العروة الوثقی @ahlol_hadiss Kanal auf Telegram

العروة الوثقی

العروة الوثقی
1,324 Abonnenten
1,134 Fotos
153 Videos
Zuletzt aktualisiert 05.03.2025 21:55

العروة الوثقی: دراسة في الفكر الشيعي

العروة الوثقی هو عمل بارز في التراث الشيعي، ألفه الشيخ محمد الحسين النائيني في بداية القرن العشرين. يعتبر هذا الكتاب مرجعًا مهمًا لدراسة الثقافات الإسلامية والشيعية بشكل خاص، حيث يغوص في أعماق العلوم الشرعية والأخلاقية. يستند الكتاب إلى مجموعة من الآيات القرآنية والأحاديث النبوية ليجسّد رؤية متكاملة تدمج بين العلم والدين. يعكس الكتاب أيضًا تطور الفكر الشيعي عبر العصور، محاولاً الوصول إلى حلول لمشكلات العصر الحديث من منظور إسلامي. من خلال تناول القضايا المعاصرة ومناقشة التحديات التي تواجه المجتمع المسلم، يُظهر الكتاب كيف يمكن للإسلام أن يظل ركيزة أساسية في حياة الأفراد والمجتمعات.

ما هي العروة الوثقی وما أهميتها في الفكر الشيعي؟

العروة الوثقی هو كتاب يحمل في طياته الكثير من الآراء والأفكار الفقهية التي تؤثر على حياة المسلمين. يُعتبر مرجعًا لعدة دراسات أكاديمية وفكرية. أهميته تكمن في كونه يجسد الفكر الشيعي الحديث من خلال مزج بين التعاليم الدينية والفلسفة والأخلاق.

كما أن الكتاب يُقدّم منهجًا في تفسير الشريعة الإسلامية بأسلوب يتناسب مع التحديات المعاصرة، مما يجعله جزءًا لا يتجزأ من البحث والدراسة في مجالات الفكر الإسلامي.

كيف ساهمت العروة الوثقی في تعزيز المعرفة الدينية بين المسلمين؟

ساهمت العروة الوثقی في إثراء المعرفة الدينية من خلال توفير مجموعة شاملة من المعلومات والآراء حول مختلف القضايا الفقهية. الكتاب يعد بمثابة حوار مفتوح بين الفقهاء والمفكرين المسلمين حول كيفية فهم وتطبيق التعاليم الإسلامية.

هذا الحوار يعزز من الوعي الفقهي لدى المسلمين، مما يساعدهم على اتخاذ قرارات مبنية على فهم راسخ للمبادئ الإسلامية.

ما هي المواضيع الرئيسية التي يتناولها الكتاب؟

يتناول الكتاب مواضيع متعددة تشمل الفقه، العقيدة، والأخلاق. كما يناقش قضايا مثل الحلال والحرام ويقدم تفسيرات للآيات القرآنية مما يتيح للقارئ فهمًا أعمق لتعاليم الدين.

أيضًا، يتناول الكتاب موضوعات مثل العدالة الاجتماعية وحقوق الإنسان من منظور إسلامي، ليظهر كيف يمكن للإسلام أن يقدم حلولًا لمشكلات العصر الحديث.

من هو مؤلف العروة الوثقی وما خلفيته العلمية؟

مؤلف العروة الوثقی هو الشيخ محمد الحسين النائيني، وهو عالم دين ومفكر شيعي معروف. يمتلك الشيخ خلفية علمية قوية في الفقه والأصول، وقد أثرى المكتبة الإسلامية بعدد من المؤلفات الهامة.

تخرج من الحوزة العلمية في النجف الأشرف، وعُرف بمناهجه النقدية التي نجح من خلالها في بناء رؤية فقهية حديثة تتناسب مع الاحتياجات المعاصرة.

كيف يمكن استخدام العروة الوثقی كأساس للدراسات الإسلامية في العصر الحديث؟

يمكن استخدام العروة الوثقی كأساس للدراسات الإسلامية من خلال تحليل النصوص الفقهية الواردة فيه وتطبيقها على قضايا العصر. يوفر الكتاب إطارًا لفهم كيفية تفاعل الدين مع مجريات الحياة المعاصرة.

هذا المحلي يجعل من العروة الوثقی مرجعًا مفيدًا للباحثين والطلاب الذين يسعون لفهم العلاقة بين الدين والمجتمع في عالم يتغير بسرعة.

العروة الوثقی Telegram-Kanal

مرحبًا بكم في قناة 'العروة الوثقی' على تطبيق تيليجرام! هذه القناة مخصصة لعشاق الحديث الشريف والسنة النبوية الشريفة. إذا كنت تبحث عن مصادر موثوقة تقدم لك أحاديث نبوية صحيحة وموثقة، فأنت في المكان الصحيح. 'العروة الوثقی' تهدف إلى نشر الحديث النبوي الشريف بطريقة دقيقة وشافية، لكي يستفيد منها القراء والباحثون عن العلم. مع مجموعة متنوعة من المحتوى الحديثي الهام والقيم، ستجد في هذه القناة كل ما تحتاجه لتعميق معرفتك في هذا الجانب الهام من الإسلام. 'العروة الوثقی' ليست مجرد قناة، بل هي مجتمع للمهتمين بالحديث الشريف يتبادلون الأفكار والمعلومات. انضم إلينا اليوم وكن جزءًا من هذه الرحلة العلمية والروحية الرائعة!

العروة الوثقی Neuste Beiträge

Post image

پاسخ اشعری به اقوال ائمه اهل حدیث سه قرن اول👆👆👆👆👆

نگرش اشعری چنین است که می گوید 👈👈اینها چه می فهمیده اند
اینا فقط بلد بوده اند که روایت ها و قرآن را حفظ کنند و به نسل های بعد منتقل کنند
اینها فقط در نقل احادیث و آیات قرآن ثقه بوده اند و نه در نقل عقیده

غزالی و فخر رازی و تفتازانی و ابومنصور ماتریدی از اینها در نقل عقیده عالم تر و ثقه تر بوده اند.

این نگرش اشاعره ، چیزی جز حماقت نیست👆👆

03 Mar, 11:38
146
Post image

🛑 50 نفر از ائمه سلف و اهل حدیث که قائل به کفر یکی از عقاید اشاعره بوده اند.📣

امام لالکائی می آورد :

سياق ما روي في تكفير من قال: لفظي بالقرآن مخلوق روي ذلك عن الأئمة.

🔰ترجمه : سیاق آنچه که در خصوص تکفیر کسی که بگوید {لفظ من به قرآن مخلوق است} که این مسئله از این ائمه نقل شده است.

📚 منبع: شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة ٢/‏٣٨٥

🔵سپس امام لالکائی نام ائمه سلف و اهل حدیثی که قائل به تکفیر کسی که بگوید که {لفظ من به قرآن مخلوق است} را ذکر می کند و جالب این است که اشاعره و ماتریدیه (دیوبندی ها) نیز قائل هستند که لفظ آنها به قرآن مخلوق است.(پناه بر خدا از این کفر)

سپس امام لالکائی می گوید :

٥٨٥ - أنهم قالوا: من قال لفظي بالقرآن مخلوق فهو بمنزلة من قال: القرآن مخلوق. وقالوا: هذه مقالتنا وديننا الذي ندين الله به.

🔰ترجمه : اینها (یعنی ائمه اهل حدیث) گفتند که هر کسی که بگوید که {لفظ من به قرآن مخلوق است} ، مانند این است که گفته باشد که قرآن مخلوق است و گفتند که این سخن ما و دین ما است که با آن برای خدا دینداری می کنیم.

📚 منبع: شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة ٢/‏٣٨٧

💠سپس امام لالکائی نام نزدیک به 50 نفر از ائمه سلف و اهل حدیث قرن سوم را اینگونه ذکر می کند که در بین آنها امام شافعی و امام اسحاق بن راهویه و امام احمد نیز می باشند :

عن محمد بن إدريس الشافعي، وأبي مصعب أحمد بن أبي بكر الزهري، وأحمد، وإسحاق، وأبي عبيد، وأبي ثور، وسويد بن سعيد، وأبي همام الوليد بن شجاع، ومحمد بن يحيى بن أبي عمر العدني، وهارون بن موسى الفروي، ويعقوب بن إبراهيم الدورقي، والحسن بن الصباح البزار، وهارون بن عبد الله الحمال، وعبد الوهاب بن الحكم الوراق، ومحمد بن منصور الطوسي، وإسحاق بن إبراهيم البغوي، وأبي نشيط محمد بن هارون، وعباس بن أبي طالب، ومحمد بن عبد الله بن أبي الثلج، وسليمان بن توبة النهرواني، وأبي الوليد الجارودي، ومحمد بن عبد الله بن يزيد المقرئ، وأبي يونس محمد بن أحمد بن يزيد الجمحي، ⦗٣٨٧⦘ والحسن بن إبراهيم البياضي، ومحمد بن إسحاق بن يزيد أبي عبد الله الصيني
ومن أهل البصرة محمد بن بشار، وعمرو بن علي، ومحمد بن المثنى، ومحمد بن يحيى بن أبي حزم القطعي، والعباس بن عبد العظيم العنبري، وأحمد بن سنان الواسطي، ومحمد بن عبادة بن البختري
ومن أهل الكوفة أبو سعيد الأشج، وهارون بن إسحاق الهمداني
ومن أهل مصر والعواصم والثغور أحمد بن صالح المصري، والمؤمل بن إهاب الربعي المكي نزيل مصر، ومحمد بن سليمان بن حبيب الأسدي المعروف بلوين، وإبراهيم بن سعيد الجوهري نزيل ثغر، وميمون بن الأصبغ النصيبي، وسعيد بن رحمة بن نعيم المصيصي، وأحمد بن حرب الموصلي ، ومحمد بن داود المصيصي، وعبد الرحمن بن سفيان الملطي، وإسحاق بن زريق الرسعيني، ومحمد بن أيوب الأصبهاني نزيل طرسوس، ⦗٣٨٨⦘ وزرقان بن محمد البغدادي، ويعقوب بن إبراهيم الخشاب، وعلي بن موسى القزويني نزيل طرسوس، وأحمد بن شريك الشجري، ونصر بن منصور المصيصي، وعبد العزيز بن أحمد بن شبويه.

📚 منبع: شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة ٢/‏٣٨٥

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

03 Mar, 11:34
138
Post image

یک پیست مسابقه ی موتور سواری را در نظر بگیرید.

فرض کنید که یک اشعری می آید و یک پیست ساده و پیش و خم ها و شرایط عادی و معمولی طراحی می کند.

و یک اهل سنت می آید و یک پیست مسابقه با شرایط سخت و سراشیبی ها و سربالایی های سخت و مراحل سخت قرار می دهد تا اینکه مرد میدان مشخص شود.

حالا فرض کنید که اشعری بیاید و بگوید که تو ای اهل سنت از انجام مسابقه ی موتور سواری فرار کردی؟

در حالی که هر صاحب عقلی می داند که این اشعری است که فرار کرده است ، زیرا پیست مسابقه ی این اهل سنت بوده است که شرایط سخت داشته است.

و از آن طرف اشعری انتظار دارد که ما برای مناظره ، پا بر روی قواعد خود بگذاریم ، نه معلوم است که بنده قبول نمی کنم
جالب این است که اگر من شرایط آنها را رد کنم ، می گویند که تو ترسیدی و فرار کردی و اگر آنها شرایط من را رد کنند و مناظره نکنند ، می شوند شجاع و نترس ، این را در کدام مدرسه ی کلامی آموخته اند نمی دانم

و نکته جالب دیگر این است که برای فرار از مناظره گفتند که تو غایتی باید خودت معرفی کنی و یا یکی مثل مثلا ماموستا خالد عزیزی باید تو را تایید کند و این از شروط ما است؟

به طرف گفتم که واقعا شما چیزی به نام عقل دارید ؟ شما خودتان آمده ای به پی وی من که بیا مناظره کن ، حالا می گویید یکی باید من را تایید کند ؟ مگر من آمده ام به پی وی شما که بیایید با من مناظره کنید ؟ واقعا چیزی به نام عقل در سر شما وجود دارد ؟ یعنی تصور کنید ، فردی بیاید به پی وی شما و به شما بگوید که فلانی خواهشا بیایید و مناظره کنید ، بعد شما بگویید که باشه مشکلی ندارم ، بعد از یک ساعت بیاید و بگوید که تو اصلا کی هستی ؟ تو مجهولی ، باید یکی تو را تایید کند ؟ مطمئن باشید که به او خواهید گفت که تو دیوانه ای ؟ آمده ای با پای خودت که مناظره کنم و حالا میگی باید یکی من را تایید کند و این کاری بود که با من کردند

بعد گفتم که شما واقعا عقل دارید ؟ گفتند که از شروط مناظره است ، گفتم یعنی شما فرق بین شروط و وضعیت را نمی دانید ؟ شروط مناظره یعنی شروطی که بعد از موافقت برای مناظره تعیین می شود ، ولی وضعیت هر کدام از مناظره کننده ها ، یعنی آن وضعیتی که فرد از همیشه داشته است ، اگر شما می گویید که من مجهول هستم ، خوب از اول نباید به سراغ من بایید ، واقعا اگر شما عقل داشتید اشعری باقی نمی ماندید.

یکی از شروط دیگر هم این بود که باید بگویند که طرف مناظره کننده رضا الرحمن غایتی اهل حدیث ، بله ، شما می گید که ما اشعری هستیم ، ما هم به شما احترام می گذاریم و می نویسیم که فلانی اشعری ، خب شما هم باید به همان صورت برای ما بنویسد ، و اگر می گویید که ما اهل حدیث واقعی نیستیم ، میگوییم که پس بر تو بود که با شرط قرآن و سنت به فهم ائمه اهل حدیث سه قرن اول مناظره می کردی ، تا مشخص شود که آیا ما اهل حدیث هستیم یا نیستیم.

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

02 Mar, 21:07
186
Post image

🔴فرار اشعری از مناظره با من📣


چند وقت پیش یک فردی واسطه شد تا بین من با یکی از افرادِ زکریا حسینی که از پیروان مکتب فرقه اشعری می باشد مناظره ای ایجاد کند.جالب بوده که آن واسطه به سراغ من آمده بود و من اصلا ندایی نداده بودم.

بنده هم موافقت کردم و قرار شد که شروطی بگذاریم که قطعا در هر مناظره ای شروطی باید باشد.اما این طرفی که از طرف فرقه گمراه اشعریه آمده بود از شروط من فرار کرد.

چرا از شروط فرار کرد ؟ چون دید که شروط خیلی سخت هستند.

سوالی که من در اینجا دارم که هر کسی که منصف و صاحب عقل باشد.چنین است.

دو نفر را در نظر بگیرید

فرد اول برای مناظره شروط سختی را تنظیم می کند ، و سختی شروط شامل حال دو نفر می شود.

فرد دوم : هم شروطی برای مناظره از طرف خودش تعیین می کند و این در حالی است که شروط او یک سری شروط عادی و ساده است که به سادگی مجال اظهار نظرهای متفاوت را به همه می دهد.


حالا فرض کنید که فرد اول شروط ، فرد دوم را نمی پذیرید

و فرد دوم هم شروط فرد اول را نمی پذیرد.

سوال : اگر بخواهیم حکم کنیم که چه کسی فرار کرده است ، واقعا چه کسی از سختی مناظره فرار کرده است ؟

پاسخ مشخص است ، فرد دوم

فرد اول در واقع من بوده ام ، چرا که بنده گفتم که باید دو داور باشد ، یک داور برای تنظیم وقت و داور دوم برای مداخله در مناظره تا اینکه مانع از مغالطه ی یکی از طرفین شود و یا اینکه اگر هر کدام از طرفین قصد فرار داشت یا قصد شاخه به شاخه کردن مناظره یا اینکه قصد داشت که جواب سوال ها را ندهد و....در این حالت داور مداخله کرده و فرد را مجاب می کرد و همچنین باید حتما داور مداخله در پایان مناظره بر حسب پارامتر ها پیروز میدان را مشخص می کرد

بنده گفتم که من و طرف اشعری ، هر کدام صد امتیاز داشته باشند در ابتدا و سپس بنا بر هر پارامتر از دو طرف امتیاز کم شود
یعنی اگر هر کدام جواب سوالی را ندادند امتیاز کم شود
هر کدام که پاسخش در سیاق سوال نبود ، امتیاز کم شود
هر کدام که مغالطه کردند امتیاز کم شود
هر کدام که .....

به این صورت بر اساس جمع بندی امتیاز ها مشخص می شود که چه کسی پیروز میدان است و دیگر نتیجه مناظره الکی به این و آن واگذار نمی شود که اشعری بگوید که ما برنده شده ایم و طرف مقابل بگوید ما

ولی اون گمراه اشعری شرط وجود داور دوم و امتیاز دهی را نپذیرفت ، چرا ؟ چون می دانست اگر مناظره بر اساس اعلام قطعی پیروز میدان مناظره باشد و همچنین بر اساس امتیاز دهی ، قطعا شانسی برای او نیست

جالب این است که این یکی از مهم ترین سختی های مناظره بوده است و این سختی برای من اهل سنت هم بوده است ، یعنی شامل حال من هم می شده است و نه اینکه فقط شامل اشعری باشد.

سوال این است که چرا باید اشعری از این شرط فرار کند ؟ پاسخ این است که برای اینکه اینگونه دیگر مناظره به سخنان و ادعاها و نظرات شخصی واگذار می شود و هیچ معیاری نیست که مشخص کند که واقعا پیروز میدان چه کسی بوده است.همانطور که همه ی ما در مناظره بین مسلمین با ملحدین و شیعیان با اهل سنت و اشاعره با اهل سنت دیده ایم که هر کدام از دو طرف مناظره گفته اند که ما پیروز شده ایم.

و این به نظر من از ایراد های اساسی این مناظره ها می باشد ، ولی اگر مناظره بر اساس امتیاز دهی و امتیاز دهی بر اساس پارامتر های مشخصی باشد ، و پیروز میدان هم بر اساس این امتیاز دهی ها مشخص شود ، دیگر مشخص می شود که چه کسی در مناظره پیروز شده است و چه کسی باخته است و دهان طرف بازنده بسته می شود.

شرط دیگر این بود که باید مناظره بر اساس قرآن و سنت بر اساس فهم سلف و ائمه اهل حدیث سه قرن اول باشد ، چرا این شرط را گذاشتم ؟

چون اولا این قاعده ما است و من از قاعده ی خود فروگذاری نمی کنم

همچنین باید مشخص شود که ائمه قبل از پیدایش نطفه ی اشاعره چه عقیده ای داشته اند ؟

و همچنین مشخص شود که آیا عقیده ما اهل حدیث معاصر ، موافق ائمه اهل حدیث سه قرن اول هست یا نیست ؟ چرا که اشاعره مدعی هستند که نیست ، خب بسم الله بیایید با همین شرط ثابت کنید که عقیده ما اهل حدیث معاصر موافق عقیده ائمه اهل حدیث سه قرن اول نیست.

ولی اشعری این شرط اساسی من را نپذیرفت ؟ چرا ؟ چون می دانست که اگر این شرط بر قرار شود ، دیگر هیچ چیزی که بخواهد به آن چنگ بزند ندارد.

اشاعره که ظاهر قرآن و احادیث را از اصول کفر می دانند و هیچ کدام از اصول عقیدتی که با ما در آن ها اختلاف دارند ، یک نص صریح برای آن ندارند.

اقوال علمای سلف و اهل حدیث سه قرن اول هم کاملا در تضاد با عقاید اشاعره است ،
خب معلوم است چیزی برای اشعری باقی نمی ماند و اشعری می خواست که این شرط هم نباشد.

حالا سوال این است که چه کسی از مناظره فرار کرده است ؟



ادامه ی متن در لینک زیر 👇

https://t.me/ahlol_hadiss/5613

┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄┄┅━𖡹━┅┄┄

@ahlol_hadiss
@ahlol_hadiss

02 Mar, 21:06
235