پستهای تلگرام تا کوچ

«در صور که بدمند، خواهم آمد، این نوشته را بهدستگرفته، آواز خواهم داد:
این است آنچه کردم و اندیشیدم و بودم.»
این است آنچه کردم و اندیشیدم و بودم.»
11,627 مشترک
1,521 عکس
184 ویدیو
آخرین بهروزرسانی 11.03.2025 07:48
کانالهای مشابه

12,379 مشترک

5,351 مشترک

2,777 مشترک
آخرین محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط تا کوچ در تلگرام
و بعد، در میانهٔ تشییع، پنج جنگندهٔ صهیون، پنج بزدل لعنتی، پنج طیارهٔ شیطان، از بالای سر ما رد شدند.
رژیم موقت ملعون میخواست قدرتنمایی کند
غریو فریاد و خروش «الموت لإسرائیل» مردمی که رگ گردنشان بیرون زده بود و مشتشان به آسمان بلند بود، صدای جنگندهها را خفه کرد.
ترسناک بود؟ بله.
برای منی که نسل سوم انقلابم و خیلی چیزها را با چشم خودم ندیده و تجربه نکردهام، این جولاندادن یکباره، تصور به خون کشیده شدن تشییع سید مقاومت، ترسناک و مهیب بود
اما غریو مردم، در دم، در لحظه، قدرت را به ما برگرداند و همراه هم شعار دادیم.
رژیم موقت ملعون میخواست قدرتنمایی کند
غریو فریاد و خروش «الموت لإسرائیل» مردمی که رگ گردنشان بیرون زده بود و مشتشان به آسمان بلند بود، صدای جنگندهها را خفه کرد.
ترسناک بود؟ بله.
برای منی که نسل سوم انقلابم و خیلی چیزها را با چشم خودم ندیده و تجربه نکردهام، این جولاندادن یکباره، تصور به خون کشیده شدن تشییع سید مقاومت، ترسناک و مهیب بود
اما غریو مردم، در دم، در لحظه، قدرت را به ما برگرداند و همراه هم شعار دادیم.
از کنار تابوت سید، گل میریختند در دامان جمعیت. اسرا، عراقی بود، از عراق آمده بود برای تشییع، اما فارسی بلد بود، چون چند سالی در قم زندگی کرده بود. این گل سرخ رزق او شده بود. به محبت گلبرگی از آن را از دست من و منصوره گذاشت.
در تمام این مدت، از شهادت تا تشییع، در بهت بودیم، در صفا و مروهٔ بهت و سوگ.
میدانستیم سیدعلی خامنهای دروغ نمیگوید و وقتی تسلیت گفته، یعنی سید به آغوش خدا رسیده
اما چون عزاداری نکرده بودیم، چون بر او نماز نخوانده بودیم، بهت ته دلمان ماسیده بود.
این تابوت مثل گَردی طلایی آمد، سبک، مثل غباری از نور، از مقابل ما گذشت تا بر ما روشن کند پایان مردان خدا حیات ابدی است، شهادت است، مثل حسینبنعلی که بعد از شهادتش هرروز دارد زنده و زنده و زندهتر و عزیز و عزیز و عزیزتر میشود و شیعیان او در این ماجرا شبیهش هستند…
میدانستیم سیدعلی خامنهای دروغ نمیگوید و وقتی تسلیت گفته، یعنی سید به آغوش خدا رسیده
اما چون عزاداری نکرده بودیم، چون بر او نماز نخوانده بودیم، بهت ته دلمان ماسیده بود.
این تابوت مثل گَردی طلایی آمد، سبک، مثل غباری از نور، از مقابل ما گذشت تا بر ما روشن کند پایان مردان خدا حیات ابدی است، شهادت است، مثل حسینبنعلی که بعد از شهادتش هرروز دارد زنده و زنده و زندهتر و عزیز و عزیز و عزیزتر میشود و شیعیان او در این ماجرا شبیهش هستند…
کاش من میمردم
این روز را نمیدیدم
کاش قلم پای من میشکست
اما تو بودی
و لازم نبود در تشییعت قدم بردارم
کاش جانم هزار بار تقدیم تو میشد و تابوتت را نمیدیدم سید…
این روز را نمیدیدم
کاش قلم پای من میشکست
اما تو بودی
و لازم نبود در تشییعت قدم بردارم
کاش جانم هزار بار تقدیم تو میشد و تابوتت را نمیدیدم سید…
و تابوت آمد
تابوتی که در آن، فخر زمین و زمان، آبروی انسان، سیدحسن نصرالله خوابیده بود… و کنار او، سید عزیز، مرد وارسته، انسان بزرگ و مجاهد نستوه، شیخ سیدهاشم صفیالدین
که امید ما بعد سید بود
و رژیم موقت ملعون صهیونیستی تا دو هفته بعد انفجار محل حضور او، اجازهٔ نزدیک شدن به احدی نداد بس که میترسید سیدهاشم زنده مانده باشد…
اسم فیلم تارانتینو که دوستش دارم و در انگلیسی توهین سنگینی قلمداد میشود، چیزیست که با عرض معذرت با تمام وجود دلم میخواهد خطاب به اسرائیل فریادش بکشم و خویشتنداری میکنم…
Inglorious B…
تابوتی که در آن، فخر زمین و زمان، آبروی انسان، سیدحسن نصرالله خوابیده بود… و کنار او، سید عزیز، مرد وارسته، انسان بزرگ و مجاهد نستوه، شیخ سیدهاشم صفیالدین
که امید ما بعد سید بود
و رژیم موقت ملعون صهیونیستی تا دو هفته بعد انفجار محل حضور او، اجازهٔ نزدیک شدن به احدی نداد بس که میترسید سیدهاشم زنده مانده باشد…
اسم فیلم تارانتینو که دوستش دارم و در انگلیسی توهین سنگینی قلمداد میشود، چیزیست که با عرض معذرت با تمام وجود دلم میخواهد خطاب به اسرائیل فریادش بکشم و خویشتنداری میکنم…
Inglorious B…
عکس مناسب این بنرهای ترحیم که سر کوچه میزنن زیرش مینویسن «رفقا حلالم کنید» :)
بر فراز صیدا
خدا قصهای با آسمونش و دل ما داشت تماشایی…
بر فراز صیدا
خدا قصهای با آسمونش و دل ما داشت تماشایی…