عکــــسنوشتـــــه @akss_neveshtehhh Channel on Telegram

عکــــسنوشتـــــه

@akss_neveshtehhh


عکـــسنوشتـــــه (Persian)

با خوش آمدید به کانال ". عکسنوشته"! این کانال یک فضای زیبا و خلاق برای عکس‌های با کیفیت و نوشته‌های جذاب است. اگر به دنبال الهام بخشی برای هنر عکاسی و نوشتن هستید، اینجا بهترین انتخاب برای شماست. شما می‌توانید عکس‌های زیبا و با دیدی جدید از جهان مشاهده کنید و از نوشته‌های جذاب و انگیزشی برای خلق آثار هنری خودتان الهام بگیرید. با پیوستن به این کانال، به دنیایی از زیبایی و خلاقیت خواهید وارد شد. پس همین حالا به ما بپیوندید و از آثار خلاقانه هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر عکاسی و نوشتن لذت ببرید!

عکــــسنوشتـــــه

01 Sep, 06:36


در دنیا دو نابینا هست

یکی تو که عاشق شدنم را نمیبینی ،

یکی من که به جز تو کسی را نمیبینم!

عکــــسنوشتـــــه

31 Aug, 17:35


دوستان قدیمی طلا هستند

دوستان جدید الماس اند

اگریک الماس بدست آوردی

طلا را فراموش نکن

چون برای نگه داشتن الماس

همیشه به پایه
#طلا نیـاز داری...

عکــــسنوشتـــــه

31 Aug, 13:06


The owner of this channel has been inactive for the last 5 months. If they remain inactive for the next 29 days, they may lose their account and admin rights in this channel. The contents of the channel will remain accessible for all users.

عکــــسنوشتـــــه

27 Apr, 08:09


معرفت جاه و مقام نیست به هر کس ندهند

معرفت راه و مرامیست که به هرکس ندهند

معرفت عشق خدائیست به هر نفس ندهند

معرفت بذر نشکفته عشقیست به نارس ندهند

معرفت در گرانیست به هر کس ندهند

پر طاووس قشنگست به کرکس ندهند

عکــــسنوشتـــــه

27 Apr, 08:08


همیشه در زندگیت جوری
زندگی کن که
"ای کاش"!!!!
تکیه کلام پیریت نشود
هميشه خوش خوش خوش باشيد
بيخيال قضاوت آدمها

عکــــسنوشتـــــه

18 Mar, 21:38


📚داستان کوتاه

مردی بود که هر روز برای ماهی گیری به دریا میرفت یک روز کلاهش را باد برد و بر روی آبهای دریا انداخت مرد به آن سمت دریا رفت و کلاهش را برداشت همان جا مشغول ماهی گیری شد. یک ماهی صید کرد و به خانه برد ،زنش ماهی را پخت هنگامی که مشغول خوردن بودند مرواریدی در شکم ماهی دیدند.
روزها گذشت و مرد دوباره بر حسب اتفاق به آن قسمت دریا رفت آن روز هم یک ماهی صید دوباره هنگام شام یک مروارید در شکم ماهی پیدا کرد، از فردا آن روز همیشه به آن قسمت دریا میرفت و هر روز یک ماهی یک مروارید .

تا یک روز پیش خود اندیشید چرا در شکم ماهی های این قسمت از دریا مروارید هست به خود گفت احتمالا در این قسمت از دریا گنجی از مروارید هست ،تصمیم گرفت به زیر آب برود و ان گنج را از دریا خارج کند.
یک روز به همان قسمت دریا رفت خودش را به دریا انداخت به امید گنج مروارید، اما هنگامی که به زیر دریا رسید نهنگی را دیدکه کنار صندوقی از مروارید بی حرکت است و به همه ماهی ها یک مروارید میدهد در این هنگام نهنگ به سمت، مرد رفت و گفت شام امشب هم رسید، طمع مردم باعث شده تا من که سالهاست توان شنا کردن را ندارم زنده بمانم، مرد از ترس همان جا خشکش زد نهنگ به او گفت من یک فرصت دیگر به تو دادم و گفتم توان شنا کردن ندارم اما تو که توان شنا کردنو را داشتی میتوانستی فرار کنی و مرد را بلعید.

در زندگی فرصتهای زیادی هست اما ما همیشه فکر میکنم دیگر فرصتی نداریم در همین جاست که زندگی خود را میبازیم.
گاه طمع زیاد داشتن است که فرصت زندگی را از ما میگرد.

عکــــسنوشتـــــه

18 Mar, 21:38


اگر کسی به این باور برسد که
غیر از خدا به کسی احتیاج ندارد
خداوند هم او را به غیر خودش
محتاج نخواهد کرد ...

عکــــسنوشتـــــه

18 Mar, 19:24


برای خندیدن وقت بگذارید،
زیرا موسیقی قلب شماست.
برای گریه کردن وقت بگذارید،
زیرا نشانه یک قلب بزرگ است.
برای خواندن وقت بگذارید،
زیرا منبع کسب دانش است.
برای رؤیا پردازی وقت بگذارید،
زیرا سرچشمه شادی است.
برای فکر کردن وقت بگذارید،
زیرا کلید موفقیت است.
برای کودکانه بازی کردن وقت
بگذارید زیرا یادآور شادابی دوران کودکی است.
برای گوش کردن وقت بگذارید،
زیرا نیروی هوش است.
برای زندگی کردن وقت بگذارید، زیرا
زمان به سرعت میگذرد و هرگز بازنمیگردد.
مأموریت ما در زندگی بدون
مشکل زیستن نیست، باانگیزه زیستن است.

عکــــسنوشتـــــه

18 Mar, 19:24


بسیار زیبا و خواندنی👌

یک روز از سرِ بی کاری به بچه های
کلاس گفتم انشایی بنویسند با این
عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟"

قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود.
چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر".
از بین علم و ثروت همیشه علم را
انتخاب می کردند.

نوشته بودند که "فقر" خوب است
چون چشم و گوش آدم را باز می کند
و او را بیدار نگه می دارد...

ولی عطر آدم را بیهوش
و مدهوش می کند.
"عادت کرده بودند مزیت فقر را بگویند
چون نصیبشان شده بود!

فقط یکی از بچه ها نوشته بود "عطر"
انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود.

نوشته بود "عطر حس هایي را در آدم
بیدار می کند که فقر آنها را
خاموش کرده است"...!

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 20:20


از حکیمی پرسیدند:

چرا از کسی که آزارت می دهد

انتقام نمی گیری؟

جواب داد:

آیا حکیمانه است

سگی را که گازت گرفته

گاز بگیری ؟

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 20:20


اگر اشتباه کردی، تکرار نکن

اگر تکرار کردی، اعتراف نکن

اگر اعتراف کردی، التماس نکن

اگر التماس کردی... دیگر زندگی نکن!

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 11:27


روزگارم این است:
"دلخوشم" با غزلی
تکه نانی، آبی
جمله ی کوتاهی 
یا به شعر نابی...

و اگر باز بپرسی گویم:
دلخوشم با نفسی
حبه قندی، چایی
"صحبت اهل دلی"
فارغ از همهمه ی دنیایی 
دلخوشی ها کم نیست . . .!

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 11:26


دوست داشتن...
فقط به گفتن نیست
هنر میخواهد
ماندن میخواهد
هرکس که هنر ماندن ندارد

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 08:59


گاهی اوقات سال‌ها را سپری می‌کنیم
بی‌آ‌نکه زندگی کنیم،
و ناگهان کل زندگی‌مان
تنها در یک لحظه جمع می‌شود
قدر لحظه لحظه های پیش رومون و بدونیم ...

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 08:59


بخندی میگذره

نخندی هم میگذره

پس بخند تا خوش بگذره...

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 06:12


با ارزش باش
با ارزش زندگی کن
برای خودت خط‌هایی داشته باش
روی بعضی چیزها ،
زیر بعضی چیزها ،
و دور بعضی چیزها .

عکــــسنوشتـــــه

17 Mar, 06:11


مرد متأهلی در مجلسی گفت: زن همانند کفش است که هرگاه مرد اندازه دلخواهش را یافت، می تواند آن را عوض کند.

حاضران در مجلس به مرد خردمندی که در میانشان نشسته بود نگریستند و نظرش را در مورد این سخن پرسیدند. حکیم گفت: حرف این مرد کاملا درست است؛

برای مردی که خود را در حد پا بداند، زن چون کفش است، اما برای مردی که خود را پادشاه می پندارد، زن چون تاج است.

پس کلام گوینده را سرزنش نکنید، فقط بدانید که چگونه به خود می نگرد.

عکــــسنوشتـــــه

15 Mar, 20:06


فرد عاقل و خردمند، چه زن چه مرد، زندگی خود را صرف تعقیب محبوبیت نمی کند. این سراب و امیدی واهی است. محبوبیت تعیین نمی کند چه چیزی درست یا پسندیده است بلکه کاملا برعکس، محبوبیت نقش یکسان سازی و سقوط دهندگی بی صدا را دارد. خیلی بهتر است که در جستجوی ارزشها و اهداف خود باشیم.

#اروین_یالوم
کتاب: درمان شوپنهاور



👌

عکــــسنوشتـــــه

15 Mar, 20:06


در روزهای آخر اسفند
کوچ بنفشه های مهاجر
زیباست.

در نیم روز روشن اسفند،
وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد
در اطلس شمیم بهاران
با خاک و ریشه
_میهن سیارشان_
در جعبه های کوچک چوبی
در گوشه خیابان، می آورند:

جوی هزاز زمزمه در من
می جوشد:
ای کاش…
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشه ها
(در جعبه های خاک)
یک روز می توانست
همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست.
در روشنای باران
در آفتاب پاک.

محمدرضا شفیعی کدکنی

👌

عکــــسنوشتـــــه

15 Mar, 14:45


اگر بخواهی نعمتی در تو زیاد شود،
باید آنرا ستایش کنی
حتی وقتی گیاهی راستایش کنی
بهتر رشد میکند
تقدیر کنید،
ستایش کنید، تأیید کنید
تا نعمتهای خدا بسوی شما سرازیر شود


دکتر الهی قمشه‌‌ای