تر از دوحه در فضای همسایگی و خارج نزدیک نیست؟! چنان چه مدنظر استقرار پایگاه العدید در این کشور است، مگر پایگاه های ایالات متحد در فضای پیرامونی ایران نقطه به نقطه صف نکشیده اند؟! مگر پایگاه پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین(الفجیر، محرق، بندر سلمان‌، شیخ عیسی)نیست؟! چرا پایگاه های آمریکا در خاک سلطنت عمان(مصیره، ام الغنم، خصب، الفالاج)، پادشاهی عربستان سعودی(دمام، ظهران‌، الامیر سلطان و...)، امارات( اِلظفره ابوظبی، الفجیره، بندر رشید، جبل علی و...)، کویت، ترکیه، عراق، سوریه، اردن و...مدنظر مرندی معلم دانشگاه نیستند؟ در واقع شمار پایگاه های بزرگ و کوچک‌ آمریکا در خاورمیانه دستکم‌۳۴ مورد است. چرا جناب مرندی کوچک، فرزند مرندی بزرگ، همسایه‌ خوبتر و مفیدتر را برای حمله نشانه گرفته است؟؛
۴-قطر: گوشت دم توپ یا خار در گلو
این گمان‌ که قطر به دلیل کوچکی از دیدگاه وسعت و جمعیت و نیز نزدیکی جغرافیایی، مناسبترین گوشت دم توپ است، اشتباهی خطرناک‌ است. بیشتر کشورهای پیشرفته نیازمند دریافت گازقطرند. از خاور دور تا اروپا. افزون‌ بر این چتر دفاعی استراتزیک قطر تقریبا کامل شده است. قطری ها نیاز چندانی به جنگ‌ و رویارویی با مهاجمان ندارند. دهها کشور، صدها کمپانی دارای رزمنده و هزاران داوطلب از هوا و دریا از این کشور کوچک‌ با تجهیزات نسل چهارمی و پنجمی دفاع خواهند کرد. کوتاه‌ که قطر بیش و پیش از آن گوشت دم‌ توپ‌باشد، باقلوای زمان صلح و بوته خار رفته در گلوی زمان جنگ‌ است. چون‌ پول دارد و سخاوتمند در هزینه کردنش به هنگام‌ ضرورت.

به گمانم جماب مرندی  دانسته و ندانسته، ره به کوچه علی چپ برده است. خب همین که توییت اش را پاک کرد جای شکر دارد. به گمانم‌ پی به اشتباهش برده است. ایشان باید زین پس مانند رئیس جمهورش پزشکیان شعارش را این بیت حافظ قرار دهد:
آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

16 Dec, 07:00


فقط چند درجه‌ی ناقابل !!


الان چند روزه که از سر صلاتِ صبح تو رادیو، تا اخبار پس از شامگاهی تو تلویزیون، مدام اعلام میکنن: زنهار ! هشدار! آگاه باشید که هوا این هفته سرد خواهد شد!! 
حالا که چی؟ چند درجه! فقط چند درجه‌ی ناقابل! هوا قراره سرد بشه! مطمئنم که کل سیستم هواشناسی رو، این جدیدی‌ها اداره می‌کنند که اینقدر هول و ولا برشون داشته! و گرنه قدیمی‌ترها خوب یادشونه زمستونای سرد و بخاری‌های نفتی پِِت پِتی رو!!
خرمن‌های سفید برف و چکمه‌های رنگیِ کفش ملی رو!

اون زمانا از اول مهر، هوا رو به خنکی می‌رفت، آبان دیگه سرد بود. اصلا مدرسه‌ها بخشنامه داشتند از وسط آبان بخاری‌ها رو روشن می‌کردند، قبلش باید دیگ دیگ می لرزیدی تو کلاس!

از همون اولِ پاییز، لباس کاموایی‌ها و ژاکت‌ها و کلاه‌کش‌ و شال‌ها و... از تو بقچه در میومد! کی مثل الان با یه تا پیرهن و تی‌شرت میگشت تو خونه؟ 
دولا سه‌لا لباس می‌پوشیدی، یه بافتنی مامان‌دوز هم روش. جورابا از پامون کنده نمی‌شد.
اوایلِ آبان بخاری‌های نفتی و علاالدین های سبز و کِرمی‌رنگ از تو انباری‌ها میومد بیرون. تویست هم بود که ژاپنی بود و باکلاس، تازه بو هم نمی‌داد! بخاری‌های نفتی اکثرا یا ارج بودند یا آزمایش. همشونم سبز و سیاه.

ملت یا بشکه ۲۲۰ لیتری نفت تو حیاط داشتند یا اگه باکلاس بودند یه تانکر بزرگ ته حیاطشون! 
نفت آوردن نوبتی بود، پسر و دختر هم نداشت، اگه زرنگ بودی و یادت بود که تا قبل از غروب بری و سهمت رو بیاری که هیچ،
وگرنه تاریک و ظلمات باید پیت به دست میرفتی تا تهِ حیاط عینهو کوزت. برف که اکثر وقتا روی زمین نشسته بود حتی شده ۵ سانت. اگر هم برف نبود، یخ زده بود زمین، باید تاتی تاتی میرفتی تا دم تانکر، گاهی مجبور بودی از تو بشکه‌های ۲۲۰لیتری، نفت رو منتقل کنی به گالن‌های کوچیکتر!
اون موقع یه وسیله‌ی کارآمدی بود که ازقضای روزگار اسم خاصی هم نداشت. یه لوله کرم رنگ با یه چی نارنجی شبیه آکاردئون روی سرش و شیلنگی که عین خرطوم فیل آویزون بود، خدایی اسم نداشت ولی خیلی کار‌راه‌انداز بود.

کرسی یا بخاری رو میذاشتن تو هال و بسته به شرایط جوی و گذر فصل، دکوراسیون خونه رو هی تغییر می‌دادند! یعنی سرد و سردتر که می‌شد، درب اتاق ها یکی‌یکی بسته میشد و محترمانه منتقل می‌شدی به وسط هال!
دی و بهمن عملا خونه فقط یه هال داشت با دمای قابل تحمل و یه آشپزخونه‌ی گرم.
اتاق‌ها در حد سیبری سرد بود و اگه یه وقت خدانکرده قصد می‌کردی بری تو اتاقت و یه چیزی ورداری، باید یه نفس عمیق می‌کشیدی، درو باز می‌کردی، به دو می‌رفتی و به دو برمی‌گشتی. و دقیقا تو همون زمان، حداقل چهار نفر با هم داد میزدند: درو ببند!! وای سوز اومد!! باد بردِمون!!
گاهی هم که خسته می‌شدی و دلت می‌خواست بری تو اتاقت، یا امتحانی چیزی داشتی، یه بخاری برقی قرمز با دو تا لوله‌ی سفالی سیم‌پیچ شده می‌دادند زیر بغلت، بدیش به این بود که باید میرفتی تو بغلش می‌نشستی تا گرم شی، دو قدم دور می‌شدی نوکِ دماغت قندیل می‌بست!

بخاری محل تجمع کل خونواده بود، موقع سریال همه از هم سبقت می‌گرفتند که نزدیکترین جا به بخاری رو پیدا کنند، حتی روایته که بعضیا از هول دور موندن از بخاری، شام رو هم نصفه ول می‌کردند.
پشت بخاری معمولاً مخفیگاه جورابهای شسته شده و کفشای خیس بود که باید خشک میشد تا صبح به پا بکشی و بری مدرسه.
و اما روی بخاری، آشپزخونه‌ی دوم مامان بود، همیشه یه چیزی بود برای پختن و داغ شدن یا خشک کردن. اگر هم نبود، پوستای پرتقالی بود که بابا شکل آدمک و ترازو و گربه ردیف می‌کرد رو بخاری تا بوی نفت، زیرِ عطرِ پوستِ پرتقال‌های نیمسوز گم بشه.

موقع خواب، دل شیر می‌خواست سرت رو بذاری رو بالش گل‌گلیِ یخ! بالش رو با احتیاط پهن می‌کردیم رو بخاری، بعد هم جلدی تاش میکردیم که گرمیش نره؛ سرت رو که میذاشتی رو بالشِ گرم، انگار گرمیِ آفتابِ وسطِ تابستون بود که آروم، لابه‌لای موهات نفوذ می‌کرد. پتوهای ببر و طاووس‌نشان و لحاف‌های پنبه‌ای ساتن دوز رو تا زیر چونه بالا می‌کشیدیم. صدای گُرگُر بخاری آرامش‌بخش‌ترین لالایی شبانه بود .

بیرون سرد بود،خیلی سرد! ولی دلمون گرم بود. گرم به سادگی زندگی‌مون، به سادگی بچگی‌مون. دلمون گرم بود به فرداهایی که میومد. فرداهایی که سردیش اثری نداشت تو شادیامون، شادی بچه‌هایی که با چکمه‌های رنگیِ کفش‌ملی تو راه مدرسه، گوله برفی سمت هم پرتاب می‌کردند، بچه‌هایی که گرچه دست‌هاشون مثل لبو قرمزِ قرمز بود ولی دلاشون گرمِ گرمِ بود

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

15 Dec, 05:23


🔺اسد و تضاد منافع متحدانش!
صابرگل عنبری

یکی از عوامل مهم سرنگونی نظام اسد تضاد منافعی بود که میان ایران و روسیه پس از «تثبیت موقت» نظام او به عنوان هدف و منفعت مشترک در جریان بحران فراگیر داخلی در این کشور ایجاد شد.
پس از حفظ نظام سوریه، منافع دو متحد او هیچ هم‌پوشانی نداشت و تضاد منافع رفته رفته ابعاد مختلفی به خود گرفت.

در حالی که ایران و متحدانش، سوریه را کانون و محور نفوذ و رکن جبهه خود در شامات و به ویژه در تقابل با اسرائیل و کریدور تسلیح مستمر حزب‌الله می‌دیدند، روسیه هیچ نوع همدلی با این راهبرد ایران نداشت و هر چند قولا بر زبان نمی‌آورد، اما عملا مخالف آن بود و سوریه‌ای می‌خواست که منافعش در شرق مدیترانه و خاورمیانه را با پاسداشت روابط راهبردی‌اش با اسرائیل حفظ کند.

بنابراین در کنار نگرانی از بسط نفوذ رقیب ایرانی در سوریه، تبدیل شدن این کشور به جبهه‌ای علیه اسرائیل را به نفع منافع خود نمی‌دانست و معتقد بود که پیشبرد منافعش در سوریه و منطقه با درافتادن با اسرائیل امکان‌پذیر نیست که قبلا خود را متعهد به تضمین امنیتش اعلام کرده بود. لاوروف در سال ۲۰۲۳ در پیامی به مناسبت سالگرد روابط روسیه و اسرائیل نوشت: «راه‌‌حل‌های جامع مشکلات منطقه (خاورمیانه) لزوما باید منافع امنیتی اسرائیل را در نظر بگیرد. این یک اصل است.»

در این میان نیز اسد میان دو متحد خود و منافع ناهمگونشان گرفتار شده بود؛ ایران بر او فشار می‌آورد و سوریه را کاملا در جبهه‌اش می‌خواست و طرح ارتباط ریلی شلمچه - بصره - لاذقیه (و بیروت) را دنبال و تشکیل جبهه‌ای علیه اسرائیل در جنوب سوریه مانند جنوب لبنان را پیگیری می‌کرد. در آن سو نیز روسیه فشار می‌آورد که مانع آن شود و مدام اسد را برحذر می‌داشت و آسمان سوریه را در اختیار اسرائیل گذاشت و در ده سال گذشته نیروهای ایران و متحدان آن مدام هدف حملات هوایی اسرائیل قرار گرفتند؛ بدون این که یک بار سیستم‌های پدافندی پیشرفته روسیه و لو اشتباهی با این حملات مقابله کنند.

خود اسد و ارتش سوریه نیز با وجود تعدی مستمر اسرائیل به خاک این کشور در این ده سال، چه از سر بی‌رغبتی چه توصیه روسیه، یک بار هم همین موشک‌ها و جنگنده‌های خود را که اخیرا اسرائیل نابود کرد، علیه آن به کار نگرفت و واکنشی نشان نداد.

البته این رفتار اسد منعکس‌کننده این واقعیت هم بود که به مقاومت حسب تعریف و مفهوم ایران باوری نداشت که اگر داشت در این چند دهه در واکنش به ادامه اشغال جولان «رویکردی مقاومتی» را کلید می‌زد.

در نهایت اسد در دو سال اخیر به روسیه متمایل و از غایبان جنگ غزه شد؛ جنگی که «محور مقاومت» درگیر آن شد و یمن برای اولین بار به اسرائیل حمله کرد، اما سوریه اسد که از آن به عنوان ستون محور یاد می‌شد، ساکت بود و عربستان و اردن شدیدتر از او موضع می‌گرفتند.

اما این سکوت و فاصله گرفتن تدریجی اسد از ایران کاملا غرض آمریکا و اسرائیل را برآورد نمی‌کرد و آن‌ها خواستار قطع ارتباط با ایران و متحدانش بودند؛ امری که عملی کردنش برای اسد به این راحتی نبود.
البته به احتمال زیاد تداوم فشارها و تهدیدها به جدایی اسد از ایران منجر می‌شد.

فشارها در دو ماه اخیر وارد فاز تهدید جانی خود اسد شد. مدتی بعد هم کرملین بشار اسد را فراخواند. از این که در دیدار او و پوتین چه گذشته است، اطلاعاتی در دست نیست، اما شروع شدن حمله مخالفان دو روز بعد از این سفر واجد دلالتی خاص در این رابطه است.

در کل سیاست بین‌الملل به این جمع‌بندی رسیده بود که دور کردن سریع ایران از سوریه در این شرایط مستلزم حذف اسد است و این سرنگونی را واجد دلالت‌ها و پیامدهای بیشتری در تضعیف محور ایران و ایجاد هراس منطقه‌ای نسبت به همکاری با ایران از جمله در عراق می‌دانست. اگر هم معامله‌‌ای در کار نباشد، اما روسیه پس از درک این اراده بین‌المللی به هر دلیلی نخواست جلو آن بایستد.

اینجا بود که مخالفان که از ماهها قبل خود را برای یک حمله گسترده آماده کرده بودند، با دریافت چراغ سبز از ترکیه، این فرصت تاریخی را مغتنم شمرده و عملیات برق‌آسای خود در ۲۷ نوامبر را شروع و نیروهای روسیه هم همزمان با آن، عقب‌نشینی را آغاز کردند.

ارتش سوریه به سرعت از هم پاشید و جدا از این که در نتیجه بحران اقتصادی توانی برای جنگ نداشت و یا برخی فرماندهانش تبانی کردند، اما منابعی هم (تایید نشده) می‌گویند که برخی افسران در خطوط دفاعی تماس‌هایی مبنی بر عدم رویارویی و عقب‌نشینی دریافت کرده‌اند.

سرانجام روسیه شنبه شب گذشته با رسیدن مخالفان به دمشق اسد را فراری داد و به مسکو برد و اکنون هم خود در حال مذاکره با رهبری جدید سوریه برای تضمین منافع خود و حفظ پایگاه‌هایش است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

14 Dec, 14:26


دو گزاره خطرناک در محافل غربی درباره ایران

🔷در ماه های اخیر دو گزاره خطرناک در محافل فکری، رسانه ای و سیاسی  غربی و صهیونسیتی به صورت فزاینده ای در حال انعکاس است که در آستانه روی کار آمدن دونالد ترامپ قابل توجه به نظر می رسد.

🔷گزاره اول و پرتکرار این روزها در محافل غربی و در نزد مقامات صهیونیستی این است: "Iran is weakened" «ایران ضعیف شده است».

🔷در روزهای پس از سقوط بشار اسد نیز این گزاره بیش از گذشته تکرار شده است.

🔷در مقابل، گزاره دیگری که در هفته های اخیر مکررا به آن پرداخته شده است این بوده که تهدید ایران به ویژه در زمینه ساخت سلاح هسته ای قریب الوقوع است و باید با آن مقابله کرد.

🔷در واقع، معتقدان به گزاره اول برآنند که ایران به دلیل تضعیف اهرم های بازدارندگی خود به ویژه در سطح منطقه ای و مشخصا محور مقاومت، به دنبال آن است تا با بازدارندگی هسته ای، بازدارندگی خود را احیا و ارتقا دهد و تهدیدات اسرائیل و آمریکا را دفع کند.

🔷به همین جهت است که هم مقامات اسرائیلی و هم برخی مقامات ضد ایرانی نزدیک به ترامپ در حال ترویج این دیدگاه هستند که اکنون بهترین زمان مناسبی برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران است تا «تهدید هسته ای ایران ضعیف شده» از بین برود.

🔷به نظر می رسد، تلاش برای به تصویر کشیدن ایران به عنوان یک بازیگر ضعیف شده و در عین حال یک تهدید بالقوه هسته ای، برای تغییر در محاسبات، ارزیابی ها و تصمیمات ترامپ در قبال تهران است تا دولت جدید آمریکا به جای تغییر رویکرد و تعامل، وارد رویارویی با ایران به ویژه در رابطه با موضوع هسته ای شود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

11 Dec, 09:20


چرا اسد به روسیه رفت؟

بشار اسد به روسیه پناهنده شد زیرا در انتخاب مقصد خود آزاد نبود. چرا بلیط او به مقصد مسکو، از پیش رزرو شده بود؟

چرا مسکو؟
۱. پوتین هراس داشت که بشار خلع شده، به دست غربی ها افتاده و تخلیه اطلاعاتی شود.

۲. هراس دیگر پوتین دادگاهی شدن بشار در دادگاه بین المللی کیفری است. چرا که این فرجام به سایر گماشتگان بین المللی روسیه، پیامی مملو از ترس از آینده و بی پناهی خواهد داشت. پوتین نمی خواهد که لوکاشنکو، مادورو و خامنه ای نسبت به او دارای حس عدم حمایت و تنها ماندن در زمان سقوط را داشته باشند.

۳.اسد یک زندانی با ارزش است که در دراز مدت ممکن است جهت دوباره بازگردانده شدن به قدرت و یا هر گونه تبادل، مجددا قیمت پیدا نماید!

چرا امارات نه؟
اگر مقصد به انتخاب اسد بود، او همانند «زین العابدین بن علی»، عربستان یا امارات را بر می گزید. در هر صورت مقصد را برایش از مسکو انتخاب کرده بودند و او ابدا اختیاری از این بابت نداشت.

ثروت اسد:
به علت تحریم های بین المللی، ثروت اسد پیش از خود او و از مدتها پیش به مسکو، پکن، ونزوئلا، سوئیس و مقاصد دیگر بین المللی منتقل شده است و اعطای این پناهندگی از جانب مسکو، ابدا به دلایل مادی نبوده است.

چرا تهران نه؟
ارسال اسد به تهران مورد قبول پوتین نیست. زیرا:

۱. روس ها فضای تهران را امن ندانسته و صد البته به تهران هم اعتمادی در این سطح، جهت نگهداری از این مهره روسیه ندارند.
۲. ارسال اسد به تهران حاوی همان پیغام تنها گذاشته شدن از جانب مسکو برای مهره های روسی ست.
۳. روس‌ها از پایه مخالف دادن اعتباری در این حد به رژیم تهران هستند.

احتمال ترور اسد
احتمال ترور اسد در روسیه توسط اسراییل صفر است. زیرا:

۱. کشتن اسد در سوریه برای اسراییل بسیار سهل بود و اگر ترور اسد منفعتی برای اسراییل می داشت، آنرا تا کنون به انجام رسانده بود.
۲. محال است موساد زیر گوش پوتین دست به این کار بزند.
۳. اساسا ترور یک رهبر خلع شده عربی-بعثی، برای دولت اسراییل هیچ نفعی نخواهد داشت. همچنین معتقدم هیچ عامل دیگری در پی ترور اسد نخواهد بود.
۴. در صورت ترور اسد توسط اسراییل، در آینده و با گذشت زمان، اندک طرفداران اسد و یا پان عرب ها با اسراییل بیشتر دشمن خواهند شد و این به نفع تل آویو نخواهد بود.
۵. این ترور، روابط اسراییل با روسیه را متشنج خواهد نمود.
پس ترور اسد توسط اسراییل بطور کامل منتفی ست.

فرجام اسد چه خواهد شد؟
در صورت بروز هر یک از این رویدادها، اسد توسط روس‌ها حذف خواهد شد:

۱. هنگامی که مرگ پوتین فرا رسد
۲. پوتین از قدرت خلع شود
۳. عوامل دیگر بین المللی پوتین بلااستفاده شوند.

هر کدام از این سه حالت که زودتر روی دهد، اسد توسط روس‌ها بی سر و صدا و حذف خواهد شد.

خانواده اسد:
خانواده و علی الخصوص همسر او نیز قابلیت مهاجرت از روسیه را نخواهد داشت. نه روس‌ها چنین اجازه ای به همسر او در کوتاه مدت خواهند داد و نه همسر اسد امکان حقوقی آزادانه زندگی کردن در غرب را به دلایل قضایی خواهد داشت.

احتمال رفت و آمد بین مسکو و تهران برای برادر و نزدیکان اسد وجود دارد. زیرا آنها در کار تجارت مواد مخدر، در ایران  شریک دارند و در آینده تلاش خواهند نمود تا ساختار توزیع مواد مخدر و شبکه های بین المللی قاچاق از دست رفته خود را مجددا بازیابند. این همکاری ها نیازمند رفت و آمد ماهر اسد به تهران است.
اگر چه بعلت فشار کشورهای حاشیه خلیج فارس به روسیه و تبعات حیثیتی اسکان دادن به یک قاچاقچی، احتمال اسکان ماهر اسد در تهران، بسیار بیشتر از روسیه خواهد بود.

همچنین بعید است که فرزندان او در مسافرت به اقصی نقاط جهان دارای مشکلی باشند. اگرچه این سکنی گزیدن در غرب، بی سر و صدا و بدون جلب توجه خواهد بود.

این پناهندگی ظاهری که در حقیقت با زندانی شدن تفاوتی نخواهد داشت، دارای نکات منفی برای مسکو خواهد بود.
نگه داشت اسد دارای بار منفی حقوق بشری و بین المللی برای پوتین خواهد بود. اما پوتین به این نکته بی توجه بوده و این خود گویای عمق فاجعه شرایط دموکراسی و احترام به منافع شهروندان در روسیه است.

بدین روی انتظار می رود با کوچکترین تغییر شرایط سیاسی در اوضاع داخلی روسیه، مسکو از این مهمان ناخوانده و بلا استفاده، خود را برهاند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

10 Dec, 05:34


🔺خاورمیانەی جدید و هم سفرگی گرگ و کلاغ!
صلاح الدین خدیو

ظاهرا در خاورمیانەی جدید نتانیاهو، سوریه مانند تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در رام الله خواهد شد؛
ارتش نخواهد داشت، کنترل آسمان آن بدست اسرائیل خواهد بود و تنها یک نیروی پلیس مجهز به سلاح های سبک وظیفەی شهربانی و مرزبانی را به دوش می گیرد.

آنچه ارتش اسرائیل در این دو روز انجام داده و می گوید فعلا ادامه خواهد داشت، معنایی جز این ندارد.
تمام آشیانه های نیروی هوایی، موشک های بالستیک، سامانەهای پادفند هوایی، نیروی هوایی کوچک سوریه، پادگان ها و زاغەهای مهمات بە دقت بمباران شدەاند.

در حالی که اسرائیل در حال اخته کردن سوریه است، ترکیه فارغ از هر دغدغه مشغول قلع و قمع کردها در غرب فرات است.
در اولین روز سقوط اسد، ترکیه به منبج حمله و آن را اشغال کرد.
اصل سقوط اسد هم که با پیمانکاری ترکیه و قطر انجام شد، بدون زمینه سازی تام اسرائیل امکان پذیر نبود.
اکنون که ترکیه و قطر به عنوان فاتحان جدید سوریه جای ایران و روسیه را گرفتەاند، در برابر عملیات دولت زدایی اسرائیل کاملا ساکتند.
دقیقا معلوم نیست، وقتی که می گویند "همه جوره" در کنار ملت سوریه هستیم، مقصودشان چیست!

در عالم وحوش موارد جالبی از همکاری حیوانات وجود دارد.
به طور مثال کلاغ سر سفید هنگامی که جسدی مردار می بیند، با سر و صدا و قار قار گرگ ها را آگاه می کند.
گرگ ها می آیند آن را می درند و کلاغ هم از باقیماندەی گوشت مردار می خورد.
آنچه امروز در سوریه می گذرد حکایت مرده خواری آقا کلاغەی ترکیە از سفرەی خون گرگ بالان دیدەی اسرائیل است!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

09 Dec, 11:35


🔴 اسد روزی سقوط کرد که مقابل مردم ایستاد

اسفندیار خدایی



جنگجویان تحریرالشام دقایقی قبل از دروازه‌های دمشق عبور کردند و لابد بشار اسد تاکنون خاک سوریه را ترک کرده. امروز حکومت ۵۴ ساله خاندان اسد بر سوریه به پایان رسید.

برخی می‌گویند کشورهای خارجی مثل ترکیه و اسرائیل به اسد خیانت کردند. برخی نیز ممکن است ادعا کنند روسیه و ایران پشت اسد را خالی کردند. اما رئیس‌جمهوری که ۲۵ سال بر این کشور حکومت کرده، مقصر اصلی است و آش امروز دستپخت اوست. اصلاً مگر دولت اسد فقط امروز سقوط کرده که دیگران را مقصر بدانیم؟!

۱. بشار اسد امروز سقوط نکرد. او ۱۳ سال قبل سقوط کرد، وقتی‌که مقابل اعتراضات مسالمت‌آمیز مردم ایستاد و با گلوله به مطالبات دموکراتیک تظاهرکنندگان درعا پاسخ داد.

۲. بشار اسد روزی سقوط کرد که مقابل اصلاحات ایستاد و از برداشتن حتی یک قدم به سمت مردم دریغ کرد و حاضر نشد اکثریت جامعه را در قدرت شریک کند و گمان کرد با زور می‌شود کشور را اداره کرد.

۳. بشار اسد روزی سقوط کرد که دل به حمایت بیگانگان سپرد و استقلال سوریه را با در قدرت ماندن خود معامله کرد.

۴. بشار اسد روزی سقوط کرد که پوتین به دمشق سفر کرده بود و او به عنوان رئیس‌جمهور سوریه به استقبالش رفت، اما وقتی که پوتین وارد جلسه فرماندهان نظامی شد، ماموران از ورود اسد به جلسه جلوگیری کردند و او در خاک کشورش بلاتکلیف مقابل دوربین‌ها منتظر ایستاد تا روسها چه تصمیمی برای او و سوریه اتخاذ می‌کنند.

۵. اسد روزی سقوط کرد که با برگزاری انتخابات فرمایشی مردم را مسخره کرد و بیش از ۹۵ آراء را از آن خود نمود. او روزی سقوط کرد که با ممانعت از انتخابات آزاد، زمینه را برای جنگ داخلی و تاخت‌وتاز افراطیون داعش و القاعده و قدرتهای خارجی فراهم کرد.

۶. اسد روزی سقوط کرد که بجای فراهم آوردن اسباب وحدت ملی سوریه، شکافهای قومی و گسل‌های مذهبی این جامعه را فعال کرد و دل به حمایت اقلیت ۱۲ درصدی علوی‌ها سپرد. اما امروز آنها را مقابل اکثریت سنی و گرگهای تحریرالشام تنها گذاشت درحالی‌که کینه و نفرت در کشور موج می‌زند.

۷. بشار اسد روزی سقوط کرد که مانع فعالیت سیاسی و رقابت گروهها و تشکیلات مردمی شد و رهبران منتقد ملی‌گرا و کت‌شلواری سوریه را به زندان انداخت و به قتل رساند، تا امروز مردم از سر ناچاری به نره‌غول‌های القاعده و داعش دل ببندند و سرنوشت سوریه را به کثیف‌ترین و سیاهکارترین تروریستهای افراطی بسپارند؛ متحجرانی که بویی از سواد و سیاست و کشورداری نبرده‌اند.

۸. بشار اسد کاری کرد که امروز مردم سوریه نه تنها از رفتن او نگران نیستند، بلکه تروریستهای تکفیری القاعده و داعش را بر او ترجیح می‌دهند درحالی‌که استادان دانشگاهها و نخبگان و مغزها و سیاستمداران سوری آواره و بی‌خانمانند و میان مردم نیستند تا راه و چاه را تشخیص دهند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

09 Dec, 10:10


‍ زوال میدان نتیجه‌اش می‌شود دیپلماسی رستورانی


تا همین دو سه سال پیش «میدان»(عملیات نظامی جمهوری اسلامی در کشورهای اطراف)تعیین کننده دیپلماسی بود.رهبران نظام قاطعانه می‌گفتند که وزارت خارجه صرفا مجری دستورات و سیاست‌هایی‌ست که از سوی نهادهای بالا دستی (شورای امنیت ملی یا در واقع ارکان عالی ارتش و سپاه) اتخاذ شده است.آن زمان جمهوری اسلامی شش لشکر آماده در میدان نبرد با اسرائیل در منطقه داشت و کبکش خروس می‌خواند و در نتیجه اصرار داشت که دیپلماسی باید ابزار میدان باشد.اما حالا که باد میدان خالی شده و گریز از صحنه نبرد در دستور کار نظامیان قرار گرفته، دیگر کسی از الویت میدان بر دیپلماسی سخن نمی‌گوید و دیپلماسی جمهوری اسلامی حقیقتا وضع اسفبار و کمیکی پیدا کرده.وزیر خارجه به ظاهر پرتحرک است و از این پایتخت عربی به آن پایتخت می‌رود اما جز بیان حرف‌های کلی و بیان چند شعار علیه آمریکا و اسرائیل کاری نمی‌تواند پیش ببرد و حداکثر کاری که می‌تواند بکند خوردن غذا در رستوران‌های قاهره و دمشق است.آنچه عراقچی در سفرهای منطقه‌ای اش می‌گوید چیزی جز شلیک با تفنگ خالی نیست .اگر در تهران بماند سنگین‌تر است تا به این سفرهای حقارت آمیز برود.دیپلماسی ایرانی در تاریخ خودش چنین زوال فاحشی را هرگز تجربه نکرده بود.واقعا مایه شرمساری است.حالا تنها چیزی که برایشان باقی مانده تهدیدات اتمی است و گمان می‌کنند که این می‌تواند کارت برنده در مذاکرات با آمریکا و غرب باشد.به زودی این توهم‌شان هم مثل توهم «حکمرانی بر شش کشور عربی» برطرف خواهد شد.

این وضع اسفبار مرا به یاد مقطعی از تاریخ شوروی می‌اندازد.پس از پیروزی انقلاب بولشویکی تروتسکی وزیر امور خارجه شد.اما او به ندرت در محل کارش حضور می‌یافت.ازش پرسیدند دلیل این غیبت‌ها چیست.تروتسکی پاسخ داد:«راستش را بخواهید یک حکومت انقلابی نیاز چندانی به وزارت خارجه ندارد.حداکثر کار ما صدور بیانیه‌های تهدید آمیز علیه کشورهای امپریالیستی است.ما باید کرکره وزارت خارجه را پایین بکشیم و برویم دنبال کارهای انقلابی مهم‌تر در عرصه نبرد»
البته این مربوط به یکی دو سال اول انقلاب بولشویکی است.بعدها کمونیست‌ها یاد گرفتند که از سفارتخانه هایشان در خارج می‌توانند برای انواع عملیات ترور،خرابکاری،جاسوسی و پروپاگاندا استفاده کنند و به این ترتیب دیپلماسی در خدمت «میدان »قرار گرفت و نتیجه نهایی‌اش هم همان شد که دیدیم.متاسفانه هیچ کسی از این تجربه تاریخی درس عبرت نگرفت.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

08 Dec, 18:41


چگونگی آغاز فروپاشی شوروی

فرایند فروپاشی شوروی با جدا شدن ملت ها و سازمان های قمرش آغاز شد. سال ۱۹۸۸ که اتحاد شوروی و مارکسیسم-لننیسم  نفس های آخرشان را می کشیدند، مردم آلمان خاوری موج‌ گونه تصمیم به فرار گرفتند. سپس نوبت جدایی مجارستان و لهستان فرا رسید. این دو ملت پس از چند سال مبارزه مستمر و پیچیده، سرانجام موفق به برگزاری انتخابات آزاد شدند. در این میان ارتش شوروی به آخرین حرکت خود دست زد. تجاوز به لیتوانی. ولی معلوم‌ بود که این حرکت محکوم‌ و محتوم به شکست بود. سهل است که در همین شرایط ارتش سرخ، افغانستان را نیز از دست داد.

فرآیند جدایی ملت های اقماری از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تند و تندتر شد. آنگولا. موزامبیک، گینه و ... نیز یکی پس از دیگری از دست رفتند.

مسکو در جایگاه مادر سوسیالیسم طراز لنین، توان اقتصادیش را از دست داده بود. چنان که گورباچف به عنوان آخرین رهبر شوروی هنگام سفر به مجارستان، آب پاکی را بر دستان یانوش کادار آخرین رهبر جمهوری سوسیالیستی مجارستان ریخت و اعلام نمود که دیگر مسکو توانایی ارایه هیچ کمکی به بوداپست ندارد. پیامی که متعاقبا به ورشو نیز رسید.

تا جایی که بیاد می آورم فروپاشی رژیم های استبدادی و دیکتاتوری نظامی ماّب‌، ابتدا از حاشیه و پیرامون آغاز شده و پس از از دست دادن اقمار، به سرعت به مرکز می رسد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

08 Dec, 07:05


پایان قصه سوریه

سرنوشت بشار بی شباهت به قذافی، صدام‌ حسین و بیشینه بن علی نخواهد بود. ولی چرا قصه حکمرانی خاندان اسد و حکومت علویون با این سرعت به پایان رسید؟!

۱- اقلیت حاکم
ستون فرهنگی تشکیل دهنده حکومت بعث سوریه، تنها بر بدنه و پایه های ۱۳ درصدی جمعیت علوی-شیعی قرار داشت و۷۴٪ اهل تسنن در عمل در حاشیه بودند.‌ حتی تصور استمرار درازمدت اقلیت بر اکثریت قاطع نزدیک به محال است؛

۲-تکیه بر بیگانگان
اقلیت علوی حاکم‌ در جهت جبران انزوا و تنهایی و بی پشتوانگی درونی، بر دو بیگانه غرق در گرداب های متعدد، یعنی ایران و روسیه تکیه داد. کشورهایی که اصولا  به اعتبار قدرت ملی، ظرفیت محدودی برای پشتیبانی خارجی دارند. روسیه اولویت های دیگر به جای دفاع از اسد را طرح کرد.‌ جمهوری اسلامی نیز‌ در خود فرو رفته و سرگرم رها کردن خود از دهها گرفتاری دشوار مانده است؛

۳- نوسازی مخالفین
برای بیش از سی سال نگاه و رویکرد جمهوری اسلامی و روسیه به سوریه میلیتاریستی بود.  این دو کشور طرح و برنامه ای کلان در جهت خارج‌ کردن این کشور جنگزده از استیصال ارائه نکردند؛ سهل است که بیش از پیش همه استان های تحت کنترل بشار، بیش از پیش در چاله فقر قرار گرفتند.
در عوض ترکیه ضمن نزدیکی به مخالفان سوری مستقر در ترکیه و استان های دور از کنترل بشار، به آموزش، سازماندهی و تقویت آنان پرداخت. سوری های بنیادگرای مخالف، به ارتشی ماهر تبدیل شده و با رنسانس فکری و تعدیل دیدگاه های تکفیری‌‌، در جهت همرنگی با لائیسیته ترکیه خود را با خواسته های اردوغان آماده کردند؛

۴- فرصت طلبی اردوغان
در همه مدتی که ایران و حزب الله سخت سرگرم‌ غزه و نبرد با اسرائیل بودند‌، اردوغان سخت در حال آماده کردن‌ همه جانبه تحریرالشام برای در دست گرفتن قدرت در سوریه و حذف علویون و بشار بود. این ساده لوحی محض است که تصور شود ترکیه دولت های عضو ناتو و اسراییل را در جریان خیز تحریرالشام قرار نداده باشد. نه تنها ایالات متحده و اسراییل، که فرماندهی کل ناتو در جریان چنین تحرکی قرار گرفته و با آن‌ هماهنگ شده اند؛

۵- انتخاب مردم
این پر شتاب ترین فروپاشی تاریخ معاصر یک رژیم در خاورمیانه بدون توسل به کودتا بود.‌ در واقع انقلابی با استارت یک همسایه قدرتمند (ترکیه). ارتش و مردم‌ سوریه نشان دادند که خواهان پذیرش رویکرد ایرانی- بشاری مبتنی بر مبارزه ایدئولوژیک و در عین حال درجا زدگی و تحمل استیصال و فقر و کمتر توسعه یافتگی، حتی در ازای مبارزه با اسرائیل نیستند.
کوته آن که بین دو الگوی ایرانی- اماراتی و ترکی، دومی را پذیرفتند. در واقع پی بردند که تداوم همسویی با ایران ارزشش را ندارد. زیرا نتیجه واقعی آن جز به چشم اندازهای یمن، لبنان جنگزده، غزه و کرانه باختری و عراق نخواهد رسید. آنان در گزینش خود، پیوستن به دکترین ترکیه، امارات‌، سعودی بن‌سلمان، قطر و...را ترجیح دادند؛

۶- ارتش وامانده
میانگین دریافتی ماهیانه نیروهای ارتش بشار، ۲۵ تا‌۳۰ دلار بود. کمتر از سومالی. به گونه ای که حتی کفاف هزینه های یک هفته ای آنها را نمی کرد. از سوی دیگر این ارتش فاقد انگیزه های ایدئولوژیک شده و بدنه آن نیز ناظر فساد سیستماتیک در نهادهای‌ حکومتی و ایضا ارتش بود. حتی وضعیت اقتصادی ساکنان شمال سوریه و منطقه خودگردان‌ کرد نشین به مراتب بهتر از مناطق تحت کنترل دولت بشار بود. در واقع میانگین درآمد کارکنان در نواحی تحت کنترل مخالفان بیش از ۵ تا ۶ برابر افسران سوری بود. بین ۲۰۰ تا حتی ۵۰۰ دلار.
از سوی دیگر کهنگی و زهوار در رفتگی تجهیزات و تسلط مستشاران روسی-ایرانی نیز بی انگیزگی افسران و نظامیان سوری را مضاعف کرده بود؛

۷- همراهی اسرائیل
بدون همراهی و هماهنگی اسراییل، فروپاشی اسد ممکن‌ نبود. گرچه تل آویو همواره از گوشت دم دست بشار حمایت می کرد، ولی در ازای قطع کامل دالان زمینی ایران- خزب الله، تن به معرکه ترکیه- تحریرالشام داد. اسرائیل مطمئن است که سوری ها جانشین بشار به صلح ابراهیم خواهند پیوست. برای مساله جولان نیز حتما مدلی ارائه خواهد شد.

نتیجه پایانی آن که:
الف- سوری ها دیگر در پی تن دادن به مدل توسعه ای ایران و تداوم عضویت در محور مقاومت‌ نخواهند بود؛
ب- حکومت بعدی سوریه دالان زمینی- هوایی ایران- حزب الله لبنان را مسدود خواهد کرد؛
پ- سوریه تا دستکم‌ دو دهه‌ آتی تابع استراتژی سیاست خارجی ترکیه خواهد ماند؛
ث_ بازسازی و نوسازی سوریه با مدل ترکی- بن سلمانی پرشتاب و درجهت فعال سازی دالان مدیترانه- خلیج فارس، آناتولی-عقبه، آنکارا- مسقط به زودی آغاز خواهد شد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

07 Dec, 12:55


🔴روسیه محور مقاومت را برای دستیابی به صلح در اوکراین معامله کرد؟!


با ورود حزب الله به جنگ با اسرائیل بعد از هفت اکتبر،ارتش سوریه و فرماندهی آن از نیروهای ایدیولوژیک وفادار خالی شد و این همان موقعیتی بود که اسرائیل و غرب به دنبال آن بودند تا با بازیگری اردوغان از آن بیشترین بهره را ببرد

از اینرو نیروهای تحت حمایت ترکیه توانستند با استفاده از یک سناریوی تکراری همانند سناریوی پیشروی طالبان در افغانستان به سرعت و بدون هیچ مقاومتی از سمت نیروهای بی انگیزه اسد، بزرگترین شهرهای سوریه را یکی پس از دیگری به اشغال خویش در آورند

🔸️نیروهای روسیه بجز حملات محدود به منظور حفظ پرستیژ که جنبه ی حیثیتی برای دفاع از متحدشان بود کار خاصی انجام ندادند،همانطور که خودشان هم به سوری ها اعلام کردند اولویت های دیگری بجز مسئله سوریه دارند و تمایلی به پرداخت هزینه در سوریه ندارند

🔸️به نظر میرسد روسها با غرب بر سر مسئله اوکراین و از بین بردن حلقه اتصال محور مقاومت توافقاتی کرده باشند، که این فرض با اظهارات برخی مقامات غربی که سیگنالهایی نسبت به مسئله صلح در اوکراین ارسال نمودند نیز تطبیق دارد

🔸️اما مشکل اینجاست که با سقوط حکومت سوریه و قطع دسترسی روسیه به دریای مدیترانه و خاورمیانه، دیگر روسها هیچ ابزار فشاری برای اجرای ضمانت اجرای توافقات خود با غرب نخواهند داشت و تنها راه دسترسی سهل الوصول روسها به دریای آزاد که از طریق ترکیه یعنی ناتو است که با توجه به ازبین رفتن نفوذ روسها در دریای مدیترانه، قطع کردن دسترسی مسکو به آبهای آزاد میتواند به ابزار فشار احتمالی در دسترس بعدی غرب در مقابل روسیه تبدیل شود

🔸️با اعتماد به روس‌ها و هزینه کرد محور مقاومت پس از حادثه ۷اکتبر،اکنون کل محور مقاومت با چالش بزرگی مواجه شده که هستی آنرا نشانه رفته، در صورت از دست رفتن بازوهای مقاومت،اهداف بعدی میتواند به مرزهای ایران کشیده شود که یکی از در دسترس ترین اهداف، کریدور زنگزور و قطع ارتباط ایران و ارمنستان میتواند باشد

🔸️درصورت حذف خط از تهران تا بیروت، دیگر مذاکرات با غرب برای تهران دستاوردی نیز نخواهد داشت،چرا که ایران ابزار چانه زنی و نفوذ برای کسب امتیاز و معامله با غرب را نخواهد داشت، چرا که نه دیگر اهرم فشار در جنگ  اوکراین باقی مانده و نه محور زمینی فشار از تهران تا مرزهای اسرائیل، این مسئله در کنار سیاست احتمالی فشار حداکثری ترامپ و قطع دسترسی به پول نفت، تشدید وخامت اوضاع اقتصادی و افزایش سایر مخاطرات را برای کشورمان را در پی خواهد داشت

🔸️شاید اگر بشار اسد سرنوشت اعتماد به مسکو را می‌دانست به سمت اعلان جنگ با غرب بخاطر مسکو نمی‌رفت و فیلم اعزام نیروها برای نبرد در اوکراین هیچگاه از سوریه مخابره نمیشد،طبیعی بود که تلاش غرب و اوکراین برای سرنگونی او پس از این وقایع تشدید شود،البته اوکراینی‌ها مشارکت داشتن در وقایع سوریه را بطور رسمی تکذیب کرده اند

🔸️به نظر می‌رسد شراکت استراتژیک با روس‌ها و کشیده شدن پای تهران و مقاومت به جنگ اوکراین و سپس حوادث پس از ۷اکتبر و شیطنت روس‌ها در این زمینه که قبلاً بدان پرداخته بودیم و صحبت های الکساندر دوگین مشاور پوتین همزمان با شروع این وقایع که آنها را وقایع آخر زمانی و رویارویی تهران حزب الله و مقاومت با غرب دانسته بود به عنوان یک پلن روسی در حال تحقق یافتن است،روسها از آخرین مهره های مقاومت نیز به عنوان کارت امتیازی برای خود استفاده خواهند کرد

🔸️البته روس‌ها نیز پس از این معامله و از دست دادن سوریه باید آماده مقابله با تهدیدات و خطرات در مرزهای خود باشند و از طرفی ترکیه هم به عنوان بازیگر اصلی با کمک به استقلال کردها و با توجه به جمعیت زیاد کردها در ترکیه خطر استقلال طلبی را در درون مرزهای خود بالا خواهد برد، که همین پاشنه آشیل باید بخشی از پلن های بعدی تهران برای کنترل خطرات خارجی از جمله در درون خاک ترکیه باشد

🔸️امیدواریم که تصمیمات درست در سیاست خارجی قبل از بین رفتن آلترناتیوها و گزینه های باقی مانده در دسترس صورت پذیرد

🔸️وقتی روس‌ها کی یف پایتخت اوکراین را محاصره کردند، دولت اوکراین به منظور حفاظت از شهر اقدام به توزیع اسلحه در بین شهروندان عادی کرد تا از شهر دفاع کنند، اما در سوریه این امکان وجود ندارد چون معلوم نیست مردمی که اسلحه به دست می‌گیرند به سمت مهاجمین شهر شلیک خواهند کرد یا نیروهای اسد، سرنوشت حکومت های وابسته به روسیه نشان داده که وابستگان به روسیه هیچگاه نتوانستند ملت هایشان را با خود همراه کنند،حوادث اوکراین، بلاروس، سوریه و... اثبات گر این مدعاست

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

07 Dec, 05:00


این روزها ترکیه در ایران چه می کند؟
یدالله کریمی پور

سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت)با وجود گسترش ابعاد نفوذ دیرپایش در ایران‌، این روزها در پی تحمیل سه هدف اساسی در این دیار است:

۱- به هر قیمت و با هر ابزاری مانع انجام هر نوع گفتگوی ایران- غرب شود.‌ انجام و استمرار گفتگو و احتمال تبدیل آن به مذاکره، خللی بزرگ در طرح و برنامه ریزی درازمدت ترکیه برای آینده ایران است.‌ چنین خطری باید به هر وسیله ممکن‌ از طریق نفوذی های میت برطرف شود؛

۲- تقویت رویکرد کسانی که خواهان تغییر دکترین هسته ای جمهوری اسلامی هستند؛ به منظور آماده سازی فضای بین المللی جهت تهاجم هوایی به تاسیسات و به ناچار کشاندن ایران به جنگ با اسراییل(اشغالگر) با حربه صادق ۳.
از دیدگاه پرزیدنت اردوغان و با وجود شم بسیار قوی فرصت طلبی کم مانند او، بعید است شرایط مناسب کنونی در جهت تضعیف ایران در سال های آتی مجددا بروز کند؛

۳- درگیر کردن بیش از پیش جمهوری اسلامی در جنگ و مشاجره؛ از جمله در میدان های سوریه، لبنان، اسراییل و میدان های بی کران داخلی، به منظور بهره برداری فرصت طلبانه از آن ها و در نهایت تضعیف همبستگی ملی.

من آن چه شرط بلاِغ است با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

06 Dec, 05:03


*⚽️صاحب این شکم را می‌شناسید!؟*

*مالک این شکم بزرگ که در تصویر مشاهده می‌کنید، ‏دانیل بادیسلاو، دروازه بان ۱۳۰ کیلوگرمی رومانیایی بود که باعث سقوط تیمش از درجه دوم به چهارم شد اما باشگاه قادر به بیرون کردن وی نبود، زیرا مادرش از مالکین و حامیان باشگاه بود.*
*چهار مربی به خاطر این موضوع استعفا دادند ‏و یک مربی نیز به علت سکته قلبی از دنیا رفت.*
*یک بازیکن فیکس تیم نیز برای همیشه با فوتبال خداحافظی کرد!*
*دانیال در ابتدا پست فوروارد را برای خود انتخاب کرد اما چون قادر به دویدن نبود ناچار پست دروازه‌بانی را انتخاب کرد.*
*به خاطر ناتوانی در گرفتن توپ نیز مربی مجبور بود‏ همه بازی‌ها را با ۷ دفاع و سه هافبک بازی پیش ببرد!*
*جالب اینجا بود که او در بین یارانش بیشترین دستمزد را هم داشت!...*

امثال دانیل چند نفر می شناسید ؟!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
📌@excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌📌Paktinat.Hamed

جمع مدیران نامدار ایران

29 Nov, 05:26


🔺حالا فهمیدید چرا برخی از مسئولان هیچگاه از رو نرفته و همیشه طلبکارند؟

جناب میرسلیم، عضو تشخیص مصلحت نظام، در جدیدترین اظهار نظر خود، با گلایه از دستگاه های امنیتی، فرموده‌اند؛ پسرم روحیه حساسی دارد، چرا دستگاه‌های امنیتی به پسرم کمک نکردند تا در دام منافقین نیفتد؟
او کارمند صداوسیما بود و الان بازنشسته است...

در پاسخ؛ جناب میرسلیم یادتان هست به هنگام اعتراضات خیابانی گفتید؛ این‌ها را باید دستگیر و ظرف ۵ تا ۱۰ روز اعدام کرد!
پس همین که دستگاه‌‌های امنیتی طبق همان توصیه شما، با فرزندتان برخورد نکرده و متناسب با روحیه حساس آقازاده! حکم سبک و نهایت مورد عفو قرار دادند، بروید و قدردانشان باشید.
خاصه ایشان در همان وضعیت بازنشسته شدند و چون بسیاری دیگر بابت اتهام وارده، از کار اخراج و از حقوق بازنشستگی محروم نشدند!

از طرفی، جناب میرسلیم قبول کنید کوتاهی از خود شما هم بوده! مثلا وقتی آقای حداد عادل فهمیدند برای فرزند حساسش مدرسه درخور شأن نیست! دست به کار شد و مدارس غیرانتفاعی مجهز و با کادر و شهریه‌های آنچنانی ایجاد کرد! خوب وقتی شما هم اینهمه نفوذ و قدرت دارید که یک تنه از ممانعت واردات خودرو خارجی تا رفع فیلترینگ فضای مجازی را باعث می شوید، چرا برای فرزند دلبندتان یک وزارتخانه‌ای، قرارگاهی ایجاد نکردید تا در آنجا مشغول باشند؟

مثلا، وقتی شما برای کل مردم ایران نسخه می‌پیچید، ولی در تربیت فرزند خود ناتوان بودید، یک قرارگاه و نهادی فرهنگی و مذهبی دایر می‌کردید و اسمش را هم می‌گذاستید «دفتر حفظ و نشر آثار مصطفی میرسلیم» و ضمن گرفتن ردیف بودجه تپل از دولت، فرزندتان را سرپرست آن می کردید!
اینگونه هم از آسیب دیدن روحیه لطیف فرزندتان جلوگیری می کردید و هم مردم ایران را از خدمات فرزند خود که الان بازنشسته شده اند، محروم نمی کردید! خاصه وقتی تامل کنیم، پدر مشغول خدمت! و فرزند بازنشسته است!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

28 Nov, 05:53


چند روزی است که به هوش فوق العاده عربها می اندیشم و کم کم غبطه می خورم ،چون هیچ چیز که نباشد وضعیت اقتصادی و برخورداری شأن از فن آوریها و سرمایه گذاری شأن در دنیا معلوم است. شگفت آن که به تنبلی معروف اند! اما گمان می کنم بسیار باهوشتر از ما هستند و آن قدر  می فهمند که اگر کاری را بلد نباشند به کاردان می دهند و کاری را که نتوانند انجام بدهند حتی بی مزد و منت به دیگران واگذار می کنند. پس اگر تنبل باشند تنبل باهوشند. معروف است که بیل گیتس برخی آموزش ها را به تنبل ها (نه کم هوش ها) واگذار می کرد و اعتقاد داشت و می گفت بالاخره اینها برای حل مشکل راهی ابداع می کنند!
کمی که می اندیشم به این نتیجه می رسم که این تنبل ها واقعا باهوش هستند و مانند همیشه تاریخ مشکلشان را به ما و دیگران منتقل کرده اند!؟ و از قضا شطرنج بازان سیاسی قهاری هم هستند.
نگاه کنیم که چه کردند: آنها ما را که رقیبان منطقه ای شان  بودیم به جنگ و درگیری کشاندند و خود تمام منابع مشترک نفتی و گازی ما را بردند و خوردند! آنها مشکلات جهان عرب را به ما واگذار کردند مشکل فلسطین را که هم قوم و هم مذهبشان بودند به ما منتقل کردند، تا هم ما را که رقیب تاریخی شان بودیم ضعیف کنند و منابع مشترک را ببلعند و هم مستقیم با اسراییل درنیفتند!
مقر اصلی حماس قطر بود، اما امروز ما متهم به حمایت هستیم و باشد که غرامت هم بدهیم!
هنیه هم در تهران ترور می شود نه دوحه! تصور کنید عمان و قطر که عددی نبودند چه دیپلماسی بزرگی دارند و واسطه مشکلات ما با آمریکا و اروپا و کره جنوبی و ... هستند.
در واقع عربها هم از ما باهوش ترند هم از آمریکا و اروپا! آنها بازارهای سهام و کارخانجات غرب را تملک کرده اند و در تحریم‌های روسیه صدها میلیارد دلار در روسیه سرمایه گذاری کردند و نشان دادند که گاو شیرده غرب بویژه آمریکا نیستند.
اما ما در جنگ اوکراین از سیاست روسیه پیروی کردیم و به اروپا گاز ندادیم بازارمان و فرصت آشتی با غرب را هم بکلی با فروش سلاح به روسیه متجاوز باختیم. 
اما عربها از روسیه هم پیمان ما امضای ضدایرانی نقض تمامیت ارضی ایران را می گیرند و ما فقط کمک یک طرفه می کنیم! روسیه به ما اس ۴۰۰ نمی دهد و برغم  همه گونه جانفشانی در جنگ سوریه و اوکراین این عربها هستند که سلاح اس ۴۰۰ را از روسیه می گیرند!؟ چون  باهوشند! 
لبنان یک کشور عرب است که پای تمام قطعنامه های ضدایرانی اتحادیه عرب را امضا می کند اما جنگ و صلح و بازسازی اش اکنون مشکل ما و همراهان ماست نه مشکل عربها!
حل مشکل داعش و تروریست‌هایی که خود عرب بودند هم به ما واگذار شد!
مشکل دولت عراق و سوریه با خون و پول و سلاح ما حل شد و می شود اما قراردادهای اقتصادی را با امارات و قطر و ترکیه بسته اند.
ما و حزب الله به دولت سوریه کمک کردیم اما امروز سوریه در جنگ لبنان دخالتی نمی کند چون ما هستیم! 
وقتی نیروهای ما در سوریه با اطلاع روسیه مورد حمله قرار می گیرند دولت سوریه کاری نمی کند اما در اتحادیه عرب پای تمام قطعنامه های ضدایرانی را در موضوع جزایر و غیر آن را امضا می کند! بیایید توبه کنیم و نگوییم عربها تنبل و کم هوشند و ما نخبه پروریم. امروز نخبگان ما جذب شرکتها، دانشگاهها و بیمارستانها و کارخانحات همین عرب های تنبل می شوند هرچند زحمت پروردن آنان را ما می کشیم.نمی دانم پروردن نخبگان چه قدر هوش می خواهد اما جذب و نگهداری آنان قطعا هوش و حساب می خواهد که عربها دارند.

ما گمان می کنیم با ۲۰۰-۳۰۰ دلار در ماه می شود نخبه را نگه داشت اما عرب ها می دانند نمی شود! بنابراین حق واقعی نخبگان ما را می دهند و جذبشان می کنند..
ما گمان می کنیم همان چندرغاز را باید به خودی بدهیم چون مملکت مال ... است و بقیه هم نخودی هستند در حالی که آن بقیه باهوشتر مغضوب نیروها و سرمایه بالقوه عربها و اروپاییان هستند. گذرگاههای(کریدورها) طبیعی حمل و نقل زمینی و هوایی و انرژی شرق و غرب متعلق به ایران است اما این  تنبل های باهوش با رندی کریدورهای ما را تخلیه کرده اند.
فرودگاههای تهران در ارتفاع بیش از هزار متر قرار دارند و فرودگاههای امارات و قطر تقریبا همسطح آبهای آزاد جهان هستند و نشست و برخاست در آنجا پرهزینه  است اما عربهای تنبل باهوش دنیا را مجاب کرده اند در فرودگاه آنان بنشینند و برخیزند.
خواهیم دید که پس از جنگ لبنان و فلسطین کریدور امارات- حیفا و فاو- ترکیه سه چهارم ظرفیت حمل و نقل زمینی ما را هم خالی خواهد کرد چون عربها باهوشند.
آیا هنوز آن انگاره ذهنی«عرب پخمه و تنبل و گاو شیرده» در ذهن شما جایی دارد؟!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

27 Nov, 06:03


⭕️ سرنوشت «رضا اصفهاني»؛

↙️
کسی که می خواست قهرمان اصلاحات ارضی در جمهوری اسلامی باشد

✍️ قاسم خرمی

💮 پيرمرد تنها و بيماري كه روز 19 آبان 1381 در يك ساختمان قديمي و متروك در ميدان حسن آباد تهران درگذشت را ممكن است خيلي از شما نشناسید و یا به ياد نياوريد. اما او با همان معيارهاي سالهای آغازین انقلاب اسلامی، ميتوانست نخست وزیر، رئیس مجلس و یا حتی رئيس جمهور ايران شود و لاجرم آینده و سرنوشت میلیون ها ایرانی را در کف بگیرد.

💮 از دوران كودكي و نوجواني و جواني رضا اصفهاني، اطلاعات زيادي در دست نيست. همين قدر مي دانيم كه او مدتي كارگري كرده و در مدرسه مروي تهران درس حوزوي خوانده و مدتي را هم در نجف گذرانده است و در حوالي سال 54 با حسينه ارشاد در پيوند بوده است.

💮 او در سال 1358 و در دوران سرپرستی عباس شیبانی بر وزارت کشاورزی، مدتی را به عنوان معاون وزیر در امور روستایی منصوب شد و طرح معروفش تحت عنوان «اصلاحات ارضی اسلامی» را به اجرا در آورد که غوغایی در کشور به پا کرد و اگر دیر جنبیده بودند، بساط مالکیت خصوصی زمین در ایران را برچیده بود.

💮 رضا اصفهانی که خود را اقتصاددان اسلامی معرفی می کرد و کتابی با عنوان «اقتصاد از دریچه اسلام» نوشته بود، به نوعی سوسیالیسم عمیق اسلامی و حتی ریاضت کشی در زندگی فردی باور داشت. به نظر او اساس اسلام بر عدالت است و برای این منظور باید از اغنیا گرفت و به فقرا بخشید.

💮 شمشیری که رضا اصفهانی برای مصادره و ملی کردن اراضی خصوصی از نیام کشیده بود، در ابتدا با تشویق و هلهله انقلابیون تندرو مواجه شد. حتی گروه‌های چپ و کمونیست هم احساس می کردند که در این فقره از او عقب مانده اند و از رضا اصفهانی به عنوان قهرمان نويافته ضد استکباری یاد می‌کردند!

💮 به زودی شمشیر بران این جوان عبوس و افراطی به استخوانی سخت گیر کرد که فکرش را نمی کرد. گروهی از ملاكين و زمینداران به علمای محلی فشار آوردند و علمای محلی به روحانیون متنفذ حکومتی رجوع کردند و عملکرد رضا اصفهانی در الغای مالکیت خصوصی زمین، با تردیدهای جدی مواجه شد و حتی امام خمینی را هم به واکنش واداشت.

💮 اما اصفهانی با شهرتی که از محل مصادره ها و یا به قول رفقایش «استکبار ستیزی» کسب کرده بود، در نخستین مجلس تشکیل شده بعد از انقلاب، به عنوان نماینده ورامین به مجلس راه یافت.
او در آغاز دوره نمایندگی یعنی بیست و سوم شهریور 1359 که هنوز سه ماهی از عمر مجلس نگذشته بود، آخرین ریسک زندگی اش را کرد و در نطقی انتحاری اعلام کرد که جمهوری اسلامی و حتی شخص آیت الله خمینی از مسیر استکبار ستیزی که در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب 57 اعلام شده بود، عدول کرده است و به گفته او «مستضعفین، مستضعف‌تر و مستکبرین، مستکبر‌تر شده‌اند»!

💮 سخنان اصفهاني كه به اينجا رسيد جو مجلس متشنج شد؛ آن‌ هم مجلس اول كه به طور طبيعي يكي از متنوع‌ترين و متساهل ترين مجالس بود. روحانیونی که در آن زمان سخن گفتن از مستضعفان از نان شبشان واجب تر بود، طاقت این درجه از مستضعف بازی را نداشتند. یکی از نمایندگان گفت: ” ما اجازه نخواهیم داد یک نفر آدم بی هیچ چیز با شعار دادن خودش را به مجلس برساند و بعد هم در مجلس با شعار بخواهد مجلس را تحت تاثیر قرار بدهد”.

💮 به این ترتیب رضا اصفهانی که می‌خواست حسن ارسنجانی جمهوری اسلامی باشد به اتهام افكار التقاطي، یک شبه از اسب سیاست افتاد و از تمام آن دلدادگاني كه پاي درس‌هاي اقتصاد اسلامي او مي نشستند و مشوق او در مصادره‌ها و بگير و ببندها بودند، یک نفر حتی در مراسم ختم او شرکت نکردند و به اين ترتيب قهرمان نويافته ضدمالكيت خصوصي در تنهايي و انزوا از یادها رفت و دیگر هیچ کس از او چیزی نگفت.

💮 رضا اصفهاني البته آدم شارلاتان و شيادي نبود؛ صبح زود وارد ساختمان وزارت كشاورزي مي‌شد و تا پاسي از شب كار مي كرد. خورد و خوراك و هزينه هاي شخصي او بعيد است كه از يك كارمند معمولي فراتر رفته باشد، اما با هر گردش قلم او ميلياردها تومان املاك و دارايي زير و رو مي‌شد و ده‌ها نفر به خاک سیاه می‌نشست. رضا اصفهاني در حقيقت انسان باورمندي بود، اما با باورهاي خطرناك كه اثرات مخربش از خود او فراتر مي‌رفت.

💮 قدرت‌یابی انسان ناشناخته ای مثل رضا اصفهانی که شانه به شانه بازرگاني، سحابي، رفسنجانی، چمران و غيره... وارد مجلس شده بود، نشانه به هم ریختگی طبقات اجتماعی و شئونات سیاسی و ظهور پدیده‌های اتفاقی و تصادفی در عالم سیاست ایران است که می‌توانند بسيار كارآمد نما و در عين حال خطر آفرين باشند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

24 Nov, 04:57


📄 رکورد زیان‌دهی

🔹درحالی که دولت قبل مدعی راه انداختن کارخانه ها و کسب و کارها بود، گزارش تفریق بودجه سال ۱۴۰۲ که توسط دیوان محاسبات آماده و در مجلس ارائه شده، نشان می‌دهد که دولت حتی توان اداره شرکت‌های دولتی را هم نداشت. براساس این گزارش تعداد زیادی از شرکت‌های دولتی به وضعیت زیان‌دهی رسیدند.

🔹براساس گزارش اجمالی که دستغیب رئیس دیوان محاسبات در مجلس ارائه کرد،  تعداد شرکت های زیانده دولتی افزایش قابل توجهی داشتند
.

🔹در این گزارش روشن میشود که علاوه بر صداوسیما بزرگترین شرکت زیان‌ده دولتی زیرمجموعه وزیر جهاد کشاورزی دولت رئیسی اداره می‌شد. وزارتخانه ای که در دوران مسئولیت وزیرسابق با فسادهای بزرگ چای دبش و فساد در واردات نهاده‌های دامی روبه رو بودیم.

🔹دولت پیش‌بینی می‌کرد که در سال ۱۴۰۲ تنها ۱۷ شرکت دولتی زیان‌ده خواهد بود که رقم کل زیان آنها ۲۱ هزار  میلیارد تومان است. اما گزارش تفریق بودجه نشان داد دولت قبل با همت و پشتکار خود توانسته ۱۷ شرکت زیانده را به ۱۳۴ شرکت با رقم ۳۵۴ هزار میلیارد تومان زیان افزایش دهد. از این رقم ۸۰ درصد کل آن نیز مربوط به ۶ شرکت از جمله شرکت بازرگانی دولتی ایران، سازمان هدف‌مند سازی یارانه‌ها، سازمان بیمه سلامت ایران، شرکت مادرتخصصی و... است.

🔹جالب تر اینکه از کل رقم ۳۵۴ هزار میلیارد تومان زیان، ۱۳۷ هزار میلیارد تومان آن به شرکت بازرگانی دولتی ایران تعلق دارد.

🔹بررسی صورت‌های مالی این شرکت نشان می‌دهد که سال ۱۴۰۰ این شرکت با بیش از ۳۹ هزار میلیارد تومان زیان، بزرگترین و زیان‌ده‌ترین شرکت دولتی بود. در سال ۱۴۰۱ نیز این عدد با افزایش بیش از دو برابری، به حدود ۸۲ همت رسیده بود.
در نتیجه دولت رئیسی با تلاش‌های خود توانسته زیان این شرکت را از ۳۹ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ به ۱۳۷ هزار میلیارد تومان در ۱۴۰۲ ارتقا ببخشد.

🔹مهمتر اینکه این شرکت همان شرکتی است که بارها و بارها در مورد کشف فساد در درون آن خبرهایی منتشر شده است. از جمله این موارد: « چه‌کسی پاسخگوی فساد هزاران تن روغن شرکت بازرگانی دولتی است؟» (22 خراد 1402، تسنیم) «پرونده فساد مالی در
شرکت بازرگانی دولتی| ۱۹ نفر شناسایی و دستگیر شدند» (ایسنا، 19 آذر 1402)

داستان روغن‌های فاسد

🔹۲۲ خرداد ۱۴۰۲ رئیس دستگاه قضا به شمال کشور رفت و در بندر امیرآباد به موضوع واردات روغن هایی اشاره کرد که شرکت بازرگانی دولتی آن را ترخیص نکرده بود.

🔹رئیس دستگاه قضایی در بازدید از بندر نوشهر به محل مخازن روغن خوراکی این بندر رفت و مشاهده کرد که بالغ بر 10 هزار
تن روغن خوراکی متعلق به شرکت بازرگانی دولتی ایران بیش از 300 روز در مخازن بندر نوشهر مانده است.

🔹بنابر اظهارات مسئولان بندر، به دلیل پایین آمدن قیمت روغن نسبت به زمان خرید آن و عدم پرداخت هزینه انبارداری، شرکت مذکور تمایل به ترخیص کالا نداشت؛ حال آنکه در صورت تخلیه این روغن‌ها، مخازن بندر نوشهر قابلیت حداقل 10 مرتبه بارگیری در سال و کسب درآمد بیشتر را خواهند داشت.

🔹رئیس قوه قضاییه در جریان بازدید از این بخش، سوالات مهمی را از مسئولان مربوطه به‌ویژه متولیان شرکت دولتی صاحب 10 هزار تن روغن خوراکی موجود در بندر نوشهر مطرح کرد؛ از جمله اینکه آیا موضوع عدم تمایل این شرکت به فروش این محموله روغن به واسطه کاهش قیمت و به تبع آن عدم ترخیص، مقرون به صحت است یا خیر؛ رئیس قوه قضاییه در این رابطه دستور شفاف‌سازی موضوع را صادر کرده بود اما بعد از آن هم هیچ خبری از این ماجرا نشد.

رتبه دوم تسهیلات

🔹با این حال زیان‌ده بودن و فساد این شرکت دلیلی نشده تا این شرکت از خوان تسهیلات دولتی بانکها بی‌بهره بماند. به طوری که بر اساس اطلاعات منتشرشده از تسهیلات و تعهدات پرداختی بانکها به دستگاه‌های اجرایی، این شرکت زیانده دومین شرکت دریافت‌کننده تسهیلات بوده است.

🔹رتبه اول در اختیار «سازمان تامین اجتماعی» است. این سازمان با دریافت ۱۲۳ فقره تسهیلات به ارزش ۴۴ هزار و ۲۰۹ میلیارد تومان تسهیلات رتبه نخست دریافت‌کنندگان تسهیلات را به خود اختصاص داده است. پس از این سازمان، «شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران» با دریافت ۳۰ فقره تسهیلات به ارزش ۳۸ هزار و ۴۹۹ میلیارد تومان رتبه دوم را در اختیار دارد.

🔹این درحالی است که جریان رسانه ای و حامیان دولت قبل تلاش می کنند از دولت رئیسی چهره‌ای ناجی شرکت‌ها و کسب‌و‌کارها بسازند. امری که در عالم واقع هیچ جایگاهی ندارد.


با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

22 Nov, 04:44


✍️ علم و ثروت ایرانی در خدمت امریکا!


موسسه غیرسیاسی و غیرانتفاعی MPI (Migration policy Institute)
*اعلام کرد كه در تاريخ آمریکا، بالاترین سطح کیفی مهاجران متعلق به جامعه ایرانیان است.

*جامعه ایرانی‌تبار از نظر:*
- *آموزش و تحصیلات*
- *مشاركت اجتماعی*
-  *پرداخت مالیات و اجرای قانون*
*برترین مهاجرانی هستند که تاریخ امریکا تاکنون به خود دیده است.

بر اساس دو سرشماری در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ تعداد ایرانیان مقیم آمریکا یک میلیون و نهصد هزار تن است که نهصد هزار تن در کالیفرنیا زندگی می‌کنند و ۲۰درصد جمعیت‌شان در (بورلی‌هیلز) ساکن هستند.

بعد از کالیفرنیا، بیشترین جمعیت ایرانی در نیویورک، شمال نیوجرسی، ایالت واشنگتن، سياتل، بوستون و هیوستون تگزاس ساکن هستند.

*مدرک ۵۱ درصد ایرانیان بیش از لیسانس است. درحالی‌که این نسبت در جمعیت آمریکایی ۲۴ درصد است.*
*از هر چهار ایرانی بیش از یک‌ تن فوق‌لیسانس و دکتری دارد. این بالاترین آمار در میان ۶۷ گروه قومی ساکن امریکا است.

*بر اساس آمار اداره بازرگانی، ایرانیان در بین ۲۰ گروه مهاجر برتر، بالاترین نرخ مالکیت کسب ‌و کار را دارند که سهم قابل توجهی در اقتصاد ایالات متحده دارند.

*تقریباً از هر دو خانواده ایرانی- آمریکایی یک خانوار درآمد سالانه بیش از ۱۰۰ هزار دلار دارند اما این نسبت در خانواده امریکایی یک به پنج است.

*بر اساس آمار دانشگاه MIT، اساتید، دانشمندان، مهندسان و مشاغل ایرانی در ایالات متحده حدود یک تریلیون دلار را در اختیار دارند یا آن را مدیریت می کنند.
آنها در هر بخش از جامعه حضور برجسته‌ای دارند
.

*در حال حاضر، نزدیک به ۱۵۰۰۰ پزشک با اصالت ایرانی در ایالات متحده مشغول به کار هستند
.

ایرانیان به عنوان قانونمندترین قومیت تاکنون و دارای کمترین بزه اتهام و محکومیت هستند.

بزه و خلاف در جامعه ایرانی- آمریکایی پایین‌ترین رتبه در مقایسه با دیگر مهاجران در تاریخ ایالات متحده است.

دوازده هزار استاد تمام ایرانی در دانشگاهها و موسسات اموزش عالی آمریکا تحقیق و تدریس می‌کنند، بطوری‌که به سختی می‌توان یک دانشگاه یا کالج آمریکایی را پیدا کرد که در آن حداقل یک یا چند استاد ایرانی - آمریکایی در آن خدمت نکنند.

آنچه بیش از همه قابل توجه است این است که ۷۵ درصد اساتید ایرانی در دویست دانشگاه برتر امریکا (از میان چهار هزار دانشگاه) تدریس می‌کنند.

* افتخارآفرین است، اما دردناک و تاسف‌برانگیز!
.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

20 Nov, 05:02


تلخ اما واقعی!

این گزارش هشداری درباره ‎خودکشی کودکان است. در ۵ سال گذشته ۱۹۶ کودک «۸ تا ۱۷»ساله اقدام به خودکشی کرده‌اند و
۱۳۳ مورد به مرگ منجر شده. قطعا خودکشی‌های دیگری هم بوده که رسانه‌ای نشده‌اند و در این گزارش هم به چند مورد اشاره شده.

⬅️از ۱۹۶ خودکشی انجام شده در بازه زمانی پنج سال گذشته، ۱۳۰ مورد مربوط به کودکان دختر، ۴۷ مورد مربوط به کودکان پسر و در ۱۹ مورد نیز جنسیت کودکانی که به خودکشی اقدام کرده‌اند ذکر نشده است.

از ۱۹۶ مورد خودکشی رسانه‌ای شده کودکان
، سقوط از ارتفاع با ۶مورد بیشتری فراوانی را دارد.پس از آن حلق‌آویز کردن: ۵۰ مورد، قرص و مخدر: ۲۳، شلیک باگلوله: ۷، خودسوزی: ۵، غرق‌شدگی: ۳ و شیوه خودکشی ۴۸ نفر هم اعلام نشده. خودسوزی فقط توسط دختران و شلیک باگلوله فقط توسط پسران انجام شده.

خودکشی کودکان در استان تهران با ۳۸ مورد در صدر لیست است؛ پس از آن در خوزستان: ۳۷ مورد، خراسان رضوی: ۳۴ مورد، کهگیلویه و بویراحمد: ۱۴ مورد، کرمانشاه: ۱۱ مورد، کردستان: ۷ مورد، آذربایجان غربی: ۷ مورد، گیلان: ۷ مورد، ایلام: ۵ مورد، لرستان: ۴ مورد، آذربایجان شرقی: ۴ مورد، مازندران: ۳ مورد، هرمزگان: ۳ مورد، سیستان و بلوچستان: ۳ مورد، اصفهان: ۳ مورد، مرکزی: ۲ مورد
، اردبیل: ۲ مورد، فارس: ۲ مورد، قم: یک مورد، کرمان: یک مورد، همدان: یک مورد، یزد: یک مورد، البرز: یک مورد، زنجان: یک مورد و مکان خودکشی کودکان در ۴ مورد هم نامشخص بوده است.

⚠️دلایل خودکشی: اختلافات خانوادگی، ازدواج اجباری، کودک همسری و کودک مادری بیشترین فراوانی را در میان این ۱۹۶ خودکشی رسانه‌ای شده دارد؛ به ویژه در مورد کودکان دختر.

فقر، افسردگی و اختلالات روانی و مسائل درسی و تحصیلی در رده‌های بعدی است. در مواردی هم دلایل خودکشی کودکان ذکر نشده.

گرچه برخی کودکان از مرگ نجات یافتند اما ادامه زندگی آنها علیرغم آسیب روحی با آسیب‌های جدی جسمی هم همراه بوده. مثلا یک دختر ۱۶ ساله در استان مرکزی پس از اقدام به سقوط از ارتفاع زنده مانده اما دست راستش قطع شده است و یک پسر ۱۵ ساله هم در خوزستان بعد از حلق‌آویز کردن به کما رفته
.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

19 Nov, 05:26


🔴 مغزهای جوان - مغزهای پیر

✍️ رحیم قمیشی

در نمایشگاهی بین‌المللی خارج از ایران قدم می‌زدم و از غرفه‌ها بازدید می‌کردم، که ناگهان رئیس دولتی ما، با شتاب وارد شد، دستم را گرفت، و با وحشت و اضطراب از غرفه‌ای که آنجا بودم بیرونم کشید.
با تعجب زیاد نگاهش کردم!
او نفس نفس زنان توضیح داد حواس‌ات نبود؟ اینجا غرفه شرکتی اسرائیلی است!
به او خیره شدم، غرفه اسرائیل باشد که باشد، من تکنولوژی‌اش را نگاه می‌کنم، محصولاتش را.
و او در حالی‌که سرش را به تأسف تکان می‌داد پاسخ داد، اگر عکسی از تو اینجا بگیرند، اگر فردا حفاظت متوجه شود، چه می‌خواهی بکنی!؟
زندگی در دنیای پیرمغزها همین است، اگر اینطور شود، اگر آنطور شود، قبلاً یکی اینطور شده، همه می‌دانند، و مثال پشت مثال.
اما کسی که ذهن فعال و جوانی داشته باشد، همه این پرسش‌ها برایش خنده‌دار است.
متصدی غرفه متوجه شد، دنبالم آمد و گفت، اگر شما با اسرائیل مشکل دارید ما می‌توانیم محصول‌مان را با مارک هر کشوری که شما دوست دارید و در همان کشور تحویل‌تان دهیم!!
موضوع من بقیه داستان نبود.
اما تفکر فرسوده و پیری که قسم‌ خورده ولو به قیمت نابودی ایران، ذره‌ای فکرش را تغییر ندهد را، خواستم با تفکر ایلان ماسک مقایسه کنم.

ماسک پولدارترین فرد جهان است، مهمتر از آن امروز عملا نفر دوم کشور ایالات متحده است و مهمترتر از آن دو، از مبتکرترین افراد حال حاضر روی کره زمین است.
او طرحی را داد که فکر کردن به آن در مخیله هیچکس نمی‌گنجید، قرار دادن صدها ماهواره پیوسته در آسمان، به‌جای میلیون‌ها دکل مخابراتی بر سطح زمین، تا اینترنت در قله اورست هم در دسترس باشد، در کره ماه هم، و بشر یک قدم به خدا شدن نزدیک‌تر شود.

برخی خبرگزاری های معتبر گزارش داده‌اند؛ او به نماینده ایران در سازمان ملل پیشنهاد گفتگو داده، و گفته هر کجا برای شما راحت است همانجا می‌آید. او می‌توانست در حسینیه‌ای بنشیند، بگوید همه باید به دستبوسش بروند. می‌توانست بگوید من با یک چک، کل منابع و معادن ایران را می‌توانم بخرم، می‌توانست همه وقتش را صرف چاکران دربارش کند که چقدر باهوش است، چقدر نورانیست، می‌توانست تمام وقت به فکر آن باشد اگر مُرد وارثش که باشد!
می‌توانست تمام فکر و ذکرش آن باشد چطور می‌تواند اموال نسل‌های آینده را هم، بیشتر چپاول کند تا به ترویج ایدئولوژی‌اش نزدیک‌تر شود. او می‌توانست هزار فکر مسخره در سرش داشته باشد، که یک وقت ایران از این ملاقات سوءاستفاده نکند!
اما خیلی ساده، مبتکرانه، شجاعانه، بدون تشریفات گفت باید ببینم حرف ایران چیست، و آیا می‌شود بدون جنگ و تحریم به اهدافی مشترک دست یافت.
این فکری جوانگراست.

چه بسیار در سن جوانی فکرشان پیر شده.
و چه بسیار افراد با سن بالا که فکر جوانی دارند، شجاعت تصمیم‌گیری، جُربُزه حرکت بر خلاف روال قبل، نقد گذشته خود، بی‌توجهی به تشریفات دست و پاگیر، تعیین هدف و حرکت بی‌مهابا در آن جهت.

مشکل ما در کشور هرگز با افراد پا به سن گذاشته نیست.
ما با افکار پوسیده مشکل داریم.
افکاری که نوآوری در آنها مُرده.
و تنها معیار آنها در تصمیم‌گیری‌شان آنست که مبادا پرستیژشان آسیب ببیند!
مبادا مردم بگویند اشتباه داشته‌اند.
مبادا کسی به خدا بودن‌شان شک کند!

ایران
نیازمند افکار جوان است.
ایران با افکار پیر بسیار صدمه دیده
افکار حاکم بر کشور ما
بیشتر برای نگهداری در موزه‌ها مناسب است
نه برای اداره کشوری در قرن بیست و یکم
آن هم ایرانی با تمدن چند هزار ساله!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

18 Nov, 09:55


*بندر لنگه ی ایران ،مادرِ شهر دوبی بود*

کتاب "دوبی سریع ترین شهر دنیا"نوشته جیم کرین باترجمه هرمز همایون پور در سال ۹۱ در ۴۱۲ صفحه توسط نشر نی منتشر شده است.این کتاب درچهار بخش وهیجده فصل چگونگی شکل گیری بندر دوبی را به تفصیل شرح می دهد.

جیم کرین می نویسد:"کسی تصور نمی کرد که این دهکده کوچک روزی به شهری بدل شود که لقب سریع ترین شهر دنیا را به خود اختصاص دهد.

در ۱۹۶۰ دوبی سفری آغاز کرد که از هر آنچه عرب ها در چندین صد سال انجام داده بودند هیجان انگیزتر بود.شهر با گذشت زمان بزرگ تر ودرخشان تر شد.

دهکده نشینان رداهای شفاف گلدوزی شده به تن میکردندوسالمندان بی سواد با جت های شخصی به خرید می رفتند.

"به قول نویسنده کتاب ،مادر شهر این دهکده که امروز مدرن ترین شهر دنیا محسوب میشود"بندرلنگه"بود

بندر لنگه،همان طور که از نامش پیداست بندری لنگه وبی همتا وبی نظیر بود که نام دیگرش بندر مروارید است.نویسنده در فصل دوم تحت عنوان:سرازیر شدن ثروت ایران به سمت دوبی می نویسد:

"لنگه بندری سرزنده بامردمانی هوشمند بود که میدانستند چگونه پول بسازند اما با سخت گیری دولت ایران و وضع عوارض ومالیات فضای بی قید وبندی که آن مردم را جذب کرده بود از میان رفت.

در سال ۱۸۹۴ میلادی که شیخ مکتوم در دوبی به تخت حکومت نشست می خواست کارهایی برای جذب بازرگانان از ایران انجام دهد.

در سال ۱۹۰۰ ایرانی ها کار اورا آسان کردند.
آنها مالیات ها را در لنگه وبوشهر افزایش دادند ،مهاجرت ها شدت گرفت .

شیخ مکتوم مراقب میوه های رسیده بود. پس طرحی در انداخت تا دوبی به مناسب ترین بندر برای کسب وکار در ناحیه سفلای خلیج فارس تبدیل شود.
پنج درصد مالیات موجود ونیز عوارض گمرکی را لغو کرد و دوبی را به صورت یک بندر آزاد در آورد.

در همان حال کارگزاران خود را به همه سوی خلیج فارس فرستاد تا بزرگترین بازرگانان را چه عرب وچه ایرانی به اقامت در دوبی برانگیزند.

این کارگزاران به تجار وعده زمین رایگان میدادند . به خواسته های آنان در مجلس وسیاست عدم دخالت دولت در امور تجارتی گوش می دادند. و بالاخره این مشوق ها کارگر افتاد،سران تعدادی از بزرگترین خانواده های بازرگان ایرانی پذیرفتند که به دوبی بروند .

سرشماری سال ۱۹۰۱ نشان داد که پانصد ایرانی در دوبی اقامت گزیدند.
ظرف چند سال بعد روشن شد که بیش تر ایرانیانی که لنگه را ترک کرده اند در دوبی ساکن شده اند.

"در ادامه جیم کرین می نویسد:ایرانیان در دوبی محله بستکیه را ساختند که نامش را از بستک شهر آبا واجدادی شان در جنوب مرکزی ایران گرفته بودند. ایرانی ها علاوه بر کسب وکارخود زبان،غداهای متنوع،موسیقی وآداب اجتماعی شان را نظیر مراسم عروسی که چندین روز طول می کشید را به دوبی آوردند. ایرانی ها رونق ودنیا دیدگی را به شهری آوردند که از هیچ یک از آنها آگاهی چندانی نداشت.

بیش تر اهالی دوبی هنوز در کلبه های سقف پوشالی زندگی می کردند وآب آشامیدنی خودرا از چاه های عمومی می گرفتند.

اما شهر دارای محله مدرنی شد همان بستکیه که تازه ترین فناوری تهویه را وارد کرد:بادگیر.

در ادامه مطلب کرین می نویسد:"رهبران دوبی از تجارت آزاد ومشوق های کسب وکارشیخ مکتوم درسها آموختند .آنان می دانند که صرفا با تغییراتی اندک در اوضاع واحوال وخردمندی ها بخت واقبال بندر لنگه ودوبی می تواند جابه جا شود".استان هرمزگان به ویژه غرب استان،در ۱۱۷ سال قبل یعنی یک قرن و۱۷ سال پیش بنیانگذار مدرنیسم در بندر دوبی بودند.

جالب اینجاست که استاندار هرمزگان در اواخر دوره قاجار واوایل دوران پهلوی *سدیدالسلطنه* بوده .او نویسنده ومحقق ومورخ بود وکتاب های تاریخی بسیاری از وی بجا مانده است که هنوز برخی از کتب ایشان منبع دست اول خلیج فارس وبنادر وسواحل جنوب ایران محسوب میگردد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

17 Nov, 07:01


پیشنهاد راه اندازی  چند کلینیک بسیار ضروری و مهم

🔗حالا که مقرر شد کلینیک ترکِ بی حجابی راه اندازی شود در همین راستا پیشنهاد می شود چند کلینیک زیر که از قضا بسیار کلیدی و ضروری نیز هستند راه اندازی شود.

🔗 یادآور می شود که با راه اندازی این کلینیک ها هم خداوند از شما راضی و خشنود خواهد شد و هم خلق خداوند یعنی مردمانی که از طریق راه اندازی این کلینیک ها مشکلات و گرفتاری های شان تاحدودی حل می شود و نتیجه اَش با اجازه شما می شود توسعه و آبادانی هر چه بهتر و بیش تر کشور. البته موارد  فراوان است که اگر به تمام آن ها پرداخته شود لیست بلند بالایی خواهد شد لذا  فقط به تعدادی از مهم ترین آن ها اشاره می شود.

1.کلینیکِ رفعِ بی کاری؛  این دوستان  اگر نمی دانند بدانند که درصد زیادی از جوانان کشور که از قضا دانش آموختگان رشته های مختلف از دانشگاه های کشور هستند دچار بلیه ای بزرگ به نام بی کاری اَند و به هر دری می زنند نمی توانند شغلی مناسب برای خودشان فراهم کنند به گونه ای که کسر قابل توجهی از آنان به مشاغل کاذب مانند دستفروشی، اسنپ، مسافرکشی، کولبری، دادزنی، و مواردی مشابه روی آورده اند.

2.کلینیکِ رفعِ بی خانمانی (رفع مشکل مسکن)؛ باز هم اگر این دوستان خبر ندارند خوب است باخبر شوند که کسر قابل توجهی از شهروندان به دلایل گوناگون از خانه و کاشانۀ مناسبی برای زندگی برخوردار نبوده و دچار بی خانمانی اَند. یا مستأجر در خانه های کوچک یا سرگردان درون شهرهای بزرگ و خیابان خواب و ماشین خواب و چادر خواب و کانکس خواب. قصّۀ دردناک مسکن در این کشور گوش فلک را هم پُر کرده است اما چگونه است که این دوستان از این مشکل بی خبرند خود موضوعی قابل تأمّل و صد البته تعجب است!!!

3.کلینیکِ رفعِ بی پولی و بی درآمدی (رفع فقر و محرومیت)؛ به اطلاع این بزرگواران می رساند که در اثر شرایط ناگوار و دردناک اقتصادی هر روز بر تعداد فقرا و محرومین جامعه افزوده می شود تا جایی که حالا طبقۀ متوسط جامعه به جمع طبقۀ پایین و در واقع طبقۀ محروم و فقیر نیز اضافه شده است. در برخی مناطق محروم که فقر و محرومیت خانوارها بیداد می کند به گونه ای که از شدت فقر در بدترین وضعیت ممکن روزگاران خود را سپری می کنند!!!

4.کلینیکِ رفعِ بی دارویی؛ به سمع و نظر این دوستان می رسد که هم اکنون بسیاری از بیمارانی  که دچار بیماری های مزمن و حادّی چون سرطان هستند به شدت از فقدان دسترسی به داروهای مطلوب و مفید محروم هستند به گونه ای که نسخه به دست از این  داروخانه به آن داروخانه می روند تا شاید دارویی بیابند که مرهمی بر زخم های جانکاه شان باشد!!

5.کلینیکِ رفعِ بی عدالتی؛ بسیار دور از انتظار است که این دوستان خبر نداشته باشند که بی عدالتی در این کشور در زمینه های گوناگون بیداد می کند و از این منظر نوعی شکاف طبقاتی بروز نموده است که ثروتمندان هر روز   ثروتمند تر و فقیران هر روز فقیرتر می شوند. عده ای  اندک به بسیاری از قرصت ها، خدمات و امکانات رنگارنگ به هر نحو ممکن دسترسی آسان دارند و در مقابل  بسیاری از شهروندان  از بسیاری از فرصت ها، خدمات و امکانات موجود محروم اَند!!!

6.کلینیکِ رفعِ  بی حمایتی؛ خوب است این دوستان بدانند که گروه های آسیب  پذیر  مختلف جامعه از کارگران گرفته تا بازنشسنگان و سالمندان و زنان سرپرست خانوار و معلمان و روستاییان و معلولین از حمایت های  ضروری و مفید برای برخورداری از یک زندگی معمولی محروم اَند به گونه ای که در اثر چنین وضعیتی دچار مشکلات و مسائل گوناگونی شده اند و به تنهایی و بدون حمایت های لازم امکان رفع مشکلات خود را ندارند!!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

16 Nov, 06:17


🔴 برق از کجا می‌رود

وقتی دندان درد می‌گیرد، چند روز با مُسکن جلوی درد را می‌گیریم. درد آرام می‌شود.
خیلی‌ها در این مرحله باقی می‌مانند، به خیال اینکه خلاص شده‌اند و مشکلی نیست. یادشان می‌رود که آن درد نشانه شروع خرابی دندان است. مدتی می‌گذرد و ناگهان می‌فهمند که دندان از بین رفته ‌ و جز کشیدن راهی باقی نمانده است. یا اگر اقبال داشته باشند، باید با هزینه زیاد و رفت‌و‌آمدهای فراوان و کارهای مفصل تخصصی شاید بتوان آن را درمان کرد.
دردها نشانه‌های مرض‌اند.

حکایت اغلب مشکلات و بحران‌هایی که سال‌ها گریبان ما را گرفته است، حکایت درد و مُسکن است.

ماجرای کمبود برق، نوک کوه یخ بحران‌ها و ماجرای سلسله‌ای از دردهاست که با مسکن موقتا آرام می‌شوند و فراموش می‌شوند.

سه نیروگاه از مدار خارج شده‌اند، چون مازوت می‌سوزانند که هوا را بسیار می‌آلاید. مازوت می‌سوزانند، چون کشور دچار کمبود گاز است. کمبود گاز به خاطر وجود بحران فرسودگی در صنایع نفت و گاز و برق است. بحران و فرسودگی دارند، چون سوءمدیریت طولانی‌مدت و تا حدی تحریم‌ها مانع از به‌روز‌رسانی آنها شده است. سوءمدیریت است، چون این صنایع در ایران از بزرگ‌ترین منابع تولید رانت‌اند و تسلط بر آنها از عسل شیرین‌تر. تصدی این مجموعه‌های عظیم نه تابع معیارهای تخصصی، بلکه تابع منفعت‌طلبی قدرت‌های سیاسی است.

سال‌هاست که درد کمبود برق را مثل دیگر دردها با مسکن‌های مختلف می‌خواهند آرام کنند. گاه با استفاده از سوخت‌های آلاینده در نیروگاه‌ها و گاه دادن برنامه‌های خاموشی، گاهی نیز با قطع برق کارخانجات. آن‌قدر استفاده از مسکن‌ها زیاد شده ‌ که دیگر اصل درد و منشأ آن به فراموشی سپرده شده است. در آرامشی ویرانگر دندان‌ها یک به یک به سوی خراب‌تر‌شدن می‌روند.

هرگاه بحث کمبود برق به میان می‌آید، کارشناسان مختلف به بیان راه‌حل‌های متعدد می‌پردازند؛ شیوه‌های افزایش تولید برق، روش‌های صرفه‌جویی در مصرف برق، استفاده از انرژی‌های نو مانند باد و آفتاب و راه‌های تخصصی دیگر.

اینک از زاویه‌ای دیگر به موضوع نگاه کنیم.

تقریبا در تمام برنامه‌های توسعه پنج‌ساله کشور، موضوع افزایش تولید برق و اصلاح نیروگاه‌ها مورد توجه قانون‌گذار بوده و در بودجه‌های سالانه هم ردیف‌های بودجه‌ای برای آن پیش‌بینی شده است. علاوه‌براین بیش از 30 سند بالادستی در همین حوزه در سطوح عالی تصویب شده‌اند که هرکدام ضوابطی برای این صنعت تعیین کرده‌اند تا برق مورد نیاز ‌ برای انواع مصارف کشور تأمین شود. در سال‌های 93 و 94 که سند چشم‌انداز صنعت برق در افق 1404 تصویب شد، «تأمین برق مطمئن و پایدار» اولین هدف استراتژیک از اهداف 12گانه این سند بود. اگر این قوانین و این اسناد اجرا می‌شدند، الان کشور دچار چنین بحران سنگینی برای تولید برق نبود که نقطه پایان هم معلوم نباشد.

گفته می‌شود کمبود گاز یکی از دلایل بروز بحران در صنعت برق است.
ایران دومین ذخایر طبیعی گاز جهان را دارد‌ اما نمی‌تواند برای نیروگاه‌ها گاز مورد نیاز را تأمین کند. درباره تولید و مصرف گاز هم مقررات زیادی وجود دارد که اگر اجرا شده بودند، این سال‌ها کشور دچار این بحران‌ها نمی‌شد.

این مقدمه نسبتا طولانی ما را به این نتیجه می‌رساند که پرسش اصلی این نیست که چرا کشور در کمبود برق به سر می‌برد. کارشناسان صنایع نفت و گاز و برق دلایل فنی و تخصصی را  می‌دانند و گفته‌اند.

پرسش اصلی و مهم‌تر این است که چرا و چگونه قوانین و مقررات مربوط به صنایع نفت و گاز به اجرا درنیامده‌اند تا براساس آنها صنایع برق و گاز بتوانند به‌درستی به اجرا درآیند و کشور وارد چنین بحران‌های بزرگی نشود. ریشه اینجاست. برق از جای دیگر است که می‌رود. تا به این سؤال پاسخ داده نشود و براساس پاسخ اقدام اصلاحی نشود، هر راه‌حل فنی برای بهبود وضعیت تولید نفت و گاز و برق بی‌اثر است و حداکثر اینکه باز مسکنی خواهد بود که درد اصلی را از یاد می‌برد.

ریشه دندان که خراب باشد، هر درمانی روی دندان بیهوده است، مگر درمان از ریشه آغاز شود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

16 Nov, 06:17


🥇بهتـريـنها در دمـاتجهيــز پيــدا ميـشود !

❄️كولرگازي و اسپليـت
💰انـواع فـن کویــل
👌انواع داکت اسپلیـت
🔥دیـگ و تجهيـزات موتورخانـه
📱انـواع تجهيـزات كنتـرل
🏊‍♀️ تجهيزات استخـر،سونا و جكوزي

💰تخفيـف ويـژه محصولات دمـاتجهيــز تا 35% !
- هواسـاز آپارتماني و صنعتي
- چيلـر و ميني چيلـر
- انــواع ايـرواشـر
- بـرج خنـك كننـده
- زنت آپارتماني و صنعتي
- منبع آبگرم كويلي و دوجداره

☕️بررسی،انتخاب و قيمت 9700 محصول از تجهیـزات تاسیسات
🌎 www.DamaTajhiz.com
02188822550 خط ويـژه
🆔 @dama_tajhiz

جمع مدیران نامدار ایران

16 Nov, 06:17


#تبلیغات

جمع مدیران نامدار ایران

13 Nov, 05:43


«برنامه‌های شاه به نفع ایران بودند؛ ما نمی‌فهمیدیم!»


♈️ عزت‌الله سحابی، فعال سیاسی مخالف حکومت شاه که مدتی ریاست سازمان برنامه و بودجه را در دولت مهدی بازرگان در دست داشت، در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که بسیاری از برنامه‌های محمدرضا شاه، از نظر اصولی به نفع ایران بوده اما اغلب مخالفان، از جمله خودش، آن زمان این را متوجه نمی‌شدند.

♈️ سحابی می‌نویسد: «بسیاری از کارشناسان صدیق اذعان می‌کنند که تعدادی از برنامه‌های
شاه از نظر اصولی به نفع ایران بود. مثلاً وقتی که قرارداد ۱۹۷۵ میان شاه و صدام حسین بسته شد، دو دولت امضاء کردند، در دو مجلس نیز تصویب شد و به سازمان ملل رفت و بسیار در آن محکم‌کاری شد. این قرارداد خیلی به نفع ایران بود و خطی را به عنوان خط مرز تعیین کردند که قسمت پرعمق اروندرود بود. شرق این خط به ایران تعلق گرفت ولی ما این را متوجه نمی‌شدیم.»

♈️ سحابی دربارهٔ خریدها و ساخت‌وسازهای نظامی حکومت سابق ایران نیز با ذکر مثال پایگاه‌های هوایی وحدتی و شاهرخی، نوشته است: «از دههٔ ۴۰ رژیم شاه در غرب کشور شروع به ایجاد استحکاماتی نمود. پایگاه وحدتی و پایگاه شاهرخی که در حقیقت شهری زیرزمینی است و فرودگاه آن نیز زیر زمین است. من خود در زمان جنگ پایگاه وحدتی دزفول را دیدم. هواپیماهای جت اف-۱۴ از زیر زمین با سرعت تمام بیرون می‌آمدند و به هوا می‌رفتند یا از بالا می‌آمدند،‌ چتری پشت آن‌ها باز می‌شد و یک‌راست به زیر زمین می‌رفتند؛ تشکیلات عظیمی بود.»

♈️ سحابی در جای دیگری از کتابش می‌گوید:‌ «در آن روزها یعنی در دوران حاکمیت مطلقهٔ شاه، بیشتر دوستان و حتی خود من می‌گفتیم شاه خیانت می‌کند و می‌خواهد جنگ اصلی ما را که باید با اسرائیل باشد، به جنگ با اعراب بدل کند! باری انقلاب شد و عراق به ایران حمله کرد، آن روز تازه دانستیم که در اساسنامهٔ حزب بعث ‹وحدت سرزمین‌های عربی زبان› یک اصل شمرده شده است.»

♈️ «منظور از سرزمین‌های عربی زبان همین استان‌های عربی زبان بود که در ایران است. یعنی ایلام، گیلان‌غرب و خوزستان. پس عراق به طور ذاتی به ایران نظر داشت
و می‌خواست قسمتی از ایران را ضمیمه خاک خود نماید. شاه این را فهمیده بود و در غرب استحکامات می‌ساخت اما ما به همین خاطر به او ناسزا می‌گفتیم.»

♈️ عزت الله سحابی مسألهٔ منابع طبیعی را مثال می‌آورد و می‌نویسد: «منصور روحانی وزیر کشاورزی وقت، یک زمان اعلام کرد که باید هشت میلیون رأس دام، از مراتع کشور خارج شوند وگرنه مراتع از بین می‌روند. خود شاه نیز در سخنرانی خود گفت حیوان شریری به نام بز وجود دارد که ریشه‌های گیاهان را می‌کند. این حیوان باید از بین برود. من در زندان این مطالب را در روزنامه خوانده بودم و پیش خود تحلیل می‌کردم که شاه با این کار می‌خواهد روستاییان را وابسته نماید.»

♈️ او ادامه می‌دهد: «روستاییان از بز، پشم و شیر به دست می‌آورند و از همه‌چیز و حتی شاخ و گوشت آن استفاده می‌کنند. این حیوان اساس زندگی روستاییان است و آنان با همین حیوانات و زندگی ساده‌شان از دولت مستقل‌اند. و ما فکر می‌کردیم شاه می‌خواهد به این دسیسه روستاییان را به دولت وابسته کند.»

♈️ سحابی در ادامه می‌نویسد: «در حالی که پس از انقلاب، هنگامی‌ که به عنوان نمایندهٔ مردم به مجلس راه یافتیم، در کمیسیون برنامه و بودجه، مسؤلین وزارت کشاورزی پس از انقلاب به کمیسیون می‌آمدند، برخی از آنان مسؤلان سازمان جنگل‌ها بودند و می‌گفتند باید سی میلیون رأس دام از مراتع خارج شوند، تا کنون مراتع از بین رفته است و برای احیای باقی‌مانده‌اش، این کار باید انجام بشود، و ما آن زمان فهمیدیم که واقعاً در کنار گود بودن و شعارهای بزرگ دادن با مسوولیت اجرایی داشتن تفاوت دارد


🔰•• از جلد دوم خاطرات عزت‌الله سحابی (سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۹) به نام «نیم قرن خاطره و تجربه» که در ایران اجازهٔ چاپ نیافت و از سوی نشر خاوران پاریس منتشر شده و در کتاب‌فروشی‌های خارج از کشور در دسترس است. یادداشت بالا از صفحات ۲۶ و ۲۷ کتاب آورده شده‌اند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

12 Nov, 07:27


✳️ من کاندیدای ریاست جمهوری هستم!

✍️ مجتبی لشکربلوکی

۱۵۰ سال پیش در آمریکا اتفاق بامزه ای افتاد. یک زن در آمریکا، به جرم «کاندیداتوری برای ریاست جمهوری» زندانی شد! «ویکتوریا وودهال» به‌عنوان اولین زن در تاریخ آمریکا رسما کاندیدای ریاست جمهوری شد. او زمانی چنین تصمیمی گرفت که حتی زنان حق رای نداشتند.
خانم «وودهال» استدلال جالبی داشت. طبق قانون (که البته آن هم باید تغییر کند) ما، زنان، حق رای دادن نداریم اما کجای قانون نوشته زنان حق کاندیدا شدن ندارند. سه روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، «ویکتوریا وودهال» بازداشت شد. جرم او مسخره بود: اعلان مکرر کاندیداتوری ریاست جمهوری و پافشاری بر جذب کردن رای شهروندان از تریبون روزنامه‌ای که تحت مالکیت وی بود.او پس از آزادی از زندان، همچنان به سخنرانی‌ها و فعالیت‌های اجتماعی خود برای دستیابی زنان امریکایی به حقوق سیاسی و اجتماعی برابر با مردان، ادامه داد. سرانجام «وودهال» توانست در آخرین سال‌های عمر خود، «اعطای حق رای به زنان» را ببیند.

نکته اول اینکه آدم های منطقی که وضعیت موجود را می پذیرند، رشد و پیشرفت مدیون آدم های غیرمنطقی است که می زنند زیر میز!
نکته دوم اینکه لازم نیست من و شما رییس جمهور شویم، فقط کافیست در هر حوزه ای که هستیم، خط شکن باشیم:

اولین دختری که تصمیم گرفت پنهانی درس بخواند راهی را باز کرد برای فعال شدن تمام زنان و دختران.

اولین کاسبی که تصمیم گرفت اعتماد کند و کالای فروخته شده را پس بگیرد

اولین تولیدکننده ای که تصمیم گرفت از مواد اولیه با کیفیت در محصولاتش استفاده کند.

اولین کسی که تصمیم گرفت از بیت کوین برای خرید و فروش استفاده کند و آن را جایگزین پول واقعی کند

اولین پزشکی که تصمیم گرفت مانند همه کارمندان و معلمان مالیات پرداخت کند و بقیه پزشکان را هم به مالیات دادن ترغیب کند.

اولین کارمندی که به احترام مراجعه کننده (و نه هیچ دلیل دیگری) از وقت ناهارش بگذرد.

اولین سیاست مداری که مثل بچه آدم تصمیم گرفت غرور را کنار بگذارد و از مردم معذرت خواهی کند.

اولین مدیری که تصمیم خواهد گرفت نامه ای بنویسد به تمام زیرمجموعه هایش و ابلاغ رسمی کند که هیچ کدام از فرزندان، اطرافیان، هم محلی ها و اقوامش حق ندارند خارج از عرف اداری درخواستی کنند.

اولین کارخانه داری که تصمیم گرفت به جای گواهی عدم سوء پیشینه، گواهی سوء پیشینه بگیرد و کسانی که زندان رفته اند را استخدام کند.

این ها همه شان کاندیداهای ریاست جمهوری هستند. این ها قهرمان های توسعه یافتگی هستند. داستان این «زن قهرمان» نشان می دهد که هر کدام از ما فارغ از سن و سال، فارغ از جنسیت و زبان می‌توانیم یک کنشگر توسعه باشیم. کافیست از خانه و محله، سازمان و مدرسه خود شروع کنیم یک بهبود و یک تغییر را هدف گیری و پی گیری کنیم. خداوند همه مدیران، پزشکان، و سیاست مداران و زنان و مردان خط‌شکن را یاری خواهد کرد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

11 Nov, 07:59


📄 داستان فاو

✍️آرش رئیسی‌نژاد

🔹سرانجام اسکله بزرگ بندر فاو در جنوبی‌ترین نقطه استان بصره در عراق بدست شرکت کره‌ای دوو تحویل و نصب شد. بدین ترتیب، بزرگترین موج‌شکن جهان بر پایه گینس به طول تقریبا ۱۶ km در کوچک‌ترین ساحل خلیج فارس یعنی ساحل عراق به درازای ۸۲ km راه‌اندازی شد.

🔹‏اینجا بندر فاو⁩، در جنوبی‌ترین نقطه عراق در ساحل کوتاه ۸۲ km این کشور است. طراح این پروژه بیش از ۶ میلیارد دلاری شرکت ایتالیایی Impregilo⁩ با نام جدید Webuild⁩ در میلان است. پیمانکار این پروژه نیز که از ۲۰۱۰ کلید خورده‌ شرکت کره‌ای ‌دوو⁩ است. اما این همه داستان نیست!

🔹عراق از سرمایه‌گذاری کلان برای توسعه جنوب که بیش از ۹۰٪ در تولید ناخالص داخلی این کشور سهم دارد استقبال کرده چرا که می‌خواهد ‌فاو⁩ را به قطبی اقتصادی-ترانزیتی در خاورمیانه تبدیل کند. با تکمیل این پروژه، بندر جدید فاو بزرگترین بندر خاورمیانه حتی بزرگتر از بندر جبل‌علی⁩ دبی خواهدشد.

بندر فاو با راه‌آهن جنوبی-شمالی 

🔹‏ ۱۲۰۰ km با قطارهای سریع‌السیر با سرعت ۳۰۰ km/hr برای ترانزیت کالا و مسافر به فیش‌خابور، در استان دهوک در اقلیم کردستان، و سپس به شبکه ریلی ترکیه وصل و از آنجا به اروپا می‌رسد. شرکت ایتالیایی ‌ PEG⁩ این مسیر را طراحی و شرکت فرانسوی ‌ Alstom⁩ مجری است.

🔹عراق سودای راه‌اندازی ‌ کانال خشک⁩ نیز دارد. گذشته از راه‌آهن جنوبی-شمالی، شبکه‌ای پیچیده از بزرگراه و خطوط لوله نفت و گاز شکل‌دهنده این پروژه است که بندر فاو را به ‌ بندر مرسین⁩ ترکیه متصل می‌کند. این پروژه دستکم ١٠ استان عراق را دربرخواهد داشت و خلیج‌فارس را به مدیترانه متصل می‌کند.

🔹بازسازی بندر فاو، راه‌آهن عراق-ترکیه و کانال خشک بخشی از از اَبَرپروژه ۱۷ میلیارد دلاری ‌ راه توسعه⁩ است؛ پروژه‌ای که سالانه ۴ میلیارد دلار و بیش از ۱۰۰ هزار شغل تولید خواهد کرد. عراق این پروژه را رکن اساسی اقتصاد آینده خود برای تبدیل به مرکز ترانزیت کالا میان آسیا و اروپا می‌بیند.

🔹راه توسعه⁩ که با توافق اولیه میان امارات و ترکیه برای دور زدن ایران در حال تکمیل است، می‌تواند عراق را شریک زمینی-دریایی چین در BRI⁩ کند. عراقی که در سال اخیر ماهیانه دستکم ۹.۸ میلیارد دلار درآمد داشته، هم اکنون در جستجوی راهی برای کاهش نیاز به کانال سوئز و البته تنگه هرمز است.

🔹در تهران اما ۱۳ سال است که دولتمردان از همکاری با بغداد برای راه‌اندازی مسیر ‌ شلمچه بصره⁩ گفته‌اند ولی تاکنون عملی نشده؛ مسیری ۳۲ km (کوتاهتر از تهران-کرج) که تنها به ۲۵۰ $ میلیون نیاز دارد. غافل از آنکه عراق تمایلی بدین کار ندارد. چرا؟ چون این مسیر از ارزش استراتژیک فاو می‌کاهد.

🔹چرا عراق بندری را که این همه در آن سرمایه‌گذاری کرده خود بی‌ارزش سازد؟ عراق حتی از پذیرش کامیون‌های ایرانی در خاک خود طفره رفته، بار تحویلی در مرز تخلیه شده و با کامیون‌های عراقی حمل می‌شوند. جای شگفتی نیست که عراق زیر بار اتصال راه‌آهن خود به شبکه ریلی ایران نرود.

🔹درعوضِ شلمچه بصره⁩، ایران می‌توانست راه آهن کرمانشاه بغداد⁩ را از مسیر قصرشیرین خانقین راه اندازد چرا که دسترسی به پایتخت در کشوری ازهم‌گسیخته امریست خردمندانه. همچنین، ایران می‌توانست با توسعه خط ‌ سنندج سلیمانیه⁩ از مرز باشماق، دسترسی زمینی ایمن به بازار كردستان عراق داشته‌باشد.

🔹پیش از این نیز بارها گوشزد کردم که منطقه در آستانه ‌جنگ کریدوری⁩ و رقابت زیرساختی⁩ است. اکنون نیز خطابم به دولتمردان است: «کشورها نه بر پایه پیشینه که بر پایه چشم‌انداز است که با شما کار می‌کنند.»

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

11 Nov, 07:59


- More Than 7300 Years of Civilization !
- More Than 73 Scenic Locations
- More Than 7 Chapters…
- More Than 2 Times, You Will Watch It

(شما هم وطن دوست‌داشتنی خود را معرفی می‌کنیــد؟)

🌎 Website: cyruscrafts.com

Instagram: instagram.com/cyruscrafts
Pinterest: ca.pinterest.com/cyruscraftsstore/
Facebook: facebook.com/profile.php?id=100082488638647
Linkedin: linkedin.com/in/cyruscrafts-store-925322227/

جمع مدیران نامدار ایران

11 Nov, 07:58


#تبلیغات

جمع مدیران نامدار ایران

11 Nov, 06:08


🟢 نتیجه‌ی حرف‌های پالیزدار: می‌خواهم نماز جمعه بروم!

🔸 فضای مجازی پر شده از مصاحبه‌ی عباس پالیزدار درباره‌ی حجم سنگین فساد در میان مسئولان عزیز! واکنش بعضی‌ها تعجب بوده، بعضی‌ها انگار که سریال تکراری می‌بینند هیچ واکنشی نداشتند، بعضی هم تحلیل کرده‌اند که عباس‌آقا چه نیت و برنامه‌ای در سر دارد و...

🔸 من ولی فقط احساس شرمندگی کردم! پیش از این من در نهان و آشکار، گله و شکایت می‌کردم که چرا بعد از داستان باغ ازگل، همچنان آیت‌الله کاظم صدیقی امام جمعه‌ی تهران باقی مانده و چطور عده‌ای هنوز پشت سر او نماز می‌خوانند؛ حالا احساس می‌کنم که چقدر اشتباه می‌کردم! در مقابل چندهزار هکتار و کارخانه و... یک باغ مختصر چندهزار متری در شمال تهران چه ارزشی دارد که این قدر هیاهو کردیم؟!

🔸 ما باید قدر عزیزان ساده‌زیست‌مان را بدانیم که برای این چیزهای اندک، امضا یا اثر انگشت‌شان جعل شده است. این دفعه آیت‌الله صدیقی برای نماز جمعه رفت مرا هم خبر کنید!

🖋 محمدحسین روانبخش

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

09 Nov, 14:42


‍ آخرین روزهای عمر یک دیکتاتور کمونیست


به مناسبت سال‌مرگ مائو مطلبی آماده کرده بودم که حالا با کمی تاخیر تقدیم حضورتان می‌کنم:

عدم رضایت خاطر ذره ذره مائوی رو به مرگ را تحلیل می‌برد.او به رغم دهه‌ها تلاش نتوانسته بود ابرقدرت شود.بمب اتمی داشت اما قادر به استفاده از آن نبود چون موشک‌هایش به زحمت از محدوده خاک چین فراتر می‌رفت.صنایع عقب‌مانده کشورش انبوهی از محصولات نازل و بی‌استفاده تولید می‌کردند.هواپیماهای چینی چنان بد بودند که قادر به پرواز نبودند و این در حالی بود که صنایع هواپیماسازی از اولین اولویت‌های رژیم چین از بدو تاسیسش بود.صنایع کشتی‌سازی هم وضع اسفباری داشت.مائو یک سال قبل از مرگش به فرمانده نیروی دریایی چین اذعان کرد«نیروی دریایی ما مثل این انگشت کوچیکه من است».او در دیدارش با هنری کیسینجر گفت«چین هیچ جایی بین ابرقدرت ها ندارد.ما عقب افتاده‌ایم...ما آخر همه هستیم. ایالات متحده آمریکا، اتحاد شوروی،اروپای غربی و مرکزی،
ژاپن و آخر همه چین».مائو به جرالد فورد رییس جمهور آمریکا گفت:«ما فقط قادر به شلیک توپ‌های خالی و مقداری فحش و ناسزا به کشور شما و امپریالیسم جهانی هستیم و بس.»
مائو از بابت عدم تحقق جاه طلبی‌های جهانی‌اش عمیقأ متأسف بود اما هیچ تاسفی از بابت تلفات عظیم انسانی و مادی ای که مردم برای اجرای این برنامه‌های جاه‌طلبانه بی‌ثمر متحمل شده بودند نداشت.برایش مهم نبود که هفتاد میلیون چینی-در زمان صلح -قربانی این برنامه‌ها شده بودند.فقط به حال خودش تأسف می‌‌خورد.در این روزهای پایانی عمر،به محض اینکه درباره شکوه و عظمت دیرین خود یا شکست‌های فعلی‌اش حرف می‌زد به گریه می‌افتاد.عاشق یک شعر قرن دوازدهمی به اسم «درختان‌خشکیده» شده بود که مدام آن را زمزمه می‌کرد.دوست داشت فیلم‌های تبلیغاتی رژیم خودش را ببیند و گریه کند و برای خود دل بسوزاند.به قول یکی از دستیارانش «صدر مائو در آن روزها مثل ابر بهار گریه می‌کرد».علاقه بی حد و حصری پیدا کرده بود به برخی اشعار قدیمی که احساسات مردان بزرگ شکست خورده را توصیف می‌کردند.او سر سوزنی به آنچه پس از مرگش رخ می‌داد اهمیت نمی‌داد.از ترس کودتا هرگز هیچ جانشینی برای خود انتخاب نکرد و هیچ اطمینانی به پایداری«دستاوردهایش» نداشت.او که می‌دانست به زودی می‌میرد خطاب به سران رژیمش گفت:«پس از مرگ من آشوب بزرگی به پا خواهد شد.باران‌های خون خواهد بارید...چه اتفاقی برای شما بچه‌گربه‌های کور خواهد افتاد؟ فقط خدایان می‌دانند و بس»

خلاصه شده از کتاب«مائو» ترجمه بیژن اشتری.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

09 Nov, 06:34


💢چرا اینقدر اشتباه می کنیم؟"

    اشتباه کردن مهم نیست. تعداد اشتباهات مهم است و بلکه تکرار اشتباهات مخرب است. به عنوان یک جامعه توانمند، به نظر می ­رسد تعدادی از اشتباهات را طی قرن گذشته مرتب تکرار کرده­ ایم:

۱) نیاموخته ­ایم که پیشرفت ژاپن، اروپا و آسیا تابع مدیریت بنگاه ها و سیستم­ هاست و نه ریاست افراد؛

۲) نیاموخته ­ایم که فهم حقیقت از طریق دیالوگ و وجود جامعه مدنی شکل می­ گیرد و در ذهن جزیره­ ای یک یا چند فرد نیست و بنابراین ضروری است که، یکدیگر را تحمل کنیم، برای یکدیگر جا بازکنیم، تفاوت های یکدیگر را به رسمیت بشناسیم و از خودخواهی­ های فکری بپرهیزیم؛

۳) نیاموخته ­ایم که با Fact، قضاوت کنیم و نه با تخیل و شنیده ­ها و شایعات؛

۴) نیاموخته ­ایم که حکمرانی، امری تخصصی است و لازمه آن دانش است؛

۵) نیاموخته­ ایم که قدرت، مسئولیت می ­آورد و اصل بر «مصلحت عامه» و تأمین رضایت­ مندی عامه شهروندان است؛

۶) نیاموخته ­ایم وقتی از درب منزل خود پا بیرون می­ گذاریم، در عرصه عمومی وارد شده­ ایم و در عرصه عمومی نمی ­توانیم هر کاری انجام دهیم (مثل دوبله پارک کردن) و هر سخنی بگوییم و هر قضاوتی بنماییم؛

۷) نیاموخته ­ایم که توسعه، قبل از آنکه به سرمایه، فن ­آوری و تولید نیازمند باشد، به همکاری، هماهنگی، اعتماد و حمایت از یکدیگر محتاج است؛

۸) نیاموخته ­ایم برای آنکه دیگر ملت ها به هویت، استقلال و حاکمیت ما احترام بگذارند باید داخل خود را سامان دهیم،

۹) نیاموخته ­ایم که در کنار دستور کار شخصی، به مسئولیت اجتماعی و به مفهومِ مقدس عمومی اهمیت دهیم

۱۰) نیاموخته ­ایم که نقد از فکر و رفتار را، از نقد به شخص تفکیک کنیم، حرف منطقی را بپذیریم، یکدیگر را تخریب و تحریف و زخمی نکنیم و تلقی اینکه هر کدام، مرکز ثقل جهان هستیم را کنار بگذاریم، از هم حمایت کنیم و به قول هایی که می ­دهیم حتی­ المقدور عمل کنیم   

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

08 Nov, 08:21


سلام دوستان

بعد از قریب یک سال دوری و کم کاری در فضای مجازی انشالله از هفته آینده با شما خواهم بود،

مشغله من در این بازه زمانی به جهت یک عملیات اجرایی سنگین تجاری و ماموریتی که به اینجانب برای راه اندازی کسب و کاری بین المللی و خاص در محیط خارج از کشور واگذار شده بود مجالی برای با شما بودن نگذاشت .

از این فرصت باید استفاده کنم و از تمام عزیزانی که در این مدت من را با پیامهای محبت آمیز خود شرمنده کردند تشکر و قدردانی کنم و امیدوار باشم تا بتوانم با در اختیار گذاشتن اطلاعاتی ارزشمند و بروز آنچه از توانم بر می آید انشالله کمکی در جهت بهبود کسب و کار یا وضعیت اقتصادی شان بنمایم .

اکنون ضمن حفظ ارتباط با فضای بین المللی تلاش خواهم نمود تا در داخل کشور عزیزمان نیز آنچه آموختم و هنوز می آموزم و این ارتباط و تجربه گرانبها و اکسیر را با شما به اشتراک گذارم تا از این طریق موجب رشد و تعالی علاقه مندان به توسعه کسب و کارشان در داخل و خارج از کشور باشم .

روند فعالیت کانال بیشتر متمرکز بر تجارت ، کسب و کار و فعالیت های اقتصادی خواهد بود و تلاش خواهد شد تا به اشتراک گذاری "مفید و مختصر" با تاکید موکد بر هر دو کلمه برای همه عزیزان و مخاطبان ارجمند حاضر در مجمع فعالان اقتصادی روشنگری شود.

فعالیتهای مشاوره ای و تخصصی اقتصادی و تجاری ما فصل جدیدی را در داخل و خارج از کشور آغاز می کند و شامل شش گونه خدماتی است که با تجربه و روابط بین المللی بدست آمده و دانش بروز کسب شده، برای "اولین بار" در ایران ارایه خواهد شد - این موارد، قبلا با این ساختار، متد و عمق در واحدهای اقتصادی و تجاری داخلی هرگز به صورت تخصصی مورد کاربرد و اجرا قرار نگرفته است.

ما در کنار هم رشد خواهیم کرد
حساسیت های همه ما با تحولات سیاسی مهم بین المللی که شاهد هستیم باید مضاعف شود
باز هم سپاسگزار همه شما هستم
و موفقیت ، سربلندی و سلامت را برای شما آرزو می کنم

#حامد_پاک_طینت

مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed

جمع مدیران نامدار ایران

05 Nov, 09:13


♻️ آخرین پرده دیکتاتورها

🗒 در جریان یک تحقیق، به بررسی دوباره آخرین روزها و لحظات پایانی عمر «معمر قذافی» دیکتاتور لیبی می‌پرداختم. به واقع می توان ادعا کرد، بدترین وضعیت برای یک سرزمین، زمانی متصور است که گرفتار یک دیکتاتوری مانند قزاقی شده باشد، کسی که در مواجهه با مخالفانش نه تسلیم شود نه چیزی برای از دست دادن داشته باشد؛ اما چرا دیکتاتورها بدین نقطه می‌رسند؟ مگر قبل از این پایان، در کدامین زیستگاه ذهنی می‌زیند که گویی انتهای جاده‌اش، ناگزیر چنین مقصدی است؟

⬅️ می‌دانیم که قذافی در حال تلاش برای گریز از دست مخالفانش در آخرین مسیر زندگی اش؛ یعنی لوله‌های فاضلاب شهری در شهر «سرت» دستگیر و کشته شد. قذافی همیشه حتی زمان شروع «بهار عربی» با اینکه دیگر مطلع شده بود که مخالفان زیادی دارد؛ ولی تاکید می‌کرد، مردم لیبی حامی من هستند و برای دفاع از من حاضرند جان بسپارند.

⬅️ وی تا آخرین لحظات، اصرار داشت، اعتراضات و در نهایت مبارزات مخالفان با خودش را به گونه ای عنوان کند که جنگی بین حق و باطل، جنگ دینداران و مومنان با غربیان و پیاده نظام‌های داخلی‌شان است که دشمن اسلام هستند. حتی در آخرین دقایق حیاتش نیز که توسط انقلابیون دستگیر و ضرب و شتم می شد، از جایگاه یک نهی کننده از حرام شرعی می‌گوید: «این حرکات در اسلام حرام است!».

⬅️ او مانند تمام دیکتاتورهای دیگر تا آخرین لحظات به قدرت چنگ زده بود و هم خودش و هم پسرش که مخوف‌ترین سازمان اطلاعاتی لیبی زیر نظر وی بود، قدرت را رها نکردند و کشور را به ویرانی کشاندند. قذافی و یارانش پس از حملات «ناتو» و انقلابیون به شهر سرت از سپر انسانی برای مقابله با این حملات استفاده می‌کردند؛ حتی دختران را می ربودند تا خانواده‌های آنها را وادار به عدم ترک شهر کنند. دیکتاتورها هرگز به ملت خویش نمی‌اندیشند و فقط در اندیشه بقا هستند؛ البته تصمیم گیری اصلی در روزهای استیصال قذافی با پسرش «معتصم» بود و آنقدر که پسرانش در اندیشه بازگشت به قدرت و حفظ آن بودند، خودش نبود.

⬅️ به تعبیر «ژنرال منصور الضوء»، فرمانده سابق «گارد خلق» و از یاران قذافی که تا آخرین لحظات در کنارش بود، روزهای آخر این دیکتاتور، روزهای انزوا و محرومیت بود و زمانی تصمیم به فرار گرفت که این تصمیم از روی درماندگی کامل بود، آواره‌ای مخفی در این خانه و آن خانه در حالی که از غذاهای دزدی ارتزاق می‌کرد!

⬅️ اما دیکتاتورها چه ویژگی‌هایی دارند که اغلب دچار  سرنوشتی مشابه می شوند؟ ویژگی مشترک تمام دیکتاتورها این است که «فکر جدید خلق می‌کنند» و «برای خود اعتباری را در نظر می‌گیرند که در دنیای واقعیت وجود ندارد»، مثلاً «صدام حسین» حتی وقتی به پایتخت کشورش حمله شد، دست از ادعاهای پوچ و بی‌ اساس و غیر واقع نمایی رهبری مقتدرش دست نکشید.

⬅️ «رنانا بروکس» روانشناس از «دانشگاه واشنگتن» معتقد است، همه دیکتاتورها «تمایل دارند، قدرت و توانمندی خود را بیش از واقعیت نشان دهند» و به چالش کشیده شدن آن برایشان بسیار گران تمام می‌شود؛ چون آنها خود را مبتنی بر این بازنمایی غلوآمیز، قهرمان فرض می‌کنند و هر صدای متفاوت یا مخالفی می‌تواند، این قهرمان فرضی را فرو بریزد.

⬅️ دیکتاتورها برای حفظ این شخصیت قهرمان، حلقه‌ای را در اطراف خود گرد می‌آورند که به هر دلیلی این قهرمان را می‌پذیرد، می‌پرورد و بزرگ و بزرگتر می‌کند و اجازه نمی‌دهند، واقعیات بر دیکتاتور رخ بنماید. از این روست که او هر روز از جامعه و مسائل آن، نگرش و احساس واقعی مردم در نسبت با خودش، تفکراتش و مسائل مختلف جاری جامعه، ناآگاه و ناآگاه‌تر می‌شود و دائماً به گونه چرخه ای، تفکرات او در جهت دور شدن از واقعیت، از جامعه فاصله می‌گیرند و این گونه است، پس از چندین سال گویی در دنیای دیگری زندگی می‌کند و اغلب جامعه گمان می‌برند دچار توهم شده است.

⬅️ نه او متوهم نیست، او در این فرایند، کاملاً آفریننده یک تفکر یا گفتمان جدید است که پس زمینه آن کاذب است و نسبتی با جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، ندارد. وقتی فاصله دیکتاتورها با جامعه زیاد می‌شود و دنیای آنها چنان شکافی با جامعه دارد که پس از مواجهه با واقعیات دچار شوک می‌شوند، اینجاست که در کنار ویژگی قهرمان باوری خود؛ گرچه بقا در قدرت برایشان حیاتی است؛ اما به حد میانه‌ای اکتفا نمی‌کنند و یا بقای خود یا نابودی همه چیز را برمی‌گزینند و در کنار نابودی خود، سرزمین‌های خود را نیز دچار جنگ، آشوب‌ها، بحران‌ها و خشونت‌های ویرانگری می‌کنند که اغلب این آخرین پرده دیکتاتورها است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

04 Nov, 07:35


🔵 تفاوت قد مردم کره جنوبی و شمالی

یکی از بازدیدکنندگان از کره‌شمالی هنگام بازدید از کتابخانه مرمرین باشکوه ملی در پیونگ یانگ نوشته بود: «در اینجا هیچ چیز کوچکی وجود ندارد جز خود مردم کره‌شمالی که به قطع ۳ اینچ کوتاه‌تر از عموزاده‌های جنوبی‌شان هستند.»

سال‌ها حکومت مستبدانه کمونیست‌ها در کره‌شمالی، حتی روی قد مردم این گوشه از دنیا هم اثر خود را به جا گذاشته است. طبیعت رازآلود بیمارگونه‌ای که بر کره‌شمالی حاکم است، به دست آوردن مقدار بالای دیتای قابل استناد در مورد تفاوت قد، وزن و تغذیه درست مردم را به کاری تقریبا غیرممکن  تبدیل کرده است، اما نه کاملا ناممکن. پناهندگان و فراریانی که از کره‌شمالی بیرون آمده‌اند مورد مناسبی برای به دست آوردن دیتای مورد نیاز هستند.

بر اساس مطالعاتی که دنیل شوکندیک Daniel Schwekendiek پروفسوری از دانشگاه سونگ کیونکوان Sungkyunkwan سئول در طول سال‌ها انجام داده است، مردان کره‌شمالی به طور میانگین ۳ تا ۸ سانتی‌متر از کره‌جنوبی‌ها کوتاه‌تر هستند. تفاوت میان کودکانی که در دو سوی مرز به دنیا آمده‌اند هم کاملا واضح است. بر این اساس، کودکان پیش دبستانی (پسر) که در کره شمالی به دنیا آمده و رشد کرده‌اند حدودا ۴ سانتی‌متر و کودکان پیش دبستانی (دختر) حدودا ۳ سانتی‌متر کوتاه‌تر از کودکان کره جنوبی هستند.

برخی آمار دیگر حتی عددها را از این هم بالاتر می‌برند و اختلاف قد مردم دو کره را به ۱۰ تا ۱۳ سانتی‌متر می‌رسانند. چرا مهم است؟ باید دانست که این مردم تفاوت ژنتیکی خاصی با یکدیگر ندارند که چنین فاصله‌ای را توجیه کند. در یک سو ما با یک کشوری رو به رو هستیم که در طول سال‌های متمادی ‏به لطف سیاست‌های کمونیستی حاکم با کمبود مواد غذایی و قحطی‌های پی در پی دست به گریبان بوده است، همان کشوری که به گفته یکی از فراریانش زمانی که مردم در دهه ۹۰ نان برای خوردن نداشتند، رهبر کبیر از شیرین نبودن سیب‌هایش گله داشت و سربازان پای درخت‌ها شکر می‌ریختند؛

و از سوی دیگر کره جنوبی قرار دارد که پیشرفت اقتصادی‌اش در طول دهه‌های گذشته (حال به هر لطفی که می‌خواهید اسمش را بگذارید) عملا آن را از یک کشور دست سوم با سطح رفاه پایین برای شهروندانش به یکی از ابر قدرت‌های اقتصادی در قاره تبدیل کرده است.

در یک سو شعار و آرمان‌گرایی محض قرار دارد و در سوی دیگر واقعیات مسلم جهانی. در یک سو کشوری قرار دارد که می‌پندارد با داشتن کلاهک‌های هسته‌ای به قله‌های جهانی رسیده است و در سوی دیگر کشوری که یاد گرفته است با جهان دوست باشد. هر دو با مردمی یکسان اما حکومت‌های متفاوت.

همان بازدیدکننده‌ای که جمله‌ی نخست رشته را با او شروع کردم در پایان سفرش نوشته بود «به سربازانی نگاه کردم که مسئول نگهبانی از مرز DMZ (منطقه غیرنظامی، مرز بین دو کره) بودند. رو به روی هم ایستاده بودند و به هم نگاه می‌کردند تا مبادا آن یکی به فکر فرار بی‌افتد. یکی از آن افسران با افتخار به من می‌گفت که هیچ رهبر جهانی‌ای سال‌هاست که جرات ندارد -با توجه به قدرت کره شمالی- از کره جنوبی دیدن کند! این حرف را درست همان روزی که پرزیدنت اوباما به کره جنوبی آمده بود گفت...»

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

02 Nov, 05:35


🔵 مختصری از رفتار ۲۰۰ ساله روسیه با ایران

1️⃣ ۲۰۰ سال پیش روسیه تمامی سرزمینهای آن سوی ارس را برای همیشه از ایران جدا کردند.

2️⃣ حدود ۱۱۳ سال پیش (۲ تیر ماه سال ۱۲۸۷ ش) قزاقان روسی به سرکردگی لیاخوف اولین مجلس ایران پس از انقلاب مشروطه را به گلوله بستند، میرزا ابراهیم تبریزی را به شهادت رساندند و بدین طریق دوران معروف به  استبداد صغیر در ایران آغاز گردید و تعدادی از آزادیخواهان ایران (میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل و ملک المتکلمین و ...) در باغشاه در حضور محمدعلی شاه خودکامه اعدام شدند.

3️⃣ ۱۱۰ سال پیش (عاشورای ۱۳۳۰ق برابر با ۱۰ دی ۱۲۹۰ ش) روسیه با کمک صمد خان شجاع الدوله تبریز را اشغال کرد و در روز عاشورا علی ثقه الاسلام مجتهد تبریزی و ۵۴ نفر از آزادیخواهان و مبارزان مشروطه طلب تبریز را به دار آویختند و در همان حال کسانی مانند هاشم دوه چی دسته‌های عزاداری در شهر راه انداختند و یزید را لعن و نفرین کردند!
روس‌ها در ۱۸ دی همان سال نیز یوسف خان حکم آبادی از معاونان ستار خان سردار ملی را در مقابل چشمان مردم دو شقه کردند!

4️⃣ ۱۱۰ سال پیش در روز ۲۴ آذر سال ۱۲۹۰ ش دولت روسیه با التیماتوم و تهدید و حمله نظامی به دولت مشروطه شش روز مهلت داد که مورگان شوستر را ازسمت خزانه داری کل عزل نموده و از ایران اخراج کند.

5️⃣ ۱۰۹ سال پیش در نوروز ۱۲۹۱ شمسی مصادف با ربیع‌الثانی ۱۳۳۰ قمری، دو ساعت مانده به غروب، صدای توپ‌های روسی، مناجات زائران حرم رضوی را شکافت؛ سربازان روسی مرقد امام رضا (ع) و مسجد گوهر شاد را به توپ بستند، ۵۵۰ نفر را کشتند و اموال مرقد مطهر را غارت کردند!

6️⃣ ۱۰۰ سال پیش در جنگ جهانی اول ارتش روسیه بخش عمده کشور ما را اشغال کرد، این در حالی بود که ایران در جنگ اعلام بی‌طرفی کرده بود.

7️⃣ ۷۶ سال پیش در جنگ جهانی دوم روسیه نیمه شمالی کشور ما را اشغال کرد و بعد از سایر کشورها از ایران خارج شد و هنگام خروج عوامل خود را در آذربایجان و کردستان کاشت تا داعیه خودمختاری و تجزیه طلبی داشته باشند.

8️⃣ نزدیک به یکصد سال است که با حمایت از احزاب  وابسته کمونیست و توده و فرقه دمکرات و جدایی طلبان چپگرا و کرد و ترک به تفرقه افکنی در کشور ما مشغول است!

9️⃣ ۴۱ سال پیش شوروی همه گونه حمایت از رژیم بعث عراق در تهاجم به ایران را به عمل آورد و پیشرفته‌ترین تجهیزات را در اختیار صدام قرار داد تا به کشور ما حمله کند و شهرهایمان را با موشکها و بمب‌های روسی بکوبد.

در همین جنگ با وجود حمایت کامل و همه جانبه از صدام نه تنها هیچ سلاحی به ما نفروخت بلکه حتی اجازه نداد سیم خاردارهایی را که از اروپای شرقی خریده بودیم از خاکش عبور کند.

🔟 ۴۰ سال است که روسیه ریش ما را در نیروگاه اتمی بوشهر به دم خود بسته و هر جا که دلش می‌خواهد می‌کشاند.

روسها با رندی و خباثت دست ایران را در دسترسی به منابع دریای خزر بسته و سهم ایران را از بستر این دریا به ۱۳/۵ درصد رسانده‌اند.
روس‌ها تا چند ماه پیش به عضویت ایران در پیمان شانگهای رضایت نمی‌دادند!

روس‌ها با بایکوت کردن ایران بازار جهانی گاز را در انحصار خود گرفته‌اند!

از سالها پیش روسیه پول پدافند اس ۳۰۰ را از ما گرفت و از تحویل آن خودداری ورزید و این در حالیست که سیستم پیشرفته‌تر اس ۴۰۰ را به عربستان و ترکیه داد.

سالهاست که روسیه در سوریه نیروها و اهداف ایرانی را به سیبل حملات هواپیماها و موشک‌های اسرائیلی تبدیل کرده!

روسیه در تمام قطعنامه‌های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل در کنار آمریکا و چین و انگلیس و فرانسه رای بر محکومیت ایران داد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

01 Nov, 08:24


🖌 برگی از تاریخ باستان

در تاریخ آمده است که بیشتر ممالک زمین به روزگار اسکندر، از او آسیب‌ها دیدند، گران.
"مگر چین. و آن نبود مگر از رای روشن پادشاه چینیان".
او با مذاکره‌ای که با اسکندر کرد چین و مردمش را از گزند او رهاند.
این حکایت را اندرین جا نقل می‌کنم:

اسکندر پاسی از شب گذشته به چین رسید. دمی که برآمد دربان بدو گفت:
فرستاده پادشاه چین بر در است و بار می‌خواهد.
او را به درون آوردند.
بایستاد و گفت: چیزی که برای گفتن آن آمده‌ام برنمی‌تابد که دیگری نیز بشنود.
اسکندر حاضران را مرخص کرد و شمشیر آخته برگرفت و گفت: بگو هر چه می‌خواهی.

"گفت: من پادشاه چینم، نه فرستاده او."
اسکندر گفت: چه شد که از جان باک نداشتی و به نزد من آمدی؟
گفت: چون ما را از پیش، دشمنی نبوده، "و از کشتن من در اینجا بهره‌ای نخواهی برد".

اسکندر دانست که مردی بخرد است. پس گفت:
باج سه سال چین را می‌خواهم تا بروم.
گفت: بپذیرم. اما مردم من، مرا بکشند که چنین ثروتی به تو داده‌ام.
اسکندر گفت: اگر باج دو ساله بستانم چه شود؟
گفت: بهتر باشد و گشایش بیشتر.
اسکندر گفت: اگر به یک سوم درآمد سالانه تو بسنده کنم چه؟
"بپذیرفت. و سپاس گزارد، و برفت."

بامداد که شد سپاهی گران از چینیان گرداگرد اسکندر را بگرفته بود. چنان که او و سپاهش از نابودی بترسیدند. *اسکندر، شاه چین را بخواست و گفت: نیرنگ زدی؟*
شاه چین گفت: نه. این سپاه را آوردم تا بدانی که اگر با تو بر صلح نهادم از ناتوانی من نبود.

اسکندر را خوش آمد و گفت: چون تو مردی هرگز خوار نشود و باج نپردازد. از گرفتن باج درگذشتم و می روم.
شاه چین گفت: زیان نخواهی دید.
اسکندر از چین بازگشت.
'شاه چین دو برابر آنچه با او پیمان بسته بود برایش فرستاد."

🖌تجارب الامم. مجلد یکم.
ابن مسکویه. ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی.
"نقل با اندکی تلخیص و تصرف از ص ۹۵ تا ۹۷."

چین تنها سرزمینی بود که از هجوم اسکندر ویران نشد. زیرا فرمانروای چین تا دیر نشده "با آن جهانگشای مغربی وارد مذاکره شد."
این کمترین فایده مذاکره است با دشمن.

ایران ما هم جایگاه و ارجی بیش از آن دارد که "هر ناکسانی آهنگ دست‌درازی به این سرزمین" بکنند. 
میهن و مردمانش می‌ستایند آن کس را که با تدبیر نیکو شر جنگ را از سر میهن بگرداند. آن کس که دمی آرامش به این ملت برساند.

🖌تاریخ هم از خردمند صلح‌جو یاد نیک خواهد کرد. چنان که یاد شاه قدیم چین به بزرگی و ستودگی بمانده.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

30 Oct, 16:47


✍️7 روز تا انتخابات آمریکا: هزینه دموکراسی در آمریکا چند دلار است؟ چین و روسیه چرا خوشحالند؟

محمدرضا اسلامی

🔵 تعطیلی پایان هفته مقارن با بیشترین تحرک کمپینهای انتخاباتی و جابجایی دونالد ترامپ و کامالا هریس در سطح کشور بود. یک ماراتن تمام عیار که مشخص نیست تیم پزشکی چطور این روزها این دو نامزد را سرپا نگه می دارند و کنترل وضعیت سلامت جسمی و تمرکز ذهنی اینها چگونه است؟

قسمت رسانه ای کمپین ترامپ یک ویدئوی 70ثانیه ای تهیه کرده از یک روز کاریِ دونالد ترامپ در این روزها!
دیدنی است این ویدئوی کوتاه.
اینکه پیرمرد در سن 78سالگی یک روز کاری اش حدود 18 ساعت به طول می انجامد. از ساعتی که از آپارتمانش در خیابان پنجم منهتن نیویورک خارج می شود تا زمانی که باز می گردد. از مصاحبه با فاکس نیوز و چهره های سلبریتی در شبکه های مجازی، تا سخنرانی در ایالتهای کلیدی.

اما این ماراتن، فقط ماراتن جسمی/ذهنی دو نامزد نیست بلکه ماراتنِ خرج کردن برای هزینه های تبلیغات در شبکه های تلویزیونی، تبلیغات در شبکه های مجازی، و برگزاری نشستهای انتخاباتی است. فقط یک قلم پولی که مدیرمالی دو نامزد در اینستاگرام خرج کرده اند شگفت آور است: بنا به گزارش رسمی نیوز ویک، کمپین کامالا هریس در یک بازه سه ماه حدود 55 میلیون دلار به اینستاگرام پول داده تا 36هزار پست تبلیغی در اینستاگرام برای هریس منتشر شود(!). در همین بازه، کمپین دونالد ترامپ 6 میلیون دلار برای 5هزار آگهی تبلیغاتی خرج کرده است (که به شکل محسوسی کمتر از هریس است).

اینها فقط گوشه هایی از هزینه وحشتناک رقابت انتخاباتی و برگزاری انتخابات در آمریکاست.

🔵مجموع پولی که هر نامزد "جمع" کرده اند چقدر است؟
بنا به گزارش نیویورک پست مجموعی پولی که کامالا هریس از طرفدارانش دریافت کرده است تا کنون حدود 1390 میلیون دلار ذکر شده است (یعنی 1.39 میلیارد دلار). علت ذکر عددِ پول جمع شده به واحد "میلیون دلار" این است که مقیاس خوبی به دست می دهد برای تحلیلهای بعدی.

لذا از 1390 میلیون دلار پول جمع شده 55 میلیون دلارش نصیب اینستاگرام شده! (یعنی کمتر از 4 درصد از پول جمع شده صرف تبلیغات اینستاگرامی شده).
این دو عدد مقیاس خوبی از سونامی هزینه ها به ما می دهد.
قابل تصور است که فقط «مدیریت مالی و حسابداری» پول جمع شده/خرج شده در این روزها خودش یک سازمان مالی چابک و قوی می طلبد.

در طرف مقابل دونالد ترامپ فقط 1009 میلیون دلار (یعنی 1.09 میلیارد دلار) پول جمع کرده است (یعنی حدودا 27% کمتر از هریس).

🔵هر کاندیدا از چه کسانی پول گرفته اند؟
بنا به گزارشی که خبرگزاری DW آلمان در چند روز اخیر منتشر کرده، در کمپین کامالا هریس 44% پولها توسط مردم اهدا شده و مابقی 56% پول، توسط افراد ثروتمند تامین شده است.

در طرف مقابل در کمپین ترامپ حدود 68% هزینه ها توسط افراد «فوق ثروتمند» (ultrarich ها) تامین شده است و فقط 32% از هزینه های ترامپ توسط مردمِ معمولی طرفدارش تامین شده است.

🔵اما در مجموع چقدر پول باید خرج شود؟
طبق پیش بینی وال استریت ژورنال، پیش بینی می شود که هزینه های انتخابات امسال آمریکا به حدود 16،000 میلیون دلار (16میلیارد دلار) برسد برای داشتن "مقیاسی" از این عدد باید گفت کل سود یک سال شرکت نیسان ژاپن با داشتن 131هزار مهندس و تولید 3میلیون و 200هزار دستگاه خودرو در 2023 معادل 3 میلیارد دلار بوده است. یعنی پولی بیش از سود «پنج شرکت نیسان» صرف برگزاری انتخابات در آمریکا می شود.

🔵 این هزاران میلیون دلار پول به علاوه انرژی ذهنی و برنامه ریزی گسترده باید صرف شود تا دموکراسی آمریکایی بتواند "موازنه قدرت" را در میان خودش برقرار کند و در این میانه عالیجناب شی و همچنین رفیق پوتین خرسند و مسرور، این گرفتاریِ آمریکایی‌ها را می بینند و در دل لبخند می زنند.
آنها می دانند که در تمدن چینی و روسی برای «تقسیم قدرت» به چنین ماراتن پرهزینه و انرژی‌بری نیاز نیست و از اینکه انرژی آمریکایی‌ها هر چهارسال یکبار اینطور مصروف می شود مسرورند!

همین میزان پول را پوتین ترجیح می دهد که صرف ارتش‌اش کند و شی جین پینگ ترجیح می دهد که این بودجه را صرف بازرگانی چینی کند!

دموکراسی آمریکایی قطعا کامل نیست. «انسان» مدرن از زمانی که به مفهوم تقسیم قدرت رسید سعی و خطای بسیار داشته است و دموکراسی آمریکایی ادامه سعی و خطای بشر است. ولی در این میانه یک چیز واضح است: در تمدن آمریکایی (که انسان مهاجر بنا نهاده) «تعیین تکلیفِ قدرت» نه در درون یک حزب حاکم (مانند حزب کمونیست چین) و نه در پینگ پنگ میان پوتین با رفیقش دمیتری مدودف، بلکه در درون یک ماراتن نفس گیر تعیین می شود.

هفت روز دیگر تکلیف این ماجرای پیچیده مشخص می شود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

29 Oct, 09:55


ایران هیچ دوستی ندارد!

✍️صلاح الدین خدیو

🔗پیامدهای استراتژیک حملەی اسرائیل به ایران چیزی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت.
یکی از پیشرفته ترین نیروهای هوایی جهان از آسمان باز عراق و سوریه گذشت و به فهرستی از اهداف نظامی در ایران هجوم برد.

🔗تدارکات، اطلاعات، دقت و شدت این حملەی حساب شده بیانگر نوعی همکاری بین المللی گسترده با طرف مهاجم و ناترازی فاحش قدرت نظامی آن نه تنها با ایران بلکه به نوعی تمام کشورهای منطقه است

🔗این امر ایران را در موقعیتی بغایت دشوار قرار داده است.
اگر تلافی کند، مارپیچ تصاعد بالاتر خواهد رفت و دشمن که هر بار حمایت بیشتری از آمریکا دریافت می کند، سطح و دامنەی درگیری را افزایش می دهد و به صرافت اجرای دکترین ضاحیه می افتد.
دکترین ضاحیه یک مرتبه از تخریب هسته ای پایین تر است.
مقابسەی بمباران شهر درسدن آلمان با حملەی اتمی به شهرهای هیروشیما و ناگازاگی به روشن شدن این مقایسه کمک می کند.
مضاف بر این مزیت های بازدارندگی ایران در منازعەی نامتقارن از طریق آسیب دیدن توانمند ترین بازوی خارجی آن یعنی حزب الله لطمه خورده است.
همچنین با پدیدار شدن دورنمای مداخلەی مستڤیم آمریکا در یک تبادل آتش ادامه دار، از هم اکنون بی میلی و یا ناتوانی دوستان فرضی ایران در پکن و مسکو برای کوچک ترین حمایت از ایران هویدا شده است.

🔗اگر هم توپ در همین نقطه و در زمین ایران باقی بماند، مخاطرەی لطمه خوردن به بازدارندگی کشور وجود خواهد داشت.
طبعا از تبعات استراتژیک این فقره هم نباید به سادگی گذشت.

با این اوصاف چه باید کرد؟
یک ابتکار عمل سیاسی قدرتمند بین‌المللی که بتواند نقطەی پایانی بر تنش در این نقطه بنهد، به صورت موقت می تواند کارساز باشد.
ابتکار عملی که با مشارکت قدرت های بین‌المللی و منطقه ای از طریق برقراری نوعی آتش بس ضمانت شده میان ایران و اسرائیل، به صورت رسمی به حملات متقابل پایان دهد.

🔗آتش بس فرضی مذکور لزوما نباید به خاموش شدن آتش سلاح ها در جبهه های غزه و لبنان که طیفی پیچیده و متنوع از مسائل در آنها وجود دارد گره بخورد و با مشتعل شدن آنها دوباره ایران را درگیر سازد.
اما می تواند شامل حوثی های یمن و پایان حملات آنها به کشتی ها در دریای سرخ شود، مشابه روندی که برای تنش زدایی با عربستان اتفاق افتاد.

🔗در میان مدت اما تدابیر بزرگ تر و مهم تری مورد نیاز است. درس تلخ حوادث اخیر برملا شدن ناکامی و بیهودگی سیاست خارجی نگاه به شرق و نادیده گرفتن غرب است.
یک مثال تاریخی در این زمینه عبرت آموز است.
چین در دهەی شصت میلادی پیگیر یک سیاست خارجی انقلابی و بغایت آرمان گرایانه بود.
به علت بروز اختلاف و جدایی ایدئولوژیک با شوروی، پکن با هزینەای مضاعف سیاست ضد آمریکایی و ضد غربی خود را ادامه می داد.
🔗در همین برهه اختلافات با شوروی متحد و همرزم ایدئولوژیک سابق مشتعل و رشته ای از درگیری های مرزی و مرگبار رخ داد.
نبردهایی که علیرغم ایستادگی پکن به علت ناترازی عظیم میان طرفین و قدرت آتش برتر شوروی به زیان چین تمام شد.

🔗ضربەای استراتژیک که به منزلەی قسمی بیدارباش ایدئولوژیک عمل کرد.
چین از بیم توسعه طلبی شوروی که در هیات خصمی استراتژیک نمایان شده بود، پندارهای ایدئولوژیک و ستیزه جویی علیه " دشمن طبقاتی " یعنی امپریالیسم آمریکا را رها کرد.
🔗این نقطه عطفی تاریخی و یک جراحی دردناک در نگاه چین به جهان بود.
تا سالها پکن لفاظی های سابق را ادامه داد، اما عملا در شراکتی استراتژیک با غرب قرار گرفت و جرقەی معجزەی اقتصادی آن زده شد.
درست نیم قرن پس از آن روزها چین ثروتمند و قدرتمند شده به صرافت رقابت با آمریکا و پایان سلطەی غرب بر جهان افتاده است.

برای ایران هم زمان یک بازاندیشی سرنوشت ساز فرا نرسیده است؟!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

28 Oct, 10:26


به مناسبت هفتم آبان روز کوروش بزرگ


‏هفتم آبان، روز کورش بزرگ -بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی-  بر ایرانیان گرامی باد. بر اساس رویدادنامۀ نَبونَئید (پادشاه بابِل) ۲۵۶۳ سال پیش در چنین روزی، کورش به بابِل درآمد، شاخه‌های سبز در پیش پایش گسترده شد و صلح بر شهر سایه گسترد.

کوروش بزرگ از قضا شخصی بود که ضمن ایجاد یک‌پارچگی سرزمینی، با رواداری و دگرپذیری تفاوت مردمان در باورها و آیین‌ها را به رسمیت شناخت و از همین رو سنگ بنای نخستین دولت ایران‌زمین را برمبنای وحدت در کثرت بنیاد نهاد. این همان چیزی است که طی هزاران سال ایران رنگارنگ فرهنگی را شکل داده و در کمتر کشور دیگری چنین نمونه‌ای را می‌بینیم که ضمن تنوع فرهنگی و زبانی و برخی تفاوت‌ها در آداب و رسوم، اشتراکات و پیوندهای فرهنگی مردم آن‌چنان قوی باشد که هیچ‌گونه احساس بیگانگی میان مردمان یک کشور در شمال و جنوب و شرق و غرب نباشد. در واقع از بذری که کوروش بزرگ کاشت جوانه‌ای برآمد که تا هزاران سال بعد و با وجود آشوب‌های گوناگون در این سرزمین نمایان‌گر بوده و به کار امروز ما هم می‌آید.

بزرگ‌داشت او نه به معنای رفتن و ماندن در گذشته که به معنای احضار این نماد و فراخوانی آن در امروز است؛ یعنی ما به عنوان ایرانیان بکوشیم ضمن احترام به میراث فرهنگی و تاریخی خود و در عین پاسبانی و تقویت همبستگی اجتماعی در کشور و پرهیز از دیوارکشی قومی و قبیله‌ای، به تنوع و تکثر فرهنگی، آیینی، اعتقادی و حقوق و آزادی‌های فردی نیز احترام بگذاریم و به دنبال ملی‌گرایی دموکراتیک در کشور باشیم.

ازهمین روست که توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار آمریکا و نویسنده‌ اعلامیه استقلال این کشور از استعمار بریتانیا، به نوه‌ خود توصیه کرده بود که نخستین کتابی که پس از آموختن زبان یونانی بخواند «کوروش‌نامه» باشد.

«کوروش‌نامه» یا «تربیت کوروش» اثر گِزِنفُون (تاریخ‌نگار و فیلسوف اهل آتن) زندگی‌نامه بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی است. گزنفون در این کتاب شیوه پرورش، آموزش و زندگی کوروش بزرگ را نگاشته‌ است.

جفرسون در نامه‌ای دیگر به یک دوست ایتالیایی خود، درخواست ترجمه‌ای تازه از «کوروش‌نامه» به زبان ایتالیایی می‌کند. وجود دست‌کم‌ ۴ چاپ مختلف از کوروش‌نامه‌ در کتابخانه شخصی جفرسون به ثبت رسیده است و جفرسون در یکی از آن‌ها با خط خود دست به مقایسه ترجمه دو نسخه از کتاب زده است. اما چرا کوروش و کوروش‌نامه در جهان فکری جفرسون برای تأسیس آمریکایی سکولار و دموکرات جایگاهی ویژه داشت؟

پادشاهی او نمونه‌ای است ازحکومت عادلانه بر توده کثیری ازمردم از اقوام وملل مختلف. تجربه کوروش هخامنشی در اتخاذ سیاست رواداری و عدم تحمیل باورها و عقاید خود -که در کوروش‌نامه منعکس است- الگویی را پیشاروی جفرسون گذاشت ازحکومتی که در عین گستردگی پهنه خود و وجود بحران‌های پیش‌رو، آزادی عقاید را تضمین می‌کند. به نظر می‌رسید اگر کوروش موفق شده است در جهان باستان با آن درجه از توحش و وجود فرقه‌های بدوی دینی که در نزاعی بی‌‌پایان با یکدیگر به سر می‌بردند، بی‌طرفی حکومت را در مقیاسی به گستردگی شاهنشاهی هخامنشی تضمین کند، این کار در جهان مدرن نیز قابل تکرار است.

در زمان مکتوب کردن منشور آزادی مذهبی جفرسون، یعنی ۱۱۲ سال پیش از آنکه استوانه حقوق بشر کوروش از دل خاک بیرون آورده شود و محافل تاریخی از وجود لوحی متضمن احیای حقوق اقلیت‌های مذهبی در دوره‌ حکمرانی‌ او باخبر شوند، رواداری کوروش از طریق منابع یونانی و لاتین به دوران مدرن رسیده بود.

تاثیرپذیری توماس جفرسون از این وجه حکمرانی شماری ازپادشاهان هخامنشی در یادداشت‌هایی که وی برحاشیه کتاب «رساله در باب آداب و روح ملتها» اثر ولتر، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری در فرانسه نوشته است نیز به چشم می‌خورد ودیده می‌شودکه عدم تحمیل دین رسمی و رواداری مذهبی داریوش یکم که در امتداد پادشاهی کوروش هخامنشی بوده نظر وی را جلب کرده است.

کوروش‌نامه که پس از تأثیر‌گذاری عمده در دنیای باستان (از جمله بر اسکندر مقدونی و ژولیوس سزار) به فراموشی سپرده شده بود، در دوره پسارنسانس و آغاز عصر روشنگری بار دیگر احیا شد و با ترجمه‌های جدید، الهام‌بخش فلاسفه سیاسی قرار گرفت. از نیکولا ماکیاولی و ژان ژاک روسو تا بنجامین فرانکلین در فکر پس‌زدن تفکر سیاسی قرون وسطی و ساخت بنای جامعه مدرن و شیوه حکومت‌داری صالح از نظام اخلاقی که گزنفون در کوروش‌نامه عرضه می‌کند تاثیر پذیرفتند. در آمریکا علاوه بر جفرسون، جان آدامز (رییس‌جمهور دوم آمریکا) نیز به کوروش‌نامه به دیده کتابی تعلیمی می‌نگریسته و پسر خود را در دوره مطالعه برای آمادگی حضور در مشاغل دولتی پیش از همه به خواندن کوروش‌نامه گزنفون مکلف کرده است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

27 Oct, 08:40


خاطرات صدرالاشراف از سفر به فلسطین

در آن وقت که انگلیس فلسطین را تحت قیمومیت و حکومت داشت در نهایت نظم بود و اگرچه جنگ خاتمه یافته بود ولی هنوز مایحتاج مردم جیره‌بندی بود. من وقتی در لیدا، نه فرسنگی بیت‌المقدس از هواپیما پیاده شدم کیف دستی خود را که محتوی بعضی کاغذهای لازم و در حدود ششصد دینار عراقی و لیره فلسطین در آن بود و غیر از آن دیگر پول نداشتم، فراموش کردم از داخل هواپیما برداشته همراه بیاورم... لذا به دفتر هواپیما تلفن کردم، گفتند از لیدا سئوال کرده جواب می‌دهیم ولی تا ساعت ۹ شب هرچه تلفن کردیم گفتند تلفن و تلگراف لیدا جواب نمی‌دهد و ساعت ۹ گفتند در لیدا حادثه‌ای واقع شده و قریب بیست طیاره را تروریستهای یهودی آتش زده‌اند و حکومت نظامی در اینجا برقرار شده. من از پیدا شدن کیف مأیوس شدم ولی صبح آن‌روز کیف را که با نوارهای متعدد بسته و لاك و مهر کرده بودند از لیدا فرستادند و از من رسید گرفتند و بعد از ملاحظه محتویات آن هیچ دست نخورده بود.

در محله‌ای که ما بودیم و آن محله مسیحی‌‌های فلسطین بود هرروز از مغازه یخ‌فروشی يك قطعه یخ برای ما می‌فرستادند و پول آنرا آورنده می‌گرفت. یک‌روز یخ نرسید. تا ظهر دکتر صدر از کنسولگری به خانه آمد و خودش رفت به کارخانه یخسازی که نزدیک منزل ما بود. آنجا خرده‌فروشی نداشتند و هرقدر سعی کرده بود كه يك قطعه یخ به دو سه برابر قیمت معمولی از حاملین یخ بگیرد گفته بودند خلاف مقرراتست.

در فلسطین بازار سیاه برای هیچ متاعی نبود و جز بوسيله جیره‌بندی، مايحتاج به کسی نمی‌رسید و دسترسی به آن متاع نبود. از اهالی شنیدم در آنجا دزدی شنیده نشده است و طرف عصر که همه اهالی با خانواده و اطفال خود به گردش می‌رفتند اغلب خانه‌ها خالی و با همان کلید معمولی درب عمارت را می‌بستند. بوی بد، من در مدت پنجاه روز که در تابستان در بیت‌المقدس بودم استشمام نکردم و پشه و مگس نبود. علت را جویا شدم، معلوم شد بواسطه مراقبت در نظافت شهر از طرف شهرداری، برای تولید این حیوانات مجالی نیست... همچنین خاکروبه و فضولات خانه‌ها و خیابانها هر روز به آن محل (خارج شهر) حمل می‌شود و بنابراین کثافت در شهر نیست تا بوی تعفن باشد یا تولید پشه و مگس شود. خیابانهای بیت‌المقدس که همه آسفالته است حقيقتا بقدرى پاك است که ذره‌ای گرد و خاک در آنها دیده نمی‌شود. اهالی از زن و مرد و بچه در نهایت نظافت و پاکیزگی و معقولیت هستند. من در آن مدت يك صدای بلند بی‌قاعده یا یک کلمه زشت و ناهنجار از کسی نشنیدم حتی بچه‌ها.

من در مدتی که در بيت‌المقدس بودم پاره‌ای اطلاعات به‌واسطه پسرم دکتر صدر که مسئول دولت ایران بود گرفتم. شهر بیت‌المقدس یکصد و شصت هزار نفر جمعیت داشت و محصول زمینی فلسطین یکی زیتون بود که در صحراهای فلسطین زیاد است و دیگر پرتقال که قبل از جنگ سالی یازده میلیون صندوق به خارج می‌فرستادند ولی در آنموقع بواسطه نبودن کشتی کمتر صادر می‌شد. گندم و جو و حبوبات به اندازه کفایت اهالی داشت.

از چند سال قبل که مهاجرین یهود از آلمان و لهستان و سایر ولایاتی که تحت استیلای آلمان درآمده بود و نیز از سایر نقاط عالم که بدستور بالفور انگلیس برای تصرف ارض موعود به آنجا آمده بودند و شهر تل‌آویو كه نزديك يافا کنار دریا واقع است مرکز صنایع آنها بود و تمام صنایع اروپا از پارچه لباس و دوا و ساير مايحتاج عمومی را می‌ساختند و عمده سرمایه صنایع و دو بانک که دائر داشتند از پولی که یهودیان آمریکا برای عمران و اعاشه فقرای یهود فرستاده بودند و معروف بود سی و شش میلیون دلار سرمایه صندوق عمومی آنهاست که یهودیان آمریکا داده‌اند و از این سرمایه کارخانجات و سایر تأسیسات تولیدی داشتند و املاکی هم از آن سرمایه خریده بودند. بعلاوه یهودیان آلمان و لهستان که قبل از جنگ به آنجا مهاجرت کرده بودند سرمایه‌هایی با خود آورده و به کارهای تولیدی انداخته بودند.

در آن موقع که من در فلسطین بودم یعنی تابستان سال ۱۳۲۵ عملیات تروریستهای یهود برضد انگلیسها شدت داشت و بیشتر به مقامات نظامی آن حمله می‌کردند. يك روز مهمانخانه بزرگ و عالی بیت‌المقدس را که در وسط شهر است، با بمب خراب کردند و رسم تروریستها این بود که چند دقیقه قبل از آنکه بمب محترق شود به آن محل تلفن می‌کردند تا اگر یهودی در آنجا باشد به فوریت خود را نجات دهد.

آن مهمانخانه شش طبقه بود و چهار طبقه فوقانی را انگلیسها سکنی داشتند و يك قسمت آن که بوسیله بمب دفعتاً خراب شد تا یکماه بعد از آن، نعشها را بیرون می‌آوردند اما چند روز بعد از آن که من در آنجا بودم صد و پنجاه نعش که کمتر انگلیسی و بیشتر عرب مسلمان بودند بیرون آوردند.

خاطرات صدرالاشراف (وزیر، نخست‌وزیر و ریس مجلس سنا در دوران پهلوی

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

24 Oct, 05:48


‏یه تصویر نمونه می‌خوام از وضع اقتصاد مملکت بهتون بدم:
گاز شرکت پتروشیمی لردگان از مهمترین واحدهای تولیدی آمونیاک و اوره کشور قطع شده که باعث بیکار شدن ۲ هزار و ۵۰۰ نفر و عدم تحویل کود شیمیایی به ۹ استان کشور شده.
چرا گاز قطع شده است؟ چون پتروشیمی قبض گاز رو پرداخت نکرده.
از پتروشیمی لردگان پرسیدن چرا قبض گاز رو ندادید؟ گفته ما دو ساله از وزارت جهاد کشاورزی ۴ هزار میلیارد تومن بابت کود طلب داریم و به ما ندادن.
از وزارت جهاد پرسیدن که خب چرا شما بدهی این پتروشیمی رو نمی‌دید؟ گفته ما از سازمان برنامه و بودجه ۳۷ هزار میلیارد تومان یارانه کود
مربوط به سال‌های ۹۷ تاکنون رو طلب داریم و اونا باید به ما پول بدن تا ما هم پول کود را بدیم.
حالا سازمان برنامه و بودجه چرا پول نداره؟ چون پول نفت وارد کشور نمی‌شه.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

20 Oct, 11:09


مگر این ملت چه می خواهد؟

چرا فنلاندی، سوئدی، هلندی و حتی اماراتی،  مالزیایی، ژاپنی، سئولی، نیوزلندی و مراکشی، از بامداد تا شامگاه ترس از دشمن و حمله خارجی و بگیر و ببند داخلی ندارد؟ چرا آرام و بی دغدغه در پی زندگی‌شان هستند. کار می کنند و ورزش می کنند و لقمه نانی با خانواده و دوستان می‌خورند و شب با آرامش سر به بالین می گذارند؟

برعکس چرا ما سالها و بلکه دهه ها است در ناپایداری و بی ثباتی به سر برده و دغدغه و احساس فردای نا امن خواب از چشممان ربوده است؟ چرا دهه ها است در انزوای بین المللی گیر افتاده ایم و در قفس هزاران تحریم گرفتار شده ایم؟ چرا در کوی و برزن، مترو و اتوبوس، دورهمی های خانوادگی و دوستانه، خواه و ناخواه از حمله نظامی و چگونگی و ابعاد آن حرف می زنیم و خودآگاه و ناخود آگاهمان در بیم و هراس دائمی و بی وقفه از جنگ و بازداشت و...به سر می برد؟ چرا حتی هراس از برپا شدن جنگ‌ ویرانگر درونی، چونان‌ سوریه و لیبی و لبنان، مانند بختک شبانه روز بر ما افتاده است؟

چرا پنجاه سال است دستکم بخشی از ملت آن قدر کارد به استخوانش رسیده که حتی اسکندر طلب شده اند؟
مگر مردم جز یک زندگی بی دردسر‌، در امنیت و آزادی نسبی و آبروداری چه خواسته اند؟

خب انقلابی شد، رژیمی رفت و رژیمی دیگر جایگزینش شد. برای زندگی آسوده تر، امن تر، آزادتر، بدون ساواک و کمیته و شهربانی و بدون تحمیل اراده خارجی. مگر نه این که این انقلاب بالاخره باید جایی بایستد؟ جایی قرار و آرام‌گیرد؟ لابد تا شکست و نابودی امپریالیسم یا استکبار؟

خب مگر استکبار آمریکا، ویتنام را درهم نکوبید و شخم نزد؟ مگر چند میلیون از آنها را نکشت و معلول نکرد؟‌ مگر بر سر ژاپنی ها بمب اتم نریخت و آنها را وادار به تسلیم نکرد؟ کجای جهان را می شناسید که آمریکا در آن جا دخالت نکرده باشد؟ به قول حامد عبدالصمد نویسنده‌ کتاب زوال جهان اسلام، آمریکا شوم‌بختی های بسیاری در جهان پدید آورده است. انسان های بسیاری در ژاپن، کره، ویتنام، شیلی، آرژانتین و کوبا، قربانی سیاست های تهاجمی و خشن آمریکا شده اند، ولی چرا فقط این مسلمانان هستند که در جنگ علیه آمریکا و غرب دست به عملیات انتحاری میزنند؟ چرا آن کشورها پس از پایان جنگ، راه و رسم و استراتژی دیگری برگزیدند و آسوده شدند؟
چرا ما باید همیشه در اضطرار بمانیم و شب و روزمان در بیم و هراس از سختگیری داخلی و حمله خارجی هدر رود؟ به چه بهایی؟

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

20 Oct, 05:32


«چند سالتون بود فهمیدید صدام ١٢ روز بعد از شروع کردن جنگ، قطعنامه دعوت به صلح سازمان ملل رو پذیرفت؟»


لیست قطعنامه‌های سازمان ملل در جنگ ایران و عراق با تاریخ‌های شمسی و جزئیات پذیرش آن‌ها:

١- قطعنامه ۴٧٩
• تاریخ صدور: ۶ مهر ١٣۵٩
• موضوع: دعوت به آتش‌بس و حل مسالمت‌آمیز اختلافات.
• پذیرش عراق: بلافاصله پذیرفت (١٢ مهر ١٣۵٩).
• پذیرش ایران: ایران این قطعنامه را نپذیرفت.

٢- قطعنامه ۵١۴
• تاریخ صدور: ٢١ تیر ١٣۶١
• موضوع: درخواست آتش‌بس و عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی.
• پذیرش عراق: بلافاصله پذیرفت.
• پذیرش ایران: ایران نپذیرفت.

٣- قطعنامه ۵٢٢
• تاریخ صدور: ١٢ مهر ١٣۶١
• موضوع: تأکید مجدد بر آتش‌بس و مذاکره.
• پذیرش عراق: بلافاصله پذیرفت.
• پذیرش ایران: نپذیرفت.

۴- قطعنامه ۵۴٠
• تاریخ صدور: ٩ آبان ١٣۶٢
• موضوع: درخواست برای ادامه مذاکرات و توقف درگیری‌ها.
• پذیرش عراق: پذیرفت.
• پذیرش ایران: نپذیرفت.

۵- قطعنامه ۵۵٢
• تاریخ صدور: ١١ خرداد ١٣۶٣
• موضوع: محکومیت حملات به کشتی‌های تجاری در خلیج فارس.
• پذیرش عراق: پذیرفت.
• پذیرش ایران: نپذیرفت.

۶- قطعنامه ۵٨٢
• تاریخ صدور: ۵ اسفند ١٣۶۴
• موضوع: درخواست برای توقف درگیری‌ها و محکومیت استفاده از سلاح‌های شیمیایی.
• پذیرش عراق: پذیرفت.
• پذیرش ایران: نپذیرفت.

٧- قطعنامه ۵٨٨
• تاریخ صدور: ١۶ مهر ١٣۶۵
• موضوع: تأکید بر قطعنامه‌های قبلی و ادامه تلاش‌ها برای صلح.
• پذیرش عراق: پذیرفت.
• پذیرش ایران: نپذیرفت.

٨- قطعنامه ۵٩٨
• تاریخ صدور: ٢٩ تیر ١٣۶۶
• موضوع: درخواست توقف فوری درگیری‌ها، بازگشت به مرزهای بین‌المللی، و تعیین مسئولیت جنگ.
• پذیرش عراق: بلافاصله پذیرفت.
• پذیرش ایران: ٢٧ تیر ١٣۶٧، ایران این قطعنامه را پذیرفت.


-سئوال امتحانی؛
«جنگ برای چه کسانی نعمت بود؟» و چرا؟
٢٠ نمره

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

19 Oct, 13:45


🔴 معادله جدید قدرت

اول، تغیر بنیادین در راهبرد نظامی

بنیان استراتژی امنیت ملی و نظامی ایران که بر متحدان نظامی غیردولتی متکی بود، به صورت تدریجی به سمت نوع جدیدی از بازدارندگی پیش می‌رود. این تحول عمیق را می‌توان در نحوه جایگزینی چهره‌های کلیدی در سازمان نظامی ایران مشاهده کرد: از سردار «قاسم سلیمانی»، که مسئول عملیات نظامی برون‌مرزی ایران در منطقه بود، به سردار «امیرعلی حاجی‌زاده»، فرمانده نیروی هوافضای سپاه. این تغییر نشان می‌دهد که استراتژی «منطقه خاکستری» ایران که درگیری غیرمستقیم از طریق متحدان غیردولتی مانند حماس و حزب‌الله را در اولویت قرار داده بود، اکنون به راهبرد مکمل بدل شده است.

دوم، عبور از راهبرد صبر استراتژیک به اقدامات تلافی‌جویانه

ایران از موضع خود مبنی بر «صبر استراتژیک» صرف نظر کرده است. از پایان جنگ خونین هشت ساله با عراق، استراتژی نهان رهبران نظامی ایران بر جذب ضربه‌های کاری و تلافی آن‌ها در زمان مناسب، استوار بود. با این حال، خرابکاری مداوم اسرائیل در خاک ایران در طول ده‌ها سال، راهبرد «ابهام استراتژیک» ایران را به «صبر استراتژیک منفعلانه» تقلیل داده بود که مشخصه آن عدم انجام اقدام تلافی‌جویانه بود.

سوم، قدرت موشکی

ایران اکنون در زمینه بازدارندگی، آشکارا سیاست متمایزی پیش گرفته است. اقدام تلافی‌جویانه شدید سپاه، اراده و توانایی ایران برای انجام حملات مخرب علیه اسرائیل را به نمایش گذاشت. برخلاف حمله اول در ماه آوریل که بیشتر موشک‌ها و پهپادهای ایرانی رهگیری شده بودند، حمله موشکی دوم موفق‌تر بود و از سد سیستم‌های دفاعی پیشرفته اسرائیل عبور کرد. فضای هوایی اسرائیل یکی از محافظت‌شده‌ترین فضاهای هوایی جهان است و اسرائيل به پیشرفته‌ترین فناوری ضدموشکی مجهز است. با همه این‌ها چندین موشک ایرانی به پایگاه‌های هوایی کلیدی در اسرائیل اصابت کردند.

چهارم، خاک ایران خط قرمز اسرائيل

خط قرمز جدید ایران در قبال اسرائیل نیز تعریف شده است. تل‌آویو نزدیک به 15 سال، حملات تخریبی به پایگاه‌های نظامی ایران در سوریه ترتیب داده و حتی ژنرال‌های ارشد ایرانی را مستقیما هدف گرفته است. با این حال، با بمباران کنسولگری ایران در دمشق در اوایل آوریل، اسرائیل از یک مرز حساس رد شد و ایران را وادار کرد دو هفته بعد با شلیک انبوهی از موشک‌ها و پهپادهای کمتر پیشرفته به اسرائیل پاسخ دهد. این رویداد نشان‌دهنده فروپاشی خطوط قرمز سنتی ایران در قبال اسرائیل بود. ایران در پاسخ به اقدامات مداوم اسرائیل، از جمله ترور رهبر حماس در تهران و رهبر حزب‌الله در بیروت، برای بازگرداندن سطحی از بازدارندگی اقدامی تلافی‌جویانه انجام داد. این بار، ایران از دو خط قرمز مهم عبور کرد و از داخل مرزهای خود به خاک اسرائیل حمله کرد و کشوری را که به سلاح هسته‌ای دسترسی دارد، هدف گرفت.

پنجم،‌ افزایش نفوذ

به نظر می‌رسد نفوذ ایران در جوامع عربی افزایش یافته است. دستاوردهای حمله اخیر ایران در زمینه قدرت نرم می‌تواند به بازسازی محبوبیت ایران در جهان اسلام کمک کند، محبوبیتی که با حمایت بی‌دریغ تهران از رژیم اسد در سوریه آسیب دیده بود. از زمان جنگ حماس در غزه، ایران در میان فلسطینی‌ها و جوامع عربی حامیان بیشتری پیدا کرده است.

ششم، نزدیک شدن ایران به سلاح هسته‌ای در صورت حمله اسرائيل

عملیات تلافی‌جویانه اسرائیل علیه ایران می‌تواند سیاست هسته‌ای تهران را به‌طور چشمگیری تغییر دهد. صداهای قدرتمندی در ایران، عمدتا از صف تندروها بلند می‌شود که از پیگیری قدرت هسته‌ای به عنوان ابزاری راهبردی برای بازگرداندن بازدارندگی کامل کشور حمایت می‌کنند. این حامیان استدلال می‌کنند که موثرترین ابزار ایران برای بازدارندگی در مقابل تجاوز اسرائیل در تصمیمی استراتژیک برای توسعه کامل سلاح‌های هسته‌ای نهفته است.

هفتم، نبرد تکنولوژی و ژئوپلیتیک

این درگیری تضاد میان قدرت تکنولوژیک و قدرت ژئوپلیتیک را برجسته می‌کند. در شرایطی که ایران از مزایای ژئوپلیتیکی قابل‌توجهی برخوردار است، نقطه‌ضعف اسرائیل دقیقا آسیب‌پذیری ژئوپلیتیکی آن است؛ قلمرو اسرائیل به یک منطقه کوچک میان رود اردن و دریای مدیترانه محدود است. در حالی که ایران انجام عملیات در «منطقه خاکستری» با حمایت شبکه‌ای از متحدان غیردولتی را ترجیح می‌دهد، اسرائیل به استراتژی ضربه اولیه و پیش‌دستانه خود که مبتنی بر برتری تکنولوژیک است، تکیه کرده است. اگرچه تکنولوژی تاثیر روزافزونی بر انقلاب‌های نظامی دارد، عوامل ژئوپلیتیک همچنان در ترسیم مسیر رقابت‌های منطقه‌ای نقشی کلیدی ایفا می‌کنند. تکنولوژی ممکن است از وزن واقعیت‌های ژئوپلیتیک کاسته باشد اما هرگز نمی‌تواند آن‌ها را به‌طور کامل از بین ببرد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

19 Oct, 13:44


فراخوان جذب و استخدام در پادرو

فرصت شغلی:
Chief Revenue Officer (CRO)
شرکت پادرو به منظور توسعه اهداف استراتژیک خود برای موقعیت شغلی CRO از علاقه‌مندان دعوت به همکاری می‌کند.

🔸اگر فردی با تجربه، مسئولیت‌پذیر و پیشرو در حوزه استراتژی درآمدزایی و توسعه محصول هستید، می‌توانید رزومه خود را برای ما ارسال کنید.

👈 کسب اطلاعات بیشتر و ارسال رزومه 👉
___
فناپ‌کنوس؛ جذب و استخدام در فناپ
@Fanapcanvas

جمع مدیران نامدار ایران

19 Oct, 13:44


#تبلیغات

جمع مدیران نامدار ایران

18 Oct, 05:45


‍ .

بیوگرافیِ یحیی سنوار، فرمانده حماس که توسط اسرائیل ترور شد.


«یحیی ابراهیم حسن السنوار» مشهور به «ابو ابراهیم» متولد ۲۹ اکتبر ۱۹۶۲(۷ آبان ۱۳۴۱) در اردوگاه پناهندگان خان‌یونس در نوار غزه است. سنوار از پدر و مادری متولد شد که در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ از عسقلان آواره شده بودند. این اردوگاه مملو از خانواده‌های فقیر بود که در شرایط بدی زندگی می‌کردند و برای خدمات اولیه به آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد (UNRWA) متکی بودند.
 
سنوار در اوایل دهه ۱۹۸۰ (۱۳۵۸) در دانشگاه اسلامی غزه ثبت‌نام کرد، جایی که مطالعه او در زبان عربی به شکل‌دادن شخصیت کاریزماتیک او کمک کرد. او در زمانی وارد دانشگاه شد که بسیاری از جوانان فلسطینی در نوار غزه به دنبال اسلام‌گرایی بودند تا مناقشه اسرائیل و فلسطین را پس از دهه‌ها که پان عربیسم نتوانسته بود این کار را انجام دهد، حل‌وفصل کنند و سازمان‌های دانشجویی که اندیشه اسلامی را با ناسیونالیسم فلسطینی ترکیب می‌کردند به سرعت در حال رشد بودند. در سال ۱۹۸۲ سنوار به دلیل مشارکت در چنین سازمان‌هایی بازداشت شد؛ اگرچه هیچ اتهام رسمی وجود نداشت.
 
سنوار در سال ۱۹۸۹، به اتهام قتل جاسوسان اسرائیل به چهار حبس ابد محکوم شد. او در زندان، بیشتر اوقات فراغتش را صرف مطالعه خواندن روزنامه‌های اسرائیلی و تسلط کامل به زبان عبری کرد. فایننشال تایمز به نقل از «میکا کوبی» که از سنوار در شین‌بت بازجویی کرد، می‌گوید: «او کتاب‌هایی درباره شخصیت‌های اسرائیلی مانند ولادیمیر ژابوتینسکی، مناخیم بگین و اسحاق رابین می‌خواند و صدر تا ذیل شخصیت‌های اصلی اسرائیل را می‌شناسد.»
 
سنوار در زندان، بیشتر اوقات فراغتش را صرف مطالعه خواندن روزنامه‌های اسرائیلی و تسلط کامل به زبان عبری کرد. «میکا کوبی» که از سنوار در شین‌بت بازجویی کرد: «او کتاب‌هایی درباره شخصیت‌های اسرائیلی مانند ولادیمیر ژابوتینسکی، مناخیم بگین و اسحاق رابین می‌خواند و صدر تا ذیل شخصیت‌های اصلی اسرائیل را می‌شناسد.»
 

آزادیِ یحیی سنوار به عنوان بخشی از مبادله زندانیان برجسته با «گیلاد شالیت» در سال ۲۰۱۱ انجام شد. زمانی که سنوار وارد غزه شد، پیشانی‌بند سبز نمادین حماس را بر تن داشت.

در آوریل ۲۰۱۲، تنها چند ماه پس از آزادی، سنوار به عنوان یکی از اعضای دفتر سیاسی حماس در نوار غزه انتخاب شد. او از تجربه‌هایش به عنوان رهبر در زندان رژیم صهیونیستی استفاده کرد و در میان حماس به دلیل گردهم آوردن هم‌بندی‌هایش شهرت پیدا کرد.

ماه‌ها پس از به دست گرفتن کنترل حماس توسط سنوار، این جنبش یک توافق آشتی با تشکیلات خودگردان منعقد و برای نخستین‌بار از سال ۲۰۰۷، کنترل بیشتر نوار غزه را برای مدت کوتاهی به تشکیلات خودگردان واگذار کرد. روابط با مصر نیز بهبود یافت و کشور همسایه، محدودیت‌های خود را در گذرگاه مرزی با نوار غزه کاهش داد.
روزنامه فایننشال تایمز می‌گوید سنوار به شخصیتی افسانه‌ای در نوار غزه تبدیل شده و بسیاری از فلسطینی‌ها به او افتخار می‌کنند.
 
محبوبیت سنوار بعد از عملیات ۲۰۲۱ علیه سربازان اسرائیلی بیشتر شد. روزنامه فایننشال تایمز در این زمینه نوشت: سنوار به شخصیتی افسانه‌ای در نوار غزه تبدیل شده است و به نقل از یک فعال برجسته فلسطینی در بیت‌المقدس شرقی اضافه‌کرد، بسیاری از فلسطینی‌ها به او افتخار می‌کنند و او در میان مردم فلسطین بسیار محبوب است.

بعد از عملیات «طوفان الاقصی» نام سنوار بارها توسط تعدادی از مقام‌های ارشد رژیم اسرائیل از جمله «یوآو گالانت» وزیر دفاع اعلام شد.
 

«کوبی مایکل» محقق ارشد مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تل‌آویو نیز به فاکس نیوز گفت: «سنوار از نخستین روزهای پیوستنش به حماس فعال بود. او در میان همه اسیران فلسطینی یک شخصیت بسیار تأثیرگذار بود.»

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

14 Oct, 10:17


📝در جنگهای آتی از موشکها ، کاری ساخته نخواهد بود!

قدرت مؤلفه های زیادی دارد ، بزرگی کشور ، جمعیت ، منابع ، فرهنگ ، تکنولوژی ، آموزش ، ثبات سیاسی ، سطح رضایت عمومی ، اعتماد به حاکمان ، نیروهای نظامی ، حضور در پیمانهای بین المللی و....!

پر واضح است که نیروهای مسلح تنها یکی از ابزارهای قدرت اند و نیروی موشکی بخشی از توان نیروهای مسلح است .
تنها با تکیه بر تعداد موشکها نباید خود را قدرت برتر نامید و با این اعتماد بر طبل جنگ کوبید.

ضربه زدن با شاخ های بلند گردن محکم و کمر نیرومند و پاهای استوار هم می خواهد!

یک بعدی نگری جنگی در ایران مسبوق به سابقه است ، چناچه در جنگ گذشته با عراق تکیه اصلی بر حجم نیروی انسانی و ‌تهیج مردم با نوحه خوانی بود و آن همه جوان از دست رفتند و نتیجه هشت سال فرماندهی نوحه خوانان جام زهر شد .

اکنون شمارش موشکها ورد زبان نظامیان ایرانی است که هرگز حاضر به پاسخ گویی در مورد آن همه تلفات انسانی و‌ مادی در طول هشت سال فرماندهی خود نشده اند و اکنون همان خطای نظامی خود را در حال تکرار کردن هستند .

این بار روی تعداد موشکها( نه کیفیت آنها ) بیش از آنکه بایسته یک نظامی عاقل است حساب باز کرده اند.
کور شدن و نادیدن همه جوانب تلخ حقیقت یک خطای خودبرانداز ایرانی بوده و هست.

لازمه پیروزی بر دشمنان پرتعداد برتری نسبی مسلم در اکثریت مؤلفه های قدرت است .
بلوف ، ادعا، نوحه خوانی و شعارهای بزرگ به ویژه برای کسانی که قبلا در هیچ جنگی شاهد پیروزی را در آغوش ندیده اند می تواند بدنامی تاریخی را به ارمغان آورد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

13 Oct, 05:11


🔵 ثمره ماه‌ عسل با طالبان؛ بی آبی و بی نفسی برای سیستان و بلوچستان/ از هیرمند، تا هریرود و فراه‌رود؛ طالبان به دنبال باج گیری آبی از ایران است؟

ایران، یکی از اولین کشور‌هایی بود که با کمال میل و بدون دردسر، کلید سفارت افغانستان در تهران را تقدیم طالبان کرد. این ماه عسل زودگذر با طالبان، اما به سرعت به بن‌بست رسید.

🔹در اردیبهشت ۱۴۰۲، زمانی که ابراهیم رئیسی، درباره حقابه مردم سیستان و بلوچستان به حاکمان افغانستان هشدار داد، پاسخی که از سوی دولت طالبان دریافت کرد، نشان از عدم درک این حاکمان از الفبای دیپلماسی داشت؛ بیانیه‌ای توهین‌آمیز، که ایران را به نادانی متهم کرده و تاکید داشت که مقامات ایرانی باید درس خود را درباره آب هیرمند بهتر بخوانند!

🔹حتی انتشار ویدئویی از یک فرمانده طالبان، که کنار رود هیرمند با یک دبه آب نشسته و به وضوح در حال تمسخر ایران بود، هم باعث نشد ایران از سیاست صلح‌جویانه خود دست بکشد. پس از قطع آب رودخانه هیرمند به ایران، تنها امید و منبع آب‌رسانی به تالاب هامون، رودخانه فراه با آورد سالانه حدود ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب بود.

🔹اما افغانستان در حال حاضر در حال ساخت سدی به نام «بخش‌آباد» است که به وضوح طراحی شده تا تمام آب این رودخانه را به انحصار خود درآورد. با ظرفیتی نزدیک به ۱ میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب، این سد می‌تواند به راحتی تمام جریان آب سالانه فراه را ذخیره کند.

🔹بنابراین، قطع آب فراه نه تنها به معنای خشک شدن کامل تالاب بین‌المللی هامون است، بلکه نخستین نتیجه آن، افزایش بی‌سابقه گردوغبار در سیستان خواهد بود. این شرایط، حاصل مماشات با همسایه‌ای است که نه تنها اصول همسایگی را فراموش کرده بلکه به معاهدات بین‌المللی نیز بی‌اعتناست.

🔹به گزارش اقتصاد ۲۴، از همان ابتدای به قدرت رسیدن طالبان در دور جدید، آنان برنامه‌های بلندپروازانه‌ای را برای آب در این کشور در دست اقدام داشته اند، برنامه‌ای که حالا دیگر نه فقط ایران که حتی سایر کشور‌های همسایه را هم با خطر تشدید تنش‌های آبی مواجه می‌کند.

🔹در قرارداد‌های مختلف، افغانستان متعهد به تأمین حق‌آبه ایران از هیرمند شده، اما در عمل اجرای این تعهدات با مشکلات جدی روبه‌رو بوده است. از نظر تاریخی، این تنش‌ها را می‌توان به دو عامل اصلی نسبت داد: ساختار‌های دولتی ناپایدار در افغانستان و کاهش بارش‌ها در منطقه. دولت مرکزی افغانستان به‌طور مداوم با چالش‌های داخلی و خارجی مواجه بوده که توانایی این کشور را در مدیریت منابع مشترک آبی کاهش داده است. از سوی دیگر، کاهش بارش‌ها و بروز خشکسالی‌های مکرر در منطقه سیستان و بلوچستان ایران نیز به شدت این تنش‌ها افزوده است.

🔹ساخت سد کجکی نیز در افغانستان و استفاده گسترده از پمپ‌ها برای برداشت آب هیرمند، جریان طبیعی رود را به سمت ایران به شدت محدود کرده است. خشک‌شدن دریاچه هامون که زمانی هفتمین تالاب بین‌المللی جهان بود، یکی از فاجعه‌های زیست‌محیطی این منطقه است.

🔹این خشکسالی نه تنها اکوسیستم منطقه را به خطر انداخته، بلکه منبع زندگی حدود ۴۰۰ هزار نفر از مردم سیستان را نیز به چالش کشیده است. کاهش شدید تعداد پرندگان بومی و انقراض گاو سیستانی که از نماد‌های تاریخی و فرهنگی منطقه به شمار می‌رفتند، تنها بخشی از اثرات این بحران است. همزمان، کاهش تولیدات کشاورزی و دامداری به فقر و مهاجرت گسترده ساکنان منطقه دامن زده است. اما این بحران فقط محدود به مسائل زیست‌محیطی نیست؛ بلکه تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن به‌طور مستقیم امنیت منطقه را تهدید می‌کند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

09 Oct, 09:47


‍ ابتدای انقلاب، شهردار تهران، دکترغلامرضا نیک‌پی تیرباران شد. ۲۲ فروردین ۱۳۵۸، تنها دو ماه پی ازپیروزی انقلاب! اتهامش «کلاهبرداری، خیانت و غارتگری» بود!

روز محاکمه‌ی «نیک پی»، رو‌ به رییس دادگاه گفته بود:
«کدام کلاه‌برداری؟
رییس دادگاه: «مگر نگفتید در خیابان‌ها چاله نداریم؟ پس این همه چاله چیست؟»
نیک‌پی: «آیا احداث ۶۸ پارک، یک میلیون متر مربع آبادانی در جنوب تهران و ایجاد ۱۸ رشته شاهراه و ساخت ۳۰ پارکینگ و ۲۰ پل، خیانت است؟»
دادگاهش خواندنی است.کارهای عمرانی‌اش هم خواندنی است. اینکه ابتدای مسئولیتش در شهرداری پایتخت گفته بود می‌خواهد شهر را نه بر اساس آزمون و خطا که بر اساس «حساب و کتاب نوین» اداره کند. به همین خاطر هم در شهرداری، گروهی را برای مطالعه مشکلات تهران و یافتن راه حل برای آنها به کار گمارده بود. در زمان او است که نخستین گورستان مدرن ‌مکانیزه کشور _بهشت زهرا_ در تهران احداث می شود. همچنین چند بزرگراه برای حل مشکل ترافیک، چند پارک بزرگ برای تنفس شهر. آغاز احداث مترو، بهره‌برداری از برج شهیاد و تئاتر شهر، طرح ساماندهی ترافیک تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود، تأسیس آزمایشگاه مکانیک خاک و ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباس‌آباد هم از جمله اقدامات او است.

رئیس دادگاه پرسیده بود:
«به عنوان دکتر در اقتصاد از لندن، چرا به مردم هشدار ندادید علت مشکل ترافیک، مردم نیستند و چرا عوامل استعمار را مقصر ندانستید؟»
نیک‌پی گفته بود:
«مسئولیت ترافیک با شهربانی بود و یک سال آخر با شهرداری پایتخت، و قبول کردم چون قصدم خدمت به خلق بود.
بنده برای ترافیک تهران دوسال دیگر وقت می‌خواستم تا اولین خط مترو دایر شود و این بزرگراه‌ها به یکدیگر وصل شود و بقیه پل‌هایی که در نظر بود زده شود. من نمی‌دانم دیگر چه کاری از من ساخته بود. کارشناسان بین‌المللی اصلاح ترافیک را در بهبود اتوبوسرانی می‌دانند، در زدن پل می‌دانند، در ایجاد پارکینگ می‌دانند و در احداث بزرگراه می‌دانند، اگر این شاهراه را بین خیابان‌های پهلوی -ولی‌عصر- و کوروش کبیر -شریعتی- نکشیده بودیم رفتن به شمیران به جای نیم ساعت ۴ ساعت طول می‌کشید.»

رأی دادگاه اما برای او، نه پاداش که اعدام بود.حالا اما تاریخ به قضاوت نشسته است، میان دو شهردار بی‌دین آن روز و دیندار امروز! و‌حتی میان دو روزگار؛ حکمرانی بی‌دینان آن روز و حکمرانی دینداران امروز.
مهردادحجتی

پ.ن.
عضو شورای شهر تهران که می‌گوید هر یک از تابلوهای چند میلیارد تومانی موزه امام علی به بهای ۷۰۰ دلار فروخته شده اند!


با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

04 Oct, 06:11


⭕️ رستوراني فعال تر از 100 حزب

↙️ بازنشر به مناسبت 12 مهر سالروز درگذشت محمد حسن شمشيري  موسس چلوكبابي  شمشيري

✍️ قاسم خرمي

💮  محمدحسن شمشیری یکی از نیکوران بنام و اسوه سخاوتمندان عصر خودش بود. فرزندی نداشت و تمام ثروتی که با استکان شویی و ظرفشویی تهیه کرده بود را صرف آزادی و سربلندی ایران و رفع حوائج مردم گرفتار کشور کرد. برای آزادی بسیاری از زندانیان سیاسی وقت، وثیقه ملکی فراهم کرد، هزینه تحصیل تعدادی از دانشجویان بی بضاعت را  تامین کرد و در مجموع یک سوم دارایی اش را وقف امور خیریه کرد.


💮  شمشيري سواد خواندن و نوشتن نداشت و در كودكي شاگرد قهوه خانه حاج اسماعيل كريم آبادي بود كه استادش به سياست علاقه داشت. همين امر، زمينه ساز علاقمندي محمد حسن به سياست شد و در جواني، برخی روزها برای شنیدن نطق نمایندگان و اخبار سیاسی کشور به مجلس می رفت. در همین زمان بود که از سخنان و عقاید ملی دکتر محمد مصدق خوشش آمد و در سلک هواداران او در آمد.

💮 دوستی شمشیری و مصدق بالاگرفت؛ بطوریکه او رابط میان مصدق و اصناف تهران شد. با شروع جنبش ملی شدن نفت، شمشیری بازار تهران را در حمایت از مصدق بسیج کرد. تحريم فروش نفت ایران، دولت مصدق را در تنگنای مالی قرار داد و برای تامین هزینه های اداره مملکت، مجبور به فروش اوراق قرضه کرد، شمشیری در اقدامی جوانمردانه و وطن خواهانه ۳۰۰ هزار تومان از اوراق قرضه دولت را یکجا خرید و یک میلیون تومان هم در اختیار «بانک بیمه» قرار داد تا به افراد نیازمند و تحت فشار وام اعطا کند.

💮 در سالهای بعد از کوتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، این پیر مرد وطن دوست و نیک کردار ایرانی، به خاطر حمایت از مصدق، زیر فشارهای شدید سیاسی و امنیتی قرار گرفت. تعدادی از اوباش حکومتی به خانه و چلوکبابی شمشیری هجوم بردند. شیشه ها را شکستند و تابلوی آنرا کندند تا نامی از شمشیری باقی نماند.

💮 تمام تلاش حکومت این بود تا وادارش کند که علیه مصدق چیزی بگوید. شمشیری در عوض، آیت الله کاشانی و تمام کسانی که به مصدق پشت کرده بودند را مورد سرزنش قرار داد و در جریان دفاعیاتش در دادگاه گفت: «… من با تمام وجود، عاشق این مردِ بزرگ و وطن پرست و مردم دوست هستم و جان و مالم فدای یک تار موی مصدق است…». او مدتی به جزیره خارک تبعید شد. در همان حال ناامید نشد؛ شروع به سوادآموزی کرد و  برای مردم خارک کارآفرینی کرد و درسال ۱۳۴۰ درگذاشت.

💮 مرگ حاج حسن شمشیری آنهم ۸ سال بعد از تحقیرها و سرکوب های ناشی از کودتا، برای نیروهای سیاسی وطن دوست ایران و هر کسی که او را می شناخت، ناگوار و غم انگیز بود. دکتر مصدق که در تبعید به سر می برد، با شنیدن خبر مرگ این یار وفادار خود، برای نخستین بار  اطلاعیه ای را با دست خط خودش صادر کرد و نوشت: « از خبر درگذشت رادمرد وطن پرست و آن خیر نیکوکار، آقای شمشیری آنقدر متاثر شدم که نتوانستم از عهده نگارش این سطور برآیم».  ادیب برومند در سوگ او سرود: «ساده مردی که فراخاست زِ انبوه عوام / لیک در جمع خواصش، سخن از محمدت است...»

🔴آنان که تاریخ نخوانند محکوم به تکرار آن هستند!

پس از شکست اعراب به رهبری مصر از اسرائیل در جنگ معروف به ۶روزه(۱۹۶۷)، بیان یک اظهار نظر خصوصی از مقامات شوروی از پشت صحنه جنگ پرده برداشت:

«ما در شوروی تصور می‌کردیم اسرائیل در جنگ با اعراب با مشکل روبرو خواهد شد و در نتیجه آمریکا با کلیه‌ی کشورهای اسلامی درگیری پیدا خواهد کرد و خاورمیانه بصورت ویتنام دیگری برای آمریکا در خواهد آمد.‌ولی ما اسرائیلی‌ها را دست‌کم گرفته بودیم و روی مصری‌ها بیش‌ از اندازه حساب میکردیم».

کم‌کاری شوروی در جنگ شدیداً اعراب را عصبانی کرده بود.‌آنها بعدها اقدامات سیاسی متعددی برای بازیابی اعتماد اعراب انجام دادند.‌در مصر جمال عبدالناصر خود را پس از شکست در جنگ بازیابی کرد.‌او دستور بازداشت مارشال عامر را بعنوان یکی از کودتاچییان و عوامل شکست صادر کرد.‌

عامر بعدها پیش از خودکشی در متن وصیتنامه‌‌ی خود:
«جمال عبد الناصر را به فراموش کردن هدف اصلی انقلاب که تأمین زندگی شایسته برای مردم مصر بود متهم ساخت.او بیان داشت:
بزرگی یک رهبر در این است که طاقت انتقاد را داشته باشد و در مواقع سخت تعادل روحی خود را از دست ندهد.کسی که آزادی بیان را از بین میبرد،‌ تمامی یک ملت را تضعیف می‌کند».

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

03 Oct, 06:56


🔴آنان که تاریخ نخوانند محکوم به تکرار آن هستند!

پس از شکست اعراب به رهبری مصر از اسرائیل در جنگ معروف به ۶روزه(۱۹۶۷)، بیان یک اظهار نظر خصوصی از مقامات شوروی از پشت صحنه جنگ پرده برداشت:

«ما در شوروی تصور می‌کردیم اسرائیل در جنگ با اعراب با مشکل روبرو خواهد شد و در نتیجه آمریکا با کلیه‌ی کشورهای اسلامی درگیری پیدا خواهد کرد و خاورمیانه بصورت ویتنام دیگری برای آمریکا در خواهد آمد.‌ولی ما اسرائیلی‌ها را دست‌کم گرفته بودیم و روی مصری‌ها بیش‌ از اندازه حساب میکردیم».

کم‌کاری شوروی در جنگ شدیداً اعراب را عصبانی کرده بود.‌آنها بعدها اقدامات سیاسی متعددی برای بازیابی اعتماد اعراب انجام دادند.‌در مصر جمال عبدالناصر خود را پس از شکست در جنگ بازیابی کرد.‌او دستور بازداشت مارشال عامر را بعنوان یکی از کودتاچییان و عوامل شکست صادر کرد.‌

عامر بعدها پیش از خودکشی در متن وصیتنامه‌‌ی خود:
«جمال عبد الناصر را به فراموش کردن هدف اصلی انقلاب که تأمین زندگی شایسته برای مردم مصر بود متهم ساخت.او بیان داشت:
بزرگی یک رهبر در این است که طاقت انتقاد را داشته باشد و در مواقع سخت تعادل روحی خود را از دست ندهد.کسی که آزادی بیان را از بین میبرد،‌ تمامی یک ملت را تضعیف می‌کند».

📌ارتش مصر برای بازیابی خود به سلاح نیاز داشت.‌برژنف رهبر شوروی از ناصر راضی بود. «او شجاعت و اراده‌ی ناصر را برای منافع شوروی دارای ارزش فوق‌العاده می‌دانست».
در عین حال شوروی هیچگاه حاضر نبود بخاطر چشمان قشنگ اعراب خود را با آمریکا درگیر سازد.

شوروی تقابل با اسرائیل را کارت بازی خویش کرده بود.آنها از سرسختی و مقاومت اسرائیل در برابر عقب‌نشینی از سرزمین‌های تصرف شده در سال۱۹۶۷ ناراضی بودند.لیکن دلیل اصلی نارضایتی آنها به‌نتیجه نرسیدن مذاکراتشان با آمریکا درباره قرارداد منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود.

شوروی به هیچ‌وجه حاضر نبود حمایت از جمال عبدالناصر را رها کند زیرا او تنها عامل پیش‌برد اهدافش در خاورمیانه بود.

جمال عبدالناصر پس‌ از کش‌وقوس‌های فراوان با اسرائیل علی‌رغم وضع اقتصادی شکننده و نارضایتی طبقات مختلف، تهاجمی فرسایشی را آغاز کرد.هرچند با واکنش‌های سریع اسرائیل هربار به شکست ختم شد.

ناصر بار دیگر به شوروی پناهنده شد تا سلاح‌های بیشتر و جدیدتری در اختیار گیرد.اما او بارها از تاخیر شوروی دچار یاس و سرخوردگی شد.
او در یک گفتگو با مشاورانش گفت:
«از روس‌ها قطع امید کرده‌ام».ناصر اعتمادش به شوروی بکلی مخدوش شده بود.

فشارهای روحی و جسمی مرگ ناصر را رقم زد و انورسادات جایگزین او شد.سادات تصمیم گرفت دوباره به شوروی برود.
سادات نیز پاسخ مشابهی دریافت کرد:

«ما بشما سلاح می‌دهیم، اما نه سلاح تهاجمی،هواپیما موشک‌انداز نیز تنها با شرط کسب اجازه قبل از هر استفاده!»
سادات نیز این شروط را نپذیرفت و با دست‌خالی به مصر بازگشت.

بعدها برژنف از سادات خواست تا با چشم‌پوشی از اعدام جاسوس بزرگ شوروی در مصر، سلاح‌های مدنظرش را دریافت کند.اما باز در عمل شورویها تأخیر بخرج دادند و همین عامل اخراج ۲۰هزار مستشار شوروی از مصر شد.

در جنگ سال۱۹۷۳«یوم کیپور»با حضور انورسادات، نبود برتری هوایی برای مصر عامل پیشروی سریع نیروهای ذخیره اسرائیل شد و آشفتگی وحشتناک ابتدایی ارتش اسرائیل بسرعت رفع شد.
تصادفی نبود که روس‌ها از دادن جنگنده میگ۲۳ به اعراب خودداری می کردند.علت آن بود که در پشت پرده با آمریکا توافق داشتند.

📌اسرائیل پس از بازیابی اولیه فورا بسراغ سوریه رفت و ۲۰سال پیشرفت و آبادانی را با حمله به زیرساختهای پالایشی،برقی و صنایع دمشق در طول ۳روز از بین برد!

روس‌ها در نهایت با عبرت از جنگ قبلی به‌هنگام شکست قطعی اعراب فورا زمینه آتش بس را فراهم کردند و بدین ترتیب جنگ دوم مصر با اسرائیل نیز پایان یافت.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

01 Oct, 07:13


- دیکتاتوری که از پیشرفت نظامی آمریکا غافل بود


چرا صدام حسین به التیماتوم‌های چندبارهٔ ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده اعتنا نکرد و از کویت خارج نشد؟ آیا او فکر می‌کرد نیروی نظامی‌اش از آمریکا قدرتمندتر است؟ خیر! اما صدام گمان می‌کرد که ماشین جنگی‌اش به عنوان بزرگترین ارتش خاورمیانه آنقدر توان دارد که جنگ زمینی را چند هفته طول بدهد و ده هزار نفر تلفات از آمریکایی‌ها بگیرد. از نظر او در این شرایط فشار شدید افکار عمومی آمریکا همچون جنگ ویتنام موجب توقف عملیات ارتش آمریکا می‌شد.

صدام از حملهٔ آمریکا مدلی همچون عملیات نرماندی برای سربازانش ترسیم کرده بود: یک حملهٔ آبی خاکی از ساحل کویت و انبوهی از تفنگداران که مستقیم به سوی آتش سلاح‌های سربازان عراقی پیشروی می‌کنند و در این شرایط او آنقدر فرصت دارد که تلفات لازم را از آمریکایی‌ها بگیرد‌. حتی زمانی که شش هفته بمباران دقیق و بی‌سابقه شیرازهٔ ارتش عراق را گسیخته بود، سازمان تبلیغاتی او مدام به سربازان وحشت‌زده که عموماً ارتباطشان با فرماندهی و دیگر واحدها قطع شده بود، پیام می‌داد: «مقاومت کنید! محکم بمانید! آمریکایی‌ها بالاخره می‌آیند! آن‌ها از دریا می‌آیند! آنها تماماً هلیکوپتر و پیاده نظام سبک هستند!»

در اوهام صدام آمریکایی‌ها بالاخره آنقدر نزدیک می‌شدند که سربازان او بتوانند از آن‌ها تلفات لازم را بگیرند. او بخش بزرگی از نیروهایش را رو به دریا مستقر کرده بود! اما آمریکایی‌ها هیچوقت از دریا نیامدند! آن‌ها با لشکرهای زرهی مجهز به تانک‌های وحشتناک آبرامز با سرعتی باور نکردنی از صحرای عربستان وارد خاک عراق شده و از پشت به نیروهای او در کویت حمله کردند و جنگ زمینی تنها هفتاد و دو ساعت طول کشید!

صدام درکی از تغییرات شگرفی که در یک دههٔ گذشته در عرصهٔ تکنولوژی نظامی روی داده بود نداشت. او درکی از نبرد عصر اطلاعات نداشت و به نبرد درهٔ بقاع که هشت سال قبل بین سوریه و اسرائیل رخ داده بود توجهی نکرده بود. صدام به شدت از زمان عقب بود.
او گفته بود که آنقدر از خلبانان آمریکایی اسیر می‌گیرد که افکار عمومی آمریکا با دیدن صف طولانی آن‌ها جنگ را تمام کند و موقعیت او در کویت را به رسمیت بشناسد. او نیرومندترین شبکه پدافند هوایی در جهان سوم را در اختیار داشت‌. اما در شب نخست آغاز جنگ هوایی شانزده فروند هواپیمای نامرئی اف صد و هفده نایت هاوک که هر کدام با دو بمب دو هزار پوندی هدایت لیزری بدون آنکه کسی متوجه آن‌ها شود به قلب بغداد نفوذ کرده و حساس ترین هدف‌ها را بمباران کردند. پدافند عراق حیرت زده شده بود که این دیگر چه نوع حمله‌ای است؟ عراقی‌ها تازه وقتی متوجه هواپیما می‌شدند که مواضعشان با خاک یکسان شده بود.

در همان حال اهداف حساس دیگر عراقی‌ها با موشک‌های کروز توماهاوک که از هزار و هفتصد کیلومتر دورتر شلیک شده و با جثهٔ کوچک و ارتفاع پایین‌شان قابل شناسایی نبودند، منهدم می‌شدند. رادارها قبل از این که بتوانند واکنشی نشان دهند، توسط موشک‌های هارم ضد رادار که توسط فانتوم‌های وایلد ویزل و ای شش‌ها شلیک شده بودند، منهدم می‌شدند. فرودگاه‌ها توسط مهمات دقیق و ضد بتنی که استرایک ایگل‌ها و تورنادو‌ها شلیک می‌کردند، از کار می‌افتادند و جنگنده‌های صدام درون پناهگاه‌های بتنی خود منهدم می‌شدند. صدام بهای سنگینی برای عقب ماندن ذهنش از تحولات کلیدی عرصه فن‌آوری نظامی پرداخت.

آمریکایی‌ها هیچوقت در جایی که او می‌خواست و در فاصلهٔ نزدیکی که مد نظر او بود، آفتابی نشدند تا او بتواند رویای «ویتنام در صحرای» خود را محقق کند! رهبری که حتی تفاوت جنگ منظم در دشت باز را با جنگی چریکی و نامنظم همچون ویتنام تشخیص نمی‌داد برای چند دهه سرنوشت میلیون‌ها عراقی را به دست گرفته بود. جنگ برای آزادی کویت نخستین پردهٔ پر سر و صدا از جنگ نوین هوشمند عصر اطلاعات بود که توجه جهان را به خود جلب کرد. طرح‌هایی که از اوائل دههٔ هفتاد میلادی در مراکزی نظیر ترادوک تدوین شده بودند، حالا میوه داده بودند. بااین‌حال این تنها آغاز راهی طولانی بود که حتی امروز هم به پایان خود نرسیده است. در جنگ کویت تنها سیزده درصد از مهمات سنگین مصرفی هوشمند بودند! هنوز بمب‌های هدایت ماهواره‌ای، تسلیحات شبکه‌محور و بسیاری از فناوری‌های مؤثر امروزی به میدان نیامده بودند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

30 Sep, 04:30


وارد کردن ایران به مهلکه جنگ خیانت به ملت ایران‌ است


زیرساخت‌های انرژی ایران به شدت فرسوده شده‌اند و نیاز فوری به دستکم ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی دارند؛ اگر نه، ممکن است در آینده نزدیک به یکی از بزرگ‌ترین وارد کنندگان انرژی تبدیل شویم.

وارد کردن ایران به مهلکه جنگ خیانت به آیندگان و ملت ایران‌ است؛ مملکتی که دو دهه زیر سنگین‌ترین تحریم‌ها بوده و صادرات نفتی رسمی آن ‌به صفر رسیده و دیگر هیچ نقش تعیین کننده‌ای در بازار انرژی دنیا ندارد را وارد مهلکه جنگ نکنید؛ آسیب احتمالی به همین زیرساخت‌های فرسوده برای دهه‌ها غیرقابل جبران خواهد شد.

اسرائیل امروز در حدیده نشان داد به لطف نیروی هوایی به روز و کارآمدش چطور در مسافتی دوبرابر ایران به اهدافش ضربه می‌زند.
‏سلسله حوادث ۱۴ روز گذشته بیروت، از انفجار پیجرها و اجرای بزرگ‌ترین عملیات خرابکاری همزمان که ۳۶۰۰ عضو حزب‌الله را زمین‌گیر کرد و با نشان دادن قدرت نفوذش در شبکه تامین تجهیزات ارتباطی حزب‌الله همه را حیرت‌زده کرد، با ترور سریالی تمامی فرماندهان عالیرتبه و نهایتا ترور نصرالله اشراف اطلاعاتی‌اش را به رخ کشید، همه در ایران در ابعاد وسیع‌تری اتفاق خواهد افتاد.
‏نفوذ و رخنه اطلاعاتی به وضوح در نهادهای اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی عمیق‌تر از حزب الله است.

چند موشک شلیک می‌کنید و اسرائیل هم کمی ضربه خواهد دید؟ تمام خرابی‌های احتمالی آن در عرض چند ماه با کمک آمریکا و اروپا جبران خواهد شد. چه کسی در جنگ ۸ ساله با صدام به کمک ایران آمد که حالا در این مادر جنگ‌ها با اسرائیل به کمک‌ شما بیاید؟
‏همین کشورهایی که از ۸ سال جنگ ایران و عراق و سال‌ها تحریم ایران، اقتصادشان پویاتر و توانمندتر شد با آغوش باز به استقبال جنگ ایران با اسرائیل خواهند رفت.
‏به فکر ایران باشید؛ آیندگان به خاطر چنین سفاهت و بلاهتی هرگز شما را نخواهند بخشید.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

27 Sep, 10:53


📌بحران افغانستانی ها

‏بحران افغانستانی‌ها در ایران نه جایی برای شوخی و سانتی‌مال‌بازی دارد نه دیگر قابل انکار است بلکه باید به یکی از اصلی‌ترین اولویت‌ها در ایران تبدیل شود چون این تازه شروع ماجراست. افغانستان هر چقدر اقتصاد و منابع ضعیفی دارد و تولید ناخالص ملی‌اش پایین است تولید مثلش بالاست ‏و با ادامه این روند پیش‌بینی می‌شود که جمعیت افغانستان تا سال ۲۰۵۰ به ۸۰ میلیون نفر نزدیک شود. طبیعی است برای مردم جوان آن کشور فقیر که اسیر جانوری به نام طالبان هم شده و چشم‌اندازی برای بهبود ندارد؛ مهاجرت جذابترین و شاید تنها گزینه بسیاری از مردم باشد و خطر از همین‌جا شروع می‌شود. کشوری ۸۰ میلیونی در همسایگی ما با بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک با سیل جوانانی که آرزویشان مهاجرت است تهدیدی بنیادین برای ایران محسوب می‌شود و کنترل مرزها و ساماندهی اتباع به دور از هرگونه سنتی‌مانتالیسم باید در دستور کار باشد جدای از تهدیدهای اقتصادی و ناهمخوانی‌های فرهنگی افغان‌ها با ایرانیان می‌توانم در یک چشم‌انداز بلندمدت‌‌تر با افزایش جمعیت افغان‌ها، خطر تسلط سیاسی و حتی تهدید برای تمامیت ارضی ایران را متصور شوم. دیوارکشی با مجهزترین امکانات و اخراج اتباع از اولویت‌های ملی ایران است .
اینکه حقوق‌بشری‌های ساکن تورنتو و برلین و تبریز و سنندج چه می‌گویند اصلا اهمیت ندارد، ما ایرانیان نباید تاوان تولید مثل بدون و حساب و کتاب افغان‌ها را بدهیم‌.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

24 Sep, 09:42


افشاگری مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
روزی حدود ۲۶ میلیون دلار تخفیف به چین از پول نفت مردم ایران!

🔺 این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: گروهی در دولت سیزدهم با نام "دور زدن تحریم" می‌گویند جاده را باز نکنیم ما جاده فرعی ساختیم و روزانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت را می‌برند.

🔺 ما پرسیدیم: به چه قیمتی می‌فروشید؟

پاسخ دادند: ۱۵ تا ۳۰ دلار در هر بشکه و میانگین ۲۰ دلار در هر بشکه تخفیف می‌دهند.

روزی یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت ضربدر ۲۰ دلار!! یعنی اینکه روزانه ۲۶ میلیون دلار از پول مردم ایران به خریدار انحصاری نفت تخفیف می‌دهند!

🔺 وقتی سوال می‌کنیم: نفت را با چه قیمتی می‌فروشند؟ می‌گویند: "اینها محرمانه است!!"

🔺 می پرسیم پول آن به کدام حساب واریز می‌شود؟ می‌گویند: آمريکا بانک را تحریم کرده اما پول‌ها برمی‌گردد!

🔺 پرسیدیم از چه طریقی برمی‌گردد؟
می‌گویند: صرافی‌ها!

🔺 می گوییم صرافی‌ها متعلق به چه کسانی است؟ پاسخ می دهند: "محرمانه است!"

🔺 پرسیدیم بخش عمده‌ی پول کجاست؟
می گویند: همه در یک کشور است!

🔺 پرسیدیم آن کشور پول را می‌دهد؟
گفتند: خیر، فقط می‌توانیم کالا وارد کنیم!!

🔺 می پرسیم: کالا را چه کسی وارد می‌کند؟
بازهم نمی‌گویند و می گویند که محرمانه است!!!!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

23 Sep, 11:03


📌 اسب محبوب !

♈️اگر دیکتاتوری باشی در حد قدرت و توان کالیگولا، امپراتور روم باستان، حتی می‌توانی اسب محبوبت، اینکتاتوس، را به عضویت در مجلس سنای روم منصوب‌کنی و همه سران مملکت را وادار‌کنی که هر روز خدمت این اسب برسند و در برابرش زانو بزنند و از جام شرابی که اسبت خورده بنوشند و مدح و ثنایش را بگویند.

♈️دیکتاتورها اصولاً  دوست دارند با این نوع انتصابات عجیب و غریب هم قدرت نامحدود خودشان را به رخ ملت بکشند و هم به وزرا و وکلای زیردستشان بگویند شما هیچ چیزی نیستید که اگر بودید در برابر این موجود نادان و احمقی که من منصوبش کرده‌ام اینطور زانو نمی زدید.

♈️دیکتاتورها لذت وافری می‌برند از تحقیر مقامات زیردستشان، تحقیری که در عین حال قدرقدرتی آنها را به امعا و احشایی‌ترین شکل ممکن به دو گروه افرادی که وی با آن‌ها سر و کار دارد،مقامات زیردست و ملت، حقنه می‌کند.

♈️مبادا فکر کنید ماجرای این اسبی که امپراتور تصمیم گرفته بود به زودی وی را کنسول روم (نخست وزیر) بکند، اما اجل مهلتش نداد، افسانه و خیال است. خیر، اتفاقا خیلی هم واقعی است و من می‌توانم ده‌ها مثال برایتان بزنم.
یک مثالش که خیلی هم به ما نزدیک است مربوط می‌شود به امپراتور پوتین خودمان که چند سال پیش انتصابی را فرمان داد که همه را به یاد اسب محبوب امپراتور دیوانه روم انداخت.

♈️شهرهای روسیه چند سال پیش برای مدتی در تسخیر مخالفان پوتین بود و حضرتش برای جمع کردن بساط «اغتشاش‌گران» با مشکل روبرو  شده بود و مقامات اجرایی کار سرکوبگری‌شان را به نحو مطلوب انجام نمی‌دادند. در همین اوضاع و احوال، پوتین در یک برنامه رادیویی سالانه شرکت کرد تا پاسخ شنوندگان را بدهد.

♈️گولاخی از پشت خط به پوتین گفت:«جناب رییس‌جمهور،اگر پلیس نتواند بساط این اغتشاشگران را جمع کند، من و بر و بچه‌ها حاضریم به خیابان بیاییم و حق اغتشاشگران را کف دستشان بگذاریم و  اوضاع را ردیف و امنیت را برقرار کنیم.» و شما نمی‌دانید چقدر این کلمات به گوش امپراتور پوتین خوشاهنگ بود.
او به تلفن کننده ، که کارگر ساده یک کارخانه تانک‌سازی در اورال بود، گفت:«تو نشان دادی که روس واقعی یعنی چه. تو نشان دادی که چقدر از این همه مقامات وراج و به درد نخور ما فهمیده‌تری.»

♈️پوتین یک ماه بعد این کارگر کارخانه تانک‌سازی را نماینده تام‌الاختیار خود در منطقه اورال کرد، که از حیث درجه و مقام معادل منصب معاونت نخست وزیر بود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

22 Sep, 07:04


🟠 تلویزیون و پزشکیان؛ یک داستان قدیمی!
محمد روانبخش

🔸 چند سال پیش به‌واسطه‌ی یکی از دوستانم فهمیدم روزنامه‌ای چاپ می‌شود که مدیرمسئولش در سرمقاله هر روزش که می‌نویسد، هر چه می‌خواهد درباره‌ی افرادی از قبیل هاشمی و روحانی (رئیس‌جمهور وقت) و ظریف و... می‌نویسد، سرمقاله‌هایی که هر کدامش می‌توانست مصداق هزار تهمت و شکایت باشد، اما جالب این‌جا بود که هیچ‌کس محل آن روزنامه نمی‌گذاشت!

🔸 آن بنده‌خدا هر چقدر تندتر می‌نوشت کمتر توجهی را جلب می‌کرد و نهایتش هم این شد که روزنامه را خودش - به علت یا بهانه‌ی گرانی کاغذ و چاپ - تعطیل کرد. من و آن دوستم گهگاه سرمقاله‌های او را می‌خواندیم و می‌خندیدیم که آن بنده‌خدا چقدر برای دیده شدن ادعاهای عجیب و غریب می‌کند و هیچ فایده‌ای ندارد! واقعا هم مضحک بود و هم آدم دلش برای آن بابا می‌سوخت.

🔸 این را اضافه کنید به یک داستان دیگر که از یکی از مبارزان زمان شاه شنیدم، که یک منبری کم‌سواد بود که خیلی دلش می‌خواست گل کند و مهم شود. بالای منبر انواع و اقسام چیزها را علیه شاه می‌گفت ولی ساواک که می‌دانست آن بنده‌خدا کیست و چه‌کاره است، کاری به کارش نداشت؛ در حالی که اگر یک‌دهم آن حرف‌ها را دیگران می‌زدند حتما احضار می‌شدند...

🔸 حالا چرا این‌ها را تعریف کردم؟ یک بنده‌خدای تازه‌کار جویای نام و نان، در یک رسانه‌ی ورشکسته‌ی میلی توهینی به رئیس‌جمهور کرده است. من حاضرم شرط ببندم خود عوامل تهیه‌ی آن برنامه و دور و بری‌های آن شخص آن حرف‌های توهین‌آمیز را برای رسانه‌های مجازی طرفدار دولت فرستاده‌اند و آن را وایرال کرده‌اند که دیده شود و مشهور شود. احتیاج داشته بنده خدا، و کمی هم موفق شده!

🔸 چندین سال است که تهیه‌کنندگان تلویزیون عمدا گاف‌هایی در برنامه‌های‌شان می‌گذارند و بعد خودشان آن‌ها را در فضای مجازی افشا می‌کنند (چون کسی برنامه‌شان را نمی‌بیند که متوجه گاف شود!) و حتی خودشان شروع به تمسخر برنامه‌ی خودشان می‌کنند تا شاید دیده شوند... و از این بدبختی بزرگتر برای رسانه‌ای هست که بودجه‌ی نجومی دارد، انحصار دارد و حمایت‌های عجیب و غریب می‌شود اما ته تهش محتاج این است که صاحب یک صفحه‌ی اینستاگرام مسخره‌اش کند تا کمی دیده شود!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

19 Sep, 07:21


🔴 افکار جدید مهم هستند یا افراد جدید؟


جامعه­‌ای که نیم قرن نرخ تورم دو رقمی را تجربه کرده، می‌­تواند کرامت انسانی را تجربه کند؟

آیا تورم علت است یا معلول؟ نرخ تورم دو رقمی نتیجه کدام اندیشه است؟

مفاهیمی مانند عدالت، انصاف، پاسخگویی، رشد، کرامت انسانی، شایسته سالاری و کارآمدی در امتداد هم هستند و وزن مساوی دارند یا میان آنها روابط علت و معلولی وجود دارد؟

چگونه باید درخت آنها را از ریشه به شاخه‌ها کشید؟ کدام ریشۀ درخت است و کدام شاخۀ درخت؟ کدام اصل است و کدام نتیجه؟

در «شناخت هرمی و درختی ساختار حکمرانی»، نرخ تورم را در کجای هرم باید قرار داد؟ آیا می‌توان در فقدانِ رشد اقتصادی و تولید ثروت، در انتظار عدالت، آزادی و کرامت انسانی نشست؟ آیا آگاهی و شناخت جامعه در سرنوشت آن اثر دارد؟

آیا جامعه‌ای که میانگین مطالعه آن ۳۵ دقیقه در سال است می تواند در انتظار دموکراسی بنشیند؟

اگر نرخ تورم زیر پنج درصد باشد، کشور ثروت تولید کند و مردم اهل مطالعه باشند بعد برخی از شرایط و مقدمات دموکراسی فراهم می‌شود.

آیا می‌شود بدون  Input در انتظار Output نشست؟ به عبارت دیگر، روابط علت و معلولی متغیرهای حکمرانی، علم و Science است. آنچه به موفقیت بسیاری از کشورها مساعدت بخشید این بود که متوجه شدند از کجا باید تحول را شروع کنند.

یک دو سه تجربه شدۀ جهانی را تشخیص دادند. اولین و فوری‌ترین کاری که این کشورها انجام دادند، تغییر افکار و اندیشه‌هایشان بود.

اگر افکار تغییر نیابند، افراد با سن کمتر، مرام متفاوت و برخاسته از مناطق متنوع، بعد از مدتی سرانجام باید مجری همان افکار ناکارآمد گذشته باشند.

به نظر می‌رسد در متدولوژی اولویت‌های حکمرانی، نوعی تشتت وجود دارد. ظاهراً نمی‌دانیم یا نمی‌خواهیم بدانیم که کدام اندیشه‌ها باید اجرا شوند تا یک فرد بازنشسته در سن هفتاد و پنج سالگی، مسافرکشی نکند.

مبنای تحول چه در فرد و چه در جامعه، در اندیشه‌هاست. سیاست‌های جدید افکار جدید می‌طلبند. افق‌های جدید به افکار جدید نیاز دارند.

افکار قدیم در بسته‌‌بندی‌های جدید گذاشتن را، به نوعی می‌توان به استتار نیّت و تداومِ نامحسوسِ ناکارآمدی‌­ها نسبت داد.

دیگر پیکان تولید نمی­‌شود ولی پراید همان پیکان سابق است. اندیشۀ تویوتا تولید کردن باید جای اندیشۀ پراید تولید کردن را بگیرد. افراد با اندیشه‌های نوین می توانند کارآمد باشند.

شاید پرسش اساسی این باشد: آیا حکمرانان اندیشه‌های جدید را تشخیص می‌دهند و برای اجرای آنها برنامه‌ریزی می کنند یا همان اندیشه‌ها در زمان و فرصت‌های از دست رفته با هزینه‌های فراوان، خود را در نهایت به حکمرانان تحمیل می‌کنند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

17 Sep, 11:52


📌  گوسفندها مثل پلنگ نعره نمی‌کشند ، مثل الاغ عرعر نمی‌کنند ، مثل شیر نمی‌غرند ،
مثل خرگوش نمی‌دوند ،
مثل ماهی زیرآبی نمی‌روند
و مثل اسب به سرعت فرار نمی‌کنند.. 
   و شاید به همین دلیل است که همیشه به صورت " گله" هستند و یک " سگ" از آنها مراقبت می‌کند تا عاقبت خورده شوند.
سگ‌ها مواظب گوسفندها هستند، نمی‌گذارند گرگ‌های وحشی آنها را بخورد و مواظب‌اند که دزد آنها را نبرد و سرانجام قصاب  ،  آنها را بکشد.

سگ‌ها وفادارند ،
ولی نه ، به گوسفندها ،
بلکه به قصاب‌ها.
علت اینکه دموکراسی به درد گوسفندان نمی‌خورد این است که آنها یا باید به سگ رای بدهند ، یا به قصاب ،
در غیر این صورت باید خیانت کنند و به سوی گرگ بروند که او هم آنها را خواهد خورد.

حتی اگر مدرنیزه هم بشوند ،
  فقط بطور مکانیزه کشته می‌شوند،
اگر دیندار هم بشوند، عید قربان قتل عام می‌شوند.

اعلام همبستگی میان گوسفندان تا وقتی ترس از گرگ و اعتماد به سگ و چاقوی قصاب است، بیهوده است، فقط باعث می‌شود کشتارگاه مکانیزه ساخته شود.

*دموکراسی در " دنیای گوسفندها " ،*
    *یعنی انتخاب یکی از این سه گزینه :*

      *سگ... گرگ... یا قصاب!!؟؟*

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

16 Sep, 05:36


📌پاکترین و فاسدترین دولت ها


‏طی ٣۵ سال اخیر، دولت خاتمی پاکترین و دولت رییسی فاسدترین دولتها هستند.
پس از دولت خاتمی، دولت رفسنجانی، رتبه دوم را در جدول کم فسادترین دولتها به دست اورد.

فساد در دولت احمدی نژاد نسبت به دولت خاتمی ٣۵ برابر شد با اینحال فساد در دولت روحانی نسبت به دولت احمدی نژاد ٣۵۴% کاهش یافت.

اگر ارقام فساد طی ٣۵ سال اخیر که به حکم قطعی رسیده اند را در هر دولت جمع کنیم و به تعداد روزهای فعالیت همان دولت تقسیم کنیم، آمار فساد روزانه دولتها به شرح زیر محاسبه میشود(هزار دلار):
دولت رفسنجانی: ٢٣٩
دولت خاتمی: ۵١
دولت احمدی نژاد: ١٨٠٠
دولت روحانی: ٣٩۶
دولت رییسی: ٣٧٠٠

‏دولت رییسی از ١۴٠٠/۶/٣ تا ١۴٠٣/۵/٣١، به مدت ١٠٩٢ روز برسر کار بود.
فقط در دو فقره فساد چای دبش و واردات نهاده های دامی، ۴.٠۶ میلیارد دلار در دولت رییسی فساد رخ داد.
یعنی در دولت رییسی، روزانه حداقل ٣.٧ میلیون دلار فساد بروز کرد تا نام دولت رییسی بعنوان فاسدترین دولت ج.ا ثبت شود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

15 Sep, 08:50


امارات می‌داند با توجه به  زمانِ حاکمیتِ ایران بر جزایر سه گانه  نمی‌تواند درهیچ دادگاه بین‌المللی برنده شود


امارات در دادگاه های بین المللی در مورد ادعای جزایر سه گانه بازنده است؛

چرا؟

چون امیر عباس هویدا از ته قبر به دادمان می رسد.

بیش از چهل سال از مرگ امیرعباس هویدا میگذرد هنوز ایران از مدیریت و درایت این مرد بزرگ استفاده میکند

هویدا وقتی متوجه شد که استعمار انگلیس قصد دارد به امارات استقلال بدهد پس از ترک امارات توسط انگلیس سریعا جزایر ایرانی تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی را تصرف کرد و در مجلس ملی و در حضور نمایندگان و سفیران کشورهای مختلف اعلام رسمی الحاق این جزایر به ایران را رسما اعلام نمود و توسط نماینده ایران در سازمان ملل به اطلاع جامعه بین الملل رساند.

هوش و ذکاوت هویدا زمانی مشخص میشود که ایشان با اشرافی که به مسائل حقوق بین الملل داشت و میدانست اگر امارات اعلام استقلال کند و ایران جزایر را تصرف کند ایران کشور اشغالگر شناخته میشود و باید طبق حقوق بین الملل حاکمیت امارات را بر جزایر بپذیرد.

با علم به این آگاهی سریعا به ارتش دستور داد تا در نهم آذر سال ۵۰ این جزایر را تصرف کنند. امارات دو روز بعد اعلام استقلال کرد.

حالا امارات میداند که با توجه به این مسئله که زمانی که حاکمیت ایران به این جزایر قبل از اعلام استقلال امارات بوده نمیتواند درهیچ دادگاه بین المللی مطرح کند و محاکم بین المللی تمامیت ارضی کشورها را از زمان اعلام استقلال به رسمیت میشناسند.

اینگونه هست که یک فرد تحصیل کرده وقتی در راس یه پست مهم  گماشته میشود میتواند اینگونه عملکردی داشته باشد.

هویدا مردی که تاریخ در مورد او قضاوت خواهد کرد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o

جمع مدیران نامدار ایران

13 Sep, 14:30


با روسها باید برخورد قاطع داشت

متن یک دقیقه ای داستان برخورد قوام با استالین

در سفری که قوام‌السلطنه رفت برای دیدار با استالین و حل قضیه آذربایجان به روسیه(مارچ ۱۹۴۶ -- بهمن و اسفند ۱۳۲۴)، هیئتی که همراهش رفتند، مرحوم نیک‌پور بود و چند نفر دیگر که نمی‌دانم اما جهانگیر تفضلی هم همراه این‌ها بود.
جهانگیر تفضّلی، راجع به سفر قوام‌السلطنه و سفر او به مسکو گفت: وقتی ما وارد مسکو شدیم بعد از ظهری بود که ساعاتی بعد ما را بردند به یکی از ویلاهایی که مخصوص مهمان‌های خارجی است. آن‌جا بودیم و بعد گفتند: شب بیایید خدمت مارشال استالین برسید.

می‌گفت: رفتیم و اول که وارد کرملین شدیم «ویاچسلاو مولوتف»که وزیر خارجه شوروی بود، ما را برد در اتاق انتظار مارشال استالین. جهانگیر تفضلی می‌گفت: در حدود هفت - هشت دقیقه‌ای آنجا منتظر شدیم ، بعد در باز شد و گفتند: بروید داخل، پهلوی مارشال. می‌گفت: قوام‌السلطنه رفت و پشت سر او ما رفتیم و دیدیم که در اتاق کسی نیست، اما نقشه‌ای به دیوار بود که استالین روبروی آن ایستاده بود و در حالیکه پشتش به ما بود،  آن را تماشا می‌کرد.

راوی گفت : اولین چیزی که متوجه شدم  دیدم «استالین»برخلاف آن غولی که فکر می‌کردیم نبود ، دیدیم آدم قد کوتاه و کوچکی هست که پشتش به ما بود و داشت نقشه را تماشا می‌کرد و حتّی برنگشت با ما حرفی بزند.
بعد از چند دقیقه‌ای مولوتوف سرفه‌ای کرد و با ایجاد صدایی خواست تا استالین برگردد ببیند چه خبر است . استالین برگشت آمد جلو ، دست داد و خیلی تشریفاتی چند دقیقه‌ای نشست و گفت : خیلی خب ، بروید و دو ساعت دیگر بیایید مذاکرات را شروع می‌کنیم . دو ساعت دیگر هم می‌شد ساعت یازده شب . راوی می‌گفت : معلوم بود از چهره قوام‌السلطنه که واقعاً خیلی عصبانی است و وقتی از اتاق آمدیم بیرون ، به مترجم که به نام حبیب دُری بود ، گفت : «به آقای مولوتف بگویید که دیگر لزومی ندارد ما امشب جلسه‌ای داشته باشیم ، چون ما داریم بر می‌گردیم و چمدان‌های ما را هم بگویید از ویلا بگذارند داخل ماشین . ما بر می‌گردیم فرودگاه ، برمی‌گردیم مملکتمان .
ما حرفی نداریم با هم.»
راوی گفت : مترجم مکث کرد که ببیند درست دارد می‌شنود که قوام‌السلطنه گفت : آقا همین که گفتم ، عین این را شما ترجمه کنید. مولوتف گفت : چرا ؟ چطور شده ؟

قوام پاسخ داد : برای این‌که به من اهانت شد . شما صدراعظم ایران را نمی‌توانید ده ، بیست دقیقه در اتاق انتظار نگهدارید ، بعد هم که وارد اتاق می‌شویم ، مارشال دارد نقشه تماشا می‌کند و پشتش به من است بی‌احترامی به من کرد ، من تحمل این را ندارم ، برمی‌گردم و هیچ حرفی هم ندارم هر کار هم می‌خواهید بکنید. تصمیم شما خیلی قوی است و زورتان می‌رسد  هر کار می‌خواهید بکنید ، اما حق اهانت به من را ندارید.
مولوتف گفت : این‌که نمی‌شود . قوام گفت : نه همین که هست ، من هم از این‌جا می‌روم سفارت ، ماشین بفرستید چمدان‌های ما را بیاورند . ما برمی‌گردیم ، همین امشب . بعد هم راهش را کشید و رفت .
بعد از نیم‌ساعت ، مولوتف با عجله برگشت و گفت که آقای مارشال خیلی عذرخواهی کردند ، سوءتفاهم شده ، چیزی نبوده و برگردید شام را با مارشال میل کنید.
راوی گفت : وقتی برگشتیم ، ورق کاملا برگشته بود ! مارشال استالین روی خوش نشان داد و پذیرایی گرمی کرد و خیلی احترام گذاشت به قوام‌السلطنه چرا که دیدند قوام‌السلطنه، آدمی نیست که بتوانند روز اول بترسانندش!

بخشی از مصاحبه احمد قریشی با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o