چه کنم بعد تو با حافظه پیرهنم
خیس دلتنگی ام و می چکم از بالشتم
تکه ای ابرم و مشغول به باران شدنم
شب فرا می رسد این غم دو برابر بشود
شب فرا می رسد آغوش تو را جان بکنم
یا تو یا مرگ ، یکی کاش به دادم برسد
"تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم"
یاد تو برکه خون ساخته در سینه من
یادگار از تو نگه داشته ام در بدنم
عاشقی بیشتر از ظرفیت جانم بود
شاخه ای نازکم از بار خودم می شکنم
دست بردار از این گشتن بی فایده ات
عشق اینجاست! همین جاست!
همین جا که منم!
تو همان دختر از دور قشنگی ای عشق!
بغلم کن که من آماده ویران شدنم
عطر تو پر شده در پیکر تنهایی من
تو مگر می روی از حافظه پیرهنم
#علی_صفری
@alisafaripoems
https://www.instagram.com/alisafariofficial