العروة الوثقی

السلام علیکم


به اذن الله تعالی جزء دوم کتاب "دفاع از کتب عقیدتی اهل سنت" منتشر می شود

در این جزء به دفاع از دو کتاب امام دارمی می پردازیم

که اشاعره به سه راوی موجود در سند کتاب اشکال وارد کرده اند.

یکی از آنها به نام المزکی که در کتاب حافظ ابوذر هروی توثیق شده است.

دو راوی دیگر هم باز هم مشکی ایجاد نمی کند

چون در کتب متعدد دیگر ، علماء احادیث و آثاری که در این دو کتاب امام دارمی موجود هستند را ذکر کرده اند و اسناد خودشان را به اسناد امام دارمی رسانده اند ، و با آنچه که این راویان نقل کرده اند از امام دارمی ، با آنها متابعت می کنند که در کتاب موارد متعدد می آوریم

به اذن الله به زودی منتشر می شود ان شاء الله

🔵چهارم : مقصود از عبارت " عِبَادَ اللهِ"نوعی از فرشتگان در روی زمین غیر از فرشتگان نگهبان هستند که هر آنچه از برگ های درختان سقوط می کنند را می نویسند و همچنین به کسی در راه به کمک نیاز دارد ، کمک می کنند و جایز نیست که غیر از آنها از جن و انسان را به آنها محلق کنیم.

◼️این پیامبر صلی الله علیه و سلم بود که برای ما توضیح داد که این نوع از فرشتگان توسط خداوند متعال برای کمک به کسانی در راه به کمک نیاز دارند آفریده شده اند و چنین اجازه و استثنایی در روایت آمده است.

🔵پنجم : و از همه مهم تر اینکه ، طلب کردن از این فرشتگانی که توسط الله تعالی به خاطر یاری رساندن در راه مانده خلق شده اند ، فقط صرفا طلب عادی از مخلوق زنده ای است که این فرشتگان مخلوق بر انجام آن توانا هستند و الله تعالی آنها را برای این وظیفه خلق کرده است و این یک استغاثه و استعانه مشروع است.

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🔴صوفی : امام احمد در بیابان گفت : يَا عِبَادَ اللَّهِ راه را به من نشان دهيد📣

🔵یک صوفی حلولی اشعری نما ، مطلبی از امام احمد ارائه کرده است و سعی دارد که با آن عقیده فاسد خودش را ثابت کند که به اذن الله تعالی پاسخ می دهیم.

مطلبی که صوفی حلولی آورده است به این قرار است :

حَجَجْتُ خَمْسَ حِجَجٍ، اثْنَتَيْنِ رَاكِبًا، وَثَلاثَ مَاشِيًا، أَوْ ثَلاثَ رَاكِبًا، وَاثْنَتَيْنِ مَاشِيًا، فَضَلَلْتُ الطَّرِيقَ فِي حَجَّةٍ، وَكُنْتُ مَاشِيًا فَجَعَلْتُ أَقُولُ: يَا عِبَادَ اللَّهِ، دُلُّونِي عَلَى الطَّرِيقِ، قَالَ: فَلَمْ أَزَلْ أَقُولُ ذَلِكَ حَتَّى وَقَفْتُ عَلَى الطَّرِيقِ، أَوْ كَمَا قَالَ أَبِي

پنج بار به حج رفتم که سه بار آن پياده ودوبار آن سواره بودم ويا برعکس ، يکبار که پياده به حج مي رفتم راه را گم کردم لذا گفتم: ای بندگان خداوند راه را به من نشان دهيد. آنقدر اين گفته را تکرار کردم تا اينکه راه را پيدا کردم.

📚 مسائل أحمد بن حنبل رواية ابنه عبد الله

پایان قول صوفی حلولی 🛑

🟢🟢پاسخ :

💠در روایتی اینگونه آمده است :

«إِنَّ للهِ مَلائِكَةً فِی الأَرْضِ سِوَى الْحَفَظَةِ یكْتُبُونَ مَا سَقَطَ مِنْ وَرَقِ الشَّجَرِ فَإِذَا أَصَابَ أَحَدَكُمْ عَرْجَةٌ بِأَرْضٍ فَلاةٍ فَلْینَادِ: أَعِینُوا عِبَادَ اللهِ:

🔰ترجمه: «بی‌گمان خداوند عزوجل در زمین بغیر از فرشتگان نگهبان، فرشتگانی دارد که (حتی) افتادن برگ از روی درخت را (نیز) می‌نویسند، پس اگر یکی از شما در بیابانی گرفتار شد که دستش به دوستانش نمی رسید ، پس فریاد بزند و بگوید: {ای بندگان خدا مرا یاری کنید.}

📙 (مسند بزار:  حدیث شماره 4922)

🔵اولا : مدار این روایت حول فردی است به نام "أسامة بن زيد الليثي" و این راوی از جمله کسانی است که بعضی از علماء او را توثیق کرده اند و بعضی او را تضعیف کرده اند.

امام ذهبی گفته است که : «صدوق است اما دارای اوهام» و از امام یحیی بن القطان در مورد او اقوال مختلف است و امام احمد فرموده : «لیس بشيء» و امام نسائی گفته است : «لیس بالقوي» و برخی هم مثل ابن عدی در موردش گفتند «لَيْسَ بِهِ بَأْس»

🔵دوما : راویانی که این حدیث را از اسامة بن زید روایت کرده اند اختلاف نموده اند ، چرا که بعضی از آنها آن را به صورت مرفوع از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کرده اند و بعضی از آنها موقف بر ابن عباس ، و حاتم بن اسماعيل در این روایتش از اسامة بن زید به صورت مرفوع از رسول الله صلی الله علیه وسلم دچار تفرد شده است.

مسند البزار = البحر الزخار ١١/‏١٨١ — أبو بكر البزار (ت ٢٩٢)

و چهار راوی دیگر در این روایت با او مخالف کرده اند که عبارتند از :

1=عبد الله بن فروخ ، وأخرج روايته البيهقي في "شعب الإيمان" (1/325).
2= وروح بن عبادة ، وأخرج روايته البيهقي في "شعب الإيمان" (10/140).
3= وجعفر بن عون ، وأخرج روايته البيهقي في "شعب الإيمان" (10/140).
4= وأبو خالد الأحمر ، وأخرج روايته ابن أبي شيبة في " المصنف " (6/ 91).

و شکی نیست که در خصوص اين روایت صحیح تر این است که حکم آن موقوف است، زیرا راویان آن از نظر تعداد بیشتر هستند و در ضبط قویتر هستند ، چنانکه امام شافعی می گوید : " وَالْعَدَدُ أَوْلَى بِالْحِفْظِ مِنَ الْوَاحِدِ" انتهى من "اختلاف الحديث" صـ 177.

بیهقی می گوید : هَذَا مَوْقُوفٌ عَلَى ابْنِ عَبَّاسٍ ، مُسْتَعْمَلٌ عِنْدَ الصَّالِحِينَ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ لِوُجُودِ صِدْقِهِ عِنْدَهُمْ فِيمَا جَرَّبُوا

🔰ترجمه این روایت بر ابن عباس موقوف است و صالحین از اهل علم از آن استفاده کره اند ، آن هم به خاطر وجود صدقش در نزد آنها از آنچه که در این خصوص تجربه کرده اند.

🔵سوما : آنچه که صوفی حلولی به آن استناد کرده است ، چیزی نیست جز اینکه نشان می دهد که امام احمد به این حدیث عمل کرده است ، چنانکه امام آلبانی می گوید :

ويبدو أن حديث ابن عباس الذي حسنه الحافظ كان الإمام أحمد يقوِّيه؛ لأنه قد عمل به

🔰ترجمه : به نظر می رسد حدیث ابن عباس که حافظ آن را حسن دانسته است توسط امام احمد تقویت شده باشد ، زیرا به آن عمل کرده است.

📕منبع : سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة ٢/‏١١١

🟡ادامه این متن در لینک زیر 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5159

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

منظور از اشعری نما یعنی اینها اشعری نیستند بلکه اشعری نما هستند
یعنی پیش بهروز عزیزی اشعری هم بروید این کانال ها رو گردن نمی گیره
منظور از مزدور هم یعنی ارتباط با بچه های بالا

متن یک اشعری نمای مزدور 👆👆


پاسخ به زودی به اذن الله تعالی از سوی موحدین 👇👇

🛑متن يك اشعری نمای مزدور 👆👆👆


کتاب مسائل به روایت عبد الله بن احمد در نزد اشاعره قابل استناده چون باب طبع اونها است

کتاب السنه امام عبدالله بن احمد که از پدرش روایت کرده رد می کنند ، چون باب طبع آنها نیست

متن یک اشعری نمای مزدور 👆

هر جایی که یک حنبلی حرفی بزند که باب میل این اشعری نما باشد ، سریع به مانند برادران شیعه خود این عبارت را اضافه می کند " شیخ حنابله در زمان خودش بوده است" مانند شیعیان که اول می گویند مثلا فلان عالم از استوانه های اهل سنت چنین و چنان گفت تا بعد اون جمله ای که باب طبعشون هست رو بگن

این در حالی است که مذهب حنابله رو باید از متقدمین حنابله که امام احمد رو دیدن و یا شاگردان شاگردان امام احمد گرفت

🔴فهم اينكه اشاعره راه جهمیه را رفته اند ، از کلام کوثری ماتریدی📣

یکی از ویژگی های مثبت کوثری این است که کوثری مانند سایر اشاعره اهل تقیه نیست و بلکه حقیقت عقیده خودش را بیان می کند.

"محمد زاهد کوثری ماتریدی ، نام ائمه اهل سنت و کتابهای عقیدتی متقدمین را ذکر کرده و آنها را متهم به تجسیم می کند ، چنانکه در مقدمه شرح کتاب "الأسماء والصفات" بيهقى ص3،4 می گوید :

{كتابَ الإستقامة لِخُشَيش بنِ أصرَم.والكُتُب التي تسمِّى السُّنَّة لعبدالله وللخلال،ولأبي الشيخ،وللعسَّال،ولأبي بكر بن عاصِمٍ،وللطّبراني،والجامعَ،والسُّنَّة والجماعةَ لحربِ بنِ إسماعيلَ السيرجانيِّ،والتوحيد لإبن خُزيمةَ،ولإبنِ مندَه،والصِّفات للحَكَمِ بنِ مَعبَدٍ الخُزاعيِّ،والنَّقضَ لِعُثمان بنِ سعيدٍ الدَّارِميِّ،والشّريعة للآجُرِّيِّ،والإِبانةَ لأبي نَصرٍ السَّجزيِّ،ولإبنِ بطَّةَ،والنَّقضَ التأويلاتِ لأَبي يعلَى القاضي،وذمَّ الكلامِ والفاروقَ لصاحب منازل السائرينَ تجِدُ فيها ما يَنبِذُه الشَّرعُ والعقلُ في آنٍ واحدٍ،ولاسيَّما النّقضَ لعُثمان بنِ سعيدٍ الدَّارميِّ السَّجزيِّ المُجَسَّمِ،فإنَّه أوَّلُ مَن اجترَأَ مِن المُجسِّمةِ بالقولِ إِنَّ اللهَ لَو شاءَ لاستقرَّ على ظهرِ بَعوضَةٍ فاستَقَلَّت بهِ بقُدرَتِهِ،فَكيفَ على عَرشٍ عَظيمٍ!}

🔰ترجمه:کتاب الإستقامه از خشیش بن أصرم، وکتابهایی که به اسم"السنه"نام گذاری شده اند، مثل کتاب عبدالله پسر امام احمد،کتاب خلّال و کتاب متعلق به أبی الشّیخ و کتاب متعلق به عسال و متعلق به ابی بکر بن عاصم و متعلق به طبرانی و کتاب الجامع و "السنه والجماعه" از حرب بن اسماعیل السیرجانی و کتاب "توحید" متعلق به ابن خزیمه و "التوحید" متعلق به ابن منده و کتاب"صفات"از حکم بن معبد الخزاعی و کتاب"النقض علی بشر مریسی"از عثمان بن سعید الدارمی و کتاب "الشریعه" ابوبکر آجرّی و کتاب الإبانه از ابی نصر السجزی و کتاب الإبانه بن بطّه و کتاب نقض التأویلات قاضی أبو یعلی و کتاب "ذم الکلام"و"الفاروق في الصفات" صاحب کتاب منازل السائرین (یعنی شیخ الاسلام ابو اسماعیل هروی) در این کتابها آنچه را که با عقل وشرع سازگاری ندارند وبه دور از آن دو می باشد را خواهی یافت!!
مخصوصا کتاب النقض از عثمان بن سعید الدارمی مجسم(اهل تجسیم!!) چرا که او اولین کسی است که با جرأت واز روی عمد در عقیده اهل تجسیم پا گذاشت وگفت:اگر الله متعال بخواهد، با قدرت خود بر پشت پشه ای استقرار خواهد گرفت،پس چگونه نتواند بر عرش عظیم استقرار یابد؟!

https://t.me/ahlol_hadiss/5151

جالب این است که محمد زاهد کوثری از علمای جهمیه و معتزله دفاع می کند

«عثمان بن سعيد في السند ، هو صاحب النقض مجسم مكشوف الأمر، يعادي أئمة التنزيه»

🔰ترجمه : در سند نام عثمان بن سعید آمده است و او صاحب کتاب النقض و جزو اهل تجسیمی است که امرش آشکار است و با ائمه تنزیه دشمنی داشته است.

https://t.me/ahlol_hadiss/4267

منظور کوثری از ائمه تنزیه امثال جعد بن درهم و جهم بن صفوان و بشری مریسی جهمی و محمد بن شجاع الثلجی معتزلی جهمی و ائمه جهمیه و معتزله می باشد.چرا که امام دارمی جز بر اینها بر علیه کسی دیگر ننوشته است.

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🔴امام ذهبی : صفات بر حقیقت خود اثبات می شوند (نفی تفویض)📣

👇👇👇

https://t.me/ahlol_hadiss/4619

🛑امام ذهبی عقیده اشاعره متاخر را مانند معتزله می دانسته است📣

https://t.me/ahlol_hadiss/4500

🛑آیا امام ذهبی مفوضه بود ؟📣👇

https://t.me/ahlol_hadiss/1122


🛑تاج الدين السبكي اشعری می گوید : امام ذهبی دعوت کننده به سوی تجسیم بوده است.📣

https://t.me/ahlol_hadiss/2281

پاسخ


اولا این متنی که از امام ذهبی الاثری آورده هیچ ربطی به تفویض کفری اشاعره ندارد -قبلا پاسخ داده ایم👇👇

https://t.me/ahlol_hadiss/4617

متن دروغ و کذب یک اشعری نمای کذاب مزدور👆👆👆👆

🔴امام دارمی و دو کتاب معروفش-35📣

الجورقاني (٥٤٣ هـ ) از علمای قرن پنجم-ششم می باشد و ایشان در رد حدیث مکذوب "عرق الخیل" سخنانی را در کتاب "الأباطيل" نقل می کند که دقیقا همانند سخنان امام دارمی در کتاب نقض علی بشر المریسی می باشد ، چنانکه می گویند :

فَهَذَا الْحَدِيثُ كُفْرٌ وَزَنْدَقَةٌ لَا يَنْقَادُ وَلَا يَنْقَاسُ، فَكَيْفَ خَلَقَ الْخَيْلَ الَّتِي عَرَقَتْ قَبْلَ أَنْ تَكُونَ نَفْسُهُ، إِنَّا نُكَفِّرُ مَنْ يَقُولُ: إِنَّ كَلَامَ اللَّهِ مَخْلُوقٌ، فَكَيْفَ مَنْ قَالَ: نَفْسَهُ؟، وَإِنَّا لَا نَعْرِفُ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ، فَكَيْفَ كَانَ هَذَا الْعَرَقُ قَبْلَهُ حَتَّى خَلَقَ مِنْهُ نَفْسَهُ، تَعَالَى عَمَّا وَصَفَهُ بِهِ الْمُلْحِدُونَ، وَنَسَبَهُ إِلَيْهِ الْكَفَرَةُ الْمُبْطِلُونَ، وَقَدِ افْتَرَى عَلَيْهِ الْمُجْرِمُونَ

📚منبع : الأباطيل والمناكير والصحاح والمشاهير ١/‏١٨٩

اکنون مطالب بالا را با مطالب زیر از امام دارمی که در قرن سوم می زیسته است مقایسه کنید :

بَلْ هُوَ كُفْرٌ لَا يَنْقَادُ وَلَا ينقاسن فَكَيْفَ خَلَقَ الْخَيْلَ الَّتِي عَرَقَتْ قبل أنتكون نَفْسُهُ فِي دَعْوَاكَ؟. وَيْحَكَ أَيُّهَا الْمُعَارِضُ! إِنَّا نُكَفِّرُ مَنْ يَقُولُ: إِنَّ كَلَامَ اللَّهِ مَخْلُوقٌ، فَكَيْفَ من قَالَ: نَفسه؟ .........فَإِنَّا لَا نَعْرِفُ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ، فَكَيْفَ كَانَ هَذَا الْعَرَقُ قَبْلَهُ، حَتَّى خَلَقَ مِنْهُ نَفسه؟ وَهَذَا الْحَدِيثُ لَا يُحْتَاجُ إِلَى تَفْسِيرِهِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ مِنْهُ يَدُلُّ عَلَى أَنَّهُ بَاطِلٌ.

📚منبع : نقض الدارمي على المريسي - ت الألمعي ٢/‏٦٦١

🛑با مقایسه این دو مطالب متوجه می شویم که حافظ الجورقاني این مطالب را از کتاب النقض امام دارمی که از علمای متقدم اهل حدیث بوده است ، اقتباس کرده است و نشان می دهد که این کتاب امام دارمی در قرن پنجم و ششم مشهور بوده است ، چنانکه حافظ ابن حجر در مورد الجورقانی می گوید :

وجُل اعتماده في كتاب "الأباطيل" على المتقدّمين إلى عهد ابن حبان

🔰ترجمه : بیشترین اعتماى او در کتاب «الأباطيل» بر اساس مطالب متقدمین تا زمان ابن حبان بوده است.

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🛑چرا امام الدارقطنی پیشانی باقلانی را بوسیده است 📣 👇👇👇👇

https://t.me/ahlol_hadiss/4367

❌اشعری نما نوشته است که امام الدارقطنی الاثری ، پیشانی باقلانی اشعری را بوسیده 👆👆

👊👊قبلا به صورت مفصل به این شبهه پاسخ داده ایم 👇👇👇

🛑فراد روزه الايام البیض شروع می شود📣

یاد آوردی روزه این ماه جمادى الأولى 1446 هـ :

فضیلت روزه الايام البیض :


أَبَا ذَرٍّ يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «يَا أَبَا ذَرٍّ، إِذَا صُمْتَ مِنَ الشَّهْرِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَصُمْ ثَلَاثَ عَشْرَةَ، وَأَرْبَعَ عَشْرَةَ، وَخَمْسَ عَشْرَةَ» (سنن الترمذي761)

🔹 از ابوذررضی الله عنه روايت است که: پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «ای ابوذر هرگاه سه روز از ماه را روزه گرفتی، روزهای سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم را روزه بگير».

در مورد اجر این صیام چنین آمده است. 👇👇👇👇

🔸 أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَمْرٍو رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: أُخْبِرَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنِّي أَقُولُ: «... صُمْ مِنَ الشَّهْرِ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ، فَإِنَّ الحَسَنَةَ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا، وَذَلِكَ مِثْلُ صِيَامِ الدَّهْرِ».(بخاری3418)

🔹از عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما روايت است که: پيامبر صلی الله علیه وسلم به من فرمود : «...از هر ماه سه روز را روزه بگير، که هر کار خوب ده برابر پاداش دارد 👈و اين کار به منزله روزه گرفتن يک سال است».👉

💢فردا جمعه 👇

13 جمادى الأولى 1446هـ
1403/8/25 هجری شمسی

💢روز شنبه 👇

14 جمادى الأولى 1446هـ
1403/8/26 هجری شمسی

💢روز یک شنبه 👇

15 جمادى الأولى 1446هـ
1403/8/27 هجری شمسی
┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

کانال ما به اذن الله به دنبال چرت و پرت گفتن و حاشیه ها و تخریب این و آن نیست (مثل کانال های اشعری) بلکه سعی می کنیم منصفانه و علمی سخن بگوییم و این چیزی است که اشاعره از آن عاجز هستند

💠حتی امام آلبانی هم مشابه قول امام ذهبی را گفته است ، ولی با این حال همه ما می دانیم که امام آلبانی با اصل و اساس آنچه امام دارمی آورده است موافق است.

🔵دوما : امام ذهبی این جمله را در کتاب العلو گفته است و امام ذهبی این کتاب را در سال 691 هجری نوشته است ، چنانکه می گوید :

أما بعد فَإِنِّي كنت فِي سنة إِحْدَى وَتِسْعين وسِتمِائَة جمعت أَحَادِيث وآثارا فِي مَسْأَلَة الْعُلُوّ

🔰ترجمه : اما بعد ، من اکنون در سال ششصد و نود و یک، هستم و احادیث و آثاری را در موضوع علو (ذاتی) جمع آوری کردم.

📚منبع : العلو للعلي الغفار ١/‏٧

◼️سپس امام ذهبی در کتاب تاریخ الاسلام می گوید :

«وللدّارميّ كتاب فِي الرّدّ على الجَهْميّة، سمعناه، وكتاب فِي الرّدّ على بِشْر المَريسيّ، سمعناه، وكان جِذْعًا فِي أعين المبتدِعين »

🔰ترجمه : دارمی کتابی در رد بر جهمیه دارد که آن را سماع کرده ایم و کتابی در رد بر بشر مریسی که آن سماع کرده یم و مانند خاری در چشم مبتدعین بود.

📚منبع : تاريخ الإسلام - ت بشار ٦/‏٥٧٥

◼️و این در حالی است که امام ذهبی بخشی از کتاب" تاريخ الإسلام" را در سال 712 هجری نوشته است و بخشی از آن را در سال 714 نوشته است ، چنانکه امام ذهبی می گوید :

فرغت منها في صفر سنة اثنتي عشرة

🔰ترجمه : آن را در صفر سال (هفتصد و) دوازدهم به پایان رساندم

📚منبع : تاريخ الإسلام - ت تدمري ٤/‏٣٥٨

فرغت مِنْهُ فِي جمادى الآخرة سنة أربع عشرة وسبعمائة

🔰ترجمه : آن را در جمادی ثانی سال هفتصد و چهارده (714) به پایان رساندم

📚منبع : تاريخ الإسلام - ت تدمري ٥٢/‏١٠٦

🔵یعنی امام ذهبی بعد از کتاب العلو خیلی سال ها بعد در کتاب تاریخ الاسلام این جملات را بیان می کند و این ثابت می کند که در نزد امام ذهبی نه تنها این دو کتاب متعلق امام دارمی است ، بلکه کلام پایانی امام ذهبی این است که مطالب این دو کتاب همانند خاری در چشم اهل بدعت است.

🔵سوما : اشاعره می گویند که این دو کتاب امام دارمی منتشر کننده عقاید تجسیم است ، اکنون بیایید به اجماعی که امام دارمی نقل کرده است نگاهی بیندازیم ، امام دارمی می گوید :

وَقَدِ اتَّفَقَتِ الْكَلِمَةُ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَالْكَافِرِينَ أَنَّ اللَّهَ فِي السَّمَاءِ

🔰ترجمه : و همانا مسلمين و کافران بر این اتفاق نظر دارند که الله بر آسمان است

همانطور که مشاهده می کنید اثبات علو ذاتی الله تعالی (بنا بر آنچه ما می گوییم) به جملات و عبارات دیگری نیازی ندارد و همین کلمات بیانگر اثبات علو ذاتی است و با توجه به اینکه اشاعره می گویند که کتاب امام دارمی منتشر کننده تجسیم است ، پس این نشان می دهد که عبارت " اللَّهَ فِي السَّمَاءِ" چیزی جز همین چیزی که اشاعره آن را تجسیم می دانند نیست ، و الا باید در این کتاب (که به زعم اشاعره منتشر کنند عقاید تجسیمی است) برای اثبات علو ذاتی از عبارت هایی دیگری استفاده می شد.

همچنین استناد امام ذهبی به قول امام دارمی برای اثبات علو الله تعالی ، نشان می دهد که اولا امام ذهبی این مطلب از کتاب امام دارمی را قبول داشته است و همچنین امام ذهبی قائل به همین علوی است که امام دارمی بیان کرده است و در نزد اشاعره این علو تجسیم است.

🔵چهارم : منظور امام ذهبی این نیست که کتاب های امام دارمی مخالف منهج سلف است ، بلکه امام ذهبی اساس عقیده ای که امام دارمی در کتاب هایش نوشته است را قبول دارد و آن را همچون خاری در چشم جهمیه و اشاعره و دیوبندی ها می داند.ولی امام ذهبی و امام آلبانی قائل هستند که بهتر بود که امام دارمی در بعضی اثبات ها خوض نمی کرد.

چنانکه ممکن است گاها در مسائل فروعی صفات بین علمای اهل سنت هم اختلاف باشد.مثلا اهل حدیثی هستند که با بعضی مطالب من موافق نیستند و انتقاد دارند و عنوان هم می کنند.ولی این به این معنا نیست که در اساسیات منکر کلام من هستند.

[1] منبع سخن ولید بن صلاح اشعری 👈عنوان مقاله در اینترنت : تحقيق ما اتُهم به ورُمي ، عثمان بن سعيد الدارمي )) (مقال لأحد الإخوة في موقع الأصلين-

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🔴اشعری : ذهبی گفته است که کتاب های دارمی مخالف منهج سلف است📣

یکی از کانال های اشعری نما که ید طولایی در دروغ گویی دارد جمله زیر را آورده است و چنین گفته است :

❌قول اشعری 👈حتی الذهبی نیز در العلو للعلي الغفار (ص 214) می‌گوید که کتاب الدارمی ‌بیانگر مذهب سلف نیست بلکه در اثبات صفات مبالغه کرده است: «وفي كتابه بحوث عجيبة مع المريسي يبالغ فيها في الإثبات ، والسكوت عنها أشبه بمذهب السلف في القديم والحديث».

🔸ترجمه: «در کتاب الدارمی ‌بحث‌های عجیبی با المریسی وجود دارد که در آنها در اثبات صفات مبالغه کرده است در حالی که چه در نزد علمای قدیم چه در نزد علمای جدید، سکوت‌کردن از آن امور به مذهب سلف شبیه‌تر است».

پایان کلام اشعری 🛑

🟢🟢پاسخ به ادعای اشعری :

🔵اولا کلام امام ذهبی نه تنها نصرت کننده قول اشعری نیست ، بلکه نشان می دهد که امام ذهبی با اصول و کلیاتی که امام دارمی در کتاب " الرَّدِّ عَلَى الْجَهْمِيَّةِ " و "النقض عَلَى بِشْرٍ الْمَرِيسِيّ" نوشته است کاملا موافق است.

برای فهم این موضوع باید بدانیم که منظور از مبالغه در اثبات یعنی چه ؟ مثلا فرض کنید که .....

▪️اهل سنت می گویند : «ما با دو چشم سر خود در بهشت ذات الله تعالی را خواهیم دید.» 👈اثبات رویت الله تعالی

▪️جهمیه می گویند : «الله تعالی در بهشت قابل رویت نیست.»👈نفی و انکار و تعطیل کردن رویت

▪️مبالغه در اثبات 👈 مثلا فرض کنید کسی بگوید که «ما با دو چشم سر خود در بهشت ذات الله تعالی را در چنین و چنان هیبتی خواهیم دید»👈 مبالغه در اثبات

💠دقت کنید ، در دو جمله متعلق به "اهل سنت" و "مبالغه در اثبات" ، هر دو بر یک مسئله اتفاق دارند و آن اینکه : «ما در بهشت الله تعالی را با دو چشم سر خود خواهیم دید» 👈اثبات اصل رویت الله با چشم ، ولی در جمله مربوط به "مبالغه در اثبات" اینکه در چه هیبتی هم او را خواهیم دید نیز ذکر شده است و این می شود مبالغه در اثبات.

💠اما اگر کسی بر عقیده جهمیه باشد مطابق جمله فوق برای جهمیه ، و اصل رویت را انکار کند ، در حق کسی که جمله "مبالغه در اثبات" را بگوید ، نمی گوید که او در اثبات مبالغه کرده است ، چرا که او حتی جمله ای که در قول اهل سنت (نمونه فوق) آمده است را هم از اساس قبول ندارد.(یعنی از اساس چنین چیزی رو در دایره اثبات ها نمی داند)

و برای همین است که دکتر وليد ابن الصلاح اشعری همین کلام امام ذهبی را می آورد و نه تنها مثل این اشعری نمای مزدور از کلام امام ذهبی خوشحال نمی شود ، بلکه حتی کلام امام ذهبی را به باد نقد و انتقاد می گیرد و می گوید که این قول امام ذهبی که گفته است امام دارمی در اثبات مبالغه کرده است سخن غیر منطقی است و می گوید که چنین سخنی جایز نیست ، زیرا دارمی در کتابش چیزهایی را اثبات کرده است که اساسا ثابت نیستند و کذب هستند ، چنانکه دکتر وليد ابن الصلاح اشعری می گوید :

وأنتم تدركون تماما ـ أيها الإخوة ـ ماذا تعني كلمة الذهبي : ( يبالغ في الإثبات ) وكلمة الألباني : ( مغال في الإثبات ) ولا أدري ما معنى المبالغة والمغالاة لإثبات شيء غير ثابت باعتراف الألباني ؟!! فهل من المنطقي أن يقال بأنه يبالغ في الإثبات إذا كان ما يثبته ليس بثابت أصلا ؟؟!! إن المبالغة في إثبات ما ليس بثابت لا يجوز أن يقال عنها بأنها ( مبالغة في الإثبات ) بل هي مبالغة في الكذب والافتراء على الله [1]

🔰ترجمه : شما کاملاً مي فهميد- برادران (منظور اشاعره) - منظور از قول ذهبی چیست: ( قول امام ذهبی : مبنی بر اینکه امام دارمی در اثبات مبالغه کرده است ) و یا سخن آلبانی: (مغال في الإثبات) و نمی دانم مبالغه برای اثبات چیزی که اصلا ثابت نیست به اعتراف آلبانی دیگر چه معنایی دارد ؟ (یعنی سخن ذهبی غیر منطقی است) آیا منطقی است که (مانند امام ذهبی) بگوییم که در اثبات مبالغه کرده است ، در حالی که (امام دارمی) چیزی را که ثابت کرده است که اصلا ثابت نیست ؟؟!! مبالغه در اثبات آنچه که اصلا ثابت نیست ؛ در چنین حالتی جایز نیست که در مورد آن گفته شود که ( در اثبات مبالغه کرده است ) بلکه این مبالغه در کذب و افتراء بستن بر الله تعالی است.[1]

💠این اعتراف دکتر ولید ابن الصلاح اشعری نشان می دهد که امام ذهبی در اصل عقاید و اساسیات آن موافق امام دارمی بوده است ، ولی اشکال امام ذهبی صرفا بر این است که در اثبات بیش از حد مبالغه کرده است (مانند مثال رویت خدا در بالا) و اگر امام ذهبی قائل بود که مطالب این کتاب از اساس مخالف منهج سلف است و از اساس کذب است باید مانند کلام ولید ابن الصلاح اشعری و کوثری و سعید فوده را بر علیه امام دارمی می گفت و نه اینکه بگوید که در اثبات مبالغه کرده است.



🟡ادامه مقاله در لینک زیر 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5142

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

❌❌❌مطلب اشعری نما 👆👆👆

🟢🟢🟢پاسخ به اشعری و اثبات کذب اشعری بر امام ذهبی 👇👇👇

تكفير الاشعرية للمسلمين

دوستان کتاب منهج اشاعره در عقیده نوشته شیخ سفر حوالی فک الله أسره آماده نشر است.
اما به خاطر اینکه دوستان بتوانند کتاب را کاملا بخوانند، سعی میکنم مقاله به مقاله کتاب را نشر بدم.
هر هفته یک مقاله از کتاب نشر داده خواهد شد ان شاء الله.
حدود 14 مبحث است. که شاید در طی 10 مقاله یا بیشتر نشر شد.
بارک الله فیکم أجمعین

از کانال هایی که مشخص است پول گرفته اند یا دستور گرفته اند که شب و روز بر علیه فلان ماموستا و فلان شیخ و البته با زبان درازی و بی انصافی مطلب بنویسند خارج شوید

از کانال هایی که هیچ بار علمی و هیچ فایده ای ندارند نه برای خودشان و نه دیگران و فقط مشغول به
تهمت زدن
توهین کردن
طعنه زدن
زیر سوال بردن این و آن
خارج شوید


از کانال هایی که دائما مشغول به حواشی و حاشیه ها خارج شوید


از کانال هایی که کارشان صرفا تکفیر و تبدیع علما است خارج شوید (توحید و عقیده رو از همین علما آموختن والان زبانش برای این علما دراز است)

از کانال هایی که از آنها بوی مزدوریت می آید خارج شوید

این مقاله بسیار مهم است و ان شاء الله با خواندن آن بعضی سوالات شما حل می شود


👆👆👆👆👆

مثلا در بعضی قرائات آمده است "مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ" و در بعضی قرائات آمده است "مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ" و در اینجا یک تغییر بین "مَلِكِ" با "مَالِكِ" شاهد هستیم (فرش) و بین این دو از حیث معنا تفاوت است.

"مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ" یعنی فرمانروای روز جزاء

"مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ" یعنی صاحب روز جزاء

يا مثلا در بعضی قرائات آمده است

إن جاءكم فاسق بنبأ فَتُثبتوا

و در بعضی قرائات : إن جاءكم فاسق بنبأ فتبينوا

فتثبتوا از حیث معنا یعنی از صحت خبر تاکید حاصل کنید و "فتبينوا" یعنی بررسی کنید.

پس حرف با قرائت تفاوت دارد و منظور از ۷ حرف، یعنی ۷ لهجه مختلف که قرآن به آنها نازل شده است و منظور از قرائت ها یعنی اختیارات قاریان از بین این ۷ حرف

سوال بعدی این است که پس قرائت های سبعه (هفتگانه) چگونه ایجاد شده اند ؟

قبل از پرداختن به این موضوع باید دانسته شود که از شرایط قرائت صحیح ، الزما این نیست که حتما باید قاری وقتی قرآن را بر یک حرف معین می خواند ، در تمام طول قرائتش حتما باید بر همان یک حرف باقی بماند.

مثلا در یکی از حروف که قرآن به آن نازل شده است ، خوانده می شود "عُیون" و  "بُیوت"
در حرف دیگری که مثلا قرآن به آن نازل شده است خوانده می شود  "عِیون" و  "بِیوت"

با در نظر گرفتن این مثال، صحیح است که قاری مثلا در قرائت خودش مثلا تلفظ "عِیون" را از حرفی از حروفی که قرآن به آن نازل شده است انتخاب کند  و در همان قرائت خودش، تلفظ "بُیوت" را از یک حرف دیگری انتخاب و قرائت کند و هیچ اشکالی نیست ، زیرا تمام اینها کلام الله هستند و از جانب الله تعالی نازل شده اند.

و این گونه بعضی از ائمه قرائت های قرآن که عالم به علم قرائت بوده اند ، به اختیار خودشان به منظور زیبا بودن در اداء یا سهولت در اداء یا ....بعضی موارد قرائت را از حرفی گرفته اند و بعضی دیگر را از حروفی دیگر گرفتند (با توجه به 7 حروف) و اینگونه بود که 7 قرائت متواتر ایجاد شد.

مثلا فرض کنید که فردی به قرائت لهجه قریش می خواند ، اما اِماله‌ ( میل‌ دادن‌ فتحه‌ به‌ کسره‌ و الف ‌ به‌ یاء) را از حرف دیگری می گیرد.

این همان تفاوت بین "حرف" با "قرائت" است و مسئله قرائت های سبعه و قرائت های عشر به این صورت است که بعضی از علماء کتاب هایی نوشته اند در خصوص قرائت های هفتگانه یا سبعه که متواتر هستند و بعدا علمایی دیگری آمده اند و 3 قرائت دیگر که متواتر هستند نیز به آن افزوده اند که مجموعا ده قرائت شد.

قرائت های هفتگانه متواتر 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5126

سه قرائت اضافه شده 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5127

اما در این بین 4 قرائت دیگر نیز است که به حد تواتر نرسیده اند مانند قرائت حسن بصری و قرائت اعمش و ابن محيصن و يحيى اليزيدي

بهتر است که به این قرائت ها ادا نشود و همچنین قرائت هایی هستند که شاذ می باشند.

مثلا الله تعالی می فرماید : فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ {البقرة: 196}.

و مثلا در یک قرائت شاذ ، کلمه "متتابعات" بعد از آن  آمده است : "فصيام ثلاثة أيام متتابعات" 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5128

👈ولی شاذ است ، زیرا به درجه تواتر نرسیده است.


┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🛑تفاوت بین حروف سبعة با قرائت های سبعة 📣

در ابتدا زمانی که الله تعالی قرآن را نازل کرد ، آن را به لهجه قریش نازل کرد.اما زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم اراده نمود که مردم را به سوی اسلام و نماز دعوت کند و ما می دانیم که قرائت قرآن و همچنین ادای نماز همراه با قرائت قرآن است و همچنین اینکه در آن زمان قبایل عرب ، لهجه های مختلفی داشتند.

در این صورت این مسئله مطرح می شود که آیا باید رسول الله صلی الله علیه وسلم به سوی مثلا یک قبیله معروف عرب در آن زمان می رفت و به آنها می گفت که شما باید لهجه من را بیاموزید ؟ آن هم در حالی که آن قبیله معروف و بزرگ بوده است.

قطعا چنین چیزی مشکل بوده است (چه از اين جهت كه برای پیامبر صلی الله علیه وسلم سخت بود که چنین درخواستی بکند و چه از اين نظر كه پذیرش آن براى آن قبايل سخت بود)

مثلا بعضی قبایل عرب نمی گویند "یحسَب" و بلکه می گویند "یحسِب"

یا مثلا بعضی از عرب ها می گفتند " وَالضُّحَى" و در لهجه خودشان "ی" را به صورت فتح می خوانند و این در حالی است که بعضی از عرب ها حرف "ی" در  " وَالضُّحَى" را به سمت " یاء" متمایل می کنند كه به آن اِماله می گوید و بعضی بین این و آن می خوانند که به آن تقلیل می گویند.👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5129

یا مثلا بعضی قبائل عرب می گویند "عُیون" و بعضی می گویند "عِیون"  یا مثلا بعضی می گویند "بِیوت" و بعضی می گویند "بُیوت"

یا بعضی می گویند "أَأَنْذَرْتَهُمْ" و بعضی از قبال "أَأَ" را به صورت جدا تلفظ نمی کند ، بلکه در چنین جایی که دو همزه پشت سر هم آمده است را یک همزه تلفظ کرده  "أَ" و فقط آن یک همزه را در تلفظ کمی می کشند.

در ابتدا قرآن بر یک حرف نازل می شود،تا اینکه به درخواست رسول الله صلی الله علیه وسلم به ۷ حرف رسید :

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  ﷺَّ قَالَ: «أَقْرَأَنِي جِبْرِيلُ عَلَى حَرْفٍ فَلَمْ أَزَلْ أَسْتَزِيدُهُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ». (بخارى:3219)

🔰ترجمه: از ابن ‏عباس رضي الله عنهما روايت است كه رسول الله  ﷺَّ فرمود: «جبريل (نخست) يك حرف قرآن را به من آموخت. من همواره از او خواستم كه حرف هاى بيشترى به من بياموزد تا اينكه به هفت حرف رسيد».

📜نکته : در حدیث شریف بالا کلمه "حَرْفٍ" آمده است و مراد از آن هفت حالت و وجه است ، چنانکه الله تعالی در آیه 11 سوره حج می فرماید :

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ

و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر يك وجه مى‌پرستد.

و همچنین در حدیثی دیگر آمده است :

يا جبريلُ إنِّي بعثتُ إلى أمَّةٍ أمِّيِّينَ منهمُ العجوزُ والشَّيخُ الكبيرُ والغلامُ والجاريةُ والرَّجلُ الَّذي لم يقرأ كتابًا قطُّ قالَ يا محمَّدُ إن القرآنَ أُنزلَ على سبعةِ أحرفٍ وفي روايةٍ ليسَ منها إلَّا شافٍ كافٍ

🔰ترجمه : رسول الله صلی الله علیه وسلم به جبرئیل امین گفت : من براى امّتى مبعوث شده‏ ام که امّى هستند. در میان آنان ناتوان و پیر و غلام و کنیز هست و کسانى که قادر به خواندن نیستند. جبرئیل گفت: یا محمد، قرآن بر هفت حرف نازل شده است.

در حدیثی دیگر آمده است :

ثم جاءه الرابعة فقال: إن اللَّه یأمرک أن تقرأ أمتک القرآن على سبعة أحرف، فأیّما حرف قرؤوا علیه فقد أصابوا

🔰ترجمه : جبرئیل براى مرتبه چهارم نازل شد و گفت: خدا امر مى‏کند که قرآن را بر امتّت بر هفت حرف بخوانى. هر کدام از آن حروف را که قرائت نمودید، قرآن خوانده‏اید.

اينگونه الله تعالی برای آسان شدن کار برای رسول الله صلی الله علیه وسلم و همچنین آسان شدن قرائت قرآن برای قبایل عرب ، قرآن را به هفت حرف یا هفت لهجه از لهجه های مهم و بزرگ قبایل عرب در آن زمان نازل کرد.

در اینجا یادگیری دو اصطلاح مهم است و آن عبارتند از "اصول" و "فَرْش"

"اصول" قواعد و احکامی است که در قرائت هر یک از قاریان به طور مستمر اجرا می‌شود؛ مانند: ادغام و اظهار، مدّ و قصر، تحقیق و تسهیل همزه، اِماله و فتح و....

فَرشُ : کلماتی است که به روش خاص در یک قرائت خوانده می‌شوند. این کلمه‌ها تنها یک یا چند بار در تمام قرآن آمده است و تحت قاعده‌ای نمی‌گنجند؛ مانند: "مَلِكِ" _"مَالِكِ"

پس اینگونه الله تعالی نه تنها قرآن را به هفت لهجه نازل نمود ، بلکه الله تعالی در بعضی از این لهجه ها ، بعضی از کلمات را با تغییر ساده ای به گونه ای نازل کرد که سبب تغییر ساده ای در معنای آن نیز می شد و این تغییر حتی سبب افزایش  جمال و زیبایی قرآن می شد.

🟢ادامه متن در لینک زیر👇👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5131


┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

منشا پیدایش جهان نشانه است.
منشا پیدایش حیات نشانه است.
تنظیمات دقیق جهان نشانه است.
نظم موجود در دی ان ای نشانه است.
تولد ، حیات ، ازدواج ، تولید مثل و فرایند زندگی و مرگ یک نشانه است
نظم موجود در بدن موجودات زنده و سلول ها و آناتومی و فیزیولوژی و ژنتیکی هر کدام نشانه هستند.
نظم حاکم بر کل جهان نشانه ای است.
عقل انسان نشانه ای است.
وحی و نزول انبیاء نشانه هستند.
وجود ادیان و پیروان ادیان گذشته هر کدام نشانه هستند.
فصاحت و بلاغت قرآن نشانه است.
دقت قرآن در قواعد صرف و نحو نشانه است.
دقت قرآن در انتخاب کلمات مناسبت در مکان مناسب نشانه است.
اخبار غیبی که قرآن ارائه کرده است و اخبار آینده و گذشته هر کدام نشانه هستند
مبارزه طلبی قرآن از کفار یک نشانه است.
انتخاب آخرین معجزه به عنوان یک کتاب یک نشانه است
عدم تغییر قرآن در طول 1400 سال یک نشانه است.
امی بودن پیامبر صلی الله علیه وسلم که چنین قرآنی بر او نازل شده است یک نشانه است.
در نظر گرفتن شرایط اجتماعی عرب جاهلی که این قرآن بر آنها نازل شده است با تاثیری که قرآن در این عصر مدرن امروزی بر جهان گذشته است یک نشانه است.
تطابق بعضی از آیات قرآن با بعضی از یافته ای قطعی علمی امروز یک نشانه است.
برنامه قرآن برای سعادت بشری یک نشانه است.
مکه و بیت المقدس دو نشانه هستند
آب و چاه زمزم نشانه هستند
انتخاب زبان عربی به عنوان کامل ترین زبان برای نقل آخرین رسالت یک نشانه است.
انتخاب جزیرة العرب و قوم عرب برای رساندن اسلام یک نشانه است.
سال عام الفیل یک نشانه است.
یتیم بودن پیامبر صلی الله علیه وسلم یک نشانه است
صادق الامین بودن پیامبر صلی الله علیه وسلم یک نشانه است.
امی بودن پیامبر صلی الله علیه وسلم یک نشانه است.
قریشی بودن آخرین پیامبر یک نشانه است.
انتخاب آخرین پیامبر در کنار کعبه یک نشانه است.
رواج شعر و ادب و قوت آن در عصر پیامبر صلی الله علیه وسلم یک نشانه است.
ازدواج پیامبر صلی الله علیه وسلم با یک زن حمامی و بردبار و فهمیده مانند خدیجه رضی الله عنها یک نشانه است.(پشت هر مرد موفق یک زن است)
غار حراء یک نشانه است.
سیره و اخلاق و احادیث و سنت های عملی پیامبر صلی الله علیه وسلم همگی با هم به تنهایی نشانه و گواه صداقت ایشان است.
تربیت هزاران نفر از جاهلیت و تبدیل کردن آنها به مردانی بسیار با تقوا ، شجاع ، وفادار ، عالم (صحابه کرام رضی الله عنهم اجمعین) توسط بزرگترین معلم تاریخ بشریت یک نشانه است.
مدیریت 23 ساله پیامبر صلی الله علیه وسلم تا زمانی که به موفقیت رسیدند یک نشانه است.
احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم که از آخر الزمان خبر داده اند نشانه هستند.
احادیث پیامبر صلی الله علیه سلم که موافق یافته های جدید علمی است نشانه هستند.
احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم نشانه هستند.
اهتمام و تعصب صحابه و عصر سلف در حفظ قرآن و احادیث گهر بار پیامبر صلی الله علیه وسلم نشانه است
احادیث متواتر و مشهور نشانه هستند.
علم حدیث و مصطلح الحدیث با تمام شاخه هایش نشانه ای بر صحت اسلام هستند
علم اصول فقه نشانه ای بر صحت اسلام است.
احکام اسلامی در معامله ، ازدواج ، طلاق ، ارث ، اقتصاد ، عبادت که بیانگر اسلام به عنوان دین کامل و جامع است یک نشانه است
علم اصول تفسیر یک نشانه است
علم تجویر و ترتیل قران یک نشانه است
اهتمام علمای مسلمان در حفظ و نشر و منظبط کردن علوم مختلف یک نشانه است
نشر اسلام در این عصر پر از فتنه و فساد که از تمام جهات بر علیه اسلام فعالیت می شود یک نشانه است
دو قطبی شدن جهان به جبهه از کفر با تمام شاخه هایش که در مقابل اسلام قرار گرفته است یک نشانه است
اینکه اسلام و خلافت اسلامی سبب ترویج و پیشرفت علومی مانند ریاضی ، پزشکی ، شیمی ، فیزیک و نجوم و...شده است و تمام پیشرفت امروز مدیون اسلام است و ساخت بیمارستان ها و کتاب خانه ها و رصد خانه ها و دانشگاه ها و ساخت تمدن ماوراء النهر و اندلس و دمشق و بغداد و قیروان و.....و اینکه مسلمین از حیث اجتماعی ، علمی و نظامی و دینی از تمام جوامع خود بالاتر بودند (در زمان خلافت) نشانه است
جامع و کامل و شامل بودن اسلام از حیث قوانین برای زندگی بشری در سطح خصوصی تا سطح اجتماعی و سیاسی یک نشانه است
پیروز شدن مسلمین در جنگ هایی که در طول تاریخ بین مسلمین و کفار رخ داده است و در حالی که عموما در این جنگ ها ارتش مسلمین در حیث تعداد و تجهیزات کمتر بوده است نشانه است
موافقت اسلام با عقل و فطرت بشری نشانه است
مصون ماندن مصادر اسلام از تحریف یک نشانه است.
رو به زوال رفتن ادیان و ایدوئولوژی های دیگر در مقابل اسلام یک نشانه است.

نه فکر کرده اید که سلفی ها می خواهند در صف اول مبارزه باشند
ولی بعد اجازه دهند که عقیده باطل اشعریت منتشر شود ؟ هرگز

دور شما به سر رسیده
خبرندارید
دوران دیکتاتوری اشعریت تمام شده

احساس ناراحتی عبدالقادر الحسین اشعری از نشر عقیده سلفیت در شمال سوریه

بشارت به تمام اهل سنت مبنی بر اینکه الحمدلله عقیده اهل سنت که همان اهل حدیث یا سلفیت است در مناطق شمالی سوریه در حال نشر است

در حال حاضر در مدارس ، معهد ها و مراکز آموشی و دانشگاه هاي شمال سوريه ، عموما عقیده اهل حدیث نشر داده می شود.

عبدالقادر الحسین اشعری از فعاليت دانشگاه جامعة الاسلامیه شمال سوریه ابراز تنفر می کند

موتوا بغيظكم

✅ تصحیح یک اشتباه راجع به مفهوم بدعت

برخی میگویند اگر شما برگزاری مراسماتی مثل مولود را بدعت میدانید خب این چه تفاوتی با مراسماتی دارند که شما برای حافظان قرآن یا حدیث یا کسانی که ختم قرآن کردند، برگزار میکنید؟ آیا هر دو یک شکل نیستند؟
در این ویدیو به این شبهه پاسخ خواهم داد.
به زبان کوردی است.
8 دقیقه

کل کلام امام بخاری این است
همان خدایی که در قرآن گفته است «حتى يسمع كلام الله» 👈اثبات فعل خدا (غیر مخلوق) // همان خدا هم در قرآن گفته «والله خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ» 👈 اثبات فعل تلاوت کننده (مخلوق)
یعنی دلیل و استناد امام بخاری از قرآن است و نه قواعد کلامی
به همین سادگی؟ آخه کجای این اشتباه است؟

🛑برائت امام بخاری از عقیده لفظیه_18📣

یکی از مهم ترین نکاتی که به ما کمک می کنم تا متوجه قول امام بخاری شویم، طرح این سؤال و توجه به پاسخ آن است و آن اینکه:«اساسا چرا مسئله خلق قرآن و فروع آن از لفظیه و واقفیه پدید آمد؟»

اصل و بنیاد پیدایش نظریه خلق قرآن مبتنی بر دو مبدا بنیادین است:

۱_متکلمین قائل هستند که آحاد افعال خدا حادث نیستند.(این مهم تر است از دومی)


۲_کلام ذاتی خدا صوت نیست.

اینجا بود که متکلمین در مورد مسئله قرآن با مشکل مواجه شدند.

زیرا قرآن ابتدا دارد و این منتهی به اثبات حدوث برای فعل خدا می شود و همچنین متکلمین قائل هستند که کلام خدا صوت نیست، پس ناگزیر برای حفاظت از این دو اصل خودشان، نظریه خلق قرآن را مطرح کردند.یعنی خداوند، کلامش قرآن باشد را در قالب صوتی خلق کرد.یعنی قرآن حاصل خلق خدا است و نه فعل خدا

همچنین سایر شعبه ها از لفظیه و واقفیه و... فروعی است که از همین اصول کلامی پدید آمدند.

این در حالی است که امام بخاری به صراحت با هر دو بنیاد اصلی متکلمین مخالفت می کند

چنانکه امام بخاری قائل به حدوث آحاد افعال خدا است و می فرماید:

«وأنَّ حَدَثَهُ لاَ يُشْبِهُ حَدَثَ المَخْلُوقِينَ» لِقَوْلِهِ تَعالى: ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ﴾ [صحيح البخاري - ت البغا ٦/‏٢٧٣٥]

🔰ترجمه : و همانا حدوث (فعل و امر خدا) او شبیه به حدوث مخلوقین نیست و آن هم به دلیل این قول الله تعالی که می فرماید : ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ﴾


و همچنین صوت را برای کلام الله ثابت کرده و می فرماید:

چنانکه می فرماید :

📋{وَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُنَادِي بِصَوْتٍ يَسْمَعُهُ مَنْ بَعُدَ كَمَا يَسْمَعُهُ مَنْ قَرُبَ، فَلَيْسَ هَذَا لِغَيْرِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ ذِكْرُهُ. وَفِي هَذَا دَلِيلٌ أَنَّ صَوْتَ اللَّهِ لَا يُشْبِهُ أَصْوَاتَ الْخَلْقِ، لِأَنَّ صَوْتَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ يُسْمَعُ مِنْ بُعْدٍ كَمَا يُسْمَعُ مِنْ قُرْبِ، وَأَنَّ الْمَلَائِكَةَ يُصْعَقُونَ مِنْ صَوْتِهِ..). [البخاري، خلق أفعال العباد للبخاري، صفحة ٩٨]

🔰ترجمه : {الله متعال با صدایی که دور و نزدیک آن را می‌شنود، ندا میدهد. واین خاصیت فقط برای صدای الله است. و این دلیلی است که صوت الله شبیه صدای مخلوقات نیست. چونکه صدا و صوت او همچنانکه از نزدیک شنیده میشود از دور هم شنیده میشود. و ملائکه با شنیدن صدایش بیهوش می‌شوند}


همانطور که گفتیم، اساس پیدایش نظریه های کلامی خلق قرآن و فروع آنها از لفظیه و واقفیه، برای حفاظت از دو بنیاد اساسی متکلمین است که آن دو اصل عبارتند از اینکه آحاد افعال خدا حادث نیستند و کلام ذاتی خدا صوت نیست.

وقتی امام بخاری این دو بنیاد اصلی متکلمین، که این متکلمین اساسا برای حفظ این دو بنیاد این نظریات را مطرح کرده اند را از ریشه رد می کند، پس دیگر امام بخاری برای حفظ چه چیزی از اصول متکلمین می خواسته است بیاید و حرف متکلمین را تکرار کند، وقتی مبانی آنها را نابود کرده است ؟(اگر فرضا امام بخاری به زعم باطل دنباله رو متکلمین می بود)


نکته بعدی این است که جهمیه، معتزله، اشاعره، کلابیه، ماتریدیه که کرابیسی از جمله آنها بوده است، به دلیل قواعد و اصول متکلمین (تقدم عقل بر نقل _مسئله حدوث) این نظریات خود را مطرح می کرده اند.

این در حالی است که مبانی امام بخاری ۱۸۰ درجه مخالف متکلمین است و امام بخاری که مقاله اش را بیان کرد، برای تسلیم بودن و تصدیق آیات و احادیث صریح و تایید آثار و فهم صالح سخنش را بیان کرد که دقیقا موافق قواعد اهل سنت است و کتاب خلق افعال العباد که از بهترین کتب عقیدتی است و توسط امام بخاری نوشته شده است، گواه این حقیقت است.


سؤال این است که کتاب و تفصیل کرابیسی و ذهلی در این موضوع کجا است؟

چرا (ذهلی و کرابیسی) نتوانسته اند به مانند امام بخاری کتابی مفصل مثل خلق افعال العباد را بنویسند تا مشخص شود که قول آنها حق است و بر اساس چه دلایلی سخن گفته است؟

همین نکته به تنهایی نشان می دهد که سخن امام بخاری حق بوده است.

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

▪️ مدتی قبل با دوستی از وضع #غزه و مسلمانان محاصره شده و اوضاع سخت آنان می‌گفتیم، از اینکه جز شعارنویسیِ مجازی و تظاهرات با راهپیمایی‌هایِ نمادین و بی‌هزینه و چه‌بسا بی‌فایده، چه کار واقعی‌تر و مفیدتری را می‌توانیم انجام دهیم؟!

🔹 با تلاش‌هایی که داشتیم توفیق شد در چند نوبت و با همکاریِ دوستانِ دور و نزدیک، حدود ۲۰۰ میلیون تومان برای مردم غزه کمک‌هایی را ارسال کنیم، نوبت اول هر خانواده یک عدد مرغ و در نوبت دوم به دلیل نایاب شدن خوراکی بالاجبار کمک‌ها را به صورت نقدی در اختیارشان گذاشتیم تا هرگاه میسر بود خودشان خرید کنند.

🔸 بزرگواری گفت که با عزیزان برهان هم به اشتراک بگذار تا آنان نیز شریک این خیر باشند.
خواستم اطلاع بدم تا اگر دوستی علاقه داشت با ما مشارکت کند.


⏱️ پایان ارسال تا اول آذر ماه

💳 شماره کارت جهت واریزی:


- ایوب انصاری (بانک ملی):
6037997297539471
شماره شبا:
IR730170000000307027609009

- عبدالمنعم دریانورد (بانک مسکن):
6280231496198366

- یعقوب سعیدی (بانک ملت):
6104337498838513
شماره شبا:
020120000000008660994745

📚منبع : طبقات الفقهاء الشافعية ١/‏٢٨٩ — ابن الصلاح (ت ٦٤٣)

یعنی ابن الاخرم اصلا در مجلس درس ذهلی حاضر نشده است و شاهد آنچه بین ذهلی با امام بخاری و مسلم رخ داده است نبوده است.

▪️چنانکه آمده است که ذهلی در سال 258 از دنیا رفته است :

أبا حامد الشرقي يقول: مات محمد بن يحيى الذهلي سنة ثمان وخمسين ومائتين

📚منبع : تاريخ بغداد وذيوله ط العلمية ٤/‏١٩١

پس اگر ابن الاخرم در زمان رحلت ذهلی 8 ساله بوده است ، یعنی زمان تولد ابن الاخر سال 250 بوده است و همچنین اینکه پدر ابن الاخرم اصلا موفق نشده است که پسرش را به مجلس ذهلی حاضر کند ، تا اینکه ذهلی از دنیا رفت.

لازم به ذکر است که تمام فتنه ای که در نیشابور بین امام بخاری و امام مسلم با ذهلی اتفاق افتاد در خلال سال های 250 هجری تا قبل از سال 253 هجری بوده است و این مدتی است که ابن الاخرم نهایتا در سال 253 تقریبا 2 الی 3 ساله بوده است و دلیل آن این است که امام بخاری بعد از این فتنه ، نیشابور را به قصد بخارا ترک کرد و سپس به شهر فربر در ترکمنستان کنونی رفت ، یعنی قبل از سال 253 از نیشابور خارج شد ، چرا که محمد بن یوسف فربری در شهر فربر ترکمنستان در سال 253 صحیح بخار را از شخص امام بخاری سماع کرده است.چنانکه در این باره آمده است :

سمعت محمد بن يوسف ابن مطر يقول سمع الجامع الصحيح من أبي عبد الله محمد بن إسماعيل بفربر في ثلاث سنين في سنة ثلاث وخمسين وأربع وخمسين وخمس وخمسين ومائتين وسمعت من علي بن خشرم سنة ثمان وخمسين ومائتين

🔰ترجمه : شنیدم که محمد بن یوسف یعنی الفربری می گوید که جامع الصحیح را شنیدم از ابی عبد الله محمد بن بن اسماعیل در فربر در مدت سه سال در سال ٢٥٣ و ٢٥٤ و ٢٥٥

📚منبع :التقييد لمعرفة رواة السنن والمسانيد ١/‏١٢٦

و در جایی دیگر آمده است :

وسماع الفربري لهذا الكتاب من البخاري مرتين: مرة بفربر في سنة ثمان وأربعين ومائتين، ومرة ببخاري في سنة اثنتين وخمسين ومائتين.

🔰ترجمه : سماع فربري در مورد این کتاب (صحیح بخاری) از بخاری دو بار بوده است ، یکبار در فربر در سال ٢٤٨ (قبل از دخول بخاری به نیشابور) و دیگر بار در بخارا در سال 252

📚منبع : الإفصاح عن معاني الصحاح ١/‏٤٤ — ابن هبيرة (ت ٥٦٠)

🔵چهارم : همچنین نسبت قول لفظیه به امام مسلم صحیح نیست ، چنانکه امام حاکم نیشابوری از استادش حافظ أبو الوليد حسان بن محمد اینگونه نقل می کند :

وقال الحاكم: نا أَبُو الْوَلِيد قَالَ: قَالَ أَبِي: أيّ كتابٍ تجمع؟ قلت: أُخرّج عَلَى كتاب الْبُخَارِيّ. قَالَ: عليك بكتاب مُسلْمِ فإنّه أكثر بركة، فإنّ الْبُخَارِيّ كَانَ يُنْسَبُ إِلَيْهِ اللفظ.

🔰ترجمه " امام حاكم گفت : أَبُو الْوَلِيد(منظور أبو الوليد حسان بن محمد بن أحمد) گفت ، پدرم به من گفت : چه کتابی جمع آوردی می کنی ؟ گفتم تخریجی بر کتاب بخاری ، گفت : باید به کتاب مسلم مشغول شوی که مبارکتر است ، چرا که به بخاری مسئله لفظ نسبت داده می شده است.

📚منبع : سير أعلام النبلاء - ط الرسالة ١٥/‏٤٩٤

مطابق روایت قول فوق ، مشاهده می کنید که امام مسلم به عقیده لفظیه نسبت داده نشده است.

🔵پنجم : اگر امام مسلم بر عقیده لفظیه بود ، باید امام ابوحاتم و ابوزعه نیز ایشان را مورد اتهام قرار می دادند.

📜روایت دوم به روایت "محمد بن يوسف المؤذّن"

٥٩١ - وَأَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحَافِظُ، قَالَ، سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ يُوسُفَ الْمُؤَذِّنَ الدَّقَّاقَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا حَامِدِ بْنَ الشَّرْقِيِّ، يَقُولُ: حَضَرَتُ مَجْلِسَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى يَعْنِي الذُّهْلِيَّ فَقَالَ: أَلَا مَنْ قَالَ لَفْظِي بِالْقُرْآنِ مَخْلُوقٌ فَلَا يَحْضُرْ مَجْلِسَنَا. فَقَامَ ⦗٢١⦘ مُسْلِمُ بْنُ الْحَجَّاجِ مِنَ الْمَجْلِسِ

الأسماء والصفات - البيهقي ٢/‏٢٠ — أبو بكر البيهقي (ت ٤٥٨)


اولا : اين روايت توسط بیهقی روایت شده است و بیقهی بر عقیده کلابیه بوده است.

دوما : محمد بن يوسف المؤذّن" مجهول الحال است 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5114

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🛑برائت امام بخاری از عقیده لفظیه_17📣

🔴آیا امام مسلم بر عقیده لفظیه بوده است ؟📣

کسانی که عقیده لفظیه را به امام مسلم نسبت می دهند به روایتی استناد می کنند که به اذن الله بررسی خواهیم کرد.

📜روایت اول : روایت حاکم از محمد بن یعقوب بن الاخرم

«وسمعت محمد بن يعقوب الحافظ يقول: لمّا استوطن البخاري نيسابور أكثر مسلم بن الحجّاج الإختلاف إليه، فلمّا وقع بين الذهلي وبين البخاري ما وقع في مسألة اللفظ ونادى عليه ومنع الناس عنه، انقطع عنه أكثر الناس غير مسلم، فقال الذهلي يوماً: ألا من قال باللفظ فلا يحلّ له أن يحضر مجلسنا، فأخذ مسلم رداء فوق عمامته وقام على رؤوس الناس، وبعث إلى الذهلي ما كتب عنه على ظهر حمّال، وكان مسلم يظهر القول باللفظ ولا يكتمه.

🔰ترجمه: « محمد بن یعقوب (بن الاخرم) می‌گوید: زمانی که بخاری در نیشاپور سکونت کرد، «مسلم» بسیار به زیارت وی می‌رفت، از این رو هنگامی که مشکلی بین ذهلی و بخاری ایجاد شد و ذهلی اسم او (امام بخاری) را خواند و مردم را از زیارت او منع کرد، اکثر مردم از زیارت وی خودداری کردند به استثنای مسلم ، پس روزی ذهلی گفت : آگاه باشید هر کس قائل به لفظ باشد برایش حلال نیست که در مجلس ما حاضر گردد، برای همین امام مسلم ردایش را روی عمامه‌اش گرفت و در مقابل مردم بلند شد و از نزد ذهلی بیرون رفت، و سپس تمام آنچه که از ذهلی نوشته بود را بر پشت شتری بار کرد و به نزد ذهلی پس فرستاد و مسلم قول به لفظ را آشکار می کرد و آن را پنهان نمی‌کرد ».

📚منبع : سير أعلام النبلاء - ط الحديث ١٠/‏١١٤

ابن عساکر نیز می آورد :

وسمعت أبا عبد الله محمد بن يعقوب الحافظ يذكر أن مسلم بن الحجاج ﵀ كان يظهر القول باللفظ ولا يكتمه

🔰ترجمه :و مسلم قول به لفظ را آشکار می کرد و آن را پنهان نمی‌کرد ».

📚منبع : تاريخ دمشق لابن عساكر ٥٨/‏٩٤

🟢🟢پاسخ :

🔵اولا : این روایت نمی گوید که امام مسلم قائل به عقیده لفظیه بوده است ، بلکه اینکه امام مسلم با سخن ذهلی جلسه ی ایشان را ترک کرده است ، در حقیقت به خاطر دفاع از استادش یعنی امام بخاری انجام داده است.زیرا ذهلی امام بخاری را به عقیده لفظیه متهم کرده است و چنین چیزی برای امام مسلم قابل تحمل نبوده است.چنانکه أبو بكر الخطيب می گوید :

وكان مسلم أيضا يناضل عن البخاري حتى أوحش ما بينه وبين محمد بن يحيى الذهلي بسببه.

🔰ترجمه : امام مسلم از طرف امام بخاری دفاع می کرد تا اینکه رابطه بین او (امام مسلم) و بین محمد بن یحیی ذهلی به این خاطر تیره و تلخ شد.

📚منبع : تاريخ بغداد وذيوله ط العلمية ١٣/‏١٠٣

🔵دوما : اگر بگوییم که این روایت صحیح است ، در این صورت با واقعیت مغایرت خواهد داشت و بلکه حتی طعن در ذهلی است ، زیرا این روایت تصریح می کند که امام مسلم آشکار قول لفظیه را می گفته است و آن را کتمان نمی کرده است "كان يظهر القول باللفظ ولا يكتمه" و در این صورت پس چرا ذهلی به مانند امام بخاری از همان ابتدا امام مسلم را از مجلسش بیرون نکرد و او را هجر نکرد ؟ مگر آن هم زمانی که امام مسلم به سمت امام بخاری متمایل شده است و این یعنی در اینجا ذهلی غرضش به خاطر دین نبوده است و بلکه از روی حسد بوده است که به امام بخاری چنین چیزی را نسبت داده است.

🔵سوما : محمد بن يعقوب ابن الأخرم که روای این قصه است ، ماجرای فتنه ای که بین ذهلی با بخاری و مسلم اتفاق افتاده است را درک نکرده است ، زیرا أبو عبد الله محمد بن يعقوب بن الأخرم در سال 250 به دنیا آمده است و این دقیقا همان سالی است که امام بخاری وارد نیشابور شده است و این فتنه در آن سال اتفاق افتاده است و ابن الأخرم در آن موقع در آن مجلس و ماجرا حاضر نبوده است.چنانکه امام حاکم در خصوص سال ورود امام بخاری به نیشابور می گوید :

قَالَ الْحَاكِم أَبُو عبد الله فِي تَارِيخه: «قدم البُخَارِيّ نيسابور سنة خمسين وَمِائَتَيْنِ فَأَقَامَ بهَا مُدَّة يحدث على الدَّوَام».

🔰ترجمه : امام ابو عبدالله حاکم در تاریخش گفته است : امام بخاری در سال 250 وارد نیشابوری شد و مدتی در آنجا ماند

📚منبع : فتح الباري لابن حجر ١/‏٤٩٠ — ابن حجر العسقلاني (ت ٨٥٢)

و در ترجمه ابن الاخرم چنین آمده است :

وَذكر أَن مُحَمَّد بن يحيى الذهلي توفّي وَهُوَ ابْن ثَمَانِي سِنِين، وَكَانَ وَالِده يجْتَهد على أَن يحضرهُ مَجْلِسه، فَلم يفعل حَتَّى مَاتَ، وَحمل إِلَى جنَازَته، فصلى عَلَيْهِ

🔰ترجمه : نقل شده است که محمد بن یحیی الذهلی از دنیا رفت ، در حالی که او (ابن الاخرم) هشت ساله بود و پدرش (یعنی پدر ابن الاخرم) تلاش می کرد تا اینکه تا او را در مجلسش (مجلس ذهلی) حاضر کند ، ولی نتوانست تا اینکه (ذهلی) از دنیا رفت و جنازه اش را حمل کرده و بر او (بر ذهلی) نماز خواند.

🟡ادامه مقاله در لینک زیر 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5116

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🔵همچنین امام ذهبی می آورد :

«وقد قال ‌البخاري في الحكاية التي ‌رواها ‌غنجار في (تاريخه) حدثنا خلف بن محمد بن إسماعيل، سمعت أبا عمرو أحمد بن نصر النيسابوري الخفاف ببخارى يقول: كنا يوما عند أبي إسحاق القيسي، ومعنا محمد بن نصر المروزي، فجرى ذكر محمد بن إسماعيل ‌البخاري، فقال محمد بن نصر: سمعته يقول: من زعم أني قلت: لفظي بالقرآن مخلوق فهو كذاب، فإني لم أقله».

🔰ترجمه : و امام بخاری در حکایتی که غنجار آن را در کتاب تاریخش روایت کرده است گفته است که عمرو احمد بن نصر نیشابوری خفاف در بخاری می گوید که روز در نزد ابو اسحاق قیسی بودیم و محمد بن نصر مروزی با ما بود و یاد محمد بن اسماعیل بخاری شد ، پس محمد بن نصر گفت : از او شنیدم که می گوید که امام بخاری گفته است «هر کسی گمان کند که من گفته ام که لفظ من به قرآن مخلوق است پس او کذاب است و من این را نگفته ام»

📚منبع : سير أعلام النبلاء – ط الرسالة (12/ 457)

🔵سبکی اشعری می گوید :

وَقد قَالَ لَهُ أَبُو عَمْرو الْخفاف إِن النَّاس خَاضُوا فى قَوْلك لفظى بِالْقُرْآنِ مَخْلُوق يَا أَبَا عَمْرو احفظ مَا أَقُول لَك من زعم من أهل نيسابور وقومس والرى وهمذان وبغداد والكوفة وَالْبَصْرَة وَمَكَّة وَالْمَدينَة أَنى قلت لفظى بِالْقُرْآنِ مَخْلُوق فَهُوَ كَذَّاب فإنى لم أَقَله إِلَّا أَنى قلت أَفعَال الْعباد مخلوقة

🔰ترجمه : ابوعمرو خفاف به او (امام بخاری) گفت: «مردم در سخن تو که گفته ای لفظ من به قرآن مخلوق است فرو رفته اند ، (پس امام بخاری گفت) آنچه که به تو می گویم را حفظ کن ، هر کسی از اهل نیشابور و قومس (نزدیک دامغان کنونی در ایران) و ری (شهر ری کنونی) و همدان و بغداد و کوفه و بصره و مکه و مدینه مدعی شده بود که من گفته ام که لفظ من به قرآن مخلوق است ، پس او دروغگو است ، زیرا من این را نگفته ام و بلکه گفته ام که افعال بندگان (یعنی فعل خواندن قرآن و فعل حفظ کردن قرآن و فعل نوشتن قرآن) مخلوق است.

📚منبع : طبقات الشافعية الكبرى للسبكي ٢/‏٢٣٠

🔵حافظ ابن حجر می گوید :

«‌قَدْ ‌صَحَّ ‌عَنْهُ أَنَّهُ تَبَرَّأَ مِنْ هَذَا الْإِطْلَاقِ فَقَالَ كُلُّ مَنْ نَقَلَ عَنِّي أَنِّي قُلْتُ لَفْظِي بِالْقُرْآنِ مَخْلُوقٌ فَقَدْ كَذَبَ عَلَيَّ وَإِنَّمَا قُلْتُ أَفْعَالُ الْعِبَادِ مَخْلُوقَةٌ أَخْرَجَ ذَلِكَ ‌غُنْجَارٌ ‌فِي تَرْجَمَةِ الْبُخَارِيِّ من تَارِيخ بخارا بِسَنَدٍ صَحِيحٍ».

🔰ترجمه : «ثابت شده است که او از اطلاق این سخن برائت جسته است و گفته است هر که از من خبری نقل مبنی بر اینکه من گفته ام که لفظ من به قرآن مخلوق است ، پس دروغ گفته است و بلکه گفته ام که افعال بندگان مخلوق است و غنجاری در کتاب تاریخ بخاری و در ترجمه امام بخاری با سند صحیح این را تخریج کرده است.

📚منبع : فتح الباري لابن حجر (13/ 535)

🔵قسطلاني اشعری می گوید :

«وقد ‌ثبت ‌عن ‌البخاري ‌أنه ‌قال من نقل عني أني قلت ‌لفظي بالقرآن مخلوق فقد كذب، وإنما قلت إن أفعال العبادة مخلوقة».

🔰ترجمه : از بخاری ثابت شده است او گفته است که : هر کسی از من نقل کند که من گفته ام که لفظ من به قرآن مخلوق است ، پس او دروغ گفته است و بلکه گفته ام که افعال بندگان مخلوق است.

📚منبع : شرح القسطلاني = إرشاد الساري لشرح صحيح البخاري (10/ 458)


🔵حافظ ناصر الدين ابن المنير می گوید :

«وَالَّذِي ‌صَحَّ ‌عَن ‌البُخَارِيّ – رَحمَه الله – أَنه سُئِلَ عَن اللَّفْظ، وضايقه السَّائِل فَقَالَ: ‌أَفعَال ‌الْعباد كلهَا مخلوقة. وَكَانَ يَقُول مَعَ ذَلِك: الْقُرْآن كَلَام الله غير مَخْلُوق».

«و آنچه از بخاری - رحمه الله - ثابت شده است ، این است که از او درباره لفظ سؤال شد و سؤال کننده او را تحت فشار قرار داد و امام بخاری گفت: افعال بندگان همه مخلوق است. و می گفت : قرآن کلام خداست غیر مخلوق است.

📚منبع : المتواري على أبواب البخاري (ص46)

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🛑برائت امام بخاری از عقیده لفظیه_16📣

🔴اقوال علمای اهل سنت و اشعری در خصوص اینکه از امام بخاری ثابت است که ایشان نگفته است که لفظ من به قرآن مخلوق است.📣

بارها مشاهده شده است که اشاعره زمانی که می خواهند عقیده خودشان در خصوص اینکه قرآن را مخلوق می دانند را ثابت کنند ، به این مسئله استناد می کنند که امام بخاری گفته است که لفظ من به قرآن مخلوق است و این در حالی است که این سخن بهتانی بزرگ به امام بخاری است که باید در روز قیامت پاسخگو باشند و امام بخاری هرگز این را نگفته است که در اینجا اقوال علمای اهل سنت و اشاعره را ذکر می کنیم.

🔵امام لالکائی از امام بخاری چنین نقل می کند «‌مَنْ ‌زَعَمَ ‌أَنِّي ‌قُلْتُ: ‌لَفْظِي بِالْقُرْآنِ مَخْلُوقٌ ، فَهُوَ كَذَّابٌ ، فَإِنَّى لَمْ أَقُلْهُ».

📚ترجمه : امام بخاری گفته است که هر کسی گمان کند که من گفته ام که لفظ من به قرآن مخلوق است ، پس او دروغگو است و من چنین چیزی نگفته ام.

📚منبع : شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة (2/ 396)

🔵حافظ ابن أبي يعلى می آورد :

وقال محمد بن اسماعيل البخارى: قلت لأبى عبد الله أحمد بن حنبل: أنا رجل مبتلى، قد ابتليت أن لا أقول لك، ولكن أقول. فإن أنكرت شيئا
فردنى عنه: القرآن من أوله إلى آخره: كلام الله، ليس شئ منه مخلوق.ومن قال: إنه مخلوق، أو شئ منه مخلوق: فهو كافر. ومن زعم أن لفظه بالقرآن مخلوق: فهو جهمى كافر؟ قال: نعم.


🔰ترجمه : امام محمد بن إسماعيل البخاري می‌گوید به أبی عبد الله امام أحمد بن حنبل گفتم: من مردی هستم که مورد امتحان قرار گرفتم ابتلاء شدم اینکه بر تو نگویم؛ لیکن بر تو میگویم اگر سخنانم را خلاف دیدی بر من رد کن. قرآن از اول تا آخرش کلام الله است و هیچ چیزی از آن مخلوق نیست ، و هرکس بگوید این مخلوق یا چیزی از آن مخلوق است؛ او کافر است ، و هرکس زعم کند که تلفظش بر قرآن مخلوق است؛ او جهمی کافر است. إمام أحمد رحمه الله گفت: بله همینطور است


📚منبع :طبقات الحنابلة - لابن أبي يعلى - ت الفقي ١/‏٢٧٨

🔵حافظ ابن جوزی می آورد :

كان ‌البخاري ‌قد ‌قَالَ: أفعال العباد مخلوقة. فقلت له: قد قلت لفظي بالقرآن مخلوق. فقال: أنا ‌لا ‌أقول هذا، وإنما أقول أفعال العباد مخلوقة

همانا بخاری گفته بود : افعال بندگان مخلوق است. به او گفتم: تو گفته ای که تلفظ من به قرآن مخلوق است ؟ پس امام بخاری گفت: این را نمی گویم، بلکه می گویم افعال بندگان مخلوق است

📚منبع : المنتظم في تاريخ الملوك والأمم (12/ 119)

🔵شیخ الاسلام ابن تیمیه می فرماید :

«‌بَعْضُ ‌أَهْلِ ‌الْغَرَضِ نَسَبَ الْبُخَارِيَّ إلَى أَنَّهُ قَالَ ذَلِكَ. وَقَدْ ثَبَتَ عَنْهُ بِالْإِسْنَادِ الْمَرَضِيِّ أَنَّهُ قَالَ: مَنْ قَالَ عَنِّي أَنِّي قُلْت لَفْظِي بِالْقُرْآنِ مَخْلُوقٌ فَقَدْ كَذَبَ».

🔰ترجمه : «برخی اهل غرض به امام بخاری این نسبت را داده اند که چنین گفته است. از او با اسناد قانع کننده ثابت شده است که او گفته است : هر کسی از طرف من بگوید که من گفته ام که «لفظ من به قرآن مخلوق است ، پس او دروغگو است»

📚منبع : مجموع الفتاوى (12/ 572)

🔵شیخ الاسلام ابن تیمیه می فرماید :

«‌افْتَرَى ‌بَعْضُ ‌النَّاسِ ‌عَلَى ‌الْبُخَارِيِّ الْإِمَامِ صَاحِبِ ” الصَّحِيحِ ” أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ: لَفْظِي بِالْقُرْآنِ مَخْلُوقٌ وَجَعَلُوهُ مِنْ ” اللَّفْظِيَّةِ “».

🔰ترجمه :«برخی به بخاری، صاحب صحیح ، تهمت واهی زدند که او گفته است : «لفظ من به قرآن، مخلوق است و او را از جمله لفظیه قرار دادند.

📚منبع : مجموع الفتاوى (12/ 364)

🔵امام ذهبی می گوید :

«وأما ‌البخاري، فكان ‌من ‌كبار ‌الأئمة الأذكياء، فقال: ما قلت: ألفاظنا بالقرآن مخلوقة، وإنما حركاتهم، وأصواتهم وأفعالهم مخلوقة، والقرآن المسموع المتلو الملفوظ المكتوب في المصاحف كلام الله، غير مخلوق».

🔰ترجمه : و اما بخاری از کبار ائمه اذکیاء بوده است ، پس گفته است : «من نگفته ام که الفاظ ما به قرآن مخلوق است و بلکه حرکاتشان و اصوات آنها و افعال آنها مخلوق است و قرآن مسموع متلو ملفوظ مکتوب در مصاحف کلام الله است و غیر مخلوق است.

📚منبع :سير أعلام النبلاء – ط الرسالة (11/ 510)

🟡ادامه این متن در لینک زیر 👇
https://t.me/ahlol_hadiss/5113

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🔵نکته پنجم : سوال من از خوارج معاصر که بنا بر فهم گمراه خود امام بخاری را تکفیر می کنند ، سوال : «آیا شما حاضر هستید که فعل آن سائل را انجام دهید و از مردم بپرسید که یا فلانی : "آیا لفظ ما به قرآن مخلوق است یا نیست؟"» آیا حاضر هستید که این سوال را از فردی بپرسید یا حاضر نیستید ؟

اگر شما می گویید که ورود به تفاصیل تمییز به فعل خالق و فعل مخلوق در مسئله لفظ ما به قرآن کفر است ، خب چه معنایی دارد که فردی بیاید از مردم بپرسد که آیا لفظ ما به قرآن مخلوق هست یا نیست ؟
در چنین حالتی بنا بر عقیده شما باید فرد از این مسئله اجتناب کرده و دیگران را هم دور کند.نه اینکه مردم را با سوال خودش وارد این مسئله کند.

این چه چیزی را ثابت می کند ؟ این ثابت می کند که کسانی که در زمان امام بخاری ایشان را در معرض این امتحان و سوال قرار داده اند که عموما از مجلس امام ذهلی بوده اند و اینها همان کسانی هستند که خوارج معاصر فعلی ، خود را هم عقیده آنها می دانند.و این ثابت می شود که هیچ سنخیتی بین این خوارج تکفیر معاصر با این افرادی که در زمان امام بخاری بوده اند وجود ندارد ، زیرا اگر شما و آنها بر یک عقیده بودید که باید آنها مانند شما عمل می کردند و هرگز نه امام بخاری و نه هیچ احدی را در معرض چنین سوالاتی قرار نمی دادند.

بلکه آنچه مشخص است این که اینها فکر کرده اند که چون امام احمد گفته است که قرآن غیر مخلوق است و همچنین بر کلابیه و کرابیسی (آنجایی که کرابیسی به صراحت گفته است که لفظ من به قرآن مخلوق است) و امام احمد بر این سخن کرابیسی رد زده است ، پس این ها هم گمان کرده اند که شاید پس لفظ ما به قرآن غیر مخلوق است و این اگر گمراهی نیست ، پس چیست ؟

انتظار داشته اید که امام بخاری چه کند ؟ آیا نباید به آنها یاد آوری می کرد که فعل تلاوت قرآن مخلوق است ، چنانکه الله تعالی می فرماید : : {وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ} [الصافات:٩٦].

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🛑برائت امام بخاری از عقیده لفظیه_15📣

حافظ ابو احمد ابن عَدِيّ (٢٧٧ - ٣٦٥ هـ ) می گوید :

ذكر لي جمَاعَة من الْمَشَايِخ أَن مُحَمَّد بن إِسْمَاعِيل البُخَارِيّ لما ورد نيسابور وَاجْتمعَ النَّاس وَعقد بِهِ الْمجْلس حسده من كَانَ فِي ذَلِك الْوَقْت من مَشَايِخ نيسابور لما رَأَوْا إقبال النَّاس إِلَيْهِ واجتماعهم عَلَيْهِ فَقيل يَا أَصْحَاب الحَدِيث إِن مُحَمَّد بن إِسْمَاعِيل يَقُول اللَّفْظ بِالْقُرْآنِ مَخْلُوق فامتحنوه فِي الْمجْلس فَلَمَّا حضر النَّاس مجْلِس البُخَارِيّ قَامَ إِلَيْهِ رجل فَقَالَ يَا أَبَا عبد الله مَا تَقول فِي اللَّفْظ بِالْقُرْآنِ مَخْلُوق هُوَ أم غير مَخْلُوق فَأَعْرض عَنهُ البُخَارِيّ وَلم يجبهُ فَقَالَ الرجل يَا أَبَا عبد الله وَأعَاد عَلَيْهِ القَوْل فَأَعْرض عَنهُ [البُخَارِيّ] فَلم يجبهُ ثمَّ قَالَ فِي الثَّالِثَة فَالْتَفت إِلَيْهِ مُحَمَّد بن إِسْمَاعِيل فَقَالَ الْقُرْآن كَلَام الله غير مَخْلُوق وأفعال الْعباد مخلوقه والإمتحان بِدعَة فشغب الرجل وشغب النَّاس وَتَفَرَّقُوا عَنهُ وَقعد البُخَارِيّ فِي منزله

🔰ترجمه : گروهی از مشایخ برای من ذکر کرده اند که وقتی محمد بن اسماعیل بخاری به نیشابور رسید و مردم در آنجا گرد آمدند و مجلسی برگزار کردند، شیوخ نیشابور که در آن زمان بودند، وقتی دیدند مردم نزد او می آیند و با او ملاقات می کنند نسبت به او حسادت ورزیدند و گفته شد که :«ای اصحاب حدیث، محمد بن اسماعیل می گوید که لفظ به قرآن مخلوق است» ، پس او را در مجلسی امتحان کنید، هنگامی که مردم در مجلس بخاری حاضر شدند و مردی نزد او آمد گفت : ای اباعبدالله (کنیه امام بخاری) ، در مورد "لفظ به قرآن" چه می گویی ؟ آیا مخلوق است یا غیر مخلوق ؟ پس بخاری از او روی برگرداند و جوابی به او نداد، پس آن مرد گفت: ای اباعبدالله و او این سخن را برای او تکرار کرد، اما بخاری از او روی برگرداند و جوابی به او نداد.سپس بار سوم (سوال را تکرار کرد تا اینکه) محمد بن اسماعیل به سوی او توجه کرده و گفت: «قرآن کلام خدا و غیر مخلوق است و افعال بندگان مخلوق او است و امتحان کردن (دیگران) بدعت است» ، پس آن مرد غوغایی به پا کرد و مردم نیز غوغایی به پا کردند و از سوی پراکنده شدند و بخاری در خانه اش نشست.

📚منبع : من روى عنهم البخاري في الصحيح ١/‏٥٤ — ابن عدي (ت ٣٦٥)

🔎🔍 آنالیز این ماجرا :

🔵نکته اول : حافظ ابو احمد ابن عَدِيّ (٢٧٧ - ٣٦٥ هـ ) می گوید که مشایخ نسبت به امام بخاری حسادت ورزیده اند و آن به این دلیل که مردم بیشتر به حضور ایشان می رفته اند و این حسادت می تواند عامل مهمی در ایجاد تهمتی است که به امام بخاری نسبت داده شده است.

🔵نکته دوم : همانطور که مشاهده می کنید ، امام بخاری تمایلی به ورود به این مسئله ندارد ، همانطور که علمای قبل از امام بخاری تمایلی به ورود به این مسئله نداشته اند ، چنانکه آن مرد هر بار از امام بخاری سوال می پرسید و امام بخاری در دو بار از او رویگرانی نمود و همچنین فرمود که امتحان کردن دیگران کار بدعت است و این بر خلاف کرابیسی می باشد که با تمایل وارد این مسئله می شده است.

🔵نکته سوم : در قول فوق تحت هیچ شرایطی امام بخاری نگفته است که قرآن به لفظ من مخلوق است یا مخلوق نیست.

این در حالی است که اساس اختلاف ما با اشاعره و دیوبندی ها و کلابیه بر سر این مسئله لفظ نیست ، بلکه مبدا و اصل اختلاف در این است که اشاعره به دو قرآن (یکی به اعتبار کلام نفسی و دیگر به اعتبار کلام لفظی) قائل هستند و قائل هستند که اصلا قرآن اصلی به ما نرسیده است و قائل هستند که قرآن از اساس قبل از رسیدن به پیامبر صلی الله علیه وسلم خلق شده است و کلام خدا صوت نیست و همچنین کرابیسی و کلابیه و اشاعره به صراحت می گویند که قرآن به لفظ ما مخلوق است ، و این در حالی است که امام بخاری این ها را نگفته است و اگر امام بخاری بر عقیده کرابیسی و دیوبندی ها و اشاعره بود که باید به صراحت می گفت که قرآن به لفظ ما مخلوق است ، مانند کرابیسی


🔵نکته چهارم : سائل فقط دو گزینه برای امام بخاری مطرح کرده بود که عبارت بود از اینکه یا لفظ ما به قرآن مخلوق است یا غیر مخلوق

این یعنی در نزد این جماعت گمان بر این بوده است که "قرآن به لفظ ما غیر مخلوق است"

برای همین امام بخاری برای رفع این انحراف کتاب خلق افعال العباد را نوشت ، تا تبیین کند که به همان صورت که قولِ «قرآن به لفظ ما مخلوق است» کفر است ، قولِ «قرآن به لفظ ما غیر مخلوق است» نیز کفر است ، زیرا مستلزم غیر مخلوق بودن افعال مخلوقات است و انکار قول الله تعالی می باشد.

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

در نزد اشعری نماهای مزدور ، شیعه به آنها نزدیکتر هستند و شیعه بهتر از سلفی است و دشمن سلفی هستند

در نزد سلفی ، اشاعره و دیوبندی ها به آنها نزدیکتر هستند.

آیا می دانید که تا ماه رمضان 4 ماه و سه روز باقی مانده است (ان شاء الله)

اللهم بلغنا رمضان

🔴كيف أحببت رسول الله ﷺ 📣

توصيه می کنم که این سلسله پروفسور ایاد قنیبی -داعیه سلفی را مشاهده کنید

از جمله بهترین مجموعه ها می باشد در مورد محبت به رسول الله صلی الله علیه وسلم👇👇👇👇


https://www.youtube.com/watch?v=wXODReIS38c&t=255s

https://www.youtube.com/watch?v=WNsaemrY-nw

https://www.youtube.com/watch?v=gUTlFCe7dow&t=4s

https://www.youtube.com/watch?v=gxlb1wCG9F8

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

توجه کنید که این کتاب اصلاحیه خورده 👆👆👆👆👆

👈نسخه قبلی رو حذف کنید

توجه کنید که همیشه به تاریخ انتشار مقاله های متعلق به این کانال دقت کنید که آخرین نسخه منتشر شده را دانلود کنید ، زیرا گاها اصلاحیه می خورد

نام کتاب : دفاع از کتب عقیدتی اهل سنت - جزء اول

فرمت : PDF

کاری از کانال العروة الوثقی

تاریخ انتشار : 1403/8/6

این کتاب از دو فصل کل تشکیل شده است :

1-منهج علماء در خصوص انتساب کتابها به مؤلفین

2-دفاع از کتاب «السنه والرد علی الجهمیة» امام عبد الله بن احمد

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

البته اینکه اشعری ها بی اطلاع باشند عجیب نیست

اشعری ها عموما سه سنگر را پر کرده اند


گروهی از آنها در خانقاه ها مشغولن

گروهی دیگر به دنبال ضربه زدن به اهل سنت که همان اهل حدیث یا سلفیت هستند، می باشند


گروه دیگر هم مزدوران طاغوت ها و حکومت ها هستند


در این بین وظایف رد الحاد
رد شیعه ها
رد ایدوئولوژی ها و افکار منحرفه و نشر بیداری
مبارزه برای تحکیم شریعت
دعوت و نشر اسلام
عموما این سنگرها توسط اهل حدیث پر شده است

خوب دقت کنید آقایان اشعری بی اطلاع

یک تنظیم متشکل از قسمت های مختلف است
قسمت عسکری
قسمت روابط و علاقات
قسمت پشتیبانی و تامین و تدارکات
و....
و همچنین قسمت شرعی

قسمت شرعی است که منهج عقیدتی یک گروه را تعیین می کند و نه فرمانده نظامی یا رئیس دفتر سیاسی (قابل توجه کسانی که ذکر دسته جمعی اساعیل هنیه را می آورند)

و قسمت شرعی متشکل از علماء و طلاب علوم دینی می باشد

🔴اشعری های در حالی دفاع از وهابی های حماس📣

ما در این کانال ادله متعدد بر سلفیت حماس و کتائب قسام آوردیم

مثلا شیخ عمر الاشقر سلفی اولین مفتی از اعضاش شورای حماس بوده و سلفیت اعضای علمای یک گروه مهم تر از عقیده فرمانده ها و مهم تر از عقیده رئیس دفتر سیاسی است ، زیرا عقیده علمای یک گروه است که منهج عقیدتی آن گروه را شکل می دهد و عقیده علمای آن گروه است که بر کلیت عقیده گروه دخالت دارند و فتوا می دهند و دروسی که باید تدریس شود را تعیین می کند و نه فرمانده نظامی یا فرمانده ی سیاسی

دلایل متعدد در اثبات سلفیت حماس 👇👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5098

ایراد بعضی از شیوخ سلفی بر حماس و کتائب قسام به خاطر این نبوده که حماس عقیده صوفی یا اشاعره را دارد

زیرا منهج حماس و یا کتائب قسام بر عقیده اهل حدیث هستند ،

و الا نه حماس مثل اشاعره قائل به این است که عمل خارج از تعریف ایمان است
و حماس مانند اشاعره قائل به دو قرآن نیست
و حماس مانند اشاعره قائل به تقدم عقل بر قرآن و سنت نیست
و حماس مانند اشاعره دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب را رد نمی کند
و حماس مانند اشاعره قائل به نفی علو ذاتی خدا نیست
و حماس مانند اشاعره قائل به خلق قرآن نیست و ....

بلکه اشکالی که بر حماس وارد است و وارد می کرده اند از دو جهت بوده است 1-همکاری با ایران و تمجید از محور آنها و حزب اللات و همچنین مسئله تحاکم حماس در غزه

و همچنین ما هم قائل هستیم که حماس چنین انحرافاتی داشته است.
ولی مسئله تکفیر دیگر مسئله دیگری است
حتی شیخ ابومحمد مقدسی قائل تکفیر حماس نیست.

پس قرار نیست که گروهی که مورد نقد و انتقاد گروهی از علمای سلفی باشد ، پس نتیجه بگیریم که آن گروه اشعری است ، ربطی ندارد.

🔴سلفیت حماس و کتائب قسام📣

حماس و کتائب قسام سلفی است که در این جا مقاله های متعدد ارائه کرده ایم در اثبات سلفیت حماس 👇👇👇


🔴دکتر عمر الاشقر سلفی از بنیانگذاران جنبش حماس 📣👇
https://t.me/ahlol_hadiss/4802

مثلا شیخ عمر الاشقر سلفی اولین مفتی از اعضاش شورای حماس بوده و سلفیت اعضای علمای یک گروه مهم تر از عقیده فرمانده ها و مهم تر از عقیده رئیس دفتر سیاسی است ، زیرا عقیده علمای یک گروه است که منهج عقیدتی آن گروه را شکل می دهد و عقیده علمای آن گروه است که بر کلیت عقیده گروه دخالت دارند و فتوا می دهند و دروسی که باید تدریس شود را تعیین می کند و نه فرمانده نظامی یا فرمانده ی سیاسی

دکتر عبد العزيز الرنتيسي سلفی از موسسین حماس📣👇👇

https://t.me/ahlol_hadiss/4823

🛑دانشگاه حماس کتب عقیدتی سلفی را تدریس می کنند 📣 👇👇👇
https://t.me/ahlol_hadiss/4820

🔴دکتر نزار ريان سلفی از فرماندهان کتائب قسام 📣👇
https://t.me/ahlol_hadiss/4810

🔴العربي الجديد : حماس از نظر عقیدتی سلفی است 📣
https://t.me/ahlol_hadiss/3121

شیخ ابو اسحاق الحوینی از محدثین معاصر سلفی مصری ، بیان می کند که حماس گروه سنی (سلفی) است👇
https://t.me/ahlol_hadiss/3120

شهادت شیخ زبیر الغزی از رهبران بزرگ ج ه ا د ی بر سلفی بودن کتائب قسام و حماس👇
https://t.me/ahlol_hadiss/3116

مقاله الجزیره در مورد سلفیت حماس 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/1803

🔴بعضی از مشایخ سلفی جهادی که مخالف بعضی تنازلات حماس هستند.📣

https://t.me/ahlol_hadiss/1812

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🔴علامه ابن قدامه : آنچه در مصحف است به اجماع قرآن است📣

وَإِنْ حَلَفَ بِالْمُصْحَفِ، انْعَقَدَتْ يَمِينُهُ. وَكَانَ قَتَادَةُ يَحْلِفُ بِالْمُصْحَفِ. وَلَمْ يَكْرَهْ ذَلِكَ إمَامُنَا (احمد بن حنبل)، وَإِسْحَاقُ؛ لِأَنَّ الْحَالِفَ بِالْمُصْحَفِ إنَّمَا قَصَدَ الْحَلِفَ بِالْمَكْتُوبِ فِيهِ، وَهُوَ الْقُرْآنُ، فَإِنَّهُ بَيْنَ دَفَّتَيْ الْمُصْحَفِ بِإِجْمَاعِ الْمُسْلِمِينَ.

🔰ترجمه : اگر به مصحف سوگند یاد کند، سوگندش صحیح است. قتاده رحمة الله علیه به مصحف سوگند یاد می کرد. امام ما (احمد بن حنبل) و اسحاق (اسحاق بن راهویه) نسبت به این کار اکراه نداشته اند زیرا کسی که به مصحف سوگند می خورد ، هدفش سوگند به مکتوبی است که در آن است که همان قرآن است که به اجماع مسلمانان در مصحف می باشد.

📚المغني لابن قدامة - ت التركي ١٣/‏٤٦١ — ابن قدامة (ت ٦٢٠)

💠اما پیروان فرقه ی اشاعره و دیوبندیه با این اجماع اهل سنت و سلف مخالفت کرده و می گویند که آنچه که در مصحف است قرآن اصلی نیست و بلکه قرآن اصلی اصلا به ما نرسیده است.

برادر اگر همه اهل غزه بمیرند
و الله تعالی اونها رو مغفرت کرده و وارد بهشت کند برای اونا بزرگترین پیروزی است

پیروزی واقعی این است که الله تو را ببخشد و از عذاب قبر و جهنم نجاتت دهد و وارد بهشت کند

والله تمام مشکلات اهل غزه و بدتر از اون صرفا با یک غوطه در بهشت فراموش می شود

🔴از مهم ترین نشان های مزدوران حکومتی📣

از مهمترین نشانه های مزدوران حکومتی این است که بر علیه انقلاب و مبارزه سوریه هستند

چرا ؟ چون طرف مقابل این جنگ ایران است و صحیح نیست که از آن دفاع کنند.

فقط از نظر آنها مبارزه فلسطین صحیح است.

این از مهم ترین نشانه های مزدوران حکومت ایران است.

آیا هانی سباعی کلیت مبارزه سوریه را رد کرده است یا بر گروه خاصی انتقاد وارد کرده است ؟

🚨ماموستا صلاح الدین مهدوی گفته است که حکومت ایشان را خواسته و گفته است که حق نداری بر علیه بهروز عزیزی چیزی منتشر کنی📣

اینکه بسیاری از کانال های اشعری کردی که در رد اهل سنت فعالیت می کنند مزدور حکومت هستند ، چیزی است که حتی برای خیلی ها از خود اشاعره و دیوبندی ها هم آشکار شده است.

البته بنده در مورد دیوبندی ها به خوبی می دانم که آنها هم مانند سلفی ها به شدت بر علیه حکومت هستند.

اینکه حکومت برای تخریب اهل سنت که همان اهل حدیث هستند ، خودش را به اشاعره و صوفی ها نزدیک می کند و در از طریق آنها بر علیه اهل سنت سخن می گوید برای همه واضح است.

اینکه بین عقاید اشاعره با شیعیان در باب مسائل کلامی و صفات و توسل و استغاثه و ....تشابهات زیادی است هم برای همه واضح است.

اینکه حکومت منظورش از اهل سنت برادر ، همین صوفی های اشعری است برای همه واضح است.

اینکه صد ها و بلکه هزاران داعی و جوان اهل سنت توسط حکومت زندانی و اعدام شده اند برای همه واضح است.

اینکه حکومت بر علیه اهل سنت به نام وهابیت دائما دشمنی دارد برای همه واضح است.

اینکه داعیان سلفی زیادی اعدام شده اند و اینکه هزاران بار علماء و جوانان اهل سنت به اطلاعات فراخونده شده اند برای همه مثل روز روشن است

با همه اینها چرا بعضی اشعری نماها ، جوری ژست می گیرند و سخن ماموستا صلاح الدین رو می خوان جوری دروغ نشون بدهند که خودشان را به نادانی و بی خبری زده اند که گویا از تمام این حقایقی که بر ضد اهل سنت وارد شده است بی خبر هستند.

جناب ماموستا صلاح الدین مهدوی به اطلاعات فراخوانده شده اند.
قطعا فراخوانده شده اند
چون اولین باری نیست و ایشان اولین اهل سنت هم نیستند و قطعا اولین بار ایشان هم نبوده است.

آیا از ایشان خواسته اند که بر علیه بهروز خان صحبت نکنند ؟ قطعا گفته اند ، چونکه بهروز خان در جهت عقاید صوفیه و اشعریه که به عقاید شیعه نزدیکتر است گام بر می دارد و معلوم است که حکومت بین اشاعره و اهل سنت ، جانب اشاعره را می گیرد.

برای حکومت ، مردم اشعری باشند خیلی بهتر است از اینکه اهل سنت (سلفی) باشند.

یعنی مسئله عجیبی نیست ؟ یک مسئله کاملا عادی است ، مگر برای کسی که مزدور باشد و یا اینکه اشعری باشد که از مشکلاتی که بر اهل سنت وارد می شود غافل باشد ، چرا که حکومت چندان مشکلی با اشاعره ندارد.

العروة الوثقی pinned «🚨پاسخ مثبت ما به درخواست مناظره بهروز عزیزی📣📣📣 🔵بهروز عزیزی طی اعلامیه درخواست مناظره کرده است و هرچند ، آنچه که در درخواست ایشان موجود است پیرامون قضایای شخصی خود ایشان است و نه اختلاف بین اهل سنت و اشاعره و از آنجایی که عده ای از اشعری ها ، اهل سنت را مورد…»

🚨پاسخ مثبت ما به درخواست مناظره بهروز عزیزی📣📣📣

🔵بهروز عزیزی طی اعلامیه درخواست مناظره کرده است و هرچند ، آنچه که در درخواست ایشان موجود است پیرامون قضایای شخصی خود ایشان است و نه اختلاف بین اهل سنت و اشاعره و از آنجایی که عده ای از اشعری ها ، اهل سنت را مورد هجمه قرار داده و می گویند که اگر کسی از اهل سنت هست باید و با بهروز عزیزی مناظره کند ، لذا کانال العروة الوثقی حاضر است که با کانال بهروز عزیزی مناظره داشته باشد.

ولی مناظره به صورت متن و همانند مناظره ای که در مقاله ای تحت عنوان راز دلبران (بین بعضی علمای بلوچستان با موسسه شیعی در راه حق قم انجام شد) منتشر شد و در این مناظره دو طرف با مکاتبه با هم مناظره می کردند.

یعنی مثلا ما و بهروز خان بر روی یک موضوع توافق می کنیم و بعد ما و یا بهروز عزیزی مطالبی در این رابطه می نویسیم و طرف مقابل مجبور است که در مرحله بعدی به طرف مقابل پاسخ دهد.

تا اینکه حق از باطل مشخص شود.

از فواید این مناظره این است که در این مناظره فرصت کافی وجود دارد و هیچ محدودیت زمانی وجود ندارد و جواب ها می تواند کامل و شامل باشد.

اگر بهروز عزیزی حاضر است می توانیم به این شیوه با او مناظره کنم.امیدواریم که از مناظره فرار نکنند.


🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨

می دونید چه چیزی من رو متعجب می کنه

اینکه چگونه اینها می تونن راحت بخواند

والله قسم بارها بوده است که برای رد یک شبهه (چه شبهه ملحدین و یا شبهه اشاعره) گاها خوابم نمی برده تا اینکه الله تعالی من رو به سوی جوابی هدایت می کرده است.

چیزی که نمی تونم اونو درک کنم و دوست دارم بدونم در مغز اینها چه می گذرد و چگونه می تونن اینقدر راحت از کنار یک موضوع به راحتی بگذرند و راحت بخوابند.
هر کسی که از خیلی وقت پیش پیگیر مطالب کانال ما بوده است می داند که کانال ما یکی از سمج ترین کانال ها است و اگر هر اشعری سعی داشته تا اینکه ردیه ای بر اصلی از اصول اهل سنت بزند یا بر مطلبی از مطالب ما ، یعنی کانال ما ول کن نبوده و هر پستی که اشعری می نوشته ، در رد اون پستی دیگر منتشر میشده تا جایی که طرف اشعری به بم بست می رسیده
خیلی دوست دارم توی مغز اینها باشم و بدونم چگونه با این معضل کنار می آیند.

این در حالی است که کانال ما بر دو اصل استوار است

1-اثبات اصول اهل حدیث

2-رد اصول مخالفین

و چندان علاقه ای به ایراد از این شیخ و اون شیخ و این ماموستا ....
و یا مغالطه های بی خود ندارم

بهروز عزیزی یا کذاب است ، یا جاهل به عقیده اشعری و سلفی است.

قسم به عزت رب العالمین هر کسی که علم داشته باشد و عقیده سلف را بشناسد و مطالب بهروز عزیزی (جایی که مخالف عقیده اهل حدیث است) را گوش کند.

والله قسم متوجه می شود این فرد هیچ مطلبی مفیدی ارائه نکرده است.

هر کسی می گوید که در مورد مثلا بحث صفات الله تعالی ، بهروز عزیزی تونسته مطلبی (چه فیلم ، چه متن ، چه صوتی) منتشر کرده است که قواعد و اصول اشاعره در بحث صفات را ثابت کرده است ، اگر مرد هست بیاورد ببینیم کجا تونسته چنین افسانه ای را رقم بزد

مطلب اشعری نمای حکومتی 👆

طلفک ، تو خودت هیچ مطلب مفیدی منتشر نمی کنی
هم تو و هم بهروز خان تا کنون هیچ اصلی از اصول عقیده اشعری که در آن با ما اهل حدیث در تضاد هستید رو تاکنون اثبات نکردین و در مقابل هیچ اصلی از اصول عقیده ما رو هم نقض نکردین

ولی به جاش طی شب و روزت بی ادبی و گستاخی و زبان درازی و توهین و ایراد از این ماموستا و اون ماموستا شده

از همین بهروز خان بیارید که قاعده ی کفری تفویض صفات رو ثابت کرده باشه

با توجه به اینکه بهروزخان تفویض را بهتر می دونه

توی کدوم پست و در کدام کلیپ و یا صوتی ایشون تونسته قاعده تفویض را ثابت کرده باشه؟؟

بهروز خان این پست رو منتشر کرده👆👆👆

عده ای از اشعری نماهای حکومتی هم پا رو فراتر گذاشتن که هر اهل حدیثی جرات داره بیاد مناظره علمی

اولا : دلایل علمی چی ؟ چرا جو گیر شده اید ؟ بهروز خان گفته به خاطر تهمت هایی که به شخص ایشون زده اند.
👈یعنی مسائل شخصی بهروزخان است.


دوما : اگر می خواد بر سر عقاید بحث کنه باید موضوع رو مشخص کنه

در حالی جملات را می نویسم که گلویم بغض کرده است.

بحرانی بودن اردوگاه جبالیان در شمال غزه فراتر از تصور است.

نبرد بین مجاهدین با سگ های صهیونی در جریان است.

مردم خودشان و عزیزانشان را کشته شده تصور می کنند

گرسنگی، تشنگی، مرگ و دشمن مردم را احاطه کرده

مردم به طرز فجیع کشته می شوند

به دلیل متلاشی بودن اجساد، حتی امکان پخش تصاویر آنها وجود ندارد.

اگر امام مسجد هستید مجاهدین و اهل غزه را در این روزها در قنوت و در نماز تهجد و در دعاهایتان فراموش نکنید

این حال امتی است که به روزی افتاده ایم که فقط می توانیم دعا کنیم.

نويسنده استراليايى

‏او با یک دست، در حال نبرد با سربازها، پهبادها، و یک تانک لعنتی بود!
مردهای غربی درحال رویاپردازی درباره چنین مرگی خودارضایی می‌کنند و آخرش در خانه‌ی سالمندان به دلیل پارکینسون و با معده‌ای پر از کاستارد وانیلی می‌میرن.
به شما ها نمی‌خوره که بخوایید به اون بگید بزدل


منقول

از الله تعالی می خواهم که یحیی سنوار را به شهیدی قبول کند.آمین

یکی از دعوتگران می گوید:

وقتی ما آنها را به اسلام دعوت می‌کنیم به ما میگویند شما با ما فرق ندارید
چراکه ما بت را عبادت میکنیم و شما قبر ها را عبادت میکنید

اینگونه قبرپرستان مشرک از صوفیه ورافضه اسم اسلام را در میان حتی مشرکین تحریف میکنند و مانع می شوند که حتی آنها اسلام حقیقی را بشناسند

ضرر قبر پرستان بر خودشان که برای همیشه در جهنم خواهند بود، و خیانت آنها بر اسلام ،و حتی خیانت آنها به کفاری که مانع می شوند اسلام صحیح را بشناسند

اللهمَّ اضرب الظالمين بالظالمين، وأخرج عبادك الموحدين من بين أيديهم سالمين.

در دفاع از کتاب السنه و همچنین دفاع عمومی از آخرین مطالبی که در کانال های مختلف عربی منتشر شده است استفاده شده است 👆👆👆

همانطور كه به شما قول داده بودم👆👆

به اذن الله سبحانه و تعالی بنده به جای مشغولیت در کانال ، در حال مرتب کردن محتوای کانال در قالب کتاب هستم و برای همین فرصت نمی کنم که چندان در کانال متن منتشر کنم

ان شاء الله بقیه کتاب ها هم منتشر می شود

نام کتاب : دفاع از کتب عقیدتی اهل سنت - جزء اول

فرمت : PDF

کاری از کانال العروة الوثقی

این کتاب از دو فصل کل تشکیل شده است :

1-منهج علماء در خصوص انتساب کتابها به مؤلفین

2-دفاع از کتاب «السنه والرد علی الجهمیة» امام عبد الله بن احمد

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

🚨توهین یک اشعری به ائمه و کتب عقیدتی اهل سنت متقدم📣


می گوید رازیین (امام ابوزرعه و امام ابوحاتم) و سفیانین (سفیان ثوری و سفیان بن عیینه) و لالکائی و بربهاری هیچ ارزشی ندارند

میگه همه ی اینها مجسمه و بی ارزش بودن

عبدالله بن احمد و ابو اسماعیل هروی و اگر نسبت کتاب السنه صحیح باشد داخلش پر از فضائح است.

نمونه یک اشعری که بر اصولی که دارد صادق است و نمیگوید سند فلان کتاب چنین است و فلان کتاب جعلی است و....

حتی بدون اشاره به کتاب السنة عبدالله بن احمد و نقد از سند و نسبت آن به مولفش او را از مجسمه میداند و میگوید در مسند پدرش تجسیم جای داده است.

سبحان الله میگوید تجسیم از عبدالله شروع شده است.

📜اعتراف بر حقانیت اعتقاد سلف صالحین:

مستجی زاده حنفی الماتریدی، متوفی 1150 ق: اجماع صحابه ، تابعین واتباع تابعین و ائمه اربعه را نقل می کند بر اینکه که الله متعال با ذات خود بر بالای عرش است.

📗 این را در حاشیه خود بر کتاب[منهاج السنة النبوية/ لابن تيمية] (الجزء الثاني/اللوحة 111 -ب) بیان می کند.

📬کانال علمی وتحقیقاتی الاعتصام بالکتاب والسنة



👇👇

در حالی که بعضی دیوبندی های متحجر در پی تخریب شخصیت دکتر ذاکر نایک هستند ولی جامعه بنوریه کراچی کشور پاکستان که یک حوزه دیوبندی است، به عنوان مهمان خاص از ایشان دعوت به عمل آورده👇👇👇

مراسم حب شیرینی و شکلات تمام شد.

و حب اهل سنت واقعی به پیامبر صلی الله علیه وسلم باقی ماند

متن یک اشعری نمای مزدور حلولی


اگر یک اهل حدیث بنویسه که اجماع های بی اصل و اساس نووی

ببین که چگونه همانند زنان داد و هوار راه می اندازند

ولی به خود اجازه می دهند که با علماء چنین سخن بگویند

چقدر از سنت های رسول الله صلی الله علیه وسلم در بین ما غریب است

آیا می دانید این که گاها پای لخت راه بروید از سنت های رسول الله صلی الله علیه وسلم است ؟

آیا می دانید که اینکه با انگشت خود داخل ظرف غذا را تمیز کرده و انگشت خود را بليسيد تا اینکه ظرف تمییز شود ، این ها از سنت های رسول الله صلی الله علیه وسلم است ؟

و خیلی سنت هایی که متاسفانه انجام نمی دهیم

اگر حب رسول الله صلی الله علیه وسلم داری
اگر از انجام سنت های رسول الله صلی الله علیه وسلم شرم نداری
این ها را زنده کن

محبت رسول الله صلی الله علیه وسلم به عمل به سیره و سنت های ایشان است
نه اینکه به خاطر باکلاس بودن و اینکه مبادا مردم به تو بخندند حاضر نیستی که سنت ها را انجام دهی ولی برای بدعتی مولودی اینقدر تحجر به خرج می دهی

طرف حاضر نیست که ریش خودش را بلند کند که سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است و رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن امر کند

اما اینقدر برای عمل مولودی که اصلا هیچ دلیل شرعی ندارد دست و پا می شکند و ما را متهم به عدم حب نبی صلی الله علیه سلم (که کفر است) می کند.

تو برو ریشت را بلند کن و نگذار لباست از قوزک پایت پایین تر بیاید و سواک به دست بگیر و موسیقی گوش نکن و سنت ها رسول الله صلی الله علیه وسلم را زنده کن اگر واقعا از انجام سنت ها رسول الله صلی الله علیه وسلم در جامعه شرم نداری و خجالت نمی کشی و به دنبال فتوای این و آن برای ترک این سنت ها نیستی

اینها است که محبت رسول الله صلی الله علیه وسلم را ثابت می کند
غذا خوردن ما مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد.
خوابیدن ما مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد.
بیدار شدن ما مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد.
ظاهر ما مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد.
لباس پوشیدن ما مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد.
پایبندی به نوافل و روزه ها سنت و نماز های نفلی و اذکار و......
اینکه اخلاق ما مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد.

🚨اما در مورد مولودی📣

اولا : اولین کسانی که مولودی را برگذار کردند فاطمییون رافضی بودند و اشاعره امروز هم ادامه دهنده ی همین راه این شیعیان در برگذاری مولودی هستند.

دوما : اگر ما بخواهیم مولودی برگذاری کنیم با قواعد خود مخالفت کرده ایم ، زیرا سلفیت یعنی بازگشت به آنچه که سلف بر آن بوده است و چون در عصر سلف چنین چیزی نبوده است ، پس معنایی ندارد که بخواهیم با این مولودی موافقت کنیم.

سوما : کسانی که مولودی برگذار می کنند از باب کسب اجر این کار را می کنند و این باعث می شود که عمل در مرحله حد اقل آن مستحب قرار بگیرد ، پس قبل از آن بر اشاعره صوفی است که استحباب مولودی را از قرآن و سنت ثابت کنند.

چهارم : آیا اشاعره صوفی پیامبر صلی الله علیه وسلم را بیشتر دوست دارند یا صحابه کرام ؟ پس چرا صحابه چنین مراسمی گرفتند ؟

پنجم : آنچه مولودی را نادرست می سازد این است که سالانه در یک روز معین برگذار می شود ، مثل عید قربان در تاریخ معین یا عید فطر در تاریخ معین یا حج در تاریخ معین یا رمضان در تاریخ معین و.....اگر مثلا شما هر روز مختلفی بدون یک تاریخ معین که سالانه در آن تاریخ معین تکرار شود ، مثلا مجموعه یی جمع شوند و مثلا فضایل پیامبر صلی الله علیه وسلم را بیان کنند و سیره را بخوانند و حالا یک شیرینی هم بدهند ، این به خودی خودش اشکال ندارد و اجر دارد.

ولی آنچه که مولودی را نادرست می سازد ، تکرار سالانه آن در روز معین است و این تقدیس یا مبارک قرار دادن یک زمان معین است.و مقدس سازی یک زمان معین یا مبارک قرار دادن زمان و مکان معین نیازمند نص شرعی است.

مثلا کعبه ، مسجد الحرام ، مسجد النبی ، مساجد ، مسجد الاقصی و...امکان مبارک و مقدسی هستند
و یا از حیث زمانی شب قدر ، روز عید فطر و عید قربان ، روز های جمعه ، دهه ذی الحجه و...اینها زمان های مبارک و مقدسی هستند که سالانه در زمان معین تکرار می شوند.
همه اینها با نص شرعی تقدیس و مبارک بودنشون قابل اثباته

ولی چه کسی می تواند این را در حق مولودی ثابت کند ؟

🛑این متن یکی از پیروان فرقه اشعریه است 👆👆


👈حالا سوال این هست که همین بینش رو چرا در جایی که به ضررتان است تطبیق نمی دهید ؟

منظورم مثلا در مورد انتساب کتاب ها به مولفینشان

وقتی این همه عالم بزرگ گفته اند که السنه متعلق به امام عبدلله بن احمد است و السنه متعلق به امام حرب کرمانی و کتاب های امام دارمی و ....

پس چرا در اینجا از این علماء سبقت می گیرید ؟ چرا با این علماء مخالفت می کنید

قابل توجه اشعری ها و صوفی هایی که می گویند که اهل حدیث منکر مولودی هستند👆👆

🚨در نزد علمای دیوبندی نیز مولودی یک بدعت است 🚨

💠یکی از منافقان و معاندان و خائنان به اسلام و اهل سنت ایران ، گفته بود که علمای حرمین دچار تناقض شده اند ، چرا که آنها روز میلاد نبی را بدعت می دانند ولیکن روزهای جشن های وطنی را بدعت نمی دانند.

💠در کلیپ فوق مفتی محمد تقی عثمان ، مفتی اعظم پاکستان به این که چرا مولودی را بدعت و جشن های ملی را بدعت نمی دانند پاسخ می دهد

💠همچنین باید بدانیم که اگر چه بعضی از علماء جواز داده اند ، ولی برخی علماء هم همین جشن های ملی و وطنی را هم جایز نمی دانند.


💠ولی این منافق و معاند دین ؛ فقط زبانش برای علمای حرمین دراز است.

@OWATJ
@OWATJ  


➖➖➖➖➖➖ألْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ➖➖➖➖