شجریان
نَظَر
@beeerah
دیده ی بی قضاوت همان معصومیت از دست رفته ست
نَظَر (Persian)
به خوش آمدید به کانال تلگرامی "نَظَر" با نام کاربری @beeerah. این کانال با مضامین مختلفی در زمینه هنر، فرهنگ، ادبیات، و زندگی روزمره مخاطبان خود را به سفری عمیق و زیبا دعوت میکند. دیده ی بی قضاوت همان معصومیت از دست رفته ست و این کانال با ارائه دیدگاه‌های متنوع و بی طرفانه، شما را به نگاهی متفاوت و نوین به موضوعات مختلف هدایت میکند
"نَظَر" یک فضای آموزشی و الهام بخش است که افراد را به تفکر و تأمل در موضوعات پیچیده و متنوع تشویق میکند. این کانال منحصر به فرد با محتوای خواندنی و گوش دادنی مناسب برای همه افرادی است که به دنبال اندرزهای جدید و انگیزشی برای زندگی بهتر می‌گردند
اگر دوست دارید دیدگاه‌های جدید را بشنوید و از تجربیات دیگران بیاموزید، بهترین انتخاب برای شما کانال "نَظَر" است. از مقالات عمیق و تحلیلی گرفته تا اشعار شاعرانه و نقدهای هنری، این کانال شامل محتواهای گوناگون و الهام بخشی است که شما را در سفری به دنیای دانش و خلاقیت همراهی میکند
پس با ما همراه باشید و به دنیایی از اندیشه و زیبایی بپیوندید. کانال "نَظَر" به شما کمک خواهد کرد تا دیدگاه‌های خود را گسترش دهید و از تنوع فرهنگی و هنری بیشتری لذت ببرید. منتظر حضور گرم شما در این فضای گرم و الهام بخش هستیم!
نَظَر
29 Jan, 15:54
آرامش درون خود انسان است همان جایی‌که پریشانی و رنج بردن را می‌توان پیدا کرد
نمی‌توان آرامش را
در جنگل و بالای تپه‌ها پیدا کرد
یا آن را از آموزگاری دریافت کرد
درهمان جایی‌که رنج بردن را تجربه می‌کنید
می‌توانید رهایی از آن را نیز پیدا کنید
فرار کردن از رنج بردن
در حقیقت دویدن به سمت آن است
آجا چا
نمی‌توان آرامش را
در جنگل و بالای تپه‌ها پیدا کرد
یا آن را از آموزگاری دریافت کرد
درهمان جایی‌که رنج بردن را تجربه می‌کنید
می‌توانید رهایی از آن را نیز پیدا کنید
فرار کردن از رنج بردن
در حقیقت دویدن به سمت آن است
آجا چا
نَظَر
28 Jan, 11:19
ای ساقی ازآن پیش
که مستم کنی از می
من خود به نَظَر
از قد و بالای تو مستم
سعدی
که مستم کنی از می
من خود به نَظَر
از قد و بالای تو مستم
سعدی
نَظَر
26 Jan, 17:07
اندر دل من
درون و بیرون همه اوست
اندر تن من
جان و رگ و خون همه اوست
اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد
بی چون باشد
وجود من چون همه اوست
مولانا
درون و بیرون همه اوست
اندر تن من
جان و رگ و خون همه اوست
اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد
بی چون باشد
وجود من چون همه اوست
مولانا
نَظَر
26 Jan, 09:22
ترس باعث
از دست دادن امکان های دیگر میشود
و ماندن و محدود شدن در یک امکان
شخص فقط یک محدودیت است
اگر ترس را در آغوش بگیرد
محدودیت از بین میرود
🙏🙏
@beeerah
از دست دادن امکان های دیگر میشود
و ماندن و محدود شدن در یک امکان
شخص فقط یک محدودیت است
اگر ترس را در آغوش بگیرد
محدودیت از بین میرود
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
26 Jan, 07:35
ذهنِ دینی
آن چیزیست که "هست"
یعنی آنچه که واقعاً "هست"
در یک ذهن دینی
حالت سکوتی وجود دارد
که از طریق فکر حاصل نمی‌گردد
بلکه بازدهی از هشیاری است
و خود
مراقبه‌ایست که در آن "مراقب"
کاملاً غیبت دارد
در آن سکوت و آرامش
نیرویی وجود دارد که در آن
هیچ ضدیتی وجود ندارد
کریشنامورتی
آن چیزیست که "هست"
یعنی آنچه که واقعاً "هست"
در یک ذهن دینی
حالت سکوتی وجود دارد
که از طریق فکر حاصل نمی‌گردد
بلکه بازدهی از هشیاری است
و خود
مراقبه‌ایست که در آن "مراقب"
کاملاً غیبت دارد
در آن سکوت و آرامش
نیرویی وجود دارد که در آن
هیچ ضدیتی وجود ندارد
کریشنامورتی
نَظَر
23 Jan, 19:38
کسانی که ملاقات میکنی
یا بازتابی از یک دور بسته ی تکراری
در زندگی ات هستند
یا راهنمایانی به سمت یک شروع تازه
تفاوت را تشخیص بده
یا بازتابی از یک دور بسته ی تکراری
در زندگی ات هستند
یا راهنمایانی به سمت یک شروع تازه
تفاوت را تشخیص بده
نَظَر
23 Jan, 08:56
نما به مصحفِ دنیا
نَظَر ز دیدۀ دل
که صفحه صفحۀ آن "آیت" است
غایت نه
مهموم همدانی
نَظَر ز دیدۀ دل
که صفحه صفحۀ آن "آیت" است
غایت نه
مهموم همدانی
نَظَر
22 Jan, 20:10
همه آنچه هست دل‌انگیز است
آفتاب از فراز کوه سر بر می‌آورد
و سبزی شگفت‌انگیز با پرمایگیِ وافِرَش
از دره ژرف سرازیر میشود
گویی درختان در طول شب اندکی
قد کشیده‌اند و علفزار با میلیون‌ها سوسنِ وحشیِ سیاه‌چشم از هم شکفته است
این رفت‌وآمد بی‌پایان
بازگشت ابدی روییدن
جفت‌گیری و مردن
و دوباره روییدن را باز حس می‌کنم
و میدانم آدمیزاد هم
بخشی از این رفت و بازگشت است
رولو می
آفتاب از فراز کوه سر بر می‌آورد
و سبزی شگفت‌انگیز با پرمایگیِ وافِرَش
از دره ژرف سرازیر میشود
گویی درختان در طول شب اندکی
قد کشیده‌اند و علفزار با میلیون‌ها سوسنِ وحشیِ سیاه‌چشم از هم شکفته است
این رفت‌وآمد بی‌پایان
بازگشت ابدی روییدن
جفت‌گیری و مردن
و دوباره روییدن را باز حس می‌کنم
و میدانم آدمیزاد هم
بخشی از این رفت و بازگشت است
رولو می
نَظَر
09 Jan, 14:58
ای که می گویی بپوشان
از رخ خوبان نَظَر
گر گناه است این
برآنم کاین گناه افزون کنم
نسیمی
از رخ خوبان نَظَر
گر گناه است این
برآنم کاین گناه افزون کنم
نسیمی
نَظَر
09 Jan, 10:04
در طبیعت همه چیز از روی نظم است
و اگر انسان خود را
به حرکت طبیعی هستی بسپارد
در نظم فرو خواهد رفت
کریشنامورتی
و اگر انسان خود را
به حرکت طبیعی هستی بسپارد
در نظم فرو خواهد رفت
کریشنامورتی
نَظَر
08 Jan, 18:22
تمایل ما به تغییر آینده ما را وادار میکند
تا این حقیقت بنیادی را فراموش کنیم
که زندگی چیزی جز لحظه حال نیست
اروین یالوم
تا این حقیقت بنیادی را فراموش کنیم
که زندگی چیزی جز لحظه حال نیست
اروین یالوم
نَظَر
08 Jan, 15:14
"من" و داستان "من" وجود ندارد
این فقط تراکم
و به خاطر سپاریِ خاطره ها و تجربه هاست
این فقط تراکم
و به خاطر سپاریِ خاطره ها و تجربه هاست
نَظَر
07 Jan, 16:51
حیرت در نگاهی شکل میگیرد
که از تصویری که مشاهده میکند
هیچ تصوری ندارد
یک "مواجه ی آنی"
🙏🙏
@beeerah
که از تصویری که مشاهده میکند
هیچ تصوری ندارد
یک "مواجه ی آنی"
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
07 Jan, 16:38
مردن به چه معناست؟
مردن یعنی مردن بر همهٔ آنچه
به لحاظ روانی مالک آن هستی
کریشنامورتی
مردن یعنی مردن بر همهٔ آنچه
به لحاظ روانی مالک آن هستی
کریشنامورتی
نَظَر
06 Jan, 19:36
نسبت سطح بال زنبور به بدنش
بسیار کم است
بر اساس قوانین آیرودینامیک
پرواز او ممکن نیست
امّا او این را نمی داند و پرواز میکند
بسیار کم است
بر اساس قوانین آیرودینامیک
پرواز او ممکن نیست
امّا او این را نمی داند و پرواز میکند
نَظَر
05 Jan, 18:13
چون بِگِریانَم
بجوشد رَحمَتم
آن خروشنده
بنوشد نعمتم
رحمتم موقوفِ آن خوش‌گریه‌هاست
چون گِریست
از بحرِ رحمت موج خاست
مولانا
بجوشد رَحمَتم
آن خروشنده
بنوشد نعمتم
رحمتم موقوفِ آن خوش‌گریه‌هاست
چون گِریست
از بحرِ رحمت موج خاست
مولانا
نَظَر
04 Jan, 15:08
هیچ چیزی وجود ندارد
که نیاز باشد منتظر آن باشی
زندگی اینجا و اکنون است
که از طریق تقلا برای
تصاحب یا فهمیدن آن از دست میرود
🙏🙏
@beeerah
که نیاز باشد منتظر آن باشی
زندگی اینجا و اکنون است
که از طریق تقلا برای
تصاحب یا فهمیدن آن از دست میرود
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
03 Jan, 12:10
فرزانه با اجازه دادن به روند طبیعی رخدادها
اقدام میکند
او در پایان به همان آرامی است که در ابتدای
کار بوده
تائوت چینگ
اقدام میکند
او در پایان به همان آرامی است که در ابتدای
کار بوده
تائوت چینگ
نَظَر
03 Jan, 09:10
تنها چیزی که قطعیت دارد
عدم قطعیت است
در پذیرشِ عدم قطعیت و اینکه همیشه زندگی مهره هایی که برای خودت چیدی را بهم میریزد
بدون ایده زندگی کن
🙏🙏
@beeerah
عدم قطعیت است
در پذیرشِ عدم قطعیت و اینکه همیشه زندگی مهره هایی که برای خودت چیدی را بهم میریزد
بدون ایده زندگی کن
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
01 Jan, 18:37
شروع و پایان تنها
در بعد مادی و حیطه ذهن تعریف می شوند
جانِ عاشق در قید و بندِ
زمان و مکان و قالب ها نمی گنجد
هر که چون ماهی نباشد جوید او پایانِ آب
هر که او ماهی بود کِی فِکرَت پایان کند؟
مولانا
در بعد مادی و حیطه ذهن تعریف می شوند
جانِ عاشق در قید و بندِ
زمان و مکان و قالب ها نمی گنجد
هر که چون ماهی نباشد جوید او پایانِ آب
هر که او ماهی بود کِی فِکرَت پایان کند؟
مولانا
نَظَر
01 Jan, 18:03
وقتی انسان راه فردیت را دنبال میکند
وقتی زندگیِ خودش را زندگی میکند
باید خطاها را بپذیرد
زیرا زندگی بدون این اشتباهات کامل نیست
آنکس که در پی راه بی خطاست
با مرده فرقی ندارد
راهِ امن و درست
راهی به کوتاهیِ مردن در لحظه است
یونگ
وقتی زندگیِ خودش را زندگی میکند
باید خطاها را بپذیرد
زیرا زندگی بدون این اشتباهات کامل نیست
آنکس که در پی راه بی خطاست
با مرده فرقی ندارد
راهِ امن و درست
راهی به کوتاهیِ مردن در لحظه است
یونگ
نَظَر
01 Jan, 16:36
تفاوت در چیزی به نام خودآگاهی ست
یا میشود گفت ما توانایی بیمار شدن را داریم
یعنی حس جدایی
امتیاز آن هم این است که
تنها ما میتوانیم سلامتی را تشخیص بدهیم
دیگر موجودات با سلامتی منطبق هستند و این تشخیص در آن ها وجود ندارد
وقتی دانستگی که برای حس امنیت کاذب جمع آوری شده کنار گذاشته میشود
سلامتی خودش را ملاقات میکند
آن زندگی ست
اگر انسان به اینکه شب به خواب میرود و صبح بیدار میشود توجه کند
یعنی ببیند که وقتی در خواب است
همه چیز از خودش مراقبت میکند کافیست
تا تمام خزعبلات در ذهنش را رها کند
رهایی از اندیشه ایی که وعده ی امنیت میدهد
🙏🙏
@beeerah
یا میشود گفت ما توانایی بیمار شدن را داریم
یعنی حس جدایی
امتیاز آن هم این است که
تنها ما میتوانیم سلامتی را تشخیص بدهیم
دیگر موجودات با سلامتی منطبق هستند و این تشخیص در آن ها وجود ندارد
وقتی دانستگی که برای حس امنیت کاذب جمع آوری شده کنار گذاشته میشود
سلامتی خودش را ملاقات میکند
آن زندگی ست
اگر انسان به اینکه شب به خواب میرود و صبح بیدار میشود توجه کند
یعنی ببیند که وقتی در خواب است
همه چیز از خودش مراقبت میکند کافیست
تا تمام خزعبلات در ذهنش را رها کند
رهایی از اندیشه ایی که وعده ی امنیت میدهد
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
01 Jan, 08:49
درهم ریختگی و گِله مندی و تشویش خاطر یعنی آنچه میخواهی باشد را
به جانِ آنچه هست انداخته اي
رضا
به جانِ آنچه هست انداخته اي
رضا
نَظَر
31 Dec, 21:07
جستجوی مداوم معنا و مفهوم زندگی
مانند جست‌وجوی معنا و مفهوم "نان" است
گاهی بهتر است فقط "نان" را بخوری
مت هیگ
مانند جست‌وجوی معنا و مفهوم "نان" است
گاهی بهتر است فقط "نان" را بخوری
مت هیگ
نَظَر
31 Dec, 18:25
امیدها و رابطه و معنا پایان میگیرد
و ناگهان دیده میشود
که این زندگی هیچ منظوری ندارد
همۀ باورهای "من"
همۀ اهمیتی که برای خودم قائل هستم
همۀ حسی که از رفتن به جایی دارم
در یک لحظه پایان میگیرد
این هم ترس زیادی ایجاد میکند
و هم عمیقاً مورد اشتیاق است
"من" باید بمیرد تا درد جدایی پایان یابد
ریچارد سیلوستر
و ناگهان دیده میشود
که این زندگی هیچ منظوری ندارد
همۀ باورهای "من"
همۀ اهمیتی که برای خودم قائل هستم
همۀ حسی که از رفتن به جایی دارم
در یک لحظه پایان میگیرد
این هم ترس زیادی ایجاد میکند
و هم عمیقاً مورد اشتیاق است
"من" باید بمیرد تا درد جدایی پایان یابد
ریچارد سیلوستر
نَظَر
31 Dec, 17:17
رازِ زندگی مسئله‌ای نیست
که باید آن را حل کرد
بلکه واقعیتی است
که باید آن را تجربه کرد
آلن واتس
که باید آن را حل کرد
بلکه واقعیتی است
که باید آن را تجربه کرد
آلن واتس
نَظَر
29 Dec, 04:18
به دو صد بام برآیم به دو صد دام درآیم
چه کنم آهوی جانم سر صحرای تو دارد
مولانا
چه کنم آهوی جانم سر صحرای تو دارد
مولانا
نَظَر
28 Dec, 18:47
مَستور و مَست هر دو چو از یک قبیله اند
ما دل به عشوه ی کهِ دهیم اختیار چیست؟
حافظ
ما دل به عشوه ی کهِ دهیم اختیار چیست؟
حافظ
نَظَر
28 Dec, 09:09
بدونِ داستان زندگی ات که بی‌وقفه در ذهنت خودش را باز تعریف و تفسیر میکند کیستی؟
"جریانِ لحظه به لحظه زندگی"
"جریانِ لحظه به لحظه زندگی"
نَظَر
27 Dec, 20:17
وقتی واکنش نشان میدهی
جهان " بر " توست
وقتی واکنش نشان نمی‌دهی
جهان " در " توست
🙏🙏
@beeerah
جهان " بر " توست
وقتی واکنش نشان نمی‌دهی
جهان " در " توست
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
09 Dec, 17:58
در فراق از تمامی کلمات و بازی با مفاهیم
آن حکمت ناب در جان شما می‌آرامد
و بر پهنه‌ی هستی شما گسترده میشود
سامپوتا تنترا
آن حکمت ناب در جان شما می‌آرامد
و بر پهنه‌ی هستی شما گسترده میشود
سامپوتا تنترا
نَظَر
09 Dec, 10:36
کشتی در بندر امن است اما این چیزی نیست که برای آن ساخته شده است
جان آگُستِس شِد
جان آگُستِس شِد
نَظَر
08 Dec, 16:35
معشوق حقیقی درون توست
اما این معشوق ابتدا خود را در نمادهای بیرونی متجلّی میکند و چون تو را برُباید
به ناگاه بیرون را محو کند و از رنگ و لعاب بیندازد تا تو را زیرکانه به درون کشانَد
و آنگاه است که خواهی فهمید
عشق و عاشق و معشوق
از اول و یکجا در وجود خودت بوده‌اند
مسعود ریاعی
اما این معشوق ابتدا خود را در نمادهای بیرونی متجلّی میکند و چون تو را برُباید
به ناگاه بیرون را محو کند و از رنگ و لعاب بیندازد تا تو را زیرکانه به درون کشانَد
و آنگاه است که خواهی فهمید
عشق و عاشق و معشوق
از اول و یکجا در وجود خودت بوده‌اند
مسعود ریاعی
نَظَر
07 Dec, 10:39
وقتی بهای زندگی را می‌پردازیم
جهان در نگاه ما جدیت خودش را از دست
میدهد
و ماهیت اصلی آن که رویایی بودن آن است
آشکار خواهد شد
در حالت بی‌پناهی حقیقت زندگی آشکار است که هیچ توصیفی بر آن نیست
فهمیده یا تصاحب نمیشود
در واقع هر پناهی فرصتی ست
تا ما کمی غفلت کنیم
در بی پناهی فقط هوشیاری هست
🙏🙏
@beeerah
جهان در نگاه ما جدیت خودش را از دست
میدهد
و ماهیت اصلی آن که رویایی بودن آن است
آشکار خواهد شد
در حالت بی‌پناهی حقیقت زندگی آشکار است که هیچ توصیفی بر آن نیست
فهمیده یا تصاحب نمیشود
در واقع هر پناهی فرصتی ست
تا ما کمی غفلت کنیم
در بی پناهی فقط هوشیاری هست
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
06 Dec, 18:26
خدا بیشتر یک مفهوم انتزاعی ست
آن خدایی که در فرهنگ عام به آن
اشاره میشود
محدود به ظرف ذهن ماست
ما به دانستن آنچه که دانسته نمیشود
راه نداریم
فقط میتوانیم از آنچه که تصور میکنیم می‌دانیم انصراف دهیم
وقتی که تمام دانستگی از اعتبار
ساقط شد داننده که چیزی جز
همان مجموعه ی دانستگی نیست
محو میشود
و اینجا دیده ایی زلال باقی میماند
خالی از دانستگی
که ناشناختنی تجلیه خودش را
از طریق آن مشاهده میکند
🙏🙏
@beeerah
آن خدایی که در فرهنگ عام به آن
اشاره میشود
محدود به ظرف ذهن ماست
ما به دانستن آنچه که دانسته نمیشود
راه نداریم
فقط میتوانیم از آنچه که تصور میکنیم می‌دانیم انصراف دهیم
وقتی که تمام دانستگی از اعتبار
ساقط شد داننده که چیزی جز
همان مجموعه ی دانستگی نیست
محو میشود
و اینجا دیده ایی زلال باقی میماند
خالی از دانستگی
که ناشناختنی تجلیه خودش را
از طریق آن مشاهده میکند
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
06 Dec, 18:25
اگر ابدیت را
نه به معنای مدت زمانی نامحدود
بلکه بی زمانی بدانیم
پس زندگی ابدی متعلق به کسانی است که
در زمان حال زندگی می کنند
ویتگنشتاین
نه به معنای مدت زمانی نامحدود
بلکه بی زمانی بدانیم
پس زندگی ابدی متعلق به کسانی است که
در زمان حال زندگی می کنند
ویتگنشتاین
نَظَر
06 Dec, 13:29
حقیقتِ جهان فاقدِ گذشتِ زمان است
اما شناخت ناکامل ما ازاین حقیقت است که مفهوم زمان را شکل میدهد
بنابراین زمان ازجهل ما شکل میگیرد
کارلو روولی
اما شناخت ناکامل ما ازاین حقیقت است که مفهوم زمان را شکل میدهد
بنابراین زمان ازجهل ما شکل میگیرد
کارلو روولی
نَظَر
04 Dec, 18:13
شاید بهشت و جهنم جاییست سراسر از آینه
که به هر طرف نگاه کنی با خودت روبرو شوی
که به هر طرف نگاه کنی با خودت روبرو شوی
نَظَر
04 Dec, 15:25
خانه ما در آن دوردست ها نیست
درپشت کوهِ آرزوها و آرمان ها پنهان نشده است
خانه ما در "حال" است
بودن آگاهانه دراینجا واکنون
واین است طریق رسیدن به خانه ازلی خویش
پس مگذارکه ذهنت تو را بفریبد
وهر روز با آرمانی به این سو و آن سو بکشاند
در این یگانه کیفیتِ واقعیِ حیات آرام بگیر
وتو به خانه رسیده ای
خانه ای که با اتاقک تاریک ذهن
غیر قابل قیاس است
درپشت کوهِ آرزوها و آرمان ها پنهان نشده است
خانه ما در "حال" است
بودن آگاهانه دراینجا واکنون
واین است طریق رسیدن به خانه ازلی خویش
پس مگذارکه ذهنت تو را بفریبد
وهر روز با آرمانی به این سو و آن سو بکشاند
در این یگانه کیفیتِ واقعیِ حیات آرام بگیر
وتو به خانه رسیده ای
خانه ای که با اتاقک تاریک ذهن
غیر قابل قیاس است
نَظَر
04 Dec, 08:51
وقتی ما در یک رؤیای شبانه هستیم آن کاملاً واقعی به نظر می رسد کاملاً متقاعد کننده است
اما وقتی بیدار می شویم
بدون هیچ شکی روشن می شود که همۀ چیزهایی که در آن خیلی واقعی
به نظر می رسید
مشتمل بر زمان و مکان و حضور شخصی که به نظر می رسید دارای اراده است و انتخاب های هدفداری می کند غیرواقعی بود
من ممکن است خواب دیده باشم که طی دو ساعت و نیم شصت مایل از لندن به برایتون رانندگی کرده ام اما وقتی صبح بیدار می شوم روشن است که نه آن شصت مایل و نه آن دوساعت و نیم و نه آن شخصی که رانندگی می کرد هرگز وجود نداشتند
این یک استعارۀ خیلی خوب برای این پیام است
ریچارد سیلوستر
اما وقتی بیدار می شویم
بدون هیچ شکی روشن می شود که همۀ چیزهایی که در آن خیلی واقعی
به نظر می رسید
مشتمل بر زمان و مکان و حضور شخصی که به نظر می رسید دارای اراده است و انتخاب های هدفداری می کند غیرواقعی بود
من ممکن است خواب دیده باشم که طی دو ساعت و نیم شصت مایل از لندن به برایتون رانندگی کرده ام اما وقتی صبح بیدار می شوم روشن است که نه آن شصت مایل و نه آن دوساعت و نیم و نه آن شخصی که رانندگی می کرد هرگز وجود نداشتند
این یک استعارۀ خیلی خوب برای این پیام است
ریچارد سیلوستر
نَظَر
03 Dec, 18:36
تنها یک چیز ارزشمندتر از "زمان" است
و آن کسی است که زمان خود را با "او" می‌گذرانیم
لئو کریستوفر
و آن کسی است که زمان خود را با "او" می‌گذرانیم
لئو کریستوفر
نَظَر
03 Dec, 16:46
فقط بازیِ خود هاست در درون
و دیدن انعکاس این بازی در بیرون
وقتی از بازی با خود انصراف داده شود
خویش ادراک خواهد شد
این استراحت و آسودگی ست
بدون وسواس و سردرگمی و نزاع درونی
جایی برای رفتن وجود ندارد
معشوق همین‌جاست
🙏🙏
@beeerah
و دیدن انعکاس این بازی در بیرون
وقتی از بازی با خود انصراف داده شود
خویش ادراک خواهد شد
این استراحت و آسودگی ست
بدون وسواس و سردرگمی و نزاع درونی
جایی برای رفتن وجود ندارد
معشوق همین‌جاست
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
03 Dec, 16:18
وقتى به چشمانِ نوزادى مى‌نگرید
چندان فرديتى نمى‌بينيد
اين پرسش كه من كيستم؟
براى نوزاد مفهومى ندارد
در عوض آن چه مى‌درخشد آگاهىِ محض است كه منشاء هر چه حكمت است
نوزاد از منشاء حيات به اين جهان مى‌آيد
و به تدريج از آن منشاء جدا مى‌شود
نوزاد چندى در بى‌زمان شناور مى‌مانَد درباره گذشته يا آينده آرمانی ندارد
فقط از اكنونى شكوفنده آگاه است
و زيستن در جاودانگى به اين معناست
ديپاك چوپرا
چندان فرديتى نمى‌بينيد
اين پرسش كه من كيستم؟
براى نوزاد مفهومى ندارد
در عوض آن چه مى‌درخشد آگاهىِ محض است كه منشاء هر چه حكمت است
نوزاد از منشاء حيات به اين جهان مى‌آيد
و به تدريج از آن منشاء جدا مى‌شود
نوزاد چندى در بى‌زمان شناور مى‌مانَد درباره گذشته يا آينده آرمانی ندارد
فقط از اكنونى شكوفنده آگاه است
و زيستن در جاودانگى به اين معناست
ديپاك چوپرا
نَظَر
02 Dec, 11:37
هر کسی که حتی به بخش کوچکی از
ناخودآگاه خود آگاه شود
از زمان و طبقه اجتماعی خود خارج میشود
و به نوعی به کویر و بیابان تنهایی می‌رسد
یونگ
ناخودآگاه خود آگاه شود
از زمان و طبقه اجتماعی خود خارج میشود
و به نوعی به کویر و بیابان تنهایی می‌رسد
یونگ
نَظَر
02 Dec, 08:28
تمام زندگیت را بِزی
تمام آن را مصرف کن و
از آن فقط مخروبه‌ای برای مرگ بجا بگذار
اروین یالوم
تمام آن را مصرف کن و
از آن فقط مخروبه‌ای برای مرگ بجا بگذار
اروین یالوم
نَظَر
01 Dec, 17:27
مَحمِلِ لِیلی از این بادیه چون بَرق گذشت
همچنان گردن آهو
به تَماشاست بُلند
صائب
همچنان گردن آهو
به تَماشاست بُلند
صائب
نَظَر
01 Dec, 17:26
"من"نمی‌خواهد که خودش از بین برود
بلکه میخواهد چیزی بیابد که خودش را کامل کند
به شما اطمینان می‌دهم که آن هرگز کامل نخواهد شد
زیرا هیچ‌چیزی نمی‌تواند آن را کامل کند
"من" به آن فروپاشی به‌صورت چیز بزرگی که به دست خواهد آورد نگاه میکند
اما به شما اطمینان می‌دهم که آن هرگز هیچ‌چیزی به دست نخواهد آورد
صرفاً فروپاشیِ آن هویت رخ خواهد داد که پایان بازی است
لیسا کرنز
بلکه میخواهد چیزی بیابد که خودش را کامل کند
به شما اطمینان می‌دهم که آن هرگز کامل نخواهد شد
زیرا هیچ‌چیزی نمی‌تواند آن را کامل کند
"من" به آن فروپاشی به‌صورت چیز بزرگی که به دست خواهد آورد نگاه میکند
اما به شما اطمینان می‌دهم که آن هرگز هیچ‌چیزی به دست نخواهد آورد
صرفاً فروپاشیِ آن هویت رخ خواهد داد که پایان بازی است
لیسا کرنز
نَظَر
30 Nov, 20:21
همین که تو خودت را از سر راه برداری
همان قدرتی که باعث رشد چمن میشود
همانی که باعث شکوفه زدن گلها میشود
از تو هم مراقبت میکند
پس از هیچی نترس
رابرت آدامز
همان قدرتی که باعث رشد چمن میشود
همانی که باعث شکوفه زدن گلها میشود
از تو هم مراقبت میکند
پس از هیچی نترس
رابرت آدامز
نَظَر
26 Nov, 17:10
اراده ی آزاد توهم است
آینه را نگاه کن
تصویرِ تو در آینه ست
آینه برای آشکار شدنِ تو آنجاست
تصویرِ در آینه از خویش هیچ اراده ایی ندارد
حرکتِ تصویرِ در آینه منوطِ به حرکتِ توست
🙏🙏
@beeerah
آینه را نگاه کن
تصویرِ تو در آینه ست
آینه برای آشکار شدنِ تو آنجاست
تصویرِ در آینه از خویش هیچ اراده ایی ندارد
حرکتِ تصویرِ در آینه منوطِ به حرکتِ توست
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
26 Nov, 15:35
اجازه نمی‌دهم
چیزهای پیش‌پا افتاده
موفقیت ها یا شکست های بی‌اهمیت
چیزهایی که در تملک من است
نگرانی درباره ی محبوبیت
و اینکه چه کسی از من خوشش می‌آید
و چه کسی خوشش نمی‌آید
جوهرِ "هستی‌ام" را ببلعد
برای من آزاد ماندن
و قدردانی از معجزه ی "بودن"
یک جور تسکین است
اروین یالوم
اجازه نمی‌دهم
چیزهای پیش‌پا افتاده
موفقیت ها یا شکست های بی‌اهمیت
چیزهایی که در تملک من است
نگرانی درباره ی محبوبیت
و اینکه چه کسی از من خوشش می‌آید
و چه کسی خوشش نمی‌آید
جوهرِ "هستی‌ام" را ببلعد
برای من آزاد ماندن
و قدردانی از معجزه ی "بودن"
یک جور تسکین است
اروین یالوم
نَظَر
26 Nov, 11:19
کارکردهای شما از آنِ شما نیستند
بلکه شما خود کارکرد چیزی هستید
که درون شما جریان دارد
گورجیف
بلکه شما خود کارکرد چیزی هستید
که درون شما جریان دارد
گورجیف
نَظَر
26 Nov, 09:47
ما هر روز در معجزه ایی که حتی نمی‌شناسیم
مشارکت داریم
آسمانی آبی و ابرهای سفید
برگ‌های سبز
چشم‌های کنجکاوِ یک کودک
دو چشم ما
همه معجزه است
تیچ نات هان
مشارکت داریم
آسمانی آبی و ابرهای سفید
برگ‌های سبز
چشم‌های کنجکاوِ یک کودک
دو چشم ما
همه معجزه است
تیچ نات هان
نَظَر
26 Nov, 08:46
در آشفتگی و سردرگمی این "خود" است
که یقه ی "خود" را گرفته
و در فرافکنی "خود" را
" او" خطاب میکند
🙏🙏
@beeerah
که یقه ی "خود" را گرفته
و در فرافکنی "خود" را
" او" خطاب میکند
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
26 Nov, 07:30
آنکه انتظار دارد هر چهار فصل بهار باشد
نه خود را می‌شناسد
نه طبیعت را
نه زندگی را
ولتر
نه خود را می‌شناسد
نه طبیعت را
نه زندگی را
ولتر
نَظَر
25 Nov, 10:55
تغییر های شدید و ناگهانی در زیستن ما
موجب حیرت میشود
و اگر در آن حیرت جا خوش کنی
شاهد میشوی
در آن حالت که شاهدی اگر فقط شاهد باشی
بدون سعی بر فهمیدن یا تصاحب آن وضعیت
شهید خواهی شد
🙏🙏
@beeerah
موجب حیرت میشود
و اگر در آن حیرت جا خوش کنی
شاهد میشوی
در آن حالت که شاهدی اگر فقط شاهد باشی
بدون سعی بر فهمیدن یا تصاحب آن وضعیت
شهید خواهی شد
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
25 Nov, 10:19
می‌رقصم
و مجالی برای فکر کردن ندارم
و گمان می‌کنم فقط باد
زبانِ مرا می‌فهمد و قاصدک
و مجالی برای فکر کردن ندارم
و گمان می‌کنم فقط باد
زبانِ مرا می‌فهمد و قاصدک
نَظَر
25 Nov, 08:24
رها بودن به معنای تغییر دادن یا تصحیح کردن این دنیا نیست
بلکه به معنای دیدن دنیا همانگونه که هست
و گشودن قلبمان برای آن است
کریشنامورتی
بلکه به معنای دیدن دنیا همانگونه که هست
و گشودن قلبمان برای آن است
کریشنامورتی
نَظَر
25 Nov, 03:21
لب بر لب کوزه بردم از غایت آز
تا زو طلبم واسطهٔ عمرِ دراز
لب بر لب من نهاد و می‌گفت به راز
می خور که بدین جهان نمی‌آیی باز
خیام
تا زو طلبم واسطهٔ عمرِ دراز
لب بر لب من نهاد و می‌گفت به راز
می خور که بدین جهان نمی‌آیی باز
خیام
نَظَر
24 Nov, 14:04
زندگی خودش نمی‌تواند یک مسئله باشد زندگی فقط زندگی است
خودش است
مسائل با فرد برمی‌خیزند
مسائل فقط در داستان
من و زندگی من
و در تلاش من برای کنترل زندگی وجود دارند
جف فوستر
خودش است
مسائل با فرد برمی‌خیزند
مسائل فقط در داستان
من و زندگی من
و در تلاش من برای کنترل زندگی وجود دارند
جف فوستر
نَظَر
18 Nov, 18:25
بی‌دلی را که عشق بنوازد
جان او جلوه‌گاه خود سازد
دل او را ز غم به جان آرد
تن او را ز غصه بگدازد
به خودش آنچنان کند مشغول
که به معشوق هم نپردازد
چون کند خانه خالی از اغیار
آن گهی عشق با خود آغازد
زلف خود را به رخ بیاراید
روی خود را به حسن بترازد
بر لب خویش بوس‌ها شمرد
با رخ خویش عشق‌ها بازد
چون درون را همه فرو گیرد
ناگهی از درون برون تازد
با عراقی کرشمه‌ای بکند
دل او را به لطف بنوازد
تا به مستی ز خویشتن برود
به جهان این سخن دراندازد
که همه اوست هر چه هست یقین
جان و جانان و دلبر و دل و دین
عراقی
جان او جلوه‌گاه خود سازد
دل او را ز غم به جان آرد
تن او را ز غصه بگدازد
به خودش آنچنان کند مشغول
که به معشوق هم نپردازد
چون کند خانه خالی از اغیار
آن گهی عشق با خود آغازد
زلف خود را به رخ بیاراید
روی خود را به حسن بترازد
بر لب خویش بوس‌ها شمرد
با رخ خویش عشق‌ها بازد
چون درون را همه فرو گیرد
ناگهی از درون برون تازد
با عراقی کرشمه‌ای بکند
دل او را به لطف بنوازد
تا به مستی ز خویشتن برود
به جهان این سخن دراندازد
که همه اوست هر چه هست یقین
جان و جانان و دلبر و دل و دین
عراقی
نَظَر
17 Nov, 18:49
عقل و خرد فقیر تو
پرورشش ز شیر تو
چون نشود ز تیر تو
آنک بدو کمان دهی
در دو جهان بننگرد
آنک بدو تو بنگری
خسرو خسروان شود
گر به گدا تو نان دهی
مولانا
پرورشش ز شیر تو
چون نشود ز تیر تو
آنک بدو کمان دهی
در دو جهان بننگرد
آنک بدو تو بنگری
خسرو خسروان شود
گر به گدا تو نان دهی
مولانا
نَظَر
17 Nov, 15:37
هر گونه رشدی نیازمند وداع است
وداع با ارزشهای سابق
رفتارهای سابق
و هویت سابق تان
از این روی رشد گاهی
با چاشنی اندوه همراه است
مارك منسن
وداع با ارزشهای سابق
رفتارهای سابق
و هویت سابق تان
از این روی رشد گاهی
با چاشنی اندوه همراه است
مارك منسن
نَظَر
16 Nov, 12:36
قبـولِ خاطـرِ معشوق
شرطِ دیـدار است
به حکمِ شوق تماشا مکن
که بی‌ادبی ست
عرفی شیرازی
شرطِ دیـدار است
به حکمِ شوق تماشا مکن
که بی‌ادبی ست
عرفی شیرازی
نَظَر
16 Nov, 09:21
هیچ چیزی برای یافتن وجود ندارد
زیرا هیچ‌چیزی گم نشده است
آغوش نهایی
همه ی آنچه که هست هست
جیم نیومن
زیرا هیچ‌چیزی گم نشده است
آغوش نهایی
همه ی آنچه که هست هست
جیم نیومن
نَظَر
15 Nov, 14:19
به هیچ کوششی از جانب تو نیاز ندارد
یک پذیرش
یک گشودگی در ذهن
و یک قلبِ محبت آمیز کافی است
در چنین حالتی همە ی آنچە را کە مدعیان و مبلغانِ مذاهب و مرتاض های هندی در میلیون ها تناسخ روح قادر بە انجامش نیستند
تو در یک لحظە تحقق می بخشی
اشو
یک پذیرش
یک گشودگی در ذهن
و یک قلبِ محبت آمیز کافی است
در چنین حالتی همە ی آنچە را کە مدعیان و مبلغانِ مذاهب و مرتاض های هندی در میلیون ها تناسخ روح قادر بە انجامش نیستند
تو در یک لحظە تحقق می بخشی
اشو
نَظَر
13 Nov, 14:31
چشم از او
جلوه از او
ما چه حریفیم ای دل
چهره ی اوست
که با دیده ی او میبینم
شهریار
جلوه از او
ما چه حریفیم ای دل
چهره ی اوست
که با دیده ی او میبینم
شهریار
نَظَر
10 Nov, 13:51
عاشق صادق برای عشق ورزیدن
سوژه ندارد
انتخاب نمیکند
هر لحظه در هر صورتی معشوق را می‌بیند
بی دریغ عشق می ورزد
🙏🙏
@beeerah
سوژه ندارد
انتخاب نمیکند
هر لحظه در هر صورتی معشوق را می‌بیند
بی دریغ عشق می ورزد
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
10 Nov, 11:19
طبیعت تجلی آن ناشناختنی ست
که آشکار شده و مورد شناخت قرار میگیرد
هیچ همه چیز شده
همه چیز هیچ است
🙏🙏
@beeerah
که آشکار شده و مورد شناخت قرار میگیرد
هیچ همه چیز شده
همه چیز هیچ است
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
10 Nov, 07:59
ذهنِ انسان تنها زمانی میتواند
به شناخت در زمینه‌ای نائل آید
که فرد در حالت شنوائی کامل
و عمیق بوده باشد
و اما انسان زمانی به این کار
مبادرت می‌ورزد که بحران
درست کنار درِ خانهٔ اوست
کریشنامورتی
به شناخت در زمینه‌ای نائل آید
که فرد در حالت شنوائی کامل
و عمیق بوده باشد
و اما انسان زمانی به این کار
مبادرت می‌ورزد که بحران
درست کنار درِ خانهٔ اوست
کریشنامورتی
نَظَر
09 Nov, 18:30
آنچه که مشاهده میکنیم خودِ طبیعت نیست
بلکه طبیعت است که در معرض
شیوه پرسش ما قرار گرفته است
وِرنِر هایزنبرگ
بلکه طبیعت است که در معرض
شیوه پرسش ما قرار گرفته است
وِرنِر هایزنبرگ
نَظَر
09 Nov, 14:52
ما فرآيند روانى هستيم
كه بر آن اختيارى نداريم
به همين دليل نمى‌توانيم درباره‌ی خود
و يا زندگى خود قضاوت نهايى كنيم
یونگ
كه بر آن اختيارى نداريم
به همين دليل نمى‌توانيم درباره‌ی خود
و يا زندگى خود قضاوت نهايى كنيم
یونگ
نَظَر
09 Nov, 12:29
بیداری تجربه ایست که در آن تجربه کننده محو میشود فقط تجربه باقی میماند
بی هیچکس
🙏🙏
@beeerah
بی هیچکس
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
09 Nov, 09:43
با دوست هر کجا که نشینی تفرج‌ست
خواهی میان گلشن و خواهی کنار دشت
اوحدی مراغه‌ای
خواهی میان گلشن و خواهی کنار دشت
اوحدی مراغه‌ای
نَظَر
08 Nov, 20:54
در بیشتر موارد اگر چیزی را بفهمید
دیگر هرگز قادر به درک آن نخواهید بود
دقیقاً به این دلیل که به نظر می رسد از قبل همه چیز را می دانید
اما هیچ چیز در حقیقت وجود ندارد که بتوان آن را یک بار برای همیشه دانست
از آنجا که ما آن را نه با چشم خود
بلکه با ذهن خود می بینیم
می گوییم "می فهمم"
اما وقتی فکر می کنیم آن را درک می کنیم قبلاً آن را از دست داده ایم
برای داشتن حقیقت باید دائماً آن را دید
یا به عبارت دیگر پیوسته آن را درک کرد
دیگر هرگز قادر به درک آن نخواهید بود
دقیقاً به این دلیل که به نظر می رسد از قبل همه چیز را می دانید
اما هیچ چیز در حقیقت وجود ندارد که بتوان آن را یک بار برای همیشه دانست
از آنجا که ما آن را نه با چشم خود
بلکه با ذهن خود می بینیم
می گوییم "می فهمم"
اما وقتی فکر می کنیم آن را درک می کنیم قبلاً آن را از دست داده ایم
برای داشتن حقیقت باید دائماً آن را دید
یا به عبارت دیگر پیوسته آن را درک کرد
نَظَر
08 Nov, 16:59
اگر می‌خواهید از چیزی رها شوید
ابتدا اجازه دهید شکوفا شود
اگر می‌خواهید چیزی را بدست آورید
ابتدا آن را ببخشید
این درک ظریفی از قانون هستی است
نرم بر سخت غلبه میکند
و آرام بر سریع پیروز
تائو ت چینگ
ابتدا اجازه دهید شکوفا شود
اگر می‌خواهید چیزی را بدست آورید
ابتدا آن را ببخشید
این درک ظریفی از قانون هستی است
نرم بر سخت غلبه میکند
و آرام بر سریع پیروز
تائو ت چینگ
نَظَر
08 Nov, 12:22
از کمال یک ایده باید باشد
که این لحظه ناقص دیده شود
اگر هیچ ایده ایی نباشد
کمال این لحظه دیده میشود
🙏🙏
@beeerah
که این لحظه ناقص دیده شود
اگر هیچ ایده ایی نباشد
کمال این لحظه دیده میشود
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
05 Nov, 16:43
“هر کسی از ظن خود شد یار من
وز درون من نجست اسرار من .”
گفت عشق با گوش جانم
راز من از تو جدا نیست
من توام جانم
همیشه
تا منم همزاد تو
بی که یک دم بوده باشی بی من
بی توام هرگز نبوده
نیست بوده
نیست باد.
گفت عشق
هر که شد دلدار من
از ظن خود شد یار من
بی که در آیینه ی من خویش بیند
یا که خوشتر از روانش
مست ِعشق
با خود بیامیزد
نه دانسته ندانسته نمیداند
که او هرگز نبوده
نیست بوده
نیست باد.
یار من دلدار من
بی نشان از زندگی
بی جان نگاهش
دور مانده از سرور
از سادگی
از روح پاکش
هم هزاران عمر را سر کرده بی من
در حجابِ این و آن رفته
گریبانگیرِ پندارش
چه دهشتناکتر
در پیله مانده
میخزد در خود
در آهش.
…و معشوق
خواب عاشق شد
و عاشق
خواب عشق…
گفت عشق
بی منیت هیچکس زاده نشد
هیچکس هم در منیت من نشد
از تناقض
تا رهایی
بی سبب آسان نبود
بی سبب هم هیچکس آسان نشد
و در آیینه ی من
جز نگاهی مبهوت
از هبوت آدم
تا طلوع انسان
هیچکس زیبا نشد
جان سر رفته ی من پنهان نبود
پیدا نشد.
گفت عشق با گوش جانم
هم زبانم
هم دلم
همه از لطف کرامت
من توام
جانم لبالب از حضور
از عطر توست
دُرّ بیداری ی تو
مکث زیبای خدا…
.
محزونی
وز درون من نجست اسرار من .”
گفت عشق با گوش جانم
راز من از تو جدا نیست
من توام جانم
همیشه
تا منم همزاد تو
بی که یک دم بوده باشی بی من
بی توام هرگز نبوده
نیست بوده
نیست باد.
گفت عشق
هر که شد دلدار من
از ظن خود شد یار من
بی که در آیینه ی من خویش بیند
یا که خوشتر از روانش
مست ِعشق
با خود بیامیزد
نه دانسته ندانسته نمیداند
که او هرگز نبوده
نیست بوده
نیست باد.
یار من دلدار من
بی نشان از زندگی
بی جان نگاهش
دور مانده از سرور
از سادگی
از روح پاکش
هم هزاران عمر را سر کرده بی من
در حجابِ این و آن رفته
گریبانگیرِ پندارش
چه دهشتناکتر
در پیله مانده
میخزد در خود
در آهش.
…و معشوق
خواب عاشق شد
و عاشق
خواب عشق…
گفت عشق
بی منیت هیچکس زاده نشد
هیچکس هم در منیت من نشد
از تناقض
تا رهایی
بی سبب آسان نبود
بی سبب هم هیچکس آسان نشد
و در آیینه ی من
جز نگاهی مبهوت
از هبوت آدم
تا طلوع انسان
هیچکس زیبا نشد
جان سر رفته ی من پنهان نبود
پیدا نشد.
گفت عشق با گوش جانم
هم زبانم
هم دلم
همه از لطف کرامت
من توام
جانم لبالب از حضور
از عطر توست
دُرّ بیداری ی تو
مکث زیبای خدا…
.
محزونی
نَظَر
05 Nov, 16:43
نغمه ی سکوتیم
به سکوت باز میگردیم
آغاز و پایان ما خموشیست
آوایی هستیم میان دو سکوت
به سکوت باز میگردیم
آغاز و پایان ما خموشیست
آوایی هستیم میان دو سکوت
نَظَر
05 Nov, 16:43
به محض آنکه چیزی را می‌بینید
همواره شروع می‌کنید که او را عقلی کنید
به محض آنکه چیزی را عقلی کنید
او دیگر آنچه که دیدید نیست
شونریو سوزوکی
همواره شروع می‌کنید که او را عقلی کنید
به محض آنکه چیزی را عقلی کنید
او دیگر آنچه که دیدید نیست
شونریو سوزوکی
نَظَر
03 Nov, 19:48
سیر نمیشود نَظَر
بس که لطیف منظری
سعدی
این لطافت زمانی دیده میشود
که نَظَر هیچ نَظَری ندارد
و در نمیدانم آرمیده است
🙏🙏
@beeerah
بس که لطیف منظری
سعدی
این لطافت زمانی دیده میشود
که نَظَر هیچ نَظَری ندارد
و در نمیدانم آرمیده است
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
03 Nov, 19:40
عشق ادراک آگاهانه ی یگانگی ست
این که زندگی خودش را
در بی نهایت فرم های گوناگون
ابراز و بیان میکند
این که زندگی خودش را
در بی نهایت فرم های گوناگون
ابراز و بیان میکند
نَظَر
03 Nov, 19:40
اگر در قالب مرزهای اختیاری که به نحوی ساختگی برپا شده‌اند باقی بمانید
انگار بین دو دیوار بلند گام برمیدارید
و عظمت دنیا را نخواهید دید
اما اگر دیوارهایی که نگاه شما را محدود میکنند فرو بریزید و اگر عظمت و بیکرانگی ناقطعیت‌اش هراس در شما بیفکند
پس آن خواب آلودگی باستانیِ درونتان از خواب برمیخیزد
یونگ
انگار بین دو دیوار بلند گام برمیدارید
و عظمت دنیا را نخواهید دید
اما اگر دیوارهایی که نگاه شما را محدود میکنند فرو بریزید و اگر عظمت و بیکرانگی ناقطعیت‌اش هراس در شما بیفکند
پس آن خواب آلودگی باستانیِ درونتان از خواب برمیخیزد
یونگ
نَظَر
02 Nov, 19:48
وقتی توجه از گذشته و آینده انصراف میدهد دیده میشود که منظره کفایت میکند
🙏🙏
@beeerah
باد غیرت همه جز غیر تو برد
🙏🙏
@beeerah
باد غیرت همه جز غیر تو برد
نَظَر
02 Nov, 03:31
وقتی برای یافتن وضعیتِ بهتری در زمان عجله داریم گُلِ بودن را که در هر لحظه
خودش را ارائه میدهد لگدمال میکنیم
تونی پارسونز
خودش را ارائه میدهد لگدمال میکنیم
تونی پارسونز
نَظَر
01 Nov, 16:35
دام این است که داننده میخواهد
فضای تجربه را تغییر دهد
وقتی در پذیرش آنچه که هست همانگونه که هست قرار میگیریم
متوجه می‌شویم که این تقلا برای
تغییر است که موجب اسارت شده
است
بدین شکل سرانجام آن آزادی بی حد و حصر ادراک میشود
آن آزادی که نه در تغییر فضای تجربه
و بودن در یک وضعیت ایده آل
بلکه در پذیرش بی قید و شرطِ
آنچه که هست همانگونه که هست
واقع شده است
این تعاریف است که فضای تجربه را
به شکل یک اسارت نشان میدهد
وقتی تمام تعاریف و باید و نباید ها
از دیده کنار میرود
آزادی ادراک میشود
خطای ادراک این است که
اسارت در شرایط بیرونی دیده میشود
در صورتی که اسارت در نوع بینش ماست
وقتی بینش تغییر میکند
یعنی نگاه از هر ایده ایی پاک میشود
بیرون فقط آزادی ست
🙏🙏
@beeerah
فضای تجربه را تغییر دهد
وقتی در پذیرش آنچه که هست همانگونه که هست قرار میگیریم
متوجه می‌شویم که این تقلا برای
تغییر است که موجب اسارت شده
است
بدین شکل سرانجام آن آزادی بی حد و حصر ادراک میشود
آن آزادی که نه در تغییر فضای تجربه
و بودن در یک وضعیت ایده آل
بلکه در پذیرش بی قید و شرطِ
آنچه که هست همانگونه که هست
واقع شده است
این تعاریف است که فضای تجربه را
به شکل یک اسارت نشان میدهد
وقتی تمام تعاریف و باید و نباید ها
از دیده کنار میرود
آزادی ادراک میشود
خطای ادراک این است که
اسارت در شرایط بیرونی دیده میشود
در صورتی که اسارت در نوع بینش ماست
وقتی بینش تغییر میکند
یعنی نگاه از هر ایده ایی پاک میشود
بیرون فقط آزادی ست
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
31 Oct, 16:52
دل بِنَهَند بَرکَنی
توبه کُنند بِشکَنی
این هَمه خود تو میکنی
بی‌تو به سَر نِمی‌شود
مولانا
توبه کُنند بِشکَنی
این هَمه خود تو میکنی
بی‌تو به سَر نِمی‌شود
مولانا
نَظَر
31 Oct, 12:18
آنچه در فهم تو آید آن تویی
آنچه در فهم تو ناید آن خداست
عطار
آن چیزی که تصاحب و فهمیده میشود
بُت است
ثابت است
زندگی جاریست و از فهم ما میگریزد
آن فقط هست
بدون توصیف و بدون تفسیر
بدون قضاوت و بدون ایده
🙏🙏
@beeerah
آنچه در فهم تو ناید آن خداست
عطار
آن چیزی که تصاحب و فهمیده میشود
بُت است
ثابت است
زندگی جاریست و از فهم ما میگریزد
آن فقط هست
بدون توصیف و بدون تفسیر
بدون قضاوت و بدون ایده
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
30 Oct, 19:32
جهان پر از دریچه‌هایی به سوی واقعیت‌های دیگر است
به جای در جستجوی معنا بودن
بهتر است به خود اجازه دهیم در جریان لحظه‌های بیکران شناور شویم
جایی که هیچ مرزی
بین ذهن و طبیعت و کیهان وجود ندارد
تیموتی لری
به جای در جستجوی معنا بودن
بهتر است به خود اجازه دهیم در جریان لحظه‌های بیکران شناور شویم
جایی که هیچ مرزی
بین ذهن و طبیعت و کیهان وجود ندارد
تیموتی لری
نَظَر
30 Oct, 18:50
عقل یک قطره از اقیانوس بیکران عشق است
عقل عشقی ست که" محدود " شده است
🙏🙏
@beeerah
عقل عشقی ست که" محدود " شده است
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
30 Oct, 15:13
تجربه‌ای زیبا بود که پذیرفتم
همه چیز درست است و قضاوتی نیست
و همه چیز همانگونه که باید در حال اجراست و من هیچی نمیدانم
و چه زیباست
چون همه اش عشق است
رابرت آدامز
همه چیز درست است و قضاوتی نیست
و همه چیز همانگونه که باید در حال اجراست و من هیچی نمیدانم
و چه زیباست
چون همه اش عشق است
رابرت آدامز
نَظَر
30 Oct, 11:22
هیچ چیزی در جهان ظاهری دارای معنای خاصی نیست
هر ایده و معنا از ذهنیت شخص سرچشمه میگیرد
زندگی به صورت ساده و روان بی هیچ هدفی در حال تجلی خودش است
هر ایده و معنا از ذهنیت شخص سرچشمه میگیرد
زندگی به صورت ساده و روان بی هیچ هدفی در حال تجلی خودش است
نَظَر
29 Oct, 16:45
در تماشای گنجشک‌ها
در یک خیابان شهر
همانقدر آزادی روح
وجود دارد
که در خلوتِ مدیتیشن
بر کوهستانی زیر ستاره‌ها
آلن واتس
در یک خیابان شهر
همانقدر آزادی روح
وجود دارد
که در خلوتِ مدیتیشن
بر کوهستانی زیر ستاره‌ها
آلن واتس
نَظَر
29 Oct, 04:26
انسان به کمی دیوانگی نیاز دارد
وگرنه هیچگاه جرات نمیکند تا
طناب را ببرد و آزاد شود
نیکوس کازانتزاکیس
وگرنه هیچگاه جرات نمیکند تا
طناب را ببرد و آزاد شود
نیکوس کازانتزاکیس
نَظَر
28 Oct, 17:38
شاید تو اهمیت زیادی
به تولد و زندگی و مرگ خودت بدهی
اما برای مادر زمین
این فقط یک فرآیند بازیافت است
سادگورو
به تولد و زندگی و مرگ خودت بدهی
اما برای مادر زمین
این فقط یک فرآیند بازیافت است
سادگورو
نَظَر
28 Oct, 16:23
من آن کاری را دوست دارم
که تو انجام میدهی
نه آن کاری که
من دوست دارم تو انجام دهی
🙏🙏
@beeerah
که تو انجام میدهی
نه آن کاری که
من دوست دارم تو انجام دهی
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
28 Oct, 11:17
همه خلق در کشاکش
تو خراب و مست و دلخوش
همه را نظاره می کن
هله از کنار بامی
مولانا
تو خراب و مست و دلخوش
همه را نظاره می کن
هله از کنار بامی
مولانا
نَظَر
28 Oct, 11:16
من مطمئن نیستم که واقعا وجود دارم
من همه نویسندگانی هستم که خوانده ام
تمام افرادی که ملاقات کرده‌ام
همه زنانی هستم که دوستشان داشته‌ام
و تمام شهرهایی که دیده ام
لوئیس بورخس
من همه نویسندگانی هستم که خوانده ام
تمام افرادی که ملاقات کرده‌ام
همه زنانی هستم که دوستشان داشته‌ام
و تمام شهرهایی که دیده ام
لوئیس بورخس
نَظَر
28 Oct, 10:32
بهار می آید و علف خودش رشد میکند
تو علف را بالا نمیکشی که رشد کند
بهار می آید و علف خودش رشد میکند
وقتی به زندگی اجازه دهی به راه خود برود
وقتی نمیخواهی هدایتش کنی
وقتی نمیخواهی هیچ کنترلی بر آن باشد
وقتی دستکاری نمیکنی
وقتی هیچ نظمی را بر آن تحمیل نمیکنی
این حالتِ خود انگیختگی بی انضباطِ ناب مدیتیشن است
عمل کردن از طریق بی عملیست
تو علف را بالا نمیکشی که رشد کند
بهار می آید و علف خودش رشد میکند
وقتی به زندگی اجازه دهی به راه خود برود
وقتی نمیخواهی هدایتش کنی
وقتی نمیخواهی هیچ کنترلی بر آن باشد
وقتی دستکاری نمیکنی
وقتی هیچ نظمی را بر آن تحمیل نمیکنی
این حالتِ خود انگیختگی بی انضباطِ ناب مدیتیشن است
عمل کردن از طریق بی عملیست
نَظَر
27 Oct, 19:50
در"شناگر" بودن اراده ی شخصی وجود دارد
در"شناور" بودن اراده ی شخصی وجود ندارد
🙏🙏
@beeerah
در"شناور" بودن اراده ی شخصی وجود ندارد
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
27 Oct, 18:47
اگر کسی به درک حقیقت خویش رسیده باشد و خود را تمام آنچه که هست بداند
و خود و خدا را یکی بداند
پس به سوی چه کسی دعا می کند؟
آیا این یک تناقض نیست؟
رابرت آدامز
و خود و خدا را یکی بداند
پس به سوی چه کسی دعا می کند؟
آیا این یک تناقض نیست؟
رابرت آدامز
نَظَر
27 Oct, 18:29
دقیقا در همانجایی که بیشترین ترس و یا درد را احساس می‌کنید
بزرگترین فرصت برای رشد پنهان است
یونگ
بزرگترین فرصت برای رشد پنهان است
یونگ
نَظَر
26 Oct, 18:40
تو زمانی با تمام وجود متوجه میشوی که چیزی یا کسی را داشتی
که آن را از دست داده باشی
دیدن آنچه که هست همانگونه که هست به عنوان معشوق
که در کمال خودش جاریست
هوشمندی و توجه بسیاری را میطلبد
وقتی در توجه خالص با آنچه که هست همانگونه که هست به عنوان
یک شگفتی می آمیزی
و رابطه برقرار میکنی
زمانی که آن فرم را از دست میدهی
آن را در همه جا یافت میکنی
و باطن هر چیز و هر کس ادراک میشود
که آن يکی ست
🙏🙏
@beeerah
که آن را از دست داده باشی
دیدن آنچه که هست همانگونه که هست به عنوان معشوق
که در کمال خودش جاریست
هوشمندی و توجه بسیاری را میطلبد
وقتی در توجه خالص با آنچه که هست همانگونه که هست به عنوان
یک شگفتی می آمیزی
و رابطه برقرار میکنی
زمانی که آن فرم را از دست میدهی
آن را در همه جا یافت میکنی
و باطن هر چیز و هر کس ادراک میشود
که آن يکی ست
🙏🙏
@beeerah
نَظَر
26 Oct, 18:07
نمی توانی در "خویش" مستقر شوی
مگر این که همه چیز را تماما فراموش کنی
آشتاواکرا
مگر این که همه چیز را تماما فراموش کنی
آشتاواکرا
نَظَر
24 Oct, 18:17
آنگاه که ادراکت بیشهٔ انبوه توهم را
پشت سر نهد
به هر آنچه که شنیده‌ای
و به هر آنچه که خواهی شنید
بی‌اعتنا خواهی شد
گیتا
پشت سر نهد
به هر آنچه که شنیده‌ای
و به هر آنچه که خواهی شنید
بی‌اعتنا خواهی شد
گیتا
نَظَر
24 Oct, 15:12
فقط برخی از آدم ها میتوانند هر صبح
آغاز را تجربه کنند
اغلب ایشان سرگرم امتداد روز قبل خواهند بود
آغاز را تجربه کنند
اغلب ایشان سرگرم امتداد روز قبل خواهند بود
نَظَر
23 Oct, 18:26
گر من ز می مغانه مستم هستم
گر کافر و گبر و بت پرستم هستم
هر طایفه‌ای بمن گمانی دارد
من زان خودم چنانکه هستم هستم
خیام
گر کافر و گبر و بت پرستم هستم
هر طایفه‌ای بمن گمانی دارد
من زان خودم چنانکه هستم هستم
خیام
نَظَر
23 Oct, 15:49
نخستین گامِ مشاهده
نفی خواطر است
و سپس نفی معرفت
آنگاه نفی نفس خودآگاه
وسرانجام نفی انانیت
ابن عربی
نفی خواطر است
و سپس نفی معرفت
آنگاه نفی نفس خودآگاه
وسرانجام نفی انانیت
ابن عربی
نَظَر
23 Oct, 15:47
اگر در جستجوی یک زندگی خاص و معنوی هستید که خارج از فعالیت‌های روزانه است
این مثل آن است که موج‌ها را کنار بزنید تا به دنبال آب بگردید
موجی
این مثل آن است که موج‌ها را کنار بزنید تا به دنبال آب بگردید
موجی
نَظَر
22 Oct, 18:57
از میان تمامِ امکان‌‌های تسلی‌‌بخش
هیچ تسلایی در فرد موثرتر از آن نیست که بداند تسلایی وجود ندارد
این فهمِ متمایز چنان است که فرد میتواند دوباره و به ناگاه سرش را بالا بگیرد
نیچه
هیچ تسلایی در فرد موثرتر از آن نیست که بداند تسلایی وجود ندارد
این فهمِ متمایز چنان است که فرد میتواند دوباره و به ناگاه سرش را بالا بگیرد
نیچه
نَظَر
22 Oct, 17:56
زندگی نمایشی ست
که هیچ تمرینی برای آن
وجود ندارد
پس آواز بخوان اشک بریز
بخند و با تمام وجود زندگی کن
قبل از آنکه نمایش تو بدون هیچ تشویقی به پایان برسد
چارلی چاپلین
که هیچ تمرینی برای آن
وجود ندارد
پس آواز بخوان اشک بریز
بخند و با تمام وجود زندگی کن
قبل از آنکه نمایش تو بدون هیچ تشویقی به پایان برسد
چارلی چاپلین
نَظَر
22 Oct, 12:40
تو مبین و تو مدان
گر دید و دانش بایدت
کانچه تو بینی و تو دانی
همه زندان توست
بی سر و پا گر برون آیی
ازین میدان چو گوی
تا ابد گر هست گویی
در خم چوگان توست
عین عینت
چون به غیب الغیب در پوشیده اند
پس یقین می دان که عینت
غیب جاویدان توست
صدر غیب الغیب را
سلطان جاویدان تویی
جز تو گر چیزی ست در هر دو جهان
دوران توست
عطار
گر دید و دانش بایدت
کانچه تو بینی و تو دانی
همه زندان توست
بی سر و پا گر برون آیی
ازین میدان چو گوی
تا ابد گر هست گویی
در خم چوگان توست
عین عینت
چون به غیب الغیب در پوشیده اند
پس یقین می دان که عینت
غیب جاویدان توست
صدر غیب الغیب را
سلطان جاویدان تویی
جز تو گر چیزی ست در هر دو جهان
دوران توست
عطار
نَظَر
21 Oct, 10:04
او آنچنان عیان است که ابدا کسی متوجه او نمیشود
در لحظاتی خاص از نگاهِ شخص
در حفره مردمک او
در پیوستارِ دقت که از لحظاتِ نابِ ناآگاهیِ مطلق ساخته شده است
در ترکیبی خاص و ناخودآگاه از طرز نگاه
در بیعتی مداوم و فراموش شده
آن صورتِ آشنایِ بی زمان
آنکه نمی ماند و در خاطره ها نمی ماند
اما او را می شناسی
خانه ای ندارد جز مردمک
"هیچ" آرمیده است
در لحظاتی خاص از نگاهِ شخص
در حفره مردمک او
در پیوستارِ دقت که از لحظاتِ نابِ ناآگاهیِ مطلق ساخته شده است
در ترکیبی خاص و ناخودآگاه از طرز نگاه
در بیعتی مداوم و فراموش شده
آن صورتِ آشنایِ بی زمان
آنکه نمی ماند و در خاطره ها نمی ماند
اما او را می شناسی
خانه ای ندارد جز مردمک
"هیچ" آرمیده است
نَظَر
19 Oct, 20:29
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد
بلکه باید از آن بترسد
که هرگز زندگی کردن را آغاز نکند
بلکه باید از آن بترسد
که هرگز زندگی کردن را آغاز نکند
نَظَر
19 Oct, 10:58
در موسیقی سنتی یک گوشه ای هست
به نام سلمک
یک جایی بین پرده چهارم و پنجم دستگاه شور
وقتی میخواهی از «شور»
بیفتی توی «دشتی»
آنجا درست همان لحظه یک مکث میکنی
یک توقف چندثانیه ای بین دو پرده
یک لحظه آواز را به جای آنکه رها کنی توی هوا توی گلو می پیچانی
مکث میکنی خسیس میشوی توی خرج کردنش
چرا؟ چون بعدش که میری توی دشتی وصدا را رها میکنی
آزادش میکنی
آن مکث چندثانیه ای
کرشمه میشود روی صدایت
یک دم دل انگیز می آفرینی
جان جهان میشود ترمه ی آوازت
زندگی هم همین است
گاهی اگر دلش خواست مکث کند
پاپی نشوید که هل بدهیدش جلو
بگذارید لحظه ای را توقف کند
دراز بکشد بین دو اتفاق
رها کنید این با شتاب پیش رفتن را
کش بیائید میان حادثه ها
دست بیندازید توی جیبتان
سوت بزنید و خیابان ها را فتح کنید
بسپارید خودتان را به خیال خوش آسودگی
شاید زندگی آن نغمه ی جادویی که برایتان حبس کرده است در گلو را همین زودی
پشت این مکثِ کش دارِ بدِ حادثه ها
رها کند توی سرنوشت تان
به نام سلمک
یک جایی بین پرده چهارم و پنجم دستگاه شور
وقتی میخواهی از «شور»
بیفتی توی «دشتی»
آنجا درست همان لحظه یک مکث میکنی
یک توقف چندثانیه ای بین دو پرده
یک لحظه آواز را به جای آنکه رها کنی توی هوا توی گلو می پیچانی
مکث میکنی خسیس میشوی توی خرج کردنش
چرا؟ چون بعدش که میری توی دشتی وصدا را رها میکنی
آزادش میکنی
آن مکث چندثانیه ای
کرشمه میشود روی صدایت
یک دم دل انگیز می آفرینی
جان جهان میشود ترمه ی آوازت
زندگی هم همین است
گاهی اگر دلش خواست مکث کند
پاپی نشوید که هل بدهیدش جلو
بگذارید لحظه ای را توقف کند
دراز بکشد بین دو اتفاق
رها کنید این با شتاب پیش رفتن را
کش بیائید میان حادثه ها
دست بیندازید توی جیبتان
سوت بزنید و خیابان ها را فتح کنید
بسپارید خودتان را به خیال خوش آسودگی
شاید زندگی آن نغمه ی جادویی که برایتان حبس کرده است در گلو را همین زودی
پشت این مکثِ کش دارِ بدِ حادثه ها
رها کند توی سرنوشت تان
نَظَر
18 Oct, 15:29
از دو عالم دردت ای دلدار بس باشد مرا
کافرِ عشقم اگر غیرِ تو کس باشد مرا
فیض کاشانی
کافرِ عشقم اگر غیرِ تو کس باشد مرا
فیض کاشانی
2,985
subscribers
283
photos
501
videos
