طب، تشریح و آناتومی @dissection786 Channel on Telegram

طب، تشریح و آناتومی

@dissection786



مگر آن شِهاب ثاقبْ مددی دهد سُها را...
🌺 @Astrology786
🌼 @Marefat786
💐 @Reason786
🔥 @Saqeb786
@Aresmatiq
⁉️ @Farazehn
«وَعَلَامَاتٍ ۚوَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ؛ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ»
💫 @shahab_saqeb
www.shahab-shirzahi.com

طب، تشریح و آناتومی (Persian)

طب، تشریح و آناتومی یک کانال تلگرامی فوق العاده برای علاقمندان به علوم پزشکی و پزشکی تشریحی است. این کانال با نام کاربری dissection786 شما را به دنیای فوق العاده و جذاب تشریح و آناتومی می‌برد. اگر شما هم علاقه‌مند به شناخت عمیقتر بدن انسان، ساختار سلول‌ها، و فرایندهای بدنی هستید، این کانال برای شماست. در اینجا شما می‌توانید اطلاعات جدیدی در مورد علوم پزشکی و تشریح بدن انسان به دست آورید و با سایر اعضای کانال به تبادل این اطلاعات بپردازید. از گفتگو‌های مفید تا تصاویر و ویدیوهای آموزشی، همه چیز در این کانال برای افزایش دانش شما در حوزه‌ی طب، تشریح و آناتومی فراهم شده است. بنابراین، اگر به دنبال یک منبع قابل اعتماد و تخصصی در زمینه تشریح و آناتومی هستید، به کانال طب، تشریح و آناتومی بپیوندید و دنیای جذاب علوم پزشکی را کشف کنید.

طب، تشریح و آناتومی

06 Feb, 22:23


بسم الله الرحمن الرحیم🌷🍃

الفصل الخامس: في السكتة
فصل پنجم: سکته مغزی

وهي سبب سُدَّةً تامَّةٌ تَحدِّثُ مِن بَلَغَمٍ يَمَلَا بُطُونَ الدِّماغِ فَيَمْنَعُ الرّوحَ النَّفساني عن النفوذ.
سکته گرفتگی کامل بطنهای مغز بر اثر انباشتگی بلغم است که از نفوذ روح نفسانی جلوگیری میکند.

و عَلامَتُها:
- استرخاء الجَسَدِ
-و تعطيل الحواس الخمس
- و الغطيط الشَّديد.

علائم:
-سست شدن بدن
-از کار افتادن حواس پنجگانه
-خرناس کشیدن شدید.

و علاجها:
- أن يُفصَدَ القيفال
-و يُحقَنَ بالحُقْنَةِ الحادّةِ

راه درمان:
-فصد رگ قیفال
-کشیدن ماده به سمت روده‌ها با استفاده از حقنه های حاده
- و يُنفَخَ في أنفِهِ الكُندُشُ والخَربَقُ الأَبْيَضُ ، و السُّنبُل و المسك، و الفلفل، و الشّونيز.
دمیدن پودر کندش خربق سفید، سنبل، مشك، فلفل و سیاه دانه یکی یا همه در بینی بیمار.

الفصل السادس: في الفالج و اللقوَةِ والرَّعشَةِ والتَّشَنُّحِ الرَّطَبِ
فصل ششم: بیماریهای فلج، لقوه رعشه و تشنّج رطب

سبب هذه العِلَك تَحدثُ من استرخاءِ العَصَبِ أو ضعفه من الرُّطُوبَةِ البَلغَميَّة، أو سوء المزاج البارد.
پیدایش این امراض یا سستی و ضعف عصب بر اثر رطوبت بلغمی است، یا سوء مزاج سرد.

و علاجها:
بإيارَج لوغازيا، وإيارَجِ فَيقَرا، و التّرياق الفاروق، و المعجونِ البِلادُري.

و الغذاء:
شورباج العصافير و الشَّرابُ العتيق.

راه درمان استفاده از ایارج لوغازیا یا ایارج فیقرا پس از آن از تریاق فاروق یا معجون بلادری.
غذا: شوربای گنجشك و شراب کهنه.

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇

🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

31 Jan, 19:10


راه درمان:
- ریختن آب بابونه یا روغن یاسمین یا روغن بادام یا شیر میش بر سر بیمار خوراندن مخلوط جوشانده هلیله سیاه یا افتیمون یا غاریقون با فلوس و روغن کنجد.
غذا: شوربای جوجه

الفصل الرابع في الصرع
فصل چهارم بیماری صرع

وهى حالة تَحدُثُ من سُدَةٍ غير تامةٍ في مَسالِكِ الدِّماغِ فَتَمْنَعُ الرّوحَ النَّفساني عن النُّفوذ و يَنقَسِمُ إِلى بَلَغَمی و سَوداوي.
صرع حالتی است که از وجود سده ناتمام در مجاری مغزی پدید می آید و مانع روانی و نفوذ روح نفسانی می شود.
صرع بر دو نوع:
بلغمی و سوداوی است.

أما البلغمي
صرع بلغمی

فَعَلامَتُهُ:
- بَياضُ اللُّونِ - و السَّمَنُ
علائم:
-سفیدی رنگ چهره
-چاقی

- و تَرَهلُ البَدَنِ
و كَثرَةُ البُرَاقِ
- و كَثرَةُ الزَّبَدِ.
_سستی بدن
_زیاد بودن آب دهن
_خروج کف زیاد از دهان
و علاجه:
- تنقيةُ الدِّماغ بحب القوقايا و الاصطمخيقون
- و يَنبَغى أن يُنفَخَ في أنفِهِ الفاوانيا المسحوقَةُ.

و الغذاء:
الطَّيرُ البَرِّئُ و مُزَوَّرَةُ الماش.
راه درمان:
پاکسازی مغز با استفاده از حب قوقایا یا حب اصطمخيقون.
سزاوار است در بینی بیمار پودر فاوانیا نیز بدمند.
غذا:
گوشت پرنده صحرایی و آش ماش.

و أمّا السَّوداوي
صرع سوداوی

فَعَلامَتُهُ:
- الهزال
- و سَوادُ اللَّونِ و اللسان.
علائم:
-لاغری
سیاهی رنگ چهره و زبان
و علاجه:
طبيخ الأفتيمون ، و الغاريقون، و إيارَجُ روفُسَ، و إيارِجُ أركاغانيس.
و الغذاء: شورباج الفراريج.
راه درمان:
استفاده از جوشانده افتیمون یا غاریقون یا ایارج روفس یا ایارج ارکاغانیس.
غذا: شوربای جوجه

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇

🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

31 Jan, 19:07


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الثالث: في الماليخوليا
فصل سوم: بیماری مالیخولیا

و يَنقَسِمُ إلى ما يَكونُ من خِلط حارّ، و إلى ما يَكونُ من خِلط بارد.
اگر سبب بروز این بیماری خلط گرم باشد آن را مالیخولیای گرم و اگر سببش خلط سرد باشد مالیخولیای سرد مینامند.
أما الذي يَكونُ من خِلط حار
مالیخولیای گرم.

فَعَلامَتُهُ
- حُمرَةُ البَول
- و حِدَّةُ النَّبضِ
- و السَّهَرُ.

علائم:
سرخ بودن ادرار
سریع بودن نبض
- شب بیداری.

و علاجه:
- أن يُصَبَّ على رَأسِهِ دُهِنُ البَنَفسَجِ و القرعِ و الخَشخاش مع لَبَنِ النِّسَاءِ.
راه درمان:
ریختن مخلوط روغن بنفشه یا روغن کدو یا روغن خشخاش با شیر زن بر سر بیمار.

و يُسقي طبيخ الإهليلج الأسود و الأفتيمون و الغاريقون و السَّقمونيا.
الغذاء:
مُزَوَّرَةُ الماشِ بِدُهْنِ اللُّوزِ.
خوراندن جوشانده هلیله سیاه یا افتیمون یا غاریقون یا سقمونیا

غذا:
آش ماش با روغن بادام

و أما الذي يَكونُ من خلط بارد
مالیخولیای سرد

فَعَلامَتُهُ:
- رُطُوبَةُ المِنخَرَينِ
- و سَيَلانُ اللُّعاب - و خُضَرَةُ البَولِ
- و فتورُ النَّبضِ.

علائم:
وجود رطوبت در بینی
-ریزش آب از دهان
-سبز بودن رنگ ادرار
-ضعیف بودن نبض

و علاجه:
- أن يُصَبَّ على رَأسِهِ ماء البابونج و دُهِنُ اليَاسَمِينِ و اللَّوزِ و لَبَنُ النِّعَاجِ
و يُسقي طَبيخَ الإهليلج الأسود و الأفتيمون و الغاريقونِ مُرَكَّباً بالخيارشنبَرِ و دُهْنِ الحَلّ.

و الغذاء: شورباجُ الفراريج.

طب، تشریح و آناتومی

24 Jan, 19:34


📜هر چه مزاج معتدل تر باشد، تعلق روح به او قوی تر و روحی که به او تعلق میگیرد شریف تر است.

بواسطه امتزاج عناصر گوناگون، محل معتدل و قابل می شود و روح میخواهد[و طلب می کند].



🎙شرح فصوص الحکم،جلسه۱۳۴،دقیقه۱۲
👤علامه حسن زاده آملی قدّس سرّه


🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

23 Jan, 12:20


و اختلاط العقل
و الشهر.

علائم
سرخ بودن چهره
عظیم بودن نبض
سرخ بودن رنگ ادرار
بروز روان پریشی
- شب بیداری.

و علاجه
راه درمان

- الفصد (قبل الاستحكام)
- و إخراجُ الدَّمِ من عُروقِ الجَبْهَةِ (بعد الاستحكام)
و تليينُ الطَّبيعَةِ بِالإِجاص و العُنّابِ والتَّرْنجَبينِ و السَّبِستانِ و أصل السوس، و البنفسج).

و الغذاء:
ماء الشَّعِير مع ماء الرُّمَانِ المُز
- ثُمَّ مُزَوَّرَةُ العَدَسَ المُقَشَّر بِدُهنِ
اللوز.

فصد رگ قیفال پیش از استحکام ماده بیماری
فصد رگ پیشانی پس از استحکام بیماری
خوردن ملین از ترکیب آب آلو و عناب و ترنجبین و سپستان و ریشه شیرین بیان و بنفشه.

غذا:
ماءالشعیر با آب انار میخوش
پس از آن، خوردن آش عدس پوست گرفته و روغن بادام

و أمّا الصَّفراوي
سرسام صفراوی
فَعَلامَتُهُ

- صَفرَةُ الوَجهِ [و العين]
- و سَوادُ اللسان
- وحِدَّة النَّبضِ
و ناريَّة البول
- و الحمي الحادة
و شدة العطش
و اختلاط العقل
- و الشهر
- و الهذيان.

علائم
زرد بودن چهره و چشمان
سیاه بودن زبان
سریع بودن نبض
آتشی رنگ بودن ادرار
تب شدید
تشنگی شدید
بروز روان پریشی
شب بیداری
هذيان.

و علاجه

- سقي ماء الشعير المطبوخ مع الإجاص الحامض.
فَإذا أفاق العَليلَ، فَالخُبز بماءِ الرُّمَانِ الحامض و بماء الحصرم.
- و بَعدَهُ مُزَوَّرَةُ الإسفاناخ.

راه درمان
خوردن ماءالشعیری که با آب آلوی ترش پخته باشند.
در صورت بروز علائم ،بهبودی خوردن نان ترید شده در آب انار ترش و آبغوره
پس از آن خوردن آش اسفناج

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇

🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

23 Jan, 12:20


علائم
خواب زیاد
- سنگین بودن سر
احساس شوری در دهان

- و بَياضُ اللُّونِ و القارورَةِ
_و فتورُ النَّبضِ، و عَرضُهُ.
- سپیدی رنگ چهره و ادرار
ضعیف و عریض بودن نبض

و علاجها:
- إسهال الطَّبيعة (بِحَبِّ الصَّبِرِ، و حَبِّ الشَّبيارِ)
و الغَرغَرَةُ (بالإيارَجِ فَيقَرا)
- و السُّعوط (بدُهنِ الحَلّ الذي أُعْلِيَ فِيهِ وَرَقُ المَرزَنجوش)
. و شَمُّ المِسْكِ.
و الغذاء: شورباج العصافير.

راه درمان
ایجاد اسهال با استفاده از حب صبر، یا حب شبیار)
غرغره گلو با ایارج فیقرا
چکاندن روغن کنجدی که در آن مرزنجوش جوشانده باشند در بینی
- بوئیدن مشك.
غذا: شوربای گنجشك.

الفصل الثاني: في السرسام
فصل دوم بیماری سرسام

و هو وَرَمٌ حارٌ في سطح باطِنِ الرَّأسِ ويَنقَسِمُ إِلى دَمَوِيٌّ وصَفراوی.
سرسام ورمی گرم در پرده درونی سر است که یا دموی است و یا صفراوی.

أمّا الدَّموى
سرسام دموی

فَعَلامَتُهُ
- حُمرَةُ الوَجهِ
- و عِظَمُ النَّبضِ
. و حُمْرَةُ البَول

طب، تشریح و آناتومی

23 Jan, 12:20


فَتَنقَسِمُ إلى سوداويةٍ و بَلغَميَّةٍ.
این نوع یا سوداوی است و یا بلغمی.

أمّا السَّوداوية
الف. نوع سرد سوداوی
فَعَلامَتُها:

- كُمودَةُ اللَّونِ
- و غُورُ العَينَينِ
و فتورُ النَّبضِ -
و خُضْرَةُ البَولِ
- و حموضَةُ الفَمِ.

علائم
تیرگی رنگ چهره
_گود افتادن چشمها
_ضعیف شدن نبض
-_سبزی رنگ ادرار
_احساس ترشی در دهان.

و علاجها
إسهال الطَّبيعة (بالإهليلج الأسود و الأفتيمون و الغاريقون).
راه درمان:
ایجاد اسهال (با استفاده از ترکیب هلیله سیاه و افتیمون و غاریقون).
و الغذاء:
- زيرباج الفروج و الفالوذج المُتَّخَذُ مِن السَّمِنِ والسُّكَّرِ.
غذا:
زیربای جوجه
فالوده تهیه شده از شکر و روغن

و أمّا البَلغَمِيَّةُ
ب. نوع سرد بلغمی
فَعَلامَتُها:

- كَثرَةُ النَّومِ
- و ثِقَلُ الرَّأْسِ - و مُلوحَةُ الفَمِ

طب، تشریح و آناتومی

23 Jan, 12:20


بسم الله الرحمن الرحیم

مقاله ششم در بیان بیماریهای ناحیه سر بوده و شامل چند فصل است.

الفصل الأول: في الصُّداع و الشَّقيقَةِ و الدُّوارِ

فصل اول سردردها دردهای شقیقه سرگیجه هذه العلك إما أن تَكونَ حارَّةً أو باردَةً. و
مزاج این بیماریها گاه گرم است و گاه سرد.

ا. الحارة
۱. نوع گرم

فَتَنقَسِمُ إِلى دَمَوِيَّةٍ وصَفراوية.
این نوع یا دموی است و یا صفراوی

أَما الدَّمَوِيَّةُ
الف. نوع گرم دموی

فَعَلامَتها:
علائم
- حُمرَةُ الوَجهِ والعَينِ
- و حَرارَةُ المَلمَسِ
و امتلاء العروق
- و عِظَمُ النَّبض
سرخ بودن چهره و چشمان
گرم بودن ملمس
پر بودن رگها
عظیم بودن نبض

- و حَلاوَةُ الفَمِ.
احساس شیرینی در دهان
و علاجها:
- الفصد و الحِجامة

و استعمال الأشياء الباردَةِ مِثلُ شَرابِ العُنّابِ و الإجاص، و التَّمر الهندى بِالسُّكَّرِ الأبيض و الماءِ الوَردِ.

و الغذاء البيض النيمبرشت
راه درمان
فصد و حجامت

طب، تشریح و آناتومی

23 Jan, 12:20


استفاده از داروهای سرد مثل شربتهای ،عناب ،آلو و تمر هندی با شکر سفید و گلاب.
غذا: تخم مرغ عسلی.

و أمّا الصَّفراوية
ب نوع گرم صفراوی

فَعَلامَتُها:

- صَفرَةُ اللُّونِ
- و مَرَارَةُ الفَمِ - و شِدَّةُ الوَجَعِ
و التِهابُ الرَّأسِ والوَجهِ -
- و حِدَّةُ النَّبض
- و صُفْرَةُ البَول.

علائم
- زرد بودن رنگ
تلخ بودن دهان
داشتن درد شدید
التهاب سر و صورت
سریع بودن نبض
- زردی رنگ ادرار.

و علاجها

- إسهال الطَّبيعة بِالتَّمْرِ الهندي و الإجاص و العنّابِ و السبستانِ و التَّرَنجَبِينِ و الخيارشنبَرِ) و تبريدُ الرَّأْسِ بِماءِ وَرَقِ الخِلافِ، و ماءِ الوَردِ، و الصَّندَلِ، و الكافور)
- و شَمُّ الوَردِ و البَنَفْسَجِ.
راه درمان
ایجاد اسهال با استفاده از ترکیب تمر هندی و آلو و عناب و سپستان و ترنجبین و فلوس خیارشنبر،
سرد کردن سر با آب برگ ،بید گلاب، صندل، یا کافور
بوئیدن گل سرخ یا گل بنفشه

و الغذاء ماء الشعير.
غذا: ماء الشعير.

وأما الباردة
۲.نوع سرد

طب، تشریح و آناتومی

22 Jan, 21:05


یا علی شب دوشنبه ملازم جماع باش که اگر فرزندی آید حافظ قرآن و راضی به قسمت خدا باشد.

اگر شب سه شنبه جماع کنی و فرزندی آید پس از شهادت به شهادتین شهادت روزی وی گردد و خداوند با مشرکان او را کیفر نکند و بوی دهانش خوش باشد و رحم دل و با سخاوت و پاک زبان از غیبت و دروغ و بتهان است.

اگر شب پنج شنبه جماع کنی و فرزندی آید حاکمی از حکام گردد یا عالمی از علماء .

در روز پنج شنبه ظهر هنگامی که آفتاب در وسط آسمان است اگر جماع شود فرزند به دنیا آید تا پیر شود شیطان به او نزدیک نگردد و با فهم باشد و در دین و دنیا سلامت روزیش گردد.

اگر در شب جمعه با زنت جماع کنی و فرزندی آید سخنور و گویا و زبان آور شود. اگر در روز جمعه پس از عصر باشد و فرزندی آید معروف و مشهور و دانشمند گردد.

اگر شب جمعه بعد از عشاء باشد امید فرزندی می رود که از ابدال باشد انشاءالله.

ای علی! سفارش مرا نگاهدار چنانچه من از جبرئیل نگاه داشتم.

منبع:
#جلد_دوم_شرح_دفتر_دل
#علوم_اسراری

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

22 Jan, 21:05


نکات ناب علامه حسن زاده
آداب انعقاد نطفه
(نزدیکی کردن به نیت فرزند آوری)



امالى شيخ صدوق ، مجلس 84 حديث اول
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على ابن ابى طالب (عليهما السلام ) چنين سفارش كرد و فرمود:
((يا على چون عروس را به خانه تو آرند وقتى نشست كفش او را بكن و پايش را بشوى و آبش را به در خانه ات بريز كه چون چنين كنى خداوند از خانه ات هفتاد هزار رنگ فقر را ببرد و هفتاد هزار رنگ بركت در آن در آورد و هفتاد هزار رحمت بر تو فرو فرستد كه بر سر عروس بگردد تا بركت آن به هر گوشه خانه ات برسد. و خداوند عروس را از جنون و خوره و پيسى امان دهد كه به او رسند مادامى كه در آن خانه است .
سپس فرمود:

اى على عروس را در هفته نخستين از خوردن شيرها و سركه و گشنيز (سبزى امزنا) و سيب ترش باز دار زيرا كه زهدان از اين چار، سرد و نازاينده گردد؛ و بوريا در گوشه خانه به از زن نازاينده است . اگر عروس بر سركه خوردگى خون حيض بيند هيچگاه به خوبى از آن پاك نگردد. و گشنيز آن خون را در درونش بشوراند و زايمان را بر وى دشوار گرداند. و سيب ترش آن را از آمدن باز بدارد و بيمارى بر وى گردد.
سپس فرمود:
1- اى على در هنگام جماع سخن دنیا مگو مبادا كه فرزند گنگ و لال گردد. ذکر بسم الله الرحمن الرحیم ایراد ندارد.

2- و به عورت زن (در حين جماع ) نگاه نكن كه سبب نابينايى فرزند شود.

3- و با شهوت زن ديگرى در خاطرات با زنت جماع مكن كه فرزند مخنث(دوجنسه) آيد.

4- و ايستاده با زنت جماع مكن كه از كار خران است و اگر فرزندى آيد در فراش كميز ميزنده شود. (يعنى شب بول كننده در بستر شود .)

5- اول و ميانه و آخر ماه مجامعت مكن كه ديوانگى و خوره و گيجى (صرع) بسوى فرزند شتابند.

6- از ظهر زن جماع مكن كه اگر فرزندى آورد قيچ (لوچ و دوبين ) شود و شيطان به لوچ بودن انسان شاد است .

7- كسى كه با زن خود در بستر جنب است قرآن نخواند مى ترسم آتشى از آسمان فرود آيد و هر دو را بسوزاند.

8- جماع مكن جز آنكه خودت دستمالى داشته باشى و زنت نيز پارچه ديگر كه با يك پارچه خود را پاك نكنيد كه شهوت بر شهوت افتد كه مايه دشمنى بين شما مى شود و پس شما را به جدايى و طلاق كشاند.

9- در شب عيد فطر جماع مكن كه اگر فرزندى آيد بسيار شرور گردد.

10- در شب عيد اضحى (قربان ) جماع مكن كه فرزند شش انگشت يا چهار انگشت آيد.

11- زير درخت باردار جماع مكن كه فرزند جلاد و آدمكش و كدخدا آيد.

12- در مقابل آفتاب و نور آن جماع مكن اگر آنكه هر دو با روپوش باشند كه اگر فرزندى آيد دائما در سختى و فقر باشد تا بميرد.

13- ميان اذان و اقامه جماع مكن كه اگر فرزندى آيد خونخوار گردد.

14- اگر زنت باردار شد بى وضو با او جماع مكن كه فرزند كوردل و بخيل آيد. نزدیکی در غروب و بعد ازظهر هم بخل فرزند نتیجه دارد.

15- در نيمه شعبان جماع مكن كه فرزند، شوم و با خال چهره آيد.

16- در آخر ماه دو روز از آن مانده جماع مكن كه فرزند گمركچى و كمك كننده ظالم آيد و جمعى از مردم بدست او هلاك شوند.

17- بر سر پشت بامها جماع مكن كه فرزند منافق و رياكار و بدعت گزار آيد.

18- چون قصد سفر دارى در شب آن جماع مكن كه فرزند ولخرج آيد، رسول خدا اين آيه را خواند (سوره اسراء /30) براستى مبذرين برادران شياطين باشند.

19- چون در سفر رفتى تا سه شب جماع مكن كه فرزند كمك كننده ظالم و ستمگر بر عليه تو شود.

20- در ساعت اول شب با زنت جماع نكن(غیر شب جمعه)كه اگر فرزندى آيد، بسا باشد كه جادوگر و دنيا طلب در آيد.

منبع:
#جلد_دوم_شرح_دفتر_دل
#علوم_اسراری

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

22 Jan, 05:39


امام رضا عليه السلام مى‌فرمايد: بهترين وقت براى آميزش و انعقاد نطفه(فرزند آوری)زمانى است كه قمر در برج حمل (- فروردين) و يا در دلو (- ديماه) باشد و بهتر از همه وقتى است كه قمر در برج ثور (- ارديبهشت) باشد، زيرا برج ثور، شرف قمر است.
امام محمد تقى عليه السلام نيز مى‌فرمايد: شايسته است هنگام استفاده از دعا، طلوع قمر در برج عقرب نباشد.

در صندوق ماشاء الله مصرى صحيفه اى يافتند از زر سرخ كه بر آن نوشته بود هر كه عملى كند و قمر در سنبله يا در عقرب باشد پشيمان شود.

يكره التّزويج في محاق الشهر؛
ازدواج در محاق ماه كراهت دارد.
و عن علي بن محمد العسكرى عن آبائه عليه السّلام في حديث قال:
من تزوّج و القمر في العقرب لم ير الحسنى.
و قال:
من تزوّج في محاقّ الشهر فليسلم لسقط الولد؛
هركس كه در محاق ماه نکاح كند بايد آماده سقط جنين باشد
.

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

15 Jan, 10:00


سقط جنین در هر ماهی قتل به حساب می‌آید!

متاسفانه نمونه‌هایی وجود دارد که هم مذهبی و معتقد هستند و هم سابقه گناه بزرگی به نام «سقط جنین» دارند. ای وای از این تصور که «زیر سه ماه سقط ایرادی ندارد» درحالی که طبق اسلام قتل به حساب می‌آید و دیه بر گردن قاتل است.

صحبت‌های دردناک و صریح دکتر زنان درباره سقط جنین: دلیل اینکه جنین را نمی‌بینیم به معنی بی‌جان بودن جنین نیست. جنین چه قبل از سه ماهگی چه بعد از آن موجود زنده است و ما با سقط به موجود زنده شلیک می‌کنیم. فرض کنید مسلسل دارید و به یک انسان پشت دیوار شلیک می‌کنید.

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

04 Jan, 18:52


.
بسم الله الرحمن الرحیم

دستورالعمل زایمان طبیعی بدون درد و سختی

موقعی که خانم درد زایمانش گرفت و علامت مخصوص* رو دید؛


۱.شربت زعفران +  عسل
این رو که بخوره چهار دردش میگیره

۲.مخلوط شیر با زده تخم مرغ پخته شده
(پودر شده) +  دو قاشق عسل, قوت پیدا می‌کنه که از حال نرود

این رو بخوره که زور زایمان داشته باشه و کم نیاره...


بعد خوردن به چهل دقیقه نمی‌رسه طبیعی زایمان می کنه ان شالله


در کنار دستور اولی و قبلش این ترکیب زیر رو هم بخوره؛

جوشانده سیاه دانه که با عسل شیرین شده + جوشانده گل بابونه

به اذن الله به سرعت فارغ میشه ان شاءالله...💐

*علامت مخصوص خونی هست که به عنوان نشانه زایمان در روز نهم از رحم خارج میشود که بعدش درد های طبیعی شروع میشن.



#زایمان_طبیعی🌹

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

31 Dec, 02:59


و أما اختيار الأوفق منه
انتخاب بهترین دارو

فَيُستَخرَجُ من قُوَّةِ المَريض وضَعفِهِ.

اختیار بهترین و موافقترین دارو به توانایی یا ناتوانی بیمار وابسته است.

و أَمَا مُداواةُ العُضو خاصَّةً
درمان يك عضو خاص

فَتَتِمُ بِطْرُقِ أَربَعَةٍ.
درمان کامل اعضای خاص به چهار چیز بستگی دارد.
أحدها: المَأخوذُ من مِزاجِهِ.
فَإِنَّ الأعضاء مُختَلِفَةٌ في المزاجِ ، فَيُرَدُّ كُلُّ واحِدٍ منها إلى مزاجِهِ الطَّبيعي.

نخست تناسب درمان با مزاج عضو
از آنجا که مزاج اعضا مختلف است برای درمان لازم است هر عضو را به مزاج طبیعی اش بازگرداند.

الثَّانِي: المَأخوذُ مِن خِلقَتِهِ.
فَإِنَّه إن كانَ سَخيفاً (كَالرِّئَةِ) لا يُستَعمَلُ فيه الأدويَةُ القَويَّةُ.
و إن كانَ مُتَلَزِّراً (كَالكُليَةِ) يُستَعمَلُ فيه الأدويَةُ القَويَّةُ و إن كانَ وَسَطاً (كَالكَبِدِ) يُستَعمَلُ فِيهِ الوَسَطُ.

دوم تناسب درمان با سرشت عضو:
اگر بافت عضو نازك و متخلخل باشد مانند ریه باید از به کار بردن داروهای قوی پرهیز کرد. اما اگر بافت عضوی فشرده و سخت باشد مانند کلیه میتوان از داروهای قوی استفاده کرد.
در اعضای میانه مثل کبد نیز باید از داروهای معتدل استفاده کرد.

الثَّالِثُ : المَأْخوذ من قُوَّةِ العُضو.

فَإِنَّ العُضو متي كانَ رَئيساً أو يَعْمُ نَفعُهُ لِلبَدَنِ كَالمَعِدَةِ أو كان لطيفاً سوم تناسب درمان با توان عضو
اگر عضو بیمار از اعضای رئیسه است یا مانند معده نفع عام دارد یا

(كَالعَينِ) لا يُستَعمَلُ فيه ما يُحَلَّلَ قُوَّتَهُ.

از اعضای لطیف مثل چشم است از داروهایی که سبب از بین رفتن قوت عضو میشوند پرهیز باید کرد.

الرّابع: المَأخوذُ من وَضِعِهِ.
فَإِنَّهُ يُنتَفَعُ بِهِ:

چهارم تناسب درمان با جایگاه عضو
مفید بودن دارو برای عضو بیمار به چند چیز بستگی دارد:
- إما في تقديرِ قُوَّةِ الدَّواءِ بِحَسَبِ قُربِ العُضو و بُعدِهِ.
فَإِنَّ المَرِى يَسهُلْ تَغَيَّرُ مِزاجِهِ بِالدَّواءِ لِسُرعة وصوله اليه، ولا كذلكَ الرِّئَةُ.

قدرت دارو و سرعت رسیدن آن به عضو بیمار بر اساس دوری و نزدیکی عضو برای مثال مزاج مری را با دارو آسان تر میتوان تغییر داد تا ریه را زیرا دارو سریع تر به مری میرسد.

- و إمّا في مُشارَكَةِ العُضو لما يَتَّصِلُ بِهِ من الأعضاء. فَيُستَفرَغَ المادَّةُ التي حَصَلَت فيه من ذلك العُضو.

راه دفع ماده .بیماری خاصه آنجا که باید ماده بیماری یا فضولات از راه عضو مشارك عضو بیمار که بدان اتصال و پیوستگی دارد دفع کرد.
كَما إذا حَصَلَت المادَّةُ في الجانِبِ المُقَعَّرِ من الكَبِدِ، فَيُستَفرَغُ بِالمُسهِلِ نَحوَ الأمعاء. و إذا حصلت في الجانب
مثلا، وقتی ماده بیماری در سمت مقعر کبد باشد باید آن را از راه روده ها و با استفاده از مسهل دفع کرد،

المُحَدَّبِ، فَيُستَفرَغُ بالإدرار (نحو الكليتين).

ولی اگر ماده در سمت محدب کبد باشد باید آن را از راه کلیه ها و به وسیله مدرات دفع ساخت.

طب، تشریح و آناتومی

31 Dec, 02:59


و حال كيفية الهواء.
در درمان با دارو شناخت و مراعات امور زیر ضروری است:

-نوع بیماری
- سبب پیدایش آن
میزان توانایی و ناتوانی بیمار
مزاج حاصل از بیماری
- مزاج اصلی بیمار
-بایسته های سن بیمار
-عادتهای بیمار
-ویژگیهای سرزمین
-ویژگیهای فصل و زمان
-و وضع آب و هوا

و. أَمَا كَيفيَّةُ الدَّواءِ

انتخاب دارو و ویژگی مزاجی آن
فَتُستَخرَج
در این باره به چند نکته باید توجه کرد:

إما من كَيفيَّةِ المَرَضِ.
فَإِنَّ المَرْضَ الكَثِيرَ الحَرارَةِ يُداوي بالكَثِيرِ البُرودَةِ.

تناسب دارو با مزاج بیماری
برای نمونه بیماریهای بسیار گرم با داروهای بسیار سرد درمان میشوند.

- و إما من مزاجِ البَدَنِ.
كَالمَحرورِ الَّذي يُصِيبُهُ الحَرارَةُ. فَتَبريدُ مِزاجِهِ يَنبَغى أن يكونَ يَسيراً، و بِالضّد.

تناسب دارو با مزاج اصلی بیمار

مثلا، سزاوار است بدن شخص گرم مزاجی را که بدو حرارتی رسیده، بر اساس ضدیت گرمی و سردی فقط اندکی سرد کنند.

- و إما ممّا يُلائِمُ الوقت و الهواء و البلد.
فَإِنَّ الوَقتَ الحارَّ والهواء الحار والبَلَدَ الحار، يقتضى أن يكون التبريد فيه أكثر و بِالضّد.

تناسب دارو با زمان و هوا و شهر
مثلا در زمان گرما و هوای گرم و شهر ،گرم لازم است بیشتر بدن بیمار را سرد نمایند و بر عکس
و أما وقت استعمالِهِ وقت استفاده از دارو

فَيُستَخرَج:
در این باره نیز به چند چیز باید توجه کرد:

- إِمَّا من وقتِ المَرَضِ بِحَسَبِ المَبدأ و المُنتَهَي.
- و إما من قُوَّةِ المَريض.
فَإِنَّهُ إِن كَانَ قَوِيَّاً لَم يُؤخَّرِ الاستفراغ، و إن كانَ ضَعيفاً أُخْرَ لِيَتَراجَعَ القُوَّةُ بِالْأَعْذِيَةِ.

-تناسب دارو با دوره بیماری به نسبت آغاز و انجام آن
-تناسب دارو با توان بدنی بیمار
-مثلا در بیمار قوی دفع فضولات را نباید به تاخیر -انداخت ولی در بیمار ضعیف باید آن را به تاخیر -انداخت تا توان او با خوردن غذا باز گردد.

و إما مما يلائم الوقت.
كَما يُستَفرَغُ في الشّتاءِ عند أنصافِ النَّهار، و في الصيف بالأسحار.

-موافقت دارو با فصل
مثلا، دفع فضولات در زمستان باید به هنگام ،نیمروز و در تابستان در بامدادان باشد.

و أما جهَةُ استعماله انتخاب مسیر دادن دارو
فَيُؤْخَذُ مِن نَفسِ العُضوِ العَلِيلِ. كَالسَّحج في الأمعاء الغليا يُداوي بِالمَشروب، و في الأمعاء السُّفَلَي يُداوِي بِالحُقنَةِ.
این به محل بیماری در عضو بستگی دارد مثلا سحج خراش رودههای بالایی را با ،شربت و سحج روده های انتهایی را با حقنه درمان میکنند.

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹 @shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼 @Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

31 Dec, 02:58


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الثامن: في عِلاج المرضي
فصل هشتم درمان بیماران

و هو إما باستعمال التَّدابير و إما باستعمال الأدوية، أو بعلاج اليد.
درمان بیماران از سه راه انجام میگیرد تدابیر پیش گفته استفاده از دارو و اعمال دستی.

أما استعمال الأدوية

الف. استفاده از دارو
داروها بر دو نوعند یا خوردنی اند و یا غیر خوردنی
فقد يكونُ - [اما] من داخل، فَيَستَفرِغُ أَو يَحبِسُ أَو يُغَيِّرُ المِزاج.
و إما من خارج:
داروهای خوردنی یا سبب دفع ماده میشوند یا مانع خروج ماده میشوند یا بر مزاج تاثیر میکنند.
اما داروهای غیر خوردنی یا از بدن

- فَيَنقُصُ من البَدَنِ كَالدَّواء الحاد)
أو يَزِيدُ فيه (كَالمُنبِتِ لِلَّحم)
أو يَمنَعُ ما يَخْرُجُ
أو يُغَيِّرُ المزاج.

می کاهند مانند داروهای حاد یا بر آن می افزایند مانند داروهای رویاننده گوشت یا مانع خروج چیزی از بدن می شوند، و یا مزاج را دگرگون میکنند
و ذلك بالتقطير و التنطيل و الطلاء و التكميد، و ما أشبه ذلك.
شیوه های استفاده از داروهای غیر خوردنی به صورت ،قطور نطول ،طلا، کماد و مانند آنهاست.

و أما العلاج باليَدِ
ب. اعمال دستی

منظور از اعمال دستی شیوهه ای درمانی است که دارو در آنها نقش اصلی را ندارد.

فَكَالجَبرِ، و البَطْ، و الكي.
شکسته بندی شکافتن و داغ گذاردن از انواع اعمال دستی است.

پیش نیازهای درمان با انواع دارو
و. يَجِبُ في العلاج بالأدوية مراعاة:

- نوعِ الْمَرَضِ
و سببه
- و قُوَّةِ المَريض وضَعَفِهِ
- و المزاج الحادث - و المزاج الطبيعي
- و السِّنِ
-والعادة
- و البَلَدِ
-و الوقت الحاضر
- و حال كيفية الهواء.

در درمان با دارو شناخت و مراعات امور زیر ضروری است:

نوع بیماری
- سبب پیدایش آن میزان توانایی و ناتوانی بیمار

طب، تشریح و آناتومی

31 Dec, 02:58


ولی اگر ماده در سمت محدب کبد باشد باید آن را از راه کلیه ها و به وسیله مدرات دفع ساخت.
و اعلم.

نکته:
أنَّ المادَّةَ إذا كانت في الإنصِبابِ تُجذَبُ من مَوضِعٍ إلى موضع و إن كانَ بَعِيداً. و أما إِذا حَصَلَت في العُضو، فَإن كانَ العَهدُ قَرِيباً تُجذَبُ من مَوضِعٍ إِلى مَوضِعٍ قَرِيبٍ كَما تُجذَبُ مَادَّةُ الرَّحِمِ بِوَضعِ المحـ
الساقين و إن كانَ العَهْدُ بَعِيداً، فَتُسَيَّلَ من نَفْسِ العُضو.

اگر ماده در حال ریزش ،باشد باید آن را از جایی که هست به جایی دیگر هر چند دور باشد کشاند. اگر ریزش مواد تمام شده و از جمع شدن ماده در عضو بیمار مدت زیادی نگذشته باید آن را به عضو دیگری که محاذی و نزديك عضو بیمار است کشاند چنانچه با بادکش مواد موجود در رحم را به سوی ساقها میکشند).
اما اگر زمان زیادی از آن گذشته باید آن را از طریق همان عضو دفع کرد.

الفصل التاسع: في القصدِ والحِجَامَةِ
فصل نهم فصد و حجامت

أمّا الفَصِدُ
الف. فصد

فهو عِلاج قَوِى لِلأبدان الدَّمَوِيَّةِ و كَثِيري الأكل والشرب.
شیوه ای نیرومند در درمان بدنهای مردمان پرخون و پرخور است.

و العُروقُ المُعتادِ فَصدها . عُروقُ المِرفَقِ الّا أنّ العِلَّةَ إِن كانت في الرَّأْسِ، فَفَ صدُ القِيفالِ أسَرَعُ في التَّفعِ؛ و مَتى كانت في البَدَنِ، فَفَصد الباسِليقِ، أَسْرَعُ فِيهِ. سفَلِ

رگهایی که معمولا برای فصد انتخاب میشوند رگهای آرنجاند مگر آنکه بیماری در سر یا در نیم تنه پایینی ،باشد که در صورت اول، اثر فصد رگ قیفال و در حالت ،دوم اثر فصد باسلیق سریع تر
است.

و أما الأكحل، فَيَجْمَعُ مَنافِعَ العِرقينِ جَميعاً.

البته به جای دو رگ بالا میتوان به فصد رگ اکحل نیز بسنده کرد.

و أما الحِجامة
ب حجامت بادکش

فَفِعلُها ضَعِيفٌ ، و هى تَجذِبُ الدَّمَ ممّا يُجاوِرُ العضو الذى يُحجَمُ عليه ، و أقواها حِجَامَةُ الساقين.
شیوه هایی سودمند و ملایم به نسبت فصد در درمان که بر اثر آن خونهای مجاور موضع بادکش شده به زیر پوست کشیده میشود. بهترین و مناسبترین نقطه برای حجامت ساق پاهاست.

الفصل العاشر: في القيء و الإسهال و الحُقنَةِ

طب، تشریح و آناتومی

19 Dec, 15:01


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل السابع: في تدبير الصبيانِ و الشَّبانِ و الكهول و المشايخ
فصل هفتم: تدابیر مربوط به نونهالان ،جوانان میان سالان و کهنسالان

أما الصبيان
الف. نونهالان

فَمِزَاجُهُم حَارٌ رَطبٌ، فَيَجِبُ أن يكونَ غِذاؤُهُم وجَميعُ تدبيرهم البرودة و اليبوسة.
از آنجا که مزاج نونهالان گرم و تر است باید مزاج غذا و سایر تدابیر مربوط به آنان سرد و خشک باشد.

و أمّا الشَّبانِ
ب.جوانان

فَمِزَاجُهُم حار يابس، فَيَنبغي أن يكونَ غِذاؤُهُم و جَمِيعُ تُدبيرهم البرودة و الرطوبة.
چون مزاج جوانان گرم و خشک است شایسته است مزاج غذا و تدابیر مربوط به ایشان سرد و تر باشد.

و أما الكهول
ج. میانسالان

فَمِزاجهم بارد يابس، فَيَجِبُ أن يكونَ غِذاؤُهُم وجَمِيعُ تدبيرهم الحرارة والرطوبة.
چون مزاج این گروه سرد و خشک است بایسته است مزاج غذا و تدابیر مربوط به آنان گرم و تر باشد.

و أما المشايخ
د. کهنسالان

فَمِزاجهم مُختَلِفٌ ، فإن أعضائهم الأصلية باردة يابسة، والرطوباتِ البَلغَمِيَّةَ باقية في تجاويف أعضائهم مُجتَمِعَةٌ، فَيَنبَغِي أَن يُنظَرَ إلى الأعراض الظَّاهِرَةِ.
فإن كانت باردة يابِسَةً فَيَجِبُ أن يكونَ غِذاؤُهُم و جَمِيعُ تدبيرهم الحرارة و الرطوبة و إن كانت باردَةً رطبَةً فَيَجِبُ أَن يَكُونَ غِدَاؤُهُم و جميع تدبيرهم الحَرارَةَ واليُبوسة.
چون مزاج اعضای مختلف بدن آنان یکسان نیست و مزاج اعضای اصلی آنان سرد و خشک بوده و رطوبتهای بلغمی در داخل اعضا فرا هم آمدهاند شایسته است در تدبیر آنان به اعراض ظاهری توجه شود. اگر دلالت اعراض ظاهری بر سردی و خشکی بود باید مزاج غذا و سایر تدابیر آنان گرم و تر باشد؛ و اگر سرد و تر بود باید مزاج غذا و سایر تدابیرشان گرم و خشک باشد.

الفصل الثامن: في عِلاج المرضي
فصل هشتم: درمان بیماران

و هو إما باستعمال التدابير، و إما باستعمال الأدوية، أو بِعَلاجِ اليَدِ.
درمان بیماران از سه راه انجام میگیرد تدابیر پیش گفته استفاده از دارو و اعمال دستی.

أما استعمال الأدوية
الف. استفاده از دارو

داروها بر دو نوعند: یا خوردنی اند و یا غیر خوردنی.

فقد يكون
- [إما من داخل، فَيَستَفرغ أو يَحبِسُ أو يُغَيِّرُ المِزاج.

و إما من خارج:
داروهای خوردنی یا سبب دفع ماده میشوند یا مانع خروج ماده میشوند یا بر مزاج تاثیر میکنند.
اما داروهای غیر خوردنی یا از بدن

فَيَنقُصُ من البَدَن (كَالدَّواء الحاد)
أو يَزِيدُ فيه (كَالمُنبِتِ لِلَّحم) أو يَمنعُ ما يَخْرُجُ
أو يُغيّر المزاج.
می کاهند مانند داروهای (حاد) یا بر آن میافزایند مانند داروهای رویاننده گوشت یا مانع خروج چیزی از بدن میشوند و یا مزاج را دگرگون میکنند.
و ذلك بالتقطير و التنطيل و الطلاء، والتكميد، و ما أشبه ذلك.
شیوه های استفاده از داروهای غیر خوردنی به صورت قطور نطول طلا ،کماد و مانند آنهاست.

و أما العلاج باليَدِ
ب. اعمال دستی

منظور از اعمال دستی شیوههای درمانی است که دارو در آنها نقش اصلی را ندارد.
فَكَالجَبر، و البط، و الكي.
شکسته بندی شکافتن و داغ گذاردن از انواع اعمال دستی است.

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹
@shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼
@Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

12 Dec, 18:11


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل السادِسُ : في تدبير الحُبلي و المُرضِعَةِ و الأطفال
فصل ششم: تدابیر مربوط به زنان باردار شیرده و کودکان

أما الحُبلي
الف. زنان باردار

فَيَجِبُ أَن تَحتَرِزَ عن القصدِ والحِجَامَةِ والإسهال و القىء إلا عند مساس الحاجَةِ
- و عَنِ الفَزَعِ الشَّديدِ
- و الأصوات الهائلة
و شم روائح الأَطْعِمَةِ بَعْتَةً.

♻️زنان باردار باید از
_فصد و حجامت
_اسهال و قی جز در موارد ضروری
- ترس شدید
_صداهای مهیب
_و استشمام ناگهانی بوی غذا پرهیز کنند.

و ينبغي أن تَتَعَهَّدَ
شایسته است زنان باردار برای پاک

الجلنجبين و السِّكَنجَبِينَ لِتَنقِيَةِ المَعِدَةِ و إسقاط شهوة الطين.
شدن معده و از بین رفتن ویارشان به خاک همواره از گلقند و سکنجبین استفاده کنند.

و أمّا المُرضِعَةُ
ب. زنان شیرده

فَتَدبيرها أن لا يُجامِعَها زَوجها، ولا تُلزِمُ الدَّعَةَ والسُّكونَ. فَإِنَّ ذلك يُفْسِدُ لَبَنَها.

این گروه از زنان باید از نزدیکی با شوهر و تن آسانی و بی حرکتی پرهیز کنند زیرا این امور شیر را تباه میسازند.

و أما الطفل
ج.کودکان

فَتَدبِيرُهُ تَعديل الأخلاقِ. فَوَجَبَ أَن لا يَعرِضَ لَهُ خَوفٌ أَو غَضَبٌ شَدِيدٌ أو غَمَّ أو سَهَرٌ مُفرِط . فَإِنَّ ذلك يَكسِرُ نَشَاطَهُ و يَمْنَعُ نُشوءَهُ.

تدبير كودك در معتدل داشتن اخلاق اوست. در نتیجه باید او را از ترس و خشم شدید یا غم و بیداری بسیار دور نگاه داشت زیرا این امور نشاط را از او گرفته و مانع رشدش میشوند.

الفصل السابع: في تدبِيرِ الصِّبيانِ و الشَّبانِ و الكهولِ والمَشايخ
فصل هفتم: تدابیر مربوط به نونهالان ،جوانان میان سالان و کهنسالان.

أما الصبيان
الف نونهالان

فَمِزَاجُهُم حَارٌ رَطَبٌ، فَيَجِبُ أن يكونَ غِذاؤُهُم وجَمِيعٌ تدبيرهم البرودة و اليبوسة.

از آنجا که مزاج نونهالان گرم و تر است باید مزاج غذا و سایر تدابیر مربوط به آنان سرد و خشک باشد.

و أمّا الشَّبانِ
ب. جوانان

فَمِزاجُهُم حار يابس، فَيَنبَغِى أَن يَكونَ غِذاؤُهُم وجَمِيعُ تدبيرهم البُرودَةَ و الرُّطُوبَةَ.

چون مزاج جوانان گرم و خشک است شایسته است مزاج غذا و تدابیر مربوط به ایشان سرد و تر باشد.

و أما الكهول
ج میانسالان

فَمِزاجهم بارد يابِسٌ فَيَجِبُ أَن يَكونَ غِذاؤُهُم وجَمِيعُ تدبيرهم الحَرارَةَ والرُّطُوبَةَ.

چون مزاج این گروه سرد و خشک است بایسته است مزاج غذا و تدابیر مربوط به آنان گرم و تر باشد.

و أما المشايخ
د. کهنسالان

فَمِزَاجُهُم مُختَلِفٌ، فإن أعضائهُمُ الأصلية باردَةً يابسة، والرطوباتِ البَلغَمِيَّةَ باقية في تجاويف أعضائهم مُجتَمِعَةً، فَيَنبَغِي أَن يُنظَرَ إِلَى الأعراض الظَّاهِرَةِ.
فَإن كانت باردَةً يَابِسَةً فَيَجِبُ أن يكونَ غِذاؤُهُم وجَمِيعُ تدبيرهم الحَرارَةَ والرُّطُوبَةَ؛ وإن كانت باردَةً رطبَةً فَيَجِبُ أَن يَكُونَ غِدَاؤُهُم و جميع تدبيرهم الحرارة و اليبوسة.

چون مزاج اعضای مختلف بدن آنان یکسان نیست و مزاج اعضای اصلی آنان سرد و خشک بوده و رطوبتهای بلغمی در داخل اعضا فرا هم آمده اند شایسته است در تدبیر آنان به اعراض ظاهری توجه شود اگر دلالت اعراض ظاهری بر سردی و خشکی بود باید مزاج غذا و سایر تدابیر آنان گرم و تر باشد؛ و اگر سرد و تر بود باید مزاج غذا و سایر تدابیرشان گرم و خشک باشد.

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹
@shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼
@Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

08 Dec, 02:25


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الخامس: في التَّدبِيرِ بِحَسَبِ الفُصولِ فصل پنجم تاثیر فصلها در تدابیر

أما الربيع
الف. بهار

فَإِنَّهُ يُبادَرُ في أوَّلِهِ إلى الفَصدِ . و الإسهال و يُحترز فيه عَن كُلِّ ما يُسَخّنُ و يُرَطِّبُ.
اقدام به فصد و خوردن مسهل باید در اوایل این فصل باشد. در طول فصل نیز از چیزهایی که مزاج را گرم و تر میسازد باید پرهیز کرد.

و أما الصيف
ب. تابستان

فَيَنقُصُ فيه الغذاء والشَّرابُ والرِّياضَةُ و يلزم الظل والكَنُ ، و الهدوء و المُطفِئات، و يُبادَرُ إِلى القَيءِ.
در این فصل باید از میزان خوردن و نوشیدن و حرکات ورزشی کاست و به سایه درختان یا سایه بانها پناه برد و آرامش گزید و از اغذیه و اشربه ای استفاده کرد که حرارت بدن را کاهش میدهند و به جای فصد و مسهل از قی استفاده کرد.

و أما الخريف
ج. پاییز

فَيَجِبُ الإحتِرازُ فيه من:
- المُجَفِّفاتِ
و الجماع
و الماء البارد
. و النَّومِ في المَكانِ البارِدِ
- و حَرِّ الظَّهيرَةِ و بَردِ الغَدَواتِ واللَّيالى
و أكل الفواكه.
و يُستَعمَلُ في أَوَّلِهِ الاستفراغ و يُؤكَلُ فيه ما يُرَطَّبُ ويُسَخّنُ قَلِيلًا.
در این فصل، باید از
_چیزهای خشك كننده
_نزدیکی کردن
- نوشیدن آب سرد
خوابیدن در مکانهای سرد
_گرمای نیمروز و سرمای صبح و شام
_و خوردن میوه پرهیز کرد.
در اول فصل، برای کاهش فضولات، فصد و اسهال ملایم و در طول فصل خوردنیهایی که بدن را کمی گرم و تر سازند نیکوست.

و أمّا الشّتاء
د. زمستان

فَيَجِبُ الاحتِرَازُ فيه من الفَصدِ والقَىء، و يَرخُصُ فيه الإسهال عند مَساسٌ الحاجة، و يُكثر فيه الغذاء.
مقدار غذا را باید در این فصل بیشتر و از فصد و قی پرهیز کرد ولی در صورت نیاز، اسهال جایز است.

#قانونچه
🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹
@shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼
@Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

21 Nov, 18:19


الفصل الرابع: في تدبيرِ النَّومِ واليَقظَةِ
فصل چهارم خواب و بیداری

الف. خواب
خَيْرُ النَّومِ ما كانَ بَعدَ انجِدارِ الطَّعَامِ عن فَمِ المَعِدَةِ.
بهترین زمان خواب، وقتی است که غذا، در فرآیند هضم، از دهانه معده به پایین رفته باشد.

و يَجِبُ أَن يَكونَ مُعتَدِلًا، فَإِنَّهُ يُمَكِّنُ القوة من أفعالها و يُكَثْرُ جَوهَرَ الرُّوحِ.
خواب باید به اندازه معتدل نه کم و نه زیاد باشد زیرا خواب معتدل نیروی طبیعی را بر انجام بهتر کارهایش قادر میسازد و جوهر روح را زیاد می گرداند.

و النَّومُ على الجوعِ رَدِى مُسقِطْ لِلقُوَّةِ و مُهَزِّلْ لِلبَدَنِ.
خوابیدن در حال گرسنگی بد است و سبب سقوط قوه و لاغری می شود.

و في النَّهارِ يورِثُ الأمراض الرُّطوبيَّةَ والنَّوازِلَ و يُفْسِدُ اللُّونَ.
خواب، به هنگام روز موجب بروز امراض رطوبی و ریزش مواد میشود و رنگ رخساره را دگرگون میسازد.

و النَّومُ على الاستلقاءِ يَجلِبُ الفُضولَ إلى غَيرِ مَجارِيها ، فَيُحدِثُ الأمراض الرَّدينَةَ، مِثلُ الكابوس و السَّكتَةِ.
خوابیدن بر پشت سبب ورود فضولات به مجراهایی غیر از مجاری طبیعی خویش گشته و در نتیجه سبب پیدایش بیماریهای بدی چون کابوس و سکته میگردد.

و أمّا اليَقَظَةُ
ب بیداری

فإن أفرط فييَبْسُ الجَسَدَ ويُفنِى الرطوبة، ويَمْنَعُ الاستمراء، ويُفسد المزاج و إن أفرَطَ في الغَايَةِ أُورَثَ الجُنونَ.
بیداری زیاد سبب خشکی بدن، از بین رفتن رطوبات، هضم نشدن درست غذا و فساد مزاج میشود و چنانچه از حد بگذرد، به جنون نیز می انجامد.


#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹
@shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼
@Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

21 Nov, 18:17


و أما الدلك
ب مالش (ماساژ)

فَيَنقَسِمُ
مالش به انواع زیر تقسیم میشود:
إلى صلب فَيَشُد.
مالش سخت که سبب سفت شدن بدن میشود.

و إلى لَيْنِ فَيُرخِي.
مالش ،نرم که بدن را شل میکند.

- و إلى كثيرٍ فَيُهزل.
مالش بسیار که موجب لاغری میشود.

- و إلى مُعتَدِل فَيُسَمِّنُ.
مالش معتدل، که فربهی می آورد.

- و إلى خَشِن و هو أن يكونَ بِخِرفَةِ خَشِنَةٍ فَيَجذِبُ الدَّمَ.
مالش زبر، که به وسیله پارچه زبر انجام میگیرد و موجب جذب خون به موضع مالش می گردد.

و إلى أملس و هو الذي يكونُ لَمسَهُ بالكَفْ اللَّيْنَة والخِرقَةِ اللَّيْنَةِ فَيَحبِسُ الدَّمَ.
و مالش نرم که با نرمی کف دست و پارچه نرم انجام میشود و موجب احتباس خون در موضع میشود.

الفصل الثالث: في تدبير الاستحمام
فصل سوم در باب حمام

خَيْرُ الحَمامِ ما قَدَمَ بِناؤُهُ، واتَّسَعَ فَضاؤُهُ و طَابَ هَواؤُهُ، وعَذَبَ ماؤه، وقُدْرَ الأتون وقودُهُ بِقَدَرٍ مِزاجِ مَن أَرادَ وُروده.
بهترین حمام آن است که بنای آن قدیمی ،فضایش وسیع، هوایش خوب، آبش شیرین و گرمایش با مزاج حمام گیرنده هماهنگ باشد.

و ينبغى أن لا يكونَ الحَمامُ حارًا بإفراط فَإِنَّهُ يُحَلَّلَ ويُرخى، ولا فاتِراً فَإِنَّهُ لا يَجذِبْ العَرَقَ بَل يَجِبْ أَن يَكُونَ مُعْتَدِلًا بِحَيثُ يَتَرَشَّحُ الجَسَدَ فيه في زَمَانٍ مُعتَدِل و يُستفاد منه خرارَةً لَطِيفَةً.

حمام نه باید بسیار گرم باشد تا بدن را تحلیل برده و شل گرداند و نه چندان ولرم که مانع ریزش عرق شود، بلکه باید حرارت آن معتدل باشد تا در زمان معمول عرق بر بدن نشیند و به سبب آن حمام حرارتی لطیف در بدن پدید آید.

ویژگیهای حمام
و الحمامُ مُسَخّن بِهَوائِهِ مُرَطَّبٌ بِمَائِهِ.
هوای حمام سبب گرمی بدن و آب آن موجب تری آن میشود.

و البيت الأوّل منه مُبَرِّدُ مُرَطّب، والثاني منه مُسَخّنٌ مُرَطَّبٌ، والثالث منه مُسَخّنٌ مُجَفِّفٌ.
خانه نخستین یا سربینه حمام سرد و تر کننده خانه دوم یا صحن آن گرم و تر کننده و خانه سوم یا گرمخانه آن گرم و خشك کننده است.

و يَنبَغِى أن يُستَعمَلَ في كُلِّ بَيتٍ من بُيوتِ الحَمامِ الماء المُشاكِلُ بِهَوائِهِ فَلا يُستَعمَلُ في البيت الحار الماء البارد، ولا في البيت البارد الماء الحارُ الشَّدِيدُ الحَرارَةِ، فَإِنَّ ذلِكَ يُحدِثُ الإقشعرار.
بهتر است در هر بخش حمام از آبی استفاده شود که با هوای آن بخش متناسب است؛ یعنی در بخشهای گرم از آب سرد و در بخشهای سرد از آب بسیار گرم استفاده نگردد زیرا سبب بروز فراشا در بدن میشود.

و الاستحمام على الريق يُجَفِّفُ البَدَنَ، و على الشَّبَعِ يُسَمِّنُ البَدَنَ و يَجِذِبُ
ناشتا به حمام رفتن بدن را خشک و استحمام با شکم پر به سبب

الغذاء إلى ظاهِرِ البَدَنِ، إلا أنَّهُ يُحدِثُ السُّدَدَ فَالأولي أن لا يكون على الريق و لا على الشِّبَعِ المُفرِط.
جذب غذای موجود در خون به ظاهر بدن آن را فربه میسازد و حتی سبب بروز سده میشود. در نتیجه، نباید با شکم خالی یا با شکم پر به حمام رفت.
و يجب الإحتراز عن الأكل والشرب في الحَمامِ، فَإِنَّ ذلك يوجِبُ سُرعَةَ التَّفوذِ إلى أقاصى الأعضاء قبل الإنهضامِ، لِسِعَةِ المجاري.
در حمام باید از خوردن و آشامیدن پرهیز کرد زیرا این کار به سبب گشادگی مجاری، نفوذ غذای ناگوارده به اندام دورتر بدن را سرعت می بخشد.

و كثرة الجلوس في الحمام توجب
انصباب الفضول إلى الأعضاء الضَّعِيفَةِ
- و إرخاء الجَسَدِ
و الإضرار بالغضب
و تحليل الحَرارَةِ الغُريزية
و إسقاط شهوةِ الطَّعام و الباه.
زیاد در حمام ماندن موجب
_ریزش فضولات بر اعضای ضعیف تر،
_سست شدن بدن،
_آسیب رسیدن به عصبها،
- تحلیل رفتن حرارت غریزی
_بی میلی به غذا
_و بی میلی جنسی میشود.

بَل الحمام نفسه يوجِبُ ذلك كله.
به طور کلی حمام خود موجب بروز همه این آفات هست.

طب، تشریح و آناتومی

21 Nov, 18:14


بسم الله الرحمن الرحیم

المَقالَةُ الخامِسَةُ: في تدبير الأصحاء و عِلاج المرضي علي وجه كلى و هي تَشتَمِل علي فصول
مقاله پنجم در بیان روشهای کلی تدبیر تندرستان و درمان بیماران است در چند فصل.

الفصل الأول: في تدبير المأكول والمشروب
فصل اول خوردنیها و آشامیدنیها

أما الغذاء
الف. غذا

در خوردن غذا رعایت نکات زیر لازم است
فَيَجِبُ تعديل مقداره و الشكون بعده.
خوردن به قدر اعتدال استراحت کردن پس از غذا

ولا يجوز الجمع بين الأطعِمَةِ المُختَلِفَة في أكلة واحِدَةٍ، إلا إذا كان المأكول دَسِماً ، فَيُؤكل معه مالح أو حريف، و على العكس.
پرهیز از خوردن غذاهای مختلف در یک وعده البته غذاهای چرب با خوردنیهای شور و تند یا بر عکس سازگارند.

و الأولى أن لا يُدمِنَ الإنسان على طعام واحد، بل يُخالف الأطعمة.
بهره بردن از غذاهای متنوع و استفاده نکردن از يك نوع غذا به مدت طولانی بهتر است.

- و يجب أن لا يُماطِلَ الشَّهْوَةَ فَإِنّها توجِبُ انصباب المَواد الرَّدينَةِ إلى المَعِدَةِ.
به تاخیر نینداختن غذا در زمان گرسنگی این کار موجب ریزش مواد زیانبار به معده میشود.

و ينبغى أن يكون الأكل في أعدل أوقاتِ النَّهارِ. فَإن كان شتاء ففي أنصافِ النَّهار، وإن كان صيفاً ففي طَرَفَي النَّهارِ.
بهتر است خوردن غذا در معتدل ترین زمان از روز نه‌ گرم و نه سرد باشد مثلا در زمستان غذا باید در نیمروز، و در تابستان در‌ دو هنگام صبح و شب صرف شود.

و أما الماء
ب. آب

فَوَقتُهُ العَطش سواء كان على الطَّعام أو بَعدَهُ.
زمان نوشیدن آب هنگام احساس تشنگی است خواه بلافاصله بعد از خوردن غذا یا پس از آن باشد.

الفصل الثاني: في الرياضة والدلكِ
فصل دوم ورزش و مالش

أما الرياضة
الف. ورزش

و هي حَرَكَةً إراديَّةً تُضطر إلى التَّنفّس العظيم.
ورزش حرکتی است ارادی که انسان را به کشیدن نفسهای بلند وامی دارد.

و الرياضة تدفع الأمراض المادية و تُنعِشُ الحَرارَةَ الغَريزيَّةَ وتَصَلَّبُ المَفاصِلَ َو تُحَلَّلُ الفَضَلاتِ و تَوَسَّعُ المَسامَّ.
ورزش موجب دفع بیماریهای مادی، افروزش حرارت غریزی، محکم شدن مفاصل، تحلیل رفتن فضولات بدن و باز شدن روزنه های پوست میشود.

و تنقسم الرياضة إلى: - ما يَعْمُ الجَسَدَ
،ورزش از نظر تاثیر در اعضای بدن به دو دسته تقسیم میشود:
- و إلى ما يَخُصُّ بَعض الأعضاء دونَ البَعض.

ورزشهایی که بر همه اعضا اثر میکنند و ورزشهایی که تنها بر عضوی خاص اثر دارند.

أما العامة
ورزشهای مربوط به همه بدن

فهي المُصارَعَةُ، و العدو، و الرَّكضُ، و المشى بِالرِّفق.
از جمله آنها ،کشتی و اسب دوانی و پیاده روی نرم است.

و أما الخاصة
ورزشهای مربوط به عضوی خاص

فَمنها القراءةُ بِصَوت عالٍ فَإِنَّها توجب تنقيةَ الرَّأْس من الفُضول و إعدادَهُ لِقَبول الغذاء.
از جمله آنها آواز خواندن با صدای بلند است که سبب دفع فضولات از سر و آمادگی آن برای پذیرش غذا میشود.

و منها رَفعُ الحَجَرِ والتَّزعُ القُسى الصُّلب، و اللعب بالكَرَةِ والصَّولَجانِ فَإِنَّها تُنقَّى اليَدَينِ والعُنقَ والصَّدرَ والكَيْفَينِ والظهر.
وزنه برداری، تیراندازی با کمانهای سخت، بازی با توپ و چوگان نیز موجب پاک شدن دستها ،گردن ،سینه و کتفها، و عضلات پشت
از فضولات میشوند.

و منها المشئ السَّرِيعُ فَإِنَّهُ يُنَقَّى الإليتَينِ و الفَخِذَينِ و السَّاقَينِ و القَدَمَينِ.

پیاده روی تند از دیگر ورزشهای عضوی است که سبب پاکسازی سرین ،ران، ساق و پاها میشود.

و أما وقت الرياضة
زمان ورزش

فعند نقاءِ البَدَنِ من الفُضولِ الخلطية و البراز و بعد انهضام الطعام.
ورزش باید در زمان پاک بودن بدن از فضولات خلطی، خالی بودن روده ها از مدفوع و پس از هضم غذا انجام شود.

طب، تشریح و آناتومی

15 Nov, 17:43


رسوب خاکسترین رمادی

فَيَدُلُّ علي بَلَغَمٍ، أَو مِدَّةٍ عَرَضَ لَها بِطُولِ اللَّبِثِ تَغَيَّرُ اللَّونِ.
این رسوب بر وجود بلغم یا عفونتی دلالت دارد که به سبب زیاد ،ماندن در بدن تغییر رنگ یافته است.

و أمّا العَلَقِيُّ والدَّمَونُ
رسوب لخته ای (علقی)

فإن كان شديد المُمازَجَةِ يَدْل على ضعف الكبد.
و إن كان دون ذلك ذل على جراحة في مجزي البول. فإن كان متميزا فأكثرة من المثانة و القضيب
اگر به شدت با ادرار آمیخته باشد نشانه ضعف کبد است.
اگر آمیختگی آن با ادرار کمتر باشد نشانه وجود جراحتی در مجاری ادرار است.
و اگر از ادرار جدا باشد اغلب به سبب وجود عارضه ای در جداره مثانه یا آلت تناسلی است.

حالات قرار گرفتن رسوب

و الرُّسُوبُ يَنقَسِمُ بِحَسَبِ المَكانِ إِلَى غَمَامِ، و مُعَلَّقٍ، و راسِبٍ.
رسوب، بر حسب جای قرار گرفتنش در ادرار بر سه نوع است رسوب ابری، رسوب شناور، و
رسوب ته نشین.

أما الغمام
رسوب ابری

فهو الطافي، وشبية قلة النضج وتصعد الريح.
این رسوب در بالای ادرار قرار میگیرد و سبب پیدایش آن کم پختگی و باد موجود در جوهر ماده است که سبب بالا رفتن آن می شود.

و أما المعلق
رسوب شناور

فهو الواقف في الوسط، وسببه قلة الأمرين المذكورين.
این رسوب در میان ادرار شناور است و سببش اندك بودن عوامل مذکور در پیدایی رسوب ابری است.

و أما الترابي
رسوب ته نشین

فَيَدُلُّ في الرُّسُوبِ الطَّبيعي علي النضج، و في غيرِ الطَّبيعي علي سُوء الحال.
وجود این حالت در رسوبات طبیعی نشانه ،پختگی و در رسوبات ناطبیعی نشانه بدی حال است.

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹
@shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼
@Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

15 Nov, 17:42


المثانة
دم گدازش اعضاء با جرب مثانه است.

و أما اللحمي
رسوب گوشتی (لحمی)

فَسَبَبُهُ سَبَبُ الكُرسنى.
سببش همان سبب رسوب کرسنی است.

و أمّا الدَّسَمى
رسوب چرب (دسمی)

فيدل على ذوبان الأعضاء.
نشانه گدازش اعضاست.

و أما المدى
رسوب عفونی (مدی)

فَيَدُلُّ علي انفِجَارِ القَرحَةِ.
نشانه سر باز کردن جراحتهای داخلی است.

أما المخاطي
رسوب مخاطی

فيدل على خلط غليظ.
نشانه وجود خلط غلیظ در بدن است.

و أما الشعري
رسوب موئین (شعری)

فَسَبَبُهُ انعِقادُ رُطُوبَةٍ مُستَطِيلَةٍ.
سبب آن انعقاد رطوبت دراز و کشدار است.

و أما الخميري
رسوب خمیری

فهو شَبِيةٌ بِقِطَعِ الخَمِيرِ المَنقُوعِ في الماء و يَدُلُّ علي ضَعْفِ المَعِدَةِ و سُوء الهضم. این رسوب به پارههای خمیر میماند که در آب انداخته باشند و نشانه ضعف معده و بدی گوارش است.

و أما الرملي
رسوب شنی (رملی)

فيدل على خصاة منعقدة أو في الانعقاد.
این رسوب نشانه دو چیز است وجود سنگ در کلیه و مثانه با آغاز تشکیل آنها.

و أما الرمادي

طب، تشریح و آناتومی

15 Nov, 17:40


ر سوبی سفید رنگ به هم پیوسته متخلخل و ریز است که بر اثر تکان دادن قاروره به سرعت پخش شده و به کندی ته نشین می شود.
و أجوَدُ ما يُخالِفُ الأبيض هو الأحمر، ثُمَّ الأصفر.
پس از رسوب ،سپید بهترین رسوبات ،طبیعی رسوب سرخ رنگ و پس از آن رسوب زرد رنگ است.

و أمّا غَيرُ الطَّبِيعِي
ب. رسوب ناطبیعی

فَيَنقَسِمُ إلى:
خُراطی، و دشیشی، و لحميٌّ، و دَسَمی، و مدی، و مُخاطی و شعری و خمیری و رملی، و رمادی، و عَلَقی و دَمَوِي. این رسوب به انواع زیر تقسیم میشود.
پوسته ای زرنیخی ،گوشتی ،چرب، عفونی ،مخاطی موئین خمیری ،شنی ،خاکسترین لخته ای و خونی.

أما الخراطي رسوب پوسته ای (خراطی)
فهو شبية بِالقُشُورِ.
رسوبی است پوسته پوسته که از نظر ،رنگ آن را به پنج نوع تقسیم کرده اند.
- فمنه صفائِحُ بيضٌ ، و يَدُل علي انجِرادِ المَثانَةِ.
رسوب سپید وجود پوستههای سفید رنگ در ادرار نشانه وجود خراشیدگی در لایههای داخلی مثانه است.
و منه صَفَائِحُ لَحمِيٌّ حَمْرٌ ، ويَدُل علي انجِرادِ الكليتين.
رسوب سرخ وجود پوستههای گوشتی سرخ رنگ در ادرار نشانه خراشیدگی سطح داخلی کلیه هاست.

- و منه كَمَدُ اللُّونِ، و يَدلُّ علي انجرادِ الأعضاء الأصلية.
رسوب تیره وجود پوستههای تیره رنگ در ادرار نشانه وجود خراش در سطح داخلی اعضای اصلی غیر از مجاری ادراری است دو رسوب دیگر در انواع رسوب پوسته ای قرار دارند که شبیه ذره هایی ریزند.
این رسوبات عبارتند از:
- و منه أجزاء صغارٌ حُمرٌ تُسَمَّي كُرسَنيّة، ويَدْلُّ علي احتراق في أجزاء الكبد و الكلية.
رسوب کسنی این رسوب شامل ذره های سرخ رنگی است بزرگتر از ارزن که نشانه وجود احتراق در اجزای کبد یا کلیه است. و منه أجزاء صغارٌ لا حَمرَةَ لَها يُسَمَّى نُخالياً ، و يَدلُّ على جَرَبِ المَثانَةِ.
رسوب سبوسی نشانه وجود جرب در مثانه ست. ذره های این رسوب از رسوب کسنی کوچکترند و سرخ رنگ نیز نیستند.

و أما الدشيشي
رسوب زرنیخی (دشیشی)

فهو شبية بالزرنيخ الأحمر و يُسَمَّي سويقياً أيضاً ، ويَدلُّ علي احتراقِ الدَّمِ، أَو ذَوَبانِ الأعضاء، أو جَرَبِ .
این رسوب به زرنیخ سرخ شبیه است و به آن سویقی قاووتی نیز میگویند این رسوب نشانه احتراق

طب، تشریح و آناتومی

15 Nov, 17:38


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الخامس: في صَفاءِ البَولِ و كُدُورَتِهِ و قِلَّتِهِ و كَثرَتِهِ و زَبَدِهِ

فصل پنجم: صافی و کدری کم و زیادی و حالات کف روی ادرار

أما الكدورة
کدر بودن ادرار

فسَبَبُهُ مادَّةٌ أَرضِيَّةً مع ريح : يُخالط المائية.
سبب کدری ادرار ترکیب ماده ای ارضی با کمی باد است که به ماده مائی آمیخته اند.

و أما الصفاء
صاف بودن ادرار

فَسَبَبُهُ يُخالِفُ سَبَبَ الكُدُورةِ.
سببش ضد سبب کدری است

و يُعرَفُ منهما حال الإعتدال.
از شناخت تفاوت این دو نوع حالت اعتدال ادرار شناخته میشود.

و أمّا قليل المقدار
کم بودن ادرار

فَيَدلُّ علي ضَعفِ القُوَّةِ، أو تَحليلٍ كَثيرٍ ، أو انصراف المادة إلى جهةٍ أخرى.
دلالت بر ضعف قوه یا تحلیل ،زیاد یا انصراف ماده به جانب دیگر میکند.

و أما كَثيرُ المقدار
زیاد بودن ادرار

فَيَدلُّ علي ذَوَبانٍ، أَو استفراغ فُضُولٍ زَائِدَةٍ.
دلالت بر ذوب شدن رطوبات یا دفع فضولات زائد بدن از راه ادرار دارد.

أما المُعتَدِلُ بينهما
ادرار معتدل در مقدار

فَيَدلُّ علي جري الأسباب علي المجري الطَّبيعي.
دلالت بر طبیعی بودن حال بدن دارد.

و أَما الزَّبَدُ
حالات کف روی ادرار

فَكِتَافَتُهُ و طُولُ بَقَائِهِ يَدَلانِ علي اللُّزوجَةِ، و كَثرَتُهُ تَدْلُّ علي كَثرَةِ الرِّيحِ الغَلِيظ. متراکم بودن کف و دیرپایی آن نشانه لزجی ماده درون ،ادرار و زیاد بودن آن نشانه زیاد بودن باد غلیظ در ادرار است.

الفصل السادس: في الرسوب
فصل ششم رسوبات درون ادرار أغلظ

و هو جوهر من المائيَّةِ مُتَمَيِّرٍ عنها و إِن تَعَلَّقَ أو طَفَا.
مراد از رسوب در ادرار صرف مواد ته نشین نیست بلکه وجود هر ماده ای است که غلیظتر از آب ،باشد حتی اگر بر روی ادرار ایستاده
یا در میان آن شناور باشد.

و يَنقَسِمُ إِلى طَبيعي و غَيرِ طَبيعي.
رسوبات موجود در ادرار به دو گروه طبیعی و ناطبیعی تقسیم میشوند.

أما الطبيعي
الف. رسوب طبیعی

فَإِنَّهُ أَبْيَضَ راسِبٌ مُتَّصِلُ الأجزاء مُتَخَلخِلٌ لَطيفٌ إذا حُرِّكَ انبَسَطَ سَرِيعاً، ولا يُسْرِعُ النُّزُولَ.

طب، تشریح و آناتومی

08 Nov, 10:34


و أمّا السَّوادُ
طیف سیاه
فَمَراتِبُهُ أَربَعةً:

الأسود السّالِكَ من طَرِيقِ الزَّعْفَرانِيِّ، و يَدُلُّ عَلي سَوداء آخِذَةٍ من و الأسود الآخِذُ من القُتمَةِ، ويَدْلُّ علي سوداء آخِذَةٍ من الدَّمَويَّةِ.

این طیف چهار درجه دارد.

الصفراء.

رنگ ادرار ابتدا زعفرانی و سپس سیاه شود این حالت نشانه سودایی است که از سوختن صفرا حاصل شده است. سیاهی برآمده از رنگ سرخ تیره باشد این حالت نشانه سودایی است که از سوختن دم حاصل شده است.

و الأسوَدُ الآخِذُ من الخُضرَةِ، ويَدُلُّ علي السَّوداءِ الصَّرِفَةِ.
و الأسود الصَّارِبُ إِلى البَياضِ ، و يَدُلُّ عَلي سَوداءَ بَلغَمِيَّةٍ.
سیاهی برآمده از رنگ سبز .باشد. این رنگ ادرار نشانه وجود سودای تنهاست. سیاهی که به سپیدی میزند وجود این رنگ نشانه وجود سودای بلغمی است.

و أمّا البَياضُ
طیف سفید

فَيَدُلُّ علي البُرُودَةِ وعَدَمِ النُّصْحِ، أو اندِفاعِ مادَّةٍ بَيضاء.
وجود این رنگ در ادرار نشانه سردی و خامی خلط یا دفع ماده ای سفید رنگ از بدن است.

الفصل الرابع: في قوامِ البَول و رائِحَتِهِ
فصل چهارم: قوام ادرار و بوی آن

أما . من جِهَةِ القَوامِ
الف. قوام

فَيَنقَسِمُ إِلى الرَّقيق، و الغليظ، و المُعتَدِلِ بينهما.
ادرار از نظر ،قوام به سه درجه رقیق و غلیظ و معتدل تقسیم میشود.

- أما الرقيق
ادرار رقیق

فَلِعَدَمِ النُّصْحِ ، أَوِ السُّدَدِ، أو لِضَعفِ الكُليَةِ، أو لِكَثرَةِ شُرب الماء ، أو لِبَردٍ مع اليُبس، أو لانصِرافِ المادَّةِ عن مَسالِكِ المائيَّةِ، أَوِ
رقیق بودن ادرار نشانه خامی ،ادرار وجود گرفتگی در مجاری ادراری ضعف ،کلیه آشامیدن آب بسیار سردی همراه خشکی، کم شدن ماده

لإِندِفاعِ رُطُوبَاتٍ رَقِيقَةٍ.
در ادرار به سبب انصراف آن به سوی اعضای دیگر یا دفع رطوبتهای رقیق بدن از راه ادرار است.

- و أما الغليظ
ادرار غلیظ

فَلِكَثرَةِ الأخلاطِ أو لِعَدَمِ النُّضج.
ادرار غلیظ نشانه افزونی اخلاط یا خامی ماده موجود در ادرار است.

- و أمّا المُعتَدِلُ
ادرار معتدل

فَلِلنُّصْحِ الفاضل.
نشانه پختگی کامل ماده است.

و أما من جِهَةِ الرّائِحَةِ
ب. بو

فَيَنقَسِمُ إِلى قَليل الرّائِحَةِ ، و حامِضِ الرّائِحَةِ، و حُلوِ الرّائِحَةِ، و مُنتِنِ الرّائِحَةِ.
ادرار از نظر بو بر چهار گونه است کمبو؛ بدبو با بوی ترشیدگی و ادرار با بوی شیرین

- أما قليل الرّائِحَةِ فَلِبَردِ المِزاج أو ضَعْفِ الحَرارَةِ الغَرِيزِيَّةِ.
کم بویی ادرار نشانه سردی مزاج یا ضعف حرارت غریزی است.
و أما حامض الرّائِحَةِ فَلِلحَرارَةِ الغَرِيبَةِ في الأخلاط البارِدَةِ الجَواهِرِ.
بوی ترشیدگی در ادرار نشانه راه یافتن حرارت غریبه در اخلاطی است که جوهرشان سرد است.

- و أمّا حُلو الرّائِحَةِ فَلِغَلَبَةِ الدَّمِ.
بوی شیرین نشانه غلبه دم است.

- و أما مُنتِنُ الرّائِحَةِ فَلِقَرحَةٍ أَو عُفُونَةٍ.
بوی بد ادرار علامت وجود زخم یا عفونت است.

#قانونچه
🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹
@shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼
@Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

08 Nov, 10:32


بسم الله الرّحمن الرّحيم

الفصل الثالث: في ألوان البول
فصل سوم در بیان رنگهای ادرار

و إِنَّما يُتَفَقَّدُ الحال فيه عند عَدَمِ تَنَاوُلِ شَيْءٍ صابغ.
شرط بررسی ادرار آن است که فرد پیش از آن چیزی که سبب تغییر رنگ ادرار میشود نخورده باشد.
و طبقاته خمسة: الصُّفْرَةُ والحُمْرَةُ والخُضرَةُ، والسَّوادُ والبَياضُ.
اطبا رنگهای مختلف ادرار را در پنج طیف طبقه بندی کرده اند ،زرد ،سرخ، سبز، سیاه و سفید.

أمّا الصُّفَرَةُ
طیف زرد فَمَراتِبُها سِتَّة:

برای این طیف شش درجه در نظر گرفته شده است:
التبنى، و سَبَبُهُ سُوء الهضم.
و الاترجى، و سَبَبُهُ حُسنُ حالِ الهَضَمِ.
و الأشقر، و سَبَبُهُ زِيادَةُ الحَرارَةِ.
- و النّارنجي و النّاريُّ والزَّعفَرانيُّ، كُلُّ واحِدٍ منها يَدلُّ علي زِيادَةِ الحَرارَةِ بِالنِّسبَةِ إِلى المَرتَبَةِ الَّتِي قَبلَها.
کاهی رنگ، که سبب آن بدی گوارش است.
ترنجی که سبب آن خوبی هضم است.
زرد مایل به ،سرخی که سبب آن فزونی حرارت است.
نارنجی و آتشی و ،زعفرانی که هر یك نسبت به درجه پیش از خود بر وجود حرارت بیشتری دلالت دارد.

و أمّا الحُمرَةُ طیف سرخ
فَمَراتِبُها أَربَعةً:

الأصهَبُ ، و يَدُلُّ علي غَلَبَةِ الدَّمِ قَلِيلًا.
و الوردي و الأحمرُ القاني و الأحمرُ الأَقتَمُ كُل واحِدٍ منها يَدُلُّ علي زِيادَةِ الدَّمِ بِالنّسبَةِ إِلى المَرْتَبَةِ الَّتِي قَبلَها.
این طیف دارای چهار درجه است
صورتی کم رنگ که نشانه غلبه اندك خلط دم است.
گلی و سرخ خالص و سرخ تیره که به ترتیب نسبت به درجه پیش از خود بر وجود دم بیشتری دلالت دارند.

و أمّا الخُضَرَةُ طيف سبز
فَمَراتِبُها خَمسةٌ:

- الفُستقى، و يَدلُّ علي البُرُودَةِ.
این طیف دارای پنج درجه است پسته ای که نشانه سردی است.

و الآسمانجوني، و النِّيلَجى، فَكُلْ واحِدٍ منهما يَدُلُّ علي زِيادَةِ البَردِ بِالنّسبَةِ إِلى المَرتَبَةِ الَّتِي قَبلَها.
و الكراثيُّ، يَدْلُ علي احتِرَاقٍ شَدِيدٍ.
و الزنجارتُ، يَدُلُ علي احتِراقٍ أشَدَّ.
آسمانی و نیلی، که هر يک نسبت به درجه پیش از خود بر سردی بیشتری دلالت دارند.
گندنائی که نشانه سوختن شدید دم است. زنگاری که نشانه سوختن بسیار شدید دم است.

طب، تشریح و آناتومی

31 Oct, 15:34


وجود این نبض نشانه زیاد بودن نیاز قلب به کاستن از حرارت خویش است.
و منها الموجى في و هو مختلف عِظَمِ أجزاء العُرُوقِ و صِغَرها او شهوقها و عرضها مع امتِلاءٍ كَأَنَّهُ أمواج يَتلُو بَعضُها بعضاً و يَدُلُّ علي فَرطِ الرُّطُوبَةِ، و يَكُونُ في الاستسقاء و ذاتِ الرِّئَةِ و الفالج و الشكتَةِ.

دوم نبض موجی

نبضی است مختلف و در عین حال ممتلی و حالت آن بسان حرکت موجهای پی در پی است اختلاف موجود در این نبض یا در عظم و صغر طول و عرض و ارتفاع است یا فقط در عرض و ارتفاع این نبض نشانه رطوبت بیش از حد است و در بیماریهای استسقا ذات الریه ،فالج و سکته دیده میشود.

و منها الدودِئ

و صورَتُهُ كالمَوجي في الشُّهُوقِ، إِلَّا أَنَّهُ لَيسَ بِعَرِيض ولا مُمتَلىءٍ،

سوم: نبض دودی

این نبض از حیث اختلاف در ارتفاع بسان نبض موجی است، اما عریض
و تَمَوُّجُهُ ضَعِيفٌ. و يَدلُّ علي سُقُوطِ القُوَّةِ لكن لا بتَمامِها.
و ممتلی نیست و تموج آن نیز از نبض موجی کمتر است این نبض دلالت بر آن دارد که از قوت قوه جز اندکی باقی نمانده است.

و منها النَّملئ

و هو في غايَةِ الصِّغَر و التَّواتُرِ، و يَكُونُ :
عند كَمالِ سُقُوطِ القُوَّةِ وقُربِ المَوتِ.

چهارم نبض نملی

نبضی است بسیار صغیر و متواتر که در زمان افول قوه و نزدیک شدن مرگ پدید می آید.

و منها المنشاري

و هو نبض صُلب و في قَرعِهِ و شُهُوقِهِ احْتِلافُ حَتَّى يُحَسَّ كَأَنَّهُ يَقرَعُ بَعضَ الأصابع في حالِ نُزُولِهِ عَن بَعضٍ، و يَدُلُّ عَلي وَرَمٍ حَارٌ عظيم.

پنجم نبض منشاری

نبضی است صلب که نبضههای آن در شروع حرکت انبساطی و در ارتفاع با هم اختلاف دارند برای همین در زیر برخی انگشتان در حالی حرکت احساس میشود که در زیر انگشتان دیگر حرکت تازه تمام شده است. این نبض نشانه وجود ورمی بزرگ و گرم است.

و منها ذَنَبُ الفَارِ

و هوا و الَّذى يَتَدَرَّجُ في اختِلافِ الأجزاء من نُقصان إلى زيادَةٍ، أو من زِيادَةٍ إلى نقصانٍ، و يَدْلُّ علي أَنَّ القُوَّةَ تَضِعُفُ ثُمَّ تَرجِعُ.

ششم: نبض ذنب الفأر

نبضی است که اجزای آن به تدریج از نقصان به زیادتی یا از زیادتی به نقصان میل میکنند این نبض دلالت بر زیاد و کم شدن قوه حیوانی در بدن دارد.

طب، تشریح و آناتومی

31 Oct, 15:34


و منها ذُو الفَترَةِ

و هو الذي يَسكُنُ حَيثُ يُتَوَقَّعُ الحَرَكَةُ.

هفتم نبض ذو الفتره

آن است که در زمانی که انتظار حرکت میرود، سکونی واقع شود.

و منها الواقع في الوسط

و هو الذي يَتَحَرَّكُ حَيثُ يُتَوَقَّعُ السُّكُونُ.

هشتم. نبض واقع في الوسط
آن است که در زمانی که انتظار سکون میرود، حرکتی واقع شود.

و منها المسلّى

و هو الذي يَأخُذُ عَن نُقصانٍ مُتَدَرِّجاً إلى حَدٍّ في الزِّيَادَةِ، ثُمَّ يَتَناكَسُ علي الولاء إلى أن يَبلُغَ الحَدَّ الأَوَّلَ فِي النُّقصانِ فَيَكُونُ كَذَنَبَي
الفَارَةِ.

نهم: نبض مسلّی

نبضی است که اجزای آن به تدریج از نقصان به زیادتی میل میکنند و دوباره به حال نخست باز می گردند در نتیجه، بسان دو ذنب الفأر است.

و منها المُرتَعِشُ

و هو الذي يُخش فيه حالةٌ تُشبِهُ بالرَّعشَةِ.

دهم نبض مرتعش

در این نبض حالتی شبیه به لرزش احساس میشود .

و منها الملتوى

و هو الذى يُحَش منه العِرقُ كَأَنَّهُ خَيطٌ يَلتَوى.

یازدهم. نبض ملتوی

در این ،نبض انگار خون از داخل ریسمانی پیچ خورده حرکت میکند.
و هذه الأنواع تَدْلُّ علي سُوءِ حالِ البَدَنِ.

وجود نبضهای هفتم تا یازدهم در بیمار نشانه بدی حال اویند.

#قانونچه

🔥شِهابٌ ثاقِبْ 🔥
🌹
@shahab_saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

Www.Shahab-saqeb.com

طب، تشریح و آناتومی؛ مطالب و نکات 👇


🌸🌺🌼
@Dissection786

🌹 💫گروه طرح سوالات:
t.me/BahrE_Vojod

طب، تشریح و آناتومی

31 Oct, 15:34


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الثاني: في الأنواعِ المُرَكَّبَةِ مِن النَّبضِ
فصل دوم انواع نبض مرکب

از ترکیب انواع نبض بسیط موجود در اجناس ،عشره نبضهای مرکب بسیاری ساخته میشود که اصطلاحا به آنها نبضهای مرکب ،ثنایی ثلاثی ،رباعی ،خماسی سداسی و ... میگویند در اینجا مهمترین نبضهای مرکب معرفی میشوند.
معروف ترین نبضهای ثلاثی فمنها العظيم
و هو الزَّائِدُ طُولًا و عَرضاً و شُهُوقاً.

نخست نبض عظیم

طول و عرض و ارتفاع در این نبض بیشتر از حد معمول است.

و الصَّغيرُ يُقابله.
دوم نبض صغیر

مقابل نبض عظیم است.
و المُعتَدِلُ بينهما هو المُتَوَسّط بين هذه الامورِ الثَّلاثَةِ.

سوم: نبض معتدل

در ،تعریف میان دو نبض پیش گفته است.
معروف ترین نبضهای ثنایی
و منها الغليظ، و هو الزائِدُ عَرضاً و شُهُوقاً.
نخست نبض غلیظ
این نبض در طول معتدل است ولی عرض و ارتفاع آن بیش از حد معمول است.
الدَّقيقُ يُقابله.

دوم نبض دقیق

مقابل نبض غلیظ است.
و المُعتَدِلُ بينهما هو المُتَوَسِّطُ بين الأمرَينِ.

سوم نبض معتدل

میان دو نبض پیش گفته است.
و هذه الأنواع السِّتَّةُ تَدلُّ علي ما تَدلُّ عليه بسائِطها.
دلالت انواع ششگانه فوق با دلالت نبضهای بسیطی که آنها را تشکیل دادهاند یکی است مثلا نبض عظیم همان نبض طویل عریض شاهق است.
معروف ترین نبضهای مرکب مختلف و منها الغزالي
و هو الذي يَقرَعُ الأصابعَ قَرعَةً، ثُمَّ يَقرَعُها ثانياً بِسُرِعَةٍ بِحَيثُ لَا يُحَسُ.

نخست: نبض غزالی

نبضی است که در زیر انگشتان حرکت انبساطی نبضه نخست آن.
لَهُ الرُّجُوعُ والسُّكُونُ.
بلند، و انبساط نبضه دوم آن کوتاه و سریع است و انقباض و سکون میان آنها به حدی کم است که نمی شود.
و‌ يَدُلُّ علي شِدَّةِ الحَاجَةِ إِلى التَّرويح

طب، تشریح و آناتومی

17 Oct, 17:39


🌼شرح دفتر دل
t.me/+m71uC5dJgvpkZWM0

🌸قصیده ینبوع الحیاة
t.me/+H7m17Nwatm8zMzA0

طب، تشریح و آناتومی

17 Oct, 16:11


و البارد
يَدُلُّ عَلي بُرُودَتِهِ.
ملمس بارد (سرد).

علامت برودت خون و روح است.
و المُعتَدِلُ يَدُلُّ علي اعتدال حالِهِ.

نبض معتدل در حرارت

دلالت بر اعتدال خون و روح از نظر حرارت و برودت دارد.
هفت جنس پیشین به بررسی یکی از ویژگیهای نبض میپرداخت اما سه جنس بعد به مقایسه برخی از این ویژگیها با هم می پردازد.

الجنسُ الثَّامِنُ
جنس هشتم
الماخُوذُ مِن وَزِنِ الحَرَكَةِ

و هو أن يَكُونَ زَمانُ السُّكُونِ مُساوِياً لِزَمانِ الحَرَكَةِ، ويَدْلُّ علي اعتدال الحالِ في الانقباض و الانبساط.
این جنس به مقایسه زمان حرکت انبساطی (حرکت و زمان حرکت انقباضی سکون) (مجازی نظر دارد و سه حالت بیشتر برای آن
متصور نیست یا زمان حرکت بیش از سکون است یا زمان سکون بیش از حرکت است و یا زمان سکون و حرکت مساویاند. مساوی بودن زمان حرکت و سکون دلالت بر وجود اعتدال میان انقباض و انبساط نبض میکند.

الجنس التَّاسِعُ
جنس نهم
المَأخُوذُ من الاستواء و الاختلافِ.

این جنس به مقایسه ویژگیهای چند نبضه با هم میپردازد. نتیجه این بررسی از دو حال خارج نیست یا ویژگیهای چند نبضه یکسان هستند که به آن نبض مستوی میگویند یا نبضه ها با هم اختلاف دارند که به آن نبض مختلف" گفته میشود.

فَالمُستَوِى

هو المُتَشابه في أجزائِهِ، ويَدلُّ علي حُسنِ حالِ البَدَنِ.

نبض مستوى

اگر ویژگیهای چند نبضه متوالی یکسان باشند نبض را مستوی گویند که بیانگر نیکویی حال بدن است.

و المُختَلِفُ

ما يُخالِفُهُ، ويَدلُّ علي ضد ذلك.

نبض مختلف

از نظر تعریف و دلالت مقابل نبض مستوی است.

الجنس العاشر
جنس دهم

المَأخُوذُ من الانتظام و غَيرِ الانتِظامِ
این جنس به وجود نظم یا بینظمی
و يَنقَسِمُ إِلى مُختَلِفٍ مُنتَظِمٍ، و مُختَلِفِ غَيْرِ مُنتَظِمٍ.
در حركت يك نبض مختلف نامستوی نظر دارد و از دو حال خارج نیست یا مختلف منتظم است و یا مختلف غیر منتظم.

فَالمُختَلِفُ المُنتَظِمُ

هو الحافِظ لِحَرَكَتِهِ علي نِسبَةٍ واحِدَةٍ ، و يَدُلُّ عَلي تَشَابُهِ حالِ البَدَنِ.

نبض مختلف منتظم

آن است که نظمی در حرکات مختلف نبض وجود داشته باشد وجود این حالت دلالت بر یکنواخت بودن حال بدن دارد.

و غَيْرُ المُنتَظِمِ بِخِلافِهِ.
نبض مختلف غير منتظم

از نظر تعریف و ،دلالت در مقابل نبض منتظم است.

و القسم العاشر داخِل عند التحقيقِ تَحتَ القِسمِ التَّاسِعِ

همان گونه که پیداست جنس ،دهم در ،حقیقت زیر مجموعه جنس نهم است.

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

17 Oct, 16:09


هو المُتَوسط بينهما ، و يَدُلُّ علي تَوَسُّطِ الحَاجَةِ إلى الهَواءِ البارد. بین دو نبض اخیر قرار دارد و بیانگر نیاز عادی قلب به هوای خنک است.

الجنس الرابع
جنس چهارم المَأْخُوذُ مِن قَوامِ الآلَةِ

و ينقسم إلى الصُّلب، و اللين، و المُعتَدِل بينهما.
این جنس به نرمی و سفتی شریان به عنوان مجرای انتقال خون و محل حرکت نبض نظر دارد و به سه درجه صلـب و لین و معتدل تقسیم شده است.

أمّا الصُّلب

فهو الذي لا يَنغَمِرُ إِذا غَمَزَتِ الأنامِلُ عليه ، و يَدلُّ علي يُبسِ البَدَنِ.

نبض صلب

آن است که نبض در برابر فشار انگشتان نباض مقاومت کند این نبض بر خشکی بدن دلالت دارد.

و اللَّينُ

و هو الذي يُخالِفُهُ، و يَدلُّ علي الرُّطُوبَةِ.

نبض لين

مخالف نبض صلب است و نشانه وجود رطوبت در بدن است.
و المُعتَدِلُ هو المُتَوَسّط بينهما ، و يَدلُّ علي تَوَسُّطِ حالِ البَدَنِ فِي اليُبُوسَةِ و الرُّطُوبَةِ.
نبض معتدل در نرمی و سفتی
نشانه اعتدال بدن در یبوست و رطوبت است.

الجنس الخامس
جنس پنجم
المَأْخُوذُ مِن زَمَانِ السُّكُونِ

و يَنقَسِمُ إِلى المُتَواتِرِ والمُتَفاوِتِ، و المُعتَدِلِ بينهما.
این جنس به زمان حرکت انقباضی نیض سکون) (مجازی) نظر دارد و به سه درجه ،متواتر متفاوت و معتدل تقسیم شده است.

فَالمُتَواتِرُ

هو الَّذِي يَقصُرُ الزَّمانُ المَحسُوس بين القَرعَتَينِ و يَدُلُّ علي ضَعَفُ القُوَّةِ الحَيَوانِيَّةِ.

نبض متواتر (پیاپی)

آن است که سکون محسوس میان دو حرکت انبساطی کوتاه تر از حد معمول باشد این حالت بر ضعف قوه حیوانی دلالت می و المُتَفاوِتُ هو الذى يُخالِفُهُ و يَدلُّ على شِدَّةِ القُوَّةِ الحَيَوانِيَّةِ.

نبض متفاوت

در مقابل نبض متواتر قرار دارد و بر قوت قوه حیوانی دلالت میکند.

و المُعتَدِل
هو المُتَوَسِّط بينهما.
نبض معتدل

از نظر تعریف و دلالت بین دو نبض اخیر است.

الجنس السَّادِسُ
جنس ششم

المَأخُوذُ من مقدار ما في تجويف العُرُوقِ
و يَنقَسِمُ إلى المُمتَلِى ، و الخالي و المُعتَدِل بينهما.
این جنس به مقدار خون و روحی که در داخل شریان است نظر دارد و به سه درجه ،ممتلی ،خالی و معتدل تقسیم شده است.

فَالمُمْتَلِي
يَدلُّ علي كَثرَةِ الدَّمِ و الرُّوح
نبض ممتلی (پر)

نشانه زیاد بودن خون و روح در شریان است.
و الخالي يُخالِفُهُ.

نبض خالی
مقابل نبض ممتلی است.

و المُعتَدِلُ يَدلُّ علي اعتدالهما.
نبض معتدل در مقدار
میان دو نبض پیش گفته است.

الجنس السابع
جنس هفتم

المَأْخُوذُ من كيفية
جرم
العروق
و يَنقَسِمُ إلى الحار، و البارد، و المُعتَدِلِ بينهما.
این جنس که به سه درجه گرم سرد و معتدل تقسیم شده در اصل نظر به میزان حرارت و برودت خون و روح داخل شریان دارد
که آن را از حرارت ملمس درک میکنند.

فالحار

يَدلُّ علي حَرارَةِ ما في تجويفه من الدَّمِ و الرُّوحِ.
ملمس حار :(گرم)
نشانه حرارت خون و روح درون شریان است.

طب، تشریح و آناتومی

17 Oct, 16:01


🌸بسم الله الرحمن الرحیم

و الثَّالِثُ : المُعتَدِلُ بينهما
و يَدُلُّ علي إعتدال الحَرارَةِ والبُرُودَةِ.
سوم نبض معتدل در طول

سبب آن اعتدال در حرارت و برودت است.

و الرَّابِعُ: العريض

و هو الذي يَأْخُذُ من عَرضِ الأصابع أكثر ممّا يَأخُذُ المُعتَدِلُ، و يَدْلُّ علي زِيادَةِ الرُّطُوبَةِ.

چهارم نبض عریض

آن است که انبساط آن در عرض انگشتان بیشتر از نبض معتدل احساس شود و سبب آن فزونی رطوبت است.

و الخامس: الضيق

و هو ما يُقابلهُ، و يَدُلُّ عَلي قِلَّةِ الرُّطُوبَةِ.
پنجم: نبض ضيق
این نبض در مقابل نبض عریض قرار دارد و سببش کمی رطوبت است .

و السَّادِسُ المُعتَدِلُ بينهما

و يَدلُّ علي اعتدالِ حالِ البَدَنِ في الرُّطُوبَةِ واليُبُوسَةِ.

ششم نبض معتدل در عرض

این نبض دلالت بر اعتدال رطوبت و یبوست در بدن دارد.

و السَّابِعُ الشَّاهِقُ

و هو الذى يُحَسُّ بِأجزائِهِ في الإرتفاعِ أكثر من المُعتَدِل، و يَدُلُّ عَلي زِيادَةِ الحَرارَةِ.

هفتم نبض شاهق

ارتفاع حرکت انبساطی در این نبض از نبض معتدل بیشتر است و دلالت بر فزونی حرارت دارد.

والثَّامِنُ: المُنخَفِضُ

و هو ما يُقابلهُ، و يَدُلُّ عَلي قِلَّةِ الحَرارَةِ.

هشتم نبض منخفض

مقابل نبض شاهق است و دلالت بر کمی حرارت میکند.

و التَّاسِعُ: المُعتَدِلُ بينهما
و يَدُلُّ علي الاعتدال.
نهم نبض معتدل در ارتفاع

این نبض بر اعتدال حرارت دلالت میکند .

الجِنسُ الثَّانِي
جنس دوم
المَأخُوذُ من كَيفيَّةِ قَرِعِ الأَصَابِعِ :

و هو يَنقَسِمُ إلى القوى، والضَّعِيف، و المُعتَدِلِ بينهما.
این جنس به ضربه ای نظر دارد که نبض به انگشتان د دست نباض وارد میکند و آن را به سه درجه تقسیم کرده اند: قوی، ضعیف، و
معتدل. فَالقَوِى هو الذي يَقرَعُ لَحمَ الأَنامِلِ قَرعاً قَوِيّاً نبض قوی يَبْلُغُ إِلى عُمقِهِ، و يَدُلُّ عَلي شِدَّةِ القُوَّةِ الحَيَوانِيَّةِ.
آن است که ضربه حاصل از نبض به اندازه ای قوی باشد که از سر انگشتان تا داخل گوشت احساس شود این نبض نشانه قوت قوه حیوانی است.

و الضَّعِيفُ:
هو المُخالِفُ لَهُ ، و يَدلُّ علي ضَعَفِ القُوَّةِ الحَيَوانِيَّةِ.

نبض ضعیف :
این نبض در مقابل نبض قوی قرار دارد و و دلالت بر ضعف قوه حیوانی میکند.

و المُعتَدِلُ :
هو المُتَوَسِّط بينهما، و يَدُلُّ عَلي تَوَسُّطِ القُوَّةِ الحَيَوانِيَّةِ.
نبض معتدل در قوت و ضعف :
این نبض بین دو نبض قوی و ضعیف قرار دارد و اعتدال قوه حیوانی را میرساند.

الجنسُ الثَّالِثُ
جنس سوم
المَأْخُوذُ مِن زَمَانِ الحَرَكَةِ :

و يَنقَسِمُ إِلى السَّريع، و البطىء، و المُعتَدِلِ بينهما.
این جنس به مدت زمانی که حرکت انبساطی در آن تمام میشود نظر دارد و به سه درجه تقسیم شده است سریع، بطی، و معتدل.

فَالسَّرِيعُ:

هو الَّذِي يَتِمُّ الحَرَكَةُ فِي مُدَّةٍ قَصيرَةٍ ويَدْلُّ علي شِدَّةِ حاجَةِ القَلبِ إِلى الهَواءِ البَارِدِ.

نبض سریع آن است که حرکت انبساطی در مدتی کوتاه تر از زمان معمول تمام شود این نبض نشانه نیاز بیشتر قلب به هوای خنک است.

و البطىء:

هو المُخالِفُ لذلك، و يَدُلُّ علي قلة الحاجة إلى الهواء البارد.
نبض بطى در مقابل نبض سریع است و دلالت بر کمی نیاز قلب به هوای خنک دارد.

و المُعتَدِلُ:
نبض معتدل در سرعت:

طب، تشریح و آناتومی

11 Oct, 15:25


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الخامس: في العلاماتِ الدّالَّةِ علي أحوالِ البَدَنِ من جِهَةِ الأخلاطِ.
فصل پنجم علائمی که از نظر خلط بر حال بدن دلالت دارند.

أَمَّا غَلَبَةُ الدَّمِ
علائم غلبه خلط دم

فَيَدُلُّ عليها ثقل الرَّأسِ والتَّمَطَّى، و التَّناؤُبُ والنُّعاسُ، و كُدُورَةُ الحَواس و البِلادَةُ، و حَلاوَةُ الفَمِ، و حُمرَةُ اللُّونِ و اللَّسانِ، و ظُهُورُ الدماميل أو البُثُور، و سَيَلانُ الدَّمِ من المَواضِعِ السَّهلة الانصداع.

سنگینی سر، کش واکِش، خمیازه و دهان دره، خواب آلودگی، اختلال حواس ،کند فهمی، شیرینی مزه دهان، قرمزی پوست و زبان،بروز دملها یا بثورات پوستی و خونریزی از نقاطی که به آسانی خونریزی میکنند دلالت بر غلبه خلط دم دارند.

وأَمَّا غَلَبَةُ البَلغَمِ
علائم غلبه خلط بلغم

فَيَدُلُّ عليها بَياضُ اللُّونِ و التَّرَهلُ و لينُ المَلمَسِ و بُرُودَتُهُ و كَثرَةُ الرِّيقِ، و قِلَّةُ العَطَشِ إِلّا إذا خالَطَهُ الصَّفراء، و عف الهضم، و الجشاء الحامض، و كَثرَةُ النَّومِ، و البلادَةُ.

سفیدی رنگ، سستی بافت و نرمی و سردی ،ملمس زیاد شدن آب دهان، کم تشنه شدن البته) در صورتی که بلغم با صفرا مخلوط نشده باشد، ضعف گوارش، برآمدن آروغهای ترش، خواب زیاد و کند فهمی نشانه های غلبه بلغم اند.

و‌أَمَّا غَلَبَةُ الصَّفراء
علائم غلبه خلط صفرا

فَتَدلُ عليها صفرَةُ اللُّونِ والعَينِ و مَرارَةُ الفَمِ ، و خُسُونَةُ اللّسانِ، و يُبسُ الفَمِ و المنخَرَينِ، و شدَّةُ العَطَش، و الغَثَيانُ، و القُشَعرِيرَةُ. ضَعفُ شَهْوَةِ الطَّعَامِ.

زرد شدن پوست و چشم، تلخی دهان، زبری زبان، خشکی دهان و بینی، تشنگی زیاد، بی میلی نسبت به غذا، دل به هم خوردگی (مقدمه قی) و احساس لرزه در ،بدن علائم فزونی صفرا هستند.

و أَمَّا غَلَبَةُ السَّوداء
علائم غلبه خلط سودا

فَيَدُلُّ عليها قُحلُ البَدَنِ و كُمُودَتُهُ و سَوادُ الدَّمِ و غِلَظُهُ ، و زِيادَةُ الفكر، و لذعُ المَعِدَةِ، و الشهوة الكاذِبَةُ والبَولُ الكَمِدُ و الأسود و
الأحمرُ الغَلِيظ، و كونُ البَدَنِ أَسودَ وأَزَبَّ.

خشکی اندام ،تیرگی پوست، سیاهی خون و غلظت آن، زیادتی ،فکر سوزش سر معده،اشتهای دروغین، ادرار تیره یا سیاه یا قرمزغلیظ، سیاهی رنگ و پر مویی بدن.

المَقالَةُ الرّابِعَةُ: في النَّبضِ َو التَّفسِرَةِ و هي تَشتَمِلُ عَلي فُصُولٍ
مقاله چهارم در بیان انواع نبض و حالات ادرار که دارای فصولی چند است.

الفصل الأول: في البَسائِطِ من النَّبض
فصل اول در انواع نبض بسیط

فَنَقُولُ أَوَّلا: إِنَّ النَّبضَ حَرَكَةً من أوعيةِ الرُّوحِ مُؤلَّفَةٌ من انبساط و انقباض لِتَبريدِ الرُّوحِ بِالنَّسيمِ و إخراج الفَضَلاتِ الدُّخانِيَّةِ.

در ابتدای بحث باید گفت که نبض حرکتی انبساطی انقباضی است که از قلب آغاز میشود و هدف از آن خنک ساختن روح به وسیله هوا و خارج کردن فضولات دخانی است.

و كُلُّ نَبضَةٍ فَهِي مُرَكَّبَةٌ من حَرَكَتَينِ و سُكُونَينِ، لِأَنْ كُلَّ نَبضِ يَتَرَكَّبُ من انبساط و انقباض و لا بُدَّ مِن السُّكُونِ بين كُلِّ حَرَكَتَينِ مُتَضادَتَينِ.

هر نبضه ای مشتمل بر دو حرکت و دو سکون ،است زیرا نبض از يك انبساط و يك انقباض تشکیل یافته و در میان دو حرکت متضاد از وقوع سکون گزیری نیست.

و الأجناس التي تُعرَفُ منها حالَ النَّبضِ عَشَرَةٌ.
اموری که حالات نبض با آنها فهم میشود ده چیزند که اجناس عشره" نامیده میشوند.

الجنس الأول: جنس اول

المَأخُوذُ من مقدار الانبساطِ طُولًا و عَرضاً و عُمقاً. و بَسائِطُهُ تِسْعَةً:
این جنس نظر به مقدار انبساط نبض در طول و عرض و عمق دارد و انواع بسیط آن بر نه نام است.

الأَوَّلُ: الطَّوِيل

و هو الذى يُحَسُّ بأجزائِهِ في الطُّولِ أكثَرَ من المُعتَدِل، و سَبَبُهُ كَثرَةُ الحَرارَةِ.

نخست: نبض طویل

نبض طویل آن است که طول انبساط آن بیشتر از نبض معتدل باشد و سبب آن فزونی حرارت است.

و الثَّانِي: القَصِيرُ
و هو ما يُقابِلُهُ و سَبَبُهُ قِلَّةُ الحَرارَةِ.

دوم: نبض قصير
این نبض مقابل نبض طویل قرار دارد و سبب آن کمی حرارت است.


#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

03 Oct, 18:22


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الرابع: في العلامات الدالة .
علي أحوال بَدَنِ الإِنسان من جِهَةِ المِزاج
فصل چهارم علائمی که از نظر مزاج بر حال بدن انسان دلالت دارند.

و هي علي أربعة أقسام:
علائم مزاجی بر چهار گونه اند:

.نها الملمس:
. حالات مختلف ملمس:
کسی که میخواهد از حالات مختلف ملمس پی به مزاج شخص دیگری ببرد باید خود صاحب مزاج معتدل باشد. در نزد این شخص در سرزمینهایی که دارای آب و هوای معتدل هستند.

- فَإن انفَعَلَ اللَّامِسُ المُعتَدِلُ عنه
گرم بودن ملمس شخص دلالت بر گرمی مزاج .

بِالتَّسْخِينِ في البِلادِ المُعْتَدِلَةِ الهَواءِ دَلَّ عَلي الحَرارَةِ .
- و إن انفَعَلَ‌عنه
بالتَّبْرِيدِ دَلَّ علي البُرُودَةِ
و إن استَلانَهُ دَلَّ على الرُّطُوبَةِ
- و إن استَصلَبَهُ دَلَّ علي اليُبُوسَةِ
- و إن لم يَنفَعِل عنه دَلَّ على الإعتدال.
سردی ملمس دلالت بر سردی مزاج.
نرمی موضع ملمس دلالت بر تری مزاج.
و سختی موضع ملمس دلالت بر خشکی مزاج شخص میکند.
اما اگر این حالات احساس نگردد مزاج شخص معتدل است.

منها اللحم و الشَّحم
.۲ گوشت و چربی بدن

فَاللَّحْمُ الأحمرُ إِن كانَ كَثِيراً دَلَّ علي الحَرارَةِ والرُّطُوبَةِ ويَكُونُ هُناكَ تَلَزُّزْ.
- و إن كان يسيراً و لَيسَ هُناكَ شَحْمٌ كَثِيرٌ، دَلَّ علي اليُبسِ والحَرِّ.
گوشت آلود بودن دلالت بر گرمی و تری مزاج دارد در این حالت عضلات سخت و فشرده اند.
کم گوشت بودن و عاری بودن بدن از چربی ،زیاد دلالت بر گرمی و خشکی مزاج دارد.

و أمّا الشَّحْم و السَّمِينُ، فَيَدَلانِ علي البُرُودَةِ والرَّطُوبَةِ، و يَكُونُ هُناكَ تَرَهَّلٌ.
اما چاقی ناشی از چربی زیاد دلالت بر وجود سردی و تری دارد در این حالت بدن سست و لخت است.
و قِلَّةُ السَّمينِ و الشَّحْمِ تَدْلُّ علي الحَرارَةِ.

کم بودن میزان چربی در بدن دلالت بر گرمی مزاج دارد.
و كَثرَةُ اللَّحْمِ مَع كَثرَةِ الشَّحْمِ تَدلُّ علي إفراط الرُّطُوبَةِ.
اما زیاد بودن چربی و گوشت در بدن دلالت بر رطوبت بسیار دارد.

۳.منها أحوال الشعر
. حالات مختلف مو

- فَسُرِعَةُ نَباتِهِ تَدْلُّ علي | اليبس
و كَثرَتُهُ تَدْلُّ علي الحَرارَةِ
- و قِلَّتُهُ تَدَلُّ على الرُّطُوبَةِ
و غِلظَتُهُ تَدلُّ علي كَثرَةِ الأَبخِرَةِ الدُّخانِيَّةِ
- و رِقْتُهُ تَدُلُّ على قِلَّتِها.

رشد سریع موها دلیل خشکی. پرمویی بدن دلیل حرارت مزاج.
کم مویی نشانه تری مزاج.
کلفتی موها نشانه زیاد بودن بخار دخانی در بدن و نازکی آنها دال بر کمی آن است.

و جُعُودَتُهُ تَدلُّ علي الحَرِّ واليُبسِ
و سُبُوطَتُهُ تَدْلُّ علي ضِدّ ذلك
و سَوادُهُ يَدُلُّ علي الحَرِّ
- و صُهُوبَتُهُ علي البَردِ
- و شُقرَتُهُ وحُمرَتُهُ علي القُربِ من الإعتدال.

و بياضُهُ يَدْلُّ إمّا علي البُرُودَةِ والرُّطُوبَةِ و إما علي اليبس.
موی مجعد نشانه گرمی و خشکی.
لختی مو نشانه سردی و تری.
موی مشکی نشانه گرمی مزاج.
موی بور نشانه سردی مزاج.
موی زردی که به سرخی بزند و موی سرخ نشانه نزدیک بودن مزاج به اعتدال. و سفیدی مو گاه نشانه سردی و تری و گاه نشانه خشکی مزاج
است.

منها لونُ البَدَنِ
۴. رنگ پوست بدن

در این بحث رنگ طبیعی پوست مورد نظر است نه تغییر رنگ پوست در اثر عوارضی مانند خشم که چهره به سبب آن سرخ می شود.

- فَبَياضُهُ يَدُلُّ عَلي قِلَّةِ الحَرارَةِ
- و كُمُودَتُهُ على كَثرَتِها
و حُمرته علي كَثرَةِ الدَّمِ والحَرارَةِ
- وصفرَتُهُ و شقرَتُهُ تَدَلانِ علي إفراطِ الحَرارَةِ
- و سَوادُهُ على الحَرارَةِ
و اللون الباذنجانى يَدلُّ علي البُرُودَةِ واليُبُوسَةِ
- و الجَصِّيُّ يَدلُّ علي البُرُودَةِ والبَلغَمِيَّةِ
- و الرصاصي علي البُرُودَةِ و الرُّطُوبَةِ.

سفیدی پوست نشانه کمی حرارت،
تیرگی آن نشانه زیادی حرارت،
سرخی آن نشانه زیادی خلط دم و گرمی مزاج، زردی پوست و زردی مایل به سرخی آن دلیل فزونی گرمی، سیاهی پوست نشانه گرمی،
مایل بودن پوست به رنگ بادنجانی نشانه سردی و خشکی، گچی بودن رنگ پوست نشانه سردی و بلغمیت مزاج، و سربی رنگ بودن آن نشانه سردی و تری مزاج است.

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

20 Sep, 11:08


قرحة فيه.
أو انطباق المجرَى لِمُجاوَرَةِ وَرَمٍ صَاغِظِ.
- أو لِقَبضِ بَردٍ شَدِيدٍ
- [أو لِشِدَّةِ يُبس]
أو لِشِدَّةِ القُوَّةِ الماسكة.
یافتن زخمی که در مجرا واقع بوده
به هم آمدن مجرا در اثر فشار ورمی که در کنار آن است.
گرفتگی مجرا بر اثر سرما یا خشکی شدید.
نیرومند بودن قوه ماسکه

ج. مرض صفايح
و أما أسبابُ الخُشُونَةِ، فَقَد تَكُونُ من داخل (كَالمادَّةِ الحادَّةِ)، و قَد تَكُونُ من خارج (كالدُّخانِ و الغُبارِ).
پیدایی ناهمواری در سطح اندامی که به طور طبیعی صافاند گاه به سبب عوامل داخلی مانند) تاثیر مواد دارای طبع تند و تیز است و گاه به سبب عوامل خارجی چون دود و غبار

و أما أسبابُ المَلاسَةِ، فَقَد تَكُونُ من داخِلٍ كَخِلط لَزِجٍ)، و قد تَكُونُ من خارج (مِثلُ الشَّمعِ المُذَابِ بِالدُّهنِ).
اما پیدایی همواری در سطح اندام ناهموار گاه به سبب عوامل داخلی چون خلط لزج است و گاه به سبب عوامل خارجی (مانند تأثیر موم روغن).

واسباب مرض مقدار و مرض عدد

أما أسباب زيادَةِ المقدار والعَدَدِ، فَكَثرَةُ المادَّةِ (إمّا الطَّيِّبَةُ أو الرَّدِيَّةُ)، أو شِدَّةُ القُوَّةِ الجَاذِيَةِ. پیدایش بیماریهای مربوط به افزایش اندازه و تعداد اندام یا به سبب کثرت ماده در بدن است خواه طبیعی باشند و خواه ناطبیعی یا به سبب نیرومند بودن قوه جاذبه.
و أما أسبابُ نُقصانِ العَدَدِ والمقدارِ، فَنُقصان المادَّةِ، أَو خَطَاءَ القُوَّةِ المُصَوِّرَةِ.
همچنین کاهش اندازه و تعداد اندام بدن یا به سبب کمبود ماده است یا بروز اشتباه در عمل قوه مصوره.

و أما أسبابُ فَسَادِ الوَضع
اسباب مرض وضع

من مُقارَبَةِ عُضو الى عُضو آخَرَ أَو مُباعَدَتِهِ، فَهي:
إمّا مَادَّةٌ مُشَنِّجَةً أَو مُرخِيَةٌ
أو أثَرُ قَرحَةٍ
- أو جَفافُ خِلطِ أو تَحَجَّرُها
أو حَرَكَةً مُفرِطَةٌ.
اسباب پیدایش بیماریهای مربوط به جایگاه اندام در بدن
یا بر اثر وجود ماده انقباض آور یا سست کننده است،
یا باقی ماندن اثر زخم
يا خشك شدن يك خلط یا سخت شدن آن
یا زیاده روی در حرکت
اسباب تفرق اتصال.

و اما أسبابُ تَفَرُّقِ الإتصالِ فَهي:
إما من داخل (مثل خلط أكال أو مُحرقٍ أو لادِغ أو صادِعٍ، أو إمتلاء مُمَدَّدٍ) و إما من خارج كَالقَطعِ بِالسَّيفِ، و المَد بِالحَبل، و الإحراق بِالنّارِ، وأ أمثال ذلك).
پیدایی بیماریهای گروه تفرق اتصال
یا به سبب عوامل داخلی (مانند) وجود خلطهای خورنده ،سوزاننده ،گزنده برنده، یا امتلای تمددآور)
یا بر اثر عوامل خارجی مانند جراحت شمشیر کشیدگی با طناب سوختن به آتش و ... است.

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

20 Sep, 11:06


بسم الله الرحمن الرحیم

للمتكلم في أسباب مرض التركيبة اسباب پیدایش
بیماریهای ترکیب.
اسباب مرض خلقت

أما أسبابُ فَسادِ الشَّكلِ فهو:

- إمّا قُصُورُ القُوَّةِ المُصَوِّرَةِ

الف. اسباب مرض شکل عبارتند از:
کم کاری قوه مصوره
أو المغيرة
أو أشياء تقع عند الخُرُوجِ إِذا لَم يَكُنِ الخُرُوجُ طبيعياً أو أشياء تَقَعُ عند قمطِ الطِّفْلِ
أو أشياء تَقَعُ من خارج - كنقطة أو ضربة أو المبادرة إلى الحركة قبل تصلب الأعضاء
کم کاری قوه مغیره.
عوارض ناشی از زایمان غیر طبیعی
عوارض ناشی از قنداق کردن
عوامل خارجی مانند زمین خوردن یا آسیبهای ناشی از ضربه)
حرکت دادن اعضا پیش از استحکام آنها
ب مرض مجاری

و أما أسبابُ اتِّساع المجاري فهو:

_ إما ضَعفُ الماسكة
_أو حَرَكَةً قَوِيَّةٌ من الدَّافِعَةِ
_أو أدوية مفلحة أو مرخية.

اسباب کشادگی مجاری عبارتند از:

ضعف قوه ماسکه و در نتیجه سست شدن دیواره مجاری
وارد شدن نیروی قوی بر دیواره مجاری از سوی قوه دافعه
استفاده از داروهایی که سبب باز شدن یا سست شدن دیواره مجاری میشوند.

و أما أسباب ضيق المَجارِى فَأضداد هذه.
اسباب تنگ شدن مجاری مخالف موارد مذکور هستند.

أنا أسباب الشدة فهي
إما وَقُوعُ شَيْءٍ غَرِيبٍ في المَجارِى.
أو التحام المنقذ بسبب الدمال

اسباب گرفتگی مجاری (سده)
قرار گرفتن اشیای غیر طبیعی در مجاری مثل وجود سنگ در مجرا
بسته شدن منافذ بر اثر بهبود

طب، تشریح و آناتومی

12 Sep, 19:01


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل الثالث: في الأسبابِ المُمَرِّضَةِ
فصل سوم در بیان امور بیماری زا

تَنقَسِمُ إلى ثَلاثَةِ أقسام: بادِيَةٍ، و سابِقَةٍ، و واصِلَةٍ.
امور بیماری زا را بر سه قسم کرده به بادی عوامل برتنی) و سابق و واصل عوامل درتنی) نام کرده اند. التي لا تَكُونُ خِلطيّاً ولا مزاجيّاً ولا تَركيبيّاً، بل تَكُونُ أمراً من الأُمُورِ الخارِجيَّةِ مِثلُ الهَواءِ
فالبادِيَةُ هي
عامل برتنی به عوامل محیطی مانند هوای گرم و عوامل نفسانی مانند (خشم اطلاق میشود، نه عوامل
الحار)، أو من الامورِ النَّفسانيَّةِ (كَالغَضَبِ).

خلطی و مزاجی و ترکیبی

عوامل بیماریزای در تنی نیز بر دو گونه:اند با واسطه (سابق) و بی واسطه (واصل)
و السابقة
هي الأسبابُ البَدَنيَّةُ الّتى تَكُونُ بينها و بين المَرَضِ واسِطَةٌ.
و الواصلة هي الأسباب التى لا تَكُون بينها و بين المَرَضِ واسِطَةٌ.
مِثالُ السَّابِقَةِ الإمتلاء المُوجِبُ لِلحُمَّى و مِثالُ الواصِلَةِ العُفُونَةُ الَّتِي يَلْزِمُها الحُمَّي.
عامل درتنی باواسطه خود سبب بروز بیماری نیست بلکه موجب پیدایش عارضه ای است که آن عارضه سبب بروز بیماری می شود؛
مانند امتلائی که موجب تب عفونی میگردد
عامل درتنی بی واسطه آن است که خود سبب بروز بیماری میشود؛ مانند عفونت داخل خون که سبب بروز تب میشود.
و هذه الأسباب، إما أن تُحدِثَ سُوءَ المِزاجِ أو مَرَضَ التَّركِيبِ أَو تَفَرُّقَ الاتصال.
این امور در بدن سبب پیدایش بیماریهای سوء مزاج سوء ،ترکیب یا تفرق اتصال میشوند.

أما سوء المزاج
الف. سوء مزاج

فَنَقُولُ: إِنَّ أسبابَ المَرَضِ الحارّ خَمْسَةٌ:
سبب پیدایش بیماریهای دارای طبع گرم پنج چیز است
- حَرَكَةٌ مُجاوِزَةٌ عَنِ الإعتدال ، و هي إمّا نفسانيَّةٌ (كالغَضَبِ) أو بَدَنِيَّةٌ (كَالمُبالَغَةِ فِي الرِّياضَةِ)
- و مُلاقاةُ حَرارَةٍ بِالفِعْلِ
- و مُلاقاةٌ حَرارَةٍ بِالقُوَّةِ
- و تَكاتُفُ المَسامِ
- و العُفُونَةُ.
حرکت بیش از اندازه عادی؛ خواه نفسانی باشد چون خشم و خواه بدنی مانند ورزش بسیار)
قرار گرفتن در معرض چیزهایی که بالفعل یا بالقوه دارای طبع گرم اند.
تنگ شدن منافذ زیرین پوست
عفونت.

و أسبابُ المَرَضِ البارِدِ ثَمَانِيَةً:

پیدایی بیماریهای دارای طبع سرد را نیز هشت سبب است:

- مُلاقاة بُرُودَةٍ بِالفِعل
- و مُلاقاةٌ بُرُودَةٍ بِالقُوَّةٍ
ـ و قِلَّةُ الأكل في الغايَةِ
و الإفراط فيه - و التَّكَاثُفُ المُفرِط
- و الحَرَكَةُ المُفرِطَةُ
- و السُّكُونُ المُفرِط

- و شِدَّةُ انفتاح المسام.
قرار گرفتن در معرض چیزهایی که بالفعل یا بالقوه دارای طبع سردند.
کم خوری بسیار.
پرخوری
فشردگی بیش از حد بافتها.
زیاده روی در حرکت
بی تحرکی و تن آسانی بسیار.
گشادگی زیاد منافذ زیرین پوست

و أسبابُ المَرَضِ اليابس أربَعَةً:

پیدایی بیماریهای دارای طبع خشك را نیز چهار سبب است:
- ملاقاة يابس بالفعل
- و يابس بِالقُوَّةِ
قرار گرفتن در معرض چیزهایی که بالقوه یا بالفعل خشكاند.
- و قِلَّةُ الأكل
- و الحَرَكَةُ المُفرِطَةُ.
کم خوری
زیاده روی در حرکت

و أسبابُ المَرَضِ الرَّطب أربَعَةٌ

پیدایی بیماریهای دارای طبع تر را نیز چهار سبب است:
- مُلاقاةُ مُرَطَّبِ بِالفِعل
- و مُلاقاةٌ مُرَطَّبِ بِالقُوَّةِ.
و كثرة الأكل - و السُّكُونُ المُفرِط.
قرار گرفتن در معرض چیزهایی که طبع آنها بالفعل یا بالقوه تر است.
پرخوری و بی حرکتی و تن آسایی بسیار.

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

06 Sep, 11:26


و أفضَلُ المياه مياه العُيُونِ و أفضلها ما كانَت تُربَتُهُ طينيَّةً عَذبَةً، و كانَ مَجراها نَحوَ المَشرِقِ ، و مَنبَعُها بعيداً، و مَسيلُها من أعلى إلى أسفل، و كانت مَكشُوفَةً لِلشَّمس.
آب چشمه بهترین آب است و در میان چشمه ها آب چشمه ای که از خاک شیرین جوشیده رو به مشرق و از بالا به پایین جریان داشته، آفتاب بر آن تابیده و سرچشمه اش در محل دوری است از همه بهتر است.
و أفضَلُ مِياهِ المَطَرِ ما اجتَمَعَ في الحُفْرَةِ الصَّخريَّةِ ، وضَرَبَتْهُ الشَّمال و الصَّبا، و وَقَعَتْ عليه الشَّمس.
از میان آبهای حاصل از باران آب سنگ آبها گودالهای (سنگی که بادهای شمال و صبا بر آن بوزد و آفتاب بر آن بتابد از همه بهتر
است.
و ما عدا هذين من المياه فهو ردى.
به جز این دو نوع ،آب بقیه آبها چندان مناسب نیستند.

القِسمُ الثَّالِثُ فِي النَّومِ واليَقَظَةِ
امر سوم: خواب و بیداری

أما النَّومُ فَيُبَرِّدُ الظَّاهِرَ ويُسَخّنُ الباطِنَ ، و يُرَطْبُهُ إِن قَصْرَ ، و يُجَفِّفُ و يُبَرِّدُ إِن طال.
خواب اگر کوتاه باشد سبب سردی ظاهر بدن و گرمی و تری باطن آن می.شود اما اگر طولانی ،باشد سبب خشکی و سردی باطن
بدن میشود و أمّا اليَقْظَةُ فَضِدُّ ذلك.
اثرات بیداری بر خلاف خواب است.

القِسم الرَّابع: في الحَرَكَةِ والسُّكون
امر چهارم حرکت و سکون

أما الحَرَكَةُ فَتَسَخّنُ وأمّا السُّكونُ فَيُبَرِّدُ و حَرَكَةُ الجِماعِ تُجَفِّفُ و تُنَقِّصُ الحَرَارَةَ الغَرِيزِيَّةَ فَتُبَرِّدُ.
تحرك سبب گرمی و بی تحرکی سبب سردی بدن میشود؛ اما نزدیکی کردن سبب خشکی و کاهش حرارت غریزی و سردی بدن می شود.

القسم الخامس: في الإحتباس و الاستفراغ
امر :پنجم: احتباس و استفراغ

أما الإحتِباسُ، فَإِنّما يَكُونُ لِشِدَّةِ الماسكة، أو ضَعفِ الهاضِمَةِ، أو الدافِعَةِ، أو ضيق المجارى أو السُّدَدِ، أَو غِلَظِ المَادَّةِ أَو كَثرَتِها أو لُزُوجَتِها، أو فقدان الإحساس بالحاجَةِ، أو انصِرافِ الطَّبيعة إلى جِهَةٍ اخرى.
اسباب پیدایش احتباس عبارتند از شدت قوه ،ماسکه ضعف قوه هاضمه یا دافعه تنگی یا گرفتگی مجاری غلظت ماده یا کثرت آن
یا لزوجت آن، نداشتن احساس احتیاج به دفع یا انصراف طبیعت به سوی امری دیگر.
و أما الإستفراغ، فَإِنَّما يَكُونُ لِأَضدادِ مَا ذَكَرناهُ.
اسباب پیدایش استفراغ ضد اسباب احتباس است.

القِسمُ السَّادِسُ : في الأحداثِ النَّفسانيَّةِ
امر ششم اعراض نفسانی

اثر اعراض نفسانی بر سه گونه است:

فمنها ما يُحَرِّكُ الحَرارَةَ إلى خارج البَدَنِ، إِمّا دَفعَةً كَالغَضَبِ والفَرَحِ أَو قَلِيلًا قَلِيلًا كَاللَّذَّةِ.
برخی سبب حرکت حرارت غریزی و روح به سوی خارج بدن میشوند؛ خواه ناگهانی مانند ( غضب و شادی و خواه به تدریج مانند
لذت).
و منها ما يُحَرِّكَ الحَرَارَةَ إلى داخِلِ البَدَنِ إِمّا دَفعَةً كالخَوفِ، و إمّا قَلِيلًا
برخی سبب حرکت حرارت غریزی و روح به سوی داخل بدن میشوند؛
قَلِيلا كَالحُزنِ.
خواه به طور ناگهانی مانند ترس و خواه به طور تدریجی (مانند اندوه)
و منها ما يُحَرِّكَ الحَرارَةَ مَرَّةً إلى داخل و اخرى إلى خارج كَالغَضَبِ إِذا كانَ مع الخَوفِ.
و برخی دیگر ابتدا سبب حرکت حرارت و روح به سوی داخل و سپس به سوی خارج میشوند (مانند غضب توأم با ترس).

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

06 Sep, 11:25


بسم الله الرحمن الرحیم

أمّا الأدوية
در بیان درجات داروها

فَدَرَجَاتُها أربع:

الدَّرَجَةُ الأُولَي: أَن يَكُون فِعلُ المُتَناوَلِ بِكَيفيَّتِهِ فِعلًا غَيْرَ مَحسُوسٍ مِثلُ أَن يُسَخَّنَ أو يُبَرِّدَ تَسخِيناً أَو تَبرِيداً لا يُحَسُّ.

داروها دارای چهار درجه اند.

درجه اول آن است که اثر کیفی آنچه خورده شده در بدن محسوس نباشد؛ مثلا اثر سردی و گرمی آن در بدن احساس نشود. الدَّرَجَةُ الثَّانِيَةُ : أَن يَكُونَ الفِعل أقوي من ذلك، لكن لا يَبلُغُ إلى أن يُضِرَّ بِالأَفعالِ ضرراً بَيِّناً.

درجه دوم آن است که توان اثر گذاری اش در بدن از درجه اول بیشتر باشد اما نه به آن حد که به افعال بدنی زیان آشکار برساند.

الدَّرَجَةُ الثَّالِثَةُ: أَن يَكُونَ فِعلها يُوجِبُ بِالذَّاتِ ضَرَراً بَيِّناً، و لَكِن لا يَبْلُغُ أَن يُفْسِدَهُ.
درجه سوم آن است که اثرش به خودی خود برای بدن زیانبار است اما موجب تباهی آن نمیشود.
الدَّرَجَةُ الرَّابِعَةُ: أَن يَكُونَ بِحَيثُ يَبلُغ أن يُهلِكَ أو يُفسِدَ. و هذه الخاصيَّةُ للأدويَةِ السَّمِّيَّةِ.
درجه چهارم آن است که تاثیرش موجب تباهی بدن یا مرگ انسان میگردد این ویژگی از آن داروهای سمی است.

و أما الغذاء انواع غذا

فَيَنقَسِمُ إِلى لَطيف و هو الّذى يَتَوَلَّدُ منه دَمٌ رَقِيقٌ ، و إلى كَثِيفٍ و هو الَّذِي يَتَوَلَّدُ مِنه دَمٌ غَلِيظٌ.
غذاها به دو دسته لطیف و کثیف تقسیم میشوند از غذای ،لطیف خون رقیق و از غذای ،کثیف خون غلیظ پدید می آید. و كُل واحِدٍ منهما يَنقَسِمُ إِلى كَثِيرِ الغِذاء و هو الذي يَستَحِيلُ أكثَرُهُ إِلى الدَّمِ ، و إلى قَلِيلِ الغِذاءِ و هو الَّذِي يُخالِفُهُ. هر یك از این دو به دو گروه کثیر الغذا و قلیل الغذا تقسیم میشوند.
کثیر الغذا ماده ای است که بیشتر آن به خون تبدیل شود قليل الغذا عکس آن است.
و كُلُّ واحِدٍ مَنهُما يَنقَسِمُ إِلى حَسَنِ الكَيْمُوسِ و هو الّذى يَتَوَلَّدُ منه دَمّ صالح ، و إلى رَدىءِ الكَيْمُوسِ و هو الَّذِي يُخالِفُهُ. هر يك از این دو نیز به حسن الكيموس و ردی الکیموس تقسیم میشوند حسن الکیموس آن است که از آن خون صالح پدید می آید و ردی الکیموس آنکه از آن خون فاسد حاصل میشود.

- مِثالُ اللَّطيفِ الكَثيرِ الغِذاءِ الحَسَنِ الكَيْمُوسِ صُفْرَةُ البَيضِ النِّيمبِرِشتُ و ماءَ اللَّحْمِ. او مثالُ اللَّطيفِ القَليلِ الغِذاءِ الحَسَنِ الكَيْمُوسِ: التَّفَاحُ و الرُّمَانُ].
او مثال الكَثيفِ الكَثيرِ الغِذاءِ الرَّدَى الكَيْمُوسِ: لَحْمُ البَقَرِ وَ البَطْ].
و مثال الكَثيفِ القَليلِ الغِذاءِ الرَّدىءِ الكَيْمُوسِ القَديدُ والباذنجان والعدس و الباقلا.

چند مثال برای انواع غذاهای مذکور

لطیف کثیر الغذاى حسن الکیموس زرده تخم مرغ عسلی و آب گوشت.
لطيف قليل الغذاى حسن الکیموس سیب و انار
كثيف كثير الغذای ردی الکیموس گوشت گاو و مرغابی
كثيف قليل الغذاى ردى الكيموس گوشت خشك شده، بادنجان، عدس و باقلا.

و أما الماء

فَلا يَعْذُو البَدَنَ] بَل يُبَدرِقُ الطَّعَامَ.
آب خاصیت غذایی ندارد بلکه بدرقه کننده غذا در هضم و جذب است.

طب، تشریح و آناتومی

29 Aug, 18:02


کیفیت هوای فصلهای مختلف
فَالرَّبِيعُ مُعتَدِل، والصَّيف حار يابس

طبع بهار معتدل تابستان گرم و خشک
و الخريف بارد یابس و الشتاء بارد رطب.
پاییز سرد و خشك و زمستان سرد و تر است.

و أمّا النَّواحِي و الرِّياحُ
کیفیت هوای نواحی و بادها

فإن الجنوب و ناحيتها تُسَخّنُ و تُرطّب و الشمال و ناحِيَتَها تُبَرِّدُ وتُجَفِّفُ والصَّبا والدَّبُور و ناحِيَتَهُما قَريبتانِ من الاعتدال. هوای ناحیه جنوب و باد جنوب گرمیبخش و رطوبت زا و طبع ناحیه شمال و باد شمال سردی بخش و خشکی زا است، اما طبع ناحیه شرق و باد صبا و نیز طبع ناحیه مغرب و باد دبور نزديك به اعتدال است.
و أما مُجَاوَرَةُ الجِبالِ و البحار هوای بلاد مجاور‌.

کوه ها و دریاها

فَإِنَّ الجَبَلَ مَتَي كان في ناحيةِ الجَنُوبِ كانَ هَواء البَلَدِ أبْرَدَ ومَتَى كانَ في ناحيَةِ الشَّمالِ كانَ أَسخَنَ.
و مَتَى كان البحرُ في ناحيَةِ الجَنُوبِ كانَ هَواءِ البَلَدِ أسخَنَ و مَتَى كانَ في ناحيَةِ الشَّمال كانَ أَبْرَدَ.
اگر کوه در بخش جنوبی شهری واقع شده باشد هوای شهر ،سردتر و اگر در ناحیه شمالی آن واقع باشد هوای شهر گرمتر است. اما اگر دریا در ناحیه جنوبی شهر باشد هوای آن شهر گرمتر و اگر در شمال آن واقع باشد هوای شهر سردتر است.

و أما التُربَةُ
کیفیت هوای زمینهای مختلف

فَإِنَّ الصَّحْريَّةَ أَيبَسُ والطِّينيَّةَ أَرطَبُ.
در سنگلاخها و زمینهای سخت هوا خشکتر و در زمینهای گلی و سست هوا رطب تر است.

القِسمُ الثَّانِي: في المَأْكُولِ والمَشرُوبِ امر :
دوم خوردنیها و آشامیدنیها

إعلم أن ما سوى الماء من الأشياء التى تَرِدُ علي البَدَنِ و يَجرى بينهما فعل و انفعال يَنقَ ِسمُ إِلى غِدَاءٍ مُطلَق، و دواءٍ مُعتَدِل و غِدَاءٍ
دَوائِي، و دواءٍ مُطلَق ودَواء سَمّى، و سَمِّ مُطلَقٍ.
به جز آب هر ماده ای که وارد بدن میشود و بین آنها فعل و انفعالی صورت می پذیرد در زمره یکی از شش صورت زیر است: غذای مطلق دوای معتدل غذای ،دوایی دوای مطلق دوای سمی، سم مطلق.

- أما الغذاء المُطلق
غذای مطلق

فهو الَّذِي يَتَغَيَّرُ عن البَدَن ولا يُغَيِّرُهُ و يَتَشَبَّهُ به.
آن است که در تعامل با بدن تغییر یافته و شبیه به آن میگردد اما بدن را تغییر نمیدهد.

- و أما الدواء المُعْتَدِلُ دوای معتدل

فهو الذي يَتَغَيَّرُ عن البَدَنِ ولا يُغَيِّرُهُ، ولا يَتَشَبَّهُ به.
آن است که در تعامل با بدن تغییر میکند اما نه شبیه آن میگردد و نه در بدن تغییری ایجاد میکند.

- و أما الغذاء الدوائي غذای دوائی

فهو الذي يَتَغَيَّرُ عن البَدَنِ ويُغَيِّرُهُ و يَكُونُ آخِرُ شَأْنِهِ أن يَتَغَيَّرَ عن البَدَنِ و يَتَشَبَّهَ به.
آن است که در تعامل با بدن هم خود تغییر مییابد و هم بدن را تغییر میدهد و سرانجام شبیه بدن شده و جزو آن میگردد.

- و أما الدواء المُطلَقُ
دوای مطلق

فهو الذي يَتَغَيَّرُ عن البَدَنِ ويُغَيِّرُهُ و يَكُونُ آخِرُ شَأْنِهِ تَغَيَّرَهُ عَنِ البَدَنِ آن است که در تعامل با بدن هم خود تغییر مییابد و هم بدن را تغییر
من غَيرِ أَن يَتَشَبَّهَ به.
می دهد ولی در آخر شبیه بدن نشده و جزو آن نمی گردد.

- و أما الدواء السَّمِّي
دوای سمی

فهو الذي يَتَغَيَّرُ عن البَدَنِ و يُغَيِّرُهُ، ويَكُونُ آخِرُ شَأْنِهِ إِفَسَادَ البَدَنِ.
آن است که در تعامل با بدن تغییر مییابد و بدن را نیز تغییر میدهد و به تباهی آن می انجامد.

- و أمّا السَّمُّ المُطلق
- سم مطلق

فهو الذى لا يَتَغَيَّرُ عن البَدَنِ ويُغَيِّرُهُ ويُفْسِدُهُ.
آن است که در تعامل با بدن تغییر نمیکند ولی بدن را تغییر داده و آن را تباه میکند.

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

29 Aug, 18:02


بسم الله الرحمن الرحیم 🌸

دوره های بیماری

و كُلُّ مَرَضِ يَنتَهِي إِلى الصِّحَّةِ فَلَهُ أَزمَانٌ أَربَعَةٌ:
برای بیماریهایی که به صحت میانجامند چهار دوره در نظر گرفته شده است:

- وقت الإبتداء:

و هو الزَّمانُ الّذى يَظهَرُ فيه المَرَضُ و لا يُستَبانُ فيه تَزَيَّدَهُ.
دوره پیدایی (ابتدا): بیماری در این دوره آغاز شده و رشد میکند، اما پیشرفت آن آشکار نیست.

- و وقتُ التَّزَيُّد:

و هو الذى يُستَبانُ فيه اشتِدادَهُ كُلَّ وَقتٍ بَعدَ وَقت.
دوره افزایی (تزاید) دوره ای است که بیماری در آن لحظه به لحظه و آشکارا افزایش می یابد.

- و وقتُ الإنتهاء:

و هو الذي يَقِفُ فيه المَرَضُ علي حالةٍ واحِدَةٍ.
دوره ایستایی :(انتها) دوره ای است که بیماری از رشد باز مانده و بر يك حال باقی میماند.

- و وقت الانحطاط

و هو الذي يَظْهَرُ فيه الانتقاص
دوره کاستی انحطاط، دوره ای که بیماری در آن رو به کاستی میگذارد و کاهش آن آشکار میشود.
الفصل الثاني: في الأسبابِ الضَّرُورِيَّةِ المُغَيِّرَةِ لِأحوالِ بَدَنِ الإِنسَانِ و الحافِظَةِ لَها فصل دوم در بیان اموری که تغییر حالات بدن و حفظ تندرستی بدانها وابسته است
وهي سِتَّة أقسام.
و آنها شش امرند (سته ضروریه).

القِسمُ الأوَّلُ: [في الهواء]
امر اول هوا

الهواء المُحيط بالأبدان و الحاجة اليه إنَّما هي لِتَرويح القلب و تعديل الرُّوحِ التي فيه.
هوا بدن موجودات را احاطه کرده است و بدن برای ایجاد تعادل در حرارت قلب و معتدل نگهداشتن روح حیوانی بدان نیاز دارد
و يَختَلِفُ حالَ الهَواءِ بِسَبَبِ اختِلافِ الفُصُولِ والنَّواحِى و الرِّياحِ و مُجاوَرَةِ الجِبالِ و البِحارِ والتَّربَةِ. کیفیت هوا به سبب اختلاف فصلها و نواحی وزش بادهای مختلف و همجواری با کوهها و خاکها و دریاهای مختلف تغییر میکند.

أما تَغَيَّرُ الفُصُولِ
کیفیت هوای فصلهای مختلف

طب، تشریح و آناتومی

23 Aug, 09:55


فهو أن يَزِيدَ زِيادَةً (إِمّا طَبيعيَّةً
منظور از مرض عدد آن است که
كَالإِصْبَعِ الزَّائِدَةِ، أو خارِجَةً عَنِ الطَّبيعيَّةِ كَالنُّولُولِ).
- أو يَنقُصُ نُقصاناً (إمّا الطبيعيَّةً كَنُقصان ِاليَدِ أو الإصْبَعِ، أو غَيرَ طَبيعيَةٍ كَقَطْعِ اليَدِ أو الإِصْبَعِ).
چیزی به بدن افزوده یا از آن کاسته شود و آن بر چهار نوع است اگر این تغییر افزایش یا کاهش یکی از اندامهای طبیعی بدن باشد آنها را فزایش طبیعی و کاهش طبیعی خوانند مانند شش انگشتی یا چهار انگشتی بودن یا یک دست بودن مادرزادی يك فرد)، اما اگر چیزی که در بدن وجود ندارد بدان افزوده شود مانند زگیل آن را فزایش "ناطبیعی خوانند. همچنین، اگر بر اثر حادثه ای یکی از اندام بدن از بین ،برود آن را کاهش ناطبیعی یا عارضی گویند مانند قطع شدن دست یا انگشت).
و أَمَّا مَرَضُ الوضع مرض وضع
فَمِثلُ فَسادِ الوضعِ بِمُقارَبَتِهِ أو مُباعَدَتِهِ عُضواً آخَرَ لا علي ما يَنبَغِى.
آن است که یک عضو در جای خود نبوده و از حد طبیعی به اعضای دیگر نزدیکتر یا دورتر باشد.

- و أمّا تَفَرُّقُ الاتصال
تفرق اتصال

فَقَد يَكُونُ في الأعضاءِ المُفرَدَةِ كَكَسرِ العَظمِ، و قد يَكُونُ في الأعضاء
پیدایی بیماریهای این گروه ممکن است در اعضای مفرد باشد .مانند
الآليَّةِ مِثلُ قَطَعِ الإِصْبَعِ.
شکسته شدن استخوان یا در اعضای مرکب مانند بریده شدن انگشت.

و أمّا المَرَضُ المُرَكَّبُ
ب بیماریهای مرکب

فهو أمراضٌ حَصَلَ من جُملَةِ أمراض اخَرَ مِثل الأورام والبُثُورِ، فَإِنَّهُما من سُوءٍ مِزاجِ مَادِيٍّ وتَفَرُّقِ إتصال و زِيادَةٍ في المقدار.
بیماریهای مرکب امراضی هستند که از تعامل چند بیماری مفرد پدید میآیند مانند پیدایی انواع ورم و بثور (جوشهای پوستی) که حاصل تعامل سه مرض سوء مزاج ،مادی، تفرق ،اتصال و سوء ترکیب از نوع تغییر در اندازه اندام است.

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

23 Aug, 09:53


- أما سوء المزاج سوء مزاج
فَيَنقَسِمُ الى مادى و سَاذِج

سوء مزاجها به دو گروه سوء مزاج مادی و سوء مزاج ساده تقسیم میشوند.
أما المادى، فهو أن يَكُونَ بِسَبَبٍ خِلطٍ لَهُ كَيفيَّةٌ، فَيَتَكَيَّفُ البَدَنُ بتلك الكَيفيَّةِ مِثلُ حَرارَةٍ عَالِبَةٍ سَبَبُها وُجُودُ الصَّفراء. سوء مزاج مادی آن است که کیفیت بدن در اثر کیفیت یکی از اخلاط تغییر کند مانند غلبه حرارت بر بدن بر اثر صفرا. و أما الساذج، فهو الذى لا يَكُونُ كذلك، مِثلُ بُرُودَةِ المَثلُوج و حَرارَةِ المَدقُوقِ.
سوء مزاج ساده آن است که سبب دگرگونی کیفیت ،بدن جوهر خلط نباشد مانند سرد شدن بدن بر اثر سرمازدگی یا افزایش حرارت بدن در اثر تب، دق.

- و أمّا مَرَضُ التَّركيب
- سوء ترکیب

به وجود دگرگونی در ظاهر و حالت طبیعی و عادی بدن اشاره دارد.
فَيَنقَسِمُ الى مَرَضِ | الخلقة، و مَرَضِ المِقدار و مَرَضِ العَدَدِ، و مَرَضِ الوضع.
این دگرگونی ممکن است مربوط به ظاهر و حالت اندام مرض خلقت اندازه و تعداد اندام مرض) مقدار و مرض عدد)، یا جایگاه آنها مرض وضع باشد.
أَما مَرَضُ الخِلقَةِ، فهو: مرض خلقت بر سه شکل است.
- إمّا مَرَضُ الشَّكلِ مِثلُ إعوجاج المُستَقِيمِ و استقامَةِ المُعَوَّجِ)
یا در شکل ظاهری اندام روی میدهد مانند) کجی اندامی که در اصل راست است یا راستی اندامی که در اصل کج است) -
أو مَرَضُ المجارى والأوعية، بأن تَتَّسِعَ أَو تَتَضَيَّقَ أَو تَنسَدَّ.
یا در حالت اندام روی میدهد مانند) گشاد ،تنگ یا بسته شدن مجاری و اوعیه بدن
أو مَرَضُ الصَّفايِحِ، بِأَن تَحْشُنَ أَو تَملُسَ.
و یا در سطوح داخلی یا خارجی اندام واقع میشود مانند ناهموار شدن سطح بیرونی ریه یا صاف شدن سطح داخلی معده).

و إمّا مَرَضُ المِقدار
مرض مقدار

فهو أن يَعظُمَ العُضو أكثَرَ مِمَّا يَنبَغِى أَو يَصْغُرَ.
آن است كه يك عضو بزرگتر یا کوچکتر از اندازه معمول خود شود.

و إِمّا مَرَضُ العَدَدِ

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

23 Aug, 09:51


بسم الله الرحمن الرحیم 🌸

المقالةُ الثَّالِثَةُ: في أحوالِ بَدَنِ الإنسان و أسبابها و العلاماتِ الدّالَّةِ عليها وهي : تَشتَمِلُ عَلي خَمْسَة فُصُولٍ
مقاله سوم درباره احوال بدن انسان از نظر صحت و مرض و اسباب و علائم آنها و شامل پنج فصل است.
الفصل الأوّل: في الصِّحَّةِ والمَرْضِ
فصل اول تندرستی و بیماری

الصحة حالة لبدَنِ الإنسان معها تجرى أفعاله .
علي المجري الطَّبيعي [بلا واسطة ].
تندرستی حالتی است که افعال بدن با آن به شکل طبیعی خود انجام میپذیرند (بدون واسطه).
و المَرَضُ حَالَةٌ لِلبَدَنِ خَارِجَةٌ عن المجري الطَّبيعى ومعها يَنالُ الأفعال الضَّرَرُ بِلا واسِطَةٍ.
بیماری حالتی است که افعال بدن به سبب آن در مسیر طبیعی خود نبوده و بدون واسطه دچار آسیب میشوند.
و أضرار الفِعلِ ثَلاثَةٌ: تَغَيَّر، و نُقصان، و بطلان
آسیب رسیدن به افعال بدنی بر سه گونه است: تغیر نقصان، و بطلان.

بحث در انواع بیماریها

و المَرَضُ يَنقَسِمُ الى المُفردِ والمُرَكَّب.
بیماریها به دو دسته کلی مفرد و مرکب تقسیم میشوند.

الف. بیماریهای مفرد

بیماریهای مفرد یا از بروز تغییر در خلط و مزاج ،بدن یا دگرگونی شکل اندامهای بدن و یا عوارضی که بر اندامها واقع میشوند پدید
می آیند. از این رو
فَالمُفرَدُ ثَلاثَةُ أقسام: سُوء المِزَاجِ و مَرَضُ التَّركيب، وتَفَرَّقُ الاتصال.
بیمارهای مفرد را در سه عنوان طبقه بندی کرده اند سوء مزاج سوء ترکیب و تفرق اتصال

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

04 Aug, 20:57


بسم الله الرحمن الرحیم

الفصل السابع في بَقِيَّةِ الأعضاءِ المُرَكَّبَةِ
فصل هفتم سایر اعضای مرکب بدن

وهي الكُليَتَانِ و المَثانَةُ والأُنثَيَانِ و القَضِيبُ والرَّحِمُ.
منظور کلیه ها مثانه بیضه آلت تناسلی و زهدان است.

أما الكليتان
الف. کلیه ها

فَكُلُّ واحِدَةٍ منهما مُرَكَّبَةٌ من لَحمٍ صُلب قَلِيلِ الحُمرَةِ ، و شحمٍ كَثِيرٍ ، و عُرُوقٍ و شَرَيَاناتٍ، و غِشاءِ و لَيسَ لَهما في نَفسِهما حِسّ، و أمّا غِشَاؤُهَمَا فَلَهُ حِسٌ كَثِيرٌ.
هر کلیه شامل گوشتی سخت به رنگ سرخ ،کم ،رنگ پیه ،فراوان سرخرگها و سیاهرگها و پرده است کلیه ها فاقد حساند، ولی پرده دور آنها حساس است.

و مَوضِعُهُما أَسفَلَ الظَّهرِ ، و مَنفَعَتُهُما جَذبُ البَولِ من حُدبَةِ الكَبِدِ لِتُجرِيه إلى المَثانَةِ.
کلیه ها در دو سوی پایین دنده های پشتی واقعاند و وظیفه شان جذب ادرار از برآمدگی (خروجی) کبد و فرستادن آن به مثانه است.

أمّا المَثانَةُ
ب.مثانه

فَهي مُرَكَّبَةٌ من جِسمٍ عَصَبانِيٌّ مُضاعَفٍ، و من عُرُوقٍ و شَرَياناتٍ، و مَوضِعُها بين العانَةِ والدُّبُرِ ، و مَنفَعَتُها جَمعُ البَولِ وإِخراجُهُ.
عضوی است دولایه از جنس عصب که دارای سرخرگ و سیاهرگ است و بین استخوان عانه و مقعد قرار دارد. وظیفه مثانه جمع ادرار و بیرون راندن آن از بدن است.

و أمّا الأُنثَيانِ
ج. بیضه ها

فَكُلُّ واحِدَةٍ منهما مُرَكَّبةٌ من لَحمٍ أبيضَ دَسِمٍ و من عُرُوقٍ وشَرَياناتٍ. و مَنفَعَتُهما إنضاجُ المَنِي. بیضه ها (و (تخمدانها از گوشتی چرب و سفید ،رنگ و سیاهرگها و سرخرگها تشکیل شدهاند و وظیفه شان آماده کردن منی است.

و أمّا القَضِيبُ
د. آلت تناسلی

فهو جسم مُرَكَّبٌ من لَحْمٍ قَلِيلٍ، و عَصَبٍ، و عُرُوقٍ و شَرَياناتٍ كَثِيرَةٍ و لَهُ حِسٌ كَثِيرٌ، و مَنفَعَتُهُ ظَاهِرَةٌ.
این اندام جسمی است متشکل از کمی ،گوشت ،عصب و سرخرگها و سیاهرگهای بسیار که بسیار حساس است. کارش نیز معلوم
است.

و أمّا الرَّحِمُ
ه. رحم

فهو جسم عَصَبانِی مَوضِعُهُ ما بين این اندام جسمی است از جنس
المثانة و المعي المُستَقِيمِ و السُّرَّةِ. و لَهُ عُنق طويل ينتهي الى الفرج، و في أصلِهِ الأُنثَيَانِ، و مَنفَعَتُهُ قَبُولُ الحَملِ.
که میان ،مثانه راست روده و ناف زنان واقع شده و در دو طرف بیخ آن تخمدانها قرار گرفته اند رحم دارای گردن بلندی است که تا دهانه فرج امتداد دارد فایده رحم قبول بارداری است.

#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

25 Jul, 21:16


.

طب، تشریح و آناتومی

25 Jul, 21:13


♦️تحقیق جدید:
شب‌زنده‌دارها عملکرد مغزی بهتری نسبت به افراد سحرخیز دارند.

🔹طبق مطالعه محققان دانشگاه دولتی «امپریال کالج لندن»، افرادی که عادت دارند تا صبح بیدار باشند و دیرتر از حد معمول به خواب می‌روند (که در اصطلاح به آن‌ها «جغد شب» گفته می‌شود)، می‌توانند از افراد سحرخیز تیزهوش‌تر باشند.
🔹محققان داده‌های به‌دست‌آمده از مطالعه بیوبانک بریتانیا روی بیش از ۲۶ هزار نفر را مورد مطالعه قرار داده‌اند که در آن شرکت‌کنندگان برخی تست‌های هوش، استدلال، زمان واکنش و حافظه را تکمیل کرده‌اند. در مرحله بعد، محققان به بررسی این موضوع پرداختند که طول مدت، کیفیت و زمان‌بندی خواب شرکت‌کنندگان چگونه بر عملکرد مغز آن‌ها تأثیر می‌گذارد.
🔹آن‌ها متوجه شدند که افراد به اصطلاح جغد شب، «عملکرد شناختی بهتری» داشته‌اند، درحالی‌که افراد سحرخیز امتیاز کمتری در این زمینه کسب کرده‌اند. طبق داده‌های ارائه‌شده از تست‌ها، افراد شب‌زنده‌دار در یک گروه حدود ۱۳.۵ درصد و در گروه دیگر ۷.۵ درصد بیشتر از افراد سحرخیز امتیاز کسب کرده‌اند.
#شب_زنده_دارها #سحر_خیزی

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ قُمِ ٱلَّيۡلَ إِلَّا قَلِيلࣰا نِّصۡفَهُۥٓ أَوِ ٱنقُصۡ مِنۡهُ قَلِيلًا أَوۡ زِدۡ عَلَيۡهِ وَرَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِيلًا
إِنَّا سَنُلۡقِي عَلَيۡكَ قَوۡلࣰا ثَقِيلًا ....

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
Www.Shahab-shirzahi.ir

طب، تشریح و آناتومی

19 Jul, 10:07


ستّة بالعدد:
این اندام جسمی است دولایه و از جنس عصب که دارای حس است و از عصب و پیه و سرخرگها و سیاهرگها تشکیل یافته و خود بر شش بخش است دوازدهه یا اثنی عشر، صائم روزه دار دقاق باريك اعور ،قولون و مستقیم که به مقعد ختم شده.
و منفَعَتُها دَفَعُ تُفلِ الطَّعَامِ.
وظیفه روده ها دفع فضولات غذاست.

♻️الفصل السادس: في الكَبِدِ، والمَرارَةِ، والطِّحالِ
فصل ششم ،کبد کیسه صفرا، و طحال

أما الكبد
الف. کبد (جگر)

فهو جِسمٌ مُرَكَّبٌ من اللَّحْمِ والعَرُوقِ والشَّرائينِ والغِشاءِ الَّذى يَستُرُها و لَيسَ لَها في نَفسِها حِسٌ، أَمَا غِشَاؤُهَا فَلَهُ حِسٌ كَثِيرٌ. جسمی است شامل ،گوشت ،سیاهرگها و سرخرگها و پرده ای که آن را میپوشاند کبد فاقد حس است ولی پرده اطراف آن بسیار حساس است.
و لَونُها شَبِيةٍ بِالدَّمِ الجامِدِ ، و هي مَنبِتُ العُرُوقِ الغَيرِ الضَّوارِبِ الَّتي تُسَمَّي الأوردَةَ.
کبد خاستگاه رگهای ناجهنده بدن است که آنها را ورید میگویند و رنگی بسان رنگ خون منعقد شده دارد.
و موضعها في الجانب الأيمَنِ، وظهرُها يُلاصِقَ بِطُلُوعِ الخَلفِ ، و بَطنُها يُلاصِقُ بِالمَعِدَةِ، و أعلاها في ما بين حِجابِ الصَّدر، و أسفلها يتنهى إلى الخاصِرَةِ.و مَنفَعَتُها تَوليدُ الدَّمِ لِتَعْذِيَةِ الأعضاء.
این عضو در سمت راست بدن واقع شده و از ناحیه پشت به دندههای آزاد و از ناحیه بطن لپ (چپ به معده میرسد. از بالا، بین حجاب حاجز واقع شده و از پایین به استخوان لگن خاصره منتهی می.شود وظیفه کبد تولید خون برای غذارسانی به اعضای بدن است.

و أمّا المَرارَةُ
ب کیسه صفرا (زهره) فهي :
مُلاصِقَةٌ بِالكَبِدِ، و هي وعاء المِرَّةِ الصَّفراء، و مَنفَعَتُها جذبُ المِرَّةِ الصَّفراء من الكَبِدِ. کیسه صفرا به کبد چسبیده و محل جمع شدن و ریختن صفر است وظیفه آن جذب صفرا از کبد است.

و أما الطحال ج طحال (سپرز)

فهو جسمٌ مُرَكَّبٌ من‌اللحم و العُروقِ والشَّرائينِ والغِشاءِ مُتَخَلخِلٌ كَمِدُ اللَّونِ شَبِية بِالكَبِدِ، لَيسَ لَهُ في نَفسِهِ حِسّ. و أما غِشَاؤُهُ فله حِس كَثِيرٌ.
این عضو جسمی است حفره حفره که شامل گوشت سرخرگها و سیاهرگها و پرده است. رنگ آن تیره و مانند کبد است. طحال فاقد حس، ولی پرده آن حساس است.


#قانونچه

🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•

🌸🌺🌼 @Dissection786
http://Www.Shahab-shirzahi.ir

1,140

subscribers

63

photos

9

videos