War History @warhistory1 Channel on Telegram

War History

@warhistory1


تاريخ نظامي و جنگ ها
بررسي جنگ هاي معاصر ، بحران ها و مناقشات
نظرات :
@LTmilad

War History (Persian)

به کانال تلگرامی تاریخ جنگ خوش آمدید! با عضویت در این کانال، شما به دنیایی از تاریخ نظامی و جنگ‌ها به صورت جامع و دقیق وارد می‌شوید. در این کانال، جنگ‌های معاصر، بحران‌ها و مناقشات مرتبط با آن‌ها بررسی می‌شوند. از آخرین اخبار و تحلیل‌های تخصصی تا پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این رویدادها، شما در اینجا همه چیز را خواهید یافت. تجربه دیدن تاریخ از زاویه‌های مختلف و شناخت دقیق‌تر اتفاقات جهانی را با ما تجربه کنید. اگر شما هم به تاریخ جنگ علاقه‌مند هستید و می‌خواهید از آخرین اخبار و تحلیل‌ها مطلع شوید، حتما به کانال تلگرامی تاریخ جنگ بپیوندید. برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با مدیر کانال، می‌توانید از طریق لینک زیر به ما ملحق شوید: @warhistory1

War History

11 Dec, 17:38


برای پاسخ به اینکه در 31 تیر 1367 چه اتفاقی افتاد ابتدا باید کمی به گذشته رجوع کنیم. در 29 تیرماه 1366 قطعنامه سازمان ملل متحد ذیل فصل هفت منشور ملل متحد صادر شد. مسئولین سیاسی با تکیه بر پیروزهایی که در فاو و مناطق دیگر آمده بود، خود را در موضع برتر می‌دیدند و واکنش تندی به بحث پذیرش قطعنامه داشتند، اما شاید بسیاری تصور نمیکردند که ظرف یکسال همه چیز از دست برود.
وضعیت تابستان 66 محصول عملیات های سال گذشته خود بود، امار 41 هزار نفری شهدای سال 65 و بین 600 هزار تا 1 میلیون سرباز وظیفه فراری نشان از فرسایش هرچه بیشتر ایران در اصلی ترین عنصر جنگی خود یعنی نیروی پیاده نظام می‌داد.

این وضعیت باعث بروز رکود در بسیاری از جبهه های زمینی شود ، اما در خلیج فارس وضعیت بسیار متفاوت بود. میدان جنگ در خلیج فارس بسیار گسترده و سنگین شده و به نوعی همه در خلیج فارس دشمن محسوب می‌شدند. مسئله مین ریزی در خلیج فارس برای آمریکا تبدیل به یک چالش جدی شده بود و آمریکا اعلام کرد که ناوگان نظامی این کشور به هر شناوری که در حال مین ریزی در دریا باشد حمله خواهد کرد. پیرو همین اعلام آمریکا در 30 شهریور 66 به کشتی تدارکاتی ایران اجر در آب های بین المللی حمله کرد و کشتی را با کشتن 5 نفر از خدمه تصرف و سپس آن را غرق کرد. در 16 مهرماه در جریان درگیری های نیروی های سپاه با بالگردهای آمریکایی، پرسنل سپاه موفق به شکار یک بالگرد آمریکایی با استفاده از موشک استینگر شدند. به فاصل چند روز در 23 مهر همان سال ایران با استفاده از موشک های کرم ابریشم به یک نفتکش آمریکایی و یک نفتکش کویتی که با پرچم آمریکا تردد داشت حمله میکند.

در 27 مهر آمریکا در جواب این حملات به دو سکوی نفتی رشادت و رسالت حمله کرده و 500 میلیون دلار خسارت به ایران وارد می‌کند. رونالد ریگان رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا در رابطه با حمله به سکوی نفتی رشادت در بیانه ای اعلام میکند:
" کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده، به نیابت از اقتدار من به عنوان فرمانده کل قوا، در ساعت 7 صبح به وقت شرق آمریکا، سکوی نظامی رشادت را در آب های بین المللی بخش مرکزی خلیج فارس هدف قرار دادند. این سکو در تسهیل حملات مکرر ایران علیه کشتی رانی غیر متخاصم مورد استفاده قرار گرفته بود.
حملات تحریک آمیز ایران به کشتی رانی ایالات متحده و غیر متخاصم، به ویژه مین ریزی عمدی و پرتاب موشک های کرم ابریشم که به کشتی های تحت پرچم آمریکا صدمه زده، علی رغم پیام های متعدد حکومت آمریکا به حکومت ایران مبنی بر هشدار درباره پیامدهای آن صورت گرفته است.
اقدام علیه سکوی نظامی ایران بعد از مشورت با رهبران کنگره و حکومت های دوست انجام شده است. این عملیات قاطعانه، اما محدود در پاسخ به توسل به زور غیر قانونی ایران علیه ایالات متحده و نقص مکرر متخاصمان است و حرکتی قانونی در اعمال حق دفاع مشروع مندرج در ماده 5 منشور بین ملل متحد به شمار می رود و به اطلاع رئیس شورای امنیت ملل متحد رسیده است."


در نیمه دوم سال 66 امیدها برای عملیات در جبهه جنوب از بین رفته بود.امکان غافلگیری در جنوب وجود نداشت همچنین توان زیادی صرف پدافند در زمین های تصرف شده میشد. کاهش نیرو فرماندهان را تحت فشار زیادی گذاشته بود، تنها در گذشت یکسال وضعیت عملیاتی ایران به 80 گردان رسیده بود. مشکل دیگری که خود را بروز داده بود این بود که اختلاف میان نظامی ها و سیاسیون به اوج رسیده بود، فرماندهان میگفتند دولت تمام توان خود را برای جنگ بکار نمیگیرد و دولتی ها میگفتند از سال 65 با افزایش حملات عراق به مراکز اقتصادی و کاهش قیمت نفت درآمد کشور کاهش یافته و از 5 میلیارد دلار درآمد ارزی کشور 3 میلیارد آن خرج جنگ میشود.

عملیات در جبهه های شمالی اگرچه پیشنهاد می‌شد، اما در بین برخی فرماندهان مخالف هایی داشت. غلامعلی رشید : . اما دشمن از این خیالات هم نمیکند. مگر ما در طول این هفت سال جنگ قدم های 50 کیلومتری برداشته ایم؟ اصلا کل توان ما هم اینجا باشد 150 گردان است. آیا ما یکباره میتوانیم از اینجا تا سلیمانیه را بگیریم؟ میگویند با توجه به مسائل بعید است دشمن به جنوب حمله کند یا این ریسک را بکند که در جنوب بماند. او بخشی از توانش می اورد در اینجا.
هفت هشت لشکرش در جنوب دستش میماند و بهترین فرصت و موقعیت است تا به فاو حمله کند. فاو برای عراقی ها بسیار با اهمیت تر از خرمشهر برای ماست. فاو تنها یک تکه زمین نیست. با گرفتن فاو همه چیز عوض میشود. روحیه ارتش عراق جدا عوض میشود. دشمن اگر واقعا توان خود را بسیج کند مثل یک روز بمباران سنگین فاو در عملیات والفجر 8 و با شیمیایی هم آغاز کند به ویژه اینکه به زودی به 5 کیلومتری نمیرسید و اگر از 10 کیلومتری پشت خط آغاز کند و شیمیایی بزند دو رخنه در مواضع خودی ایجاد میکند و دیگر نمیتوانیم آن رخنه را بپوشانیم.

بخش اول
L.t
@warhistory1

War History

11 Dec, 17:38


اگرچه در والفجر 10 سپاه توانست در اهداف عملیاتی خود به پیروزی برسد اما ورود به بهار 67 به یکباره همه چیز را تغییر داد. ایالات متحده امریکا به این نتیجه رسیده بود ، مادامی که ایران میتواند نفت صادر کند به جنگ ادامه خواهد داد و باید صدور نفت ایران قطع شود. از طرف دیگر قیمت نفت به شدت کاهش پیدا کرده بود و عراق نیز حملات خود به مناطق نفتی ایران را افزایش داده بود و این عوامل باعث شده بود درآمد حاصل از فروش نفت بسیار کاهش پیدا کند. از طرفی عراقی ها قصد داشتند از لاک دفاعی خود بیرون بیایند و توان زمینی و هوایی خود را از مدت ها قبل افزایش داده بود و توان زمینی خود را به بیش از 50 لشکر رسانده بودند.

در نیمه شب هفتم فروردین 67 سازمان مجاهدین خلق با انجام اولین عملیات نظامی خود به منطقه فکه حمله کرد. به علت فارسی زبان بودن نیروهای متهاجم توانستند نیروهای منطقه فکه را غافلگیر کنند و به سرعت در خط نفوذ کرده و پس از اتمام عملیات به خاک عراق بازگشتند.
سرتیپ کریم عبادت میگوید: بعد از حمله منافقین به فکه، فرمانده لشکر 77 را بازداشت کرده بودند. میگفتند در انجام وظیفه سستی کرده. من عصبانی بودم، ولی میدانستم چه اتفاقی افتاده است. نیروها از نظر روحی سقوط کرده بودند و نمیشد با این نیروها کاری انجام داد و فرمانده لشکر بی گناه بود. تیمسار حسنی سعدی سعی میکرد آرامم بکند.
رفتار عراق برای ایران قابل پیش بینی بنود. دقیقا عراق قصد داشت تاکتیک ایران را علیه خودش بکار گیرد و عنصر غافلگیری را در اولویت خود قرار دهد.

غلامعلی رشید در کتاب پیش درآمدی بر سقوط فاو می‌نویسد : چرا دشمن عکس العمل جدی و شدیدی مشابه حرکاتش در برابر عملیات های تهاجمی ما به جنوب در انجا ( منطور شمال غرب) از خود نشان نمیدهد؟ چرا دشمن عده و عده زیادی برای مقابله با ما بسیج نمیکند؟ چرا حداقل با بسیج توپخانه ها و اجرای آتش سنگین مانع پیشروی ما نمیشود؟ آیا در شورای فرماندهی عراق اتفاقی افتاده است که قادر به تصمیم گیری نیستند؟ آیا دشمن به فکر تهاجم به فاو است؟ آیا دشمن سلاح جدیدی را در اختیار دارد که می‌خواهد آن را رو کند و موازنه جنگ را به سود خود تغییر دهد؟

عراق برای فریب ایران نیروهای لشکر گارد را به شمال اعزام کرد و یک قرارگاه مرکزی نیز برای آن تاسیس کردند و لشکر 10 زرهی نیز به شمال اعزام شد تا تصور انجام عملیات در جبهه شمال برای ایران واقعی بنظر برسد. اطلاعات جا به جایی لشکرهای عراقی کمی از نگرانی فرمانده سپاه را کاهش داد، اما همزمان وزارت اطلاعات گزارش میداد که عراق در جنوب اماده عملیات است و در گزارش های بعدی میگفت نیروهای عراق از جنوب به غرب منتقل شده است. این گزارش های متناقض تصمیم گیری را بسیار مشکل میکرد.
اما چیزی که کمتر به آن توجه شد این بود که این جا به جایی ها با چه استعدادی صورت میگرد. در 25 فروردین عراق حمله محدودی را با آرایش مشابه لشکر گارد به ارتفاعات شاخ شمیران انجام داد و فرماندهان یقیین داشتند که لشکر گارد در شمال است.
ایران از یک هفته قبل به نیروهای مستقر در فاو آماده باش داده بود، اما تعدد آماده باش ها باعث شده بود این آماده باش ها خیلی جدی گرفته نشود. استعداد نیروهای ایرانی در فاو حداکثر به یک لشکر میرسید که آنهم یک لشکر واحد نبود، بلکه عناصر مختلف از لشکر های سپاه بودند.
از 21 فروردین ماه قرارگاه سیدالشهدا دستور آماده باش 100 درصدی را داده بود اما استحکامات موجود در منطقه باعث شده بود تا اطمینان خاطری برای دفاع از منطقه به وجود آید.

حال و هوای انتخابات مجلس کشور را فرا گرفته بود و انتخابات به دور دوم کشیده شده بود. اما بدترین فاجعه با اعلام آرای شمارش شده صندوق فاو توسط وزارت کشور اتفاق افتاد که به صورت رسمی تعداد آرا را 1700 رای اعلام کرد.
عراق در ساعت 0305 روز 28 فروردین 67 با استفاده از دو سپاه با یک حمله همه جانبه و سریع عملیات حود را برای بازپسگیری فاو آغاز کرد.

بخش دوم
L.t
@warhistory1

War History

11 Dec, 17:38


در همان روز فرماندهان سپاه در سمیناری در کرمانشاه دور هم جمع شده بودند و احمد کاظمی که در اهواز بود فرماندهان را از حمله عراق مطلع میکند و همزمان منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی گزارشی از وضعیت فاو را به حسن روحانی میدهد.
یکی از فرماندهان حاضر در سمینار در واکنش به گزارش های احمد کاظمی میگوید: احمد دارد مسئله را گنده میکند، شلوغ میکند تا به او کمک شود
حسن روحانی نیز میگوید: اولین خبر که فاو در حال سقوط است را من به آقای هاشمی دادم و آن هم یک روز صبح خیلی زود، فرمانده نیروی هوایی به نقل از یکی از خلبانان پایگاه امیدیه تماس گرفت و گفت سپاه از ما تقاضای بمباران کرده و ما برای پشتیبانی در فاو، پرواز میکنیم و نیروهای ما در حال عقب نشینی از فاو هستند. صبح زود به آقای هاشمی اطلاع دادم وضعیت فاو خراب است. ایشان گفتند بعید است خبر درست باشد. ایشان یک ساعت بعد تماس گرفت و گفت خبر شما درست نبوده، با آقای محسن رضایی صحبت کردم ایشان گفت فاو سقوط نخواهد کرد مگر اینکه عراق بمب اتمی بکار ببرد. نیم ساعت بعد وقتی خلبان ها برای بمباران رفته بودند دوباره تماس گرفتند و گفتند فاو از نظر ما سقوط کرده است. برای اینکه همه نیروها دارند به این طرف می‌آیند و سپاه خطی را برای بمباران به ما میدهد که قبلا خط مقدم آن ها بوده معلوم است خط اول را خالی کردند. دوباره به آقای هاشمی گفتم فاو در حال سقوط است و ایشان گفتند اشتباه میکنید. یعنی گزارش سپاه ایشان را مطمئن کرده بود.

تا ساعت 0830 صبح هنوز تردید در مورد هدف عراق وجود داشت. محسن رضایی با تردید در مورد حمله عراق میگفت: نکند دشمن جای دیگری میخواهد حمله بکند؟ خب تیپ گارد را نمی بایست می آورد شاخ شمیران. آورد اینجا. گارد تلفات دیده است. کسی که میخواهد حمله به فاو بکند با توجه به این شرایط نبایستی تیپ گارد را می آورد اینجا
در عصر 28 فروردین همزمان با پیشروی در فاو عراق یک تحرک جدیدی را منطقه شلمچه آغاز کرده و به سرعت آن را تبدیل به یک تک زرهی میکند. عراق تلاش میکرد ذهنیت فرماندهان ایرانی را مورد تشویش قرار دهد که بسیار هم موفق بود. تلاش ها برای حفظ فاو بی نتیجه بود و رخنه ایجاد شده لحظه به لحظه بزرگتر میشد.
همزمان با حمله عراق خبر رسید که آمریکا به دو سکوی ایران در خلیج فارس حمله کرده است. در 24 فروردین 67 ناوچه ساموئل بی رابرتز با یک مین در خلیج فارس برخورد کرد و آسیب جدی دید. آمریکایی ها ایران را مقصر این موضوع می دانستند. و در پاسخ این اقدام ایران به دو سکوی نصر و سلمان حمله کردند و با نیروی دریایی ارتش درگیر شدند. در جریان این درگیری دو شناور سهند و جوشن غرق شد و شناور سبلان هم به شدت آسیب دید. این درگیری عملیات آخوندک نام گرفت و نیروی دریایی ارتش نیز به شدت آسیب دید.

عملیات آمریکا ضربه سنگینی به توان دریایی ایران زد، بطوری که بعد از عملیات آخوندک ایران در خلیج فارس در لاک خود فرو رفت. جنگ نتفکش ها باعث شد تا ایالات متحده آمریکا نیاز حضوری نظامی جدی در خلیج فارس را حس کند. حضوری که تا به امروز نفش پررنگی بر تحولات منطقه ای خلیج فارس داشته باشد.

بخش سوم
L.t
@warhistory1

War History

11 Dec, 17:38


سقوط فاو اولین ضربه سنگین عراق به ایران بود. پیامدهای سقوط فاو خود را بسیار زود نشان داد. انسجام جبهه های ایران متزلزل شده بود. در خرداد ماه 67 هاشمی رفسنجانی با اختیارات تام فرمانده جنگ شده بوده اما در جلسات حتی فرماندهانی که سرسختانه موافق ادامه جنگ بودند نیز میگفتند ادامه جنگ به نفع ایران نیست. خود هاشمی بعد ها گفت:
در سال آخر جنگ برای من جای تعجب بود، وقتی آقای شمخانی که من او را مرد جنگ میدانستم گفت این جنگ دیگر به نفع ما نیست. بعد هم این نظر را از احمد کاظمی شنیدم. فکر نمیکردم او هم همچین تصوری داشته باشد.

سازمان مجاهدین خلق در دومین حمله نظامی خود به منطقه مهران حمله می‌کند و موفق می‌شود برای مدت کوتاهی آن را تصرف کند. در 4 تیرماه عراق به جزایر مجنون حمله کرد. ابتدا جزیره را با بمب های شیمیایی کامل آلوده کردند و سپس وارد منطقه شدند. جزایر دیگر جای ماندن نبود. خیلی از نیروهای مستقر در جزیره به شلیک گلوله دوم نرسیدند. وقتی دستور عقب نشینی صادر شد خیلی از نیروها در مقابل عراقی ها قرار گرفته بودند و مقاومت میکردند.
در 12 تیرماه 1367 ناو وینسس به یک هواپیمای مسافربری ایران شلیک کرد و باعث مرگ 290 نفر غیر نظامی شد. در آشفته بازار تیرماه 67 بازار شایعات در جامعه داغ شده بود و صحبت هایی نظیر اینکه سقوط های مشکوک اخیر برای پایان دادن به جنگ است شنیده میشد و به حدی این صحبت ها جدی شد که هاشمی نیز به آن واکنش نشان داد و گفت : رزمندگان تا آخرین قطره خون برای نگه داشتن فاو ایستادند و این حرف ها ظلم به شهیدان ماست.

در 24 تیرماه عراق به جنوب دهلران حمله کرد. عراق این رویه را در پیش گرفته بود که به مناطقی که پدافند ضعیف دارد و نیروی کمی در آن مستقر است حمله کند و نیروهای ایرانی را اسیر کند. تکرار این روند باعث شده بود تا هوشیاری از این تاکتیک عراقی ها در بین نیروهای ایرانی به وجود آید. به همین علت زمانی که عراق حمله کرد نیروها عقب نشینی کردند تا اسیر ندهند و اسناد و مدارک را به سرعت امحا کردند.
اما مردم، امام جمعه وقت و استاندار درک درستی از عقب نشینی نداشته و این عقب نشینی را به منزله فرار از جبهه میدانستند. این موضوع باعث ایجاد یک جو بد علیه ارتش شد و مردم اسلحه و لباس سربازان را میگرفتند و به آنها ناسزا میگفتند. کریم عبادت در خاطرات خود بیان میکند:
در عقب نشینی ها بعضی نیروها توی دشت پخش شده بودند و از گرسنگی و تشنگی سرشان را زیر بوته های خار کردبودند. وقتی بالای سر بعضی رسیدیم تمام کرده بودند. بعضی زنده بودند و با خوردن اولین جرعه آب شهید شدند. 100 نفر اینجور شهید شدند. تعدادی خود را خسته و درمانده به جاده رسانده بودند سرپل نادری که به مردم عصبانی و خشمگین برمیخورند، مردم اسلحه شان را میگیرند و به آنها فحش و ناسزا میدهند و میگویندشما ارتشی ها بردل و ترسو هستید. زخم زبان پیر آدم را در می آورد.

عراق با 11 لشکر در یک عملیات گسترده منطقه وسیعی در غرب عین خوش، موسیان و جنوب دهلران انجام میده و در کمتر از 5 ساعت عراق دهلران را اشغال کرد. این اولین بار بود که عراق بعد از سال 61 تا این حد در خاک ایران پیشروی میکرد.
اشغال دهلران اخرین سدهای مقاومت برای عدم پذیرش قطعنامه را شکست و صداها برای ختم جنگ بیشتر شنیده میشد. اما تیر آخر زمانی رها شد که محسن رضایی فرماندهی سپاه پاسداران در نامه ای به هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ نوشت که برای ادامه جنگ به انبوهی از تسلیحات و توسعه سازمان رزم تا 350 تیپ پیاده نیاز است و جنگ تا 5 سال آینده نیز ادامه خواهد داشت. ایران در 27 تیرماه 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت.

پذیرش قطعنامه باعث نشد حملات عراق متوقف شود. در 31 تیرماه 67 هجوم عراق برای ایرانی ها غافلگیر کننده بود. سردار کوثری فرمانده لشکر 27 که برای مراسم ختم جانشین خود که یک هفته قبل شهید شده بود به اصفهان رفته بود می گوید: عراقی ها از مرز گذشتند و در جاده اهواز خرمشهر جولان میدادند. از یک طرف به ایستگاه حمیدیه و حسینیه رسیدند و 6 کیلومتر جلوتر یک بیمارستان صحرایی را منهدم کردند و از طرف دیگر به سمت کارون پیش آمدند.
پیشروی عراق از جنوب نگران کننده بود و بار دیگر عراق در تلاش بود تا خود را به خرمشهر رسانده و در خوزستان تا جایی که ممکن است زمین بگیرد. فرماندهان و مسئولین تمام تلاش خود را برای بسیج نیرو در منطقه بکار بسته بودند و تا مقاومت در برابر پیشروی عراق تا زمان رسیدن نیروی کمکی شکل بگیرد.
احمد خمینی نیز پیام امام را به فرماندهان سپاه رساند: این نقطه حیاتی کفر و اسلام است. یعنی نقطه شکست یا پیروزی اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید هیچی از هیچکس پذیرفته نیست و اینجا نقطه ای است که یا موجب میشود سپاه حیات پیدا کند دوباره در کشور یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده ای بشود.

بخش چهارم
L.t
@warhistory1

War History

11 Dec, 17:38


روز یکم مردادماه عراق تهاجم جدیدی را به مرز های استان ایلام ترتیب داد و توانست میمک را اشغال و تا 30 کیلومتری ایلام پیشروی کند و این شهر را در معرض سقوط قرار دهد. پیشروی های این چنینی عراق باعث عصبانیت نیروهای ایرانی شده بود هر کس که توانست با سلاح در مقابل نیروهای عراق مقاومت کرد و نیروهای یک گردان از لشکر 11 امیرالمومنین به همراه عشایر و مردم محلی با پشتیبانی هوانیروز ارتش عراق را مجبور به عقب نشینی کردند و ارتفاعات میمک را بطور کلی پاکسازی کردند.
روز دوم مردادماه عراق به کرمانشاه حمله کرد و خط اول دفاعی کرمانشاه را شکسته و با زیر آتش گرفتن مسیر تدارکاتی شروع به پیشروی کرد. وضعیت دفاع در کرمانشاه نابسامان بود و از این بیم می رفت که عراق برای گرفتن اسیر و خسارت زدن حمله میکند به همین منظور به نیروهای لشکر 81 زرهی ارتش دستور داده شد که نیروهای خود را عقب بکشند این موضوع باعث شد تا نیروهای سپاه و بسیج که با هر گونه عقب نشینی مخالف بودند با فرماندهان ارتشی درگیر شوند.

از ۴۰هزار نفر اسیر در طول کل جنگ ۲۴هزار نفر آن مربوط به سال ۶۷ است. و از این ۲۴ هزار نفر۱۹۳۸۷ نفر در تیر ماه ۶۷ اسیر شدند و در ۳۱ تیر ۹۶۴۹ نفر اسیر شدند یعنی در یک ۱ روز ۲۵ درصد اسرای جنگ
نکته قابل توجه دیگر این است که طبق آمار بنیاد شهید که در سال 1380 منتشر شده است میزان شهدای سال 67 را 21230 نفر شهید اعلام می‌کند که سهم 9.8 درصدی شهدا را به خود اختصاص میدهد. جنگ در سال 67 تنها 5 ماه ادامه داشت. در مقایسه با سال 61 که ایران در اوج افند خود بود آمار 33261 نفر شهید ثبت شده است.

بخش پایانی
L.t
@warhistory1

War History

24 Sep, 20:19


فهرست فرمانده گروهان/ گردان چترباز و تیپ ۲۳ نوهد تا قبل از انقلاب :
۱- سرهنگ دوم علی تراب ترکی - فرمانده یکان چترباز - ۱۳۳۴-۱۳۳۹
۲- سرهنگ ۲ عطاالله جاوید - فرمانده یکان چترباز - ۱۳۳۹-۱۳۴۰
۳ـ سرگرد منوچهر خسروداد - فرمانده گردان چترباز - ۱۳۴۰-۱۳۴۴
۴- سرهنگ دوم اکبر غفاری - فرمانده گردان چترباز - ۱۳۴۴-۱۳۴۴
۵- سرهنگ دوم علی اکبر یزدجردی - فرمانده گردان چترباز - ۱۳۴۴-۱۳۴۶
۶- سرهنگ منوچهر خسروداد - فرمانده تیپ ۲۳ نوهد ـ ۱۳۴۶/۳/۱۳ - ۱۳۵۰/۶/۲
۷ـ سرهنگ علی اکبر یزدجردی - فرمانده تیپ ۲۳ نوهد - ۱۳۵۰/۶/۲ - ۱۳۵۶/۱/۳۱
۸- سرهنگ عباس شفاعت - فرمانده تیپ ۲۳ نوهد - ۱۳۵۶/۱/۳۱ - ۱۳۵۷/۱۰/۱۰

@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:11


پرسنل نوهد با لباس و تجهیزات غواصی
@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:09


در آبان ۱۳۵۴ هنگ ۲۲ سرویس ویژه هوایی انگلستان SAS از فرمانده وقت تیپ ۲۳ نوهد، سرهنگ ستاد علی اکبر یزدجردی دعوت کرد تا به همراه ۱۰ نفر از افسران جهت بازدید و طی دوره به انگلستان سفر کنند.
در این سفر دوره ۸ روزه پرش از بالون ، آموزش ردزنی و ردگیری ، آموزش های عملیات آبی-خاکی از جمله ارزیابی و تقویت شنای استقامت ، نفوذ شبانه با کانو ، غواصی و تاخت علیه شناورهای دشمن مستقر در ساحل به این تیم اعزامی نوهد داده شد.
@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:08


در جریان هفتمین دوره بازی های آسیایی که در شهریور ماه ۱۳۵۳ در تهران انجام شد ، ماموریت تامین امنیت بازی ها و ورزشکاران به تیپ ۲۳ نوهد سپرده شد.
اهمیت این موضوع به دلیل حضور ورزشکاران اسرائیلی در تهران برای شرکت در مسابقات بود زیرا تنها ۲ سال از ماجرای المپیک مونیخ گذشته بود.
ماموریت تیپ در این بازی‌ها چک و بازدید از ساختمان ها و تاسیسات مربوطه در ورزشگاه و دهکده المپیک و برقراری امنیت ورزشکاران و گروه در حین بازی ها و استقرار در دهکده المپیک بود.
در مرداد ۱۳۵۳ یک تیم متخصص تخریب و مواد منفجره از نیروهای ویژه آمریکا که در المان مستقر بود به ایران عزیمت نمود و با یک تیم عملیاتی الف نیروی مخصوص به صورت مشترک عهده دار ماموریت کنترل ساختمان ها و تاسیسات را بر عهده گرفتند.

همچنین عناصری از ساواک و شهربانی به منظور تامین امنیت حضور داشتند. ساواک مسئولیت های امنیتی مربوط به ورزشکاران را بر عهده داشت و شهربانی نیز وظیفه تأمین امنیت حاشیه خارجی دهکده المپیک و اسکورت و جا به جایی ورزشکاران و تامین امنیت حاشیه ورزشگاه را بر عهده داشت.

همچنین بخشی از پارک ارم به عنوان محل استقرار تیپ ۲۳ نوهد در نظر گرفته شد و به منظور حفظ پوشش پرسنل لباس فرم یک دست کت و شلوار طوسی انتخاب شد.

به منظور تامین امنیت بیشتر ورزشکاران اسرائیلی یک بلوک کامل به آنها اختصاص پیدا کرد و حفاظت از بلوک کاملا بر عهده گردان ۱۷۲ نوهد بود. این ساختمان در شمال دهکده قرار داشت و دو رشته فنس به فاصله یک متر و ارتفاع ۲.۵ متر دور آن کشیده شده بود.
چهار گردان دیگر نیز وظیفه تأمین امنیت سایر ورزشکاران را داشتند.

@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:08


پرسنل تیپ ۲۳ نوهد در جریان نبرد ظفار
@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:06


با شروع جنگ ظفار در عمان ، ایران به منظور حمایت از حاکمیت سلطان قابوس پادشاه عمان در ۱۳۵۱ ماموریت دماوند را بر اساس تقویت نیروهای وجود اغاز کرد.
به همین منظور بالگردهای هوانیروز ، تیم های عملیاتی ب نوهد ، تیم های کنترل زمینی نیروی هوایی ، یکان های مهندسی رزمی ، گروه های پشتیبانی اطلاعات رزمی ، هواپیما های ترابری C-130 و استاید کمیته تکاور و مرکز پیاده شیراز اعزام شده و یک تیپ تقویت شده را تشکیل دادند. این تیپ تقویت شده Task force گرفته می‌شد بالاتر از رده تیپ و پایین تر از رده لشکر بود.

از اواخر ۱۳۵۲ به مرور واحد های تیپ ۵۵ هوابرد نیز افزوده شد.
عملیات دماوند شامل چهار مرحله بود :
مرحله اول : از ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲ به منظور برقراری تأمین شهر صلاله از طریق کنترل و تامین ارتفاعات جنوب و جنوب غربی صلاله با اجرای عملیات‌های نامنظم توسط گردان های نوهد
مرحله دوم : از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۳ به منظور پاکسازی و بازگشایی جاده صلاله به تمریت توسط یکان‌های تیپ ۵۵ هوابرد
مرحله سوم : از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ با ایجاد خط پدافندی دماوند و تسخیر شهرک و منطقه رخیوت در سواحل جنوب شرقی بندر رخیوت
خط پدافندی دماوند از مانستون تا بندر رخیوت در ساحل دریای عمان به منظور تجزیه منطقه و ایجاد محدودیت های عملیاتی توسط تیپ ۲ لشکر ۷۷ در نیمه دوم سال ۱۳۵۳ ایجاد گردید.
مرحله چهارم: از بین برد کامل چریک ها و تامین امنیت و پدافند در مرز بین المللی عمان و یمن جنوبی
این مرحله توسط تیپ مستقل ۸۴ خرم آباد انجام شد.
@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:05


در جریان اختلافات مرزی بین ایران و عراق در سال ۱۳۴۸ ، ایران به منظور فشار بر عراق دست به پشتیبانی کردهای عراق زد. به منظور بکارگیری صحیح و موثر از این نیروها، تیپ ۲۳ نوهد ماموریت یافت تا کردهای عراقی و عشایرهای مستقر در مناطق مرزی ایران را سازماندهی و آموزش دهد.
به منظور این امر قرارگاه عملیاتی نامنظم دلاوران در اواخر مرداد ۱۳۴۸ در خضرزنده کرمانشاه در کیلومتر ۱۲ محور کرمانشاه به کامیاران به فرماندهی سرهنگ وقت منوچهر خسروداد فرمانده وقت تیپ تشکیل شد و گردان ۱۷۲ نوهد به طور کامل با استعداد ۳ تیم عملیاتی ب در این منطقه مستقر شد.
ژاندارمری حدود ۱۵۰۰ نفر را به منظور آموزش و سازماندهی از کردهای مرزنشین ایران در اختیار گردان ۱۷۲ قرار داد. و این افراد تحت تعلیم آموزش های رزم انفرادی ، تیرانداز، دوره سلاح های انفرادی و گروهی قرار گرفته و در نهایت این ۱۵۰۰ نفر به ۱۵ گروهان ۱۱۲ نفری تقسیم شد. هر گروهان شامل ۱۰۰ نفر از نیروهای کرد و ۱۲ نفر تیم عملیاتی الف بود.

قرارگاه دلاوران پس از ساماندهی و آموزش نیروها در ابتدا به انجام ماموریت های کمین و تاخت ، شناسایی و تخریب و تاسیسات حساس عراقی ها پرداخت.
به منظور فشار بیشتر در تاریخ ۲ آبان ۱۳۴۸ عملیاتی بصورت مشترک توسط کردهای ایرانی و عراقی با فرماندهی و هدایت گردان ۱۷۲ در منطقه عمومی دربندی‌خان عراق به منظور تصرف پادگان ارتش عراق در مجاورت شهر حلبچه انجام شد.
در این عملیات تا ساعت ۱۰ شب همان روز کنترل شهر حلبچه به دست گرفته شد و در ساعت ۱ نیمه شب روز بعد با اجرای آتش سنگین پادگان حلبچه سقوط کرد.

با دستیابی ایران به اهداف سیاسی خود به منظور فشار بر عراق برای حل اختلافات مرزی ، قرارگاه دلاوران در ۱۵ آبان همان سال ملغی و گردان ۱۷۲ به پادگان خود مراجعت کرد.

@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:04


اولین گروه اعزامی ارتش به منظور آموزش چتربازی به فرانسه
@warhistory1
L.t

War History

24 Sep, 20:03


تاریخچه شکل گیری واحد عملیات ویژه در ایران به سال ۱۳۳۱ باز میگردد، در این سال به منظور پایه گذاری چتربازی در ارتش ، ۷ نفر از پرسنل منتخب جهت طی کردن دوره چتربازی به فرانسه اعزام شدند و پس از تکمیل دوره این افراد یگان چتربازی را زیر نظر مستشاران آمریکایی در پادگان باغشاه پایه گذاری نمودند.

این یگان در ۱۳۳۷ به گروهان چترباز و در سال ۱۳۳۹ به گردان چترباز توسعه یافت. در سال ۱۳۴۵ از این گردان تیپ نیروهای ویژه هوابرد که به اختصار نوهد خوانده می‌شود با ۳ گردان ۱۵۴ ، ۱۳۷ و ۱۷۲ تشکیل شد و به منظور گسترش این واحد یگان های پشتیبانی خدمات رزمی و پشتیبانی رزمی در این واحد تشکیل شد.
سازمان اولیه این تیپ شامل قرارگاه تیپ ، گردان پشتیبانی ، آموزشگاه جنگ‌های نامنظم ، گروهان عملیات روانی و دسته مخابرات بود.
در ادامه روند توسعه نیرومخصوص در سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۴۹ دو گردان دیگر با سازمان تیپ اضافه شد. این دو گردان ۱۸۱ و ۱۹۲ بود.

در سال ۱۳۵۵ به منظور مقابله با تهدیدات تروریستی دوره اولیه رهایی گروگان در تیپ آغاز شد و در سال ۱۳۵۶ واحد رهایی گروگان به ساختار تیپ ۲۳ نوهد افزوده شد.
و سازمان تیپ به شرح زیر درآمد:
قرارگاه و گروهان قرارگاه که رده فرماندهی و ستاد تیپ را تشکیل میداد ، ۲ تا ۵ گردان عملیاتی نیرومخصوص ، آموزشگاه جنگ‌های نامنظم ، رهایی گروگان ، گردان پشتیبانی ، گروهان عملیات روانی و دسته مخابرات

در گردان عملیاتی نیرومخصوص تقسیم بندی به صورت یک تیم ۱۲ نفره عملیاتی تحت عنوان تیم الف بود، یک تیم عملیاتی الف شامل تخصص های زیر بود:
فرمانده تیم ، معاون فرمانده ، درجه دار عملیات ، درجه دار اطلاعات ، درجه دار سلاح سبک ، درجه دار سلاح سنگین ، درجه دار تخریب ، کمک درجه دار تخریب ، درجه دار مخابرات ، کمک درجه دار مخابرات ، درجه دار بهداری و کمک درجه دار بهداری

هر ۳ تیم عملیاتی الف یک تیم عملیاتی ب بود و گردان نیرومخصوص بین ۳ تا ۵ تیم عملیاتی ب در اختیار داشت.
به منظور استاندارد سازی کیفی آموزشی در تیپ تمام پرسنل تیپ میبایست دوره های زیر را طی کرده :
دوره نیرومخصوص
دوره چتر بازی
دوره رزم در کوهستان
دوره اسکی و رزم در برف
دوره غواصی

همچنین دوره‌های تخصصی تر برای پرسنل انتخابی نیز دایره می‌شد که شامل موارد زیر است :
دوره سقوط آزاد
دوره تک تیرانداز
دوره رهایی گروگان
دوره زبان های خارجی شامل : عربی ،پشتو ، ترکی ، اردو و انگلیسی
دوره تخریب
دوره خنثی سازی

@warhistory1
L.t

War History

23 Sep, 10:59


تصویری از دوره اول رهایی گروگان تیپ ۲۳ نوهد نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی - ۱۳۵۵
نکته بسیار قابل توجه در تصویر وجود دوربین دید در شب AN/PVS-2 بر روی اسلحه ژ۳ است
همچنین در تصویر اسلحه رمینگتون ۲۷۰ و نارنجک انداز ۳۷ میلی‌متری دیده می‌شود.

@warhistory1
L.t

War History

22 Sep, 19:37


نمونه ای نادر از مسلسل دستی تندر ۹ ساخته شده از طلا که به وزیر اطلاعات وقت محمد ری‌شهری در سال ۱۳۶۷ اهدا شده است.
تندر ۹ نمونه تولیدی مسلسل دستی H&K MP-5 است که توسط ساصد تولید شده است.
@warhistory1
L.t

War History

30 Jul, 06:41


چیکده ای از مهندسی رزمی ارتش عراق

بخش سوم

میدان‌های مین معمولاً به سبک شوروی طراحی می‌شدند به گونه‌ای که خطی بوده و به موانع طبیعی و مصنوعی دیگر متصل می‌شد و به منظور هدایت واحدها به مناطق کشتارگاه یا افزایش کارایی آتش‌های پوششی قرار میگرفت. ابعاد میدان‌های مین معمولاً به صورت 500 در 30 متر با یک مین ضد تانک به ازای هر متر از جلو پیکربندی شده بود. عمق میدان مین در مواضع به خوبی آماده‌شده می‌توانست تا 350 متر باشد. مین‌گذاری غیر مکانیکی شامل پرتاب مین‌ها به صورت تصادفی از کامیون‌ها و سپس دفن مین‌ها به صورت دستی است.

عراقی‌ها از یک خط دفاعی ثابت متشکل از یک یا چند ردیف مواضع دفاعی استفاده می‌کردند. این مواضع با موانع طبیعی و مصنوعی یکپارچه شده‌. این خط دفاعی توسط یک نیروی ذخیره متحرک، معمولاً یک واحد زرهی در صورت موجود بودن، حمایت می‌شود. مهندسان عراقی همچنین سنگرهای فرماندهی را می‌سازند. یکی از روش‌ها استفاده از مواد پیش‌ساخته شوروی یا کپی شده از شوروی است، یک چارچوب منحنی ساده در زمین ساخته شده و با تخته‌های چوبی یا فولادی پوشانده می‌شود. کل سازه سپس با خاک و سپس با 15 تا 20 اینچ شن پوشانده می‌شود (سنگ‌های 0.75 تا 1.5 اینچی). شن (با اندازه‌های غیر استاندارد) باعث می‌شود گلوله‌ها قبل از برخورد با فلز منفجر شوند. ساخت یک سنگر به طول حدود 5 یارد حدود 4 ساعت زمان می‌برد. آنها همچنین از بتن پیش‌ساخته و مواد محلی استفاده می‌کنند.

عراقی ها دریافته بودند مهندسی رزمی برتری بسیار قابل توجهی را در برابر عملیات های ایران که با تیکه بر نیروی پیاده انجام می‌شد را ارائه میدهد از همین رو عراقی‌ها از یک خط دفاعی ثابت متشکل از یک یا چند ردیف مواضع دفاعی استفاده می‌کردند. این خط دفاعی توسط یک نیروی ذخیره متحرک، معمولاً یک واحد زرهی در صورت موجود بودن، حمایت می‌شد. یکی از مهمترین دستاورد های مهندسی عراق ایجاد شبکه سنگر های مثلثی در قسمت هایی از کوشک و طلائیه بود. مهندسی عراق 14 سنگر مثلثی شکل در این مناطق ایجاد کرد و که در هر مثلث بزرگ یک گردان زرهی قرار داشت و در هر مثلث متوسط که در گوشه های مثلث بزرگ قرار داشت یک گروهان زرهی مستقر میشد و در هر مثلث کوچک که در مثلث های متوسط احداث شده بود یک دسته زرهی مستقر میشد و در این مواضع مثلثی موضع قرارگیری تانک ، موضع تیربار قرار داشت. طول مثلث بزرگ 2250 متر ، طول مثلث متوسط 750 متر و طول مثلث کوچک 250 متر بود. عبور از سنگر های مثلثی برای ایران امری مشکل وپرتلفات بود و این مواضع دفاع مستحکمی را تا پایان جنگ تامین کردند.

نمونه دیگر از استحکامات عراق عراق مواضع نونی یا هلالی شکل بود که در منطقه عملیاتی کربلای 5 احداث شده بود. نیم دایره ای به شعاع 200 عرض 3 ارتفاع 5 الی 6 متر. كانالی دور تا دور مواضع هلالی شكل کشیده شده و ارتباط سنگر های پیاده و تانک را بر قرار میساخت. بر روی قسمت هلال موضع شلیک و مانور تانک و قرار گیری یک تانک ذخیره در نظر گرفته شده و در داخل هلال میدان مین و سیم خاردار قرار گرفته بود.
عراق توانایی قابل توجهی را در بکارگیری انواع راهکارهای مهندسی مانند میدان مین ، استفاده از سیم خاردار های حلقوى زوجى و فرشی، خورشیدی ها ، نبشی های ضربدری، استحکامات و دژهای بتنی ، انواع کانال ها و شیار ها در طول جنگ با ایران را از خود نشان داد و این اقدامات مهندسی تاثیر بسیار قابل توجهی را بر نتایج عملیات های ایران داشت و دست برتر را به عراق در مواضع پدافندی داد.
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:41


پل گذار MTU-20
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:40


جرثقیل 8T-210
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:40


جرثقیل بر شاسی GBC 8 KT
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:40


طراده GSP
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:39


خودروی بازیابی زرهی WZT-2 ارتش عراق
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:39


جرثقیل زرهی JVBT-55KS ساخت چکسلواکی متعلق به ارتش عراق
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:39


پل گذار MT-55 عراقی بر پایه شاسی تانک T-55
L.t
@warhistory1

War History

30 Jul, 06:38


چیکده ای از مهندسی رزمی ارتش عراق

بخش دوم

مهندسی نیز مانند دیگر قسمت های نیروی زمینی ارتش عراق که تحت آموزش و تفکر رزمی شوروی بود. استاندارد شوروی برای آماده‌سازی یک جاده سریع در زمین بیابانی 2.5 تا 3 کیلومتر در ساعت است. این با استفاده از یک جوخه جاده مهندسی با استفاده از وسایل مکانیزه (BAT، جرثقیل نصب شده بر روی کامیون) انجام می‌شود.
یک گروهان مهندسی می‌توانست در زمین‌های نسبتاً شنی با تجهیزات زیر روزانه 2 تا 2.5 کیلومتر جاده بسازد:
2-3 گریدر
2-3 بولدوزر
4-6 غلتک
4-6 جرثقیل بیل یا بیل مکانیکی
10-12 وسیله نقلیه اضافی
یک گروهات مهندسی می‌توانست در زمین‌های نسبتاً شنی با تجهیزات زیر روزانه 10 کیلومتر جاده را تعمیر کند:
2 بولدوزر
4-6 غلتک
4-6 جرثقیل بیل یا بیل مکانیکی
10-12 دامپ تراک

عمده تجهیزات مهندسی ارتش عراق ساخت شوروی و کشورهای بلوک شرق بود و طیف گسترده ای ماشین آلات و تجهیزات را برای عملیات های مهندسی خود در دسترس داشت :
خودروی بازیابی زرهی T-54/55 ARV
خودروی بازیابی زرهی Type 653
خودروی تعمیر و بازیابی Engesa E-11
خودروی مهندسی رزمی BAT-M
بیل مکانیکی MDK
خندق کن TMK-2
خودروی پاکسازی موانع IMR
خیش مین روب KMT-4/6
مین کوب KMT-5
خرج خطی UR-77

در بخش تجهیزات عبور از آب :
پل گذار MTU-20
پل گذار MT-55
پل گذار BLG-60
پل شناور TMM
پل شناور PMP
طراده GSP
طراده PTS
L.t
@warhistory1