Neueste Beiträge von ادب‌سار (@adabsar) auf Telegram

ادب‌سار Telegram-Beiträge

ادب‌سار
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
14,883 Abonnenten
5,063 Fotos
123 Videos
Zuletzt aktualisiert 06.03.2025 03:26

Der neueste Inhalt, der von ادب‌سار auf Telegram geteilt wurde.

ادب‌سار

05 Mar, 09:35

455


آرشیو کشف‌شده از
#رادیو و #تلویزیون سابق

شامل صفحات گرامافون، ریل‌ها، کاست‌ها و فیلم‌های نایاب و عکس‌های خوانندگان


🔻🔻🔻🔻
https://t.me/+SU2QFV7hJJ8O-hrQ
https://t.me/+SU2QFV7hJJ8O-hrQ
https://t.me/+SU2QFV7hJJ8O-hrQ
ادب‌سار

02 Mar, 08:34

392


🐦دیگه ۳ ساعت تو گوگل دنبال آهنگ نگرد!!

هرچی آهنگ میخوای ۵ ثانیه‌ای اینجا
پیدا میکنی👇
دانلود سریع آهنگ🐦
دانلود سریع آهنگ🐦


https://t.me/+UPCDgMVbcRd2WV8f
ادب‌سار

01 Mar, 15:51

2,106

🌧 جشن وخشنکام؛ جشن ستایش آمودریا


🌧 «جشن وخشنکام» در آبان‌روز از اسپندماه برابر با دهم اسپند در ستایش آمودریا (رود جیهون) و بیشتر در سرزمین‌های اَپاختَر خورآیی (شمال شرقی) ایران پهناور برگزار می‌شد.

🌧 در کرانه‌ی خورآیی (شرقی) خراسان بزرگ یا سرزمین آفتاب دو رود بزرگ روان بود که گاه به نام‌های سيهون و جيهون خوانده می‌شدند و سرزمین‌های آن سوی آن‌ها را فرارود یا ورارود (ماورا‌ءالنهر) می‌نامیدند. نام کهن آن‌ها آمودریا و سيردريا بود. آمودریا در گذشته مرز ایران و توران بود. این رود نزد مردم و فرمانروایان ایران ارزش و جایگاه ویژه‌ای داشت چرا که ایرانیان باستان همواره ارجدان آب و زیست‌بوم بودند.

🌧 آمودريا با نام آب‌پنج یا پنج‌آب از کوهستان‌های پامیر (بلندی‌های هُکَر در اوستا) سرچشمه می‌گیرد. این رود در گذشته‌های دور به دریای کاسپین (دریای فراخکرت در اوستا) سرازیر می‌شد. ولی امروز به دریاچه‌ی آرال می‌ریزد.

🌧 نام #وخشنکام از رود وخش یا سرخ‌آب که بزرگترین شاخه‌ی آمودریاست گرفته شده است.
ابوریحان بیرونی وخشنکام را فرشته‌ی جیهون می‌دانست که در پیوند با آناهیتا ایزدبانوی آب یا شاید نمود دیگری از آناهید یا آناهیتا بود. از آیین‌های این جشن هیچ گواهی برای ما نمانده است. گفته می‌شود وخشنکام جشنی در پیوند با #اسپندگان و شادی سبز و بارور شدن زمین هم بود.

🌧 آمودریا بزرگترين، پرآب‌ترين، بلندترین و پهن‌ترين رود همه‌ی سرزمين‌های ايران و آسیای میانه بود و در گذرگاه بیش از ۲۵۰۰ گز(متر)ی خود از رودها، دریاچه‌ها، تالاب‌ها و آبشارهای بسياری برخوردار می‌شود.
رود وخش که از آسیای میانه و کشور تاجیکستان سرچشمه می‌گیرد، به آمودریا می‌ریخت. امروز در تاجیکستان بر آن آب‌بند زده‌اند.

🌧 آمو، آموی، آمویَه، آبِهی، آب‌بِهی، بِه‌رود، وِه‌رود، وخشو، وخشاب، جیهون، مولیان و جوی مولیان نام‌های دیگر آمودریا در گذر زمان بوده‌اند. در روزگار هخامنشیان به آن وخاب می‌گفتند.


⚡️ افسانه‌ی نبرد ایزد باران و دیو خشکسالی بر فراز دریای فراخکرت/فراخکرد را بخوانید:
t.me/AdabSar/6609

☔️ افسانه‌ی آناهیتا، ایزدبانوی آب‌ها را بخوانید:
t.me/AdabSar/8874
t.me/AdabSar/4912


📜 سروده‌ای از #رودکی با جستار آمودریا:

بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی

ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی

آب جیهون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی

ای بخارا! شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی

میر ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی

آفرین و مدح سود آید همی
گر به گنج اندر زیان آید همی!


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_وخشنکام

🏖🏝 @AdabSar
ادب‌سار

01 Mar, 04:34

4,098

بباید درِ پادشاهی سپاه
سپاهی درِ گنج دارد نگاه

اگر گنجت آباد داری به داد
تو از گنج شاد و سپاه از تو شاد

سلیحت در آرایشِ خویش دار
سزد کِت شبِ تیره آید به کار

بس ایمن مشو بر نگهدارِ خویش
چو ایمن شدی راست کن کارِ خویش

سرانجام مرگ آیدت بی‌گمان
اگر تیره‌ای گر چراغِ جهان
#شاهنامه #فردوسی

باشد که:
به کامِ تو گردد سراسر سخن


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
ادب‌سار

28 Feb, 12:59

1,746


اگر از عرش (ارگ) افتد کس، امید زیستن دارد
کسی کز طاق (تاک) دل اُفتاد، از جا برنمی‌خیزد


#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی

@AdabSar
ادب‌سار

26 Feb, 11:01

2,239

🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻«سرطان» واژه‌ای بیگانه است که در زبان پارسی به چند چم به‌کار می‌رود:
- از بیماری‌ها: Cancer، چَنگار، دُژبافت
- از جانوران: Crab، خرچنگ، کَرچنگ
- از ماه‌ها: تیر
🔻سرطان بحری= خرچنگ دریایی
🔻سرطان نهری= خرچنگ رودی
🔻سرطان خون= Leukemia، خون‌چَنگار، چَنگارِ خون
🔻سرطان‌زا= چَنگارزا، مایه‌ی دُژبافتی
🔻راس‌السرطان= سر چَنگار
🔻غده‌ی سرطانی= توده‌ی چَنگاری

نمونه:
🔺سرطان، تکثیر بی‌رویۀ سلول‌ها به سبب جهش ژنتیکی و دست‌اندازی به بافت‌های مجاور است که باعث اختلال در عملکرد آن بافت می‌شود=
چَنگار، افزونی بی‌رویه‌ی یاخته‌ها به رایَن جهش زَکَیکی و دست‌اندازی به بافت‌های کناری است که مایه‌ی آشفتگی در کارکرد آن بافت می‌شود


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#سرطان #Cancer #Crab #Leukemia
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار

25 Feb, 19:56

2,008


ما به روی دوستان از بوستان آسوده‌ایم
گر بهار آید وگر باد خزان آسوده‌ایم

باغبان را گو اگر در گل‌سِتان آلاله‌ای‌ست
دیگری را ده که ما با دل‌سِتان آسوده‌ایم


#سعدی
#چکامه_پارسی

@AdabSar
ادب‌سار

25 Feb, 19:50

1,803


ز پیش دیده تا جانان من رفت
تو پنداری که از تن جان من رفت

سر و سامان مجو از من چو رفتی
تو چون رفتی سر و سامان من رفت


#وحشی
#چکامه_پارسی

فرتور: ایستگاه راه‌آهن نیشابور از «محسن مهرنگاری»

@AdabSar
ادب‌سار

24 Feb, 20:29

2,618

🐎 جشن اسپندی و افسانه‌ی بازگشت اسپندیار با اسب سپید


🐎 «جشن اسپندی» یکی از نخستین جشن‌های اسپندماه بود که نویسندگان زمان برگزاری آن را یکی از نخستین روزهای اسپند می‌دانند و از اورمزدروز (یکم) تا اسپندروز (پنجم) اسپند را در گمان‌های خود آورده‌اند. «جلال خالقی مطلق» باور دارد که جشن اسپندی نمودی دیگر از جشن بزرگ اسپندگان است که در روز پنجم این ماه برگزار می‌شد و با گذر زمان در شهرها و روستاهای گوناگون روز آن جابجا شده است. زیرا در هر دو به نشانه‌ی مهر به زنان شادباش و پیشکش (هدیه) می‌دادند. ولی بسیاری دیگر جشن اسپندی را هم‌زمان با جشن آبسالان در یکم اسپند می‌پندارند.

🐎 در سال‌های نه چندان دور شب اسپندی را به اسپندیار پیوند می‌دادند و باور داشتند اسپندیار (اسفندیار) رویین‌تن که با اسب سیاه کشته شد در این شب با اسب سپید بازمی‌گردد. اسب سیاه او را به جهان زیرین برده و اسب سپید بازمی‌گرداند. پس با چسباندن سبزه به سردر خانه به پیشوازش رفته و کنار درِ خانه جو می‌ریختند تا اسب اسپندیار بخورد. همچنین دیگی از آش اسپندی را از شب تا بامداد در تنور می‌گذاشتند تا در آن سال تنور خانه گرم بماند و آش اسپندی آن‌ها را از سرماخوردگی نگه‌دارد. یکی آیین‌های ماندگار و همگانی آن پخت آش اسپندی بود.

🐎 شاید ریشه‌ی باور به بازگشت اسپندیار به نام واپسین ماه سال که اسپند یا سپندارمذ نام دارد، بازمی‌گردد. در این باور ایزدبانوی اسپندارمذ با اسب سیاه (نماد شب، سرما و زمستان) به زیر زمین رفت و با اسب سپید (نماد روز، گرما و بهار) به زمین بازمی‌گردد و زمین کم‌کم گرم و سبز می‌شود. همانند این داستان درباره‌ی ایزد رپیثوین هم سینه به سینه گفته می‌شد. شاید بنیاد این افسانه، باور به باروری و زندگی است. در این روز زنان گرد هم می‌آمدند، جشن می‌گرفتند، آیین‌های زنانه داشتند و آش اسپندی می‌پختند تا شب‌های سرد زمستان را به خوبی سپری کنند.

🐎 در گذشته مردم گوسگان (جوشقان) شب نخست اسپند را آغاز سال می‌دانستند. جشن باشکوهی می‌گرفتند، بهترین خوراک را می‌پختند، شادی می‌کردند و به یکدیگر شادباش می‌گفتند. در این شب جوانان به بام‌ها رفته و با انداختن دستمالی به درون خانه پیشکشی به نام اسپندی می‌گرفتند. در این هنگام از سال اگر مردی با زنی نامزد بود یا تازه پیمان زناشویی بسته بود پیشکش اسپندی به خانه اروس (عروس) می‌فرستاد و همگی شام را در خانه اروس می‌خوردند. همچنین در این روز افسون می‌خواندند و آن را بر کاغذ چهارگوش می‌نوشتند، مویز و دانه‌ی انار را می‌کوبیدند و باور داشتند با این کار از جانوران و گزندگان آسیبی به آن‌ها نمی‌رسد.

🐎 امروز در برخی شهرستان‌های گوناگون اسپادانا (اصفهان)، یزد، اراک و استان پارس جشن اسپندی پاس داشته شده و در یکی از روزهای یکم، پنجم، نیمه‌ی اسپند یا پنج روز مانده به نوروز آش جو اسپندی پخته می‌شود.‌ در این شهرها به آش اسپندی آش دانگو (هم‌ریشه با دانگ و دانگی)، دانکو، هفت‌دانه، دونکی، آش دونی، آش ترش، آش گندم و آش جه‌جه نیز می‌گویند. پخت آش برای جشن‌های ایرانی نمادی از کار گروهی است.
در بیدگل «پلوی شب اسفندی» با خورش نخود می‌پزند و در خورش گوشت خروس می‌ریزند. در نیاسر کاشان نیز هلیم می‌پزند.

🐎 در آبادی‌ها برای جشن اسپنده می‌خوانند:
غم مخور دهقان (دهگان) که اسفند (اسپند) در رسید
نان و خاگینه به دلبند در رسید
غم مخور دهقان که اسفند آمده
هفت‌سین، امشب به کامت آمده
و
امشب شب اسپنده
زاییدن گوسپنده


🐎 برای دیدن فرتور(عکس)هایی از برگزاری جشن اسپندی در شهرهای اراک و استان اسپادانا به این پیوند بروید:
markazi.isna.ir/default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=87929


✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_اسپندی #اسپندگان


📚
برگرفته از:
- مردگیران، جشن بهاری زنان «جلال خالقی‌مطلق»
- آش اسفندی و جشن اسفندگان، از تارنمای ایران‌نامه «شاهین سپنتا»
- جشن اسفندی نمودی از سپندارمذ «محمد جعفری قنواتی»


🐎 @AdabSar
ادب‌سار

23 Feb, 17:47

2,337


🌱🌸 جشن #سپندارمذگان یا #اسپندگان نیز همچون دیگر جشن‏های ماهانه نمادی از میان گل‏‌ها داشت. مهرداد بهار در برگردان «بندهش ایرانی»، رقیه بهزادی در برگردان «بندهش هندی» و سعید عریان در برگردان پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» گل ویژه سپندارمذ را «پلنگ‌مشک» دانسته‌اند که گلی خوشبو است. جلیل دوستخواه، سهراب خدابخشی و جهانگیر اوشیدری برپایه‎ی گمانزدی در «برهان قاطع»، گل ویژه‎ی سپنتاآرمئیتی را «بیدمشک» نام برده‌اند.
فرتور(عکس)، گل زیبای «پلنگ‌مشک» است.

پنجم اسپند، روز جشن بزرگ باستانی سپندارمذگان گرامی باد.


#جشن_های_ایرانی
🌸🌱 @AdabSar