شب سليس است و يکدست و باز
شمعداني ها
و صدا دار ترين شاخه فصل ماه را مي شنوند
پلکان جلو ساختمان
در فانوس به دست و در اسراف نسيم
گوش کن جاده صدا مي زند از دور قدمهاي تو را
چشم تو زينت تاريکي نيست
پلکها را بتکان کفش به پا کن وبيا
و بيا تا جايي که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روي کلوخي بنشيند با تو
و مزامير شب اندام تو را مثل يک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسايي است در آن جا که تو را خواهد گفت :ـ
بهترين چيز رسيدنم به نگاهي است که از حادثه عشق تر است.
شعر : « شب تنهايي خوب »
شاعر: سهراب سپهری
کتاب : حجم سبز
#شعر_زمان_ما
#سهراب_سپهری
@pelicanacademy 🍷✍️