زندگی با اسلام زیباست

هرگز «غزه» آزاد نخواهد شد تا...

هنگامی‌‌که خردسال بودیم، برای‌مان آموختند که یهودی‌ها، «غزه» را اشغال کرده‌اند؛ اما هنگامی‌‌که بزرگ شدیم، فهمیدیم که یهودی‌ها جز «غزه»، همه کشورها و دولت‌ها را اشغال کرده‌اند. فقط این نه؛ همچنان پی‌بردیم که این ارتش‌های کشورهای عربیِ که سالانه میلیاردها دولار به‌خاطر آنان مصرف می‌شود، این به‌خاطر دفاع از اسلام و مسلمان‌ها نیست؛ بلکه برای نابود کردن مسلمان‌هاست.

در خلال پنجاه‌سال گذشته، ارتش‌ها ولشکرهای عربی، فقط به کشتن مسلمان‌ها پرداختند. نقش این ارتش‌ها، همان حمایت از این حکام نابکار و بی‌مصرف است؛ حکامی‌که دوستان و دست‌نشانده‌های دشمان اسلام‌‌اند و در نیابت از نیروهای شرّ جهانی، در برابر مسلمان‌ها می‌جنگند و در پایان، مطمئین گشتیم که هرگز «غزه» آزاد نخواهد شد تا هنگامی‌که مسلمان‌‌ها از بند و بردگی دشمنان‌شان آزاد نگردند.

ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

آیا در جنگ، خیر و خوبی وجود دارد؟

از ابن سینا پرسیدند: آیا در جنگ، خیر وجود دارد؟
در پاسخ فرمود: الله متعال، شهیدها را بر می‌گزیند و برخی از بندگانش را برای به‌دست آوردن رزق‌وروزی‌شان، به خاک و زمین دیگر انتقال می‌دهد. بدی‌های عده‌ای را می‌بخشد. جایگاه برخی دیگر را بلند می‌سازد و برخی‌ها را از دست‌ ستم انسان‌های ظالم، رهایی می‌بخشد. خائین‌ها را آشکار می‌سازد. انسان‌های صبور و بردبار را، پدیدار می‌سازد و در این میان، اصل و معادن برخی‌ها، روشن می‌شود. آخرسر این جنگ‌ها و آزمایش‌ها، تمام می‌شوند چنانی‌که پیش از آن تمام شده‌اند.
و کسی‌که بردباری ورزد، پاداش برایش باقی می‌ماند و کسی‌‌‌که از حق روی‌گردان شود و کفر ورزد، گناه برایش باقی می‌ماند.

برگردان: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

مگر ما در حق دنیا چه کرده‌ایم که فقط تماشا می‌کنند؟!

ای جهانیان! حقوق بشر و انسانیت کجاست؟!

@ZendagiBaIslamZibast

توجه جهان را به ما معطوف کنید! در بارۀ ما سخن بگویید؛ زیرا ما داریم نابود می‌شویم و سردی، جان‌های ما را هر لحظه دارد، می‌گیرد.

خلیل ابو الیاس

@ZendagiBaIslamZibast

نخست‌وزیر سابق اسرائیل می‌گوید: ما در برابر یک امت و توده‌ای خفته و خوابیده قرار داریم!

@ZendagiBaIslamZibast

پروژۀ سکولارها؛ بدنام‌کردن و حذف‌نمودن اسلام‌گراهاست و پروژۀ اسلام‌گراها؛ بدنام‌کردن و حذف‌نمودن یکدیگرشان.

با کمال تاسف که با هر تجربه، راستی این سخن بیشتر پدیدار می‌شود.

از صفحۀ نزیل‌الشام

@ZendagiBaIslamZibast

یک‌سال در «غزه» چگونه گذشت و چه جنایت‌ها در آن‌جا صورت گرفت؟!

@ZendagiBaIslamZibast

پیام یک خواهر فلسطینی به اسرائیل و تمام کشورهای جهان!

ایمان و عقیده را بایست از اینان فرا گرفت.

@ZendagiBaIslamZibast

ای دعوت‌گران و مسلمان‌های‌که با همدیگر بحث و دعوا می‌کنید!

امّت‌تان دارد غرق می‌شود. امّت‌تان دارد می‌سوزد. امّت‌تان دارد نابود می‌شود. دنبال موضوعات میان‌تهی، بی‌اصل و سطحی را رها کنید و دنبال ارزش‌‌های اصلی بروید. عمل واقعی را در پیش بگیرید و گفتمان‌های بی‌مایه و بی‌پایه را رها کنید. امّت‌تان را در دامِ کیدهای دشمنان و جهل فرزندان خودتان، نیندازید.

نوشته: احمد جوهری
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

عده‌ای از مسلمان‌ها در "شب قدر" می‌خوابند و در شب اول سال، بیدارخوابی می‌کنند و با این حال، امید توفیق و نصرت الهی را نیز دارند.

احمد باسی

@ZendagiBaIslamZibast

ای جهانیان! به حال این کودکان، دل بسوزانید.

@ZendagiBaIslamZibast

آغاز سال جدید!

۱. آغاز سال جدید است؛ در حالی‌که به‌سوی سال جدید گام برمی‌دارید به‌ یاد داشته باشید که رابطه‌ها برای آسایش، هم‌یاری، دل‌داری، پشتیبانی و اعتمادسازی‌اند. هر کسی‌که آرامش درونی‌ شما را می‌دزدد، لازم نکرده با او باشید. به هر بی‌مایه و انسان تقلبی، نیاز ندارید.

۲. آغاز سال جدید است؛ پس رابطه‌ی‌تان را با مردم یا با دوستی‌که از او دوری جسته‌اید یا برادری‌که از او بریده‌اید یا یارِ که در حق او جفا کرده‌اید یا همسایه‌ی‌که با او دعوا کرده‌اید را نیکو بسازید. دنیا کوتاه‌تر از آن است که آن را با خودخواهی و دوری سپری کنیم و اساسا پیش‌پا افتاده‌تر از آن است که بر سر آن دعوا کنیم. مگر در انتظار این باشیم که دل‌شکسته، جنازه‌ی‌شان را به‌سوی گورستان تشییع کنیم و برجنازه‌‌ی‌شان بایستیم و گریه کنیم. چه فایده دارد این اشک‌های جنازه در حالی‌که در زندگی از هم دور بودیم. برای اینکه با سخن قبل‌مان تناقض پیش نیایید؛ همه می‌دانیم که رابطه‌ها مانند خانه‌های هستند که برخی‌شان نیاز به ترمیم دارند و برخی‌ دیگرشان باید نابود شوند.

۳. آغاز سال جدید است؛ به یاد داشته باشید که این دین، توسط شما یا بدون شما، پیروز است. اگر از مسجدها کناره‌گیری کنید، کسی دیگری آن را آباد می‌سازد و به عبادت پروردگار می‌پردازد. اگر قرآن را رها کنید، کسی دیگری غیر از تو به تلاوت آن می‌پردازد. این کاروان به‌سوی الله روان است و هرگز نمی‌ایستد مگر بر در بهشت، اگر در آن کاروان نباشی، تنها تو زیان‌مند هستی.

۴. آغاز سال جدید است؛ پس به یاد داشته باشید که مبارزه میان حق و باطل تا دمیدن صور توسط اسرافیل، شعله‌ور و باقی‌ست. باطل هرگز پیروز نمی‌شود هرچند نیرومند باشد و حق هرگز شکست نمی‌خورد هرچند ضعیف باشد. صَفَ و موقفت را مشخص کن، احمق است کسی‌که آخرتش را به خاطر دنیایش بفروشد.

۵. آغاز سال جدید است؛ پس رابطه‌ی‌تان را با الله متعال، نیکو و درست کنید. اگر مرتکب گناه شده‌ای که ما همه گنه‌‌کاریم پس امروز فرصتی‌ست تا تاریخ توبه را آغاز نمایی.

۶. آغاز سال جدید است؛ پس روزانه جزء از قرآن را با هر شرایطی‌که شده تلاوت نمایید و خویش را پابند اذکار و اوراد کنید و لو که کارها و مشغله‌های‌تان شما را سرگرم بسازند.

۷. آغاز سال جدید است؛ پس راز پنهانی را با خودتان نگه دارید و کسی را خبر نکنید و لو که صدقه‌ای بسیار کم یا نیم‌قرص نان یا یک جعبه دارو باشد برای بیماری‌که جز الله کسی را ندارد یا دو رکعت نماز ضحی در طول سال بدون اینکه کسی شما را ببیند یا دو رکعت نماز شب به‌صورت پنهانی بدون خبر شدن خانواده‌ات باشد.

۸. آغاز سال جدید است؛ پس امور سودمند را برای خودتان در پیش بگیرید مانند مطالعه‌ی کتاب‌های مفید، برنامه‌های علمی با ارزش، دوره‌های علمی، پروژه‌های اجتماعی و کارهای داوطلبانه.

۹. آغاز سال جدید است؛ به یاد داشته باشید که خیلی‌ها از انتظار شخص مناسب، صحبت می‌کنند ولی برای اینکه خودشان شخص مناسب باشند، کم‌تر روی خودشان کار می‌کنند. تمام مردم فصل‌های حاصل‌گیری را دوست دارند ولی کم‌ترشان به کشت‌کردن و آب‌دادن می‌پردازند. پس شما از این مجموعه‌ای کمِ باشید تا رویایی برای دیگران شوید نه از این مجموعه‌‌ای که در گوشه‌‌‌ای قرار نشسته‌اند و فقط رویاپردازی می‌کنند.

۱۰. آغاز سال جدید است؛ به یاد داشته باشید تمام آنانی‌که سال پیش از دنیا رخت سفر بستند، به این باور بودند که مرگ خیلی فاصله دارد و چنانی‌که به خواندن نماز وداع امر شده‌ایم چون شاید نماز پایانی‌مان باشد؛ لذا این سال‌تان را چون سال وداع زیست کنید شاید سال پایانی‌ شما باشد.

نوشته: دکتور ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

سازمان ملل نابکار با بی‌شرم تمام: بیمارستان‌های غزه، به تله‌های مرگ، تبدیل شده‌اند.

@ZendagiBaIslamZibast

اکنون خیمه‌های اهل غزه بر اثر باران شدید، غرق در آب شده‌اند و فرش‌های‌شان پر از گل‌ولای گشته‌اند. کودکان‌شان از شدت سرما، می‌لرزند.

بار الهی!
به‌خاطر کودکان شیرخوار، پیرمردان ناتوان و زنان کهن‌سال این بلاها را از سر اهل غزه، دور فرما و رحمتت را بر آنان نازل فرما.

جهاد حلس

@ZendagiBaIslamZibast

پولیس برای این فرد که دو خانم دارد، می‌گوید: ببخشید آقا! در فرانسه شما نمی‌توانید که هم‌زمان دو خانم داشته باشید.
شوهر این دو خانم در پاسخش می‌گوید: ببخشید؛ یکی‌شان خانمم است و دیگرشان دوست‌‌دخترم.
آخرسر پولیس می گوید: بسیار خوب، این قابل قبول است. معذرت می‌خواهم.

این است منطق و تمدن پوشالیِ فرنگی‌ها!

برگردان از عربی

@ZendagiBaIslamZibast

وضعیت سوزناک کنونی کودکان و زنانِ غزه را در این هوای سرد، یک‌بار در این ویدیو ببینید!

@ZendagiBaIslamZibast

آمادگی برای تجلیل سال جدید میلادی!

در شگفتم از دست جهانیان که در این روزها، غرق در امور پوچ و بی‌فایده‌اند و انگار وقایعی‌ را که پیرامون‌شان رخ می‌دهد، نمی‌بینند؛ طوری‌که آمادگی تجلیل سال جدید را می‌گیرند و از سختی‌ها و دردهای توده‌ها، بی‌خبر اند.

چگونه امکان دارد که این همه زخم‌ها و دردهای عمیق را نادیده بگیریم در حالی‌که ما در روزگارِ به‌سر می‌بریم که جهانیان بیش‌ از هر زمانی، نیازمندِ دعا و اهتمام هستند.

نوشته: دکتور عبدالکریم بکار
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

نفرین بر سازمان‌های دروغین حقوق‌بشری!

اینان برخی از پزشک‌ها و زخمی‌های‌‌اند که سربازان خون‌خوار رژیم صهیونیستی بعد از به آتش‌کشیدن بیمارستان کمال عدوان، آنان‌ را بازداشت نمود‌ه‌اند.

@ZendagiBaIslamZibast

اکنون در غزه؛ باران بسیار زیاد می‌بارد و خیمه‌های آواره‌گان، غرق در آب‌اند. زنان و کودکان، فریاد می‌زنند و کسی نیست که به دادشان برسد!

جهاد حلس

@ZendagiBaIslamZibast

همت، شجاعت و فداکاری دکتور حسام، رئیس بیمارستان کمال عدوان را در این ویدیو ببینید.

الله متعال، او را از تمام شرها و بدی‌ها، حفظ کند. ایشان در زندان‌اند و از وضعیت‌شان خبری در دست نیست.

@ZendagiBaIslamZibast

۲ میلیارد مسلمان، خس‌وخاشاک‌‌‌اند!

@ZendagiBaIslamZibast

یک قهرمان در حال رفتن به سمت پست‌ترین و خون‌خوارترین آدم‌ها!

این عکس از «دکتور حسام» مدیر بیمارستان کمال عدوان است. دکتور حسام فردی‌ست که بیمارستان غزه را در سخت‌ترین و خطرناک‌ترین شرایط، تنها رها نکرد. چندی قبل، پسرش را نیز از دست داده بود. دکتور حسام، توسط سربازان رژیم صهیونیستی دستگیر گردید.
قهرمانی‌که پیش از اینکه دشمنانش او را دستگیر و زندانی کنند؛ امتش او را تنها رها کرده‌اند. در پناه و حفظ الله عز وجل باشی ای دکتور حسام!

اللهم احفظه بما تحفظ به عبادك الصالحين.

@ZendagiBaIslamZibast

در بیمارستان «کمال عدوان» در غزه؛ حتی زنان را ناچار به درآوردن لباس‌های‌شان نمودند و آنانی‌ را که نمی‌پذیرفتند، مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.

ای حکام نابکار مسلمان! شما به‌درد کدام
روز می‌خورید؟!

این عکس از بیمارستان کمال عدوان است.

@ZendagiBaIslamZibast

سوگند به الله که ما از دست سرمای سخت و باد تند در داخل خیمه‌ها، می‌میریم.

أنس آل الشريف از غزه

@ZendagiBaIslamZibast

پیامِ یکی از علمای ربانی به حکام کشورهای اسلامی!

الله متعال، امثال اینچنین علما را افزون و حفظ فرماید.

@ZendagiBaIslamZibast

محقق‌شدن خواسته‌ها و آرزوهای بزرگ و سترگ در هر زمینه‌ای از زمینه‌ها، نیازمند یک مورد بسیار مهم می‌باشد و آن مورد مهم، عبارت از شجاعت است که بتوان، خطرها را تحمل کرد. دستاوردها و خواسته‌های بزرگ، بدون پذیرفتن خطرها به‌دست نمی‌آیند.

دکتور عبدالکریم بکار

@ZendagiBaIslamZibast

غربت اسلام، افزون‌شده است طوری‌که علما و دانشمندان کم‌شده‌اند و نابخردان و نادانان، افزون‌.

امام ابن قیم رحمه‌الله

زاد المعاد ۳ / ۴۳۳.

@ZendagiBaIslamZibast

خاک بر سرِ حکام نابکار و بی‌غیرت عرب!

اینجا در غزه، اجساد شهدا را سگ‌ها می‌خورند و کسی هم ابرو خم نمی‌کند. شرم است بر امت میلیاردی.

هنوز هم الاغ‌های وجود دارد که به حقوق بشرِ دروغین سیه‌روی غرب، ایمان دارند.

@ZendagiBaIslamZibast

از خواب در حالی بیدار شدم که از فرط سردی هوا در خیمه‌ها، از بینی‌ام خون می‌ریخت. به‌نظرتان، وضعیت کودکان خردسال، زنان، بزرگ‌سالان، بیماران و زخمی‌ها چگونه باشد؟!

بار الهی! این سردی را بر اهل خیمه‌‌ها، آسان ساز. گرمای رحمتت را بر آنان نازل فرما. گشایشی بر آنان گشا و جنگ را پایان ده.

جهاد حلس

@ZendagiBaIslamZibast

پسر از پدر خسیس‌تر!

مهمانِ به خانۀ فردی، تشریف آورد. پسرش را صدا زد و گفت: این مهمان، بی‌نهایت عزیز و دوست‌داشتنی‌ست. برو برای‌مان از شهر، یک مقدار گوشت بخر، آن هم بهترین گوشت را از شهر بخری. در این میان، این گفتگو را مهمان می‌شنید.

این پسر به طرف شهر رفت و بدون اینکه چیزی بخرد، از شهر بازگشت.
پدر پرسید: گوشت کجاست؟
پسر گفت: نزد گوشت‌فروش رفتم و برایش گفتم که بهترین گوشت را برایم بده. گوشت‌فروش گفت: گوشتِ برایت می‌دهم که چون خامه باشد. با خودم گفتم که اگر چنین باشد، می‌روم به‌جای گوشت، خامه می‌‌خرم.

نزد خامه‌فروش رفتم و برایش گفتم: بهترین خامه برایم بده. گفت: چنان خامه‌ای برایت بدهم که چون عسل شیرین باشد. با خودم گفتم: خی بهتر است که بروم عسل بخرم و نزد عسل‌فروش رفتم و برایش گفتم: بهترین عسل را برایم بده. عسل‌فروش گفت: چنان عسلِ برایت بدهم که تو گویی آب صاف و گوارا باشد‌. با خود گفتم: آب صاف و پاک که در خانه داریم پس بی‌آنکه چیزی بخرم، برگشتم.

پدرش برایش گفت: آفرین بر تو! مانند پدرت، بخشنده و سخی هستی.
پدر در گوش پسر، آهسته چیزی گفت تا مهمان نشنود: پسرم! ولی یک کار ناخوب کردی و آن اینکه کفش‌هایت را به‌خاطر قدم‌زدن زیاد و از این دکان به آن دکان دویدن، از بین بردی‌. پسرش گفت: نگران نباش پدر جان! کفش‌های مهمان را پوشیده بودم.

برگردان: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

ستم‌کاران و خون‌خواران در غزه، مردمان را زنده در خیمه‌های‌شان آتش می‌‌زنند!

@ZendagiBaIslamZibast

آیا اجازه خواهید داد مردم شراب بنوشند؟!

پنجاه سال حکومت بعث!
چهل هزار نفر را حافظ اسد فقط در حماه کشت!
نیم میلیون نفر را پسرش کشت!
سه میلیون نفر را به گوشه و کنار دنیا آواره کرد!
آن‌ها را با سلاح‌های شیمیایی و مواد انفجاری زد!
در چادرها و شرایط سخت پناهندگی بمبارانشان کرد!
بیش از دویست هزار مفقود که فقط خدا می‌داند چه بر سرشان آمده!
درهای زندان "صدنایا" که باز شد، جهان فهمید آنچه بشریت درباره ادبیات زندان نوشته، به‌اندازه یک فصل از جنایات آن نیست!
با این همه، بشار اسد همچنان رئیس‌جمهوری بود که در غرب ترسی ایجاد نمی‌کرد!
و در شرق، به نشست‌ها به‌عنوان رئیس یک کشور دعوت می‌شد! بر منبر می‌نشست و از جنایات اسرائیل در غزه سخن می‌گفت؛ جنایاتی که چندان با آنچه خودش علیه ملت خود مرتکب شد، تفاوت نداشت!
اما باز هم کسی از او نمی‌ترسید، با اینکه همه می‌دانستند یکی از بزرگ‌ترین خون‌خواران عصر مدرن است!

مرزهای اسرائیل را به‌خوبی حفظ کرد و با مقاومتی که در جولان حتی یک گلوله هم شلیک نکرد، تجارت کرد!
هم‌پیمانانش در خفا زمزمه می‌کردند که اطلاعاتشان را به دشمن داده، زیرا دیر فهمیدند که او فقط به تاج‌وتخت خود وفادار است.
اما او تا صبح فرارش، وحشتی در دل هیچ‌کس نیانداخت!

سپس انقلاب پیروز شد، صاحبان خانه‌ها به خانه‌هایشان بازگشتند!
آن‌ها بسیار متمدن بودند و فتحشان یکی از رحیم‌ترین فتوحات تاریخ مدرن بود!
به اقلیتی که پنجاه سال به آنان ظلم کرده بود، تعدی نکردند!
مرقدی را خراب نکردند و کسی را از انجام مناسکش منع نکردند!
با این حال، وحشت در سراسر جهان پیچید!

دمشق مقصد دیپلمات‌هایی شد که می‌خواستند بدانند آن‌ها چگونه کشورشان را اداره خواهند کرد!
تلویزیون‌ها از آنان سخن گفتند و در اخبار جهانی صدرنشین شدند!
بی‌بی‌سی با احمد الشرع مصاحبه کرد؛ انبوهی از سوالات مشمئزکننده!
او در پاسخ‌هایش متعادل و دیپلماتیک بود، به‌ویژه زمانی که در تنگنا قرار می‌گرفت تا پاسخی دهد که ممکن بود علیه او استفاده شود. به‌نظر می‌رسید دوران ادلب به او فرصت جمع‌آوری افکار و آماده کردن پاسخ‌هایش را داده بود.

اما دو سوال بیش از همه تهوع‌آور بود:
آیا به زنان اجازه تحصیل خواهید داد؟
آیا اجازه خواهید داد مردم شراب بنوشند؟

ناگهان این جهان نگران حق تحصیل زنان سوریه شد!
اما نگران حق زندگی آنان نبود!
سیزده سال بود که آنان با مواد انفجاری و سلاح‌های شیمیایی بمباران می‌شدند!
سیزده سال بود که بیوه می‌شدند و فرزندانشان کشته می‌شدند!
سیزده سال بود که زندانی و مورد تجاوز قرار می‌گرفتند!
هیچ‌کس در این دنیا هیچ قدمی برنداشت!

غربی که حتی اشک ریختن را بر آن‌ها حرام کرد، اکنون نگران است: آیا زنان سوریه حق تحصیل خواهند داشت؟
آیا کسی برای زنان افغانستان گریست زمانی که آمریکا آنان را می‌کشت؟
اما به‌محض خروج آمریکا، جهان کشف کرد که در افغانستان زنانی هستند که باید از حقوقشان محافظت شود!
حقوقشان را از چه کسی محافظت خواهند کرد؟ از پدران، برادران، همسران و پسرانشان!

آیا کسی برای زنان غزه گریه کرد که بیش از ۴۴۰ روز زیر بمباران بودند؟
اما به‌محض پایان جنگ، حقوق آنان به موضوعی برای بحث تبدیل خواهد شد!

آیا اجازه خواهید داد مردم شراب بنوشند؟
کجا بودید وقتی جانی، خون آن‌ها را در برابر چشمان شما می‌نوشید؟
کجا بودید وقتی مردان در زندان‌ها طعم تحقیر را می‌چشیدند؟
کجا بودید وقتی زنان قهر و تلخی را می‌نوشیدند؟
کجا بودید وقتی کودکان در اشک‌های خود خفه می‌شدند؟
پنجاه سال آن‌ها را به جلادانشان سپردید و وقتی قیام کردند، ناوگانتان را فرستادید تا آن‌ها را بکشید و نیروهایتان را برای حفاظت از پالایشگاه‌های نفت اعزام کردید!

و اکنون آمده‌اید تا از حق تحصیل زنان و نوشیدن شراب بپرسید!
این غرب بی‌شرم است!

ادهم شرقاوی

@ZendagiBaIslamZibast

حتی اگر سگ‌ها، جسم‌‌‌های‌شان را پاره‌کنند و حیوانات گوشت‌های‌شان را بخورند؛ این کار به شهادت‌شان، آسیبی نمی‌زند و چیزی از درجه‌ی بلندشان نمی‌کاهد.

رسول‌الله ﷺ روز احد بر حمزه رضی‌الله‌عنه در حالی گذشت که اعضای بدنش را بریده بودند. فرمود: اگر صفیه رضی‌الله‌عنها ناله و فریاد نمی‌کرد، حمزه را رها می‌کردم تا الله عز وجل از شکم پرندگان و درندگان او را حشر و جمع کند.

این صحنه‌ها به آنان عیب نیست؛ بلکه برای ما عیب است.

نوشته: دکتور ادهم شرقاوی

@ZendagiBaIslamZibast

در هیچ‌روزگارِ چون روزگارِ ما، علما دین را نفروخته‌اند!

@ZendagiBaIslamZibast

شبِ ظلم و ستم، هرگز دوام نمی‌آورد. باطل ساعتی‌ست و حق تا قیام قیامت!

سلمان عوده

@ZendagiBaIslamZibast

صاحب عبارت "روح‌الروح" را به یاد دارید؟!

امروز، ایشان به شهادت رسیدند. رحمه الله رحمة واسعة وأسكنه الفردوس الأعلى من الجنة.

@ZendagiBaIslamZibast

گفتنی‌‌های یک جوان فلسطینی به ابو محمد جولانی!

در واقع، گذر زمان، همه چیز را روشن خواهد کرد.

@ZendagiBaIslamZibast

تقدیس، تعریف و بزرگداشتِ بزرگان، رهبران و فرمانروایان، فراتر از آن چه که هستند، منافقت و گناه است؛ زیرا این‌چنین تقدیس‌ و تعریف، دروازۀ استبداد (خودکامگی و خودسری) و استعباد ( به بندگی و بردگی گرفتن) را می‌گشاید.

ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

جاه و منصب برای کسی باقی نمی‌ماند!

به هر دلیل که شده، موقف و منصب‌تان شما را رها می‌کند. فقط چیزی‌که باقی می‌ماند، چگونگی تعامل و عمل‌کرد شماست که از آن یاد می‌کنند یا در حق‌تان دعای خیر می‌نمایند یا دعای بد.

روی این ملحوظ؛ همیشه آزمند و حریص بر این باشید که مسؤوليت‌تان را بی‌چون و چرا، به‌صورت تمام‌وکمال با رعایت ایمان‌داری و عدالت، انجام بدهید تا مردمان شما را دوست داشته باشند نه اینکه به‌خاطر ترس و ریا، شما را دوست داشته باشند‌ و احترام کنند.

مناصب، مردان را نمی‌سازند؛ بلکه مردان هستند که مناصب را می‌‌سازند.

@ZendagiBaIslamZibast

پزشک‌ها و مهندس‌ها، هوشیارترین آدم‌ها هستند.

شیخ‌الاسلام ابن تیمیه رحمه‌الله

@ZendagiBaIslamZibast

این فرد که "طلال دقاق" نام دارد، شیری داشت که از گوشت زندانیان برایش غذا تهیه می‌دید و اینجا هزاران نفر برای تماشای لحظۀ به دارکشیدنش، گردآمدند.

برگردان از عربی

@ZendagiBaIslamZibast

"زندان احمر /سرخ" که یک زندان پنهانی بود، دارای سه طبق در زیر زمین در زندان صیدنایا ساخته شده بود‌. بعد از کشف آن، در طی تلاش‌های سخت، قفل‌ها را موفقانه باز نمودند و هزاران نفر که در آن زندانی بودند، بیرون کشیده شدند.

@ZendagiBaIslamZibast

احساس می‌کنی‌، سقف خانه‌ای‌که داری خیانت است!

@ZendagiBaIslamZibast

توصیه‌‌ای برای دیوان کیفری بین‌المللی:
اگر واقعا توانایی دارید و راست می‌گویید؛ در وهله‌ی اول، سگ‌های نتانیاهو را محاکمه کنید چون تعدادشان زیاد و معروف‌اند و سپس نتانیاهوی سفاک را پیگیری و محاکمه کنید.

دکتور فیصل قاسم

@ZendagiBaIslamZibast

ما، خوب و خوش نیستیم تا غزه خوب و خوش نباشد!

محمد ابراشی

@ZendagiBaIslamZibast

در طول تاریخ، کعبه را برای چندین بار از بین بردند. آیا طواف کردن پیرامون آن، پایان یافت؟! و آیا ایمان پایان یافت؟!

د. مصطفی محمود رحمه‌الله

@ZendagiBaIslamZibast

احمق‌سازی توده‌ها!

@ZendagiBaIslamZibast

ایستاده خواهیم خوابید؛ چون باران و سیل‌، خیمه‌ها را پر از آب نموده است.

اهل غزه!

@ZendagiBaIslamZibast

چه کسی خودش را برای ما می‌فروشد و فدا می‌کند؟!

در کتاب جهاد، عبدالله بن مبارک روایت نموده است:
در روز احد، هنگامی‌که دشمن به رسول‌الله ﷺ نزدیک شد، مصعب بن عمیر رضی‌الله‌عنه از رسول‌‌الله ﷺ دفاع کرد تا اینکه شهید گردید. سپس ابو دجانه رضی‌الله‌عنه به دفاع پرداخت تا اینکه زخم زیاد برداشت. رسول‌الله ﷺ برایش فرمود: کدام مردی‌ست که خودش را برای ما بفروشد و فدا کند؟!
در این میان، زیاد بن سَکن از جا برخاست و مبارزه کرد تا اینکه زخم‌های زیاد تنش، او را ناتوان کرده بود. رسول‌الله ﷺ برایش گفت: به من نزدیک شو! سپس سرش را روی ران مبارکش گذاشت تا اینکه جان به جان‌آفرین سپرد.

غزوۀ احد، پایان یافت؛ اما صدای مبارک پیامبر محبوب‌مان ﷺ هنوز بلند و باقی‌ست: کدام مردی‌ست که خودش را برای ما بفروشد و فدا کند؟!
رسول‌الله ﷺ از این دنیا همراه با جسدِ مبارکش رخت سفر بست اما برای همیشه دین، شریعت و امتش باقی‌ست و هنوز بازار پابرجاست و پیشکش‌نمودن بیع، جریان دارد؛ پس چه کسی خودش را برای رسول‌الله ﷺ می‌فروشد و فدا می‌کند؟!

هر وقت که بی‌نوا و نیازمندِ را دیدی، سخن پیامبرت را به یاد آور: چه کسی خودش را برای ما می‌فروشد و فدا می‌کند؟! برایش بگو: من ای پیامبر الله! و از مال و ثروتت مقدارِ بیرون کن و صدقه کن.

هر وقت که مال و پول برای عملیه‌ی جراحی فقیر و بی‌چاره‌ای، جمع می‌شد، سخن پیامبرت را به یاد آور: چه کسی خودش را برای ما می‌فروشد و فدا می‌کند؟! برایش بگو: من ای پیامبر الله! و تا حد توانت، سهم بگیر.

هر وقت که مادر یا پدرت، بیمار شدند و تو غرق در مشغله و تجارتت بودی، سخن پیامبرت را به یاد آور: چه کسی خودش را برای ما می‌فروشد و فدا می‌کند؟! برایش بگو: من ای پیامبر الله! و سپس وقتت را فارغ کن و پدر یا مادر بیمارت را نزد پزشک ببر.

هر وقت که اختلاف خانوادگی به میان آمد و حل نمی‌شد مگر با کنار آمدن یکی از آنان و در پیش‌گرفتن صلح‌وسازش؛ سخن پیامبرت را به یاد آور: چه کسی خودش را برای ما می‌فروشد و فدا می‌کند؟! برایش بگو: من ای پیامبر الله! و خوش‌دل‌ترین و بی‌آلایش‌ترین باش و پیش از همه، پیش‌دستی کن.

هر وقت که دروازه‌ای برای شهوت حرام، به‌شکل آسان و پنهان برایت باز می‌شد و دست می‌‌داد، سخن پیامبرت را به یاد آور: چه کسی خودش را برای ما می‌فروشد و فدا می‌کند؟! برایش بگو: من ای پیامبر الله! و سپس کناره‌ بگیر و عفت را پیشه‌کن با این حس که، هرکسی‌ چیزی را برای رضای الله، ترک بگوید، پروردگار، بهتر از آن را برایش ارزانی می‌‌فرماید.

فروختن و فدا نمودن جان‌وتن برای الله و پیامبرش، فقط در میدان‌های جنگ و مبارزه نیست گرچند که این زییاترین و با ارزش‌ترین خریدوفروش است ولی اینجا هر روز، بازار فروشِ جان‌وتن در راه الله و پیامبرش وجود دارد، پس خودت را بفروش و فدا کن.

‏نوشته: دکتور ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

تقدیم به تمام مجردها!

@ZendagiBaIslamZibast

این کتاب‌ها، برخی از تالیفات شیخ محمد صالح منجد هستند. گفتنی است که ایشان را زندانی کرده‌اند. شاید دلیل زندانی‌شدنش، مسلمان بودنش است. کتاب‌های شیخ، برای آموختن و تزکیه‌ی نفس، سودمند و با ارزش‌اند.

ابو سلافه اسماعیل تلمسانی

@ZendagiBaIslamZibast

برای خودت، اعمال صالح پنهانی، به‌جا بگذار!

مسلمان‌ها روزی برای مبارزه در برابر رومی‌ها بیرون شدند. هنگامی‌که دو لشکر در برابر یکدیگر قرار گرفتند، جنگجویی از میان لشکر رومی‌ها بیرون شد و جنگجویان مسلمان‌ را به مبارزه طلبید. مردی‌که نقاب در چهره داشت، از میان لشکر مسلمان‌ها برای مبارزه بیرون شد و با جنگجویی رومی مبارزه کرد تا آن را کشت.

سپس جنگجویی دیگری از میان لشکر رومی‌ها بیرون شد و باز به مبارزه طلبید، دوباره همان مرد نقاب‌‌دار از میان لشکر مسلمان‌ها با آن مبارزه کرد و سرانجام کار آن را نیز تمام کرد.

برای بار سوم، جنگجویی دیگری از میان لشکر رومی‌ها بیرون شد و به مبارزه طلبید، دوباره همان مرد نقاب‌دار برای مبارزه با او بیرون شد و آن را نیز کشت.

در این میان، مسلمان‌ها جمع شدند و می‌خواستند بفهمند که این مرد نقاب‌دار کیست. مرد نقاب‌دار، نقابش را محکم گرفته بود از ترس اینکه کسی او را نشناسد. مردِ به‌نام "ابوعمر" برخاست و نقابِ مرد نقاب‌دار را از چهره‌اش کشید و متعاقبش دیدند که این مرد نقاب‌دار، "عبدالله بن مبارک" بوده است.
‏
عبدالله بن مبارک به "ابوعمر" گفت: تو را چنین نمی‌پنداشتم که من را رسوا بسازی؛ چون "عبدالله بن مبارک" می‌خواست که این جهاد و مبارزه‌اش، یک عمل پوشیده و درپرده، میان خودش و الله عز وجل باقی بماند و هیچ‌کسی از بندگان الله، بدان پی نبرد و "عبدالله بن مبارک" چنین می‌پنداشت که پدیدارشدن چهره‌اش توسط "ابوعمر" رسوایی‌ست برای او و تا این حد، اخلاص و راستی در وجودش داشت که چهره‌اش را در جایی‌که چهره‌ها پوشیده نبودند، پوشاند از ترس اینکه نشود مردم این مبارزه‌ی جانانه و مردانه‌اش را ببینند و سپس از او تعریف کنند و او می‌خواست که این جهاد و مبارزه‌اش رازِ باقی بماند در راه الله، میان او و الله.

پیامبر محبوب‌مان ﷺ باری برای یارانش فرمود: «اگر کسی از میان شما می‌تواند که برای خودش عمل صالح پنهانی داشته باشد، پس انجام بدهد.»

عمل صالح پنهانی، عبادتی‌ست که انجامش می‌دهی و هیچ احدی از آفریده‌های الله متعال را بدان آگاه نمی‌سازی تا ذخیره‌ای برای روزی‌ات باشد که در آن روز، رازها و کارهای نهان و پنهان، آشکار و آزموده می‌گردد.

عمل صالح پنهانی، عبارت از صدقه‌ای‌ست که بدون عکس‌گرفتن، فیلم‌گرفتن و یادداشت‌نمودن، در دست بی‌نوا و فقیر، می‌گذاری‌اش و آن را حتی از همسرت پنهان می‌داری.

عمل صالح پنهانی، عبارت از رکعات نمازی‌ست که در دل شب می‌خیزی و می‌خوانی و اعضای خانواده‌ات در خواب‌اند و چنان از جای‌خوابت برمی‌خیزی‌که، هیچ‌کسی پی نبرد.

عمل صالح پنهانی، عبارت از ورد و تلاوت قرآنیی‌ست که همیشه بدان پابند هستی و به‌خاطر این کار، با خودت فخر نمی‌کنی و کسی در موردش هم نمی‌داند.

عمل صالح پنهانی، عبارت از اذکار، تسبیح‌ها و استغفارهای‌ست که میان خودت و الله متعال می‌باشند طوری‌که در حالت رانندگی، خریدکردن، ورزش و قدم‌زدن روزانه، بدان‌ها پابند هستی.

عمل صالح پنهانی عبارت از قطره‌‌اشکی‌ست که در حین خواندن آیه‌ی عذاب دوزخ از دیده‌هایت پایین می‌ریزد و چنان با دستت پاکش می‌کنی که هیچ‌کسی آن را نبیند.

لذا عمل‌های صالح پنهانی را زیاد انجام بدهید که الله متعال، چنین عمل‌ها را دوست دارد.

‏نوشته: ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

شیخ عزالدین قسام رحمه الله می‌فرماید:

۲۰ سال ایمان را آموختم و ۲۰ سال ایمان را به دیگران تعلیم دادم.

وقتی ندای جهاد آمد و به مقابله با دشمن رفتیم، پس با صدای گلوله و توپ فرار کردم.
برای خودم بسیار ناراحت شدم، که چرا من عالم بزرگ که سال‌ها به دیگران ایمان تعلیم دادم، فرار کردم؟

آنچه به آن اعتقاد داشتم و به مردم آموختم، مانندِ ایمان به الله متعال استواری و پایداری، همه این‌ها در وجودم شکسته و نابود شد. تا این‌که تمام شب را به نماز گذراندم، از الله اخلاص و استقامت خواستم و برای این گناه آمرزش طلبیدم، سپس روی خود را به سوی دشمن برگرداندم و تنها با آنان جنگیدم، همه از من فرار کردند.

پس آن‌جا متوجه شدم که ایمان و تقوا در رابطه من با الله متعال مهم است نه کتاب‌ها و معارف و دانش من.

اقتباس

@ZendagiBaIslamZibast

درست است که جهاد را دوست داریم و بدان علاقمند هستیم ولی این جهاد نیست.

علامه صالح فوزان رحمه‌الله

@ZendagiBaIslamZibast

این چه دنیایی‌ست؟!

این چه دنیایی‌ست که سفینه‌های فضایی را به مریخ می‌توانند بفرستند در حالی‌که برای متوقف‌ساختن قتل و انسان‌کشی کاری نمی‌کنند.

ژوزه ساراماگو

@ZendagiBaIslamZibast

فراگیری دانش بدون مال، به‌سان جهاد بدون شمشیر است

منیر خلوفی

@ZendagiBaIslamZibast

سازمان ملل متحد با بی‌شرمی و نابکاری تمام، می‌گوید: هفتاد درصد قربانیان جنگ در غزه، زنان و کودکان‌اند.

@ZendagiBaIslamZibast

مصر امروزه و مصر دیروزه!

@ZendagiBaIslamZibast

از اینجا شکست می‌آید!

جمله‌‌ای‌ست که صلاح‌الدین ایوبی -رحمه‌الله- آن را در هنگام بازرسی احوال لشکر در شب، گفت.

خیمه‌ای را یافت که عده‌ای از سربازان، قرآن تلاوت می‌کردند و نمازِ شب می‌خواندند. در این هنگام فرمود: از اینجا پیروزی و نصرت می‌آید.

بر خیمه‌‌ای دیگری گذشت و آنان را در خواب یافت. فرمود: از اینجا شکست می‌آید.

پس اکنون اگر وضعیتِ ما را ببیند، چه خواهد گفت. در وضعیتی‌که جای یک پا هم در باشگاه‌‌های ورزشی پیدا نمی‌شود؛ در حالی‌که در مساجد، در عقب امام، فقط یک صف نمازگزار را می‌بینیم و بس.

به هزارها پول می‌پردازند تا به باشگاه‌ها بروند؛ علی‌رغم آن که رفتن به مساجد رایگان هست، با این وجود هم خالی‌اند.

آیا پی بردید که چرا مسلمین بر وضعیتِ اسف‌ناک، شکست و عقب‌ماندگی قرار دارند.

@ZendagiBaIslamZibast

این خوک خون‌خوار "یوآو گالانت" وزیر دفاع پیشین اسرائیل، وعدۀ نابودی غزه و حماس را داده بود؛ ولی غزه و حماس همچنان باقی ماندند و این خنزیر، برکنار گردید.

@ZendagiBaIslamZibast

قبل از اینکه، سلاح بسازیم؛ مردان را ساختیم!

ابو عبیده

@ZendagiBaIslamZibast

در تاریخ دمشق از ابن عساکر آمده است: هنگامی‌که شب تاریک می‌گشت، اویس قرنی می‌فرمود: پروردگارا! از هر شکم گرسنه و از هر بدن برهنه، به‌تو پناه می‌جویم. پروردگارا! من چیزی ندارم جز آنچه که خودت می‌بینی.

ادهم شرقاوی

@ZendagiBaIslamZibast

بعد از کالبدشکافی پیکر شهید امّت "یحیی سنوار" رحمه‌الله، پزشکان اعلام نمودند که فرمانده سنوار و سربازانش، در طول ۷۲ ساعت، غذایی نخورده‌‌ بودند.

منبع: رسانه‌های رژیم صهیونیستی

این چه عزتی‌ست؟!
تمام مراحل زندگیِ اسناد سنوار رحمه‌الله، پر از شگفتی‌ها و ویژگی‌های منحصر به فرد است که دوستان و دشمنانش را به حیرت آورده است. چه مردانه زیست و چه جانانه، به لقای خالقش شتافت.

@ZendagiBaIslamZibast

در گذشته، کشتی‌های مسلمانان برای نصرتِ مسلمانان و حتی برای نصرت یک زن مسلمان، از دریاها عبور می‌کردند و اکنون، کشتی‌های کفّار، در سرزمین‌های مسلمانان برای کوبیدنِ مسلمانان، عبور می‌کنند.

محمد ابراشی

@ZendagiBaIslamZibast

نومید نشوید!
هزاران یحیی، به اذن الله، زنده خواهد شد.

@ZendagiBaIslamZibast

برای شیخش گفت: در مورد بهشت برای‌مان بگو.
فرمود: آن‌جا رسول‌الله ﷺ است.

@ZendagiBaIslamZibast

عقیده؛ پربهاتر از قبیله، ارزشمندتر از وطن و گرامی‌تر از خانواده است.

نوشته: ادهم شرقاوی

@ZendagiBaIslamZibast

انگار که مرحلۀ پایانی‌ست!

در واقع، زوال و نابودی "اسرائیل" از جهان هستی، حقیقتِ قرآنی‌ و وعدۀ نبوی‌ست. روی این ملحوظ، ما نمی‌پرسیم که آیا "اسرائیل" نابود می‌شود یا خیر؟ زیرا که قطعا نابودشدنی‌ست و پرسش اینجاست که کی نابود می‌شود؟

در دین و آیینِ ما چنین نیست که دست به‌کار نشوید، به پیکار نپردازید و در انتظار معجزه‌ها باشید؛ بلکه باور ما بر این است که معجزه‌ها بعد از آن می‌آیند که افراد مؤمن، تمام تلاش و توان‌شان را به‌خرج بدهند و دست‌ به‌کار شوند. هنگامی‌که "باطل" با تمام قوتش، افکنده می‌شود، از دور به یک‌گام پیروزی زودگذر می‌ماند و "حق" هنگامی‌که مقاومت و ایستادگی می‌کند، تا آخرین لحظه در آن ثبات و ایستادگی وجود دارد و چنان به‌نظر می‌رسد که "حق" به اندازه‌ی دو کمان یا کمتر، نزدیک به شکست است که معجزه‌ها فرود می‌آیند.

قرآن کریم، حقیقت ثابتی را برای‌مان آموزش می‌دهد و آن این است که مبارزۀ سلطه و قدرت با مبارزۀ عقیده، فرق دارد. در مبارزۀ سلطه و قدرت، الله عز وجل، توده‌ها را به حال خودشان می‌گذارد تا آنچه که از اسباب، ابزار و موازین قدرت در دست دارند، به مصاف هم بروند؛ در این میان آنانی‌که، قوی‌ترین ابزارها را در اختیار دارند پیروز میدان می‌شوند؛ اما در مبارزۀ عقیده، هرگز قوت و قدرت، پیشی نمی‌گیرد و مبارزۀ عقیده، موازین قدرت و اسباب را نمی‌پذیرد. تمام ستم‌گرانِ را که اللهِ قادر و قاهر گرفت نموده است، در حالی بوده که ستم‌کاران در اوج قوت‌وقدرت به‌سر می‌بردند.

هنگامی‌که الله متعال، فرعون را نابود ساخت، با تغییر موازین قدرت، نابودش نساخت و زمانی آن را نابود ساخت که می گفت: "من والاترین معبود شما هستم". الله متعال، زمانی گرفتش نمود که در اوج قوت و قدرتش بود، طوری‌که در راس ارتش بسیار مسلح خود قرار داشت.

هنگامی‌که الله عز وجل، نمرود را نابود کرد، در لحظه‌ی ضعف نابودش نساخت، زمانی نابودش کرد که در اوج خودخواهی به‌سر می‌برد و در میان مردم، فریاد می‌زد که: من زنده می‌کنم و می‌میرانم!

هنگامی‌که الله متعال، قوم عاد را هلاک نمود، با تغییر اسباب و انقلاب موازین هلاک‌شان نکرد و در حالی هلاک‌شان نمود که می‌گفتند: از ما قوی‌تر کیست!

و هنگامی‌که الله متعال، قوم ثمود را هلاک نمود، در حالی هلاک‌شان کرد که هنوز صخره‌‌های عظیم را می‌تراشیدند.

و هنگامی‌ الله عز وجل، گروه‌ها را در روز خندق، پراکنده کرد، در حالی‌ بود که زمین با این فراخی‌اش، بر مؤمنان تنگ شده بود و جان‌ها به لب رسیده بود.

زمانی‌که جنگ در غزه آغاز شد، به این باور بودم که این جنگ، مرحله‌‌ای از مرحله‌ی جنگ‌هاست، این مرحله مانند تمام مرحله‌های قبلی که پایان یافتند، پایان می‌یابد و چیزی در درونم هست که می‌گوید این جنگ، مرحله‌ی پایانی‌ست و به شکلی‌که اکنون قرار دارد، هرگز باقی نخواهد ماند. نسیم احزاب، به اذن الله، خواهد وزید و لشکریان الله، دارای هزار شکل و رنگ‌اند و لشکر‌های پروردگارت را جز او کسی نمی‌داند.
‏
ضد عقلانیت و مساله‌ی ابزارها نیستم ولی عقلانیت این همه ثبات و ایستادگی را نمی‌پذیرد، هر چیزی‌که اتفاق می‌افتد، اساسا ضد عقل است. حقیقت می‌گوید که دولت‌‌ها و قدرت‌های بزرگ در زیر این همه بمباران و دشمنی، نابود می‌شدند ولی چگونه یک قطعه زمین که از همه‌ی پایتخت‌ها کوچک‌تر است، تا کنون ایستادگی می‌کند! و حیرت‌آور از آن اینکه، این قطعه زمین کوچک، به‌شکل هموار و بدون کوه‌ها، دره‌ها و جنگل‌هاست که در نخستین حمله‌ی نظامی وحشتناکی‌که دارای انبار اسلحه‌اند و بحر، بر و هوا را در اختیار دارند، سقوط می‌نمود ولی همچنان، ثابت و مقاوم‌اند.

هیچ نیروی اشغالگری، بر اشغال‌شان باقی نمی‌مانند و این حقیقتی‌ست که هیچ‌کسی، انکار کردنش نمی‌تواند و این اشغال، دیر یا زود، نابودشدنی‌ست و امید می‌رود که زودتر نابود شود بإذن‌الله.

نوشته: ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

وای بر شما ای حکام عرب!

@ZendagiBaIslamZibast

تا هنوز نمی‌توانیم مرزهای که میان ما و برادران‌مان فاصله ایجاد کرده‌اند را درهم شکنیم و خودمان را به‌ساحه‌ی معرکه برسانیم.

باید از شرم، سرهای‌مان را پایین بیفکنیم و مانند زن‌ها، برحال خودمان، گریه کنیم.

محمد ابراشی

@ZendagiBaIslamZibast

می‌خواهم که سخنان ابوعبیده را برای‌‌تان یاددهانی کنم:
اگر ترور کردن فرماندهان و رهبران به معنای پیروزی می‌بود، مقاومت با ترورشدن عزالدین قسام رحمه‌الله، ۹۰ سال پیش، پایان می‌یافت.
ما به ارادۀ الله عز وجل، حرکت می‌کنیم. یک فرمانده، فرماند‌هان؛ سرباز، ده‌ها سرباز و شهید، هزاران مقاوم از خودشان به‌جا می‌گذارند.
و این خاک، مبارز‌ان و مقاومان را می‌رویاند چنان‌که شاخچه‌ها، زیتون‌ها را می‌رویانند.

ابو عبیده

@ZendagiBaIslamZibast

تنها آنان را برهنه نکردند؛ در واقع همه‌ی ما را با آنان، برهنه کردند!

ادهم شرقاوی

@ZendagiBaIslamZibast

اگر قضایای اسلامی و مسلمانان، فقط با دعا حل می‌شد؛ رسول‌الله ﷺ هرگز شمشیر بر دست نمی‌گرفت و به پیکار و کارزار نمی‌پرداخت، در حالی‌که رسول‌الله ﷺ برترین مستجاب‌الدعوة بودند.

یگانه راه حل قدس‌وفلسطین، فقط جهاد و قتال است و بس.

مانند مردان، به‌پا خیزید. خالق متعال، در سکوت‌تان، برکت ندهد.

نوشته: محمودالحسنات
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

فرجام، نزدیک شده است؛ نتنیاهو، الله عز وجل را به مبارزه فرا می‌‌خواند!

تمام گناهانی‌که ما انسان‌ها مرتکب می‌شویم یک طرف و گستاخی و بی‌ادبی در برابر الله دیگر طرف. الله متعال، ستم‌کاران و گنه‌کاران را فرصت می‌دهد، به‌درجه‌ای‌که مردم، هر از گاهی مرتبط به بردباری الله در برابر ستم‌کاران، حیرت‌زده می‌شوند اما روزی نشنیده‌ایم که فرد گستاخ و بی‌ادب در برابر الله، نجات یافته باشد. از نمرود تا فرعون، قارون، عاد و ثمود گرفته و قوم لوط که دور نیستند. این سنت الهی در آفرینش است هرکسی‌که در برابر الله عز وجل، اندک گستاخی و بی‌ادبی نموده؛ پروردگار، شگفتی‌های قدرتش را در پاسخ به این گستاخی‌ها برای مردم، نشان داده است.

دیروز "نتنیاهو" به‌صراحت تمام، سخن عجیبی را گفت: حتی اگر الله با آنان باشد، آنان را شکست خواهیم داد.
این همان حدی‌ست که بردباری الله بر مردم، پایان می‌یابد. سپاس پروردگاری را که هنگامی ستم‌کاران او را در فرمانروای و ملکش به مبارزه می‌طلبند، شگفت‌های قدرتش را بدانان، نشان می‌دهد. چشم به‌راه باشید؛ زیرا تاریخ پر از درس و عبرت است.

۱. کشتیِ تایتانیک، دومین و مشهورترین کشتی پس از کشتی نوح علیه‌السلام است. روزی‌که آن را ساختند، این کار، معجزه‌ای مهندسی و فتح بشری در زمینۀ دریانوردی و آب‌پیمایی به شمار می‌رفت که طولش ۲۶۹ متر، عرضش ۲۰۰ متر، عمقش ۱۸ متر و حدود ۲۴۳۵ نفر را در خود جا می‌داد علی‌رغم آن که تعداد ناخداها و خدمۀ آن به ۸۸۵ نفر می‌رسید.

نخستین و معروف‌ترین کشتی در تاریخ، کشتیِ نوح علیه‌السلام می‌باشد؛ چنانی‌که خالق‌مان در کتاب مبارکش می‌فرماید: ﴿وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ﴾ [هود: ۴۲] «کشتی با سرنشینانش (سینه‌ی) امواج کوه پیکر را می‌شکافت و (همچنان) به پیش می‌رفت.»

و دومین و مشهورترین کشتی در تاریخ، در اولین سفرش، در دریا غرق گردید.
هنگامی‌که کشتیِ تایتانیک را وارد آب ساختند، خبرنگاران برای پوشش‌دادن این موضوع، حضور به‌هم رسانده بودند و در این میان، یک روزنامه‌نگار از مالک کشتیِ تایتانیک (توماس اندروز) در مورد قوت و ایمنی کشتی پرسید؛ مالک کشتی گفت: این کشتی، به‌هیچ عنوان غرق‌شدنی نیست حتی خود خدا هم، غرق‌کردنش نمی‌تواند -معاذالله.
چیزی نگذشت که "توماس اندروز" پی برد که الله عزوجل، غرق‌کردنش می‌تواند -کشتی در دریا غرق گردید.

۲. رئیس جمهور برزیل "تانکریدو نیواس" در کارزار انتخاباتی خویش گفت: اگر به ۵۰۰ هزار رای دست یابم؛ حتی خود خدا هم نمی‌تواند من را از کرسی، دور کند. سرانجام به ۵۰۰ هزار رای، دست یافت؛ ولی قبل از مراسم تحلیفش، به بیماری گرفتار شد و بعدی یک ماه مُرد و یک روز هم، در کرسی ریاست، ننشست.

نوشته: ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

پیام دعوتگر فلسطینی به تمام مسلمانان!

@ZendagiBaIslamZibast

از ۹۰ سال بدین‌سو فریاد می‌زنیم که «صلاح‌الدین ایوبی» کجاست و هنگامی‌که آمد، تنها رهایش کردیم تا به تنهایی توسط عصا در برابر پهپاد و هواپیمای جنگی، مبارزه کند.

صلاح‌ العلاج

@ZendagiBaIslamZibast

فیلم جدید از مبارزه‌ی استاد سنوار تقبله‌الله به تنهایی در برابر سگ‌های اشغالگر

رسانه‌های اسرائیلی فیلم دیگری از آخرین درگیری اسناد یحیی سنوار با ارتش رژیم صهیونیستی را منتشر کردند که این هم سند دیگری در زبونی ارتش صهیونیستی است و ویدیو نشان می‌دهد که استاد سنوار قبل از شهادت، به تنهایی درگیری شدیدی با چندین نظامی تا دندان مسلح رژیم صهیونیستی داشته‌اند.

@ZendagiBaIslamZibast

آرزو داشتند که دستگیرش نمایند و رسوایش کنند یا به‌صورت پنهانی به زندگی‌اش خاتمه بخشند؛ اما تقدیر الهی، کار دیگر کرد. پیش‌رونده شهید گردید نه پس‌رونده.
خودشان آن وضعیت را به‌تصویر کشیدند و عکس‌هایش را به تمام دنیا پخش‌ونشر کردند‌ که در واقع، نومیدی و ناکامی آرزوهای خودشان و هم‌پیمانان‌شان را نشر و همگانی نمودند و در این میان، عزّت و یاد نیک برای فرماندۀ نترس و قوت اقدام برای بازماندگان و هم‌قطارانش می‌باشد.

مردن و شهیدشدن در رویاروی با دشمنان الله عز وجل و پیامبرش، شرف و خاتمه‌ی نیکی‌ست که هر مؤمن راستین، آرزوی آن را دارد.

اما آنانی‌که به‌خاطر از میان‌رفتن رهبر و فرمانده‌ی راستین، خرسند شدند و شادمانی می‌کنند، از الله متعال می‌خواهیم که آنان را در دنیا، با صهیونیست‌ها جمع نماید و خوارشان سازد و در سرای آخرت نیز با آنان، حشرشان نماید.

اللهم ارحم عبدك يحيى السنوار، واغفر له وتقبله في الشهداء، ولا تشمت به ولا بنا الأعداء.

نوشته: دکتور ایاد قنیبی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

سوگند به ربّ کعبه که رستگار شدی ای ابا ابراهیم!

@ZendagiBaIslamZibast

این چه ثباتی‌ست ای قهرمان!

انگار به قاتلانش می‌نگرد و با صلابت تمام می‌گوید:
«این دنیای‌تان، هیچ ارزشی برایم ندارد. سپس با تمام توانی‌که دارد، تکه‌چوبِ دست‌داشته‌اش را شجاعانه پرتاب می‌کند.»

این صحنه، صحنه‌ای‌ست که دشمنان از آن تعریف خواهند کرد. قهرمانان، غبطه خواهند خورد. همت‌ها را به حرکت وا خواهد داشت.

این صحنه شکوه‌مندترین لحظات نزدیک به مرگ یک مرد مجاهد، مبارز، نترس، بی‌بدیل و به‌تمام معنا است.

نوشته: عبدالله حسینی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

نام کتاب: خار و گل میخک
مؤلف: استاد یحیی سنوار تقبله‌الله ورحمه‌الله
مترجم: عبدالمؤمن شهزاد‌ سپاه
تعداد صفحات: ۲۲۸ صفحه

@ZendagiBaIslamZibast

همراه با تیردان، لباس عسکری، سلاح و بمب‌های‌که در دست داشت، شهید گردید.
در خط اول، در هنگام پیکار و نبردِ روبرو، شهید گردید. تا آخرین رمق حیات، مردانه رزمید.
این سخنان، تعریف و توصیف ادیبانه و شاعرانه برای این قهرمان نیستند؛ بلکه تعریف راستین از چگونگی و جای شهادت و خاتمه‌ی ابو ابراهیم‌اند.

رحمك الله يا أبا إبراهيم العزيز وتقبلك في خلص أوليائه وأصفيائه.

نوشته: د. محمد علی صلابی
برگردان: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

علم چیزی‌ست و حکمت چیزِ دیگر!

حافظ ابن کثیر رحمه‌الله در جزء دهم کتاب "البدایهةوالنهایة" آورده است که ‌می‌فرماید:
«مردی در حالی‌که پاپوشِ در دست داشت، بر مهدی خلیفۀ عباسی وارد شد و برای خلیفه گفت: این پاپوشِ رسول‌الله ﷺ است که برای تو، هدیه آورده‌ام. مهدی از کرسی خلافت برخاست، نزد مرد رفت، پاپوش را گرفت بوسه داد و فرمان داد که ده‌هزار درهم برای آن مرد بدهند. هنگامی‌که آن مرد رفت، مهدی برای کسانی‌که در مجلسش بودند، گفت: سوگند به الله -عز وجل- می‌دانم که رسول‌الله ﷺ این پاپوش را ندیده چه برسد که پوشیده باشد ولی اگر این مرد را طرد می‌نمودم، حتما نزد مردم می‌رفت و می‌گفت که پاپوش رسول‌الله ﷺ را برای خلیفه، هدیه بردم و آن را نپذیرفت که اینجا مردم سخنش را راست می پنداشتند زیرا عامه‌ی مردم به امثال همچون آدم‌ها میل دارند و خوی مردم بر آن است که ضعیف را در برابر قوی، یاری می‌کنند گرچند که فرد ضعیف، ستم‌کار باشد. روی این ملحوظ، زبانش را در بدل ده‌هزار درهم خریدیم و این را، درست‌تر و نیکوتر یافتیم.»

لذا، دانش چیزی‌ست و حکمت چیز دیگر. ممکن انسان دارای دانش باشد ولی چیزی از حکمت نداند. شاید کسی را بشناسید که دانش‌دیده باشد ولی مدرکش به عقل و تصرفاتش چیزی نیفزوده باشد.

یا ممکن کسی فرد حکیمی باشد و دانشی نداشته باشد. ممکن یکی از شما کسی را بشناسد که تا لب به سخن می‌گشاید، اینچنین آدم در ایجاد رابطه‌ها، دوستی‌ها و جذب توده‌ها فرد توانا و بارع هست که با بقیه محبت می‌ورزد و بقیه با او، محبت می‌ورزند که اینجا آدمی میان دانش و حکمت، جمع می‌نماید و خیر در میان مردم، پدیده‌ا‌ی‌ست ناقطع‌شدنی.

مدرک برای وظیفه است و حکمت برای زندگی.
دانش دارای معادله‌ی ثابت است و زندگی دارای مواقف متغیر که ایجاب می‌نماید تا انسان، نرم‌خوی باشد. از نظر علمی، یک جمع یک، مساوی به دو می‌شود. اما در زندگی، از روی حکمت، هر از گاهی، یک جمع یک، مساوی به سه می‌شود که ناچار معادله را شکست تا زندگی ادامه یابد.

در علم فیزیک چنین است که برای هر عمل، عکس‌العمل مساوی‌ست که "نیوتن" این مورد را در قانون سومش گفته است. اما زندگی دارای فرمول دیگر است که می‌گوید: حکمت این است که برای هر عمل، عکس‌العمل نباشد زیرا بسا اوقات، هیچ پاسخی رساتر و درست از سکوت، سراغ نمی‌شود و چنان بگذری‌که انگار، چیزی را ندیده‌ای و نشنیده‌ای.

دانش می‌گوید: باد هست که جهت کشتی را مشخص می‌کند ولی حکمت می‌گوید: مراقب بادبان‌ کشتی باش. هر کس نمی‌تواند که به هر جهت که خواست، تو را جهت‌دهی نماید و مجبور نیستی‌که در هر درگیری که بدان خوانده می‌شوی، سهم بگیری و هر گفتمانی‌که دروازه‌اش به‌رویت باز می‌شود، در همچون گفتمان‌های پوچ، وارد نشو و لو که بر چیره‌شدن، باور داری. چه بسا، برخی چیره‌شدن‌ها و غلبه‌ها سرانجامش این است که خودت زیان می‌بینی و این در ذات خودش، خسارتی‌ست که این موفقیت و غلبه‌ای‌ را که به‌دست آوردی، خسارت‌های ناشی از آن را، ترمیم نمی‌تواند. و چه بسا برخی کناره‌گیری‌ها، دارای طعم فتوحات‌اند و در اینچنین کناره‌گیری‌ها، موفقیت و پیروزی را برای خودت، نگاشتی و تضمین کردی جدا از اینکه آن لحظه‌ای‌ را که کناره‌ی‌گیر نمودی، ظاهرا شکست زودگذر و سطحی‌ِ بیش نبود.

اوج هوشیاری این است که، برخی اوقات، هوشیاری‌ات را نهان داری و اوج دانایی این است که هر از گاهی، نادیده بگیری و لو که می‌دانی.

نوشته: ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالباسط داعی

@ZendagiBaIslamZibast

همه‌ی جهانیان باید بدانند که ما در "جبالیا" از ۶ روز بدین‌سو، نه آب آشامیدنی داریم و نه غذا خوردنی.

بار الهی! ثبات و استقامت ارزانی بفرما.

@ZendagiBaIslamZibast

شام پایانی!
برای‌تان زقوم و غسلین گوارا، آرزو داریم.

@ZendagiBaIslamZibast

عرب و غرب، غزه را تنها رها کردند و به صهیونیست‌ها اجازه دادند تا هر چه دل‌شان می‌خواهد، انجام دهند!

@ZendagiBaIslamZibast

پیام یکی از مادران فلسطینی، به تمام مسلمانان دنیا!

@ZendagiBaIslamZibast

وزیر مالیۀ رژیم غاصب، با وضاحت تمام، چنین می‌گوید:
ما در پی ایجاد دولت یهودیِ هستیم که اردن، سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان را در برگیرد.

@ZendagiBaIslamZibast

اسرائیل، فقط مرحله‌ای از تاریخ است و جزو جغرافیا نیست.

حسین سلطان

@ZendagiBaIslamZibast