فقط فرج.فضائل @em110 Channel on Telegram

فقط فرج.فضائل

@em110


بسم رب المهدی
پخش فضائل چهارده نور مقدس و اولاد و اصحاب گرامشان سلام الله علیهم اجمعین

ارتباط با ادمین: @smz110110

سید عبدالمحسن ذبیحی: ۰۹۱۵۳۰۴۶۱۸۸

فقط فرج.فضائل (Persian)

با عرض سلام و خوش آمدید به کانال تلگرامی 'فقط فرج.فضائل' با نام کاربری em110. این کانال با هدف پخش فضائل چهارده نور مقدس و اولاد و اصحاب گرامیشان سلام الله علیهم اجمعین تاسیس شده است. از طریق این کانال می‌توانید به دنیایی پر از آموزه‌های مقدس و ارزشمند وارد شوید و از آنها بهره‌مند شوید. ادمین این کانال با نام کاربری @smz110110 در دسترس شما عزیزان قرار دارد تا بتوانید از سوالات خود پرسید و در مورد مطالب کانال اطلاعات بیشتری کسب کنید. سید عبدالمحسن ذبیحی، مدیر کانال، با شماره تماس ۰۹۱۵۳۰۴۶۱۸۸ نیز در خدمت شماست. با عضویت در این کانال، فضائل و برکات بی‌پایانی را تجربه کنید و به دنیایی پر از ارزش‌های الهی وارد شوید.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 20:08


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4986
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطُّوسِيُّ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَمْدَانِيُّ بِالْكُوفَةِ وَ سَأَلْتُهُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسٍ الْأَشْعَرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ كَثِيرٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ،قَالَ: حَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) ... أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي لَوْ قُمْتُ حَوْلًا فَحَوْلًا أَذْكُرُ الَّذِي أَعْطَانَا اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) وَ خَصَّنَا بِهِ مِنَ الْفَضْلِ فِي كِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لَمْ أُحْصِهِ، وَ أَنَا ابْنُ النَّبِيِّ النَّذِيرِ الْبَشِيرِ، السِّرَاجِ الْمُنِيرِ، الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ‏ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ‏، وَ أَبِي عَلِيٌّ، وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ، وَ شَبِيهُ هَارُونَ.
🍐الأمالي (للطوسي) 565
امام حسن مجتبی فرمود:ای مردم! اگر من سال ها پشت سر هم بایستم و برای شما امتیازات خود را که خداوند ارزانی داشته بیان کنم، نمی توانم تمام نمایم. من فرزند نذیر و بشیر و سراج منیرم؛ آن پیامبری که رحمت برای جهانیان بود. پدرم علی ولی مؤمنین و شبیه هارون بود.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّهُ لَا يُعَابُ أَحَدٌ بِتَرْكِ حَقِّهِ، وَ إِنَّمَا يُعَابُ أَنْ يَأْخُذَ مَا لَيْسَ لَهُ، وَ كُلُّ صَوَابٍ نَافِعٌ، وَ كُلُّ خَطَإٍ ضَارٍ لِأَهْلِهِ، وَ قَدْ كَانَتِ الْقَضِيَّةُ فَفَهَّمَهَا سُلَيْمَانَ فَنَفَعَتْ سُلَيْمَانَ وَ لَمْ تُضِرَّ دَاوُدَ، فَأَمَّا الْقَرَابَةُ فَقَدْ نَفَعَتِ الْمُشْرِكَ وَ هِيَ وَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِ أَنْفَعُ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لِعَمِّهِ أَبِي طَالِبٍ وَ هُوَ فِي الْمَوْتِ:" قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهِ، أَشْفَعْ لَكَ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ" وَ لَمْ يَكُنْ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ لَهُ إِلَّا مَا يَكُونُ مِنْهُ عَلَى يَقِينٍ، وَ لَيْسَ ذَلِكَ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ غَيْرِ شَيْخِنَا- أَعْنِي أَبَا طَالِبٍ- يَقُولُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً».
أَيُّهَا النَّاسُ، اسْمَعُوا وَ عُوا، وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ رَاجِعُوا، وَ هَيْهَاتَ مِنْكُمُ الرَّجْعَةُ إِلَى الْحَقِّ، وَ قَدْ صَارَعَكُمُ النُّكُوصُ، وَ خَامَرَكُمُ الطُّغْيَانُ وَ الْجُحُودُ «أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ» وَ السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏.
قَالَ: فَقَالَ مُعَاوِيَةُ: وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ الْحَسَنُ حَتَّى أَظْلَمَتْ عَلَيَّ الْأَرْضُ، وَ هَمَمْتُ أَنْ أَبْطِشَ بِهِ، ثُمَّ عَلِمْتُ أَنَّ الْإِغْضَاءَ أَقْرَبُ إِلَى الْعَافِيَةِ.
🍐الأمالي (للطوسي) 561
امام علی بن الحسین علیه السّلام فرمود: موقعی که امام حسن علیه السّلام با معاویه صلح کرد، از محل خود خارج شد تا با هم رو به رو شدند. معاویه به پا خاست و به منبر رفت و به امام حسن گفت که شما یک پله پایین تر بایستید. بعد شروع به سخنرانی کرد و گفت: مردم! اینک حسن بن علی و فرزند فاطمه علیهما السّلام ما را شایسته خلافت دانست و خود را لایق آن نمی دانست. به همین جهت آمده تا با ما بیعت کند. بعد گفت: از جای حرکت کن و بگو! امام حسن علیه السّلام از جای حرکت کرد و شروع به سخنرانی کرد و فرمود: حمد خدایی را که بر نعمت ها و پیاپی افاضه نمودن آن ها و برگرداندن گرفتاری ها و بلاها، در نزد خردمندان و بی خردان مستوجب ستایش است؛ پروردگاری که به جلال و کبریایش امکان راهیابی به دوام و مقامش نیست؛ خدایی که برتر از گمان و اندیشه مخلوقین است تا افکار دانشمندان و صاحبنظران، راه به کنه غیب او یابند.
«اشهد ان لا اله الا الله وحده فی ربوبیته»، یکتا است در خدایی و وجود و وحدانیت خویش؛ بی نیازی است که شریک ندارد و بی همتایی است که همکار ندارد. «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله»، پیامبری که برگزید و ممتاز نمود و انتخابش کرد به رسالت تا دعوت به حق نماید و چراغ درخشان باشد و برای بندگان، از آن چه باید بترسند بیم دهد و به آن چه آرزو دارند مژده دهد. امت را راهنمایی کرد و اظهار رسالت خویش نمود.
ای مردم، گوش کنید! شما دارای قلب ها و گوش هایید، دقت نمایید که ما خانواده ای هستیم که خداوند ما را به اسلام گرامی داشت و برگزید و امتیاز بخشید و انتخاب کرد، و پلیدی را از ما دور کرد و پاک و پاکیزه مان نمود. رجس شک است، هرگز در پروردگار و دین او شک نداریم و از هر بداندیشی و گمراهی پاکمان نمود. به نعمت خدا برگزیده از فرزندان آدم شدیم. هیچ گاه مردم به دو دسته تقسیم نشدند، مگر این که ما در قسمت برگزیده آن ها بودیم. بالاخره روزها گذشت و سال ها طی شد تا خداوند محمد صلی الله علیه و آله را به نبوت برگزید و به رسالت برانگیخت و کتاب آسمانی خود را بر او نازل کرد. سپس دستور داد که مردم را به سوی خدا دعوت نماید. اولین کسی که دعوت او را پذیرفت، پدرم علی بود. او اولین مؤمن و تصدیق کننده رسالت بود که خداوند در قرآن کریم می فرماید{آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از [خویشان] او، پیرو آن است.} پیامبر صلی الله علیه و آله بینه و راهبر از جانب خداست و پدرم پیامد اوست و گواه از جانب خدا است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله موقعی که خواست پدرم را با سوره برائت به مکه بفرستد، فرمود: علی جان! این سوره را ببر! به من دستور داده اند که برای تبلیغ سوره یا باید خودم بروم یا شخصی چون خودم، و تو آن شخص هستی. پس علی از پیامبر و پیامبر از علی است.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: مردم اختیار خویش را به دست فردی نمی دهند که در میان آن ها داناتر از او باشد، جز این که زندگی شان تباه می شود، مگر دست از کار خود بردارند (و حق را به مستحق آن بدهند). بنی اسرائیل هارون برادر و وزیر و جانشین موسی را رها کردند و روی به گوساله آوردند و مطیع سامری شدند، با این که می دانستند هارون خلیفه موسی است. این امت نیز شنیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله به پدرم فرمود:«تو نسبت به من چون هارونی نسبت به موسی، جز این که پیامبری پس از من نیست.» دیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر خم او را به خلافت برگزیده و با صدای بلند او را ولی مؤمنین نمود و فرمود حاضران به غایبان برسانند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از ترس قوم خود، وقتی تصمیم داشتند شبانه او را بکشند، با این که مردم را دعوت به حق می کرد، به کفار پناهنده شد. علت فرار از آن ها این بود که یاور نداشت. اگر یاور و کمک کننده داشت با آن ها به نبرد می پرداخت. پدرم نیز دست از خلافت برداشت، با این که آن ها را قسم داد و از یاران خود کمک خواست، اما او را کمک و یاری نکردند. اگر یاور می داشت، از آن ها نمی پذیرفت. دیگر برایش مانعی نبود که گوشه نشینی را اختیار نماید. چنان چه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اجازه فرار یافت. مرا نیز امت خوار نمودند که با تو بیعت کردم ای پسر حرب! اگر یاوران باوفایی داشتم هرگز بیعت نمی کردم. خداوند هارون را نیز در وسعت قرار داد، موقعی که قوم موسی او را خوار و ضعیف شمردند. من و پدرم نیز در کشاکشیم، وقتی امت رهایمان کردند و با دیگری بیعت نمودند و یاوری نیافتیم، این ها روش و سنت هایی است که تابع یکدیگرند.
مردم! اگر شما در فاصله مشرق و مغرب جستجو کنید که شخصی را بیابید جد او رسول اکرم صلی الله علیه و آله و پدرش وصی رسول الله باشد، جز من و برادرم نخواهید یافت.
بعد از این توضیحات از خدا بپرهیزید و گمراهی را نپذیرید. چه می کنید و کجا خواهید رفت؟! بدانید ما با این شخص (اشاره به معاویه کرد) بیعت کردیم{و نمی دانم، شاید آن برای شما آزمایشی و تا چندگاهی [وسیله] برخورداری باشد.}
مردم! کسی را نمی توان سرزنش کرد به واگذاردن حق خویش. و اما سرزنش برای کسی است که حق دیگری را بستاند. هر راست و درستی سودمند است و هر خطا و نادرستی زیان آور. مثلا مسأله قضاوت سلیمان که حکم را خداوند به سلیمان آموخت و از آن سود برد، اما برای داود زیانی نداشت (منظور شاید این باشد که انبیاء و اوصیاء مأمور به دستور خدایند و بر آن ها عیب و ایرادی نمی توان گرفت که چرا داود ندانست.)
قرابت و خویشاوندی با پیامبر صلی الله علیه و آله برای مشرک سودمند است. به خدا قسم برای مؤمن سودمندتر است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عموی خود ابی طالب هنگام مرگ فرمود بگو «لا اله الا الله» تا از تو در روز قیامت شفاعت کنم. هرگز پیامبر به او چنین حرفی نمی زد و چنین وعده ای نمی داد، مگر این که یقین داشت که او این مقام را دارد (شاید برای الزام مردم بود که مدعی بودند ابی طالب مشرک است تا آشکارا ایمان او را ببینند.) چنین مقامی هیچ کس را نیست جز جد ما ابی طالب. خداوند می فرماید:{و توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان دررسد، می گوید: «اکنون توبه کردم»، پذیرفته نیست؛ و [نیز توبه] کسانی که در حال کفر می میرند، پذیرفته نخواهد بود، آنانند که برایشان عذابی دردناک آماده کرده ایم.}
مردم! بشنوید و حفظ کنید. از خدا بترسید و برگردید! اما هیهات! شما هرگز به واقعیت برنگردید. شما در نبرد مغلوب باطل شده اید و همگام با طغیان و سرکشی و انکارید. حالا که میل ندارید، ما شما را به زور وادار نمی کنیم. و السلام عَلی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدی.
معاویه ملعون گفت: به خدا قسم امام حسن از منبر پایین نیامد، مگر این که زمین برایم تاریک شد. نزدیک بود به او حمله کنم، اما فهمیدم چشم پوشی و شکیبایی سودمندتر است برایم.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


خداوند موقعی که اهل کتاب نبوت او را انکار کردند، فرمود:{بگو: «بیایید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»} پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مباهله با خود، مصداق انفس پدرم را و مصداق ابناء من و برادرم را و زنان مادرم را برد. پس از میان تمام مردم، ما خانواده او و گوشت و خون و نفس اوییم و ما از او و او از ما است، و فرموده است:{خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.} وقتی آیه تطهیر نازل شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ما را جمع کرد. من و برادرم و مادر و پدرم را در زیر یک کساء با خود قرار داد. آن کساء خیبری از ام سلمه بود و جریان نیز در حجره و نوبه او پیش آمد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خدایا! این ها اهل بیت من هستند و خانواده و عترتم، از آن ها پلیدی را دور کن پاکشان بگردان.»
ام سلمه رضی الله عنها گفت: من هم وارد اهل بیت بشوم؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خدا رحمتت کند، تو عاقبت به خیری. چقدر من از تو خشنودم، ولی این امتیاز مخصوص من و آن ها است.
سپس تا پایان عمر آن جناب که از دنیا رفت، هر روز صبح هنگام طلوع فجر پیش ما می آمد و می فرمود: موقع نماز است، خدا رحمتتان بکند، «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور داد درهایی که از خانه به مسجد باز می شد بستند، به جز در خانه ما. در این مورد بعضی اعتراض کردند. فرمود: من درب خانه های شما را از جانب خود نبسته ام که درب خانه علی را باز گذارم. این دستور خدا و وحی است. خداوند دستور داده آن درها را ببندم و در خانه علی باز باشد. دیگر بعد از آن هیچ کس دچار جنابت و تولید فرزند در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نمی شد، غیر از شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و پدرم علی بن ابی طالب علیه السّلام. این امتیازی بود مخصوص ما و فضیلتی که بر تمام مردم داشتیم. اینک درب خانه پدرم قرین درب خانه پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد است و منزل ما بین منازل پیامبر است، زیرا خداوند به او دستور داد که مسجدش را بنا کند. آن جناب ده خانه ساخت که نه خانه آن به فرزندان و زنانش تعلق داشت و خانه وسط متعلق به پدرم بود که اینک آشکار است. و خانه همان مسجد پاک است که خداوند درباره آن می فرماید: «أَهْلَ الْبَیْتِ.» ما اهل بیت هستیم که از ما رجس پلیدی را دور کرده و پاک و پاکیزه مان کرده.
مردم! اگر من سال ها پشت سر هم بایستم و برای شما امتیازات خود را که خداوند ارزانی داشته بیان کنم، نمی توانم تمام نمایم. من فرزند نذیر و بشیر و سراج منیرم؛ آن پیامبری که رحمت برای جهانیان بود. پدرم علی ولی مؤمنین و شبیه هارون بود.
معاویه فرزند صخر خیال می کند من او را شایسته خلافت می دانم و خود را شایسته آن نمی دانم، دروغ می گوید! به خدا سوگند به دستور قرآن و بیان پیامبر صلی الله علیه و آله من از جان مردم بر آن ها مقدم ترم، جز این که ما خانواده پیوسته مظلوم و مقهور و ستم کشیده و بیمناک از دست ستمگرانیم. از زمان درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله، خداوند بین ما و ستمگرانمان حاکم خواهد بود. آن ها که بار گران خود را بر دوش ما نهادند و مردم را علیه ما شورانیدند و سهم و بهره ما را از خمس و غنائم جلوگیری نمودند و مادرمان فاطمه علیها السلام را از ارث پدرش محروم کردند. من نام کسی را نمی برم، ولی به خدا سوگند قاطع می خورم که اگر مردم گوش به حرف خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله داده بودند، آسمان بارانش را می بارید و زمین برکتش را می داد و هیچ اختلافی به وجود نمی آمد و تا روز قیامت از مرغزار سبز و خرم زمین استفاده می کردند و دیگر مثل تو ای معاویه طمع به خلافت پیدا نمی کرد. اما وقتی پیشینیان خلافت را از جایگاهش خارج نمودند و پایه های آن را واژگون کردند و قریش بر سر آن به جست و خیز افتادند، مانند توپی که از این دست به آن دست می کنند، تا آنجا که تو نیز ای معاویه در آن طمع پیدا کردی و اصحابت نیز بعد از تو.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


و در مورد قضاوتی که بین علی و برادرش جعفر بن ابی طالب و غلامش زید بن حارثه در مورد دختر حمزه نمود، به او فرمود: یا علی! تو از من و من از تو هستم، و ولیّ هر مؤمنی بعد از من هستی. پدرم از همه جلوتر رسالت پیامبر را تصدیق و با جان خویش از او حمایت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله به واسطه اعتماد و اطمینانی که به او داشت، در هر موقعیتی او را مقدم می داشت و برای هر پیشامدی انتخابش می کرد. می دانست که او خیرخواه خدا و پیامبر است و او از همه مقربین نزدیک تر به خدا و پیامبر اوست. خداوند در قرآن کریم فرموده{و سبقت گیرندگان مقدّمند؛ آنانند همان مقرّبانِ [خدا]} پدرم از همه سبقت گیرنده تر بود به سوی خدا و پیامبر و از همه نزدیک تر.
خداوند در قرآن می فرماید:{کسانی از شما که پیش از فتح [مکّه] انفاق و جهاد کرده اند، [با دیگران] یکسان نیستند. آنان از [حیث] درجه بزرگ تر از کسانی اند...} پدرم اول مسلمان و مؤمن و اول ملحق شونده به خدا و پیامبرش بود، و اول مهاجر و اولین فرد بود که به مقدار وسع و توان خویش در راه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مایه گذاشت. خداوند می فرماید:{و [نیز] کسانی که بعد از آنان [=مهاجران و انصار] آمده اند [و] می گویند: «پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتند ببخشای، و در دل هایمان نسبت به کسانی که ایمان آورده اند [هیچ گونه] کینه ای مگذار. پروردگارا، راستی که تو رؤوف و مهربانی.»}
طبق این آیه تمام مردم برای پدرم طلب مغفرت می نمایند، چون از همه زودتر سبقت به ایمان گرفت و هیچ کس از او جلوتر نبود. خداوند می فرماید:{و پیشگامانِ نخستین از مهاجران و انصار، و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند.} پس او سبقت بر تمام سابقین گرفته است، همان طوری که خداوند سابقین را بر متخلفین فضیلت بخشیده است. همچنین پیشتاز سابقین را نیز بر سابقین فضیلت می بخشد. خداوند در این آیه می فرماید:{آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند [کار] کسی پنداشته اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می کند؟} مجاهد واقعی در راه خدا اوست و این آیه درباره او نازل شده است.
از کسانی که دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله را پذیرفت، عمویش حمزه و پسر عمویش جعفر بن ابی طالب بود که هر دو مانند عده زیاد دیگری شهید شدند، ولی خداوند حمزه را از بین تمام آن شهدا، سید الشهداء نامید و به جعفر دو بال عنایت کرد تا با ملائکه به هر جا که خواست برود. این امتیاز به واسطه مقام و موقعیت خویشاوندی بود که با پیغمبر صلی الله علیه و آله داشتند. در بین شهیدانی که با حمزه شهید شدند، پیامبر حمزه را هفتاد نماز امتیاز بخشید، چنان چه خداوند به زنان خوب پیامبر وعده دو پاداش و به زنان بد وعده دو کیفر داده است، چون به پیامبر صلی الله علیه و آله انتساب داشتند. خداوند نماز در مسجد پیامبر را برابر با هزار نماز که در مساجد دیگر، به جز مسجدالحرام و مسجد خلیل خود ابراهیم در مکه خوانده شود قرار داده و این به واسطه مقام و موقعیتی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در نزد خدا داشته است.
خداوند صلوات بر پیامبر را بر تمام مؤمنین واجب نموده است. پرسیدند: یا رسول الله! چگونه بر تو صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید «اللهم صل علی محمد و آل محمد.» پس بر هر مسلمان لازم است که با صلواتی که بر پیامبر صلی الله علیه و آله می فرستد، بر ما نیز صلوات فرستد و این فریضه ای واجب است.
خداوند خمس غنیمت را برای پیامبرش قرار داده و آن چه به او مرحمت کرده، برای ما نیز لازم شمرده است. خدا صدقه را بر او حرام کرده، چنان چه بر ما نیز حرام نموده است. پس بحمد الله ما را نیز در امتیازات پیامبر شریک نموده و از هر چه پیامبر صلی الله علیه و آله را منزه نمود و خارج کرد، ما را نیز منزه نموده و خارج کرد. این امتیاز لطفی است که خداوند به ما داده و فضیلتی است بر سایر مردم که به ما بخشیده.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


َّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4985
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطُّوسِيُّ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَمْدَانِيُّ بِالْكُوفَةِ وَ سَأَلْتُهُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسٍ الْأَشْعَرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ كَثِيرٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ: لَمَّا أَجْمَعَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) عَلَى صُلْحِ مُعَاوِيَةَ خَرَجَ حَتَّى لَقِيَهُ، فَلَمَّا اجْتَمَعَا قَامَ مُعَاوِيَةُ خَطِيباً، فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ وَ أَمَرَ الْحَسَنَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَنْ يَقُومَ أَسْفَلَ مِنْهُ بِدَرَجَةٍ، ثُمَّ تَكَلَّمَ مُعَاوِيَةُ، فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ، هَذَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ، رَآنَا لِلْخِلَافَةِ أَهْلًا، وَ لَمْ يَرَ نَفْسَهُ لَهَا أَهْلًا، وَ قَدْ أَتَانَا لِيُبَايِعَ طَوْعاً.
ثُمَّ قَالَ: قُمْ يَا حَسَنُ، فَقَامَ الْحَسَنُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَخَطَبَ فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُسْتَحْمِدِ بِالْآلَاءِ، وَ تَتَابُعِ النَّعْمَاءِ، وَ صَارِفِ الشَّدَائِدِ وَ الْبَلَاءِ، عِنْدَ الْفُهَمَاءِ وَ غَيْرِ الْفُهَمَاءِ،الْمُذْعِنِينَ مِنْ عِبَادِهِ لِامْتِنَاعِهِ بِجَلَالِهِ وَ كِبْرِيَائِهِ، وَ عُلُوِّهِ عَنْ لُحُوقِ الْأَوْهَامِ بِبَقَائِهِ، الْمُرْتَفِعِ عَنْ كُنْهِ ظِنَانَةِ الْمَخْلُوقِينَ، مِنْ أَنْ تُحِيطَ بِمَكْنُونِ غَيْبِهِ رَوِيَّاتُ عُقُولِ الرَّاءِينَ، وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ فِي رُبُوبِيَّتِهِ، وَ وُجُودِهِ وَ وَحْدَانِيَّتِهِ، صَمَداً لَا شَرِيكَ لَهُ، فَرْداً لَا ظَهِيرَ لَهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اصْطَفَاهُ وَ انْتَجَبَهُ وَ ارْتَضَاهُ، وَ بَعَثَهُ دَاعِياً إِلَى الْحَقِّ، وَ سِراجاً مُنِيراً، وَ لِلْعِبَادِ مِمَّا يَخَافُونَ نَذِيراً، وَ لِمَا يَأْمُلُونَ بَشِيراً، فَنَصَحَ لِلْأُمَّةِ، وَ صَدَعَ بِالرِّسَالَةِ، وَ أَبَانَ لَهُمْ دَرَجَاتِ الْعُمَالَةِ، شَهَادَةً عَلَيْهَا أَمُوتُ وَ أُحْشَرُ، وَ بِهَا فِي الْآجِلَةِ أُقَرَّبُ وَ أُحْبَرُ.
وَ أَقُولُ مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ فَاسْمَعُوا، وَ لَكُمْ أَفْئِدَةٌ وَ أَسْمَاعٌ فَعُوا: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ أَكْرَمَنَا اللَّهُ بِالْإِسْلَامِ، وَ اخْتَارَنَا وَ اصْطَفَانَا وَ اجْتَبَانَا، فَأَذْهَبَ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِيراً، وَ الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُّ، فَلَا نَشُكُّ فِي اللَّهِ الْحَقِّ وَ دِينِهِ أَبَداً، وَ طَهَّرَنَا مِنْ كُلِّ أَفَنٍ وَ غَيَّةٍ، مُخْلَصِينَ إِلَى آدَمَ نِعْمَةً مِنْهُ، لَمْ يَفْتَرِقِ النَّاسُ قَطُّ فِرْقَتَيْنِ إِلَّا جَعَلَنَا اللَّهُ فِي خَيْرِهِمَا، فَأَدَّتِ الْأُمُورُ وَ أَفْضَتِ الدُّهُورُ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لِلنُّبُوَّةِ، وَ اخْتَارَهُ لِلرِّسَالَةِ، وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ كِتَابَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِالدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَكَانَ أَبِي (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَوَّلَ مَنِ اسْتَجَابَ لِلَّهِ (تَعَالَى)، وَ لِرَسُولِهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ وَ صَدَّقَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى) فِي كِتَابِهِ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّهِ الْمُرْسَلِ: «أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» فَرَسُولُ اللَّهِ الَّذِي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ، وَ أَبِي الَّذِي يَتْلُوهُ، وَ هُوَ شَاهِدٌ مِنْهُ.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


وَ فَرَضَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) الصَّلَاةَ عَلَى نَبِيِّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) عَلَى كَافَّةِ الْمُؤْمِنِينَ، فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، كَيْفَ الصَّلَاةُ عَلَيْكَ فَقَالَ: قُولُوا:" اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ" فَحَقٌّ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيْنَا مَعَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَرِيضَةً وَاجِبَةً.
وَ أَحَلَّ اللَّهُ (تَعَالَى) خُمْسَ الْغَنِيمَةِ لِرَسُولِهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ أَوْجَبَهَا لَهُ فِي كِتَابِهِ، وَ أَوْجَبَ لَنَا مِنْ ذَلِكَ مَا أَوْجَبَ لَهُ، وَ حَرَّمَ عَلَيْهِ الصَّدَقَةَ وَ حَرَّمَهَا عَلَيْنَا مَعَهُ، فَأَدْخَلَنَا- فَلَهُ الْحَمْدُ- فِيمَا أَدْخَلَ فِيهِ نَبِيَّهُ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ أَخْرَجَنَا وَ نَزَّهَنَا مِمَّا أَخْرَجَهُ مِنْهُ وَ نَزَّهَهُ عَنْهُ، كَرَامَةً أَكْرَمَنَا اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) بِهَا، وَ فَضِيلَةً فَضَّلَنَا بِهَا عَلَى سَائِرِ الْعِبَادِ، فَقَالَ اللَّهُ (تَعَالَى) لِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حِينَ جَحَدَهُ كَفَرَةُ أَهْلِ الْكِتَابِ وَ حَاجَّوْهُ: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ» فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنَ الْأَنْفُسِ مَعَهُ أَبِي، وَ مِنَ الْبَنِينَ إِيَّايَ وَ أَخِي، وَ مِنَ النِّسَاءِ أُمِّي فَاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَمِيعاً، فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ نَفْسُهُ، وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ هُوَ مِنَّا.
وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى): «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ‏ تَطْهِيراً». فَلَمَّا نَزَلَتْ آيَةُ التَّطْهِيرِ جَمَعَنَا رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنَا وَ أَخِي وَ أُمِّي وَ أَبِي، فَجَلَّلَنَا وَ نَفْسَهُ فِي كِسَاءٍ لِأُمِّ سَلَمَةَ خَيْبَرِيٍّ، وَ ذَلِكَ فِي حُجْرَتِهَا وَ فِي يَوْمِهَا، فَقَالَ:اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي، وَ هَؤُلَاءِ أَهْلِي وَ عِتْرَتِي، فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً. فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا): أَدْخُلُ مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):يَرْحَمُكَ اللَّهُ، أَنْتِ عَلَى خَيْرٍ وَ إِلَى خَيْرٍ، وَ مَا أَرْضَانِي عَنْكَ! وَ لَكِنَّهَا خَاصَّةٌ لِي وَ لَهُمْ.
ثُمَّ مَكَثَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) بَعْدَ ذَلِكَ بَقِيَّةَ عُمُرِهِ حَتَّى قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ، يَأْتِينَا كُلَّ يَوْمٍ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَيَقُولُ:" الصَّلَاةَ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ، إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً". وَ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) بِسَدِّ الْأَبْوَابِ الشَّارِعَةِ فِي مَسْجِدِهِ غَيْرَ بَابِنَا، فَكَلَّمُوهُ فِي ذَلِكَ، فَقَالَ:" إِنِّي لَمْ أَسُدَّ أَبْوَابَكُمْ وَ أَفْتَحَ بَابَ عَلِيٍّ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي، وَ لَكِنِّي أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ، وَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِسَدِّهَا وَ فَتَحَ بَابَهُ" فَلَمْ يَكُنْ مِنْ بَعْدِهِ ذَلِكَ أَحَدٌ تُصِيبُهُ جَنَابَةٌ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ يُولِدُ فِيهِ الْأَوْلَادَ غَيْرُ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) تَكْرِمَةً مِنَ اللَّهِ (تَعَالَى) لَنَا، وَ فَضْلًا اخْتَصَّنَا بِهِ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ.
وَ هَذَا بَابُ أَبِي قَرِينُ بَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي مَسْجِدِهِ، وَ مَنْزِلُنَا بَيْنَ مَنَازِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَ نَبِيَّهُ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنْ يَبْنِيَ مَسْجِدَهُ، فَبَنَى فِيهِ عَشْرَةَ أَبْيَاتٍ تِسْعَةً لِبَنِيهِ وَ أَزْوَاجِهِ وَ عَاشِرَهَا وَ هُوَ مُتَوَسِّطُهَا لِأَبِي فَهَا هُوَ لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ، وَ الْبَيْتُ هُوَ الْمَسْجِدُ الْمُطَهَّرُ، وَ هُوَ الَّذِي قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى): «أَهْلَ الْبَيْتِ» فَنَحْنُ أَهْلُ الْبَيْتِ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِيراً.

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي لَوْ قُمْتُ حَوْلًا فَحَوْلًا أَذْكُرُ الَّذِي أَعْطَانَا اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) وَ خَصَّنَا بِهِ مِنَ الْفَضْلِ فِي كِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لَمْ أُحْصِهِ، وَ أَنَا ابْنُ النَّبِيِّ النَّذِيرِ الْبَشِيرِ، السِّرَاجِ الْمُنِيرِ، الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ‏ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ‏، وَ أَبِي عَلِيٌّ، وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ، وَ شَبِيهُ هَارُونَ، وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ بْنَ صَخْرٍ زَعَمَ أَنِّي رَأَيْتُهُ لِلْخِلَافَةِ أَهْلًا، وَ لَمْ أَرَ نَفْسِي لَهَا أَهْلًا، فَكَذَبَ مُعَاوِيَةُ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ عَلَى لِسَانِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، غَيْرَ أَنَّا لَمْ نَزَلْ أَهْلَ الْبَيْتِ مخيفين [مَخُوفِينَ‏] مَظْلُومِينَ مُضْطَهَدِينَ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، فَاللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنَا حَقَّنَا، وَ نَزَلَ عَلَى رِقَابِنَا، وَ حَمَلَ النَّاسَ عَلَى أَكْتَافِنَا، وَ مَنَعَنَا سَهْمَنَا فِي كِتَابِ اللَّهِ [مِنَ الْفَيْ‏ءِ] وَ الْغَنَائِمِ، وَ مَنَعَ أُمَّنَا فَاطِمَةَ إِرْثَهَا مِنْ أَبِيهَا.
إِنَّا لَا نُسَمِّي أَحَداً، وَ لَكِنْ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً تَالِياً، لَوْ أَنَّ النَّاسَ سَمِعُوا قَوْلَ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) وَ رَسُولِهِ، لَأَعْطَتْهُمُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا، وَ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا، وَ لَمَا اخْتَلَفَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ سَيْفَانِ، وَ لَأَكَلُوهَا خَضْرَاءَ خَضِرَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَ مَا طَمِعْتَ فِيهَا يَا مُعَاوِيَةُ، وَ لَكِنَّهَا لَمَّا أَخْرَجْتَ سَالِفاً مِنْ مَعْدِنِهَا، وَ زَحْزَحْتَ عَنْ قَوَاعِدِهَا، تَنَازَعَتْهَا قُرَيْشٌ بَيْنَهَا، وَ تَرَامَتْهَا كَتَرَامِي الْكُرَةِ حَتَّى طَمِعْتَ فِيهَا أَنْتَ يَا مُعَاوِيَةُ وَ أَصْحَابُكَ مِنْ بَعْدِكَ، وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):" مَا وَلَّتْ أُمَّةٌ أَمْرَهَا رَجُلًا قَطُّ وَ فِيهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا لَمْ يَزَلْ أَمْرُهُمْ يَذْهَبُ سَفَالًا حَتَّى يَرْجِعُوا إِلَى مَا تَرَكُوا".
وَ قَدْ تَرَكَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ- وَ كَانُوا أَصْحَابَ مُوسَى (عَلَيْهِ السَّلَامُ)- هَارُونَ أَخَاهُ وَ خَلِيفَتَهُ وَ وَزِيرَهُ، وَ عَكَفُوا عَلَى الْعِجْلِ وَ أَطَاعُوا فِيهِ سَامِرِيَّهُمْ، وَ هُمْ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ خَلِيفَةُ مُوسَى، وَ قَدْ سَمِعَتْ هَذِهِ الْأَمَّةُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ ذَلِكَ لِأَبِي (عَلَيْهِ السَّلَامُ)" إِنَّهُ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي" وَ قَدْ رَأَوْا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حِينَ نَصَبَهُ لَهُمْ بِغَدِيرِ خُمٍّ وَ سَمِعُوهُ، وَ نَادَى لَهُ بِالْوَلَايَةِ، ثُمَّ أَمَرَهُمْ أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ مِنْهُمْ الْغَائِبَ، وَ قَدْ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حِذَاراً مِنْ قَوْمِهِ إِلَى الْغَارِ- لَمَّا أَجْمَعُوا أَنْ يَمْكُرُوا بِهِ، وَ هُوَ يَدْعُوهُمْ- لَمَّا لَمْ يَجِدْ عَلَيْهِمْ أَعْوَاناً، وَ لَوْ وَجَدَ عَلَيْهِمْ أَعْوَاناً لَجَاهَدَهُمْ.
وَ قَدْ كَفَّ أَبِي يَدَهُ وَ نَاشَدَهُمْ وَ اسْتَغَاثَ أَصْحَابَهُ فَلَمْ يُغَثْ وَ لَمْ يُنْصَرْ، وَ لَوْ وَجَدَ عَلَيْهِمْ أَعْوَاناً مَا أَجَابَهُمْ، وَ قَدْ جُعِلَ فِي سَعَةٍ كَمَا جُعِلَ النَّبِيُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي سَعَةٍ.
وَ قَدْ خَذَلَتْنِي الْأُمَّةُ وَ بَايَعَتْكَ يَا ابْنَ حَرْبٍ، وَ لَوْ وَجَدْتُ عَلَيْكَ أَعْوَاناً يَخْلُصُونَ مَا بَايَعْتُكَ، وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) هَارُونَ فِي سَعَةٍ حِينَ اسْتَضْعَفَهُ قَوْمُهُ وَ عَادَوْهُ، كَذَلِكَ أَنَا وَ أَبِي فِي سَعَةٍ حِينَ تَرَكَتْنَا الْأُمَّةُ وَ بَايَعَتْ غَيْرَنَا، وَ لَمْ نَجِدْ عَلَيْهِمْ أَعْوَاناً، وَ إِنَّمَا هِيَ السُّنَنُ وَ الْأَمْثَالُ تَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً.
أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّكُمْ لَوِ الْتَمَسْتُمْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ رَجُلًا جَدُّهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ أَبُوهُ وَصِيُّ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لَمْ تَجِدُوا غَيْرِي وَ غَيْرَ أَخِي، فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَضِلُّوا بَعْدَ الْبَيَانِ، وَ كَيْفَ بِكُمْ وَ أَنَّى ذَلِكَ مِنْكُمْ! أَلَا وَ إِنِّي قَدْ بَايَعْتُ هَذَا- وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى مُعَاوِيَةَ- «وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِينٍ».

فقط فرج.فضائل

27 Jan, 19:42


وَ قَدْ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حِينَ أَمَرَهُ أَنْ يَسِيرَ إِلَى مَكَّةَ وَ الْمَوْسِمِ بِبَرَاءَةَ" سِرْ بِهَا يَا عَلِيُّ، فَإِنِّي أُمِرْتُ أَنْ لَا يَسِيرَ بِهَا إِلَّا أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنِّي، وَ أَنْتَ هُوَ يَا عَلِيُّ" فَعَلِيٌّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ، وَ رَسُولُ اللَّهِ مِنْهُ، وَ قَالَ لَهُ نَبِيُّ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حِينَ قَضَى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَخِيهِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) وَ مَوْلَاهُ زَيْدِ بْنِ حَارِثَةَ فِي ابْنَةِ حَمْزَةَ:" أَمَّا أَنْتَ يَا عَلِيُّ فَمِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ، وَ أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي".
فَصَدَّقَ أَبِي رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) سَابِقاً وَ وَقَاهُ بِنَفْسِهِ، ثُمَّ لَمْ يَزَلْ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي كُلِّ مَوْطِنٍ يُقَدِّمَهُ، وَ لِكُلِّ شَدِيدَةٍ يُرْسِلُهُ ثِقَةً مِنْهُ وَ طُمَأْنِينَةً إِلَيْهِ، لِعِلْمِهِ بِنَصِيحَتِهِ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ إِنَّهُ أَقْرَبُ الْمُقَرَّبِينَ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» وَ كَانَ أَبِي سَابِقَ السَّابِقِينَ إِلَى اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) وَ إِلَى رَسُولِهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ أَقْرَبَ الْأَقْرَبِينَ، فَقَدْ قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى):«لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً».
فَأَبِي كَانَ أَوَّلَهُمْ إِسْلَاماً وَ إِيمَاناً، وَ أَوَّلَهُمْ إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ هِجْرَةً وَ لُحُوقاً وَ أَوَّلَهُمْ عَلَى وُجْدِهِ وَ وُسْعِهِ نَفَقَةً، قَالَ (سُبْحَانَهُ): «وَ الَّذِينَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا بِالْإِيمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ» فَالنَّاسُ مِنْ جَمِيعِ الْأُمَمِ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ بِسَبْقِهِ إِيَّاهُمْ الْإِيمَانَ بِنَبِيِّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْإِيمَانِ أَحَدٌ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى):«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ» فَهُوَ سَابِقٌ جَمِيعَ السَّابِقِينَ، فَكَمَا أَنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَضَّلَ السَّابِقِينَ عَلَى الْمُتَخَلِّفِينَ وَ الْمُتَأَخِّرِينَ، فَكَذَلِكَ فَضَّلَ سَابِقَ السَّابِقِينَ عَلَى السَّابِقِينَ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ):«أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ».[فَكَانَ أَبِي الْمُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ] وَ الْمُجَاهِدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ حَقّاً، وَ فِيهِ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ.
وَ كَانَ مِمَّنِ اسْتَجَابَ لِرَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) عَمُّهُ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ ابْنُ عَمِّهِ، فَقُتِلَا شَهِيدَيْنِ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا) فِي قَتْلَى كَثِيرَةٍ مَعَهُمَا مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)،فَجَعَلَ اللَّهُ (تَعَالَى) حَمْزَةَ سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ مِنْ بَيْنِهِمْ، وَ جَعَلَ لِجَعْفَرٍ جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ كَيْفَ يَشَاءُ مِنْ بَيْنِهِمْ، وَ ذَلِكَ لِمَكَانِهِمَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ مَنْزِلَتِهِمَا وَ قَرَابَتِهِمَا مِنْهُ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ صَلَّى رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) عَلَى حَمْزَةَ سَبْعِينَ صَلَاةً مِنْ بَيْنِ الشُّهَدَاءِ الَّذِينَ اسْتُشْهِدُوا مَعَهُ.
وَ كَذَلِكَ جَعَلَ اللَّهُ (تَعَالَى) لِنِسَاءِ النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) لِلْمُحْسِنَةِ مِنْهُنَّ أَجْرَيْنِ، وَ لِلْمُسِيئَةِ مِنْهُنَّ وِزْرَيْنِ ضِعْفَيْنِ، لِمَكَانِهِنَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ جَعَلَ الصَّلَاةَ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ بِأَلْفِ صَلَاةٍ فِي سَائِرِ الْمَسَاجِدِ إِلَّا مَسْجِدَ خَلِيلِهِ إِبْرَاهِيمَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) بِمَكَّةَ، وَ ذَلِكَ لِمَكَانِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنْ رَبِّهِ.

فقط فرج.فضائل

26 Jan, 09:45


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4984
در احوال حضرت موسی علیه السلام مذکور است که بعد از این که موسی مأمور شد که بنی اسرائیل را بردارد و از رود نیل بگذرد تا فرعون و اتباع او هلاک شوند، آن جناب بنی اسرائیل را برداشت و به کنار رود نیل رسید و عصا را زد به رود نیل و فرمایش فرمودند که شکافته شو رود نیل، شکافته نشد، باز او را امر فرمودند باز شکافته نشد، تا سه مرتبه دیگر، عرض کرد که ای موسی، من مأمور به امر تو نیستم که شکافته شوم. موسی عرض کرد پروردگارا رود نیل شکافته نمی شود. خطاب رسید از ما بخواه تا امر کنیم شکافته شود. آن جناب از خداوند سؤال نمود، خطاب رسید که بدون واسطه دعا مستجاب نمیشود. عرض کرد که را واسطه نمایم؟ خطاب رسید انوار خمسه محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین صلوات اللّه علیهم را. آن وقت موسی قسم داد خداوند را به حق این پنج تن دعای او مستجاب شد رود نیل شکافته شد و موسی و اتباع او گذشتند.
🍐عنوان الکلام فشارکی(چاپ نشر وحدت‌بخش) ۳۲۳

فقط فرج.فضائل

19 Jan, 17:48


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4983
أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَزِيدَ الْمُبَرَّدُ فِي الْكَامِلِ، حَدَّثَنَا أَبُو مُحَلِّمٍ مُحَمَّدُ بْنُ هِشَامٍ فِي إِسْنَادٍ ذَكَرَهُ آخِرُهُ أَبُو نَيْزَرَ وَ كَانَ أَبُو نَيْزَرَ مِنْ أَبْنَاءِ بَعْضِ مُلُوكِ الْأَعَاجِمِ قَالَ: وَ صَحَّ عِنْدِي بَعْدُ أَنَّهُ مِنْ وُلْدِ النَّجَاشِيِّ فَرَغِبَ فِي الْإِسْلَامِ صَغِيراً فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله فَأَسْلَمَ وَ كَانَ مَعَهُ فِي بُيُوتِهِ فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله صَارَ مَعَ فَاطِمَةَ وَ وُلْدِهَا صلوات الله علیهم قَالَ أَبُو نَيْزَرَ جَاءَنِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه وَ أَنَا أَقُومُ بِالضَّيْعَتَيْنِ عَيْنِ أَبِي‏ نَيْزَرَ وَ الْبُغَيْبِغَةِ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ الْمِعْوَلَ وَ انْحَدَرَ فِي الْعَيْنِ فَجَعَلَ يَضْرِبُ وَ أَبْطَأَ عَلَيْهِ الْمَاءُ فَخَرَجَ وَ قَدْ تَفَضَّجَ‏ جَبِينُهُ صلوات الله علیه عَرَقاً فَانْتَكَفَ الْعَرَقَ عَنْ جَبِينِهِ‏ ثُمَّ أَخَذَ الْمِعْوَلَ وَ عَادَ إِلَى الْعَيْنِ فَاقْبَلَ يَضْرِبُ فِيهَا وَ جَعَلَ يُهَمْهِمُ فَانْثَالَتْ كَأَنَّهَا عُنُقُ جَزُورٍ فَخَرَجَ مُسْرِعاً وَ قَالَ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا صَدَقَةٌ عَلَيَّ بِدَوَاةٍ وَ صَحِيفَةٍ قَالَ فَعَجَّلْتُ بِهِمَا إِلَيْهِ فَكَتَبَ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ هَذَا مَا تَصَدَّقَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ تَصَدَّقَ بِالضَّيْعَتَيْنِ الْمَعْرُوفَتَيْنِ بِعَيْنِ أَبِي‏ نَيْزَرَ وَ الْبَغُيْبِغَةِ عَلَى فُقَرَاءِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ لِيَقِيَ اللَّهُ بِهِمَا وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا تُبَاعَا وَ لَا تُوهَبَا حَتَّى يَرِثَهُمَا اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ إِلَّا أَنْ يَحْتَاجَ إِلَيْهِمَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ صلوات الله علیهما فَهُمَا طِلْقٌ لَهُمَا وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ غَيْرِهِمَا قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ هِشَامٍ فَرَكِبَ الْحُسَيْنَ صلوات الله علیه دَيْنٌ فَحَمَلَ إِلَيْهِ مُعَاوِيَةُ بِعَيْنِ أَبِي‏ نَيْزَرَ مِائَتَيْ أَلْفِ دِينَارٍ فَأَبَى أَنْ يَبِيعَ وَ قَالَ إِنَّمَا تَصَدَّقَ بِهَا أَبِي لِيَقِيَ اللَّهُ بِهَا وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ وَ لَسْتُ بَائِعَهُمَا بِشَيْ‏ء.
🍐مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 14/62
ابونيزر فرزند يكى از پادشاهان غير عرب بود- بعداً براى من ثابت شد كه وى از فرزندان نجاشى بود- در كودكى متمايل به اسلام شد از اين رو نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و مسلمان شد و همراه پيامبر صلى الله عليه و آله ماند. پس از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نزد فاطمه و فرزندانش صلوات الله علیهم رفت.
ابونيزر گويد: من در دو مزرعه ابونيزر و بغيبغه مشغول كاركردن بودم كه على عليه السلام نزد من آمد ...
على عليه السلام كلنگ را برداشت و از سرچشمه قنات پايين رفت و شروع به كندن كرد ولى از آب خبرى نبود. آن‏گاه در حالى كه پيوسته عرق از پيشانى‏اش مى‏ريخت، بيرون آمد و عرق پيشانى خود را پاك كرد. سپس بار ديگر كلنگ را برداشت و وارد چاه شد و شروع به كندن كرد. آن حضرت نفس نفس زنان كلنگ مى‏زد تا سرانجام آب همانند گردن شتر از زمين جوشيد. امام عليه السلام به سرعت بيرون آمد و فرمود: خداوند را شاهد مى‏گيرم كه اين صدقه است. ورق و دواتى براى من بياور. شتابان آنها را نزد امام عليه السلام حاضر كردم. على عليه السلام مرقوم فرمود: به نام خداوند مهرگستر و بخشنده [به همه موجودات در اين جهان و بر مؤمنان در دو جهان‏]. اين چيزى است كه بنده خدا، على، اميرمؤمنان عليه السلام صدقه داد.
دو مزرعه معروف به چشمه ابونيزر و بغيبغه را براى نيازمندان اهل مدينه و در راه‏ماندگان وقف كرد تا به وسيله آنها خداوند سوزش آتش را روز قيامت از چهره وى بازدارد. آن دو فروخته و بخشيده نمى‏شوند تا خداوند آنها را به ارث برد و او بهترين وارثان است مگر آن‏كه حسن و حسين به آنها احتياج پيدا كنند كه اين دو براى آنان طلق و آزاد است ولى براى ديگران اين‏گونه نيست.»
محمد بن هشام گويد: «امام حسين عليه السلام بدهكار شد و معاويه دويست هزار دينار در مقابل چشمه ابونيزر براى وى فرستاد ولى امام عليه السلام از فروش آن خوددارى كرد و فرمود: همانا پدرم صلوات الله علیه آن را صدقه داد تا خداوند سوزش آتش را از چهره‏اش بازدارد و من هرگز آنها را در برابر چيزى نمى‏فروشم.»

فقط فرج.فضائل

16 Jan, 15:48


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4982
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ صَالِحٍ قَالَ حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ خَالِدٍ الْمَخْزُومِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ نُبَاتَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنْ عُمَارَةَ بْنِ مُهَاجِرٍ عَنْ أُمِّ جَعْفَرٍ وَ أُمِّ مُحَمَّدٍ بِنْتَيْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ وَ هِيَ جَدَّتُهُمَا قَالَتْ‏ خَرَجْتُ مَعَ جَدَّتِي أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ وَ عَمِّي عَبْدِ اللَّهِ بْنِ‏ جَعْفَرٍ حَتَّى إِذَا كُنَّا بِالصَّهْبَاءِ قَالَتْ حَدَّثَتْنِي أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ قَالَتْ يَا بُنَيَّةِ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله فِي هَذَا الْمَكَانِ فَصَلَّى رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله الظُّهْرَ ثُمَّ دَعَا عَلِيّاً صلوات الله علیه فَاسْتَعَانَ بِهِ فِي بَعْضِ حَاجَتِهِ ثُمَّ جَاءَتِ الْعَصْرُ فَقَامَ النَّبِيُّ صلی اللّه علیه وآله فَصَلَّى‏ الْعَصْرَ فَجَاءَ عَلِيٌّ صلوات الله علیه فَقَعَدَ إِلَى جَنْبِ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى نَبِيِّهِ صلی اللّه علیه وآله فَوَضَعَ رَأْسَهُ فِي حَجْرِ عَلِيٍّ صلوات الله علیه حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ لَا يُرَى مِنْهَا شَيْ‏ءٌ لَا عَلَى أَرْضٍ وَ لَا عَلَى جَبَلٍ ثُمَّ جَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله فَقَالَ لِعَلِيٍّ صلوات الله علیه هَلْ صَلَّيْتَ الْعَصْرَ فَقَالَ لَا يَا رَسُولَ اللَّهِ أُنْبِئْتُ أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّ فَلَمَّا وَضَعْتَ رَأْسَكَ فِي حَجْرِي لَمْ أَكُنْ لِأُحَرِّكَهُ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا عَبْدُكَ عَلِيٌّ احْتَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى نَبِيِّكَ فَرُدَّ عَلَيْهِ شَرْقَهَا فَطَلَعَتِ الشَّمْسُ فَلَمْ يَبْقَ جَبَلٌ وَ لَا أَرْضٌ إِلَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ ثُمَّ قَامَ عَلِيٌّ صلوات الله علیه فَتَوَضَّأَ وَ صَلَّى ثُمَّ انْكَسَفَت‏.
🍐علل الشرائع ‏2/351
عمارة بن مهاجر، از امّ جعفر يا امّ محمّد دختران محمّد بن جعفر، از اسماء بنت عميس كه جدّه آن دو بود، يكى از آن دو مى‏گويد: با جدّه خود اسماء بنت عميس و عمويم عبد اللَّه‏ بن‏ جعفر خارج شديم تا به «صهباء» رسيديم، اسماء بنت عميس فرمود: دخترم ما با رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم در اين مكان بوديم، حضرت نماز ظهر را خواند.
سپس على عليه السّلام را خوانده و از آن جناب نسبت به برخى از نيازمنديهايش كمك خواست، پس زمان عصر فرا رسيد و آن سرور نماز عصر را خواند در اين وقت على عليه السّلام آمد و در پهلوى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نشست خدا به رسولش وحى فرستاد، پس نبى اكرم سر به دامان على عليه السّلام نهاد تا خورشيد غروب كرد و از آن چيزى نه بر زمين و نه بر كوه رؤيت نمى‏شد، سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نشست و به على عليه السّلام فرمود: آيا نماز عصر را خوانده‏اى؟
حضرت عرض كرد: خير يا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله، به من خبر دادند كه شما نماز نخوانده‏ايد و وقتى سر در دامن من نهاديد نخواستم آن را تكان دهم لذا همچنان نشستم تا خورشيد غروب كرد پيامبر در مقام دعاء بر آمد و به درگاه الهى عرض كرد:بار خدايا اين على بنده تو است كه خود را به خاطر پيغمبرت محبوس نمود پس خورشيد را براى او بازگردان، بلافاصله خورشيد طلوع كرد و هيچ كوه و زمينى نبود مگر آنكه خورشيد بر آن تابيد، سپس على عليه السّلام ايستاد و وضوء گرفت و نماز خواند آنگاه خورشيد تار شد و غروب نمود.

فقط فرج.فضائل

16 Jan, 15:48


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4981
حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْعَلَوِيُّ الْمُحَمَّدِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَنْجَوَيْهِ جَمِيعاً قَالا حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ حَمْزَةُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ عَنْ سَمُرَةَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي مُعَاوِيَةَ الضَّرِيرِ عَنْ مُجَالِدٍ عَنِ الشَّعْبِيِّ قَالَ حَدَّثَنِا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ ذُو الْجَنَاحَيْنِ قَالَ‏ ... وَ كَانَ لِمُعَاوِيَةَ بِمِصْرَ عَيْنٌ يُقَالُ لَهُ مَسْعُودُ بْنُ جرجة [رَجْرَجَةَ] فَكَتَبَ إِلَى مُعَاوِيَةَ بِهَلَاكِ الْأَشْتَرِ فَقَالَ مُعَاوِيَةُ خَطِيباً فِي أَصْحَابِهِ فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً صلوات الله علیه كَانَتْ لَهُ يَمِينَانِ قُطِعَتْ إِحْدَاهُمَا بِصِفِّينَ يَعْنِي عَمَّاراً وَ أُخْرَى الْيَوْمَ إِنَّ الْأَشْتَرَ مَرَّ بِأَيْلَةَ مُتَوَجِّهاً إِلَى مِصْرَ فَصَحِبَهُ نَافِعٌ مَوْلَى عُثْمَانَ فَخَدَمَهُ وَ أَلْطَفَهُ حَتَّى أَعْجَبَهُ وَ اطْمَأَنَّ إِلَيْهِ فَلَمَّا نَزَلَ الْقُلْزُمَ حَاضَرَ لَهُ شُرْبَهُ مِنْ عَسَلٍ بِسَمٍّ فَسَقَاهَا فَمَاتَ أَلَا وَ إِنَّ لِلَّهِ جُنُوداً مِنْ عَسَلٍ‏.
🍐الإختصاص 79
عبدالله بن جعفر ذوالجناحین گوید: معاویه ملعون در مصر جاسوسی داشت که مسعود بن رجرجه خوانده می شد. پس هلاکت اشتر را برای معاویه نوشت و معاویه به عنوان خطیب در میان یارانش برخاست و گفت: علی صلوات الله علیه دو دست داشت که یکی از آنها در صفین قطع شد، یعنی عمار و دیگری امروز، که مالک اشتر با قصد مصر بر أیله گذشت و نافع غلام عثمان با همراه شد و بر او خدمت و مهربانی کرد، طوری که او پسندید و به او اطمینان کرد و زمانی که در قلزم فرود آمدند، شربتی از عسل با سم برای او حاضر کرد و به او نوشانید، پس وفات کرد. به هوش باشید که خداوند لشکریانی از عسل دارد.

فقط فرج.فضائل

12 Jan, 22:26


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4980
وَ رَوَى جَمَاعَةٌ عَنْ خَالِدِ بْنِ الْوَلِيدِ أَنَّهُ قَالَ‏ رَأَيْتُ عَلِيّاً صلوات الله علیه يَسْرُدُ حَلَقَاتِ‏ دِرْعِهِ بِيَدِهِ وَ يُصْلِحُهَا فَقُلْتُ هَذَا كَانَ لِدَاوُدَ علیه السلام فَقَالَ يَا خَالِدُ بِنَا لَانَ اللَّهُ الْحَدِيدَ لِدَاوُدَ علیه السلام فَكَيْفَ لَنَا .
🍐مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) 2/325
خالد بن ولید ملعون گفت: علی صلوات الله علیه را دیدم که حلقه های زره خود را با دستش می بافت و تعمیر می کرد.
گفتم: این کار مخصوص داود علیه السلام بود.
فرمود: ای خالد! خدا به وسیله ما آهن را برای داود علیه السلام نرم کرد پس برای خود ما چگونه خواهد بود؟

فقط فرج.فضائل

10 Jan, 19:07


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4979
عَنْ أَبِي الْأَغَرِّ التَّمِيمِيِّ قَالَ: إِنِّي لَوَاقِفٌ يَوْمَ صِفِّينَ إِذْ مَرَّ بِيَ الْعَبَّاسُ بْنُ رَبِيعَةَ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ شَاكٍ فِي السِّلَاحِ عَلَى رَأْسِهِ مِغْفَرٌ وَ بِيَدِهِ صَفِيحَةٌ يَمَانِيَّةٌ يَقْلِبُهَا وَ هُوَ عَلَى فَرَسٍ لَهُ أَدْهَمَ وَ كَأَنَّ عَيْنَيْهِ عَيْنَا أَفْعًى فَبَيْنَا هُوَ يَرُوضُ فَرَسَهُ وَ يَلِينُ فِي عَرِيكَتِهِ إِذْ هَتَفَ بِهِ هَاتِفٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ يُقَالُ لَهُ عِرَارُ بْنُ أَدْهَمَ يَا عَبَّاسُ هَلُمَّ إِلَى الْبِرَازِ قَالَ فَالنُّزُولُ إِذاً فَإِنَّهُ أَيْأَسُ مِنَ الْقُفُولِ قَالَ فَنَزَلَ الشَّامِيُّ وَ وَجَدَ وَ هُوَ يَقُولُ‏
إِنْ تَرْكَبُوا فَرُكُوبُ الْخَيْلِ عَادَتُنَا- أَوْ تَنْزِلُونَ فَإِنَّا مَعْشَرٌ نُزُلٌ‏
قَالَ وَ ثَنَى عَبَّاسٌ رِجْلَهُ وَ هُوَ يَقُولُ‏
وَ يَصُدُّ عَنْكَ مَخِيلَةُ الرَّجُلِ- الْعِرِّيضِ مُوضِحَةً عَنِ الْعَظْمِ-
بِحُسَامِ سَيْفِكَ أَوْ لِسَانِكَ- وَ الْكَلِمُ الْأَصِيلُ كَأَرْعَبِ الْكَلْمِ-
ثُمَّ عَصَبَ فَضَلَاتِ دِرْعِهِ فِي حُجْزَتِهِ وَ دَفَعَ فَرَسَهُ إِلَى غُلَامٍ يُقَالُ لَهُ أَسْلَمُ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قَلَاقُلِ شَعْرِهِ وَ دَلَفَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَى صَاحِبِهِ قَالَ فَذَكَرْتُ قَوْلَ أَبِي ذُوَيْبٍ‏
فَتَنَازَلَا وَ تَوَاقَفَتْ خَيْلَاهُمَا- وَ كِلَاهُمَا بَطَلُ اللِّقَاءِ مُخَدَّعٌ‏
قَالَ ثُمَّ تَكَافَحَا بِسَيْفِهِمَا مَلِيّاً مِنْ نَهَارِهِمَا لَا يَصِلُ وَاحِدٌ مِنْهُمَا إِلَى صَاحِبِهِ لِكَمَالِ لَأْمَتِهِ إِلَى أَنْ لَحَظَ الْعَبَّاسُ وَهْياً [وَهْناً خ ل‏] فِي دِرْعِ الشَّامِيِّ فَأَهْوَى إِلَيْهِ بِيَدِهِ فَهَتَكَهُ إِلَى ثُنْدُوَتِهِ ثُمَّ عَاوَدَ لِمُحَاوَلَتِهِ وَ قَدْ أَصْحَرَ لَهُ مَفْتَقَ الدِّرْعِ فَضَرَبَهُ الْعَبَّاسُ ضَرْبَةً بِالسَّيْفِ فَانْتَظَمَ بِهِ جَوَانِحُ صَدْرِهِ وَ خَرَّ الشَّامِيُّ صَرِيعاً بِخَدِّهِ وَ سَمَا الْعَبَّاسُ فِي النَّاسِ وَ كَبَّرَ النَّاسُ تَكْبِيرَةً ارْتَجَّتْ لَهَا الْأَرْضُ فَسَمِعْتُ قَائِلًا يَقُولُ مِنْ وَرَائِي‏ قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى‏ مَنْ يَشاءُ فَالْتَفَتُّ فَإِذَا هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ صلوات الله علیه فَقَالَ يَا أَبَا الْأَغَرِّ مَنِ الْمُبَارِزُ لِعَدُوِّنَا قُلْتُ هَذَا ابْنُ شَيْخِكُمُ‏ الْعَبَّاسِ‏ بْنِ رَبِيعَةَ قَالَ عَلِيٌّ صلوات الله علیه يَا عَبَّاسُ قَالَ لَبَّيْكَ قَالَ أَ لَمْ أَنْهَكَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَعْفَرٍ أَنْ تُخَلُّوا بِمَرْكَزٍ أَوْ تُبَاشِرُوا حَدَثاً قَالَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ قَالَ فَمَا عَدَا مِمَّا بَدَا قَالَ أَ فَأُدْعَى إِلَى الْبِرَازِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَلَا أُجِيبُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ نَعَمْ طَاعَةُ إِمَامِكَ أَوْلَى بِكَ مِنْ إِجَابَةِ عَدُوِّكَ وَدَّ مُعَاوِيَةُ أَنَّهُ مَا بَقِيَ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ نَافِخُ ضَرْمَةٍ إِلَّا طُعِنَ فِي نَيْطِهِ إِطْفَاءً لِنُورِ اللَّهِ‏ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ‏ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏ أَمَا وَ اللَّهِ لَيُهْلِكَنَّهُمْ مِنَّا رِجَالٌ وَ رِجَالٌ يَسُومُونَهُمُ الْخَسْفَ حَتَّى يَتَكَفَّفُوا بِأَيْدِيهِمْ وَ يَحْفِرُوا الْآبَارَ ثُمَّ قَالَ إِنْ عَادُوا لَكَ فَعُدْ لِي قَالَ وَ نَمَى الْخَبَرُ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَقَالَ [وَ] اللَّهِ دَمٌ عَرَارٌ أَ لَا رَجُلٌ يَطْلُبُ بِدَمٍ عَرَارٍ قَالَ فَانْتَدَبَ لَهُ رَجُلَانِ مِنْ لَخْمٍ فَقَالا نَحْنُ لَهُ قَالَ اذْهَبَا فَأَيُّكُمَا قَتَلَ الْعَبَّاسَ بِرَازاً فَلَهُ كَذَا وَ كَذَا فَأَتَيَاهُ فَدَعَوَاهُ إِلَى الْبِرَازِ فَقَالَ إِنَّ لِي سَيِّداً أُؤَامِرُهُ‏ قَالَ فَأَتَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صلوات الله علیه فَأَخْبَرَهُ فَقَالَ نَاقِلْنِي سِلَاحَكَ بِسِلَاحِي فَنَاقَلَهُ قَالَ وَ رَكِبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى فَرَسِ الْعَبَّاسِ وَ دَفَعَ فَرَسَهُ وَ بَرَزَ إِلَى الشَّامِيَّيْنِ فَلَمْ يَشُكَّا أَنَّهُ الْعَبَّاسُ فَقَالا لَهُ أَذِنَ لَكَ سَيِّدُكَ فَتَحَرَّجَ أَنْ يَقُولَ نَعَمْ فَقَالَ‏ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ قَالَ فَبَرَزَ إِلَيْهِ أَحَدُهُمَا فَكَأَنَّمَا اخْتَطَفَهُ ثُمَّ بَرَزَ إِلَيْهِ الثَّانِي فَأَلْحَقَهُ بِالْأَوَّلِ وَ

فقط فرج.فضائل

10 Jan, 19:07


حضرت فرمود: سلاحت را با من جابجا کن و او نیز چنین کرد و امیر مؤمنان علیه السلام بر اسب عباس سوار شد و اسب را راند و به نبرد با دو مرد شامی رفت و آن دو شک نکردند که او عباس نیست، به او گفتند: سرورت به تو اجازه داد؟
حضرت ابا کرد بگوید: آری، پس فرمود:{به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست.} گوید: یکی از آن دو به سوی او رفت و گویی او را ربود، سپس دومین هماورد به میدان آمد و دومی را نیز به اولی ملحق کرد و بیرون آمد در حالی که می فرمود:{این ماه حرام در برابر آن ماه حرام است، و [هتک] حرمت ها قصاص دارد. پس هر کس بر شما تعدّی کرد، همان گونه که بر شما تعدّی کرده، بر او تعدّی کنید} سپس فرمود: ای عباس! سلاحت را بگیر و سلاح مرا بده. گوید: این خبر به معاویه رسید و گفت: خداوند ستیزه جوئی را زشت گرداند. بی تردید آن شتری است که من هرگز بر آن سوار نشدم مگر اینکه خوارم کرد، پس عمرو بن عاص گفت: به خدا سوگند واماندگان لخمیان هستند نه تو.
معاویه گفت: خاموش باش ای پیر که اکنون زمان تو نیست.
عمرو گفت: اگر زمان من نیست پس خدا لخمیان را رحمت کند و گمان نمی برم که چنین کند.
معاویه گفت: اگر چنان باشد به خدا سوگند برای تو زیانبخش تر است و تو بیشتر در تنگنا خواهی بود.
عمرو گفت: آری اگر مصر نبود راه رهائی از آن بود.
معاویه گفت: به خدا سوگند مصر تو را کور کرده و اگر مصر نبود قطعاً تو بصیرت می یافتی.

فقط فرج.فضائل

10 Jan, 19:07


انْصَرَفَ وَ هُوَ يَقُولُ‏ الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ‏ ثُمَّ قَالَ يَا عَبَّاسُ خُذْ سِلَاحَكَ وَ هَاتِ سِلَاحِي قَالَ وَ نَمَى الْخَبَرُ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَقَالَ قَبَّحَ اللَّهُ اللَّجَاجَ إِنَّهُ لَقَعُودٌ مَا رَكِبْتُهُ قَطُّ إِلَّا خُذِلْتُ فَقَالَ عَمْرُو بْنُ الْعَاصِ الْمَخْذُولُ وَ اللَّهِ اللَّخْمِيَّانِ لَا أَنْتَ قَالَ اسْكُتْ أَيُّهَا الشَّيْخُ فَلَيْسَ هَذِهِ مِنْ سَاعَاتِكَ قَالَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فَرَحِمَ اللَّهُ اللَّخْمِيَّيْنِ وَ مَا أَرَاهُ يَفْعَلُ قَالَ ذَلِكَ وَ اللَّهِ أَضْيَقُ لحجرك [لِجُحْرِكَ‏] وَ أَخْسَرُ لِصَفْقَتِكَ قَالَ أَجَلْ وَ لَوْ لَا مِصْرُ لَقَدْ كَانَتِ الْمَنْجَاةُ مِنْهَا فَقَالَ هِيَ وَ اللَّهِ أَعْمَتْكَ وَ لَوْلَاهَا لَأُلْفِيتَ بَصِيراً.
🍐تفسير العياشي ‏2/79
ابی الأغر تمیمی گفت: روز صفین ایستاده بودم که عباس بن ربیعه بن حارث بن عبد المطلب سراپا مسلح با کلاه خودی بر سر و شمشیری یمانی در دست از من گذشت، در حالی که شمشیر خود را می گرداند و خود سوار بر اسبی سیاهگون بود، گویا که چشمانش چشمان افعی است. در همان حال که اسب خود را راه می برد و با او نرم خویی می کرد، یکی از شامیان که به او عرار بن ادهم می گفتند، بانگ زد: ای عباس! برای مبارزه حاضر شو. عباس گفت: در صورتی که فرود آیی، چرا که آن طمع بازگشت و فرار را از بین می برد. گوید: پس شامی فرود آمد و به میدان در رسید در حالی که گفت:
اگر سواره بجنگید، سواره جنگیدن عادت ماست اگر هم پیاده بجنگید ما جماعت پیاده نظام هستیم.
گوید: عباس پایشش را خم کرد در حالی که می گفت:
گمان مرد شرور تو را از ضربه ای که به سبب استخوان آن پیدا شود، باز می دارد
با شمشیر برانت یا با زبانت، که کلام اصیل همچون دردناک ترین زخم است.
سپس اضافات زره اش را به میانه شلوارش بست و اسبش را به غلامی به نام اسلم سپرد. گوئی من به حرکت موهایش می نگرم. هر یک از آن دو به سوی دیگری پیش رفت و من سخن ابو ذویب را به یاد آوردم:
هر دو فرود آمدند و اسبانشان متوقف شدند هر دو قهرمان نبرد و با تجربه بودند.
گوید: سپس آن دو مدتی طولانی از روز را نبرد کردند و به سبب یکپارچه بودن زره شان هیچ یک به دیگری دست نمی یافت تا اینکه عباس شکافی را در زره او دید و دستش را به سمت او فرود آورد و آن را تا سینه اش درید سپس تلاشش را از سر گرفت و حال آنکه چاک زره اش بر او نمایان شده بود، آنگاه عباس یک ضربه با شمشیر به او زد و با آن ضربه قفسه سینه اش به نظم از هم دریده شد و مرد شامی با گونه به خاک افتاد و عباس در بین مردم بالا رفت و مردم چنان تکبیری گفتند که زمین بدان به لرزه درآمد. سپس شنیدم کسی پشت سرم می گفت:{ با آنان بجنگید، تا خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوایشان کند و شما را بر ایشان پیروزی بخشد و دل های گروه مؤمنان را خنک گرداند. و خشم دل هایشان را ببرد، و خدا توبه هر که را بخواهد می پذیرد} به سوی صدا نگریستم و ناگهان دیدم که او امیر مؤمنان علی علیه السلام است، فرمود: ای ابا الأغر! کیست آنکه با دشمنمان مبارزه می کرد؟
عرض کردم: این مبارز پسر شیخ شما عباس بن ربیعه بود.
علی علیه السلام فرمود: ای عباس! عرض کرد: لبیک.
فرمود: آیا تو و حسن و حسین و عبد الله بن جعفر را نهی نکردم از اینکه قرارگاهی را رها کنید یا مستقیماً به مبارزه بروید؟
عرض کرد: بی تردید چنین است.
فرمود: چه شد که از پیمان خود باز گشتی؟!
عرض کرد: ای امیر مؤمنان! فدایت گردم آیا به مبارزه خوانده شوم و پاسخ ندهم؟
فرمود: آری اطاعت از امامت سزاوارتر از پاسخ دعوت دشمنت است. معاویه دوست دارد هیچ دمنده هیزمی از بنی هاشم باقی نماند مگر اینکه کشته شود تا بدین وسیله نور خداوند خاموش گردد {ولی خداوند نمی گذارد، تا نور خود را کامل کند}{هر چند مشرکان خوش نداشته باشند}بدانید و آگاه باشید، به خدا سوگند مردانی از ما شما را هلاک خواهند کرد، مردانی که (آنها را به زبونی می کشند و) کاری بدان ها تحمیل می کنند تا اینکه دستان خود را برای درخواست دراز کنند(با دستان خود کار کنند) و چاه ها را حفر کنند. سپس فرمود: اگر دوباره چنین کردند به سوی من بازگرد.
گفت: این خبر به معاویه رسید و گفت: به خدا سوگند که این خون قصاص است. آیا مردی نیست که طالب خون قصاص شود؟
گوید: دو مرد از لخم برای این کار داوطلب شدند و گفتند: ما برای این کار آماده ایم.
معاویه گفت: بروید. هر یک از شما که عباس را در مبارزه بکشد چنین چیز و چنان چیز را به او خواهم بخشید. آن دو نیز به سراغ او رفتند و او را به مبارزه فرا خواندند. عباس گفت: من سروری دارم که از او فرمان می گیرم.
گوید: پس به محضر امیر مؤمنان علیه السلام آمد و آن جناب را از ماجرا آگاه ساخت.

فقط فرج.فضائل

09 Jan, 16:39


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4978
وَ عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ صلوات الله علیه ‏ شِيعَتُنَا كُلُّهُمْ‏ فِي الْجَنَّةِ مُحْسِنُهُمْ وَ مُسِيئُهُمْ وَ هُمْ يَتَفَاضَلُونَ فِيهَا بَعْدَ ذَلِكَ بِالْأَعْمَال‏.
🍐جامع الأخبار(للشعيري) 35
امـام صـادق صلوات الله علیه فرمود: شیعیان ما همه در بهشت هستند، نیکوکاران و بـدکـاران از آن‌هـا! و بـعـد از آن، بـر اسـاس اعمالشان در بهشت تفـاوت خواهنـد داشـت.

فقط فرج.فضائل

09 Jan, 16:35


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4977
وَ قَالَ أَبُو عَلِيِّ النَّهَاوَنْدِيُّ،حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْقَاسَانِيُّ، قَالَ:حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُلَيْمَانَ،قَالَ:حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ الزَّنْدُودِيُ‏،قَالَ:حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مِهْرَانَ،عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ،قَالَ:قُلْتُ لِجَابِرٍ:إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدِ صلوات الله علیهم كَيْفَ السَّلَامُ عَلَيْهِ؟
قَالَ:إِنَّكَ إِذَا أَدْرَكْتَهُ،وَ لَنْ تُدْرِكَهُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ مَكْرُوراً،فَسَتَرَانِي إِلَى جَنْبِهِ،رَاكِباً عَلَى فَرَسٍ لِي،ذَنُوبٍ،أَغَرَّ،مُحَجَّلٍ،مُطْلِقٌ يَدَهُ‏ الْيُمْنَى،عَلَيَّ عِمَامَةٌ لِي مِنْ عَصْبِ‏ الْيَمَنِ،فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ يُسَلِّمُ عَلَيْهِ.
🍐دلائل الإمامة (ط - الحديثة) 470
عمرو بن شمر گفت: به جابر گفتم: هنگامی که قائم آل محمد صلوات الله علیهم قیام کند چگونه به او سلام کنیم؟
گفت:اگر به او رسیدی و به او نخواهی رسید مگر اینکه چندین بار به کور بیایی،مرا در کنار او ببینی در حالی که او بر اسب من سوار است دم زیبا و در پیشانی او سفیدی باشد و دست راست او آزاد باشد و من عمامه ای یمنی دارم که اولین سلام کننده به او هستم.

فقط فرج.فضائل

03 Jan, 21:43


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4976
التمحيص عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ هَؤُلَاءِ الْمَلَاعِينِ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأَسُوءَنَّهُ فِي شِيعَتِهِ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَقْبِلْ إِلَيَّ فَلَمْ يُقْبِلْ إِلَيْهِ فَأَعَادَ فَلَمْ يُقْبِلْ إِلَيْهِ ثُمَّ أَعَادَ الثَّالِثَةَ فَقَالَ هَا أَنَا ذَا مُقْبِلٌ فَقُلْ وَ لَنْ تَقُولَ خَيْراً فَقَالَ إِنَّ شِيعَتَكَ يَشْرَبُونَ النَّبِيذَ فَقَالَ وَ مَا بَأْسٌ بِالنَّبِيذِ أَخْبَرَنِي أَبِي صلوات الله علیه عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ أَنَّ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله كَانُوا يَشْرَبُونَ النَّبِيذَ فَقَالَ لَيْسَ أَعْنِيكَ النَّبِيذَ أَعْنِيكَ الْمُسْكِرَ فَقَالَ شِيعَتُنَا أَزْكَى وَ أَطْهَرُ مِنْ أَنْ يَجْرِيَ لِلشَّيْطَانِ فِي أَمْعَائِهِمْ رَسِيسٌ‏ وَ إِنْ فَعَلَ ذَلِكَ الْمَخْذُولُ مِنْهُمْ فَيَجِدُ رَبّاً رَءُوفاً وَ نَبِيّاً بِالاسْتِغْفَارِ لَهُ عَطُوفاً وَ وَلِيّاً عِنْدَ الْحَوْضِ‏ وَلُوفاً وَ رَءُوفاً وَ تَكُونُ وَ أَصْحَابَكَ بِبَرَهُوتَ‏ مَلْهُوفاً قَالَ فَأُفْحِمَ الرَّجُلُ وَ سَكَتَ ثُمَّ قَالَ لَيْسَ أَعْنِيكَ الْمُسْكِرَ إِنَّمَا أَعْنِيكَ الْخَمْرَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه سَلَبَكَ اللَّهُ لِسَانَكَ مَا لَكَ تُؤْذِينَا فِي شِيعَتِنَا مُنْذُ الْيَوْمِ أَخْبَرَنِي أَبِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیهم ‏ عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّنِي حَظَرْتُ الْفِرْدَوْسَ عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ حَتَّى تَدْخُلَهَا أَنْتَ وَ عَلِيٌّ صلوات الله علیه وَ شِيعَتُكُمَا إِلَّا مَنِ اقْتَرَفَ مِنْهُمْ كَبِيرَةً فَإِنِّي أَبْلُوهُ فِي مَالِهِ أَوْ بِخَوْفٍ مِنْ سُلْطَانِهِ حَتَّى تَلْقَاهُ الْمَلَائِكَةُ بِالرَّوْحِ وَ الرَّيْحَانِ وَ أَنَا عَلَيْهِ غَيْرُ غَضْبَانَ فَيَكُونُ ذَلِكَ حَلًّا لِمَا كَانَ مِنْهُ فَهَلْ عِنْدَ أَصْحَابِكَ هَؤُلَاءِ شَيْ‏ءٌ مِنْ هَذَا فَلُمْ أَوْ دَعْ‏ .
🍐بحار الأنوار ‏76/153
فرات بن احنف گوید: خدمت حضرت صادق صلوات الله علیه بودم که ناگاه مردی از مخالفین و ملعونان، نزد آن حضرت آمد و گفت:به خدا او را درباره شیعه اش به بدی گرفتار کنم و گفت: یا ابا عبداللَّه!به من رو کن! حضرت توجهی نفرمود. دوباره گفت:به من رو کن! باز هم نگاه نفرمود. بار سوم درخواست کرد. این بار حضرت فرمود:توجّه کردم، بگو و هرگز حرف خوب نخواهی گفت.آن مرد گفت:شیعیان شما نبیذ می نوشند.
حضرت فرمود:نبیذ باکی ندارد. پدرم صلوات الله علیه مرا خبر داد از قول جابر بن عبداللَّه که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله نبیذ می نوشیدند.
آن مرد گفت:مقصودم نبیذ نیست، بلکه منظور من شراب مست کننده است.
حضرت فرمود:شیعیان ما پاک تر از آن هستند که شیطان در روده های آنها راه یابد و رخنه کند، و اگر یک فرد وامانده شکست خورده از آنها این عمل را انجام دهد، پروردگار مهربان و پیامبر صلی اللّه علیه وآله با محبّت، در استغفار و طلب آمرزش و ولیّ همدمی کنار حوض دارد، ولی تو و یارانت در برهوت خشک بی آب و علف باشید.»
آن مرد سرافکنده و خاموش شد. بعد از مدتی گفت:مقصود مست کننده نبود، بلکه منظورم شراب انگور بود.
حضرت صادق صلوات الله علیه فرمود:خدا زبانت را بگیرد! چرا امروز ما را درباره شیعیانمان آزار می دهی؟ پدرم مرا خبر داد از حضرت زین العابدین از حضرت علیّ بن ابی طالب از حضرت رسول صلوات الله علیهم از جبرئیل، از خداوند عزوجل که فرمود:یا محمد! همانا من ورود تمام پیامبران را به بهشت ممنوع ساختم تا تو و علی صلوات الله علیه و شیعیانتان وارد شوید،مگر آن شیعه ای که مرتکب گناه کبیره شود و در عوض او را به ناراحتی و گرفتاری مالی یا ترس از حکومت ها مبتلا می سازم تا (از گناه پاک شود و) فرشتگان او را با روح و ریحان دیدار کنند و من بر او خشمگین نباشم و این ابتلا باعث رهایی او از شر گناهش می شود. پس آیا در نزد دوستان و یاران تو چیزی از این هست؟ پس سرزنش کن یا دست بردار.

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:04


منزهی بارخدایا! کدام چشم می تواند در مقابل شدت نور تو بایستد و نور درخشان قدرت تو را دریابد و کدام فهمی می تواند حتی کمتر از این را درک کند؟ مگر فهم-هایی که پرده از آن¬ها برداشته شده و حجاب های غلیظ و ضخیم از ایشان برطرف گردیده و روحشان تا دو سوی بال¬های ارواح - . شاید منظور از بال¬های ارواح نیروهای روحانی باشد که با این معنا، بال¬ها کنایه از قوا و استعدادهای روح است. - اوج گرفته تا جایی که تو را در اساست مناجات می کنند و در میان انوار تابناکت بر تو التماس می نمایند و از مقام خاکی خود به جایگاه کبریاییت می نگرند. اهل ملکوت آن¬ها را زائران می نامند و ساکنان جبروت ایشان را آبادکنندگان.
منزهی خداوندا! ای کسی که نه قطره ای در دریا و نه پهنه ای در زمین ها و نه وزشی در بادها و نه خطوری در دل بندگان و نه بر هم¬زدنی در چشم¬ها و نه اهتزازی در دل ابرها نیستند، مگر این¬که همگی مبهوت قدرت تواند.
اما آسمان، خبر از شگفتی¬های توست و زمین رهنمون کننده به ستایش تو و بادها پخش کننده فایده¬هایت و ابرها موهبت های تو را می بارند. تمام این¬ها بازگوی مهربانی توست و فهم¬¬های عارفین خبر دهنده از شفقت تو.
من اقرار می¬کنم به آن¬چه نازل کرده ای بر زبان برگزیدگانت، که پدرمان آدم هنگام اعتدال نفس و فارغ شدن از خلق محض تو، سر به جانب عرش بلند نمود و دید که آن¬جا نوشته شده: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ. و گفت: خدایا این کیست که همراه نام تو است؟ و فرمودی: محمّد است؛ بهترین کسی که از نهاد تو خارج می شود که از بین فرزندان بعد از تو برگزیده ام و اگر او نبود تو را نمی آفریدم.
منزهی ای خدایی که دارای علمی نافذ و مقامی ارجمندی! پیوسته نور محمّد در نهاد پدران حمل می¬شد و اصلاب او را چون کلماتی منتقل می¬کردند که به هر صلبی وارد می شد، عقل ها را وادار به اطاعت می¬کرد - . اشاره¬ایست به اعمال غیر عادی که پدران پیامبر به سبب وجود نور ایشان انجام می¬دادند. - و به پیروی فرا می¬خواند، تا این¬که به هاشم بهترین پدران پیامبر پس از اسماعیل منتقل گردید. پس خدایا کدام پدر و کدام جد و کدام بزرگ خاندان و کدام فرمانروای قبیله و منبع پاکی و مرجع فخری را مانند هاشم قرار دادی؟ او را در جوار خانه خود قرار دادی و به او مشاعر و تجارت بخشیدی. سپس از هاشم به عبدالمطلب منتقل کردی و او را به راه ابراهیم راهنما شدی و به او فهم تأویل و قوه تشخیص حق از باطل عطا کردی و عبد اللَّه و ابو طالب و حمزه را به او بخشدی و در قربانی به جای عبد اللَّه فدیه را پذیرفتی مانند همان کاری که با ابراهیم در باره قربان کردن اسماعیل نمودی و او را برجسته کردی به ابو¬طالب در نژادش همان امتیازی که به اسحاق دادی، بخشیدی؛ آن¬ها را مقدس نمودی و برگزیده ها را در آن¬ها قرار دادی. خدایا چنان مقام فرزندان ابوطالب را در شرافت بلند کردی که گردن ها به این امتیاز افراشته شد و نام¬های ایشان به آن فضایل در زبان¬ها افتاد. آن¬ها را معدن نور و بهشت آن و برگزیدگان بزرگان دین و فریضه و سنت وحی قرار دادی، سپس به عبداللَّه اذن در خارج کردن آن نور دادی در جایی که، زمینش از کافرانی که عبادتت را فراموش کرده و جاهل به معرفتت شده بودند و مشرک شده و ربوبیتت را نفی و یکتاییت را انکار کرده بودند و برایت شریک و فرزند قرار داده و به بت پرستی و پیروی شیطان مشغول شده بودند، مطهر گشته بود. پیامبر ما صلوات الله علیهاز تو درخواست یاری کرد و تو او را به وسیله من و جعفر و حمزه یاری نمودی .
ما کسانی هستیم که برای پیامبر خود انتخاب کردی و ما را یاران او، که پیشوای ما به بهشت خوبانت است، در راه دعوت دین بر شمردی. و گواه ما، خود تو هستی که پروردگار آسمان¬ها و زمین¬ها می¬باشی. ما را آن سه نفری قرار دادی که هر کس که به دشمنی ما برمی¬خاست به وسیله ما خوارش می¬نمودی و هر پادشاهی را هلاک می¬کردی. و این¬گونه وصفمان کردی: بر کفار سخت¬گیر و در میان خود مهربان و پیوسته به رکوع و سجود.و قرآنی در میان ما نازل کردی که و با آن ستم را از چهره ما زدودی و از هیبت ما امت های دیگر را به وحشت انداختی. هر گاه محمّد، پیامبرت، با دشمنی از دشمنان دینت پیکار می¬کرد، چنان خانواده اش او را در پناه و اقوامش در میان می¬گرفتند که گویی ستارگان درخشان¬اند که در میان آن¬ها ماهی در شب تمام باشد.

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:04


صلوات تو بر محمّد بنده و پیامبرت و برگزیده و منتخب تو و بر آل پاکش! کدام منیعه¬ای بود که دعوت او منهدمش نکرد و کدام مقام بود که به عترت او ارزانی نداشتی؛ آن¬ها را بهترین پیشوا برای مردم قرار دادی، چه این که امر به معروف و نهی از منکر می¬کردند و در راه تو پیکار می¬نمودند و دینت را به بعدی¬هایشان می¬رساندند. آن¬ها را از مصرف مردار و خون و گوشت خوک و آن¬چه نام تو به هنگام ذبح بر آن برده نشده، پاک و پاکیزه کردی. خود و ملائکه ات گواهی دادید که ایشان جان خویش را با تو معامله کرده¬اند و از هیبت و جلال خود را کوچک شمردند، سرهایی غبار گرفته و صورت¬هایی خاک¬آلود، چنان تطهیر شدند که زمین نزدیک بود آن¬ها را در برگیرد و از فضلشان با هر آن کس که روی زمین است به حرکت درآید. با حرام نمودن مسکرات چه خوردنی و چه آشامیدنی شأن ایشان را رفیع گردانیدی.
خدایا چه مقام و منزلتی است ای که در محمّد و عترتش قرار دادی! به خدا قسم سخنی می¬گویم که احدی از خلق نمی¬تواند ادعا کند: من، پس از پیامبر مصطفی، پرچم هدایت و پناهگاه تقوی و جایگاه سخاوت و دریای جود و کوه بلند عقل و معدن دانش و نور تاریکی¬های تیره و بهترین مؤمنان و متقیان و کامل¬ترین شخصی که جامه و ردا پوشیده و بالاترین شخصی که شاهد نجوی بوده هستم. من خود را نمی ستایم، بلکه نعمت خدای را بازگو می¬کنم - . اشاره به آیه: «وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» {و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوی}. ضحی / 11 - . من صاحب دو قبله و حامل دو پرچم هستم. و وقتی من پدر حسن و حسینم آیا کسی با من برابر است؟ آیا کسی مساوی من هست با این¬که من همسر بهترین زنان هستم؟ آیا کسی برتر از من هست با اینکه من ماه درخشنده علم، علمی که پروردگارم آموخته، و نهر پر آبی که در نور و درخشش چون ماه است و رودخانه جود و بخشش هستم؟
ای مردم! خداوند به وسیله ما راه¬ها را روشن نموده و کجی را راست نموده، و به وسیله ما خداوند پرستش می¬شود و معرفت مردم به او منتهی شده. خداوند به واسطه تبلیغ ما زبان-ها را مقدس گردانیده و با دعوت ما ذهن¬ها را بتضرع درآورده است. محمّد صلی الله علیه و آله را از دنیا برد در حالی که او سعید و شهید و هادی و مهدی بود و انجام دهنده وظایف و نگهبان دستورات، دین را به او تکمیل کرد و یقین را با او آشکار نمود و عقل-ها گواهی بر راهنمایی او دادند. او دلایل پیامبران را آشکار نمود و باطل را از میان برد و عدالت را به وضوح به سخن در آورد و کمین گاه¬های شیطان را تعطیل کرد و حق و برهان را آشکار کرد. خدایا بهترین درودها و بالاترین برکات و رأفت¬ها و رحمت¬های خود را بر محمّد، پیامبر رحمت، و اهل بیت پاکش نازل گردان!.

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:04


حضرت على بن أبي طالب عليه السّلام درباره انتقال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله خطبه‏اى خواند كه از زمان حضرت آدم تا موقع تولد پيغمبر اسلام را بيان مينمايد.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود:ستایش خدایی راست که اشیاء را به تنهایی آفرید و موجودات را آفرید بدون اقتباس و شبه و نظیری که قبلا باشد و کسی در آفرینش به او کمک نکرد، بلکه به لطف قدرت خویش آفرید. و اشیاء با کمال خواری پیرو فرمان و خواست او قرار گرفتند.
یکتای بی همتای دائم و بدون اندازه و زمان و زوال و نیستی، پیوسته خواهد بود. زمان در او تغییری بوجود نیاورد و مکان احاطه اش ننماید، صفاتش را زبانی نتواند بازگو کند و نه خواب سنگین و نه خواب سبک او را نمی¬گیرد. چشم¬ها از دیدنش عاجزند که خبر از رؤیتش دهند و عقل ها او را نمی یابند تا کنه صفاتش را درک کنند و نمی دانند چگونه است مگر به مقداری که خود خبر داده است. کسی نمی¬تواند فرمان او را برگرداند و سخنش را کسی نمی¬تواند تکذیب نکند.
اشیاء را بدون فکر و اندیشه و کمک و یاور و پشتیبان آفرید. به قدرت خویش به وجود آورد و تحت مشیت خود قرار داد. پیکرها را صورت بخشید و ارواحشان آفرید و در گوشه و کنار آسمان¬ها و زمین ها، به هر صورت که خود می¬خواست، موجودات را از عدم بیرون کشید و مگر آن¬گونه که خود می خواست چیزی را نیافرید، تا بندگان شاهد نشانه ها و نعمت های او باشند. منزه است پروردگاری که جز او معبودی نیست و او یکتای چیره است و درود و سلام فراوان بر محمّد و آل او باد! بار خدایا! اگر کسی منکر فضل آل محمّد باشد، ولی من اقرار می کنم که زمین را مسطح نکرده ای و موجودی را نیافریده ای مگر این¬که آفرینش او را از نوری پیش از سلاله متین و متقن کردی و آدم را جرم آن نور قرار دادی و در جایگاه امن و امان نهادی و از شیطان در پناه داشتی و از کم و زیاد نگه¬ داشتی - . کنایه از عصمت است. - و به او شرافتی عنایت کردی که بندگانت به آن تفاخر کنند.
بر حسب اخبار گذشته و آن¬چه از کتاب های آسمانی دریافته ایم، کدام بشری مانندآدم بوده است؟ ملائکه را به سجده او واداشتی و به او مطالبی آموختی که از ملائکه پوشانده بودی،چرا که کمال قدرت و تمام اراده خویش را در او به کار بستی. به وسیله چیزی که در نهادش پنهان کرده بودی، از تو درخواست کرد و دعایش را پذیرفتی. وقتی اذن در انتقال نور محمد صلی الله علیه و آله از نهاد آدم را دادی، بین آدم و همسرش، که مایه آرامش او بود، محبت برقرار کردی و آن دو را وسیله انتقال نور گرداندی. نور را از میان این دو، به علم و دانش خود، به شیث منتقل نمودی که او انسانی بود که به پیامبری برگزیده شد.
سپس به انوش منتقل کردی که او در قبول مقام نبوت جانشین پدرش بود. سپس به قینان منتقل نمودی و او را مفتخر به منزلت سابقین و لطفی که به بعدی¬ها داشتی، گردانیدی. پس از آن مهلائیل را چهارمین جرمی قرار دادی که از میان خلایق نور را به امانت گرفت و برایش نبوت و شرافت پدری مرقوم شد. تا تقدیرت به برد رسید و پس از او به اخنوخ انجامید و او اول کسی بود که ناقل رسالت و حامل بار سنگین نبوت بود .
خداوندا، حلم تو لطیف و قدرتت با شکوه، بلند مرتبه تر از از آنی که علم و قدرت تو را تفسیر نمایند مگر به همان اندازه ای که بندگان را دعوت کرده ای که اقرار به ربوبیت تو کنند. گواهی می¬دهم که دیده ها تو را درک نمی¬کنند و اوهام تو را نمی ¬ماند و عقلها نمی توانند تو را وصف نمایند و مکان تو را در بر نمی¬گیرد. و چگونه مکان کسی که قبل از مکان بوده و آن را آفریده را در برگیرد؟

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:04


و یا چگونه اوهام تو را دریابد، با این¬که به اوهام چنین اختیاری داده نشده است؟ و چگونه می¬توانند اوهام درک کنند خدایی را که نهایت و اندازه ای ندارد؟ و چگونه او را اندازه و نهایتی است، با این¬که تمام اندازه ها و نهایت ها را او آفریده؟ و چگونه عقل¬ها او را در یابد، با اینکه راهی به سوی درکش ندارد؟ و چگونه راه به درکش می یابد، با این¬که از حس شدن و یا لمس شدن لطیف¬تر است؟ و چگونه از حس و لمس به دور نباشد، کسی که تغییر از حالی به حال دیگر در او راه ندارد؟ و چگونه تغییر از حالی به حال دیگر در او راه پیدا کند، با این¬که تغییر و انتقال را نقص و زوال قرار داده است؟ منزهی خداوندا! همه جا را پر کرده ای و از همه جدایی، هیچ چیز از اختیار تو خارج نیست و هر چه بخواهی می¬کنی. بزرگ است خدایی که هر چه درک می شود مخلوق اوست و هر محدودی مصنوع او. تو آنی هستی که مکان از تو بی نیاز نیست و ما تو را جز به انفراد در وحدانیت و قدرت نمی شناسیم. منزهی تو! چقدر واضح است دلیل گزینش تو ادریس را از سایر مردم برای حمل امانت. دلیلش را خود در کتابت آورده¬ای؛ چون او را صدیق و نبی بر شمرده¬ای و دارای مقامی رفیع گردانیده ای و به او نعمتی عنایت کرده¬ای که دیگران جز آن¬ها که محل انتقال نور بنی هاشمند از آن نعمت محرومند و او را اولین بیم دهنده در میان پیامبرانت قرار دادی.
سپس اجازه انتقال محمّد صلی الله علیه وآله را به متوشلخ و لمک که آن دو به نوح رسانیدند، دادی. و خدایا چه نعمتها که به سبب آن به نوح ندادی و چه کرامت های مخصوصی که به او نبخشیدی! بعد اجازه دادی انتقال را به سام و نه به حام و نه به یافث، و آن دو را به تیر خواری زدی و اولاد آن دو را خادمانی برای نسل سام قرار دادی.
سپس حاملین و امانتداران در گذر روزگاران یکی پس از دیگری این نور را از عترت نوح گرفتند تا به تارخ که پاک¬ترین و شریف¬ترین بود، رسید و از او به ابراهیم منتقل نمودی که جدش را به بخت حمل آن سعادتمند نمودی و مقامش را به آن بزرگ گردانیدی و در میان برگزیدگان قداستش بخشیدی و از میان پیامبران خلیلش نام بنهادی. و سپس از میان فرزندان ابراهیم به اسماعیل اختصاص دادی او را گویا به زبان عربی که بهترین زبان است گردانیدی. پیوسته این نور را، محظور از انتقال به افراد بدنام، از پدر به پدری دیگر منتقل می¬کردی تا بالاخره کنانه از مدرکه دریافت کرد؛ به او مجامع کرامت و محل امن و سلامت دادی و برایش سرزمینی را که پیامبرت را از آن¬جا مبعوث نمودی، عطا داشتی. منزهی خداوندا که معبودی جز تو نیست! این نور را در کدام نهادی قرار دادی که یادش را نکو نداشته باشی؟ و کدام پیامبر را بشارت به حملش ندادی مگر آن-که نام او را مقدم بر دیگران نداشته باشی؟ و کدام سرزمین را محل حمل او قرار ندادی که قداستش فزونی نگرفته باشد؟ حتی کعبه، که بعثت او را در آن قرار دادی و ریشه آن را با یاقوتی از بهشت عدن بنا نمودی و به دو ملک و فرشته پاک نهاد؛ جبرئیل و میکائیل دستور دادی که وسط زمینش قرار دهند و آن را خانه خود نامیدی و معمد پیامبرت کردی و وحوش و گیاه آن را حرمت نهادی و سنگ و ریگ آن را مقدس کردی و منزل وحی و عبادتگاه خلق و پناه¬گاه خورده¬شونده¬ها و مانع خورنده های متجاوز. هر که را در آن پناه دادی ترسانیدن و آزارش را حرام نمودی.
سپس اجازه دادی که نضر، آن نور را بپذیرد و به مالک بسپارد و پس از مالک فهر و از میان فرزندان فهر غالب را این امتیاز بخشیدی. و هر کس محل انتقال نور قرار می گرفت امین حرم بود، تا رسید به لوی بن غالب که قداست نور جریان بیشتری در او داشت و پس از آن در هر صلبی که قرار دادی با نوری که دیده ها را مأنوس خویش می کرد و دل ها را اطمینان می¬بخشید شکوهش می دادی .
و من ای معبود و سید و مولایم! معترفم تو آن یکتایی هستی که کسی منازع و غالب و شریک تو نیست. منزهی بارخدایا! جز تو معبودی نیست. چگونه عقل زاییده شده و فهم سردرگم و مدحق از صلب انسانی که مریج از گوشت و پاره¬ای خون و شیر و مشیج در محیض است و رهسپار بقیه حیض و مناشئ غذایی است، و پیوسته دچار بیماریها و گرفتار ناراحتی ها است و قدرت بر انجام کاری نداشته و یارای زدودن بیماری ندارد، ترکیبی ضعیف و بنیه ای ناتوان دارد، چگونه می تواند بر قدرت تو استیلا یابد و بر اراده تو پیروز شود و اطلاع از چیزی پیدا کند که جز تو کسی خبر ندارد؟

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:02


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4975
و خطب أمير المؤمنين عليه السّلام خطبة في انتقال سيّدنا رسول اللّه من آدم الى ان ولد صلّى اللّه عليه و آله:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي تَوَحَّدَ بِصُنْعِ الْأَشْيَاءِ وَ فَطَرَ أَجْنَاسَ الْبَرَايَا عَلَى غَيْرِ أَصْلٍ وَ لَا مِثَالٍ سَبَقَهُ فِي إِنْشَائِهَا وَ لَا إِعَانَةِ مُعِينٍ عَلَى ابْتِدَاعِهَا بَلِ ابْتَدَعَهَا بِلُطْفِ قُدْرَتِهِ فَامْتَثَلَتْ فِي مَشِيَّتِهِ خَاضِعَةً ذَلِيلَةً مُسْتَحْدَثَةً لِأَمْرِهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الدَّائِمِ بِغَيْرِ حَدٍّ وَ لَا أَمَدٍ وَ لَا زَوَالٍ وَ لَا نَفَادٍ وَ كَذَلِكَ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ لَا تُغَيِّرُهُ الْأَزْمِنَةُ وَ لَا تُحِيطُ بِهِ الْأَمْكِنَةُ وَ لَا تَبْلُغُ صِفَاتِهِ الْأَلْسِنَةُ وَ لَا تَأْخُذُهُ نَوْمٌ وَ لَا سِنَةٌ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ فَتُخْبِرَ عَنْهُ بِرُؤْيَةٍ وَ لَمْ تَهْجُمْ عَلَيْهِ الْعُقُولُ فَتَتَوَهَّمَ كُنْهَ صِفَتِهِ وَ لَمْ تَدْرِ كَيْفَ هُوَ إِلَّا بِمَا أَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ لَيْسَ لِقَضَائِهِ مَرَدٌّ وَ لَا لِقَوْلِهِ مُكَذِّبٌ ابْتَدَعَ الْأَشْيَاءَ بِغَيْرِ تَفَكُّرٍ وَ لَا مُعِينٍ وَ لَا ظَهِيرٍ وَ لَا وَزِيرٍ فَطَرَهَا بِقُدْرَتِهِ وَ صَيَّرَهَا إِلَى مَشِيَّتِهِ وَ صَاغَ أَشْبَاحَهَا وَ بَرَأَ أَرْوَاحَهَا وَ اسْتَنْبَطَ أَجْنَاسَهَا خَلْقاً مَبْرُوءاً مَذْرُوءاً فِي أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ لَمْ يَأْتِ بِشَيْ‏ءٍ عَلَى غَيْرِ مَا أَرَادَ أَنْ يَأْتِيَ عَلَيْهِ لِيُرِيَ عِبَادَهُ آيَاتِ جَلَالِهِ وَ آلَائِهِ فَسُبْحَانَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً اللَّهُمَّ فَمَنْ جَهِلَ فَضْلَ مُحَمَّدٍ صلى اللّه عليه و آله فَإِنِّي مُقِرٌّ بِأَنَّكَ مَا سَطَحْتَ أَرْضاً وَ لَا بَرَأْتَ خَلْقاً حَتَّى أَحْكَمْتَ خَلْقَهُ وَ أَتْقَنْتَهُ مِنْ نُورٍ سَبَقَتْ بِهِ السُّلَالَةُ وَ أَنْشَأْتَ آدَمَ لَهُ جِرْماً فَأَوْدَعْتَهُ مِنْهُ قَرَاراً مَكِيناً وَ مُسْتَوْدَعاً مَأْمُوناً وَ أَعَذْتَهُ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ حَجَبْتَهُ عَنِ الزِّيَادَةِ وَ النُّقْصَانِ وَ حَصَّلْتَ لَهُ الشَّرَفَ الَّذِي يُسَامِي بِهِ عِبَادُكَ‏ فَأَيُّ بَشَرٍ كَانَ مِثْلَ آدَمَ فِيمَا سَابَقَتْ بِهِ الْأَخْبَارُ وَ عَرَّفَتْنَا كُتُبُكَ فِي عَطَايَاكَ أَسْجَدْتَ لَهُ مَلَائِكَتَكَ وَ عَرَّفْتَهُ مَا حَجَبْتَ عَنْهُمْ مِنْ عِلْمِكَ إِذْ تَنَاهَتْ بِهِ قُدْرَتُكَ وَ تَمَّتْ فِيهِ مَشِيَّتُكَ دَعَاكَ بِمَا أَكْنَنْتَ فِيهِ فَأَجَبْتَهُ إِجَابَةَ الْقَبُولِ فَلَمَّا أَذِنْتَ اللَّهُمَّ فِي انْتِقَالِ مُحَمَّدٍ صلى اللّه عليه و آله مِنْ صُلْبِ آدَمَ أَلَّفْتَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ زَوْجٍ خَلَقْتَهَا لَهُ سَكَناً وَ وَصَلْتَ لَهُمَا بِهِ سَبَباً فَنَقَلْتَهُ مِنْ بَيْنِهِمَا إِلَى شَيْثٍ اخْتِيَاراً لَهُ بِعِلْمِكَ فَإِنَّهُ بَشَرٌ كَانَ اخْتِصَاصُهُ بِرِسَالَتِكَ ثُمَّ نَقَلْتَهُ إِلَى أَنُوشَ فَكَانَ خَلَفَ أَبِيهِ فِي قَبُولِ كَرَامَتِكَ وَ احْتِمَالِ رِسَالاتِكَ ثُمَّ قَدَّرْتَ الْمَنْقُولَ إِلَيْهِ قَيْنَانَ وَ أَلْحَقْتَهُ فِي الْحُظْوَةِ بِالسَّابِقِينَ وَ فِي الْمِنْحَةِ بِالْبَاقِينَ ثُمَّ جَعَلْتَ مَهْلَائِيلَ رَابِعَ أَجْرَامِهِ قُدْرَةً تُودِعُهَا مِنْ خَلْقِكَ مَنْ تَضْرِبُ لَهُمْ بِسَهْمِ النُّبُوَّةِ وَ شَرَفِ الْأُبُوَّةِ حَتَّى إِذَا قَبِلَهُ بُرْدٌ عَنْ تَقْدِيرِكَ تَنَاهَى بِهِ تَدْبِيرُكَ إِلَى أَخْنُوخَ فَكَانَ أَوَّلَ مَنْ جَعَلْتَ مِنَ الْأَجْرَامِ نَاقِلًا لِلرِّسَالَةِ وَ حَامِلًا أَعْبَاءَ النُّبُوَّةِ فَتَعَالَيْتَ يَا رَبِّ لَقَدْ لَطُفَ حِلْمُكَ وَ جَلَّ قُدْرَتُكَ عَنِ التَّفْسِيرِ إِلَّا بِمَا دَعَوْتَ إِلَيْهِ مِنَ الْإِقْرَارِ بِرُبُوبِيَّتِكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَعْيُنَ لَا تُدْرِكُكَ وَ الْأَوْهَامَ لَا تَلْحَقُكَ وَ الْعُقُولَ لَا تَصِفُكَ وَ الْمَكَانَ لَا يَسَعُكَ وَ كَيْفَ يَسَعُ مَنْ كَانَ قَبْلَ الْمَكَانِ وَ مَنْ خَلَقَ الْمَكَانَ‏ أَمْ كَيْفَ تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ وَ لَمْ تُؤَمَّرِ الْأَوْهَامُ عَلَى أَمْرِهِ وَ كَيْفَ تُؤَمَّرُ الْأَوْهَامُ عَلَى أَمْرِهِ وَ هُوَ الَّذِي لَا نِهَايَةَ لَهُ وَ لَا غَايَةَ وَ كَيْفَ تَكُونُ لَهُ نِهَايَةٌ وَ غَايَةٌ وَ هُوَ الَّذِي ابْتَدَأَ الْغَايَاتِ وَ النِّهَايَاتِ أَمْ كَيْفَ تُدْرِكُهُ الْعُقُولُ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهَا سَبِيلًا إِلَى إِدْرَاكِهِ وَ كَيْفَ يَكُونُ لَهُ إِدْرَاكُهُ بِسَبَبٍ وَ قَدْ لَطُفَ بِرُبُوبِيَّتِهِ عَنِ الْمَحَاسَّةِ وَ

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:02


الْمَجَاسَّةِ وَ كَيْفَ لَا يَلْطُفُ عَنْهُمَا مَنْ لَا يَنْتَقِلُ عَنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ وَ كَيْفَ يَنْتَقِلُ مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ وَ قَدْ جَعَلَ الِانْتِقَالَ نَقْصاً وَ زَوَالًا فَسُبْحَانَكَ مَلَأْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ بَايَنْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَأَنْتَ الَّذِي لَا يَفْقِدُكَ شَيْ‏ءٌ وَ أَنْتَ الْفَعَّالُ لِمَا تَشَاءُ تَبَارَكَ يَا مَنْ كُلُّ مُدْرَكٍ مِنْ خَلْقِهِ وَ كُلُّ مَحْدُودٍ مِنْ صُنْعِهِ أَنْتَ الَّذِي لَا يَسْتَغْنِي عَنْكَ الْمَكَانُ وَ لَا نَعْرِفُكَ إِلَّا بِانْفِرَادِكَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ وَ الْقُدْرَةِ وَ سُبْحَانَكَ مَا أَبْيَنَ اصْطِفَاءَكَ لِإِدْرِيسَ عَلَى مَنْ سَلَكَ مِنَ الْحَامِلِينَ لَقَدْ جَعَلْتَ لَهُ دَلِيلًا مِنْ كِتَابِكَ إِذْ سَمَّيْتَهُ صِدِّيقاً نَبِيّاً وَ رَفَعْتَهُ مَكَاناً عَلِيّاً وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَةً حَرَّمْتَهَا عَلَى خَلْقِكَ إِلَّا مَنْ نَقَلْتَ إِلَيْهِ نُورَ الْهَاشِمِيِّينَ وَ جَعَلْتَهُ أَوَّلَ مُنْذِرٍ مِنْ أَنْبِيَائِكَ ثُمَّ أَذِنْتَ فِي انْتِقَالِ مُحَمَّدٍ صلى اللّه عليه و آله مِنَ الْقَابِلِينَ لَهُ مُتَوَشْلِخَ وَ لَمَكَ الْمُفْضِيَّيْنِ إِلَى نُوحٍ فَأَيَّ آلَائِكَ يَا رَبِّ عَلَى ذَلِكَ لَمْ تُوَلِّهِ وَ أَيَّ خَوَاصِّ كَرَامَتِكَ لَمْ تُعْطِهِ ثُمَّ أَذِنْتَ فِي إِيدَاعِهِ سَاماً دُونَ حَامٍ وَ يَافِثَ فَضُرِبَ لَهُمَا بِسَهْمٍ فِي الذِّلَّةِ وَ جَعَلْتَ مَا أَخْرَجْتَ‏ مِنْ بَيْنِهِمَا لِنَسْلِ سَامٍ خَوَلًا ثُمَّ تَتَابَعَ عَلَيْهِ الْقَابِلُونَ مِنْ حَامِلٍ إِلَى حَامِلٍ وَ مُودِعٍ إِلَى مُسْتَوْدَعٍ مِنْ عِتْرَتِهِ فِي فَتَرَاتِ الدُّهُورِ حَتَّى قَبِلَهُ تَارُخُ أَطْهَرُ الْأَجْسَامِ وَ أَشْرَفُ الْأَجْرَامِ وَ نَقَلْتَهُ مِنْهُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ فَأَسْعَدْتَ بِذَلِكَ جَدَّهُ وَ أَعْظَمْتَ بِهِ مَجْدَهُ وَ قَدَّسْتَهُ فِي الْأَصْفِيَاءِ وَ سَمَّيْتَهُ دُونَ رُسُلِكَ خَلِيلًا ثُمَّ خَصَصْتَ بِهِ إِسْمَاعِيلَ دُونَ وُلْدِ إِبْرَاهِيمَ فَأَنْطَقْتَ لِسَانَهُ بِالْعَرَبِيَّةِ الَّتِي فَضَّلْتَهَا عَلَى سَائِرِ اللُّغَاتِ فَلَمْ تَزَلْ تَنْقُلُهُ مَحْظُوراً عَنِ الِانْتِقَالِ فِي كُلِّ مَقْذُوفٍ مِنْ أَبٍ إِلَى أَبٍ حَتَّى قَبِلَهُ كِنَانَةُ عَنْ مُدْرِكَةَ فَأَخَذْتَ لَهُ مَجَامِعَ الْكَرَامَةِ وَ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ وَ أَجْلَلْتَ لَهُ الْبَلْدَةَ الَّتِي قَضَيْتَ فِيهَا مَخْرَجَهُ فَسُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَيُّ صُلْبٍ أَسْكَنْتَهُ فِيهِ لَمْ تَرْفَعْ ذِكْرَهُ وَ أَيُّ نَبِيٍّ بُشِّرَ بِهِ فَلَمْ يَتَقَدَّمْ فِي الْأَسْمَاءِ اسْمُهُ وَ أَيُّ سَاحَةٍ مِنَ الْأَرْضِ سَلَكْتَ بِهِ لَمْ تُظْهِرْ بِهَا قُدْسَهُ حَتَّى الْكَعْبَةِ الَّتِي جَعَلْتَ مِنْهَا مَخْرَجَهُ غَرَسْتَ أَسَاسَهَا بِيَاقُوتَةٍ مِنْ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ أَمَرْتَ الْمَلَكَيْنِ الْمُطَهَّرَيْنِ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ فَتَوَسَّطَا بِهَا أَرْضَكَ وَ سَمَّيْتَهَا بَيْتَكَ وَ اتَّخَذْتَهَا مَعْمَداً لِنَبِيِّكَ وَ حَرَّمْتَ وَحْشَهَا وَ شَجَرَهَا وَ قَدَّسْتَ حَجَرَهَا وَ مَدَرَهَا وَ جَعَلْتَهَا مَسْلَكاً لِوَحْيِكَ وَ مَنْسَكاً لِخَلْقِكَ وَ مَأْمَنَ الْمَأْكُولَاتِ وَ حِجَاباً لِلْآكِلَاتِ الْعَادِيَاتِ تُحَرِّمُ عَلَى أَنْفُسِهَا إِذْعَارَ مَنْ أَجَرْتَ ثُمَّ أَذِنْتَ لِلنَّضْرِ فِي قَبُولِهِ وَ إِيدَاعِهِ مَالِكاً ثُمَّ مِنْ بَعْدِ مَالِكٍ فِهْراً ثُمَّ خَصَصْتَ مِنْ وُلِدَ فِهْرٍ غَالِباً وَ جَعَلْتَ كُلَّ مَنْ تَنْقُلُهُ إِلَيْهِ أَمِيناً لِحَرَمِكَ حَتَّى إِذَا قَبِلَهُ لُؤَيُّ بْنُ غَالِبٍ آنَ لَهُ حَرَكَةُ تَقْدِيسٍ فَلَمْ تُودِعْهُ مِنْ بَعْدِهِ صُلْباً إِلَّا جَلَّلْتَهُ نُوراً تَأْنَسُ بِهِ الْأَبْصَارُ وَ تَطْمَئِنُّ إِلَيْهِ الْقُلُوبُ فَأَنَا يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ الْمُقِرُّ لَكَ بِأَنَّكَ الْفَرْدُ الَّذِي لَا يُنَازَعُ وَ لَا يُغَالَبُ وَ لَا يُشَارَكُ سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مَا لِعَقْلٍ مَوْلُودٍ وَ فَهْمٍ مَفْقُودٍ مُدْحَقٍ مِنْ ظَهْرٍ مَرِيجٍ نَبَعَ مِنْ عَيْنٍ مَشِيجٍ بِمَحِيضِ لَحْمٍ وَ عَلَقٍ وَ دَرٍّ إِلَى فُضَالَةِ الْحَيْضِ وَ عُلَالاتِ الطَّعْمِ وَ شَارَكَتْهُ الْأَسْقَامُ وَ الْتَحَقَتْ عَلَيْهِ الْآلَامُ لَا يَقْدِرُ عَلَى فِعْلٍ وَ لَا يَمْتَنِعُ مِنْ عِلَّةٍ ضَعِيفِ التَّرْكِيبِ وَ الْبَيِّنَةِ مَا لَهُ وَ الِاقْتِحَامَ عَلَى قُدْرَتِكَ وَ الْهُجُومَ عَلَى إِرَادَتِكَ وَ تَفْتِيشَ مَا لَا يَعْلَمُهُ غَيْرُكَ سُبْحَانَكَ أَيُّ عَيْنٍ تَقُومُ نُصْبَ بَهَاءِ نُورِكَ وَ تَرْقَى إِلَى نُورِ ضِيَاءِ قُدْرَتِكَ وَ أَيُّ فَهْمٍ يَفْهَمُ مَا دُونَ ذَلِكَ إِلَّا أَبْصَارٌ كَشَفْتَ عَنْهَا الْأَغْطِيَةَ وَ هَتَكْتَ عَنْهَا

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:02


الْحُجُبَ الْعَمِيَّةَ فَرَقَتْ أَرْوَاحُهَا إِلَى أَطْرَافِ أَجْنِحَةِ الْأَرْوَاحِ فَنَاجَوْكَ فِي أَرْكَانِكَ وَ أَلَحُّوا بَيْنَ أَنْوَارِ بَهَائِكَ وَ نَظَرُوا مِنْ مُرْتَقَى التُّرْبَةِ إِلَى مُسْتَوَى كِبْرِيَائِكَ فَسَمَّاهُمْ أَهْلُ الْمَلَكُوتِ زُوَّاراً وَ دَعَاهُمْ أَهْلُ الْجَبَرُوتِ عُمَّاراً فَسُبْحَانَكَ يَا مَنْ لَيْسَ فِي الْبِحَارِ قَطَرَاتٌ وَ لَا فِي مُتُونِ الْأَرْضِ جَنَبَاتٌ وَ لَا فِي رِتَاجِ الرِّيَاحِ حَرَكَاتٌ وَ لَا فِي قُلُوبِ الْعِبَادِ خَطَرَاتٌ وَ لَا فِي الْأَبْصَارِ لَمَحَاتٌ وَ لَا عَلَى مُتُونِ السَّحَابِ نَفَحَاتٌ إِلَّا وَ هِيَ فِي قُدْرَتِكَ مُتَحَيِّرَاتٌ أَمَّا السَّمَاءُ فَتُخْبِرُ عَنْ عَجَائِبِكَ وَ أَمَّا الْأَرْضُ فَتَدُلُّ عَلَى مَدَائِحِكَ وَ أَمَّا الرِّيَاحُ‏ فَتَنْشُرُ فَوَائِدَكَ وَ أَمَّا السَّحَابُ فَتُهْطِلُ مَوَاهِبَكَ وَ كُلُّ ذَلِكَ يُحَدِّثُ بِتَحَنُّنِكَ وَ يُخْبِرُ أَفْهَامَ الْعَارِفِينَ بِشَفَقَتِكَ وَ أَنَا الْمُقِرُّ بِمَا أَنْزَلْتَ عَلَى أَلْسُنِ أَصْفِيَائِكَ أَنَّ أَبَانَا آدَمَ عِنْدَ اعْتِدَالِ نَفْسِهِ وَ فَرَاغِكَ مِنْ خَلْقِهِ رَفَعَ وَجْهَهُ فَوَاجَهَهُ مِنْ عَرْشِكَ وَسْمٌ فِيهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ فَقَالَ إِلَهِي مَنِ الْمَقْرُونُ بِاسْمِكَ فَقُلْتَ مُحَمَّدٌ خَيْرُ مَنْ أَخْرَجْتُهُ مِنْ صُلْبِكَ وَ اصْطَفَيْتُهُ بَعْدَكَ مِنْ وُلْدِكَ وَ لَوْلَاهُ مَا خَلَقْتُكَ فَسُبْحَانَكَ لَكَ الْعِلْمُ النَّافِذُ وَ الْقَدْرُ الْغَالِبُ لَمْ تَزَلِ الْآبَاءُ تَحْمِلُهُ وَ الْأَصْلَابُ تَنْقُلُهُ كُلَّمَا أَنْزَلْتَهُ سَاحَةَ صُلْبٍ جَعَلْتَ لَهُ فِيهَا صُنْعاً يَحُثُّ الْعُقُولَ عَلَى طَاعَتِهِ وَ يَدْعُوهَا إِلَى مُتَابَعَتِهِ حَتَّى نَقَلْتَهُ إِلَى هَاشِمٍ خَيْرِ آبَائِهِ بَعْدَ إِسْمَاعِيلَ فَأَيَّ أَبٍ وَ جَدٍّ وَ وَالِدِ أُسْرَةٍ وَ مُجْتَمَعِ عِتْرَةٍ وَ مَخْرَجِ طُهْرٍ وَ مَرْجِعِ فَخْرٍ جَعَلْتَ يَا رَبِّ هَاشِماً لَقَدْ أَقَمْتَهُ لَدُنْ بَيْتِكَ وَ جَعَلْتَ لَهُ الْمَشَاعِرَ وَ الْمَتَاجِرَ ثُمَّ نَقَلْتَهُ مِنْ هَاشِمٍ إِلَى عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَأَنْهَجْتَهُ سَبِيلَ إِبْرَاهِيمَ وَ أَلْهَمْتَهُ رُشْداً لِلتَّأْوِيلِ وَ تَفْصِيلِ الْحَقِّ وَ وَهَبْتَ لَهُ عَبْدَ اللَّهِ وَ أَبَا طَالِبٍ وَ حَمْزَةَ وَ فَدَيْتَهُ فِي الْقُرْبَانِ بِعَبْدِ اللَّهِ كَسِمَتِكَ فِي إِبْرَاهِيمَ بِإِسْمَاعِيلَ وَ وَسَمْتَ بِأَبِي طَالِبٍ فِي وُلْدِهِ كَسِمَتِكَ فِي إِسْحَاقَ بِتَقْدِيسِكَ عَلَيْهِمْ وَ تَقْدِيمِ الصَّفْوَةِ لَهُمْ فَلَقَدْ بَلَّغْتَ إِلَهِي بِبَنِي أَبِي طَالِبٍ الدَّرَجَةَ الَّتِي رَفَعْتَ إِلَيْهَا فَضْلَهُمْ فِي الشَّرَفِ الَّذِي مَدَدْتَ بِهِ أَعْنَاقَهُمْ وَ الذِّكْرِ الَّذِي حَلَّيْتَ بِهِ أَسْمَاءَهُمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مَعْدِنَ النُّورِ وَ جَنَّتَهُ وَ صَفْوَةَ الدِّينِ وَ ذِرْوَتَهُ وَ فَرِيضَةَ الْوَحْيِ وَ سُنَّتَهُ ثُمَّ أَذِنْتَ لِعَبْدِ اللَّهِ فِي نَبْذِهِ‏ عِنْدَ مِيقَاتِ تَطْهِيرِ أَرْضِكَ مِنْ كُفَّارِ الْأُمَمِ الَّذِينَ نَسُوا عِبَادَتَكَ وَ جَهِلُوا مَعْرِفَتَكَ وَ اتَّخَذُوا أَنْدَاداً وَ جَحَدُوا رُبُوبِيَّتَكَ وَ أَنْكَرُوا وَحْدَانِيَّتَكَ وَ جَعَلُوا لَكَ شُرَكَاءَ وَ أَوْلَاداً وَ صَبَوْا إِلَى عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ وَ طَاعَةِ الشَّيْطَانِ فَدَعَاكَ نَبِيُّنَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ بِنُصْرَتِهِ فَنَصَرْتَهُ بِي وَ بِجَعْفَرٍ وَ حَمْزَةَ فَنَحْنُ الَّذِينَ اخْتَرْتَنَا لَهُ وَ سَمَّيْتَنَا فِي دِينِكَ لِدَعْوَتِكَ أَنْصَاراً لِنَبِيِّكَ قَائِدُنَا إِلَى الْجَنَّةِ خِيَرَتُكَ وَ شَاهِدُنَا أَنْتَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ جَعَلْتَنَا ثَلَاثَةً مَا نَصَبَ لَنَا عَزِيزٌ إِلَّا أَذْلَلْتَهُ بِنَا وَ لَا مَلِكٌ إِلَّا طَحْطَحْتَهُ‏ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً وَ وَصَفْتَنَا يَا رَبَّنَا بِذَلِكَ وَ أَنْزَلْتَ فِينَا قُرْآناً جَلَّيْتَ بِهِ عَنْ وُجُوهِنَا الظُّلَمَ وَ أَرْهَبْتَ بِصَوْلَتِنَا الْأُمَمَ إِذَا جَاهَدَ مُحَمَّدٌ رَسُولُكَ عَدُوّاً لِدِينِكَ تَلُوذُ بِهِ أُسْرَتَهُ وَ تَحُفُّ بِهِ عِتْرَتَهُ كَأَنَّهُمُ النُّجُومُ الزَّاهِرَةُ إِذَا تَوَسَّطَهُمُ الْقَمَرُ الْمُنِيرُ لَيْلَةَ تَمة [تِمِّهِ‏] فَصَلَوَاتُكَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ صَفِيِّكَ وَ خِيَرَتِكَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ أَيُّ مَنِيعَةٍ لَمْ تَهْدِمْهَا دَعْوَتُهُ وَ أَيُّ فَضِيلَةٍ لَمْ تَنَلْهَا عِتْرَتُهُ جَعَلْتَهُمْ خَيْرَ أَئِمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِكَ وَ

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 20:02


يَتَوَاصَلُونَ بِدِينِكَ طَهَّرْتَهُمْ بِتَحْرِيمِ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ وَ نُسِكَ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ تَشْهَدُ لَهُمْ وَ مَلَائِكَتُكَ أَنَّهُمْ بَاعُوكَ أَنْفُسَهُمْ وَ ابْتَذَلُوا مِنْ هَيْبَتِكَ أَبْدَانَهُمْ شَعِثَةً رُءُوسُهُمْ تَرِبَةً وُجُوهُهُمْ تَكَادُ الْأَرْضُ مِنْ طَهَارَتِهِمْ تَقْبِضُهُمْ إِلَيْهَا وَ مِنْ فَضْلِهِمْ تَمِيدُ بِمَنْ عَلَيْهَا رَفَعْتَ شَأْنَهُمْ بِتَحْرِيمِ أَنْجَاسِ الْمَطَاعِمِ وَ الْمَشَارِبِ مِنْ أَنْوَاعِ الْمُسْكِرِ فَأَيُّ شَرَفٍ يَا رَبِّ جَعَلْتَهُ فِي مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ فَوَ اللَّهِ لَأَقُولَنَّ قَوْلًا لَا يُطِيقُ أَنْ يَقُولَهُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ أَنَا عَلَمُ الْهُدَى وَ كَهْفُ‏ التُّقَى وَ مَحَلُّ السَّخَاءِ وَ بَحْرُ النَّدَى وَ طَوْدُ النُّهَى وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ نُورٌ فِي ظُلَمِ الدُّجَا وَ خَيْرُ مَنْ آمَنَ وَ اتَّقَى وَ أَكْمَلُ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَى وَ أَفْضَلُ مَنْ شَهِدَ النَّجْوَى بَعْدَ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَ مَا أُزَكِّي نَفْسِي وَ لَكِنْ بِنِعْمَةِ رَبِّي أُحَدِّثُ أَنَا صَاحِبُ الْقِبْلَتَيْنِ وَ حَامِلُ الرَّايَتَيْنِ فَهَلْ يُوَازِي فِيَّ أَحَدٌ وَ أَنَا أَبُو السِّبْطَيْنِ فَهَلْ يُسَاوِي بِي بَشَرٌ وَ أَنَا زَوْجُ خَيْرِ النِّسْوَانِ فَهَلْ يَفُوقُنِي أَحَدٌ وَ أَنَا الْقَمَرُ الزَّاهِرُ بِالْعِلْمِ الَّذِي عَلَّمَنِي رَبِّي وَ الْفُرَاتُ الزَّاخِرُ أَشْبَهْتُ مِنَ الْقَمَرِ نُورَهُ وَ بَهَاءَهُ وَ مِنَ الْفُرَاتِ بَذْلَهُ وَ سَخَاءَهُ أَيُّهَا النَّاسُ بِنَا أَنَارَ اللَّهُ السُّبُلَ وَ أَقَامَ الْمَيَلَ وَ عُبِدَ اللَّهُ فِي أَرْضِهِ وَ تَنَاهَتْ إِلَيْهِ مَعْرِفَةُ خَلْقِهِ وَ قَدَّسَ اللَّهَ جَلَّ وَ تَعَالَى بِإِبْلَاغِنَا الْأَلْسُنُ وَ ابْتَهَلَتْ بِدَعْوَتِنَا الْأَذْهَانُ فَتَوَفَّى اللَّهُ مُحَمَّداً صلى اللّه عليه و آله سَعِيداً شَهِيداً هَادِياً مَهْدِيّاً قَائِماً بِمَا اسْتَكْفَاهُ حَافِظاً لِمَا اسْتَرْعَاهُ تَمَّمَ بِهِ الدِّينَ وَ أَوْضَحَ بِهِ الْيَقِينَ وَ أَقَرَّتِ الْعُقُولُ بِدَلَالَتِهِ وَ أَبَانَتْ حُجَجَ أَنْبِيَائِهِ وَ انْدَمَغَ الْبَاطِلُ زَاهِقاً وَ وَضَّحَ الْعَدْلَ نَاطِقاً وَ عَطَّلَ مَظَانَّ الشَّيْطَانِ وَ أَوْضَحَ الْحَقَّ وَ الْبُرْهَانَ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ فَوَاضِلَ صَلَوَاتِكَ وَ نَوَامِيَ بَرَكَاتِكَ وَ رَأْفَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ.
🍐اثبات الوصية 127

فقط فرج.فضائل

30 Dec, 11:56


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4974
وَ رُوِّينَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیه ‏ أَنَّ عَلِيّاً صلوات الله علیه سُئِلَ فَقِيلَ لَهُ مَا أَفْضَلُ مَنَاقِبِكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ صلوات الله علیه أَفْضَلُ مَنَاقِبِي مَا لَيْسَ لِي فِيهِ صُنْعٌ وَ ذَكَرَ مَنَاقِبَ كَثِيرَةً صلوات الله علیه قَالَ فِيهَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَّا أَنْزَلَ عَلَى رَسُولِهِ بَرَاءَةً بَعَثَ بِهَا أَبَا بَكْرٍ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَلَمَّا خَرَجَ وَ فَصَلَ نَزَلَ جِبْرِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ لَا يُبَلِّغْ عَنْكَ إِلَّا عَلِيٌّ فَدَعَانِي رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَمَرَنِي أَنْ أَرْكَبَ نَاقَتَهُ الْعَضْبَاءَ وَ أَنْ أَلْحَقَ أَبَا بَكْرٍ فَأَخَذَهَا مِنْهُ فَلَحِقْتُهُ فَقَالَ مَا لِي أَ سَخْطَةً مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ قُلْتُ لَا إِلَّا أَنَّهُ نَزَلَ عَلَيْهِ أَنْ‏ لَا يُؤَدِّيَ عَنْهُ إِلَّا رَجُلٌ مِنْهُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیه فَأَخَذَهَا مِنْهُ وَ مَضَى حَتَّى وَصَلَ إِلَى مَكَّةَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ النَّحْرِ بَعْدَ الظُّهْرِ قَامَ بِهَا فَقَرَأَ- بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ عِشْرِينَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ وَ الْمُحَرَّمِ وَ صَفَرٍ وَ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ- وَ عَشْراً مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْآخِرِ وَ قَالَ لَا يَطُوفُ‏ بِالْبَيْتِ‏ عُرْيَانٌ‏ وَ لَا عُرْيَانَةٌ وَ لَا مُشْرِكٌ وَ لَا مُشْرِكَةٌ إِلَّا وَ مَنْ كَانَ لَهُ عَهْدٌ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَمُدَّتُهُ هَذِهِ الْأَرْبَعَةَ الْأَشْهُرَ وَ ذَكَرَ بَاقِيَ الْحَدِيثِ بِطُولِهِ.
🍐دعائم الإسلام ‏1/340
حضرت جعفر بن محمد علیهما السلام فرمود:از امام علی علیه السلام سؤال شد: برترین فضیلت های شما کدام است؟
فرمودند: برترین فضیلت من آن چیزی است که من در آن دستی نداشته ام، سپس فضیلت های فراوانی را ذکر کرد، از جمله آنها عبارت است از اینکه زمانی که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله وحی نمود تا از مشرکین برائت بجوید، ایشان ابوبکر را به سوی اهل مکه فرستادند و هنگامی که ابوبکر خارج شد، جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد، فقط علی علیه السلام می تواند این پیام را از طرف تو ابلاغ نماید، پس پیامبر صلی الله علیه و آله مرا فرا خواندند و دستور دادند تا بر شتر ایشان (عضباء) سوار شوم و خود را به ابوبکر برسانم و ابلاغ را از او بگیرم، من نیز چنین کردم. ابوبکر گفت: مرا چه شده؟ آیا من مورد خشم خداوند و رسول او قرار گرفتم؟ گفتم: نه، بلکه جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: فقط شخصی که از او باشد باید این پیام را ابلاغ کند.
جعفر بن محمد علیهما السلام فرمودند: علی علیه السلام ابلاغ را گرفت و به سوی مکه تاخت و در بعد از ظهر روز عید قربان آن را خواند: {بیزاری است از جانب خداوند و رسول او به کسانی از مشرکان که با آنها پیمان بسته اید، اکنون چهار ماه در این سرزمین بگردید ولی بدانید که شما نمی توانید از سلطه خدا خارج شوید و بدانید که خدا رسوا کننده کافران است.} که شامل بیست روز از ماه ذی الحجه، ماه محرم و صفر و ماه ربیع الاول و ده روز از ماه ربیع الآخر می شود. و فرمود: مرد عریان و زن عریان و نیز مشرک، نباید به طواف کعبه بپردازد، بدانید هر کس نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله عهد و پیمانی دارد، مدت آن همین چهار ماه است و حدیث را تا آخر ذکر کرد.

فقط فرج.فضائل

25 Dec, 12:54


اصحابِ پیامبر، آن‌‌حضرت را از حالِ آن مرد با خبر نمودند. حضرت بازگشت و بر بالین او حاضر شد و سر او را از زمین برداشته و بر زانوی مبارک خود نهاد و در آنجا نشست. چون قومِ آن جوان، این خُلق را دیدند جملگی از دل، مُحب حضرت شده و زاری کُنان بر سر آن جوان و بر گِرد پیامبر صلی اللّه علیه وآله جمع شدند.
چون آن جوان به‌ هوش آمد و سرِ خود را بر دامانِ مبارک پیامبر صلی اللّه علیه وآله دید، اقرار به توحید خداوند و نبوت محمد مصطفی صلی اللّه علیه وآله و امامت علی مرتضی صلوات الله علیه نمود. اما پدر و مادر وی که شاهد ماجرا بودند، چیزی نگفتند.
جوان، برخاست و دست و پای مبارکِ رسول خدا صلی اللّه علیه وآله و امیرمؤمنان علی صلوات الله علیه را بوسید و با یارانِ ایشان مصافحه کرد و به خانه‌ی خویش بازگشت.
پدر و مادرش هر چه او را دلالت کردند که دست از اسلام بردارد، سودی نبخشید و وی هر روز به مدینه می‌رفت و به محضر پیامبر صلی اللّه علیه وآله شرفیاب می‌شد. روزی به آن‌حضرت عرض کرد: یا رسول‏الله، تمنا دارم دعا کنید که پدر و مادرم اسلام را قبول نمایند.
حضرت فرمود: آیا مایلی که ایشان را بطلبم و اسلام را بر ایشان عرضه کنم؟
عرض کرد: یا رسول‏الله، ایشان با شما عداوت دارند؛ نه به‌ نزد شما می‏آیند و نه اسلام را قبول می‏کنند. اگر اجازه دهید، من میهمانی‌‌ای بر پاکنم و شما را نیز دعوت نمایم. چون شما تشریف بیاورید، امید است از برکتِ قدوم مبارک شما و مشاهده‌ی جمالتان، نور ایمانی در دلشان افتاده و آنان نیز ایمان بیاورند. پیامبر صلی اللّه علیه وآله نیز قبول فرمودند.
آن جوان به خانه رفت و اسبابِ میهمانی مهیا نمود و آنگاه خدمت پیامبر صلی اللّه علیه وآله آمده و آن جناب و اصحابش را به منزل خود، دعوت نمود. پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله در معیت امیرمؤمنان علی صلوات الله علیه و به همراه جماعتی از خاصّان صحابه، به خانه‌ی آن جوان رفتند.
منزلِ جوان در باغی قرار داشت که دارای چهار طاق‌‌نما بود و در وسط آنها حوضی ساخته شده بود و ما بین طاق‌‌نما و حوض، چاه آبی بود که ذرخای عابد به دستِ خود، آن را کنده بود.
چون منزلِ جوان گنجایش میهمانان را نداشت، به ناچار آنها را به همان باغ برده و انواع نعمتها را در آن مجلس حاضر ساخت و قوم ذرخای عابد نیز که همگی در مجلس حضور داشتند، دست ادب بر سینه گذاشته و بر خدمتگزاری اهتمام می‌‌نمودند.
در آن مجلس، سفره‌ی غذایی پهن کردند و وقتی همگی از خوردن غذا فارغ شدند، پیامبر صلی اللّه علیه وآله به نزدیک چاه رفتند. قوم ذرخا، کاغذی را نزد پیامبر صلی اللّه علیه وآله آوردند تا آن حضرت، آن را مهر نماید. چون پیامبر صلی اللّه علیه وآله خاتم را بیرون آورد و در دست گرفت، ناگاه خاتم از دست مبارکشان در چاه افتاد.
قومِ ذرخا، با دیدن این منظره، متحیر شده و اولادِ ذرخا، وصیت جدّ خود را به یاد آوردند. پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله امیرمومنان صلوات الله علیه را طلب کرده و فرمودند: یا علی، این خاتم را از چاه بیرون آور که حلّال مشکلات تو هستی!.
امیرمومنان صلوات الله علیه کنار آن چاه آمده و فرمود:
«بسم الله الرحمن الرحیم» و سوره فاتحه را خواند. در این زمان، آبِ چاه جوشید و بالا آمد و حاضران دیدند که انگشتر نیز بر کفِ آب، بالا می‏آید. چون انگشتر بالا آمد، امیرمومنان صلوات الله علیه انگشتر را از روی آب برداشت و بوسید و به دست مبارکِ پیامبر صلی اللّه علیه وآله داد.
قوم ذرخای عابد، چون این معجزه را از امیرمومنان صلوات الله علیه دیدند، وصیت جدّ خود را به یاد آوردند و با یکدیگر راجع به آن مشغول گفتگو شدند و منتظر بودند تا آن حضرت، خود، صندوق را نیز از آنان طلب نماید.
امیرمومنان صلوات الله علیه رو به قومِ ذرخای زاهد کرد و فرمود: امانتی که جدّ بزرگ شما جهت ما گذاشته و وصیت کرده که تسلیم ما کنید، بیاورید.
آنان چون این سخن را از امیرمومنان صلوات الله علیه شنیدند، صندوقی را که از فولادی بسیار لطیف ساخته شده و قفل محکمی بر آن زده شده بود را نزد وی آورده و تسلیم حضرتش نمودند.
پیامبر، خطاب به امیرمومنان کرده و فرمودند: یا علی درِ صندوق را نیز تو باز کن و این معجزه را نیز تو بر همگان آشکار ساز!.
پس علی صلوات الله علیه دست مبارک را به دعا برداشت و چیزی خواند و سرِ انگشت بر آن قفل بسته زد؛ به قدرت حق تعالی و به ولایت امیرمومنان صلوات الله علیه آن قفل، صدایی کرد و باز شد. امیرمومنان صلوات الله علیه نظر کرد و لوحی دید از طلا و خطی که بر آن لوح، با نقره‌ی سفید و به خط عِبرانی نوشته شده بود. حضرت لوح را برداشته و به دست مبارک پیامبر صلی اللّه علیه وآله داد.
پیامبر نگاهی به آن کرده و دوباره آن را به امیرمومنان صلوات الله علیه باز گردانید و فرمود: یا علی، این لوح را نیز تو بخوان!.

فقط فرج.فضائل

25 Dec, 12:54


علی صلوات الله علیه در لوح نظر کرد و مطلبی را که ذرخای زاهد به خط خود نوشته و پایین آن را مهر کرده بود، مشاهده فرمود. در این نوشته، ذرخا گفته بود که بعد از 1550 (هزار و پانصد و پنجاه) سال، پیامبر آخرالزمان محمد مصطفی صلی اللّه علیه وآله ظاهر می‏شود و وصی آن جناب، علی بن ابی‏طالب، پسر عمّ و داماد وی می‌‌باشد. در آن زمان، یکی از ذریه‌ی من به وی ایمان می‏آورد و او آنها را به میهمانی دعوت می‌‌کند. در آن میهمانی انگشتر از انگشتِ پیامبر صلی اللّه علیه وآله بیرون می‏آید و در چاه می‏افتد و داماد و وصی وی آن را از چاه بیرون می‏آورد بی‏آنکه به چاه رود. سپس او صندوقی را که نزد شما به امانت گذاشته‌ام، می‏طلبد. آن را نزد او برید و همگی اسلام را بپذیرید و اقرار به حقیقتِ وی نمائید که دین او، ناسخِ همه‌ی ادیان است؛ و این هشت قریه را تسلیم وی کنید که حقِ او است و بر شما و بر جمیعِ مردم، بجز اهل‏بیتِ او حرام است.
اگر وصیت مرا عمل نکنید خداوند خصم شما باد و آن‌حضرت نیز خصم شما باشد و این روستاها و آبادی‌های من فدای وصی پیامبر و خاندانش باد.
وقتی آن قوم، این خط و وصیت جدّ خویش را دیدند و شنیدند همگی اسلام آوردند و هشت قریه را فدای امیرمومنان صلوات الله علیه کردند و آنجا را «فداک» نام نهادند، یعنی «فدای تو». آنگاه امیرمومنان صلوات الله علیه آنها را فدای پیامبر صلی اللّه علیه وآله نمود. پیامبر صلی اللّه علیه وآله هم آنها را به فرزند خود، فاطمه صلوات الله علیها داد و فاطمه صلوات الله علیها نیز آن را تسلیم علی صلوات الله علیه کرد. پس فدک در اصل «فداک» با الف بوده که از کثرت استعمال، الف آن ساقط شده است.
🍐خزینه الجواهر فی زینت المنابر، نهاوندی علی اکبر، چاپ اسلامیه، ص565

فقط فرج.فضائل

25 Dec, 12:54


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4973
در زمان حضرت موسی صلوات الله علیه مردی عابد و زاهد و متقی و دانشمند زندگی ‌می‌کرد که از خصّیصین آن‌ حضرت بود و به او ذرخا (زاهد) می‏گفتند. او صفات و فضائل پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی اللّه علیه وآله را از حضرت موسی صلوات الله علیه شنیده بود و در دعا و اورادش آن حضرت را یاد می‏کرد.
چون موسی صلوات الله علیه از دنیا رفت، آن مردِ زاهد، عبادت و ریاضت خود را بیشتر کرد. او همواره در صحرا و بیابان‌ها سفر ‌می‌کرد و در آنجا به عبادتِ خداوند مشغول ‌می‌گردید؛ تا اینکه به سرزمینی رسید که شترانِ حُکَمای مدینه در آنجا چرا می‏کردند و به آن محل، «مدائنُ الحکماء» می‏گفتند. این مکان، سرزمینی نزدیک به مدینه بود و آب و درخت [قابل توجهی] نداشت.
چون ذرخا به آنجا رسید، خوشش آمد و در همانجا به عبادت مشغول شد و معبدی بنا نمود و چاه آبی کند و به خواندنِ مقالات موسی صلوات الله علیه و تلاوتِ تورات و تلاوت اوصاف و صفات پیامبر آخرالزمان محمد مصطفی صلی اللّه علیه وآله و وصی آن حضرت، علی مرتضی صلوات الله علیه که در تورات آمده بود مشغول گردید و محبت آن بزرگواران را بسیار، در دل داشت.
او علمِ هشت افلاک و رملِ دانیالِ نبی را نیکو می‏دانست و گاهی در اسطرلاب نظر می‌‌کرد و حکم می‌‌داد. در آن مکان، از اعجازِ پیامبر و امیرمومنان صلوات الله علیهما و به حرمتِ ذرخای عابد، چشمه‌ی پر آبی پدیدار شد. او چشمه را حفر کرد تا جایی که آبِ آن فراوان گردید و به برکت آن آب، آن محل به مکان آبادی تبدیل شد و ذرخا در آنجا برای خود عمارتی ساخت و به کشت و زرع مشغول گردید؛ تا آنکه از اطراف، زاهدان و عابدان و قبایل و عشایر روی به وی نهادند و در آنجا باغ‌‌ها و بُستان‌‌ها ساختند و خانه‏ها و عمارت‌‌ها بنیان کردند و در اندک زمانی، در همان محل، هشت قریه‌ی آباد ساخته شد و مردم از هر سو به آنجا اقبال کرده و روز به روز به جمعیت روستاها افزوده گردید.
عمرِ زاهد به پایان رسید در حالی‌‌که فرزند و فرزند زادگان وی بسیار شده بودند. هنگام مرگ دستور داد تا صندوقچه‏ای از فولاد و قفلِی بی‏کلید و لوحی از طلا ساختند و او با دستِ خویش وصیت نامه‏ای بر آن لوح نوشت و آن را در صندوق نهاد و بر او قفلی محکم زد.
سپس به فرزندان خود وصیت کرد که 1550(هزار و پانصد و پنچاه) سال بعد از من، پیامبری ظهور می‌‌کند که نام وی محمد صلی اللّه علیه وآله است. آن حضرت، وصی و خلیفه‏ای بنام علی صلوات الله علیه دارد که در تورات، او را «ایلیا» گویند و آن جناب، پسر عمو و داماد پیامبر آخر الزمان است و شجاعی همچون او از آدم تا آخرِ دنیا پیدا نشود. بعد از محمد صلی اللّه علیه وآله پیامبر دیگری ظهور نکند و بعد از علی صلوات الله علیه نیز وصیی نباشد مگر از اولاد او.
چون آنان ظهور کنند، از قوم من، یکی به ایشان ایمان آورد و آنان را در خانه‌ی خود به میهمانی ‏بَرَد و در آن میهمانی، از وصی پیامبر، معجزه‏ای ظاهر گردد و آن معجزه این باشد که انگشتر پیامبر آخر الزمان در آن مجلس، از انگشت وی به چاه ‏افتد و وصیّ وی، آن را بدون آنکه به چاه رود، بیرون ‏آورد و همین صندوق را نیز از شما طلب کند؛ در آن زمان شما فورا صندوق را نزد وی برید که کلیدِ این صندوق، انگشت مبارک اوست و او با انگشتش قفل را خواهد گشود.
چون شما این معجزه را از وصیِّ پیامبر عربی ببینید، همگی بر دینِ وی درآیید که اگر خلاف کنید، کافر از دینِ موسی مرده‏اید و این هشت قریه که در تصرف دارید تسلیم وی کنید که من آنها را فدای وی کرده‏ام. این را گفت و جان به حق تسلیم کرد.
آنان منتظر پیامبر آخرالزمان بودند تا آنکه 1550 (هزار و پانصد و پنجاه) سال از فوت ذرخا گذشت و پیامبر گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله عالَم را به نور وجود خود منور گردانید و آوازه‌ی معجزه‌ی حضرتش هر روز بلندتر گردید و کارش قوی‏تر شد تا جایی که مکه را در دست مشرکان مکه گذاشت و به مدینه هجرت فرمود.
روزی پیامبر اسلام صلی اللّه علیه وآله با اصحاب خود از درِ خانه‌ی نواده‌ی بزرگِ ذرخا که جوانی بود، عبور نمودند. چون آن نواده، جمال رسول خدا صلی اللّه علیه وآله را دید، پرسید: این مرد چه کسی است؟
به او گفتند: وای بر تو! او را نمی‏شناسی؟ او پیامبر آخرالزمان است.
چون آن نواده -که نورِ ایمان بر دلش تابیده بود- نام حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله را شنید و دانست که او پیامبر آخرالزمان است، نعره‏ای زد و افتاد و بیهوش شد.

فقط فرج.فضائل

22 Dec, 21:24


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4972
وَ رُوِيَ أَنَّهُ رُمِيَ إِلَى حِصْنِ ذَاتِ السَّلَاسِلِ فِي الْمَنْجَنِيقِ وَ نَزَلَ عَلَى حَائِطِ الْحِصْنِ وَ كَانَ الْحِصْنُ قَدْ شُدَّ عَلَى حِيطَانِهِ سَلَاسِلُ فِيهَا غَرَائِرُ مِنْ تِبْنٍ أَوْ قُطْنٍ حَتَّى لَا يَعْمَلَ فِيهَا الْمَنْجَنِيقَ إِذَا رُمِيَ الْحَجَرُ فَقَالَتِ الْغُلَاةُ فَمَرَّ فِي الْهَوَاءِ وَ التُّرْسُ تَحْتَ قَدَمَيْهِ وَ نَزَلَ عَلَى الْحَائِطِ وَ ضَرَبَ السَّلَاسِلَ ضَرْبَةً وَاحِدَةً فَقَطَعَهَا وَ سَقَطَتِ الْغَرَائِرُ وَ فَتَحَ الْحِصْنَ وَ رَوَتِ الْغُلَاةُ أَنَّهُ نَزَلَتْ فِيهِ‏ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا- وَ ذَلِكَ إِنْ صَحَ‏ مِثْلُ‏ صُعُودِ الْمَلَائِكَةِ وَ نُزُولِهِمْ وَ إِسْرَاءِ النَّبِيِّ صلی اللّه علیه وآله ‏.
🍐مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) 2/299
روایت شده حضرت صلوات الله علیه به طرف دژ ذات السلاسل با منجنیق پرتاب شد و روی دیوار فرود آمد در حالی که روی دیوار سلسله هایی از پنبه یا کاه بود که منجنیق روی آن عملی نمی شد غالی ها گویند حضرت به هوا رفت در حالی که سپر حضرت زیر پاهایش بود و روی دیوار آمد و با یک ضربه تمام سلسله ها را انداخت و دژ را فتح کرد غالیان گویند این قصه برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است و گمان کنند آنها مانع بودند و خداوند از جایی که گمان نمی کردند برایشان گشایش قرار داد این اگر صحیح باشد درباره نزول ملائکه و صعود آنها شب معراج صحیح است.

فقط فرج.فضائل

22 Dec, 10:08


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4971
عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه ‏ ... إِنَّ اللَّهَ كَلَّفَ رَسُولَ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله مَا لَمْ‏ يُكَلِّفْهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ كَلَّفَهُ أَنْ يَخْرُجَ عَلَى النَّاسِ كُلِّهِمْ وَحْدَهُ بِنَفْسِهِ إِنْ لَمْ يَجِدْ فِئَةً تُقَاتِلُ مَعَهُ وَ لَمْ يُكَلِّفْ‏ هَذَا أَحَداً مِنْ‏ خَلْقِهِ‏ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ- فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ‏ ثُمَّ قَالَ وَ جَعَلَ اللَّهُ أَنْ يَأْخُذَ لَهُ مَا أَخَذَ لِنَفْسِهِ‏ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ جُعِلَتِ الصَّلَاةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله بِعَشْرِ حَسَنَاتٍ.
🍐الكافي ‏8/274
امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: همانا خداوند به رسول خود صلی اللّه علیه وآله آن چيزى را تكليف كرد كه هيچ يك از خلايقش را بدان تكليف نكرده بود؛ او را تكليف كرد كه اگر گروه رزمنده همراهى نيابد، خويش به تنهايى به عرصه نبرد درآيد و حال آنكه هيچ كس از پيشينيان و پسينيان را چنين تكليفى نكرد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: پس در راه خدا پیکار کن، تو جز عهده دار شخص خود نیستی.سپس فرمود: خداوند مقرر كرد كه براى او همان عهدى را بگيرد كه براى خويشتن گرفته و لذا خداوند مى‏فرمايد: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها پس دعا براى پيامبر صلی اللّه علیه وآله ده حسنه پاداش دارد.

فقط فرج.فضائل

22 Dec, 10:08


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4970
عَنِ الثُّمَالِيِّ عَنْ عِيصٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله ‏ كُلِّفَ مَا لَمْ يُكَلَّفْ أَحَدٌ أَنْ يُقَاتَلَ‏ فِي‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ‏ وَحْدَهُ‏ وَ قَالَ‏ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ‏ وَ قَالَ إِنَّمَا كُلِّفْتُمُ الْيَسِيرَ مِنَ الْأَمْرِ أَنْ تَذْكُرُوا اللَّهَ‏ .
🍐تفسير العياشي ‏1/262
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: بر عهده رسول خدا صلی الله علیه و آله کاری نهاده شد که بر عهده هیچ کس نهاده نشده بود و آن این که حضرت در راه خدا تنها بجنگد، خداوند فرمود: {مومنان را برانگیز} به مبارزه. آن چه بر عهده شما نهاده شده بسیار آسان است این که خدا را به یاد داشته باشید.

فقط فرج.فضائل

22 Dec, 10:08


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4969
أَبَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه ‏ لَمَّا نَزَلَتْ رَسُولَ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله ‏ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ‏ قَالَ‏ كَانَ أَشْجَعُ النَّاسِ‏ مَنْ‏ لَاذَ بِرَسُولِ‏ اللَّهِ‏ صلی اللّه علیه وآله.
🍐تفسير العياشي ‏1/262
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: وقتی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد «لا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَکَ»، دلیرترین مردم کسی بود که به رسول خدا صلی الله علیه و آله پناه می بُرد.

فقط فرج.فضائل

22 Dec, 10:07


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4968
عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیه قَالَ: مَا سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله شَيْئاً قَطُّ فَقَالَ لَا إِنْ كَانَ‏ عِنْدَهُ‏ أَعْطَاهُ‏ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ قَالَ يَكُونُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ لَا كَافَأَ بِالسَّيِّئَةِ قَطُّ وَ مَا أَلْقَى‏ سَرِيَّةً مُذْ نَزَلَتْ عَلَيْهِ‏ فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ‏ إِلَّا وَلِيَ بِنَفْسِهِ‏ .
🍐تفسير العياشي ‏1/261
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هرگز نشد کسی از پیامبر صلی الله علیه و آله چیزی بخواهد و ایشان بگوید نه، اگر داشت می داد و اگر نداشت می فرمود إن شاء الله بعدا، هرگز بدی را تلافی نکرد و از زمانی که بر ایشان نازل شد:{پس در راه خدا پیکار کن، تو جز عهده دار شخص خود نیستی.} دیگر با هیچ لشکری رو در رو نشد جز این که خودش کار را در دست گرفت.

فقط فرج.فضائل

22 Dec, 10:07


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4967
عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَوْلَ النَّاسِ لِعَلِيٍّ صلوات الله علیه إِنْ كَانَ لَهُ حَقٌ‏ فَمَا مَنَعَهُ‏ أَنْ‏ يَقُومَ‏ بِهِ‏ قَالَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يُكَلِّفْ هَذَا إِلَّا إِنْسَاناً وَاحِداً رَسُولَ اللَّهِ صلی اللّه علیه وآله قَالَ‏ فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ‏ فَلَيْسَ هَذَا إِلَّا لِلرَّسُولِ وَ قَالَ لِغَيْرِهِ‏ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى‏ فِئَةٍ فَلَمْ يَكُنْ يَوْمَئِذٍ فِئَةٌ يُعِينُونَهُ عَلَى أَمْرِهِ‏ .
🍐تفسير العياشي ‏1/261
سلیمان بن خالد روایت شده که وی گفت: به امام جعفر صادق علیه السلام درباره سخن مردم به امام علی علیه السلام عرض کردم: اگر امام علیه السلام حقّی داشت چه چیز مانع از آن شد که ایشان برای آن قیام کند؟
حضرت علیه السلام فرمود: خداوند این کار را فقط بر عهده یک انسان گذاشت و فرمود: {پس در راه خدا پیکار کن، تو جز عهده دار شخص خود نیستی و[لی] مؤمنان را [به مبارزه] برانگیز.} که این فقط برای رسول صلی الله علیه و آله بود، اما برای دیگران فرمود:{مگر آنکه [هدفش] کناره گیری برای نبردی [مجدد] یا پیوستن به جمعی [دیگر از همرزمانش] باشد.} که در آن هنگام هیچ جمعی وجود نداشت تا در راستای امر امام علیه السلام به او یاری رسانند.

فقط فرج.فضائل

20 Dec, 16:02


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4966
وَ هُوَ مَا نَقَلَهُ الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ الطُّوسِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنِ الشَّيْخِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ رِجَالِهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنِ الْإِمَامِ الْعَالِمِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْكَاظِمِ صلوات الله علیه قَالَ‏ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ نُورَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله مِنْ نُورٍ اخْتَرَعَهُ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ جَلَالِهِ وَ هُوَ نُورُ لَاهُوتِيَّتِهِ الَّذِي ابْتَدَأَ مِنْ لَاهٍ أَيْ مِنْ إِلَهِيَّتِهِ مِنْ أَيْنِيَّتِهِ الَّذِي ابْتَدَأَ مِنْهُ‏ وَ تَجَلَّى لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ صلوات الله علیه بِهِ فِي طُورِ سَيْنَاءَ فَمَا اسْتَقَرَّ لَهُ وَ لَا طَاقَ مُوسَى لِرُؤْيَتِهِ وَ لَا ثَبَتَ لَهُ حَتَّى خَرَّ صَاعِقاً مَغْشِيّاً عَلَيْهِ وَ كَانَ ذَلِكَ النُّورُ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله ‏ فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَخْلُقَ مُحَمَّداً مِنْهُ قَسَّمَ ذَلِكَ النُّورِ شَطْرَيْنِ فَخَلَقَ مِنَ الشَّطْرِ الْأَوَّلِ مُحَمَّداً وَ مِنَ الشَّطْرِ الْآخَرِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه وَ لَمْ يَخْلُقْ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ غَيْرَهُمَا خَلَقَهُمَا اللَّهُ بِيَدِهِ وَ نَفَخَ فِيهِمَا بِنَفْسِهِ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ صَوَّرَهُمَا عَلَى صُورَتِهِمَا وَ جَعَلَهُمَا أُمَنَاءَ لَهُ وَ شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ خُلَفَاءَ عَلَى خَلِيقَتِهِ وَ عَيْناً لَهُ عَلَيْهِمْ وَ لِسَاناً لَهُ إِلَيْهِمْ قَدِ اسْتَوْدَعَ فِيهِمَا عِلْمَهُ وَ عَلَّمَهُمَا الْبَيَانَ وَ اسْتَطْلَعَهُمَا عَلَى غَيْبِهِ وَ جَعَلَ أَحَدَهُمَا نَفْسَهُ وَ الْآخَرَ رُوحَهُ لَا يَقُومُ وَاحِدٌ بِغَيْرِ صَاحِبِهِ ظَاهِرُهُمَا بَشَرِيَّةٌ وَ بَاطِنُهُمَا لَاهُوتِيَّةٌ ظَهَرَا لِلْخَلْقِ عَلَى هَيَاكِلِ النَّاسُوتِيَّةِ حَتَّى يُطِيقُوا رُؤْيَتَهُمَا وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ‏ فَهُمَا مَقَامُ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ حِجَابُ‏ خَالِقِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ بِهِمَا فَتَحَ اللَّهُ بَدْءَ الْخَلْقِ وَ بِهِمَا يَخْتِمُ الْمُلْكَ وَ الْمَقَادِيرَ.
ثُمَّ اقْتَبَسَ مِنْ نُورِ مُحَمَّدٍ وَ فَاطِمَةَ ابْنَتَهُ كَمَا اقْتَبَسَ نُورَهُ مِنْ نُورِهِ وَ اقْتَبَسَ مِنْ نُورِ فَاطِمَةَ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ كَاقْتِبَاسِ الْمَصَابِيحِ هُمْ خُلِقُوا مِنَ الْأَنْوَارِ وَ انْتَقَلُوا مِنْ ظَهْرٍ إِلَى ظَهْرٍ وَ صُلْبٍ إِلَى صُلْبٍ وَ مِنْ رَحِمٍ إِلَى رَحِمٍ فِي الطَّبَقَةِ الْعُلْيَا مِنْ غَيْرِ نَجَاسَةٍ بَلْ نَقْلًا بَعْدَ نَقْلِ لَا مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ‏ وَ لَا مِنْ نُطْفَةً خَثِرَةٍ كَسَائِرِ خَلْقِهِ بَلْ أَنْوَارٌ انْتَقَلُوا مِنْ أَصْلَابِ الطَّاهِرِينَ إِلَى أَرْحَامِ الْمُطَهَّرَاتِ لِأَنَّهُمْ صَفْوَةُ الصَّفْوَةِ اصْطَفَاهُمْ لِنَفْسِهِ وَ جَعَلَهُمْ خُزَّانَ عِلْمِهِ وَ بُلَغَاءَ عَنْهُ إِلَى خَلْقِهِ أَقَامَهُمْ مَقَامَ نَفْسِهِ لِأَنَّهُ لَا يُرَى وَ لَا يُدْرَكُ وَ لَا تُعْرَفُ كَيْفِيَّتُهُ وَ لَا إِنِّيَّتُهُ‏ فَهَؤُلَاءِ النَّاطِقُونَ الْمُبَلِّغُونَ عَنْهُ الْمُتَصَرِّفُونَ فِي أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ فِيهِمْ‏ يَظْهَرُ قُدْرَتُهُ وَ مِنْهُمْ تُرَى آيَاتُهُ وَ مُعْجِزَاتُهُ وَ بِهِمْ وَ مِنْهُمْ عَرَفَ عِبَادُهُ نَفْسَهُ وَ بِهِمْ يُطَاعُ أَمْرُهُ وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ وَ لَا يُدْرَى كَيْفَ يُعْبَدُ الرَّحْمَنُ فَاللَّهُ يَجْرِي أَمْرُهُ كَيْفَ شَاءَ فِيمَا يَشَاءُ لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ‏.
🍐تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة 393

فقط فرج.فضائل

20 Dec, 16:02


الله تبارک‌ و تعالی خلق کرد نور محمّد صلی الله علیه و آله را، از آن نوری که آن را از نور عظمت و جلال خود به وجود آورد و آن نور لاهوتی او است که از «لاه» ابتدا کرد یعنی از الهیتش، از وجودش که از آن به ابتدا کرد و در طور سینا بر موسی‌بن‌عمران علیه السلام تجلّی کرد و موسی برای آن قرار نگرفت و برای دیدن او تاب نیاورد و برای او ثابت نماند تا اینکه در برابرش با صدای شدید بی‌هوش بر زمین افتاد و آن نور محمّد صلی الله علیه و آله بود. پس هنگامیکه الله اراده کرد محمّد صلی الله علیه و آله را از آن بیافریند، آن نور را به دو بخش تقسیم کرد و از بخش اوّل محمّد صلوات الله علیه و آله و از بخش دیگر علیّ‌بن‌ابی‌طالب منه السلام را آفرید و از آن نور غیر آن دو را نیافرید. خداوند آن دو را به دست خویش آفرید و به نفس خودش از نفس خودش برای نفس خودش در آن دو دمید و آن دو را به صورت خودشان صورتگری کرد و آن دو را امانتدارانش و شاهدان بر خلقش و جانشینان بر مخلوقاتش و چشمش بر آنان و زبانش به‌سوی آن‌ها قرار داد. به تحقیق علمش را در آن‌ها به ودیعه سپرد و به آن دو بیان را آموخت و آن دو را بر غیبش آگاه کرد و یکی را جانش و دیگری را روحش قرار داد که هیچ‌یک بدون رفیقش پابرجا نمی‌ماند. ظاهرشان بشری و باطنشان الهی است. به هیکل های ناسوتی برای خلق ظاهر شده‌اند تا دیدن آن دو را طاقت بیاورند و آن کلام الله متعال است : وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ ما یَلْبِسُونَ.
آن دو، مقام پروردگار جهانیان و حجاب آفریننده‌ی همه‌ی خلایق هستند. الله به‌وسیله‌ی آن دو، آفرینش خلق را آغاز کرد و به‌وسیله‌ی آن دو، حکومت و اندازه‌ها را پایان می‌دهد. سپس از نور محمد صلوات الله علیه و آله نور دخترش فاطمه منه السلام را اقتباس نمود همانطور که نور او را از نور خودش اقتباس فرمود و از نور فاطمه و علی منهما السلام نور حسن و حسین منهما السلام را اقتباس نمود مانند اقتباس چراغها از همدیگر و ایشان همگی از انوار خلق شدند و از پشتی به پشت دیگر و از صلبی به صلب دیگر و از رحمی به رحم دیگر در طبقه علیا بدون نجاست منتقل شدند، بلکه یکی پس از دیگری نه از آب پست و نه از نطفه غلیظ بمانند سایر خلق منتقل شدند، بلکه انواری بودند که از اصلاب طاهرین بسوی ارحام مطهرات منتقل شدند زیرا ایشان برگزیده برگزیدگانند که الله برای نفسش برگزیده است و ایشان را گنجینه علمش قرار داده و رسانندگان از او بسوی خلقش قرار داده و ایشان را در مقام نفسش بپا داشته زیرا او دیده نمیشود و درک نمیشود و کیفیتش و إنیتش شناخته نمیشود و ایشان ناطق و مبلغ او هستند و تصرف کنندگان در امر و نهی الله هستند که الله قدرتش را در ایشان ظاهر کرده و از ایشان آیات و معجزات الله دیده میشود و به وسیله ایشان و از ایشان نفس خودش را به بندگان میشناساند و بوسیله ایشان امرش اطاعت میشود و اگر ایشان نبودند الله شناخته نمیشد و فهمیده نمیشد چگونه الرحمن بندگی شود. همانا الله هرچه که بخواهد و هرگونه بخواهد امرش را جاری میکند و سوال نمیشود از آنچه انجام میدهد و ایشان مورد سوال قرار میگیرند.

فقط فرج.فضائل

20 Dec, 16:00


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4965
قنوت الإمام الحسين بن علي صلوات الله علیهما:
اللَّهُمَّ مِنْكَ الْبَدْءُ وَ لَكَ الْمَشِيَّةُ [الْمَشِيئَةُ] وَ لَكَ الْحَوْلُ وَ لَكَ الْقُوَّةُ وَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ جَعَلْتَ‏ قُلُوبَ‏ أَوْلِيَائِكَ مَسْكَناً لِمَشِيَّتِكَ وَ مَكْمَناً لِإِرَادَتِكَ وَ جَعَلْتَ عُقُولَهُمْ مَنَاصِبَ أَوَامِرِكَ وَ نَوَاهِيكَ فَأَنْتَ إِذَا شِئْتَ مَا تَشَاءُ حَرَّكْتَ مِنْ أَسْرَارِهِمْ كَوَامِنَ مَا أَبْطَنْتَ فِيهِمْ وَ أَبْدَأْتَ مِنْ إِرَادَتِكَ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ مَا أَفْهَمْتَهُمْ بِهِ عَنْكَ فِي عُقُودِهِمْ بِعُقُولٍ تَدْعُوكَ وَ تَدْعُو إِلَيْكَ بِحَقَائِقِ مَا مَنَحْتَهُمْ بِهِ.
🍐مهج الدعوات و منهج العبادات 48
قنوت حسین ابن علی علیهما السلام:خدایا، آغاز هر چیز از توست و اراده انجامش در اختیار تو، نیرو و توان از آن توست و تو خدایی هستی که معبودی جز تو وجود ندارد، دل های اولیائت را محل مشیت و جایگاه اراده خود مقرر فرمودی و اوامر و نواهی ات را در عقل هایشان قرار دادی؛ و آنگاه که اراده امری را بنمایی، آنچه را خود در آنها به ودیعت نهاده ای، در باطن هایشان به حرکت در آورده و آنچه را خود به آنان تفهیم کرده ای، بر زبانشان جاری می سازی، با عقل هایی که تو را خوانده و با حقایقی که به آنان ارزانی داشته ای، به سوی تو می خوانند.

فقط فرج.فضائل

20 Dec, 15:56


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4964
قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ مُعَنْعَناً عَنْ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه ‏ يَا مُفَضَّلُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ نُورِهِ وَ خَلَقَ شِيعَتَنَا مِنَّا وَ سَائِرُ الْخَلْقِ فِي النَّارِ بِنَا يُطَاعُ اللَّهُ وَ بِنَا يُعْصَى [اللَّهُ‏] يَا مُفَضَّلُ سَبَقَتْ عَزِيمَةٌ مِنَ اللَّهِ أَنْ لَا يَتَقَبَّلَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِنَا وَ لَا يُعَذِّبَ أَحَداً إِلَّا بِنَا فَنَحْنُ بَابُ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ خُزَّانُهُ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ حَلَالُنَا عَنِ اللَّهِ وَ حَرَامُنَا عَنِ اللَّهِ لَا يُحْتَجَبُ مِنَ [عَنِ‏] اللَّهِ إِذَا شِئْنَا [فَهُوَ فَمِنْ ذَلِكَ قَوْلُهُ‏] وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ‏ اسْتِثْنَاءٌ وَ مِنْ [ذَلِكَ‏] قَوْلُهُ صلی اللّه علیه وآله إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ‏ قَلْبَ‏ وَلِيِّهِ‏ وَكْرَ الْإِرَادَةِ فَإِذَا شَاءَ اللَّهُ شِئْنَا .
🍐تفسير فرات الكوفي 529
مفضّل بن عمر گفت حضرت صادق صلوات الله علیه فرمود مفضّل! خداوند ما را از نور خود آفريد و شيعيان ما را از ما آفريد بقيه مردم در آتشند بوسيله ما خدا اطاعت مى‏شود و بوسيله ما معصيت ميگردد مفضل خدا تصميم غير قابل برگشت گرفته كه از كسى عملى را نپذيرد مگر بواسطه ما و كسى را معذب ننمايد مگر بواسطه ما.ما باب اللَّه و حجت و امين او بر خلق و خزينه دار او در آسمان و زمين‏ هستيم از جانب خدا حلال ميكنيم و بدستور او حرام مينمائيم بين ما و خدا پرده‏اى نيست وقتى بخواهيم اين آيه اشاره بهمان است‏ وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ* و اين فرمايش پيامبر اكرم صلی اللّه علیه وآله نيز ناظر بر همين مطلب است‏ خداوند دل ولىّ خود را آشيانه اراده خويش قرار داده هر گاه او بخواهد ما نيز مى‏خواهيم.

فقط فرج.فضائل

17 Dec, 10:29


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4963
مرویست‌ در ‌آن‌ وقتیکه‌‌ حضرت‌سیدالشهداء صلوات الله علیه به ‌شُرُف ‌شهادت‌ رسید، زینب -علیها السلام- نگاه کرد، دید که حضرت‌سید سجّاد صلوات الله علیه بـه آن احوال! سـر از خیمه بیرون آورده و‌ نظرمی‌نماید. زینب -علیها السلام- پرسیـد: یـابن أخي! به چه نظـر می‌کنـی؟
فرمود: ای عمّه! پدرم صلوات الله علیه از دنیا رحلت نمـود،رشتهٔ آسمان‌ها و زمین، نزدیک‌است که از هم گسیخته شود، حجّت خدا منم امروز در زمین، توجه به سـوی کـون و مـکان در آسمان و زمیـن می‌کنـم و نـظام می‌دهـم،و اگر توجّـه نکنم، اینک از هـم می‌پاشنـد!
🍐مقتل خطی بدون نام، شماره 108 (کتابخانه فقط فرج)ص297

فقط فرج.فضائل

17 Dec, 10:25


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4962
روز عاشورا به هنگامی که سیـدالشهـداء صلوات الله علیه قتال می‌کرد و هزار هزار از لشکریان کفر می‌کشت، جبرئیل به خدمت امام حسين صلوات الله علیه رسید و نوشته‌ای به حضرت داد، که یاحسین! عهدی‌که در الست کردی این است! اگر همه را بکشی به‌ درجهٔ شهادت نمی‌رسی، بعد آن امام شمشیر به غلاف گذاشت!
و بـه روایـتـی یـک ساعـت و بـه روایتـی دو ساعـت سربلند نفرمـود، جمیع لشکر گفتـنـد: از وفور تلاش حسین مرده است! لکن جرئت نزدیک آمدن را نداشتنـد و لشکـر لشکـر فرار کرده بودند و به کوفه رسیده بودند!
🍐مقتل خطی بدون نام، شماره 108 (کتابخانه فقط فرج)ص44

فقط فرج.فضائل

16 Dec, 09:51


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4961
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ: فِي‏ زِيَارَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه ... إِرَادَةُ الرَّبِ‏ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم‏ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِرُ عَمَّا فَصَلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَاد.
🍐الكافي ‏4/577
در زیارت قبر امام حسین صلوات الله علیه می گویی:اراده خداوند در مقادیر امورش به سوی شما فرود می آید و از بیوت شما خارج میشود، بلکه آنچه از مسائل بندگان تفصیل شده از بیوت شما صادر می شود.

فقط فرج.فضائل

16 Dec, 09:51


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4960
زيارة اخرى لمولانا أمير المؤمنين صلوات الله عليه:السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَافِظَ سِرِّ اللَّهِ، وَ مُمْضِيَ حُكْمِ اللَّهِ، وَ مُجَلِّيَ إِرَادَةِ اللَّهِ، وَ مَوْضِعَ‏ مَشِيَّةِ اللَّه‏.
🍐المزار الكبير (لابن المشهدي) 304
در زیارت امیرالمومنین صلوات الله علیه می گوییم:سلام بر تو ای نگهبان راز خداوند و اجرا کننده امر الهی و آشکار کننده اراده خداوند و جایگاه مشیت خداوند.

فقط فرج.فضائل

16 Dec, 09:50


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4959
قَالَ الْإِمَامُ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه:جَعَلْتَ‏ قُلُوبَ‏ أَوْلِيَائِكَ مَسْكَناً لِمَشِيَّتِكَ وَ مَكْمَناً لِإِرَادَتِك‏
🍐مهج الدعوات و منهج العبادات 48
دل های اولیائت را محل مشیت و جایگاه اراده خود مقرر فرمودی.

فقط فرج.فضائل

16 Dec, 09:50


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4958
طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صلوات الله علیه أَنَّهُ قَالَ: يَا طَارِق‏ ... فَهَذَا الَّذِي يَخْتَارُهُ اللَّهُ لِوَحْيِهِ وَ يَرْتَضِيهِ لِغَيْبِهِ وَ يُؤَيِّدُهُ بِكَلِمَتِهِ وَ يُلَقِّنُهُ حِكْمَتَهُ وَ يَجْعَلُ قَلْبَهُ‏ مَكَانَ‏ مَشِيَّتِه‏.
🍐بحار الأنوار 25/170
امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود:یا طارق ... پس این است آن کسى که خداوند براى وحى خود برمى گزیند، براى غیب خود مى پسندد، به کلمه خود تاییدش مى کند، حکمت خود را تلقینش مى نماید، قلب او را مکان مشیت خود قرار مى دهد.

فقط فرج.فضائل

16 Dec, 09:49


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4957
وَ عَنْهُ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْفَزَارِيِّ الْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي نُعَيْمٍ عَنْ أَبِي أَحْمَدَ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: قَالَ الْإِمَامِ الْمَهْدِي‏ صلوات الله علیه:قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيئَةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ اللَّهُ شَيْئاً شِئْنَا وَ اللَّهُ يَقُولُ‏ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ.
🍐الهداية الكبرى 359
حضرت مهدی صلوات الله علیه فرمود:دلهاى ما ظرف مشيت خدا است وقتى او بخواهد ما خواهيم خواست ،در قرآن كريم ميفرمايد و شما چيزى را نمى‏خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد همين است.

فقط فرج.فضائل

30 Nov, 05:30


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ  وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن  أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4931
همینکه قافله ی زوّار از جسر مسیّب می گذرد که چهار فرسخی کربلاست، حضرت فاطمه زهرا-صلوات الله علیها- به خدمت پدر بزرگوارش صلی الله علیه وآله رفته و عرض می کند: ای پدر! زوّاران حسینم به کربلا رسیده اند آیا مرخص می نمایی که استقبال زوّار حسین نمایم؟
حضرت رسالت پناه صلی الله علیه وآله،فاطمه زهرا -صلوات الله علیها- را مرخص می کند و حضرت فاطمه زهرا -صلوات الله علیها- و حضرت خدیجه کبری -صلوات الله علیها- پیشواز زوّار می کنند. جناب فاطمه -صلوات الله علیها- به بال مقنعه گَرد از سر و روی زواران حسین -صلوات الله علیه- پاک می کند و می گوید: ای مهمانان حسین من! صورت های آفتاب سوخته و پاهای شما آبله کرده، غم مخورید که بی شما قدم در بهشت نخواهم گذاشت. هنوز حضرت فاطمه -صلوات الله علیها- با زوّاران در این گفتگو است که حضرت امام حسین -صلوات الله علیه- با لشکر شهدا از دروازه کربلا بیرون می آیند و جناب سیدالشهداء یک به یک زواران را در بغل می گیرد و می گوید: ای زوّاران! خوش آمدید! ای دوست داران! خوش آمدید! چنین که شما در دنیا به زیارت من آمده اید من هم در شب اول قبر به زیارت شما خواهم آمد. القصه حضرت به همین طریق با زوّاران می آیند تا به دروازه کربلا می رسند.
🍐اصل البکاء، نسخه خطی کتابخانه مرعشی نجفی به شماره ۱۱۰۴۴، کتابت سال ۱۲۷۴ ه.ق، ص۵٠

فقط فرج.فضائل

28 Nov, 21:08


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ  وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن  أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4930
از سهیل بن عبدالله نقل است که من در روز عاشورا می گریستم و با خود می گفتم: اگر چه من در کربلا نبودم که جان خود را فدای غریبی و بی کسی لب تشنه کربلا کنم امروز چند دانه اشکی در مصیبت آن حضرت از دیده ها بیرون کنم به همین فکر و اندیشه خفتم در خواب دیدم که قیامت برپا شد و بعضی مردم را به سوی جهنم می کشیدند و بعضی را به سوی بهشت من ایستاده بودم ناگاه آوازی به گوش من رسید که گریه کنندگان حسین -صلوات الله علیه- را جمع کنید چون نگاه کردم دیدم که رسول خدا صلی الله علیه وآله ایستاده و یک جوانی با فرق شکافته در پیش روی او ایستاده و چند نفر دیگر به این طرف و آن طرف حضرت جمع شده اند. من از شخصی سؤال کردم که : این ها کیانند به دور پیغمبر صلی الله علیه وآله؟
گفت: آن جوانی که خون از فرق سرش می ریزد علی بن ابیطالب صلوات الله علیه است و آن زن سیاه پوش که ایستاده و گریه می کند آن فاطمه زهرا صلوات الله علیها است و آن که کفن خون آلودی در گردن دارد و سرش را در کف دست گرفته و خون از زخم هایش می ریزد آن مظلوم کربلاست که در لب حوض کوثر ایستاده و عزاداران خود را آب می دهد پس جناب رسول خدا صلی الله علیه وآله مرا پیش طلبید و گفت: ای سهیل! تو دیروز آرزوی کربلای حسین صلوات الله علیه می کردی به خدا قسم که به همان دانه اشکی که از دیده بیرون کردی آن قدر ثواب به تو داده اند که ... از عهده حساب آن بیرون نمی آیند. بعد از آن فرمود که : ای حسین! گریه کننده ات را آب بده. پس به امر رسول خدا صلی الله علیه وآله مرا آب دادند که از خواب بیدار شدم ثواب گریستن به آن جناب زیاد از آن است که توان نوشت.
🍐اصل البکاء، نسخه خطی کتابخانه مرعشی نجفی به شماره ۱۱۰۴۴، کتابت سال ۱۲۷۴ ه.ق،ص۴۹

فقط فرج.فضائل

25 Nov, 20:39


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4929
چون غصب حق أمیـرالمؤمنیـن صلوات الله علیه کردند آب آسمان برطرف شد و ابرها آب شور از دریا بر می‌دارنـد و در زمـان حضـرت صاحب‌الامر صلوات الله علیه که حق به‌صاحبش برمی‌گردد آب شیرین از آسمان می‌بارد و برکت‌های زمـیـن مضـاعـف مـی‌گـردد.
🍐تحفة الرضویه، بسطامی، ص٢٦

فقط فرج.فضائل

25 Nov, 20:36


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4928
حضرت زینب خاتون صلوات الله علیها روایت کرده که : روزی نیز باران می بارید در نهایت تندی داخل خانه شدم دیدم مادرم فاطمه زهرا -صلوات الله علیها- در خانه نشسته است و گریه می کند. گفتم : ای مادر! چراگریه می کنی؟ گفت: ای نور دیده! برادرت حسین -صلوات الله علیه- از خانه بیرون رفته و باران هم می بارد و گریه می کنم که مبادا در جایی باشد که قطرات باران به گل رخسارش ببارد و جامه یا بدن نازکش تر شود. حضرت زینب-صلوات الله علیها می گوید که : چون گریه مادرم را از برای برادرم مشاهده کردم، چادر به سر کردم به مطلب برادرم از خانه بیرون آمدم چون به میان کوچه رسیدم دیدم که برادرم می آید و همه جا ابر بالای سر او شکافته شده که یک قطره باران بر برادرم نمی بارد بعد از آن به خانه آمدیم و دل خاتون قیامت از تشویش بیرون شد.
🍐اصل البکاء، نسخه خطی کتابخانه مرعشی نجفی به شماره ۱۱۰۴۴، کتابت سال ۱۲۷۴ ه.ق، ص۴۴

فقط فرج.فضائل

18 Nov, 16:16


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4927
و في كتاب المناقب مسندا الى صعصعة بن صوحان انه دخل على امير المؤمنين عليه السّلام لما ضرب فقل يا امير المؤمنين أنت افضل ام آدم ابو البشر؟ قال علي عليه السّلام تزكية المرء نفسه قبيح لكن قال اللّه تعالى لادم‏ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ‏ و انا اكثر الاشياء اباحها لي و تركتها و ما قاربتها ثم قال أنت افضل يا امير المؤمنين أم‏ نوح‏ قال علي عليه السّلام ان نوحا دعا على قومه و انا ما دعوت على ظالمي حقي و ابن نوح كان كافرا و ابناي سيدا شباب اهل الحنة قال انت افضل ام موسى قال عليه السّلام ان اللّه تعالى ارسل موسى الى فرعون فقال اني اخاف ان يقتلوني حت قال اللّه تعالى‏ لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ‏ و قال‏ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ‏ و انا ما خفت حين ارسلني رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله بتبليغ سورة براءة ان اقرأها على قريش في الموسم مع اني كنت قتلت كثيرا من صناديدهم فذهبت بها اليهم و قرأتها عليهم و ما خفتهم ثم قال انت افضل ام عيسى بن مريم قال عيسى عليه السّلام كانت امه في بيت المقدس فلما جاء وقت ولادتها سمعت قائلا يقول اخرجي هذا بيت العبادة لا بيت الولادة و انا امي فاطمة بنت اسد لما قرب وضع حملها كانت في الحرم فانشق حايط الكعبة و سمعت قائلا يقول ادخلي فدخلت في وسط البيت و انا ولدت به و ليس لاحد هذه الفضيلة لا قبلي و لا بعدي.
🍐الأنوار النعمانية 1/27
در کتاب مناقب که به صعصعه بن صوحان اسناد داده است که او به نزد امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه داخل شد در وقتی که حضرت ضربه خوردند گفت ای امیرالمؤمنین تو برتری یا آدم ابوالبشر؟
حضرت فرمودند شخصی خودش را تعریف کند قبیح است ولی خدای تعالی به آدم گفت تو و زوجه ات در بهشت ساکن شوید و هر چه خواستید بخورید ولی نزدیک این درخت نشوید که از ظالمان خواهید بود ولی اکثر چیز هارا خدا برای من مباح قرار داده ولی من ترک کردم و نزدیک نشدم
سپس گفت یا امیرالمؤمنین تو برتری یا نوح؟ حضرت فرمودند نوح قومش را نفرین کرد ولی من ظالمان حقم را نفرین نکردم, پسر نوح کافر بود ولی پسران من دو سید اهل بهشت اند
گفت تو برتری یا موسی؟
فرمودند خداوند تعالی موسی را به سوی فرعون فرستاد موسی گفت می ترسم که کشته شوم تا اینکه خدا فرمودند نترس که پیش من مرسلین نمی ترسند و گفت خدایا من یک نفر از آنها را کشته ام می ترسم مرا بکشند در حالی که وقتی رسول خدا مرا فرستاد به تبلیغ سوره برائت که در ایام حج بر قریش بخوانم در حالی که من بسیاری از بزرگان آنها را کشته بودم اما به سوی آنها رفتم و آیات را خواندم و نترسیدم
سپس گفت تو برتری یا عیسی بن مریم؟
فرمودند عیسی مادرش در بیت المقدس بود وقتی زمان ولادت او رسید شنید گوینده ای می گوید خارج شو که اینجا جای عبادت است نه ولادت در حالی مادرم فاطمه دختر اسد وقتی زمان وضع حمل او نزدیک شد در حرم دیوار کعبه شکافته شد و شنید گوینده ای می گوید داخل شو پس به وسط خانه داخل شد و من متولد شدم و برای احدی قبل و بعد من چنین فضیلتی نیست.

فقط فرج.فضائل

14 Nov, 15:28


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4926
عن الإمام الصادق عليه السلام: عليكم بالزهراء، استغيثوا باسمها ونادوا مولاتكم فاطمة، وحينئذ تقضى حاجتكم، وتنالون مطلبكم.
🍐الأسرار الفاطمية ص 38
امام صادق سلام الله علیه فرمود: برشما باد به حضرت زهرا سلام الله علیها،به اسم او استغاثه کنید و مولای خود فاطمه را صدا بزنید تا حاجت های شما برطرف شود و به مرادتان برسید.

فقط فرج.فضائل

06 Nov, 15:15


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ  وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ الِعَن  أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4925
حضرت فضه دختر پادشاه حبشه بود، چون وارد به خانه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها شد،دید که حضرت فاطمه سلام اللّه علیها دست آس می کشد و بر لباسی که بر برداشت چند جای آن را از لیف خرما وصله نموده بود.فضه با خود گفت که من دختر پادشاه باشم و این بی بی من باشد که از پریشانی لباس در بر ندارد.پس در آن حال حضرت فاطمه سلام اللّه علیها از برای نماز برخواست.
فضه با خود گفت بروم در حجره حضرت فاطمه سلام اللّه علیها گردش نمایم.ببینم که چیزی دارد یا آنکه باین فقر و پریشانیند.
پس چون فضه حجرهای حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را گردش نمود دید که یک تخته پوست و کاسه سوفالی و... و دست آسیاب و چیزی دیگر در خانه ندارند.حضرت فضه گریست بر احوال بی بی خود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها.پس در آن وقت حضرت فضه قدری اکسیر همراه داشت و به یک قطعه مس شکسته در گوشه خانه افتاده، آن مس را برداشت و اکسیر بر آن زد فی الحال طلا شد.چون حضرت امیرالمومنین سلام اللّه علیه داخل به خانه شدند،حضرت فضه آن قطعه طلا را به نزد آقای خود آورد و عرض کرد:ای مولای من بی بی من فاطمه سلام اللّه علیها لباس ندارد و این طلا را ساخته ام که بی بی من صرف نماید.و در آن وقت حضرت امیرالمومنین سلام اللّه علیه از سخن حضرت فضه به گریه درآمدند و فرمودند که ای فضه برو و جانماز حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را بردار و ببین چه خواهی دید.
چون فضه جانماز بی بی خود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را از زمین برداشت، دید که در زیر آن نهر طلای عظیم جاریست.چون فضه به دید حیرت نمود و به خدمت حضرت امیر سلام اللّه علیه برگشت.حضرت فرمودند که ای فضه مرتبه بی بی خود را دیدی؟
عرض کرد بلی ای مولای من.پس حضرت اشاره به صحن خانه نمود،فی الحال هفتاد قطعه طلا مانند گردن شتر از زمین بیرون آمد و بر روی هم می غلطیدن و در صحن خانه راه می رفتند.حضرت فرمودند که ای فضه که ما دنیا  را قبول کنیم ، گنج های زمین در نزد ما می باشد و کوه ها از برای ما طلا می شود و ای فضه ما را به دنیا کاری نیست، هرگاه که تو می خواهی طلا بسازی بایستی به نزد بی بی خود حضرت زینب سلام اللّه علیها روی تا تو را تعلیم نماید.پس در آن وقت حضرت زینب سلام اللّه علیها طفل بودندو فرمودند:ای فضه این طلای تو کم آتش است.
حضرت فضه گفت:ای بی بی مگر تو علم کیمیا می دانید؟
حضرت زینب سلام اللّه علیها فرمودند:از برکت جد و پدرم هرگاه خواسته باشم به یک نظر کوه ها را طلا می نماییم.که در آن حال امام حسین سلام اللّه علیه فرمودند:ای فضه چرا نگفتی که تو را علم کیمیا تعلیم نمایم؟
حضرت فضه عرض کرد:ای آقای من شما هم علم کیمیا می دانید؟
حضرت فرمودند:ای فضه اگر خواسته باشم به یک نظر آسمان و زمین را طلا نماییم.
🍐مقتل خطی حزن الائمه(ربیع بن محمود)143

فقط فرج.فضائل

17 Oct, 14:33


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4924
حضـرت مـولانا الأعـظم أمیـرالمـؤمنین
-علیـه السلام- از دروازه کـوفه بیـرون
آمدند، حارث‌هـمدانی چنین می‌گوید،
حضرت را دیدم فرمود: ای حارث، کیف
احوالک؟ عرض کردم که پیر و شکسته
شده‌ام، می‌ترسم که بمیرم و از مشاهده
جـمـال بـی‌مثالـت درمـانم!
فرمودند: یا حـار همدان من یمت یرنی
من مـؤمن أو منـافق قـبلاً، بعد دیـدم
شخصـی با جـمال خوش سیمائی آمد
و سلام‌کرد، آن‌حضرت جواب او فرمود
و سـؤال چنـدی کـرد و بـه زبـان غیـر
معـروف و جـواب از آن‌حضـرت شنیـد
و رفت. عرض کـردم که فـدایت شـوم
کـه بـود؟ فـرمـود: نشنـاختـی؟
عرض کردم خیر، فرمود: خضر نبی بود
۱۱۰ سـؤال از مـن کرد و جواب خـود را
شنید. عرض کردم یک‌سوال و جواب او
را بفرما. فرمود: سؤال کرد از عمر دنیا
چه قـدر گذشته است؟ گفتم: مگـر کـه
می‌دانی چه قدر از آن باقی‌ست، که از
گذشـته‌ی آن مـی‌پرسی! گفـت: خیـر.
گفتم: چهار صد هزار کرّ گذشته که هر
کرّی، چهار صد هزار فرّ است، و در هر
فرّی چهار صد هزار ذر است، و هر ذری
چـهار صـد هـزار آدم اسـت و چهار صـد
هزار خـاتم و من با هر کـرّی و پیش از
آن بـوده‌ام و با هـر فـرّی و پیـش از آن
بوده ام و با هر ذری و قبل آن بوده‌ام و
با هر آدم و خاتمی و پیش از آن بوده‌ام.

صَـدَقَ ولـي‌ُّ الله! بـعـد از آن فـرمـودند:
منم مذکور در سابقِ‌زمان، یعنی در اوّل
این عالم ظهور ذکر ولایت مـرا انبیـاء
با امتّان خود می‌کردند و عهد ولایت
مرا به أمر الهی از آن‌هـا می‌خواستند
و تشفّع مـی‌جسـتند به مـن در درگاه
أحدیّت به جهت حصول مطالب خود
و به‌واسـطۀ توسّـل به اسامـی مـن و
اهل‌بیتِ من مطالب‌ِایشان برآورده می‌شد.
🍐أنهار جاریه، باب سوّم، شرح خطبه،
میرزا ابوالقاسم راز شیرازی، ص۸۱

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 17:09


گفت: پس به کوفه آمدم و سلام جعفر بن محمد علیه السّلام را برای غلام خواندم و گریه کرد و سپس به من گفت: آیا می خواهی بدانی که جعفر بن محمد علیه السّلام به چه چیزی گفت مواظبت کنی؟
گفت: «بله» و به من گفت:به او بگو:دربارۀ این شرابی که می نوشی دقّت کن؛ پس اگر فراوان آن مستی آور باشد بنابراین به هیچ وجه به اندک آن نزدیک نشو! زیرا پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله فرمود:«هر نوشیدنی مستی آوری حرام است هر چیزی که فراوان آن مست کننده باشد، پس اندک آن نیز حرام است
و در مورد تو به من سفارش نموده است. بنابراین برو که به خاطر خدا آزادی!
برده گفت: به خدا سوگند! تا زنده هستم دیگر از آن نوشیدنی نخواهم نوشید.

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 17:09


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4923
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ خَلِيفَةَ وَ هُوَ رَجُلٌ مِنْ بَنِي الْحَارِثِ بْنِ كَعْبٍ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ أَتَيْتُ الْمَدِينَةَ وَ زِيَادُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ الْحَارِثِيُّ عَلَيْهَا فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَ تَمَكَّنْتُ مِنْ مَجْلِسِي قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام إِنِّي رَجُلٌ مِنْ بَنِي الْحَارِثِ بْنِ كَعْبٍ وَ قَدْ هَدَانِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَحَبَّتِكُمْ وَ مَوَدَّتِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ فَقَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام وَ كَيْفَ اهْتَدَيْتَ إِلَى مَوَدَّتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَوَ اللَّهِ إِنَّ مَحَبَّتَنَا فِي بَنِي الْحَارِثِ بْنِ كَعْبٍ لَقَلِيلٌ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ لِي غُلَاماً خُرَاسَانِيّاً وَ هُوَ يَعْمَلُ الْقِصَارَةَ وَ لَهُ هَمْشَهْرِيجُونَ‏ أَرْبَعَةٌ وَ هُمْ يَتَدَاعَوْنَ كُلَّ جُمُعَةٍ فَيَقَعُ الدَّعْوَةُ عَلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ فَيُصِيبُ غُلَامِي كُلَّ خَمْسِ جُمَعٍ جُمُعَةٌ فَيَجْعَلُ لَهُمُ النَّبِيذَ وَ اللَّحْمَ قَالَ ثُمَّ إِذَا فَرَغُوا مِنَ الطَّعَامِ وَ اللَّحْمِ جَاءَ بِإِجَّانَةٍ فَمَلَأَهَا نَبِيذاً ثُمَّ جَاءَ بِمِطْهَرَةٍ فَإِذَا نَاوَلَ إِنْسَاناً مِنْهُمْ قَالَ لَهُ لَا تَشْرَبْ حَتَّى تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَاهْتَدَيْتُ إِلَى مَوَدَّتِكُمْ بِهَذَا الْغُلَامِ قَالَ فَقَالَ لِي اسْتَوْصِ بِهِ خَيْراً وَ أَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ انْظُرْ شَرَابَكَ هَذَا الَّذِي تَشْرَبُهُ فَإِنْ كَانَ يُسْكِرُ كَثِيرُهُ فَلَا تَقْرَبَنَّ قَلِيلَهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و اله قَالَ كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ وَ قَالَ مَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ قَالَ فَجِئْتُ إِلَى الْكُوفَةِ وَ أَقْرَأْتُ الْغُلَامَ السَّلَامَ مِنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السّلام قَالَ فَبَكَى ثُمَّ قَالَ لِي اهْتَمَّ بِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السّلام حَتَّى يُقْرِئُنِي السَّلَامَ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ وَ قَدْ قَالَ لِي قُلْ لَهُ انْظُرْ شَرَابَكَ هَذَا الَّذِي تَشْرَبُهُ فَإِنْ كَانَ يُسْكِرُ كَثِيرُهُ فَلَا تَقْرَبَنَّ قَلِيلَهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و اله قَالَ كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ وَ مَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ وَ قَدْ أَوْصَانِي بِكَ فَاذْهَبْ فَأَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ فَقَالَ الْغُلَامُ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَشَرَابٌ مَا يَدْخُلُ جَوْفِي مَا بَقِيتُ فِي الدُّنْيَا.
🍐الكافي ‏6/411
یزید بن خلیفه از افراد خاندان بنی حارث بن کعب گوید: من به مدینه رفتم. زیاد بن عبید اللّه حارثی حاکم آن جا بود. پس اجازه ورود بر امام صادق علیه السّلام گرفتم. نزد ایشان داخل شدم و سلام کردم. و در جای خود قرار گرفتم.به حضرت علیه السّلام عرض کردم: من مردی از بنی حارث بن کعب هستم و خداوند مرا به محبت و دوستی شما اهل بیت علیهم السّلام هدایت نموده است.
فرمود: چگونه به دوستی ما اهل بیت علیهم السّلام هدایت شدی ؟ زیرا به خدا سوگند! محبت ما در بین بنی حارث بن کعب اندک است.
عرض کردم: فدایت گردم! من برده ای خراسانی دارم، او رخت شویی می کند و چهار نفر همشهری دارد که آنان هر جمعه دور هم جمع می شوند و هر دفعه مهمانی بر عهده یکی از آنان است. پس هر پنج جمعه، یک جمعه نوبت بردۀ من می شود. برده ام برای آنان نبیذ و گوشت تهیه می کند.
هنگامی که از غذا و گوشت فارغ شدند، برده ام پیاله ای می آورد و آن را از نبیذ پر می کند. سپس آفتابه ای می آورد. پس هرگاه که آن را به یکی از آنان تعارف می نمود، به او می گفت:«ننوش، تا این که بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام صلوات بفرستی».
پس من به وسیله این برده به محبت و دوستی شما هدایت شدم.
امام علیه السّلام به من فرمود: تو را در مورد او به نیکی سفارش می کنم و از جانب من به او سلام برسان و بگو: جعفر بن محمّد به تو می گوید:«دربارۀ این شرابی که می نوشی دقّت کن؛ پس اگر فراوان آن مستی آور باشد بنابراین به هیچ وجه به اندک آن نزدیک نشو! زیرا پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله فرمود:«هر نوشیدنی مستی آوری حرام است هر چیزی که فراوان آن مست کننده باشد، پس اندک آن نیز حرام است».

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 16:47


فرمود: قسم به کسی که او را به حقّ پیامبر مبعوث کرده‏است هنگامى که حضرت این کلمات را فرمودند این اعضا تمام و کمال درست شد و متصل گشت و خونها به رگها باز گشت و او صحیح و سالم و استوار ایستاد، طوری که هیچ دردی نداشت و در بدن او اثر هیچ زخمى نبود انگار که هیچ چیزی به او اصابت نکرده‏است.
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله رو به سعد و اصحابشان کردند و فرمودند: حالا بعد از آنکه این نشانه‏ها برای تصدیق محمّد نمایان شد، آنچه را که ملائکه درباره تو و آن شخص همراه تو و آن ظالم گفته‏اند را مى‏گویم. هنگامى که تو به این فرد گفتی به خاطر احترام برادر رسول خدا، علی بن أبی طالب علیه السّلام از جنگ دست بکشد و همین طور با آن شخص دیگر گفتی به خاطر احترام به علی بن أبی طالب علیه السّلام چرا دست نکشیدی که او شخص مقابل تو به خاطر احترام دست کشید، همه ملائکه به او گفتند: ای دشمن خدا بد کاری کردی و در این دست نکشیدنت به خاطر احترام به علی علیه السّلام برادر رسول خدا صلّی الله علیه و آله بد بنده‏ای مى‏باشی.
و خدای عَزَّ وَ جَلَّ فرمود: تو ای بنده من بد بنده‏ای هستی که به خاطر احترام برادر محمّد صلّی الله علیه و آله دست از این تجاوزگری‏ات برنداشتی، سپس خداوند او را از بالای عرش لعنت کرد و به تو ای سعد درود فرستاد که تو و صاحبت تلاش کردید احترام علی بن أبی طالب علیه السّلام را نگه‏دارید.
سپس ملائکه گفتند: ای پروردگار ما! آیا به ما اجازه مى‏دهی از این تجاوزگر انتقام بگیریم؟
خدای عَزَّ وَ جَلَّ فرمود: ای بندگان من در آینده قدرت این انتقام را به سعد بن معاذ مى‏دهم تا با این خشم و عصبانیتی که دارد انتقام از سرکشی این فرد را بگیرد و این مظلوم را در برابر آن ظالم قدرتمند مى‏کنم و توانایی مى‏دهم که هر کدام از اینها خواستند این تجاوزگر را بکشند.
همانا من آنچه را که شما نمى‏دانید مى‏دانم. پس ملائکه گفتند: ای پروردگار ما! آیا به ما اجازه مى‏دهید که نزد این درمانده و زخمى‏شده برویم و با شراب و گیاهان بهشتی زخم‏هایش را درمان کنیم؟ خدای عَزَّ وَ جَلَّ فرمود: به زودی چیزی بهتر از این را برای او قرار‏مى‏دهم که آن آب دهان محمّد صلّی الله علیه و آله مى‏باشد که به آن زخم‏ها مى‏زند و با دستش به آن مى‏کشد و شفا و سلامتی پیدا مى‏کند. ای بندگان من من مالک شفا و زندگی و مرگ و بی‏نیازی و فقر و مریضی و سلامتی و بالابردن و پایین‏آوردن و خواری و عزّت برای شما و سایر مخلوقاتم هستم.
ملائکه گفتند: ای پروردگار ما! تو همین گونه مى‏باشی.
پس سعد گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله همانا به این رگ دستم ضربه‏ای وارد شده و زخمى‏است و گاهی اوقات خون بسیاری از آن مى‏آید و مى‏ترسم که بمیرم و ضعیف شوم قبل از این که انتقام از بنی قریظه بگیرم. پس رسول خدا دستی به آن کشید و خوب شد تا این که خداوند متعال بدست او از بنی قریظه انتقام گرفت و آخرین نفر آنها کشته شد اموالشان به غنیمت گرفته شد و خاندان آنها را اسیر کرد و بعد از آن این رگ دستش دوباره خون از آن جریان گرفت و مرد و به سوی بهشت رضوان الهی رهسپارگشت.
هنگامى که رسول خدا صلّی الله علیه و آله خونریزی از زخم‏های سعد را درمان کرد فرمودند:
ای سعد به زودی خداوند به‏وسیله تو انتقام مؤمنین را گرفته و خشم آنها را فرومى‏نشاند و به خاطر تو کینه منافقین بیشتر مى‏شود.
پس مدّت کمى‏نگذشت تا این که سعد درباره بنی قریظه حکم کند و برای قضاوتش درباره آنها که نهصد و پنجاه مردِ جوان قوی و جنگجوی شمشیر زن بودند صحبت کرده و گفت: آیا به حکم من راضی هستید؟ گفتند: بله.
در حالی که آنها گمان مى‏کردند، چون بین او و آنها رابطه فامیلی و خانوادگی و رضاعی و دامادی است، او آنها را نمى‏کشد و باقی مى‏گذارد. پس اسلحه‏هایشان را زمین گذاشتند. گفت: کنار روید و قلعه‏های خود را تسلیم کنید، آنها کنار رفته و قلعه‏های خود را تسلیم او کردند.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای سعد! درباره آنها قضاوت کرده و حکم کن.
پس گفت: همانا درباره آنها حکم مى‏کنم که مردانشان کشته شوند و زنان و فرزندانشان به اسیری گرفته شده و اموالشان به غنیمت برده شود. پس هنگامى که مسلمانان شمشیرهایشان را به روی آنها کشیدند، سعد گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله این گونه نمى‏خواستم.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: پیشنهاد شما چگونه است که که پیشنهاد عذاب و سختی نباشد، چرا که خدای متعال احسان و خوبی را حتّی درباره کشتن واجب کرده‏است که به خوبی انجام شود.

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 16:47


سعد گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله من عذاب و سختی را برای هیچ یک از آنها پیشنهاد نمى‏دهم جز یک نفر از آنها که او همان کسی است به هم صحبت ما تجاوزگری کرده‏است و از احترام و بزرگداشت علی بن أبی طالب علیه السّلام خودداری کرده‏است و نفاقش او را به برگشت سوی برادران یهودیش واداشت که او از آنهاست. یک یک آنها آورده شوند و با ضربه شمشیر تیز که سریع سرشان جدا شود و دردی احساس نکنند کشته شوند و سختی و عذابی نبینند مگر او که باید عذاب شود. پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای سعد هر کس بر دشمنش عذابی را پیشنهاد دهد همانا پیشنهاد باطلی بیان کرده ولی تو ای سعد عذاب حقّی را پیشنهاد کردی.
پس سعد به آن جوان گفت: با این شمشیر سراغ آن شخصی که به تو تجاوزگری کرده‏است برو و او را قصاص کن.
فرمود: آن جوان با شمشیرش ضربات شدید و محکمى به او زد که بیست و هفت ضربه بود و گفت: این همان تعداد ضرباتی است که به من زدی که همین قدر مرا کفایت مى‏کند.
سپس گردن او را زد و سپس گردن همدستان او که از او فاصله گرفته بودند را زد و گروهی که نزدیک او بودند او را ترک کردند، سپس دست کشید و گفت: این هم برای شما، پس سعد گفت: شمشیر را به من بده. او هم شمشیر را به سعد داد، پس کسی را جدا نکرد و هر کس را که نزدیک‏تر بود کشت تا این که تعدادی از آنها را کشت طوری که خسته شد و شمشیر را انداخت و گفت: این هم برای شما. پس همین گونه آنها را مى‏کشتند تا این که آخرین نفر آنها کشته شدند.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله به آن جوان فرمودند: چرا آنهایی که از تو دور بودند را کشتی و کسانی که نزدیک بودند را رها کردی؟ گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله من از نزدیکان دست برداشتم و دوری کردم و دورتر‏ها را کشتم.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: در بین آنها کسانی که فامیل و بستگان و نزدیکان تو نبودند و تو آنها را رها کردی. گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله آنها کمک حال من در دوران جاهلیّت بودند و دست مرا مى‏گرفتند، به همین خاطر دوست نداشتم مأموریت قتل آنها را در حالی که دست مرا گرفته بودند بر عهده بگیرم.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: اما اگر تو آنها را نزد ما شفاعت مى‏کردی ما شفاعت تو را مى‏پذیرفتیم.
پس گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله نه من نمى‏خواستم عذاب خدا را از آنها دفع کنم اگر چه من خودم دوست داشتم.
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله به سعد فرمودند: چرا تو کسی را جدا نکردی؟
گفت: ای رسول خدا من با آنها برای رضای خدا دشمنی و بغض داشتم و نمى‏خواستم مراقب جز شما و محبّت شما را باشم. رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای سعد از کسانی هستی که سرزنش هیچ سرزنشگری باعث نمى‏شود کارت را برای خدا انجام ندهی.
پس هنگامى که نفر آخر را کشت آن زخم و رگ او سر باز کرده و او از دنیا رفت. پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
این دوستی از دوستان حقیقی خداست. عرش الهی با مرگ او به لرزه درآمد و همانا منزل و جایگاه او از دنیا و آنچه که در آن است بهتر است و به سوی سایر آن چیز‏هایی که در آنجا با آن کرامت مى‏شود رفت، خداوند آنچه که لیاقت او است به او عنایت کند.

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 16:47


پس سعد گفت: پدر و مادرم فدای شما ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله در مقابل درب منزلم با حضور گروهی از انصار نشسته بودم که دو نفر از انصار بحث و لجبازی مى‏کردند و در یکی از آنها نفاق را دیدم پس دوست نداشتم وارد بحث آنها شوم، از ترس این که شرارتشان بیشتر شود و مى‏خواستم که بلند شوم و آنها را جدا کنم ولی نتوانستم، آن قدر لجاجت به خرج داده و بحث کردند که از جا بلند شدند و به روی هم شمشیر کشیدند، پس شمشیر و سپرشان را گرفتند و به جان هم افتادند و به هم ضرباتی مى‏زدند، پس هر یک از آنها ضربه شمشیر دیگری را با سپرش مى‏گرفت و من دوست نداشتم وارد جدال آنها شوم، از ترس این که خطایی گریبانگیر من شده و دیگری مرا بازخواست کند، پس در وجودم گفتم: خدایا! از این دو نفر هر کس که پیامبرت و آل او را دوست دارد یاری کن.
پس همین طور مبارزه مى‏کردند و هیچ کدام بر دیگری غلبه نمى‏کرد تا این که برادر تو علی بن أبی طالب علیه السّلام بر ما وارد شد و به آن دو نفر فریاد زدم این علی بن أبی طالب علیه السّلام است و به خاطر او احترام نمى‏کنید و دست بر نمى‏دارید او برادر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و برترین آل محمّد صلوات الله علیهم است.
اما یکی از آن دو نفر وقتی سخن مرا شنید شمشیر و سپرش را از دست خود رها کرد و انداخت.
ولی دیگری محلی به این سخن من نکرد و مى‏خواست که طرف مقابلش را تسلیم خود کند، پس با شدّت تمام و باجبار بیش از بیست ضربه به او زد و او را ضرباتی کاری زد، پس من عصبانی شدم و شدیداً از این کار او خشمگین شده و براشفتم و به او گفتم: ای بنده خدا تو بد بنده‏ای هستی، تو احترام برادر رسول خدا صلّی الله علیه و آله را به جا نیاوردی و کسی را که احترام ایشان را نگه داشته بود به شدّت مجروح کردی در حالی که او دست نگه داشته بود و نمى‏دانست از خودش دفاع کند یا این که احترام برادر رسول خدا صلّی الله علیه و آله را انجام دهد.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: علی بن أبی طالب هنگامى که آن شخص دست کشیده بود و دیگری به او حمله کرده بود چه عملی انجام داد؟ گفت: او همین گونه به او و آن شخصی که با شمشیرش زده بود نگاه مى‏کرد و چیزی نمى‏فرمود: و آنها را منعی نکرده و عبور کرده و آن دو نفر را ترک کردند و این در حالی بود که آن شخص دیگر توان و رمقی نداشت.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: ای سعد! تو گمان کردی که آن طغیانگر تجاوزگر پیروز است در حالی که او پیروز نشده‏است و تنها سودی ظاهری از آن ظلمش برده‏است، همانا کسی که به او ظلم شده‏است از دین ظلم کنند بیشتر از آنچه که ظلم‏کننده از دنیای او گرفته است، خواهد گرفت، همانا از تلخی شیرینی و از شیرینی تلخی پدید نمى‏آید.
و اما خشم خداوند و ملائکه از عصبانیت تو برای آن مظلوم در مقابل آن ظالم شدید‏تر است.
و اما این که علی بن أبی طالب علیه السّلام کاری نکردند و آن مظلوم را یاری نرساندند، چون خداوند اراده کرده بود در این ماجرا نشانه‏هایی از محمّد صلّی الله علیه و آله را نمایان سازد، و آنچه را که خداوند و ملائکه به آن ظالم و مظلوم گفته‏اند را به تو نمى‏گویم تا این که آن مرد مجروح نزد من بیاید و در آن نشانه‏هایی که تصدیق‏کننده محمّد صلّی الله علیه و آله است را ببینی.
پس سعد گفت: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله چگونه آن مرد نزد شما بیاید در حالی که گردن و دست و پایش به یک پوست نازک آویزان است که اگر حرکت کند اعضای بدنش از هم جدا مى‏شود و قطع مى‏شود؟! پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ای سعد همان کسی که ابرها را ایجاد کرد و آنها را متراکم کرده و کرانه‏ها و آفاق آسمان را با آن طبقه طبقه کرده طوری که از هم جدا نمى‏شوند و با هم وصل هستند که چیزی نمى‏بینی، قادر است اگر آن اعضا از هم جدا شده‏باشد طوری به هم بچسباند و درست کند که انگار چیزی نبوده‏است.
سعد گفت: راست مى‏گویید از رسول خدا صلّی الله علیه و آله.
و رفت و آن مرد را که هیچ توان و رمقی نداشت را آورد و در مقابل رسول خدا صلّی الله علیه و آله قرار‏داد و وقتی او را گذاشت سرش از گردنش جدا شد و دستش از سینه و رانش از ستونش جدا شد.
پس رسول خدا سر و پا را در جای خودشان قرار‏دادند سپس آب دهان مبارک به آن مرد زدند و دستی به محل جراحات کشیدند و فرمودند: خدایا! تو زنده‏کننده مرده‏ها و مرده‏کننده زنده‏ها هستی و بر هر چه بخواهی قادری و این بنده تو این گونه شدیداً آسیب دیده و جراحت برداشته است که به خاطر احترام و بزرگداشت برادر رسول خدا علی بن أبی طالب صلوات الله علیهما بوده‏است، خدایا! شفا و دواء و سلامتی از جانب خودت را به او عنایت نما.

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 16:47


ثُمَّ ضَرَبَ عُنُقَهُ، ثُمَّ جَعَلَ الْفَتَى يَضْرِبُ أَعْنَاقَ قَوْمٍ يَبْعُدُونَ عَنْهُ، وَ يَتْرُكُ قَوْماً يَقْرَبُونَ فِي الْمَسَافَةِ مِنْهُ، ثُمَّ كَفَّ وَ قَالَ: دُونَكُمْ.
فَقَالَ سَعْدٌ: فَأَعْطِنِي السَّيْفَ. فَأَعْطَاهُ- فَلَمْ يُمَيِّزْ أَحَداً، وَ قَتَلَ كُلَّ مَنْ كَانَ أَقْرَبَ إِلَيْهِ- حَتَّى قَتَلَ عَدَداً مِنْهُمْ، ثُمَّ مَلَ‏ وَ رَمَى بِالسَّيْفِ وَ قَالَ: دُونَكُمْ.
فَمَا زَالَ الْقَوْمُ يَقْتُلُونَهُمْ حَتَّى قُتِلُوا عَنْ آخِرِهِمْ.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله لِلْفَتَى: مَا بَالُكَ قَتَلْتَ مَنْ بَعُدَ فِي الْمَسَافَةِ عَنْكَ- وَ تَرَكْتَ مَنْ قَرُبَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ كُنْتُ أَتَنَكَّبُ عَنِ‏ الْقَرَابَاتِ- وَ آخُذُ فِي الْأَجْنَبِيِّ.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: وَ قَدْ كَانَ فِيهِمْ مَنْ كَانَ- لَيْسَ لَكَ بِقَرَابَةٍ وَ تَرَكْتَهُ. قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ كَانَ لَهُمْ عَلَيَّ أَيَادٍ فِي الْجَاهِلِيَّةِ، فَكَرِهْتُ أَنْ أَتَوَلَّى قَتْلَهُمْ وَ لَهُمْ عَلَيَّ تِلْكَ الْأَيَادِي.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: أَمَا إِنَّكَ لَوْ شَفَعْتَ إِلَيْنَا فِيهِمْ لَشَفَّعْنَاكَ.
فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا كُنْتُ لِأَدْرَأَ عَذَابَ اللَّهِ عَنْ أَعْدَائِهِ، وَ إِنْ كُنْتُ أَكْرَهُ أَنْ أَتَوَلَّاهُ بِنَفْسِي.
ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله لِسَعْدٍ: وَ أَنْتَ فَمَا بَالُكَ لَمْ تُمَيِّزْ أَحَداً.
قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ عَادَيْتُهُمْ فِي اللَّهِ، وَ أَبْغَضْتُهُمْ فِي اللَّهِ، فَلَا أُرِيدُ مُرَاقَبَةَ غَيْرِكَ وَ غَيْرِ مُحِبِّيكَ. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: يَا سَعْدُ أَنْتَ مِنَ الَّذِينَ لَا تَأْخُذُهُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ.
فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ آخِرِهِمْ انْفَجَرَ كَلْمُهُ وَ مَاتَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:هَذَا وَلِيٌّ مِنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ حَقّاً، اهْتَزَّ عَرْشُ الرَّحْمَنِ لِمَوْتِهِ‏ وَ لَمَنْزِلُهُ فِي الْجَنَّةِ أَفْضَلُ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا، إِلَى سَائِرِ مَا يُكْرَمُ بِهِ فِيهَا، حَبَاهُ اللَّهُ مَا حَبَاهُ.
🍐التفسير الإمام الحسن العسكري عليه السلام 665
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: ای بندگان خدا پس چه بسیار افرادی که در ماه شعبان این گونه سعادتمند شده و چه بسیار کسانی که در آنجا بدبخت مى‏شوند. آیا شما را از همانند محمّد و آل او باخبر کنم؟ گفتند: بله‏ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله.
خداوند فرمود: محمّد صلّی الله علیه و آله در بین بندگان من مانند ماه رمضان است بین ماهها و آل محمّد صلوات الله علیهم در بین بندگان من مانند ماه شعبان است.
و علی بن أبی طالب در بین آل محمّد مانند برترین روز و شب ماه شعبان یعنی روز و شب نیمه شعبان است.
و بقیه مؤمنان در بین آل محمّد صلوات الله علیهم مانند ماه رجب در مقابل شعبان مى‏باشند و این جایگاه‏ها و درجاتی نزد خداوند است و کوشاترین شما در اطاعت خداوند نزدیکترین شما به آل محمّد صلوات الله علیهم است.
آیا شما را باخبر کنم از مردی که خداوند او را از آل محمّد صلوات الله علیهم قرار‏داده مانند اوایل ماه شعبان؟ گفتند: بله، ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله.
فرمود: او کسی است که عرش الهی با مرگش به لرزه مى‏آید و ملائکه وارد شدن او را به هم بشارت مى‏دهند و در روز قیامت و بهشت در خدمت او خواهند بود هزار برابر از تعداد اهل دنیا از اوّل دنیا تا آخر آن از میان ملائکه به خدمت او مشغول مى‏شوند حتّی او از دشمنان خود و صاحب و برادرش انتقام بگیرند، همان برادری که او را در بزرگداشت آل محمّد صلوات الله علیهم یاری کرده‏است.
گفتند: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله او کیست؟
فرمود: او کسی است که نزد شما در حالی که عصبانی است مى‏آید، پس از علّت عصبانیتش سؤال کنید، همانا علّت عصبانیتش به خاطر آل محمّد به خصوص علی بن أبی طالب علیهم السّلام است.
پس مردم چشم دوخته بودند ببینند که چه کسی اوّل مى‏آید، پس دیدند که سعد بن معاذ در حالی که عصبانی بود وارد شد و هنگامى که رسول خدا صلّی الله علیه و آله او را دید به او فرمود:
ای سعد! همانا غضب و خشم خداوند از خشم تو شدیدتراست، برای ما از آنچه که باعث عصبانیت تو شده‏است را بیان کن تا آنچه ملائکه درباره آن کس گفته‏اند بگویم و این که ملائکه به خدای عَزَّ وَ جَلَّ چه گفته‏اند و خداوند چه جوابی به آنها داده‏است.

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 16:47


[وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: بِئْسَ الْعَبْدُ أَنْتَ يَا عَبْدِي- فِي تَعَدِّيكَ عَلَى مَنْ كَفَّ عَنْكَ تَوْقِيراً لِأَخِي مُحَمَّدٍ] ثُمَّ لَعَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَوْقِ الْعَرْشِ، وَ صَلَّى عَلَيْكَ يَا سَعْدُ فِي حَثِّكَ عَلَى تَوْقِيرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه وَ عَلَى صَاحِبِكَ فِي قَبُولِهِ مِنْكَ.
ثُمَّ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: يَا رَبَّنَا- لَوْ أَذِنْتَ [لَنَا] لَانْتَقَمْنَا مِنْ هَذَا الْمُتَعَدِّي.
فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: يَا عِبَادِي- سَوْفَ أُمَكِّنُ سَعْدَ بْنَ مُعَاذٍ مِنَ الِانْتِقَامِ مِنْهُمْ، وَ أَشْفِي غَيْظَهُ حَتَّى يَنَالَ فِيهِمْ بُغْيَتَهُ، وَ أَمْكَنَ هَذَا الْمَظْلُومُ مِنْ ذَلِكَ الظَّالِمِ وَ ذَوِيهِ بِمَا هُوَ أَحَبُّ إِلَيْهِمَا مِنْ إِهْلَاكِكُمْ لِهَذَا الْمُتَعَدِّي، إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ‏ فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: يَا رَبَّنَا- أَ فَتَأْذَنُ لَنَا أَنْ نُنْزِلَ إِلَى هَذَا الْمُثْخَنِ بِالْجِرَاحَاتِ- مِنْ شَرَابِ الْجَنَّةِ وَ رَيْحَانِهَا- لِيَنْزِلَ بِهِ عَلَيْهِ الشِّفَاءُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: سَوْفَ أَجْعَلُ لَهُ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ- رِيقَ مُحَمَّدٍ يَنْفُثُ مِنْهُ عَلَيْهِ وَ مَسَحَ يَدَهُ عَلَيْهِ، فَيَأْتِيهِ الشِّفَاءُ وَ الْعَافِيَةُ، يَا عِبَادِي إِنِّي أَنَا الْمَالِكُ لِلشِّفَاءِ، وَ الْإِحْيَاءِ وَ الْإِمَاتَةِ، وَ الْإِغْنَاءِ وَ الْإِفْقَارِ، وَ الْإِسْقَامِ، وَ الصِّحَّةِ، وَ الرَّفْعِ، وَ الْخَفْضِ، وَ الْإِهَانَةِ وَ الْإِعْزَازِ دُونَكُمْ وَ دُونَ سَائِرِ خَلْقِي.
قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ: كَذَلِكَ أَنْتَ يَا رَبَّنَا.
فَقَالَ سَعْدٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ أُصِيبَ أَكْحَلِي‏ هَذَا، وَ رُبَّمَا يَنْفَجِرُ مِنْهُ الدَّمُ وَ أَخَافُ الْمَوْتَ وَ الضَّعْفَ- قَبْلَ أَنْ أَشْفِيَ مِنْ بَنِي قُرَيْظَةَ. [فَمَسَحَ عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَدَهُ فَبَرَأَ- إِلَى أَنْ شَفَى اللَّهُ صَدْرَهُ مِنْ بَنِي قُرَيْظَةَ] فَقُتِلُوا عَنْ آخِرِهِمْ. وَ غُنِمَتْ أَمْوَالُهُمْ وَ سُبِيَتْ ذَرَارِيُّهُمْ، ثُمَّ انْفَجَرَ كَلْمُهُ‏ وَ مَاتَ، وَ صَارَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
فَلَمَّا رَقَأَ دَمُهُ [مِنْ جِرَاحَاتِهِ‏] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:يَا سَعْدُ سَوْفَ يَشْفِي اللَّهُ [بِكَ‏] غَيْظَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ يَزْدَادُ لَكَ غَيْظَ الْمُنَافِقِينَ.
فَلَمْ يَلْبَثْ [إِلَّا] يَسِيراً حَتَّى كَانَ حُكِّمَ سَعْدٌ فِي بَنِي قُرَيْظَةَ لَمَّا نَزَلُوا [بِحُكْمِهِ‏] وَ هُمْ تِسْعُ‏ مِائَةٍ وَ خَمْسُونَ رَجُلًا جَلْداً. شَبَاباً ضَرَّابِينَ بِالسَّيْفِ فَقَالَ: أَ رَضِيتُمْ بِحُكْمِي قَالُوا: بَلَى.
وَ هُمْ يَتَوَهَّمُونَ أَنَّهُ يَسْتَبْقِيهِمْ‏ لِمَا كَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُمْ- مِنَ الرَّحِمِ وَ الرَّضَاعِ وَ الصِّهْرِ قَالَ: فَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ. فَوَضَعُوهَا، قَالَ: اعْتَزِلُوا. فَاعْتَزَلُوا، قَالَ: سَلِّمُوا حِصْنَكُمْ. فَسَلَّمُوهُ.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: احْكُمْ فِيهِمْ يَا سَعْدُ.
فَقَالَ: قَدْ حَكَمْتُ فِيهِمْ بِأَنْ يُقْتَلَ رِجَالُهُمْ، وَ تُسْبَى نِسَاؤُهُمْ وَ ذَرَارِيُّهُمْ وَ تُغْنَمُ أَمْوَالُهُمْ فَلَمَّا سَلَّ الْمُسْلِمُونَ سُيُوفَهُمْ لِيَضَعُوا عَلَيْهِمْ‏ قَالَ: سَعْدٌ: لَا أُرِيدُ هَكَذَا يَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: كَيْفَ تُرِيدُ اقْتَرِحْ، وَ لَا تَقْتَرِحِ الْعَذَابَ، فَإِنَّ اللَّهَ كَتَبَ الْإِحْسَانَ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى فِي الْقَتْلِ.
قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ لَا أَقْتَرِحُ الْعَذَابَ إِلَّا عَلَى وَاحِدٍ، وَ هُوَ الَّذِي تَعَدَّى عَلَى صَاحِبِنَا هَذَا، لَمَّا كَفَّ عَنْهُ تَوْقِيراً لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع، وَ رَدَّهُ نِفَاقُهُ‏ إِلَى إِخْوَانِهِ مِنَ الْيَهُودِ فَهُوَ مِنْهُمْ، يُؤْتَى وَاحِدٌ وَاحِدٌ مِنْهُمْ نَضْرِبُهُ بِسَيْفٍ مُرْهَفٍ‏ إِلَّا ذَاكَ فَإِنَّهُ يُعَذَّبُ بِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: يَا سَعْدُ، أَلَا مَنِ اقْتَرَحَ عَلَى عَدُوِّهِ عَذَاباً بَاطِلًا، فَقَدِ اقْتَرَحْتَ أَنْتَ عَذَاباً حَقّاً.
فَقَالَ سَعْدٌ لِلْفَتَى: قُمْ بِسَيْفِكَ هَذَا- إِلَى صَاحِبِكَ الْمُتَعَدِّي عَلَيْكَ فَاقْتَصَّ مِنْهُ.
قَالَ: تَقَدَّمَ إِلَيْهِ فَمَا زَالَ يَضْرِبُهُ بِسَيْفِهِ- حَتَّى ضَرَبَهُ بِنَيِّفٍ‏ وَ عِشْرِينَ ضَرْبَةً- كَمَا كَانَ ضَرَبَهُ [هُوَ] فَقَالَ: هَذَا عَدَدُ مَا ضَرَبَنِي بِهِ فَقَدْ كَفَانِي.

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 16:47


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4922
ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: يَا عِبَادَ اللَّهِ- فَكَمْ مِنْ سَعِيدٍ بِشَهْرِ شَعْبَانَ فِي ذَلِكَ، وَ كَمْ مِنْ شَقِيٍّ هُنَاكَ، أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِمِثْلِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ: مُحَمَّدٌ فِي عِبَادِ اللَّهِ كَشَهْرِ رَمَضَانَ فِي الشُّهُورِ، وَ آلُ مُحَمَّدٍ فِي عِبَادِ اللَّهِ كَشَهْرِ شَعْبَانَ فِي الشُّهُورِ.
وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه فِي آلِ مُحَمَّدٍ كَأَفْضَلِ أَيَّامِ شَعْبَانَ وَ لَيَالِيهِ، وَ هُوَ لَيْلَةُ النِّصْفِ وَ يَوْمُهُ.
وَ سَائِرُ الْمُؤْمِنِينَ فِي آلِ مُحَمَّدِ كَشَهْرِ رَجَبٍ فِي شَهْرِ شَعْبَانَ، هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ‏ وَ طَبَقَاتٌ، فَأَجَدُّهُمْ فِي طَاعَةِ اللَّهِ أَقْرَبُهُمْ شَبَهاً بِآلِ مُحَمَّدٍ.
أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِرَجُلٍ قَدْ جَعَلَهُ اللَّهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدِ كَأَوَائِلِ أَيَّامِ [رَجَبٍ مِنْ أَوَائِلِ أَيَّامِ‏] شَعْبَانَ: قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ: هُوَ الَّذِي يَهْتَزُّ عَرْشُ الرَّحْمَنِ بِمَوْتِهِ، وَ تَسْتَبْشِرُ الْمَلَائِكَةُ فِي السَّمَاوَاتِ‏
بِقُدُومِهِ، وَ تَخْدُمُهُ فِي عَرَصَاتِ الْقِيَامَةِ وَ فِي الْجِنَانِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَلْفُ ضِعْفِ عَدَدِ أَهْلِ الدُّنْيَا- مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَى آخِرِهِ، وَ لَا يُمِيتُهُ اللَّهُ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا- حَتَّى يَشْفِيَهُ مِنْ أَعْدَائِهِ وَ يَشْفِيَ صَاحِباً لَهُ، وَ أَخاً فِي اللَّهِ مُسَاعِداً لَهُ عَلَى تَعْظِيمِ آلِ مُحَمَّدٍ.
قَالُوا: وَ مَنْ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ: هَا هُوَ مُقْبِلٌ عَلَيْكُمْ غَضْبَانُ، فَاسْأَلُوهُ عَنْ غَضَبِهِ، فَإِنَّ غَضَبَهُ لِآلِ مُحَمَّدٍ خُصُوصاً لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع.
فَطَمَحَ‏ الْقَوْمُ بِأَعْنَاقِهِمْ، وَ شَخَصُوا بِأَبْصَارِهِمْ، وَ نَظَرُوا، فَإِذَا أَوَّلُ طَالِعٍ عَلَيْهِمْ «سَعْدُ بْنُ مُعَاذٍ» وَ هُوَ غَضْبَانُ، فَأَقْبَلَ، فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ لَهُ:
يَا سَعْدُ أَمَا إِنَّ غَضَبَ اللَّهِ لِمَا غَضِبْتَ لَهُ أَشَدُّ، فَمَا الَّذِي أَغْضَبَكَ حَدِّثْنَا بِمَا قُلْتَهُ فِي غَضَبِكَ- حَتَّى أُحَدِّثَكَ بِمَا قَالَتْهُ الْمَلَائِكَةُ لِمَنْ قُلْتَ لَهُ، وَ مَا قَالَتْهُ الْمَلَائِكَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَجَابَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ.
فَقَالَ سَعْدٌ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ، بَيْنَا أَنَا جَالِسٌ عَلَى بَابِي، وَ بِحَضْرَتِي نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِيَ الْأَنْصَارِ، إِذْ تَمَادَى رَجُلَانِ مِنَ الْأَنْصَارِ، فَرَأَيْتُ فِي أَحَدِهِمَا النِّفَاقَ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدْخُلَ بَيْنَهُمَا مَخَافَةَ أَنْ يَزْدَادَ شَرُّهُمَا، وَ أَرَدْتُ أَنْ يَتَكَافَّا فَلَمْ يَتَكَافَّا، وَ تَمَادَيَا فِي شَرِّهِمَا حَتَّى تَوَاثَبَا- إِلَى أَنْ جَرَّدَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السَّيْفَ عَلَى صَاحِبِهِ، فَأَخَذَ هَذَا سَيْفَهُ وَ تُرْسَهُ، وَ هَذَا سَيْفَهُ وَ تُرْسَهُ وَ تَجَاوَلَا وَ تَضَارَبَا، فَجَعَلَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا يَتَّقِي سَيْفَ صَاحِبِهِ بِدَرَقَتِهِ، وَ كَرِهْتُ أَنْ أَدْخُلَ بَيْنَهُمَا- مَخَافَةَ أَنْ تَمْتَدَّ إِلَيَّ يَدُ خَاطِئَةٍ، وَ قُلْتُ فِي نَفْسِي: اللَّهُمَّ انْصُرْ أَحَبَّهُمَا لِنَبِيِّكَ وَ آلِهِ.
فَمَا زَالا يَتَجَاوَلَانِ وَ لَا يَتَمَكَّنُ وَاحِدٌ مِنْهُمَا مِنَ الْآخَرِ- إِلَى أَنْ طَلَعَ عَلَيْنَا أَخُوكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه فَصِحْتُ بِهِمَا: هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه لَمْ تُوَقِّرَاهُ فَوَقِّرَاهُ وَ تَكَافَّا، فَهَذَا أَخُو رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله وَ أَفْضَلُ آلِ مُحَمَّدٍ.
فَأَمَّا أَحَدُهُمَا، فَإِنَّهُ لَمَّا سَمِعَ مَقَالَتِي- رَمَى بِسَيْفِهِ وَ دَرَقَتِهِ مِنْ يَدِهِ.
وَ أَمَّا الْآخَرُ فَلَمْ يَحْفِلْ بِذَلِكَ، فَتَمَكَّنَ لِاسْتِسْلَامِ صَاحِبِهِ مِنْهُ، فَقَطَعَهُ بِسَيْفِهِ قِطَعاً أَصَابَهُ بِنَيِّفٍ وَ عِشْرِينَ ضَرْبَةً، فَغَضِبْتُ عَلَيْهِ، وَ وَجَدْتُ‏ مِنْ ذَلِكَ وَجْداً شَدِيداً، وَ قُلْتُ لَهُ: يَا عَبْدَ اللَّهِ بِئْسَ الْعَبْدُ أَنْتَ- لَمْ تُوَقِّرْ أَخَا رَسُولِ اللَّهِ، وَ أَثْخَنْتَ بِالْجِرَاحِ مَنْ وَقَّرَهُ، وَ قَدْ كَانَ ذَلِكَ قَرْناً كَفِيّاً بِدِفَاعِكَ عَنْ نَفْسِهِ، وَ مَا تَمَكَّنْتَ مِنْهُ إِلَّا بِتَوْقِيرِهِ أَخَا رَسُولِ اللَّهِ ص.

فقط فرج.فضائل

09 Oct, 16:47


فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: فَمَا الَّذِي صَنَعَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه لَمَّا كَفَّ صَاحِبُكَ وَ تَعَدَّى عَلَيْهِ الْآخَرُ قَالَ: جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ هُوَ يَضْرِبُهُ بِسَيْفِهِ، لَا يَقُولُ شَيْئاً، وَ لَا يَمْنَعُهُ ثُمَّ جَازَ وَ تَرَكَهُمَا، وَ إِنَّ ذَلِكَ الْمَضْرُوبَ لَعَلَّهُ بِآخِرِ رَمَقٍ.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: يَا سَعْدُ لَعَلَّكَ تَقْدِرُ أَنَّ ذَلِكَ الْبَاغِيَ الْمُتَعَدِّيَ ظَافِرٌ إِنَّهُ مَا ظَفِرَ، يَغْنَمُ مَنْ ظَفِرَ بِظُلْمٍ! إِنَّ الْمَظْلُومَ يَأْخُذُ مِنْ دِينِ الظَّالِمِ- أَكْثَرَ مِمَّا يَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ دُنْيَاهُ، إِنَّهُ لَا يُحْصَدُ مِنَ الْمُرِّ حُلْوٌ، وَ لَا مِنَ الْحُلْوِ مُرٌّ.
وَ أَمَّا غَضَبُكَ لِذَلِكَ الْمَظْلُومِ عَلَى ذَلِكَ الظَّالِمِ- فَغَضَبُ اللَّهِ لَهُ أَشَدُّ مِنْ ذَلِكَ وَ غَضَبُ الْمَلَائِكَةِ [عَلَى ذَلِكَ الظَّالِمِ لِذَلِكَ الْمَظْلُومِ‏].
وَ أَمَّا كَفُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه عَنْ نُصْرَةِ ذَلِكَ الْمَظْلُومِ، فَإِنَّ ذَلِكَ لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ مِنْ إِظْهَارِ آيَاتِ مُحَمَّدٍ فِي ذَلِكَ، لَا أُحَدِّثُكَ يَا سَعْدُ بِمَا قَالَ اللَّهُ وَ قَالَتْهُ الْمَلَائِكَةُ
لِذَلِكَ الظَّالِمِ وَ لِذَلِكَ الْمَظْلُومِ وَ لَكَ، حَتَّى تَأْتِيَنِي بِالرَّجُلِ الْمُثْخَنِ‏ فَتَرَى فِيهِ آيَاتِ اللَّهِ الْمُصَدِّقَةَ لِمُحَمَّدٍ.
فَقَالَ سَعْدٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ كَيْفَ آتِي بِهِ وَ عُنُقُهُ مُتَعَلِّقَةٌ بِجِلْدَةٍ رَقِيقَةٍ وَ يَدُهُ وَ رِجْلُهُ كَذَلِكَ، وَ إِنْ حَرَّكْتُهُ تَمَيَّزَتْ أَعْضَاؤُهُ وَ تَفَاصَلَتْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: يَا سَعْدُ إِنَّ الَّذِي يُنْشِئُ السَّحَابَ- وَ لَا شَيْ‏ءَ مِنْهُ حَتَّى يَتَكَاثَفَ، وَ يُطْبِقُ أَكْنَافَ السَّمَاءِ وَ آفَاقَهَا ثُمَّ يُلَاشِيهِ مِنْ بَعْدُ حَتَّى يَضْمَحِلَّ فَلَا تَرَى مِنْهُ شَيْئاً، لَقَادِرٌ إِنْ تَمَيَّزَتْ تِلْكَ الْأَعْضَاءُ أَنْ يُؤَلِّفَهَا مِنْ بَعْدُ، كَمَا أَلَّفَهَا إِذْ لَمْ تَكُنْ شَيْئاً.
قَالَ سَعْدٌ: صَدَقْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ.
وَ ذَهَبَ، فَجَاءَ بِالرَّجُلِ، وَ وَضَعَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله وَ هُوَ بِآخِرِ رَمَقٍ فَلَمَّا وَضَعَهُ انْفَصَلَ رَأْسُهُ عَنْ كَتِفِهِ، وَ يَدُهُ عَنْ زَنْدِهِ، وَ فَخِذُهُ عَنْ أَصْلِهِ.
فَوَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله الرَّأْسَ فِي مَوْضِعِهِ، وَ الْيَدَ وَ الرِّجْلَ فِي مَوْضِعِهِمَا، ثُمَّ تَفَلَ عَلَى الرَّجُلِ، وَ مَسَحَ يَدَهُ عَلَى مَوَاضِعِ جِرَاحَاتِهِ- وَ قَالَ:اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمُحْيِي لِلْأَمْوَاتِ، وَ الْمُمِيتُ لِلْأَحْيَاءِ، وَ الْقَادِرُ عَلَى مَا تَشَاءُ، وَ عَبْدُكَ هَذَا مُثْخَنٌ بِهَذِهِ الْجِرَاحَاتِ- لِتَوْقِيرِهِ لِأَخِي رَسُولِ اللَّهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع، اللَّهُمَّ فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ شِفَاءً مِنْ شِفَائِكَ، وَ دَوَاءً مِنْ دَوَائِكَ، وَ عَافِيَةً مِنْ عَافِيَتِكَ.
قَالَ: فَوَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ نَبِيّاً، إِنَّهُ لَمَّا قَالَ ذَلِكَ الْتَأَمَتِ الْأَعْضَاءُ، وَ الْتَصَقَتْ وَ تَرَاجَعَتِ الدِّمَاءُ إِلَى عُرُوقِهَا، وَ قَامَ قَائِماً سَوِيّاً سَالِماً صَحِيحاً، لَا بَلِيَّةَ بِهِ، وَ لَا يَظْهَرُ عَلَى بَدَنِهِ أَثَرُ جِرَاحَةٍ، كَأَنَّهُ مَا أُصِيبَ بِشَيْ‏ءٍ الْبَتَّةَ.
ثُمَّ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله عَلَى سَعْدٍ وَ أَصْحَابِهِ فَقَالَ: الْآنَ بَعْدَ ظُهُورِ آيَاتِ اللَّهِ لِتَصْدِيقِ مُحَمَّدٍ، أُحَدِّثُكُمْ بِمَا قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ لَكَ- وَ لِصَاحِبِكَ هَذَا وَ لِذَلِكَ الظَّالِمِ،
إِنَّكَ لَمَّا قُلْتَ لِهَذَا الْعَبْدِ: أَحْسَنْتَ فِي كَفِّكَ عَنِ الْقِتَالِ- تَوْقِيراً لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه أَخِي مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ، كَمَا قُلْتَ لِصَاحِبِهِ: أَسَأْتَ فِي تَعَدِّيكَ عَلَى مَنْ كَفَّ عَنْكَ- تَوْقِيراً لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه وَ قَدْ كَانَ لَكَ قَرْناً كَفِيّاً كُفْواً، قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهَا لَهُ: بِئْسَ مَا صَنَعْتَ [يَا عَدُوَّ اللَّهِ‏] وَ بِئْسَ الْعَبْدُ أَنْتَ فِي تَعَدِّيكَ- عَلَى مَنْ كَفَّ عَنْ دَفْعِكَ عَنْ نَفْسِهِ- تَوْقِيراً لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صلوات الله علیه أَخِي مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص.

فقط فرج.فضائل

30 Sep, 17:06


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4921
امیرالمومنین علی صلوات الله علیه روزی با جمعی از یاران خود به قبرستان رفتند، و رو به آنان فرمودند: «آیا می خواهید چیزی را بر شما بنمایانم که هرگز ندیده اید؟» عرض کردند: «بلی یا امیرالمؤمنین!»
حضرت بر سر قبر کهنه ای (که نشان می داد صاحب آن مدت پیش رحلت کرده) رفته و فرمودند: «یا عبدالله قُم باذن الله» ای بنده خدا به اذن خدا برخیز.
در همان حال قبر شکافته شد و پیرمردی با محاسن سفید از قبر بیرون آمد و عرض کرد: «السلام علیک یا ولی الله».
حضرت جواب او را داده و فرمودند: «چند سال است که از دنیا رفته ای؟» گفت: «فدایت شوم هنوز سال نشده.» حضرت فرمودند: چند ماه است؟ عرض کرد: «هنوز به ماه نرسیده». حضرت فرمودند: «چند روز است؟» گفت: «روز هم نشده». حضرت فرمودند: چنمد ساعت شده؟ عرض کرد: «به ساعت هم نرسیده؛ وقتی داخل قبر خود شدم بعد از سؤال نکیرین، حوری زیبا روی و خوش صورتی را در قبر دیدم، و او را در آغوش گرفتم، گردنبندی که در گردن داشتپاره گردید و دانه های آن متفرق شد و صد دانه داشت و من و او مشغول جمع کردن دانه ها شدیم و هنوز تمام نکرده بودیم که شما مرا خواستیدم.»
حضرت فرمودند: «به جایگاه خود برگرد، خداوند از رحمت بی پایانش او را بی نصیب نفرماید.»
وقتی رفت؛ حضرت فرمودند: «صد سال است از دنیا رفته است و مشغول برچیدن دانه های گردنبند خواهد بود تا قیامت، و عالم برزخ هم برای او نمودی ندارد.»
آنگاه حضرت سر قبری که تازه بود و گویا صاحب آن ساعتی پیش از دنیا رفته، آمده و صاحب آن قبر را صدا زدند.
جوانی سیاه روی با حالی زار از قبر بیرون آمده و گفت: «السلام علیکم یا امیرالمؤمنین»! حضرت جواب سلام او را داده و فرمودند: «چند ساعت است که از دنیا چشم بسته ای جوان؟» عرض کرد: «فدایت شوم از ساعت گذشته؛ حضرت فرمودند: «چند روز است؟» گفت: «از روز زیادتر است». حضرت فرمودند: «چند ماه است؟» عرض کرد: «از ماه هم بیشتر است»؛ حضرت فرمودند: «چند سال است؟» گفت: «خیلی سال است؛ آنقدر کار و زحمت و گرفتاری دارم که خاطرم نیست چند سال است گویا صد سال است.»
حضرت فرمودند: به جایگاهت برگرد؛ و در حق او دعا فرمودند، به برکت دعای آن حضرت در عقاب و عذاب او تخفیفی داده شدسپس حضرت فرمودند: «او را همین امروز و شاید یک ساعت پیش دفن کرده اند. بعد فرمودند: «فرق بین مؤمن و منافق همین قدر است.
🍐کتاب عالم قبر (مهدی فربودی) 163

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:34


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4920
منهم جمال الدين محمد بن يوسف الزرندي الحنفي المتوفى 750 في «نظم درر السمطين» (ص 196 ط مطبعة القضاء) قال:روى‌ أنّ رجلا دفع إليه رقعة في حاجة فقال له: حاجتك مقضيّة، فقيل له:يا ابن رسول اللّه، لو نظرت في رقعته ثمّ رددت الجواب على قدر ذلك، فقال: أخشى أن يسألنى اللّه عن ذلّ مقامه حتّى أقرأ رقعته.
🍐إحقاق الحق و إزهاق الباطل 11/141
مردی حاجتی داشت که آن را در نامه ای نوشت و به دست امام حسن مجتبی صلوات الله علیه داد، امام حسن صلوات الله علیه بدون آنکه نامه را بخواند فرمود : حاجتت رواست!
شخصی عرض کرد : بهتر نبود نامه اش را می خواندید و آنگاه بر طبق حاجتش پاسخ می دادید؟
امام صلوات الله علیه پاسخ دادند : می ترسم که خداوند متعال به همان اندازه ای که وقت صرف می شود تا نامه اش را بخوانم ،من را مورد مواخذه قرار دهد.

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:30


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4919
فرأى رجل من الشيعة في المنام رسول الله صلى الله عليه و آله قال له: إن رجلا من ولدي يحمل من سكة الموالي، و يدفن عند شجرة التفاح، في باغ عبد الجبار بن عبد الوهاب و أشار إلى المكان الذي دفن فيه- فذهب الرجل ليشتري الشجرة و مكانها من صاحبها فقال له: لأي شي‏ء تطلب الشجرة و مكانها. فأخبر بالرؤيا، فذكر صاحب الشجرة أنه كان رأى مثل هذه الرؤيا، و أنه قد جعل موضع الشجرة مع جميع الباغ وقفا على الشريف و الشيع يدفنون فيه‏.
🍐رجال النجاشي 248
شب شهادت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) یکی از شیعیان ری در عالم رؤیا، پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ را دید که به او فرمود: «مردی از فرزندان مرا فردا از سکة الموالی می‌آورند و در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب، در کنار درخت سیب، دفن خواهند کرد». آن شخص نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و مکان آن را بخرد. صاحب باغ به او گفت: این درخت و مکانش را برای چه می‌خواهی‌؟ او جریان رؤیای خود را بازگو کرد. صاحب باغ گفت: من همچنین خوابی دیده‌ام و بدین‌جهت، محل این درخت و همه این باغ را وقف سادات و شیعیان کرده‌ام که اموات خود را در آن دفن کنند.

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:30


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4918
قال علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه:من زارنی بعد موتی ضمنت له الجنّة و من لم یقدر علی زیارتی فلیزر أخی عبد العظیم الحسنی بالری.
🍐کتاب نور الآفاق (شیخ جواد لاریجانی)
(مثل اینکه در تشخیص ابوالحسن اشتباهی رخ داده)امام هادی صلوات الله علیه فرمود:هرکس مرا زیارت کند بعد از شهادتم،بهشت را برایش ضمانت می کنم،و هرکس نمی تواند مرا زیارت کند، برادرم عبدالعظیم حسنی را در ری زیارت کند.

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:29


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4917
الامام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه قال:من زار قبره وجبت له الجنة.
🍐حاشیه الشهید الثانی علی خلاصه الاقوال ص۱۹۱
(مثل اینکه در تشخیص ابوالحسن اشتباهی رخ داده)امام هادی صلوات الله علیه فرمود:هرکس قبر عبدالعظیم را زیارت کند، بر خدا لازم می شود که او را داخل بهشت کند.

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:29


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4916
و ممن دفن من الطالبيين حيّاً عبد العظيم الحسني بالرّي و محمّد بن عبد الله بن الحسن.
🍐مثالب النواصب (ابن‌شهرآشوب) ۲۴۸
و کسانی از آل ابیطالب علیهم‌السلام که (توسط بنی العباس ملعون) زنده به گور شدند، عبدالعظیم حسنی در ری و محمد بن عبدالله بن حسن بودند.

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:29


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4915
(عبد العظيم( و خاف من السلطان فطاف البلدان على أنه قيج‏، ثم ورد الري، و سكن بساربانان، في دار رجل من الشيعة في سكّة الموالي، و كان يعبد اللّه عزّ و جل في ذلك السرب‏، يصوم النهار و يقوم الليل‏.
🍐مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ الخاتمة ‏4/405
حضرت عبدالعظیم حسنی از حکومت زمان خود در هراس و مورد تهدید بود، و به‌همین دلیل وطن خود را ترک کرد و به‌طور ناشناس از این شهر به آن شهر می‌گریخت، تا این‌که وارد «شهر ری» شد و در محله «ساربانان»، خانه یکی از شیعیان، در «کوی بردگان» ساکن گردید و به عبادت و راز و نیاز با قاضی الحاجات و پروردگار خود مشغول شد. وی روزها را در «سرداب» خانه به سر می‌برد و روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز و مناجات می‌پرداخت».

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:28


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4914
حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَی بْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الْعَطَّارِ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ صلوات الله علیه فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ فَقُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ صلوات الله علیه فَقَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ صلوات الله علیه.
🍐كامل الزيارات 324
بر حضرت امام هادی صلوات الله علیه داخل شدم،حضرت فرمودند:کجا بودی؟
عرض کردم:به زیارت حضرت حسین بن علی صلوات الله علیه رفته بودم.
حضرت فرمودند:آیا نمی‌دانی،اگر قبر عبد العظیم را که نزدتان هست زیارت کنی مثل آن است که حسین صلوات الله علیه را زیارت کرده‌ای.

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:28


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4913
حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) در میان فرزندان ائمه هدی (علیهم‌السّلام)، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الاجلاء بوده و شیخ صدوق(علیه‌الرحمه) او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌) و مردم بوده است». اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخرالدوله دیلمی‌ بود، می‌گوید: ذو ورع و دين، عابد معروف بالأمانة، و صدق اللهجة، عالم بأمور الدين، قائل بالتوحيد و العدل، كثير الحديث و الرواية «عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دین‌دار و خداپرست، معروف به امانت‌داری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین (علیهم‌السّلام) را دارا بود. هیچ‌کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) کسی به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسیده است»
🍐زندگانی حضرت عبدالعظیم (شریف رازی)۲۲

فقط فرج.فضائل

29 Sep, 20:27


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎فضیلت شماره 4912
ابوعلی محمد بن همام حدثنی عقبة بن عبیدالله بن علی عن الحسن ابن علی العسکری صلوات الله علیه انه سأل عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی؟
فقال:لولاه لقلنا ما أعقب علی بن الحسن بن زید بن الحسن السبط بن علی صلوات الله علیهم.
🍐کتاب سرّ السلسة العلویة (مکتبة الحیدریة) 24
در نزد حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه از عبدالعظیم حسنی صحبت به‌میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی نبود، می‌گفتم علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی صلوات الله علیهم فرزندی از خود باقی نگذاشته است.