افشين علا @afshinala Channel on Telegram

افشين علا

@afshinala


افشين علا (Arabic)

تهدف قناة 'افشين علا' إلى تقديم محتوى مميز ومفيد في مجالات متنوعة للمستخدمين العرب على تطبيق تليجرام. يعتبر هذا القناة وجهة مثالية للباحثين عن تحفيز وإلهام في حياتهم اليومية. يتضمن المحتوى الخاص بالقناة نصائح وحكم واقتباسات ملهمة من شخصيات معروفة تفيد الجميع في تحقيق أهدافهم وتحسين حياتهم. ما يميز قناة 'افشين علا' هو تنوع المواضيع التي تغطيها والجودة العالية للمحتوى الذي يتم نشره بانتظام. سواء كنت تبحث عن دفعة إيجابية ليومك أو نصيحة قيمة لتحسين مهاراتك الشخصية، ستجد كل ما تحتاجه في هذه القناة المميزة. انضم الآن إلى 'افشين علا' على تطبيق تليجرام لتستمتع بمغامرة فريدة ومفيدة في عالم الإلهام والتحفيز!

افشين علا

15 Feb, 05:14


🔹توصیه‌ای به دستگاه دیپلماسی🔹

طمع وقیحانه‌ی دونالد ترامپ به اراضی غزه و سودای دیوانه‌وار تملک و ساخت و ساز آمریکایی در آن، چنان دور از انتظار بود که نه‌تنها باعث خشم حاکمان عرب هم‌پیمان با ایالات متحده آمریکا شد، بلکه بسیاری از دولت‌های جهان ازجمله اروپایی‌ها نیز با آن مخالفت شدیدی کردند. در داخل آمریکا نیز صدای اعتراض‌هایی از جانب برخی مقامات بلند شد. ناگفته پیداست که این خواب شوم ترامپ تعبیری جز شکست نخواهد داشت. اما همین اشتباه تاریخی، فرصتی را پیش روی مسئولان دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران قرار داده است که امیدوارم از آن غفلت نشود. در تبیین دلایل این ادعا کافی است به یاد بیاوریم که در طول یک سال و نیم نسل‌کشی و ویرانی در غزه، تنها دولتی که در منطقه، تمام‌قد از ملت مظلوم فلسطین دفاع کرد و به همین دلیل متحمل هزینه‌های بسیار شد، جمهوری اسلامی ایران بود. در حالی که دولت‌های عرب نه‌تنها فلسطین را تنها گذاشتند، که با رژیم صهیونی همراهی پنهان و آشکاری داشتند. امروز اما همین دولت‌ها دارند تاوان این خیانت بزرگ را می‌دهند. چراکه آمریکا حامی اصلی اسرائیل، به جای پاداش به سران این دولت‌ها، با طرح مطالبه‌ای موهوم، آنان را تحقیر کرده و هزینه‌ای سنگین برایشان تراشیده است. در این میان مصر، اردن و عربستان سعودی بیش از سایر دولت‌های هم‌پیمان با غرب، تحقیر شده‌اند. چراکه مقصد پیشنهادی آمریکا و رژیم صهیونی برای کوچاندن اجباری اهالی غزه، شامل خاک این کشورهاست. البته اگر این مطالبه‌ بی‌شرمانه در قالب درخواست ارائه می‌شد، سرشکستگی کمتری برای این دولت‌ها به بار می‌آورد. اما رفتار ترامپ بعد از مخالفت دولت‌های عرب، تحقیرکننده‌تر شد. زیرا ترامپ همچنان طوری حرف می‌زند که انگار این یک دستور است و دولت‌های نامبرده چاره‌ای جز تمکین در برابر آن ندارند. البته رئیس‌جمهور مصر در مقابل این دستور، موضع محکم‌تری اتخاذ کرد. ولی پادشاه اردن در نهایت ضعف و خواری به واشینگتن سفر کرد تا بلکه بتواند با خواهش مانع این قلدری شود که البته نتوانست. چراکه ترامپ همچنان بر موضع خود در خصوص اجبار مصر و اردن به پذیرش دستورش اصرار دارد. غرض این‌که، بد نیست ما در فهرست طولانی موارد مخالفت‌مان با دولت متکبر آمریکا، فعلا به موضوع این طرح مضحک ورود نکنیم و برای یک‌بار هم که شده دولت‌های عرب وابسته به ترامپ را در مواجهه با زیاده‌خواهی‌های او تنها بگذاریم و اجازه دهیم این دولت‌ها هزینه خیانت به ما و هم‌قومان فلسطینی‌شان را خودشان متقبل شوند. ما به اندازه کافی دلیل و سند برای ضدیت با دولت تروریست و جبار آمریکا داریم. بگذاریم این بار مصر و اردن و شاید عربستان سعودی که در معرض خطرات این طرح شوم هستند، خودشان با بخشی از عواقب تنها گذاشتن فلسطین، ضدیت با ایران و اعتماد به ارباب قلدر آمریکایی دست و پنجه نرم کنند.

✍️ افشین علا
🗓️بهمن ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

13 Feb, 07:27


💢تا وا رهد این تیر💢

مولای من از خویش نشانی بفرستید
جان‌ها به لب آمد همه، جانی بفرستید

مانند ترنجی‌ست دلم پر شده از خون
از تیزی آن تیغ، نشانی بفرستید

یا خود ز در آیید که انگشت ببرّیم
یا طاقتی و صبر و توانی بفرستید

یا پرده‌ی غیبت بدرانید به یک‌بار
یا مژده‌ی آن را به جهانی بفرستید

بر جان ستم شعله‌ای از خشم ببارید
بر آتش غم، آب روانی بفرستید

با خُلق نبی، روشنی ای زاده‌ی نرگس
بر دیده‌ی خلق نگرانی بفرستید

انباشته از مال حرام است شکم‌ها
بر سفره‌ی ما لقمه‌ی نانی بفرستید

هر سو دل مظلوم شد از آه، لبالب
تا وا رهد این تیر، کمانی بفرستید

این نیست نمازی که خدا خواسته، از نو
بر مأذنه‌ها بانگ اذانی بفرستید

پرونده‌ی ما لایق امضای شما نیست
بر نامه‌ی ما مُهر امانی بفرستید

✍️ افشین علا

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

11 Feb, 21:24


🔥اینک ترامپ!🔥

عمری بر آن خزان اثیری گریستیم
پاییز سال شصت و یک هجری
روزی که آن مخنث میمون‌باز
شیرازه‌ی مجسم قرآن را
بی برگ و ساز
در قحط آب و غیرت و ایمان
بین دو انتخاب مخیر کرد
یا ننگ یا نبرد!
واضح‌ترین جواب به آن پرسش پلید
همچون وضوح سرخی خون خدا
چون تاب‌ناکی سر خورشید روی نی
"هیهات" بود

زان پس تمام عمر به خود گفتیم:
"ای‌کاش در مواجهه‌ی وارثان شرک
با يادگار فاتح خیبر
با عطر گیسوان به جا مانده
از شانه‌ی بهشتی پیغمبر
در جنگ نابرابر آن پوزه‌های چرک
با تار و پود دامن عصمت
با دانه‌های عرشی تسبیح فاطمه
بر ماسه‌های تشنه‌لب ساحل فرات
ما نیز در محاصره بودیم
ما نیز با حسین
فریاد می‌زدیم که: هیهات!"
گفتیم و سوختیم و سرودیم...

اینک پس از قرون پیاپی
در ازدحام ننگ و حماسه
در عصر قتل عام مدرن
سال هزار و چارصد و سه
آواز آزمون دگر می‌رسد به گوش
سلطان باختر
چون روسپی‌جماعت رقاص تن‌فروش
با گونه‌ی نشسته به سرخاب و موی زرد
بر ما که در محاصره‌ایم اما
سر خم نکرده‌ایم
فریاد می‌زند:
یا ننگ یا نبرد!

ای مردمان پارس
آگاهم از مصائب‌تان اما
در پاسخ ترامپ چه باید کرد؟...

✍️ افشین علا
🗓️بهمن ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/k78338

افشين علا

10 Feb, 09:51


🇮🇷چهل و شش سالگی🇮🇷

ای باغ انقلاب که پر سرو و لاله‌ای
تو نهضت حسین علی را سلاله‌ای

هرجا که ملتی رمق از ظالمی ستاند
از دست توست در کف آنان حواله‌ای

مهری نشانده‌ای به دل مردم جهان
آن‌سان که صبح بر رخ هر برگ، ژاله‌ای

این کوه را هراس ز طوفان و تیشه نیست
این نخل را چه بیم ز خیل نخاله‌ای

اصحاب قبله با قلم خون نوشته‌اند
در این قبیله بر سر عهدت قباله‌ای

دست خداست این‌که فرو برد در زمین
انبوه دشمنان تو را چون زباله‌ای

از داعش و منافق و صدام و دیگران
مانده‌ست زیر پای تو برگ مچاله‌ای

با این‌همه، مرمت و اصلاح بایدت
زیرا همیشه در خطر استحاله‌ای

پس نو به نو ببال و به تکرار خو مکن
دل خوش مکن به سستی نطق و مقاله‌ای

شو پخته‌تر، که مرجع تقلید عالمی
پرمغزتر، که خلق جهان را رساله‌ای

از سفله‌گان و تازه به دوران رسیده‌گان
پرهیز کن، میفت ز چاهی به چاله‌ای

رزق وسیع مردم مستضعفی، مباد
نوکیسه‌گان خورند تورا چون نواله‌ای

بگشای چشم خویش که رندان گرفته‌اند
هرسو به کف ز خون شهیدان پیاله‌ای

سرچشمه‌ات به سوره‌ی کوثر رسد ولی
آلوده می‌کند قدحت را تفاله‌ای

خو کن به اعتراف که معمار فحل را
هنگام اشتباه چه حاجت به ماله‌ای؟

سرخورده می‌شوند جوانان اگر ز مهر
اطراف چهره‌ی تو نبینند هاله‌ای

در عدل و داد کوش که ریزد مهابتت
خیزد اگر ز جانب مظلوم، ناله‌ای

یک خواهش از تو دارم و دیگر نمی‌دهم
زین بیش رشته‌ی سخنم را اطاله‌ای

تا چند آزمون و خطا؟ وقت پختگی است
اکنون که نهضتی چهل و چند ساله‌ای

افشین علا✍🏻

📚کانال رسمی افشین علا @afshinala


B2n.ir/t08384

افشين علا

07 Feb, 12:16


🔷بر خفتگان بتاب🔷

دلخوش مگر به قاضی روز جزا مباش
در این قفس، پی نفس جان‌فزا مباش

از داوری که ارج گذارد به سفله‌گان
مشتاق هیچ جایزه غیر از جزا مباش

با داغ دل بسوز و بر اندام خود بدوز
رخت از وقار و طالب طبل عزا مباش

بر خفتگان بتاب سزاوار مهر خویش
در قید بازتاب به جز ناسزا مباش

جان را فدای دوست کن اما ز دوستان
چشم‌انتظار شاخه گلی در ازا مباش

چون سرو، برگ و بارت اگر نیست غم مخور
دون‌پرور و سبک‌ثمر و سفله‌زا مباش

چندی اگر چو قافیه، تنگی گرفت چرخ
در کار جنگ با قدر و با قضا مباش

✍🏻افشین علا

✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala

افشين علا

04 Feb, 15:24


🔹 موریانه ها 🔹

ای درخت استوار
با تو موریانه‌ها چه کرده‌اند؟
موذیانه از هزار سو
در تن تو رخنه کرده‌اند

هرچه بیشتر
لانه در تنت درست می‌کنند
رفته‌رفته پایه‌های محکم تو را
سست می‌کنند

شیره‌ی تو را اگر که می‌جوند
ریشه‌ی تو را هدف گرفته‌اند
روی خون لاله‌ها اگر که راست‌راست
راه می‌روند
در کمین غنچه‌های نوشکفته‌اند

دشمن از برون
با تبر حریف قامتت نشد
موریانه‌ها ولی
از درون
سرنگونی تو را نشانه رفته‌اند...

✍🏻افشین علا

✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
🆔 @afshinala

افشين علا

03 Feb, 18:35


🍀شعر کودک
️به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)

او امام چارم است
یادگار کربلاست
نام زیبایش "علی" است
عشق او در قلب ماست

گرچه در روز نبرد
بود همراه پدر
دست حق یاریش کرد
تا بماند بیشتر

ماند تا بعد از حسین
دشمنش رسوا شود
در مسیر زندگی
رهنمای ما شود

ازنیایش‌های او
باغ دین آباد بود
بود دایم در نماز
شهرتش "سجاد" بود

خفته اینک در بقیع
آن امام چارمین
نام خوب دیگرش
هست "زین‌العابدین"

✍️ افشین علا

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

02 Feb, 18:08


بخشی از یک ترکیب‌بند عاشورایی

سقای اهل‌بیت

شمر پليد سوی اباالفضل شد روان
می‌خواست تا دهد به امان جهان، امان

چون رعد و برق در دل آن ماه هاشمی
شرم از حسين و بغض عدو گشت توأمان

از هم چو ذوالفقار علی نامه را دريد
آن‌سان كه بگسلد به قيامت ز هم، جهان

تنها نه بود مير و علمدار كربلا
هستند خيل ماه بنی‌هاشم، انس و جان

سقای اهل بيت نبی بود اگرچه شد
دست از تنش جدا ز هجوم حراميان

"وقتی كه ديد نعش برادر، بريده دست
فرمود شاه دين: كمرم اين زمان شكست"

✍️افشين علا

@afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

01 Feb, 15:07


ای بی‌کفن که بر کفن خلق، نام توست
شاهی اگر نشسته به تختی، غلام توست

سرچشمه‌ی تداوم دین بر زمین پست
از ارتفاع حنجره‌ی تشنه‌کام توست

هر جا که جاده‌ای و سواری و مقصدی‌ست
درگیر شرم، از سفر ناتمام توست

"زخم از ستاره بر تنت افزون" و آسمان
با سیل اشک در صدد التیام توست

آتش چگونه شرم ندارد ز سوختن؟
وقتی که خاندان نبی در خیام توست

شش گوشه است قبر تو زیرا که دست‌ها
از هر طرف دراز به شوق سلام توست

مشک برادر تو اگر شد تهی ز آب
این اشک‌ها مقدمه‌ی انتقام توست...

افشین علا

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

31 Jan, 06:40


🔻جسدهای گریزان از هم!🔻

ما که هستیم؟ جسدهای گریزان از هم
خفته در گور خود و کنده دل و جان از هم

جز در آغوش هم آرام نداریم، اما
می‌گریزیم به تاریکی زندان از هم

مستی و شور نزاید، که به خون آغشته‌ست
لقمه نانی که ربودیم به دندان از هم

هر طرف باده مهیاست ولی از سر زهد
خو گرفتیم به نوشیدن پنهان از هم

تا که از آتش آهی نشود دستی گرم
بخل ورزیم نفس را به زمستان از هم

می‌گریزیم به بن‌بست به هنگام عبور
تا نبینیم نشانی به خیابان از هم

مگرش کارگه حشر ببافد از نو
تار و پودی که جدا گشته بدین‌سان از هم

این چه شهر است؟ صف آهن و سیمان و لحد
ما که هستیم؟ جسدهای گریزان از هم...

✍🏻افشین علا

✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala

افشين علا

30 Jan, 14:22


🔹برای غزه‌ی پیروز🔹

یک سال و نیم سوخت فلسطین و خم نشد
ویرانه گشت غزه و رام ستم نشد

یک سال و نیم خون به جگر شد جهان ولی
در خون تپید غزه و تسلیم غم نشد

نابود تا شود به سرش ریخت دیو قرن
از بمب‌های چند تنی، باز هم نشد

سوزاند زنده زنده بسی طفل و زن ولی
یارای این جماعت ثابت‌قدم نشد

هرچند ساقه‌های تن کودکان شکست
پایی چو پای غاصب وحشی قلم نشد

صدها هزار خانه و دهها هزار تن
کم شد ولی اراده‌ی این قوم کم نشد

تلی ز خاک ماند ولی از شرافتش
یک ذره کم به مسجدالاقصی قسم، نشد

بدنام و روسیاه در این ماجرا کسی
چون شیخ لال و خادم کور حرم نشد

نازم به فارس چون به رها کردن حماس
راضی به رغم قحط دلار و درم نشد

✍️ افشین علا
🗓️بهمن ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

28 Jan, 06:29


🌺طعم صلوات🌺

یک روز که پیغمبر
از گرمی تابستان
همراه علی می‌رفت
در سایه‌ی نخلستان

دیدند که زنبوری
با شعر و سرود آمد
بر دامن پیغمبر
آهسته فرود آمد

بوسید عبایش را
دور قدمش پر زد
بر خاک کف پایش
صد بوسه‌ی دیگر زد

پیغمبر از او پرسید:
"آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چیست؟
هرچند که می‌دانم"

زنبور جوابش داد:
"چون نام تو می‌گویم
گل می‌کند از نامت
صد غنچه به کندویم

تا یاد تو را هر شب
چون گل به بغل دارم
هر صبح که برخیزم
در سینه عسل دارم

از قند و شکر، بهتر
خوش‌تر ز نبات است این
طعم عسل از من نیست
طعم "صلوات" است این

افشین علا

@afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

27 Jan, 11:45


🔹سیاهه‌ی اوهام🔹

امروز اگر ز شش جهت از چرخ، دلخوری
تغییر در پی است، چرا در تغیری؟

کوهی، به خود ز ناله چرا تیشه می‌زنی؟
سروی، ز خود به غصه چرا ریشه می‌بری؟

جایی برای شادی اگر در دل تو نیست
زآن روست ای عزیز که از آرزو پری

حیف تو نیست شب همه شب تا سپیده‌دم
بنشینی و سیاهه‌ی اوهام بشمری؟

اجر تو با خداست ، ز احسان بندگان
هرگز نمی‌رسد به تو پاداش درخوری

وقتی که از تو کاخ سخن گشته استوار
دل خوش مکن به خشتی و سنگی و آجری

چون عازمیم سوی وطن، شرط عقل نیست
سر را فرو کنیم در این ره به آخوری

لطف سفر به چیست؟ فقط یک پیاله چای
زین رو بسنده کن به اجاقی و چادری

گیرم بریده شد نفست در میان راه
باید زدن گریز به راه میان‌بری

چون گوی خالی‌اند در این ره، حرامیان
مثل حباب می‌شکنند از تلنگری

شاه بلامنازع دنیا و آخرت
در انتظار توست چرا غصه می‌خوری؟!

✍️ افشین علا
🗓️بهمن ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

25 Jan, 03:28


در غم فراق دوست عزیزم جوانمردی از خطه‌ی لاویج نور "دکتر عابدین اسماعیلی"

▪️داغ لاویج▪️

ز داغی که بر سینه، لاویج دارد
دماوند چون من سری گیج دارد

به هر گوشه داغ تو چون نیش کژدم
تنی زخمی و زار و افلیج دارد

نیارد به یک‌باره دل تاب زاری
سر ناله چون نی به تدریج دارد

ندانستم ای شاخ شمشاد با تو
عجوز اجل، میل تزویج دارد!

پس از رفتنت، راه و رسم وفا را
چه کس تاب تبیین و ترویج دارد؟

بگریید ای شاعران در عزایی
که اقلیم نیمای یوشیج دارد

بپیچند بر خویش نور و چمستان
ز داغی که بر سینه، لاویج دارد

✍️ افشین علا
🗓️بهمن ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

24 Jan, 04:25


🔹سقوط🔹

زن آبستنی به دشواری
رفت بالا ز پله با زاری

دست طفلش به دست، وارد شد
به مطب، خون ز دیده‌اش جاری

دکتر او را چو دید پاسخ داد
به سلامش جواب اجباری

پس برای یقین از او پرسید:
"همچنان بر سبیل اصراری؟"

زن بیچاره سر به زیر انداخت
گفت، آرام و شرمگین: "آری"

منشی‌اش را پزشک فرمان داد
کند از طفل زن، نگه‌داری

الغرض، کار سقط شد آغاز
با همان شیوه‌های تکراری

بود اما حواس زن، بیرون
پی طفلش ز فرط ناچاری

لای در باز بود و کودک را
داشت زیر نظر به هشیاری

ناگهان دید کودک از جا خاست
پی بازی به سوی انباری

بعد از آن رفت سوی پله و زن
ناگه از جا چو مرد پیکاری،

پا شد و پس زد آن لوازم را
از پزشکی و از پرستاری

نیمه‌عریان دوید جانب طفل
تا جگرگوشه را کند یاری

دکتر آشفت و بانگ زد بر او:
"این چه کاری‌ست؟ این چه رفتاری؟

وقت را از چه می‌دهی به هدر؟
دارم ای زن بسی گرفتاری"

طفل خود را بغل‌کنان، زن گفت:
"خطر مرگ و خویشتن‌داری؟!

بر لب پله‌ها سقوطش داشت
هر زمان، احتمال بسیاری

مادرم من، چگونه تاب آرم
که جگرگوشه بیند آزاری؟

داغ او را اگر که می‌دیدم
می‌شد از روح، جسم من عاری"

پس ملامت‌کنان به او دکتر
گفت: "این داغ را سزاواری!

گیرم این از سقوط، جان در برد
پس چرا قصد جان آن داری؟

قتل فرزند، داغ سنگینی است؟
تو که خود در پی همین کاری!"

✍️ افشین علا
🗓️بهمن ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/b37521

افشين علا

22 Jan, 08:07


☀️سفر به سرزمین شعر☀️
🔺بخش پنجم و پایانی

آخرین روز سفر دو روزه‌ی ما به تاجیکستان بود. سه‌شنبه‌شب آمده بودیم و پنج‌شنبه‌شب باید بازمی‌گشتیم. چون این روز آخر برنامه‌ و مراسمی هم نبود، دوستان گروه تصمیم گرفتند گشت و گذاری در شهر داشته باشند و از اماکن قدیمی دیدار کنند. اما من که قبلا دو بار به دوشنبه آمده بودم و تقریبا تمام جاها را دیده بودم، ترجیح دادم ساعت‌های باقی‌مانده را با همکلاسی دوران دبیرستانم آقای مهدی خطیبی وقت بگذرانم که بعد از چهل سال در تاجيکستان دیده بودمش! چون سال‌هاست برای تدریس در مدرسه‌ی ایرانی امام صادق (ع) ساکن دوشنبه شده است. آقای خطیبی را همان اولین ساعات ورودمان در نشست با شاعران دیدم و قول داده بودم سری به مدرسه‌شان بزنم. بالاخره ظهر روز آخر این فرصت مهيا شد. اتاقم را که به دختر مهربان متصدی پذیرش هتل تحویل دادم، موقع خداحافظی گفت: راه‌تان سپید! و من باز هم با تعبیر و تکیه‌کلام زیبای دیگری از این مردم آشنا شدم. البته در این سفر هم مثل سفرهای قبل، از این موارد زیاد شنیدم که همه‌اش در حافظه‌ام نمانده. مثلا دریافتم که تاجیک‌ها به مادرزن می‌گویند: خوش‌دامن، و خدا می‌داند چقدر حرمت و نجابت و عشق در پس این نام‌گذاری‌ها وجود دارد. یا به دوران بازنشستگی می‌گویند: سبک‌دوشی...
بگذریم، همراه آقای خطیبی ‌و همکارش عازم مدرسه شدیم. محیطی صمیمی و جذاب که به طرز عجیبی شبیه دبیرستان قدیمی خودمان در نور بود. علاوه بر دختران و پسران ایرانی مقیم، بچه‌هایی از تاجیکستان و افغانستان هم آنجا درس می‌خواندند. همگی هم عاشق ادبیات و شعر! این علاقه شاید به‌خاطر خاصیت نفس کشیدن در تاجیکستان است! و صدالبته تلاش‌های عاشقانه‌ی آقای خطیبی و همکارانش. آن روز دو تا از بچه‌ها دو شعر از من خواندند. من هم ضمن خواندن شعر نوجوانانه‌ای، پیرامون ثروت بی‌کران فارس‌زبان‌ها یعنی شعر و ادبیات، مفصل با بچه‌ها حرف زدم. کلی هم عکس‌ یادگاری گرفتیم و با خاطره‌ی شيرين دیگری از تاجیکستان، از بچه‌ها و معلمان مدرسه خداحافظی کردم. تا وقت شام که قرار بود مهمان معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان باشیم چند ساعت مانده بود. آقای خطیبی اصرار داشت برای ناهار به رستوران برویم. اما من ترجیح دادم غذای سبکی در خانه بخوریم. آپارتمان آقای خطیبی در مجتمعی نوساز و لوکس واقع شده بود. آنجا توانستیم در فضای دلنشین خانگی ساعت‌ها از خاطرات قدیم بگوییم و از اوضاع تاجیکستان و فرصت‌های بی‌شماری که در این کشور پیش روی ایران است و کسی به فکر آن نیست حرف بزنیم. از مردم مهربان، نجیب و مهمان‌نوازی که هیچ ایرانی در کنار آنها احساس غربت نمی‌کند و...
غروب که شد نشانی محل ضیافت را در واتساپ از دوستان گرفتم و در حالی که آشکارا دلم به رفتن راضی نبود، سوار تاکسی‌ای شدم که آقای خطیبی برایم گرفت و کلی هم سامانی (واحد پول تاجیکستان) با اصرار در جیبم گذاشت. بخشی از سامانی‌ها را به امید (راننده تاکسی) دادم و باقی‌اش را نگاه داشتم تا موقع خروج، به زن رفتگر پاویون فرودگاه بدهم. همان که در بدو ورودمان به من خوش‌خوش‌آمد گفته بود. اما آخر شب بعد از ضیافت شام که به پاویون فرودگاه دوشنبه رفتیم، پیدایش نکردم. امیدوارم در سفر بعدی ببینمش. مطمئنم اگر موقع خداحافظی از سرزمین شعر، او را می‌دیدم، با همان لهجه‌ی شیرین، لبخندزنان می‌گفت: راه‌تان سپید...

✍️ افشین علا
🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/j22580

افشين علا

21 Jan, 07:33


☀️سفر به سرزمین شعر☀️
🔺بخش چهارم

به خاطر رفت و آمدهای مکرر به مراسم متعدد، شب که به هتل برگشتم، پادردم شدید شده بود. خواستم استراحت کنم که رسپشن زنگ زد و گفت "عالمی" به ملاقات شما آمده است! تعجب کردم. کدام عالم، آن هم در تاجیکستان! می‌خواهد مرا ببیند؟ بر اساس اطلاق صفت عالم در ایران به روحانیان، انتظار دیدار با یک عالم دینی را داشتم. نامش را پرسیدم. نمی‌شناختمش. به دلیل پادرد عذرخواهی کردم و از رسپشن خواستم ایشان را به اتاقم راهنمایی کند. با آن‌که منع داشت، با فروتنی و نجابت ذاتی تاجیک‌ها تمام تلاشش را کرد تا توانست اجازه‌ی ورود آن عالم را بگیرد. اما وقتی در را باز کردم با مرد کت‌وشلواری و کراوات‌زده‌ی کهن‌سالی مواجه شدم که مرد جوانی هم او را همراهی می‌کرد. همان‌ موقع دریافتم که در تاجيکستان به افراد دانشمند یا متخصص در هر زمینه‌‌ای عالم می‌گویند. او نیز یکی از پزشکان خبره‌ی تاجیک بود که دستی هم در ادبیات داشت و در برنامه‌های آن روز مرا دیده بود و برای ابراز عواطف و احترام عمیق به دیدار من ناقابل آمده بود. حتی توقع نداشت که او را به نشستن و صرف چای و قهوه دعوت کنم. اما وقتی به رسم ادب چنین کردم با شادی آشکاری به مرد جوان همراهش اشاره کرد که با او داخل شود. پزشک پیر به کمک مرد جوان پالتویش را درآورد و کاناپه‌ی روبه‌روی مرا که بر تخت نشسته بودم برای نشستن نتخاب کرد و به مرد جوان هم که معلوم شد دست‌یار اوست، اجازه داد کنارش بنشیند. بعد در کیف دستی‌اش را باز کرد و یک پماد و یک ورق قرص درآورد و گفت: چون متوجه پادردتان شدم، اینها را که ساخته‌ی دست خودم است و ترکیب کاملا گیاهی دارد برایتان آوردم. کلی هم پرس و جو کردم تا محل اسکان‌تان را پیدا کنم!
بی‌نهایت شرمنده و شگفت‌زده شدم. با خودم گفتم: خدایا این ملت چقدر مهربان‌اند! و چقدر به ایران و ایرانی علاقه دارند! و شعر برایشان چقدر مغتنم است! تعجبم زمانی بیشتر شد که کارت شخصی و بروشوری از تولیدات دارویی‌اش را هم به من داد و معلوم شد در حوزه‌ی خودش فرد نخبه و سرشناسی است. مزرعه‌ای هم در ۱۴۰ کیلومتری دوشنبه داشت که گیاهان دارویی لازم برای تولید در کارخانه‌ی شخصی‌اش را همان جا پرورش می‌داد.
نمی‌دانستم با چه زبانی از آن پیرمرد محترم تشکر کنم. مخصوصا از این جهت که خودم نتوانسته بودم برای استقبال از او به لابی هتل بروم و او و دستیارش را تا اتاقم کشانده بودم. از حال و روز دستیارش پرسیدم. گفت از تاجیک‌های ساکن ازبکستان است، اما به شوق شاگردی دکتر به تاجیکستان آمده و مقیم دوشنبه شده است. صحبت از ازبکستان که شد بی‌اختیار از حال و هوای سمرقند و بخارا پرسیدم و با شنیدن توصیفات شاعرانه‌ی مرد جوان اشک در چشمم حلقه زد.

راستی مرزهای سرزمین‌های غصبی ایران‌زمین در آسیای میانه را کدام دست نابه‌کاری ترسیم کرده بود که بین افراد و اقوام این قوم شریف مرز کشید؟ عجیب‌تر آن‌که هم در ازبکستان و هم افغانستان، جمعیت تاجیک‌ها بیشتر از جمعیت خود تاجیکستان است! تاجیک‌هایی که ناگفته پیداست آنها هم در تب و تاب ایران‌اند و به زبان مادری ما سخن می‌گویند و دل در گرو فرهنگ و ادبیات ناب پارسی دارند.
وقتی آقای پزشک با شور و اشتیاقی خاص از سفرهای مکررش به تهران گفت و سراغ بسیاری از بزرگان شعر و ادبیات ایران را از من گرفت، متوجه عمق اشراف او بر ادبیات معاصرمان شدم. بعد هم گفت که به‌زودی باز هم به تهران خواهد آمد و از من خواست شاعرانی را که می‌شناسم در مکانی جمع کنم تا پیرمرد بتواند از نزدیک با آنها ملاقات کند. بعد از آن شب هم پیام‌های متعددی که حاوی همین خواهش بود در واتساپ برایم فرستاد. انگار این بزرگ‌ترین آرزویش بود!

✍️ افشین علا
🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/e10704

افشين علا

20 Jan, 05:15


☀️سفر به سرزمین شعر☀️
🔺بخش سوم

بعد از آن‌همه مراسم فشرده اما پرمضمون و شیرین، به دعوت یکی از استادان دانشگاه‌های تاجيکستان که رفاقتی قدیم با دکتر اکرامی‌فر داشت، عازم گشت و گذار در خیابان‌های دوشنبه شدیم. اما چون ایشان نیز مثل من اهل رانندگی نیست دوست صمیمی‌اش که او هم از استادان دانشگاه است زحمت رانندگی را قبول کرد. چهار نفری به رستورانی رفتیم و ساعت‌ها به گپ و گفت مشغول شدیم. باید بگویم که برای من دیدار این دو عزیز و شنیدن سخنان‌شان بسیار مغتنم بود. پخته و سنجیده اما فوق‌العاده صمیمی و مهربان سخن می‌گفتند، ضمن آن که در آداب‌دانی و پذیرایی نیز به رسم جوانمردان اصیل ایرانی سنگ تمام گذاشتند.
طبق روال همیشگی‌ام که برای آشنایی با زوایای اقلیم، هنر، فرهنگ، تاریخ و ادبیات ملت‌ها کنجکاوی عجیبی دارم، تا توانستم هر دو بزرگوار را پرسش‌باران کردم. از وضعیت اقتصادی، نگرش غالب سیاسی، حقوق اساتید، وضع معیشتی مردم، خاطرات سال‌های جنگ داخلی و... هر دو بزرگوار نیز با حوصله، پاسخ‌های دقیق و قابل تأملی می‌دادند. اشراف‌شان بر وضعیت ایران و اطلاع‌شان از جاذبه‌ها و مشکلات تهران هم ستودنی بود.
نکته‌ی جالب دیگری که این دو میزبان عزیز بر آن تأکید داشتند، جرقه‌ی ظهور آتش داعش در سال‌های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که آمریکا را عامل اصلی آن برای گرفتن ماهی از آب گل‌آلود فروپاشی و سیطره بر منطقه‌ی آسیای میانه می‌دانستند. یعنی بر این باور بودند که سالها قبل از آن‌ که اهالی خاورمیانه، جنایات وحشیانه‌ی گروه‌های تکفیری را تجربه کنند، ملت‌های تازه به استقلال رسیده‌ی کشورهای پاره‌ی تن ایران در آسیای میانه، طعم تلخ ظهور این جماعت دست‌ساخته‌ی آمریکا را در منطقه‌ی خود به‌ویژه در تاجيکستان چشیده‌اند. کسانی که با سوءاستفاده از اعمال محدودیت‌‌های شدید اتحاد جماهیر شوروی بر اقشار مذهبی و نیز سکولار بودن نظام‌های برآمده از فروپاشی آن ابرقدرت، با شعار اسلام‌خواهی قشرهای زیادی را فریفتند و آتش جنگ‌های داخلی را افروختند و از هیچ جنایتی حتی تجاوز به نوامیس مردم دریغ نکردند. نکته‌ای که در آن سالها ما ایرانی‌ها از آن غافل بودیم یا آن‌طور که باید نسبت به خطرات این به‌ظاهر اسلام‌گرایی حساسیت نشان ندادیم. و اگر اشتباه نکنم بدمان هم نمی‌آمد که کشوری تازه استقلال یافته مثل تاجیکستان که بیش از تمام جهان، دوستدار و شبیه به ایران است، با نگاه مذهبی اداره شود. غافل از آن‌که نه با خیزشی اسلامی، بلکه با شکل‌گیری گروه‌های تکفیری دست‌ساخته‌ی آمریکا مواجه بودیم.
حالا شاید تحلیل من غلط باشد، ولی هرچه بود می‌بایست از همان ابتدا تداوم نگاه سکولار اما بی‌مشکل برای ایران را بر فریب اسلام‌گرایی جعلی و تکفیری ترجیح می‌دادیم. به بیان دیگر شاید آن سالها رفتارهای خشونت‌آمیز و خطرناک این گروه‌ها را به درستی رصد نکردیم و به فکر ورود به قضیه همچون ورود به‌حق‌مان در قضایای سوریه و عراق نیفتادیم. در آن صورت شاید آن مولود نامشروع در نطفه خفه می‌شد و با شکست در آسیای میانه، نمی‌توانست بار دیگر بختش را با آتش‌افروزی در کشورهای خاورمیانه امتحان کند. کمااین‌که امروز هم شاهدیم برخی تکفیری‌های منطقه خاورمیانه به‌ویژه عاملان حملات انتحاری از کشورهای آسیای میانه‌اند که هنوز تحت تأثیر آموزه‌های وهابیون آمریکایی هستند. گرایش خطرناکی که با ذات ملت‌های نجیب این منطقه به‌ویژه تاجیک‌ها که سری از ما سوا هستند، سنخیتی ندارد.
بگذریم، ولی برای من دریافت این واقعیت، هم غافلگیر کننده بود و هم امیدبخش که: تاجیکستانی‌ها با وجود تغییرات سریع و محسوس فرهنگی، عمرانی و سیاسی سال‌های اخیر کشورشان که آشکارا صبغه‌ی غربی دارد، همچنان نزدیکی به ایران و روسیه را ترجیح می‌دهند و دل خوشی از آمریکا ندارند و دولت ایالات متحده را عامل پیدایش داعش و سایر گروه‌های تکفیری می‌دانند.
کاش مسئولان ایران این فرصت را دریابند و از آن برای ایجاد اعتماد و اتحاد بیشتر بین دو ملت نهایت بهره را ببرند.

✍️ افشین علا
🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/d54597

افشين علا

19 Jan, 04:12


☀️سفر به سرزمین شعر☀️
🔺قسمت دوم

برنامه‌های چهارشنبه‌، فشرده بود. اول به کتابخانه‌ی ملی رفتیم تا نشست مشترکی با شاعران تاجیک داشته باشیم. از همان پای پله‌ها با استقبال زیبا و موزیکال گروهی از بازیگران و نوازندگان مواجه شدیم. در سالن هم جمعیت زیادی به انتظار نشسته بودند. دور میزگرد مخصوص مهمانان، کنار شاعران پیش‌کسوت تاجیک نشستیم و به خوش و بش مشغول شدیم. من بیشتر از همه از دیدار مجدد گلرخسار صفی‌آوا که بارها در ایران و تاجیکستان همدیگر را دیده بودیم خوشحال شدم. وزیر گردشگری ایران و وزیر فرهنگ تاجیکستان که آمدند، مراسم شروع شد. هم صحبت‌ها شيرين بود و هم شعرخوانی‌ها. در لابه‌لای برنامه هم چند نوازنده و خواننده‌ی تاجیک، آثار دلنشینی اجرا می‌کردند. من دو شعر خواندم به یاد دو هنرمند فقید تاجیک. دولتمند خالف خواننده و مهمان بختی شاعر. خوشبختانه پسر دولتمند هم حاضر بود و قطعه‌ای را اجرا کرد که همان حال و هوای آثار پدر را داشت. بعد از آن مراسم که با استقبال پرشوری همراه بود، برای ناهار به رستوران ایرانی بانو رفتیم. بعد از آن هم به محلی برای افتتاح موزه‌ی آثار خطی. برنامه‌ی عصر هم بازدید از نمایشگاه دستاوردهای علمی بخش‌های دولتی و خصوصی بود و دیدار با فعالان حوزه‌ی گردشگری. علاوه بر مقام‌های تاجیک و وزیر گردشگری خودمان، چند نفر از گروه ما هم سخنرانی کردند. من ترجیح دادم پیرامون سواحل و جزایر ایرانی خلیج فارس حرف بزنم. به‌ویژه کیش که سال‌هاست دغدغه‌ی جذب گردشگران خارجی به این جزیره‌ی زیبا را دارم. چون مواهب اقلیمی بخش شمالی خلیج فارس به‌مراتب بیش از بخش جنوبی آن است، اما متأسفانه بر اثر غفلت خودمان و تبلیغات سوء علیه ایران، نزد ملت تاجیک و بسیاری دیگر از شهروندان کشورهای عضو اکو ناشناخته مانده است. همین‌طور به مذاکراتم با دکتر سرور بختی اهل کشور تاجیکستان و رئیس پیشین مجتمع فرهنگی کشورهای عضو اکو درخصوص تبدیل کیش به پایتخت ادبیات اکو و نیز مرکزی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی این حوزه‌ی بزرگ تمدنی در آسیا اشاره کردم که با استقبال جدی ایشان و برخی دیگر از نمایندگان کشورهای عضو روبه‌رو شده بود. اما متأسفانه اقدامی انجام نگرفت و امیدوارم در دولت جدید با همت دبیر سازمان مناطق آزاد، وزیر گردشگری و سایر مسئولان ذیربط، به این مطالبه توجه جدی شود.

✍️ افشین علا
🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/q52303

افشين علا

18 Jan, 08:17


☀️سفر به سرزمین شعر☀️
🔺قسمت اول

شامگاه سه‌شنبه ۲۵ دی حدود ساعت ده شب به وقت تاجیکستان وارد پاویون فرودگاه دوشنبه شدیم. مثل سفرهای قبل احساس کردم به قرون کهن بازگشته‌ام و قرار است شبیه‌ترین آدم‌ها به نیاکان پاک‌مان را ببینم. پیش از این نیز در سفر به تاجیکستان، حس می‌کردم پاره‌های تن و خویشاوندانی را که قرن‌ها از هم دور مانده بودیم، پیدا کرده‌ام. این بار هم، با دیدن همه‌ی آدم‌ها از مأموران پای پله هواپیما گرفته تا کارکنان فرودگاه و کارکنان وزارت فرهنگ تاجیکستان که برای استقبال از ما آمده بودند، و حتی زن رفتگری که در حیاط مشجر پاویون، جاروکشان و لبخندزنان به من خوش‌آمد گفت، یا نسیم، راننده‌ی ون که ما را به هتل رساند و شبیه نجیب‌ترین جوانان روستاهای ایران قدیم بود، همین احساس را داشتم.
از آخرین سفرم به دوشنبه، بیست سال می‌گذشت‌، اما با وجود نونوار شدن آشکار خیابان‌های عریض و بناهای بازسازی شده‌، تاجیکستان همان حال و هوای قدیم را داشت. دو دهه پیش که آمده بودم امکانات اقامتی و رفاهی برای مسافران بسیار کم بود. اما حالا هتل‌های مدرنی را می‌دیدم که در دو سوی خیابان "صدرالدین عینی" صف کشیده بودند. راستی در تاجيکستان نام بزرگان ادبیات را فقط‌ بر خیابان‌ها نمی‌گذارند. بلکه نام خیلی از نواحی شهری و حتی بعضی شهرستان‌ها را از میان اسامی شاعران‌ انتخاب کرده‌اند. حالا ما که توقع نام شهر و خیابان نداریم! اما کاش در ایران هم به شعر این‌قدر اهمیت می‌دادند.
محل اقامت ما هتل هیلتون بود. هتلی نوساز که اگرچه با استانداردهای بین‌المللی‌‌اش فاصله‌ دارد، اما امکانات رفاهی‌اش خوب است. چون خسته بودم و شام سبکی هم در هواپیما خورده بودم، خواستم زودتر حمام کنم و بخوابم تا فردا برای تجدید دیدار با تاجیکستان عزیز سرحال باشم. اما در حمام دمپایی پلاستیکی نبود. با رسپشن تماس گرفتم. کارمند جوان هتل که خیلی هم مودب و مهمان‌نواز بود، متوجه منظورم نشد و بعد از توضیح فراوان، تازه فهمیدم در گویش تاجیک‌ واژه‌ی دمپایی فارسی وجود ندارد. کلی دنبال جایگزین گشتم تا بالاخره یکی از حدس‌هایم درست از آب درآمد و آن هم "پای‌افزار" بود. بگذریم که آن‌چه می‌خواستم یافت نشد. به هر زحمتی بود با همان دمپایی مقوایی موجود در اتاق هتل، حمام کردم. بعد هم کمی پای تلویزیون نشستم و خیلی زود به خواب عمیقی رفتم.

✍️ افشین علا
🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/h67370

افشين علا

17 Jan, 13:58


دیدار با خانم گل‌رخسار صفی‌آوا شاعر ملی تاجیکستان که در این کشور به "مادر ملت تاجیک" مشهور است.

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

17 Jan, 13:57


🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
"پسر در سرزمین پدر!
"مهمانی که میزبان بود!
نه
بهتره بگم
بلدم شعر بگویم!"
🔷در سرزمین پدر شعر فارسی میزبان استاد افشین علا شاعر نامی کشورمان بودیم!
مجتمع امام صادق(ع) تاجیکستان
دیماه ۱۴۰۳(ژانویه ۲۰۲۵)
--------🌹🌸🌹🌸🌹🌸-----------

افشين علا

17 Jan, 13:56


شعر من از زبان شما زیباست...

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

17 Jan, 13:54


شعر من از زبان شما زیباست...

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

17 Jan, 13:52


حضور در یکی از مدارس ایرانی شهر دوشنبه در جمع بچه‌های ایرانی، افغانی و تاجیک

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

17 Jan, 13:50


یکی از باشکوه‌ترین و ماندگارترین بخش‌های سفر به تاجیکستان این اثر خاطره‌آفرین و زیبا بود. با اجرای دوست نازنینم جناب محمد عبدالحسینی همراه با خوانندگان و نوازندگان تاجیک

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

17 Jan, 03:25


https://www.irna.ir/news/85721265/%D9%84%D8%A8%D8%AE%D9%86%D8%AF-%D8%A8%D8%B2%D9%86-%D8%B1%D9%81%DB%8C%D9%82-%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D9%86

افشين علا

16 Jan, 04:50


سخنرانی در جمع فعالان فرهنگی و گردشگری تاجیکستان

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

15 Jan, 19:49


شعری در پاسخ به این سروده‌ی زنده‌یاد فرمان بختی شاعر فقید تاجیک که گفت:

از ازل تا به ابد قسمت من ایران است...

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

15 Jan, 19:47


شعری در سوگ زنده‌یاد دولتمند خالف نوازنده و خواننده‌ی فقید تاجیک

افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

15 Jan, 19:43


افشین علا
تاجیکستان

🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

14 Jan, 07:24


🍀شاه بی شهود🍀


از شام ها گریخت شمیم تو یاعلی
ایام شد تهی ز نسیم تو یاعلی

گفتی دهید سهم خلافت به دیگری
با آن که کس نبود سهیم تو یاعلی

با چشم بسته رد شدی از "فسق در نهان"
این گونه بود حفظ حریم تو یاعلی

وحشت نداشت از تو کسی وقت اعتراض
لکنت کسی نداشت ز بیم تو یاعلی

بر خصم، راه آب نبستی اگرچه بست
در کربلا به ذبح عظیم تو یاعلی

بر نعش طلحه نیز به زاری گریستی
زیراکه بود یار قدیم تو یاعلی

بعد از جمل، جمیله‌ی پیغمبرت ندید
جز رحم، از وجود رحیم تو یاعلی

گفتی چو بندگان ندوید از پی‌ام، به خلق
ای لشکر فرشته ندیم تو یاعلی

ترسا شکایت از تو به اسلام چون که برد
تسلیم بود قلب سلیم تو یاعلی

وقتی که شد به اسم، خطاب و تو "یا امیر"
آشفته گشت روی بسیم تو یاعلی

محکوم بی گناه من ای شاه بی شهود!
نازد قضا به حکم حکیم تو یاعلی

چشم برادر، آتش خشم تو را چشید
بی هیچ بهره از زر و سیم تو یاعلی

فرقی نبود بین غذای تو با اسیر
جانم فدای فرق دو نیم تو یاعلی

بعد از تو تکیه گاه برای بشر نماند
تنها نه شیعه ماند یتیم تو یاعلی...


✍️ افشین علا


🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

13 Jan, 14:01


🔸در اين آشفته حالي ها... 🔸

از ایوان نجف رویی به استقبال برگردان
به حال خوش، مرا ای احسن‌الاحوال برگردان

ترازوی ستم را بشکن از شاهین ابرویت
ز دزدان، سهم ما مثقال تا مثقال برگردان

سؤال مال را پاسخ، زغال آتشین دادی
نوال بذل و بخشش را بدان منوال برگردان

به پیش چشم غارتگر بچرخان ذوالفقارت را
چنین سهم یتیمان را به بیت المال برگردان

زر و سیم خوانین را ز کابین زنان، بستان
خواتین ز خشم آزرده را خلخال برگردان

تفأل بر تو باید زد در این آشفته حالی ها
تو ای قرآن ناطق، قرعه از این فال برگردان

ز دام رهزنان دین و دنیا، شیعیانت را
به دامان خودت ای کعبه آمال برگردان...

✍🏻افشین علا

✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala

افشين علا

12 Jan, 14:30


🔥در غم لس‌آنجلس🔥

این سرزمین که رونق و فر و وقار داشت
شهری پرآب بود، در آتش چه کار داشت؟

یکباره از چه سوخت؟ چرا گشت چون خزان؟
این خاک غرق گل که شمیم بهار داشت

ای مردمی که بار نخست است شهرتان
از درد و داغ، تجربه‌ای ناگوار داشت

بی‌شک جهنمی که شما را احاطه کرد
بغضی نهفته بود و سر انفجار داشت

این آتش جهنده‌ی سرکش، نه از شما
از حاکمان سرکش‌تان انزجار داشت

شکر خدا که این شرر بی‌امان فقط
با خانه‌هایتان سر ناسازگار داشت

شکر خدا ز مهلکه بردید جان به در
چون سرزمین‌تان همه سو سایه‌سار داشت

چون داشتید جمله ز آتش، گریزگاه
هر کس گریخت خیل پرستار و یار داشت

اما چه دید غزه‌ی مظلوم بی‌سلاح
از لشکری که اسلحه‌ی بی‌شمار داشت

در غزه نیز کودک لرزان خسته کاش
همچون شما ز مهلکه راه فرار داشت

بر خطه‌ای که مثل قفس، تنگ و کوچک است
راه نفس نماند که هر سو حصار داشت

دیدید چند کشته اگر در کنار خویش
در غزه هر تنی جسدی در کنار داشت

باریکه‌ بود، در دل ویرانه‌ها ولی
نعش عیان و گم‌شده، دهها هزار داشت

یک سال و نیم سوخت فلسطین و باختر
با اهل غزه دشمنی آشکار داشت

یک سال و نیم سوخت ولی دولت شما
هر لحظه زخم بیشتری انتظار داشت

چون آتشی که هست به دنبال‌تان هنوز
با اهل غزه کینه‌ی دنباله‌دار داشت

از کشته پشته ساخت اگر دیو روسیاه
از خویش؟ نه! ز کاخ سفید اختیار داشت

کشتار کرد غاصب بی‌آبرو بسی
با پول‌تان که در همه جا اعتبار داشت

آری برای نسل‌کشی، راحت خیال
از دولت شما به وفور دلار داشت

از آستین غرب درآورد سر برون
این اژدها که حنجره‌ای شعله‌بار داشت

تا در حریق، شخم زند خاک غزه را
گاوآهنی ز پول شما نونوار داشت

با خرج حاکمان شما بهر قتل عام
از بمب‌‌های چندتنی کوله‌بار داشت

از تکه‌های پیکر اطفال بی‌گناه
صیاد صهیونیست به هر سو شکار داشت

هر جا که پا نهاد چرا دولت شما
از قتل عام، خاطره‌ای ماندگار داشت؟

حالا که سوخت شهر شما یاد ما کنید
آیا کم این دیار دل داغدار داشت؟

ایران هم از قدیم، جراحات بی‌شمار
بر تن ز حاکمان شما يادگار داشت

یاد آورید از ستم دولت شما
بر ملتی که ریشه و اصل و تبار داشت

پنجاه سال فتنه و تحریم و جنگ را
در سر به قصد سیطره بر این دیار داشت

در سربریدن و ترور و قتل‌عام نیز
تکفیریان بسی به یمین و یسار داشت

داعش به جان منطقه انداخت چون رتیل
آری در آستین نه فقط پنجه، مار داشت

جز شر ندیده‌ایم ز حکام‌تان ولی
ایران نه با شما سر این کارزار داشت

ما هم شریک درد شماییم چون‌که فارس
از باستان به داد و دهش اشتهار داشت

آموخت درس مهر و مدارا به آدمی
سعدی که کاخی از سخن استوار داشت

فرمود مردمان همه اعضای یک تن‌اند
هرگز ندید کس، سر و پیکر نقار داشت

قلب است بی‌قرار، اگر پا و سر شکست
دست است غمگسار، اگر دیده خار داشت

پس متحد شویم که تابان شود به مهر
آیینه‌مان که این همه گرد و غبار داشت

درمان کنیم درد فلسطین خسته را
خاکی که زخم کهنه ز گرگان هار داشت

می‌خواهم از خدا که ز باران رحمتش
ریزد به خاک‌تان که بسی برگ و بار داشت

هم خانه‌های غزه برآرند سر ز خاک
هم خانه‌‌ی شما که گل و سبزه‌زار داشت

هم مسلمین خلاص شوند از گزند غرب
هم امت مسیح که از کینه عار داشت

افشین علا
🗓️دی ماه ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

11 Jan, 15:17


برگی از شاخه‌ی بالای سرم چیدم، گفتم:
"چشم را باز کنید
آیتی بهتر از این می‌خواهید؟"
می‌شنیدم که به هم می‌گفتند:
"سحر می‌داند، سحر!"
سر هر کوه، رسولی دیدند؛
ابر انکار به دوش آوردند
باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد
خانه‌هاشان پر داوودی بود
چشم‌شان را بستیم
دست‌شان را نرساندیم به سرشاخه‌ی هوش
جیب‌شان را پر عادت کردیم
خواب‌شان را به صدای سفر آینه‌ها آشفتیم...

🍀بخشی از "سوره‌ی تماشا"
سروده‌ی سهراب سپهری

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

10 Jan, 03:41


به مناسبت سالروز ولادت حضرت جوادالائمه (ع)

☀️کاظمین☀️

گذرم فتاده به جاده‌ای
که رسد به چشمه‌ی باده‌ای

من تشنه‌کام و رهی چنین؟
چه مسافری و چه جاده‌ای!

شده بیخود از همه سو کسی
همه سو فتاده فتاده‌ای

چکد اشک دیده به خاک ره
ز سواره‌ای، ز پیاده‌ای

چه رهی! که خود به دو کهکشان
کشدم بدون اراده‌ای

به چه مهری و به چه اختری
به چه پیری و به چه زاده‌ای

پدر رضا، پسر رضا
چه نیایی و چه نواده‌ای

به حرم نگر، چه ضیافتی!
ز کرم، چه خوان گشاده‌ای

دل من خوشا به سعادتت
چه گرفته‌ای و چه داده‌ای!

افشین علا

🆔 @afshinala
‌‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️

افشين علا

09 Jan, 09:10


🔹ارزش املاک🔹

اگرچه با خزف و خس، سر ستیزم نیست
ز گوشمالی ناکس، گهی گریزم نیست

اگر چو آینه صافم، خیال کج مکنی
گمان مبر چو شکستم، زبان تیزم نیست

مرا به هیزم دوزخ حواله کمتر ده
که دست زور ندارم، که چشم هیزَم نیست

مقام دنیوی و اخروی به کام تو باد
که غیر دوست نیازی به هیچ چیزم نیست

چو رودخانه روانم به شوق اقیانوس
در این مسیر هراسی ز افت و خیزم نیست

به گور، ارزش املاک روی هم چند است؟
بگیر، مال تو! حاجت به یک پشیزم نیست

اگر تو شاه جهانی منم غلام علی (ع)
هوای حاجب و فرمانبر و کنیزم نیست

تو پشت میزی و من صدر مصدر سخنم
بر این اریکه نیازی به پست و میزم نیست

در این سرای کلنگی چه‌سان بیاسایم؟
که سایه‌ی پدر و مادر عزیزم نیست...

افشین علا

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

25 Nov, 18:16


🔸به ناصحان🔸


بی آن‌که در کوی و برزن فریاد سر داده باشم
کوشیده‌ام کورسویی در ظلمت جاده باشم

از یأس و اندوه گفتن با ناامیدان هنر نیست
دل‌خون ولی خنده برلب، بگذار چون باده باشم

خواهی که طغیان کنم تا برگی ز باغی بریزد؟
خون از دماغی بریزد؟ تا بلکه آزاده باشم؟!

هرگز نخواهم دمیدن در آتش خشم تا خود
در بین مردم‌فریبان بر صدر، استاده باشم

وقتی به اشک زلالم چشم فلک می‌برد رشک
بگذار مانند اشکی از چشمت افتاده باشم

از پهلوانی مزن دم در گود مردان بی‌سر
در بزم خون کی توانم رقصان چو کباده باشم؟

نور بسی دیده‌ای؟ باش! رند جهان‌دیده‌ای؟ باش!
بسیار پیچیده‌ای؟ باش! بگذار من ساده باشم

جای نصیحت کمک کن تا بقچه‌ام را ببندم
سرمی‌رسد مرگ کم‌کم پس باید آماده باشم

✍🏻افشین علا

آذر ۱۴۰۳


@afshinala

افشين علا

22 Nov, 11:15


شاعران زینت مجلس نیستند
افشین علا گفت: شاعران زینت مجلس نیستند و باید از آنها در عرصه‌های مختلف تصمیم گیری استفاده کرد.



افشین علا (شاعر) در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در حاشیه دیدار اصحاب قلم با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: ساز و کار مشارکت اصحاب قلم در تصمیم گیری‌های فرهنگی کشور باید مشخص شود. زیرا شاعران می‌توانند بهترین سفیر فرهنگی باشند و فرهنگ، آئین و سنت‌های ایرانی را به شکل‌های گوناگون ارائه کنند.
وی گفت: همان طور که کشورمان به اقتدار در عرصه‌های نظامی، دفاعی یا دیپلماسی رسیده است، باید در عرصه فرهنگ هم درخشان باشیم.
افشین علا افزود: شاعران به صورت مستمر درحال نقش آفرینی هستند و با تمام توان در خدمت فرهنگ و ادبیات کشور هستند و از هیچ گونه خدمتی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه دریغ نمی‌کنند.
این شاعر در خصوص دیدار اهالی قلم با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: این دیدار‌ها بصورت سالیانه برگزار می‌شود تا مشکلات اهالی هنر و ادبیات برطرف شود و آقای صالحی با سابقه درخشانی و نگاه ویژه‌ای که به فرهنگ کشور دارند، امید بیشتری در دل شاعران زنده می‌کند.
وی در پایان گفت: دولت جدید در سخت‌ترین شرایط ممکن از منظر مشکلات اقتصادی و معیشتی حضور دارد، اما دارای معدل خوبی در حوزه فرهنگ است و مایه امید و دلگرمی هنرمندان است.
مراسم گردهمایی اصحاب نشر و قلم با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و چند تن از مسئولان فرهنگی کشور شب گذشته در هتل انقلاب برگزار شد.
افشین علا تا کنون آثار مختلفی در حوزه شعر و ادبیات کودکان و بزرگسال از جمله کتاب شعر «کودکانه‌ها و غزل»، «یک سبد بوی بهار» و «بلدم شعر بگویم» را تالیف کرده و به عنوان شاعر برگزیده حوزه شعر نوجوان در اولین جشنواره شعر فجر انتخاب شده است.

https://www.iribnews.ir/fa/news/4387656/شاعران-زینت-مجلس-نیستند

افشين علا

21 Nov, 10:12


افشین علا با «آنگاه» به شبکه دو می‌آید

مجموعه برنامه «آنگاه» از پنجشنبه اول آذر به میزبانی «افشین علا» روانه آنتن شبکه دو سیما می‌شود.

جوان آنلاین: این برنامه با گشت و گذاری در شعر پارسی، زمینه‌ها و موضوعات شعری را بررسی کرده و با خواندن اشعار بی بدیلی که در این حوزه توسط شاعران خبره این آب و خاک سروده شده تقدیم حضور بینندگان می‌شود. این برنامه که با اجرای «افشین علا» (شاعر و نویسنده) و به تهیه کنندگی سارا روستاپور در گروه اجتماعی اقتصادی شبکه دو تهیه و تولید شده است؛ از پنجشنبه اول آذر ماه، پجشنبه‌ها و جمعه‌ها حوالی ساعت ۱۹:۳۵ میزبان مخاطبان شبکه دو سیما است.

https://www.javanonline.ir/005JEE

افشين علا

20 Nov, 14:00


🔹دادگاه🔹

تا کی به قصد تنازع، دنبال پرونده بودن؟
چون نامه‌های اداری هر سو پراکنده بودن

هر روز بیهوده گشتن در جستجوی مدارک
هر شب‌ نخوابیدن از ترس، کابوس بازنده بودن

دستان خود را به ناحق بر روی قرآن نهادن
نام خداوند بردن، ابليس را بنده بودن

در فکر پرونده‌سازی دلواپس حکم قاضی
ماندن در احوال ماضی غافل ز آینده بودن

مردن به از این‌که عمری با دشمنی خو بگیری
با مرگ فرقی ندارد در خشم و کین، زنده بودن

چون بگذریم از خطاها جاری چو رودیم، اما
مرداب می‌سازد از ما از کینه آکنده بودن

گیرم که از دادگاهی آیی سرافراز بیرون
در دادگاه الهی سخت است شرمنده بودن

از جنگ و دعوا چه حاصل؟ جز پرسه در تیرگی‌ها
از صلح و سازش چه خیزد؟ چون مهر، تابنده بودن

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

17 Nov, 11:31


🔹پیغامی از خدا🔹

به من رو کنی مقصدت گم نمیشه
مسیرت اسیر تلاطم نمیشه

در آغوش امن من ای بنده‌ی من
دلت زخمی نیش کژدم نمیشه

جز آرامش از من نمی‌گیره قلبت
نصیب لبت جز تبسم نمیشه

به شیطان بگو پیش تو قامت من
خم از خواهش سیب و گندم نمیشه

تنی رو که بهر بهشت آفریدم
برای جهنم که هیزم نمیشه

بیا مطمئن باش هر کس امیدش
به من باشه محتاج مردم نمیشه

بگو دردتو با خودم چون خداوند
گرفتار سوءتفاهم نمیشه

بدی‌هاتو نادیده می‌گیرم اما
یه مثقال، از خوبیات گم نمیشه

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

16 Nov, 09:22


بازنشر به مناسبت ایام فاطمیه

🔅حدیث کساء🔅

تا بشنويم راز نهانی را
احمد گشود گنج معانی را

فرمود "روی دوش پدر بگذار
ای فاطمه! عبای یمانی را"

آن سرو چون به خدمت او برخاست
مدهوش کرد چرخ کمانی را

آمد حسن ز راه و به هر سو یافت
در خانه از بهشت، نشانی را

آمد حسین و ریخت به دامانش
عطر نبی، بهار جوانی را

حیدر رسید و سرمه‌ی چشمان کرد
خاک ره برادر جانی را

احمد نشاندشان همه را در بر
تعیین نکرد عالی و دانی را

بر زانوان، حسین و حسن بنشاند
گویی به سر، دو تاج کیانی را

یک سوی خود نشاند علی، یک سو
زهرا همان محمد ثانی را

پس با عبای عصمت خود پوشاند
آن باقیان عالم فانی را

هرگز ندیده بود فلک زان پیش
این شیوه‌ی پیام‌رسانی را

اندیشه گشت عاجز و با جبریل
آغاز کرد جامه‌درانی را...

🔸

این نامه را به نظم پراکندم
آن‌سان که نافه، مشک‌فشانی را

پس در بهار حشر، جدا گردان
یارب! ز من سموم خزانی را

✍🏻افشین علا

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

14 Nov, 19:07


ساعت خراب

نقدهای دشمنان اگر
راست یا دروغ
یک نفس امان‌مان‌ نمی‌دهد
خالی از صواب نیست
ساعت خراب هم مگر
دست‌کم دو بار در شبانه‌روز
کاملا دقیق
وقت را به ما نشان نمی‌دهد؟!

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

13 Nov, 06:40


🪑به برخی صاحب‌منصبان


ای برده راحت از خلق، ناراحت چه هستی؟
دیو از تو می‌هراسد! در وحشت چه هستی؟

تا هفت پشت خود را بستی و بی‌قراری
سیری چرا نداری؟ در حسرت چه هستی؟

اندوختی به ادوار سرمایه‌های بسیار
پس در کمین دگربار بر غارت چه هستی؟

عمری به جای خدمت بر ملتی پریشان
جز آشنا و خویشان در خدمت چه هستی؟

تا‌ چند مردن از ذوق نزد مقام مافوق؟
او نیز چون من و توست در حیرت چه هستی؟

دنبال ده تومن وام صف بسته خلق ناکام
در بانک‌ها تو دیگر در نوبت چه هستی؟

املاک و مستغلات آوار خاک گورند
بر روی نقشه، مدهوش از وسعت چه هستی؟

منصب اگر ندارم سلطان روزگارم
من زینت وقارم تو زینت چه هستی؟

✍🏻افشین علا
آبان ۱۴۰۳

♻️کانال رسمی افشین علا

🔸 @afshinala 🔸

افشين علا

09 Nov, 12:26


به مناسبت اربعین شهادت سیدحسن نصرالله

▪️آفتاب ضاحیه▪️

خون تو در سپاه یلان رونق آفرید
بر شانه‌های نسل جوان بیرق آفرید

شیر عرب شدی و خدا نصر خویش را
در قالب تو بهر سپاه حق آفرید

عمامه‌ای سیاه به رخسار همچو ماه
صورت‌گرت چو لیل و ضحی ابلق آفرید

عمری شهید زیسته‌ بودی، خدا تو را
تنها برای بندگی مطلق آفرید

روز الست جان تو پیوست با حسین
با حق، تو را خدا ز ازل ملحق آفرید

چون خواست در فراق پسر، صبر حیدرت
از او تو را چو فرق علی منشق آفرید

ای آفتاب ضاحیه! نازم به سرخی‌ات
گیرم که زهد، جامه‌ بسی ازرق آفرید

تشییع کی شوی؟ که نثار تنت کنم
زین باغ هرچه نسترن و زنبق آفرید

دوری میان ملت لبنان و پارس نیست
ما را خدا ز پیکر هم مشتق آفرید

کردی به جان، تلافی احسان فارس را
سلمان اگر به یاری دین، خندق آفرید

روح مساجدی و کلیسا، خدا تو را
از تار و پود سندس و استبرق آفرید

تا بگذری به بدرقه از سیل اشک‌ها
نوح از فلک ز بال ملک زورق آفرید

خاموش کی شوی؟ که خرد روح خویش را
در خطبه‌ی بلیغ تو مستغرق آفرید

اسطوره از تو ساخت حرامی به دست خود
شکر خدا که خصمِ تو را احمق آفرید!

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/h41971

افشين علا

08 Nov, 11:33


🔥اینک ترامپ!🔥

از لابی محافل آمریکا
دیدی چه گشت حاصل آمریکا؟

دیوانه‌ای دوباره تسلط یافت
چون کودکی به پازل آمریکا

این بود آن عصاره‌ که حاصل شد
چون فضله از فضایل آمریکا

دیدی چه‌سان به صفر رسید آخر
در آزمون، معدل آمریکا؟

افسار خود به دست سفیهان داد
قانون‌گذار عاقل آمریکا

جز این چه بود غایت خون‌خواری؟
جز او که بود قابل آمریکا؟

این سرخ‌موی دلقک رقاص است
تمثیلی از شمایل آمریکا

در او مجسم است به شیوایی
اطوار زشت و نازل آمریکا

این شوخی سخیف دموکراسی است
با مردمان غافل آمریکا

این شر شد از حقوق بشر، نازل
چون سیل بر منازل آمریکا

این هم نتیجه‌ی وجنات غرب
این هم رئیس فاضل آمریکا!

یا فیل یا الاغ، همین باشد
هرچند دور باطل آمریکا؛

پرت این‌چنین ز مرحله، کم‌تر دید
تقویم در مراحل آمریکا

وقتی پس از دویست و اندی سال
این تحفه خاست از دل آمریکا؛

باید قبول کرد که شد نزدیک
وقت افول عاجل آمریکا

نزدیک شد ثمر بدهد کم‌کم
خون دل قبایل آمریکا

پایان عمر دیو نه از خارج
آغاز شد ز داخل آمریکا

گاوان شیرده ز چه خوشحال‌اند؟
خالی شد از علف، گل آمریکا

با او روند جانب نابودی
در هر کجا عوامل آمریکا

کم‌کم به شرق و غرب نخواهد ماند
چیزی به نام مشکل آمریکا

فصلی رسیده است که شد نزدیک
تا بشکند مفاصل آمریکا

از پا فتاده پیکر اسرائیل
این شمع شوم محفل آمریکا

امواج خون‌ رسد به همین زودی
از غزه تا سواحل آمریکا

خواهند شد ز خشم فلسطین، محو
ویروس‌های ناقل آمریکا

دست از مقاومت نکشد ایران
با سعی‌های باطل آمریکا

ما ایستاده‌ایم در این میدان
چون کوه‌ در مقابل آمریکا

آید چه کار جز ترور و تحریم
از گوژپشت بزدل آمریکا؟

جز ننگ واژه‌ای نشود پیدا
از واژگان، معادل آمریکا

تصدیع را خلاصه کنم زیرا
این بود شرح کامل آمریکا

حق را سپاس چون‌که رسید از راه
اینک ترامپ، قاتل آمریکا!

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/r61790

افشين علا

07 Nov, 05:24


🔺مرگ و زندگی🔺

سوی پیری‌ام بردند لحظه‌ها به آرامی
لحظه‌های خوشحالی لحظه‌های ناکامی

چون درخت‌ها عمری تکیه بر خودم کردم
کس نشد به توفان‌ها غیر ریشه‌ام حامی

در خطر به خود رو کن چون دریغ می‌ورزند
همرهان ز همراهی، همگنان ز همگامی

رغبتم به صحبت نیست کار این جماعت چیست؟
در حضور، مداحی در غیاب، نمامی

از جوان و پیر ای دوست دیده‌ام شگفتی‌ها
وهم فهم، از خامان، هم ز پختگان، خامی

در خواص جز نخوت، خاصیت نخواهی یافت
ای خوشا نشستن‌ها نزد مردم عامی

بین زندگی یا مرگ انتخاب من این بود
مرگ با سبکباری، زندگی به گمنامی...

✍🏻افشین علا

✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‌‏ afshinala@

افشين علا

05 Nov, 17:49


درگذشت شاعر پیش‌کسوت استاد حسرت تبریزی را به بازماندگان گرامی و همه‌ی دوست‌داران آن مرد بزرگ تسلیت عرض می‌کنم. خانه و آغوش پرمهر او سایه‌سار و پناهگاهی امن و قدیمی برای مشتاقان بی‌شماری بود که سالهای مدید از گوشه و کنار کشور به دیدارش می‌شتافتند و از خرمن فضل و اندیشه و ذوق لطیف و سرشارش بهره‌ها می‌گرفتند. در ایام واپسین عمر آن عزیز در بیمارستان توفیق عیادتش را یافتم. استاد به شدت تکیده شده بود، اما آفتاب نگاه پرمهرش در قاب آن دو چشم آبی زیبا، همچنان می‌درخشید و نور می‌آفرید. چند روز پیش هم که به اهواز سفر کرده بودم، از جوار مضجع نورانی علی بن مهزیار (ع) تلفنی با استاد صحبت کردم و جویای احوال‌ شدم. تقاضای دعا داشت و من نیز دعاگو بودم. اما گویا شفای او وصال معبود ازلی و حشر با اولیاء الهی بود. افسوس که نسل امروز از فیض نفس حق استاد حسرت محروم شد و بار دیگر دریغاگوی یلی از خیل پیش‌کسوتان صاحبدل ادبیات گران‌سنگ پارسی شدیم. از درگاه خداوند برای آن گنج نهان شده در خاک، پاداشی به وسعت دل دریایی و طبع بلند و مضمون‌آفرینش طلب می‌کنم.

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

05 Nov, 11:47


▪️دریغا حسرت...

استاد سید محمدرضا طاهری متخلص به “حسرت” شاعر، نویسنده و محقق، متولد ۱۳۲۵ در تبریز، پس از سالها تحمل رنج بیماری، امروز سه‌شنبه‌ ۱۵ آبان ۱۴۰۳ در بیمارستان آریای تهران چشم از جهان فانی فرو بستند. ایشان از زبده‌ترین شاگردان استاد محمدحسین شهریار بودند و سالیان متمادی با شاعران مطرح و هم دوره خود نظیر مرحوم استاد محمد قهرمان، مرحوم استاد حسین آهی، زنده یاد استاد هوشنگ ابتهاج و دکتر شفیعی کدکنی همنشینی و الفت داشتند.
استاد حسرت تبریزی در طول ۷۸ سال عمر با برکت خود علاوه بر مجموعه اشعار ناب‌شان، آثار بسیار ارزشمندی را نیز به رشته تحقیق و تصحیح در آوردند. از جمله این آثار می‌توان به تصحیح تذکره هفت اقلیم و تصحیح دیوان‌های: نظیری نیشابوری، شاپور تهرانی و آتشکده اشاره کرد.
پیکر استاد محمدرضا طاهری فردا چهارشنبه پس از تشییع در قطعه هنرمندان به خاک سپرده خواهد شد.

📚کانال رسمی محمدرضا میرفندرسکی
@mirfenderesli_asaar

افشين علا

03 Nov, 08:11


🔸آرایشگاه🔸

پدرم را با خود
بردم امروز به آرایشگاه
همزمان می‌چیدند
دو نفر یکسره با قیچی تیز
از پدر، موی سفید
از پسر، موی سیاه...

من در افکار خودم خیره، نمی‌دانستم
که پدر
از پس عینک خود
به چه در آینه می‌کرد نگاه...

موی من روی زمین ریخته بود
تیغ سلمانی نیز
گاه و بیگاه به موهای من از موی پدر می‌افزود
مثل باریدن برف
روی یک خرمن ویران و تباه...

✍🏻افشین علا

✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala

افشين علا

01 Nov, 13:35


دایی‌امیر نازنین هم رفت. پیری روشن‌ضمیر از روستای مزوش. دایی عزیز زنده‌یاد مهدی پرویز شاعر جوان و به حق پیوسته‌ی دلیجانی. بعد از مهدی به صفای خانه‌ی روستایی دایی امیر و چهره‌ی خندان و مهربان او دل بسته بودم. بارها به دیدارش رفتم و از خرمن صفا و سادگی و محبت بی‌دریغش توشه‌ها اندوختم. روحش شاد

آن پیرمرد ساده که نامش امیر بود
در اوج قله بود، اگر سربه‌زیر بود
می‌خواستم دوباره بیایم به دیدنش
افسوس! رفته بود، دریغا که دیر بود...

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

01 Nov, 10:48


چهل روز از داغ طبس گذشت. هرگز این فاجعه‌ی تلخ را از یاد نخواهیم برد و در مصیبت جان باختن کارگران عزیز معدن با خانواده‌های داغدیده شریکیم.

▪️ریشه‌های سوخته▪️


آه ای طبس! بگو که در اعماق خاک‌ها
راه نفس که بست بر آن سینه‌چاک‌ها؟

خوبان چرا شدند گرفتار این قفس؟
آتش چرا فتاد به دامان پاک‌ها؟

زندان شد آسمان و زمین بر ستم‌کشان
رندان خزیده‌اند ولیکن به لاک‌ها

قربانی تنازع اهل سیاستیم
جز غم چه بود حاصل این اصطکاک‌ها؟

بسیار چشم غم‌زده و سفره‌ی حقیر
دیگر تهی شدند ز خواب و خوراک‌ها

خاکم به سر! که خفت بسی آرزو به خاک
آن‌سان که استخوان یلان با پلاک‌ها

سهراب‌ها یکایک از این ملک پر زدند
از بس که رفته رفته عوض شد ملاک‌ها

چون ریشه‌‌ها نهان شده‌اند از نظر ولی
جاری شدند در رگ خونین تاک‌ها

باشد که در بهشت شکوفا شوند باز
این دانه‌های سوخته در عمق خاک‌ها

افشین علا

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

31 Oct, 05:39


تجلیل از افشین علا؛ نوسینده کتاب سربازنامه+تصاویر - تسنیم
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/08/09/3190323/%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1/amp

افشين علا

30 Oct, 00:50


🥀شهیدان آبان🥀


به خاک و خون خفتند که در امان باشیم
رمق ز کف دادند که پرتوان باشیم

ز جان و تن رستند که با خیالی خوش
به تن بیندیشیم اسیر جان باشیم

در اوج بالیدن از این جهان رفتند
که فکر آسایش در این جهان باشیم

به خاک و خون خفتند که باز هم هر صبح
ز خواب برخیزیم به فکر نان باشیم

چه سروها زین باغ شبانه کوچیدند
به کوچه‌ها چون جوی، مگر روان باشیم

چقدر کودک شد یتیم تا هر شب
به خانه‌ها سرخوش ز کودکان باشیم

فراق‌شان تلخ است ولی یقین دارم
ز ما نمی‌خواهند که نوحه‌خوان باشیم

به آسمان رفتند که ما زمینی‌ها
به هم بپیوندیم که کهکشان باشیم

رهیدگان تا مهر ز ما که جا ماندیم
جز این نمی‌خواهند که مهربان باشیم


✍🏻افشین علا
آبان ۱۴۰۳

📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

افشين علا

29 Oct, 12:13


🥀ما همه فهمیده‌ایم🥀

باز هم از گرد راه
هشتم آبان رسيد
در دل پاييز سرد
باز بهاران رسيد

باز هوا تازه شد
از نفس پاك او
لاله ز هر سو دميد
از تن صد چاك او

با همه كودكيش
دل به خدا داده بود
خرد شدن زير تانك
در نظرش ساده بود

اين همه ايثار را
چون كه از او ديده‌ايم
گر برسد روز جنگ
ما همه فهمیده‌ایم


✍🏻افشین علا

📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

افشين علا

27 Oct, 20:14


🔸با اجازه از روح بلند پروین اعتصامی🔸

شعر طنز

"سیس" یک روز طعنه زد به "پزشک"
چهره‌ی کشورت چه مخدوش است!

من ندانم پزشکیان عزیز
چه به او گفت؟ چون‌ خطاپوش است

باید اما به او چنین می‌گفت:
نه که عالم به مصر مدهوش است؟!

روی خود دیده‌ای در آئینه؟
فکر کردی شبیه گوگوش است؟

عیب‌ ایران مکن که در سنجش
عیب‌هایت فراتر از هوش است

همه دانند، آن‌ چه از ایران
غربیان گفته‌اند پاپوش است

آن که از او به خویش می‌لرزی
صید ایرانیان چو خرگوش است

"خویشتن بی‌سبب بزرگ مکن"
ننگ سازش تو را چو بر دوش است

شرم باید کنی که با غزه
مصر همسایه است و خاموش است

غاصب قدس، شیر شد از بس
پیش او دولت شما موش است

گوش مصر از غریو او کر شد
خنده‌ات لیک تا بناگوش است

تو گر از لات‌های قاهره‌ای
رو‌به‌روی تو بچه‌ی شوش است

اقتدار شما که پوشالی است
چهره‌تان مثل عکس، روتوش است

سرنگون می‌شوید هر دو سه سال
بس که اوضاع مصر مغشوش است

غرق فقر است و قرض و بیکاری
گرچه با غربیان هم‌آغوش است

آن چه از مصر مانده، جز اهرام
چون بنایی بسازبفروش است!

افشین علا✍🏻
آبان ۱۴۰۳

📚کانال رسمی افشین علا
@afshinala

افشين علا

27 Oct, 19:08


https://eghtesaad24.ir/fa/news/265263/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%DB%B8%DB%B1-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%DB%8C%D8%AE%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

افشين علا

26 Oct, 12:37


🔹سخنی با ملت و حاکمیت🔹

دیشب که ما بی‌اعتنا به ترقه‌بازی‌های دشمن، آسوده در خواب بودیم یا بیدار بودیم و از سر کنجکاوی، اخبار را رصد می‌کردیم، دو سرو رشید ارتش ایران برای حفظ همین آسودگی خاطر، به خون خفتند. جا دارد تمام‌قد به احترام‌شان بایستیم، خاک پایشان را توتیای دیدگان کنیم و دست بازماندگان داغدارشان را ببوسیم. زبانم لال باد اگر بخواهم ضایعه‌ی شهادت این دو پاره‌ی تن را کوچک انگارم. بی‌شک در زمان مناسب، انتقام خون این جگرگوشه‌ها از دشمن جانی گرفته خواهد شد. اما شکست مفتضحانه‌‌ی جلاد تل‌آویو در حملات دیشب، بار دیگر امنیت و اقتدار کم‌نظیر میهن‌مان را به ایرانیان و جهانیان ثابت کرد. کافی‌است شاخ و شانه کشیدن‌های چند هفته‌ی اخیر مقامات کودک‌کش صهیونیست را به یاد بیاوریم که وعده‌ی ضربه‌ای ویرانگر و خانمان‌سوز به ایران را می‌دادند. شاید همه‌ی ما باور کرده بودیم که این بار خطری بزرگ در راه است و فاجعه‌ای عظیم در کمین ماست. اما همان‌طور که رسانه‌های بیگانه هم اعتراف کردند، حملات این غده‌ی سرطانی به پیکره‌ی پولادین ایران اسلامی به قدری ضعیف و نمایشی بود که اسباب مضحکه‌ی افکار عمومی و اعتراض مخالفان صهیونیست نتانیاهو را فراهم ساخت. البته نکته‌ای که نباید از آن غافل بود هوشیاری نظامیان عزیز و قدرت پدافندی آنان است که به‌موقع توانست بسیاری از این مگس‌های مهاجم را در هوا نابود کند. به دلاورمردان ارتش و سپاه دست‌مریزاد می‌گویم و در برابر عظمت ایثارشان سر تعظیم فرود می‌آورم. از هم‌وطنان عزیز نیز به‌ویژه جوانان با هر تفکر و گرایشی تقاضا می‌کنم با وجود همه‌ی سختی‌ها و تلخ‌کامی‌ها، در چنین روزی به ریسمان محکم وحدت و یکپارچگی چنگ بزنند و به اقتدار جهانی و امنیت داخلی کشورمان افتخار کنند. فراموش نکنیم اختلاف نظرهای ما در فضای حقیقی و مجازی اعم از دعوا بر سر مخالفت یا موافقت با نظام، تمکین یا عدم تمکین به پوشش اسلامی بانوان، دفاع از فیلترینگ یا اصرار بر رفع آن، مشکلات معیشتی و... همه و همه در سایه‌ی امنیتی قابل طرح است که ایران عزیز در سال‌های اخیر با همت دانشمندان و رزمندگان خود به آن دست یافته است. از ارکان حاکمیت نیز خواهش می‌کنم به شکرانه‌ی همدلی و احساس غرور جمعی ملت ایران، مطالبات به‌حق اقشار رنج‌دیده و ناراضی را جدی بگیرند و با مهر و رواداری بیشتر به خواسته‌های این ملت صبور و جوانان نجیب بنگرند. بدون شک، ایجاد همدلی و بازگشت اعتماد بین آحاد ملت و حاکمیت بیش از هر حمله‌ی موشکی به دشمنان تشنه به خون ما سیلی خواهد زد. پاینده باد ايران

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

25 Oct, 13:52


🔺جزایر سه‌گانه🔺

ای که خواهی خاک ایران را از این پیکر، جدا
پای خود کج نه که گردد پیکرت از سر جدا

پیش از این کندند حوثی‌ها نخ تنبان تو
تنب‌ها را کی توانی کرد از پیکر جدا؟

خاک بوموسی دم شیر است گر بازی کنی
طعمه‌ی او می‌شوی صحرا جدا بندر جدا

آن زمان طی شد که با دست خبیث انگلیس
از گلوی فارس شد بحرین چون گوهر جدا

طی شد آن دوران که در کابین‌تان آورد غرب
خاک ایران را و شد از مادر این دختر جدا

باز دست از پا خطا کردید اگر، خواهید دید
گشت خاتون به یغما رفته از شوهر جدا

دیگر ایران چون شما نودولتان، بازیچه نیست
تار مویی از تنش کی می‌شود دیگر جدا

یادتان باشد چه‌ها کردید در دوران جنگ
یک نفس اما نشد این ملت از سنگر جدا

پول‌ها دادید تا صدام گیرد خاک فارس
هشت سال از این عقاب اما نشد یک پر جدا

هرچه بود او مرد میدان بود و جنگ اما شما
بوده‌اید آیا چو طفلان یک شب از مادر جدا؟

چون شغالان تهمت اشغال بر ما می‌زنید
قدس را وقتی که مغرب کرد از خاور جدا

گر تو مردی خاک اعراب از کف صهیون درآر
تا به کی بیت‌المقدس چون سر از افسر جدا؟

تا به کی در غزه خون کودک و زن بر زمین؟
کی شوی ای شیخ! از هم‌خوابه در بستر جدا؟

غیرت تازی چه شد؟ آن شهره در تاریخ کو؟
تا کند از خاور و از باختر، کشور جدا

بین اعراب آیتی چون حیدر کرار کو
تا کند دروازه را از قلعه‌ی خیبر جدا

نوکر دیو تل‌آویوید آخر تا به کی؟
جان‌تان کی می‌شود آخر ز یکدیگر جدا

کینه از ایرانیان دارید همچون اشتری
کز لجاجت راه خود را کرده از معبر جدا

گر نبود ایران، همین صهیون ز اردن تا حجاز
خاک‌تان را از شما می‌کرد سرتاسر جدا

گر سلیمانی نبود ای جمله داعش‌پروران
در حرم می‌گشت از ناموس‌تان معجر جدا

شیر حزب‌الله اگر در خطه‌ی لبنان نبود
دیو می‌بلعیدتان کشور جدا لشکر جدا

کینه دارید از حماس اما اگر یحیی نبود
واژه‌ی مردانگی می‌گشت از دفتر جدا

تا توانستید بد گفتید و ایران صبر کرد
کی شود زین طعنه‌ها سلمان ز پیغمبر جدا

تکیه بر عهد اروپا یا به روس و چین خطاست
در خطرها می‌شود ارباب، از نوکر جدا

یا خود این دندان لق را در بیارید از دهان
یا کنیم از حلق‌تان آن را به یک نشتر جدا

ای شیوخ سفله! ایران در پی صلح است، لیک
چون‌که جنگ افتد نخواهد گشت خشک از تر جدا

الغرض خواب جزایر را ز سر بیرون کنید
این نگین هرگز نخواهد شد ز انگشتر جدا

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

24 Oct, 11:12


🔹صف دین🔹

به جبین بگشا گره از چین‌ها
که تو را باشد پر شاهین‌ها

تو نه از خاکی که ز افلاکی
به فلک رو کن نه به بالین‌ها

مهراس از شب که سحر، ظاهر
شده پاورچین لب پرچین‌ها

رسد آن روزی که به خاک افتد
سر جلادان به تبرزین‌ها

همگی دشمن شده با صهیون
همه ملت‌ها همه آئین‌ها

سپهی خیزد ز بنی‌هاشم
چو تنی زآنان فتد از زین‌ها

نکنی تلخی! که خوشند اکنون
همه فرهادان برِ شیرین‌ها

ز شدائد کن به فرج، دل‌خوش
که طبیب آید پی تسکین‌ها

تو مباش ای دل ز دعا غافل
که جهان دارد به لب، آمین‌ها

خللی بر ما نرسد زین غم
صف دین دارد صفی‌الدین‌ها

افشین علا
🗓️آبان ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

23 Oct, 05:11


🩸یاقوت سرخ🩸

جدیدترین اثر تولیدی گروه هم‌آوایی انوارالهدی قم

🔹شعر عربی: نشوان الغولی
🔹شعر فارسی: افشین علا

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

22 Oct, 04:59


👹شیشه‌ی عمر دیو


دیو کودک‌کشی در فلسطین
در پی کشتن کودکان است
روز و شب در خیابان و خانه
در کمین تن کودکان است

یک شب از دست این دیو وحشی
بچه‌ها خواب راحت ندارند
دم به دم می‌پرند از دل خواب
لحظه‌ای استراحت ندارند

کشته و زخمی و بی‌پناهند
شاپرک‌های مظلوم غزه
بمب می‌ریزد از آسمان‌ها
بر سر طفل معصوم غزه

ای خدا بچه‌های فلسطین
نان ندارند، دارو ندارند
مثل آهو اسیرند و راهی
رو به این سو و آن سو ندارند

غزه زخمی است اما کسی نیست
تا مداوا کند پیکرش را
کودک غزه مادر ندارد
تا به دامن بگیرد سرش را

با که می‌جنگی ای دیو صهیون؟
بچه‌ها بمب و موشک ندارند
زیر آوار وقت شهادت
در بغل، جز عروسک ندارند

می‌رسد روزی اما که در قدس
بشکند شیشه‌ی عمرت ای دیو
کودک غزه! طاقت بیاور
می‌رسد روز محو تل‌آویو



✍🏻افشین علا
آبان ۱۴۰۳

📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

افشين علا

21 Oct, 15:34


🔹بر چهره‌ی وقار🔹

ما کیستیم؟ خیل ملامت کشیده‌ای
در کنج خویش، گوشه‌ی عزلت گزیده‌ای

گاه ایستاده‌ایم چو شمعی میان جمع
گاهی فتاده‌ایم چو اشک چکیده‌ای

دوران چو ما ندیده و ما را نشانده است
با مردمان تازه به دوران رسیده‌ای

در قد و در قواره‌ی ما نیست مدعی
با قامت ز بار تعلق، خمیده‌ای

ما را چه حاجت است به این نور چشمیان؟
وقتی ادب ندیده چو ما نور دیده‌ای

سرخی اگرچه رفته ز رخسار، مانده‌ایم
بر چهره‌ی وقار، چو خون دویده‌ای

ای روزگار! حرمت ما را نگاه دار
زیرا تو نیز گرمی و سردی چشیده‌ای

فردا که قدر ما بشناسی چه مانده است
از ما به جز غریب به گور آرمیده‌ای؟

✍🏻افشین علا
🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

19 Oct, 05:56


🔺شیر خونین‌یال🔺

داد باران این خبر با غرش رگبارها:
عاقبت کشتند شیر غزه را تاتارها

گرچه چون نی در خروش آمد جهان از داغ او
تا ابد پیچد نفیرش در دل نیزارها

شد فلک، مبهوت شیر خفته و بر نعش او
حال عالم را به هم زد زوزه‌ی کفتارها

خود پی این بود عمری، چون‌که می‌دانست نیست
جز شهادت، جامه‌ای زیبنده‌ی سردارها

قاتلان از کشته‌اش ترسان، ولی آسوده بود
در دل ویرانه‌‌ حتی چون سپه‌سالارها

خون او هرچند یاقوتی است بر تاج حماس
لکه‌ی ننگی است بر دامان سازشکارها

سرزمین نخل و زیتون سر نخواهد کرد خم
تا ز خاک قدس خیزد میثم تمارها

آرزویم این‌چنین مرگی است با چشمان باز
مست خوابی ناز چون او در دل آوارها

شیر خونین‌یال من! از غرش مردانه‌ات
باختر لرزید با انبوه جنگ‌افزارها

زنده‌ی جاویدی اما خیل غاصب، روز و شب
خفته در تابوت هر آژیر، چون مردارها

روی هم فردا تلنبار است نعش غاصبان
غرب وحشی! هرچه داری رو کن از انبارها

کربلا را کرده‌ای تکرار، اما دیر نیست
تا بیفتی عاقبت در پنجه‌ی مختارها

در فلسطین، سنگ‌ها مشتاق سر کوبیدن‌اند
تا برون آریم از سوراخ صهیون، مارها

دارتان خواهد شد این سروی که آبش داده‌اند
خون قاسم‌ها، حسن‌ها، هنیه‌ها، سنوارها

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/n98433

افشين علا

17 Oct, 06:01


بگو به امین

به رغم زخم زبان‌ها به غم، عنان ندهم
ز کف، قرار خود از طعن طاعنان ندهم

رفیق عهدشکن! از تو کمترم آری
اگر که بر سر پیمان خویش جان ندهم

اگر چه صورتم از سیلی خودی سرخ است
چراغ سبز به بیگانگان نشان ندهم

به خیمه‌گه چو شبیخون بی‌امان زده خصم
ز تیربار کلامم به او امان ندهم

به رغم این همه تحریم، پیش چشم عدو
ز بیم، پرچم تسلیم را تکان ندهم

سبک‌سرانه چو پیران طالب تمجید
زمام عقل به تأیید هر جوان ندهم

بس است خوردن نیش از شکاف‌ها یک بار
دوباره در دهن مار، امتحان ندهم

رهین باور خویشم! هر آن چه خواهی گو
که دل به خشم و خوشایند این و آن ندهم

به رغم تازه به دوران رسیدگان حریص
مقام فقر به سرمایه‌ی جهان ندهم

زمین اگر همه دشمن شود، بگو به “امین”
که دست زخمی او را به آسمان ندهم

✍🏻افشین علا

📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

افشين علا

15 Oct, 18:17


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از خواندن شعر اخیر افشین علا پیرامون حماسه‌ی جمعه‌ی نصر، خطاب به ایشان نوشته‌اند:
"قوی، زیبا و استادانه است. کاش شأن نزولش این حقیر نبودم. به هرحال وظیفه داشتم تشکر کنم."

🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

14 Oct, 13:41


🔻زاده‌ی بیشه‌ی البرز

نظر از روی طمع سوی بزرگانم نیست
ترسی از زوزه و از پوزه‌ی گرگانم نیست

از پدر برده‌ام این ارث که از سیلی خویش
سُرخم اما سر خم پیش بزرگانم نیست

داده شیرم زنی از دوده‌ی پاکان که نیاز
به فلان شخص و فلان منصب و ارگانم نیست

زاده‌ی بیشه‌ی البرزم و از ریشه سترگ
وحشت تازه‌ستبران و سترگانم نیست

طبرستانی‌ام و نوری‌ام و خاک بهشت
خوش‌تر از رامسر و ساری و گرگانم نیست

اگر از سوی بزرگان نظر لطف به ماست
نظر از روی طمع سوی بزرگانم نیست


✍🏻افشين علا

📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

افشين علا

13 Oct, 15:52


🧚‍♂️دولت افتادگی

از مادرم آموخته‌ام سادگی‌ام را
یک‌رنگی و سرسختی و آزادگی‌ام را

صد عقل عمیق و دل پیچیده بباید
تا درک کند کیفیت سادگی‌ام را

 سوگند به عالم که به عالم نفروشم
ارث پدرم جرأتم استادگی‌ام را

 ساقی! اگرم تا پر عنقا برسانی
از کف ندهم دولت افتادگی‌ام را

 عمری‌ست که شرمنده شد از زندگی‌ام، مرگ
چون دید به شوق سفر، آمادگی‌ام را

دل نیست زبان نیست قلم نیست توان نیست
تا شرح دهم این همه دل‌دادگی‌ام را 

✍🏻افشین علا

📚کانال رسمی افشین علا

💎 @afshinala 💎

افشين علا

11 Oct, 10:27


🔹به مناسبت روز بزرگداشت حافظ🔹

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

🍀آدرس اینستاگرام ساقی ملکیان👇
Instagram.com/saghi.malekian

افشين علا

10 Oct, 14:46


🦋بزم فرشتگان در بیمارستان مفید🦋

روزگار غریبی است. بسیاری از پیران برای لقمه‌ای نان مجبورند با کمر خميده کار کنند. بسیاری از جوانان نیز با وجود آن‌که تمام امید و آرزویشان یک چهاردیواری امن و اندکی پول توی جیبی است، یا بیکارند یا دستمزدی که پس از یک ماه دوندگی می‌گیرند، از خرج یک ساعت خوشگذرانی برخی ازمابهتران‌ هم کمتر است. اجاره‌ها سر به فلک کشیده است. یک دست لباس، یک جفت کفش، یا قدری گوشت که مزه‌اش ساعتی در دهان بماند، برای بسیاری از خانواده‌ها به رؤیا تبدیل شده است. پدرها خشمگین و شرمنده‌اند. مادرها غمگین و نگران، در خفا اشک می‌ریزند. بسیار دخترکان معصوم، پیوستن به سراب آرزوها در کوچه و خیابان را به حفظ حریم پاک و گوهر مقدس‌شان ترجیح داده‌اند. همان‌طور که بسیار پسران نازنین در انتقام از جریحه‌دار شدن غرورشان با شلوارهای پاره و بازوان خالکوبی شده، بر سنگ‌فرش آینده‌ای که پیش روی‌ خود نمی‌بینند، پرسه می‌زنند و سیگار می‌کشند. پشت شلوغی شهرها، بغض سنگینی نهفته و روستاها در سکوتی ملال‌آور خمیازه می‌کشند...
این‌ها همه درد است. اما امید هم کم نیست. به همه‌ی این آرزوها -هرچند محال به نظر بیاید- می‌توان رسید. همه‌ی این دردها چاره دارد. ولو در درازمدت، ولو دیر و دور. اما امان از دردهایی که چاره ندارند. باید هر آن به خدا پناه ببریم از ابتلا به این دردهای بی‌درمان. در این میان چه دردی طاقت‌سوزتر از غم ابتلای فرزند به مرضی لاعلاج؟! آن‌وقت است که انسان از خدا می‌خواهد غم نان و لباس و کاشانه را بدهد، اما این درد را بگیرد. حتی تصورش هم سخت است. پدران و مادران حتی تحمل این‌ را ندارند که ببینند پشه‌ای بر گونه‌ی پسرک یا دخترک دلبندشان نشسته و می‌خواهد نیشی به او بزند. چه برسد به آن‌که مرضی لاعلاج بر جسم نازک جگرگوشه‌شان پنجه بیندازد! اما آن‌چه که ما از تصورش هم عاجزیم، واقعیتی است به تلخی نیش تمام مارهای عالم که بر جگر بسیار پدران و مادران نشسته است. عزیزانی که جگرگوشه‌هایشان پیش چشم‌شان از درد به خود می‌پیچند، فریاد می‌زنند، ناله می‌کنند و ذره‌ذره آب می‌شوند. اما کاری از دست آنها ساخته نیست. اگر حجم اندوه طاقت‌سوزی را که بر قلب و شانه‌های این زنان و مردان سنگینی می‌کند، در یک کفه بگذاریم و در کفه‌ی دیگر تمام کوه‌های عالم را، کدام‌یک سنگین‌تر است؟ به یقین، غم ابتلای جگرگوشه! که به قول نیما:
نازک‌آرای تن ساق گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می‌شکند...
این‌همه از درد گفتم، بگذارید از امید هم بگویم. بی‌شک خداوند این نونهالان رنج‌دیده و پدران و مادران دردمندشان را فراموش نمی‌کند. اگر درد می‌دهد، درمان نیز می‌فرستد. اگر ساقه‌های ترد قامت این نونهالان و درخت خمیده‌ی تن والدین را با تندباد ابتلا می‌آزماید، بارش رحمت خود را نیز از آنان دریغ نمی‌کند. اما این باران را از ابر سخاوت و ایثاری فرو می‌بارد که در دست‌های بندگان برگزیده‌ی اوست. ازجمله پزشکان، پرستاران و همه‌ی کارکنان کادر درمان که طبیبانه به بالین این جگرگوشه‌گان می‌شتابند و برای تسکین جان دردمند آنان شب و روز نمی‌شناسند. به اضافه‌ی خیل نیکوکارانی که در این کمبودها و گرانی‌ها با کمک مالی خود به مراکز درمانی، حلقه‌های اشک شوق را زینت چشم فرشتگان الهی می‌کنند. به‌راستی چه احسانی زیباتر و برازنده‌تر از این که کودکان بیمار را چون فرزندان خود بدانیم و به یاری‌شان بشتابیم؟ و کدام پاداش با اجری که خدای شاهد و ناظر به این گروه از بندگان خود عطا خواهد کرد، برابری می‌کند؟ که خود فرمود: هل جزاءالاحسان الا الاحسان؟
بیاییم در فرو نشاندن شعله‌های درد و اندوه از جسم و جان فرزندان بیمار این آب و خاک، از هم پیشی بگیریم. بی‌شک یکی از نمادهای درخشان‌ درمان کودکان در روزگار ما بیمارستان مفید در قلب پایتخت ایران است. بهشتی که فرشتگان سفیدپوش در آن به التیام دردهای لاعلاج بچه‌های معصوم مشغول‌اند. عزیزانی که از خواب و خوراک و راحت خود گذشته‌اند و تنها به درمان درد کودکان و التیام زخم والدین‌شان می‌اندیشند. اما کیست که نداند کمبودها و مشکلات، با جان خسته‌ی آنان چه‌ها که نمی‌کند! بیاییم به یاری این برگزیدگان عالم بشتابیم و ما نیز با کمک‌های مالی خود در بزم عاشقانه‌ای که پروردگار مهربان در دنیا و آخرت برایشان مهيا کرده است، شرکت کنیم.از همه‌ی عزیزانی که استطاعت مالی دارند برای سهیم شدن در این اجر بی‌مثال دنیوی و اخروی دعوت می‌کنم. قرار ما: کمک مالی به خزانه‌ی پاک بیمارستان مفید.

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

09 Oct, 14:18


🔶من خاك بودم!🔶


"آیا خدایت نیستم؟" این سان خطابم کرد
گفتم که هستی! باده در جام شرابم کرد

نام مرا در زمره‌ی "قالوا بلی" گنجاند
با بنده اش مأنوس شد، "انسان" خطابم کرد

این جان بی مقدار را قابل چرا دانست؟!
من خاک بودم، ذره بودم، آفتابم کرد

من نیست بودم، شهد هستی را به کامم ریخت
هم مست، هم هشیار، هم بیدار و خوابم کرد

من هیچ بودم، پوچ بودم، معنی ام بخشید
آمیخت با آب و گلم، مضمون نابم کرد

درمانده بودم، لنگ بودم، رفتنم آموخت
در چابکی با جبرئیلش هم رکابم کرد

جان مرا با عشق خود آباد کرد اما
در دام شیطان چون که افتادم خرابم کرد

گاهی به خلوتگاه خود در خانه راهم داد
هر قدر اما در زدم گاهی جوابم کرد!

گاهی نوازش کرد با آیات رحمانی
گاهی ولیکن با همان قرآن عتابم کرد

با هر گناه تازه می پرسم مرا بخشید؟
یا از ازل مشمول آیات عذابم کرد؟

آخر چه دید از من که بهر دوستی با خود
در بین مخلوقات عالم انتخابم کرد؟!

می شد که حیوان یا علف یا سنگ باشم من
آخر نفهمیدم چه شد "آدم" حسابم کرد؟!


✍🏻افشین علا



✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala

افشين علا

07 Oct, 17:55


🇮🇷آن جمعه‌ی بشکوه🇮🇷

ای خطبه‌ی غرای تو چون آب بر آتش
تسکین دل سوته‌ی اصحاب بر آتش

شد هیمنه‌ی خصم در آن جمعه‌ی بشکوه
چون دود ز جمعیت احباب بر آتش

یکپارچه در سوز و گداز آمده بودند
تا روی تو بینند چو مهتاب بر آتش

ای پیر جوان‌بخت! ز آهنگ نمازت
مانند سپندی شده محراب بر آتش

بر چیرگی‌ات در سخن، اعدا متحیر
چون خیرگی کرمک شبتاب بر آتش

خنیاگر صهیون نگر از نطق بلیغت
افکنده ز کف، آلت و مضراب بر آتش

فهماند کلام تو به صیاد جهان‌خوار
ماهی نشود صید ز قلاب بر آتش

از شش جهت افروخت شرر، جانی غاصب
زین رو شده بریان، خود قصاب بر آتش

ما چون تو اگر سوخته‌ایم از غم یاران
گشتیم بهاور چو زر ناب بر آتش

تصویر "حسن" شیر عرب، حک شده بر عرش
هرگز نتوان سوختن این قاب بر آتش

دست از تو نداریم، اگر پا بگذارند
بسیار سران از پی ارباب بر آتش

فردا چو بسوزند عجب نیست که امروز
کردند بنا کاخ خود، اعراب بر آتش

ای پیر! هوادار توأم چون‌که در این راه
بیداری و بس قافله در خواب بر آتش

دل کنده‌ام از راست و چپ یکسره، چون تو
بر خندق سلمانی و احزاب بر آتش

از بغض تو بر گرده‌ی ما دشنه‌ی دشنام
بسیار زند سفله چو تنداب بر آتش

خفاش چه داند ز چه در چرخشم ای دوست
گرد تو چو پروانه‌ی بی‌تاب بر آتش

از طعن رقیبان به فلاخن، چو خلیلم
در باغ گل افتاده ز پرتاب بر آتش

بگذار حسودم بزند طعنه که افتاد
زین شعر تر و تازه و شاداب بر آتش



✍🏻افشین علا
مهر ۱۴۰۳

📚کانال رسمی افشین علا
@afshinala




https://B2n.ir/d54498

افشين علا

05 Oct, 17:17


▪️به روح پاک شهید عباس نیل‌فروشان▪️

چون رود، بی‌صدا و خروشان بود
مانند چشمه، ساکت و جوشان بود

عمری چو نخل، پرثمر و خالی
از نخوت افاده فروشان بود

می‌سوخت بی‌امان که بیاساییم
یک عمر، شمع جمع خموشان بود

آرام و سربه‌زیر ولی چون شیر
کابوس شام تیره‌ی موشان بود

با ساقی الست چو پیمان بست
بر عهد خویش محکم و کوشان بود

مجنون‌صفت به کوه و بیابان زد
چون ابرها ز خانه به دوشان بود

گهواره‌‌ی وطن که رهید از موج
مدیون عزم نیل‌فروشان بود

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

04 Oct, 18:51


🍀حضور در برنامه‌ی همشاگردی سلام🍀

به مناسبت بازگشایی مدارس
شبکه‌ی آموزش سیما

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

03 Oct, 14:05


🍁پاییز🍁

باز هم پاييز در کف، سینی و قندان گرفت
چای خوردن زير باران لطف صدچندان گرفت

عالم تفتیده از چنگال تابستان رهید
ديو گرما صيد سرما شد ره زندان گرفت

گرچه در جوش و خروش آیند مردم در بهار
رونقی بیش از بهاران، خلوت رندان گرفت

دختر پاییز تا طرحی دراندازد ز نو
کلک سحرآمیز در کف، چون هنرمندان گرفت

تا که از یاران، پذيرایی كند با روی خوش
روكشی از زر به شوق خنده بر دندان گرفت

سفره‌ی رنگين مهيا كرد و از بازار فصل
سيب و نارنج و انار و پسته‌ی خندان گرفت

تا شود آماده بر اندام دی، تور عروس
در ميان بيشه‌ها آذر، حنابندان گرفت

شاد زی ایران! به لطف مطرب باران که ضرب
بر فراز زاگرس‌ها و دماوندان گرفت

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

افشين علا

02 Oct, 15:36


تقدیم به روح بلند شهید تهرانی مقدم

🔹جای تو بود خالی🔹

دیشب که شد تل‌آویو یکباره چون جهنم
پائیز شد در ایران مثل بهار، خرم

سید حسن به قاسم تبریک گفت در عرش
مهمان ما هنیه شد شادمان و من هم

آمد به شور و جنبش کشمیر تا مراکش
شد قدس غرق جوشش لبنان رها شد از غم

آمد به صحن اقصی گویی براق دیگر
معراج شد مکرر احزاب شد مجسم

سوراخ موش پر شد از جانیان صهیون
شیران به بام رفتند اما به‌سان پرچم

خشم سپاه و ارتش ناگه گرفت بارش
کاخ سفید لرزید زان غرش دمادم

شد گرز رستم و گیو آوار بر سر دیو
کودک‌کش تل‌آویو دیشب گرفت ماتم

موشک گداخت از دور جان شیوخ مزدور
اما گذاشت چون نور بر زخم غزه، مرهم

شد روز مرگ صهیون نزدیک‌تر به تقویم
شد بیشتر فلسطین بر عزم خود مصمم

اما در این حوالی جای تو بود خالی
هرچند شاهدی خود بر ما و اهل عالم

یک دم به خواب شیرین بردار سر ز بالین
تا قد خصم بینی مانند گنبدش خم

بذری که کاشت دستت امروز شد شکوفا
ای باغبان! نهالت شد مثل سرو، محکم

بر روح پرفتوحت شد ملتی دعاگو
آن‌سان که از تو راضی است روح رسول خاتم

ایران، صلابتش را تهران مهابتش را
مدیون توست آری تهرانی مقدم!

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
▪️کانال اشعار و مطالب افشین علا▪️

https://B2n.ir/r03405

افشين علا

01 Oct, 09:10


بنیامین نتانیاهو در پیامی به مردم ایران گفت: زمان "آزادی" آنها زودتر از آنچه تصور می‌کنند، فرا می‌رسد!

🔹تو یکی، خامش!🔹

پیکی ز جانب مگسی سرخوش
آمد به سوی مملکت کورش!

وز‌ وز کنان، نوید رهایی داد
یاللعجب که شد مگسی چاوش!

با او بگو: پس از مصی و مریم
حالا شدی تو منجی ایران؟‌ هش!

گیرم که مردمان، همه ناراضی
اما در این میان تو یکی، خامش!

افتاده بر تن تو مگر خارش؟
خواهد دلت چو میخ مگر چکش؟

تنها تو ای یهودی سرگردان
کم بودی این وسط که رسیدی خوش!

بیچاره مردمی که پناه آرند
بر تو حرام‌زاده‌ی کودک‌کش!

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
▪️کانال اشعار و مطالب افشین علا▪️

افشين علا

30 Sep, 06:17


▪️خورشید نصر▪️

چون بر فراز بام شهادت طلوع کرد
تقویم فصل تازه‌ی خود را شروع کرد

خفاش را بگو که شهادت غروب نیست
خورشید نصر تازه به لبنان طلوع کرد

با قاتلش بگو که رقم زد هلاک خویش
زالو اگر ز خون یلان سد جوع کرد

نازم به قامتی که چو افتاد خم نشد
خود در قیام بود و هم‌اینک رکوع کرد

اسلام با صلابت رزمش به اوج رفت
تاریخ در برابر عزمش خضوع کرد

بیروت شاخه‌ای ز نهال بهشت بود
پس سوی اصل پر زد و ترک فروع کرد

لله گفت چون ازلی بود عهد او
انا الیه خواند و به مقصد رجوع کرد

تنها نه در برابر او دره‌ی بقاع
هر قله‌ای که خاست ز لبنان، خشوع کرد

عمری شهید زیست که طاقت بیاوریم
آری علاج واقعه قبل از وقوع کرد

افشین علا
🗓️مهر ۱۴۰۳

🆔 @afshinala
▪️کانال اشعار و مطالب افشین علا▪️