دروغ مثل ویروس میمونه
تو میگی و رد میشی
تاوان بی.اعتمادی که به جونش انداختی رو نفر بعدی میده...
تو میگی و رد میشی
تاوان بی.اعتمادی که به جونش انداختی رو نفر بعدی میده...
دلبرانه
@delbarana
https://t.me/HarfBeManBOT?start=NTA2NzE0MDIzOQ
شنوای انتقادات ارزشمندتون هستم (حرفهاتو ناشناس بهم بگو). درصورت نیاز آیدی تلگرام بزارید تا بتونیم به شما پیام دهیم
دلبرانه (Persian)
به کانال تلگرامی دلبرانه خوش آمدید! اگر علاقه‌مند به به اشتراک گذاری انتقادات و نظرات خود به صورت ناشناس هستید، اینجا بهترین جایی برای شماست. با استفاده از کلیک بر روی لینک بالا می‌توانید به کانال ما بپیوندید و انتقادات ارزشمندتان را به صورت ناشناس با ما به اشتراک بگذارید. ما ارزش داده‌ایم به حرفهای شما و برای پاسخ دادن به نیازهای شما، آیدی تلگرام خود را نیز ارسال کنید تا بتوانیم به شما پیام دهیم. در کانال دلبرانه، همه نظرات و انتقادات خوانده می‌شود و به‌عنوان اطمینان از حفظ حریم خصوصی شما، هویت شما محفوظ خواهد ماند. پس بی‌تردید، به کانال دلبرانه بپیوندید و نظرات خود را با آرامش و راحتی به اشتراک بگذارید.
دلبرانه
07 Jan, 06:00
بعضی از آدما مثل دارو میمونن
فقط یک ساعت باهاشون وقت
میگذرونی
امّا بعدش همه چیز بهتر میشه...
فقط یک ساعت باهاشون وقت
میگذرونی
امّا بعدش همه چیز بهتر میشه...
دلبرانه
07 Jan, 05:59
دید مجنون را شبی لیلا به خواب
کاسەای در دست دارد خیس آب
گفت او را چیست ای شیدای من؟
در جوابش گفت ای لیلای من
کاسەی آب است اما آب نیست
بادەی ناب است اما ناب نیست
اینکه میبینی حاصل افسون توست
دسترنج هق هق مجنون توست
سوختم در آتش بیداد تو
ریختم هر قطرەاش با یاد تو
ابر بودم تشنەی لیلا شدم ،
بس که باریدم تو را دریا شدم
عشق اگر روزی تو را افسون کند؟
لیلی اش را تشنەی مجنون کند,,,,
حافظ
کاسەای در دست دارد خیس آب
گفت او را چیست ای شیدای من؟
در جوابش گفت ای لیلای من
کاسەی آب است اما آب نیست
بادەی ناب است اما ناب نیست
اینکه میبینی حاصل افسون توست
دسترنج هق هق مجنون توست
سوختم در آتش بیداد تو
ریختم هر قطرەاش با یاد تو
ابر بودم تشنەی لیلا شدم ،
بس که باریدم تو را دریا شدم
عشق اگر روزی تو را افسون کند؟
لیلی اش را تشنەی مجنون کند,,,,
حافظ
دلبرانه
07 Jan, 05:56
هرچه با تنهایی من آشناتر می شوی
دیرتر سر می زنی و بی وفاتر می شوی
هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد
من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می شوی
من که خرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار
سبزتر می بالی و بالا بلاتر می شوی
مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها
گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می شوی
عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا دوسیب
می کشی آزاد باشی، مبتلاتر می شوی
یا سراغ من می آیی چتر و بارانی بیار
یا به دیدار منِ ابری نیا... تر میشوی
#حامد_عسکری
دیرتر سر می زنی و بی وفاتر می شوی
هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد
من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می شوی
من که خرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار
سبزتر می بالی و بالا بلاتر می شوی
مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها
گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می شوی
عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا دوسیب
می کشی آزاد باشی، مبتلاتر می شوی
یا سراغ من می آیی چتر و بارانی بیار
یا به دیدار منِ ابری نیا... تر میشوی
#حامد_عسکری
دلبرانه
05 Jan, 13:49
چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد
چه نکوتر آنکه مرغ‍‍ــي ز قفـس پريده باشد
پـر و بـال ما بريدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغي که پرش بريده باشد
من از آن يکي گـزيدم که بجـز يکـي نديدم
که ميان جمله خوبان به صفت گزيده باشد
عجب از حبيـبم آيد که ملول مي نمايد
نکند که از رقيبان سـخني شـنيده باشد
اگر از کسي رسيده است به ما بدي بماند
به کسي مبـاد از ما که بدي رسـيده باشد
#سرمد
چه نکوتر آنکه مرغ‍‍ــي ز قفـس پريده باشد
پـر و بـال ما بريدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغي که پرش بريده باشد
من از آن يکي گـزيدم که بجـز يکـي نديدم
که ميان جمله خوبان به صفت گزيده باشد
عجب از حبيـبم آيد که ملول مي نمايد
نکند که از رقيبان سـخني شـنيده باشد
اگر از کسي رسيده است به ما بدي بماند
به کسي مبـاد از ما که بدي رسـيده باشد
#سرمد
دلبرانه
05 Jan, 06:03
دست می‌نهم
بر همواری پوست‌ات
و سوگند می‌خورم
دوستت دارم
کتاب مقدس من...
#یحیی_صفی‌آریان
بر همواری پوست‌ات
و سوگند می‌خورم
دوستت دارم
کتاب مقدس من...
#یحیی_صفی‌آریان
دلبرانه
05 Jan, 06:02
چه فرقی میکند دنیا تو را پر داده یا من را؟
جدایی حاصلش مرگ است اگر از لاله، لادن را
کسی از دام چشم و موی تو بیرون نخواهد رفت
که من عمریست سر گردانم این تاریک-روشن را
تو را این قطره های اشک روزی نرم خواهد کرد
که آب آهسته و آرام می پوساند آهن را...
منم آن ایستگاه پیر و تنهایی که میداند
نباید دل سپرد این عابران گرم رفتن را
تو را بخشیدم آنروزی که از من رد شدی، آری
که پل ها خوب میفهمند مفهوم "گذشتن" را
#حسین زحمتکش
جدایی حاصلش مرگ است اگر از لاله، لادن را
کسی از دام چشم و موی تو بیرون نخواهد رفت
که من عمریست سر گردانم این تاریک-روشن را
تو را این قطره های اشک روزی نرم خواهد کرد
که آب آهسته و آرام می پوساند آهن را...
منم آن ایستگاه پیر و تنهایی که میداند
نباید دل سپرد این عابران گرم رفتن را
تو را بخشیدم آنروزی که از من رد شدی، آری
که پل ها خوب میفهمند مفهوم "گذشتن" را
#حسین زحمتکش
دلبرانه
28 Dec, 18:47
از چشٖم و دل مپرس که در اولین نگاه
شد چشمِ من خراب ِ‌دل و دل خرابِ چشم...
#صائب_تبریزی
شد چشمِ من خراب ِ‌دل و دل خرابِ چشم...
#صائب_تبریزی
دلبرانه
26 Dec, 18:30
پنج‌شنبه
شبیه عطر زنانه ایست که باید
آن را به تمام تَن یک مَرد زد
تا
مَست شودُ
خستگی‌اش در برود...
شبیه عطر زنانه ایست که باید
آن را به تمام تَن یک مَرد زد
تا
مَست شودُ
خستگی‌اش در برود...
دلبرانه
26 Dec, 18:29
می روم حسرت دریای مرا دفن کنید
اهل دیروزم وفردای مرا دفن کنید
لحدم را بگذارید به روی لحدم
شال ابریشم لیلای مرا دفن کنید
ایل من مرده کسی نیست که چنگی بزند
وقت تنگ است بخارای مرا دفن کنید
صخره ام،صخره که دلتا شده از سیلی رود
دل که خوب است فقط"تا"ی مرا دفن کنید
تا پر از روسری وسیب شود شهر شما
زیر این خاک غزل های مرا دفن کنید
شعر #حامد_عسکری
اهل دیروزم وفردای مرا دفن کنید
لحدم را بگذارید به روی لحدم
شال ابریشم لیلای مرا دفن کنید
ایل من مرده کسی نیست که چنگی بزند
وقت تنگ است بخارای مرا دفن کنید
صخره ام،صخره که دلتا شده از سیلی رود
دل که خوب است فقط"تا"ی مرا دفن کنید
تا پر از روسری وسیب شود شهر شما
زیر این خاک غزل های مرا دفن کنید
شعر #حامد_عسکری
دلبرانه
24 Dec, 16:50
و آغوش هر زن
تصویر شقایقی وحشی است!
که زنبورها
برای نوشیدن شهدش
نقاب میزنند...
#مریم_ناظمی
تصویر شقایقی وحشی است!
که زنبورها
برای نوشیدن شهدش
نقاب میزنند...
#مریم_ناظمی
دلبرانه
24 Dec, 16:50
شانه‌ات را دیر آوردی سرم را باد برد
خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
از غزل‌‌هایم فقط خاکستری مانده به جا
بیت‌‌های روشن و شعله‌‌ورم را باد برد
با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه‌ی عاشق‌ترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
"حامد عسکری"
خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
از غزل‌‌هایم فقط خاکستری مانده به جا
بیت‌‌های روشن و شعله‌‌ورم را باد برد
با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه‌ی عاشق‌ترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
"حامد عسکری"
دلبرانه
22 Dec, 08:31
قلب مادر
داد معشوقه به عاشق پیغام:
که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند
چهره پُرچین و جبین پر آژَنگ
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیر خَدَنگ
از در خانه مرا طرد کند
همچو سنگ از دهن قَلماسنگ
مادر سنگ دلت تا زنده‌ست
شهد در کام من و توست شَرَنگ
نشوم یک‌دل و یک‌رنگ تو را
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت، بی‌خوف و دِرَنگ
رَوی و سینهٔ تنگش بدری
دل برون آری از آن سینۀ تنگ
گرم و خونین به مَنَش باز آری
تا برد ز آینهٔ قلبم زنگ
عاشق بی‌خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی‌عصمت و نَنگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه ز بَنگ
رفت و مادر را افکند به خاک
سینه بدرید و دل آورد به چَنگ
قصد سر منزل معشوق نمود
دل مادر به کفش چون نارَنگ
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آرَنگ
وان دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی‌فَرهَنگ
از زمین باز چو برخاست نمود
پی برداشتن آن آهَنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته برون این آهَنگ:
«آه دست پسرم یافت خراش
آخ پای پسرم خورد به سنگ»
روز فرشته ی آسمانها وزمین ...
روز مادر مبارک ....🌹
داد معشوقه به عاشق پیغام:
که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند
چهره پُرچین و جبین پر آژَنگ
با نگاه غضب آلود زند
بر دل نازک من تیر خَدَنگ
از در خانه مرا طرد کند
همچو سنگ از دهن قَلماسنگ
مادر سنگ دلت تا زنده‌ست
شهد در کام من و توست شَرَنگ
نشوم یک‌دل و یک‌رنگ تو را
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت، بی‌خوف و دِرَنگ
رَوی و سینهٔ تنگش بدری
دل برون آری از آن سینۀ تنگ
گرم و خونین به مَنَش باز آری
تا برد ز آینهٔ قلبم زنگ
عاشق بی‌خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی‌عصمت و نَنگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه ز بَنگ
رفت و مادر را افکند به خاک
سینه بدرید و دل آورد به چَنگ
قصد سر منزل معشوق نمود
دل مادر به کفش چون نارَنگ
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آرَنگ
وان دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی‌فَرهَنگ
از زمین باز چو برخاست نمود
پی برداشتن آن آهَنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته برون این آهَنگ:
«آه دست پسرم یافت خراش
آخ پای پسرم خورد به سنگ»
روز فرشته ی آسمانها وزمین ...
روز مادر مبارک ....🌹
دلبرانه
22 Dec, 04:51
❤️
لب هات را بدوز به لب های من ، نترس
یک بوسه آبروی کسی را نریخته...
#سجاد_صفری_اعظم
لب هات را بدوز به لب های من ، نترس
یک بوسه آبروی کسی را نریخته...
#سجاد_صفری_اعظم
دلبرانه
19 Dec, 17:01
یک لحظه حتی چشم از من برنداری
من با نگاهت زنده‌ام باور نداری؟!
باور نداری پلکی از من چشم بردار
آن‌وقت میبینی مرا دیگر نداری
این غم که لبخند تو را با خود ندارم
سخت است آری سخت‌تر از هر نداری
پروانه‌ات بودم ولی از من پس از این
چیزی بجز یک مشت خاکستر نداری
با هر قدم پا می‌گذاری بر دل من
قربان لطفت! پای خود را برنداری
#محمدجواد_شرافت
من با نگاهت زنده‌ام باور نداری؟!
باور نداری پلکی از من چشم بردار
آن‌وقت میبینی مرا دیگر نداری
این غم که لبخند تو را با خود ندارم
سخت است آری سخت‌تر از هر نداری
پروانه‌ات بودم ولی از من پس از این
چیزی بجز یک مشت خاکستر نداری
با هر قدم پا می‌گذاری بر دل من
قربان لطفت! پای خود را برنداری
#محمدجواد_شرافت
دلبرانه
19 Dec, 09:42
چنان در قلب من جا داده اےخود را که انگارے
تو اینجا خانه ات بوده ست و من یک دل بنا کردمـ
تو اینجا خانه ات بوده ست و من یک دل بنا کردمـ
دلبرانه
18 Dec, 17:34
بخوان به معراج آغوشت مرا
که سرزمین این کولی
از مرز نفس‌های تو آغاز می‌شود!
#یغما_گلرویی
که سرزمین این کولی
از مرز نفس‌های تو آغاز می‌شود!
#یغما_گلرویی
دلبرانه
18 Dec, 17:33
کسی، کسی را نمی‌بیند
خورشید خودش را برای ما آتش می‌زند
امّا ما ماه را می‌نوازیم...!
#نزار_قبانی
خورشید خودش را برای ما آتش می‌زند
امّا ما ماه را می‌نوازیم...!
#نزار_قبانی
دلبرانه
18 Dec, 15:07
دستانت ذات شعرند
در فرم و معنا
بی دستانت نه شعر بود نه نثر
نه چیزی که به آن
ادبیات می‌گویند!
نزار_قبانی
در فرم و معنا
بی دستانت نه شعر بود نه نثر
نه چیزی که به آن
ادبیات می‌گویند!
نزار_قبانی
دلبرانه
18 Dec, 15:06
☆
من، آخرین انار دنیا را به
دستان تو می سپارم
پیش از خواب خرگوش ها
دستانم را گرم کن و عشق
را به تن درخت بدوز پیش از
آنکه یلدا به صبح برسد
پیش از آنکه خرگوش ها بخوابند من
آخرین انار دنیا را به دستان
تو می سپارم کمی نزدیک بیا
نزدیک تر از یلدا آخرین انار دنیا،
قلب من است می ترکد از دوری ات...
#ایلناز_حقوقی
من، آخرین انار دنیا را به
دستان تو می سپارم
پیش از خواب خرگوش ها
دستانم را گرم کن و عشق
را به تن درخت بدوز پیش از
آنکه یلدا به صبح برسد
پیش از آنکه خرگوش ها بخوابند من
آخرین انار دنیا را به دستان
تو می سپارم کمی نزدیک بیا
نزدیک تر از یلدا آخرین انار دنیا،
قلب من است می ترکد از دوری ات...
#ایلناز_حقوقی
دلبرانه
14 Dec, 19:45
چنان در قلب من جا داده اےخود را که انگارے
تو اینجا خانه ات بوده ست و من یک دل بنا کردمـ
تو اینجا خانه ات بوده ست و من یک دل بنا کردمـ
دلبرانه
08 Dec, 17:52
حال زن‌ها از دست‌های‌شان پيداست
زنی كه انگشت‌هايش را سوهان می‌کشد
رنگ می‌زند
و روزی هزار بار
توی نور خورشيد نگاهش می‌كند
حال دلش فرق دارد
با زنی كه ناخن‌هايش يكی در ميان
كوتاه و بلند است
زنی كه با شكستن يک ناخن
هر ٩ تای ديگر را كوتاه می‌كند
ببين اگر دلش بشكند
با دنيا چه می‌كند
حال زن‌ها را
از دست‌های‌شان می‌توان فهميد...
#دلارام_انگورانی
زنی كه انگشت‌هايش را سوهان می‌کشد
رنگ می‌زند
و روزی هزار بار
توی نور خورشيد نگاهش می‌كند
حال دلش فرق دارد
با زنی كه ناخن‌هايش يكی در ميان
كوتاه و بلند است
زنی كه با شكستن يک ناخن
هر ٩ تای ديگر را كوتاه می‌كند
ببين اگر دلش بشكند
با دنيا چه می‌كند
حال زن‌ها را
از دست‌های‌شان می‌توان فهميد...
#دلارام_انگورانی
دلبرانه
02 Dec, 04:17
و چه صبحی می‌شود
در عمارت بی‌بدیل چشمانت ساکن شوم
و از حوضچه‌ی لبانت
شراب ناب زندگی بنوشم
چشم بگشا که تو را سیر تماشا بکنم
و زیر پرچم نگاهت
عاشقانه‌هایم را
فرش حضورت کنم...
در عمارت بی‌بدیل چشمانت ساکن شوم
و از حوضچه‌ی لبانت
شراب ناب زندگی بنوشم
چشم بگشا که تو را سیر تماشا بکنم
و زیر پرچم نگاهت
عاشقانه‌هایم را
فرش حضورت کنم...
دلبرانه
27 Nov, 06:24
برای حالِ آشوبم
بوسه‌ای از جنس لب‌هایت
و برای سردی جانم
آغوشی
از گرمای تنت نیاز دارم...
#مژگان_بوربور
بوسه‌ای از جنس لب‌هایت
و برای سردی جانم
آغوشی
از گرمای تنت نیاز دارم...
#مژگان_بوربور
دلبرانه
27 Nov, 06:23
یارکان رقصی کنید اندر غمم خوشتر از این
کره عشقم رمید و نی لگامستم نی زین
پیش روی ماه ما مستانه یک رقصی کنید
مطربا بهر خدا بر دف بزن ضرب حزین
رقص کن در عشق جانم ای حریف مهربان
مطربا دف را بکوب و نیست بختت غیر از این
آن دف خوب تو این جا هست مقبول و صواب
مطربا دف را بزن بس مر تو را طاعت همین
مطربا این دف برای عشق شاه دلبر است
مفخر تبریز جان جان جان‌ها شمس دین
مطربا گفتی تو نام شمس دین و شمس دین
درربودی از سرم یک بارگی تو عقل و دین
چونک گفتی شمس دین زنهار تو فارغ مشو
کفر باشد در طلب گر زانک گویی غیر این
م
کره عشقم رمید و نی لگامستم نی زین
پیش روی ماه ما مستانه یک رقصی کنید
مطربا بهر خدا بر دف بزن ضرب حزین
رقص کن در عشق جانم ای حریف مهربان
مطربا دف را بکوب و نیست بختت غیر از این
آن دف خوب تو این جا هست مقبول و صواب
مطربا دف را بزن بس مر تو را طاعت همین
مطربا این دف برای عشق شاه دلبر است
مفخر تبریز جان جان جان‌ها شمس دین
مطربا گفتی تو نام شمس دین و شمس دین
درربودی از سرم یک بارگی تو عقل و دین
چونک گفتی شمس دین زنهار تو فارغ مشو
کفر باشد در طلب گر زانک گویی غیر این
م
دلبرانه
16 Nov, 09:01
میگه که: تاحالا بی‌دلیل کسیو دوست داشتی؟! °اگه کسیو دوست داری، صرفاً به این دلیل که دوست داره، اسمش عشق نیست، همدلیِ. °اگع کسیو فقط به دلیل پولی که برات خرج می‌کنه دوست داری، اسمش عشق نیست، منفعت طلبیه. °اگه کسیو به خاطر ظاهرش دوست داری، اسمش عشق نیست، وسواسه, وسواس فکری. °اگه به خاطر مهربونیش دوسش داری، اسمش تحسینه, تحسین یه حسن بزرگ. °ولی اگه نمیدونی دقیقاً به چه دلیلی دوسش داری، این قطعاً خود عشقِ.
شاعر میگه: _ مرا دوست بدار و وقتی میپرسم چرا دوستم داری بگو نمی‌دانم چون اگر بدانی برای چه دوستم داری، روزی برای خاطر همان رهایم خواهی کرد.._
شاعر میگه: _ مرا دوست بدار و وقتی میپرسم چرا دوستم داری بگو نمی‌دانم چون اگر بدانی برای چه دوستم داری، روزی برای خاطر همان رهایم خواهی کرد.._
دلبرانه
14 Nov, 19:48
نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـكنـم می میرم
سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم
بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست
هـر یکی را کـه بـرایـت بـکـنـم می میرم
بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم
بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم
روح ِ برخاسته از من ته ِ این كوچه بایست
بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم
#کاظم بهمنی
سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم
بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست
هـر یکی را کـه بـرایـت بـکـنـم می میرم
بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم
بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم
روح ِ برخاسته از من ته ِ این كوچه بایست
بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم
#کاظم بهمنی
دلبرانه
03 Nov, 17:52
به من بگو
تو از کدام کوچه بارانی می‌گذری
هم انجا اتراق کنم
بدون چتر خیس تو باشم
من از تنهایی گریزان شدم
تو بگو کی می آیی
در کدام دستت سبد عشق داری
کجای سینه ات مرا داری
به چشم های منتظرم بر پیچ جاده چه بگویم
چگونه رام کنم دل دیوانه را
زیر کدام سنگ جاده
عاشقانه هایم را بگذارم
تو بگو کجا بنویسم تا بخوانی
امدی من نبودم
خنده ای بزن از سر مستی
تا باران بشوید غم نشسته بر جبینم را
همیشه من اهل دردم
تو اهل مداوا کردن باش
#حسین_لطیفی
دلبرانه
01 Nov, 17:36
بوسه‌ها
آواره‌ترين
مخلوقات پروردگارند
بر باد
بر در
بر خود
بر حسرت
و گاهی بر لب...
#احمدرضا_احمدی
آواره‌ترين
مخلوقات پروردگارند
بر باد
بر در
بر خود
بر حسرت
و گاهی بر لب...
#احمدرضا_احمدی
دلبرانه
01 Nov, 15:43
تو را بسیار دوست دارم
و می‌دانم که شیوه عشق من
کهنه شده است
شریان‌های قلبم
کهنه شده است
آمدن نامه بر من به پیش تو
و بردن گل‌های زیبا به خانه ات
همه آیین‌هایی کهنه شده است
تو را بسیار دوست دارم
و رویای من این است که مرا
در پیراهنی نو مبهوت کنی
و با عطری تازه، دیدگاهی تازه
و رویای من این است
که بارانی از شط بلند پرسش‌ها
بر من بباری
و چون خوشه گندم از پارچه ناز بالش بشکفی
تو را بسیار دوست دارم
و می‌دانم که نمی‌دانی
و مسئله این است
و می‌دانم که شیوه عشق من
کهنه شده است
شریان‌های قلبم
کهنه شده است
آمدن نامه بر من به پیش تو
و بردن گل‌های زیبا به خانه ات
همه آیین‌هایی کهنه شده است
تو را بسیار دوست دارم
و رویای من این است که مرا
در پیراهنی نو مبهوت کنی
و با عطری تازه، دیدگاهی تازه
و رویای من این است
که بارانی از شط بلند پرسش‌ها
بر من بباری
و چون خوشه گندم از پارچه ناز بالش بشکفی
تو را بسیار دوست دارم
و می‌دانم که نمی‌دانی
و مسئله این است
دلبرانه
28 Oct, 13:27
تو نامحرم‌ترین
ممنوعه‌ی دنیای منی
که آخرش
یک شب با بوسه‌های لغزانم
نقطه نقطه‌ی الفبای آغوشت را
در میان بازوانم
برای آغوشم عاشقانه
محرم میکنم...
ممنوعه‌ی دنیای منی
که آخرش
یک شب با بوسه‌های لغزانم
نقطه نقطه‌ی الفبای آغوشت را
در میان بازوانم
برای آغوشم عاشقانه
محرم میکنم...
دلبرانه
28 Oct, 13:26
آمدی وقتی که دیگر بی نهایت دیر شد
آن جوانی که رهایش کرده بودی پیر شد
آفتاب انتظارت آنقدَر تابید که
پهنه ی دریای عشقم عاقبت تبخیر شد
من همانم که پر از شور رسیدن بود؟ نه
از تمام زندگی چشم و دل من سیر شد
شور و شوق زندگی بعد از تو افتاد از سرم
روزهای جمعه نه, هر روز من دلگیر شد
بد شدی با من, منم با کل دنیا بد شدم
بد شدن بعد از تو راحت, مسری و واگیر شد
گریه می کردم نشد جوری که باید خوب دید
چهره ای تار و پریشان آخرین تصویر شد
دورهایت را زدی و بعد از آن برگشته ای؟
جا ندارد قلب من, با بی کسی تسخیر شد
با ببخشید و غلط کردم چه جبران می شود؟
عمر من رفت و غرورم له شد و تحقیر شد
خارج از وقتش که باشد عشق هم بی ارزش است
نوش دارویی که آوردی تو بی تاثیر شد
حرف آخر... جانِ دل برگشتنت بی فایده ست
آمدی وقتی که دیگر بی نهایت دیر شد
محمد رضا گلشن
دلبرانه
26 Oct, 20:07
برگرد
ما هنوز هم تفاهم داریم
من از پریشانی
خواب‌هایش را دارم
تو موهایش را...
#محمد_شیرین_زاده
ما هنوز هم تفاهم داریم
من از پریشانی
خواب‌هایش را دارم
تو موهایش را...
#محمد_شیرین_زاده
دلبرانه
26 Oct, 20:06
آرام ... آرام
میبوسمت
آنقدر که طرح لب‌هایم
روی تمام تنت جا بماند
بگذار آغوش تو
تنها قلم‌روی من باشد...
#آندره_مارول
میبوسمت
آنقدر که طرح لب‌هایم
روی تمام تنت جا بماند
بگذار آغوش تو
تنها قلم‌روی من باشد...
#آندره_مارول
دلبرانه
26 Oct, 20:06
برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود
دست‌های خویش و دامان توام آمد به یاد...
دست‌های خویش و دامان توام آمد به یاد...
دلبرانه
26 Oct, 20:05
عشق آنگونه قشنگست که خوارت نکند
به تمنای حقیرانه، دچارت نکند
عشق آنگونه قشنگست که با سنگِ مَحَک
هر کسی سر برسد، کسرِ عیارت نکند
ماه معشوقِ پلنگ است حواست باشد
گربه ی وحشیِ ولگرد، شکارت نکند
سخنِ عشق، نه آن است که آید به زبان
لب فرو بند، که دل حاشیه دارت نکند
منزل و منزلتِ عشق بلند است بلند
«بر حذر باش» کسی بر سرِ دارت نکند
به تمنای حقیرانه، دچارت نکند
عشق آنگونه قشنگست که با سنگِ مَحَک
هر کسی سر برسد، کسرِ عیارت نکند
ماه معشوقِ پلنگ است حواست باشد
گربه ی وحشیِ ولگرد، شکارت نکند
سخنِ عشق، نه آن است که آید به زبان
لب فرو بند، که دل حاشیه دارت نکند
منزل و منزلتِ عشق بلند است بلند
«بر حذر باش» کسی بر سرِ دارت نکند
دلبرانه
21 Oct, 04:21
🥀
یک روزی باران می‌بارد
آرام آرام میشورد غم هارا
ساحل می‌گیرد رنگ دریا را
این نیز بگذرد...
روزتون بی غم❤️
یک روزی باران می‌بارد
آرام آرام میشورد غم هارا
ساحل می‌گیرد رنگ دریا را
این نیز بگذرد...
روزتون بی غم❤️
دلبرانه
19 Oct, 10:25
با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند
#علی صفری
آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند
#علی صفری
دلبرانه
18 Oct, 18:47
.
دستم را بگیر
مرا بگیر از خودم
مرا ببر با خودت
یک جایِ امن.
من در سر رویایی دارم
تو درخت نارنج شوی،
من خاک
در من ریشه بدوانی
به وقتِ بهار
شکوفه‌ها‌مان را بارور شویم
وَ خدا
مست شود از عطر بهارنارنجِ ما.
دستم را بگیر
مرا بگیر از خودم
مرا ببر با خودت
یک جایِ امن.
من در سر رویایی دارم
تو درخت نارنج شوی،
من خاک
در من ریشه بدوانی
به وقتِ بهار
شکوفه‌ها‌مان را بارور شویم
وَ خدا
مست شود از عطر بهارنارنجِ ما.
دلبرانه
18 Oct, 09:27
سکه یک رو شادی و یک رو غم است
تا نیفتد پشت و رویش مبهم است
عشق شیرین است، اما عشق من !
میوه های ِ تلخ و شیرین درهَم است
طعم خرمایی که گاهی می خورم
تلخی ِ پس لرزه ی شهر ِ بم است
هیچ می دانی چرا عاشق شدم ؟
چون دلم حس کرد یک چیزی کم است
موج پشتش از غم زخمی که خود
می زند بر پیکر ِ دریا خَم است
زخم های تازه گاهی وقت ها
روی ِ زخمی کهنه مثل ِ مرهم است
فکر می کردم که آدم مبتلا ست
عشق اما مبتلای آدم است !
منا_کرمی
تا نیفتد پشت و رویش مبهم است
عشق شیرین است، اما عشق من !
میوه های ِ تلخ و شیرین درهَم است
طعم خرمایی که گاهی می خورم
تلخی ِ پس لرزه ی شهر ِ بم است
هیچ می دانی چرا عاشق شدم ؟
چون دلم حس کرد یک چیزی کم است
موج پشتش از غم زخمی که خود
می زند بر پیکر ِ دریا خَم است
زخم های تازه گاهی وقت ها
روی ِ زخمی کهنه مثل ِ مرهم است
فکر می کردم که آدم مبتلا ست
عشق اما مبتلای آدم است !
منا_کرمی
دلبرانه
17 Oct, 05:30
لب هات را بدوز به لب های من ، نترس
یک بوسه آبروی کسی را نریخته...
#سجاد_صفری_اعظم
یک بوسه آبروی کسی را نریخته...
#سجاد_صفری_اعظم
دلبرانه
17 Oct, 05:29
من همان انار افتاده بر زمینم
که اسرار سرخ دلم بر سنگ فرش حیاط خانه برملا شد
من همان انار افتاده بر زمینم
که از فراق بوسه ی شاخه ی جانان دلم ترکید
من همان انار افتاده بر زمینم که
آرمیده بر خاک برای شاخسار تنیده در ماه آسمان غمزه میکنم...
روزتون بدون دلتنگی❤️
که اسرار سرخ دلم بر سنگ فرش حیاط خانه برملا شد
من همان انار افتاده بر زمینم
که از فراق بوسه ی شاخه ی جانان دلم ترکید
من همان انار افتاده بر زمینم که
آرمیده بر خاک برای شاخسار تنیده در ماه آسمان غمزه میکنم...
روزتون بدون دلتنگی❤️
دلبرانه
17 Oct, 05:29
روز از نگاه گرم تو
آغاز می‌شود
بخیر است
تمام صبح‌های زندگی
در طلوع سبز آغوشت...
آغاز می‌شود
بخیر است
تمام صبح‌های زندگی
در طلوع سبز آغوشت...
دلبرانه
16 Oct, 18:35
تو را آن گونه می خواهم که باغی باغبانش را
شبیه مادر پیری که می بوسد جوانش را
تو را در یک شب بارانی غمگین سرودم که
نمی دانم زمانش را، نمی یابم مکانش را
من آن سرباز دلتنگم، که با تردید در میدان
برای هیچ و پوچ از دست خواهد داد جانش را
پریشانم شبیه پادشاهی خفته در بستر
که بالای سرش می بیند امشب دشمنانش را
تو در تقویم من روزی نوشتی دوستت دارم
از آن پس بارها گم کرده ام فصل خزانش را
پرستویی که با تو هم قفس باشد نمی ترسد
بدزدند آب و نانش را، بگیرند آسمانش را
تو ماهی باش تا دریا برقصد، موج بردارد
تو آهو باش تا صیاد بفروشد کمانش را
من آن مستم که در میخانه ای از دست خواهد رفت
اگر دستان تو پر کرده باشد استکانش را
#امیرعلی سلیمانی
شبیه مادر پیری که می بوسد جوانش را
تو را در یک شب بارانی غمگین سرودم که
نمی دانم زمانش را، نمی یابم مکانش را
من آن سرباز دلتنگم، که با تردید در میدان
برای هیچ و پوچ از دست خواهد داد جانش را
پریشانم شبیه پادشاهی خفته در بستر
که بالای سرش می بیند امشب دشمنانش را
تو در تقویم من روزی نوشتی دوستت دارم
از آن پس بارها گم کرده ام فصل خزانش را
پرستویی که با تو هم قفس باشد نمی ترسد
بدزدند آب و نانش را، بگیرند آسمانش را
تو ماهی باش تا دریا برقصد، موج بردارد
تو آهو باش تا صیاد بفروشد کمانش را
من آن مستم که در میخانه ای از دست خواهد رفت
اگر دستان تو پر کرده باشد استکانش را
#امیرعلی سلیمانی
دلبرانه
16 Oct, 18:28
“قطعه ای از من كنار توست
و قطعه ای كنار خودم.
و قطعاتم دلتنگ یکدیگرند،می‌شود بیایی؟”
و قطعه ای كنار خودم.
و قطعاتم دلتنگ یکدیگرند،می‌شود بیایی؟”
دلبرانه
14 Oct, 13:53
.
دل گرفتار همان دل که گرفتارم نیست
یک نظر دیدم یک عمر پی یک نظرم
من دیوانه به زنجیر تو دیوانه ترم
.
دل گرفتار همان دل که گرفتارم نیست
یک نظر دیدم یک عمر پی یک نظرم
من دیوانه به زنجیر تو دیوانه ترم
.
9,167
subscribers
52,143
photos
3,905
videos
