🏵 صفت inevitable به معنای"اجتناب ناپذیر، حتمی" است.
🌠 سطح لغت: این لغت از کتاب 4000 است.
مثال:
✅ inevitable consequence/result
نتیجه ی اجتناب ناپذیر
✅ War now seems inevitable.
جنگ اکنون حتمی به نظر می رسد.
✅ Accidents are the inevitable result of carelessness.
تصادفات نتیجه ی اجتناب ناپذیر بی احتیاطی است.
🔅اسم the inevitable به معنای "چیز حتمی و ناگزیر" است. لذا اصطلاح bow to the inevitable به معنای "به ناچار کاری انجام دادن" می باشد.
مثال:
✅ In 2011, she bowed to the inevitable and retired.
در سال 2011، او به ناچار بازنشسته شد.
💥 لغت inevitable به دلیل اهمیتش، همزمان در کتابهای 4000، تافل بارنز، 1100 و GRE بارنز آمده است.
➖➖➖➖
🔻تکمیلی لغات 504