دفتر علم🪶📖 @daftareelm Channel on Telegram

دفتر علم🪶📖

@daftareelm


اینجا دفتری است برای نگاشتن «علم» با روایات اهل بیت علیهم السلام

دفتر علم🪶📖 (Persian)

دفتر علم🪶📖 یک کانال تلگرامی است که به پژوهش و نگاشت درباره علم و دانش با روایات اهل بیت علیهم السلام می‌پردازد. اینجا جایی است که علاقمندان به علم و دین می‌توانند با مطالب متنوع و غنی در حوزه‌های مختلفی از علوم انسانی و طبیعی آشنا شوند. از روایات و اقوال اهل بیت علیهم السلام برای ارتقای دانش و فهم عمیق‌تر در موضوعات مختلف استفاده می‌شود. با پیوستن به این کانال، شما فرصتی دارید تا از دانش و حکمت‌های اهل بیت علیهم السلام بهره‌مند شوید و با اندیشه‌های نو و الهام‌بخش آنان آشنا شوید. پس نیازی نیست که به دنبال پاسخ‌هایتان بروید، چرا که در دفتر علم🪶📖 همه چیز موجود است که برای تقویت دانش و ایمان شما لازم است.

دفتر علم🪶📖

18 Feb, 14:33


⚠️حاکم و امام خودخوانده‌ای که خیال می‌کند همه‌ی اوضاع کشور را می‌داند و اینگونه خود و مردمش را به هلاکت وارد می‌سازد و عاقبتی جز سقوط نخواهد داشت.

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 19:58


۱-امام صادق عليه السّلام فرمود:
«امام حسن عليه السّلام پنجاه زن را طلاق داد. روزى حضرت على عليه السّلام در كوفه فرمود: اى مردم كوفه! به حسن عليه السّلام زن ندهيد؛ چرا كه او بسيار طلاق مى‌دهد.
مردى برخاست و گفت: آرى به خدا سوگند! ما حتما به او زن خواهيم داد؛ چرا كه او فرزند پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و فرزند فاطمه عليها السّلام است؛ اگر دوست داشت نگه دارد و اگر دوست ندارد طلاق دهد.»

(الکافي ج ۶، ص ۵۶: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي اَلْعَلاَءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ  اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ طَلَّقَ خَمْسِينَ اِمْرَأَةً فَقَامَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِالْكُوفَةِ فَقَالَ يَا مَعَاشِرَ أَهْلِ اَلْكُوفَةِ لاَ تُنْكِحُوا  اَلْحَسَنَ فَإِنَّهُ رَجُلٌ مِطْلاَقٌ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ بَلَى وَ اَللَّهِ لَنُنْكِحَنَّهُ فَإِنَّهُ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِبْنُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ فَإِنْ أَعْجَبَتْهُ أَمْسَكَ وَ إِنْ كَرِهَ طَلَّقَ.)

۲-عبد اللّه بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: «حضرت على عليه السّلام بر فراز منبر فرمود: به حسن عليه السّلام زن ندهيد. چرا كه او بسيار طلاق دهنده است.
يكى از مردم همدان برخاست و گفت: آرى، به خدا سوگند! به طور حتم ما به او زن مى‌دهيم‌! چرا كه او فرزند پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و فرزند امير مؤمنان است؛ اگر خواست نگه دارد و اگر خواست طلاق دهد

(الکافي ج ۶، ص ۵۶: حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ عَلِيّاً قَالَ وَ هُوَ عَلَى اَلْمِنْبَرِ لاَ تُزَوِّجُوا اَلْحَسَنَ فَإِنَّهُ رَجُلٌ مِطْلاَقٌ فَقَامَ رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ فَقَالَ بَلَى وَ اَللَّهِ لَنُزَوِّجَنَّهُ وَ هُوَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِبْنُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَإِنْ شَاءَ أَمْسَكَ وَ إِنْ شَاءَ طَلَّقَ.)

۳-ابن شهرآشوب در المناقب نقل کرده که ابو طالب مکی در کتاب قوت القلوب می‌گوید: امام حسن علیه السلام ۲۵۰ الی ۳۰۰ نفر زن گرفت! و حضرت علی علیه السلام از این نگران می‌شد و در خطبه‌اش می‌فرمود: همانا حسن بسیار طلاق دهنده است پس او را نکاح ندهید. ابو عبد اللّه رامش افزای می‌گوید: همه‌ی این زنان (۲۵۰ زن) (در تشییع جنازه آن حضرت) با پای برهنه به دنبال پیکر ایشان خارج شدند. (المناقب ج ۴، ص ۳۰: أَبُو طَالِبٍ اَلْمَكِّيُّ فِي قُوتِ اَلْقُلُوبِ : أَنَّهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَزَوَّجَ مِائَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ  اِمْرَأَةً وَ قِيلَ ثَلاَثَمِائَةٍ وَ كَانَ عَلِيٌّ يَضْجَرُ مِنْ ذَلِكَ فَكَانَ يَقُولُ فِي خُطْبَتِهِ إِنَّ اَلْحَسَنَ مِطْلاَقٌ فَلاَ تُنْكِحُوهُ. أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلْمُحَدِّثُ فِي رامش أفزاي: إِنَّ هَذِهِ اَلنِّسَاءَ كُلَّهُنَّ خَرَجْنَ خَلْفَ جَنَازَتِهِ حَافِيَاتٍ.)

۴-و روایت شده که حسن بن علی علیهما السلام، با بیش از ۲۰۰ زن ازدواج کرد و چه بسا در یک عقد واحد با چهار نفر عقد می‌کرد. (جامع الأخبار ج ۱، ص ۱۰۱: وَ رُوِيَ: أَنَّ اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَزَوَّجَ زِيَادَةً عَلَى مِائَتَيْنِ وَ رُبَّمَا كَانَ يَعْقِدُ عَلَى أَرْبَعٍ فِي عَقْدٍ وَاحِدٍ.)

🪶پ.ن:
از دیدگاه «رجالیون لوس» این احادیث دروغ و جعلی است! چون امام مجتبی علیه السلام حتی به اندازه‌ی بیژن مرتضوی و چو گو سونگ هم جذابیت و جایگاه اجتماعی نداشته که مردم برای دختر دادن به ایشان هجوم آورند و فقط ۵۰ زن را به عقد ایشان درآورند و آن حضرت مجبور شود ۴ تا ۴ تا زن‌ها را عقد کند و طلاق دهد تا نوبت به همه‌ی خواستگاران برسد!
واقعاً باید چه گفت به این میزان از سطح عقل و منطق و حدیث فهمی‌شان؟!

#فقه #احکام #فروع_دین #عقاید #اعتقادات #اصول_دین #نکاح #ازدواج #طلاق

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 19:05


خواستگاری ده‌ها هزار زن از یک فوتبالیست کره‌ای

به گزارش فرارو پس از اینکه چو گو سونگ در بازی مقابل غنا ۲ گل به ثمر رساند، ویدئوهای بسیاری از او وایرال شد. ویدئویی که او روی نیمکت نشسته بود و نزدیک به 8 میلیون بار دیده شد.

یک دختر زیر این توئیت نوشت: «چو گو سونگ بابت دو گل امروز و تاریخ‌سازی‌ات از تو ممنونم، حالا پیشنهاد ازدواج من را بپذیر.»

به گزارش همشهری آنلاین، جونگ هوان سئو، روزنامه نگار اهل کره جنوبی گفت: او نمی توانست بخوابد و باید روی فوتبال تمرکز می‌کرد، اما پیام ها دائما می آمدند! او حتی مجبور شده تا تلفن همراه خود را خاموش کند، چرا که پیشنهادهای ازدواج زیادی دریافت کرده است!

فقط پیامک هم نیست، پیشنهادهای #ازدواج در تیک‌تاک هم به شدت بالاست و هواداران با انتشار ویدوهایی در این پلتفرم سعی می‌کنند صدای خود را به او برسانند و با خلاقیت‌های خاص خود پیشنهاد ازدواج می‌دهند.

پ.ن: اما از نظر بعضی‌ها امام مجتبی علیه السلام برای زن‌های کوفه به اندازه‌ی این آقاپسر هم جذابیت نداشته که از شدت هجوم خواستگارها مجبور بشه حداقل با ۵۰ تا زن، ۴ تا ۴ تا عقد کنه و #طلاق بده تا نوبت به بقیه برسه.

@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 18:28


بیژن مرتضوی: بیش از هزار زن به من پیشنهاد ازدواج دادند!

پ.ن: هنوز یک عده «رجالیونِ لوس» هستند که احادیث مطلاق بودن امام حسن مجتبی علیه السلام و عقد ۲۰۰ زن توسط آن حضرت را به بهانه‌ی «غیر منطقی» و «غیر معقول» دانستنش، جعلی می خوانند و رد می‌کنند. از نگاه این افراد، امام مجتبی علیه السلام، نوه ارشد پیغمبر صل الله علیه و آله، به اندازه‌ی بیژن مرتضوی هم نه ثروت داشته نه جذابیت و زیبایی و نه جایگاه اجتماعی که مقتضای آن حجم از خواستگاری زنان از ایشان باشد که مجبور شود هر ۴ زن را بعد از عقد طلاق دهد تا نوبت به عقد همه برسد. اُف بر شما با آن دینداری و عقل و منطقتان در اعتبارسنجی احادیث.

#فقه #احکام #فروع_دین #عقاید #اعتقادات #اصول_دین #نکاح #ازدواج #طلاق

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 18:13


🪶ناامیدی از مردم و حسن ظن و امیدواری به خدا، رمز موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت

۱-حضرت باقر علیه السّلام فرمود: در کتاب علی علیه السّلام یافتیم که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر فراز منبر در خطبه و سخنرانی خود فرمود: «به آن خدایی که جز او خدایی نیست سوگند که مؤمن به هر خیر و خوبی دنیوی و اخروی که برسد، فقط در اثر حسن ظن و امید واثق و محکمش به خدا و در اثر خلق نیکو و خودداری از نکوهش و غیبت مؤمنین بوده است، و باز به خدا سوگند که جز او خدایی نیست.
خداوند هیچ مؤمنی را پس از توبه و استغفار عذاب و کیفر نمی کند، مگر در اثر بدگمانی به خدا و یاس و کوتاهی در امید و رجاء خود و در اثر اخلاق زشت و غیبت مؤمنین. و به همان خدا سوگند که هر بنده مؤمنی که امید و حسن ظن به خدا داشته باشد، قطعا خدا را در کنار حسن ظن و امید خود می‌بیند و همان لطفی را که نسبت به خدا گمان داشته و امید دارد، همان را خواهد دید، چون خدا کریم و بزرگوار است و تمام خیرات و عنایات در دست اوست. و شرم دارد از اینکه بنده مؤمنی حسن ظن و امید لطف از او داشته باشد، ولی چنین خدای کریمی بر خلاف ظن و امید آن بنده، با او رفتار نماید. بنابراین شما باید ظن و انتظار خود را نسبت به خدا نیکو کنید و رغبت و میل خود را به لطف و عنایتش متوجه سازید.»

(الکافی ج ۲ ص ۷۱: عَنِ الْعِدَّةِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: وَجَدْنَا فِی کِتَابِ عَلِیٍّ علیه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ وَ هُوَ عَلَی مِنْبَرِهِ وَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مَا أُعْطِیَ مُؤْمِنٌ
قَطُّ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ وَ رَجَائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلُقِهِ وَ الْکَفِّ عَنِ اغْتِیَابِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَا یُعَذِّبُ اللَّهُ مُؤْمِناً بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ إِلَّا بِسُوءِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ وَ تَقْصِیرٍ مِنْ رَجَائِهِ وَ سُوءِ خُلُقِهِ وَ اغْتِیَابِهِ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَا یَحْسُنُ ظَنُّ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ بِاللَّهِ إِلَّا کَانَ اللَّهُ عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّ اللَّهَ کَرِیمٌ بِیَدِهِ الْخَیْرَاتُ یَسْتَحْیِی أَنْ یَکُونَ عَبْدُهُ الْمُؤْمِنُ قَدْ أَحْسَنَ بِهِ الظَّنَّ ثُمَّ یُخْلِفَ ظَنَّهُ وَ رَجَاهُ فَأَحْسِنُوا بِاللَّهِ الظَّنَّ وَ ارْغَبُوا إِلَیْهِ.)

۲-امام سجاد علیه السلام فرمود: «تمام خير و نيكى را ديدم كه در بريدن طمع از دست مردم است، و هر كه هيچ اميدى به مردم نداشته باشد و امرش را در هر كارى به خداى عز و جل واگذارد، خداى عز و جل در هر چيزى او را اجابت كند.» (الکافي ج ۲، ص ۱۴۸: وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنِ اَلْمِنْقَرِيِّ عَنْ عَبْدِ اَلرَّزَّاقِ عَنْ مَعْمَرٍ عَنِ اَلزُّهْرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: رَأَيْتُ اَلْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اِجْتَمَعَ فِي قَطْعِ اَلطَّمَعِ عَمَّا فِي أَيْدِي اَلنَّاسِ وَ مَنْ لَمْ يَرْجُ اَلنَّاسَ فِي شَيْءٍ وَ رَدَّ أَمْرَهُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ اِسْتَجَابَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ.)

۳-امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه يكى از شما خواست که از خداى خود چيزى را نخواهد مگر اینکه به او بدهد، بايد از مردم نااميد شود و اميدى جز به خدا نداشته باشد و چون خداوند در دلش چنين ببيند هرچه را خواهد به او دهد.» (الکافي ج ۲، ص ۱۴۸: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْقَاسَانِيِّ جَمِيعاً عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ اَلْمِنْقَرِيِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لاَ يَسْأَلَ رَبَّهُ شَيْئاً إِلاَّ أَعْطَاهُ فَلْيَيْأَسْ مِنَ اَلنَّاسِ كُلِّهِمْ وَ لاَ يَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلاَّ عِنْدَ اَللَّهِ فَإِذَا عَلِمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْأَلِ اَللَّهَ شَيْئاً إِلاَّ أَعْطَاهُ.)

#روانشناسی #روان‌شناسی #روان_شناسی #موفقیت #ثروت

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 16:04


ادامه...

۴-او متاسفانه به خاطر فهم و برداشت غلط از معنای «غدوة» علی رغم آنکه تصریح می‌کند در روز هلال جدید، طلوع ماه بعد از طلوع آفتاب است در تناقض با همین حرف خود می‌گوید: «در این روایت منظور از هلال جدید همان بازه زمانی مقارنه است زیرا غدوه یک لحظه نیست و مدتی را شامل می‌شود» یعنی او اینچنین وهم کرده که امام، عدم رؤیت در «غدوة» (بین الطلوعین) را به خاطر وجود هلال در بازه‌ی مقارنه و شدت نور آفتاب که مانع رویت هلال می‌شود، فرموده است. در حالی که این اتفاق در صورتی که ماه، پیش از آفتاب طلوع کند نیز می‌افتد! یعنی ابتدا گفته در روز هلال جدید، ماه بعد از آفتاب طلوع می‌کند اما با این سخن انتهایی خود عملاً طلوع ماه قبل از آفتاب را نیز در روز هلال جدید پذیرفته است؛ زیرا -همانطور که نگارنده‌ی مذکور برداشت کرده است- اگر علت دیده نشدن هلال در بین الطلوعین، بودن در بازه‌ی مقارنه باشد پس این می‌تواند در صورتی که ماه اندکی پیش از آفتاب طلوع کرده باشد نیز اتفاق بیفتد.
در حالی که منظور امام از «دیده نشدن هلال در بین الطلوعین»، بودن در بازه‌ی مقارنه نیست بلکه مراد امام این است که قبل از طلوع آفتاب اصلا ماه طلوع نکرده باشد که سپس بخواهد رؤیت شود (توضیح بیشتر در ص ۴۰ کتاب) و این می‌تواند ساعت‌ها بعد از مقارنه باشد و ربطی به بودن در بازه‌ی مقارنه ندارد.

۵-او در ادامه مجدداً به خاطر تأثیر پذیری از باور رایج در میان رؤیت محوران (که همان باور عامه در قدیم است) دقیقاً بر خلاف مبنای امام صادق علیه السلام در تعلق هر روز به شب گذشته (نه آینده) می‌گوید: «در روایتی دیگر آمده است که روز اول ماه ممکن است یک روز از عمر هلال نو گذشته باشد» سپس روایتی که امام در آن فرمود «گاهی هلال برای یک شب و اندی است» را دلیل این گفته‌ی خود قرار می‌دهد! پرواضح است که منظور امام هلالی است که در روز (غالباً در غروب) رؤیت می‌شود و می‌فرماید گاهی این هلال برای یک شب و اندی است؛ یعنی سنش بیش از یک شب است و یک شب و اندی از تولد آن گذشته است و چون هر روز برای شب گذشته است هنوز یک روز از آن نگذشته است. اما نگارنده‌ی مذکور ظاهراً هر روز را برای شب آینده می‌داند و درباره‌ی هلال با سن یک شب و اندی می‌گوید: «ممکن است یک روز از عمر هلال نو گذشته باشد»! در حالی که امام وقتی می‌گوید هر روز برای شب قبل است یعنی هلالی که سنش یک شب و اندی است تنها یک شب و اندی از تولدش گذشته و هنوز یک روز نگذشته است. چون در دیدگاه امام (بر خلاف مغیریه) هر روز برای شب گذشته است. پس هلالِ یک شبه‌ای که در روز مشاهده می‌شود یعنی یک شب از سنش گذشته و در حال گذراندن روزِ آن شب نیز هست تا در نهایت، یک شب و یک روز از عمر خود را گذرانده باشد. اما نگارنده به خاطر عدم فقاهت و ناتوانی در فهم این مسأله دچار موافقت با مخالفین امام، یعنی مغیریه‌ی کذاب شده و خیال کرده هلالی که سنش یک شب و اندی است و در روز رؤیت می‌شود در واقع یک روز از عمرش گذشته است و هلال نو روز قبل بوده است! ولی از بیانی که عرض کردیم روشن شد که هلال یکشبه علامتِ هلال نو در همان روز بوده که اغلب در حوالی غروب رؤیت می‌شود و منظور امام از «رؤی او لم یر»، همین است. یعنی چه بعداً تا غروب، این هلال نو دیده شود چه نشود.

ادامه دارد...

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 16:04


ادامه...

۶-نگارنده‌ی مذکور مجدداً بی‌سوادی خود در ترجمه‌ی الفاظ عربی را به نمایش گذاشته و عبارت «و قد یکون الهلال... للیلتین الا شیئا و هو للیلة» در روایت امام صادق علیه السلام را به غلط اینگونه ترجمه کرده است: «گاهی هلال برای دو شب است مگر آنکه برای یک شب باشد»!
او نمی‌داند که در لسان عرب در شمارش زمان برای نشان دادن زمانی نزدیک به زمان بعدی، همان زمان بعدی را با «الا شیئا» به کار می‌برند. شبیه همانی که در زبان فارسی می‌گویند: «با قدمتی کمتر از ۵۰ سال» یا «کمتر از ۱۰ دقیقه به زمان بازی باقی مانده». عبارت «للیلتین الا شیئا» یعنی کمتر از دو شب و منظور امام این است که گاهی، هلال برای کمتر از دوشب است یعنی سنش نزدیک به دو شب می‌رسد اما هنوز دوشبه نیست بلکه با عبارت «و هو للیله» می‌فرماید همه‌ی این‌ هلال‌هایی که سنشان یک شب و اندی است یک شبه محسوب می‌شوند چه هلالی که سنش یک شب و یک سوم است چه هلالی که یک شب و نصف است چه هلالی که تا نزدیک به دو شب سن دارد (للیلتین الا شیئا). ولی نگارنده‌ی مذکور به خاطر عدم دانش در لسان و ادبیات عرب، به طرز ناشیانه‌ای «الا» را به «مگر اینکه» و کل این عبارت را به «مگر اینکه برای یک شب باشد» ترجمه کرده است!

ادامه دارد...

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 16:04


ادامه...

۷-او در پایان مجدداً نتیجه‌گیری‌های غلط خود که ناشی از ناتوانی در تحلیل روایات و نیز عدم آگاهی بر ابتدائیات لسان عرب است را تکرار کرده و می‌گوید: «اگر در ابتدای روز هلال در مشرق جستجو شود و دیده نشود شب پیش‌رو اول ماه خواهد بود» که عرض شد این دقیقاً موافق با مغیریه بوده و بر خلاف روش اهل بطن نخله است که هلال هر روز را برای شب گذشته می‌دانستند در حالی که نگارنده‌ی مذکور، هلال هر روز را برای شب پیش‌رو می‌داند. او همچنین مجدداً تناقض خود را تکرار کرده و گفته «هلال جدید گاهی با فاصله زیاد بعد از صبح تشکیل می‌شود» که این بیان مستلزم آن است گاهی در روزِ تشکیل هلال جدید، طلوع ماه قبل از طلوع آفتاب باشد. این دقیقاً در نقض حرف ابتدایی اوست آنجا که گفت: در روز هلال جدید، طلوع ماه بعد از طلوع آفتاب است.
او همچنین به خاطر مبانی غلط ناشی از ناتوانی در فهم و تفقه روایات در تحلیل اولین هلال محرم ۱۴۴۳ به تناقض برخورده و به زحمت سعی می‌کند هلال کاملا نازک دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ را طوق‌دار جا بزند! در حالی که پر واضح است این هلال به هیچ عنوان طوق دار نیست و کاملا نازک و باریک و کم نور است. ولی در ادامه به خاطر مبنای غلطِ «تعلق رؤیت قبل از زوال به همان روز» سعی کرده تا با نشان دادن طوق هلال فردا یعنی صبح سه شنبه، آن روز را روز دوم معرفی کند. در حالی که اولاً این قانون برای عامه بوده و تقیه است و در مبنای اهل بیت علیهم السلام فرقی بین پیش از زوال و بعد از زوال نیست و کل روز برای شب گذشته است نه فقط صبح تا قبل از زوال، و ثانیاً همین قانون عامه هم ربطی به هلال روزهای بعد ندارد و فقط برای اولین هلال رؤیت شده جاری می‌شود ولی افتادن در ورطه‌ی تناقض موجب شده نگارنده‌ی مذکور تلاش کند تا به زحمت و تکلف، مطوق جا زدنِ هلال نازکِ روز قبل را با طوق هلال صبح فردای آن توجیه کند!
او همچنین مجدداً در محاسبه‌ی یکم واقعیِ رجب ۱۴۴۳ به خطا رفته و به خاطر مبنای غلطش، روز هلال نو را روز آخر ماه قبل گرفته و فردای آن را یکم رجب دانسته و یک روز به تأخیر افتاده است. همچنین در نتیجه‌گیری از هلال مطوق فردای آن یعنی چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ بار دیگر به کذب مغیریه دچار شده و دقیقاً مخالف با مبنای امام، شب آینده را شب دوم گرفته نه شب قبل. در حالی که هلال هر روز برای شب گذشته است نه شب آینده.
نگارنده مجدداً به خاطر مبانی غلط، یکم واقعیِ شعبان و ماه رمضان را نیز با یک روز تأخیر حساب کرده و برای توجیه آن به کسوفی استناد می‌کند که در ساعت ۲۳:۱۵ الی ۰۳:۰۷ رخ داده و اصلاً در مکان مد نظر مشاهده نمی‌شود در حالی که در روایت کسوف، وقتی راوی می‌گوید «کسوف در آخر ماه رخ می‌دهد» مسلم است منظور او کسوفی است که مردم مشاهده می‌کنند؛ چون برای او و مردم ممکن نبود بر کسوفی که در نیمه‌ی شب رخ می‌دهد اطلاع یابند؛ بنابراین توجیه حساب با عَلَم کردن کسوفِ شبانه صرفاً تکلفی برای اقناع خود است و هیچ پشتوانه‌‌ی شرعی ندارد. همچنین با وجود آنکه نشان می‌دهد اولین روزی که ماه، بعد از آفتاب طلوع می‌کند جمعه ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ بوده و نیز با آنکه تصریح می‌کند این نشانگر هلال جدید است اما به جای آنکه برای همان روز، عبارت «روز هلال نوی صبحگاهی» را عنوان کند این را برای روز بعدی می‌نویسد!
مجدداً نگارنده به علت مبانی باطل، ماه شوال را نیز با یک روز تاخیر حساب کرده است.
همین مقدار در تبیین خطاهای فاحش در محاسبه‌ی هلال‌ها کافی است و بنده باقی محاسبات او را نگاه نکردم و بیش از این نیز ارزش پرداختن به آن ندارد.

در پایان توصیه می‌شود دست از دخالت در مسائل شرعی آن هم بدون دانش در ابتدایی ترین دانستنی‌های دینی برداشته و به خاطر اظهار نفس، آخرت خود و دیگران را به بازی نگیرید. البته همینکه هیچگاه برای اثبات درستی مبانی خود نه کتابی ارائه می‌دهید و نه به ادله‌ی شرعی در تبیین مبانی‌تان استدلال می‌کنید نشان می‌دهد از توان چنین کاری عاجزید. پس توصیه می‌شود به طراحی گرافیکیِ همان مدل‌های تخیلی زمین و آسمان بپردازید و از حساب تقویم دست بردارید تا ما را نیز را برای روشنگری انحرافات و کج فهمی‌های روایی‌تان بیش از این به زحمت  نیندازید.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

#فقه #احکام #فروع_دین #روزه #تقیه #عدد_محوری #رؤیت_محوری

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 16:04


❗️توجه❗️

نوشتار فوق با عنوان «بررسی حدیث هلال جدید» توسط یکی از مدعیان مبنای عددی نگاشته شده که به وضوح نشان می‌دهد مبنای این افراد، منهج عددی نیست بلکه به جهت عدم علم و سواد کافی حتی در ابتدائیات حدیث فهمی، آمیخته‌ای اجتهادی از روایات عددمحوری و روایات رؤیت‌محوری را در قالب مبنای عددی ارائه می‌دهند و در حقیقت از مبانی «رؤیت» پیروی می‌کنند. اثبات این مطلب را در قالب نقد این نوشتار در پست‌های بعد ارائه خواهیم داد.
به جهت پرهیز از ترویج اباطیل و انحراف افکار متعلّمین، فقط متن این نوشتار را از فایل اصلی برداشتیم و به جز حذف لینک هیچ گونه تغییری در محتوای آن انجام ندادیم.

مزایای نوشتار فوق:
۱-فضای گرافیکی زیبا ۲-توضیح بعضی مفاهیم نجومی مثل مقارنه

معایب:
محتویات این نوشتار اشکالات بسیاری دارد که نشان می‌دهد نگارنده‌ از ابتدایی‌ترین مباحث الفاظ و زبان عرب بی‌اطلاع است! چه رسد به بحث محاسبه‌ی هلال‌ها و تطبیق آن با حکم شرعی که دارای اشکالات عمیقی است. در آینده به نقد این نوشتار و اثبات بی‌سوادی نگارنده‌‌ی آن در فهم احکام می‌پردازیم.

#فقه #احکام #فروع_دین #روزه #تقیه #عدد_محوری #رؤیت_محوری

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 16:04


نقد نوشتار یکی از مدعیان مبنای عددی با عنوان «بررسی حدیث هلال جدید»

۱-نگارنده در همان ابتدا به خاطر عدم تفحص در نسخه‌های روایت و حتی عدم نگاه بدوی به شروح علمای حدیثی (مانند شرح علامه مجلسی) و حتی بدون نگاهی ساده به آنچه بنده در کتابم در ذیل این روایت گفتم، متوجه تصحیف موجود در عبارت «فلم یر فهو هاهنا هلال جدید» نشده و آن را اشتباه ترجمه کرده است. علامه مجلسی در شرح این روایت عبارت «فلم یر فیها هنا هلال جدید» را به کار برده است (ملاذ الاخیار ج ۷، ص ۱۷۵) که نشان می‌دهد نسخه‌ی خطی موجود در نزد ایشان اینچنین بوده و با توجه به مبادی تصحیح نسخ و نیز دقت علامه در استنساخ نسخ روایی و همچنین معنای عبارت و نیز قواعد نحوی، روشن است که عبارت علامه صحیح است و معنای روایت این نیست که «اگر آن را ندید پس آن، هلال جدید است» بلکه معنای صحیح چنین است «اگر آن را در مشرق ندید همانجا هلال جدید است» یعنی در همان مشرق و در همان نقطه که دنبال هلال بودی، هلال جدید وجود دارد. چه توسط تو دیده شود چه نشود.
هرچند تصادفاً از خوش‌ اقبالی نگارنده، تفاوت در این دو عبارت اختلاف چندانی در نتیجه ایجاد نمی‌کند اما نشان از عدم تسلط و دقت او بر کلمات و عبارات روایات دارد. پس آیا می‌توان با این میزان از دقت و نگاه‌های سطحی به تحلیل و استنباط او اعتماد کرد؟!

۲-او در توضیح معنای غُدوة (بضم الغین) در صفحه ۳ گفته «غدوه در روایات در دو معنا مورد استفاده قرار گرفته است» اما متاسفانه برای معنای دوم، پس از آنکه می‌گوید «مورد دوم که «غُدوة» مورد استفاده قرار گرفته است» از کاربرد «غَدوة» (بفتح الغین) شاهد می‌آورَد! که ناشی از عدم سواد کافی در ابتدائیات قواعد صرفی عرب و حتی عدم خوانش صحیح روایت است. این گاف نشان می‌دهد که او نه تنها از ابتدایی ترین مباحث علم صرف اطلاعی ندارد و نمی‌داند که وزن «فَعلة» (بفتح الفاء) مصدر مرة بوده و دلالت بر مرة (شمارش) و عدد می‌کند و با کاربرد غُدوة بر وزن فُعله -که صرفاً یک استعمال سماعی است- متفاوت است و ربطی به آن ندارد، بلکه از یک دقت ساده در خوانش کلمات هم دریغ کرده و ظاهراً تفاوتی بین فتحه و ضمه برای فاء الفعل قائل نبوده است! این در حالی است که امام صادق علیه السلام فرمود: حدیث ما را اعراب بزنید زیرا ما قومی فصیح هستیم. (أَعْرِبُوا حَدِيثَنَا فَإِنَّا قَوْمٌ فُصَحَاءُ: الکافي ج ۱، ص ۵۲) یعنی حتی اشتباه در فتحه و کسره و ضمه نیز می‌تواند معنای روایت را به کلی تغییر دهد، اما نگارنده توجهی به این مسأله نکرده و در تفهیم و ترجمه‌ی معنای «غُدوة» (بضم الغین) از استعمال «غَدوة» (بفتح الغین) شاهد می‌آورَد! البته به نظر می‌رسد همین اطلاعات اندک را با سرچ در اینترنت به دست آورده و از سایت ویکی فقه به این آدرس کپی برداری کرده است.
او همچنین این نادانی در ابتدائیات صرفی را در نقل از روایتی منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به نمایش می‌گذارد. البته تقریباً در تمام منابع چاپی این روایت نبوی را به غلط اعراب گذاری کرده و به جای فتحه، ضمه گذاشته اند و روشن است که از این افراد -که صرفاً به خاطر علاقه به مباحث نجومی وارد این عرصه شده‌اند و توان تحلیل روایات و سواد و دقت کافی ندارند- انتظار نمی‌رود به این ریزه‌کاری‌ها دقت کنند و اشتباه در اعراب‌گذاری روایات را هم تشخیص دهند.
آیا با این سطح از سواد و دقت می‌توان مهم‌ترین روایات درباره‌ی اوقات اعمال شرعی را تحلیل و استنباط کرد؟!

ادامه دارد...

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Feb, 16:04


ادامه...

۳-او در ادامه پس از سردرگمی در تعیین معنای «غُدوة» گفته است: «اینکه منظور از «غدوة» کدام یک از دو معناست در اینجا تفاوت چندانی نمی‌کند؛ زیرا وقتی هلال در بین الطلوعین رویت نشد با گذشت زمان و باریک‌تر شدن هلال قطعاً تا ظهر نیز قابل رؤیت نخواهد بود» که در پاسخ باید گفت: اولاً اصل وضع لفظ «غُدوة» در همان معنای بین الطلوعین است ولی بعدها به خاطر کثرت استعمال آن در معنای «آغاز روز»، گاهی عرف عرب طرداً للباب، از آن اراده‌ی «صبح تا زوال» نیز می‌کند که البته این ربطی به معنای لفظ «غَدوة» (بفتح الغین) که مصدر مرة است ندارد؛ مانند آنکه در زبان فارسی به وعده‌ی غذایی‌ای که در ساعت ۱۰ صبح میل شود «ساعت دهی» می‌گویند اما اگر کسی آن را در ساعت ۱۱ یا ۱۲ هم بخورد باز هم عرف به آن ساعت دهی می‌گوید، هرچند می‌دانند آن وعده در ساعت ۱۰ صبح میل نشد. در علم صرف به این نوع کاربرد «اطّراد» گفته می‌شود که البته توضیح بیشتر آن از سطح نگارنده‌ی مذکور و نیز از حوصله‌ی خوانندگان خارج است.
بنابراین استعمال اصلی، همان معنای «بین الطلوعین» است خصوصاً که مقام بیانِ حکم شرعی از سوی امام و نیز اهمیت بالای موضوع حکم، مقتضیِ استعمال لفظ در معنای اصلی و حقیقی خود است.
ثانیاً او در قسمت دومِ جمله‌ی خود از «عدم امکان رؤیت هلال جدید تا ظهر، به خاطر باریک‌تر شدن آن بعد از بین الطلوعین» سخن گفته است. در حالی که هلال جدید (تا ماه کامل) هرچه از سنش بگذرد ضخیم‌تر و پرنورتر خواهد شد و این یک تجربه‌ی قطعی و حقیقتی بدیهی بوده و از مجموع آیات و روایات پرواضح است. (رجوع شود به ص ۴۹ کتاب ذیل روایت دوازدهم) همچنین در همین روایت حضرت فرمودند «رؤی او لم یر» یعنی چه این هلال جدید (بعداً) دیده شود چه نشود. همانطور که در کتاب، در بیان این روایت عرض کردیم (ص ۴۰) همین عبارت نشان می‌دهد هلال جدید گاهی اوقات بعد از بین الطلوعین تا زمان غروب رؤیت می‌شود که رکورد زودترین رؤیت هلال جدید در حوالی ساعت ۱۰ صبح با سن ۱۱ ساعت و ۴۰ دقیقه با ابزار توسط آقای قاضی میرسعید ثبت شده است و به گفته‌‌ی استاد طباطبایی (یکی از اساتید فیزیک) رکورد زودترین رؤیت هلال جدید با چشم غیرمسلح با سن ۱۵ ساعت و اندی (نزدیک به ۱۶ ساعت) ثبت شده است؛ بنابراین هلال جدید گاهی قبل از زوال نیز رؤیت می‌شود.
جای تأمل است که نگارنده‌‌ی فایل فوق چگونه با آن‌همه ادعا در استهلال و بررسی هلال‌ها نه تنها از ابتدایی‌ترین اطلاعات مربوط به هلال بی‌خبر بوده بلکه بدیهی‌ترین دانستی‌های هلال -یعنی ضخیم‌تر شدن و پرنورتر شدن هلال با افزایش سن آن- را نمی‌داند و در عین حال دست به شرح و تحلیل مهم‌ترین مسائل شرعی نیز می‌زند.
البته از عبارات بعدی‌اش روشن است که او به خاطر عدم فقاهت و نیز عدم توان بر تمییز تقیه از غیر تقیه، دچار خلط میان باور غلط مغیریه یعنی تعلق روز به شب آینده و باور غلط عامه یعنی دلالت رؤیتِ پیش از زوال بر همان روز و رؤیتِ پس از زوال بر روز آینده شده و از آن تاثیر پذیرفته و وهم کرده است که هلال جدید در آخرین روز ماه قمری طلوع می‌کند و علامت آن است که فردای آن روز، یکم ماه جدید است نه همان روز، هرچند این توهم را می‌شد به راحتی از بیان آخر امام در همان روایت (رؤی او لم یر) و نیز از استناد حضرت به عمل اهل بطن نخله فهمید. ولی با این وجود در یک تناقض آشکار بعد از گفتن عبارات فوق می‌گوید «اصل در رؤیت هلال آخر ماه، رویت صبحگاهی است چون هلال با گذشت زمان باریک‌تر می‌شود» یعنی با آنکه روایت امام به وضوح و صراحت سخن از «هلال نو و جدید» کرده است اما او این هلال «جدید» را همان هلال آخر ماه می‌داند!
این بی‌‌دقتی‌های پیش پا افتاده و سطحی ظاهراً باید به خاطر اصرار بر اظهار علم بدون اطلاع و سواد کافی باشد.

ادامه دارد...

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

10 Feb, 17:28


🪶تقویم ١٤٤٦ ه.ق (نوشتار زیر تقویم در داخل فایل خوانده شود)

بنا بر آنچه گفته شد (اینجا) اولین روز سال، یکم ماه رمضان است؛ لذا در این تقویم، یکم سال ١٤٤٦ از اولین روز ماه رمضان سال ١٤٤٥ رسمی حساب شده و سپس یکم واقعی و قراردادی هر ماه ثبت گردید.
برای اعمال شرعی همچون روزه، عید فطر، حج، عید قربان و … می‌بایست به ستون آبی در سمت چپ جدول عمل نمود ولی برای اعمالی همچون حجامت، سفر، انعقاد نطفه و … اوقات واقعی (ستون یکم واقعی ماه) ملاک است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید سال ١٤٤٦ ه.ق سال کبیسه بوده و مدت ایام آن ٣٥٥ روز است که بر طبق قواعد شرعی بر اساس منهج عددی، آن یک روزِ کبیسه در قرارداد و حساب تقویم به ماه ذوالحجة اضافه شده و در این سال، این ماه ۳۰ روزه قرارداد می‌شود.
ناگفته نماند که انجام قرعه نیز -که امام آن را در هنگام تردید در حکم، «جایز» و «مصیب» دانسته- ماه ذوالحجة را به عنوان ماه قراردادی کبیسه نشان داد.

پ.ن:
✓اطلاعات ماه و خورشید از نرم افزار LunaSolCal و بر اساس افق تهران است.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

#فقه #احکام #فروع_دین #اصول_فقه #تقیه #رؤیت_محوری #عدد_محوری #روزه #فطر

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

10 Feb, 17:28


یک نظرسنجی امشب میذارم برای میزان دقت اعضای کانال

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 15:46


۷/۷

ادامه...

۱۷-عبدالرحمان بن كثير گويد: امام صادق عليه السلام فرمود:
زنى نزد عمر آمد و گفت: من زنا داده‌ام، مرا تطهير كن. پس عمر دستور داد سنگسارش كنند. پس اين قضيه را به امير مؤمنان على عليه السّلام خبر دادند. حضرت به زن فرمود: «چگونه زنا دادى‌؟»
گفت: از بيابانى مى‌گذشتم. دچار تشنگى شديدى شدم. از يك عرب بيابانى آب خواستم، ولى او خوددارى كرد كه به من آب دهد جز اين‌كه او را تمكين نمايم. هنگامى كه تشنگى مرا از پاى درآورد و بر جان خود بيمناك شدم، او به من آب داد و من تمكينش نمودم.
امير مؤمنان على عليه السّلام فرمود: «به خداى كعبه سوگند! اين ازدواج است.» (الکافي ج ۵، ص ۴۶۷: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: جَاءَتِ اِمْرَأَةٌ إِلَى عُمَرَ فَقَالَتْ إِنِّي زَنَيْتُ فَطَهِّرْنِي فَأَمَرَ بِهَا أَنْ تُرْجَمَ فَأُخْبِرَ بِذَلِكَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ كَيْفَ زَنَيْتِ فَقَالَتْ مَرَرْتُ بِالْبَادِيَةِ فَأَصَابَنِي عَطَشٌ شَدِيدٌ فَاسْتَسْقَيْتُ أَعْرَابِيّاً فَأَبَى أَنْ يَسْقِيَنِي إِلاَّ أَنْ أُمَكِّنَهُ مِنْ نَفْسِي فَلَمَّا أَجْهَدَنِي اَلْعَطَشُ وَ خِفْتُ عَلَى نَفْسِي سَقَانِي فَأَمْكَنْتُهُ مِنْ نَفْسِي فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ تَزْوِيجٌ وَ رَبِّ اَلْكَعْبَةِ)

🪶بیان: در این روایت هم به وضوح روشن است که صرف أجرت معلوم (آب) تا مدت معلوم (یک بار تمکین) با تراضی (ولو اکراهی) موجب حصول زوجیت و تحقق متعه می‌شود و همین، ازدواج است، با وجود آنکه قصد زن از این کار، زنا بود و او تصور می‌کرد دارد زنا می‌دهد! روشن است که آن زن یا آن مرد، هیچکدام صیغه‌ی «زوجتک» و «انکحتک» و مشتقات آن را جاری نکردند که اگر جاری می‌کردند هرگز آن زن خود را زناکار نمی‌دانست. ولی با این وجود، حضرت حکم کردند که فعل این زن، ازدواج است آن هم با قسم جلاله! (دقت شود حضرت نفرمود او زنا کرده ولی چون در اضطرار بوده مجازات نمی‌شود بلکه اصلاً فرمود، این فعلش تزویج است و برای آن قسم جلاله هم یاد کرده است) پس این روایت هم، در تکمیل مطالب و روایات قبلی است که در نزد مردم آن زمان، صرف «أجرت معلوم تا مدت معلوم با تراضی» بدون صیغه‌ی تزویج، زنا و فجور تلقی می‌شد ولی حکم خداوند بر این بود که همین، متعه است و با آن زوجیت ایجاد می‌شود و پرواضح است که اگر آن زن یا آن مرد، صیغه‌ی تزویج را جاری می‌کردند هرگز آن زن خود را زناکار نمی‌دانست.
✓لازم است در پایان، این نکته را هم گوشزد کنم که ادعای ما مبنی بر «تفاوت متعه با تزویج متعه» به این معنا نیست که هر جا در روایات لفظ «تزویج و مشتقات آن» آمد پس آن روایت مربوط به «تزویج متعه و ازدواج دائم مشروط به مدت» است و هر جا لفظ «متعه و تمتع» آمد پس درباره‌ی تزویج متعه نیست. خیر. هرچند غالب در استعمالات، همین است اما این دو مفهوم یعنی «متعه» و «تزویج متعه» را ما به عنوان دو اصطلاح جداگانه در تعریف می‌آوریم تا تفکیک روایات از یکدیگر راحت‌تر و روشن‌تر شود وگرنه در بعضی روایات، برای بیان «متعه و تمتع» از ریشه‌ی «ز-و-ج» و برای بیان «تزویج متعه» از لفظ «متعه و تمتع» نیز استفاده شده است چرا که متعه، ازدواج است و با آن، زوجیت ایجاد می‌شود و «تزویج متعه» نیز «تمتع و بهره‌ و لذتی مدت‌دار» است و استعمال ریشه‌ی «ز-و-ج» درباره‌ی «متعه» و ریشه‌ی «م-ت-ع» درباره‌ی «تزویج متعه» در بعضی روایات، از همین باب است چه اینکه عرف اهل لسان، در استعمالاتشان از این تسامحات، بسیار انجام می‌دهند.
این مسأله و مسائل دیگر (مثل احتیاط در چهارتایی دانستن تزویج متعه) را تلاش می‌کنیم در مطالب آینده بیشتر تفصیل دهیم.
همانطور که پیشتر هم گفتیم، این مبحث صرفاً در حد اشاراتی برای متعلمین نشر می‌شود وگرنه روایات در این باب و تفصیلات و توضیحات فقهی آن، بسیار بیشتر از این مقدار است که ان شاء الله در آینده در موقعیتی مناسب به شرح و تفصیل آن بپردازیم.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 15:17


۶/۷

ادامه...

۱۴-به امام صادق علیه السلام گفته شد: چرا در زنا چهار شاهد گذاشته شد ولی در قتل دو شاهد؟ فرمود: «همانا خداوند تعالی متعه را برای شما حلال کرد و دانست که آن، به زودی علیه شما انکار می‌شود پس چهار شاهد گذاشت به خاطر احتیاط برای شما که اگر اینطور نبود همانا شما دستگیر می‌شدید و چه کم رخ می‌دهد که چهار شاهد بر امر واحدی اجتماع کنند!» (من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۴۶۵ و علل الشرایع ج ۲، ص ۵۰۹: أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَشْيَمَ عَمَّنْ رَوَاهُ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَنَّهُ قِيلَ لَهُ لِمَ جُعِلَ فِي اَلزِّنَا أَرْبَعَةٌ مِنَ اَلشُّهُودِ وَ فِي اَلْقَتْلِ شَاهِدَانِ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَحَلَّ لَكُمُ اَلْمُتْعَةَ وَ عَلِمَ أَنَّهَا سَتُنْكَرُ عَلَيْكُمْ فَجَعَلَ اَلْأَرْبَعَةَ اَلشُّهُودَ اِحْتِيَاطاً لَكُمْ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَأُتِيَ عَلَيْكُمْ وَ قَلَّمَا يَجْتَمِعُ أَرْبَعَةٌ عَلَى شَهَادَةٍ بِأَمْرٍ وَاحِدٍ.)

🪶بیان: اگر روایت قبلی اطلاق نداشت، این روایت کاملاً مطلق است؛ زیرا در مقام بیان حکمتِ وضع و جعلِ حکم شریعت است. کاملاً روشن است که عامه و اهل سنت، هرگز «تزویج متعه» با ذکر صیغه و با آن تفصیلات و قیوداتش را هرگز فجور و زنا تلقی نمی‌کردند، اصلاً خودشان این نوع نکاح و ازدواج را در فقه خودشان داشتند و کسی آن را زنا نمی‌دانست پس در این روایت، صحبت درباره‌ی این مدل از نکاح نیست بلکه صحبت درباره‌ی «متعه» است که فقط با «مدت معلوم» و «مهر معلوم» و «تراضی»، بدون ذکر صیغه و بدون نیاز به اسلام زن یا اطلاع او و دیگر قیود و شروط، جاری می‌شود. این است که زنا تلقی می‌شد و حتی امروزه هم به برکت دسته گل مجتهدین و فقه شافعی مسلکِ شهرت‌محورِ امروزی، گناه و زنا تلقی می‌شود. پس باز هم فرق «متعه» با «تزویج متعه یا همان ازدواج دائمِ مشروط به مدت» واضح است.

۱۵-امام صادق علیه السلام فرمود: «در نزد ما به جز زنان فاجره کسی متعه انجام نمی‌دهد!» (النوادر (للأشعری) ج ۱، ص ۸۷ باب نکاح المتعة و شروطها: اِبْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: مَا تَفْعَلُهَا عِنْدَنَا إِلاَّ اَلْفَوَاجِرُ.)

🪶بیان: اولاً سخن حضرت درباره‌ی «انجام دهندگان متعه» است نه «خود متعه» یعنی نفرمود متعه، فسق و فجور و گناه است‌. بلکه حضرت از روی تأسف، شرایط زمان و مکان خود را بیان می‌دارند لذا فرمود «عندنا» (در نزد ما)، یعنی در این مکان و زمان و در این جامعه ای که ما هستیم متأسفانه فقط فاجره‌ها متعه می‌شوند و زنان مؤمنه متعه نمی‌شوند. چیزی شبیه وضعیت امروز ولی ده‌ها برابر شدیدتر. خب این روایت هم به وضوح نشان می‌دهد که «متعه» همان کاری بود که فاجره‌ها می‌کردند هرچند خودشان نمی‌دانستند که آن، متعه است. چون عرض شد در ایجاد متعه، صرف مدت معلوم و اجرت معلوم کفایت می‌کند. اما سوال می‌شود اگر این، متعه است پس چرا امام آن‌ها را «فاجره» می‌نامد؟ پاسخش دو چیز است: یکی اینکه چون آن‌ها عده نگه نمی‌داشتند و متعه در عده باطل و فجور است. دوم اینکه آن‌ها به متعه جاهل بودند و امام رضا علیه السلام فرمود «متعه بر کسی که به آن جاهل باشد حرام است.» اما فعلشان، متعه بوده چون مدت معلوم و أجرت معلوم داشته است. در حالی که این روایت درباره‌ی «تزویج متعه» با آن تفصیلاتی که در روایات ابتدایی ذکر شد، به هیچ وجه قابل تصور نیست که امام بگوید در نزد ما فقط فاجره‌ها «تزویج متعه» با آن صیغه و قید و شروط را انجام می‌دهند! چه اینکه خودشان در چند روایت تأکید کردند که با زنان مؤمنه، تزویج متعه کنید.

۱۶-امام رضا علیه السلام فرمود: «متعه جز بر کسی که آن را بشناسد حلال نیست و آن، بر کسی که به آن جهل دارد حرام است» (من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۴۵۹: وَ قَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «اَلْمُتْعَةُ لاَ تَحِلُّ إِلاَّ لِمَنْ عَرَفَهَا وَ هِيَ حَرَامٌ عَلَى مَنْ جَهِلَهَا»)

🪶بیان: بنابراین با وجود آنکه طبق روایت قبل و طبق مجموع آنچه با استدلال به آیه متعه و روایات دیگر گفته شد، عمل فاجر‌ه‌ها در نزد امام صادق علیه السلام، به خاطر مدت معلوم و مهر معلوم، در حقیقت متعه بوده است اما بر اساس این روایت، این متعه بر آنان حرام بوده چون به آن جاهل بودند. البته این یک حکم کلی است، هر کس که حکم متعه و هر حلال دیگری را از جانب امام و حجت خدا و تحت ولایت او نشناسد، انجامش بر او حرام بوده و گناه و فجور محسوب می‌شود. پس وجه فاجر خواندن متعه کنندگانِ نزد امام صادق علیه السلام با این روایت مشخص می‌شود.

ادامه دارد…

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 13:42


۵/۷

ادامه...

۱۱-امام صادق علیه السلام فرمود: «متعه‌ (ایجاد) نمی‌شود مگر فقط با دو امر، مدت مشخص و أجرت مشخص» (تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۶۲ و الکافي ج ۵، ص ۴۵۵: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ تَكُونُ مُتْعَةٌ إِلاَّ بِأَمْرَيْنِ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَجْرٍ مُسَمًّى. همین روایت با اندکی اختلاف در سند و متن در رسالة المتعة شیخ مفید به این شکل آمده: عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ تَكُونُ مُتْعَةٌ إِلاَّ بِأَمْرَيْنِ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ اَلْمَهْرِ: خلاصة الإیجاز ص ۴۷ ...وَ أَجْرٍ مُسَمًّى: ص ۱۰).

۱۲-از امام صادق علیه السلام از متعه پرسیدم. پس فرمود: «مهر معلوم است تا مدت معلوم» (تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۶۲: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ اَلْفَضْلِ اَلْهَاشِمِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْمُتْعَةِ فَقَالَ «مَهْرٌ مَعْلُومٌ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ»)

🪶بیان: علاوه بر اینکه این دو روایت، از کلیدی‌ترین و صریح‌ترین روایات در بیان ماهیت و حقیقت «متعه» است و به وضوح بیان می‌دارد که برای ایجاد و تحقق متعه هیچ چیزی اعم از صیغه و اسلام زن و اطلاع زن به حلیت آن و قصد انشاء و عربیت و ماضویت و...، به جز مدت معلوم و مهر معلوم لازم نیست، بیانگر فرق اساسی «متعه» با «تزویج متعه یا همان ازدواج موقت» نیز هست که بدون مدت معلوم، متعه اصلاً ایجاد نمی‌شود و تحقق نمی‌یابد و هیچ است ولی در «تزویج متعه»، اگر مدت، معلوم نباشد، عقد دائمی است و نفقه و ارث به گردن مرد می‌آید و فقط با اجرای طلاق با دو شاهد عادل در پاکی زن، می‌تواند از او جدا شود! واقعاً این کجا و آن کجا. هرچند چشم‌هایی که تعصب بر «اقوال» و «شهرت» کورشان کرده، این تفاوت از زمین تا آسمان را نمی‌بینند. تازه با وجود اینکه در اینجا فرمود متعه بدون أجر و مهر معلوم ایجاد نمی‌شود اما در روایات قبلی دیدیم که مرد می‌تواند در پیش خودش و با حکم خودش، مهریه را معلوم کند! پس تعیین نکردن مهریه لزوماً مساوی با معلوم نبودن آن نیست. درباره‌ی مدت هم همینطور است. معلوم بودن و مشخص بودن واجب است نه تعیین کردن و ذکر کردن و اعلان آن.

۱۳-اَلْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَيلِ عَنِ اَلْحَارِثِ بْنِ اَلْمُغِيرَةِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَا يُجْزِي فِي اَلْمُتْعَةِ مِنَ اَلشُّهُودِ فَقَالَ «رَجُلٌ وَ اِمْرَأَتَانِ» قُلْتُ فَإِنْ كَرِهَ اَلشُّهْرَةَ فَقَالَ «يُجْزِيهِ رَجُلٌ وَ إِنَّمَا ذَلِكَ لِمَكَانِ اَلْمَرْأَةِ لِئَلاَّ تَقُولَ فِي نَفْسِهَا هَذَا فُجُورٌ» (تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۶۲)

۱۳-از امام صادق علیه السلام پرسیدم چه تعداد از شاهدان در متعه کفایت می‌کند؟ فرمود: «یک مرد و دو زن» گفتم: اگر از شهرت کراهت داشته باشند چی؟ فرمود: «یک مرد هم کافی است. این فقط به خاطر زن است که با خود نگوید این فجور (و گناه) است.»

🪶بیان: می‌بینید که «متعه» در دیدگاه مردم آن زمان، فجور و گناه جنسی تلقی می‌شد (متأسفانه امروزه هم همینطور است) اما هیچوقت اگر کسی صیغه‌ی «تزویج» و «اتزوجک» و «زوجتک» و «انکحتک» را جاری می‌کرد، نه تنها هرگز متهم به فجور و زنا نمی‌شد بلکه خود عامه چنین عقدی داشتند و دارند (جلوتر اسنادش ارائه می‌شود). پر واضح است که این نوع از «تزویج»، برای فضا و شرایط تقیه و در موافقت با نظر عامه مردم گفته شد تا شیعیان گرفتار نشوند و به خطر نیفتند چون «متعه»، فجور دانسته می‌شد ولی «تزویج متعه» با آن تفصیلات و قیودات هرگز فجور تلقی نمی‌شد.

ادامه دارد…

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 12:12


۴/۷
ادامه...

🪶بیان: حضرت صریحاً می‌فرمایند که این تزویج متعه (=ازدواج موقت) اگر شرطی در آن نباشد، ازدواج دائم است. یعنی «تزویج متعه» همان «ازدواج دائمِ مشروط» است. آیا امام از این صریح‌تر بگویند؟ تا بفهمید که این نوع ازدواج، آن متعه‌ی معروف که عمر مخالفش بوده نیست؟ چون در «متعه» اگر مدت معلوم نباشد اصلاً عقد محقق نمی‌شود (لا تکون متعة إلا بأمرین أجل مسمی و أجر مسمی) نه اینکه تبدیل به دائمی شود و در «متعه» نیازی نیست برای مکلف نبودن نفقه و ارث، شرط عدم نفقه و عدم ارث گذاشته شود بلکه خود به خود، نفقه و ارث ساقط است. اما در «تزویج متعه» یا همان «ازدواج دائم مشروط به مدت»، اگر این شروط گذاشته نشود، مرد مکلف به آن‌ها خواهد بود. پس فرقشان واضح است.

۹-محمد بن مسلم گفت: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: چرا زن از کسی که با او متعه کرده ارث نمی‌برد؟ فرمود: «برای اینکه آن زن، اجاره شونده است. و عده‌ی او ۴۵ روز است.» (المناقب ج ۴، ص ۲۰۴ (بدون ذکر سند) و المحاسن ج ۲، ص ۳۳۰: وَ عَنْهُ عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ اَلطَّائِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِمَ لاَ تُوَرَّثُ اَلْمَرْأَةُ عَمَّنْ يَتَمَتَّعُ بِهَا قَالَ لِأَنَّهَا مُسْتَأْجَرَةٌ وَ عِدَّتُهَا خَمْسَةٌ وَ أَرْبَعُونَ يَوْماً. البته سند این روایت دقیقا همان سند روایت نوادر و کافی و تهذیب از نوادر است.)

🪶بیان: بالاتر گفتیم که «مدت‌دار بودن» و «منقطع بودن»، فی نفسه در مفهوم خودش، معنای «عدم ارث بردن» را دارد. این روایت همین را بیان می‌دارد. به علاوه، اینجا تصریح شده که در «متعه» ارثی در کار نیست. اما بالاتر دیدیم که در «تزویج متعه»، ارث برقرار است چون عرض شد تزویج متعه مخصوص شرایط تقیه بوده که زن، ارث بردن را مسلم می‌دانسته لذا حتماً باید عدم ارث بردن شرط می‌شد تا ارث ساقط شود در حالی که صرف مدت‌دار بودن و تعیین مدت، ارث را ساقط می‌کند. پس روشن است که تأکید و دستور به گفتن شرط «عدم ارث بردن» برای فضای تقیه و تفهیم زن است. این هم از دیگر قرائن واضحی است که نشان می‌دهد تزویج متعه با تفصیلات مذکور در روایات فوق، مخصوص فضای تقیه بوده و نوعی ازدواج دائم مشروط است نه آن متعه‌ای که خداوند در کتاب نازل فرموده.

۱۰-امام صادق علیه السلام فرمود: «اشکالی به مرد نیست که بنا بر حکمِ خودش با زن متعه کند ولی چاره‌ای از اینکه به او چیزی بدهد نیست برای اینکه اگر اتفاقی برای مرد افتاد، برای زن میراثی وجود ندارد.» (خلاصة الإیجاز ج ۱، ص ۱۴ و ۵۶ و الکافي ج ۵، ص ۴۶۶: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ بَأْسَ بِالرَّجُلِ يَتَمَتَّعُ بِالْمَرْأَةِ عَلَى حُكْمِهِ وَ لَكِنْ لاَ بُدَّ لَهُ مِنْ أَنْ يُعْطِيَهَا شَيْئاً لِأَنَّهُ إِنْ أُحْدِثَ بِهِ حَدَثٌ لَمْ يَكُنْ لَهَا مِيرَاثٌ.)

🪶بیان: منظور از «علی حکمه» (بنا بر حکم خودش) این است که مرد، خودش بدون اطلاع زن و بدون تعیین مقدار خاصی از سوی زن، برای او چیزی را به عنوان مهریه در نظر بگیرد.
✓فیض کاشانی می‌گوید: «بنا بر حکم خودش» یعنی بنا بر اینکه مرد، هر مقدار که خواست به زن بپردازد بدون تعیین مهریه در حین عقد! (الوافی، ج ۲۲، ص ۶۷۰: "على حكمه" أي على أن يعطيها ما شاء من غير تعيين للمهر حين العقد.) شیخ حر عاملی نیز می‌گوید: اگر مرد، قبل از دخول چیزی به زن بدهد پس همانا به (پرداخت) آن حکم کرده‌ و مهر، معین شده است پس با آنچه پیشتر درباره‌ی شرط تعیین مهر گفتیم منافاتی ندارد. (وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۷۵: أَقُولُ: إِذَا أَعْطَاهَا شَیْئاً قَبْلَ الدُّخُولِ فَقَدْ حَکَمَ بِهِ وَ صَارَ الْمَهْرُ مُعَیَّناً فَلَا یُنَافِی مَا تَقَدَّمَ مِنِ اشْتِرَاطِ تَعْیِینِ الْمَهْرِ)
✓البته اینکه «علی حکمه» را درباره‌ی مهریه دانسته‌اند چون مهریه است که اغلب، در متعه مقدارش مشخص نیست و باید حتماً مقدار مشخصی در نظر باشد اما مدت، غالباً خود به خود مشخص و معلوم است و حتی در روایات آمده که «یکبار جماع و دوبار جماع» هم خودش مدت معلوم محسوب می‌شود و پس از فراغ از جماع، شخص نمی‌تواند به زن حتی نگاه کند چون مدتش تمام شده. پس می‌توان «علی حکمه» را مطلق دانست و درباره‌ی مدت هم همین را گفت. این‌ها همه از قرائن متعددی است که متعه با تزویج متعه‌ای که در روایات گذشته، صیغه و شرایطش از سوی امام گفته شد فرق دارد.
✓در این روایت نیز مانند روایت پیشین تصریح شده که ارثی در متعه و تمتع در کار نیست و أجرت در متعه جایگزین ارث است. در حالی که در روایات مربوط به «تزویج متعه» به وضوح دیده شد که مهریه جایگزین ارث نمی‌شود.

ادامه دارد…

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 10:36


۳/۷

ادامه...

🪶بیان: در ابتدای روایت، راوی گفته با زنی تزویج متعه می‌کنم. پس معلوم می‌شود که کل این روایت درباره‌ی «تزویج متعه» یا همان «ازدواج موقت» است. با این وجود امام می‌فرماید "اگر مدت، مبهم باشد حق ارث باقی است و تو زن را فقط در پاکی و با دو شاهد می‌توانی طلاق بدهی!" خب چرا امام حرف از ارث و طلاق می‌زند؟ مگر در متعه طلاق داریم؟! مگر در متعه ارث داریم؟! پاسخ واضح است. این متعه نیست. این ازدواج دائم است که مشروط به مدت شده و آن مدت هم بیانگر زمان طلاق است نه محدودکننده‌ی تزویج دائم.
یعنی اگر مدت ذکر شود دیگر نیازی به شاهد و اجرای طلاق در آینده نیست؛ چون طلاق در خود شرط است.
در ادامه راوی پرسید پس چگونه با زن ازدواج کنم؟ (ازدواج را بدون قید متعه گفته) یعنی او میخواهد «ازدواج» کند نه «متعه.» (هرچند متعه خودش ازدواج است ولی حقیقت عرفیه از لفظ «ازدواج»، ازدواج دائمی است) اما هدفش از این ازدواج، صرفا لذّت (=متعه بمعنی اللغوی) است. برای همین آن را «ازدواج متعه» می‌نامیدند یعنی ازدواج دائمی که هدفش فقط تمتع و لذت است و همین را از امام می‌پرسد که چگونه انجام دهم. که حضرت میفرمایند: باید مدت و مهریه را مشخص کنی تا پس از اتمام مدت، نفقه هم بر تو نیفتد.
در نهایت امام برای انجام ازدواج متعه (=ازدواج موقت) می‌فرمایند تمام این شروط را در ضمن عقد بگو. البته ظاهراً حکم چنین است که با شرط کردن مدت، دیگر لازم نیست‌ «عدم ارث بردن» شرط شود؛ چون در مفهوم «مدت‌دار بودن و انقطاع»، عدم ارث بردن نهفته است، اما باقی چیزها مثل عدم حق قسم و جواز عزل منی و زمان عدّه، اگر شرط نشود به حال خود باقی است و مرد مکلف به آن‌ها خواهد بود.
این نوع از ازدواج هیچ ربطی به آن متعه‌ای که عمر تحریم کرده و خداوند برای آن آیه نازل کرده ندارد. بلکه این نوع از ازدواج دائم (موسوم به تزویج متعه) به جهت شرایط تقیه از سوی ائمه علیهم السلام برای شیعیان املاء شده بود تا حالا که به خاطر تقیه نمی‌توانند متعه کنند، بتوانند نیاز جنسی خود را با این نوع از ازدواج رفع کنند بدون آنکه نیاز باشد با آن زن زندگی کنند و نفقه و ارث و ... سختی‌های ازدواج به گردنشان بیاید، چون عدم این‌ها در ضمن عقد شرط می‌شود. ولی این، آن متعه‌ای که عمر از آن جلوگیری کرد و ابن زبیر آن را «زنای محض» می‌نامید و اکثر قریب به اتفاق مسلمین و شیعیان هم از روی جهل آن را زنای محض می‌دانند، نیست.

۸-به امام صادق علیه السلام گفتم: وقتی با زن خلوت می‌کنم به او چه بگویم؟ فرمود: «می‌گویی: با تو ازدواج متعه می‌کنم بنا بر کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه و آله که نه ارث‌برنده‌ای است و نه ارث‌دهنده تا فلان روز -و اگر ‌خواستی (بگو) تا فلان سال- با فلان مقدار درهم. و از اجر (=مهریه) هر مقدار که هردو بر آن رضایت دارید را مشخص کن چه کم باشد چه بسیار. پس هر گاه او گفت: «بله»، قطعا راضی شده و او زن توست و تو سزاوارترین مردم به او هستی.» گفتم: من خجالت می‌کشم که شرط مدت را ذکر کنم. فرمود: «این بر تو زیان‌بار است.» گفتم: چرا؟ فرمود: «برای اینکه اگر شرطی نشود ازدواج، دائم است و نفقه در عده بر تو لازم می‌آید و او وارث خواهد بود و نمی‌توانی طلاقش دهی مگر طلاق سنت (یعنی با دو شاهد)» (الکافي ج ۵، ص ۴۵۵ و تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۶۵: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ اَلْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ اَلْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَيْفَ أَقُولُ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا قَالَ تَقُولُ أَتَزَوَّجُكِ مُتْعَةً عَلَى كِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ وَارِثَةً وَ لاَ مَوْرُوثَةً كَذَا وَ كَذَا يَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ كَذَا وَ كَذَا سَنَةً بِكَذَا وَ كَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّي مِنَ اَلْأَجْرِ مَا تَرَاضَيْتُمَا عَلَيْهِ قَلِيلاً كَانَ أَمْ كَثِيراً فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ فَقَدْ رَضِيَتْ فَهِيَ اِمْرَأَتُكَ وَ أَنْتَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِهَا قُلْتُ فَإِنِّي أَسْتَحْيِي أَنْ أَذْكُرَ شَرْطَ اَلْأَيَّامِ قَالَ هُوَ أَضَرُّ عَلَيْكَ قُلْتُ وَ كَيْفَ قَالَ إِنَّكَ إِنْ لَمْ تَشْتَرِطْ كَانَ تَزْوِيجَ مُقَامٍ وَ لَزِمَتْكَ اَلنَّفَقَةُ فِي اَلْعِدَّةِ وَ كَانَتْ وَارِثَةً وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلَى أَنْ تُطَلِّقَهَا إِلاَّ طَلاَقَ اَلسُّنَّةِ.)

بیان در پست بعد

ادامه دارد…

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 02:16


۲/۷

ادامه..‌.

۶-گفتم چگونه تزویج متعه کنم؟ فرمود: «می‌گویی ای کنیزِ خدا! ازدواج می‌کنم با تو تا فلان روز با فلان مقدار درهم.
پس هرگاه آن ایام گذشت طلاق آن در شرط آن است و برای او عده‌ای بر تو نیست.» (یعنی تو قبل از اتمام عده می‌توانی دوباره با او ازدواج متعه کنی) (الکافي ج ۵، ص ۴۵۵: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: قُلْتُ كَيْفَ يَتَزَوَّجُ اَلْمُتْعَةَ قَالَ تَقُولُ يَا أَمَةَ اَللَّهِ أَتَزَوَّجُكِ كَذَا وَ كَذَا يَوْماً بِكَذَا وَ كَذَا دِرْهَماً فَإِذَا مَضَتْ تِلْكَ اَلْأَيَّامُ كَانَ طَلاَقُهَا فِي شَرْطِهَا وَ لاَ عِدَّةَ لَهَا عَلَيْكَ.)

🪶بیان: دیدید؟ طلاق! مگر در دو روایت قبلی امام نفرمود زن در متعه طلاق داده نمی‌شود؟! مگر زراره از قِبل امام نگفت: اگر مدت متعه تمام شود، جدایی بدون طلاق رخ می‌دهد؟! پس چرا امام در اینجا دقیقاً عکس آن را فرمود؟ چرا فرمود: «اگر مدت تمام شود طلاق آن در شرط آن است (یعنی با اتمام مدت، طلاق جاری می‌شود)»؟ واضح است؛ چون این «تزویج متعه» است و آن «متعه»، این ازدواج دائمی است و چون هدف از این نوع ازدواج دائم، فقط «تمتع و لذت و بهره» است لذا اسمش شده «تزویج متعه» (متعه بمعنی اللغوی) و این آن متعه‌ای که عمر با آن مخالفت کرده نیست. چون صیغه دارد. طلاق دارد و البته شاهد و نفقه و ارث و ... هم دارد! که در روایات بعدی نشان می‌دهیم. در اینجا هرچند به زن می‌گویی «تا فلان مدت» با تو ازدواج می‌کنم، اما حضرت اشاره فرمودند که این در واقع، تعیین زمان طلاق است نه تحدید زمان تزویج. پس در حقیقت، تزویج، موقت نشده بلکه زمان طلاق معین شده است. و اگر اشکال شود که طلاق بدون دو شاهد عادل محقق نمی‌شود در جواب گوییم: اولاً ثابت نیست حکم طلاقِ مشروط در ضمن عقد که از پیش زمانش معین می‌شود با حکم طلاقی که زمانش معلوم نیست و شرط نشده بلکه بعداً اجرا می‌شود یکی باشد و نباید این دو را با یکدیگر قیاس کرد و حکم دو شاهد را با «قیاس» برای طلاق مشروط در ضمن عقد قائل شد و ثانیاً در بعضی از روایات در این نوع «ازدواج متعه» حضور شاهد را لازم دانسته و آن‌ها در واقع شاهد طلاق هم هستند؛ چون «کان طلاقها فی شرطها» پس شاهدان ازدواج در واقع شاهدان طلاقی هستند که صیغه‌اش الان جاری شده اما خودش بعد از گذشت آن ایام مشخص، محقق می‌شود. (ناقله است نه کاشفه). روایت بعدی را هم بخوانید. ببینید چقدر واضح است:

۷-به امام صادق علیه السلام گفتم: با زنی تا مدتی مبهم، تزویج متعه می‌کنم. پس حضرت فرمود: «این بر تو گران است! از او ارث می‌بری و او از تو ارث می‌برد و بر تو جایز نیست که او را طلاقش دهی مگر در پاکی و با دو شاهد» گفتم: خدا صلاحتان دهد! پس چگونه با او ازدواج کنم؟ فرمود: «تا ایامی شمارش شده با چیزی مشخص به هر اندازه‌ای که هردو بر آن رضایت دارید. پس هر گاه ایامش بگذرد طلاق آن در شرط آن بوده و (بعد از طلاق) نفقه و عده‌ای برای او بر تو نیست» گفتم: به او چه بگویم؟ فرمود: «می‌گویی: با تو ازدواج می‌کنم بنا بر کتاب خدا و سنت پیامبرش و خداوند سرپرست من و سرپرست توست (یعنی نفقه با من نیست) تا فلان ماه با فلان مقدار درهم بنا بر اینکه خداوند کفیل من بر تو باشد که به من وفا کنی و (بسترم را) بر تو قسمت نکنم (یعنی حق قَسْم نداشته باشی) و از تو فرزند نخواهم و برای تو عده‌ای بر من نباشد پس هر گاه شرطت گذشت پس ازدواج نکن تا اینکه چهل و پنج شب بر تو بگذرد و اگر فرزندی در تو ایجاد شد پس مرا آگاه کن!» (تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۶۷: محمد بن احمد بن یحیی عن محمد بن الحسین عن موسی بن سعدان عن عبدالله بن قاسم عن هشام بن سالم الجوالیقی قال: قُلتُ لِأَبِي عَبدِ اَللَّهِ عَلَيهِ اَلسَّلاَمُ أَتَزَوَّجُ اَلْمَرْأَةَ مُتْعَةً مَرَّةً مُبهَمَةً قَالَ فَقَالَ «ذَلِكَ أَشَدُّ عَلَيكَ تَرِثُهَا وَ تَرِثُكَ وَ لاَ يَجُوزُ لَكَ أَن تُطَلِّقَهَا إِلاَّ عَلَى طُهرٍ وَ شَاهِدَينِ» قُلتُ أَصلَحَكَ اَللَّهُ فَكَيفَ أَتَزَوَّجُهَا قَالَ «أَيَّاماً مَعدُودَةً بِشَيءٍ مُسَمًّى مِقدَارَ مَا تَرَاضَيتُم بِهِ فَإِذَا مَضَت أَيَّامُهَا كَانَ طَلاَقُهَا فِي شَرطِهَا وَ لاَ نَفَقَةَ وَ لاَ عِدَّةَ لَهَا عَلَيكَ» قُلتُ مَا أَقُولُ لَهَا قَالَ «تَقُولُ لَهَا أَتَزَوَّجُكِ عَلَى كِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ وَ اَللَّهُ وَلِيِّي وَ وَلِيُّكِ كَذَا وَ كَذَا شَهراً بِكَذَا وَ كَذَا دِرهَماً عَلَى أَنَّ اَللَّهَ لِي عَلَيكِ كَفِيلاً لَتَفِيِنَّ لِي وَ لاَ أَقسِمُ لَكِ وَ لاَ أَطلُبُ وَلَدَكِ وَ لاَ عِدَّةَ لَكِ عَلَيَّ فَإِذَا مَضَى شَرطُكِ فَلاَ تَتَزَوَّجِي حَتَّى يَمضِيَ لَكِ خَمسٌ وَ أَربَعُونَ لَيلَةً وَ إِن حَدَثَ بِكِ وَلَدٌ فَأَعلِمِينِي»)

بیان در پست بعد

ادامه دارد...

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 01:45


تفاوت واضح «متعه و تمتع» با «ازدواج موقت و تزویج متعه» در روایات (در ۷ فرسته)

۱/۷

۱-از امام رضا علیه السلام درباره‌ی مردی پرسیدم که همسری نزد اوست. آیا برای او حلال است که با خواهرش «تزویج متعه» (=ازدواج موقت) کند؟ فرمود: «نه.» گفتم: زراره از امام باقر علیه السلام روایت کرده که «او مثل کنیز است، مرد هر تعداد خواست ازدواج کند» فرمود: «نه. او جزو چهار زن است!» (یعنی یکی از چهار سهم چندهمسری است.) (تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۵۹: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَن عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَكُونُ عِنْدَهُ اَلْمَرْأَةُ أَ يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِأُخْتِهَا مُتْعَةً قَالَ «لاَ» قُلْتُ حَكَى زُرَارَةُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ «إِنَّمَا هِيَ مِثْلُ اَلْإِمَاءِ يَتَزَوَّجُ مَا شَاءَ» قَالَ «لاَ هِيَ مِنَ اَلْأَرْبَعِ»)

۲-از امام کاظم علیه السلام درباره‌ی متعه پرسیدم آیا جزو چهار زن است؟ فرمود: «نه.» (الکافي ج ۵، ص ۴۵۱ و تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۵۸: اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ اَلْأَشْعَرِيِّ عَنْ بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْأَزْدِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْمُتْعَةِ أَ هِيَ مِنَ اَلْأَرْبَعِ فَقَالَ لاَ.)

۳-از امام صادق علیه السلام درباره‌ی متعه پرسیدم آیا یکی از چهار زن است؟ فرمود: «نه. و نه یکی از هفتادتاست!» (الکافي ج ۵، ص ۴۵۱ و من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۴۶۱ و تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۲۵۸: اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْمُتْعَةِ أَ هِيَ مِنَ اَلْأَرْبَعِ فَقَالَ لاَ وَ لاَ مِنَ اَلسَّبْعِينَ.)

۴-امام باقر علیه السلام درباره‌ی متعه فرمود: «جزو چهار زن نیست برای اینکه نه طلاق داده می‌شود و نه ارث می‌برد بلکه فقط اجاره شونده است.» (الکافي ج ۵، ص ۴۵۱: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ اَلْبَرْقِيِّ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: فِي اَلْمُتْعَةِ قَالَ لَيْسَتْ مِنَ اَلْأَرْبَعِ لِأَنَّهَا لاَ تُطَلَّقُ وَ لاَ تَرِثُ وَ إِنَّمَا هِيَ مُسْتَأْجَرَةٌ.)

۵-زراره گفت: عده‌ی متعه چهل و پنج روز است. گویا به امام باقر علیه السلام می‌نگرم که با دستش تا چهل و پنج می‌شمرد. پس هرگاه مدت گذشت، بدون طلاق جدایی رخ می‌دهد. (الکافي ج ۵، ص ۴۵۸ و من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۴۶۴: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنِ اِبْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: عِدَّةُ اَلْمُتْعَةِ خَمْسَةٌ وَ أَرْبَعُونَ يَوْماً كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَعْقِدُ بِيَدِهِ خَمْسَةً وَ أَرْبَعِينَ فَإِذَا جَازَ اَلْأَجَلُ كَانَتْ فُرْقَةٌ بِغَيْرِ طَلاَقٍ)

🪶بیان: در دو روایت اخیر تصریح شد که «متعه» اصلاً طلاق ندارد و زن در متعه طلاق داده نمی‌شود و با اتمام مدت، خود به خود بدون نیاز به طلاق، جدایی رخ می‌دهد اما در روایت بعدی می‌بینید که امام تصریح فرموده که در «تزویج متعه»، طلاق در شرط وجود دارد و در حقیقت با اتمام مدت، طلاق جاری می‌شود!

ادامه دارد…

#احکام #فقه #تفقه #تقیه #ازدواج #نکاح #تزویج #متعه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

24 Jan, 00:39


⬆️بیان شیخ حر عاملی در رد «حقیقت شرعیه» و اثبات «حقیقت عرفیه» (تحریر وسائل الشیعة ص ۳۷ الی ۴۰)
مهم‌ترین دلیل ایشان که مد نظر ماست، قسمتی است که در تصویر پنجم (ص ۳۸) در زیر آن خط قرمز کشیدیم که البته می‌توان آیه‌ی «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ» (ابراهیم/٤) را نیز به آن افزود.

🪶در ما نحن فیه، حتی اگر قائل به «حقیقت شرعیه» هم شویم، آیه متعه با لفظ ماضی نازل شده (فما استمتعتم به منهن) و خداوند به وضوح، همانچه به عنوان «متعه و استمتاع» در پیش از نزول آیه بوده را با فرض «ایتاء أجر» تشریع گردانیده است؛ پس ثابت می‌شود که متعه مشروع چیزی جز پرداخت اجر و همانچه قبل از نزول آیه بوده را لازم ندارد و برای تحقق و حصول زوجیت در متعه تنها «اجل مسمی» و «ایتاء أجر» و «تراضی» کافی است چون آیه در مقام بیان و تشریع بوده و هر چه لازم باشد حتماً گفته است، پس نه تلفظ صیغه می‌خواهد نه علم زن به حلیت و مشروع بودن این فعل، نه اسلام او و عربیت و ماضویت و... و نه دیگر شروطی که مجتهدین به آن اضافه کردند.

#احکام #فقه #تفقه #تقیه #ازدواج #نکاح #تزویج #متعه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

23 Jan, 18:37


همانطور که عرض شد این قاریان سفیه، بدون هیچ تدبر و درایتی در روایات، صرفاً آن را نقل می‌کنند و بیشتر بنا دارند همان فتوایی که شیخ حر عاملی در وسائل داده را بازگو کنند. در واقع این افراد، مقلدّان شیخ حر عاملی یا شیخ یوسف بحرانی و امثال ایشان هستند. لذا در تصاویر فوق می‌بینید که دلیل اصلی‌شان بر عدم تفاوت «متعه» با «تزویج متعه» این است که “هیچ یک از بزرگان شیعه و اهل سنت قائل به تفاوت این دو نبوده است!” بله دلیلشان آنقدر محکم و قاطع است که زبان انسان بند می‌آید!

اکنون نیز بار دیگر بدون هیچ پاسخ به ادله‌ای که ما از روایات عرض کردیم، صرفاً یک سری حدیث را در احکام «متعه» قطار کرده‌اند! چرا به تصریح معصوم به اینکه تزویج متعه جزو چهار زن است (هی من الاربع) پاسخی ندادید؟ چرا تصریح معصوم به «کان طلاقها فی شرطها» را انکار کرده و طلاق در شرط را اختراع بنده می‌دانید؟ چرا دستور معصوم به شرط کردن عدم توریث که صریح چندین روایت است را انکار کرده و بافته‌ی من می‌دانید؟ چرا تصریح معصوم به «ان لم تشترط فکان تزویج مقام» را بی‌پاسخ گذاشتید؟

آنقدر بیسواد تشریف دارید که با وجود تصریح چندین روایت به «شرط شدن طلاق در ضمن عقد تزویج متعه» باز هم جهالت خود را جار زده و می‌گویید «این از اختراعات سید جواد موسوی است»؟! حتی نمی‌دانید که اهل سنت هم «ازدواج مسیار» و «ازدواج نهاریات و لیالیات» دارند که تقریباً همان «تزویج متعه» روایی است. این نوع از ازدواج همان ازدواج دائمی است که به نیت طلاق جاری شده و عدم توریث و نفقه و نقض بعضی حقوق دیگر در آن شرط می‌شود. (بخوانید اینجا و اینجا) این ماجرا آنقدر مشهور است که نه تنها بعضی از اعضای کانال که مطالعه‌ی چندانی در مسائل فقهی ندارند این را می‌دانند بلکه مراکز اسلامی اهل سنت به خاطر رواج این نوع ازدواج در کشورهای سنی نشین، مجبور شدند در یک اعلام موضع رسمی نظرشان را درباره‌ی ازدواج مسیار علناً اعلام کنند.

با این وجود این سفیهان جاهل بی‌سواد می‌گویند: چنین چیزی در فقه اسلام نبوده و از اختراعات بنده است!

همینقدر هم نمی‌فهمند که من چیز جدیدی نگفتم و از قِبل خودم حرفی نزدم بلکه نشان دادم که آنچه در روایات با عنوان «تزویج متعه» آمده غیر از «متعه»‌ای است که در دیگر روایات آمده است. چرا که «تزویج متعه» جزو چهار زن بوده، طلاق دارد، صیغه دارد و حتی در بعضی روایات شاهد هم دارد! و حضرت تصریح کردند که بدون هیچ شرطی، این همان ازدواج دائم است. وگرنه که نباید یک سهم از چهار سهم چندهمسری کم کند!
مدعای بنده این است که «تزویج متعه» نسخه‌ای تقیه‌ای از «متعه» است که به جهت شرایط تقیه در آن زمان از سوی اهل بیت علیهم السلام املاء شده بود تا زن‌ها این را بپذیرند و شیعیانی که امکان ازدواج دائم ندارند و زنِ همفکری که «متعه» را قبول کند نمی‌یابند بتوانند از این طریق خود را از گناه حفظ کرده و نیازهایشان را برطرف کنند بدون آنکه مبتلا به سختی‌های ازدواج دائم مثل حق نفقه و حق قسم و میراث و … شوند. حتی حضرت تصریح می‌کنند که اگر شرط مدت را مبهم بگویی باید زن را با دو شاهد طلاقش بدهی! واقعاً نمی‌دانم یک مسأله چقدر باید واضح باشد تا بپذیرید که جمهور علما و فقها اشتباه کردند؟ نکند کلاً امکان خطا و اشتباه را از «جمهور فقها» سلب می‌کنید و قائل به خطایشان نیستید؟ نکند پیرو عمر هستید که اجماع مفتیان را مصیب می‌داند؟!

اما این قاریان سفیه، هیچ پاسخی به این روایات ندادند چون اصلاً توانش را ندارند. این‌ها مشتی سطحی‌نگر هستند که جز تکرار و بلغور آراء اخباریان نامی همچون شیخ حر عاملی، هیچ هنر دیگری ندارند در حالی که در موارد بسیاری می‌توان نشان داد که آن بزرگوار دچار اجتهادات و استنباطات ظنی بسیاری شده‌است.

⁉️و در آخر آیا حاضر می‌شوید در ویس چت و گفتگوی صوتی زنده «بافته‌ها» و «اختراعات» من را نابود کنید؟ حتی می‌توانید با اکانت کاذب بیایید و مناظره کنید هیچکس هم با ویس آنهم به صورت ناشناس تقیه‌اش از بین نمی‌رود. هیچ بهانه‌ای نخواهید داشت؛ بنابراین عدم شرکت شما در گفتگوی صوتی زنده مساوی با پذیرش عدم صلاحیتتان در تبیین و توضیح روایات و خطای فاحشتان در فهم روایات مربوط به متعه و تزویج متعه است.

#احکام #فقه #تفقه #تقیه #ازدواج #نکاح #تزویج #متعه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

23 Jan, 14:15


باز هم سفاهت و سطحی‌نگری نواخباریونِ جاهلِ قاری حدیث!

متاسفانه سرطان قرائتِ حدیثِ بی‌سوادانِ «خود‌محدّث‌خوان» به شدت در حال پیشروی است! پیشتر هم‌کیشانشان را نواختیم (اینجا)

عادت این سفیهان چنین است که ابتدا یک سری حدیث قطار کرده و صرفا قرائت می‌کنند و در نهایت همان نظر و رأی ابتدایی خودشان را پس از نقل آن احادیث می‌گویند تا مخاطبِ ناآگاه توهم بزند که فلانی رأیش را از احادیث استنباط کرده است. در حالی که در بسیاری از موارد، آن احادیث هیچ ربطی به مدعا نداشته و هر جا‌ گیر می‌کنند می‌گویند: «زمان غیبت است باید احتیاط کرد پس فقط می‌توانیم بگوییم اللهم عجل لولیک الفرج!» اگر میخواستید صرفا دعای فرج بخوانید چرا اینهمه حدیث قطار کردید؟

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «همت عاقل، درایت است و همت جاهل، روایت.» و فرمود: «عاقل به درایات عمل می‌کند و جاهل به روایات.» (اعلام الدین ص ۹۵) و فرمود: «بر شما باد به درایات نه به روایات. همت سفیهان، روایت است و همت عالمان، درایت.» (کنزالفوائد، ج ۲، ص ۳۱)

پ.ن: در پست بعد پاسخی کوتاه به اتهامات مضحکشان عرض می‌کنیم.

#احکام #فقه #تزویج #متعه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

23 Jan, 14:06


پیرامون این موضوع، بخشی از مطالبی که قبل‌ها گذاشته بودم را مجدداً بارگذاری می‌کنم که بعضی از آن‌ها پاسخ به مخالفین مذهبی متعصب هم هست👇🏻

دفتر علم🪶📖

21 Jan, 21:51


توضیح مختصر درباره‌‌ی تفاوت «متعه و تمتع» با «تزویج متعه و ازدواج موقت» (قسمت دوم)

#احکام #فقه #تفقه #تقیه #ازدواج #نکاح #تزویج #متعه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

13 Jan, 13:05


معجزه رکن یمانی و ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام

...نزدیک به ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، مادر بزرگوار ایشان جناب فاطمه بنت اسد در کنار خانه خدا بودند که دیوار خانه از سمت رکن یمانی شکافته شد و ایشان وارد آن شدند و پس از سه روز که کسی نمی‌توانست وارد شود، دوباره دیوار شکافته شد و ایشان با فرزند بزرگوارشان، مولای متقیان، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از خانه خدا خارج شدند.

محل شکاف، که رکن یمانی است هرگز بسته نشد و حتی با وجود اینکه در طول تاریخ چندین بار خانه خدا را خراب کردند و از نو بنا نمودند دوباره شکاف برداشت.
محل رکن یمانی دارای شکافی است که رژیم سعودی با استفاده از مدرنترین مواد ساختمانی نمی‌تواند آن را بپوشاند.

نکته جالب توجه این است که در این تصویر حتی میخهای فولادی نیز برای بسته نگه داشتن شکاف استفاده شده است! علاوه بر این، با کمی دقت در تصاویر مختلف، متوجه تفاوت هایی در آنها می‌شویم، چرا که رژیم وهابی سعودی هربار سعی می‌کند از مواد جدیدی برای پوشاندن شکاف استفاده نماید.

رکن یمانی ... دری از درهای بهشت است که از زمانی که باز شد هرگز بسته نشده است....

@nosakh_shii

دفتر علم🪶📖

10 Jan, 21:02


فهرست رجوع به دروس تصویریِ «نقد منطق ارسطویی» توسط استاد شیخ عباس تبریزیان

بر روی نوشته‌های آبی لمس کنید:

جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
جلسه چهارم
جلسه پنجم
جلسه ششم
جلسه هفتم
جلسه هشتم

پ.ن: جلسات آخر جالب‌تر است.

#عقاید #اعتقادات #فقه #تفقه #اصول_فقه #منطق #فلسفه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

10 Jan, 19:32


پاسخ‌های دیدنی مردان و زنان ایرانی به این سوال: «اگه همسرت به یک کلیه نیاز داشت آیا حاضری کلیه ات رو بهش بدی؟»

بیچاره مرد ایرانی

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 19:14


🪶«قاعده‌ی اغلبی» در تمام امور هستی بیانگر «قانون خداوند در آفرینش»

روایت اول:
امام صادق علیه السلام در کتاب «فَکِّر» (بیندیش)، معروف به «توحید مفضل» می‌فرمایند:
«گروهى از گذشتگان، هدفمندى و تدبير و حكمت را در اشيا انكار كردند و پنداشتند كه همه چيز اتفاقى و تصادفى پديد آمده است. اينان بر اين عقيدۀ ناصوابِ خود به امورى چند استناد كردند كه در ظاهر، خلاف قاعده است؛ مانند: تولد انسانى ناقص و يا كسى كه انگشتى زايد دارد يا ناقص الخلقه و در هم آميخته است. اين گروه با اين دلايل مى‌گويند كه جهان و اشيا تصادفى و اتفاقى پديد آمده‌اند. «ارسطاطاليس»به آنان چنين پاسخ داده است: اينكه گاه بالعرض و اتفاق چيزى به خاطر دليل‌هاى چندى پديد مى‌آيد و از راه طبيعى خود خارج مى‌شود به منزلۀ بيرون رفتن امور از حالت طبيعى نيست و اين اتفاقات نادر هميشه و به طور دائم جارى نيستند، [تا دليل نبود حكمت گردند و آفرينش را به خاطر اين امور اتفاقى،مهمل بشماريم.]
اى مفضّل! تو غالباً حيوانات را به يك صورت ثابت مى‌بينى، مثلا انسان هنگامى كه به دنيا مى‌آيد، دو دست، دو پا و پنج انگشت دارد و انسان‌ها غالباً اين گونه‌اند. امّا اگر كسى به خلاف اين صورت پديد مى‌آيد به خاطر علتى است كه در رحم پديد مى‌آيد يا به علّت ماده‌اى است كه جنين از آن پديد مى‌آيد. چنان كه گاه انسان در كارى كه مى‌كند تدبير و حكمت به كار مى‌بندد اما گاه ابزارى ناقص است و مانعى پيش مى‌آورد. اين امور و نقصها به همين خاطر كه ذكر شد گاه در اولاد حيوان نيز پديد مى‌آيد، چنان كه احيانا توله، عضوى زايد دارد، يا ناقص است و يا مشوّه و درهم ريخته به دنيا مى‌آيد. امّا اكثر مردم سالم و طبيعى به دنيا مى‌آيند چنان كه اگر در كار صانعى به خاطر خاصى مسأله‌اى رخ دهد تمام كارهايش بى‌حكمت نيست، همچنين اگر در طبيعت مواردى چند رخ نمود كه ظاهرا با تدبير و حكمت نمى‌سازد نمى‌توان سير طبيعت را ناهماهنگ، ناصواب و بى‌تدبير و حكمت پنداشت و يا همه چيز آن را تصادفى و اتفاقى دانست [بلكه اتفاقى آن است كه گاه پيش مى‌آيد نه اينكه غالب را اتفاقى پنداريم و نادر را كلى شماريم] پس درست نيست كه كسى به خاطر آنكه گاه به دليل رخ نمودن امرى در كار طبيعت، كار خلاف قاعده‌اى سر مى‌زند، آن را خلاف طبيعت و بى‌تدبيرانه بداند.
اگر بگويند: چرا چنين وقايعى پديد مى‌آيد؟ پاسخ داده مى‌شود: تا خيال نشود كه همه چيز ضرورتاً از طبيعت سر مى‌زند و جز طبيعت چيزى در كار نيست. بلكه كار آفرينش با تقدير و حكمت آفرينشگر حكيم است؛ زيرا طبيعت را چنان آفريد كه در بيشتر اوقات بر يك مسير باشد و گاه به خاطر وجود دلايل و علل خاصى از مسير معروف و هميشگى بيرون رود تا بدين وسيله ثابت گردد كه كار طبيعت [از خود آن نيست بلكه] كسى ديگر آن را تدبير مى‌كند و براى رسيدن به غايت، به ابداء و قدرت و اتمام آفرينشگر تبارك و تعالى نيازمند است. به راستى كه او احسن الخالقين است.» (توحید المفضل ج ۱، ص ۱۸۰)

🪶بیان:
این روایت به وضوح بیان می‌دارد که وضعیت اغلبی در همه‌ی امور هستی، بیانگر قانون و قاعده‌ی خداوند در آفرینش است. این «اصل» چنان اصل مهم و محکمی است که مبنای احکام شرعی نیز قرار گرفته است:

روایت دوم:
حكم بن عتيبه گويد: به امام باقر عليه السّلام عرض كردم: خداوند كارهاى شما را سامان دهد! برخى از مردم سى و دو دندان دارند و برخى ديگر بيست و هشت دندان بنابراين ديه دندان‌ها بر چه عددى تقسيم مى‌شود؟
فرمود: آفرينش طبيعى بيست و هشت دندان است كه دوازده عدد در جلوى دهان و شانزده عدد در عقب دهان است. پس ديه دندان‌ها مطابق آن تقسيم مى‌شود. بنابراين هرگاه يكى از دندان‌هاى پيشين بشكند و از بين برود ديه آن پانصد درهم است. پس مجموع ديه دندان‌هاى پيشين شش هزار درهم است... (الکافي ج ۷ ص ۳۲۹ و الفقيه ج ۴ ص ۱۳۷ و التهذيب ج ۱۰ ص ۲۵۴)

روایت سوم:
حكم بن عتيبه گويد: از امام باقر عليه السّلام پرسيدم: به نظر شما اگر انگشتان دو دست و يا دو پا بيشتر از ده انگشت يا كمتر از آن باشد ديه خواهند داشت‌؟
فرمود: اى حكم! آفرينش طبيعى كه ديه بر آن تقسيم مى‌گردد، ده انگشت در دستان است. پس آن‌چه كه بيشتر و يا كمتر باشد ديه‌اى ندارد. و خلقت طبيعى در پاها ده انگشت است. پس آن‌چه كه بيشتر و يا كمتر باشد ديه‌اى ندارد... (الکافي ج ۷ ص ۳۳۰ و الإختصاص ج ۱ ص ۲۵۵ و التهذیب ج ۱۰ ص ۲۵۴)

متن عربی این روایات در کامنت‌ها.

🪶بنابراین در همه‌ی علوم از جمله طب، نجوم، فیزیک، شیمی، زیست شناسی و... با بررسی وضعیت اغلبی به قانون و قاعده‌ی اصلی و اولی خداوند در آفرینش پی می‌بریم. همان کاری که امروزه در بسیاری از #علوم_تجربی انجام می‌دهند و با تکرار مشاهدات و آزمایشات، وضعیت اغلبی در آن مورد را کشف می‌کنند و همان را قانون و قاعده‌ی اصلی قرار می‌دهند. این مطلب از روایات دیگر نیز به دست می‌آید.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:29


🌒تصریح امام هادی علیه السلام به تقدّمِ «دانستن آغاز سال» بر «پی بردن به صحت هلال»

🌙امام هادی علیه السلام در سال ۲۳۸ به محمد بن فرج نوشت: «...همانا این (حساب کبیسه) فقط برای كسى است كه سال‌ها را بشناسد و بداند چه سالی کبیسه است سپس هلال ماه رمضان در اولین شب برای او صحيح می‌شود. پس چنانچه هلال برای شبش صحیح بود و او سال‌ها را شناخت، این حساب برای او درست است ان شاء الله.» (کافی، ج ۴، ص ۸۱: قَالَ وَ كَتَبَ إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفَرَجِ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ ثَلاَثِينَ وَ مِائَتَيْنِ: ...إِنَّمَا هَذَا لِمَنْ يَعْرِفُ اَلسِّنِينَ وَ مَنْ يَعْلَمُ مَتَى كَانَتِ اَلسَّنَةُ اَلْكَبِيسَةُ ثُمَّ يَصِحُّ لَهُ هِلاَلُ شَهْرِ رَمَضَانَ أَوَّلَ لَيْلَةٍ فَإِذَا صَحَّ اَلْهِلاَلُ لِلَيْلَتِهِ وَ عَرَفَ اَلسِّنِينَ صَحَّ لَهُ ذَلِكَ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ)

🪶به وضوح از این روایت روشن است که پی بردن به اینکه «هلال در اولین شب صحیح است یا خیر»، بعد از آن است که بدانی «آن سال کبیسه است یا خیر»، نه قبل از آن.
معنای «کبیسه بودنِ یک سال» هم که روشن است؛ یعنی زمان آغاز و پایان آن (که پایانش همان آغاز سال جدید است) را بدانی و ببینی که ۳۵۵ روز بوده است نه ۳۵۴ روز.
پس اول می‌دانی که سال جدید (که با آغاز ماه رمضان شروع می‌شود) در چه روزی آغاز می‌گردد، سپس می‌بینی که هلال ماه رمضان در اولین شب خود صحیح خواهد بود. این یعنی اول: «دانستن آغاز ماه»، و سپس: «پی بردن به صحت هلال».
پس به وضوح در این روایت بیان شده است که قبل از رؤیت هلال ماه رمضان، کبیسه یا عادی بودنِ سال گذشته و بالتبع، آغاز سال و آغاز ماه رمضان برای اهل علم معلوم است و همچنین، «صحیح شدن هلال ماه رمضان» هم برای آنان حتمی است. پس هیچ نیازی به «رؤیت هلال» ندارند. (اینکه زمان کبیسه را چگونه می‌دانستند در اینجا توضیح دادیم)

❗️البته دقت شود که بر اساس این حدیث شریف و همچنین مدلولِ برخی از آیات و روایات دیگر، صحت همیشگی هلال، فقط مختص هلال ماه رمضان است (ثم یصح له هلال شهر رمضان اول لیلة) ولی در خصوصِ ماه‌های دیگر چنین تعبیری در هیچ آیه و روایتی نیامده و از هیچ کدام چنین مفهومی به دلالت التزامی هم به دست نمی‌آید، بلکه اتفاقاً تعبیری که درباره‌ی هلال ماه رجب آمده نشان می‌دهد که هلال ماه‌های دیگر می‌تواند صحیح باشد و می‌تواند صحیح نباشد، برای همین است که امام، قاعده‌ی حساب بر اساس هلال ماه رجب را مشروط به «صحت هلالِ» آن کرده است. (اذا صح هلال رجب فعد...: من لایحضره الفقيه ۲- ۱۲۵- ۱۹۱۸ و المقنع- ۵۹)

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

#فقه #احکام #فروع_دین #اصول_فقه #تقیه #رؤیت_محوری #عدد_محوری #روزه #فطر

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:29


⚠️مفهوم ساختگی و فریبنده‌ی «رؤیت صحیح»!

❗️متعلمین عزیز دقت کنید: هیچ مفهومی در روایات با عنوان «رؤیت صحیح» نداریم. این شیادی و کلاه برداری است! برای آنکه ادعا کنند: «ما با رؤیت‌محوران فرق داریم ما به رؤیت صحیح عمل می‌کنیم و #عدد_محوری همین است»!
این تحریف واضحِ روایات است.
از اساس، صحبت از رؤیت صحیح و غیر صحیح، بازی در زمین #رؤیت_محوری است. پس فریب نخورید. هیچ رؤیت‌محوری نمی‌گوید رؤیتم ناصحیح است.

⚠️همانطور که در تصویر می‌بینید، همه چیز را بر اساس «رؤیت» و «رؤیت پذیریِ» هلال حساب می‌کنند ولی خود را عددمحور جا می‌زنند!

❗️حتی همین حساب‌هایشان هم ناشی از برداشت‌هایی ظنی و حنفی از روایات است. به عنوان مثال: در هیچ کجای روایاتِ شفق و طوق، امام هیچ صحبتی درباره‌ی تعیین چندم ماه نکرده و هرگز نفرموده که «فردای رؤیتِ هلالِ یکشبه، یکم ماه است و فردای رؤیتِ هلالِ دوشبه، دوم ماه». این چیزی است که این عددمحورهای دروغین از پیش خود و از رأی و ظن و گمانشان به حدیث افزودند.

❗️این افراد، شما را بدون آنکه خودتان بفهمید رؤیت‌محور می‌کنند!

پ.ن: گاف خنده‌دارِ موجود در این تصویر هم اینجا ببینید.

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:29


ادامه...

🪶بنابراین نتیجه‌ی نهایی از مجموع این مطالب (یعنی از نص آیه و روایتی که در ذیلش گفته شد به علاوه‌ی معنای لفظی و اصطلاحی «کبیسه» در کنار نص این روایت از امام هادی علیه السلام) این است که برای به دست آوردن قانون کبیسه باید مراحل زیر انجام شود:

١-مسیر حرکت ماه در منازل خود در آسمان، با مقایسه‌ی مکانی با ستارگان رصد شود تا در شب‌هایی که ماه دیده نمی‌شود با دقت در ستارگان بفهمیم ماه دقیقاً در کجای آسمان است. سپس با مقایسه با جایگاه خورشید بفهمیم هلالی که روی ماه وجود دارد و ما نمی‌توانیم آن را ببینیم جدید و نو شده است یا خیر. (البته امروزه با وجود شبیه‌سازها یا دوربین‌های پیش‌رفته هیچ نیازی به این کار نیست)

٢-پس از کشف هلال نوی ماه رمضان‌ها از طریق منازل ماه، فاصله‌ی هلال نوی دو ماه رمضان از یکدیگر حساب شود تا عدد آن سال را بفهمیم و ببینیم این فاصله ۳۵۴ روز است یا ۳۵۵ روز. آنوقت حسابِ شمارشِ پنج روز و شش روز برایمان صحیح خواهد بود.

🪶اما اکنون با وجود امکانات پیشرفته و داده‌های دقیقی که از ماه و خورشید داریم فقط کافی است وقت طلوع ماه و خورشید را در هر روز، با یکدیگر مقایسه کنیم تا بفهمیم آیا ماه در پی خورشید رفته و بعد از آفتاب طلوع ‌کرده و هلالش جدید شده است یا خیر. البته باید دقت کرد که این داده‌ها تا ۳۰ ثانیه الی ۲ دقیقه احتمال خطا دارند پس در روزهایی که اختلافِ وقتِ طلوع ماه و خورشید به همدیگر نزدیک است باید اولاً داده‌های چند شبیه‌ساز و نرم افزار با یکدیگر مقایسه شده و ثانیاً برای اطمینان و یقین با منازل ماه نیز سنجیده شود.

🪶سید‌ محمد جواد‌ موسوے

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:29


چگونه بفهمیم چه سال‌هایی کبیسه است؟

🌒مهم‌ترین عامل اختلاف بین ما و دیگر مدعیان عددمحوری، تعیین کبیسه است.
با وجود آنکه نص آیه، معنای لفظی کبیسه، و نیز نص روایت امام هادی علیه السلام به وضوح ملاک فهم کبیسه را اول و آخر سال و یکم ماه رمضان می‌داند اما دیده می‌شود که این مدعیان زرد، ملاک فهم کبیسه را ۳۰ روزه شدن ذوالحجة می‌گیرند! و دلیلشان عبارت «لن تشک فیها ابدا» در بیان امام در قاعده‌ی محرم است که در آینده به توضیح این عبارت و کل این حدیث می‌پردازیم و روشن می‌کنیم که چه غفلتی از دیگر عبارات این حدیث صورت گرفته است.

🌙برای تعیین تعداد روزهای یک سال و اینکه کدام سال کبیسه است یا خیر، همانطور که گفتم سه دلیل واضح داریم:

1⃣نص آیه:
وَ قَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَ ٱلْحِسَابَ (یونس/۵)
و برای ماه، منازلی مقدر کرد تا عدد سال ها و حساب را بدانید.

🪶کسانی که اندکی با عربی آشنایی داشته باشند می‌دانند که لفظ «عدد» هر گاه مضاف به چیزی شود اغلب به معنای تعداد آن چیز است. مثلاً در همینجا «عدد السنین» یعنی «تعداد ایام سال‌ها»، یعنی ۳۵۴ روزه بودن یا ۳۵۵ روزه بودن سال. پس می‌بینید که نص آیه به طور واضح و صریح بیان می‌کند که راه دانستن تعداد ایام سال، منازل ماه است. منازل ماه هم جایگاه ماه در آسمان نسبت به ستاره هاست که اعراب برای ماه، ۲۸ منزل در نظر گرفته و برای هر کدام اسمی می‌گذاشتند. مثل: شرطان، بطین، ثریا، دبران و... برای اینکه بدانند ماه دقیقاً در کجای آسمان است. بدین ترتیب اگر ماه در محاق می‌رفت یا هلال آن در اول ماه قمری رؤیت نمی‌شد باتوجه به مسیرش در منازل خود در شب‌های قبل، می‌دانستند که امشب که دیده نمی‌شود دقیقاً در کجای آسمان است. آنوقت با دانستن جایگاه خورشید می‌فهمیدند هلال ماه -که دیده نمی‌شود- به چه صورت است. آیا مانند شب‌های قبل، هلال ماه در پایین ماه است یا اینکه جدید و نو شده و در بالای آن وجود دارد؟
پس کسانی که منازل ماه را بلد بودند و مسیر حرکت ماه در آسمان را رصد می‌کردند، در شب‌هایی که ماه دیده نمی‌شد می‌دانستند ماه در کجای آسمان است و سپس فقط با دیدن خورشید و مقایسه‌ی آن با جایگاه ماه در آسمان می‌فهمیدند که هلال ماه، نو شده یا نه. روایت زیر را با دقت بخوانید:
به امام صادق علیه السلام گفتم: همانا ما در پاییز یک روز یا دو روز مکث می کنیم ولی نه خورشیدی می بینیم و نه ستاره‌ای پس کدام روز روزه بگیریم؟ فرمود: «به روزی که از سال گذشته روزه گرفتی نگاه کن و پنج روز بشمار و روز پنجم را روزه بگیر.» (کافی ج ۴، ص ۸۱ و تهذيب الأحکام ج ۴، ص ۱۷۹ و الإستبصار ج ۲، ص ۷۶ و عوالي اللئالي ج ۳، ص ۱۴۲: ...عَنْ عِمْرَانَ اَلزَّعْفَرَانِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّا نَمْكُثُ فِي اَلشِّتَاءِ اَليَوْمَ وَ اَلْيَوْمَينِ لاَ نَرَى شَمْساً وَ لاَ نَجْماً فَأَيَّ يَوْمٍ نَصُومُ قَالَ «اُنْظُرِ اَلْيَوْمَ اَلَّذِي صُمْتَ مِنَ اَلسَّنَةِ اَلْمَاضِيَةِ وَ عُدَّ خَمْسَةَ أَيَّامٍ وَ صُمِ اَلْيَوْمَ اَلْخَامِسَ»)
دقت کنید که در اینجا نگفت «ما ماه نمی‌بینیم» بلکه گفت: «نه خورشید می‌بینیم نه ستاره»؛ چون از اساس هدفی برای دیدن ماه در آن یک یا دو روز نداشتند و اصلاً دنبال دیدن ماه نبودند. بلکه برایشان مهم این بود که کدام روز، اول ماه رمضان بوده که روزه بگیرند و این را صرفاً با دیدن ستاره و خورشید می‌فهمیدند. به این شکل که با دیدن ستاره‌ها و تعیین منزل ماه می‌دانستند ماه در کجای آسمان است سپس با دیدن خورشید و مقایسه‌ی آن با جایگاه ماه می‌فهمیدند که آیا خورشید در بالای ماه، و ماه در پی آن قرار گرفته و هلال، نو و جدید شده و ماه قمریِ جدید داخل شده و آغاز گردیده یا نه همچنان خورشید در پایین ماه قرار دارد و هنوز ماه در پی آن نیست و هلال جدید نشده است.
برای همین به امام می‌گوید که «نه خورشید می‌بینیم نه ستاره». این یعنی اگر خورشید و ستاره را می‌دید دیگر مشکلی نداشت و می‌دانست یکم ماه رمضان چه زمانی است؛ چون می‌دانست هلال جدید شده است یا خیر.
پس با توجه به نص آیه و این روایت، راه فهم تعداد ایام سال و کشف کبیسه یا عادی بودن سال، رصد منازل ماه و کشف هلال نوی ماه رمضان است که بفهمند از این هلال تا هلال پارسال ۳۵۴ روز است یا ۳۵۵ روز.
البته کسانی که سال‌های سال منازل ماه را بدین ترتیب رصد می‌کردند نظم حرکت ماه در آسمان دستشان می‌آمد و می‌توانستند جایگاه ماه در یک سال آینده یا بلکه چند سال آینده را پیش بینی کرده و از قبل بفهمند سال آینده کبیسه است یا نه. همانگونه که امروزه توانستند نظم حرکت ماه را به دست آورده و سپس با شبیه ساز‌ها جایگاه ماه در آسمان را حتی در هزار سال بعد به طور دقیق تعیین کنند.

ادامه دارد...

#فقه #احکام #فروع_دین #روزه #تقیه #عدد_محوری #رؤیت_محوری

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:29


2⃣معنای «کبیسه»:

🪶همه می‌دانیم که «کبیسه» به سالی می‌گویند که تعداد ایام آن یک روز بیشتر از اغلب سال‌هاست. کبیسه در سال قمری، به سالی گفته می‌شود که ۳۵۵ روز دارد. آنچه بدیهی و مسلم است این است که اندازه‌ی یک چیز یعنی از ابتدا تا انتهای آن چیز. پس اندازه‌ی یک سال یعنی از ابتدا تا انتهای آن سال. پس پرواضح است که کبیسه بودن یک سال قمری یعنی از ابتدا تا انتهای آن سال قمری ۳۵۵ روز باشد. پس اگر ابتدای یک سال قمری و انتهای آن را بدانیم، به راحتی با منها کردن این دو از هم می‌توانیم بفهمیم که آن سال ۳۵۴ روز دارد یا ۳۵۵ روز.
اهل بیت علیهم السلام، اول و آخر سال را شب قدر و شب یکم ماه رمضان دانسته‌اند. پس تعداد ایام یک سال، با دانستن فاصله‌ی دو ماه رمضان به دست می‌آید. اول ماه رمضان هم که گفته شد همان روز هلال نو است. هلال نو هم که گفته شد با مقایسه‌ی جایگاه خورشید و جایگاه ماه می‌فهمیدند، بدون رؤیت هلال. همچنین گفتیم کسانی که چندین سال منازل ماه و مسیر حرکت آن در آسمان را رصد می‌کردند می‌توانستند از قبل پیش بینی کنند که در فلان روز، هلال، نو می‌شود یا خیر.
اکنون که ما به لطف پیشرفت صنعت و دانش بشر می‌توانیم تا هزاران سال آینده جایگاه ماه و خورشید را در آسمان نسبت به هر نقطه از زمین در دید ناظر به طور دقیق تعیین بکنیم پس به راحتی می‌توانیم هلال‌های نوی ماه رمضان‌ها را دقیق تعیین کرده و با کسر آن‌ها از یکدیگر به راحتی بفهمیم که آن سال کبیسه است یا خیر؛ زیرا معنای کبیسه همین است. ۳۵۵ روزه بودن سال؛ یعنی سالی که از ابتدا تا انتهایش ۳۵۵ روز است.

3⃣نص امام هادی علیه السلام:

🪶در پایانِ روایت مشهور کبیسه می‌خوانیم:
سيارى گفت: امام هادی علیه السلام در سال ۲۳۸ به محمد بن فرج نوشت: «اين حساب براى هر فرد امكان ندارد كه به آن عمل كند. همانا این برای كسى است كه سال‌ها را بشناسد و بداند چه سالی کبیسه است سپس هلال ماه رمضان در اولین شب برای او صحيح می‌شود. پس چنانچه هلال برای شبش صحیح بود و او سال‌ها را شناخت، این حساب برای او درست است ان شاء الله.» (کافی، ج ۴، ص ۸۱: قَالَ وَ كَتَبَ إِلَي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْفَرَجِ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ ثَلاَثِينَ وَ مِائَتَيْنِ: هَذَا اَلْحِسَابُ لاَ يَتَهَيَّأُ لِكُلِّ إِنْسَانٍ أَنْ يَعْمَلَ عَلَيْهِ إِنَّمَا هَذَا لِمَنْ يَعْرِفُ اَلسِّنِينَ وَ مَنْ يَعْلَمُ مَتَى كَانَتِ اَلسَّنَةُ اَلْكَبِيسَةُ ثُمَّ يَصِحُّ لَهُ هِلاَلُ شَهْرِ رَمَضَانَ أَوَّلَ لَيْلَةٍ فَإِذَا صَحَّ اَلْهِلاَلُ لِلَيْلَتِهِ وَ عَرَفَ اَلسِّنِينَ صَحَّ لَهُ ذَلِكَ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ.)

🪶لفظ «حساب» در این روایت همان «حساب» در نص آیه است که خداوند فرمود: «برای ماه منازلی مقدر کرد تا عدد سال‌ها و حساب را بدانید.»
پس راه فهم این حسابِ کبیسه و اینکه در چه سالی باید یکم ماه رمضان، برابر با ششمین روزِ ماه رمضانِ گذشته باشد، رصد منازل ماه است، همانطور که گفته شد.
از طرفی در انتهای روایت دو تصریح بسیار مهم وجود دارد. اول اینکه: «اگر کسی بداند چه سالی کبیسه است، هلال ماه رمضان در اولین شب برای او صحیح می‌شود.» این یعنی هلال ماه رمضان موافق با توقع و انتظاری که او دارد خواهد بود؛ یعنی اگر آن سال عادی باشد، در غروب پنجمین روز از سال گذشته و اگر آن سال کبیسه باشد، در غروب ششمین روز از سال گذشته تا اندکی از شب، هلال ماه رمضان یکشبه خواهد بود (که نشان می‌دهد یک روز و یک شب از عمرش گذشته و امشب شب دوم است)
دقت شود که در شناخت یکشبه بودن هلال، غروب آن قبل از شفق یا طوق نداشتن آن کافی نیست؛ زیرا همانطور که پیشتر ذکر شد از نشانه‌های ظهور یا قیامت این است که گاهی هلال یکشبه، دوشبه دیده می‌شود و از طرفی عرض شد که ملاک شفق و طوق مطلق نیست بلکه اغلبی است. همچنین چون در نص آیه، راه علم به عدد سال‌ها و حساب را منازل ماه دانسته پس تنها راه قطعی و یقینی برای شناخت صحت هلال ماه رمضان همین منازل ماه است که بفهمیم هلال ماه رمضان نو و جدید شده است یا خیر.
دوم اینکه: «اگر هلال در شبش صحیح بود و او سال‌ها را شناخت، آنوقت این حساب برای او صحیح است ان شاء الله.» اولاً منظور از «الهلال» همان هلال ماه رمضان است که در جمله قبلی گفته شد. به خاطر «أل» که بر سر «هلال» آمده. ثانیاً این تصریح یعنی: اگر هلال در شب خود صحیح باشد، سال‌ها شناخته می‌شود. همانگونه که اگر سال‌ها شناخته شود هلال ماه رمضان صحیح می‌شود.

🪶پس نتیجه‌ی واضح از این دو تصریح این است که هلال ماه رمضان همیشه باید صحیح و موافق با شناخت سال‌ها باشد، پس اگر کسی قانون سال‌ها را بلد نبود اما این را می‌داند که هلال ماه رمضان همیشه موافق با قانون سال‌هاست، پس در نتیجه می‌تواند قانون سال‌ها را از هلال ماه رمضان بفهمد و هلال ماه رمضان را هم که از منازل ماه می‌فهمد.

ادامه دارد...

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:29


⚠️#رؤیت_محوری در پوشش #عدد_محوری

⁉️آیا بهتر از این جار بزنند که رؤیت‌محور هستند؟!

این حرفشان دقیقاً یعنی اینکه بدون «رؤیت هلال اول ماه» نمی‌توانند بفهمند که آیا در ماه جدید وارد شدند یا خیر، همانطور که بدون دیدن تابلو نمی‌توان فهمید در منطقه‌ی عبور ممنوع وارد شدیم یا خیر.
خب دیگر چطور جار بزنند که بدون «رؤیت» نمی‌توانند چیزی بفهمند؟ چطور تصریح کنند که رؤیت‌محور هستند تا فریب ادعاهای عددی‌شان را نخورید؟
اصلاً کسی که رؤیت‌محور نیست مگر نیازی دارد تا هلال، رؤیت شود که بعد از آن ببیند در چندمین روز از ماه است؟!

🪶کسی که مسلک عمری و حنفیِ رؤیت‌محور را رها کرده و به مبنای قرآن و اهل بیت علیهم السلام در این زمینه عمل می‌کند هیچ نیازی به تابلو و «رؤیت هلال اول ماه» ندارد بلکه از طریق منازل ماه می‌داند که دقیقاً در چه روزی هلال جدید می‌شود و ماه جدید آغاز می‌گردد و آیا هلالِ این ماه قمری، صحیح است یا خیر. (دقت شود، لفظ «صحت هلال» در روایات آمده نه صحت رؤیت. «صحت رؤیت» هم یک مفهوم ساختگی توسط همین رؤیت‌محورانی است که با فریبکاری خود را عددمحور اعلام می‌کنند. فریبشان را نخورید.)

#فقه #احکام

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:29


ادامه...

...سپس امام فرمود: «پس اگر هلال، برای شبش صحیح بود و سال‌ها را شناخت (آنوقت) این حساب برای او صحیح است ان شاء الله.» یعنی اگر بداند چه سالی کبیسه است آنوقت می‌تواند از این حساب بهره ببرد و بعد از رخداد کبیسه برای تعیین یکم ماه رمضان، شش روز بشمارد.
✓منظور از «الهلال» با توجه به «ال عهد ذکری» همان هلال ماه رمضان است و منظور از «للیلته» همان شبی است که رؤیت می‌شود و منظور از «صحت هلال ماه رمضان در شب خود» همان موافقت علائمِ اولین هلال رؤیت شده‌ی ماه رمضان با قانون و قرارداد است؛ یعنی در روزی که باید یکم ماه رمضان باشد، ماه، اندکی بعد از طلوع آفتاب طلوع می‌کند و غالباً در غروب همان روز رؤیت می‌شود و اگر نشد فردا باید علائم دوشبه و یا پس فردا باید علائم هلال سه شبه را داشته باشد آنوقت می‌گوییم هلال ماه رمضان در شبش صحیح بود. دقت بیشتر در جمله‌ی آخر نشان می‌دهد که منظور از «صح له الهلال للیلته و عرف السنین» این است که شناخت سالها از شناخت هلال ماه رمضان حاصل میشود همانگونه که از عبارات قبلی روشن شد هلال ماه رمضان طریق کشف سال‌های عادی و کبیسه است که البته در بخش های پایانی کتاب عرض خواهیم کرد یکم واقعی سال، یکم ماه رمضان است و برای نظم دهی به تقویم به ناچار می‌بایست شروع یکی از ماه های قمری دقیقاً همان شروع واقعی آن باشد تا سپس باقی ماه‌ها طبق قرارداد، گرد و تنظیم شود؛ زیرا در تمام تقویم ها و حتی در تمام علوم مختلف هر قانون و قراردادی نسخه ای گرد شده از واقعیت است پس برای تقویم قمری نیز ناچاریم حساب را بر اساس واقعیت شروع کرده و سپس به گرد کردن و منظم کردن و تدوین و تنظیم ماه‌ها بپردازیم که با توجه به توضیحاتی که از فرمایش امام عرض شد و نیز روایاتی که می‌گوید یکم واقعی سال یکم ماه رمضان است باید شروع حساب را یکم واقعی ماه رمضان یعنی روز هلال نو قرار دهیم و سپس برای تنظیم باقی ماهها طبق قراردادهای الهی یعنی شمارش یک در میانِ ۳۰ روز و ۲۹ روزِ ماه ها پیش برویم به جز ماه ناقصی که در سال کبیسه باید ۳۰ روزه تنظیم و قرارداد شود و به ناچار، آن ماه باید ماهی باشد که در واقعیت ۳۰ روزه شده است به جز ماه شعبان که هرگز نباید ۳۰ روزه قرارداد شود. خلاصه‌ی سخن آنکه: اگر کسی یکم ماه رمضان را از روی زمان طلوع ماه و خورشید در چند سال به دست بیاورد خواهد دید که در هر پنج سال حداقل یک سال کبیسه داریم و دستور امام در اینجا دقیقاً موافق و هماهنگ با همین واقعیت است و می‌داند که در کدام سال‌ها بین دو سال کبیسه چهارسال فاصله می‌افتد و چه زمان باید طبق این دستور امام هادی علیه السلام عمل کند.
✓دلیل دیگرِ این برداشت از گزاره‌ی «صحت هلال»، استعمال و فهم عرفی اهل لسان است؛ زیرا در عرف به کسی «صحیح و سالم» می‌گویند که حالات و صفاتش موافق و هماهنگ با «اغلب» افراد در «اغلب» اوقات باشد و حتی در باقی علوم هم قانون اغلبی ملاک صحت است و اصل را بر اغلب گذاشته و موارد نادرِ ناقضِ اغلبیت را «ناصحیح» می‌دانند همانگونه که سال ۳۵۵ روزه را کبیسه (به معنای چیزی که سرش بزرگتر از حالت متعارف است) و غیر عادی می‌نامند.

ادامه دارد…

#فقه #احکام #فروع_دین #رؤیت_محوری #عدد_محوری #روزه #فطر

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 17:28


روایت نوزدهم:
سيارى گويد: محمّد بن فرج نامه‌اى به امام حسن عسكرى عليه السّلام نوشت و از ایشان پرسید: از پدران شما حسابى درباره‌ی روزه روایت شده یعنی شمارش پنج روز بین اول سال گذشته و سال دومی كه مى‌آيد.
حضرتش در پاسخ نوشت: «صحيح است، ولى در هر چهار سال، پنج روز و در سال پنجم، شش روز ميانِ سال گذشته با سال جديد بشمار. و ماسواى آن، پنج روز پنج روز است.»
سيارى گويد: اين به جهت سال كبيسه است. اصحاب ما آن را حساب كردند و درست يافتند. و امام در سال دويست و سی و هشت به محمد بن فرج نوشت: «اين‌گونه حساب براى هر فرد امكان ندارد كه به آن عمل كند. همانا این برای كسى است كه سال‌ها را بشناسد و بداند سال کبیسه چه زمان است سپس هلال ماه رمضان در اولین شب برای او صحيح میشود. پس چنانچه هلال برای شبش صحیح بود و او سال‌ها را شناخت، این حساب برای او درست است ان شاء الله.» (کافی، ج ۴، ص ۸۱)

🪶بیان:
✓در دو روایت قبل دیدیم که شمارش پنج روز را امام در قبال سوال از ابری بودن هوا فرمودند پس بعید نیست که وقتی در این روایت، حکایت از دستور امامان گذشته شده همان فرض ابری بودن مفروض باشد و پاسخ امام نیز مقید به حالتی است که هلال در یکم ماه رمضان در چند سال پیاپی به دلیل ابری بودن یا غبار هوا مخفی شده و نمی‌توان حساب کبیسه را فهمید. چه اینکه شهید اول نیز همین را برداشت کرده است (الدروس ج ۱ ص ۲۸۵). البته بنا بر تجربه در رصد هلال با پیشرفته ترین ابزار و نیز، محاسبات یقینی بر اساس قطعیات علم نجوم و اخترشناسی یعنی وقت طلوع ماه و طلوع آفتاب که از فاصله ی ماه از زمین و سرعت گردش آن به دور زمین به دست می‌آید -و همانطور که در ملاک امام صادق علیه السلام در روایت اول عرض شد این، راهِ کشف هلال نو بوده- و با آن می توان یکم هر ماه رمضان را که اول سال است از هزاران سال پیش تا هزاران سال بعد به دست آورد، این مساله اثبات شده است که فاصله ی دو سالِ کبیسه بیشتر از چهار سال نمی‌شود و در هر صورتی در هر پنج سال حداقل یکبار کبیسه رخ میدهد؛ بنابراین دستور امام در این روایت نیز به همین خاطر است؛ یعنی اگر چند سال پیاپی، یکم ماه رمضان بر ما مخفی شد باید نهایتاً سال پنجم را کبیسه فرض کنیم؛ چون از هر پنج سال حداقل یک سال، ۳۵۵ روزه خواهد بود. یعنی امام در این روایت به قدر متیقن امر کرده اند.
✓در بعضی از نسخه های این روایت به جای «الیه» در عبارت «و کتب الیه محمد بن فرج» لفظ «الی» آمده که دلالت می‌کند بیانات پایانی نیز از امام باشد نه از محمد بن فرج یا سیاری و به نظر می‌رسد نسخه ای که در دست شیخ کلینی بوده با «الی» آمده است و در نظر او این بیانات از امام بوده است؛ چون از ایشان سراغ نداریم که بیانات مصنف روایت را هم بیاورد.
✓بیان امام در پایان روایت، دربردارنده‌ی اساسی ترین نکات در تدوین و تنظیمِ تقویم هجری قمری است. آنجا که فرمود: «این فقط برای کسی ممکن است که سال‌ها را بشناسد و بداند سال کبیسه چه زمان است» که باز صحبت از «علم» و «معرفت» به معنای شناخت درست و یقینی شده است و بعد، فرمود: «سپس هلال ماه رمضان در اولین شب برای او صحیح می‌شود» یعنی اگر کسی یکم سال‌ها را بشناسد و بداند دقیقاً کدام سال، کبیسه است و کدام سال، کبیسه نیست آنوقت خواهد دید که هلال ماه رمضان در اولین شبی که رؤیت می‌شود برای او صحیح است. علاوه بر اینکه همین جمله نشان می‌دهد منظور از صحت، یعنی موافقت با قانون و قرارداد، می‌فهماند که هلال ماه رمضان طریقی است برای کشف سال‌های کبیسه؛ چون هلال ماه رمضان برای کسی که زمان کبیسه را می‌داند همیشه صحیح است؛ یعنی مثلاً اگر طبق حسابی که می‌داند یکم ماه رمضان چهارشنبه باشد و اولین شبی که هلال ماه رمضان رؤیت می‌شود چهارشنبه شب (یعنی شب پنج شنبه) باشد قطعاً علائم یکشبه خواهد داشت که نشان می‌دهد عمر هلال، یک شب و یک روز بوده و امشب شب دوم است و اگر در روز چهارشنبه و شب و روز پنج شنبه هوا ابری بود و اولین شبی که هلال ماه رمضان در آن دیده می‌شود پنج شنبه شب (یعنی شب جمعه) است، پس قطعاً علائم هلال دوشبه را خواهد داشت و اگر روز پنج شنبه و شب و روز جمعه نیز هلال مخفی بود و اولین شبی که هلال ماه رمضان در آن دیده می شود جمعه شب (یعنی شب شنبه) است پس حتماً سایه انداز و سه شبه خواهد بود. این یعنی همان «صحت هلال ماه رمضان در اولین شب». برای همین امام فرمود «اگر زمان کبیسه را بداند سپس هلال ماه رمضان برایش صحیح می‌شود» یعنی اگر قرارداد و حساب را نداند نمی‌داند امسال کبیسه است یا نه و در نتیجه هلال، مورد انتظار او نخواهد بود.

ادامه دارد…

(ادامه‌ی بیان روایت در پست بعد)

پ.ن: متن روایات در کامنت‌ها گذاشته می‌شود.

#فقه #احکام #فروع_دین #رؤیت_محوری #عدد_محوری #روزه #فطر

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 16:49


دفتر علم🪶📖 pinned «🌙به مناسبت شهادت امام هادی النقی علیه السلام و نزدیکی به ماه مبارک رمضان، یکی از مهم ترین و کلیدی ترین احادیث مبنایی منهج عددی از این امام را به همراه برخی پست‌های توضیحی مهم که در پاسخ به شبهاتِ «مدعیانِ بی‌سواد و دروغینِ عددی» است می‌گذاریم.⬇️⬇️⬇️»

دفتر علم🪶📖

04 Jan, 16:44


🌙به مناسبت شهادت امام هادی النقی علیه السلام و نزدیکی به ماه مبارک رمضان، یکی از مهم ترین و کلیدی ترین احادیث مبنایی منهج عددی از این امام را به همراه برخی پست‌های توضیحی مهم که در پاسخ به شبهاتِ «مدعیانِ بی‌سواد و دروغینِ عددی» است می‌گذاریم.⬇️⬇️⬇️

دفتر علم🪶📖

03 Jan, 04:40


💵رمز روان شناختیِ ثروت‌مندی و بی‌نیازی (=غنا) در فرمایش امام موسی کاظم علیه السلام

💰هشام گفت: امام موسی بن جعفر علیهما السلام به من فرمود: «ای هشام! هرکس، غنای بدون مال و راحتی دل از حسد و سلامت در دین را می‌خواهد پس باید در خواسته‌اش به سوی خداوند عز و جل، تضرع (ناله و زاری و اظهار عجز) کند که خداوند عقلش را به کمال برساند. پس هرکس عاقل شود، به آنچه کفایتش کند قناعت می‌کند و هرکس به آنچه کفایتش کند قناعت کرد، (غنی و) بی نیاز شد و هرکس به آنچه کفایتش کند قناعت نکند، هرگز تا ابد غنا (و بی نیازی) را درک نخواهد کرد!»

(الکافي ج ۱، ص ۱۳: أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ: ...يَا هِشَامُ مَنْ أَرَادَ اَلْغِنَى بِلاَ مَالٍ وَ رَاحَةَ اَلْقَلْبِ مِنَ اَلْحَسَدِ وَ اَلسَّلاَمَةَ فِي اَلدِّينِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ فَمَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ اِسْتَغْنَى وَ مَنْ لَمْ يَقْنَعْ بِمَا يَكْفِيهِ لَمْ يُدْرِكِ اَلْغِنَى أَبَداً)

🪶بیان:
یعنی رمز رسیدن به ثروت و بی‌نیازی مادی، «غنا و بی‌نیازی بدون مال» است! و راه آن نیز، قناعت کردن به مقداری از دنیا و نیازهای دنیوی که برای انسان کفایت می‌کند؛ مثلاً از غذا همان مقدار که نمیرد و توان عبادت و فعالیت داشته باشد برایش کافی باشد و بیشتر از آن را طلب نکند و دغدغه اش نباشد، و از لباس و پوشاک هم به اندازه‌ای در دلش خواهان باشد که او را بپوشاند و زیبا کند، و از لذت‌ها مثل جماع به قدری خواهان باشد که نیازش را برطرف کند و از حرام بی نیازش کند، هرچند بیش‌تر از این‌ها در غذا و لباس و لذت‌ها، حلال است اما در دلش فقط به مقدار کفایت راضی باشد و اگر به همان مقدار کفایت از این امور دنیوی را در اختیار دارد، خواهان و دغدغه‌مندِ بیش از این‌ها نباشد. مانند امام صادق علیه السلام که خودشان لباس زیرین را خشن و برای غافل نشدن از آخرت می‌پوشیدند و بیشتر از این هم از دنیا نمی‌خواستند اما برای رعایت عرف و اظهار نعمت و برتری در شایستگی در نعمات و زینت‌ها، لباس ظاهر را شیک و زیبا و تجملاتی می‌پوشیدند ولی در دل، بیش از همان مقدار کفایت را طالب و خواهان نبودند. این، رمز ثروت‌مند شدن است! رمز بی‌نیازی در دنیا است. اگر قانع و راضی نباشی، مالت را آنقدر هدر می‌دهی و تلف می‌کنی تا لذت‌های دنیا راضی‌ات کند ولی چون قانع نیستی راضی نمی‌شوی (مانند قماربازان که آنقدر بازی می‌کنند تا اینکه اموالشان به فنا می‌رود چون طمع دارند و قانع نیستند) پس اگر انسان به مقدار کفایتش، قانع باشد، مالش جمع می‌شود و با آن به آنچه خدا امر فرموده عمل می‌کند (مثلا ملک و باغ و مرکب می‌خرد و به والدین و عیالش انفاق می‌کند) و بدین سبب اموالش چندین برابر می‌شود و از همه بی‌نیاز می‌گردد.

#روانشناسی #روان‌شناسی #روان_شناسی #موفقیت #ثروت

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

31 Dec, 20:34


🎭چند اصل مهم روان‌شناسی و عزت نفس در کلام نورانی امام موسی کاظم علیه السلام

🧠هشام گفت: امام موسی بن جعفر علیهما السلام به من فرمود: «ای هشام! همانا عاقل، سخنی را به کسی که می‌ترسد تکذیبش کند نگوید، و از آن که نگران است از او باز دارد (و خودداری کند)، چیزی نخواهد، و به آنچه نمی‌تواند، وعده ندهد، و به چیزی که (دست‌یابی به) امیدش را سخت کند امید نبندد و به كارى كه مى‌ترسد به خاطر ناتوانی در آن، از دست برود اقدام نكند.»

(الکافي ج ۱، ص ۱۳: أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ: ...يَا هِشَامُ إِنَّ اَلْعَاقِلَ لاَ يُحَدِّثُ مَنْ يَخَافُ تَكْذِيبَهُ وَ لاَ يَسْأَلُ مَنْ يَخَافُ مَنْعَهُ وَ لاَ يَعِدُ مَا لاَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ وَ لاَ يَرْجُو مَا يُعَنَّفُ بِرَجَائِهِ وَ لاَ يُقْدِمُ عَلَى مَا يَخَافُ فَوْتَهُ بِالْعَجْزِ عَنْهُ.)

#روانشناسی #روان‌شناسی #روان_شناسی #عزت_نفس

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

30 Dec, 20:27


⬆️
عزیزانی که تازه با مبنای ما آشنا شدند:
ابتدای سال قمری در مکتب اهل بیت علیهم السلام ، یکم ماه رمضان است و تقویم فوق، اوقات قمری سال ١٤٤٦ ه.ق واقعی را از یکم ماه رمضان گذشته (يعنی از یکم ماه رمضان ۱۴۴۵ رسمی) تا آخرین روز شعبانِ پیش رو نشان می‌دهد.

دفتر علم🪶📖

30 Dec, 20:26


🪶تقویم ١٤٤٦ ه.ق (نوشتار زیر تقویم در داخل فایل خوانده شود)

بنا بر آنچه گفته شد (اینجا) اولین روز سال، یکم ماه رمضان است؛ لذا در این تقویم، یکم سال ١٤٤٦ از اولین روز ماه رمضان سال ١٤٤٥ رسمی حساب شده و سپس یکم واقعی و قراردادی هر ماه ثبت گردید.
برای اعمال شرعی همچون روزه، عید فطر، حج، عید قربان و … می‌بایست به ستون آبی در سمت چپ جدول عمل نمود ولی برای اعمالی همچون حجامت، سفر، انعقاد نطفه و … اوقات واقعی (ستون یکم واقعی ماه) ملاک است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید سال ١٤٤٦ ه.ق سال کبیسه بوده و مدت ایام آن ٣٥٥ روز است که بر طبق قواعد شرعی بر اساس منهج عددی، آن یک روزِ کبیسه در قرارداد و حساب تقویم به ماه ذوالحجة اضافه شده و در این سال، این ماه ۳۰ روزه قرارداد می‌شود.
ناگفته نماند که انجام قرعه نیز -که امام آن را در هنگام تردید در حکم، «جایز» و «مصیب» دانسته- ماه ذوالحجة را به عنوان ماه قراردادی کبیسه نشان داد.

پ.ن:
✓اطلاعات ماه و خورشید از نرم افزار LunaSolCal و بر اساس افق تهران است.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

#فقه #احکام #فروع_دین #اصول_فقه #تقیه #رؤیت_محوری #عدد_محوری #روزه #فطر

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

21 Dec, 18:33


اگر در حین انجام کاری مهم، امام زمان علیه السلام ظهور‌ کرد، چه کنیم؟

روایت اول:
شهاب گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمود: «اگر گمان بردی یا به تو خبر رسید که فردا این امر (یعنی ظهور) رخ می‌دهد، پس هرگز طلب روزی (و کاسبی حلال) را رها مکن و اگر می‌توانی که سربار نباشی پس چنین کن.» (الکافي ج ۵، ص ۷۹: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ شِهَابِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنْ ظَنَنْتَ أَوْ بَلَغَكَ أَنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ كَائِنٌ فِي غَدٍ فَلاَ تَدَعَنَّ طَلَبَ اَلرِّزْقِ وَ إِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ لاَ تَكُونَ كَلاًّ فَافْعَلْ.)

روایت دوم:
امام صادق علیه السلام فرمود: «ای هشام! حتی اگر دیدی دو لشکر رودررو شدند، پس طلب روزی (و کاسبی حلال) در آن روز را رها مکن!» (الکافي ج ۵، ص ۷۸: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْمِنْقَرِيِّ عَنْ هِشَامٍ اَلصَّيْدَلاَنِيِّ [اَلصَّيْدَلاَنِيِّ خ ل] قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: يَا هِشَامُ إِنْ رَأَيْتَ اَلصَّفَّيْنِ قَدِ اِلْتَقَيَا فَلاَ تَدَعْ طَلَبَ اَلرِّزْقِ فِي ذَلِكَ اَلْيَوْمِ.)

🪶بیان:
از این دو روایت فهمیده می‌شود که امر ظهور امام زمان علیه السلام نباید موجب تعطیلی و رها کردن امور مهمه شود. پس حتی اگر در حین کاسبی یا محل کار و حتی در خانه در حین خلوت با همسر یا در حین اظهار محبت به فرزندان و یا به والدین، ظهور حضرت رخ داد نباید آن را رها کرد و پریشان شد. بلکه باید این امور را به پایان رساند و سپس پیگیر اخبار ظهور حضرت شد؛ زیرا پیگیری نکردن ما ضرری به این امر وارد نمی‌کند و خداوند و امام زمان نیازی به پیگیری ما ندارند بلکه از ما خواسته شده تا آنچه دستور می‌فرمایند انجام دهیم و تسلیم باشیم.

#عقاید #اعتقادات #احکام

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

10 Dec, 16:25


👌🏻پاسخ‌های خوب و مستند شیخ مرتضی کهرمی به عایشه خانوم بیزینس مِنی که برای توجیه شرعی بیزینس خود، آن دروغ‌ها را به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بست و سپس خود را هم تراز ایشان قیاس کرد.

❗️با وجود این پاسخ‌های مستند و خوب، متاسفانه در کامنت‌های این پست در اینستاگرام، حمله‌ی لشکریان شیطان و عائشات مذهبی را می‌بینید که چگونه با انگشت در گوش و دست بر چشم، تمام این روایات و پاسخ‌های مستند را ندیده و نشنیده گرفته و بر دروغ بستن به آن حضرت و قیاس خود با ایشان اصرار ورزیدند. خداوند مردان زن ذلیلی که حامی این افکار زنان هستند را لعنت کند.

برای دیدن کامنت‌ها و حمله‌ی عائشات و کفرورزیدنشان به این شیخ بی‌نوای مدافع حضرت زهرا سلام الله علیها، این لینک را باز کنید.

#عقاید #اعتقادات

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

08 Dec, 17:29


وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنکُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ (آل عمران/۱۴۰)

«و این روزگار (دنیا) را بین مردم دست به دست می‌کنیم تا خداوند کسانی که ایمان آوردند را ببیند و از میان شما گواهانی برگزیند و خداوند، ظالمان را دوست ندارد»

اميرالمؤمنین علیه السلام روزی در مسجد کوفه و رو در روی مردم فرمودند:
«ای مردم! ما گرفتار روزگاری ستمگر و زمانی سخت و دشوار شده ایم... باید دنیا در نظر شما خوارتر و بی‌ارزش‌تر از پوست جو و ریزه های دم قیچی باشد.
از گذشتگان درس بگیرید قبل از اینکه آیندگان از کار شما درس بگیرند. دنیا را رها کنید که ناپسند است. آن‌ها که از شما دل بسته تر به دنیا بودند می‌بینید که رهایش کرده‌اند. ای وای! چه بسیار فریب نیرنگ او را خوردند به خیال اینکه مادر شیرده‌ی آن‌ها است و چه بسیار دلبستگان به دنیا زیان دیدند وقتی این مادر قطع شیر از آن‌ها کرد!» (نهج البلاغة ج ۱، ص ۷۴: متن عربی در کامنت)

#عقاید #اعتقادات

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

08 Dec, 16:48


🖤زمینه، زبان حال امیرالمؤمنین علیه السلام🖤

۹ بهمن ۱۳۹۷

بند اول
00:00 گوشه اول: گل سرخ و ارغوانی
00:29 گوشه دوم: ای گل امیدم، ز غم خمیدم
1:14 گوشه سوم: از غم تو بی تابم مهتابم
1:33 گوشه چهارم: فاطمه جان

بند دوم
2:04 گوشه اول: یه نگاهی کن به یارت
2:20 گوشه دوم: ای کبوتر من
3:02 گوشه سوم: بشکنه دستی که باعث شده روی نیلی
3:41 گوشه چهارم: آرام جان، روح و روان

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

06 Dec, 16:12


❗️بلایی که سقیفه و ابوبکر و عمر بر سر جهان آوردند

كميت بن زيد اسدى (شاعر معروف اهل بيت) گويد: خدمت امام باقر عليه السلام شرفياب شدم حضرت فرمود: «اى كميت بخدا اگر مالى در نزد ما بود به تو می‌داديم ولى براى تو باشد آنچه را رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) به حسان بن ثابت (شاعر) فرمود كه (به او فرمود:) پيوسته روح القدس همراه تو است تا آنگاه كه از ما دفاع كنى»
گويد: عرض كردم: از حال آن دو مرد (يعنى ابو بكر و عمر) به من خبر بده.
حضرت بالش را برداشت و آن را تا كرده در زير سينه‌اش گرفت سپس فرمود: «به خدا اى كميت به اندازۀ لیوان حجامتى خون ريخته نشود، و نيز هيچ مالى به ناحق گرفته نشود و هيچ سنگى از سنگ ديگر نغلتد مگر اینکه آن، به گردن آن دو نفر است! (زیاده از رجال الکشی←) تا روزی که قائم ما قیام کند. و ما گروه بنی هاشم، بزرگانمان و کودکانمان را به بدگویی و برائت از آن دو نفر امر می‌کنیم.»

(الکافي ج ۸، ص ۱۰۲: وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشِيرٍ اَلْأَسَدِيِّ عَنِ اَلْكُمَيْتِ بْنِ زَيْدٍ اَلْأَسَدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ وَ اَللَّهِ يَا كُمَيْتُ لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا قَالَ قُلْتُ خَبِّرْنِي عَنِ اَلرَّجُلَيْنِ قَالَ فَأَخَذَ اَلْوِسَادَةَ فَكَسَرَهَا فِي صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ يَا كُمَيْتُ مَا أُهَرِيقَ مِحْجَمَةٌ مِنْ دَمٍ وَ لاَ أُخِذَ مَالٌ مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ وَ لاَ قُلِبَ حَجَرٌ عَنْ حَجَرٍ إِلاَّ ذَاكَ فِي أَعْنَاقِهِمَا.
اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی) ج ۱، ص ۲۰۶: نَصْرُ بْنُ صَبَّاحٍ ، قَالَ حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْبَصْرِيُّ ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جُمْهُورٍ اَلْقُمِّيُّ ، قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ بَشَّارٍ اَلْوَشَّاءُ ، عَنْ دَاوُدَ بْنِ اَلنُّعْمَانِ ، قَالَ: دَخَلَ اَلْكُمَيْتُ فَأَنْشَدَهُ، وَ ذَكَرَ نَحْوَهُ ثُمَّ قَالَ فِي آخِرِهِ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مَعَالِيَ اَلْأُمُورِ وَ يَكْرَهُ سَفْسَافَهَا، فَقَالَ اَلْكُمَيْتُ : يَا سَيِّدِي أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ وَ كَانَ مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً وَ كَسَرَ فِي صَدْرِهِ وِسَادَةً ثُمَّ قَالَ سَلْ! فَقَالَ أَسْأَلُكَ عَنِ اَلرَّجُلَيْنِ فَقَالَ يَا كُمَيْتُ بْنُ زَيْدٍ مَا أُهَرِيقَ فِي اَلْإِسْلاَمِ مِحْجَمَةٌ مِنْ دَمٍ وَ لاَ اُكْتُسِبَ مَالٌ مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ وَ لاَ نُكِحَ فَرْجُ حَرَامٍ إِلاَّ وَ ذَلِكَ فِي أَعْنَاقِهِمَا إِلَى يَوْمِ يَقُومُ قَائِمُنَا ، وَ نَحْنُ مَعَاشِرَ بَنِي هَاشِمٍ نَأْمُرُ كِبَارَنَا وَ صِغَارَنَا بِسَبِّهِمَا وَ اَلْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا)

#عقاید #اعتقادات

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

05 Dec, 20:55


❗️عایشه پلاس با عشوه‌‌های ثروتمندانه

⚠️کلام معصوم را بخوانید تا گول این عایشه‌گان را نخورید:

امام صادق علیه السلام فرمود: «۲۰ هزار درهم از راه حلال جمع شدنی نیست. کسی که ۳۰ هزار درهم دارد، موجب هلاکت او می‌شود. و کسی که مالک صد هزار درهم است از شیعیان ما نیست
در حدیثی دیگر فرمود: «...هرگز ۱۰ هزار درهم از راه حلال جمع نمی‌شود...»
عطیه گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم فرمود: «...شیعیان ما بیش از صدهزار و یا ۵۰ هزار و یا ۴۰ هزار ندارند و اگر بخواهم می‌گویم ۳۰ هزار، و هرگز هیچ مردی نمی‌تواند ۱۰ هزار از راه حلال جمع کند» (چه رسد به زن که امام رضا علیه السلام فرمود در تجارت و کسب مال در محظوریت هستند)

منابع و اسناد و متن عربی کامل این روایات در کامنت‌ها.

🪶هر درهم شرعی = ۲/۵ گرم نقره است؛ پس ۱۰ هزار درهم (حداکثر جمع مال حلال) = ۲۵ هزار گرم نقره است که در خوشبینانه‌ترین حالت، با احتساب نقره‌‌ی ۹۹۹، می‌شود: ۲ میلیارد و ۲۴۶ میلیون تومان!

❗️عایشه‌گری یعنی این احادیث را نبینی ولی برای توجیه اموال نامعلومت آن دروغ‌ها را (در کلیپ سوم) به حضرت زهرا سلام الله علیها ببندی!

#عقاید #اعتقادات

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

05 Dec, 19:02


🖤💔کمی روضه بخوانیم:

على بن اسباط‍‌ گويد: چون موسى بن جعفر عليه السلام بر مهدى عباسى وارد شد، ديد (مشغول دادخواهى است و) آنچه از مردم به ظلم گرفته‌اند برميگرداند. فرمود: «اى امير المؤمنين چرا آنچه از ما به ظلم گرفته شده بما برنميگردانند؟» مهدى عباسی گفت: اى ابا الحسن! موضوع چيست‌؟ فرمود: «همانا خداى تبارك و تعالى چون فدك و حومه آن را براى پيغمبرش فتح نمود، و بر آن اسب و شتر رانده نشد (با جنگ گرفته نشد) خدا بر پيغمبرش صلى الله عليه و آله اين آيه نازل فرمود:«حق خويشاوندان را بده: (۲۸ سوره ۱۷)» پيغمبر صلّى اللّٰه عليه و آله ندانست آنها كيانند، به جبرئيل مراجعه كرد، جبرئيل هم بپروردگارش مراجعه نمود، خدا به او وحى فرمود: فدك را به فاطمه بده، پيغمبر صلّى اللّٰه عليه و آله فاطمه را خواست و به او فرمود: فاطمه! خدا به من امر فرموده كه فدك را به تو دهم، فاطمه گفت: يا رسول اللّٰه من هم از شما و از خدا پذيرفتم. و تا زمانى كه پيغمبر صلّى اللّٰه عليه و آله زنده بود، وكلاء فاطمه آنجا (در فدک) بودند، و چون ابوبكر به حكومت رسيد، وكلاء آن حضرت را از آنجا بيرون كرد، فاطمه نزد ابوبكر آمد و از او خواست فدك را به وى برگرداند. ابو بكر گفت: شخص سياه پوست يا سرخ پوستى (هر كس باشد) بياور تا به نفع تو در اين باره گواهى دهد فاطمه اميرالمؤمنين و حسن و حسین عليهم السلام و ام ايمن را آورد تا بنفع او گواهى دادند، ابو بكر برايش نوشت كه متعرضش نشوند. فاطمه بيرون آمد و نامه را همراه داشت كه به عمر برخورد. عمر گفت: دختر محمد! چه همراه دارى‌؟ فرمود: نامه‌اي تست كه پسر ابى قحافه (=ابوبکر) برايم نوشته است، گفت: آن را به من نشان ده، فاطمه نداد، عمر آن را از دستش چنگ زد (و کشید) و در آن نگاه انداخت سپس روى آن تُف کرد و (نوشته را) پاك كرد و کاغذ را پاره نمود و به فاطمه گفت: اين فدك را پدرت با راندن اسب و شتر نگرفته است كه تو بخواهى ريسمان بگردن ما گذارى!» (و ما را محكوم كنى يا برده خود سازى← از شدت حسادت و بغض با بنی هاشم، تاب دیدن اینکه اهل بیت مالک فدک باشند را نداشت)
مهدى عباسى به امام کاظم علیه السلام گفت: اى ابا الحسن! حدود فدك را به من بگو، فرمود: «يك حدش كوه احد و حد ديگرش عريش مصر و حد ديگرش سيف البحر و حد ديگرش دومة الجندل است،» مهدى گفت همه اينها؟! فرمود: ای امير المؤمنين همه اينها؛ زيرا همه اينها از زمين‌هائى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله، اسب و شتر بر اهل آن نرانده است،» مهدى گفت: مقدار زيادی است و در آن تأمل كرد!

(الکافي ج ۱، ص ۵۴۳: علي بن محمد بن عبد اللّٰه عن بعض أصحابنا أظنه السیاري و تهذيب الأحکام ج ۴، ص ۱۴۸: السياري عن ابن أسباط قال لما ورد أبو الحسن موسى ع على المهدي رآه يرد المظالم فقال يا أمير المؤمنين ما بال مظلمتنا لا ترد فقال له و ما ذاك يا أبا الحسن قال إن اللّٰه تعالى لما فتح على نبيه ص فدك و ما والاها لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب فأنزل اللّٰه على نبيه ص وَ آتِ ذَا الْقُرْبىٰ حَقَّهُ فلم يدر رسول اللّٰه ص من هم فراجع في ذلك جبرئيل و راجع جبرئيل ربه فأوحى اللّٰه إليه أن ادفع فدك إلى فاطمة فدعاها رسول اللّٰه ص فقال لها يا فاطمة إن اللّٰه أمرني أن أدفع إليك فدك فقالت قد قبلت يا رسول اللّٰه من اللّٰه و منك فلم يزل وكلاؤها فيها حياة رسول اللّٰه ص فلما ولي أبو بكر أخرج عنها وكلاءها فأتته فسألته أن يردها عليها فقال لها ائتيني بأسود أو أحمر يشهد لك بذلك- فجاءت بأمير المؤمنين ع و الحسن و الحسین علیهم السلام و أم أيمن فشهدوا لها فكتب لها بترك التعرض فخرجت و الكتاب معها فلقيها عمر فقال ما هذا معك يا بنت محمد قالت كتاب كتبه لي ابن أبي قحافة قال لها أرينيه فأبت فانتزعه من يدها و نظر فيه ثم تفل فيه و محاه و خرقه فقال لها هذا لم يوجف عليه أبوك بخيل و لا ركاب فضعي الحبال في رقابنا- فقال له المهدي يا أبا الحسن حدها لي فقال حد منها جبل أحد و حد منها عريش مصر و حد منها سيف البحر و حد منها دومة الجندل فقال كل هذا قال نعم يا أمير المؤمنين هذا كله إن هذا كله مما لم يوجف أهله على رسول اللّٰه ص بخيل و لا ركاب فقال كثير و أنظر فيه)

🔥لعنت خدا و ملائکه‌اش بر غاصب فدک، تا ابد

#عقاید #اعتقادات #تاریخ

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

04 Dec, 20:49


⬆️برای عزیزانی که میخواهند امشب و فردا و این ایام مقتل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به صورت مستند بخوانند و بدانند بر آن حضرت چه گذشت و چرا آن وقایع رخ داد.

دفتر علم🪶📖

04 Dec, 20:47


🔹️هجوم به خانه صدیقه طاهره علیها السلام ( فارسی )

🔻عبدالزهراء مهدی


@stack114

دفتر علم🪶📖

04 Dec, 20:10


🏴در تسلیت این ایام، دیدن گریه‌های سوزناک این مستبصر آفریقایی را کافی دانستم. ببینید که او پس از تماشای یک فیلم از واقعه‌ی هجوم به خانه‌ی وحی و ضرب و شتم دختر پیامبر -صلوات الله علیهما- و اطلاع از نحوه‌ی شهادت ایشان چگونه می‌گرید.🏴

🖤شهادت ام الائمه، مادر سادات، حجة الله علی الحجج، انسیة الحوراء، سیدة نساء العالمین، حضرت فاطمة الزهراء سلام الله علیها بر محضر امام زمان علیه السلام و همه‌ی شیعیان آن حضرت تسلیت باد.🖤

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

02 Dec, 17:38


❗️پاسخ محکم و قاطع رسول خدا صلی الله علیه و آله به زن زیاده‌خواه و فمنیستی که به نمایندگی از کل زنان آمده بود تا با ادله‌ی دینی، "تساوی زن و مرد در اسلام" را اثبات کند!

⚠️به عایشه‌های فمنیست مذهبی که با استناد به آیاتی مانند «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ...» در صدد اثبات "تساوی زن و مرد در اسلام" هستند توصیه می‌شود این روایت را نخوانند که کافر نشوند!

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: زنی آمد و رو به روی رسول خدا صلی الله علیه و آله ایستاد و گفت: پدر و مادرم فدایت شود! ای رسول خدا! من نماینده‌ی زنان به سوی شما هستم! هیچ زنی نیست که (خبرِ) این آمدنم به سوی شما به او برسد مگر اینکه این (خبر) او را خوشحال می‌کند.
ای رسول خدا! همانا خداوند عز و جل پروردگار مردان و زنان است و آفریدگار مردان و زنان و روزی دهنده‌ی مردان و زنان است و همانا آدم علیه السلام پدر مردان و زنان است و حواء، مادر مردان و زنان. و همانا شما فرستاده‌ی خدا به سوی مردان و زنان هستید. پس چرا در شهادت و میراث، یک مرد با دو زن برابری می‌کند؟!
پس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ای زن! این‌ها حکمی است از سوی فرمانروایی عادل و حکیم که ستم نکرده و بدی نمی‌کند و سخت نمی‌گیرد. (یعنی خیال نکن که خدا با احکامش و با محدود کردن زن‌ها در بعضی امور، به زن‌ها ظلم کرده) آنچه خداوند از شما بازداشته به او سودی نمی‌رساند و آنچه به شما بخشیده از او کم نمی‌کند و کارها را با علمش تدبیر کرده است. ای زن! برای اینکه شما زنان، در دین و عقل، ناقص هستید!»
آن زن گفت: ای رسول خدا! و نقصان دین ما چیست؟
حضرت فرمود: «همانا یکی از شما نیمی از روزگارش را می‌نشیند و به خاطر حیض نماز نمی‌خواند و همانا شما زنان بسیار نفرین کرده و به نعمت‌ها کفر می‌ورزید! یکی از شما ده سال یا بیشتر نزد مردی می‌ماند و آن مرد به او نیکی می‌کند و به او نعمت می‌رساند پس همینکه دستان آن مرد یک روز تنگ شود یا با زن بحث و جدل کند، زن به او می‌گوید: هرگز از تو هیچ خیری ندیدم!
پس کدام یک از زنان است که رفتارش چنین نباشد؟!
پس آنچه که از این نقصان به زن رسیده، آزمایشی بر اوست که صبر کند و خدا هم پاداش او را بزرگ گرداند. پس مژده بده! (و خوشحال باش که این، فرصتی است برای تو تا با صبر و تسلیم شدن در برابر این احکام، پاداش بگیری و بهشتی شوی!)
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هیچ مرد پستی نیست مگر اینکه زنِ پست از او پست‌تر است و هیچ زن صالحی نیست مگر اینکه مرد صالح از او برتر است و خداوند هرگز زن را با مرد برابر نکرده مگر همان برابریِ خدا در فاطمه سلام الله علیها با علی علیه السلام و الحاقش به او (یعنی در شهادت و گواهی). و ایشان زنی است که بر همه‌ی زنانِ جهان‌ها برتری دارد (که این بخش از روایت را عایشه‌گان تحریف کردند و نوشتند: و ایشان زنی است که بر همه‌ی مردان جهان‌ها برتری دارد: اینجا). و همچنین برابری حسن و حسین و الحاق خداوند آن دو را به برترین و گرامی‌ترین‌ افراد، آن زمان که ایشان را در مباهله داخل کرد. پس در شهادت، فاطمه را به محمد و علی الحاق کرده و حسن و حسین علیهم السلام را هم به ایشان ملحق نمود...»

منبع:
📚تفسیر العسکري (الاطروش)، ج ۱، ص ۶۵۶
📚بحارالأنوار، ج ۱۰۰، ص ۲۵۹

✍🏻بیان:
✓متن عربی روایت اینجا
✓استدلال کاملاً مضحک و زنانه‌ی آن زن پیداست که جز از یک عقل ناقص برنمی‌آید؛ چون اگر خدا پروردگار و خالق و رازق دو موجود باشد به چه دلیل باید آن دو موجود در حق و حقوق هم با هم برابر باشند؟!😄 اگر خداوند، هم به انسان و هم به حیوان روزی می‌دهد پس آیا این دو با هم برابرند؟!😄 اگر خداوند در قرآن فرموده، هم به مردان مسلمان و هم به زنان مسلمانی که عمل نیک انجام دهند پاداش می‌دهیم پس آیا این مساوی با برابری زن و مرد است؟!😄 خب خداوند به جن و انس هم اگر عمل صالح انجام دهند پاداش می‌دهد پس باید بگوییم انسان با جن برابر است؟!😄 برای همین بود که حضرت در پاسخش فرمودند: «ای زن! خداوند این احکام را با علمش تدبیر کرده!» یعنی خدا را مثل خودت کم عقل و نادان فرض کردی؟!
✓دیدید با اینکه آن زن به نمایندگی از کل زنان آمده بود اما هرگز رسول خدا صلی الله علیه و آله حاضر نشد به خاطر خوشایند او و زنانی که این زن نماینده‌ی آنان بود، سر سوزنی از دین را طبق خوشایند زنان تحریف کند بلکه قاطع و صریح به آن زن فرمود: «شما در عقل و دین، ناقص هستید و بسیار کفر می‌ورزید و کدامتان است که چنین نباشد؟!»
✓البته در آن زمان حضرت زینب سلام الله علیها هنوز کودک بودند و بالغ نشده و در جمعیت "زنان" (و در معنای «المرأة» و «النساء») داخل نبودند وگرنه ما معتقدیم آن حضرت نیز بعد از مادر گرامی‌شان استثناء بوده و صاحب عصمت و برابری در شهادت با مردان هستند.

#عقاید #اعتقادات #احکام

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

02 Dec, 16:34


ادامه...

⚠️ملاحظه کنید.
نتیجه‌ی ورود زن‌ها به دین و دین فهمی را ملاحظه کنید.
خود را به هر دری می‌زنند تا منکر تصریح و نص دین بر «برتری مردان بر زنان» شوند (الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض؛ و للرجال علیهن درجة و...)
بعضی از این عایشه‌گان با نوشتن مقالاتی در تضعیف و رد روایاتِ متواترِ «نقص عقل زنان» و بعضی دیگر با تلاش برای برتر جلوه دادن «حضرت فاطمه سلام الله علیها» بر دیگر معصومین، دارند خود را می‌کُشند تا صراحت دین بر برتری مرد بر زن را انکار کنند حتی اگر شده با اثبات برتری حضرت فاطمه سلام الله علیها بر پیامبر و امیرالمومنین علیهما السلام! تا دلشان خنک شود که یک زن، از همه‌ی انسان‌های عالم حتی از پیامبر و امیرالمومنین هم بالاتر شده است!

گویا که دین هیچ مسأله‌ی مهم‌تری از اینکه کدام معصوم بالاتر است و کدام پایین‌تر ندارد! (→دغدغه‌ی عقل ناقص)

⁉️مردستیزی تا کجا؟! دین ستیزی تا چه حد؟

از همه جالب تر اینکه نیم خط قبل تر از عبارت مدنظر از همین روایت، تصریح بر برتری مردان بر زنان دارد:
ثُمَّ قَالَ لَهَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : مَا مِنْ رَجُلٍ رَدِيٍّ إِلاَّ وَ اَلْمَرْأَةُ اَلرَّدِيَّةُ أَرْدَى مِنْهُ، وَ لاَ مِنِ اِمْرَأَةٍ صَالِحَةٍ إِلاَّ وَ اَلرَّجُلُ اَلصَّالِحُ أَفْضَلُ مِنْهَا‌ (ترجمه: سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن زن فرمود: «هیچ مرد پستی نیست مگر اینکه زنِ پست، از او پست‌تر است! و هیچ زن صالحه‌ای نیست مگر اینکه مرد صالح از او برتر است!»)

و باز از آن جالب‌تر اینکه این روایت، یک روایت طولانی از پاسخ کوبنده‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله به یک زن فمنیستِ زیاده خواه است که مدعی «تساوی زن و مرد در قرآن و دین» بود که حضرت با صراحت کلام و بدون ذره‌ای ملاحظه‌‌ی اینکه «نکند آن زن ناراحت شود» پاسخش را محکم می‌دهند و می‌فرمایند «در شهادت و ارث، نصف مردان هستید چون که عقل و دینتان ناقص است!» (که متن کامل‌تر روایت را در پست بعد خواهیم گذاشت.)

اما این عایشه‌‌گان برای التیام بخشیدن به کفرشان در برابر این روایت، کل آن‌ را سانسور کرده و فقط به یک قسمت از آن چسبیدند و همان را هم تحریف کردند تا با دروغ بستن به دین، نشان دهند که برترین انسان عالم یک زن است!

پیشتر در ویس (تایم 05:50) گفتم:
آن حضرت چه ربطی به شما دارد و شما چه ربطی به آن حضرات و بانوان اهل بیت دارید؟!

اصلا فرض کنیم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حتی از پدر و شوهرشان هم بالاتر! خب به شما چه؟! چه سودی به حال شما دارد؟! چه حقی از حقوق شوهر بر شما را کم می‌کند؟! چه حکمی از احکام شریعت مبنی بر حقوق محدود شما زن‌ها را تغییر می‌دهد؟!
حق ارثتان بیشتر می‌شود؟ حق چندهمسری مردان از بین می‌رود؟ حق آزادی مرد در طلاق دادنتان برداشته می‌شود؟ تکلیف به اطاعت محض از شوهر از شما برداشته می‌شود؟ عدمِ حقِ مطالبه‌ی مهریه بیش از مهرالسنة (تقریبا برابر با ۴ سکه طلا) تغییر می‌کند؟!

این تلاش‌های ضعیفِ شما ضعیفه‌های ناقص العقل و شما فمنیست‌های مذهبیِ چادر به دهان، هیچ فایده‌ای ندارد. جز اینکه چهارتا مرد ترسوی زن ذلیلِ پست را فریب دهید و آتش جهنم خود را شعله‌ور تر کنید هیچ نتیجه‌ای در بر ندارد. برای همین با من که این احادیث و احکام الهی را نشر می‌دهم و به صورت‌های زشت و کریهِ شما‌ عایشاتِ کافرات می‌کوبم می‌جنگید و انواع و اقسام تهمت‌ها و کید‌ها را علیه من به کار می‌برید که مبادا مرد‌های بیشتری آگاه شوند و روزگار بر شما تنگ آید و زیاده خواهی‌هایتان از بین برود. کور خواندید.

متن کامل‌ترِ این روایت را می‌گذارم تا بیش‌تر از این، از کفر وجودتان آتش بگیرید.🔥

(پست بعد حتماً خوانده شود)

دفتر علم🪶📖

02 Dec, 15:56


⚠️شیطنت و کید زنانه در تحریف یک روایت توسط عایشه‌گان

از عبارت مد نظر در این روایت، پیرامون فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها، تنها دو نسخه وجود دارد: ۱-نسخه بحار: هي إمرأة بأفضل رجال العالمين ۲-نسخه‌ اصلی: هي إمرأة تفضل نساء العالمين‌

بر اساس قواعد نسخه‌شناسی پر واضح است که بین «نقل از یک منبع» و «نسخه‌ای از خود آن منبع»، قطعاً نسخه‌ی خود آن منبع بر نقلی که از آن شده ترجیح دارد (نساء العالمین: زنان جهانیان)
با این وجود، حتی ترجمه‌ی نقل بحار از این روایت، به هیچ عنوان آن چیزی که این عایشه‌گان ارائه داده‌اند نیست. بلکه معنای عبارت «هي إمرأة بأفضل رجال العالمين» این است: «او زنِ برترینِ مردانِ جهانیان (یعنی زن امیرالمؤمنین) است»

❗️ببینید این عایشه‌گان چگونه با کید زنانه‌ی خود و با عقل ناقصشان لفظ روایت را تحریف کرده و یک کلمه از یک نسخه (تفضل) را گرفته و با نسخه‌ی دیگر (رجال) آمیخته تا عبارت مدنظرشان را به دست آورده و آن را با دروغ به معصوم نسبت دهند.
که چه شود؟!
که ثابت کنند برترین انسان عالم یک «زن» است نه «مرد»! تا آتش کفرشان در برابر نص دین بر «برتری مردان بر زنان» آرام گیرد!

ادامه در پست بعد

دفتر علم🪶📖

30 Nov, 16:06


امام صادق عليه السلام فرمود: چون خداوند بنده‌ای را در اصل خلقتش كافر بيافريند آن بنده نميرد تا اینکه خداوند بدى‌ها را مورد پسندش گرداند. پس به بدی‌ها نزدیک می‌شود و خداوند او را به كبر و زورگوئى (يا هرزگى) دچار می‌کند، پس دلش سخت شده و خُلقش بد و چهره‌اش غلیظ (و ضمخت و خشن) و فحاشی‌اش آشكار گشته و شرم و حیائش كم می‌گردد و خداوند پرده‌‌ (عفت و پرهیزکاری) او را می‌درد و مرتکب حرامها می‌شود و از آنها جدا نمی‌گردد، سپس مرتکب نافرمانی‌هاى خدا می‌شود و اطاعت از او را بد (یا ناخوش) می‌دارد و به مردمان بپرد و از ستيزه (و خصومات) سير نشود. پس، از خداوند عافيت بخواهيد و از او طلب عافیت کنید.

الکافي ج ۲ ص ۳۳۰: علي بن إبراهیم عن أبيه عن محمد بن حفص عن إسماعيل بن حبيش عمن ذكره عن أبي عبد الله ع قال إذا خلق الله العبد في أصل الخلقة كافرا لم يمت حتى يحبب الله تعالى إليه الشر فيقرب منه فابتلاه بالكبر و الجبریة فقسا قلبه و ساء خلقه و غلظ وجهه و ظهر فحشه و قل حياؤه و كشف الله تعالى ستره و ركب المحارم و لم ينزع عنها ثم ركب معاصي الله تعالى و أبغض طاعته و وثب على الناس لا يشبع من الخصومات فسلوا الله تعالى العافية و اطلبوها منه.

دفتر علم🪶📖

30 Nov, 14:41


ادامه...

٤/٤



روایت سیزدهم؛ نسبت «زنازاده» و «زناکار» حتی به مجوسیان هم حرام است:
مردی در نزد امام صادق علیه السلام یک مرد مجوسی (زرتشتی) را زناکار خواند. پس امام فرمود: «خاموش» گفت: او با مادر یا خواهرش نکاح می‌کند! حضرت فرمود: «این در نزد آن‌ها در دینشان نکاح است.» (الکافي ج ۵، ص ۵۷۴ و تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۴۸۶: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَذَفَ رَجُلٌ رَجُلاً مَجُوسِيّاً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ مَهْ فَقَالَ اَلرَّجُلُ إِنَّهُ يَنْكِحُ أُمَّهُ أَوْ أُخْتَهُ فَقَالَ ذَلِكَ عِنْدَهُمْ نِكَاحٌ فِي دِينِهِمْ)


روایت چهاردهم:
نزد امام صادق علیه السلام بودم که مردی از من پرسید: طلبکارت چه کرد؟ گفتم: او که زانیه‌زاده است! پس امام با نگاهی سخت (و خشمگین) به من نگاه کرد. گفتم: فدایت شوم! او مجوسی است. مادرش خواهرش است! فرمود: «آیا این در دینشان نکاح نیست؟» (الکافي ج ۷، ص ۲۴۰ و علل الشرایع ج ۲، ص ۵۴۰ و تهذيب الأحکام ج ۱۰، ص ۷۵: عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْحَذَّاءِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَسَأَلَنِي رَجُلٌ مَا فَعَلَ غَرِيمُكَ قُلْتُ ذَاكَ اِبْنُ اَلْفَاعِلَةِ فَنَظَرَ إِلَيَّ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ نَظَراً شَدِيداً قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّهُ مَجُوسِيٌّ أُمُّهُ أُخْتُهُ فَقَالَ أَ وَ لَيْسَ ذَلِكَ فِي دِينِهِمْ نِكَاحاً.)


روایت پانزدهم:
امام صادق عليه السّلام فرمود: «كسى كه مردم از زبانش بترسند، او در آتش است.» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۷: عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: مَنْ خَافَ اَلنَّاسُ لِسَانَهُ فَهُوَ فِي اَلنَّارِ.)


روایت شانزدهم:
از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلم فرمود: «بدترين مردم در روز قيامت نزد خدا كسانى هستند كه از ترس بدى و شر آنها احترام و اكرامشان كنند.» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۶: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : شَرُّ اَلنَّاسِ عِنْدَ اَللَّهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ اَلَّذِينَ يُكْرَمُونَ اِتِّقَاءَ شَرِّهِمْ)


🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے


🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

30 Nov, 14:06


ادامه...

٣/٤


روایت هفتم:
از حضرت صادق عليه السلام حديث شده كه رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) فرمود: «همانا از بدترین بندگان خدا کسی است که به خاطر فحش دادنش از همنشینی با او ناخوش باشند. (و دوری کنند)» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۵: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ مِنْ شَرِّ عِبَادِ اَللَّهِ مَنْ تُكْرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِهِ.)


روایت هشتم:
حضرت صادق عليه السلام فرمود: «بددهانی از جفا (و ستم) است و جفا در آتش است.» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۵: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ اِبْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اَلْبَذَاءُ مِنَ اَلْجَفَاءِ وَ اَلْجَفَاءُ فِي اَلنَّارِ.)


روایت نهم:
و نيز فرمود: «همانا فحش و بددهانی و سلیطگی (تندزبانی) از نفاق (و دوروئی) است.» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۵: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ اِبْنِ مُسْكَانَ عَنِ اَلْحَسَنِ اَلصَّيْقَلِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ اَلْفُحْشَ وَ اَلْبَذَاءَ وَ اَلسَّلاَطَةَ مِنَ اَلنِّفَاقِ.)

🪶بیان: چون کسی که فحش می‌دهد یعنی هیچ إبایی از نسبت‌هایی که می‌دهد ندارد پس هیچ پایبندی و تقیدی به رعایت احکام شرع ندارد و در نتیجه مؤمن نیست. پس اگر کسی متظاهر به دین و مذهب باشد اما فحاش و بددهان باشد، منافق است و مؤمن نیست و دین‌داری‌اش فقط تظاهر و نفاق و دوروئی اوست.


روایت دهم:
و از حضرت باقر عليه السلام حديث شده كه رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) فرمود: «همانا خداوند، دشنام‌گوی بددهان و گداى پیله کن (اصرار کننده و پررو) را دشمن می‌دارد.» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۵: عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلنُّعْمَانِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اَللَّهَ يُبْغِضُ اَلْفَاحِشَ اَلْبَذِيءَ وَ اَلسَّائِلَ اَلْمُلْحِفَ.)


روایت یازدهم:
و امام عليه السلام فرمود: «هر كس به برادر مسلمانش فحش دهد خداوند بركت روزى او را می‌کَنَد، و او را بخودش واگذار می‌کند، و زندگی‌اش (و روزمرگی و درآمدش) را بر او تباه می‌سازد.» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۵: اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ قَالَ قَالَ: مَنْ فَحُشَ عَلَى أَخِيهِ اَلْمُسْلِمِ نَزَعَ اَللَّهُ مِنْهُ بَرَكَةَ رِزْقِهِ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَيْهِ مَعِيشَتَهُ.)


روایت دوازدهم:
سماعة گويد: وارد شدم بر حضرت صادق عليه السلام، حضرت آغاز به سخن كرد و به من فرمود: «اى سماعة اين چه جنجالى بود كه ميان تو و شتردارت پديدار گشته بود؟ مبادا دشنام‌گو و بد زبان و لعنت‌كننده (یا نفرین‌کننده) باشى‌!» عرض كردم: به خدا سوگند چنين بود (كه فرمودى ولى) او به من ستم كرد. فرمود: «اگر او به تو ستم كرده که تو (با فحاشی‌ات) از او سر افتادى! هر آينه اين كردار از كردارهاى من نيست، و به شيعيانم چنين دستورى ندهم، از پروردگارت آمرزش بخواه (استغفار کن)، و به آن كردار باز مگرد» عرض كردم: از خدا آمرزش خواهم و ديگر باز نگردم. (الکافي ج ۲، ص ۳۲۶: عَنْهُ عَنْ مُعَلًّى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ غَسَّانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً يَا سَمَاعَةُ مَا هَذَا اَلَّذِي كَانَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ جَمَّالِكَ إِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ فَحَّاشاً أَوْ صَخَّاباً أَوْ لَعَّاناً فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ لَقَدْ كَانَ ذَلِكَ أَنَّهُ ظَلَمَنِي فَقَالَ إِنْ كَانَ ظَلَمَكَ لَقَدْ أَرْبَيْتَ عَلَيْهِ إِنَّ هَذَا لَيْسَ مِنْ فِعَالِي وَ لاَ آمُرُ بِهِ شِيعَتِي اِسْتَغْفِرْ رَبَّكَ وَ لاَ تَعُدْ قُلْتُ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ وَ لاَ أَعُودُ.)

ادامه دارد...

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

30 Nov, 13:01


ادامه...

٢/٤


روایت چهارم:
امام باقر علیه السلام فرمود: «همانا خداوند، دشنام‌گوی دشنام‌جو را دشمن می‌دارد» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۴: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ يَرْفَعُهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ يُبْغِضُ اَلْفَاحِشَ اَلْمُتَفَحِّشَ.)

🪶علامه مجلسی به نقل از جزری می‌گوید:
«فاحش» یعنی صاحب فحش در گفتار و رفتارش و «متفحش» کسی است که برای آن تکلف می‌ورزد و بر آن عمد دارد. (مرآة العقول ج ۱۰ ص ۲۷۲: الفاحش ذو الفحش في كلامه و فعاله، و المتفحش الذي يتكلف ذلك و يتعمده.)


روایت پنجم:
عمرو بن نعمان جعفى گويد: حضرت صادق عليه السّلام دوستى داشت كه آن حضرت را به هر جا كه می‌رفت رها نمی‌كرد و از او جدا نمی‌شد، روزى در بازار كفاش‌ها همراه ایشان می‌رفت، و دنبالشان غلام او كه از اهل سند بود مى‌آمد، ناگاه آن مرد به پشت سر خود متوجه شده و غلام را خواست و او را نديد و تا سه مرتبه به دنبال برگشت و او را نديد، بار چهارم كه او را ديد گفت: اى زنا زاده كجا بودى‌؟ حضرت صادق عليه السّلام دست خود را بلند كرده و به پيشانى خود زد و فرمود: «سبحان اللّٰه مادرش را قذف می‌کنی؟! (یعنی به زنا متهم كنى‌؟!) من خيال می‌كردم تو ورع (و تقوا) داری، و اكنون مى‌بينم كه ورع (و پرهیزکاری) ندارى‌.» عرض كرد: قربانت گردم مادرش زنى است از اهل سند و مشرک است‌. فرمود: «مگر ندانسته‌ای كه هر ملتى براى خود ازدواجى دارند؟ از من دور شو عمرو بن نعمان
راوی گويد: ديگر او را نديدم كه با آن حضرت راه برود تا تا آنگاه كه مرگ ميان آنها جدائى انداخت!

و در روايت ديگر فرمود: «براى هر امتى ازدواجى است كه با آن از زنا دوری می‌كنند.»

(الکافي ج ۲، ص ۳۲۴: أَبُو عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ نَضْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ نُعْمَانَ اَلْجُعْفِيِّ قَالَ: كَانَ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ صَدِيقٌ لاَ يَكَادُ يُفَارِقُهُ إِذَا ذَهَبَ مَكَاناً فَبَيْنَمَا هُوَ يَمْشِي مَعَهُ فِي اَلْحَذَّاءِينَ وَ مَعَهُ غُلاَمٌ لَهُ سِنْدِيٌّ يَمْشِي خَلْفَهُمَا إِذَا اِلْتَفَتَ اَلرَّجُلُ يُرِيدُ غُلاَمَهُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ فَلَمْ يَرَهُ فَلَمَّا نَظَرَ فِي اَلرَّابِعَةِ قَالَ يَا اِبْنَ اَلْفَاعِلَةِ أَيْنَ كُنْتَ؟ قَالَ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَدَهُ فَصَكَّ بِهَا جَبْهَةَ نَفْسِهِ ثُمَّ قَالَ سُبْحَانَ اَللَّهِ تَقْذِفُ أُمَّهُ؟ قَدْ كُنْتُ أَرَى أَنَّ لَكَ وَرَعاً فَإِذَا لَيْسَ لَكَ وَرَعٌ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ أُمَّهُ سِنْدِيَّةٌ مُشْرِكَةٌ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِكُلِّ أُمَّةٍ نِكَاحاً تَنَحَّ عَنِّي قَالَ فَمَا رَأَيْتُهُ يَمْشِي مَعَهُ حَتَّى فَرَّقَ اَلْمَوْتُ بَيْنَهُمَا. وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى: إِنَّ لِكُلِّ أُمَّةٍ نِكَاحاً يَحْتَجِزُونَ بِهِ مِنَ اَلزِّنَا.)

🪶علامه مجلسی ضمن چند نکته در شرح این خبر می‌گوید: نکته سوم اینکه جایز نیست که این لفظ (زنازاده و ابن فاعله) به احدی از افراد انسان گفته شود مگر بعد از قطع و یقین به اینکه او متولد از زناست بلکه حتی بعد از قطع و یقین! وقتی هنوز در نزد قاضی (حاکم شرع) ثابت نشده است! (مرآة العقول ج ۱۰ ص ۲۷۳: الثالث أنه لا يجوز أن يقال ذلك لأحد من أفراد الإنسان إلا مع القطع بأنه متولد من الزنا، بل مع القطع أيضا إذا لم يثبت عند الحاكم.)


روایت ششم:
و از حضرت باقر حديث شده كه رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) فرمود: «دشنام اگر مجسم (و دارای صورتی) می‌بود قطعاً صورت زشتی بود.» (الکافي ج ۲، ص ۳۲۴: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ اِبْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اَلْفُحْشَ لَوْ كَانَ مِثَالاً لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ.)

ادامه دارد...

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

29 Nov, 14:49


🪶پاسخ به تمام اتهامات و شبهاتی که پشت سر ما مطرح می‌کنند (قسمت سوم)

درباره‌ی صدق «زنا» و وجوب «غسل» و «عده» در جماع با کاندوم

برای گوش دادن هر بخش مد نظر از ویس، روی اعداد آبی زیر لمس کنید.👇🏻

0:00طرح مسأله و پاسخ به آن
10:46جمع بندی

🪶پ.ن: لفظ «ماء» در اینجا (در خصوص عده) هم شامل «منی» می‌شود هم «مذی» و هم «مدی» و هم «ودی» اما اطلاق آن بر «بول» در این حکم محل تردید است. اگر احتمال بارداری با بول ثابت شود، می‌توان بول را هم موجب عده دانست.

#احکام #فروع_دین #فقه #نکاح #ازدواج #طلاق

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

29 Nov, 11:28


🪶پاسخ به تمام اتهامات و شبهاتی که پشت سر ما مطرح می‌کنند (قسمت دوم)

برای گوش دادن هر بخش مد نظر از ویس، روی اعداد آبی زیر لمس کنید.👇🏻

0:00شبهه‌‌ی جا مانده از ویس قبلی: آیا کشیدن تمثال حضرت زینب سلام الله علیها حرام است؟!
05:11چرا اینهمه اتهام پشت ما را «زن‌ها» مطرح می‌کنند؟ و چرا ما را مقابل «زنان معصومه» می‌گذارند نه «مردان معصوم»؟!
08:26←سخنان کوبنده با عایشه‌گان (مهم)
25:46عایشه‌ای که علیه ما پیراهن عثمان بلند کرده
31:58تهمت و پیراهن عثمان این عایشه چه بود؟ آیا ما به حضرت فاطمه و حضرت زینب و حضرت معصومه سلام الله علیهن گفتیم «ناقص العقل»؟!
38:36پخشِ ویس دو سال گذشته در پاسخ محکم به این تهمت
1:03:34نکته‌ای جا مانده از ویس دو سال پیش
1:04:27تهمت دوم: «جسارت به مادر امیرالمومنین علیه السلام!» و نتیجه‌ی ورود زن‌ها به فهم دین
1:07:51پاسخ به این تهمت
1:13:10تهمت سوم پیرامون پرستاری حضرت زهرا سلام الله علیها در جنگ‌ها و پاسخ به آن
1:17:58تهمت چهارم: «انکار حضرت رقیه سلام الله علیها!» و پاسخ به آن
1:25:41تهمت پنجم: «دفاع از LGBTQIA»🤯 و پاسخ به آن
1:30:53معنی نقص عقل

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

26 Nov, 16:00


🪶پاسخ به تمام اتهامات و شبهاتی که پشت سر ما مطرح می‌کنند (قسمت اول)

درباره‌ی «تصویر هوش مصنوعی» و «حدود شرعی حجاب»

برای گوش دادن هر بخش مد نظر از ویس، روی اعداد آبی زیر لمس کنید.👇🏻

0:38مقدمه و توضیح اصل ماجرا که دفع «شبهه وهابیت» بود (لینک توضیحات ما ‌در گروه)
03:30شبهه‌ی مربوط به تصویر و پاسخ اجمالی به آن
05:03چه کسی آن تصویر را ساخت و نشر داد؟
08:10بحث «حدود حجاب» و «حجم بدن» چرا پیش آمد؟
10:21←آیا ما درباره‌ی محدوده‌ی شرعی حجاب، نظر یا فتوایی دادیم؟! (مهم)
18:39توضیح روایاتی که در بحث حجاب استفاده کردیم
21:58آیا گفتیم زن‌ها با ساپورت و لباس تنگ چسبان بیرون بیایند؟
26:57نکته‌‌ی بسیار مهم درباره‌ی حجاب
32:44پخش ویس یک فحاش‌ و پاسخ بر روی آن
49:25پاسخ به شبهات مربوط به احادیثی که در بحث حجاب آوردیم
1:31:14←جواب محکم به اتهام سنگینی که با نهایت بی‌‌شرمی به ما بستند
1:54:49درباره‌ی نظرسنجی
1:56:05پخش ویس دوم و سوم فحاش و پاسخ روی آن
2:38:03آیا ما گفتیم دیدن عورت مؤمن بر مؤمن حرام نیست؟!

❗️اگر وقت ندارید، حدأقل از دقیقه 1:31:14 به بعد را حتماً گوش کنید.

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

21 Nov, 15:36


نظرسنجی رو که مریض القلب ها خراب کردن، نظرات واقعی رو می‌تونید از لینک زیر در گروه ببینید:

https://t.me/c/1864949503/15326

دفتر علم🪶📖

20 Nov, 14:49


تغییر ناگهانی رأی در عرض چند دقیقه!

در حالی که بیش از ۴۰ ساعت از آغاز نظرسنجی می‌گذرد و تا همین یک ساعت پیش، آراء گزینه‌‌ی اول حدود ۳۰ رأی بیشتر از گزینه دوم بود، به طرز ناگهانی در عرض کمتر از ۲۰ دقیقه حدود ۱۲۰ رأی به گزینه دوم افزوده شد! که به احتمال بسیار زیاد، از «ربات افزایش رأی تلگرام» استفاده کردند!

بله! با جماعتی طرفیم که نه تنها از تهمت‌‌های مکرر و فحاشی های رکیک به خواهر و مادر و نوامیس دیگران هیچ ابایی ندارند، بلکه حاضرند این گناه تهمت خود را با کمک ربات و آراء فیک، چند برابر کنند.

قبل از انجام نظرسنجی نمی‌دانستم که چنین ربات‌هایی هم وجود دارند، بعداً دوستان اطلاع دادند که نظرسنجی‌های تلگرام اعتباری ندارد چون با ربات می‌توان آراء فیک اضافه کرد. برای همین نظرسنجی را پاک کردم.

در ویس هم عرض کرده بودم، نتیجه نظر سنجی هرچه باشد هیچ حجیت شرعی برای من ندارد بلکه فقط برای کسانی که حکم شرعی در این مسأله را مشروط به نظر عرف می‌دانستند انجام شد که متأسفانه با خرابکاری این جماعت مواجه شدیم. حتی خودشان هم می‌خواهند گول بزنند و نظر عرف را تحریف کنند! ببینید تعصب با انسان چه می‌کند!

یجعلون اصابعهم فی آذانهم

دفتر علم🪶📖

19 Nov, 05:42


توضیحی درباره نظر سنجی

(لینک تصویر در گروه)
(لینک شروع چت در گروه)

دفتر علم🪶📖

17 Nov, 20:39


ادامه‌ی ویس چت درباره‌ی متهم کردن ما به گناه سنگین «هتک حرمت به حضرت زهرا سلام الله علیها با تصویر هوش مصنوعی» (لینک تصویر در گروه)

۱۴۰۳/۸/۲۶

برای رفتن به هر بخش از صوت، روی اعداد آبی لمس کنید👇🏻

00:00شروع بحث
21:00پاسخ بنده درباره‌ی تمثیل و تصویرسازی هوش مصنوعی از فضای هجوم
24:07بحث مجدد با مخالفان
29:25جواب آخرِ منتقدِ تصویر بعد از آنکه دید هیچ جواز شرعی بر اتهامش به ما ندارد: «طرف مقابل باید به آیکیوی خودش شک کنه که با اینهمه توضیحم هنوز قانع نشده!»😁
31:14ادامه‌ی بحث و جدل و دفاعیات بنده در برابر اصرار بر اینکه «هتک حرمت» کردیم
36:32شبهه‌ی جدید بعد از نداشتن هیچ مجوز شرعی برای اتهام به هتک حرمت: «آیا تمثال حضرت زینب را به تصویر می‌کشید؟!»
40:32جواب بسیار قانع کننده برای اتهامِ بدون مجوز شرعی: «برو دو رکعت نماز بخون خدا معرفتت رو بیشتر کنه! به ولای علی جدی میگم»😁
49:43سؤال مهمی که بی‌جواب ماند
56:51تکرار سؤالِ بی‌پاسخ، و جمع بندی و اتمام بحث «هتک حرمت»
1:01:54بحث جدید: مستحبات حجاب!
1:11:19چند سؤال درباره‌ی مبانی فقه، شطرنج، زنا، سفر و روزه
1:26:38جمع بندی

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

17 Nov, 04:42


ویس چت «حدود شرعی حجاب»

۱۴۰۳/۸/۲۶

برای رفتن به هر بخش از صوت، روی اعداد آبی لمس کنید👇🏻👇🏻👇🏻

00:00 توضیح چگونگی شکل گیری این بحث از یک تصویر در گروه که به خاطر آن متهم به گناه سنگین «هتک حرمت حضرت زهرا سلام الله علیها» شدیم!!! و بحث‌های مرتبط (لینک تصویر و لینک شروع بحث در گروه)

16:40 شروع بحث فقهی حجاب و توضیح روایات مربوط به «ستر» و «پوشش» (لینک روایات در گروه)
33:21 توضیح روایات مربوط به زینت زنان
43:50 جمع بندی
51:29 بحث با دیگران درباره‌ی روایات حجاب
1:39:42 بحثی درباره‌ی امکان یقین به روایات
1:53:18 جمع بندی روایات زینت و حجاب
2:14:21 معنی روایات احتیاط
2:18:12 آخرین بحث‌ها درباره‌ی معنی ثیاب و جلباب و حجم بدن و میزان عسر و حرج در پوشش

قسمت دوم این گفتگو درباره‌ی «اتهام هتک حرمت به حضرت زهرا سلام الله علیها با تصویر هوش مصنوعی از هجوم به خانه‌ی ایشان» است که در پست بعدی می‌آید.

#عقاید #احکام

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

17 Nov, 00:03


Live stream finished (4 hours)

دفتر علم🪶📖

16 Nov, 19:52


Live stream started

دفتر علم🪶📖

16 Nov, 19:31


فقط با فیلترشکن بالا میاد

دفتر علم🪶📖

16 Nov, 19:30


Live stream started

دفتر علم🪶📖

16 Nov, 13:54


❗️توجه

امشب ساعت ۲۳ در موضوع «حدود شرعی حجاب» ویس چت انجام می‌شود.

#عقاید #احکام

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

16 Nov, 03:50


خانم‌های مذهبی مدعیِ پیروی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، غیرت نداشتن در حلال را هم از آن حضرت یاد بگیرند و فکر نکنند فقط سفت گرفتن چادر نماد حضرت زهراست👇🏻👇🏻👇🏻

ابن شهرآشوب در «المناقب» روایت می‌کند که «حضرت فاطمه سلام الله علیها به علی علیه السلام وصیت کرد که با دختر خواهرش «امامه» ازدواج کند به خاطر حبّ او به فرزندان آن حضرت...» («أمامه» خواهرزاده‌ی حضرت فاطمه سلام الله علیها بود)

(المناقب ج ۳، ص ۳۶۲: ...وَ أَوْصَتْ إِلَى عَلِيٍّ بِثَلاَثٍ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِابْنَةِ أُخْتِهَا أُمَامَةَ لِحُبِّهَا أَوْلاَدَهَا...)

🪶اینکه امیرالمومنین علیه السلام در زمان حیات حضرت زهرا سلام الله علیها، همسر دیگری نداشتند به خاطر آن بود که با وجود ایشان ازدواج بر امیرالمومنین علیه السلام به طور خاص حرام شده بود و این هیچ ربطی به دیگران ندارد و حکم خداوند درباره‌ی دیگر مردان و زنان، این نیست. با این وجود می‌بینید که حضرت قبل از شهادتشان حتی وصیت میکنند که شوهرشان با چه کسی ازدواج کند!

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «غیرت زن، کفر است و غیرت مرد، ایمان» (نهج البلاغة ج ۱، ص ۴۹۱: وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: غَيْرَةُ اَلْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ اَلرَّجُلِ إِيمَانٌ.)

#عقاید #اعتقادات

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

15 Nov, 23:22


🖤سنگین، ذکر مصیبت هجوم به خانه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها🖤

زمستان ۱۳۹۷

0:00 گوشه اول: آتیش و دود، غوغایی بود
1:54 گوشه دوم (اوج): کی باورش می‌شد که بسوزه بهشت احمد😔😭
2:55 گوشه سوم (اوج): تنها پناهش اونجا خدایا دیوار و در بود😭
3:55 گوشه چهارم (فرود): پر شد عالم از ناله‌های زهرا
4:41 گوشه پنجم: وای مادر

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

15 Nov, 21:01


روضه مجسم و ماجرای آتش زدن خانه‌ی حضرت و ...🔥

خودتان ببینید (دیالوگ ها کاملاً دقیق و طبق روایات است)

دفتر علم🪶📖

15 Nov, 20:31


💔هنوز خون از سینه می‌ریزه🩸
🖤خدا لعنتت کنه❤️‍🔥


🤲🏻اللہم عجل لولیڪ الفرج💚

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

15 Nov, 09:22


🖤واحد، مدح حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🖤

0:04 گوشه اول: سلامی جان فزاتر از نفس‌های مسیحایی
1:32 گوشه دوم: جمال حق، جلال انبیاء، حُسن امامان را
2:11 گوشه سوم: به غیر از تو کسی نگرفته رو از چشم نابینا
2:32 گوشه چهارم: تهی دستم فقیرم روز محشر فاش می‌گویم
3:01 دم علی علی علی علی
3:22 تغییر دم (زیبا)
3:55 دم حسین بن علی

4:12 واحد دوم: جای گله ز فاصله ها گریه می‌کنم
6:26 دم حسین غریب
7:11 تغییر دم، یا زهرا

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

15 Nov, 08:28


🖤سنگین، زبان حال امیرالمؤمنین علیه السلام به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🖤

۹ بهمن ۱۳۹۷

0:01 گوشه اول: داری چشمای تر
1:26 گوشه دوم: اشک حسینو نگاه کن امشب
1:59 گوشه سوم (اوج): ای همه هستی علی
2:58 گوشه چهارم (دم): هستی من فاطمه جان

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

13 Nov, 21:11


🖤زمینه، زبان حال امیرالمؤمنین علیه السلام🖤

۹ بهمن ۱۳۹۷

بند اول
00:00 گوشه اول: گل سرخ و ارغوانی
00:29 گوشه دوم: ای گل امیدم، ز غم خمیدم
1:14 گوشه سوم: از غم تو بی تابم مهتابم
1:33 گوشه چهارم: فاطمه جان

بند دوم
2:04 گوشه اول: یه نگاهی کن به یارت
2:20 گوشه دوم: ای کبوتر من
3:02 گوشه سوم: بشکنه دستی که باعث شده روی نیلی
3:41 گوشه چهارم: آرام جان، روح و روان

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

13 Nov, 20:50


🖤پیش زمینه🖤

۹ بهمن ۱۳۹۷

00:00 گوشه اول: این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست؟!
1:26 گوشه دوم: ای حسین حسین حسین، جان حسین حسین حسین
2:47 گوشه سوم: تویی دل حسین جان و دلبر اباالفضل
3:46 گوشه چهارم: سلام الله علی شهید کربلا

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

13 Nov, 20:24


🖤روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🖤

۹ بهمن ۱۳۹۷

00:00 شروع روضه با صلوات و دعا
2:59 سحرخیز مدینه کی می‌آیی؟ شفای درد سینه کی‌ می‌آیی؟
4:02 گوشه اول روضه و مدح حضرت زهرا سلام الله علیها
06:35 گوشه دوم: روضه‌ی رضوان رضای حضرت صدیقه است
08:16 گوشه سوم: زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیها
09:29 گوشه چهارم: ماجرای ایمان یهودی
10:36 گوشه پنجم: زبان حال امیرالمؤمنین علیه السلام
13:39 گریز به کربلا

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

13 Nov, 14:38


✳️ چهار فتوا دادم و عالَم را پاک کردم!

✔️ درس خارج فقه آیت الله مظاهری
88/01/25


🔹 مرحوم فیض کاشانی در «وافی» یک جمله عجیبی دارد، می‌گوید: چهار فتوا دادم و عالَم را پاک کردم و اگر این چهار تا فتوای من نباشد، عالَم نجس است!
۱. یکی این‌که گفتم شراب پاک است (دقت: نه آن‌ که حلال است)
۲. یکی این‌که گفتم کافر پاک است و ما اصلاً انسان نجس نداریم.
۳. یکی این‌که گفتم آب قلیل به ملاقاتِ نجس، نجس نمی‌شود.
۴. یکی این‌که گفتم متنجّس، منجّس نیست.

#فقه
@Nardebane_feghahat

دفتر علم🪶📖

12 Nov, 19:55


🖤روضه خودمانی: زبان حال امام حسن مجتبی علیه السلام🖤

۹ بهمن ۱۳۹۷

0:00 گوشه اول: فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد؟
0:49 گوشه دوم: دیگه شب‌های غصه سر نشد/ از مادرم رفع خطر نشد!
1:27 گوشه سوم: توی کوچه‌ی باریک…
2:02 گوشه چهارم: نگفتم به بابا اما…
2:32 گوشه پنجم: مادر افتاد…

التماس دعا🤲🏻

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

12 Nov, 19:10


به مناسبت فرا رسیدن ایام عزای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بعضی از روضه ها و مداحی‌های سالیان گذشته خود را بارگذاری می‌کنم تا بلکه دلی بسوزد و نفس مهمومی برخیزد و توشه‌ای برای آخرتمان گردد. التماس دعا⬇️⬇️⬇️

دفتر علم🪶📖

01 Nov, 23:01


یه منبر خوب❤️

#عقاید #اعتقادات

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

01 Nov, 19:04


🪶پاسخ به شبهه‌ای از اسلام ستیزان

⁉️چگونه حضرت فاطمه سلام الله علیها در ۹ سالگی با سن کم ازدواج کرده و تا پایان عمر (۱۸ یا ۲۲ سالگی) صاحب ۵ فرزند شدند؟!

مفضل گفت: به امام صادق علیه السلام گفتم: ولادت فاطمه سلام الله علیها چگونه بود؟ پس امام (ماجرای زایمان خدیجه سلام الله علیها و شروع نوزادی و شیرخوارگی فاطمه سلام الله علیها را تعریف کرده و سپس) فرمودند: «...و فاطمه سلام الله علیها در هر روز به مانندِ رشدِ یک کودک در یک ماه، و در هر ماه به مانندِ رشدِ یک کودک در یک سال رشد می‌کرد!»

(المناقب ج ۳، ص ۳۴۰ و الأمالی للصدوق ج ۱، ص ۵۹۳: حَدَّثَنَا اَلشَّيْخُ اَلْجَلِيلُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ اَلْقُمِّيُّ رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْخَلِيلِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ اَلْفَقِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ زُرْعَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَيْفَ كَانَ وِلاَدَةُ فَاطِمَةَ فَقَالَ: ...فَكَانَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ تَنْمِي فِي اَلْيَوْمِ كَمَا يَنْمِي اَلصَّبِيُّ فِي اَلشَّهْرِ وَ تَنْمِي فِي اَلشَّهْرِ كَمَا يَنْمِي اَلصَّبِيُّ فِي اَلسَّنَةِ.)

🪶بیان:
بر اساس دیگر روایات، نطفه‌ی آن حضرت از میوه‌ای در بهشت ایجاد شده و از صفات ایشان حوریه‌ی انسیه است و در هنگام تولد از آب کوثر نوشیدند و به سبب این امور، رشد متفاوت و غیر عادی و منحصر به فرد ایشان نسبت به دیگران عجیب نیست. پس نمی‌توان با استناد به سن ازدواج آن حضرت، سن مطلوب برای ازدواج دختران و فرزندآوری را ۹ سالگی یا ابتدای بلوغشان دانست؛ زیرا رشد ایشان در نوزادی و ابتدای کودکی چند برابر دختران عادی بوده است. (با توجه به عبارات ابتدایی این روایت، این رشد سریع فقط تا زمان شیرخوارگی آن حضرت و نهایتا تا زمان بلوغ ایشان باید باشد چون لفظ صبی (کودک نابالغ) به کار رفته است.)

#عقاید #اعتقادات

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

01 Nov, 18:45


🔥دشمن‌ترین کس با اهل بیت

امام صادق علیه السلام فرمود: «همانا در حالی روز را به پایان می‌رسانیم که احدی دشمن‌تر از بعضی از کسانی که ادعای مودّت و دوستی ما را دارند نیست!»

(اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی) ج ۱، ص ۳۰۷: إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ اَلْقُمِّيُّ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي اَلْمَغْرَاءِ عَنْ عَنْبَسَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ): «لَقَدْ أَمْسَيْنَا وَ مَا أَحَدٌ أَعْدَى لَنَا مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا.»)

#عقاید #اعتقادات

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

29 Oct, 17:50


ادامه...

البته ناگفته نماند که این کلمات نورانی اهل بیت علیهم السلام را باید همانگونه که از دهان مبارکشان خارج شده خواند و یا آن مضمون (و در واقع آن نور کلمات که همان معنای آن‌هاست) را دقیقا همانطور که مفهوم برسد با الفاظ دیگر خواند.

🪶پس واجب است تا عربی حدیث خوانی را یاد بگیرید یا یک حدیث را آنقدر با ترجمه های مختلف بخوانید تا لبّ مطلب را به دست آورید تا در دلتان بنشیند. که زحمت عربی حدیثی یاد گرفتن بسیار کمتر از این است.

خودم هم گاهی که فرصت ندارم متن عربی را با دقت بخوانم، ابتدا ترجمه را سریع مرور می‌کنم و اگر نکته‌ای داشت یا نامفهوم بود آنوقت به متن عربی نگاه می‌کنم بارها شده که ترجمه را خواندم و مطلب برایم جا نیفتاده اما متن عربی را یکبار خواندم و درجا در دلم نشست و به فهم رسیدم. حالا اشتباهات مترجمین در ترجمه ها بماند!

❗️ای کاش مراجع تقلید و طلاب و حوزویان و آخوندها می‌فهمیدند که راه رسیدن به فقه و علم، حفظ کردن این دروس حوزه و اصول و رجال و ... و نوشخوار کردن آن حفظیات نیست و اینقدر خودشان را به زحمت نمی‌انداختند که این فضولات را با آنهمه پیچیدگی اش یاد بگیرند و دوباره با زحمت بیشتر آن پیچیدگی را در ذهن‌شان با مثال های مختلف، آسان کنند تا در مغز گنجانده شود که سپس بتوانند با آن دین را استنباط کنند! ای کاش می‌فهمیدند که راه رسیدن به علم احکام دو چیز است: ۱-خواندن حدیث با تدبر و درایت ۲-اصلاح قلب و پرهیز از گناهان و مداومت بر توبه و استغفار خصوصاً گناهانی مثل حسادت که به شدت قلب را تیره و تار و خراب می‌کند.

عزیزان!
حدیث بخوانید.
با همان عقلی که خداوند در قلب شما نهاده دین را بفهمید نه با عقلی که در مغز است!

عقل مغز کارش فقط دریافت ادراکاتی است که با حواس پنجگانه به دست می‌آورید، مغز این ادراکات را می‌گیرد و به قلب ارجاع می‌دهد. این مسأله هم در آیات آمده هم در روایات تصریح شده است (مثلا در رساله مذهبه امام رضا علیه السلام فرمود: «قلب پادشاه تن است و خانه‌ی این پادشاه مغز است و عمال این پادشاه، رگه‌های درون پیوندها (یعنی همه‌ی رگه‌ها خصوصاً رشته‌های عصبی) هستند» سپس کارکرد اعضای بدن را متوقف بر ارسال «وحی» از قلب به آن‌ها می‌داند که «وحی» در ترجمه یعنی «پیغام»، که مراد امام در اینجا همان پیام‌ها و سیگنالهای عصبی است که قلب آن‌ها را از طریق بیت و خانه و دارالامارهٔ خود یعنی مغز به اعضا می‌فرستد و از طریق مغز دریافت می‌کند.) پس همه کاره قلب است. وقتی هم که مغز از کار بیفتد و شخص دچار مرگ مغزی شود اما قلبش سالم باشد نمی‌میرد. ولی وقتی قلب از کار بیفتد می‌میرد.
حواس پنجگانه را در هوش مصنوعی هم می‌توان ایجاد کرد اما هوش مصنوعی قلب ندارد، احساسات ندارد، امیدوار نمی‌شود، ناامید نمی‌شود، دچار ترس یا شجاعت، غم یا شادی، لذت یا بی‌میلی، خشم یا مهربانی و... نمی‌گردد‌. این قلب است که این حالات را دارد. قلب را دریابید. تلاش کنید مفهوم حدیث و مضمون آن را با قلبتان دریافت کنید نه اینکه در کلمات و الفاظ حدیث گیر کنید، البته دقت روی یک سری الفاظ لازم است به جهت آنکه حتی این الفاظ هم با حکمت و علم از طرف امام انتخاب شده است ولی سهو راویان و نقل به مضمونشان دلیل این است که خیلی نباید روی الفاظ تعبد داشت. مهم معنا و مفهوم حدیث است.

بنابراین قلب خود را از کینه و حسادت و گناهان صاف کنید و بر توبه مداومت داشته باشید و در هر مسأله‌ی ریز و درشت خود حدیث بخوانید و عربی حدیثی یاد بگیرید و در متن عربی و معنا و مفهوم احادیث دقت و تدبر کنید و اینگونه به ریسمان الهی و ولایت ائمه علیهم السلام چنگ بزنید تا گمراه نشوید و گمراه نکنید.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

29 Oct, 17:49


⁉️چرا حدیث خوانی و حدیث فهمی به مراتب از تقلید و فهمیدن فتاوای مجتهدین آسان‌تر و بسیار واضح‌تر است؟! (البته به جز موارد نادر و قلیلی از احادیث که خداوند از روی عمد و حکمت آن‌ها را گنگ و مبهم قرار داده و ما هم مأمور به ابهام داشتن آن و توقف در آن ها هستیم)

🪶کسی که مبانی منطق و فلسفه را به جای خزعبلات یونان و شرق و غرب، از اهل بیت علیهم السلام درس گرفته باشد به وضوح می‌بیند که فهم و علم و یقین کار قلب است نه مغز! کافی است حدیث اهلیلجه و مناظره امام صادق علیه السلام با فیلسوف و طبیب ملحد هندی را بخوانید. شاید دقیق ترین و کامل ترین حدیث در مبانی منطق اسلامی و فلسفه (یا همان حکمت) اسلامی باشد.
آنجا طبیب هندی مدعی می‌شود که از اساس پی بردن به وجود خدایی که دیده و شنیده نشود و قابل لمس و بو و مزه نباشد، منتفی است؛ چون انسان هرچیزی را با همین حواس پنجگانه درک می‌کند و بدون این حواس هیچ چیزی را درک نکرده و نمی‌فهمد.
آنجا امام علیه السلام نقض‌های متعدد و محکمی بر این مدعا طرح می‌کنند. یکی از آن‌ها این است که می‌فرمایند: آیا این بادی که می‌وزد، منشأ آن را می‌بینی؟ آیا هیچ درکی از منشأ باد و نقطه‌ی شروع جریان باد داری؟ که چه شکلی است و حد و اندازه اش چگونه است؟! قطعاً خیر، ولی با این وجود می‌دانی که باد و جریان باد قطعاً نقطه‌ی شروعی دارد.
سپس این فهمیدن را برای عقل درون قلب می‌دانند (نه عقل درون مغز) و می‌فرمایند: خدا را با عقلی که درون قلب است شناختم!
در احادیث دیگر هم وارد شده که حواس پنجگانه ادراکات خود را به قلب ارجاع می‌دهند تا قلب به یقین برسد، که البته گاهی هم به یقین نمی‌رسد.
العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء.
بنابراین مهم آن معنا و مفهومی است که باید در قلب بیفتد تا مخاطب را به فهم و علم و یقین برساند.
اگر آن انرژی و آن نور از سوی متکلم، ناقص باشد و یا اصلا وجود نداشته باشد، در قلب مخاطب هم نمی‌افتد و او را به علم و یقین نمی‌رساند.
آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
در یکی از روایات هم آمده که اگر انسان چیزی را به مردم توصیه کند ولی خودش عمل نکند در قلب مردم نمی‌افتد اما اگر چیزی را به مردم توصیه می‌کند که خودش عمل می‌کند این در قلب مردم می‌افتد.
این چیزها جزو مبانی منطق و حکمت (یا همان فلسفه) اسلامی است.

اکنون با این توضیح به این روایت دقت کنید:

پیامبر صلی الله علیه و آله در وصیت به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «...ای علی! عجیب ترین مردم در ایمان و بزرگترینشان در یقین قومی در آخرالزمان هستند که به پیامبر ملحق نشدند و حجت خدا از آن‌ها پوشیده است پس به سیاهی‌های روی سفیدی (یعنی آیات و احادیث روی کاغذها) ایمان می‌آورند!...» (من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ۳۵۲: رَوَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ، عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ لَهُ: ...يَا عَلِيُّ أَعْجَبُ اَلنَّاسِ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ يَقِيناً قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا اَلنَّبِيَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ اَلْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَيَاضٍ...)

🪶پس احادیث، انسان را به عظیم ترین یقین و ایمان می‌رساند!
این حدیث هم دقیقا برای زمان غیبت است و کسی نمی‌تواند بهانه کند که الان وضعیت احادیث نامشخص است و با حدیث در زمان حضور فرق دارد.

حالا چرا حدیث انسان را به علم و فهم و یقین می‌رساند اما قی کرده های مجتهدین و فلاسفه و متکلمین و... غالباً بر دل نمی‌نشیند و انسان را به آن یقین و سکینه و آرامش قلبی نمی‌رساند؟!

پاسخش واضح است: «کلامنا نور»؛ چون کلام اهل بیت خودش نور است. نه اینکه حاوی نور است فقط. خیر. بلکه خود کلام، نور است. و علم هم نوری است که در قلب باید بنشیند. پس وقتی کلام اهل بیت را می‌خوانید این نور در قلب وارد می‌شود.

بارها تجربه کرده‌ام، مطلبی را که در احادیث آمده اگر خودم با تمام تلاش بر آسان گفتنش هم توضیح بدهم باز هم آنگونه که خود شخص حدیث را می‌خواند و می‌فهمد نیست. چون کلام ما که نور نیست. ولی کلام اهل بیت علیهم السلام نور است.
اینکه امروزه می‌گویند حدیث حجت نیست و حدیث نخوانید بلکه رساله های مراجع تقلید را بخوانید و فتواها را بخوانید و به همان عمل کنید قطعاً و یقیناً از شیطان است. تا مبادا شما سمت حدیث هم بروید؛ چون شیطان می‌داند سمت حدیث رفتن همانا و از سیطره‌ی او خارج شدن همانا.

ادامه دارد...

#فقه #احکام #تقلید #اجتهاد

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

14 Oct, 17:53


باتوجه به محتوای قبل و بعد در درس ایشان، این بیان از سوی ایشان به هدف توجیه و ماست مالی روایات #متعه بوده است تا بگویند: «متعه فقط در شرایط ضرورت مجاز است و یکی از آن شرایط، زیاد کردن نسل شیعه است مثلاً اگر کسی بخواهد با متعه نسل شیعه را زیاد کند این اشکال ندارد.»😂
یعنی یک پیش فرض غلط + ترجمه‌ی غلط‌تر + حتی عدم جستجو در ترجمه های این حدیث و اختلاف نسخ آن و حتی ندیدن شرح علامه مجلسی!

جای سوال است چطور کسانی که در ترجمه و فهم ساده ترین احادیث، تا این اندازه قصور دارند، به خود اجازه‌ی فتوا و مرجعیت دینی در احکام شریعت را می‌دهند و تقلید از خود و امثال خود را واجب می‌دانند و ترک تقلید از خودشان را موجب بطلان اعمال عبادی؟! بعد می‌گویند «ما روایت می‌فهمیم و شما نمی‌فهمید!»

⁉️مجتهد و مرجع تقلید شدید که این ترجمه ها و برداشت های مسخره را تحویلمان دهید و دین و احکام شریعت خدا را تحریف کنید؟!

#تقلید #فقه #احکام #فروع_دین #تقیه

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

10 Oct, 15:29


کامنت‌های این پست در اینستاگرام را بخوانید تا ببینید زن‌ها و دختران ایرانی فقط در چه صورتی از یک مرد کاملا راضی می‌شوند:

https://www.instagram.com/reel/DAu_EuTiIMU/?igsh=MXd5Ymo1dXJ5ajM2ZA==

دفتر علم🪶📖

08 Oct, 09:35


⬆️⬆️⬆️
اطلاعات و دانستنی های بسیار مهم درباره‌ی وضعیت احادیث و روایات شیعه، حتماً گوش کنید.

دفتر علم🪶📖

08 Oct, 09:35


ميراث حديث شيعه: عصر امامان باقر و صادق (ع)، دکتر حسن انصاری

جلسه سوم: در اين جلسه به اين موضوعات پرداخته شد: ۱) نحوه تأليف کتاب در دو سه قرن اول اسلامی چگونه بود؛ به ويژه در زمانی که هنوز صنعت کاغذ در دنيای اسلام گسترده نشده بود؟ ۲) آيا ائمه شيعه خود کتابی نوشته اند؟ ۳) آيا پيشوايان حديث و فقه اهل سنت در دو سه قرن اول خود کتاب هايشان را می نوشتند يا اينکه آثار منسوب به آنان مانند "اصول" حديث اصحاب ائمه شيعه حاصل مجالس درس و حديث و فقه آنان بوده است؟ ۴) اشکال و انواع مختلف تأليف کتاب در دو سه قرن اول اسلامی چگونه بود؟ ۵) مجالس سماع و قرائت و مقابله نسخه ها با استادان در قرون اوليه اسلامی به چه صورت هایی بود؟ ۶) بحث از سماع و قرائت و عرض و انهاء و اجازه و تعليق و اصل و امالی و ...۷) چرا در دو سه قرن اول اسلامی برخی از محدثان در اواخر عمر خود آثار و اصول حديثی خود را یا با آب می شستند و يا می سوزاندند و از بین می بردند تا مورد تحريف و دسّ و تدليس بدخواهان بعد از مرگشان قرار نگيرد؟ ۸) راه های جلوگيری از تحريف و جعل و تصحيف در نسخه های حديثی چه بود در زمانی که هنوز صنعت چاپ وجود نداشت؟ ۹) منابع کتاب های حديثی شيعی مانند الکافي چيست؟ ۱۰) چرا ائمه شيعه برای شيعيان رساله های عمليه ننوشته اند؟

در پايان اين جلسه مقداری هم در نقد گفتاری از آقای دکتر عباس امانت درباره تشيع عصر صفوی صحبت کرديم. همچنين از نقش علامه مجلسی در اين دوران سخن گفتیم. به مناسبت اين بحث از تلاش های استادان شادروان محمد تقی دانش پژوه و زنده یاد احمد منزوی و همچنین استاد رسول جعفريان و نیز انتشارات ميراث مکتوب و دکتر اکبر ايرانی هم صحبت به ميان آمد.

(۶ اکتبر، ۲۰۲۴)

#عصر_امامان_باقر_و_صادق

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT

دفتر علم🪶📖

03 Oct, 21:49


امام باقر علیه السلام فرمود: «ای جابر! همانا ما اهل بیت هستیم، احدی با ما قیاس نمی‌شود. هرکس احدی از بشر را با ما قیاس کند پس قطعاً کافر شده است.» (عیون المعجزات المنسوب الی المرتضی ج ۱، ص ۷۸ و نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة ج ۱، ص ۲۶۲: روى الشيخ أبو محمّد الحسن بن محمّد بن نصر يرفع الحديث برجاله إلى محمّد بن جعفر البرسيّ ، عن إبراهيم بن محمّد الموصليّ ، عن جابر الجعفيّ:...يا جابر، إنّا أهل البيت لا يقاس بنا أحد، من قاس بنا أحدا من البشر فقد كفر، الحدیث.)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «ما اهل بیت هستیم. با مردم قیاس نمی‌شویم.» (المناقب ج ۳، ص ۶۸: أَبُو نُعَيْمٍ اَلْأَصْفَهَانِيُّ فِي مَا نَزَلَ مِنَ اَلْقُرْآنِ فِي عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِالْإِسْنَادِ عَنْ شَرِيكِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَنِ اَلْحَرْثِ قَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : نَحْنُ أَهْلُ بَيْتٍ لاَ نُقَاسُ بِالنَّاسِ فَقَامَ رَجُلٌ فَأَتَى اِبْنُ عَبَّاسٍ فَأَخْبَرَهُ بِذَلِكَ فَقَالَ صَدَقَ عَلِيٌّ أَ وَ لَيْسَ اَلنَّبِيُّ لاَ يُقَاسُ بِالنَّاسِ وَ قَدْ نَزَلَ فِي عَلِيٍّ إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ أُولٰئِكَ هُمْ خَيْرُ اَلْبَرِيَّةِ.)

امام صادق علیه السلام فرمود: «در هنگام ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با خدیجه، ابوطالب کلام را آغاز کرد و گفت: برادرزاده ام، هیچ مردی با او قیاس نمی‌شود مگر اینکه برادرزاده‌‌ام از او بزرگتر است و در مردم هیچ همتایی برای او نیست...» (الکافي ج ۵، ص ۳۷۴: بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ يَتَزَوَّجَ خَدِيجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ أَقْبَلَ أَبُو طَالِبٍ فِي أَهْلِ بَيْتِهِ وَ مَعَهُ نَفَرٌ مِنْ قُرَيْشٍ حَتَّى دَخَلَ عَلَى وَرَقَةَ بْنِ نَوْفَلٍ عَمِّ خَدِيجَةَ فَابْتَدَأَ أَبُو طَالِبٍ بِالْكَلاَمِ فَقَالَ اَلْحَمْدُ لِرَبِّ هَذَا اَلْبَيْتِ اَلَّذِي جَعَلَنَا مِنْ زَرْعِ إِبْرَاهِيمَ وَ ذُرِّيَّةِ إِسْمَاعِيلَ وَ أَنْزَلَنَا حَرَماً آمِناً وَ جَعَلَنَا اَلْحُكَّامَ عَلَى اَلنَّاسِ وَ بَارَكَ لَنَا فِي بَلَدِنَا اَلَّذِي نَحْنُ فِيهِ ثُمَّ إِنَّ اِبْنَ أَخِي هَذَا يَعْنِي رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِمَّنْ لاَ يُوزَنُ بِرَجُلٍ مِنْ قُرَيْشٍ إِلاَّ رَجَحَ بِهِ وَ لاَ يُقَاسُ بِهِ رَجُلٌ إِلاَّ عَظُمَ عَنْهُ وَ لاَ عِدْلَ لَهُ فِي اَلْخَلْقِ...)

«عبدالله بن عمر گفت: علی از اهل بیت است و هیچ کسی از مردم با آن‌ها قیاس نمی‌شود...» (تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة ج ۱، ص ۵۹۸: وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنِ اَلْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اَللَّهُ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنِ اَلْقَاسِمِ عَنْ عِيسَى بْنِ مِهْرَانَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ اَلْمُجَبِّرِ عَنْ اَلْوَلِيدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ زَيْدِ بْنِ جُدْعَانَ عَنْ عَمِّهِ عَلِيِّ بْنِ زَيْدٍ قَالَ: قَالَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنِ عُمَرَ : كُنَّا نتفاضل فَنَقُولُ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ وَ يَقُولُ قائلهم فُلاَنٍ وَ فُلاَنٌ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا أَبَا عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ فَعَلَيَّ قَالَ عَلِيِّ مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ لاَ يُقَاسُ بِهِمْ أَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ عَلِيِّ مَعَ اَلنَّبِيِّ فِي دَرَجَتَهُ أَنْ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ اِتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمٰانٍ أَلْحَقْنٰا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ فَفَاطِمَةُ ذُرِّيَّةِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هِيَ مَعَهُ فِي دَرَجَتِهِ وَ عَلِيِّ مَعَ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا.)

#عقاید #اعتقادات #اصول_دین

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

17 Sep, 10:13


https://t.me/DaftareElm/497

دفتر علم🪶📖

17 Sep, 02:50


📗کتاب «اجتهاد و تقلید امری ضروری یا بدعت در دین»؟!

🪶کتابی مفصل و دقیق در نقد اجتهاد و مرجعیت تقلید

🪶همانگونه که طلب علم دین، بر هر مسلمانی فریضه است و اگر کسی آن را ترک کند به نص امام صادق علیه السلام با قسم به خدایی که پیامبر صلی الله علیه و آله را به حق مبعوث کرد در آتش ساکن می‌شود، خواندن این کتاب برای کسانی که نمی‌دانند تقلید کردن از مجتهدین جامع الشرایط، جایز است یا حرام، واجب است.

#فقه #احکام #تفقه #فروع_دین #اجتهاد #تقلید

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

12 Sep, 02:35


👆🏻وجه معقول تر و منطقی تر درباره‌ی تصحیف نسخه‌ی روایت «أکثر الخیر في النساء»:

اینکه لفظ «أکثِر» (به کسر ثاء)، امر مفرد مخاطب بوده (به معنای زیاد کن) و صدوق (یا ناسخان کتاب صدوق)، آن را با اسم تفضیل «أکثَر» (به فتح ثاء) اشتباه گرفته و جمله‌ی فعلیه را اسمیه دیده است و حدیثِ «خیر و خوبی به زنان را زیاد کن» به جمله‌ی «بیشترین خیر در زنان است» تحریف شد‌.
هرچند این وجه، منطقی‌تر بوده و به واقعیت نزدیک‌تر می‌نماید اما اگر نسخه‌ی طبرسی از مکارم (أکثروا) را نمی‌داشتیم، به سختی می‌شد به صرف مضمون روایات دیگر، در خصوص نسخه‌ی این روایت به قطع و یقین رسید.

🪶📖دفتر علم:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

10 Sep, 06:04


ادامه...

🪶این مضامین در روایات دیگری هم از کتب دیگر وارد شده است. اما مضمون موجود در نسخه‌ی شیخ صدوق (بیشترین خیر در زنان است) نه تنها در هیچ روایتی دیده نمی‌شود بلکه با روایات متعددِ نقص عقل و ایمان زنان و کید عظیم آنان و هشدار نسبت به فتنه و ناسازگاری و غرزنی و شیطنت و طمع و وفور حسادت در آن‌ها و حتی پرهیز از زنان خوب و مخالفت با آن‌ها حتی اگر به خوبی امر کنند! و بد نامیدن خوب‌هایشان و... دیگر روایات متعدد، تعارض جدی دارد. پس به هیچ عنوان نمی‌توان نسخه‌ی شیخ صدوق و مضمون وارد در آن (یعنی وجودِ بیشترین خیر در زنان) را پذیرفت. بلکه با توجه به روایاتِ قبل و بعد از آن و دیگر روایات مربوط به محبت به زنان و خوبی کردن به ایشان، نسخه‌ی صحیح از این روایت، همان نسخه‌ی مرحوم طبرسی در مکارم الاخلاق است. (یعنی «به زنان، بسیار خوبی کنید»، نه «بیشترین خیر در زنان است»)

🪶در اینجا یک نکته در تشخیص عبارت صحیح بین «بالنساء» (در مکارم) و «في النساء» (در من لایحضر) باقی می‌ماند که این جار و مجرور متعلق به فعل «أکثروا» است. مشابه همین اختلاف در یکی از روایات فوق نیز دیده می‌شود («أزداد للنساء» در من لایحضر و «أزداد في النساء» در مکارم) اگر چه که نتیجه شد نسخه‌ی مکارم الاخلاق (أکثروا) صحیح است اما احتمال صحت «في النساء» که در نسخه‌ی شیخ صدوق در من لایحضر آمده بیشتر از «بالنساء» است که طبرسی در مکارم آورده است؛ زیرا همانطور که عرض شد احتمال سقط «في» از اصل، بیشتر از زیاده شدن آن در متن است. با این وجود، در اختلافی مشابه در روایتی دیگر، دیده می‌شود که طبرسی در مکارم عبارت «في النساء» را به جای «للنساء» آورده است. هر چند در هر یک از این روایات، این اختلاف تفاوت چندانی در معنا ایجاد نمی‌کند اما به نظر می‌رسد که در ما نحن فیه، اصل عبارت همان «في النساء» (به معنای «درباره‌ی زنان» یا «در خصوص زنان») بوده است.

🪶بنابراین در مجموع، نسخه‌ی صحیح از این روایت به شکل زیر است:

«أَكْثِرُوا اَلْخَيْرَ فِي النِّسَاءِ.» (یعنی «در خصوص زنان، خیر و خوبی را بسیار کنید» یا «به زنان بسیار خوبی کنید»)

🪶پس نسخه‌ی مشهور از این روایت «اکثَرُ الخیر فی النساء» صحیح نیست و روایتی از ائمه علیهم السلام نداریم که در آن فرموده باشند «بیشترین خیر در زنان است» و انتساب این مضمون به ائمه علیهم السلام در حکم کذب به ایشان بوده و از مبطلات روزه و گناهان کبیره است.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

09 Sep, 19:55


جهل و توهم رائفی پور در نشر و تحلیل‌های کهکشانیِ روایاتِ جعلیِ مهدویت

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

08 Sep, 00:50


🖤ایام محسنیه

بنا بر روایات اهل بیت علیهم السلام و گزارشات تاریخی، رسول خدا صلی الله علیه و آله تازه در دوم ربیع الاول به شهادت رسیدند و تا سه روز پیکر مطهرشان دفن نشد. از طرفی تهدیدها و رفت و آمدها به خانه‌ی حضرت، چند بار بوده است نه یکبار. آن هم بعد از آنکه از بیشتر مردم بیعت گرفتند که قاعدتاً همین بیعت گرفتن‌ها مدتی طول کشیده بود.
در تهدیدهای ابتدایی، امیرالمؤمنین علیه السلام خودشان به دم در می‌آمدند و پاسخ می‌گفتند که «من بیعت نمی‌کنم.»
اگر حمله به حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت حضرت محسن علیه السلام در تهدیدهای ابتدایی بوده باشد باید بگوییم که حضرت تا حداقل ۷۰ روز دوام آورده و با همان جراحات و پهلوی شکسته به خانه‌ی مهاجرین و انصار می‌رفتند، در مسجد حاضر شده و با ابوبکر جدال می‌کردند، در بقیع بر سر مزار رفته و نوحه می‌کردند و... باقی فعالیت‌ها در دفاع از ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را با همین جراحات و پهلوی شکسته انجام می‌دادند، که این اصلاً منطقی نیست که بعد از اینهمه فعالیت‌ها با این وضع، تازه پس از ۷۰ روز به شهادت برسند و آثار جراحات هم در جسد مبارکشان آنگونه که روایت شده باقی مانده باشد. (مثل کبودی اثر تازیانه در بازوی حضرت که قاعدتاً بعد از ۷۰ روز بهبودی قابل توجهی پیدا خواهد کرد اما در روایات آمده امیرالمؤمنین علیه السلام این اثر را مشاهده فرمودند)
بنابراین با توجه به مجموع این قرائن و شواهد و نیز عدم وجود هیچ دلیل قطعی مبنی بر وقوع این رخداد در ابتدای ربیع الاول، همانگونه که مجلسی پدر نیز معتقد هستند، آخرین هجوم به خانه‌ی حضرت و وقوع آن جراحات شدید و شهادت حضرت محسن علیه السلام و کشاندن امیرالمومنین علیه السلام به زور تا مسجد، در دو سه روز مانده به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رخ داده است و نه این ایام.
پس شهادت حضرت محسن علیه السلام در این روزها نیست بلکه دو سه روز قبل از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها است و گرفتن دهه و ایام محسنیه در این روزهای ابتدایی ماه ربیع الأول وجه معتبر و معقولی ندارد.

🖤آجرکم الله. التماس دعا.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

05 Sep, 15:07


⬆️
توضیحات مهم و لینک همه‌ی ترجمه های موجود از رساله محض الاسلام امام رضا علیه السلام اضافه شد. حتماً بخوانید.
کسانی که عربی بلد نیستند حتماً همه‌ی ترجمه ها را بخوانند و هم زمان با دقت به متن عربی تلاش کنند تا معادل هر عبارت و کلمه در ترجمه را در متن اصلی عربی بیابند.

دفتر علم🪶📖

05 Sep, 14:01


⁉️ آیا اول ربیع الاول تبریک دارد؟!


❗️روایتی که به غلط، مشهور شده و دست به دست می‌چرخد این است که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «هر کس پایان صفر را به من مژده دهد، من بهشت را به او مژده می‌دهم»!

⚠️این حدیث در هیچ یک از کتب حدیثی شیعه و سنی وارد نشده و جعلی است! و جالب است که حتی علمای اهل سنت نیز تصریح به جعلی و موضوع بودن این روایت کرده‌اند:

1⃣من بشرني بخروج صفر بشرته بالجنة قال القاري في الموضعات تبعا للصغاني لا أصل له. (كشف الخفاء، ج ۲، ص ۳۰۹)

2⃣قال الصغاني موضوع وكذا قال العراقي (الفوائد المجموعة في الأحاديث الموضوعة، ج ۱، ص ۴۳۸)

🙏🏻خواهش ما از محبین و عاشقان ائمه علیهم السلام این است که عقیده‌ی خود را بر روایات جعلی بنا نکنند و بدون دلیل ناشر روایات دروغین نباشند. ماه ربیع را بر اساس آنچه که به دروغ به رسول الله نسبت داده‌اند به هم تبریک نگویند.

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

دفتر علم🪶📖

01 Sep, 16:13


🎦فیلم نحوه‌ی شهادت امام رضا علیه السلام

✂️برشی از سریال ولایت عشق که خلاصه‌ای از کل سیاست‌های امام و مأمون را بیان می‌کند.

🖤بسیار زیباست. حتماً ببینید.

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

1,327

subscribers

213

photos

91

videos