کانال عبدالخالق احسان @abdulkhaleqehsan Channel on Telegram

کانال عبدالخالق احسان

@abdulkhaleqehsan


هر از گاهی سخنان نغز دیگران را ترجمه می‌کنم و گاهی هم می‌نویسم؛ تو هم با من بخوان تا باهم در مسیر تعالی و برتری قرار بگیریم.
اگر گاهی نظر، انتقاد و پیشنهادی داشتید، بفرستید تا با اشتیاق تمام بهره‌مند شویم.
@khaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان (Persian)

کانال عبدالخالق احسان یک جایگاه مناسب برای افرادی است که علاقه‌مندند به ترجمه و نوشتن. در این کانال، عبدالخالق احسان، که یک فعال فرهنگی و نویسنده است، سخنان نغز دیگران را ترجمه می‌کند و گاهی نیز مطالبی را خودش نوشته و در اختیار اعضای کانال قرار می‌دهد. اگر شما هم علاقه‌مند به این موضوعات هستید، می‌توانید به این کانال بپیوندید و با دیگر اعضا در موضوعات مختلف بحث و گفتگو کنید. همچنین، اگر نظر، انتقاد و یا پیشنهادی دارید، می‌توانید آن‌ها را به اشتراک بگذارید تا بهبود و پیشرفت بیشتری در کانال ایجاد شود. برای عضویت در این کانال به @khaleqehsan مراجعه کنید.

کانال عبدالخالق احسان

06 Jan, 03:10


اطمینان و آرامش‌دهی منهج پیامبران است!
اطمینان و ایجاد فضای امن و آرامش از بزرگترین نعمت‌هاست، اگر این فضا را گسترش دهیم، وظیفه‌ای اصلی خویش را ادا کرده‌ایم.
و درین صورت اضطراب و پریشانی و دلتنگی را از زندگی دیگران می‌زداییم.
پیامبران الهی این‌گونه بودند:
یوسف علیه السلام برای برادرش گفت: نا امید نباش.
شعیب علیه السلام به موسی علیه السلام گفت: نترس.
محمد صلی الله علیه و سلم به ابوبکر صدیق رضی الله عنه گفت: غمگین مباش.

نوشته: دکتور جاسم مطوع
ترجمه: عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

05 Jan, 14:44


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام بیست و یکم: برای هر چیزی ظرفیت تحمل وجود دارد!


همه‌ی پیامبران با یک اندیشه و هدف اساسی که عبارت از محدودیت در زندگی انسان و اشيا است، به پیامبری مبعوث شده‌اند.

فرزندانم، واقعیت این است که ما بسیاری از کاربردهای این اندیشه‌ی مهم را داریم و نادیده گرفتن آن می‌تواند مشکلات زیادی را برای فرد به همراه داشته باشد.

زمانی که برای هر چیزی ظرفیت تحمل وجود داشته باشد، این يعنی اگر بیشتر از ظرفیتش را بر آن حمل کنیم، پس آن را از دست می‌دهیم و اگر چنین نکنیم، آن علیه ما برمی‌گردد.

فرزندان عزیزم، این سخنانم برای روشن کردن برخی از مفاهیم مهم در این زمینه است و به همین دليل با ذکر چند مثال این موضوع را واضح می‌سازم:

۱- آهنی که در ستون‌ها برای نگه داشتن سقف‌ها استفاده می‌شود، ظرفیت تحمل را دارد، اگر بر آن بیشتر از ظرفیتش را حمل کنیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ معلوم است که آن خم می‌شود و زمانی که خم شد؛ دیگر هیچ به درد نمی‌خورد و سقف سقوط می‌کند. این مثال ملموس و ساده‌ای است که به راحتی قابل درک می‌باشد.

۲- وجدان داخلی که درون دل‌های‌تان است و تربیت عالی که در خانواده‌ی خود کسب کرده‌اید و اصول بزرگی که به آن باور دارید، همه‌ی این‌ها نیز ظرفیت تحمل را دارند، بنابرین نباید بیشتر از ظرفیت‌شان چیزی را از طریق زندگی در محیطی پر از گناه و فساد، بر آن حمل کنید و نباید آن را از طریق همراهی با دوستان ناباب که در همکاری با شیطان‌ها شما را فریب داده و نابود می‌کنند؛ تحت فشار قرار دهید.

بسیاری از پسران و دخترانی که از مسیر درست منحرف شده‌اند، این مشکلات را به دلیل رویارویی با مشکلات اخلاقی غیرعادی، تجربه کرده‌اند و باید که فرد عاقل از تجربه‌های دیگران درس بگیرد.

۳- بسیاری از پسران و دختران دارای هوش و استعداد خوبی هستند، ولی اصلا موفقیت قابل توجهی ندارند، چون بیش از حد به استعدادهای طبیعی خودشان اعتماد کرده‌اند؛ به این معنا که هوش و ذکاوت خود را بیشتر از ظرفیت‌شان برای رسيدن به موفقيت حمل کرده‌اند، بسیاری از این اتفاقات و تجربه‌ها نشان داده که هوش فقط یک عاملی برای رسیدن به موفقیت است، علم، آموزش، جدیت، مداومت و پشتکار و واضح کردن اهداف و اراده‌ی محکم داشتن نیز از عوامل دیگری است که برای رسیدن به موفقیت ضروری می‌باشد.

۴- برخی از دختران بسیار زیبا هستند و پس از ازدواج به زودی مشکلات و اختلافات با همسرشان آغاز می‌شود و در نهایت منجر به طلاق می‌گردد، چرا این اتفاق می‌افتد؟ بدون شک که دلایل زیادی وجود دارد، و یکی از آن دلایل این است که دختران به زیبایی خود اعتماد کرده و مسئولیت‌های سنگینی را بر آن تحمیل کرده‌اند، به گونه‌ای که فکر می‌کنند زیبایی‌شان  باعث می‌شود که همسرشان اشتباهات را تحمل کرده و همه‌ی درخواست‌های او را می‌پذیرد، در حالی که نمی‌دانند زیبایی پس از مدتی برای همسرشان عادی می‌شود و آن‌چه باقی می‌ماند، زیبایی روح و اخلاق است.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- یادتان باشد که هر چیزی از خود حدی دارد و باید در مقابل آن توقف نمود، چنان‌چه که می‌گویند: هر چیزی که از حد بگذرد، به ضدش تبدیل می‌شود.

۲- تعادل بهترین و مهم‌ترین چیز در زندگی است، تعادل یعنی اعتماد بر عناصر مختلف برای مدیریت امور زندگی و برآورده کردن نیازهای خود، پس همیشه در جستجوی تعادل باشید.

۳- خود را از افراط و شتاب‌زدگی‌های دوران جوانی که شما را همیشه به سوی افراط و دوری از میانه‌روی هدایت می‌کند، حفظ کنید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

04 Jan, 17:28


واكنش مناسب در مقابل افرادي كه شما را تحقير مي كنند.

زمانی که این افراد به شما حرفی می زنند، در پاسخ آنها، جواب های بی شماری به ذهنتان خطور می کند.

اگر پاسخ انها را بدهيد در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته اید و این دقیقاً همان چیزی است که آنها انتظارش را می کشند.
آنها می خواهند شما را عصبانی کنند تا برخورد شدیدی از خود نشان دهید،
آنها میخواهند شما احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و قصدشان تنها آزار دادن و آسیب رساندن است.
شما با جواب دادن به آنها در حقیقت وارد بازی ساختگی شان میشوید، و در نهایت خودتان را آزار داده اید.
❄️ @ravanshenasi_anooshe
...

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

04 Jan, 16:48


در دنیا هم‌نشین و دوست کسی باش که پاک طینت و نیکوکار باشد، چون:
۱_ در غیابت، تو را جستجو می‌کند.
۲_ زمانی که دچار غفلت شدی، تو را آگاه می‌کند.
۳_ زمانی که در حق خودش دعا کند، تو را فراموش نمی‌کند.
۴_مانند ستاره است، زمانی که کشتی ات در دریای زندگی گم شود، تو را رهنمایی می‌کند.
۵_ و روز قیامت زیر عرش خداوند مهربان منتظر تو می‌ماند.
۶ _ آیا همین کافی نیست که او تو را به خاطر خداوند دوست می‌دارد.
ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

03 Jan, 17:02


اسلام همان اسلام است؛ هم‌چنان آمادگی آن را دارد که به رنج‌های بشر پایان دهد، اما این تبلیغ و عمل به اسلام است که ضعیف شده است. به همین دلیل، برخی از صالحان پیشین می‌گفتند: چه دین بزرگی است، اگر مردانی برای آن وجود داشت.

استاد محمد احمد راشد
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

03 Jan, 15:19


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام بیستم: به دیگران احترام بگذارید!

بر هیچ‌کس پوشیده نیست که مردم به تمدن، پیشرفت، آموزش، رفاه و آرامش دست یافته‌اند و باید به‌خاطر آن شکر الله متعال را به جای آورند، اما مهم است فراموش نکنیم که شواهد زیادی از وحشی‌گری و ظلم و بی‌رحمی وجود دارد و شبیه یک ویروس پنهان است و ممکن است هر زمان بروز کند، ولی نباید به این ویروس پنهان فرصت بروز داده شود تا باشد که جامعه‌ی‌مان از سقوط و تجاوز در امان بماند.

الله متعال ما را به سوی امر بزرگی هدایت کرده است که فضیلت احترام را تقویت می‌کند، آن‌جا که فرموده: {وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا} (البقرة: ۸۳) و با مردم سخن نیک بگوييد.

یعنی با مردم با زبان خوب سخن بگویید و با آن‌ها مهربان باشید و خیرخواه آنان باشید و آن‌چه به صلاح‌شان است را بخواهید.

فرزندانم، هر چه مردم در مسیر تمدن و پیشرفت گام برمی‌دارند، انتظار دارند که از یکدیگر احترام و مهربانی بیشتری ببینند، بنابرین لازم است که همه‌ی ما در رفتار و گفتار خود دقت کنیم تا به طور ناخواسته یکدیگر را آزار ندهیم.

قاعده‌ی طلایی در این مورد است: آن‌گونه با مردم برخورد کنیم که دوست داریم با ما برخورد شود.

اگر ما این قاعده را در زندگی خود رعایت ‌کنیم، بسیاری از مشکلات اجتماعی‌مان حل می‌شود.

این گفته‌ی پيامبر اکرم صلی الله علیه وسلم چه زیباست: هیچ‌کدام شما ایمانش کامل نمی‌شود؛ مگر در صورتی که آن‌چه را که برای خود دوست دارد، برای برادرش نیز آن را دوست بدارد. (روایت بخاری و مسلم).

مردم به طور فطری نیاز دارند که مورد احترام قرار گیرند،‌ از آنان قدردانی شود، تحسین و تشویق شوند و به آنان اهميت داده شود.

گفته شده: از افسانه‌های رایج این است که بر پیشانی هر انسانی نوشته شده: لطفا به من توجه و علاقه نشان بده و بی‌توجه از کنارم عبور نکن.

به هر کسی که با او دیدار می‌کنیم؛ سلام بدهیم و لبخند را برایش هدیه کنیم و از حال او بپرسیم و اگر اشتباهی از ما سر زد، از او معذرت‌خواهی کنیم و اگر مشکلی برایش پیش آمد، به کمک او بشتابیم و اگر کار نیکی انجام داد، او را تحسین کنیم، همه‌ی این موارد نشان دهنده‌ی احترام و توجه به دیگران است.

فرزندانم، از تکبر ورزیدن و خود را برتر از دیگران دانستن و بی‌توجهی و تحقیر آنان بپرهیزید.

این مقوله چه زیباست: فرد متکبر مانند کسی است که در حال بالا رفتن کوه می‌باشد، او مردم را کوچک می‌بیند، در حالی که مردم او را کوچک می‌بینند، گویا که فرد متکبر با تحقیر دیگران، در واقع خودش را در معرض تحقیر آنان قرار می‌دهد، در حالی که تعاليم دینی، ما را هدایت می‌کند که به قاعده‌ی احترام متقابل و توجه مشترک عمل کنیم.

همه‌ی ما به این نیاز داریم که در درون خود احساس شرم و حیا را رشد دهیم، چون زمانی که‌ اين احساس در ما وجود داشته باشد، پس به دیگران احترام می‌گذاریم و از آنان قدردانی می‌کنیم، و این تنها چیزی است که شایسته‌ی ما می‌باشد.

بدون شک افرادی هستند که باید مورد احترام بیشتری قرار گیرند، به خصوص والدین، معلمان، سالمندان و کسانی که در خدمت به مردم و کشور خود و ارتقای آن نقش دارند.

همان‌گونه که در حدیث چنین آمده است: از ما نیست کسی که بزرگ‌تر ما را احترام نکند، به کوچک‌تر ما رحم نکند و از عالمان ما قدردانی نکند. (روایت امام احمد).

و نیز رسول الله صلی الله علیه وسلم در جای دیگر چنین فرموده: از احترام به خداوند بزرگ این است که به مسلمان مو سفید احترام بگذارید، و به کسی که قرآن را حمل می‌کند (یعنی کسی که قرآن را حفظ کرده یا با تدبر می‌خواند) اما نه به طور افراطی و نه به طور تفریطی، و هم‌چنین به کسی که دارای مقام سلطنت یا حکومت عادلانه است، احترام بگذارید. (روایت ابوداود).

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- اگر کسی از شما می‌خواهد که بسیار محترم باشد، باید با دیگران بر اساس اصول یکسان برخورد کند، چون شخص مؤدب و مهربان نمی‌تواند در رفتار خود رنگارنگ باشد و نمی‌تواند با مردم با چهره‌های مختلف برخورد کند. او همه را محترم می‌شمارد و صبور است، تلاش می‌کند که همه را درک کند و به کمک همه می‌پردازد و به همین دليل نزد همه محترم شمرده می‌شود.

۲- احترام به مردم یعنی احترام به تلاش‌ها، انتخاب‌ها و سلیقه‌های آنان، به شرطی که در چارچوب امری مجاز و شرعی باشد.

۳- همیشه سعی کنید کلمات و جملاتی را انتخاب کنید که اصالت و کرامت شما را نشان دهد و از کلمات مبتذل که افراد بی‌شخصیت از آن استفاده می‌کنند، اجتناب ورزید.

۴- همیشه سعی کنید که برای کسی مزاحمت ایجاد نکنید و هیچ‌کس را با کاری ناخوشایند غافلگیر نکنید و دقت کردن در رفتار را یاد بگیرید و به کتاب‌هایی که در این مورد نوشته شده است، رجوع کنید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

03 Jan, 10:07


اندیشه‌ی مطلوب ثمره‌ای مطالعه‌ی دوام‌دار است!

کسانی که به مطالعه‌ی اولین کتاب، احساس خستگی می‌کنند، بایسته است که در برابر این خستگی مقاومت نموده و به مطالعه ادامه دهند.
وقتی انسان، خود را به چیزی که در ابتداء به آن تمایل ندارد، وادار نماید، در پایان آن کار مفید، به چیزی دست می‌یابد که لذت آن را احساس می‌کند.
برادر و خواهر کتاب‌خوانم!
بدان که داشتن اندیشه و تفکر سالم و مفید، ثمره‌ای بررسی مداوم می‌باشد، تو که می‌خواهی کتاب‌خوان شده و کتاب را انیس و مونس همیشگی‌ات قرار دهی، آن‌چه می‌خوانی را مورد مداقه و تحلیل قرار بده تا از اندیشه و تفکر مطلوب و شایسته برخوردار شده و از ادامه مطالعه لذت ببری و مطالعه بخش عمده و اساسی زندگی تو را گردد.

نوشته: أيمن العتوم
ترجمه: عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

03 Jan, 07:07


تفاوت دیدگاه در مورد مسائل اختلافی

گذشتگان صالح، دانشمندان ربانی و امامان چهارگانه‌ی مذاهب اسلامی در مورد مسائل اختلافی می‌گفتند:
این دیدگاه من است و به نظرم بهترین دیدگاه است و اگر کسی دیدگاه بهتری بیاورد، آن را می‌پذیرم.

اما برخی از علمای ما که به دام افراط یا تفریط گرفتار اند، می‌گویند:
این دیدگاه من است، این عین دین و دستور خدا و رسول است، هر کسی که به آن مخالفت کند، کافر، گمراه، فاسق، بی‌دین، منحرف و... می‌باشد.

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

02 Jan, 17:48


حدیث صد و نهم:
مفلس حقیقی کیست؟
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : " أَتَدْرُونَ مَنِ الْمُفْلِسُ ؟ " قَالُوا : الْمُفْلِسُ فِينَا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ لَا دِرْهَمَ لَهُ وَلَا مَتَاعَ. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " الْمُفْلِسُ مِنْ أُمَّتِي مَنْ يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِصَلَاتِهِ وَصِيَامِهِ وَزَكَاتِهِ، وَيَأْتِي قَدْ شَتَمَ هَذَا، وَقَذَفَ هَذَا، وَأَكَلَ مَالَ هَذَا، وَسَفَكَ دَمَ هَذَا، وَضَرَبَ هَذَا، فَيَقْعُدُ فَيَقْتَصُّ هَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ، وَهَذَا مِنْ حَسَنَاتِهِ، فَإِنْ فَنِيَتْ حَسَنَاتُهُ قَبْلَ أَنْ يُقْتَصَّ مَا عَلَيْهِ مِنَ الْخَطَايَا، أُخِذَ مِنْ خَطَايَاهُمْ فَطُرِحَ عَلَيْهِ، ثُمَّ طُرِحَ فِي النَّارِ ". ( سنن ترمذی ).
آيا می دانيد مفلس کيست؟. گفتند: از نظرِ ما مفلس کسی است که درهم و کالایی (ثروتِ نقدی و غيرنقدی) ندارد. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «مفلس در امت من کسی است که روز قيامت با انبوهی از (اعمال نيک، مانند) نماز و روزه و زکات حاضر می شود؛ ولی فلانی را دشنام داده و به آن يکی تهمت زده و مالِ اين را خورده و خونِ آن يکی را ريخته و فلانی را زده است. لذا از نيکی هايش به هريک از اين‌ها داده می‌شود و اگر نيکی هايش پيش از ادای بدهی‌هایش تمام شد، از بدی‌های آنان کسر می‌گردد و به حسابِ او منظور می‌شود و سپس او را در آتشِ دوزخ می اندازند.
ازین حدیث نبوی می آموزیم:
۱. مفلس حقیقی، مفلس روز آخرت است.
۲. اعمال زشت و ناپسند، ثواب اعمال نیک را نابود می‌سازد.
۳. باید اعمال نیک خویش را حفظ نماییم که ضایع نگردد.
۴. گناه ضرر رساندن به دیگران و تلف کردن حقوق شان بدترین گناهان است و تا خود شخص نبخشد، هرگز بخشیده نمی‌شود.
۵. از دشنام، تهمت، خوردن مال مردم، و ریختاندن خون آنان پرهیز نماییم تا از عذاب سوزان دوزخ رهایی یابیم.
🖋عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

02 Jan, 15:56


تربیت نبوی صلی الله علیه و سلم

نویسنده: مصطفی محمد طحان
مترجم: عبدالخالق احسان

تربیت اسلامی از لحظات آغازین، با دعوت اسلامی همگام و همنوا بوده، پیامبر صلی الله علیه و سلم به حیث فارغ التحصیل مدرسه الهی، اولین معلم در اسلام می‌باشد، آن‌گاه که به تبیلغ رسالت مأمور گردید، اولین مدرسه اسلام ( دار ارقم) را تأسیس نمود، جماعت مسلمان درین مدرسه گردهم آمده و رسول الله صلی الله علیه و سلم آیات قرآنی را برای شان تلاوت نموده و آنان را از لحاظ ایمانی و تربیتی آماده می ساخت تا بار سنگین دعوت اسلامی را بر دوش گیرند.
• روزی پیامبر صلی الله علیه و سلم از یکی از خانه‌هایش بیرون شده و وارد مسجد گردید، دید مردم دو حلقه هستند، یک گروه قرآنکریم می‌خوانند و دعا می‌کنند و گروه دیگر، می‌آموزند و می‌آموزانند، پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: همه کارهای خوبی می‌کنند؛ اما آنانی که قرآن می‌خوانند و دعا می‌کنند، اگر خداوند خواست به آنان می‌دهد و اگر نخواست، نمی‌دهد، و اما آنانی که می‌آموزند و می‌آموزانند، برتر می‌باشند، و من معلم مبعوث شده‌ام، و همراه آنان نشست. صحیح مسلم.
• عائشه رضی الله عنها می‌گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: خداوند من را نفرستاده که بر خود سختگيري نمايم و يا ديگران را در تنگنا قرار دهم، بلکه من را بعنوان يک معلم آسانگير فرستاده است. صحیح مسلم.
• از معاويه فرزند حکم سلمي رضي الله عنه روايت است که گفت: ما همراه رسول الله صلي الله عليه وسلم نماز مي گزارديم، ناگاه مردي از قوم عطسه زد، برايش يرحمک الله گفتم. مردم مرا به چشمان شان نشانه گرفتند و گفتم: مادرم بر من گريه کند، چه شده که بسويم نگاه مي‌کنيد؟ آنها دست‌هاي خود را بر ران‌هاي خود زدند، و چون ديدم که آنها من را به خاموشي دعوت مي کنند، ساکت شدم. وقتی رسول الله صلي الله عليه وسلم نماز گزارد که پدر و مادرم فدايش باد، هيچ معلمي را پيش از او و بعد از وي نديدم که نيکوتر از وي تعليم دهد! قسم بخدا که نه مرا سرزنش نمود و نه زد و نه دشنامم داد، و بلکه فرمود: در اين نماز جايي براي سخن مردم نيست، نماز جاي تسبيح و تکبير و خواندن قرآن است. صحیح مسلم.
اساسات تربیت نبوی:
بررسی تربیت اسلامی در دوران پیامبر صلی الله علیه و سلم و یارانش، از مصادر اصلی قرآن کریم و سنت مطهر نبوی صلی الله علیه و سلم، ما را به نتایج ذیل می رساند:
1- محیط اجتماعی سالم، نقش مؤثری در موقفیت عملیه‌ی تربیه و تعلیم دارد.
2- عدم نا امیدی مربی از عملیه‌ی اصلاح، اگر چه محیط اجتماعی جاهلی باشد.
3- تربیت اسلامی در مکه بر ساختن مسلمانان پیشگام، اهتمام داشت، و در واقع مرحله‌ی ساختن قیادت‌ها و رهبران آینده بود.
4- تربیت اسلامی در مدینه، بر تربیت امت و اصلاح جامعه اسلامی تمرکز داشته، و در واقع مرحله‌ی تمکین و پایداری بود.
5- زن، نقش واضح و روشنی در تربیت اسلامی داشت.
6- اصول تربیت اسلامی در امور ذیل خلاصه می گردد:
• بنای عقیده و اخلاص در عبادت و توحید برای الله متعال، ایمان به آفریدگار یکتا، فرستادگانش و روز آخرت.
• بهره‌گیری از تجربه‌های گذشتگان و آیندگان.
• رعایت تدریج و مرحله‌وار در عملیه‌ی تربیتی.
• استمرار و دوام عملیه‌ی تربیتی.
7- حوزه های تربیت نبوی قرار ذیل بود:
• حوزه‌ی عقیده.
• حوزه‌ی تزکیه.
• حوزه‌ی آمادگی فکری و تربیتی.
• حوزه‌ی حکمت و فرزانگی.
8- اما مصادر تربیت اسلامی که اصول خود را آنها استمداد می جوید: قرآن کریم و سنت پاکیزه و سیرت عطرآگین رسول اکرم صلی الله علیه و سلم، می‌باشد، این مصادر به گونه‌ی تئوری و عملی برای تحقق تربیت صحیح اسلامی فرد، خانواده، جامعه و امت اسلامی به صورت عموم، فرا می‌خواند.
9- جامعه اسلامی به حیث یک مجموعه، سازمان تربیتی واحدی را تمثیل می‌نمود، که در آن افراد، تمام نیازمندی های دینی و دنیایی خویش را توسط رهبر فرزانه محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم می‌آموختند، مراکز آموزشی: مسجد، خانه‌های خورد پیامبر، منازل صحابه، بازار و تمام اطراف و محیط جامعه بود، هر یک ازین مراکز نقش خود را در سازمان تربیتی اسلام به خوبی ایفا نمودند.
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

02 Jan, 15:13


ماجرای غزه چه عجیب است...

اگر زخمی بدهند مى‌گويند؛ الحمدلله!
اگر شهيدی داشته باشند، مى‌گويند؛ الحمدلله!
اگر خانه‌شان امن باشد، مى‌گويند؛ الحمدلله!
و اگر خانه‌شان خراب شود، می‌گویند الحمدلله!

اگر بر دشمنان خود پیروز شوند‌، می‌گویند؛ الحمدلله!
و اگر شکست بخورند، می‌گویند الحمدلله!

قول پیامبر صادق و مصدوق صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم در حق آن‌ها صدق می‌کند که فرمودند:

«چه شگفت است امر مؤمن! همه‌ی امور او نیکوست و این برای احدی جز مؤمن نیست! اگر اتفاق خوبی برایش بیفتد، شکرگزار است و این برایش خیر است و اگر اتفاق بدی برایش بیفتد صبر می‌کند و این نیز برایش خیر است». (به روایت مسلم).

راسخ
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

02 Jan, 13:49


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام نوزدهم: به آگاهی خود بیفزایید!

نقطه‌ی شروع برای رشد و پیشرفت فردی در شناسایی قوت و ضعف، ویژگی‌های مثبت و منفی، دستاوردها و شکست‌ها می‌باشد.

فرزندانم،‌‌ من بر این باورم که آگاهی نسل شما، بهتر از آگاهی نسل ما و نسل‌های قبل از ما می‌باشد، و این به دلیل‌ گسترش تحصیل و انقلاب رسانه‌ای است ‌که از طریق رسانه‌ها در حال رشد است، ولی باید بگویم که شناخت دقیق خود آسان نیست و این مسئله نیاز به توضیح زیادی دارد ولی الان نمی‌خواهم شما را به آن مشغول سازم و فقط همین کافیست که بگویم: اگر یکی از ما بخواهد پنج نقطه‌ی قوت و پنج نقطه‌ی منفی شخصیت خود را بیان کند، متوجه می‌شود که آن‌چه می‌گوید قطعی و واضح نیست و بلکه ممکن است بحث‌برانگیز و نیاز به تجدید نظر داشته باشد.

در این‌جا سوالی که مطرح می‌شود این است: اگر کشف شخصیت خود به این اندازه پیچیده باشد، چه چیزی می‌تواند به ما کمک کند؟

در پاسخ باید بگویم که ما از برخی موارد به خوبی می‌توانیم برای کشف شخصیت خود استفاده کنیم، مثلا:

۱- از یک دوست باهوش و مشاور خوب بپرسید و از یک دوست صمیمی بخواهيد که در مورد ویژگی‌های خوب شخصیتی شما و نقاطی که باید به آن‌ها توجه کنید، نظر بدهد. هر کدام شما باید بر صداقت و صراحت تأکید کنید و آن نظریات را ثبت نموده و به آن‌ها فکر کنید، البته باید توجه داشته باشید ‌که نظر دوستان تنها یک برداشتی است که ممکن است درست باشد یا نباشد، اما می‌تواند راهنمایی مفیدی باشد.

۲- فرزندانم، سعی کنید که احساسات و ویژگی‌ها و افکارتان را به چیزی تبدیل کنید که قابل بحث باشد، این کار را می‌توانید با نوشتن جملات و عبارات واضح انجام دهید، مثلا بگویید:
من در تخیل قدرت زیادی دارم.
من توانایی زیادی در جلب توجه دیگران دارم.
من هیچ‌گاه در انجام فرائض کوتاهی‌ نمی‌کنم.
من راستگو و باهوش هستم.

یا در مورد نقاط ضعف بگویید:
من در انجام کارها مشکل دارم، چون تمايل به تعويق انداختن دارم.
رابطه‌ام با مادرم خیلی صمیمانه نیست.
متوجه شده‌ام که هم‌صنفی‌هایم دوست ندارند که من در بازی‌های‌شان شریک شوم.

این بیان شخصیتی یک آغاز است، و به توسعه‌‌ی دوام‌دار نیاز دارد.

۳- در رفتارهای روزانه‌ات بیندیش و از خودت بپرس که آیا در ادای فریضه‌ای کوتاهی کرده‌ای؟
آیا مرتکب گناه کبیره شده‌ای؟
اگر دچار چنین اشتباهاتی شده بودی، پس فورا توقف نموده و توبه کن و با صدای بلند به خودت بگو که باید تغییر کنم، و اگر مشکل در حد لغزش‌های کوچک است، خدا را شکر کن و برای پیشرفت و اصلاح خود قدمی بردار.

۴- مقایسه کردن وسیله‌ی خوبی برای افزایش آگاهی از خود می‌باشد، پس هر کدام شما باید به دوستان و هم‌صنفی‌هایی که شرایط‌شان شبیه شرایط شما است نگاه کنید و ببینید که آن‌ها چه دستاوردهایی دارند؟ چه خوبی‌ها و اصلاحاتی در زندگی‌شان مشاهده می‌شود؟ و شرایط و وضعیت‌شان چگونه است؟ و سپس این موارد را با وضعیت خود مقایسه کنید تا بدانید که در مقایسه با دیگران در چه جایگاهی قرار دارید، آیا از آن‌ها بهتر هستید و یا کمتر از آن‌ها هستید؟

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- هیچ‌کدام شما نباید اجازه دهید غرور و خودپسندی، شما را از این که خودتان را به عنوان چیزی پیچیده و نیازمند کشف بدانید، باز بدارد.

۲- خودتان را بشناسید تا به پیشرفت خود کمک کنید، و خودشناسی به‌خاطر سرزنش و تحقیر و برشمردن نواقص و کمبودی‌ها نیست.

۳- انسان از دیدگاه اسلامی، عبارت از مرکز جهان است، بنابرین درک انسان از خود، مقدمه‌ای برای درک جهان می‌باشد.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی


https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

02 Jan, 07:25


🎥خطبۀ دینی جالب و تاثیرگذار کودک فلسطینی در غزه

کودک آواره فلسطینی در غزه با زبان فصیح و توانایی شگرف در بیان، خطبه دینی تاثیرگذاری ایراد کرد که نشان می‌دهد مردم غزه حتی کودکانشان چگونه از نظر دینی تربیت یافتند و چقدر بر ایمان خود استوار هستند و با همین ایمان و عزم راسخ خود 15 ماه است که در برابر کشتار و جنایات اشغالگران اسرائیلی ایستاده‌اند و تسلیم نمی‌شوند...

https://t.me/Islamicwn123

کانال عبدالخالق احسان

31 Dec, 18:43


⭐️‌ شهید یحیی‌سنوار شخصیت سال جهان عرب در سال 2024 انتخاب شد.

@abdulwali_ah

کانال عبدالخالق احسان

31 Dec, 13:52


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام هجدهم: ویژگی‌های منحصر به فرد داشته باشید!

انسان‌ها در بسیاری از امور مشابه یکدیگر هستند، به همین اساس هر کدام ما به داشتن ویژگی‌های منحصر به فرد نیاز داریم که ممکن است این ویژگی به لطافت و شفافیت، یا به دقت و کیفیت، یا به بخشش و احسان، یا به بیان و شیوه‌ی صحبت ارتباط داشته باشد.

ویژگی‌های شخصیتی چیزی است که فرد را از میان صدها فرد عادی که با او درآمیخته است،‌ متمایز می‌سازد و تمایز به معنای برتری جویی نیست، بلکه به معنای سلیقه‌ی عالی، لطف و مهربانی، سخاوت و برخورد خوب می‌باشد. و چنین ویژگی‌ها، فرد را به یک الگویی تبدیل می‌کند که نسل‌های جدید از او می‌آموزند، و زندگی را در ميان جامعه‌ای که راکد است، شکوفا می‌کند.

پسران و دخترانم خواهند پرسید که منظور از ویژگی‌های شخصیتی و منحصر به فرد چيست؟ و آیا هر کدام ما می‌توانیم از ویژگی‌های منحصر به فرد برخوردار باشیم؟

در پاسخ باید بگویم: بله، قطعا هر فردی می‌تواند ویژگی شخصیتی خود را داشته باشد.

و در این‌جا برخی از مثال‌ها را برای واضح ساختن این مسئله بیان می‌کنم:

●در دنیای تجارت، معمولا دکان‌دارها سعی می‌کنند مشتریان را به خرید از دکان خود تشویق کنند، و این تشویق در روزهای کساد و کاهش فعالیت‌های اقتصادی بیشتر می‌شود، برخی از کسانی که دارای ویژگی‌های شخصیتی می‌باشند؛ برای مشتری که نزد او به‌خاطر خرید آمده است، می‌گویند: من امروز فروش خوبی داشتم، یعنی چیزی فروخته‌ام، اما همسایه‌ام هنوز فروش نداشته است، نزد او برو و از او خرید کن.

●همه‌ی مردم روی دستگاه‌های گوشی خود پیامی مشابه می‌گذارند و می‌نویسند: لطفا نام و شماره تلفن و نیاز خود را بگویید، اما کسی که دارای ویژگی منحصر به فرد باشد به جای عبارت: "نیاز تو به من"، روی دستگاه خود می‌نويسد: " نیاز من به تو"، این نوع رفتار، نشانه‌ای از احترام و ادب است.

●بسیاری از مردم به وعده‌هایی که می‌دهند، عمل نمی‌کنند، مثلا ممکن است بگوید: من ساعت ۸ نزد تو می‌رسم، اما شاید ساعت ۹ برسد، یا حتی ممکن است اصلا نیاید، اما کسانی هستند که به وعده‌های خود بسیار دقیق عمل می‌کنند، تا جایی که می‌توانید خود را بر اساس زمان دقیق آن‌ها تنظیم کنید.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- ویژگی‌های منحصر به فرد به این معناست که فرد را متمایز می‌سازد و جامعه‌ی ما به چنین افرادی بسیار نیاز دارد، پس تلاش کنید که یکی از این افراد متمایز باشید.

۲- ویژگی‌های منحصر به فرد آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان آن‌ها را برشمرد، هر کدام ما با کمک الله متعال می‌تواند ویژگی شخصیتی خود را پیدا کند و جامعه با چنین افرادی پیشرفت می‌کند.

۳- جامعه با وجود افرادی‌ که دارای ویژگی‌های شخصیتی هستند، پیشرفت می‌کند، پس عامل پیشرفت جامعه‌ی خود باشید.

۴- دختران عزیزم‌، شاید شما توانایی بیشتری برای به دست آوردن ویژگی‌های منحصر به فرد داشته باشید و ما امیدواریم که شما به خوبی این توانایی را نشان دهید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

31 Dec, 03:18


ــــــــــــــــــــــــــــــــ
شماره ۲۶۳ ماهنامه معرفت (سال بیست‌ودوم، شمارهٔ یازدهم، جدی/دی ۱۴۰۳ خورشیدی) از چاپ برآمد!

محتوای این شماره:

▫️سرمقاله: از استبداد تا سقوط!

▫️ تحول در دمشق و خون‌ریزی در غزه؛ خاورمیانه به کدام سو می‌رود؟ نوشتهٔ احمدضیاء رحیم‌زی؛

▫️واکاوی نقش رسانه‌های اجتماعی در جنگ غزه؛ نوشتهٔ عبدالسمیع صادقی؛

▫️ نقش زنان در بیداری اسلامی؛ نوشتهٔ خانم خدیجه نظری؛

▫️ بمیر، ولی نگذار صدای حق خاموش شود؛ نوشتهٔ دکتور ادهم شرقاوی با ترجمهٔ مصطفی توکلی؛

▫️اخبار جهان اسلام؛

▫️دل‌نوشته‌ها؛

▫️ معرفی کتاب پروژهٔ زندگی، نوشتهٔ مشعل فلاحی با ترجمهٔ محمدابراهیم ساعدی رودی؛

▫️و فانوس ادب.


💌 شما نیز می‌توانید برای ثبت نام به ماهنامه معرفت به شماره ۰۷۹۹۵۳۸۷۵۹ تماس گرفته و هر ماه این مجلهٔ وزین را به آدرس خویش دریافت نمایید.


#معرفت_نامه
#کتاب_خوب_بخوانیم
t.me/Alefba99 | الفباء

کانال عبدالخالق احسان

30 Dec, 16:51


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام هفدهم: روحیه‌ی جوان داشته باشید!

بین روح و جسم هیچ رابطه‌ی ضروری و خاصی وجود ندارد. ممکن است فردی در اوج جوانی باشد، اما روحی فرسوده و پیر داشته باشد و ممکن است فردی در سن هشتاد سالگی باشد، اما روحیه‌ی جوان و پر انرژی داشته باشد.

آیا فکر می‌کنید که زیاده‌روی می‌کنم؟

فرزندانم، در این‌جا به عنوان مشاور و رهنما صحبت می‌کنم و نباید از حقیقت بگذرم و این حقیقت است.

بهترین کاری که الان باید انجام دهیم،‌ این است که به ویژگی‌هایی بپردازیم که نشانگر داشتن روحیه‌ی جوان می‌باشد تا بدانید که کدام یک از این ویژگی‌‌ها در شما وجود دارد.

۱- روحیه‌ی جوانی به معنای اعتماد کامل داشتن به لطف و کرم و یاری خداوند متعال و انتظار دریافت یاری و رحمت‌های بی‌پایان‌ از سوی او تعالی.

۲- روحیه‌ی‌ جوانی به معنای انعطاف‌پذیری و مسئولیت‌پذیری و باز بودن ذهن است و نباید ذهن فرسوده و سخت باشد.

۳- روحیه‌ی جوانی به معنای حفظ شادابی، خوش‌بینی و پاسخ به شوخی‌های هوشمندانه است و پر بودن قلب از شوخی‌های زیبا.

۴- روحیه‌ی جوانی به معنای رشد مداوم روح،‌ عقل، اهداف و آرزوها است، عزیزانم، به یاد داشته باشید، انسان زمانی پیر می‌شود که رویاهایش پیر شود و زمانی می‌میرد که آخرین رویای خود را از دست بدهد.

۵- روحیه‌ی جوانی به معنای اندیشیدن به شیوه‌های جدید، مطالعه‌ی کتاب‌های جدید و انجام دادن سرگرمی‌های جدید است و نیز به معنای علاقه داشتن به کشف و درک هستی است.

۶- روحیه‌ی جوانی به معنای عدم توجه به تغییرات ظاهری و تمرکز به کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم.

۷- روحیه‌ی جوانی به معنای همیشه مشغول بودن و تلاش پیوسته برای ساختن آینده‌ای روشن‌ برای خود و ملت‌مان است.

۸- روحیه‌ی جوانی به معنای برنامه‌ریزی برای فعالیت‌ها و پروژه‌هایی است که انتظار می‌رود پس از مدتی نه چندان کوتاه به ثمر برسند. آنانی که روح‌شان پیر شده، تنها کسانی‌اند که برای پروژه‌های فوری و کوتاه مدت برنامه‌ریزی می‌کنند.

۹- روحیه‌ی جوانی به معنای توانایی عفو و بخشش از بزرگ‌ترین اشتباهات است. جوانان کسانی هستند که دل‌های سفید و پاک دارند.

۱۰- روحیه‌ی جوانی به معنای شتابیدن به سوی انجام دادن کارهای خیر، کمک به مردم و مشارکت در ساختن وطن است.

۱۱- روحیه‌ی جوانی به معنای مقاومت در برابر محیط‌های ناامید کننده و تخریب‌گر و حرکت به سوی افق‌های وسیع و روشن است.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

28 Dec, 15:43


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام شانزدهم: کار، کلید زندگی است!


زندگی مانند صندوق بسته است و همه‌ی ما به شدت نیاز داریم تا بدانیم درون آن چه چیزی وجود دارد، این صندوق تنها یک کلید دارد و آن کلید چیزی نیست جز "کار".

در قرآن‌کریم ارتباط پیوسته‌ای میان ایمان و کار نیک وجود دارد، چون ایمان به ما بینش و بیداری می‌دهد و ما را به راه درستی هدایت می‌کند، و کار همان اسبی است که باید بر آن سوار شویم تا این مسیر را طی کنیم.

فرزندانم، الله متعال برای ما انسان‌ها امکانات و توانایی‌های بزرگی را فراهم کرده و فرصت‌های زیادی را در پیش روی ما قرار داده است، اما متأسفانه بسیاری از افراد از این امکانات به درستی بهره نمی‌برند. چرا؟

دلایل مختلفی وجود دارد، یکی از مهم‌ترین دلایل آن تنبلی و کمبود انرژی روحی است که برای ادامه‌‌ی تلاش و کوشش لازم است.

یکی از حکیمان گفته است: انسان ضعیف نیست، بلکه او بسیار تنبل است، هیچ منظره‌ای مرا به اندازه‌ی منظره‌ی یک جوان ناامید و محروم که در خیابان‌ها قدم می‌زند و نفقه‌ی روزانه‌اش را از پدر فقیر و خسته‌اش می‌طلبد، اذیت نمی‌کند.

برای پیدا کردن کاری که دوست دارید، تلاش کنید، وقتی آن را پیدا کردید، به آن اهمیت داده و آن را به خوبی انجام دهید و به آن به عنوان امتحانی نگاه کنید که شما را به چالش می‌کشد.

همیشه به یاد داشته باشید که کارهایی که عالی انجام می‌دهید، افق‌های جدیدی را برای شما باز می‌کند و فرصت‌های بزرگ‌تری به شما می‌دهد که قبلاً به آن فکر نمی‌کردید. هزاران داستان و واقعیت وجود دارد که این مفهوم را تأیید می‌کند.

فرزندانم، اگر کاری که به شما سپرده شده است را درست و دقیق انجام دهید، به اذن الله متعال به موفقیت دست خواهید یافت، پس از آن، باید به شغل خود به عنوان یک مأموریت روزانه نگاه کنید که تمام توانایی‌های نهفته‌ی شما را به کار می‌گیرد، و هنگامی که آن را انجام می‌دهید، احساس کنید که دارید کار بزرگی را انجام می‌دهید.

کار نعمت بزرگ الهی است و مجموعه‌ای از سختی‌ها نیست، و واقعاً شگفت‌انگیز است که کار، هرچقدر هم که کوچک باشد، همان ویژگی‌های کار بزرگ را دارد.

به عنوان مثال، هم کار کوچک و هم کار بزرگ موارد زیر را محقق می‌سازد:

- ما را از بیکاری رهایی می‌بخشد.
- ما را از مرحله‌ی برنامه‌ریزی و آرزو و خواستن به مرحله‌ی اجرا می‌برد.
- به ما کمک می‌کند تا خودمان، توانایی‌ها و استعدادهای‌مان را کشف کنیم.
- محیطی که در آن زندگی می‌کنیم را بهبود می‌بخشد تا زندگی در آن راحت‌تر و زیباتر شود.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- کارهای‌تان را مرتب کنید و با این احساس زندگی کنید که کار کردن، اساس زندگی است و کار خوب، زندگی انسان را خوب و زیبا می‌سازد.

۲- اگر یکی از شما کار مناسبی برای خود پیدا نکرد، پس بیکار ننشیند و باید کاری مفید انجام دهد تا به کاری دست یابد که انجام دادن آن را دوست دارد.

۳- کار را پست و ناچیز نشمارید، چون محتاج بودن به مردم و رشوه‌خواری و دزدی و خوردن مال حرام، امری زشت و  پست است، نه کار کردن.

۴- در کشور فرصت‌های زیادی وجود دارد که همیشه در حال رشد است، اما مشکل این است که افراد ماهر و آموزش‌دیده برای این فرصت‌ها اندک هستند، بنابرین باید خود را به خوبی آماده کنید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

27 Dec, 14:31


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام پانزدهم: ارزش‌هایت را نفروش


ایمان در دل‌های ما و تسلیم شدن به آن‌چه که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم آورده، هر کدام به ما اصول و ارزش‌های برتری می‌بخشد، و ارزش واقعی ما از پایبندی به آن اصول و ارزش‌ها نشأت می‌گیرد.

فرزندانم، شما می‌دانید که امروز با سیلی از فرهنگ‌ها و آموزه‌هایی روبرو هستیم که بسیاری از آن‌ها از فرهنگ و ملت‌هایی می‌آید که با آن‌چه ما به آن ایمان داریم؛ تفاوت دارد، و نیز هر چقدر که جهانی شدن در هر گوشه از زمین گسترش یابد، این باعث می‌شود که مردم بیشتر به دنبال منافع مادی خود بروند و از آن‌چه که ارزش‌ها و دستورات اسلامی از ما تقاضا دارد، دور شوند و این مشکل بزرگی برای همه‌ی ماست.

هر چه بزرگ‌تر می‌شوید، آگاهی شما نسبت به زندگی نیز بیشتر می‌شود، خواهید دید که بیشتر در معرض فشار کوتاه آمدن از اصول و وجدان و مردانگی و کرامت از جانب کسانی قرار می‌گيريد که به الله متعال و روز قیامت ایمان ندارند.

شما باید آماده باشید تا در برابر این فشارها مقاومت کنید. بسیاری از اطرافیان خود را خواهید یافت که فریب خورده و تسلیم می‌شوند و دچار عمل حرام می‌گردند و هیچ پروایی ندارند و آنان باعزت‌ترین و خوشبخت‌ترین مردم نیستند و هیچ‌کس نباید به‌خاطر زیاد بودن چنین افرادی متأثر گردد و مسیر آنان را طی کند، چون آنان در نزد الله متعال هیچ جایگاهی ندارند.

الله متعال رحمت کند به گوینده‌ی این سخن: از راه حق به‌خاطر اندک بودن رهروان آن احساس تنهایی نکن و به‌خاطر زیاد بودن گمراهان در راه باطل فریب نخور.

فرزندان عزیزم، فراموش نکنید که این دنیا محل امتحان است و ما هرگز نمی‌توانیم همه چیز را به دست آوریم، بنابرین هیچ‌کدام ما نمی‌تواند در عین پایبندی کامل به اصول و ارزش‌های خود، تمام خواسته‌ها و آرزوهای خود را به‌طور کامل به دست آورد. و هم‌چنین ممکن است در لحظاتی از زندگی، مجبور شویم چیزی را فدای اصول و ارزش‌های خود کنیم.

پس باید از کسانی باشید که از اصول خود دفاع می‌کنند و به حق پایبند هستند. و این قاعده‌ی طلایی را فراموش نکنید: هر کسی چیزی را به‌خاطر الله متعال رها کند، الله متعال بهتر از آن را به او می‌دهد.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- مهارت‌های شخصی خود را در راستای تحقق خواسته‌های‌تان در چارچوب اصول و اخلاق اسلامی نشان دهید، این بزرگ‌ترین مبارزه است.

۲- خود را عادت دهید که برخی از خواسته‌های مادی را برای حفظ مسیر درست رها کنید.

۳- پول همه چیز نیست؛ باید به همه نشان دهیم که در زندگی‌مان چیزهایی ارزشمندی وجود دارد که قابل معامله، فروش یا فدا کردن نیستند.

خداوند ما و شما را در مسیر حق ثابت قدم نگه دارد.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

26 Dec, 16:26


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام چهاردهم: کفایت برتر، رمز موفقیت است!


برخی از پسران و دخترانم می‌پرسند: آیا ممکن است که ما از شخصیت بالایی برخوردار شویم و عملکرد عالی داشته و در هر کاری پیشگام باشیم، یا این ویژگی خاص برای افراد باهوش و یا کسانی است که در مدارس و دانشگاه‌های عالی تحصیل کرده‌اند و یا برای کسانی است که پول دارند؟

در پاسخ می‌گویم: ما همگی بندگان الله متعال هستیم‌ و همه‌ی امور ما در اختیار او تعالی است و همه چیز طبق اراده‌ی او پیش می‌رود و با این وجود باز هم ما باید از اسباب استفاده کنیم، چون این دنیا دار اسباب و مسببات و مقدمات و نتائج است.

و اگر اوضاع اطرافیان خود را بررسی کنیم که در زندگی موفق هستند و یا شکست خورده‌اند، می‌توانیم دلایل موفقیت آنان را بیش از ۹۰ درصد شناسایی کنیم که بنابر تلاش و زحمت آنان بوده، چون خداوند عمل تلاشگران و مجتهدان را ضایع نمی‌کند. امیدوارم که شما فرزندانم در زندگی خود بر اساس این اصول حرکت کنید.

الان تصور کنید که در مقابل یک تابلوی بزرگ سفید ایستاده‌اید و از شما خواسته شده که با قلم مخصوص بر روی آن تصویری بکشید و آن قلم مخصوص را در رنگ‌های متفاوتی غوطه می‌دهید، آن رنگ‌ها تخیل، سلیقه، دانش، اخلاق، تجربه‌ها، آرزوها و رویاهای شما هستند، از این رنگ‌ها یک نقاشی هنری خارق‌العاده به دست خواهد آمد که چشم‌ها را خیره می‌کند و بينندگان را به شگفت می‌آورد.

این نقاشی همان زندگی و دستاوردهای شماست، پس چگونه باید عمل کنید؟ باید اقداماتی شخصی و خلاقانه انجام دهید که شامل موارد زیر می‌باشد:

کفایت شخصی را به‌عنوان نتیجه‌ای از مدیریت خوب خود بنگرید، بنابرین این تنها به معنای برتری فرد بر دیگران نیست، بلکه برتری فرد بر خود است و این بزرگ‌ترین نوع برتری است.

از شما خواسته نشده که نمرات بالاتری را به دست آوردید و یا مال بیشتری جمع کنيد و یا به شغل‌های عالی برسید، بلکه همیشه باید در اعماق خود احساس کنید که کار بزرگی انجام می‌دهید، کاری شرافتمندانه و خلاقانه و احساس کنید که به جلو حرکت می‌کنید.

چقدر ارزشمند است که هر لحظه از عمرتان را به‌عنوان لمس قلم مخصوص نقاشی بنگرید و با هر لمس،‌ بخشی از نقاشی بزرگ شما پدید می‌آید، این يعنی تصویر آن‌چه که می‌خواهید به آن برسید، در ذهن شما روشن است و در روح شما می‌درخشد، به همین دلیل شما با اطمینان و با امید و اراده به سمت آن پیش می‌روید.

پس از آن که اهداف خود را شناسایی کردید، تلاش کنید که بهترین، سریع‌ترین و ساده‌ترین راه را برای رسیدن به آن اهداف پيدا کنيد.

فرزندانم، یاد بگیرید که چگونه خودتان را از پراکندگی حفظ کنید و در یک زمینه و یک فعالیت خاص تمرکز کنید و به آن اهمیت بدهید و وقت خود را صرف آن کنید.

همیشه یک دفترچه‌ی یادداشت به همراه خود داشته باشید تا افکار و اندیشه‌های ارزشمندی که می‌شنوید و آن نکات مهمی که در طراحی مسیر سرنوشت‌ساز خود استفاده می‌کنید را در آن یادداشت کنید.

برای فهم پروژه‌ها و آگاهی خودتان از این شش ابزارِ فهم استفاده کنید: چی، چرا، چه وقت، چطور، چه کسی، کجا، و تلاش کنید پاسخ‌های شما تا حد امکان دقیق باشد.

از حکیمان و افراد با تجربه مشورت و نظرخواهی کنید، چون گاهی شنیدن یک کلمه از یک کارشناس، می‌تواند سال‌ها از سردرگمی و رفتن به راه‌های بن‌بست جلوگیری کند.

هر کاری را که انجام می‌دهید و نتیجه‌ی خوبی را به دست می‌آورید؛ در مقابل آن برای خود جایزه بدهید، ولی این پاداش باید در چارچوب حلال و شرعی باشد.

در به دست آوردن عادات خوب سعی کنید، این عادات مانند نخ‌های طلایی خواهند بود که از آن‌ها رفتارهای خود را می‌بافید.

همیشه تعادل خود را حفظ کنید، چون تعادل اساس زندگی شاد و موفق است، سعی کنید حق هر صاحب حق را بدهید.

توجه، اراده، صبر و پشتکار، ویژگی‌هایی است که هر کس می‌خواهد موفقیت شگفت‌انگیز را به دست آورد، از آن بی‌نیاز نیست، پس از این ویژگی‌ها در سختی و آسایش استفاده کنید.

توفیق و یاری الله متعال اساس موفقیت است و فقط با اخلاص و استقامت می‌توانیم در مسیر اخلاص و استقامت حرکت کنیم.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

26 Dec, 14:55


نیازهای آدمیان از چهره‌هایشان خوانده می‌شود!
در گره‌خوردگی صدا، اشک‌هایی خاموش پنهان است؛ آن را دریاب.
در خشونت آوا، اندوهی مدفون و شکستی خاموش نهفته است؛ از آن غافل مباش.
در لرزش دست‌ها، اضطرابی جان‌فرسا و گم‌گشتگی روح آشکار است؛ بدان توجه کن.
در پریشانی ذهن، زخمی ژرف یا اشتیاقی سوزان به عزیزی غایب نهفته است؛ آن را نادیده مگیر.
هرچه در دل می‌گذرد، بر زبان نمی‌آید؛ اما اگر دقت کنی، در نگاه و حالت‌ها نمایان است.

نویسنده: استاد ادهم شرقاوی
ترجمه: احمدالله مهاجر

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

25 Dec, 15:50


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام سیزدهم: حق مادر بر حق پدر مقدم است!


همبستگی خانوادگی در میان ما یکی از نقاط قوت‌مان در مقایسه با دنیای غرب است. ما مسلمانان به این رابطه‌ی بزرگ که اعضای خانواده‌ و فامیل‌ها را به هم پیوند می‌دهد، افتخار می‌کنیم و به همدلی و همکاری که در بیشتر خانواده‌های مسلمان مشاهده می‌شود، احساس عزت و برتری می‌نماییم.

اگر فشارهای زندگی و نیازهای کاری باعث شده که بسیاری از مردم بیشتر به خود مشغول شوند و از توجه به پدر و مادر خود غافل گردند، این افراد چیزی بزرگ‌تر از همه‌ی دستاوردهایی که به دست می‌آورند را از دست می‌دهند. 

فرزندانم، به این فرموده‌ی الله متعال دقت کنید:
{وَقَضى رَبُّكَ أَلّا تَعبُدوا إِلّا إِيّاهُ وَبِالوالِدَينِ إِحسانًا إِمّا يَبلُغَنَّ عِندَكَ الكِبَرَ أَحَدُهُما أَو كِلاهُما فَلا تَقُل لَهُما أُفٍّ وَلا تَنهَرهُما وَقُل لَهُما قَولًا كَريمًا وَخَفِض لَهُما جَناحَ الذُلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَبِّ ارحَمُهُما كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}  [سوره اسراء: ۲۳- ۲۴]. و پروردگارت (چنين) حكم كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دوى آن‌ها در نزد تو به (سنّ) پيرى برسند. (حتی) به آنان «افّ» نگو و بر سر آنان فریاد نزن و به نيكى با آنان سخن بگو و بال تواضعِ مهربانی را برای‌شان فرود آور (و در برابرشان کاملاً فروتن باش، و برای آنان دست دعا به درگاه خدا بردار) و بگو: پروردگارا! (اینک که ضعیف و جز تو پناهی ندارند) به ایشان مرحمت فرما، همان‌گونه که آنان در کوچکی (به ضعف و کودکی من رحم کردند و) مرا تربیت و بزرگ نمودند.

و به این فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم دقت کنید: رغم أنف، ثم رغم أنف، ثم رغم أنف من أدرك أبويه عند الكبر أحدهما أو كليهما فلم يدخل الجنة. خوار و ذلیل باد و باز خوار و ذلیل باد و باز خوار و ذلیل باد کسی ‌که پدر و مادر و یا یکی از آن دو را در سن پیری دریابد، ولی وارد بهشت نشود.
این حدیث این مفهوم را می‌رساند: کسی که به دلیل عدم نیکی به والدین فرصت ورود به بهشت را از دست داده، گویا صورتش را به خاک می‌زند و بینی‌اش به زمین می‌چسبد.

والدین دارای فضیلت و حق بزرگی بر فرزندان هستند که هر چقدر به آنان نیکی کنند باز هم نمی‌توانند به صورت کامل حق آن‌ها را ادا کنند.

حق مادر بیشتر از حق پدر است، چنان‌که در حدیث آمده است: شخصی به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم گفت: ای رسول خدا، کدام یک از مردم بیشتر سزاوار حسن برخورد و خدمت من هستند؟ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: مادرت. گفت: سپس چه کسی؟ فرمود: مادرت. گفت: سپس چه کسی؟ فرمود: مادرت. گفت: سپس چه کسی؟ فرمود: پدرت.

در میان جوانان نیکوکار، کسانی هستند که پس از دریافت حقوق ماهیانه‌ی خود، آن را در مقابل پدر و مادرشان می‌گذارند و می‌گویند: هر چقدر می‌خواهید بردارید و آن‌چه که شما می‌گیرید برای من از آن‌چه که می‌گذارید دوست‌داشتنی‌تر و بهتر است.

و هم‌چنین پسران و دخترانی هستند که در هر جلسه‌ای که حضور دارند، اگر پدر و مادرشان هم حضور داشته باشند، از صحبت کردن خودداری می‌کنند. برخی از فرزندان هر روز صبح هنگام رفتن به محل کارشان، به پدر و مادر خود سر می‌زنند تا از حال آن‌ها باخبر شوند و با آن‌ها صحبت کنند، و نیازهای‌شان را برطرف کنند.

فرزندانم، این افراد، با رفتار خود تجارت می‌کنند و آن‌ها هستند که رستگار و پیروز خواهند بود.

در این زمینه، نکته‌ای دارم: دعای والدین برای فرزندان، گاهی از نوع احساس شفقت و محبت است که از والدین صادر می‌شود، حتی اگر فرزندان به آن‌ها بی‌احترامی کنند، اما دعای والدین زمانی از ته دل صادر می‌شود که فرزندان به والدین خود احترام و محبت نشان دهند و این دعا در این صورت به حقیقت می‌پیوندد و شایسته است که به آن پاسخ داده شود.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- دنبال لطیف‌ترین و زیباترین کلمات باشید که به وسیله‌ی آن پدر و مادرتان را مخاطب قرار دهید و در این کار خلاقیت به خرج دهید، زیرا هر چه کلمات زیبا به کار ببرید، اسراف نکرده‌اید.

۲- از خدمت کردن به پدر و مادر خود به‌عنوان راهی برای جلب رضایت خداوند متعال استفاده کنید.

۳- پدر و مادر شما هیچ‌وقت ‌هیچ کسی را بر شما ترجیح نمی‌دهند و شما زمانی می‌توانید به آن‌ها حق خدمت واقعی بدهید که آن‌ها را بر همسر و فرزندان خود ترجیح دهید.

۴- در پیدا کردن شگفتی‌های خوشایند برای پدر و مادر خود، مهارت خود را نشان دهید.

۵- استقامت و رفتار درست شما باید بزرگ‌ترین هدیه‌ای باشد که به عزیزترین افراد زندگی خود می‌دهید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

24 Dec, 17:40


ما ملتی هستیم که در قالب هیچ نظریه و قانونی نمی‌گنجیم!


آن‌ها در شکنجه‌ی ما افراط می‌کنند، خون بر چهره‌های مان جاری می‌شود، اما هم‌چنان با نگاهی پر از چالش به او خیره می‌شویم، نگاهی که نمی‌تواند بفهمد یا برای آن توضیحی بیابد. با این حال، نگاه‌های ما - که به دلیل زنجیرهای مان هیچ حرکتی نمی‌توانیم بکنیم - قلبش را می‌سوزاند، پاهایش را می‌لرزاند، و خون وحشت در رگ‌هایش جاری می‌شود تا جایی که زانوهایش خم می‌شود و نزدیک است ادرار کند! چه کسی از ما دیگری را می‌ترساند؟ چه کسی قادر به شکست دیگری است؟ ما که در خون خود غرق شده‌ایم، یا او که با تمام قدرتش ایستاده و غرور کاذبش را به نمایش می‌گذارد، در حالی که تلاش می‌کند موج وحشتی را که تمام وجودش را در بر گرفته، پنهان کند؟ این است تفاوت واقعی میان صاحب زمین و کسی که از سرزمین‌های دور آمده است. ما صاحبان حق هستیم، ما اهل این سرزمینیم. ما بودیم که خاکش را کشت کردیم، درختانش را آبیاری کردیم، و چشمه‌هایش را جاری ساختیم. به همین دلیل، هرگز شکست نخواهیم خورد، هرچند که شلاق‌های عذاب شان بر ما ببارد. اما آن‌ها خواهند لرزید، خواهند فهمید که ما تا آخرین قطره مقاومت خواهیم کرد، هرچند که ما را آواره کنند یا خانه‌های مان را ویران سازند. ما از مرگ نمی‌ترسیم، اما آن‌ها آرزو می‌کنند که هزار سال عمر کنند، چه آسان است که ما برای آرمان‌های خود بمیریم، و چه سخت است برای او که این را درک کند! مرگ ما را نمی‌ترساند، نه گلوله، نه شلاق، و نه نیروهای ستمگر شیطانی. اما او اگر تفنگی از مقاومت را به سوی خود نشانه ‌رفته ببیند، مانند کودکی کوچک گریه خواهد کرد. در واقع، ما او را خواهیم گریاند، نه با بلند کردن تفنگی به سوی او، بلکه با بلند کردن نگاه‌های خود - نگاه‌های حق - به سوی او!
این ارتش بزدل همه چیز را می‌دزدد. در یورش به خانه‌هایی که ما از آن‌ها رانده شده‌ایم، وارد اتاق‌ها می‌شدند و پول، طلا و تلفن‌های همراه را می‌دزدیدند. وقتی به صرافی‌ها حمله می‌کردند، میلیون‌ها شِکِل از آن‌ها به سرقت بردند. این یک ارتش دزد است! اما به همین جا بسنده نکردند، بلکه صدها جسد شهدا را نیز دزدیدند. چه می‌خواهند از این اجساد؟ آیا می‌خواهند مغزهای‌شان را کالبدشکافی کنند تا راز پایداری ما را بفهمند؟ پایداری ما را را تنها کسی می‌فهمد که قلبی داشته باشد، و تنها کسی به آن توجه می‌کند که ایمان داشته باشد، اما آن‌ها نه قلب دارند و نه ایمان. آیا می‌خواستند شهیدان ما را با اسیران شان مبادله کنند؟ ما این ارواح را به خدا سپرده‌ایم، چه اهمیتی دارد که پوست گوسفند پس از ذبحش کنده شود؟ این بدن‌ها ارزشی ندارند، آن‌ها پوسته‌ای هستند که ارواح ما را پوشانده‌اند، ظاهری که جوهر را پنهان می‌کرد. اما اکنون که ارواح ما در چینه‌دانی پرندگان سبز به سر می‌برند، چه ارزشی دارد این بدن‌های غارت‌شده؟
آن‌ها تنها به سرقت اجساد شهدا اکتفا نکردند، بلکه قبرهایی را که شهدا در آن دفن شده بودند، نبش کردند و اجساد را بیرون آوردند. سپس آن‌ها را در سردخانه‌های ویژه گذاشتند و به تل‌آویو، به کالبدشکافی‌های بزرگ بردند. چه می‌خواهند؟! می‌خواهند بفهمند چگونه با تمام این سرکوب و کشتار سیستماتیک از غزه خارج نشدیم؛ اما نخواهند فهمید. با این‌ همه مرگ، چرا مهاجرت نکردیم و همچنان به خاک‌مان چنگ زده‌ایم؟ نخواهند فهمید. با وجود تمام این دردها، چگونه همچنان در دل‌های ما جایی برای امید باقی مانده است؟ این امید بر آن‌ها حرام است، حتی اگر تمام ثروت دنیا را در اختیار داشته باشند، اسرار جهان را جمع کنند، و از همه نوابغ سوال کنند؛ نخواهند فهمید. ما ملتی هستیم که در قالب هیچ نظریه و قانونی نمی‌گنجیم. ما ملتی هستیم فراتر از پیشرفت فریبنده‌ی فناوری، ملتی که با خداوند است و خداوند نیز با ماست. و هرکس که خدا با او باشد، چگونه ممکن است شکست بخورد؟ و چگونه دشمن او می‌تواند اسرار پایداری‌اش را درک کند؟

نوشته: دکتور ایمن العتوم
ترجمه: عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

23 Dec, 17:14


بسمه تعالی
با عرض سلام و خداقوت خدمت دوستداران امام قرضاوی امام میانه روی و اعتدال، شیفتگان تجدید و نوگرایی و اعضای وفادارِ کانال
متاسفانه بنابر دلایل و شرایط خاصی فعالیت صفحات مجازی امام یوسف قرضاوی "رحمه الله" به زبان فارسی در تلگرام، اینستاگرام و واتساپ به مدت دو سال متوقف شده بود؛
هم اکنون به حول و قوه الهی مجددا فعالیت را شروع می کنیم.

اعضای محترم گروه هم با انتشار لینک و مطالب کانال به ما کمک کنند.

کانال تلگرامی
http://t.me/yousif_Qaradhawi

کانال واتساپی
https://whatsapp.com/channel/0029Vb0QFcL1XquO64ahEe1n

صفحه اینستاگرام
http://instagram.com/yousi_fqaradhawi

کانال عبدالخالق احسان

23 Dec, 16:07


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام دوازدهم: سپاس‌گزار باشید!

هیچ تعبیر و کلامی برای عظمت و بزرگی نعمت‌هایی که به هر کدام ما بخشیده شده، نمی‌یابم که بهتر از این کلام الله متعال باشد:

{وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ} [النحل: ۱۸]. و اگر [بخواهيد] كه نعمت خداوند را بشماريد، نمی‌توانيد [همه‌ی ] آن را بشماريد. بی‌گمان خداوند آمرزنده مهربان است.

فرزندان عزیزم، این عصر، عصر شکایت از اوضاع بد و مشکلات است، و علتش هم این است که خواسته‌ها زیاد شده و فاصله‌ی زیادی است بین توانمندی‌های مردم و آن امکاناتی که می‌خواهند به آن دست یابند، از جریان‌های رایج پیروی نکنید و تصمیم آگاهانه بگیرید و به اصول بازگردید.

همیشه یادتان باشد که هر چقدر اوضاع بد شود و مشكلات پیاپی بیاید‌، باز هم نعمت‌هایی را می‌یابیم که سپاس‌گزاری از الله متعال را واجب می‌گرداند، مثلا: نعمت ایمان، نعمت شنوایی، نعمت بینایی، داشتن خانواده و نزدیکان و دوستان و نعمت کسانی که اکنون وجود دارند و در کنار ما هستند، و نیز نعمت این که هنوز زنده‌ایم و فرصت توبه را داریم و نعمت این که اگر نیکوکار هستیم، می‌توانیم به اعمال نیک‌مان بیفزاییم.

به سپاس‌گزاری به‌عنوان وسیله‌ای برای نزدیکی به الله متعال نگاه کنید و بدانید که توفیق خداوند برای بندگانش در سپاس‌گزاری، نعمت دیگری است که لازم است به‌خاطر آن نیز از الله متعال سپاس‌گزاری کنیم و نیز به سپاس‌گزاری به‌عنوان مصدر خوشحالی و رضایت و آرامش و خوشبختی نگاه کنید. چنان‌چه که الله متعال فرموده است:

{وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ} [النمل: ۴۰]. و هر كس سپاس گزارد، تنها براى [سود] خود سپاس می‌گزارد. و هر كس ناسپاسى كند [بداند] كه پروردگارم بی‌نياز بخشنده است.

ما می‌دانیم که بسیاری از مردم هیچ‌وقت از شکایت کردن خسته نمی‌شوند، و نیز از سخن گفتن با دیگران خسته نمی‌شوند، وقتی با آنان می‌نشینی، احساس می‌کنی که هیچ چیز نمی‌تواند آنان را راضی کند و از هیچ چیز خوشحال نیستند، و این وضعیت منجر به دردهای روحی بی‌پایان می‌گردد، چون آنان بی‌دلیل احساس دل‌تنگی نموده و همیشه اندوهگین هستند.

دختران و پسران عزیزم، سپاس‌گزاری و ستایش خداوند متعال را به‌عنوان وسیله‌ای برای محافظت از خود در برابر خود خوری و به‌عنوان فرصتی برای نشان دادن بزرگواری و قدردانی از کسانی که در حق شما لطف کرده‌اند، قرار دهید.

اگر از حال شما پرسیده شد، در پاسخ باید بگویید: من در نعمت‌های الهی غرق هستم و در بهترین وضعیت به سر می‌برم و از خداوند متعال می‌خواهم که فضل و مهربانی‌اش را بیشتر شامل حالم گرداند و نعمت‌های فراوانی به من عطا کند.

فرزندانم، سپاس‌گزاری با قلب است، وقتی کسی خیلی در حق ما لطف کرده و به ما کمک نموده و در کنار ما بوده پس از ته دل احساس می‌کنیم که او در حق ما خوبی کرده و با زبان و کلمات زیبا و لطیف از او سپاس‌گزاری می‌کنیم و خشنودی خود را از او ابراز می‌نماییم.

در این‌جا برای برخی از دختران و پسرانم می‌گویم که خودتان را عادت دهید و دهان‌تان را برای سپاس‌گزاری از کسانی که در حق شما لطف کرده‌اند، باز کنید و با احساسات صادقانه و واقعی از او سپاس‌گزاری کنيد و سپاس‌گزاری با دست و بخشش و تلاش است و برای هر نعمت شکر خاصی وجود دارد.

و در واقع سپاس‌گزاری یک هنر زیبا و عالی است و یادگیری آن نیازمند درجه‌ی بالایی از شفافیت و احساس است و هر یک از ما اگر بخواهد، می‌تواند آن را بیاموزد.

همه‌ی مخلوقات به نوعی به خداوند تعلق دارند و عیال الله متعال هستند، پس بخشی از سپاس‌گزاری ما از او تعالی، باید در خدمت به بندگانش باشد و او به وسیله‌ی سپاس‌گزاری کردن ما از بندگان، به ما پاداش نیکی می‌دهد.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

22 Dec, 14:35


افراط و تفریط نابود مان کرد!

اسلام، دین اعتدال و میانه‌روی است و مسلمانان، امت وسط و میانه‌اند؛ اما ما مسلمانان به علت فهم ناقص یا معیوب از آموزه‌های دینی، یا افراطی هستیم و زیاده‌روی می‌کنیم و یا تفریطی می‌باشیم و سهل‌انگاری و تساهل می‌کنیم.
این افراط و تفریط در مسایل زیادی دیده می‌شود و فضای مجازی را کامل اشغال نموده است و صدای اندک فهم اعتدالی و میانه‌روی را کسی نمی‌شود.
و افراطی‌گرایان، تفریطیان را تکفیر و تفسیق نموده و تفریطی‌ها، به جان اسلام افتاده و دین را به عدم قابلیت تطبیق در عصر حاضر متهم می‌کنند.
یکی از مثال‌های آن داستان شب یلدا بوده و دیگرش نوروز است و روز زن، معلم، مادر، و... نیز این گونه است.

بیاییم از کج‌اندیشی و کوته‌فکری دوری گزیده و با مطالعه‌ی دقیق اسلام به مسیر اعتدال و میانه‌روی که نماد اسلام است، روی آوریم.

عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

22 Dec, 13:33


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام یازدهم: دخترم مواظب باش!


در گذشته، انزوا و کناره‌گیری پناه‌گاهی بود که همه‌ی ضعیفان و کسانی که از انسان‌های گرگ صفت می‌ترسیدند، به آن پناه می‌بردند، اما امروز پس از وجود صدها شبکه‌ی ماهواره‌ای متفاوت و انترنت در خانه، صحبت درباره‌ی انزوا و کناره‌گیری به چیزی از گذشته تبدیل شده است.

من می‌دانم دغدغه‌ای که در دل بیشتر دختران وجود دارد، ارتباط با پسری سالم و درست‌کار است که به زندگی مشترک ارزش قائل بوده و از خانواده‌اش حمایت می‌کند و او را خوشحال می‌سازد و اما دختر برای دستیابی به این هدف ممکن است در جواب مزاحمت‌های یک پسر یا با ورود به اتاق‌های چت انترنتی، یا حتی تبادل نگاه‌هایی با پسر همسایه، احساس خطر کند. و من تأکید می‌کنم که در همه‌ی این کارها هدف دختر تنها یافتن کسی است که بتواند شریک زندگی و پدر فرزندان آینده‌اش باشد.

و همه‌ی پسران با هر نوع رفتار و شخصیت، این واقعیت را می‌دانند و آن‌هایی که خوب و صالح هستند، از راه شرعی و با رعایت آداب آن، به این هدف می‌رسند و به خانواده‌ی دختری که قصد ازدواج با او را دارند، درخواست ازدواج می‌دهند.

اما پسران دیگر که کم هم نیستند؛ روی نقطه‌ی حساس قلب دختران می‌زنند و دلایل زیادی می‌آورند که هدف‌شان از هر ارتباطی، ازدواج است و مدت زمان قبل از آن را به‌عنوان فرصتی برای آشنایی و اطمینان یافتن از شریک زندگی می‌دانند، اما بیشتر آن‌ها دروغ می‌گویند و اگر واقعا راستگو هم باشند، روش ارتباط آنان با دختر نادرست است.

تو ای دخترم، چون قلبت پاک است و نیت بدی نداری و در رویارویی با واقعيت رفتار بسیاری از پسران بی‌تجربه هستی، ممکن است خود را در موقعیتی دشوار بیابی که نمی‌دانی چگونه از آن خارج شوی.

  ممکن است پسری در جایی عمومی با دختری ملاقات کند و از او به‌طور پنهانی عکس بگیرد، یا از او حرف‌هایی ضبط کند، و پس از مدتی از آن به‌عنوان ابزاری برای ترساندن و تهدید کردن او استفاده کند، و دختر در این شرایط خود را مانند کسی بیابد که در میدان مین قدم می‌زند، جایی که هر قدمش پر خطر است.

برخی از دختران در لحظه‌ی غفلت و ضعف، طعمه‌ی یکی از این حیوانات وحشی می‌شوند که وعده‌ی ازدواج داده بودند، اما پس از مدتی از آن‌ها خبری نمی‌شود و دختر خود را در میان غم و اندوه می‌بیند و گاهی ممکن است بارداری پیش بیاید و در این صورت مرتکب دو گناه می‌شود، گناهی بر خود و گناهی بر فرزندش که بدون پدر و بدون نسب زندگی خواهد کرد.

پیام‌هایی که از این سخنان برای دخترانم دارم عبارت است از:

۱- دخترم، باور کن که هر چه در تقدیر تو باشد، آن را به دست خواهی آورد، هر چقدر هم که ضعیف و دور از دسترس و یا منزوی باشی.

۲- الله متعال برای زن، شوهر خوب و برای مرد، زن خوب عطا می‌کند، پس صادقانه از الله متعال همسر خوب بخواه و بدان که هر آن‌چه از خداست، تنها با اطاعت از او به دست می‌آید، نه با معصیت.

۳- دختری که خواسته‌های پسر را برآورده می‌سازد، دیگر از چشم آن پسر می‌افتد و او را برای ازدواج و این که مادر فرزندانش باشد، مناسب نمی‌بیند.

۴- دخترم، به یاد خداوند باش و او را زیاد یاد کن و از او کمک بخواه و روح و روانت را با محبت نسبت به او تعالی آرام و راحت کن، چون خوشبختی و خوشحالی واقعی همین است و هیچ خوشحالی دیگری شبیه آن نيست و به دنبال بزرگ‌ترین لذت نباش، بلکه به دنبال ارزشمندترین لذت باش.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی


https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

21 Dec, 14:49


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام‌ دهم: آیا دوست دارید که خودتان را بشناسید؟!


برخی از فرزندانم خواهند گفت: این چه سوالی است‌ که‌ مطرح کرده‌ای؟ آیا ممکن است کسی دوست نداشته باشد خودش را بشناسد؟

بله، همه‌ی ما دوست داریم که خود را کشف کنیم و هر آن‌چه ممکن است را درباره‌ی خود بدانیم. اگر این‌گونه باشد که بسیار خوب است.

من یک معیار ساده‌ای را بیان می‌کنم که هر کدام شما می‌توانید به وسیله‌ی آن وضعیت کلی خود را بشناسید، این معیاری است که نفست، تو را ملامت می‌کند.

الله متعال به نفس لوامه (نفس ملامت‌گر) قسم خورده و می‌فرماید: {لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ}. [القيامة: ۱- ۲]. به روز قيامت سوگند ياد مى‌کنم و به نفس ملامت‌گر سوگند ياد می‌کنم.

مؤمن نفس خود را سرزنش و ملامت می‌کند و فاجر و گنهکار کمتر خودش را ملامت می‌کند و به انحرافات و کج‌روی‌هایش ادامه می‌دهد و اصلا هیچ اهمیتی هم برایش ندارد.

هر چقدر که درجات رستگاری و خیر و صلاح انسان بالاتر برود، این باعث می‌شود که او بیشتر خودش را ملامت کند.

برخی هستند که اگر یک ماه را هم بدون ادای یک رکعت نماز سپری کنند، اصلا خود را ملامت نمی‌کنند، و برخی هستند که اگر یکی از نمازهای فرض خود را از دست بدهند خود را ملامت می‌کنند و افرادی هستند که اگر تکبیر احرام را پشت سر امام از دست بدهند، خود را مقصر می‌دانند.

و برخی هستند که در مطالعه کردن کوتاهی می‌کنند و حتی ممکن است که یک‌سال از عمرشان بگذرد در حالی که روی یک کتابی را برای مطالعه باز نکرده‌اند و نیز برخی دیگر هستند که اگر روزانه چهار ساعت مطالعه نکنند، خود را ملامت می‌کنند.

و برخی دیگر هستند که اگر ده دقیقه دیرتر به محل کار خود برسند، خود را ملامت می‌کنند، ولی افرادی هم هستند که هر روز بدون هیچ عذری غیرحاضری می‌کنند، و اصلا خود را ملامت نمی‌کنند و هیچ عذاب وجدانی هم آنان را فرا نمی‌گیرد.

و این چنین، هر چه درون ما پر حرکت‌تر و جایگاه ما بالاتر باشد، شدت سرزنش و ملامت کردن نفس‌های‌مان بیشتر می‌شود و خود را از اعماق وجود سرزنش می‌کنیم.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- به صدای نورانی که در اعماق وجودتان برانگیخته می‌شود و شما را از تقصیر و کوتاهی‌های‌تان آگاه می‌سازد، توجه کنید.

۲- از خودتان بپرسید که آیا نوعیت سرزنشی که در درون شما وجود دارد، به سوی ارتقا و تعالی می‌رود و یا به سمت سقوط و انحطاط؟ و از جواب این سوال به‌عنوان معیاری برای سنجش خود استفاده کنید.

۳- تصمیمات و رفتارهای خود را مرور کنید و سعی کنید آن‌ها را اصلاح کنید و دیدگاه خود را در این زمینه مطرح کنید.

۴- توانایی‌های خود را بر احساس گناه و تقصیر تقویت کنید و سعی کنید که گناهان‌تان را با انجام دادن نیکی‌ها از بین ببرید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی


https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

20 Dec, 14:38


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام نهم: سعی کنید که بخشی از راه حل باشید!


دختران و پسران عزیزم، این دنیا مملو از بحران‌ها و مشکلات است؛ و هیچ خانواده و مؤسسه و مدرسه‌ای نیست که از برخی مشکلات رنج نبرد. و این مشکلات به‌خاطر نوعیت کار و زندگی و شرایطی است که آن را سپری می‌کنیم و یا هم به‌خاطر کوتاهی‌ها و اشتباهات و کاستی‌هایی است که مرتکب آن می‌شویم.

همه‌ی ما می‌دانیم در هر جایی، تعدادی از انسان‌های خوب وجود دارند که سعی می‌کنند آن‌چه را که دیگران خراب کرده‌اند، اصلاح کنند و برخی از بارهای سنگین و خستگی‌ها را از دوش خانواده و جامعه و کشورشان بردارند. و این تعداد اندک، نمک جامعه و عطر و نور آن هستند و آنان مشکلات جامعه و افرادش را درک می‌کنند و باور دارند که بخشی از این مشکلات نیستند و به همین دليل در جستجوی حل مشکلات می‌باشند.

در این‌جا چند مثالی را برای درک این مسئله بیان می‌کنم:

○ به‌طور مثال در یک منطقه‌ای که بیشتر اهالی آن از نماز جماعت غافل هستند و این یک مشکل بزرگی می‌باشد و برخی از اهالی منطقه برای برپایی نماز برمی‌خیزند و دیگران را نیز تشویق می‌کنند تا این وضعیت تغییر کند. این افراد با کار نیکی که انجام می‌دهند، بخشی از راه حل شده‌اند.

○خانواده‌ای به سبب بیکاریِ تعدادی از افرادش زندگی را به سختی سپری می‌کنند و این مشکل اقتصادی است که اگر فردی از آنان در جستجوی کاری برآید، پس او در مسیر حل کردن این مشکل است و بخشی از راه حل گردیده است.

○سطح یک صنف درسی به علت بی‌نظمی و بی‌میلی شاگردان در آموزش، ضعیف است و برخی از شاگردان با کمک معلم و کنترل و تنظیم او برای بهبودی صنف درسی دست به کار می‌شوند، و با این کار خود بخشی از مشکل را حل می‌کنند.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- افتخار بزرگی است اگر یکی از ما به‌عنوان کسی شناخته شویم که در مسیر اصلاح است و حضورمان در هر محیطی مايه‌ی خیر و برکت باشد.

۲- هیچ‌کس نمی‌تواند بخشی از راه حل باشد، مگر در صورتی که از کسانی که در اطرافش هستند، برتر و بالاتر باشد و هر کدام ما باید برای برتری یافتن تلاش کنیم.

۳- به وسوسه‌های شیطان که به شما می‌گوید قادر به اصلاح نیستید و در این زمینه نمی‌توانید مؤثر باشید، توجه نکنید و خود را در این زمینه توانا بدانید و از خداوند کمک بخواهید.

۴- همیشه مطمئن باشید که بخشی از راه حل هستید نه بخشی از مشکل.

۵- اگر شما بخشی از راه حل نباشید، پس احتمال می‌رود که بخشی از مشکل باشید.

۶- قبل از این که مشکلات بزرگ‌تر شده و از کنترل خارج شوند، به سوی حل کردن آن بشتابید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

19 Dec, 13:59


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام هشتم: در جستجوی موفقیت واقعی باشید!


پسران و دخترانم، این پیام قابل توجهی است و امیدوارم که به خوبی در مورد آن بیندیشید.

ما در دنیای امروزی؛ در عصری زندگی می‌کنیم که مردم با هر چیزی که به پیروزی، موفقیت، غلبه و دستاوردهای بزرگ اشاره دارد، فریب خورده‌اند. در این شکی نیست که جامعه‌ی اسلامی به تعداد زیادی از افراد موفق، برجسته و اهل آرزوهای بزرگ بسیار نیاز دارد، چون این جامعه از نظر علمی، صنعتی و مادی دچار ضعف است. این نیاز ضروری است، زیرا به سادگی نمی‌توانیم با افراد ضعیف، جامعه‌ای قوی بسازیم.

عزیزانم، به این مسئله‌ی مهم توجه داشته باشید که اسلام به همان اندازه‌ای که در مورد خودِ اهداف اهميت داده، در مورد روش‌های دستیابی به اهداف بزرگ نیز اهمیت می‌دهد، بنابرین موفقیت واقعی که باید به دنبال آن باشیم، دو ویژگی اساسی دارد:

اول: این که موفقیت واقعی از طریق مشروع و قانونی به دست بیاید.

دوم: کسی که موفقیت را به دست آورده، این موفقیت بتواند او را به الله متعال نزدیک‌تر کند، به این معنا که موفقیت دنیوی او را به انجام کارهای نیکو برای الله متعال و خدمت به مردم و مشارکت در ساخت تأسیسات عمومی و پیشرفت کشورها تشویق کند.

اگر یکی از شما توانست در یکی از این زمینه‌ها به موفقیت دست یابد، ولی ثمرات این موفقیت صرف لذت شخصی و گسترش مباحاتی مثل رفاه و آسایش بیشتر شود، آن موفقیت از نظر من موفقیت واقعی نیست؛ بلکه موفقیتی موقتی و محدود است، چون زندگی ما محدود است و توانایی‌های ما برای لذت بردن از آن نیز محدود است، در نهایت همه‌ی موفقیت‌های دنیوی محدود و گذرا خواهند بود.

فرزندان عزیزم، در این‌جا نوع سوم موفقیت را برای شما بیان می‌کنم که به‌طور مجازی به آن موفقیت گفته می‌شود. این نوع موفقیت از طریق دروغ، نیرنگ، فریب، رشوه، غصب، پایمال کردن حقوق دیگران و خروج از قوانین و مقررات موجود به دست می‌آید.

این یک نوع موفقیت توهمی است و باعث ضرر و زیان صاحبش می‌گردد و باید به افرادی که این‌گونه موفقیت‌ها را به دست آورده‌اند با ترحم نگاه کنیم، چون آن بیچارگان، بدبختی و بلایی را که گرفتارش هستند، یک نوع موفقیت می‌دانند.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- برای به دست آوردن هر موفقیت و برتری واقعی حریص باشید؛ چون آن نیازی است که باعث راحتی و خوشبختی شما و خانواده‌ و کشورتان می‌گردد.

۲- تنها هدف اصلی شما نباید فقط دریافت مدرک، شغل و یا داشتن چیزهای گران‌بها باشد، بلکه تلاش کنید آن موفقیت‌هایی را که به دست آورده‌اید، در اموری به کار ببرید که باعث افزایش نیکی‌های‌تان می‌گردد.

۳- در دستیابی به اهداف خود، به قانونی و درست بودن آن توجه کنید و در غیر این صورت، دستیابی به اهداف، یک موفقیت غیر واقعی است.

۴- از الله متعال کمک بطلبید و از او تعالی بخواهيد که شما را در آن‌چه که در تلاش دستیابی به آن هستید، موفق بگرداند.

و نیز این گفته‌ی شاعر را به یاد داشته باشید: اگر از جانب خداوند متعال کمک و یاری برای جوان نباشد، تلاش و کوشش او به تنهایی باعث دستیابی به موفقیتش نمی‌گردد.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

19 Dec, 08:54


🎥نمونه‌ای از ایمان و استقامت مردم غزه

با وجود گذشت بیش از 14 ماه از جنگ و نسل‌کشی و جنایات وحشیانه اشغالگران اسرائیلی، مردم غزه هنوز اینگونه بر ایمان خود ثابت قدم هستند...

مردم غزه نمونه بارزی از ایمان و استقامت هستند

همین ایمان باعث شده که ارتش اشغالگر صهیونیستی با وجود 14 ماه جنگ و ارتکاب وحشیانه‌ترین جنایات تحت حمایت کامل آمریکا و غرب نتواند آن‌ها را تسلیم کند....
@PalestineNews
...
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

18 Dec, 13:19


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام هفتم: مردان و زنان همسان نیستند!


قصد ندارم درباره‌ی مسائل مختلفی سخن به میان آورم که باعث تفاوت‌های زیادی بین مرد و زن می‌شود و دوست دارم به نکته‌ی مهمی اشاره کنم: زن و مرد در طبیعت و ساختار خود از هم تفاوت دارند و این تفاوت، منجر به تفاوت در مسؤوليت‌های آنان می‌گردد.

ساختار جسمی‌، روانی و احساسی زنان از ساختار جسمی‌ مردان متفاوت است و به همین دليل، ای دخترم، تو برای ایفای نقش متفاوتی آفریده شده‌ای.

زن باردار می‌شود و فرزند به‌دنیا می‌آورد و مسؤوليت اصلی تربیت نسل‌ها به عهده‌ی اوست. آن‌چه که توجه زن را جلب می‌کند و احساسات او را بر می‌انگیزد، آن چیزی نیست که احساسات مردان را بر انگیزد.

در تعالیم دینی ما و در عرف و آداب اجتماعی که مردم آن را پذیرفته‌اند، از زنان و مردان در زمينه‌ی اجتماعی و شغلی درخواست‌های متفاوتی دارد. به عبارت دیگر، زن باید آرزوهای آینده‌اش را طوری تنظیم کند که مناسب با حالت زنانگی‌اش باشد. به این معنا که نخستین هدف او باید مشارکت در ساختن یک خانواده‌ی سالم و متعهد و متحد باشد و باید خود را از نظر فرهنگی و تربیتی برای این مسؤوليت بزرگ آماده سازد و تحصیلات دانشگاهی او باید مناسب با این هدف باشد. یعنی تخصصی که انتخاب می‌کند با سرشت او سازگار باشد، مثل: تعلیم و تربیت و پزشکی و یا شغل او پس از فارغ التحصیلی باید مناسب نقش یک خانم خانه‌دار باشد؛ بر این اساس برای یک زن شایسته نیست که مهندسی معماری، مکانیک یا برق را انتخاب کند. و نیز تحصیل در رشته‌هایی مانند: دام‌پزشکی یا کشاورزی ممکن است برای او مناسب نباشد.

به‌طور کلی توصیه‌ی من به دخترانم این است که به دنبال تحصیل در رشته‌هایی باشند که می‌توانند از آن از لحاظ فرهنگی و تربیتی و مادی بهره‌مند شوند، حتی اگر شرائط خانوادگی اجازه ندهد که وارد بازار کار شوند.

دخترم به تو می‌گویم: از بلند پروازی‌هایی که فرصت ازدواج را از تو می‌گیرد، پرهیز کن تا باعث پشیمانی تو نگردد، چون پشیمانی سودی ندارد.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- تلاش نکنید که در رقابت با پسران وارد شوید، چون شما برای نقش متفاوتی آفریده شده‌اید و باید از وضعیت تأسف‌بار زنانی که در بسیاری از کشورهای غربی و شرقی قرار گرفته‌اند، درس عبرت بگیرید.

۲- در زندگی ما عوامل زیادی وجود دارد که ایجاب می‌کند به ازدواج و ساختن خانواده‌ی مسلمان و تربیت فرزندان سالم اهمیت بدهید و این هدف، نخستین اولویت شما باشد.

۳- زنانگی قوی‌ترین سلاحی است که می‌توانید با آن مبارزه کنید، پس از این سلاح در موقعیت‌ها و فعالیت‌هایی که مناسب شما نیست؛ استفاده نکنید.

۴- مهم‌ترین چیز در جامعه، جایگاه اجتماعی تخصص یا شغل نیست و بلکه تناسب آن با شما و مهارت شما در آن است.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

18 Dec, 03:57


🏷️ وامدار کتاب
شاهین کلانتری

حتا ۱۰ دقیقه مطالعه دگرگونم می‌کند. کتاب‌های خوب سبب شده‌اند:

-از انجام بسیاری از کارهای بی‌سرانجام دست بکشم.
-صریح‌تر «نه»‌ بگویم، نخست به خودم.
-انگیزه‌ی انجام کارهای دشوار را بیابم.
-از لحظه‌‌های کثیف لحظه‌‌های تمیز بسازم.
-امید حقیقی را جایگزین امید واهی کنم.
-در پیگیری اولویت‌هایم مصمم‌تر بشوم.
-زیبایی انسان‌ها را ببینم و بگویم.
-احساس بیهودگی نکنم.
-شگفتی شب را در روز تجربه کنم و شگفتی روز را در شب.

#نوسندگان‌بزرگ
https://t.me/QalamWaNegaresh

کانال عبدالخالق احسان

17 Dec, 13:27


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام ششم: به جایگاهی می‌رسید که به آن باور دارید!


هر کدام ما زمانی که به‌ دنیا می‌آییم، از همه چیز بی‌خبریم و از سال اول عمرمان به‌سوی کشف و آگاهی قدم می‌گذاریم.

خانواده، معلمان، نزدیکان و دوستان به ما کمک می‌کنند تا با باورها و افکار و آداب اجتماعی، وجود هر چیزی را درک کنیم و هم‌چنان از طریق تجربیات شخصی، برداشت‌های زیادی از دنیا پیدا می‌کنیم.

نکته‌ی مهم در این میان، دیدگاهی است که هر کدام ما در مورد توانمندی‌ها، شرايط، ارزش‌ها و اصولی که به آن باور داریم، و اهداف و مراتبی که به آن می‌پردازیم، شکل می‌دهیم.

الله متعال به ما توانایی‌های فراوانی عطا کرده و فرصت‌های زیادی را فراهم نموده است، اما امر قابل ملاحظه این است: آن عده جوانانی که در استقامت و تحصیل و کار به‌ طور چشمگیر موفق هستند، بسیار اندک می‌باشند و این اندک بودن آنان، عوامل بسیاری دارد و بزرگ‌ترین عامل آن مفاهیم و باورهایی است که آنان در مسیر زندگی‌شان به آن‌ها استناد می‌کنند.

برخی از پسران و دخترانم با دیدگاه‌های منفی نگاه می‌کنند و فقط بدی‌ها و فسادها را می‌بینند و همیشه تصور می‌کنند که با بدترین حوادث روبرو خواهند شد.

برخی از آنان در خانواده‌ای که گرفتار جهل و نادانی هستند، بزرگ می‌شوند و بهره‌ی آنان از استقامت و نظم و انضباط بسیار اندک است و به تربیت درست و سزاواری دست نیافته‌اند و از آموزش و رهنمایی و همکاری که به آن نیاز دارند، محروم مانده‌اند و به همین دليل به فضائل و برتری‌ها ارزش نمی‌دهند.

و برخی در خانواده‌ای بزرگ شده‌اند که فقیر بوده و از نیازهای اندکی برخوردار اند و در دل‌های‌شان آرزوها و بلند پروازی‌های بزرگی شکل نگرفته‌ و در نتیجه به کمترین‌ها راضی می‌شوند و اگر از چیزهای بیشتری برخوردار شوند آن را زیاد می‌دانند و تمام تلاش آنان بر این است که چیزی به‌دست آورند که فقط گرسنگی آنان رفع گردد.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- هر کدام ما باید به دیدگاه‌های که درباره‌ی زندگی داریم، مراجعه کنیم، چون قطعا برخی از آن‌ها نادرست هستند.

۲- دیدگاه خوش‌بینانه داشته باشید و به الله متعال اعتماد کنید و به خودتان احترام بگذارید و خودتان را تحقیر نکنید و ناامید نباشید.

۳- دنیا پر از انسان‌های نیکوکار و بدکار است و هر کسی که در جستجوی نیکوکاران باشد، حتما آنان را در می‌یابد.

۴- همیشه فرصتی برای بهبودی و رشد وجود دارد، به شرطی که به سخنان منفی و ناامید کننده و سخنان شکست‌خوردگان گوش فرا ندهیم.

۵- از برتری‌ها حمایت کنید و پایبند اصول باشید تا زندگی‌تان معنا و ارزش پیدا کند، اگر این کار را انجام دهید همیشه پیروز هستید حتی اگر لذت پیروزی را به‌دست نیاوردید، عزت و شرف مبارزه را از دست نمی‌دهید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

16 Dec, 15:32


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام پنجم: خودت باش!

اگر می‌توانستید احساسات مردم را در مورد شرایط زندگی اجتماعی‌شان بدانید، متوجه می‌شدید که بیشتر آنان آرزو دارند در وضعیتی بهتر از آن‌چه که هستند، باشند. الله متعال فطرت آدمی را به‌گونه‌ای آفریده که به مال و بیشتر بهره‌مند بودن از نعمت‌‌ها علاقه دارد.

پسران و دخترانم، کسی را می‌بینید در روستایی به‌دنیا آمده که از آن‌جا راضی نیست و آرزو دارد در شهر بزرگی به‌دنیا می‌آمد و نیز آرزو دارد که پدرش ثروتمند می‌بود و با خانواده‌اش در رفاه و آسایش زندگی می‌کرد، و دختران زیادی هستند که چنین آرزوهایی در سر می‌پرورانند.

پیامی که دوست دارم فرزندانم دریابند این است: آن امکاناتی را که خداوند متعال برای‌مان داده و شرایط و وضعیتی که در آن به‌دنیا آمده‌ایم، به‌طور کامل بر آینده‌ی‌مان تأثیر نمی‌گذارد. شما می‌دانید هزاران جوانانی هستند که در بهترین شرایط به‌دنیا آمده‌اند، و انتظار می‌رفت که امروز از بهترین و موفق‌ترین افراد جامعه باشند، ولی هیچ‌کدام از این اتفاقات نیفتاد. آنان در تحصیل و فعالیت‌ها و زندگی خصوصی‌شان شکست خورده و در حاشیه زندگی می‌کنند و هیچ‌کس نمی‌خواهد فرزندانش مثل آن‌ها باشند.

و در مقابل، مردان و زنان بزرگی هستند که مسیر تاریخ را تغییر داده‌اند و نام‌های آنان با حروفی از نور در صفحات تاریخ ثبت شده است، در حالی که آنان در خانواده‌هایی به‌دنیا آمده‌اند که نام‌دار و ثروتمند نبوده و در مکانی ویژه زندگی نمی‌کردند، تاریخ و واقعیت به ما این را می‌گوید و ما باید از آن درس عبرت بگیریم.

الله متعال ابن الوردی را رحمت کند که گفت: نگو اصل و نسبم، همیشه اصل انسان چیزی است که به‌دست آورده است، ممکن است کسی بدون پدر به مقام برسد و زشتی‌ها با رفتار نیکو پاک می‌شود، و در تاریخ ما و تاریخ جهان مردان و زنان زیادی هستند که پدران و مادران‌شان به داشتن آن‌ها افتخار می‌کنند، و چقدر پدرانی که به‌وسیله‌ی فرزندان خود به اوج شرافت رسیدند، همان‌گونه که عدنان به وسیله‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم مقام و برتری یافت.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- از الله متعال به‌خاطر هر آن‌چه به تو بخشیده است سپاس‌گزاری کن، چون نعمت‌های فراوانی به تو داده شده، هر چند که در مقایسه با نعمت‌هایی که به دیگران داده شده اندک دیده شود.

۲- خودت و شرایط خودت را بپذیر و از آن‌چه داری به آن افتخار کن و از آن به‌عنوان نقطه‌ی شروعی برای پیشرفت استفاده کن.

۳- نفس کوچکت را از وهم و خیالات و نگرانی‌ها دور کن، و به نفس بزرگت نگاه کن که مملو از جدیت و اعتماد و عمل و پشتکار و آرزوهای بلند می‌باشد.

۴- کوچک‌ترین جرقه‌ات را فوت کن تا به نور بزرگی ‌تبدیل شود و مسیر تو و مسیر خانواده و دوستانت را روشن کند.

۵- هرگز به این راضی نشو که سایه‌ای برای دیگران باشی و همیشه تلاش کن نمونه و الگوی نیکی باشی تا دیگران از تو بهره‌مند شوند.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی


https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

16 Dec, 10:12


قرآن را نخوانده؛ اسلام را نقد می‌کند!
نوشتۀ د. فقیهی هروی

اشاره: این مطلب را بدین مناسبت، دوباره نشر می‌کنم که یکی از معاندان اندیشه دینی، قصه یک پسر نادان را بدون مطالعه قرآن کریم، داستان قرآنی قلم‌داد کرده و خواسته اندیشه اسلامی را به تمسخر بگیرد.

متن اصل نوشته‌ام

یک روز کسی برایم ابراز نظر کرد و گفت:
اسلام، در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مدنی، برنامه‌یی برای زندگی بشر ندارد؛
- گفتم، شما بدون تخصُّص و دانش کافی در بارۀ شناخت اسلام، چه گونه به خود حق می‌دهید، چنین نقد و سخنی را وارد کنید.

گفت: شما تیکه‌داران دین، شریعت را مال شخصی تان قرار دادید و حق ابراز نظر از دیگران را می‌گیرید و چنین حقی را ندارید. من حق دارم نقد کنم.

- گفتم، بسيار خوب، جناب شما چند بار، قرآن کریم را کامل با کدام تفسیر خواندید؟

گفت: کامل یک بار هم نخواندم. مگر می‌شود همه قرآن را با تفسیر خواند؟ چه کسی این قدر وقت دارد!

- گفتم، از احادیث نبوی، کدام کتاب حدیث معتبر و کدام شرح آن را تا حال خواندید؟

گفت: عجب، جالب گپ‌ها می‌زنی؛ مه که آخوند نیستم که کتاب‌ها حدیث و شروحش را می‌خواندم؛ او کتاب‌ها کلان را کِی می‌تواند سر تا پا بخواند؟!

- گفتم: از کتب فقه اسلامی، کدام کتاب را سر تا پا خواندی و مطالعه داری؟

گفت: عجب چیزها می‌پرسی؛ مگر من مدرسه رفتم که آن کتاب‌ها کلان را بخوانم؟ کی ‌این قدر وقت دارد و می‌تواند او کتاب‌ها را با آن بزرگی و خط‌های ریزه، باز به زبان عربی بخواند!

- گفتم، آیا زبان قرآن کریم و زبان احادیث نبوی ( زبان عربی) را به گونۀ علمی می‌دانی و از آیات قرآنی و احادیث نبوی و کتاب‌های فقه اسلامی، اگر بخوانی چیزی برداشت کرده می‌توانی؟

گفت نه خیر، مه که مدرسه نخواندم و زبان عربی و صرف و نحو عربی را نیاموختم که زبان عربی بدانم و باز از کتاب‌ها عربی بتوانم استفاده و برداشت کنم! من بدون این گپ‌ها نقد می‌کنم و حق دارم که نقد کنم!

- گفتم آیا یک انجنیر برق، حق دارد به یک شفاخانه در تداوی مریضان کار کند و در بارۀ طبابت و تداوی مردم نظر بدهد، و برای بیماران نسخه تجویز کند و دوا بدهد؟

گفت: تو همین را نمی‌دانی؟ اصلا و ابدًا؛ یک انجنیر نه می‌تواند در بارۀ مسائل طبی نظر بدهد و نه هم حق دارد به تداوی بیماران بپردازد. مگر حق دارد مردم را بدون تخصُّص تداوی کند و بکشد؟

- گفتم خوب آیا یک رانندۀ موتر، می‌تواند و حق دارد که یک هواپیما پر از مسافر را خله‌بانی کند و به پرواز درآورد و به مقصد برساند؟

گفت: چنین کاری را نه می‌تواند و نه حق دارد انجام دهد؛ و هرگز نباید برای او اجازه داده شود! چون جان مردم در خطر است و او اصلا نمی‌تواند طیّاره را به مقصد برساند و از نزدش سقوط می‌کند.

گفتم: وقتی انجنیر برق، حق ابراز نظر در بارۀ طبابت ندارد و نباید به تداوی یک مریض بپرداز؛ همچنان وقتی یک رانندۀ موتر حق ندارد هواپیمای همراه مسافرانش را پرواز دهد و به مقصد برساند، چه گونه کسی، بدون اینکه حتی معنای تحت اللفظی قرآن کریم و احادیث نبوی را بداند، و بدون اینکه از فقه اسلامی چیزی بداند، حق دارد در بارۀ اسلام، که شریعت آسمانی و الهی است نظر بدهد و به نقد آن بپردازد؟

آیا این انصاف است که بگوییم، ابراز نظر در بارۀ هر علم و پیشه و فنّی، نیازمند تخصُّص و فهم ویژه است؛ اما در بارۀ قرآن کریم و شریعت اسلام که تخصُّص در آن نیازمند سال‌ها زحمت و تلاش است، هرکس بدون علم و تخصُّص، حق داشته باشد به نقد آن بپردازد؟؟!

آیا این انصاف است که کسی، بدون تخصُّص طب، حق نداشته باشد به تداوی یک بیمار بپردازد، اما کسی حق داشته باشد، در بارۀ دین و عقیده و نظام زندگی یک ملیارد انسان مسلمان، بدون علم و تخصُّص ابراز نظر کند و به نقد آن بپردازد؟؟!
فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ!!

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

15 Dec, 14:13


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام چهارم: سنگ بزرگ در دامنه‌ی کوه را تکان ندهید!

نگرانی بزرگ شما جوانان غریزه‌ی جنسی است که الله متعال آن را برای استمرار زندگی در وجود آدمی نهفته است. من نمی‌خواهم این مسئله را به صورت مفصل بیان کنم؛ ولی دوست دارم به شدت و با تأکید شما را از اشتباهات در برخورد با این انرژیِ نهفته در وجود که شبیه بنزین است، هشدار دهم، چون بنزین وقتی به درستی استفاده شود، انرژی مفیدی است، اما اگر نزدیک آتش برده شود، تبدیل به نیرویی ویرانگر می‌گردد که ممکن است یک زندگی را به‌طوری کلی بسوزاند.

یکی از حکیمان نیروی جنسی را به سنگ بزرگی در دامنه‌ی کوه بلند تشبیه می‌کند که ممکن است قرن‌ها در جایش به همان حالت باقی بماند، ولی اگر کسی آن را تکان دهد، ممکن است به حرکت درآید و اگر حرکت کرد؛ هیچ نیروی بشری قادر به متوقف کردن آن نخواهد بود.

عوامل بسیاری وجود دارد که منجر به تحریک شهوت جوانان می‌گردد و بزرگ‌ترین عامل آن اندیشیدن به مسائل جنسی و استفاده از تخیلات در این زمینه است. بنابرین بیکاری و تمرکز در این مورد از جمله‌ی عوامل قوی برای تحریک غریزه‌ی جنسی می‌باشد.

در این‌جا به چند مورد از عوامل تحریک کننده‌ی شهوت جوانان اشاره‌ می‌کنم:

● تماشای منظره‌های رکیک و زشت، نگاه کردن مردان به زنان و زنان به مردان و نیز اختلاط و یک‌جا شدن دو جنس مخالف با هم.

● حضور در مجالسی که مسائل جنسی در آن مطرح می‌شود.

● هم‌نشینی با افراد بی‌هدف و منحرفی که هیچ انگیزه‌ای در انجام دادن امور ارزشمند ندارند.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- هر فردی باید خود را به امور مفید و سودمند مشغول سازد و تلاش کند که انرژی خود را در آن مصرف کند. ورزش یکی از راه‌هایی است که انرژی جسمی‌ را مصرف کرده و به کاهش فشار غریزی کمک می‌کند.

۲- زود ازدواج کردن یک فضیلت بزرگی است برای کسانی که قادر هستند و ازدواج یک قلعه‌ی محکمی است که جوانان باید با جدیت برای آن برنامه‌ریزی کنند؛ و اهل جامعه باید راه‌های ازدواج را آسان کنند.

۳- تقویتِ جنبه‌ی روحی در هر فردی در این زمینه یک امر ضروری است؛ چنان‌چه به جوانان توصيه شده که روزه بگیرند، مقابله‌ی اصلی با جریان شهوانی و سیل خروشان آن‌ باید با ایجاد یک جریان روحی قوی و جامع و پایبند به آداب شرعی صورت بگیرد.

۴- با نیکوکاران و کسانی که دارای دل‌هایی پاک و همت‌های بلند هستند، دوستی و همراهی کنید.

۵- از مجالس و مکان‌هایی که در آن از مسائل جنسی گفته می‌شود، پرهیز گردد.

۶- نگاه‌ها پائین انداخته باشد و از اختلاط و یک‌جا شدن جنس مخالف با هم پرهیز گردد.

۷- هر فردی باید قبل از گام اشتباه برداشتن، صد بار بیندیشد تا مرتکب گناهی نشود که در زندگی او بدترین تأثیرات و بدترین خاطرات را به جای می‌گذارد.

الله متعال همه‌ی ما را در پناه خود حفظ کند.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی


https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

15 Dec, 13:20


به توفیق الهی، به زودی دسترس علاقه‌مندان قرار می گیرد.

کانال عبدالخالق احسان

15 Dec, 03:19


گمان می‌کنی که به‌خاطر گناهانت مجازات نمی‌شوی، در حالی که از شب زنده‌داری و تلاوت قرآن و سنت‌های روزانه محروم شده‌ای؟

و زبان تو از ذکر الله متعال باز مانده است!

بر قلب تو کم‌کم مهر زده شده و تو اصلا این حالت را درک نمی‌کنی!

و گمان می‌کنی که مجازات نمی‌شوی؛ چون در دنیا گرفتار و آزمایش نشده‌ای و چه گرفتاری و آزمایشی سخت‌تر از این است که انسان از ارتباط با الله متعال محروم شود؟

نوشته: ادهم شرقاوی
ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

13 Dec, 13:36


پیام‌هایی برای پسران و دخترانم!

پیام سوم: همه هنگام تولد برابرند ولی هنگام مرگ متفاوت!

این تفاوت بزرگ بين آن‌چه در زمان تولد هستیم و آن‌چه بعد از مرگ خواهیم بود؛ واقعا جالب است. همه‌ی کودکان به‌طور یکسان وارد این دنیا می‌شوند؛ و از تک‌تک آنان انتظار می‌رود که در آینده به شخصیت‌های بزرگی تبدیل شوند، و یا ممکن است از نگاه ذهنی عقب‌افتاده، مجرم و یا منحرف به‌بار بیایند، اما این حدس و گمان‌ها با گذر زمان محو می‌شوند و ناشناخته‌ها به شناخته‌ها تبدیل می‌شوند. نگاه‌ها و انتظارات بزرگ به سوی برخی از افراد (زن یا مرد) معطوف می‌گردد و آنان از این دنیا می‌روند ولی نام‌های‌شان در دل‌ها باقی می‌ماند و زبان‌ها به توصیف آنان می‌پردازد، و تنها دلیلش این است که آنان در زندگی خود افراد عادی نبوده‌اند، و بلکه دعوت‌گران، دانشمندان، حکیمان، رهبران و یا نیکوکاران و خیّرین بوده‌اند و تنها جسم آنان که ضعیف‌ترین چیز آنان بوده از میان مردم می‌رود، ولی عقل‌‌ها، روح‌ها، افتخارات، دستاوردها و روش‌های نیکی که از خود به‌جای گذاشته‌اند، در دل‌ها و ذهن‌ها باقی می‌ماند و وفاداران، آنان را در گذر زمان با دعا و ستایش یاد خواهند کرد و نسل‌ها به دنبال آنان چراغ راه را خواهند یافت.

اگر پرسیده شود قبرهای بزرگان در کجاست؟ پاسخ داده می‌شود که آنان در دل‌ها جای دارند و آن‌چه که از بزرگی و فضل و بخشش الله متعال در آخرت به انتظار آنان خواهد بود، ارزشمندتر از آن چیزی است که در این دنیای فانی به آن رسیده‌اند. اما این مژده‌ای است که قبل از پاداش آخرت برای آنان در دنیا داده می‌شود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در حديثی چنین فرموده است: زمانی که الله متعال بنده‌ای را دوست بدارد، جبرئیل علیه السلام را صدا می‌زند و برایش می‌گوید: الله متعال فلانی را دوست دارد، تو نیز او را دوست بدار و جبرئیل علیه السلام نیز او را دوست می‌دارد، و او اهل آسمان را صدا می‌زند و می‌گوید: الله متعال فلان بنده را دوست دارد، شما نیز او را دوست بدارید و اهل آسمان نیز او را دوست می‌دارند و در روی زمین نیز برای او محبت و پذیرش ایجاد می‌شود. (بخاری و مسلم).

این افراد اندک، بندگان برگزیده‌ی خداوند متعال هستند. اما بیشتر مردم هر چقدر هم زندگی کنند، یادشان زود از دنیا و ذهن‌ها فراموش می‌شود و آنان چیزی از خود به جای نمی‌گذارند و یا چیزهایی که از آنان به یادگار می‌ماند، هیچ سودی ندارد و پس از سال‌های اندک، دوستان و بستگان‌شان آنان را فراموش می‌کنند.

پیام‌هایی که از این سخنان برای پسران و دخترانم دارم عبارت است از:

۱- نسب و مال و نیرو از جمله‌ی اموری نیستند که هنگام مرگ تفاوت مردم با آن‌ها سنجیده شود؛ و بلکه تفاوت‌های مردم با استقامت و علم و اثر سودمند و دوست داشتن خیر برای مردم و سهم‌گیری در اصلاح اوضاع و احوال، سنجیده می‌شود.

۲- تا حد ممکن بکوشید و از بزرگان الگوبرداری نموده و مسیر آنان را طی کنید؛ و هر روز تلاش کنید که در مسیرِ درست قدم بگذارید.

۳- هیچ‌کس نباید خود را تحقیر کند و نیز نباید به اندک راضی شود، زیرا خداوند متعال، بخشنده و بی‌نیاز و ستوده شده است و گاهی برای کسی دیرتر نعمتی داده می‌شود که دیگری از آن محروم است. همیشه به لحظه‌ی رخت‌بستن از دنیا فکر کنید و برنامه‌ریزی دقیق داشته باشید تا در دنیا و آخرت سخنان نیکو و ارزشمندی درباره‌‌ی شما گفته شود و به پاداش خداوند متعال امیدوار شوید.

ادامه دارد...

نوشته: دکتر عبدالکریم بکار
ترجمه: صفیه مخدومی


https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

04 Dec, 13:34


#غزه
این شمال نوار غزه است .

این مردم مظلوم و بی‌دفاع، ۲۴۴ روز جنگ را در شمال پشت سر گذاشته‌اند.

به مدت ۶۰ روز، علاوه بر بمباران و کشتار، گرسنکی و تشنگی را چشیده‌اند

اکنون با استفاده از تسلیحات کشتار جمعی و سلاح‌های ممنوعه بین‌المللی، آوارگان را هدف قرار می‌دهند.

آمریکا با دروغ و دورویی ادعا می‌کند هیچ مدرکی دال بر جنایات رژیم صهیونیستی وجود ندارد، اما همزمان مردم زیادی از خانه‌هایشان بیرون رانده می‌شوند و همواره کشتار جمعی فلسطنیان در جریان است..‌.

آمریکا با حمایت مستقیم از طریق فرستادن تسلیحات، وتو کردن قطعنامه‌ها، و پشتیبانی سیاسی، نظامی و رسانه‌ای به عامل اصلی این جنایت تبدیل شده است.

نفرین بر سیستم بی‌اخلاقی جهانی.
نفرین بر شرکای این جنایت.
یحیی نوذرجاف
Https://t.me/emranmadani

کانال عبدالخالق احسان

04 Dec, 03:33


نامه‌هایی از غزه!

«پسرم مثل عروسکی زیبا بود، موهای بور داشت و مانند گلی در سنین کودکی‌اش بود، با او و باقی خانواده‌ام فرار کردیم؛ اما تیر مستقیم به او اصابت کرد. پایش را پشت سر گذاشتیم و فرار کردیم به این امید که جانش را نجات دهیم. او تمام راه گریه می‌کرد و خونریزی داشت. تلاش کردم به آمبولانس تماس بگیرم، اما هیچ سیگنالی نبود. منتظر رحمت خدا بودم که بر ما نازل شود، اما هیچ کمکی نرسید. خونش آن‌قدر جاری شد که تمام شد و جان باخت. منتظر کسی نشدم تا او را دفن کند. با سنگ‌های پراکنده و با دستان و ناخن‌هایم برایش قبری کندم و او را در مقابل چشمان مادر و دو برادرش دفن کردم».

منبع: داستان وحشت جنگ غزه
نویسنده: دکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

03 Dec, 14:01


مژده به دوست‌داران کتاب!

حالا کتاب‌های مفید و ارزشمند:
۱. از احادیث نبوی می آموزیم
۲. ۱۱۰ اندرز طلایی تربیت فرزندان
۳. به پلیدی‌ها نزدیک مشوید
را از انتشارات مومنی نیز به دست آورده می‌توانید.

آدرس: چوک سینما جنب کتابخانه‌ی عامه، انتشارات مومنی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

02 Dec, 16:18


نگاهی در مورد وضعیت سوریه!

مخالفان سوری زمان‌بندی خوبی برای حمله انتخاب کردند. از یک سو، حمله را پس از آتش‌بس آغاز کردند و از سوی دیگر، از ضعف و فرسایش رژیم سوریه که به مزدوران وابسته است، و ضعف حزب‌الله پس از تلفات سنگینی که در نبرد با اشغال‌گران متحمل شد، کشته شدن فرماندهان ارشد، و تخریب قابل‌توجه ذخایر تسلیحاتی‌اش بهره بردند. علاوه بر این، بندهای توافق‌نامه‌ای که آینده حزب‌الله در لبنان را تضعیف می‌کند، به نفع مخالفان عمل کرد.
همچنین، مخالفان از درگیر بودن روسیه در جنگ اوکراین و تغییر موضع پوتین نسبت به مسیر بشار اسد استفاده کردند، به‌ویژه که بشار به توصیه‌های روسیه در مورد عادی‌سازی روابط با ترکیه گوش نکرد و طرف ایرانی را انتخاب کرد.

توصیف وضعیت کنونی سوریه:
انقلابیون سوریه با نظام فاشیستی، مستبد و فرقه‌ای روبرو هستند که کشور را ویران کرده و مردم را آواره ساخته است. این نظام با حمایت نیروهای خارجی که به بقای آن کمک می‌کنند، بر سر قدرت مانده و در حال اشغال اراضی سوریه با اجرای برنامه تغییر جمعیتی است. بشار اسد شبه‌نظامیان ایرانی و شیعی را در مناطقی که از ساکنان خالی می‌کند، اسکان می‌دهد. پس بر چه اساسی باید به مخالفان شک کرد و آنان را خائن خواند؟

آیا در سوریه اصلاً ثباتی وجود دارد که گفته شود مخالفانی که مردم حلب و ادلب را از ظلم رژیم آزاد کرده‌اند، ثبات کشور را بر هم می‌زنند؟

بدیهی است که بگوییم مخالفان از ترکیه حمایت می‌گیرند، و این جای بحث ندارد. هر کسی منافع خود را دارد. ترکیه نیز در مهار کردن این حمله منافعی دارد، از جمله تأمین امنیت مرزهای مشترک خود با سوریه که قبلاً تحت کنترل نیروهای رژیم بود، و ارسال پیامی تهدیدآمیز به بشار اسد که توافق روسیه، ترکیه و ایران در سال ۲۰۱۹ در باره‌ی ایجاد منطقه‌ی غیرنظامی را نقض کرده و عملیات نظامی در منطقه کاهش تنش انجام داده بود. همچنین ترکیه از این عملیات برای تأمین بازگشت پناهجویان در خاک خود به مناطق آزاد شده‌ی سوریه بهره‌مند می‌شود. علاوه بر این، حمایت ترکیه از این عملیات به‌عنوان اهرم فشاری بر روسیه عمل می‌کند که با عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه علیه نیروهای یگان‌های مدافع خلق کرد و حزب کارگران کردستان مخالف است.

اما چه ایرادی در تقاطع منافع و دریافت حمایت از ترکیه وجود دارد؟
آیا این شبیه به دریافت حمایت مقاومت فلسطین از ایران نیست؟

پس چرا هیاهو و چرا شک و تخریب؟ با نیت پیروزی و قدرت گرفتن، راست‌کردار باشید. خداوند مرا و شما را مشمول رحمت خویش کند. خداوند بر کار خویش غالب است، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.

نوشته: احسان الفقیه
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

30 Nov, 17:40


«از خیابان نزدیک مدرسه‌ای که برای پناهجویان بود می‌گذشتم، خانواده‌ای را دیدم که از پدر، مادر و چهار فرزند تشکیل شده بود. لباس‌هایشان بسیار نازک بود. آن‌ها برای کاهش سرما، در آغوش یکدیگر جمع شده بودند تا با گرمای بدنشان همدیگر را گرم کنند. امروز دوباره از آنجا عبور کردم، اما این بار پدر، مادر و سه فرزند را دیدم. وقتی از فرزند چهارم پرسیدم، گفتند: او از سرما درگذشت!».
«من یک پدرم، و این لعنت من است، می‌دانی پدر بودن چه معنایی دارد؟ دخترم به من نگاه می‌کند و با صدایی که از گرسنگی بلند شده، فریاد می‌زند: «بابا، من گرسنه‌ام»، چه کاری می‌توانم برایش انجام دهم؟ به این فکر افتادم که تکه‌ای از گوشت بدنم را ببرم و برایش کباب کنم. تنها چیزی که مانعم شد، این بود که هیچ هیزمی ندارم تا آتشی روشن کنم و آن گوشت را کباب کنم. او همچنان گریه می‌کند. صدایش رفته‌رفته ضعیف می‌شود. می‌دانم که جلوی چشمانم خواهد مرد و من هیچ کاری نمی‌توانم برایش انجام دهم».

منبع: داستان وحشت جنگ غزه
نویسنده: دکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

30 Nov, 08:35


ابن قیم رحمه الله می‌فرماید: حرکت زبان؛ آسان‌ترین حرکت عضو انسان و زیان‌بارترین آن است.

ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

30 Nov, 08:30


دعا مؤثرترین اسلحه‌ی صلاح الدین ایوبی!

قاضی ابن شداد می‌گوید: زمانی که صلاح الدین شنید دشمن به مسلمانان حمله کرده است؛ سر را به سجده گذاشت و این دعا را تکرار می‌کرد: اللهم قد انقطعت أسبابي الأرضية في نصرة دينك، ولم يبق إلا الإخلاد إليك، والاعتصام بحبلك، والاعتماد على فضلك، أنت حسبي ونعم الوكيل.
"بارالها! اسباب دنیوی من برای یاری دینت قطع شده است، و تنها چیزی که باقی‌مانده، پناه بردن به سوی تو، چنگ زدن به ریسمان تو و توکل بر فضل و کرم توست. تو کافی و بهترین وکیل و کارساز هستی".

و ابن شداد در ادامه می‌گوید: صلاح الدین را بر روی جانمازش در حال سجده دیدم که اشک‌هایش بر روی ریش‌هایش جاری بود و نمی‌شنیدم چه می‌گوید، و آن روز به پایان نرسید، مگر این که خبر پیروزی بر دشمنان به گوش او رسید.

دعا در حق مسلمانان رنج دیده‌ای که از جان و مال و زندگی خود برای اسلام گذشته‌اند، فراموش نکنیم و غمخوار امت باشیم.

ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

27 Nov, 18:03


چگونه با رضایت پروردگار مهربان رستگار می‌شویم؟!

۱- با ایمان به الله و عمل صالح رستگار می‌شویم:
- ایمان به الله متعال و باور داشتن به ارکان ایمان.
- عبادات را خالصانه برای الله متعال انجام دادن.

۲- با اخلاص در عبادت رستگار می‌شویم:
- در همه‌ی اعمال خالصانه نیت کردن برای الله متعال.
- دوری از ریا و شرک.

۳- با مداومت بر ادای نمازها رستگار می‌شویم:
- ادای نمازها در سر وقتش.
- بسیار ادا کردن نمازهای نفلی؛ مثل نمازهای سنت و تهجد.

۴- با تلاوت قرآن رستگار می‌شویم:
- مداومت بر تلاوت قرآن با تدبر و اندیشه.
- عمل کردن به احکام و تعالیم قرآنی.

۵- با بسیار ذکر و استغفار کردن رستگار می‌شویم:
- گفتن سبحان الله والحمدلله و لااله الا الله و الله اکبر.
- بسیار استغفار کردن و طلب رحمت و مهربانی از الله متعال.

۶- با نیکی کردن به والدین رستگار می‌شویم:
- اطاعت از دستور والدین و نیکی کردن به آنان.
- دعا در حق والدین و ادای حقوق آنان.

۷- با نیکی کردن در حق مردم رستگار می‌شویم:
- کمک کردن به نیازمندان و صدقه دادن به آنان.
- رفتار نیک و نرم و آرام سخن گفتن با آنان.

۸- با پرهیز از کارهای حرام رستگار می‌شویم:
- اجتناب از گناهان بزرگ مثل: دروغ، غیبت، و خوردن مال حرام.
- توبه از گناهان و بازگشتن به سوی الله متعال.

۹- با صبر و راضی بودن از تقدیر الهی رستگار می‌شویم:
- صبر بر مصیبت و سپاسگزاری در آسايش.
- راضی بودن از نصیب و تقدیر و یقین داشتن به حکمت الهی.

۱۰- با دعای زیاد کردن رستگار می‌شویم:
- دعای خالصانه در پيشگاه الله متعال.
- خواندن این دعا: اللهم انی أسألك رضاك والجنة.

۱۱- با پیروی از سنت نبوی صلی الله علیه وسلم رستگار می‌شویم:
- در عبادات و معاملات به تعالیم رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم پایبندی کردن.
- محبت داشتن نسبت به رسول الله صلی الله علیه وسلم.

۱۲- با احسان و نیکوکاری در نهان و آشکار رستگار می‌شویم:
- انجام دادن کار نیک در نهان به‌خاطر اجتناب از ریا.
- کمک به همسایه‌ها و بستگان.

۱۳- با محبت داشتن نسبت به دیگران رستگار می‌شویم:
- انتشار محبت و سلام در میان مردم.
- با مهربانی نصیحت و رهنمایی کردن.

۱۴- با آمادگی گرفتن برای آخرت رستگار می‌شویم:
- بسیار صدقه دادن و انجام دادن اعمال نیک.
- یادآوری مرگ و روز حساب و کاری نیک انجام دادن برای بعد از مرگ.

الله متعال می‌فرماید: {وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} [التوبة: ٧٢] خشنودى خداوند (بسى) بزرگ‌تر است، اين كاميابى بزرگ است.

نوشته: دکتور علی صلابی
ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

27 Nov, 18:00


نامه‌هایی از غزه

چهارم:

«من اهل اردوگاه النصیرات هستم، تمام جنگ‌های گذشته را تجربه کرده‌ام و فجایع بسیاری دیده‌ام، اما هیچ‌وقت چیزی مانند این جنگ ندیده‌ام. فکر نمی‌کنم هیچ جنگ دیگری به این اندازه وحشتناک باشد. مردمی را دیدم که از خانه‌هایشان فرار کرده بودند و در خیابان، در سرما، گل‌ولای و تاریکی می‌خوابیدند، بدون اینکه چیزی برای محافظت از خود داشته باشند. هیچ چیز. از سرما می‌لرزیدند و حتی کفنی برای پوشاندن بدن‌هایشان نداشتند. دخترانی به زیبایی گل‌ها را دیدم که در خیابان می‌خوابیدند، بدون اینکه خانواده‌ای داشته باشند. نوزادانی را دیدم که دو ساله یا کوچکتر بودند و در خیابان‌ها رها شده بودند، بدون کسی که به آن‌ها رسیدگی کند، زیرا هرکس درگیر مصیبت خودش بود و از درد و رنج بی‌پایان خود پر شده بود. جوانانی را دیدم که در فاضلاب می‌خوابیدند. سگ‌هایی را دیدم که اطراف خوابیده‌ها پرسه می‌زدند و تصور می‌کردند آن‌ها جنازه‌هایی بی‌حرکت‌اند و می‌خواستند آن‌ها را بدرند. آن خوابیده‌ها از وحشت چشمانشان را باز می‌کردند، اما هیچ توانی برای فرار یا دفاع از خود نداشتند. سگ‌ها هم این را می‌دانستند و شروع به جویدن بدن‌هایشان می‌کردند. شاید آن سگ‌ها نیز به سرنوشت خود لعنت می‌فرستادند، زیرا در بدن‌های ما گوشتی نبود که برایشان مناسب باشد!».

منبع: داستان وحشت جنگ غزه
نویسنده: دکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

27 Nov, 13:37


یادآوری و پاسخی به پرسش‌های برادران و خواهران گرامی!

چندی پیش ازین دریچه اطلاع رسانی نمودم که به ترجمه‌ی کتاب (خار و میخک) شهید امت یحیی سن‌وار آغاز کردم و متاسفانه اندکی تاخیر شد و علاقه‌مندان می‌پرسند که کار کتاب به کجا رسید؟ آیا ترجمه‌ی آن ادامه دارد یا نه؟
برای پاسخ به پرسش‌های شما گرامیان یادآوری می‌کنم که ترجمه‌ی کتاب ادامه دارد و ان شاءالله به زودترین فرصت به زیور چاپ آراسته شده و به ارزان‌ترین قیمت به دست‌رس قرار می‌گیرد.
از الله متعال توفیق ادامه‌ی این کار مبارک را خواهانم و از شما گرامیان تقاضا دارم بنده‌ی حقیر را از دعای خیر تان فراموش نکنید.
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

27 Nov, 04:09


پیام اسلام برای همه‌ی زمان‌ها و نسل‌هاست و به یک عصر و یا زمان خاصی موقوف نیست که اثر آن با پایان یافتنش، از بین برود.

پیام اسلام ماندگار است و الله متعال بقای آن را تا روز قیامت مقدر کرده است.

پیام اسلام هدایتی از جانب الله متعال برای همه‌ی بشریت است و پس از اسلام شریعت دیگری نیست و پس از قرآن، کتابی نیست، و بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم پیامبری نخواهد بود.

بدون شک که پیام اسلام به آینده‌ی دراز مدتی تعلق دارد و نیز پیام آن به گذشته‌ای دور برمی‌گردد.

نوشته: دکتور علی صلابی
ترجمه: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

26 Nov, 02:34


تأملاتی در مسیر زندگی!

گاهی لازم است در خلوتت با خود بیندیشی که چقدر به سوی آن هدفی که به‌خاطرش آفریده شده‌ام، روانه هستم؟

آیا واقعا کارهایی که در طول روز و شب با آن مشغولم، به ارزش و جایگاه معنوی من می‌افزاید و یا این که فقط کارهای دشواری است که نقش بر آب می‌شود، چون با خیالات واهی‌ام بدون در نظر گرفتن خالق هستی آن را انجام داده‌ام تا جایگاهی در میان مردم به دست آورم؟

و یا این که چرا همچون راه گم کرده‌ای هستم که در هر مسیری به بن بست مواجه می‌شوم؟

اصلا چرا وقتی لب به سخن می‌گشایم، خیلی زیبا و جذاب سخن می‌گویم، اما رفتارم با گفتارم مغایرت دارد؟

راستی چرا وقتی مسلمان نامیده شده‌ام،‌ ولی باز هم نشانه‌هایی از کینه و عداوت و قهر و نامهربانی در من هویداست، مگر غیر از این است که مسلمان باید برای مسلمان دیگر، مانند اعضایی باشد که وقتی دردی به عضوی سرایت می‌کند، عضو دیگر نیز بی‌خوابی می‌کشد؟

آیا صفحه‌ی جدید روزگارم که فرا رسیده و مرا به پایان عمرم نزدیک کرده، بهتر از روز قبلی‌ام آغاز شده و یا غیر از این است؟

آیا به این اندیشیده‌ام که افکار درونم آنقدر قوی است که می‌تواند تأثیرات مثبت و منفی برایم به بار آورد؟

چرا ارتباطم با الله ضعیف است و چرا نمی‌توانم با اراده‌ی قوی و محکم به سوی خوبی‌ها گام بردارم؟

آیا می‌توانم همگام با خوبی‌ها به تعالی و برتری‌ها دست یابم و یا این که نفس سرکشم، مرا به بیراهه می‌کشاند؟

اگر همیشه با نفس خود درگیری و با او به یافتن راه حل می‌پردازی، پس همیشه به این کارت ادامه بده، چون محاسبه‌ی نفس نتیجه‌ی خوبی در پی دارد و می‌تواند راه حل‌هایی را برایت پیشنهاد بدهد که تو را از چند سویی به یک سویی بکشاند که خیر تو در آن نهفته است.

البته یادت باشد که همیشه یاد خدا و آن‌چه تو را به سوی یاد او سوق می‌دهد، بهترین راه حلی است که تو را از سردرگمی نجات می‌دهد و با وجود خالق هستی، پاسخ‌های خوبی برای سوالاتت می‌یابی و می‌توانی در مسیر خوبی‌ها قرار بگیری، پس یاد خالق زیبایی‌ها را هرگز از زندگی‌ات حذف نکن.

نوشته: صفیه مخدومی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

26 Nov, 01:32


ــــــــــــــــــــــــــــــــ
شماره ۲۶۲ ماهنامه معرفت (سال بیست‌ودوم، شمارهٔ دهم، قوس/آذر ۱۴۰۳ خورشیدی) از چاپ برآمد!

محتوای این شماره:

▫️سرمقاله: علم؛ نماد تمدن اسلامی!

▫️ سودان؛ سرزمین طلا در آتش جنگ داخلی؛ نوشتهٔ احمدضیا رحیم‌زی؛

▫️شیوهٔ تعامل با تخلفات درسی دانش‌آموزان؛ نوشتهٔ عزیزاحمد سلجوقی؛

▫️ بهار مؤمن؛ نوشتهٔ احمد وحید صالح؛

▫️ فراموش کردن نیکی دیگران؛ نوشتهٔ خانم پروانه نظری؛

▫️اخبار جهان اسلام؛

▫️دل‌نوشته‌ها؛

▫️ معرفی کتاب (مثل یوسف باش!) نوشتهٔ محمد خردمند.

▫️و فانوس ادب.


💌 شما نیز می‌توانید برای ثبت نام به ماهنامه معرفت به شماره ۰۷۹۹۵۳۸۷۵۹ تماس گرفته و هر ماه این مجلهٔ وزین را به آدرس خویش دریافت نمایید.


#معرفت_نامه
#کتاب_خوب_بخوانیم
t.me/Alefba99 | الفباء

کانال عبدالخالق احسان

25 Nov, 07:41


امام ابن تیمیه رحمه الله می‌فرماید: بدترین نوع بخشش این است که با غیبت و سخن‌چینی و تهمت و دشنام‌ دادن، نیکی‌هایت را به دیگران هدیه بدهی

و زیباترین نوع بخل این است که خود را از ضایع کردن نیکی‌ها منع کنی.

خوشبخت کسی است که از گناهان توبه نموده و بر سختی‌ها صبر می‌کند.

منبع: کانال دکتور علی صلابی
ترجمه: صفیه مخدومی

کانال عبدالخالق احسان

24 Nov, 10:11


ایمان به الله متعال در فطرت انسانی نهفته شده است‌ و انسان نیاز دارد که این ایمان فطری را با اندیشیدن به آفرینش الله متعال و گوش دادن به آیات او، بیدار کند.
تا زمانی که فطرت انسان سالم باشد، او دلائل ایمان به الله یکتای بی‌نیازی که در اسماء و صفات و افعالش از همه‌ی مخلوقات مبّرا است را می‌تواند درک کند.

نوشته: دکتور علی صلابی
ترجمه: صفیه مخدومی

کانال عبدالخالق احسان

24 Nov, 03:55


نامه‌هایی از غزه

سوم:

«تمام خانواده‌ام شهید شدند، در ابتدا می‌گفتند: برخی خانواده‌ها از ثبت‌ها پاک شدند، منظورشان ده نفر بود؛ اما از خانواده‌ی من صد و بیست نفر کشته شدند. تمام فرزندانم، دخترانم و همسرم در اولین بمباران از دست رفتند، به خانه‌ی عمویم پناه بردم، اما او و تمام فرزندانش را هم کشتند، به طرز معجزه‌آسایی زنده ماندم و همراه تعدادی از دایی‌هایم از مسیری که به نام "ایمن" شناخته می‌شد، حرکت کردم. در آن مسیر ما را بمباران کردند و تمام اقوامی که به آن‌ها پناه برده بودم، کشته شدند. با اینکه تمام خون بدنم را از دست داده بودم، و بعد از طی بیست کیلومتر فاصله به کمپ‌های آوارگان رسیدم، و به کسانی روبرو شدم که آنان را نمیشناختم. سه روز نگذشت که ما را بمباران کردند، دهها نفر از اردوگاه ما شهید شدند، نمیدانم چرا بار دیگر نجات یافتم و من را اینجا آوردند، از مرگ نمیترسم و به خاطر رفتگانم غمگین نیستم، اما یک حسرت و اندوه بزرگ در دلم مانده است: اینکه فرزندانم شهید شدند و نتوانستم برای آخرین بار به چهره‌هایشان نگاه کنم و آن‌ها را به خاک بسپارم. آوار، قبرشان شد!».

منبع: داستان وحشت جنگ غزه
نویسنده: دکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

23 Nov, 08:12


فوائد استغفار!

۱- استغفار باعث بخشیده شدن گناهان می‌گردد: وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا (النساء: ۱۱۰). و هر كس كه بدى كند يا بر خويشتن ستم روا دارد، آن گاه از خداوند آمرزش بخواهد، خداوند را آمرزنده‌ی مهربان می‌یابد.

۲- استغفار باعث افزایش در رزق و روزی می‌گردد: فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًاوَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ (نوح: ۱۰- ۱۲). سپس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد. بی‌گمان او بس آمرزنده است. تا [باران ] آسمان را پياپى [و فراوان ] بر شما فرو ريزد و تا شما را با [بخشيدن ] اموال و فرزندان مدد رساند.

۳- انسان با استغفار احساس راحتی و آرامش می‌کند: وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى (هود: ۳). و آن که از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، آن گاه به درگاه او توبه كنيد تا شما را تا زمانى معين به بهره‌ای نيک بهره‌مند سازد.

۴- با استغفار انسان از اندوه و سختی‌ها رها می‌شود: وَ يَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ (هود: ۵۲). و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، آن گاه به سوى او باز گرديد تا [ابر] آسمان را فرو ريزان بر شما بباراند و توانى بر توان‌تان بيفزايد.

۵- استغفار باعث افزایش ایمان و نزدیکی به الله متعال می‌باشد: وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ (آل عمران: ۱۳۵). و آنان كه چون مرتكب كارى زشت شوند يا بر خود ستم كنند، خداوند را ياد كنند، و براى گناهان‌شان آمرزش خواهند.

۶- استغفار یکی از اسباب نصرت و توفیق از جانب الله متعال است: وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ (انفال: ۳۳). و خداوند بر آن نيست كه آنان را در حالى كه آنان آمرزش خواهند، خداوند عذاب كننده آنان نيست.

۷- استغفار باعث پر برکت شدن نعمت‌ها می‌گردد: وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا (جن: ۱۶). و اين که اگر [بنى آدم ] بر شيوه‌ی [راستين اسلام ] پايدار می‌ماندند به آنان آب [و امكاناتى ] بسيار بهره می‌دادیم.

۸- استغفار دل‌ها را از گناه پاک می‌کند: وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا (النساء: ۱۱۰). و هر كس كه بدى كند يا بر خويشتن ستم روا دارد، آن گاه از خداوند آمرزش بخواهد، خداوند را آمرزنده‌ی مهربان می‌یابد.

۹- با استغفار می‌توان به فرزندان صالح و نیکوکار دست یافت: وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا (نوح: ۱۲). و تا شما را با [بخشيدن ] اموال و فرزندان مدد رساند و به شما باغ‌ها دهد و برای‌تان رودها پديد آورد.

۱۰- با استغفار می‌توان به موفقیت و هدایت الهی دست یافت: وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا (النساء: ۱۱۰). و هر كس كه بدى كند يا بر خويشتن ستم روا دارد، آن گاه از خداوند آمرزش بخواهد، خداوند را آمرزنده‌ی مهربان می‌یابد.

نوشته: دکتور علی صلابی
ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

23 Nov, 06:59


ملت غور، عاشق علم و دانش اند و بار دیگر پیش‌قدم شدند!

از اول سال جاری، طرح چاپ و نشر کتاب را آغاز کردیم تا بهترین ‌کتاب‌ها را به ارزان‌ترین قیمت به دست‌رس عاشقان کتاب قرار دهیم.
هر کتابی که به زیور چاپ آراسته می‌شد، بعد از هرات، غور زیبا اولین ولایتی بود که کتاب را درخواست می‌نمودند و برای شان می‌فرستادیم.
اینک نیز کتاب (از احادیث نبوی می آموزیم) به ولایت غور رسیده است و علاقه‌مندان می‌توانند برای دریافت آن بشتابند.
....
امتیاز این برنامه: فروش‌ کتاب‌ها هدف اقتصادی و تجارتی ندارد، و بنابرین به بازار عرضه نمی‌شود تا به ارزان‌ترین قیمت به دست‌رس قرار گیرد.
...
برای دریافت کتاب در ولایت غور به استاد نظر محمد ثاقب مراجعه نمایید، الله متعال برای استاد گرامی اجر جزیل عنایت فرماید.
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

22 Nov, 09:33


در مورد شخصیت شهید قهرمان، یحیی سن‌وار، زیاد نوشتند و نوشته‌ی مختصر استاد احمد فرید فرزاد هروی از بهترین‌هاست.
فایل PDF این مقاله‌ی چند صفحه‌ای را از آدرس ذیل دریافت نمایید.
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

22 Nov, 08:31


نامه‌هایی از غزه

دوم:

«خودم را در میان آتش و نبرد یافتم، آتش تمام خانه‌ام را سوختاند و سه فرزندم زنده‌زنده سوختند، هنوز صدای فریادهای شان را در گوش‌هایم می‌شنوم، نمی‌خواهم به شفاخانه باقی بمانم، نمی‌خواهم یک روز دیگر زندگی کنم، چرا من همراه آنان نسوختم؟ چرا؟ چرا؟!».

ادامه دارد....

منبع: داستان وحشت جنگ غزه
نویسنده: دکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

22 Nov, 06:00


ابن قیم رحمه الله می‌فرماید: پیروی از راه پیامبران، انسان را به خوشبختی و رستگاری می‌رساند و خوب از بد را می‌توان از پیروی کردن آنان شناخت و الله متعال در صورتی از ما راضی می‌گردد که مسیر آنان را دنبال کنیم

ترجمه: صفیه مخدومی

کانال عبدالخالق احسان

21 Nov, 12:29


نامه‌هایی از غزه

اول:

«بیست و پنج روز می‌شود که دخترم زیرآوار است، نتوانستم او را بیرون کنم، عمر دخترم از هفت ماه بیشتر نیست، اینجا هستم و از او دور می‌باشم، نمی‌دانم آیا هنوز زنده است؟ یا فرشته‌ای از آسمان به او رحم نموده و از زیر آوار بیرونش کرده است. احساس پشیمانی می‌کنم که او را تنها گذاشتم، چکار کنم؟! یک هفته آوارها را با ناخن‌هایم حفاری می‌کردم و اما بعد از روز هفتم بیهوش شدم و زمانی به هوش آمدم، خودم را این‌جا و داخل شفاخانه یافتم».

ادامه دارد...

منبع: داستان وحشت جنگ غزه

نویسنده: دکتور ایمن العتوم
مترجم : عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

21 Nov, 08:50


راز خوشبختی

راز خوشبختی در دنیا و آخرت در این آیه‌ی کریمه به صورت خلاصه بیان شده است: {وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ الله الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ الله إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ الله لا يُحِبُّ المُفْسِدِينَ} (قصص: 77). "در آن‌چه خداوند به تو داده است سرای بازپسين را بجوی و بهره‌ی خود را از دنيا فراموش نكن (امكانی را كه در دنيا برای تحصيل سعادت اخروی داری از دست نده) و نيكی كن هم‌چنان كه خداوند به تو نيكی كرده است و در زمين به دنبال تباهكاری نباش كه خداوند تباهكاران را دوست ندارد"
اگر ما به این راه خیر روانه گردیم و به آثار آن دنباله‌روی نماییم خوبی‌های بسیاری را به دست خواهیم آورد؛ و این حکمتی است که الله متعال برای هر کس که او را دوست بدارد در قلبش می‌نگارد، أولئك كتب في قلوبهم الإيمان وأيدهم بروح منه) (اینانند که (خداوند) در دل های‌شان ايمان را نگاشته است، {وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ الله الدَّارَ الآخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}این آیه در مورد قارون و امثال او نازل شده است. در تفسیر طبری در مورد معنای آیه گفته شده: ای قارون به‌خاطر دارایی فراوانت بر قوم خود بهره‌جویی نکن، و هر آن‌چه که داری را در راهی صرف کن که پاداشش را در آخرت به دست آوری و در دنیا دارایی خود را در راه الله متعال صرف کن.
بنابرین باید چشم و دل‌مان در انتظار زندگی در (دارالخلود) بهشت جاویدان باشد، و باید که در جستجوی راهی باشیم که به بهشت رهنمون می‌سازد، سخن ما به این معنا نیست که ما دنیا را رها کنیم، بلکه در کنار بهره بردن از حلاوت زندگی، باید به فکر انجام دادن اعمال نیک برای آخرت خود باشیم.
رسول اکرم صلی الله عليه وسلم فرمود: همانا دنيا شيرين و سبز است (زرق و برق دارد) خداوند شما را در آن خليفه ساخته است تا ببيند که چگونه عمل می‌کنيد، پس بترسيد از دنيا و از زنان، چرا که اولين ابتلای بنی‌اسرائيل درباره‌ی زنان بود.
مفهوم عبادت حقیقی کامل و شامل در آباد ساختن زمین با فرمان‌برداری از الله متعال محقق می‌گردد، و هدف از آفریده شدن ما نیز فرمان‌برداری از دستورات الهی می‌باشد، آیا الله متعال ما را فقط برای انجام دادن شعائر اسلامی آفریده است؟ اگر این‌گونه باشد، پس انسان چه چیز جدیدی را می‌تواند در آن اضافه نماید تا که معنای جانشینی بر روی زمین را محقق سازد؟ الله متعال مخلوقات بسیاری را آفریده است همچون: فرشتگان معزز که از دستور الله متعال سرپیچی نمی‌کنند و از آن‌چه که دستور داده شده‌اند فرمان‌برداری می‌کنند، و همچنان آسمان‌ها و زمین و غیره  را از زمان خلیفه قرار گرفتن انسان آفریده و تا لحظه‌ی بر پا شدن قیامت همه‌ی مخلوقات تسبیح و تهلیل و استغفار می‌گویند، با این حال پس چرا الله متعال ما را آفریده است؟ ای انسان! بدان که آفرینش تو ارزشمند است، الله متعال ما انسان‌ها را برای آزمودن آفریده است و امانت ارزشمندی را برای ما سپرده است به این معنا که: ای انسان! اگر نیکی کردی پاداش داده می‌شوی، و اگر بدی کردی کیفر داده می‌شوی.
سپس الله متعال فرمود: {وَلا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا} تا اين‌که در زندگی توازن و برابری محقق گردد، و ازدواج رازی است برای تناسل و توالد و ادامه یافتن زندگی، در تفسیر طبری آمده، ابن زید در مورد آیه‌ی فوق گفته است: فراموش نکن که در دنیا باید اعمال نیکی انجام دهی تا که در آخرت دست خالی و شرمنده نباشی، پس تو در آخرت نتیجه‌ی اعمالی را به دست می‌آوری که در دنیا انجام داده‌ای.
باید با تمام توان و نهایت تلاش‌مان اعمال نیک را حاصل کنیم و کاری را انجام دهیم که ما را از عذاب اخروی نجات دهد و اعمال خوب را رها نسازیم و تلاش کنیم و به قدر توان خویش نهال خوبی‌ها را بکاریم، و دنبال به‌دست آوردن روزی حلال باشیم، و بحث کنیم، و در پی آموختن باشیم، و بر الله متعال توکل کنیم، و اگر کسی دنیا را دوست داشته باشد هرگز از دنیا سیر نمی‌شود، و بلکه بر عکس حریص و بخیل می‌گردد، و اگر کسی دست بخشنده داشته باشد و انفاق کند و از الله بترسد، پس از دنیا کناره‌گیری می‌نماید و آن را پشت سرش رها می‌سازد، و هر جا که بخواهد انفاق می‌کند، پس پاداش نیکی جز نیکی دیدن چه چیزی خواهد بود؟

نویسنده: احمد محمدی مغاوری
ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

19 Nov, 16:17


ابن رجب می‌گوید: آیات قرآنی بارها برای ما تلاوت می‌شود، اما باز هم دل‌های ما مانند سنگ‌ها یا حتی سخت‌تر از آن است.

📚لطائف المعارف
ترجمه: صفیه مخدومی

کانال عبدالخالق احسان

19 Nov, 04:19


ارزشمندترین نعمت بهشت!

دیدار الله متعال بزرگ‌ترین نعمتی که أهل بهشت به آن‌ دست می‌یابند، این نعمت بزرگی است که قابل اندازه‌گیری نمی‌باشد.
در بهشت برای مؤمنان نعمت‌های زيادی از جمله باغچه‌های زیبا و کاخ‌های مجلل و جوی‌بارهای جاری و انواع و اقسام خوردنی و نوشیدنی‌ها و همسران پاکیزه و راحتی روح و جسم و نعمت‌های فراوان دیگری که چشمی آن را ندیده و گوشی آن را نشنیده و در قلبی خطور نکرده، داده می‌شود، ولی بزرگ‌ترین آرزوی اهل بهشت، دیدار الله متعال است که به آنان احساس آرامش، شادی و سروری می‌دهد که برتر و بیشتر از همه‌ی بهره‌های دنیا می‌باشد.

در حدیثی آمده که رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم فرموده است: زمانی که اهل بهشت، وارد بهشت می‌شوند، الله متعال می‌فرماید: آیا می‌خواهید که نعمت‌های بیشتری به شما بدهم؟ آنان می‌گویند: آیا روسفیدمان نکردی و ما را وارد بهشت ننمودی و از آتش جهنم نجات ندادی؟ (چه نعمتی ارزشمندتر از این‌هاست) در آنجاست که الله متعال پرده‌ی میان خود و بنده را برمی‌دارد (و خود را به اهل بهشت نشان می‌دهد) چیزی بهتر از دیدار پروردگارشان به آنان داده نشده است. (روایت امام مسلم).

نزدیکی اهل بهشت به پروردگار و نگاه کردن به سوی او تعالی بدون پرده و مانع، بزرگ‌ترین نعمت و ارزشمندترین جائزه‌ برای اهل بهشت است، و دل‌های آنان از محبت و خوشحالی پر می‌شود و در نعمت و آرامشی ابدی به سر می‌برند و در کنار پروردگارشان به خوشبختی ابدی دست می‌یابند.

منبع: کانال دکتور علی صلابی
ترجمه: صفیه مخدومی

کانال عبدالخالق احسان

18 Nov, 16:35


https://youtu.be/pHOS8sjCy_s?si=ipiMqZWV4oD94mlo

کانال عبدالخالق احسان

17 Nov, 11:10


۷۳۸- رهنمای برای ادای درست مسئولیت!

والدین و مربیان مثال رهنمای راه و دهقانِ زارع برای فرزندانند.
رهنمای که قرار است راه عقیده سرشت انسانی، ضمیر پاک و راه زرین را برای‌شان نشان دهد؛ و دهقان زارعی که بذرِ تربیت نیکو را در ضمیر و قلب‌شان می‌کارد.
جامعه موفق در گروِ جوانان صالح است.
جوان صالح همان کودکان پاک ضمیر‌اند؛ که با چگونگی رفتار، گفتار، اعمال و بیانات والدین و مربیان رشد یافته و شکوفا می‌شوند.
آموزش اعتماد بنفس، اعتماد‌سازی، احترام، حرمت، ایمان اخلاق، همه و همه در خلاء این رهنمایی‌هاست.

کتاب ۱۱۰ اندرز طلایی تربیت فرزندان
شیوه‌ی درست تربیت دلسوزانه تنبی، تادیب و تشویق را برای والدین و مربیان واضح می‌سازد.

خوانش کتاب ۱۱۰ اندرز طلایی تربیت فرزندان
بدون شک توفیق نیکو برای حرکت درست و عمل زیباست؛ که‌سرشار از دست‌آورد و آغازگر حصول تجارب زیبا و خاطرات خوب خواهد بود.

نفیسه سادات
#معرفی‌کتاب‌معرفی
https://t.me/QalamWaNegaresh

کانال عبدالخالق احسان

17 Nov, 09:27


راهکارهای مدیریت و کنترول صنف درسی

یکی از وظایف اساسی معلم، کنترول صنف می‌باشد، معلمان زیادی هستند که  بر موضوع درسی شان تسلط دارند؛ اما چون صنف تحت اداره و کنترول شان نیست، نمی توانند درس خویش را درست تقدیم نموده و شاگردان را بفهمانند.

📌کنترول صنف یکی از دغدغه‌های اکثر معلمان، مسوولین اداری و تدریسی مکاتب و مدارس و حتی شاگردان و اولیای شان می‌باشد. اهمیت این قضیه از آن جهت است که اگر صنف درسی به یک محیط آرام و مناسب تبدیل نشده و تحت کنترول معلم قرار نگیرد؛ هیچ هدفی از اهداف آموزشی و تربیتی بر آورده نشده و گاهی صنف درسی به میدان بی نظمی و لاابالی گری و بروز خیلی از ناهنجاری اخلاقی مبدل می‌شود.

📎ادامه‌ی متن

کانال عبدالخالق احسان

17 Nov, 02:58


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!

نهم - برخورد دوگانه نداشته باش!
مقتضای عدالت و انصاف این است که در انتقاد خویش برخورد دوگانه نداشته باشی، اگر از یک دوست خویش انتقاد نمودی و از دوست دیگرت که عین همان اشتباه را انجام داده بود،‌ انتقاد نکردی؛ تو انتقادگر ظالم و ستمگری نسبت به شخص انتقاد شده می باشی؛ چون ترا می بیند که تعامل یک بام و دو هوا را داری، وقتی از او اشتباهی دیدی انتقاد می کنی و اگر عین اشتباه از دوست دیگرت سر زند، از آن چشم پوشی کرده و با مجامله از او طرفداری می کنی.
گاهی برخورد دوگانه طوری است که تو یک خصلت و خلق و عملی را مورد انتقاد قرار می دهی که آن خصلت در وجود خودت هست، درین صورت توقع داشته باش که از طرف مقابل، انتقادت با شدت رد می گردد. شاعر می گوید: آهای معلم و آموزگار دیگران، چرا خودت را آموزش نمی دهی؟ از بدی این حالت این است که شخص مورد انتقاد ترا با نقدت سبک شمرده و ترا جنایت کار و کارت را ستمگرانه می داند.
دو کودک نامه های نوشته و نزد حسن بن علی علیه السلام آورده و گفتند: خط کدام ما بهتر است، در آنجا حضرت علی رضی الله عنه نیز حضور داشت و برای حسن گفت: بین شان عادلانه فیصله کن؛ این قضاوت است! وقتی که عدالت همراه کودکان مطلوب باشد، پس عدالت با بزرگان چطور خواهد بود؟
ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد....
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

16 Nov, 15:20


يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ  (الرحمن: ۲۹).
هر كس كه در آسمان‌ها و زمين است، از او [استعانت ] می‌خواهد. هر روزى او در کاری است.

فقیر را ثروتمند می‌کند.
دل کسی را که شکسته، ترمیم می‌کند.
بیمار را شفا می‌دهد.
به برخی مقام و جایگاه می‌دهد.
او تعالی دعای دعا کننده و کسی که دروازه‌ی رحمت او را می‌کوبد، بی‌پاسخ رها نمی‌کند.
بنابرین با استفاده از اسباب و سعی و تلاش و توکل به الله متعال، بسیار دعا کنید.

نوشته: محمد متولی شعراوی
ترجمه: صفیه مخدومی

کانال عبدالخالق احسان

16 Nov, 13:16


از میان چینه‌های ویرانی، گل‌های زیبایی پدید می‌آیند تا به ما بگویند که فردای بهتری از امروز و دیروز وجود دارد و این غصه فقط دمی است و خواهد رفت.

در میان آوار خانه‌ها، نخل‌ها می‌ایستند و قد علم می‌کنند تا با تمام قوت و قدرت برای ما بگویند که ما می‌مانیم و ریشه دوانده‌ایم و عزم و همت ما، ابرها را می‌خراشند و کار و امر ما، به بلندای نخل‌ها خواهد رسید؛ زیرا ما در زیر عرش خداوند بلند مرتبه و توانا قرار داریم.

در میان همه صداهای خفته و خسته، و عذاب و زخم و درد، غروب به ما خاطرنشان می‌سازد که این شر، غروب کرده و ناپدید می‌شود و خورشید آزادی دوباره طلوع خواهد کرد.

مجد المدهون
فلسطین؛ غزه


#داستان_من
@Dasetane_man

کانال عبدالخالق احسان

16 Nov, 13:16


وقتی هنگامهٔ جهاد از قرطبه فرو افتاد!

نویسنده: علی‌انصار
مترجم: احمدالله مهاجر

زمانی که هنگامهٔ مقدس جهاد، اذان و سرود در مناره‌های قرطبه، قله‌های بلند اندلس، کوچه‌های فرغانه و از مساجد کاشغر خاموش گردید، یک دوره طولانی تاریخی و شکوه بزرگ اسلامی را از دست دادیم.
خلافت‌های تاریخی و افتخارآمیز به افسانه‌های توخالی تبدیل شدند.
نه برای فریادهای ناهیده، معتصم بالله پدیدار شد.
نه برای راجپوت‌های هند، محمد بن قاسم برخاست.
نه طارق دیگری کشتی‌های عقب‌نشینی را سوزاند.
نه یوسف بن تاشفین دیگری دشت‌های سوزان آفریقا را درنوردید.
نه ایوبی دیگری اشک‌های قدس را پاک کرد.
ما دوره‌ای طولانی از تهاجم کفار را تحمل نمودیم که تحت عناوین مختلف بر ما تحمیل کرده بودند؛ ما را کشتند، تاریخ‌مان را نابود کردند، فریادهای‌مان را کسی نشنید و ناله‌های سوزناکمان تنها به خودمان بازمی‌گشت.
نه معتصم باللهی بود و نه محمدی.
وقتی ارزش جهاد را درک کردیم و به خسارت شمشیرهای در غلاف‌مانده، نیزه‌های کُند، اسب‌های از حرکت بازمانده، چشمان خواب‌آلود و بدن‌های سستی‌گرفتهٔ خود پی بردیم، دانستیم که ما برای جهاد آفریده شده‌ایم، نباید بنشینیم، از قربانی شدن نترسیم، از دشمن واهمه نداشته باشیم و خواب سستی نباید ما را برباید.
به گذشته نگاهی بیاندازیم؛ دشمن، شمشیر بر گلوی ما و دست بر دهان‌مان نهاده بود، فریاد "الجهاد" در گلویمان خفه شده بود و از آن بیرون نمی‌آمد؛ معلوم نیست که فشار دست دشمن بر گلویمان بود، یا تأثیر بدن‌های خواب‌آلود و سستِ مان.
اما، چه خوب شد که در این عصر چند مرد دلیر برخاستند، تا این امت خفته را دوباره بیدار کنند، صفوف جهاد را برپا ساخته، مدارس استشهاد را بنیان نهادند و اینک جوانان امت اسلامی هنوز به فریضه إعداد مشغول شدند. ان‌شاءالله که ما به شکوه گذشته برمی‌گردیم.
به دوران محمد فاتح، محمد بن قاسم، یوسف بن تاشفین، عمر مختار، صلاح‌الدین ایوبی، طارق بن زیاد و قتیبه بن‌مسلم دوباره خواهیم رسید.

کانال عبدالخالق احسان

16 Nov, 02:26


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!

هفتم: در جریان نقد از تجربه هایت استفاده کن!
هر کدام ما تجربه های از نقد از دیگران و نقد دیگران از ما داریم، بر اساس تجربه هایت، از نقدی که جریحه دارت نموده یا جراحت قدیمی ات را عمق بخشیده و یا سبب نفرت و خستگی ات شده و یا به حیث عکس العمل بر خطایت اصرار کردی؛ دوری گزین.
هر قسمی که به آتش داغ شدی، دیگران را داغ مکن و تلاش نما خودت را درجای شخص مورد انتقاد قرار دهی، از هر روشی که جریحه دار شدی و تاوان پرداختی، اجتناب کن.
یکی از ادیبان جوان – یکبار- نوشته اش را به یکی از مجله های ادبی مشهور فرستاد، وقت نشر شمار جدید مجله با شتاب و شوق و ولع به سوی بازار رفت تا نوشته اش را ببیند، مجله را پیدا کرده و با عجله صفحاتش را ورق می زد؛ اما نوشته اش را نیافت و دید که مسؤول مجله نوشته است که این مقاله قابل نشر نیست و صاحب آن برای ادبیات مناسب نمی باشد، باید دنبال شغل دیگری برود. درین لحظه جوان ادیب حیرت زده شده و به ستونی برخورد کرد و پایش شکست. اما همت این جوان نکشت و در مسیر ادبیات ادامه داد تا این که یکی از ادیبان مشهور و انگشت شمار گردید. تو ای کسی که انتقاد می کنی! شخص مورد انتقاد خویش را مشکن؛ چون کسی که مؤمنی را بشکند، باید جبران خسارت بپردازد.
هشتم: باید پیام انتقادی شما واضح و شفاف باشد:
در مقابل اشتباه دیگران مجامله مکن، سرزنش کننده خجالتی که با مجامله سخن می گوید، سخنش تأثیر ندارد و در رساندن پیام انتقادی مفید واقع نمی شود. اگر اشتباه و تعدی صریحی را می بینید، در نقد آن صریح باشید، خلق صراحت لهجه و پروا نداشتن را ازین فرموده الله متعال بیاموزید: {وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ} [الأحزاب: ۵۳] ولی خدا از بیان حق شرم نمی کند ( و اباء ندارد ) . حق را بگو و انتقادت را بکن، گرچه بر ضرر خودت باشد.
یکی از ادیبان در مورد کلمه حق می گوید: اگر حق را بگویی، می میری و اگر حق را نگویی باز هم می میری؛ پس حق بگو و بمیر!!
ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد....
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

15 Nov, 14:11


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!

ششم: براساس ظاهر ، شخص را محاسبه کن:
پیش از بیان نقد و آثار مرتب بر آن، به نیت شخص مورد انتقاد احترام بگذار و او را بر مبنای ظاهرش محاسبه کن؛ شاید عذری داشته که قابل ملامتی نیست. برین اساس است که مربی مسلمان ما را فرا می خواند که سخن و عمل شخص را به چند وجه توجیه کنیم و باید این توجیهات ما بر مبنای گمان نیک باشد نه گمان بد. شاید شخص مجبور بوده و مجبوریت و ضرورت احکام خاص خود را دارد ( ضرورت ها امور حرام مباح می گردانند) و شاید فراموش کرده و این عمل را از روی قصد انجام نداده باشد، شخص فراموش کار و بی خبر مورد بازپرس قرار نمی گیرد، شاید او دلیلی داشته باشد که ما از آن بی خبریم؛ لذا باید بدانی که تو مسؤول آگاهی از نیت شخص نیستی؛ بلکه تنها از ظاهر اعمال انسان مسؤولیت داری و باید مورد نقد قرار دهی.
ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد....
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

14 Nov, 03:17


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!

پنجم: فرصت دفاع را برایش بده:
اگر چهره منفی شخص نزدت واضح هم هست، با عجله در موردش حکم صادر مکن، اول سخنانش را بشنو، برایش فرصت کافی بده تا سخن بگوید و از خود و موقف خود دفاع نماید. برایش بگو: چنین خبری برایم رسیده است، سپس رهایش کن تا از خود دفاع کرده و مسئله را واضح سازد؛ یعنی مانند قاضی عادل باش که تهمت وارده را بیان می کند و برای متهم فرصت دفاع می دهد که خودش یا وکیل مدافعش از او دفاع نماید، قاضی با عجله فیصله نمی کند تا این که شاهدان شهادت دهند و وکیل مدافع از موفق مؤکلش دفاع نماید، برای این که مبادا حق متهم تلف گردد.
ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد...
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

13 Nov, 07:23


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!

چهارم: اهتمام به امور مثبت، اگر چه اندک باشد:
گاهی امور منفی شخص، آنقدر زیاد است که امور اندک مثبت او را تحت الشعاع قرار می دهد، این امور مثبت کمیاب باعث می شود که نخواهی به آن بپردازی، این گونه مباش و آن قضایای اندک مثبت را نیز مورد توجه قرار بده تا نزد شخص مورد انتقاد قابل پذیرش باشی.
روزی حضرت عیسی علیه السلام و یارانش در مسیر راه متوجه لاشه ی گندیده ی سگی شدند و یاران حضرت عیسی گفتند: چه قدر لاشه این سگ بد بوی است! حضرت عیسی فرمودند: دندان هایش را ببینید چه قدر سفید است!
یاران حضرت عیسی علیه السلام در نقد شان نسبت به لاشه بوناک شده که بوی بدی داشت، به حق بودند؛ اما آنان فقط به جنبه منفی مسئله توجه نمودند در حالی که حضرت عیسی علیه السلام به گونه‌ی به نقد پرداخت که یک مثبت کوچک و بی ارزش را که در بین این همه سلبیات و گندیدگی ها بود، فراموش نکرد.
این درس انتقادی مهمی است و برای ما می آموزاند که نباید مسائل مثبت را اگر چه کم و اندک باشند به باد فراموشی بسپاریم؛ و لو که شخص مورد انتقاد مالامال از سلبیات باشد.
ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد.....
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

13 Nov, 03:21


نقش مربی موفق!

نوشته: صفیه مخدومی

مهمترین کاری که مربی انجام می‌دهد این است که عملیه‌ی تغییر را تحت نظر خویش قرار دهد تا فرد متربی و زیر دست، یک شخصیت متوازن به بار آید، بنابرین به چند وظیفه‌ی مربی نکته وار اشاره می‌کنیم:
۱- تربیت متوازن و معتدلِ زیر دستان:
زمانی که قوت ایمانی از قرآن‌کریم سرچشمه بگیرد، احیانا انسان را به سوی کارهایی تشویق می‌کند که با طبیعت بشری در تعارض قرار دارد، اینجاست که مربی باید نقش خود را آغاز کند تا مفاهیم را در ذهن متربی تصحیح کند.
به طور مثال: زمانی که سه نفری که یکی از آنان به خانه‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم رفته بود و در مورد عبادت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از یکی از امهات المؤمنین سؤال کرد، زمانی که از عبادت ایشان آگاه شدند، آن را برای خود اندک شمردند یکی از آنان گفت: من همیشه روزه می‌گیرم و دیگری گفت: من برای همیشه نماز می‌خوانم و دیگری گفت: من هرگز ازدواج نمی‌کنم، زمانی‌که این سخنان به رسول اکرم صلی الله علیه وسلم رسید آن‌ها را مخاطب قرار داده و فرمود: این شما بودید که چنین و چنان گفتید؟ سوگند به الله که من بیشتر از شما از الله می‌ترسم و تقوای بیشتر دارم اما روزه می‌گیرم و افطار می‌کنم، شب نماز می‌خوانم و هم می‌خوابم و با زنان ازدواج می‌کنم این سنت من است و کسی‌که از سنت من روگردان باشد، از من نیست. (صحیح بخاری)
۲- تصحیح فهم افراد:
وظیفه‌ی دیگر مربی این است که در تصحیح فهم افراد از اسلام و شناخت مراتب احکام و فقه اولویات همراه با دید شامل از اسلام تلاش کند.
زمانی که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم معاذ بن جبل رضی الله عنه را به سوی یمن به حیث دعوتگر فرستاد برایش فرمود: تو نزد قومی از اهل کتاب می‌روی پس اولین چیزی که باید آن‌ها را به سویش دعوت می‌کنی، عبادت الله متعال باشد، زمانی‌که الله متعال را شناختند، به آنان خبر بده که الله متعال پنج وقت نماز را در یک شبانه روز فرض کرده است‌ و اگر این کار را نیز انجام دادند به آنان خبر بده که الله متعال بر اموال آنان زکات را فرض کرده است که از ثروتمندان‌شان گرفته می‌شود و به فقرای‌شان داده می‌شود. (صحیح بخاری)
۳- توجیه توانمندی‌های افراد:
وظیفه‌ی دیگر مربی این است که توانمندی‌هایی که در نتيجه‌ی تعامل افراد با قرآن صورت می‌گیرد، آن را به درستی توجیه نماید، رسول الله صلی الله علیه وسلم، اصحاب گرامی را همیشه توجیه نموده و به سوی خیر و نیکی‌ها دعوت می‌داد چنانچه که فرموده است: کسی‌که به الله و روز آخرت ایمان دارد، باید با همسایه‌اش نیکی کند، و کسی‌که به الله و روز آخرت ایمان دارد، باید مهمانش را عزت کند، و کسی‌که به الله و روز آخرت ایمان دارد، باید سخن نیک بگوید و یا خاموش باشد. (صحیح مسلم)
۴- همت افزایی در افراد:
مربی باید همیشه متربی و زیر دستش را به وظایفش متوجه سازد و مسؤوليت‌های او را یاد آوری کند، این تذکر دادن سبب تحریک همت‌ها و تقویت عزیمت‌ها می‌شود. رسول الله صلی الله علیه وسلم برای اصحاب خود فرمود: آیا کسی است که برای رفتن به بهشت آماده باشد؟ سوگند به رب کعبه که هیچ خطری در آن وجود ندارد بلکه سراسر نور است که می‌درخشد، گل‌های آن با وزش نسیم حرکت میکند، جوی‌بارهای جاری و میوه‌های فراوان و همسر نیکو و زیبا و لباس‌های ابریشمی و مقام ابدی در تازگی و زیبایی و در قصرهای بلند و عالی خوش منظر است! گفتند: یا رسول‌ الله ما همه آماده‌ایم. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: ان شاءالله بگویید و بعد از آن جهاد را ذکر نموده و آنان را تشویق به جهاد نمود. (سنن ابن ماجه)
۵- حفاظت از افراد:
مربی باید به زیردستان خود بفهماند که از کارهایی که توان آن را ندارند دوری کنند و نگذارد که مسؤوليت‌هایی را به دوش بگیرند که از عهده‌ی آن برآمده نمی‌توانند. رسول الله صلی الله علیه وسلم همیشه این کار را میکرد، چنانچه زمانی که ابوذر رضی الله عنه از ایشان خواستار مسؤوليتی شد در جوابش فرمود: ای ابوذر من تو را برای این کار ضعیف می‌بینم، من چیزی را برای تو میخواهم که برای خود دوست دارم، هیچگاه بر دو نفر و بیشتر از آن امارت را قبول نکن و هیچ وقت سرپرستی مال یتیم را عهده دار نشو. (صحیح مسلم)
۶- یادآوری کردن دائمی درباره‌ی حقیقت دنیا:
مربی باید همیشه حقائقی را که قرآن بازگویی کرده، آن را با تاکید تکرار کند از جمله حقیقت دنیا و حقارت آن نزد الله متعال را بیان دارد و سخنش را با واقعیت‌های زندگی ربط دهد تا معنای آن در ذهن شنونده کاملا جای گیرد.
رسول الله صلی الله علیه وسلم همیشه این روش را به کار می‌برد چنانچه که عبدلله بن جابر رضی الله عنه روایت کرده که روزی رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در بازار داخل شد و مردم به دنبال ایشان روان بودند، در بین راه جسد بزغاله‌ی گوش بریده افتاده بود، رسول الله صلی الله علیه وسلم از گوش آن گرفته و مردم را مخاطب قرار داده و فرمود: چه کسی این را به

کانال عبدالخالق احسان

13 Nov, 03:21


یک درهم می‌خرد؟ گفتند: آن را به هیچ قیمتی نمی‌خریم چون به کارمان نمی‌آيد، فرمود: آیا می‌خواهید که این جسد مرده از شما باشد؟ گفتند: اگر زنده می‌بود باز هم معیوب بود چون گوش‌های او قطع شده است، حالا که مرده است آن را چه کنیم؟ ایشان فرمود: سوگند به الله که دنیا در نزد الله متعال بی‌ارزش‌تر از این جسد مرده می‌باشد. (صحیح مسلم).
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

12 Nov, 02:13


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!

سوم: نکات مثبت را با نکات منفی یکجا کن!
این روش از بهترین روش های پذیرفته شده در نقد است که اول به امور مثبت پرداخته و آنان را خوب فربه نمایی و سپس امور منفی را تذکر بدهی. توسط این روش می توانی با استفاده از مثبت ها دریچه ی نقد را باز کنی و پیش از گوش ها قلب شخص را باز نمایی تا نقد و نصیحتت را به خوبی بشنود. در واقع برایش می گویی که شما شخصیت نیکو، صالح و محترمی هستید؛ اما برخی اموری هستند که اگر به آنان توجه کنی بهتر و نیکوتر است و نیکوکاری شما افزایش میابد.
آنگاه که امور مثبت شخص مورد انتقاد را احترام گذاشته و حفظ نموده و خوبی هایش را بخاطر گناه و خطا و بدی او، نابود و مصادره نکردی؛ در واقع پرده های شنوایی اش را به سوی گفته هایت باز نمودی و درین صورت به هدف نقد نایل گردیده ای که عبارت از رساندن پیام است برای شخص مورد انتقاد، تا برخی مسایل را رعایت نموده و اندرز بپذیرد؛ هم چنان شما احساسات او را جریحه دار نکرده و مشاعر او را مخدوش نکردی. قرآن کریم، مسلمانان را به احترام به امور مثبت مردم فراخوانده و می فرماید: {وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ} [الأعراف: ۸۵] از حقوق مردم چیزی نکاهید.

ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد....
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

11 Nov, 02:20


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!
دوم - انصاف:
نقد، حالت ارزشیابی، سنجش عادلانه و برابر را دارد، به هر اندازه که در نقد خویش دقیق بوده و بدون ستم، جانبداری، تعصب، افراط و تجاوز، نقد نمایی؛ به عدالت و انصاف نزدیک می باشد و علاوه برآن به تقوا و پارسایی نزدیک خواهی بود. در مورد شخص مورد انتقاد خویش، آن چه را بگو که در او هست، آن چه را بگو که دیده ای و از حق یک ذره تجاور نکن؛ چون کسی که در خصومت و مجادله زیاده روی کند گنهکار است.
ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد....
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

10 Nov, 09:23


جزئیات زندگی سختی را که مانند دهها هزار نفر دیگر از فلسطینیان از زمان کودکی تجربه کرده بود تا وارد دانشگاه اسلامی شود و به عضویت هسته های اولیه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی درآید، مرور کردیم. از همان آغاز می دید که رژیم صهیونیستی توجه ویژه ای به کار گذاشتن مزدوران در میان دانشجویان داشت و از همین رو، به اهمیت آغاز پاکسازی صفوف مبارزان از حضور مزدوران پی برد و این یک دغدغه امنیتی بود که همیشه ذهنش را مشغول کرده بود و به محور اصلی نقش آتی وی در تحقق عملیات 7 اکتبر تبدیل شد.

سنوار در 27 سالگی به حبس ابد محکوم شد (و در آستانه 50 سالگی از زندان آزاد شد) و این تجربه باعث شد شخصیت وی شکل بگیرد و به پختگی برسد و خودش را آماده تبدیل شدن به رهبری بزرگ بکند و درک عمیق، شناخت گسترده و تصمیم گیری قاطعانه را در وجود خود جمع کند. وی زبان عبری را فرا گرفت و به اندازه ای مهارت پیدا کرد که رسانه های دشمن صهیونیستی را به دقت دنبال می کرد و با تمرکز بر روی نوشته های سیاسی این رژیم، 3 تا از آنها را به عربی ترجمه کرد.

وی در عین حالی که دستورات مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی را در کانون توجه خود قرار داده بود، با مسئولان زندان درباره اوضاع زندان ها و احتمالات آینده گفتگو می کرد و یکی از معالجان وی (یوفان بلیتون پزشک و افسر سازمان اطلاعات) سخنی از وی را در سال 2004 نقل کرده است که گفته بود آنها در حماس آماده امضای توافق آتش بس 20 ساله با دولت صهیونیستی خواهند بود.

در طول سالیان زندان، مهمترین چیزی که ذهن او را درگیر کرده بود، نحوه اتحاد برای رهایی از شر رژیم صهیونیستی بود؛ همان طوری که دوستانش از او نقل می کنند که وقتی در سال 2011 در جریان مبادله اسرا از زندان آزاد شد، از آنها پرسیده بود:«چطور تا الان نتوانسته اید فلسطین را آزاد کنید؟».

نتایج انتخابات داخلی حماس در فوریه 2017 نشانگر تحولی مهم در جنبش حماس بود و در آن زمان، سنوار به عنوان مسئول رهبری نوار غزه انتخاب شد و الگویی از جمع کردن تجربه سیاسی و نظامی را ارائه داد و نمونه بارز آنرا پس از 10 سال محاصره و وقتی که نوار غزه در معرض 3 جنگ قرار گرفت، مشاهده کردیم.

هنوز یک سال از انتخابش نگذشته بود که روند تحولات جدید را با به جریان انداختن «راهپیمایی های بزرگ حق بازگشت» که حرکتی مدنی و مسالمت آمیز بود، آغاز کرد. این راهپیمایی ها از تاریخ 30 مارس 2018 آغاز شدند و اقشار مختلف ملت فلسطین در نوار غزه در جریان آن به ابراز اعتراضات خود در مرزهای مشترک نوار غزه و اراضی اشغالی سال 48 پرداختند و ضمن اعتراض نسبت به تداوم محاصره غزه، خواستار از سر گیری تلاش ها برای احقاق حق بازگشت آوارگان شدند. پس از یک سال، وقتی این راهپیمایی ها نتیجه مطلوبی به دنبال نداشت، خودش را برای عملیات نظامی و عبور از مرزها آماده کرد تا با دشمن به تنها زبانی که می فهمد، صحبت کند.

در پاسخ به این سوال که «چرا طوفان الاقصی اتفاق افتاد؟» جنبش حماس به تشریح اهداف عملیات 7 اکتبر در دو نکته اساسی پرداخت: به اسارت گرفتن نظامیان دشمن و افسران آن به منظور آزادی هزاران اسیر فلسطینی از زندان های صهیونیستی و لغو محاصره بیش از 17 ساله.

این ها خواسته هایی بودند که پس از مشاهده طرح های یهودی سازی مسجد الاقصی، تلاش برای سیطره بر کرانه باختری و کوچاندن ساکنان آن در سند حماس مطرح شد و این سوال را مطرح کرد که «پس از گذشت 75 سال از اشغالگری و تحمل درد و رنج و نیز شکست هر گونه امیدی به آزادسازی سرزمین و احقاق حق بازگشت و از سوی دیگر، نتایج فاجعه بار روند مسالمت آمیز سازش، جهانیان انتظار داشتند ملت ما چه کاری بکنند؟»

عملیات 7 اکتبر باعث تعجب خیلی ها ـ از جمله خود من ـ شد و در حالی که طرفداران آن معتقدند که این عملیات زلزله ای ایجاد کرد که امیدها به آزادسازی وطن اشغال شده و رهایی از شر اشغالگران و پایان دهه های خفت و خواری و محاصره را زنده کرد، اما در طرف مقابل، صهیونیست ها از دیدن این عملیات دیوانه شدند و آنرا لکه ننگ و تهدید وجودی برای خود قلمداد کردند که در تاریخ شان تجربه نکرده بودند (و همین طور هم بود) و از همین رو، تصور کردند که چاره کار انتقام گیری و نسل کشی فلسطینیان است تا این شوک بار دیگر تکرار نشود.

طی یک سال گذشته، جهانیان با بی توجهی و به طور زنده شاهد انفجارها و ریخته شدن خون و رقم خوردن جهنم انتقام رژیم صهیونیستی بودند که از قبل خودش را برای آن آماده کرده بود، اما مساله تعجب آور این بود که برخی ها دچار اشتباه شده اند و خطوط و مرزهای دسته بندی میان جلاد و قربانی و میان قاتل و مقتول را خلط کرده اند.

منبع: مرکز اطلاع رسانی فلسطین

کانال عبدالخالق احسان

10 Nov, 09:23


یکی از تصاویری که وی را با چوبی در دست در کنار حنظله ناجی علی نشان می داد، به تصویر نمایه هزاران حساب کاربری کاربران عرب زبان شبکه های اجتماعی تبدیل شد که از آن به عنوان نمادی برای بیان تاثیرپذیری و حمایت شان از سنوار استفاده می کردند. خود همان چوبدستی هم به نمادی از مقاومت تبدیل شد.

پایگاه های اینترنتی هم بیانیه منتشر شده از سوی خانواده ابو طه؛ مالک خانه متروکه محل شهادت ابو ابراهیم را به شکل گسترده ای منتشر کردند که به حضور این رهبر مقاومت در منزل شان و اینکه آخرین چوب دستی که وی برای مقاومت در برابر اشغالگران از آن استفاده کرده است، متعلق به این خانه بود، افتخار کرده بودند. چند روز نگذشت که مثل دیگری به امثال عربی اضافه شد که می گفت:«چوب دستی سنوار را پرتاب کردم» و مفهوم آن این بود که شخص با تمام شجاعت و قدرت وظیفه اش را انجام داده است و حاضر به تسلیم نشده است.

این تنها کاهی از کوه احساسات گرم و قدردانی است که همچنان در محافل رسانه ای مختلف جهان عرب دست به دست می شود که امکان بررسی همه آنها را ندارم.

اما نکته اساسی که می خواستم به آن اشاره کنم ـ و امیدوارم که اشتباه کرده باشم ـ این است که این واکنش های گرم در جهان عرب بیشتر نشانگر عشق و علاقه جوامع و مردم بود تا اینکه نشانگر رویکرد نظام های رسمی باشد و برخی از آنها مواضع منفی در قبال مقاومت اتخاذ کرده اند.

این همان چیزی است که متأسفانه در محافل رسانه ای وابسته به این نظام ها هم دیده می شود که مهمترین آنها موضع یکی از شبکه های ماهواره ای بود که در گزارش خود رهبران مقاومت را به تروریسم متهم کرده بود.

از آنجایی که این اقدام شوکه کننده و خارج از چارچوب بود، موج بلندی از خشم و ناراحتی افکار عمومی را به دنبال داشت و صدای آن به گوش مسئولان اجرایی این شبکه در یکی از کشورهای دوست و برادر هم رسید و خیلی زود وارد عمل شدند و ضمن حذف گزارش مذکور، اعلام کردند که مسئولان تهیه این گزارش را تحت تحقیق و بازجویی قرار داده اند که بی شک این اقدام قابل تقدیر است.

در همین راستا، لازم به ذکر است که اکثر اطلاعات مربوط به مقاومت فلسطین که روزنامه های غربی و به ویژه آمریکایی منتشر می کنند، مبتنی بر مطالب درز داده شده از سوی منابع صهیونیستی است که ما نمونه های متعددی از این مساله را داریم که هر پژوهشگری می تواند آنها را به وضوح ببیند و هدف از همه این مطالب منتشر شده، بدنام کردن مقاومت و تخریب چهره رهبران و اهداف آن است.

آنچه مایه تأسف است، این است که روزنامه های عرب زبان و برنامه های تلویزیونی مواد خام زیادی از این قبیل فراهم می کنند و به عنوان مثال از سنوار به عنوان «مرد خونریز غزه» یاد می کنند و حتی از جنبش حماس می خواهند که به خاطر اجرای عملیات 7 اکتبر معذرت خواهی کند؛ چرا که این عملیات را نوعی عملیات خرابکارانه می دانند که غیرنظامیان صهیونیست و فلسطینی را هدف قرار داده بود.

از آنجایی که سنوار کم حرف بود، همیشه ترجیح می داد در سایه حرکت کند و همین موضع وی زمینه گسترده ای برای ترسیم تصویر نادرست از وی فراهم کرد. از سوی دیگر، وی مسئولیت امنیتی جنبش حماس را بر عهده داشت که شیخ «احمد یاسین» بنیانگذار این جنبش بر عهده او گذاشته بود و همین مساله بهانه ای برای منتقدان وی شد که داستان های متعددی درباره او سر هم کرده و او را فردی «خونریز و ماجراجوی افراطی» معرفی کنند که حماس و فلسطینی ها را در مسیرها و ماجراهایی گرفتار کرد که در ادامه منجر به شکل گیری وضعیت کنونی شد.

این مساله ای است که بحث های زیاد و نظرات متعددی درباره آن مطرح می شود و این بحث ها بیشتر به دو منبع ارجاع داده می شوند: داستان زندگی اش که در طول 22 سال اسارت نوشته و شرح حال، تجربه شخصی و مبارزاتی خود را در آن توضیح داده است و سندی که حماس در اوایل سال جاری تحت عنوان «این روایت ماست ـ چرا طوفان الاقصی اتفاق افتاد؟» منتشر کرد.

وی در شرح حال خود نام «احمد» را به عنوان اسم مستعار برای خود انتخاب می کند و درباره دوران کودکی اش در اردوگاه محل تولدش در میان آوارگان صحبت می کند و با توجه به تولدش در سال 1962 آثار مستقیم شکست سال 1967 را به چشم دیده بود و در جریان آن، مجبور شده بود برای در امان ماندن از بمباران های رژیم صهیونیستی به داخل حفره ای در زیر زمین پناه ببرد.

وی در زندگی نامه خود به تشریح درد و رنج ساکنان اردوگاه های مشابه زادگاهش در غزه می پردازد که تقدیرشان این بود که در دو جبهه مبارزه کنند؛ یکی مقاومت در برابر فقر و پافشاری بر تداوم زندگی و دوم مقاومت در برابر ظلم و خواری که رژیم صهیونیستی به آنها تحمیل کرده بود.

کانال عبدالخالق احسان

10 Nov, 09:23


اسطوره سنوار؛ زلزله ای در زندگی و زلزله ای پس از مرگ
فهمی هویدی
جمعه 8-نوامبر-2024
ابو ابراهیم در سرانجامی دیدنی و اسطوره ای پرشکوه به دیدار حق شتافت و اولین رئیس فلسطینی شد که در نبرد رو در رو در خط مقدم به شهادت رسید و نه در جریان یک عملیات ترور.

یحیی سنوار در خطرناک ترین نقطه جهان در خیابان ابن سینا در محله سلطان در غرب شهر رفح بود که از 5 ماه قبل تخلیه شده است. او بر خلاف آنچه ماشین تبلیغاتی رژیم صهیونیستی ادعا می کرد، در تونل ها پنهان نشده بود و یا به صورت ناشناس در میان آوارگان حضور نداشت، بلکه در وسط میدان و در حال درگیری در میان مبارزان بود و در وسط گروگان ها مخفی نشده بود یا سپر انسانی و حتی گردانی از نگهبان ها را نداشت که از او محافظت کنند.

پس از درگیری با نظامیان صهیونیست و زخمی شدنش در اثر اصابت ترکش، یحیی سنوار به یکی از منازل متروک که تا حد زیادی تخریب شده بود، پناه برد تا بر روی مبلی بنشیند؛ در حالی که دست راستش به شدت خونریزی می کرد و با دست چپش دو نارنجک به سمت نظامیان صهیونیست پرتاب کرد تا اجازه ندهد که آنها به دنبال او به داخل خانه مذکور بیایند. پس آنها مجبور شدند پهپادی را برای شناسایی وی در داخل آن منزل بفرستند که در این لحظه سنوار چوبی را که زمین برداشته بود، به سمت آن پرتاب کرد.

ما او را در لباس نظامی و در حالی که صورتش را با چفیه پوشانده بود، دیدیم. او در دستش باروت و بر روی سینه اش جعبه مهمات داشت و در جیبش چیزی جز یک تسبیح و کتابچه ای کوچک که ذکرها و دعاها را در آن نوشته بود، نداشت و گفته می شود 800 شکل پول و تپانچه معروفش را به همراه داشت که از افسر صهیونیستی که در سال 2018 سعی در جاسوسی از حماس را داشت، گرفته بود.

پس از آنکه پهپاد صهیونیستی جای او را شناسایی کرد، گلوله ای به سرش شلیک کرد که باعث شهادتش شد و همه این ها کاملا اتفاقی روی داد و نتیجه یک عملیات شناسایی یا نفوذ نبود و حتی کسانی که با او درگیر شده بودند، از عناصر گردان پیاده نظام دشمن بودند و نه عناصر یگان ویژه.

صهیونیست ها پس از گذشت چندین ساعت توانستند هویت حقیقی او را بشناسند و وقتی خواستند اجساد شهدا را شناسایی کنند، غافلگیری بزرگی روی داد و خودشان را در برابر جسد مردی بزرگ دیدند که آنها را شکست داده و با عملیات طوفان الاقصی لرزه بر پاهای آنها انداخته بود.

وقتی این خبر منتشر شد و بازتاب گسترده ای در سراسر جهان پیدا کرد، مصداق همان مثل معروف شد که هم در زمان حیات و هم پس از مرگش زلزله ای بود. این اتفاق آن قدر زود افتاد که رژیم صهیونیستی فرصت به دست گرفتن ابتکار عمل و جلوه دادن این حادثه به عنوان یک دستاورد و پیروزی نظامی را نداشت.

از آن زمان، داستان او بر سر هر زبانی است؛ هر چند که آوازه او از تاریخ 7 اکتبر بر سر زبان ها افتاد و به شکلی حماسی در آخرین لحظات عمرش؛ زمانی که پس از زخمی شدن به تماشای پهپادی نشست که او را دنبال می کرد، به اوج خود رسید.

این همان تصویری بود که نماد و جاودانی وی در اذهان را ماندگارتر کرد و زلزله ای دیگر از او ایجاد کرد. از همین رو، هیچ جای تعجب نداشت که این تصویر در سراسر دنیا پخش شود و در شبکه های اجتماعی فراگیر شود؛ به طوری که واکنش های جمعی و تعجب همگانی را به دنبال داشت که تاثیر روانی را که مقامات صهیونیستی سعی داشتند با استفاده از ترور وی ایجاد کنند، بر باد داد.

رژیم صهیونیستی تحمل این طوفان دوم را نداشت و از همین رو، از طریق امپراتوری رسانه ای که با مشارکت روزنامه های آمریکایی تشکیل داده است، داستان سرایی هایی را شروع کرد و مدعی شد که راهبرد جنگی برتر این رژیم سنوار را مجبور به خروج از زیر زمین کرده و زمینه شهادتش را فراهم کرده است.

علاوه بر این، آخرین تصویر از صحنه شهادت سنوار نتایج عکسی به دنبال داشت؛ به طوری که گزارش های منتشر شده نتوانست چهره قهرمانانه وی را در انظار حامیان مقاومت خدشه دار کند، بلکه وقتی فاش شد که وی در همان ماه های نخست جنگ پیشنهاد خروج از غزه و رفتن به مصر را با قاطعیت رد کرده است، تصویر قهرمانی وی پررنگ تر شد.

بازتاب شهادت وی در جهان عرب قدرتمندتر و خیره کننده تر بود؛ به طوری که الازهر شریف با صدور بیانیه ای خطاب به امت اسلامی این حادثه را تسلیت گفت و به «شهدای قهرمان مقاومت فلسطین» درود فرستاد. انجمن روزنامه نگاران و کانون وکلای مصر نیز شهادت وی را تسلیت گفتند.

نام وی خیلی زود به شعاری دو کلمه ای تبدیل شد که توسط نویسنده ای به نام «عارف حجاوی» با عبارت مشهور «آه زنده باد سنوار» ساخته شد و تصاویر و نقاشی هایی پخش شد که آخرین صحنه شهادت وی را به تصویر کشیده بودند. علاوه بر این، دهها هنرمند و فرد خلاق مصادیق پایداری و بزرگی وی را توصیف کردند.

کانال عبدالخالق احسان

10 Nov, 07:45


مواظب غفلت وبی‌حسیِ ذهن تان در برابر آن‌چه می‌بینید، باشید و نگذارید قلب تان تا سرحد مرگ برسد و این حادثه را نادیده بگیرد و یا هم متاثر نشود.
اجازه ندهید که احساس عجز و ناتوانی بر شما غلبه کند، در مورد آن‌چه جریان دارد و شما در مورد آن نمی‌دانید؛ اخبار را دنبال کنید حتی اگر بطور کلی باشد تا بتوانید خود و ملت خود را از جایی که هستید و تا جایی که توان دارید بسازید و نگذارید بحران و درد شما را از کار تان باز دارد.
به خود تان اجازه ندهید که همه ‌این‌ها را آن‌طور که وارد شدید رها کنید؛ بیاموزید و بخوانید؛ به نقاط ضعف و خلأهایی که دارید، بنگرید و روی آن‌ها به دقت کار کنید.
به سوی کتاب پرودگارتان بازگردید؛ با تفسیر و تدبر بخوانید؛ به آموزه‌های سودمند و مفیدش گوش فرا دهید؛ به معنای واقعی ایمان و ارزش‌ حقیقیِ دنیا و زندگی در آن عمیق شوید و بدانید که اکنون مانند زمان نبی‌کریم‌ صلی‌الله‌علیه وسلم و صحابه‌ کرام شان، جنگ میان ایمان و کفر و حق و باطل است، پس باید سوره‌های توبه، انفال، محمد و آل‌عمران را بخوانید و بیدار شوید.
مبارزه اکنون به پایان نمی‌رسد، شما می‌توانید تغییر را از خودتان شروع کنید تا همانند آنانی باشید که امروز از قدرت شان شگفت‌زده شده‌ اید.
باید خویشتن را با آنان همراه سازیم و هدف و کار و تلاش شان را درک نماییم و خود را برای حمایت از آنان آماده سازیم و از امروز آغاز نماییم.

نوشته: تسنیم راجح
ترجمه: رویا سروری
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

10 Nov, 04:11


آداب انتقاد را بیاموز تا به هدفت رهیاب شوی!

اول - خودمانی:
باید انتقاد برادرت و کسی دیگری بین خود تان باشد، یعنی بین تو و بین کسی که انتقادش می کنی، در مقابل دیگران انتقادش مکن؛ اگر چه نقد تو هدفمندانه، راهگشا و موضوعی باشد؛ اما نقد نزد کسانی که هیچ ارتباطی به موضوع ندارند، طرف انتقاد را وادار به اصرار دیدگاهش نموده و به فکر دفاع از خود بر می خیزد که درین صورت نمی توانیم او را متوجه خطاءاش کنیم؛ در حدیثی آمده : ( کسی که برادرش را به صورت تنهایی و سری نصیحت کند، او را عزت بخشیده و کسی که او را آشکار و در محضر دیگران نصیحت کند، او را عیب گویی کرده است.)
ترجمه: عبدالخالق احسان
ادامه دارد...

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

09 Nov, 11:52


👨‍👩‍👧‍👦 اهمیت دادن به حقوق مادی خانواده
نوشته: عبدالخالق احسان

🔅خانواده اساس جامعه را تشکیل می دهد، داشتن جامعه سالم و مرفه در گرو تشکیل خانواده های سالم و مؤفقی می باشد که بر مبنای محبت، رفاقت، همکاری، گذشت و... استوار باشند.


🔅یکی از چالش های جامعه ما برخورد غیر متوازن به خانواده می باشد؛ عده‌ای آنقدر به خانواده توجه نموده که تمام هم و غم شان برآوردن نیازهای خانواده می باشد؛ لذا هیچ فرصتی ندارند تا برای مردم و جامعه خویش فکری بکنند؛ چه رسد به این که مشکلات اطرافیان و همسایگان را حل نمایند.

🔅بر عکس، عده دیگر، به اعضای خانواده خویش آنقدر بی توجه هستند که حتی نیازمندی های ضروری شان از قبیل: غذا، مسکن، پوشاک و تداوی و... را برآورده نمی سازند.

🔸حقوق مادی خانواده:

اینک به برخی حقوق مادی خانواده به صورت مختصر اشاره می گردد:‌

🔅لباس: سرپرست خانواده مکلف است، بر مبنای توانایی مالی خویش و خواسته عرف عام، نیازمندی پوشیدنی اعضای خانواده را برآورده سازد.

🔅غذا: رفع نیازمندی خوراکی نیز یکی از وظایف سرپرست خانواده می باشد و باید در حد توان خویش، به ادای این مکلفیت بپردازد؛ در مورد تهیه غذا، کسی که توانایی خریداری میوه را دارد باید به هر فصلی میوه اش را برای خانواده اش آماده سازد و مواد غذایی کفاف را خریداری کرده و در خدمت اعضای خانواده قرار دهد.


پیامدهای بی توجهی به حقوق مادی خانواده:

🔅بی توجهی و عدم رسیدگی به خانواده پیامدهای ناگواری دارد که می بایست مانع رسوب این پیامدها به کیان خانواده شد؛ چون نظام خانواده را متزلزل ساخته و از مسیر حقیقی آن منحرفش می سازد، اینک به برخی عواقب این بی توجهی اشاره می شود:

🔅خیانت: یکی از عواقب خطرناک بی توجهی به حقوق مادی خانواده، کشانده شدن اعضای خانواده به خیانت است که وقتی اعضای خانواده ببینند که امکانات وجود دارد؛ اما از آن حق استفاده را ندارند، وادار می شوند که دست به خیانت زده و بدون اطلاع سرپرست خانه، نیازمندی های شان را برآورده سازند؛ اگر خدای نخواسته در خانه - که باید جای امنی برای همه اعضای خانواده باشد- خیانت راه یابد، دیگر انتظار سعادت و خوشبختی از آن خانه عاقلانه نیست

🔅دروغ: خیانت بعضاً افراد را به صوب دروغ می کشاند؛ چون احتمال دارد که برخی خیانت ها افشا گردد و رئیس خانه بالای برخی از اعضای خانه مشکوک شود و آن عضوی که دست به خیانت زده برای پنهان کردن شرمساری و نجات خویش، به دروغ متوسل می گردد. اگر طفل روزی توانست با توسل به دروغ، خودش را از لت و کوب پدرش نجات دهد؛ دیگر چه انتظاری می توان داشت که در مکتب و کوچه و بازار دورغ نگوید و خیانت هایش را سرپوش نگذارد.



🔅 قابل تذکر است که توجه به حقوق مادی خانواده به معنی بی توجهی به حقوق معنوی خانواده نیست؛ بلکه لازم است به حقوق معنوی نیز توجه جدی مبذول گردد که حقوق معنوی بحث مسقلی می طلبد و توجه به حقوق مادی به معنی اسراف نیز نمی باشد؛ چون رفع نیازمندی ها و فراهم کردن امکانات در خانه از ضروریات است و اسراف و مصارف بیهوده از امور نکوهیده بوده و باید از آن اجتناب گردد.


📝 متن کامل: eslahe.com/?p=12650

🆔 @eslahe.

کانال عبدالخالق احسان

09 Nov, 02:21


چرخش زمانه!
سلام بر تو دوست من!
می پرسی که چرا زمان این گونه دگرگون می شود و طوری وانمود می گردد که به کسی امان نمی دهد؟!
دوست من! برایت می گویم: زمان لشکری از لشکریان الله متعال است که بین مردم در گردش می باشد، تا ثابت کند که هیچ کسی جز الله متعال بر یک حالت باقی نمی ماند!
دوست من!
فرعون تکبر می ورزید و ادعای خدایی می کند و می گفت: آیا من پادشاه مصر نیستم و جویبارها در زیر درختان و در سایه سلطی من در جریان نیست؟ الله متعال زمان را چرخش داد و در آب غرق شده و جسد او عبرت سایرین گردید.
دوست من!
نمرود می گفت: من زنده می کنم و می میرانم! الله متعال زمان را طوری دگرگون کرد که پشهای را فرستاد و زندگی او را خراب کرد، و آنانی که دیروز او را سجده می کردند، با کفش های شان به سر نمرود می کوبیدند، شاید درد او تسکین یابد.
دوست من!
زمانی که مشرکین قریش توافق نمودند تا از هر قبیله یک مرد جنگی را برای کشتن پیامبر صلی الله علیه و سلم مؤظف نمایند، و خون بهای ایشان بین همه مردم تقسیم گردد؛ رسول الله صلی الله علیه و سلم در تاریکی شب بدون کدام آسیبی از شهر مکه بیرون شد. و اما به اراده الله متعال زمان دگرگون شد و رسول الله صلی الله علیه و سلم فاتحانه و عزتمندانه و در نیمه روز به مکه برگشت!
دوست من!
اگر بلال را می دیدی که امیه بن خلف او را در ریگ زار داغ مکه انداخته و شکنجه می کند، حتما می گفتی که آیا ازین عذاب سخت تر امکان دارد؟! و سپس الله متعال زمان را چرخش داده و دو گروه ایمان و کفر در غزوه بدر باهم روبرو شدند و بلال رضی الله عنه شمشیرش را به سینه امیه فرو می کرد؛ درین صورت حکمت الهی در دگرگونی زمان را به خوبی درک میکنی!
دوست من!
آفریدگار روزگار، این روزها را بین مخلوقات خود می چرخاند، گاهی سلامتی است و گاهی بیماری، گاهی ثروتمندی است و گاهی مستمندی، گاهی خوشحالی است و گاهی غمگینی؛ تا این که انسان نیرومند مغرور نشده و ضعیف ناامید نشود، و ثروتمند ستمگری نکرده و فقیر ناامید نگردد؛ و الله متعال با تیرهای تقدیر مردم را نشانه می گیرد، در همه احوال به سمت تیرانداز باش تا نجات یابی.

نوشته: أدهم شرقاوي
ترجمه: عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

07 Nov, 07:10


شهیدان گمنام غزه

میان شهدا می‌چرخیدم و نمی‌دانستم چه کنم؛ گیج و سرگشته بودم، گریه می‌کردم و خاطرات رفتگان را به یاد می‌آوردم، اشک‌هایم را پاک می‌کردم و می‌چرخیدم... بی‌هدف می‌چرخیدم، سپس ایستادم و ناگهان فریادی از وحشت و ناامیدی سر دادم: «ای نبهان.... کجایی تو ای نبهان...؟!»، و روی زانوهایم افتادم و گریه کردم و صدای هق‌هق گریه‌ام بالا رفت، و نمی‌دانستم چرا این کار را می‌کنم؟ گریه چه سودی می‌تواند داشته باشد؟! در حالی که در میان اجساد ایستاده بودم و اجساد در برابر و در اطرافم پراکنده شده بودند، فریاد زدم: «آهای نبهااااان»، و او آمد در حالی که از ریشش آب قطره‌قطره میچکید. از او پرسیدم: «از کجا آب پیدا کردی؟!»، اما به سؤال من توجهی نکرد. دوباره پرسیدم: «این نوری که در چهره‌ات است چیست؟» اما هیچ اهمیتی به سؤالم نداد، بلکه شال سفید را محکم بر سرش بست و آخرین قطرات آب را از روی ریشش به آرامی پاک کرد و با آن گونه‌هایش را نوازش داد.
و آمادهی نماز خواندن بر این تعداد زیاد شهدا شد، پیش از آنکه دستانش را بلند کند، دچار حیرت شد و به اطراف نگاهی انداخت. از او پرسیدم: «چه شده‌ای، ای شیخ؟!» او با صدایی مهربان پاسخ داد: «باید بدن‌هایشان را به سمت قبله بخوابانند... آنها بی‌جهت افتاده‌اند و هرکدام به یک سمت هستند». پرسیدم: «چه باید کرد؟» گفت: «بیا تلاش کنیم» و من و او شروع کردیم از صف اول، دوم و سوم، و تا صف هفتم پیش رفتیم، در آنجا خسته شدیم و من دوباره روی زمین افتادم و دستانم را به نشانهی تسلیم بالا بردم. او فریاد زد: «آیا هیچ امدادگری نیست که بتواند به ما کمک کند؟»، گفتم: «نه، ای شیخ، آنها درگیر جسدهای دیگری هستند»، «هیچ یک از خانواده‌هایشان نیستند؟»، گفتم: «خانواده‌ای ندارند، ای شیخ»، او لحظه‌ای تردید کرد و سپس تصمیم گرفت که همان‌طور بر آنها نماز بخواند. دوباره نگاهی انداخت، جایگاهش را در میانشان انتخاب، و پیش از آنکه دستانش را بلند کند، صدایم کرد: «بیا، با من نماز بخوان، دعای دو نفر از دعای یک نفر بهتر است و برای پذیرش نزدیک‌تر است، و ما نمی‌دانیم خداوند دعای من را قبول میکند یا دعای تو را»، خواستم گریه کنم یا بخندم، اما به سختی ایستادم و با دست راست به زانوهایم تکیه کردم و بلند شدم، شروع کردیم به نماز خواندن، و شانه‌اش مدام می‌لرزید. شیخ مرا گیج کرده بود، او که در برابر مصیبت‌ها استوار به نظر می‌رسید، در یک لحظه فرو ریخت. ما به‌سختی توانستیم نماز را تمام کنیم با وجودی که گریه ما را امان نمیداد.
سپس یک لاری بزرگ آوردند و اجساد را به داخل آن بلند کردند، و به طور منظم داخل آن چیده شدند. موتر شروع به حرکت کرد و صدای موتور آن شبیه به صدای آسیاب قدیمی بود. موتر به راه افتاد و تنها راننده می‌دانست که به کجا می‌رود. آن موتر لاری اجساد ناشناخته را به مکانی نامعلوم برد تا دفن کند، و چه تفاوتی داشت برای آنها که مردم آنها را فراموش کرده و نادیده گرفتند، در حالی که خدا آنها را می‌شناخت!

برگی دیگر از کتاب (داستان وحشت جنگ غزه )

نویسنده: دکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

06 Nov, 17:57


شفاخانه‌های غزه پذیرای کودکانی بود که پدران و خانواده‌ی آنها معلوم نبود، تعدادشان در حیاط، اتاق‌ها و راه‌روی‌ها افزایش یافته بود، چشم‌های گریان، نگاه‌های حیران و گام‌های لرزان شان قلب آدمی را تکه‌پاره می‌کرد، و پرسش‌های‌شان کشنده بود: «پدرم کجاست؟! همراه ما در خانه بود، مادرم کجاست؟! پیش ازین که همه چیز تاریک شود مشغول تهیه غذای بود»، پدران و مادران آنان در زمان جنگ کجا می‌باشند؟! آنان این‌جا نیستند، و آن‌جا نمی‌باشند و هیچ جا نیستند. شاید ذوب شده باشند، جستجو در مورد آنان و اعضای بدن و اشیای شان به عدم منجر می‌گردد و هیچی پیدا نمی‌شود.
آیا به زیر آوارها گرفتار شدند؟ شاید، و یا تکه‌پاره شده و هیچی از اعضای بدن‌شان و حتی چشم‌های شان باقی نمانده است؟ شاید، یا این که به آسمان‌ها رفته و همه چیز را پشت سرشان رها کردند؟ شاید؛ اما چرا پیش ازین که به آسمان‌ها بروند، در مورد فرزندان شان فکر نکردند؟! آیا اشک جاری فرزندان و آه و ناله‌ی‌شان؛ آنان را غمگین نمی‌کند؟! چگونه راضی شدند که از زلال و شفافیت آسمان بهره بگیرند و فرزندان شان را در میان دودهای زمین رها کنند؟!
روزی هزار بار صحنه‌های مرگ و وحشت در جلو چشمانم تکرار می‌شود، اما هر بار گریه می‌کنم و گمان می‌کنم اولین بار است، آیا برای قلبی که ازین زخم‌ها پُر شده است، این امکان وجود ندارد که به این خون‌ریزی و درد و آلام عادت کند؟! محال است.
مرگ یکی است و اما به چهره‌هایی که خودنمایی می‌کند، فراوان اند، او به هزار سیما و چهره خودش را به ما نشان می‌دهد، فریادهای فقدان یکی معلوم می‌شود و اما هرگز چنین نیست، هر فریاد ناله‌ی دارد که شبیه هیچ فریاد دیگری نیست، ما صدای مرگ را هر بار به شکل متفاوتی می‌شنویم، چه سنگین است که مرگ به این صورت‌های گوناگون رخ دهد، تصاویری که هرکدام به صورتی متفاوت از قبلی و یا از بعدی خود حرکت می‌کند!

برگی از کتاب ( داستان وحشت جنگ غزه )

نویسنده: دوکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

06 Nov, 03:08


فرهنگ اسلامی محور برنامه‌های آموزشی

هدف از برنامه های قرار دادن فرهنگ اسلامی به حیث محور برنامه‌های آموزشی، زیاد ساختن ساعت های درسی مضمون تربیت اسلامی و یا عام ساختن آن در تمام مراحل آموزشی نیست؛ بلکه هدف این است که تمام برنامه های آموزشی در روشنایی اسلام تعیین گردد و همه‌ی علوم صبغه و سیمای اسلامی داشته باشد تا نسلی را به جامعه تقدیم نماید که شخصیت به هم پیوسته داشته و هویت آن مشخص بوده و به خودش اعتماد داشته و به رسالت خویش باور قطعی داشته باشند. وقتی به این هدف می رسیم که نصاب آموزشی همه علوم را مورد بازنگری قرار دهیم، علوم انسانی، علوم طبیعی و علوم تطبیقی که در مکاتب و پوهنتون‌ها تدریس می گردد، در حالی که این مراکز بر اصول مادی و منفعت طلبی غربی تزکیر داشته و همه‌ی علوم را از دستاوردهای دانشمندان غرب می‌دانند و سهم و دستاوردهای دانشمندان اسلامی در میدان های مختلف معرفتی به فراموشی سپرده شده است، اصلا هیچ معقول و موضوعی و امانت‌داری علمی نیست که نظریات کارل مارکس، آدم اسمیت را در اقتصاد به فرزندان خود تلقین نماییم و آنان را به دیدگاه‌های ابن خلدون و قاضی ابویوسف آشنا نسازیم، یا از دستاوردهای گالیله و نیوتن در فیزیک بگوییم و از اختراعات و ابتکارات این هیثم و البیرونی غافل شویم، و یا تلاش های لیبنز و پاسکال را در ریاضیات مدارسه کنیم و تلاش های خوارزمی و جابر بن حیان را مورد اهمال قرار دهیم، و یا این که برای فرزندان خود منهج دیکارت و سبینوزا را آموزش داده و منهج رازی و انصاری را ترک کنیم، و یا این که نظریات جان جاک روسو و جون دیوی را در تربیت و روانشناسی شرح دهیم و دیدگاه‌های ارزشمند غزالی و ابن سحنون را درین زمینه بیان نکنیم.

نوشته: کتور سلیمان اشقر
ترجمه: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

06 Nov, 03:04


فضیل بن عیاض رحمه الله می‌فرماید:
به من این سخن رسیده است که بزرگوارترین، محبوب‌ترین و نزدیک‌ترین افراد به خداوند متعال در روز قیامت، کسانی‌اند که به هر حالتی حمد و ثنای او تعالی را به‌جای می‌آورند.

ترجمه: صفیه مخدومی

کانال عبدالخالق احسان

05 Nov, 15:22


🏷️ چرا همیشه احساس خستگی و ضعف داریم؟

✍️ جلال معروفیان


۱- خوب نمی‌خوابیم

بهتر است قهوه و کافئین را کم کنیم، گوشی موبایل را قبل از خواب کنار گذاشته و یادمان باشد رخت‌خواب جای خواب است نه درس و غذا و فیلم.

۲- آب کافی نمی‌نوشیم

باید روزی هشت لیوان آب بخوریم. چون تاثیر زیادی روی سطح انرژی و سلامتی ما دارد.

۳- تحرک نداریم

روزی نیم ساعت ورزش برای بالابردن روحیه‌ و افزایش انرژی ضروری است.

۵- قند زیاد می‌خوریم

مصرف قند زیاد، نه تنها انرژی‌‌مان‌ را حفظ نمی‌کند، بلکه عوارضی مثل افزایش وزن را به همراه داره، پس کنترل شده آن را مصرف کنیم.

۶- خلوت و سکوت نداریم

دائماً در جمع و مراسمات هستیم و انرژی‌‌مان‌ را صرف امور ناچیز می‌کنیم!

۷- با افراد سمی رابطه داریم

افرادی که دائماً گریان و نالان و شاکی هستند و هیچ نقطه‌ی روشن و‌ مثبتی در زندگی نمی‌بینند.

۸- بیش‌ از حد لازم اخبار گوش می‌کنیم

بیش‌ از حد لازم اخبار گوش می‌کنیم، ولی کتاب‌های عالی و فیلم‌های خوب نمی‌بینیم.

۹- تفریح را فراموش کرده‌‌ایم

تفریح را فراموش کرده‌‌ایم و دائماً به فکر کار و پیشرفت هستیم.

۱۰- کمتر با خداوند نیایش و دعا و مناجات داریم.

کانال عبدالخالق احسان

04 Nov, 16:31


امام ابن جوزی رحمه الله می‌فرماید:
وای به تو، قبل از این که به قبرت وارد شوی، به کارهایت بیندیش.
چقدر گناهان تو زیاد است.
و عیوب تو چقدر زشت و ناپسند است.
نفس تو به آن‌چه گمان می‌کنی، غلبه می‌کند.
و بر آن‌چه که باور می‌کنی، غلبه نمی‌کند.
به‌خاطر کمبودی مال و سرمایه‌ات غمگین می‌شوی.
ولی برای کمبودی عمرت غمگین نمی‌شوی.

ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

03 Nov, 08:08


قهرمان شهید!

کانال عبدالخالق احسان

02 Nov, 12:33


زنان غزه چقدر شبیه زنان صحابی می‌باشند!.
چقدر صبر پیشه کردند!
چقدر ثابت ماندند!
چقدر تحمل کردند!
چقدر رنج کشیدند!

بارالها! دنیا و آخرت را به‌گونه‌ای قرار بده که برای آنان بخندد و شادی نثارشان کند.

نوشته: جهاد حلس
ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

02 Nov, 08:06


مهمان ناخوانده با خود نبرید!

یکی از صحابه، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را همراه چند نفر مهمان کرد و یک شخص دیگری هم همراه شان طفیلی رفت و وقتی رسول الله به خانه‌ی میزبان رسید گفت: " إِنَّ هَذَا قَدْ تَبِعَنَا، فَإِنْ شِئْتَ أَنْ تَأْذَنَ لَهُ فَائْذَنْ لَهُ، وَإِنْ شِئْتَ أَنْ يَرْجِعَ رَجَعَ ". فَقَالَ : لَا، بَلْ قَدْ أَذِنْتُ لَهُ. ( صحیح البخاری ).
او به دنبال ما آمد، حالا اگر می خواهی به مهمانی بیاید، اجازه بده و اگر می‌خواهی برگردد، بر می‌گردد، میزبان گفت: نخیر، برایش اجازه دادم.
ازین حدیث نبوی می آموزیم:
۱. وقتی کسی ما را مهمان می‌کند، نباید دیگری را طفیلی با خود ببریم، چون میزبان تنها برای ما غذا آماده نموده است.
۲. و اگر کسی اتفاقی همراه ما بود، باید از صاحب خانه اجازه بگیریم.
۳. این مشکل بردن مهمان ناخوانده بیشتر در عروسی ها رایج است و خیلی نادرست می باشد، و شاید غذا کم بیاید و آبرو ریزی شود.
۴. متاسفانه گاهی این عمل نادرست، به قصد آبرو ریزی می باشد.
۵. ما مکلف به رعایت آداب شرعی در تمام امور و از جمله آداب مهمانی می باشیم.

عبدالخالق احسان

کانال عبدالخالق احسان

01 Nov, 06:05


آسان گیری در خرید و فروش

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : " رَحِمَ اللَّهُ رَجُلًا سَمْحًا إِذَا بَاعَ، وَإِذَا اشْتَرَى، وَإِذَا اقْتَضَى ". ( صحیح البخاری ).
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: الله متعال شخصی را مورد رحمت خود قرار دهد که وقتی چیزی می فروشد و یا چیزی می خرد و طلب خود را می خواهد، آسان گیری می کند.
ازین حدیث نبوی می آموزیم:
۱. آسان گیری در هر کاری ضروری است و به خصوص در خرید و فروش و در خواست طلب از قرض‌دار.
۲. وقتی خرید و فروش می‌کنیم، باید آسان‌گیر باشیم،‌ بخصوص اگر وقتی چیزی را از دست‌فروش‌های کم‌بضاعت می‌خریم.
۳‌. وقتی مواد غذایی و ضروری را از دست فروش‌های روی بازار می‌خریم، نباید با چانه‌زنی زیاد بیچاره‌ها را از فایده ده روپیه و بیست روپیه محروم سازیم.
۴. و بایسته است که طلب خویش را از قرض‌داران به خوبی و آسانی بخواهیم و قرض‌دار هم باید به خوبی و به موقع طلب های دیگران را پرداخت نماید.

🖋عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

31 Oct, 17:46


جدیدترین کتاب دکتور علی محمد صلابی حفظه‌الله

الله متعال به عمر و قلم استاد گرامی برکت بیشتر عنایت فرماید، خدمات شان در حوزه‌ی تاریخ اسلام درخور ستایش است.
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

31 Oct, 09:00


این‌جا غزه است!

کانال عبدالخالق احسان

31 Oct, 07:52


شماره ۲۶۱ ماهنامه معرفت (سال بیست‌ودوم، شمارهٔ نهم، عقرب/آبان ۱۴۰۳ خورشیدی) از چاپ برآمد!

محتوای این شماره:

▫️سرمقاله: برای قدس، همهٔ ما مسؤولیت داریم!

▫️ پیامدهای طوفان اقصی و آیندهٔ فلسطین؛ نوشتهٔ استاد نصیراحمد نویدی؛

▫️قهرمان اسطوره‌ای طوفان اقصی؛ نوشتهٔ احمدفرید فرزاد هروی؛

▫️ موساد، آمان و شاباک؛ سیستم‌های پیچیدهٔ اطلاعاتی رژیم صهیونیستی؛ نوشتهٔ محمدادریس پناه؛ عضو هیأت نویسندگان؛

▫️ افتادنِ مرد، دیدنی نیست؛ نوشتهٔ عبدالرحمن عزام؛ عضو هیأت نویسندگان؛


▫️اخبار جهان اسلام؛

▫️دل‌نوشته‌ها؛

▫️
و فانوس ادب.


💌 شما نیز می‌توانید برای ثبت نام به ماهنامه معرفت به شماره ۰۷۹۹۵۳۸۷۵۹ تماس گرفته و هر ماه این مجلهٔ وزین را به آدرس خویش دریافت نمایید.


#معرفت_نامه
#کتاب_خوب_بخوانیم
t.me/Alefba99 | الفباء

کانال عبدالخالق احسان

31 Oct, 02:00


این نکته را تمرین کردم و حقارت و زبونی توهین کننده را به چشم سر مشاهده نمودم، شما هم تمرین و تجربه کنید و از آن بهره مند شوید.

خودداری از پاسخ دادن به توهین، یکی از موثرترین پاسخ‌های ممکن است.

یک دلیلش این است که خاموشی ما ممکن است برای فردی که توهین کرده است، گیج‌کننده باشد؛ به این معنی که نمی‌داند آیا توهینش را فهمیده‌ایم یا خیر؛

به علاوه، با این کار اجازه نمی‌دهیم از توهینش لذت ببرد و در نتیجه به احتمال زیاد پریشان می‌شود.

پاسخ ندادن نشان می‌دهد که بود و نبود او در نظر ما یکسان است و از آن جا که هیچ‌کس دوست ندارد نادیده گرفته شود، عدم تمایل ما به پاسخ‌دهی، احساس تحقیرشدگی را در او بر می‌انگیزد...

✍🏻ویلیام بی اروین

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

29 Oct, 15:33


الحمد لله کتاب مفید و ارزشمند ( از احادیث نبوی می آموزیم) به دسترس قرار گرفت.
این کتاب حاوی ۳۶۰ حدیث و ۱۵۰۰ نکته‌ی آموزشی، تربیتی و اخلاقی می‌باشد و برای همگان قابل استفاده بوده و به خصوص برای درس خانه و درس مسجد بهترین منبع است.

تعداد صفحات: ۲۲۴
نوعیت چاپ: کیفیت عالی و رنگه
قیمت: ۱۰۰ افغانی

مراکز فروش در هرات:
۱. چوک سینما جنب کتابخانه عامه نشر اقصی
۲. کوچه گدام، نشر آفاق
۳. کوچه گدام، نشر محمدی
۴. جاده کج، کانون علمی و فرهنگی فروغ
۵. سرک خواجه صاحب کوچه شیرزی شعبه سوم آینده سازان
....
شماره‌های تماس:
۰۷۹۴۸۴۷۴۱۲
۰۷۸۹۰۰۸۱۵۲
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

27 Oct, 16:26


برگی از کتاب داستان وحشت جنگ غزه

اصطلاح پزشکی (WCNSF)، به معنای «کودکی که همه اعضای خانواده‌اش را از دست داده است»، و امروز در غزه، ده‌ها بلکه صدها کودک از این دست وجود دارند.
دختری که امروز ظهر مانند گمشده‌ها در شفاخانه می‌چرخید، کاملاً در این توصیف می‌گنجد. دستش را گرفتم و پرسیدم: «دنبال چه کسی می‌گردی؟» سکوت، «خانواده‌ات کجا هستند؟» سکوت، «چه می‌خواهی؟» باز هم سکوت. روی زانوهایم نشستم تا چشمانم هم‌سطح چشمان بی‌حالت او شود که دریایی از اندوه آرام و سرگردان بودند. دوباره از او پرسیدم: «آیا اینجا مجروحی داری؟ شهیدی؟ پدر؟ مادر...؟» باز هم ساکت ماند. به چشمانش عمیقاً نگاه کردم و گیج شدم؛ چگونه ممکن است اندوه چنین تاثیری داشته باشد؟ چگونه می‌شود، نیمی از غم جهان در این دو چشم جمع شده باشد؟
این‌بار با اشاره سر، بدون گفتن سخنی پرسیدم: «خانواده‌ات کجا هستند؟» به جیبش اشاره کرد. دستم را به آنجا دراز کردم و تکه‌ای کاغذ بیرون آوردم؛ نمی‌دانم چه کسی این کلمات را نوشته بود: «این‌ها نام‌های اعضای خانواده او هستند. ده اسم... لطفاً زیر آوارها به دنبال‌شان بگردید». در کنار آخرین اسم علامت (X) بود و زیر آن نوشته شده بود: «این اسم خواهر اوست؛ به دنبال او نگردید، کاملاً سوخته است».
کجا باید بگردیم، عزیزم؟ زیر کدام آوار، وقتی که تمام غزه آوار است؟ در کدام خرابه، وقتی که تمام غزه خرابه است؟ و در کدام بمباران، وقتی که غزه هر لحظه بمباران می‌شود؟ مرا ببخش عزیزم! می‌توانستی زندگی‌ای داشته باشی اگر جنگ برایت چیز دیگری نمی‌خواست. می‌توانستی خانواده‌ای داشته باشی که باغ سبز و دیوار بلندت باشد، اما دست مرگ می‌خواهد تو را تنها بگذارد.
گریستم، فریاد زدم: «بسام...!»، بسام در اتاق‌های عمل با چند داکتر دیگر مشغول بود. بلندتر فریاد زدم: «بسام... بیا بسام...» با صدای وحشت‌زده‌ام آمد، و وقتی رسید، نشانه‌های تعجب و انکار بر چهره‌اش پیدا بود. با ناراحتی پرسید: «چرا این‌گونه فریاد می‌زنی؟ چه می‌خواهی؟» گفتم: «بسام، این دختر بچه ده نفر از خانواده‌اش را یک‌باره از دست داده است»، با کمی سردی و بی‌تفاوتی پاسخ داد: «خوب، یعنی چه؟ نصف غزه همین اتفاق برایشان افتاده است»، گفتم: «اما چه کسی او را سرپرستی خواهد کرد؟ چه کسی برای او پدر خواهد بود؟ چه کسی برایش مادر خواهد شد؟» گفت: «هلال احمر وظیفه‌اش را انجام خواهد داد؛ این کودک و امثال او را به مراکز یتیمان خواهد فرستاد»، گفتم: «آیا دیگر مراکزی برای یتیمان در غزه باقی مانده، بسام؟ آن‌ها را هم بمباران کردند» و شروع کردم به ناله و زاری، در حالی که روی زانوهایم نشسته بودم.
بسام مرا رها کرد و رفت، ما وقتی برای گریه کردن هم نداریم. ما دریاهایی از اشک داریم که به تأخیر افتاده‌اند. ما فرصتی برای روایت تمام آنچه بر ما گذشته نداریم؛ قصه‌هایی داریم که اگر از امروز تا روز قیامت هم گفته شوند، پایان نمی‌یابند.
چشم‌هایم را که باز کردم، دخترک را ندیدم؛ او در شلوغی ناپدید شده بود. هیچ‌کس نمی‌داند که این ازدحام پاهای گمشده‌ای که از مرگ فرار می‌کنند و آن‌هایی که سینه باز کرده‌اند تا مرگ را در آغوش بکشند، به کجا می‌رود.
روزهایی سخت، بسیار سخت گذشت. غیرقابل تحمل. غیرقابل وصف، ترس آن غیرقابل تصور است. صدای انفجارها نزدیک شده‌اند؛ لحظه‌ای آرام ندارند. هر انفجار پیش از دیوارها، دنده‌های ما را به لرزه در می‌آورد و پنجره‌ها را می‌شکند. صدای طیارهها را بیشتر از صدای خودمان می‌شنویم. چه کلام اندوه‌باری گفتم! زبان چگونه می‌تواند حال و روز ما را توصیف کند؟ کاملاً ناتوان به نظر می‌رسد. اگر احساسات زبانی داشتند، بیان‌شان بلیغ‌تر از این حروف سرد و بی‌روح بود. اما ما چیزی جز کلمات نداریم تا قصه‌مان را به دنیا بگوییم. و اگر چنین است، پس بگوییم! تا زمانی که خون در رگهای ما جاری است، قصه‌مان را بگوییم.
آری، بگوییم. ای اهل غزه، هر کس که مرگ را دیده و با آن روبرو شده و همهی شما چنین هستید: زشتی انسان را برای جهان بازگو کنید. کسانی که ما را می‌کشند، انسان نیستند؛ نمی‌توانند انسان باشند. آن‌ها حیوان‌اند. نه، آن‌ها هیولا هستند. نه، هیولاها قلب دارند؛ اما این‌ها بدون قلب‌اند.
ای اهل غزه، جهان امروز کور، کر، و لال است و نمی‌خواهد این جنگ به پایان برسد و نمی‌خواهد این خونریزی متوقف شود. شما را تنها رها کرده‌اند. به شما یاد داده‌اند که همه را نفرین کنید، و حق دارید که چنین کنید… ای اهل غزه، نباید دست از زندگی بکشید. داستان‌تان را برای جهانیان بیمار و دیوانه بازگو کنید. روایت خود را برای آن‌ها بگویید؛ اگر این روایت امروز جنگ را متوقف نکند، قطعاً می‌تواند فردا تفاوت ایجاد کند، وقتی انسانِ سالم در آینده این جنونی که بر شما وارد شده است را بخواند، این هیولای انسانی را نفرین خواهد کرد و هرگز به پذیرش آن فکر نخواهد کرد.

کانال عبدالخالق احسان

27 Oct, 16:26


اگر این روایت برای امروز نیست، برای فرداست؛ برای نسل آینده که خواهد دانست چگونه زمینش را بازپس گیرد و چگونه به آن چنگ بزند و دیگر حتی یک وجب از آن را از دست ندهد. هر دستهی جدیدی از قربانیان، صداهای فاجعه‌ای که خانواده‌هایشان از پشت سرشان می‌کشند را به همراه دارند. رنگ خون، رنگ همه چیز شده است. حتی آبی که می‌نوشیم، سرخ شده است. لقمه‌ای که می‌خوریم، در خون غوطه‌ور است. هر بار که تصمیم می‌گیرم آب بنوشم، سرخ می‌شود، و هر بار که لقمه‌ای از نان را برمی‌دارم، از زیر انگشتانم خون جاری می‌شود. هر وقت می‌خوابم، احساس می‌کنم که لباس‌هایم همگی خونین‌اند و در برکه‌ای از درد غوطه‌ور هستم. هر وقت صدایی از اعماق قلبم بلند می‌شود، آن صدا هم رنگی دارد، مانند زخم‌هایی که خون و درد از آن‌ها فوران می‌کند. به کجا بگریزیم، پس؟!

نویسنده: دوکتور ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

26 Oct, 16:22


ارتباط با خدا

راه های متعددی برای ارتباط با خداوند متعال است، اما بهترین راه نماز می‌باشد.
و عن ابي هريره _رضي الله عنه_قال: سمعتُ رسول الله_ صلي الله عليه وسلم_ يقول: "افضل الصلاة بعدالمفروضه صلاة في جوف الليل " رواه احمد.
ترجمه: برترين نماز بعد از نماز فرض نماز در نیمه هاي شب است.
فضيلت هاي صلاة الليل :
1:يكي از بهترين وقت هاي اجابت دعا در نيمه هاي شب است.
2:در نیمه های شب خداوند متعال به آسمان زمین فرود می آید و هر بنده ای که او را بخواند و هر چه را که بخواهد خداوند به او عطا می نماید .
و عن ابي هريره _ رضي الله عنه_ قال: قال رسول الله_صلي الله عليه وسلم_ " خير يوم طلعت عليه الشمس يوم الجمعه فيه خلق آدم، وفيه ادخل الجنة، وفيه اخرج منها، ولاتقوم الساعة الّا في يوم الجمعه"رواه المسلم.
ترجمه: بهترین روزی که طلوع میکند بر آن آفتاب روز جمعه است، در آن خلق شده است آدم علیه السلام ودرآن وارد جنت شده است ودرآن روز از آنجا بیرون آورده شد و بر پا نمی‌شود قیامت مگر در روز جمعه.
فضیلت های جمعه :
1: درآن روز آدم علیه السلام خلق شد و وارد بهشت گردید.
2: در آن روز قیامت بر پا خواهد شد .
3: صور اول و دوم در آن روز خواهد بود .
4: شخص مؤمن اگر در روز جمعه وفات نماید خداوند متعال اورا از عذاب قبر نجات میدهد.
و عن ابي هريره _ رضي الله عنه_ قال: قال رسول الله _ صلي الله عليه وسلم_ " من حافظ علي شفعة الضحي غُفرت له ذنوبه وان كانت مثلا زبد البحر "رواه احمد،التّرمذي.
ترجمه: کسیکه حفظ کند دو رکعت نماز ضحی را بخشیده میشود برایش گناهانش اگرچه اندازه کف دریا باشد.
فضیلت های نماز ضحی:
1: بخشش گناهان صغیره.
2: در جنت برایش خانه ای ساخته میشود.
3: روزی اش زیاد میشود.
4: دو رکعت نماز ضحی برابر با صدقهء 360مفصل در روز است .
بهترین راه برای رسیدن به معنای واقعی زندگی، ارتباط با خداوند متعال است وبهترین وسیله برای رسیدن به خداوند متعال عبادت است وبهترین عبادت روزانه نماز است.

🖋 سلمی احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

26 Oct, 05:31


یادآوری!

واتساب قبلی من مسدود گردیده است و شماره واتساب جدید را همگانی می‌کنم.

معذرت می‌خواهم از عزیزانی که نتوانستم به پیام‌های شان پاسخ دهم.

به شماره جدید واتساب در خدمت شما گرامیان می‌باشم.

۰۷۹۴۸۴۷۴۱۲

کانال عبدالخالق احسان

26 Oct, 03:48


🖍#سخن_بزرگان🖍

آیا مطالعه کردن علاقه است یا ضرورت !!

هر انسانی از علاقمندی اش سخن می گوید و چه بسا علاقه این فرد با دیگری تفاوت داشته باشد.

اما بعضی ها می گویند: به مطالعه علاقه دارم!!!

به نظرم این عجیب است که کسی بگوید به مطالعه علاقه دارم.

آیا صحیح است کسی بگوید به نوشیدن آب علاقه دارم؟
همه مردم آب می نوشند؛ بنابراین آب نوشیدن علاقه نیست بلکه ضرورت است. همچنین صحیح نیست کسی بگوید به خوردن علاقه دارم... چرا؟ زیرا خوردن ضرورت است و علاقه نیست! همه مردم گرسنه می شوند و بایستی بخورند. شاید به غذایی بیشتر علاقه داشته باشی، این درست ولی امتناع از خوردن و یا تنفس (بدون شک) باعث هلاکت انسان می گردد؛ زیرا این چیزها برای زندگی هر انسانی ضروری است.

به نظر بنده؛ مطالعه نیز برای هر انسانی ضروری است. مطالعه یکی، دو تا کتاب یا یک روز در هفته و یا یک ماه در سال کافی نیست. بلکه بایستی مطالعه برنامه زندگی ات باشد.

هیچ روزی نباید بدون مطالعه بگذرد و هر مطالعه ای هم منظور نیست. بلکه مطالعه مفید و سودمند منظور است. مطالعه سازنده نه ویرانگر و مطالعه اصلاح کننده نه تباه کننده.

بنابراین مطالعه علاقه نیست. از همین رو مناسب نیست بشنویم کسی بگوید: به مطالعه علاقه ای ندارم یا به مطالعه عادت نکرده‌ام یا زود از مطالعه کردن خسته می شوم. این مثل آن است که کسی بگوید: زود از خوردن خسته می شوم، به همین سبب غذا نمی خورم.

اگر بعضی از جوانب سیره نبوی را مورد تأمل قرار دهید .. می بینید که به قضیه مطالعه و خواندن اهمیت زیادی داده شده است و آنگاه هیچ شگفتی در این سخن من نمی بینید که می گویم:
مطالعه علاقه نیست، بلکه عملا برنامه زندگی است.
(منبع: ارزش مطالعه در زندگی)

- دکتر راغب سرجانی

https://t.me/abdulkhakeqehsan

کانال عبدالخالق احسان

25 Oct, 15:47


غربت به معنای محدودیت اسلام و از دست دادن امید به بازگشت آن نیست؛ این درک ناامیدان است.

اسلام در حال رشد است و آینده متعلق به آن است.

ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: اسلام زمانی غریب بود و شناخته نمی‌شد، سپس آشکار شد و شناخته شد؛ و باز همان‌گونه غریب می‌شود تا جایی که شناخته نمی‌شود، سپس دوباره آشکار و شناخته خواهد شد.

ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

25 Oct, 15:31


سروده‌ای در مورد شهید قهرمان امت

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

25 Oct, 07:45


وطن من، این سرزمین ذبح شده، نیاز دارد حس کند که سرزمینی واقعی است، و مردمش، مردمی واقعی هستند. ما اسباب‌بازی نیستیم، ای بی‌وجدان‌ها. ما سنگ و آهن و ابزار نیستیم. ما انسانیم، هیچ تفاوتی بین ما و شما نیست. اگر فکر می‌کنید که نوع خاصی از انسان هستید که از ما برتر است، شما پایین‌ترین مخلوقات خداوند از نظر احساس هستید. کجاست آن معانی انسانیتی که دم از آن می‌زنید…؟ استغفرالله… انگار که من کافر شده‌ام…
چه انسانیتی در زمان نسل‌کشی و پاکسازی قومی؟!
ای وطن که صبح و شام کشته می‌شوی، و در هر لحظه سربریده می‌شوی، سلام بر قلب دردمندت و مردمت که قربانی می‌شوند.

نویسنده: ایمن العتوم
مترجم: عبدالخالق احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

25 Oct, 05:58


بنا به وعده الهی، نابودی #تشکیلات_صهیونیستی و پایان اشغال‌گری حتمی‌ست‌. ملت #فلسطین با ما یا بدون ما، به‌زودی در برابر هیولای آدم‌خوار #صهیونیزم و حامیان #غربی و #شرقی آن پیروز خواهند شد. این وعده‌ای‌ست قطعی، و خدا خلف نمی‌کند.

#فلسطین میدان حق است و قضیه آن، قضیه حق و باطل! در این‌میان، باید بنگریم که ما در کجای این میدان قرار داریم!

@EslahTVNews

کانال عبدالخالق احسان

25 Oct, 05:54


سوم: نقش رسانه ها
1) نشر اخبار مسجد اقصی و احوال آن از خلال شرکت در برنامه های پخش مستقیم و برنامه های پرسش و پاسخ توسط رادیو و تلویزیون و پایگاه های انترنتی و شرکت در نشر و پخش تصاویری از فلسطین به تمام جهان.
2) تشکیل مؤسسات اسلامی رسانه ی به منظور روشنایی اندازی بر قضیه مسجد اقصی و شناساندن آن به تمام جهان و تأکید بر نقش ارزنده رسانه ها در ایجاد حمایت سیاسی و حمایت منطقه ی و جهان در خدمت قضیه فلسطین.
3) تأسیس کانال ماهواره ی خبررسانی، جهانی به زبان انگلیسی که هدف آن رساندن صدای مسلمانان به تمام جهان بوده و اخبار مربوط به زنان و مردان اسیر و آواره فلسطین را انعکاس دهد.
4) حمایت از مقالات و گزارشات روزنامه ی همراه عکس و دلایلی که حجم مشکلات مسجد مبارک اقصی را واضح سازد.
چهارم: نقش فرهنگیان و ادیبان
1) حرکت به سوی همه افراد جامعه و دوری از بی خبری، اقدام قوی به سوی آگاهی عام اسلامی و آگاه سازی اقشار مختلف جامعه نسبت به قضیه فسطین و مسجد اقصی.
2) نوشتن مقالات در روزنامه ها در مورد همه چیزی که به مسجد مبارک اقصی و قدس ارتباط می گیرد، و تألیف کتاب های درین زمینه و فعال سازی قضیه فلسطین با نشر اخبار آن و خواسته ها و توقعات آن از هر مسلمان.
3) تبدیل فعالیت های فردی و پراکنده به فعالیت های گروهی و منظم با تأسیس مؤسسات و جمعیت ها تا افکار و اندیشه ها یکجا شده و تأثیر فوق العاده داشته باشد.
4) جلوگیری از رسانه های تباهکن غربی و اسرائیلی و رد شبهات و اباطیل شان در مورد مسجد اقصی، با استفاده از نوشتن مقاله ها و وسایل ارتباط جمعی مختلف و گوناگون.
پنجم: نقش امامان، خطیبان، دعوتگران و مصلحان
1) آماده کردن خطبه ها و تقدیم آن که مردم به مشارکت در حمایت از مقدسات اسلامی تشویق نماید، و معرفی نمونه های جاویدان از قهرمانان امت اسلامی.
2) دعوت به وحدت کلمه، یکجا سازی تلاش ها، و دعوت به همبستگی جوامع، نصیحت به هر مسلمان و دوری از منازعه و اختلافات.
3) زنده سازی نقش مسجد در اهتمام به قضایای حیاتی مسلمانان و تخصص بخشی از کتابخانه مسجد به کتاب های مربوط به مسجد اقصی و فلسطین.
ششم: نقش جمعیت های محلی، نمایندگی های شغلی، انجمن ها و مؤسسات
1) حمایت مادی و معنوی قضیه فلسطین، راه اندازی فعالیت های مختلفی که از اقصی دفاع نموده و اعضا را آگاه ساخته و به نصرت اقصی تشویق و ترغیب نماید.
2) تأسیس کمیسیون های دفاع از مسجد اقصی و ایجاد مؤسسه یا صندوقی تحت نام صندوق عربی تعاونی فلسطینی، این کمیسیون نشست های به همه کشورهای عربی داشته باشد.
3) دعوای قضایی علیه هر شخص و جریان حکومتی و غیر حکومتی که به مقدسات و دین ما توهین روا می دارند و کشف پلان های شوم شان.
4) پیام رسانی به حاکمان و صحبت کردن همراه شان و برانگیختن احساسات شان برای نصرت مسجد اقصی، اگر چه در حد کار سیاسی باشد و دفاع از عربی و اسلامی بودن اقصی در نشست های بین المللی.

https://t.me/abdulkhaleqehsan
....
https://whatsapp.com/channel/0029VaDKjmQDeONExDvPtI3F

کانال عبدالخالق احسان

25 Oct, 05:54


چگونه مسجد الاقصی را یاری کنیم؟

نویسنده: د. جمال نصار
ترجمه: عبدالخالق احسان

نبرد و پیکار مسلمانان تا برپایی قیامت ادامه دارد و هتک حرمت مقدسات اسلامی توسط صهیونیست‌ها نیز تا مدتی وجود دارد، این طبیعت رویارویی بین حق و باطل است، باطل صدایش را بلند کرده نمی‌تواند و تأثیرگزار نمی‌شود، مگر به علت ضعف مسلمانان و تفرقه و اختلاف و نادانی شان نسبت به طیبعت مبارزه.
مسجد اقصی شریف اولین قبله و سوم حرم مسلمانان، توسط صهیونیست ها با استناد به دلایل واهی و دروغین مورد هدف قرار گرفته است، اسرائیل با گام های ثابت و شتابان خود به سوی یهودی سازی مسجد اقصی در حرکت است، البته بعد از این که گام بزرگی در یهودی سازی شهر قدس برداشته است.
جالب است که گام های شتابان یهودی سازی مسجد اقصی در سایه پوشش مستقیم و غیر مستقیم حکومتی، با گفتگوها بین اسرائیل و حکومت فلسطین همزمان شده است!
خیلی زشت و قبیح است که حکومت های رسمی عربی به صورت عموم، نسبت به اجراآت صهیونیست¬ها علیه اولین قبله و سومین حرم شریف، هیچ ابراز ناراحتی نکرده و به آن توجهی ننموده اند.
واضح است که هزاران جریب از سرزمین و منازل فلسطینیان که در محیط مسجد اقصی واقع است، بعد از نبرد سال 1967م توسط صاحبان شان رها شده است؛ چون برخی از فلسطینی ها به کناره غربی فرار کرده و تعداد زیادی به کشورهای عربی و کشورهای غربی آواره و پناهنده شده اند.
هویدا است که همکاری محکم و استواری بین حکومت صهیونیستی و گروه های یهودی متخصص در اجرای پروژه یهودی سازی شهر بیت المقدس وجود دارد.
راهکارهای نصرت و یاری مسجد اقصی
بر خلاف توطئه جوامع بین المللی و پشتیبانی شان از اسرائیل اشغاگر؛ برخی عواملی وجود دارد که ممکن است با یکجایی شان بتوان مسجد اقصی را حمایت کرد و قضیه فلسطین را در قلب های مسلمانان زنده نگهداشت نه این که قضیه فلسطین را یک مسئله ناچیز و موقت دانسته و تهدید صهیونیست ها جدی گرفته نشود، اینک به بیان این عوامل می¬پردازیم:
اول: نقش افراد
1) دعا: دعا سلاحی است که بسیاری از آن غافل شده و برخی آن را سبک می¬پندارند، باید اوقات اجابت را جستجو نموده و برای نصرت و یاری مسجد مبارک اقصی دعا نماییم، دعای سلاحی است که حامل آن خسته نمی شود؛ اما نباید بگوییم: جز دعا کاری کرده نمی توانیم؛ چون توانایی دعا و کارهای دیگری را داریم، از جمله آثار دعا ایجاد انگیزه برای دعا کننده به خاطر انجام بیشتر اعمال می باشد.
2) آشنایی به تاریخ مسجد اقصی، تلاش برای اشتراک به مناسبت ها و فعالیت های که مربوط به فلسطین و قضیه مسجد اقصی باشد، برای این که بدانیم نصرت مسجد اقصی چگونه تحقق می¬یابد، باید آگاه شوم که چگونه شکست صورت گرفت و برای این که راه نجات را ترسیم کنیم باید بفهمیم که این مشکلات چگونه واقع شده است؟
3) رجوع به سوی الله متعال و آزادی نفوس از بندگی غیرالله، انانیت، افکار نادرست و فشار شهوات و دوری از گناهان و معصیت¬ها؛ چون از مهمترین اسباب تسلط دشمنان بر ما، آلوده بودن به گناهان و زشتکاری هاست.
4) حقیر نداستن تلاش های دیگران برای نصرت مسجد اقصی، هر چند اندک باشد و احساس و درک مشکلات فلسطینیان و کیفیت زندگی شان با روح و نفس مان.
5) صحبت کردن همراه خویشاوندان، همکاران و دوستان در مورد وظیفه ما در قبال مسجد اقصی و توانایی ما برای نصرت آن.
دوم: نقش خانه و خانواده
1) تلقين مادران و مربیان، محبت الله و رسولش و محبت مسجد اقصی را به اطفال و این که فلسطین قضیه امت است، و تمرین شان بر صبر و تحمل پذیری توسط کتاب های برگزیده شده و اشعار و سروده های ثبت شده.
2) مقاطعه با شرکت ها و کالاهای مورد حمایت کیان صهیونیستی، به خصوص اگر از کالاهای غیر ضروری باشد؛ چون این گونه می توان سبک زندگی را تغییر داده و کمکی به نفع فلسطین نمود.
3) اهتمام به معلومات مؤثق و ترکیز شده در مورد قضیه فلسطین، با رشد توانایی فرزندان بر گفتگو، مناظره و مجادله به بهترین روش و تلاش به حضور در کنفرانس ها و گردهمایی ها در رابطه به فلسطین و ثبت کوتاه برخی مسایل ضرور و مرتبط و نشر و پخش آن.
4) بی توجهی به بازنشستگی بازنشستگان و ذلت ذلیلان، همراه با کامل ساختن نیت راستین برای نصرت مسجد اقصی، و تهیه صندوق کوچک پس انداز ( قلک) به نام ( قلک اقصی)، تا این که فرزندان معانی بذل و بخشندگی را بدانند.
5) اهتمام به بازی های آموزشی برای اطفال، از جمله بازی اقصی که در آن اقصی را معرفی نموده و واضح می سازد که (قبة الصخره) بخشی از مسجد اقصی بوده و مسجد اقصی نمی باشد، و هم چنان آگاه ساختن اطفال از خلال آیات قرآنی و احادیث نبوی به فضایل مسجد مبارک اقصی.

کانال عبدالخالق احسان

24 Oct, 15:19


هیچ بیعتی بین الله متعال و بنده‌اش صورت نمی‌گیرد، مگر این که بنده بنابر فضل و مرحمت او تعالی، برنده می‌شود و او تعالی از جهانیان بی‌نیاز است.

و بر عکس، هر بنده‌ای که عهده خود با الله متعال را بشکند، در معرض خشم و عذاب الله متعال قرار می‌گیرد.

الله متعال وفا به عهد و پیمان و وفا کنندگان به آن را دوست دارد.

نوشته: علی صلابی
ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

24 Oct, 02:57


🧐تیزهوشی دعوتگران در دفع منکرات

دعوتگرانی که تمام لحظات عمرشان را با دغدغه های دعوت سپری می کنند و از وضعیت جامعه ی خود رنج می برند، همیشه نگرانند و به این فکر هستند که برای رویارویی با منکرات و رساندن دعوت به مردم از هر روش و اسلوب تازه تری استفاده بکنند.

من یکی از این نوع دعوتگران را می شناسم. او کارمند یکی از مؤسسات دولتی است. از قضا او در بخش خود با مجموعه ای همکار شده بود که جز کلمات رکیک و حرف های زشت و سخنان ناسزا چیزی نمی دانستند! این دوست ما سخنران بود و به این فکر می کرد که از چه راهی با رفتار ناروای آنها مقابله نماید.

خدای متعال راه حل جالبی به او نشان داد:
تصمیم گرفت در مورد موضوعات سخنرانی هایش از آنها مشورت بخواهد.

آنها سریعا به پیشنهاد او عکس العمل نشان دادند و هر کدام بر روی گوشه ای از اوضاع دردناک جامعه انگشت می نهادند و از منكراتی سخن می گفتند که با چشم خود می دیدند و یا از هم قطارانشان می شنیدند.

این داعی می گفت: من با این کار به دو مطلب دست یافتم:

اولا: آنها به من معلوماتی دادند که هیچ وقت به تنهایی نمی توانستم آن معلومات را به دست آورم و برای کسی مثل من مشکل بود بتواند به چنان مکان های مشکوکی راه یابد.

ثانيا: آنها قبل از همفکری با من عادت نکرده بودند، به چنان قضایایی فکر بکنند.

قطعا عملکرد این دوست ما دستاوردهای دیگری هم داشته است: او توانسته است در آنها خودباوری و احساس مسئولیت نسبت به چنان رفتارهایی ایجاد کند و نیز مانع درونی میان خود و آنها را بشکند و صراحتا در مورد قضایای شخصی با آنها وارد گفتگو شود.

دعوتگران باید این گونه باشند و تدابیر و روش های نوینی بیابند که آنان را به اهدافشان برساند.

📚منبع: رهنمودهای تربیتی / تأليف: عبدالحميد البلایی ترجمه: محمود محمودی / نشر احسان

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

23 Oct, 17:39


◇شاهِد العِصر(گواه تاریخ) گفتگوه ویژه با موسس حmاس
○واقعات 1936 الی 2000 میلادی
مصاحبه دلچسب و شنیدنی با #شهیدشیخ_اح_مد‌_یا_سین موسس حرکت مقاومت اسلامی حmاس
که در اواخر عمر شیخ توسط شبکه الجزیره در هشت قسمت ثبت شده است.
وتلویزیون رسالتمند اصلاح آنرا به فارسی دری دوبله نموده است.
گفت‌و گو با "شیخ اح مد یا سین" در برنامۀ گواه تاریخ - قسمت اول:
https://fb.watch/voOQfklTd6/
قسمت دوم:
https://www.facebook.com/share/v/VMW9DxoWhiYDJPnx/
قسمت سوم:
https://www.facebook.com/share/v/4eBHgYugN4EtvdBe/
قسمت چهارم:
https://www.facebook.com/share/v/A1d1XYatB85PM4w3/
قسمت پنجم:
https://www.facebook.com/share/v/ygHYejyjU3UhVmhA/
قسمت ششم:
https://www.facebook.com/share/v/dtp4ZyPP1x76CNTE/
قسمت هفتم:
https://www.facebook.com/share/v/Kgg7jeJCc9CcDfaR/
قسمت هشتم:
https://www.facebook.com/share/v/QNCDxekvDqsPo9nx/

کانال عبدالخالق احسان

23 Oct, 11:28


Channel photo updated

کانال عبدالخالق احسان

23 Oct, 06:07


الحمد لله کتاب ( از احادیث نبوی می آموزیم) به زیور چاپ آراسته شد.
با چاپ سیزدهمین کتاب خیلی خوشحال شدم و خداوند بزرگ را سپاس گفتم.
دلایل خوشحالی‌ام:
۱. این کتاب اولین تالیف است.
۲. موضوع کتاب، احادیث نبوی صلی الله علیه و سلم می‌باشد.
۳. کتاب در نوع خود ابتکاری است نه تقلیدی.
۴. کیفیت چاپ عالی است ( بهترین دیزاین و دو رنگه).
۵. این کتاب برای همگان است و به قشر خاصی مربوط نمی‌‌باشم.
...
امید است مورد پسند شما گرامیان نیز قرار گیرد و مفید واقع شود.

پ.ن: به زودی جاهای دریافت و قیمت کتاب هم‌رسانی می‌شود.
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

22 Oct, 03:11


عدالت در جهان معاصر به اساس باورهای صهیونیستی!

نوشته: احسان الفقیه
ترجمه: عبدالخالق احسان

اگر در مورد تعداد یهودیانی که توسط هیتلر سوختانده شدند، شک کنی، تو انسانیت نداری و اما توهین به محمد صلی الله علیه و سلم و تأیید و حمایت از کشتار دست جمعی مردم غزه، یک دیدگاه و نظریه و آزادی بیان می‌باشد.
اشاره به جرایم و اهانت‌های که در بیت المقدس و مسجد اقصی توسط کشیش‌های یهودی انجام می‌شود، تو را خشونت‌طلب و مسلمان تروریست معرفی می‌کند.
در حالی که کشتن افغان‌ها توسط امریکایی‌ها و ادرار نمودن بر روی جسدهای مرده‌ها، مسیحیت را مجرم معرفی نکرد، کشتن مسلمانان در افریقای مرکزی و سوختاندن‌شان، حاملان انجیل را مجرم معرفی نکرد، و اما کشتن یک جاسوس غربی در منطقه‌ی درگیری در عراق یا سوریه و یا فلسطین، عملیه تروریستی شمرده می‌شود.
کشتن جنگجو و نظامی حاضر در میدان جنگ که به کیان غاصب و اشغال‌گر اسرائیل منسوب است، از جمله‌ی جرایم بزرگ می‌باشد و اما ویران کردن خانه‌ها و تکه و پاره نمودن زنان، کودکان و کهنسالان در غزه و قبلا در سوریه و عراق، عملیات پاکسازی شمرده شده و اشکالی ندارد.
بیان حکایات کودکان مسلمان که به خاطر دفاع از سرزمین وعقیده‌ی خود شهید شدند، نویسنده را افراطی معرفی می‌کند و اما حکایت کودک جاسوس غربی و یا کهنسال صهیونیست قاتل که به کشتار صدها کودک و زن اعتراف نموده و آمار دقیق را به یاد ندارد، چون زیاد بودند، این حکایت و داستان‌سُرایی، انسانی بوده و خاطرات دلنشینی است که باید مطرح گردد، در حالی که این حکایات وحشی گری دیگران را به جنایت تشویق می‌کند.
پیمان بالفور و تسلیمی فلسطین به صهیونیست‌ها، استحقاق تاریخی است! و اما تلاش فلسطینی‌ها برای گرفتن حق خود شان و باقی ماندن در خانه و شهر و قریه‌ی شان، عملیه‌ی تروریستی بوده و احساسات اشغالگر غاصب را جریجه‌دار می‌کند.
خشم مسلمانان در برابر صحنه‌ی دل‌خراش قتل، ظلم و ویرانی، تروریسم است و اشاره‌ی نویسنده به این مسایل دلیل عقب‌ماندگی و افراطیت بوده و بدین سبب صفحه‌ی فیس بوک او مسدود می‌گردد. و اما کشتن مسلمانان روهنیگیایی، بودائیان را مجرم معرفی نمی‌کند.
استفاده از سلاح هسته‌ای در عراق توسط امریکا و کشتن و آواره نمودن هزاران انسان، مسیحیت را مجرم ندانست، و به بردگی گرفتن افریقایی‌ها توسط امریکایی‌هاو نابودی هندوهای سرخ پوست، تجاوز به کلیسا شمرده نشد. اما نصرت و یاری مسلمانان ستمدیده، دلیلی به تروریستی و عقب ماندگی است، کشتن مسلمانان در کشور مالی توسط ارتش فرانسوی، مسیحیت را محکوم نکرد، و کشتن فلسطینیان، ویرانی منازل شان و غصب سرزمین شان و آواره نمودن شان، یهود را مجرم و جنایت کار معرفی نکرد، و اما راکت‌های مقاومت فلسطینی و دفاع از خانه و سرزمین اصلی شان و نگهداری از آبروی شان، تروریسم شمرده شد، و افشای جنایات یهودیان و باداران شان نیز جرم بوده و صفحات افشا گران در فضای مجازی مسدود می‌گردد.
کانال تلگرام:
https://t.me/abdulkhaleqehsan
کانال واتساب:
https://whatsapp.com/channel/0029VaDKjmQDeONExDvPtI3F

کانال عبدالخالق احسان

21 Oct, 01:50


انسان‌های خوشبخت‌، همه چیز را ندارند؛ بلکه به آن‌چه دارند، قانع می‌باشند.

ترجمه: صفیه مخدومی
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

20 Oct, 12:50


خوش‌خبری و التماس دعا!

به یاری الله متعال ترجمه کتاب جدید (داستان وحشت جنگ غزه) را آغاز کردم، امید است با ترجمه‌ی این کتاب حداقل مسوولیت خویش را در قبال قهرمانان غزه و فلسطین ادا کرده باشم.
از شما خواهران و برادران گرامی تقاضا دارم به حق بنده‌ی حقیر دعا کنید.

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

20 Oct, 06:38


به زودی وارد بهشت خواهیم شد، نمی‌خواهیم به بهشتی برویم که عرب‌های خاین هم آن‌جا باشند، نمی‌خواهیم چهره‌ی یک عرب را ببینیم، همه‌ی عرب‌ها دشمنان ما شدند، کاشکی در اسلام و عربیت همراه شان مشترک نمی‌بودیم، نمی‌خواهیم صدای کسی را بشنویم که می‌گوید: غیر از دعا دیگر توانایی نداشتیم، شما دروغ می‌گویید! توانایی دارید اما به دنیا دل بستید و سرتان زیر ریگ نمودید و ما را تنها گذاشتید.

رمان جذاب: رعب (حکایت جنگ غزه )
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

20 Oct, 04:17


در نقد موقف‌گیری‌های نابجا

اگر در جهاد و مبارزۀ سهمی نداریم، باید کم‌ازکم زبان و قلم مان را از تخریب جهاد مجاهدان و مبارزۀ مبارزان نگه‌داریم!
دو گناه را با هم مرتکب نشویم؛ یکی گناه ترک شرکت در جهاد که از فرایض اسلام است و دو دیگر خذلان مؤمنان مجاهدی که برای آزادی سرزمین‌های اسلامی می‌رزمند!
این بسا نامردی و گناه بزرگی است که به دشمن دیرینۀ خود و مسلمانان کاری نداشته باشی، اما به تخریب موقف برادران مبارزت بپردازی، و جهاد آنان را با سفسطه‌بافی و خصومت‌ورزی یا از روی کم‌بود دانش و ناآگاهی، زیر سؤال ببری!
کم‌ترین نشانۀ ایمان، آن است که اگر کفر و ستم و تجاوز را دور ساخته نمی‌توانیم، سکوت اختیار کنیم و به دل مان از آن متنفر باشیم. پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ» [صحيح مسلم: 1/ 69].
(هرکه از شما کار زشی را دید، باید به دست خود تغییرش دهد، اگر نمی‌توانست به زبان خود تغییرش دهد؛ و اگر نمی‌توانست به دلش از آن تنفر ورزد و این ضعیف‌ترین درجۀ ایمان است).

استاد فضل الرحمن فقیهی

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

20 Oct, 01:57


حقیقت آزادی بیان در غرب!

اگر قرآن را آتش بزنید، این آزادی بیان است. اگر برای صلح و حقوق فلسطینی های مظلوم تظاهرات کنید، شما زندانی می‌شوید. اگر برای اوکراین تظاهرات کنید، شما قهرمان هستید؛ ولی برای اطفال و زنان بی گناه فلسطینی ها تظاهرات نکنید. آزادی بیان، حقوق بشر و ... شعارهای مفت و احمقانه‌ی است برای سیاست های شیطانی کشورهای غربی.

کاپی

کانال واتساب:
https://whatsapp.com/channel/0029VaDKjmQDeONExDvPtI3F
کانال تلگرام:
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

19 Oct, 16:05


https://youtu.be/j049EM7SHrg

کانال عبدالخالق احسان

19 Oct, 08:23


اسلام واقعی را دریابیم!


نوشته: صفیه مخدومی


هر گاه صفحات کتاب‌هایی که برای مطالعه و یا ترجمه برگزیده‌ام را ورق می‌زنم و هر چه بیشتر با دین مبین اسلام و زیبایی‌ها و خواسته‌هایش آشنا می‌شوم و از روش زندگی پيامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و اصحاب رضی الله عنهم اجمعین و سلف صالح و زنان و مردان نیکوکار و مجاهد و  خیر خواه آگاه می‌شوم، احساس شرمندگی می‌کنم، چون در می‌یابم که از مسلمانی ما فقط اسم و رسم آن باقی مانده که زندگی ما بی‌روح گشته است و چون به سوی امور پوچ و بیهوده روانه‌ایم، باعث شده اصل و هدف زندگی را به فراموشی بسپاریم.

فراموش کرده‌ایم که خداوند و رسول او صلی الله علیه وسلم ما را به سوی چه ارزش‌های بزرگی دعوت داده‌اند، مثل: داشتن ایمان و باور درست
پیروی از الله و رسول صلی الله علیه وسلم
برادری و اتحاد و همدیگر پذیری و مهربانی و الفت
و.......

اسلام دینی است سراسر خیرخواهی و صلاح که همه را به سوی خوبی‌ها فرامی‌خواند.

خدایا شرمنده‌ی تو هستیم، تویی که فرموده‌ای:
غیبت نکن
ناسزا نگو
تهمت نزن
در زندگی دیگران دخالت نکن
بدخواه دیگران نباش
با دیگران انس و الفت داشته باش
ظالم نباش
در کار خیر سبقت بگیر
غم‌خوار و خیرخواه دیگران باش
در حق همه دعای خیر کن
انسانی متواضع باش
تکبر و غرور را از زندگی‌ات حذف کن
صله‌ی رحم را به جا آور
دیگران را قضاوت نکن
نسبت به دیگران بدگمان نباش
آن‌چه به خود می‌پسندی را به دیگران بپسند
دنیا را بر آخرت ترجیح نده
به یاد آخرت باش
مهربانی را به همه هدیه بده
و... که قلم از نوشتن آن قاصر است.

هر چه به اعمال خود می‌نگریم، می‌بینیم بر عکس دستور تو عمل کرده‌ایم
یا الله شرمنده‌ایم
تو خیر و صلاح ما را می‌خواهی، ولی انگار ما از آن فرار می‌کنیم و این‌گونه زندگی را به کام خود تلخ کرده‌ایم و بی‌توجه به اعمال خود به زندگی بی‌روح‌مان ادامه می‌دهیم.
آن‌وقت می‌گوییم چرا زندگی به این اندازه خسته کننده و ملال‌آور شده؟
چرا از بودن در کنار هم، لذت نمی‌بریم؟
چرا از هم فراری هستیم؟
چرا دل‌سوز یکدیگر نیستیم؟
چرا دل‌های‌مان سنگ گشته؟
چرا از عبادات خود لذت نمی‌بریم؟
چرا این همه اختلاف؟
چرا با وجود علم و دانش و برنامه‌های تربیتی باز هم اینقدر بدبختی و بیچارگی و گرایش به سوی انحرافات؟
چرا این‌همه بی‌صبری
چرا این‌همه بی اعتمادی
و......

می‌دانی چرا؟

چون حرف‌های خوب را فقط برای کسب معلومات و گفتن آن می‌آموزیم، و وقتی در صحنه‌ی عمل می‌رسیم، انگار نه انگار که این گفته‌ها بیشتر از دانستن، نیاز به عمل کردن دارد، پس بشتابیم به سوی عملی کردن گفتارمان، چون گفتار به تنهایی برای مسلمانیِ ما کافی نیست.

و یا هم اصلا معلومات کافی درباره‌ی الگوی زندگی‌مان پيامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و سلف صالح نداریم و اسلام را به معنای واقعی‌اش مطالعه نکرده‌ایم تا در زندگی خود آن را پیاده کنیم و فقط به اختلافات جزیی پرداخته‌ایم و آداب و اخلاق اسلامی را فراموش کرده‌ایم.

همان‌گونه که با حلوا حلوا گفتن دهان‌مان شیرین نمی‌شود، پس تنها با اقرار کردن به مسلمان بودن‌مان و فراموش کردن عمل به دستورات و نواهی آن نیز باعث می‌شود که لذت و حلاوت ایمان را از دست بدهیم و زندگی را با غم و اندوه و منفی‌گرایی سپری کنیم.

زندگی را باید به‌گونه‌ای بسازیم که اولین و آخرین هدف‌مان الله متعال باشد و بدانیم که حفظ کردن حدود و مرزهای الهی و حاضر و ناظر دانستن او تعالی باعث می‌شود که ما به اصلاح خود بپردازیم و از گناهان دوری کنیم.

بارالها شرمنده‌ی تو هستیم!

اگر در مسلمانی ما کوتاهی وجود دارد ما را ببخش و دستمان را بگیر و ما را به حال خودمان رها نکن.

آمین یارب!

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

19 Oct, 06:40


"ایستاده در آوار" ؛ 7 نماد در سکانس پایانی که "سنوار" را اسطوره کرد

ایستاده در آوار
اولین تصویر منتشر شده  از پیکر بی جان "یحیی سنوار" او را "افتاده بر خاک" نشان نمی داد بلکه سنوار را "ایستاده در میان آوار" نمایش می داد، به بیان خلاصه، تصویر جنازه او، نه افقی که عمودی بود که از منظر نشانه شناسی، ایستادگی را به ذهن متبادر می کند.

کشته شده در جنگ رو در رو
 او در حالی شهید شد که لباس رزم بر تن داشت و نه در پناهگاه  که در درگیری مستقیم با نظامیان اسرائیلی. کشته شدن در میدان جنگ، در میان همه ملل و فرهنگ ها، امری مقدس گونه تلقی می شود و کشتگان جنگ، مورد احترام ویژه قرار می گیرند.

تنها
سنوار هنگام شهادت تنها بود. گویا دو تن از همراهانش در درگیری با نظامیان اسرائیلی به شهادت رسیده بودند و فرمانده بزرگ حماس، در حالی که یکه و تنها می جنگید شهید شد. تنهایی فرمانده در هر نبردی، بار عاطفی ماجرا را تشدید می کند.

نبرد تا آخرین نفس با تنی مجروح
او قبل از شهادت، مجروح شده بود و یا تنی زخمی به نبرد ادامه داد. تصاویری که از پیکر وی منتشر شده است، نشان می دهد که دست راست او به شدت زخمی شده بود و او بالای زخم را با سیم، بسته بود تا خونریزی تشدید نشود. در آخرین لحظات نیز که گویا آخرین تیرهای کلاشنیکفش را شلیک کرده بود، وقتی کوادکوپتر اسرائیلی به او نزدیک شد، چوبی را که در دست داشت به سمت آن پرتاب کرد. او به معنای واقعی کلمه تا آخرین گلوله، تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس و به تنهایی جنگید. تصویری که از آخرین لحظات زندگی او ثبت شد، یک سکانس کامل و اثرگذار سینمایی بود و سنوار را ماندگارتر کرد.

تن و تانک
 حکایت سنوار ، روایت تصویری تقابل "تن و تانک" بود؛ گزارش ارتش اسرائیل و فیلم منتشره از شلیک گلوله تانک به سمت سنوار، موید این ماجرای خونین و حماسی است. 

یادگاری ها
 وسایل به جا مانده از او، مانند تفنگی که آنقدر کار کرده بود که سنوار با چسب برق، برخی اجزایش را به هم چسبانده بود، خشاب های خالی، کتاب ادعیه و تسبیح و عطر او ، مکمل تصویر شهادتش بود.

پیکر ناپیدا
 اسرائیلی ها، پیکر او را به جایی نامعلوم بردند و اگر پیکر و قبر او نیز برای همیشه ناپیدا باشد، خودش می شود یک اسطوره ناپیدا که همه جا هست و اگر جنازه اش را بازگردانند، آرامگاهش می شود نمادی از یک قهرمان که برای وطنش زیست، برای وطنش جنگید و برای وطنش کشته شد.

و چقدر سکانس پایانی زندگی سنوار، شبیه این شعر معروف محمود درویش است:
محاصره را محاصره کن
راه فراری نیست
بازوان قطع شده ات را بردار
و دشمنت را با آن بزن
راه فراری نداری
من در کنارت افتاده ام؟
مرا بردار و با من دشمنت را بزن
که اکنون آزادی، آزاد

🌐در شبکه های اجتماعی همراه ما باشید:

FacebookTelegram 🌐Web

کانال عبدالخالق احسان

18 Oct, 23:18


حقیقت مبازره‌ی قهرمانان با عزت غزه‌!

این مبارزه‌ی حق است و شکی در آن وجود ندارد،
این مبازره‌ای در مقابل باطل است و تردیدی در آن نیست،
این پیکار عقیده است نه جنگ ارتشیان،
این پیکار اثبات موجودیت است نه جنگ حفظ مرزها،
این پیکار و مبارزه‌ی تمام امت اسلامی است، نه تنها مبازره‌ی مجاهدین غزه، و اما قهرمانان غزه، پیش‌قراولان این میدان اند،
این مبازره‌ی نابودی اسرائیل بزرگ است که از دریای فلات تا رود نیل را شامل می‌گردد، و تنها نابودی اسرائیل کوچک نیست، و این اسرائیل کوچک به زودی و به یاری پروردگار هستی از صحنه‌ی روزگار محو خواهد شد.

ترجمه: عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

18 Oct, 19:06


نابودی یهود نزدیک است!

« عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ، يَقُولُ: تُقَاتِلُكمُ الْيَهُودُ فَتسَلَّطُونَ عَلَيْهِمْ، ثُمَّ يَقُولُ الْحَجَرُ: يَا مُسْلِمُ هذَا يَهُودِيٌ وَرَائِي، فَاقْتُلْهُ» ( صحیح بخاری - شماره ۳۵۹۳ ، صحیح مسلم - شماره ۲۹۲۱ )
«عبدالله بن عمر گوید: از پیغمبر صلی الله علیه و سلم شنیدم که مى‌گفت: یهود با شما مى جنگند و شما بر ایشان مسلّط مى شوید و ایشان را شکست مى دهید، هر سنگى فریاد مى‌زند و مى‌گوید: اى مسلمان! این یهودى است که خود را در پشت من پنهان نموده است، بیایید او را بکشید».
ازین حدیث نبوی می آموزیم:
۱. بدترین دشمن مسلمانان، یهود است.
۲. کارنامه‌ی یهود در طول تاریخ ننگین و شرم‌آور است.
۳. سر انجام پیروزی از آن مسلمانان می‌باشد.
۴. به این حدیث نبوی یقین کامل داریم و به شکست شرم‌آور یهود باورمند هستیم.
۵. تمام هستی از حق دفاع نموده و سنگ‌ هم یهود را پنهان نکرده و برای نابودی‌اش صدای خود را بلند می‌کند.
۶. ما مسلمانان باید از سنگ، الگو برداری کرده و چهره‌ی خبیث یهود و حامیان شرقی و غربی آن را فاش نماییم.
🖋عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

18 Oct, 10:07


قهرمان ما را از پنج‌سالگی می‌شناسم!

زمانی‌که در جنگ اعراب و اسرائیل، اعراب شکست می‌خورند و اسرائیل اکثریت فلسطین، از جمله غزه را اشغال می‌کند.
او پنج ساله است که در جنگ ۱۹۶۷م کاکایش شهید شده و پدرش مفقود می‌گردد و هیچ خبری از زندگی و وفاتش نیست.
۵۷ سال پیش با مقاومت و اشغال آشناست و در میدان مبارزه قرار دارد.
او را از زمانی می‌شناسم که پدر بزرگ کهنسالش از تمام مردم سراغ پسرش را می‌گیرد و کسی خبری از او ندارد.
او از پنج‌سالگی اشغال‌گران را می‌بیند که هر روز به اردوگاه حمله می‌کنند و تعدادی را شهید نموده و تعدادی را با خود می‌بردند.
او بیشتر عمرش را به اردوگاه آوارگان سپری کرده و با فقر و تنگ‌دستی دست‌وپنجه نرم نموده است.
او را از زمانی می‌شناسم که برادرش از پوهنتون فارغ شده و برایش جشن فراغت می‌گیرند و همان شب نیروی اشغال‌گر میاین و او را می‌برند.
او در خاطرات خود لحظه لحظه زندگی ملت قهرمان غزه و فلسطین را به تصویر می‌کشد.
هر روز به پای سخنان او می‌نشینم و با او هم‌سفر می‌شوم، یک روز را در شهر الخلیل سپری کرده و از اوضاع مقاومت در آن‌جا می‌شنوم و روز دیگر از الکرامه و مرز اردن می‌گوید و روز دیگر از کمبودی‌ها و سختی‌های زمستان در اردوگاه حکایت دارد.
روزی از دوران مکتب سخن گفته و روز دیگر از عروسی برادرانش می‌گوید: آن‌گاه که در میانه‌ی شادی عروسی، مادرش هق‌هق گریه می‌کند و می‌گوید: کاش پدرتان هم می‌بود.
و .....

این‌ها گوشه‌های از خاطرات قهرمان مجاهد یحیی سن‌وار است و ترجمه‌ی خاطرات ادامه دارد، امیدوارم زودتر این خاطرات را تمام نموده و به دسترش شما گرامیان قرار دهم.

🖋 عبدالخالق احسان
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

18 Oct, 08:46


یحیی سنوار

شهر عسقلان از قدیمی‌ترین شهرهای فلسطین به شمار می‌رود که در شمال شرقی غزه است و در سال ۱۹۴۸ به دست ارتش اشغالگر افتاد. خانواده یحیی سنوار از اهالی این شهر بودند اما وی قطعاً این شهر را به عنوانِ وطن نمی‌شناسد چرا که در اردوگاه آوارگان خان‌یونس در سال ۱۹۶۲ متولد شد.

یحیی مانند دیگر کودکان اردوگاه، فقر و زندگی سخت تاثیر زیادی بر کودکی وی داشت و از همان زمان طفولیت شاهد تجاوزاتی بود که اشغالگران در حق ساکنان این اردوگاه‌ها روا می‌داشتند. به مرور زمان وقتی هسته‌های اولیه برای تأسیس ساختار امنیت داخلی حماس تشکیل شد و در کنار انجام تحقیقات درخصوص مزدوران اسرائیلی، ردیابی افسران اطلاعاتی و نهادهای امنیتی اسرائیل نیز مطرح شد، نام سنوار بیشتر شنیده شد.

این «مرد مرموز حماس» به طور شخصی بر پرونده مزدوران و نفوذی‌ها به حماس نظارت دارد. سنوار به خاطر همین فعالیت‌هایش بالاخره دستگیر شد و ۲۳ سال از عمر خود را در زندان‌های اسرائیلی گذراند تا جایی که در توافق تبادل اسرا در سال ۲۰۱۱ که در رسانه‌ها به توافق شالیط شهرت یافت از زندان آزاد شد.

سنوار پس از خروج از زندان در سال ۲۰۱۲ در انتخابات داخلی حماس مشارکت نموده و موفق شد به عضویت دفتر سیاسی این جنبش در آید همچنان‌که مسئولیت نظارت بر گردان‌های قسام شاخه نظامی حماس نیز به وی محول گردید تا بار دیگر یکی از کابوس‌های اسرائیل باشد.

🌐در شبکه های اجتماعی همراه ما باشید:

FacebookTelegram 🌐Web

کانال عبدالخالق احسان

18 Oct, 08:45


معلم شهید شیخ احمد یاسین، بنیان‌گذار حرکت مقاومت اسلامی، حماس:

...اسرائیل جهاد و شهادت‌طلیی ما را تخریب‌کاری خواند؛
#آمریکا و #غرب جهاد و شهادت‌طلبی ما را تروریزم خواندند؛...
این‌ها به‌خاطر این‌است که ما را بترسانند و به تسلیم وادار کنند....
اما تا زمانی که می‌دانیم به حقیم و در راه اسلام و آزادی کشور و مردم خود مبارزه می‌کنیم، تسلیم نمی‌شویم.
و اما مرگ، مرگ، مرگ است! همه می‌میرند، شجاع می‌میرد، ترسو می‌میرد،.... پس از چه بترسیم؟!

@EslahTVNews

کانال عبدالخالق احسان

17 Oct, 18:29


تا این لحظه حتی یهودی‌ها هم از خبر تایید نشده شهادت یحیی سنوار به اندازه سعودی‌ها خوشحال نیستند!
یحیی سنوار با شما چه کرده ای سعودی‌ها؟
یا اینکه موضع گیری خصمانه‌ شما در رابطه با شهادت یحیی سنوار، بیانگر نوکری‌تان برای یهود و خیانت کردنتان به امت اسلامی است؟
مقاومت غزه چنان پاک و بی‌شبهه و حق است که حتی خوشحالی و یا ناراحتی از شهادت عناصر آن، دوست و دشمن را نشان می‌دهد.
#احفظها_جيدا

کانال عبدالخالق احسان

17 Oct, 18:28


جو بایدن، رئیس‌جمهوری #ایالات_متحده:

روز قتل سنوار، روز خوبی برای اسرائیل، #ایالات_متحده و #جهان است.

@EslahTVNews
....

این کثیف و خون‌خوار این قسم خوشحال هست، اما اگر ما مسلمان دردمند نشویم، به ایمان خود باید شک کنیم.
ایمان برخی مسلمان‌نماها، از ایمان بایدن به افکار پلیدش کمتر است.
https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

17 Oct, 18:13


شهید امت، اسماعیل هنیه:

"راه ما طولانی و نبرد ما سخت است....
ما همه فدای دین خود و مقدسات خود و #مسجدالاقصای خود می‌شویم.
... ما خدا را داریم و آن‌ها از خدا ناامیدند..."

@EslahTVNews

کانال عبدالخالق احسان

17 Oct, 18:13


نمی‌توانم باور کنم!

از ساعت شش بیجه، هر لحظه تمام صفحات اجتماعی را مرور می‌کنم، تمام منابع خبرهای شهادت ابرمرد ما، اسرائیلی است و تا از طرف م‌قاومت حم‌اس تایید نشود، نمی‌توانم باور کنم.
نتیاهو و بایدن شهادت او را به همدیگر تبریک می‌گویند و می‌ترسم که سران کشورهای به نام اسلامی نیز از شهادت او خوشحال شوند، این خیلی دردآورد و مایه ننگ است.

اگر شهید هم شده باشد، افتخار ماست،
و اگر زنده باشد، خار چشم دشمنان است.

https://t.me/abdulkhaleqehsan

کانال عبدالخالق احسان

17 Oct, 17:18


با سنوار و بدون سنوار نبرد میان حق و باطل ادامه می‌یابد. این راه با خون شهیدانی ارجمند، ارزشمندتر، قوی‌تر، پایدارتر و استوارتر می‌شود. از هر قطره‌ خون شهیدان این راه، رهبرانی متولد می‌شود که پوزه‌ی دشمن را دگرباره به خاک می‌مالد و پرچم حق را به اهتزاز در می‌آورد.
عمر شهید شد؛ اما از خونش عثمانی، به وجود آمد که اسلام را به نصف جهان گسترش داد. عثمان شهید شد اما؛ علی قد بر افراشت و جهان ظالمان و مستکبران دنیا را تاریک کرد. این راه رهبرخیز است، هر کس در این راه جانانه قدم زده است، رهبری شده که توانسته جهان را به چالش بکشد‌.

کانال عبدالخالق احسان

17 Oct, 02:21


استقامت در عبادت

ترجمه: استاد صفیه مخدومی

روایت است که خانمی در مکه مکرمه در اول روز پشم ها را می ریست، و در اخیر روز دوباره آن را از هم جدا می ساخت و به حالت اولش باز می گرداند و این کارش سبب شد که وی را دیوانه خطاب کنند؛ ببینیم که الله متعال چطور ما را از این گونه عمل کردن باز میدارد: {وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثًا} [النحل: 92] «مانند آن زنی نباشید که رشته ‌ خود را» یعنی: آنچه ‌ را که ‌ بافته بود «پس از محکم بافتن آن» یکی ‌ یکی‌ از هم ‌گسست.
ولی متاسفانه وضعیت اکثر مردم بعد از ماه مبارک رمضان این گونه است که تلاشهای قبلی خود را کنار گذاشته و پیمان شکنی می نمایند، و آن طور که در ماه مبارک رمضان خالصانه با نهایت تلاش عبادات را انجام می داد، بعد از رمضان به یک انسان تنبل و سست مزاجی مبدل می گردد که در عبادات کوتاهی می کند، الله متعال فرموده است: {فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ} [هود: 112] «پس همان گونه که دستور یافته ای ایستادگی کن» «و هرکه با تو توبه کرده» نیز باید با تو پایداری و ایستادگی کنند.
الله متعال پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و بندگان مومن خود را به ثابت قدم ماندن و استقامت و پایداری در عبادات دستور می دهد، آن ذاتی که ما را در ماه مبارک رمضان به عبادت کردن دستور داده پس در تمامی اوقات دیگر نیز بر پایداری و مداومت در انجام عبادات دستور داده است، الله متعال برای بندگان استقامت پیشه و پای بند در عبادات رسیدن به بهشت برین را وعده داده است.
{إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ} [فصلت: 30]‏ کسانی که می گویند: پروردگار ما تنها الله متعال است، و سپس (بر این گفته خود که اقرار به وحدانیت است می ایستند، و آن را با انجام قوانین شریعت عملاً نشان می دهند، و بر این راستای خداپرستی تا زنده اند) پابرجا و ماندگار می مانند (در هنگام آخرین لحظات زندگی) فرشتگان به پیش ایشان می آیند (و به آنان بشارت می دهند) که نترسید و غمگین نباشید و شما را بشارت باد به بهشتی که (توسّط پیامبران) به شما (مؤمنان) وعده داده می شد.
عمر رضی الله عنه فرموده است: کسانی که در این آیه مبارکه توصیف شده اند آنانی اند که در عبادت کردن پایدار مانده اند و مانند روباه به فریبکاری نپرداخته اند، اگر کسی می خواهد که الله متعال کاملا از وی راضی گردد پس باید که در ماه رمضان و غیر از رمضان الله متعال را یکسان عبادت کند، و عبادات مستمری چون: نماز، روزه، نیکوکاری، صله رحم، و تلاوت قرآن کریم و غیره را انجام دهد، چرا که بهترین و محبوبترین اعمال در نزد الله متعال با دوامترین آن است هر چند که آن عمل کم باشد، اگر می خواهی در عبادت ثابت قدم و پایدار بمانی پس از همین لحظه تصمیم بگیر که بعد از رمضان شش روز شوال را روزه بگیری، چرا که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرموده است: کسی که ماه مبارک رمضان را روزه گرفت وبعد از آن شش روز شوال را روزه بگیرد گویا که تمام عمر روزه گرفته است.[مسلم ]
و همچنان مقداری از شب را برای عبادت کردن اختصاص بده، چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم اصحاب رضی الله عنهم را از ترک کردن اعمال نیک بعد از استقامت و پایداری برحذر می داشت؛ باری پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم برای عبدالله بن عمر رضی الله عنه فرمود: مثل فلانی نباش که شب بیدار می شود ولی عبادت شب را ترک می کند.
الله متعال همه ی ما را در انجام دادن اعمال صالحه و ترک گناهان ثابت قدم بدارد. آمین یارب.

https://t.me/abdulkhakeqehsan

کانال عبدالخالق احسان

16 Oct, 17:54


373 روز نسل کشی
( داستان زندگی مردم شمال غزه 💔)

نیروهای اشغال‌گر تا این لحظه موفق به کوچاندن ساکنان شمال غزه نشدند، اهالی شمال با وجود یک سال تحمل درد و رنج و نبود آب و غذای کافی اکنون بیش از یک هفته است که با نبود اندک‌ترین اسباب معیشت؛ از قبیل خوردنی، نوشیدنی، پوشاک و جای‌خواب، زندگی را سر می‌کنند.
از یک محله به محله‌ای دیگر و ازین کوچه به آن کوچه و از اینجا به آنجا در حال حرکت اند، زیرا توپخانه‌ای ارتش صهیونیستی یک لحظه‌‌ هم متوقف نیست و بمباران هوایی و دریایی به شدت ادامه دارد.

یک سال است که ما ساکنان شمال غزه سخت‌ترین روزهای زندگی‌مان‌را سپری می‌کنیم، زمین بالین و آسمان لحاف مان‌است و روی خرده ریزه‌های زمین دراز می‌کشیم و اما درین یک هفته فقط در حال جابجایی هستیم و کسی نمی‌تواند کوچک‌ترین وسیله‌ای مورد نیاز را با خود حمل کند، شیر نوزادان تمام شده، نانوایی‌ها تماما تخریب و حریق شده اند و اشغالگران هر موجود متحرکی را هدف قرار می‌دهند.
کمتر کسی می‌تواند برای پختن غذایی که برایش باقی مانده آتش روشن کند، در تاریکی شب هیچ‌کس نمی‌تواند شمعی روشن کند تا اطرافش را ببیند و یا آبی گرم کند تا به جای شیر به نوزادش بدهد.

این کوچ‌های اجباری یعنی مرگ!
خانواده‌ی خودم چندین بار جابجا شدند اما این‌بار متفاوت است، کوچ و کوچ و باز هم کوچ! اطفال گرسنه ناله می‌کنند و زنان روی ریگ‌زارها استراحت می‌کنند و عده‌ای به آرزوی یک مکان مناسب برای حمام و قضای‌حاجت اند، بیشتر مردم روزه‌دار اند و برای افطار حتی آب هم برای‌شان میسر نیست.
واضح است که دشوارترین چیز برای انسان اینست که در طول چندین روز جایی برای قضای‌حاجت، و آبی برای مصرف نیابد.

اما آنچه ما را سخت اندوه‌گین می‌کند اینست که مسلمانانی که ما فکر می‌کردیم برای دفاع و حمایت از ما با هم مسابقه می‌دهند همه در خواب اند.

شاید بگویید من نمی‌توانم!
می‌توانید به نشر یک پست در فضای مجازی بپردازید، می‌توانید دعا کنید، لحظه‌ای مقابل سفارت اشغال‌گران و حامیان آنان ایستاد شوید، می‌توانید کمک مالی کنید.
همه می‌توانند برادرشان‌را در دین و عقیده و عربیت یاری کنند، حتی (برخی) کشورهای اروپایی توانستند از ما حمایت کنند چرا شما ای عرب‌ها و مسلمانان نمی‌توانید!

محاصره‌‌شدن مان در حال تشدید است، شهدای ما در کوچه و جاده‌ها افتاده اند وسگ‌ها بدن‌شانرا تیکه و پاره می‌کنند، زخمی‌ها نمی‌توانند درمان، آمبولانس و کمک‌های بشردوستانه را دریافت کنند، آمبولانس ها به دلیل عدم سوخت کافی نمی‌توانند حرکت کنند، و ده‌ها شهید بخاطر بمباران جدید زیر آوار گیر مانده اند‌‌.

پس کی این امت بیدار می‌شود؟
بدن‌های خسته و معده‌های‌ خالی مان از یهودیان و یاران غربی‌شان و عرب‌های بی‌غیرتی که به دین و عقیده و عربیت خیانت کردند به الله شکایت می‌کنند، چرا کسی نمی‌خواهد چیزی از دست دهد تا ما از آوارگی‌ و محاصره نجات یابیم؟

و اما غزه‌ی با عزت در طول تاریخ شکست‌ناپذیر بوده و به اذن الله این‌بار نیز بزودی پیروز، آزاد و سربلند خواهد شد.
پس شاد باشید.
و درصورت قطع ارتباط برای ما دعا کنید.

13 اكتوبر 2024 م.

نویسنده: د حسن محمد القانوع
ترجمه: شفیق صالحی


https://t.me/jahanaislam

کانال عبدالخالق احسان

16 Oct, 04:26


اندرزهاى سودمند براى جوانان

اى جوان متدین!
1_ روزانه تلاوت قرآن داشته باش که حد اقل از یک جزء کم نباشد و کوشش نمای تا قرآن کریم را در هر ماه ختم کنى و در مدت کمتر از سه روز ختم نکن.

2_ قرآن کریم راخوب تلاوت نموده و به آن گوش نیز فرا ده و در معانى آن تدبر و تفکر نمای، سیره گهربار رهبر بشریت و تاریخ زندگى علماء و بندگان پیش را در حد توان خود مطالعه کن و احادیث پیغمبر صلى الله علیه وسلم را زیاد بخوان و حد اقل چهل حدیث را حفظ کن.
و چهل حدیث امام نووى و کتابى در اصول عقاید و کتابى پیرامون احکام شرعى بطور درسى بخوان.

3_ به آشنایى امور عمومى صحى کوشش نموده تا بعضى از امراض عادى و سهل العلاج را مداوا کنید، به اسباب قوه و نیروى چشمانى اهتمام ورزید و از افزایش مرض جلوگیرى نمائید.

4_ از اسراف خوددارى کنید گرچه در آشامیدن گلاس شیر و چاى یا مانند آن از نوشیدنى‌ها باشد لذا آنرا بدون ضرورت نیاشامید و از دخانیات بطور قطع خود را باز دارید.

📎ادامه‌ی متن