🔹در این چند سال که آلمان زندگی کردهام، یک بار ندیدم در فروشگاه یا بانک، مطب دکتر یا ادارهای، برای انجام کار مشتری یا ارباب رجوعی که کمی طول میدهد، بیصبری و عجله از خودشان نشان بدهند و با نچنچ یا اعتراض بخواهند او را وادار به عجله کنند، نه فرد مسئول و نه بقیه کسانی که در صف منتظرند. فرقی نمیکند که در فروشگاه برای درآوردن و شمردن و خلاص شدن از دست پول خردهایت طول بدهی، پارک دوبل بلد نباشی و معطل کنی، یا در مطب دکتر یا پشت باجه بانک بخاطر کودکت که نمیگذارد کارت را سریع انجام دهی، معطلشان کنی، صبورانه منتظر می شوند و معمولا کسی حتی ابرو بالا نمیاندازد و با نگاه سنگینش بهت نمیگوید زودباش دیگه!
🔸اولین بار که راننده ناشی ماشینی در جلوی اتوبوسمان ده بار جلو عقب کرد که پارک دوبل کند، و دیدم همه در اتوبوس آرام و منتظرند و از صف ماشینهای پشت سرمان هم هیچکدام بوق نمیزنند، نعرهای بزدم و از هوش برفتم!
🔹چند ماه بعد یک بار که در فروشگاه مشتری جلوییام داشت دنبال کارتش می گشت و طول کشید، به خودم جرات دادم که: من فقط یک سوال کوتاه داشتم... فروشنده با چشمان گرد و متعجب- انگار که موجود شاخداری را دیده باشد- نگاهم کرد و گفت: خانم من الان مسئولم که به این مشتری رسیدگی کنم، شما نفر بعدی هستید! و من از فاز عقب ماندگی اجتماعی نچنچ و نگاه معنی دار به فاز خودخوری و خشم درونی ارتقا یافتم! بعد از آن کلی تمرین کردم که نگاهم معنیدار و سنگین نباشد... تا این اواخر که دیگر به مقام تسلیم و رضا نایل شدهام:
🔸این ویدئو (لینک پایین👇) را امروز در داروخانه گرفتم. من به سه دقیقه آخر داستان این خانم سالمند رسیدم که داشت از تعداد نوه و نتیجههایش و اینکه خودش که چهار هفته دیگر نود و یک سالش می شود دارد برای پسر هفتاد سالهاش دارو میخرد، میگفت. از کیفش چیزی برمیداشت و میگذاشت و رشته کلام را گم می کرد و دوباره از قبلترش میگفت... و خانمی که پشت پیشخوان ایستاده بود با خندیدنها و اوهوم گفتنهای صبورانهاش حتی نمیگذاشت پیرزن احساس بدی کند از پرحرفیهایش. و من که فقط میخواستم یک سوال بپرسم، میدانستم هر کاری جز صبر کردن، از نظر او و چندین نفری که در صف پشت سرم بودند، ناهنجار و غیرعادی است... بالاخره پیرزن با سلام و صلوات خداحافظی کرد، روز خوش گفت و به امیددیدار شنید و همه از جمله من - که رستگار شده بودم- به رویش لبخند زدیم. و رفت و بقیه خیلی عادی به کارهایشان رسیدند...
🔹🔸روایتهای شنیدنی و الهامبخش از #زیرگنبدکبود...
@tick_idea