سالها بعد، در آبان ۱۴۰۱، همان شعلهها باری دیگر جان گرفت، از درد، از امید، و از آرزوهای سرکوبشده، تا صدای ملت و فریاد آزادیخواهیشان دوباره طنینانداز شود. این دو آبان، حکایت حماسهای است که در هر نگاه مقاوم و در هر دستی که به سوی عدالت بلند شد، جاودانه شده است.
و این حکایت همچنان ادامه دارد... آبانها نه فقط در تقویم، که در حافظهی جمعی ما نشانهای است از ایستادگی، از فریادی که هرگز خاموش نمیشود. شعلههایی که از دل تاریکی برخاستند و راه را روشن کردند، نشان دادند که امید را نمیتوان به بند کشید.
آبانهای خونین، روایتگر اشکها، آوارگیها و قربانیانیاند که برای آیندهای بهتر و انسانیتر ایستادند. آنها ثابت کردند که حتی اگر صدایشان سرکوب شود، پژواک آن صدای آزادی در قلب تاریخ خواهد ماند.
مگر میشود از آبان نگفت ؟ آبان را باید فریاد زد